رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره موسیقی و رقص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره موسیقی و رقص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

موسیقی و رقص

از جدیدترین آهنگهای سوینگ که در سالن های امروزی نواخته می‎شود تا نواهای بدوی و ساده ضربات طبل که اجداد و پیشینیان ما در نقطه ای از فلات دور افتاده و فراموش شده آسیای مرکزی به پای آنها جست و خیز می‌کردند موسیقی پیوسته با ضرب پاهایی که در حال رقص بوده اند همراه بوده است. قبایل بدوی افریقا که در موسیقی آنان از آنچه ما ملودی می نامیم نشانی دیده نمی‎شود به کمک طبل نواهایی می نوازند و به پای آن نواها به وضع جالب و مهیجی می رقصند. همچنانکه آن قهرمان افسانه ای اساطیر یونان هر بار که می خواست نیرویش را تجدید کند به زمین می آمد و پا بر سر آن می نهاد، آهنگسازان بزرگ و برجسته نیز هر چند یک بار به سوی رقص روی می آورند تا از نیروی انگیزش آن از اشکال متنوع ضربهای آن و قوه تحرک پایان ناپذیر آن برای قویتر ساختن آثار خود مدد گیرند.

بتهوون، باخ، برامس، موزار، سیبلیوس و چایکوفسکی، همه این آهنگسازان بزرگ در برابر رقص یا این جدیدترین و کهن ترین فرم موسیقی سر تعظیم فرود آورده اند.

لازم است از یک پزشک، از یک عالم مردم شناس یا از یک متخصص امراض روحی استفسار شود چرا همه ما بی اختیار در برابر ضرب یک آهنگ از خود عکس العملی نشان می‎دهیم. شاید علت این موضوع بسیار ساده باشد و با عمل بیولوژیکی بسیار ساده ای که عبارت از ضربان منظم قلب ماست ارتباط داشته باشد. به هر حال موسیقی رقص یک شکل از هنر موسیقی است و هر کس که چند صباحی در این دنیا زیسته، با آن آشنایی پیدا کرده و از آن لذت برده است. زیرا که قدمت رقص به قدمت پیدایش انسان در روی کره خاک می رسد و شاید هم از آن زودتر پدید آمده باشد و علی رغم کلیه ظرافت کاریهای فنی و ریزه کاری های موسیقی مدرن، هم جدیدترین آهنگهای بوگی ووگی برادوی و هم اثر شگفت آور متعلق به استراوینسکی به نام «تقدیس بهار» بیشتر از آنچه ما باورمان می‎شود به نواهایی که اجدادمان در جنگها با طبل می نواختند شباهت دارد.

موزار منوئه از سنفنی در می بمل ماژور

واگنر رقص شاگردان از اپرای (ک 543) شماره 29 (دی مایسترسینگر)

یوهان اشتراوس والس (دانوب آبی)

چایکوفسکی موومان سوم از سنفنی پنجم

ریچارد اشتراوس رقص هفت نقاب از «سالومه»

راول لاوالس

استراوینسکی رقص قربانی از بالت تقدیس بهار

در اثر ظرافت طبع و ذوق زنان چند نسل پیش اروپا و مردان آراسته و خوش لباس کلاه گیس داری که در دربارها به گرد آنان پروانه وار می گشتند، در قرن هجدهم رقص جالبی به وجود آمد که آهنگ زیبای آن در شاهکارهای موزار، هایدن و بتهوون نیز منعکس گردیده است و تا به امروز گوشهای ما را نوازش می‎دهد. زیرا فرم منوئه فقط مرسوم و مورد علاقة دربارهای مجلل و پرشکوه ترین قرن هیجدهم نبود و این فرم در دست آهنگسازان بزرگ نسلهای بعد وسیله مطبوع و دلپذیری جهت بیان احساسات شاد و فرح انگیز آنان گردید. در دورة موزار زنان به آهنگ منوئه سنفنی در می بمل ماژور اثر وی می رقصیدند و هر آینه خواستها و مقتضیات زمان ایجاب نمی کرد که در هر سنفی موومانی به فرم منوئه گنجانده شود این موومان از سنفنی شماره 39 موزار نیز به فرم دیگری تصنیف می شد.

