رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق درباره آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق درباره آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درباره آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه


دانلود تحقیق درباره آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

موضوع:

آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه

آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه

آخوند خراسانی از سلسله حماسه سازان تاریخ ایران است. وی مرجع تقلید، مدرس کم‌نظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مشروطه بود. تمامی تاریخ‌نویسان مشروطه حتی مخالفان رهبری او را در نهضت مشروطه پذیرفته‌اند. اما شگفت! که درباره‌اش کمتر از سایر دست اندرکاران نهضت مشروطه سخن به میان آمده است.

صدها کتاب و مقاله درباره مشروطه نگاشته شده است، اما هنوز جای حرف باقی است. انقلاب مشروطه پیچیده‌ترین رخداد سیاسی تاریخ معاصر ایران تا پیش از انقلاب اسلامی است. دوران رهبران مشروطه از متن رخدادها و دسیسه‌های انگلیس و روسیه برای به انحراف کشاندن مشروطه، موجب شد تا قیام مشروطه بین شب و سپیده دست و پا بزند. آخوند خراسانی کوشید به سان آفتاب نیمه شب، زوایای تاریک این نهضت را روشن سازد.

آخوند خراسانی در سال 1255 هـ .ق در مشهد دیده به جهان گشود، پدرش، ملاحسین هراتی علاوه بر تبلیغ، به تجارت ابریشم نیز مشغول بود. ملاحسین روحانی وارسته‌ای بود که برای امرار معاش هماره در بین راه هرات و مشهد، در رفت‌و آمد بود. وی در سفرهای تبلیغی‌اش مردم را با کلام اسلامی آشنا می‌ساخت. در یکی از همین سفرها، در کاشان ازدواج کرد. ثمره این ازدواج، چهار پسر به نام‌های نصرالله، محمدرضا، غلامرضا و محمدکاظم (آخوند خراسانی) بود. سرانجام مهر پیشوای هشتمین امام، او را به مشهد کشاند تا برای همیشه در شهر شهادت ساکن شود. (1)

آخوند خراسانی در 12 سالگی وارد حوزه علمیه مشهد شد. ادبیات عرب، منطق، فقه و اصول فقه را در حوزه مشهد فرا گرفت. در 18 سالگی ازدواج کرد و در 32 سالگی، همراه کاروان زیارتی عتبات عالیات، برای ادامه تحصیل عازم نجف شد. شوق تحصیل او را بر آن داشت تا سرپرستی همسر و فرزند نوباوه‌اش را به پدرش بسپارد و آنها را به خاطر مشکلات سفر، همراه خود نبرد.

کاروان زایران مشهدی به سبزوار رسید. قافله برای استراحت رحل اقامت افکند تا پس از توقفی کوتاه به سوی عراق، حرکت را آغاز کند. آخوند خراسانی، آوازه دانش ملا هادی سبزواری را شنیده بود،بدین خلطر تصمیم گرفت از کاروان جدا شود و برای بهره جستن از دریای علم آن حکیم فرزانه در سبزوار بماند. آخوند، ماه‌های رجب، شعبان و رمضان 1277 هـ . ق را در حوزه علمیه سبزوار گذراند و از درس فیلسوف بزرگ عصر، ملا هادی سبزواری بهره برد. (2) آخوند از سبزوار به تهران رفت و حدود 13 ماه در مدرسه صدر، در درس ملاحسین خویی و میرزاابولحسن جلوه شرکت کرد.(3)

سرانجام پس از یک سال به حوزه علمیه نجف راه یفات و از درس‌های شخ انصاری و میرزا حسن شیرازی استفاده‌های فراوان برد. (4) آخوند خراسانی شب و روز برای دانش‌اندوزی و به دست آوردن تقوا می‌کوشید و در این راه از هیچ مشکلی نمی‌هراسید. خودش می‌گوید:

«تنها خوراک من فکر بود. ولی قانع نبودم. هیچگاه نشد که گلایه کنم. شش ساعت بیشتر نمی‌خوابیدم. شبها بیدار بودم. با ستارگان دوست شده بودم. خواب با شکم خالی بسیار مشکل است.» (5)

آخوند خراسانی، غرق در درس و مطالعه بود که ناگهان نامه‌های رشته افکارش را گسست و اشک از دیدگانش روان ساخت. فرزند خردسالش دیده از جهان فرو بست. آخوند نامه‌ای به پدر نوشت و از او درخواست کرد که همسر داغدارش را به نجف بیاورد. ملاحسین همراه عروسش به نجف آمد و خود مدتی در نجف ماند و پس از زیارت اماکن مقدسه به مشهد برگشت.

