رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کاخ گلستان (مرمت)

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کاخ گلستان (مرمت) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

کاخ گلستان
هر اثر هنری حاوی پیام های انسانی و هنری است. این پیام ها با مطالعه تاریخی اثر هنری مشخص خواهند شد. در حیطه عملکرد یک اثر تاریخی آمیزه ای از عقاید و فرهنگ ها تجسم پیدا می کند. بنابراین توجه به این نکته ضروری است که یک بنای تاریخی قبل از آنکه معرف صورت مسئله فنی- ساختمانی باشد، در بر گیرنده یک سلسله روش های تفکر و کردار است و به نوعی بازگو کننده راه و رسم زندگی مردم عصر خود می باشد.
از این دیدگاه, نیاز به مرمت بنا امری است که با خود بنا به وجود می آید و با گذشت زمان, یعنی به علت تغییر شرایط اولیه ساختمان و تغییر پذیری شرایط کاربرد و بهره وری از بنا، مرمت به شــکل های تازه ای مطــــرح می گردد. توجه به این نکته ضروری است که مرمت روندی است که بایدا ویژگی خاص خود را حفظ کند.
کاخ گلستـان از قدیمی ترین بناهای تاریخی تهران است و تنها بخش بباقی مانده از ارگ تاریخی تهران و در حقیقت قلب این ارگ قدیمی است. ارگ در زمان صفویه (903-1113 ش.) ساخته شده است. در حـــال حاضر کاخ گلستان حاصل چهارصد سال ساخت و بازسازی می باشد و در آن آثار متنوع معماری از دوره زندیه (1139) تا پهلوی(1304-1357) به چشم می خورد. این مجموعه علاوه بر برخورداری از معماری جالب و تزئینات چشم گیر معماری , اشیاء و آثار نفیس و منحصر به فردی را در خود جای داده است.
مجموعه کاخ گلستان در زمان قاجار و پهلوی دو روند کاملا متفاوت را پشت سر گذاشته است. دورة اول دورة وحدت و استمرار در معماری بناها،‌ و دوره ی دوم دورة تخریب و انهدام بناها می باشد.
مرمت این بنا
دفتر فنی سازمان حفاظت آثار باستانی متولی بناهای تاریخی و از جمله کاخ گلستان بود. این دفتردر اوایل انقلاب عملیات مرمتی و حفاظتی را به صورت موردی و حفاظتی روی بناهای کاخ گلستان انجام می داد. در سال 1366 سازمان میراث فرهنگی کشور تاسیس شد و نگاهداری کاخ گلستان از نظارت بیوتات وزارت امور اقتصادی و دارایی خارج گردید و به میراث فرهنگی سپرده شد.
از این تاریخ به بعد, امور مرمت بناهای تاریخی از جــمله کاخ گلستان انسجام بیشتری یافت و ببرسی های جامع تری برای شناخت عوامل تخریب بناها صورت گرفت. این برسی ها نشان می دهد که مهمترین عواملی که باعث تخریب و تغییر بناهای کاخ گلستان گردیده به شرح ذیل می باشد:
1- عامل محیطی:
الف: رطوبت. وجود چاه های فاضلاب,‌ آب های زیرزمینی و قدرت جذب مصالح به کار رفته در بناهای کاخ گلستان سبب نفوذ آب به پی دیــوارها می شد. همچنین به دلیل نامناسب بودن پوشش بام ها و تعویض نکردن بموقع ناودان ها رطوبت از سقف بناها نیز نفوذ می کرد و این دو عامــل سبب شد به بخش هایی از این مجموعه در گذشته آسیب وارد آید.
ب: آلودگی هوا. قرار گرفتن این مجموعه در مرکز شهر و تاثیر اسید سولفوریک موجود در هوا باعث فرسایش شدید بخش هایی گردیده است.
ج: فرسایش . تغییر خواص مصالح سنتی به کار رفته در بناهای مجموعه کاخ گلستان به دلیل گذشت زمان.