فرم منوئه دوران طولانی و همراه با تحولات جالبی را پیموده است. مدتها به عنوان رقص محبوب وسیله سرگرمی و انبساط خاطر کسانی بوده است که به آهنگ آن می رقصیدند و پس از آن نیز در سنفی های آهنگسازان بزجسته به اشکال متنوع و جالبی نمودار شده است. ولی در همان زمان که موزار سنفنی در می بمل خود را تصنیف می کرد و در موومان سوم آن فرم منوئه را به کار می برد، این رقص از جانب رقص شورانگیز و مورد توجه دیگری که در روستاهای اطراف شهر وین مرسوم و معمول بود مورد تهدید قرار گرفت. صدها سال بود که روستاییان اتریشی به رقص مهیج و پرنشاط سه ضربی که لاندلر نامیده می شد دل بسته بودند. همین رقص بود که بعدها از طرف واگنر در پرده سوم اپرای خوانندگان استاد به کار رفت تا به اپرای مزبور رنگ و بوی محلی داده شده باشد. اصل و ریشه فرم لاندلر نیز احتمالا چندان اصیل و قابل احترام نبوده است ولی در اواسط قرن هیجدهم این رقص تا بدان پایه آراسته و منزه شده بود که توانست در شهرهای پراگ و وین نفوذ نماید . در شهر اخیر بود که این فرم به والس تغییر یافت.

مردم این رقص نوظهور و عنان گسیخته و وحشی را در آ‎غاز با وحشت و انزجار تلقی می کردند. در شهر پراگ از طرف دربار سلطنتی فرمانی به تاریخ 18 مارس 1785 صادر شد و طی آن رقص مزبور برای سلامتی زیان آور و از نظر اخلاقی بسیار خطرناک و اغوا کننده اعلام گردید. حتی پس از انقلاب کبیر فرانسه، اشخاصی که به پاریس سفر می کردند با کمال حیرت و شگفتی متوجه شدند که پس از آن جنگها و خونریزیها رقص والس استعمال سیگار و سایر عادات و سرگرمیهای مبتذلی که فقط در خور عوام بود بین مردم آن سامان رواج یافته است ولی به تدریج والس جای خود را باز کرد و در مجامع و سالن های اشراف محافظه کار نیز راه یافت تا آنکه سرانجام به سال 1816 الکساندر دوم تزار روسیه در یک مجلس میهمانی عمومی والس رقصید و این موضوع در مجامع مختلف به عنوان مقبولیت قطعی والس تلقی گردید.

پا به پای این ماجراها ضربهای ساده روستایی که اصل و ریشه والس را تشکیل می داد در دست آهنگسازان نامداری نظیر موزار، بتهوون و شوبرت هر روز به صورتی جالبتر و متنوعتر در می آمد تا آنجا که والس های اشتراوس (پدر و پسر) به اوج زیبایی و جلال و دلفریبی خود رسید. با وجود آن که خود رقص آرامتر و نرم تر گردید، آهنگ آن روز به روز غنی تر و پرمایه تر می شد و پس از آنکه مقبولیت آن در شهر وین یا زادگاهش تثبیت گردید به سراسر عالم راه یافت و همه جا را با جلال و فریبندگی خود تسخیر نمود.

مغرورترین و موقرترین موسیقیدانان نیز در برابر عظمت و نبوغ یوهان اشتراوس سر تعظیم فرود آوردند و بدین ترتیب والس در سنفنی ها، پوئم سنفنیک ها و اپراها نیز راه یافت.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره موسیقی و رقص

دانلود پروژه اسلایدشو حرفه ای افترافکت

اختصاصی از رزفایل دانلود پروژه اسلایدشو حرفه ای افترافکت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه اسلایدشو حرفه ای افترافکت


دانلود پروژه اسلایدشو حرفه ای افترافکت (447)

 

 

 

 

پروژه فتوکلیپ بسیار زیبا و خاص با ترانه ترکی شاد از Ozan Dugulu

  • قابل اجرا بر روی نرم افزار افترافکت 2012 و ورژن بالاتر
  • طول پروژه : 69 ثانیه 
  • حجم پروژه : 105 مگابایت
  • تعداد متغیرها : 37

 

 

برای دیدن دموی پروژه های ما در کانال تلگرام یا صفحه اینستاگرام عضو شوید

 