داغ مرگ فرزند اندک اندک از ذهن آخوند و همسرش محو می‌شد. زن و مرد جوان در انتظار تولد فرزند دیگری، روزشماری می‌کردند. اما باز هم، مصیبت برخانه سایه افکند. فرزند، قبل از تولد مرد.(6)

همچنین مرگ همسرش آتش به جانش زد. دیگر تاب مقاومت نداشت. مرگ دو فرزند، کمر طاقتش را در جوانی خم کرد و مرگ همسر نیز می‌رفت که کمر طاقتش را خرد کند. تنها حرم حضرت علی (ع) و دامن پرمهر اشک توانست قامتش را راست کند.

آخوند سال‌ها در درس شیخ‌انصاری و میرزای شیرازی شرکت کرد. وی از همان ابتدا با پشتکاری کم نظیر، راه‌های پیشرفت‌ را می‌پیمود. آخوند از زرنگترین شاگردان درس شیخ انصاری و میرزای شیرازی بود.

- دوری رهبران مشروطه از متن رخدادها و دسیسه‌های انگلیس و روسیه برای به انحراف کشاندن مشروطه، موجب شد تا قیام مشروطه بین شب و سپیده دست و پا بزند. آخوند خراسانی کوشید به سان آفتاب نیمه شب، زوایای تاریک این نهضت را روشن سازد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درباره آخوند خراسانی و پیشوایی مشروطه

مقاله درباره انقلاب مشروطه 02

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره انقلاب مشروطه 02 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

جنبش مشروطه ایران مجموعه کوشش‌ها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین‌شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی‌شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.

پیشینه

از اوائل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار نارضایتی مردم از ظلم وابستگان حکومت رو به رشد بود. تأسیس دارالفنون و آشنائی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید. نوشته‌های روشنفکرانی مثل حاج زین‌العابدین مراغه‌ای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال‌الدین اسدآبادی و دیگران زمینه‌های مشروطه‌خواهی را فراهم آورد. سخنرانی‌های سیدجمال واعظ و ملک‌المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا می‌کرد. نشریاتی مانند حبل‌المتین و چهره‌نما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر می‌شدند نیز در گسترش آزادی‌خواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.

کشته شدن ناصرالدین‌شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال‌الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه خواهی را سبب شد.

عدالتخانه

اگر چه از مدتی قبل شورش‌ها و اعتراضاتی در شهرهای ایران علیه مظالم حکومت رخ داده بود اما شروع جنبش را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر می‌کنند. علاءالدوله حاکم تهران هفده نفر از بازرگانان و دونفر سید را به جرم گران کردن قند به چوب بست. این کار که با تائید عین‌الدوله صدراعظم مستبد انجام شد اعتراض بازاریان و روحانیان و روشنفکران را برانگیخت. اینان در مجالس و در مسجدها به سخنرانی ضد استبداد و هواداری از مشروطه و تأسیس عدالت‌خانه یا دیوان مظالم پرداختند. خواست برکناری عین‌الدوله و عزل مسیو نوز بلژیکی و حاکم تهران به‌میان آمد و اعتصاب در تهران فراگیر شد.

عده‌ای از مردم و روحانیان به‌صورت اعتراض به حضرت عبدالعظیم رفتند. مظفرالدین‌شاه وعده برکناری صدراعظم و تشکیل عدالت‌خانه را داد. هنگامی که به وعده خود عمل نکرد علما از جمله آقا سید محمد طباطبائی و آقا سیدعبدالله بهبهانی به قم رفتند و تهدید کردند که کشور را ترک می‌کنند و به عتبات عالیات خواهند رفت. عده‌ای هم در سفارت انگلیس متحصن شدند.

عین‌الدوله با گسترش ناآرامی‌ها در شهرهای دیگر استعفا کرد و میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله صدراعظم شد.

فرمان مشروطیت

بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحص در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.

مجلس اول

مجلس اول در ۱۸ شعبان ۱۳۲۴ (۱۴ میزان ۱۲۸۵‏/۷ اکتبر ۱۹۰۶) در تهران گشایش یافت. نمایندگان به تدوین قانون اساسی پرداختند و در آخرین روزهای زندگی مظفرالدین‌شاه این قانون نیز به امضای او رسید.