 


2- عامل انسانی:
تخریب به وسیله مردم و حکام وقت که از آن جمله می توان آسیب به تزئینات اصلی عمارت بادگیر را نام بردکه شرح آن بعداَ خواهد آمد. همچنین دخل و تصرف و ساخت و سازهای ناهمگون با معماری مجموعه. عکس شماره 1 نشان دهنده یکی از این معماری های ناهمــگون م باشد.
ساخت و ساز نا همگون با معماری مجموعه
با توجه به محدودیت ها و با اتکاء به امکانات موجود ‌و روش های مرمتی سعی در نگاهداری و مرمت و تزریق کاربری جدید و متناسب با مجموعه گردیده است. اهم این اقدامات به شرح زیر است :
1- مرمت تالار الماس و تبدیل آن به مـوزه آثار و اشــیاء دوره فتحعلی شــاه قاجار(1156-1213)
در این مجموعه ارسی ها, آئینه کاری ها و گچ بری ها مرمت گردیده است. عکس های زیر نمای خارجی تالار الماس قبل و بعد از مرمت را نشان می دهد.
تالار الماس قبل از مرمت

تالار الماس بعد از مرمت
2 - سازی حوض مقابل ایوان تخت مرمر که شامل یک آب نمای طویل و مستطیل شکل و یک آب نمای بیضی شکل می باشد. بازسازی این دو آب نما از زمستان سال 1373 آغاز و تا پایان 1374 ادامه داشت.

آب نما به هنگام مرمت

آب نما بعد از مرمت
در گذشته در مقابل تالار آئینه آب نمایی به طول تقریبی صد متر قرار داشته که در سال 1381 بخشی از آن مجددا بازسازی گردیده است.

آب نمای مقابل تالار آئینه قبل از مرمت

 


آب نمای مقابل تالار آئینه بعد از مرمت
3- گوشواره های شرقی و غربی ایوان تخت مرمر و نقاشی های ترســیم شده بر بدنه این بناها مربوط به پادشاهی فتحعلی شاه قاجار (1156- 1213 ه. ق)

گوشوار شرقی بعد از مرمت

گوشوار غربی بعد از مرمت
به این بناها, به دلایلی که ذکر شد, در زمان پهلوی و انقلاب آسیب های جدی وارد آمد. مرمت این دو گوشوار از سال 1374 آغاز شد و تا سال 1377 ادامه یافت. عکس های این دو گوشوار قبل و بعد از مرمت.
4- مرمت عمارت چادر خانه:
در ضلع جنوبی مجموعه, بنایی قدیمی وجود دارد که به

گوشوار غربی بعد از مرمت
چادر خانه مـعروف اسـت. به نظر می رسد که این بنا هم زمان با تالار الماس و بادگیر ساخته شده باشد. این بنا در سال 1377 مرمت گردید.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کاخ گلستان (مرمت)

دانلود مقاله متابولسیم نیتروژن در شبکه

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله متابولسیم نیتروژن در شبکه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
متابولسیم پروتئین در شبکه نتیجه ای از فعالیت متابولیکی میکروارگانیزم های شبکه ای می باشد. ساختمان پروتئین ، در تعیین حساسیت آن به پروتئازهای میکروبی، در نتیجه، قابلیت تجزیه پذیری آن فاکتوری کلیدی محسوب می شود.تجزیه شبکه ای پروتئین توسط PH وگونه غالب جمعیت میکروبی تحت تاثیر قرار می گیرد. همان طوری که با جیره های PH پر-علوفه ای در گله های شیری کاهش می یابد فعالیت شبکه ای پروتئولیتیک کاهش پیدا می کند، امادر جیره های پر-کنسانتره گاوهای نژاد گوشتی چنین نیست. تجمع نیتروژن اسید آمینه بعد از خوراک خوردن پیشنهاد می کند که برداشت اسید آمینه میکروارگانیسم های شبکه می تواند فاکتور محدودکننده تجزیه پروتئین در شبکه باشد.فزون بر آن ، اسید آمینه های متعددی از قبلی فنیل آلانین، لوسین، وایزولوسین، وجود دارندکه با سختی بیشتری نسبت به دیگر اسید آمینه ها توسط میکرو ارگانسیم های شبکه ساخته می شود. معمولی ترین برآورد بازده سنتز پروتئین میکروبی (EMPS) تعیین گرم های نیتروژن میکروبی به ازای هر واحد از انرژی تخمیر شده بیان می شود. اما ، EMPS قادر به برآورد. بازده برحسب نیتروژن قابل دسترسی برای برداشت توسط باکتری ها در شبکه نمی باشد. یک مقیاس جایگزین و ومکمل از سنتز پروتئین میکروبی، بازده مورد استفاده قرارداد نیتروژن (ENU) می باشد. در مقابل EMPS، ENU بخش خوبی برای تعریف کردن بازده برداشت نیتروژن توسط میکروب های شبکه می باشد. با به کاربردن ENU,EMPS ،‌این نتیجه بدست آمد. که رشد بهینه باکتریایی در شبکه وقتی EMPS 29 گرم از نیتروژن باکتریایی بر هر کیلوگرم ماده آلی تخمیر شده است بدست می آید، و ENU 79% است، که اشاره دارد بر این که باکتریها در حدود 31/1 ضربدر نیتروژن قابل دسترسی در شبکه برای هر واحد از نیتروژن باکتریایی نیاز داشتند. از آنجایی که توزیع نتیروژن در بین سلولهای باکتریایی با سرعت تخمیر. نیتروژن اسید آمینه ای، تغییر پیدا می کند بجای آن کل نیتروژن باکتریایی برای توضیح بیان سنتز پروتئین میکروبی باید استفاده شود.