آدرس کانال تلگرام : @hamrazartgroup

صفحه اینستاگرام : Hamraz_Art_Group

تماس با ما : @hamraz_art_group

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه اسلایدشو حرفه ای افترافکت

دانلود مقاله رقص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله رقص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
رقصهای فرهنگهای پیش از مسیحیت
ریچارد کراوس
می توان از روی قرائن و شوهاد گفت که انسان ‌های پیش ازتاریخ نیز می رقصیدند. مارکی داریم از نقاشیهای غارهای فرانسه که قدمت آن به ده هزار سال پیش میرسد موضوع آنها رقصهای جنگی و شمنی است. اما به سبب قلت شواهد از این رقصها چندان آگاهی در دست نیست.
بر اساس آنچه از فرهنگهای پیش از تاریخ در مراحل مختلف پیشسرفت( از لحاظ وسایل زندگی و ابزار و اسلحه) به دست آمده نشان میدهد که می توان آنها را با قبایل بدوی امروزی جهان مقایسه کرد و همانند گرفت. بدین شیوه میتوان دربارة رسوم و عادات و وسایل کشت و کار و زندگی و اجتماع و جنبه‌های گوناگون زندگی ایشان تا کنون به دست ما رسیده است متعلق است به فرهنگ بزرک مدیترانه‌ای ک پیش از مسیحیت بوده است.
مردم باسیتانی کلده رقص را در مراحل آموزش به کار میبردند ونیز ایشان را نخستین مردمی می دانند که به علم ستاره شناسی پر داختند و آن را به وسیله باله هایی سنبو لیک و علائمی می آموختند. شاون می نویسد که بر روی دشت بشقاب گونه ای در بیرون یکی از بزرگترین شهرهای ایشان مردم در روزی معین فراهم می آمدند. هر فرد بالغی در پر ستشگاهی که به نام ستاره ای که در طالع او بود ودر زمان سیطره و چیرگی آن به جهان آمده بود می رفت. آنگاه افراد با صفهای خاص و حرکات معینی همچنانکه سنجها و شیپورهای مفرغی همراه داشتند به تقلید از گردش ستارگان و کودکان از ارتفاعات پیرامون به تماشا می پرداختند1.
بسیاری از این عوامل پایکوپی با آنکه نمی توان میان فرهنگ کلده و فرهنگ سرخ پوستان امریکای شمالی و مرکزی از نظر زمان و مکان مشابهتی یافت باز همانندیهایی در ساختمان این رقصهاموجود است .
سومریان کهن از لحاظ موسیقی فرهنگی قوی داشتند و در هزاره سوم پیش از میلاد این مردم چنگ و نی و هار و طبل می ساختند که بعضی از آنها به بابلیان و آشوریان به ارث رسید .در سومر گونه ای رقص مقدس به شیو ه های گوناگون اجرا می شد ،در یکی از این شیوه ها گروهی خواننده با وقار خاصی راه می افتادند و شاید دور مذبح می گشتند و مطابق آهنگ مذهبی که با فولت نواخته می شد گام بر می داشتند .در شیوه دیگری رقاصان در برابر محراب یا شئ مقدس دیگری به عنوان پرستش به خاک می افتادند .
در آشور قدیم بسیاری از آثار یافته شده که مردان و زنان را در پایکوبی نشان میدهد و چنین می نماید که رقص در میان ایشان رسمی دینی و نیز اجتماعی بوده است .گروههایی که به رهبری مردان چنگ نوازگام بر می داشتند کشیده شده است و چنین آمده است که در برابر آتش افروزان و پر شعله عشتاروت بانو خدای باروری که هر بهار مراسمی به افتخار آنبرگزار میشد رقا صان بسیار مست از باده لعلگون با کاردها و دشنه به پیروی از آهنگ نواخته شده با طبلها و سنجها و ابواها2 خود را زخمی می ساختند و پاره پاره می کردند 3.در بابل نیز وجود رقصهای پرستشگاهی تائید شده است .در الواح آشور بانیپال آمده است که در یک ضیافت مذهبی رقاصان به رقص حلقه پرداختند که با موسیقی همراه بود و دور بت اعظم گشتند4.
رقص در مصر باستان