محمدعلی‌شاه

پس از مرگ مظفرالدین‌شاه، ولیعهد او محمدعلی میرزا شاه شد و از همان ابتدا به مخالفت با مشروطه و مجلس پرداخت. او در مراسم تاجگذاری خود نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. میرزاعلی‌اصغرخان امین‌السلطان (اتابک اعظم) را که سال‌ها صدراعظم دوره استبداد بود از اروپا به ایران فراخواند و او را صدراعظم کرد. از امضای قانون اساسی سر باز زد. پس از اعتراضات مردم به ویژه در تبریز، ناچار دستخطی صادر کرد و قول همراهی با مشروطه را داد. ولی هم شاه و هم اتابک اعظم همچنان به مخالفت با مشروطه و مشروطه خواهان مشغول بودند. اتابک اعظم را جوانی به‌نام عباس‌آقا تبریزی با تیر زد و کشت.

نشریه هفتگی صوراسرافیل در این دوران منتشر می‌شد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادی‌خواهی و مقابله با شاه و ملایان طرفدارش داشت.

با توجه به ناقص بودن قانون اساسی که با عجله تهیه شده بود مجلس متمم قانون اساسی را تصویب کرد که در آن مفصلا حقوق مردم و تفکیک قوا و اصول مشروطیت آمده بود. محمدعلی‌شاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی شیخ فضل‌الله نوری عده‌ای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند. با بمبی که یاران حیدرخان عمواوغلی به کالسکه حامل محمدعلی‌شاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به باغ‌شاه رفت و بریگاد قزاق را برای مقابله با مجلس آماده کرد.

توپ‌بستن مجلس

بالاخره با فرستادن کلنل لیاخوف فرمانده بریگاد قزاق حمله به مجلس را آغاز کرد. لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و مدرسه سپهسالار را در ۲۳ جمادی‌الاول ۱۳۲۶ (۲ سرطان ۱۲۸۷/‏۲۳ ژوئن ۱۹۰۸) به توپ بستند. عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند. محمدعلی‌شاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد. و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادیخواهان پرداخت. ملک‌المتکلمین و میرزا جهانگیرخان و قاضی ارداقی را در باغشاه پس از شکنجه در برابر محمدعلی‌شاه کشتند.

شکست در تهران

پس از حمله به مجلس و دستگیری و اعدام آزادی‌خواهان، جنبش مشروطه‌خواهی با شکست روبرو شده بود. بسیاری از مشروطه‌خواهان مخفی شدند و برخی به خارج از ایران رفتند.

قیام در تبریز

پس از حمله به مجلس و پخش خبر آن، در شهرهای دیگر ایران شورش‌هائی برخاست. مردم تبریز با شنیدن خبرهای تهران به هواداری از مشروطه و مخالفت با محمدعلی شاه برخاستند. شاه نیروهای دولتی را برای سرکوب تبریزیان به آنجا فرستاد. ستارخان،باقرخان و حیدرخان عمواوغلی به بسیج مردم و سازماندهی نیروی مسلح (مجاهدین مشروطه) برای مقابله نیروهای دولتی دست زدند. گروهی از ایرانیان قفقاز نیز به مردم تبریز پیوستند و به مجاهدان قفقاز معروف شدند. علی مسیو از یاران حیدرخان عمواوغلی و یارانش هم دستهٔ مجاهدان تبریز را تشکیل دادند. محمدعلی‌شاه از تزار روسیه نیکلای دوم درخواست کمک کرد و تبریز به محاصره نیروهای روس و نیروهای دولتی درآمد.

بختیاری و گیلان

در اصفهان اعتراضات به بست نشینی عده‌ای انجامید و با پیوستن بختیاری‌ها کار بالا گرفت. صمصام‌السلطنه ایلخان بختیاری با نیروی مسلح زیادی به اصفهان وارد شد. برادر او علیقلی خان سردار اسعد نیز از اروپا به اصفهان آمد.

در رشت انقلابیون گیلان به مقر حکومت حمله کردند و با کشتن آقا بالاخان شهر را گرفتند.