 

مقدمه
مدل های تغذیه ای برای خورانیدن پروتئین به گاوهای شیری از پایه CP به سیستم های پیچیده تر براساس پروتئین قابل تجزیه وغیرقابل تجزیه در شبکه رشد پیدا کرده است. ساختمان پایه ای همه مدل ها مطابق با ورودی های نتیروژن تامین شده توسط جیره، دوباره چرخیده (recycled) و با منشا داخلی است. پروتئین جیره ای،به پروتئین قابل تجزیه وغیرقابل تجزیه درشبکه همراه با RDP مرکب از نیتروژن غیرپروتئینی و نیتروژن پروتئین حقیقی تقسیم می شود. پروتئین حقیقی بهپرتیرها و اسید آمنیه تجزیه می شود و سرانجام به نیتروژن آمونیاکی درآمینه میشود یا به داخل پروتئین میکروبی وارد می شود.
NPN ترکیبی از نیتروژن موجود در RNA,DNA ، آمونیاک ،اسید آمینه ، و پیتیرهای کوچک همراه با نیتروژن حاصل از ببتیدها، اسید آمینه و آمونیاک در حال استفاده برای رشد میکروبی می باشد. خروجی شبکه، از نیتروژن آمونیاکی، پروتئین غیرقابل تجزیه( جیره ای یا با غشای داخلی)،و پروتئین میکروبی تشکیل می شود.
هنگامی که RDP جیره ای از مقدار مورد نیاز برای میکروارگانیزمهای شبکه ای زیادتر است، پروتئین به نیتروژن آمونیاکی تجزیه میشود، جذب می شود ، در کبد به اوره متابولیزه می شود، و در ادرار از دست می رود. در وضعیت های خوراک دادن گله های شیری معمولی، دستکاری تجزیه پروتئین درشبکه یا بازده استفاده از نیتروژن ENU در شبکه موثرترین راهکار برای کاهش اتلاف های نیتروژن می باشد. اتلاف های نیتروژن توسط افزایش دادن تجزیه پروتئین در شبکه و یا افزودن استفاده نیتروژن توسط میکروارگانیسم های شبکه ای ممکن است کاهش یابد.
سنتز پروتئین میکروبی در شبکه قسمت اعظم پروتئین عرضه شده به روده کوچک در نشخوارکننگان را فراهم می کند، که 50تا 80% از کل پروتئین قابل جذب را شامل می شود. کل مقدار پروتئین میکروبی جاری به سمت روده کوچک به فراهمی ماده مغزی و بازده استفاده از این مواد و مغزی توسط باکتریهای شبکه ای بستگی دارد. بنابراین، متابولسیم نیتروژن در شبکه می تواند به 2 اتفاق مجزا تقسیم شود: تجزیه پروتئین ، که منابع نیتروژن را برای باکتریها فراهم میکند و سنتز پروتئین میکروبی.
مرورهای جامع متعددی روی متابولیسم نیتروژن در شبکه موجود می باشد. این مقاله پیشرفت های جدید در متابولیسم پروتئین غیرقابل تجزیه در شبکه، با تاکید بر تجزیه پروتئین، سنتز پروتئین میکروبی، و بازده سنتز پروتئین میکروبی را به همراه تمرکز ویژه روی موضوعاتی که به طورمناسبی در مرورهای قبلی روی آنها تاکید نشده است مرور خواهد نمود. برای مثال، اکثر پژوهش ها رو طی غلظت آمونیاک در پروتئازهای مختلف برای تجزیه کامل پروتئین ضروری می باشد. سرعت و مقدار تجزیه پروتئینی که اتفاق می افتد به فعالیت پروتئولیتکی میکروفلورای شبکه ای ونوع پروتئین وابسته خواهد بود( حساسیت و قابلیت دسترسی پیوندهای پپتیدی).