ولی در مصر قدیم که تمدنی پدید آمد که چهار هزار سال برپا ماند رقص نخستین بار به اوج شکوفایی رسید و در بسیاری آثار نقاشی دیواری و کنده کاری و در نوشته‌های هیروگلفف نمودار شده است.
فرهنگ مصری و بغرنج و پیچیده بود و در ستاره شناسی و هندسه و مجسمه سازی و معماری و مهندسی به درجات عالی رسیید و نخستین تمدنی بود که از پاپیروس ( کاغذ گونه) استفاده کرد و روش پارچه لافی را ابداع کزرد. همچنین طبقات اجتماع را پی افکند مشتمل برخاندان سلطنتی و کارگران و روستائیان و بندگان و زبقه پر نفوذ روحانی و دردورانهای دودمانی اخیر دسته‌های نوازندگان حرفه‌ای.
شاون می نویسئ در مصر که روحانیان قدرت کامل داشتند، رقص وسیله عمده تظاهرات دینی شمرده میشد. احکام پنهانی و از گونه اساطیر مصری که بر اساس طغیان سالانه رود نیل و فروکش کردن آن استوار بود( و مایه پدیدار شدن اسانه رستاخیز و اعتقاد به زندگی پس از مرگ می شد )
در رقصهای سنبولیک نمایان می گشت. در این رقصها موضوع اساسی دین مصری که بر کشته شدن و مثله شدن ازیریس و نهان ساختن اندامهای او در بخشهای سراسر این جهان و به جستجو پرداختن خواهرش که زن او نیز بود تا انها را بیابد و به خاک بسپارد قرار داشت « در پرستگاه‌ها به شیوه غم‌انگیز نمودار میشد و بدینگونه به جوانان درس دین می آموختند.»
در مصر قدیم شیوه‌ای پر تفضیل وجود داشت که پشتسرش با مرگ و رستاخیز و تولد نو آنچنانکه گفتیم بستگی داشن و اینها با بعضی شهرهای مقدس بر حسب موضوع داستان ارتباط می یافتند. بر مبنای این رسوم رقاصان تعلیم دیده که مواره در انجام دادن آداب دینی می رقصیدند پیدا نشدند. مقصود عمده ایشان همانا بر سر لطف آوردن خدایان و به صحنه آوردن جستجوی پیکر بی جان ازیریبس و رستاخیز او به وسیله رقص و موسیقی و سرود و آواز بود. این رقصها با آداب مربوط به تخم افشاندن و کاشن و اشتن محصول بستگی فراوان داشت . کیرشتاین می گوید که هر سال نمایشنامه عرفانی یا غم انگیز مزبور در آبیدوس (6) در مراسم دینی اجرا می شد و یک روحانی یا رقاص درجه یکی همه قهرمان و کسان نمایش این افسانه را مجسم می ساخته. این روحانی را گروهی بزرگ ازرقاصان در کار نمایش دسته جمعی کمک می کردند(7).
رقصهای دینی دیگر شامل جشنهای سنتی بود که به افتخار گاو آپیس که از پر قدرت ترین خدایان مصری باشد برپا یشد. برای انجام دادن این رسوم گاوی را برمی گزیدند در حوزه قدرتش که آپیوم (8) خوانده می شد پر م کشیدند و کاهنانی یا مادینه کاهنانی که پرستار او بودند رقصهای رازگونه انجام می دادند و در آنها ماجرای خدایی که گاو آپیس تصویر زنده او بود مجسم می ساختند. در رژه‌های داخل و خارج پرستشگاه که با رقص ستارگان بود که توسط کاهنان در پرستشگاه اجرا میشد بی حضور تماشاگر. این آیین مانند رسوم مردم کهن کلده بر اساس حرکات منظومه شمسی برای مصریان اهمیت فوقالعاده داشت و آنان را متوجه تنظیم آبیاری یکرد.
از آنجا که ردم مصر سخت دربند موضوات زندگی و مرگ بودند و برای برانداختن مرگ با جاودانی ساختن پیکر بزرگان به خاک سپرده فوقالعاده کوشش میکردند مراسم و آداب تدفین در نظر ایشان اهمیتی فراوان داشت . به هنگام تدفین کسان برجسته و بزرگان مردی که در نمودار ساختن مطالب با اشاره و اطوار مهارت داشت به لباس متوفی در می آمد و روی خود را با ماسکی می پوشانید که بسیار شبیه بصورت مرد در گذشته بود و پیشاپیش مشایعین جنازه راه می افتاد. همچنانکه دسته سوگواران به پیش می رفت رقص پانتومیم می کرد تا کارهای برجسته متوفی را در زندگی‌اش از آغاز تا انتها مجسم سازد.