در تهران هم دوباره کوشش‌ها بالا گرفت. بالاخره نیروهای گیلان به فرماندهی سپهدار اعظم از شمال و نیروهای بختیاری به فرماندهی سردار اسعد از جنوب به سمت تهران آمدند و در نزدیکی تهران به هم پیوستند.

فتح تهران

نیروهای مجاهدین گیلان و بختیاری در ۱ رجب ۱۳۲۷ (۲۸ سرطان ۱۲۸۸‏/۱۹ ژوئیه ۱۹۰۹) وارد تهران شدند و شاه و اطرافیانش به سفارت روس پناه بردند. انقلابیون مجلس عالی تشکیل دادند و محمدعلی‌شاه را از سلطنت خلع کردند و ولیعهد او احمد میرزا را به تخت نشاندند.

بار دیگر مجلس شورای ملی تشکیل شد و ظاهراً دوره استبداد به پایان آمد و مشروطه خواهان


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره انقلاب مشروطه 02

مشروطه

اختصاصی از رزفایل مشروطه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

روزنامه و مشروطه

صدور فرمان مشروطیت و تأسیس مجلس شوراى ملى، بسیارى از نهادهاى اجتماعى را در ایران دگرگون کرد. رشد سریع مطبوعات و تحول فضاى درونى آنها یکى از مهمترین تبعات این انقلاب بود. هر چند که نخستین روزنامه فارسى بیش از نیم قرن پیش از انقلاب مشروطه (در۱۲۵۳ق) منتشر شد ولى مطبوعات مقارن مشروطیت و پس از آن داراى تفاوت هاى عمیقى با پیش از خود بودند. بین سال هاى ۱۲۵۳ ق (انتشار نخستین روزنامه) تا ۱۳۲۴ ق (صدور فرمان مشروطه) مطبوعات در ایران تنها محدود به چند نشریه دولتى و تخصصى و محلى بود که شمارگان نشر آنها به زحمت به هزار مى رسید و اغلب با حمایت دربار و با مطالبى ملال آور و تنها با گزارش هاى محدودى از اوضاع داخلى - و گاهى هم اخبار خارجى - همراه بود. در چنین اوضاعى، مهم ترین ابزار شکل دهى به اندیشه و افکار عمومى، منابر و خطابه هاى آهنگین وعاظى چون سید جمال واعظ اصفهانى و ملک المتکلمین بود. هر چند در همین ایام چند روزنامه مهم و تأثیرگذار فارسى در خارج از ایران منتشر مى شد، اما مخاطبان این گروه نشریات تنها اقلیت تحصیل کرده و برخى نخبگان سیاسى بودند، به ویژه آنکه ورود این نشریات به داخل ایران با سختگیرى هاى حکومت همراه بود. با صدور فرمان مشروطیت، در اندک زمانى، تعداد زیادى روزنامه و شب نامه منتشر شد. پس از امضاى فرمان مشروطه و تنها در چند ماه باقى مانده سال ۱۳۲۴ ق ۲۰ روزنامه در تبریز، تهران و چند شهر دیگر منتشر شد. این روند در سال ۱۳۲۵ ق با شتاب بیشترى ادامه داشت. به گونه اى که در این سال بیش از ۸۰ روزنامه در ایران منتشر مى شد. تعداد روزنامه هاى عصر مشروطه تا سال ۱۳۲۷ق به حدود ۲۰۰ عنوان رسید. البته تعریف روزنامه در آن دوران با آنچه امروزه منتشر مى شود متفاوت است، بسیارى از روزنامه ها تنها یک یا چند شماره منتشر شده اند و به جز چند عنوان که به صورت یومیه منتشر مى شد مابقى به شکل هفته نامه و یا گاهنامه (ولى با ظاهر روزنامه) چاپ مى شدند. گروهى از این روزنامه ها هم متعلق به مدارس جدیدى بود که با تأسیس مشروطیت متولد شده بودند. روزنامه مدرسه تمدن، کمال، پرورش و عدالت از جمله روزنامه هایى بودند که توسط چنین مدارسى منتشر مى شدند. روزنامه هاى فارسى زبان خارج هم با پیروزى مشروطیت، توان مضاعفى پیدا کردند. حبل المتین که از سال ۱۳۱۱ ق با مدیریت سیدجلال الدین حسینى کاشانى متخلص به ادیب و ملقب به مویدالاسلام، به صورت هفته نامه در کلکته منتشر مى شد (و تا زمان درگذشت مویدالاسلام در ۲۴ آذر ۱۳۰۹ شمسى برپا بود)، از ۱۵ ربیع الاول ۱۳۲۵ ق به همت برادر کوچک ترش سیدحسن کاشانى، همزمان و به شکل یومیه در تهران آغاز به انتشار کرد. شمارگان حبل المتین در خلال سال هاى ۲۵ و ۲۶ به بیش از ۳۰ هزار نسخه رسید که در مقایسه با تعداد باسوادهاى آن روزگار بى نظیر است. در مدت سه سالى که یومیه حبل المتین - تا نیمه رجب ۱۳۲۷ که براى همیشه توقیف شد - منتشر مى شد (در سه دوره: تهران، رشت و تهران) همزمان حبل المتین کلکته هم در ۲۴ صفحه و به شکل هفتگى منتشر و توزیع مى شد. البته توفیق تنها با حبل المتین همراه نبود بلکه روزنامه انجمن ملى تبریز، روح القدس و صوراسرافیل هم از دیگر روزنامه هایى بودند که با اقبال گسترده مردم مواجه شدند. به زعم باور برخى سیاستمداران و نظریه پردازان علوم سیاسى که زبان مردم ایران را به سبب روح استبدادى حاکم بر جامعه ایران - طى قرون متمادى - الکن از انتقاد و حقیقت گویى به قدرت مى دانند، تجربه روزنامه نگاران عصر مشروطه و استقبال عمومى از حرکت آنان، خلاف این نظر را نشان مى دهد، به ویژه آنکه پیشگامى ایرانیان - در میان دیگر ملل آسیایى - براى پذیرش و استقرار نظام مشروطه و حکومت قانون، بیانگر وجود زمینه اى هر چند اندک از گرایش به مدنیت، قانون و تحدید قدرت است. چه بسا بتوان گفت سرخوردگى سیاسى جامعه و بى واکنشى نسبت به رخدادهاى سیاسى و اجتماعى دوران خود، حاصل ناکامى مردم و نخبگان سیاسى در جریان مشروطه و حوادث پس از آن است. قانونى شدن آزادى و انشاى آن توسط مجلس و شخص شاه، بخشى از نخبگان سیاسى و فرهنگى را به این باور مسلم رساند که در حکومت مشروطه انتقاد از هر مقامى و با هر زبانى مجاز است. از این رو در طیفى از مطبوعات تندرو، موجى از حملات به دربار و شخص شاه مشاهده مى شود که همین امر سبب توقیف مکرر آنها هم مى شد. مثلاً حبل المتین در دوره انتشار خود در تهران چندین بار توقیف شد، ولى از آنجایى که روزنامه نگاران آزادى را حق مسلم و قانونى خود مى پنداشتند، به سرعت نسبت به اولین توقیف آن واکنش نشان دادند و به اعتراض، همه روزنامه هاى اصلاح طلب و مشروطه خواه و حتى روزنامه مجلس که صورت جلسات مجلس را منتشر مى کرد دست به اعتصاب زدند.