پپتیدها و اسید آمینه های حاصل از فعالیت پروتئولیتیکی شبکه ای خارج سلولی به داخل سلولهای میکروبی انتقال داده میشود. پپتیدها میتواند بوسیله پپتیدازها دوباره به اسید آمینه تجزیه شوند و اسید آمینه می تواند به داخل پروتئین میکروبی وارد شود یا بیشتر به CO2,VFA و آمونیاک آمینه می شود.
سرنوشت پپتیدهای جذب شده و یکبار دیگر اسید آمینه به درون پروتئین میکروبی به فراهمی انرژی بستگی خواهد داشت (کربوهیدرات ها (CHO). اگر انرژی فراهم باشد، اسید آمینه ها ترانس آمینه خواهند شد یا به طور مستقیم برای سنتز پروتئین میکروبی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اما وقتی که انرژی محدود است، اسید آمینه هادی آمینه خواهد شد، واسکلت کربنی آنها به VF8 تخمیر خواهد شد. برخی میکروارگانیزمهای فاقد مکانیسم های انتقال اسید آمینه ها از سیتوپلاسم به محیط خارجی سلولی هستند، وا سید آمینه های جذب شده زیادی باید بصورت آمونیاک از سیتوپلاسیم دفع شوند، اکثر پژوهش های ارزیابی تجزیه پروتئین درشبکه، با استفاده از تکنیک in situ انجام شده است، که فقط تجزیه پروتئین را اندازه گیری می کند، اما نه با استفاده از پپتیدها و اسید آمینه ها بوسیله باکتریهای شبکه ای. نوگت ومانگان (1981) دیدند که پپتیدها واسید آمینه ها پس از خورانیدن پروتئین ها تجمع پیدا نمی کند وپیشنهاد کردند که تجزیه پروتئین مرحله محدود کننده سرعت و بنابراین ، کلیدی در کنترل تجزیه پروتین بود. اما بدو در یک وهمکاران (1991) ثابت کردند که پروتئین های به سرعت تجزیه شونده ممکن است منجر به تجمع پپتیدها واسید آمینه ظرف 2 ساعت اول پس از خورانیدن شود، وپیشنهاد کردند که سرعتهای تجزیه پپتید ودی آمینه شدن نقش مهمی در کنترل تجزیه پروتئین بازی می کند. اخیرا، کاردوز و همکاران (2001) در مخمرهای به صورت مستمر کشت داده شده و دریافت کننده یک جیره معمولی گاوشیری، دریافتند که غلظت پپتیدها، اسیدهای آمینه، وآمونیاک در همان دامنه تا 8 ساعت پس از خوراک دادن بودند. آنها تجمع نیترون اسید آمینه ای را در2 و 4 ساعت پس از خوراک دادن گزارش نمودند (شکل 2) که پیشنهاد می کند برداشت اسیدآمینه می تواند فاکتور محدودکننده تجزیه پروتئین در شبکه باشد. بنابراین، دستکاری تجزیه پروتئین نه تنها بوسیله توریل تجزیه پروتئین بلکه همچنین از راه تغییرات در تجزیه پروتئین و دی آمینه شدن دست یافتنی می باشد. برای مثال، مونسین تولید آمونیاک را از راه جلوگیری از باکتریهای تولید کننده- آمونیاک-بالا کاهش می دهد، که یک گروه کوچک از باکتریهای شبکه ای که مسئول تولید اکثر آمویناک می باشند هستند. فرم وهمکاران (2004) نیز گزارش کرده اند که بازداری باکتریهای اصلی آمونیاک- تولید کننده شبکه متمرکز شده است با وجود این حقیقت که پپتیدها واسید آمینه ها در غلظت مشابه آمونیاک هستند. همچنین، سیستم های رایج خوراک دادن جنبه های اثرگذار روی تجزیه پروتئین از قبیل pll واثرات متقابل مواد مغزی رانادیده می گیرد، و به پایدار بودن محتوای پروتئین میکروبی، مستقل از وضعیت های در حال رشد توجه می کنند.