اما این گونه موضوعات تنها مضمون نمایشهای رقص رقاصان مصری نبود. آنان به ورزش و آکروباسی و انواع مختلف تفریحات می پرداختند و ارکسترهای پرسازی داشتند با سنجهای برنجین و تنبورو آلات ستخوانی و طبل و نی و قاشقک و وت و دیگر آلات سیمی و کوبی. دسته‌های زنان نوازنده و رقاص به پرستشگه وابسته بودند و خاندانهای سلطنتی هم دسته‌های تفریحاتی خاص داشتند که در روزهای مقدس و در مجالس مهمانی و جشن انجام وظیفه می کردند. به بندگا رقص و موسیقی می آموختند و در زمان دودمانهای اخیر طبقه‌ای حرفه‌ای از ایشان پدیدار شد که استقلال داشتند و نه بنده اشارف بودند و نه وابسته به پرستشگاه . کیرستاین مثلهایی از رقص مصری در دورانهای مختلف به دست می دهد:
اززمان نخستین دودمان ( در حدود 3000 پ . م) کدنه‌کاری چوبی مانده است که سمتی شاه(9) را هنگام رقص به همراه موسیقی حاصل از آلات ساده نشان می دهد.
ماموری از طرف آساشاه (10) ( در حدود 2400 پ.م) از سرزمین دوردست یک رقاص کوتوله آورد که ردم مصر او را از جهان ارواح می پنداشتند . این گونه رقاصان که کار دلقک و شوخ طبعان را میکردند خواه بسیار داشتند و یک مجسمه کوچک عاج از یک کوتوله به هنگام رقص در موز مرو پولتین نیویورک از 1950 پ. م مظبوط است.
نقشهای برجته دیواری در غزه ( در حدود 1580 – 1150 پ .) دختران تنبور به دست و قاشقک نواز را نشان می دهد که با انگشت حرکاتی مفهوم دار می کنند(11). اندک اندک عادت بر این جاری شد که رقص حرفه‌ای و شغلی شود و در مهمانیهای خصوصی شام رقاصان را دوت می کردند. باآنکه طبقات بالا زمانی رقص میکردند کم کم دست از آن برداشتند و آن را به بندگان یا رقاصان مزدو.ر بسایر ماهر واگذاشتند . به گفته کورت زاخس هیچ یک از « تصاویر رقص یا آثار نوشته خبری از یک رقص حقیقی اجتماعی نمی دهد» که در آن اشراف شرکت داشته باشند. اما رقص به عنوان تفریح همچنان برای همه طبقات محبوب ماند. در زمن دودمانهای اخیر در شهرهای بزرگ مانند ممفیس یا اسکندریه گروههای کوچکی از بازیگران دوره گرد صامت که با اشاره اطوار سخن می گفتند و اکروباتها در میدانهای عمومی بی مقدمه و ارتجالاً به دادن نمایش می پرداختند.
رقص مصر باستان از روی واقعیت چگونه بود ؟ بسبب شیوة ساده تجسم شکلها در نقشهای برجسته و نقاشی نمیتوان به آسانی پی برد که کیفیت اداها و اطورهای رقاصان چگونه چگونه بوده است. اما چنین نمی نامید که حرکات از حالت و حرکات مختلف رقص به خط هیروگلف بر جای مانده است. بعضی حرکات نمودار معلق زنی در هوا است و یک نقش برجسته دیواری از 1500 پ .م گویا حرکتی آکروباسی مانند فرو افتادن و معلق زدن و مانند آنها بسیار رایج بود. رقاصان گاهی تنها و گاهی درگروههای دو یا سه نفری می رقصیدند و کمتر با گروههای بزرگتری هنر نمایی می کردند.
اکنون ببینیم که تاثیر مصر در گسترش رقص چه بوده است. بیگمان تثیر مصر در رقص در حدود قلمرو آنچه در مذهب و دین جرا می شد و آنچه درمیان مردم یا دربارها برای تفریح خاطر کسان معمول می گشت محدود بود. وسعت و گوناگونی حرکات رقص و نیز پدیدار شدن طبقة رقاص درسازمان اجتماعی روزافزون مصر نیز اهمیت دارد. شک نیست که مصر با پراکنده ساختن فرهنگ خویش درسراسر مدیترانه اثر فراوانی در رقص داشت. حتی در ماورای مدیترانه در قادسی هم رقص مصری رواج یافت. هاولاک الیس می نویسد:
نیل وقادوسی بدینگونه دو مرکز رقص کهن بودند و مارشال (12) از هر دو این مراکز بدان سبب ک رقاص به روم صادر می کردند یاد می کند(13).