دانلود با لینک مستقیم


مشروطه

تحقیق درباره ی مشروطه 16ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره ی مشروطه 16ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

روزنامه و مشروطه

صدور فرمان مشروطیت و تأسیس مجلس شوراى ملى، بسیارى از نهادهاى اجتماعى را در ایران دگرگون کرد. رشد سریع مطبوعات و تحول فضاى درونى آنها یکى از مهمترین تبعات این انقلاب بود. هر چند که نخستین روزنامه فارسى بیش از نیم قرن پیش از انقلاب مشروطه (در۱۲۵۳ق) منتشر شد ولى مطبوعات مقارن مشروطیت و پس از آن داراى تفاوت هاى عمیقى با پیش از خود بودند. بین سال هاى ۱۲۵۳ ق (انتشار نخستین روزنامه) تا ۱۳۲۴ ق (صدور فرمان مشروطه) مطبوعات در ایران تنها محدود به چند نشریه دولتى و تخصصى و محلى بود که شمارگان نشر آنها به زحمت به هزار مى رسید و اغلب با حمایت دربار و با مطالبى ملال آور و تنها با گزارش هاى محدودى از اوضاع داخلى - و گاهى هم اخبار خارجى - همراه بود. در چنین اوضاعى، مهم ترین ابزار شکل دهى به اندیشه و افکار عمومى، منابر و خطابه هاى آهنگین وعاظى چون سید جمال واعظ اصفهانى و ملک المتکلمین بود. هر چند در همین ایام چند روزنامه مهم و تأثیرگذار فارسى در خارج از ایران منتشر مى شد، اما مخاطبان این گروه نشریات تنها اقلیت تحصیل کرده و برخى نخبگان سیاسى بودند، به ویژه آنکه ورود این نشریات به داخل ایران با سختگیرى هاى حکومت همراه بود. با صدور فرمان مشروطیت، در اندک زمانى، تعداد زیادى روزنامه و شب نامه منتشر شد. پس از امضاى فرمان مشروطه و تنها در چند ماه باقى مانده سال ۱۳۲۴ ق ۲۰ روزنامه در تبریز، تهران و چند شهر دیگر منتشر شد. این روند در سال ۱۳۲۵ ق با شتاب بیشترى ادامه داشت. به گونه اى که در این سال بیش از ۸۰ روزنامه در ایران منتشر مى شد. تعداد روزنامه هاى عصر مشروطه تا سال ۱۳۲۷ق به حدود ۲۰۰ عنوان رسید. البته تعریف روزنامه در آن دوران با آنچه امروزه منتشر مى شود متفاوت است، بسیارى از روزنامه ها تنها یک یا چند شماره منتشر شده اند و به جز چند عنوان که به صورت یومیه منتشر مى شد مابقى به شکل هفته نامه و یا گاهنامه (ولى با ظاهر روزنامه) چاپ مى شدند. گروهى از این روزنامه ها هم متعلق به مدارس جدیدى بود که با تأسیس مشروطیت متولد شده بودند. روزنامه مدرسه تمدن، کمال، پرورش و عدالت از جمله روزنامه هایى بودند که توسط چنین مدارسى منتشر مى شدند. روزنامه هاى فارسى زبان خارج هم با پیروزى مشروطیت، توان مضاعفى پیدا کردند. حبل المتین که از سال ۱۳۱۱ ق با مدیریت سیدجلال الدین حسینى کاشانى متخلص به ادیب و ملقب به مویدالاسلام، به صورت هفته نامه در کلکته منتشر مى شد (و تا زمان درگذشت مویدالاسلام در ۲۴ آذر ۱۳۰۹ شمسى برپا بود)، از ۱۵ ربیع الاول ۱۳۲۵ ق به همت برادر کوچک ترش سیدحسن کاشانى، همزمان و به شکل یومیه در تهران آغاز به انتشار کرد. شمارگان حبل المتین در خلال سال هاى ۲۵ و ۲۶ به بیش از ۳۰ هزار نسخه رسید که در مقایسه با تعداد باسوادهاى آن روزگار بى نظیر است. در مدت سه سالى که یومیه حبل المتین - تا نیمه رجب ۱۳۲۷ که براى همیشه توقیف شد - منتشر مى شد (در سه دوره: تهران، رشت و تهران) همزمان حبل المتین کلکته هم در ۲۴ صفحه و به شکل هفتگى منتشر و توزیع مى شد. البته توفیق تنها با حبل المتین همراه نبود بلکه روزنامه انجمن ملى تبریز، روح القدس و صوراسرافیل هم از دیگر روزنامه هایى بودند که با اقبال گسترده مردم مواجه شدند. به زعم باور برخى سیاستمداران و نظریه پردازان علوم سیاسى که زبان مردم ایران را به سبب روح استبدادى حاکم بر جامعه ایران - طى قرون متمادى - الکن از انتقاد و حقیقت گویى به قدرت مى دانند، تجربه روزنامه نگاران عصر مشروطه و استقبال عمومى از حرکت آنان، خلاف این نظر را نشان مى دهد، به ویژه آنکه پیشگامى ایرانیان - در میان دیگر ملل آسیایى - براى پذیرش و استقرار نظام مشروطه و حکومت قانون، بیانگر وجود زمینه اى هر چند اندک از گرایش به مدنیت، قانون و تحدید قدرت است. چه بسا بتوان گفت سرخوردگى سیاسى جامعه و بى واکنشى نسبت به رخدادهاى سیاسى و اجتماعى دوران خود، حاصل ناکامى مردم و نخبگان سیاسى در جریان مشروطه و حوادث پس از آن است. قانونى شدن آزادى و انشاى آن توسط مجلس و شخص شاه، بخشى از نخبگان سیاسى و فرهنگى را به این باور مسلم رساند که در حکومت مشروطه انتقاد از هر مقامى و با هر زبانى مجاز است. از این رو در طیفى از مطبوعات تندرو، موجى از حملات به دربار و شخص شاه مشاهده مى شود که همین امر سبب توقیف مکرر آنها هم مى شد. مثلاً حبل المتین در دوره انتشار خود در تهران چندین بار توقیف شد، ولى از آنجایى که روزنامه نگاران آزادى را حق مسلم و قانونى خود مى پنداشتند، به سرعت نسبت به اولین توقیف آن واکنش نشان دادند و به اعتراض، همه روزنامه هاى اصلاح طلب و مشروطه خواه و حتى روزنامه مجلس که صورت جلسات مجلس را منتشر مى کرد دست به اعتصاب زدند. حروفچینان چاپخانه ها هم به نشانه اعتراض به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی مشروطه 16ص

دانلود مقاله کامل درباره انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران 24ص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران 24ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران

با همه ی خرده هائی که می توان به نهضت مشروطه خواهی داشت، در این که برای جامعة استبداد زده ایران، این نهضت نماد قدمی سترگ در راستای درستی بود تردیدی نیست. ای کاش رهبران نهضت اندکی هوشمندانه تر عمل می کردند و مستبدان حاکم نیز برمنافع دراز مدت خویش ادراک گسترده تر وعمیق تری داشتند و نهال نو پای مشروطه طلبی در ایران به بار می نشست. واقعیت تاریخی این است که این گونه نشد. اگر بخشی از این شکست نتیجة توطئه های نیروهای برون ساختاری باشد، نقش معاندان ایرانی را در این عدم توفیق نباید دست کم گرفت.

بطور کلی مشکل جامعة ایرانی ما در سالهای اولیه قرن بیستم، گذشته از وضعیت فلاک بار اقتصادی این بود که نه جامعه ای دینی بود و نه جامعه ای سکولار. در آن دوره ای که به مشروطیت منتهی می شود، نه قوانین مدون داشتیم و نه جامعه به باورهای دینی خود پای بندی نشان می داد. به گفتة بست نشینان سفارت انگلیس، « عمده مقصود ما تحصیل امنیت و اطمینان از آینده است که از مال و جان وشرف و عرض و ناموس خودمان در امان باشیم». مشروطه اگر چه کوششی برای جایگزینی حکومتی اختیاری با حکومتی قانونی بود ولی به دلایل گوناگون در این مهم موفق نشد. با این همه همین جا بگویم و بگذرم که در بسیاری از پژوهش هائی که در بارة این نهضت در دست داریم، خواننده با تصویر متفاوتی روبرو می شود که با واقعیت مشروطه به آن صورتی که به گمان من بود، هم خوان نیست. .

برای نمونه آقای دکتر آدمیت ادعا کرده است که « با ایجاد مشروطة پارلمانی حاکمیت به مجلس ملی تعلق گرفت و دستگاه مجلس در گردش بود. حقوق آزادی ( آزادی بیان و قلم و اجتماعات و انجمن های سیاسی و تظاهرات) شناخته شدند و قلمرو عملی داشتند. آزادی به آنجا رسید که « اعلان کشتن رئیس دولت را در روزنامه منتشر کردند، اما نه متعرض روزنامه نویس گشتند و نه انجمنی که آن اعلان به نام او انتشار یافت ».[i] از سوی دیگر، « مجلس که قطب اصلی سیاست ملی بود ، از سرشت طبقاتی اش عمده طبقات جامعه را در بر می گرفت »[ii]