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رقص

موسیقی و رقص

اختصاصی از رزفایل موسیقی و رقص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موسیقی و رقص


موسیقی و رقص

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات46

 

از جدیدترین آهنگهای سوینگ که در سالن های امروزی نواخته می‎شود تا نواهای بدوی و ساده ضربات طبل که اجداد و پیشینیان ما در نقطه ای از فلات دور افتاده و فراموش شده آسیای مرکزی به پای آنها جست و خیز می‌کردند موسیقی پیوسته با ضرب پاهایی که در حال رقص بوده اند همراه بوده است. قبایل بدوی افریقا که در موسیقی آنان از آنچه ما ملودی می نامیم نشانی دیده نمی‎شود به کمک طبل نواهایی می نوازند و به پای آن نواها به وضع جالب و مهیجی می رقصند. همچنانکه آن قهرمان افسانه ای اساطیر یونان هر بار که می خواست نیرویش را تجدید کند به زمین می آمد و پا بر سر آن می نهاد، آهنگسازان بزرگ و برجسته نیز هر چند یک بار به سوی رقص روی می آورند تا از نیروی انگیزش آن از اشکال متنوع ضربهای آن و قوه تحرک پایان ناپذیر آن برای قویتر ساختن آثار خود مدد گیرند.
بتهوون، باخ، برامس، موزار، سیبلیوس و چایکوفسکی، همه این آهنگسازان بزرگ در برابر رقص یا این جدیدترین و کهن ترین فرم موسیقی سر تعظیم فرود آورده اند.
لازم است از یک پزشک، از یک عالم مردم شناس یا از یک متخصص امراض روحی استفسار شود چرا همه ما بی اختیار در برابر ضرب یک آهنگ از خود عکس العملی نشان می‎دهیم. شاید علت این موضوع بسیار ساده باشد و با عمل بیولوژیکی بسیار ساده ای که عبارت از ضربان منظم قلب ماست ارتباط داشته باشد. به هر حال موسیقی رقص یک شکل از هنر موسیقی است و هر کس که چند صباحی در این دنیا زیسته، با آن آشنایی پیدا کرده و از آن لذت برده است. زیرا که قدمت رقص به قدمت پیدایش انسان در روی کره خاک می رسد و شاید هم از آن زودتر پدید آمده باشد و علی رغم کلیه ظرافت کاریهای فنی و ریزه کاری های موسیقی مدرن، هم جدیدترین آهنگهای بوگی ووگی برادوی و هم اثر شگفت آور متعلق به استراوینسکی به نام «تقدیس بهار» بیشتر از آنچه ما باورمان می‎شود به نواهایی که اجدادمان در جنگها با طبل می نواختند شباهت دارد.
• موزار منوئه از سنفنی در می بمل ماژور
• واگنر رقص شاگردان از اپرای (ک 543) شماره 29 (دی مایسترسینگر)
• یوهان اشتراوس والس (دانوب آبی)
• چایکوفسکی موومان سوم از سنفنی پنجم
• ریچارد اشتراوس رقص هفت نقاب از «سالومه»
• راول لاوالس
• استراوینسکی رقص قربانی از بالت تقدیس بهار
در اثر ظرافت طبع و ذوق زنان چند نسل پیش اروپا و مردان آراسته و خوش لباس کلاه گیس داری که در دربارها به گرد آنان پروانه وار می گشتند، در قرن هجدهم رقص جالبی به وجود آمد که آهنگ زیبای آن در شاهکارهای موزار، هایدن و بتهوون نیز منعکس گردیده است و تا به امروز گوشهای ما را نوازش می‎دهد. زیرا فرم منوئه فقط مرسوم و مورد علاقة دربارهای مجلل و پرشکوه ترین قرن هیجدهم نبود و این فرم در دست آهنگسازان بزرگ نسلهای بعد وسیله مطبوع و دلپذیری جهت بیان احساسات شاد و فرح انگیز آنان گردید. در دورة موزار زنان به آهنگ منوئه سنفنی در می بمل ماژور اثر وی می رقصیدند و هر آینه خواستها و مقتضیات زمان ایجاب نمی کرد که در هر سنفی موومانی به فرم منوئه گنجانده شود این موومان از سنفنی شماره 39 موزار نیز به فرم دیگری تصنیف می شد.


دانلود با لینک مستقیم


موسیقی و رقص