در هر دو مورد این ادعاها پذیرفتنی نیستند. اگر چه شماری از مورخین ما با ارزیابی غیر مسئولانه و ناثواب خویش روزنامه های عصر مشروطه را بعنوان « فحش نامه » و یا روزنامه هائی کم مایه که« هنرشان در درشتگوئی و ناهنجار نویسی است » نفی می کنند[iii] ولی واقعیت این بود که این روزنامه ها « متعرض » فراوان داشتند و در موارد مکرر توقیف شدند. استاد دهخدا و سلطان العلمای خراسانی را حتی به مرگ تهدید کردند . در یکی از این دفعات که نشریه توقیف شد، « صوراسرافیل » از عموم برادران وطنی « که در موقع توقیف روزنامه اظهار همراهی فرموده اند کمال امتنان را حاصل نموده ....... ولی همانطور که کتبا و تلگرافا خدمت همه معروض داشته ایم چون حکم از مجلس مقدس شوری صادر شده بود و امر مجلس عجالتا در حکم قانون است مخالفت با آن با تقوای دورة آزادی مبانیت دارد و حب قانون و وطن خواهی راهی برای تشبثات مخالفان نمی گذارد ». بعلاوه و در همین راستا ، هنوزمُرکّب شمارة اول صوراسرافیل خشک نشده بود که سردبیرش به « دارالفنون » دعوت شد تا در بارة مندرجات شمارة‌اول « توضیحات » لازم را به عرض وزیر معارف دولت مشروطه برساند چون به قول آن وزیر « من دیروز رفتم بمجلس شورای ملی و در خصوص جریدة صوراسرافیل صحبت کردم وقرارشدشما را سیاست کنم». در همین نشست همان وزیر، صوراسرافیل را به توقیف تهدید می کند و دیری نمی گذرد که روزنامه توقیف می شود. « روح القدس » و « مساوات » هم از این محدودیت ها و توقیف ها در امان نبودند. به این داستان باز خواهم گشت.

در مورد دوم ، ادعای اینکه مجلس اول از نظر سرشت طبقاتی « عمده طبقات جامعه » را در بر می گرفت ، ادعای خنکی است که به دشواری می تواند جدی گرفته شود . گفتن دارد اما که منظور از « سرشت طبقاتی » کاملا روشن نیست ولی از دوحا ل خارج نیست. یا منظور ترکیب طبقاتی نمایندگان است و یا عملکرد طبقاتی آن نمایندگان. هر کدام که مورد نظر باشد این ادعا با واقعیت مجلس مشروطه درتناقض قرار می گیرد. این درست که انتخابات مجلس مشخصا « طبقاتی » بود ولی نه چنین بود و نه قرار بود چنین باشد و نه می توانست چنین باشد که همة طبقات را در بر بگیرد. تا آنجا که من دیده وخوانده ام هیچ یک از نمایندگان مجلس هم چنین ادعائی نکرده است. واقعیت این است که در حول و حوش مشروطه ، حدودا 80 در صد جمعیت ایران روستائیان بودند که در مجلس به هیچ شکل و صورتی حضور نداشتند. اگر چه این روزها مد شده است که تحلیل طبقاتی را بر نمی تابیم ولی عملکرد مجلس اول هم در این راستا به خوبی نشان دهندة جهت گیری طبقاتی آن بود. این را می دانیم که مجلس « پیشنهادهای جدید را در بستن مالیات مستقیم بر ملاکان نپذیرفت ». بعلاوه، « قضیه تعدیل سهم مالک و زارع نیز مطرح نگشت ». اگرچه شماری از مورخین ما الغای رسم تیول را یکی از بزرگترین دست آوردهای مجلس اول می دانند ولی به قول همین آقای آدمیت « سیاست مجلس در قضیه الغای رسم تیول و اصلاح وضع خالصجات هم تاثیری در میزان سهم زارع از محصول زمین نداشت. هیچکس نگفت که بیاییم و املاک تیول و خالصة دیوانی را به همان برزگران که آنجا به زراعت مشغول اند بسپاریم یا حداقل به خودآنان اجاره دهیم .» ایشان در یک کتاب دیگر خویش نوشت ، « اما در مسائل اساسی اجتماعی چون تعدیل مالکیت زمین زیر کشت ،‌یا افزایش سهم دهقان از محصول زمین قدمی بر نداشت. حتی گروه تند روان مجلس اشارة معقولی به آن مسائل نکردند. گوئی افسون مالکیت زبان مجلسیان را یکسره بسته بود. صدای نحیف احسن الدوله هم ندائی بود در برهوت » [ix]. زنان نیز در مجلس مشروطه حضور نداشتند و بهمین نحو شهر نشینان بی چیز. برای دفاع از مجلس و ترجیح دادن همین مشروطة نیم بند بر حکومت استبدادی اصلا لازم نیست تاریخ را بازسازی کنیم . با همة کمبودها و ضعف ها، وجود همان مجلس نشانة جهشی سترگ در زندگی سیاسی ایران استبداد زده بود. نه ضرورتی دارد که در خصوص آزادی های برآمده از نهضت مشروطه طلبی اغراق کنیم و نه نیازی که از مجلس


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره انقلاب مشروطه و مقوله آزادی درایران 24ص