 

تجزیه شبکه ای پروتئین
اولین مرحله تجزیه پروتئین در شبکه شامل الصاق باکتریها به ذرات خوراکی، که بوسیله فعالیت پروتئازهای میکروبی متصل به سلول دنبال می شود می باشد( ). تقریبا 70 تا80 درصد از میکروارگانیزمهای شبکه ای به ذرات خوراک هضم نشده در شبکه متصل می شوند( )، و 30 تا 50 درصد آنها فعالیت پروتئولیتکی دارند ( ).تعداد زیادی از گونه های میکروبی مختلف از یک کنسرسیوم (ائتلاف) که به یک ذره خوراک متصل می شوند، به طور همزیستی برای تجزیه وتخمیر مواد مغزی، از جمله پروتئین فعالیت می کنند. فرآورده های حاصل از این فرآیند پپتدها وا سید آمینه می باشد. از آنجایی که تعداد پیوندهای مختلف در یک پروتئین منفرد زیاد می باشد، عمل سینرژیستیک (از قبیل prevotlla bryantil , prevotella ruminantium ) منجر به کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی درمخمرهای کشت مستمر میکروبهای شبکه ای می شود. مخمرهای کشت مستمر تعدادکمی پروتوز آ دارند، اما در invivo ، پروتوز وآن نقش مهمی در تجزیه پروتئین بازی می کند. مهمترین جنبه پروتوز آ توانایی آنها به بلعیدن مولکولهای بزرگ، پروتئین، CHO ، یا حتی باکتریهای شبکه ای می باشد ( ). به علاوه، پروتوز آ در تنظیم ترن آور نیتروژن باکتریایی در شبکه نقش بازی می کند و آنها پروتئین محلول را برای حمایت از رشد میکروبی فراهم می کند. از آنجایی که پروتوزوآ قادر به استفاده از نتیروژن آمونیاکی نیستند ( )، بخشی از پروتئن نامحلول قبلا بلع شده آخر به مایع شبکه در تشکیل پروتئین محلول برگردانده می شود ( ). این یکی از دلایل اصلی است که چرا defaunation غلظت نیتروژن آمونیاکی در شبکه را کاهش می دهد.

 

فاکتورهای موثر در تجزیه شبکه ای پروتئین
مهمترین عوامل اکثر گذار بر تجزیه شبکه ای پروتئین شامل نوع پروتئین، اثرات متقابل با دیگر مواد مغزی (به ویژه CHO در همان خوراک و در محتوای شبکه) و جمعیت غالب میکروبی (بسته به نوع جیره، سرعت عبور شبکه ای و PH شبکه ای) می باشد.
نوع پروتئین . محلول بودن پروتئین ها فاکتورگیری تعیین کننده حساسیت آنها به پروتازهای میکروبی و بنابراین تجزیه پذیری آنها می باشد. برای مثال، پرولامین ها ولگوتلین ها نامحلولند وبه آرامی تجزیه می شوند، در حالیکه گلوبولین ها محلولند و درشبکه به طور زیادی قابل تجزیه می باشند( ).اما، ساختمان پروتئین هم مهم است. برخی آلبومین ها محلولند اما دارا بودن پیوندهای دی سولفیدی، آنها راکمتر تجزیه پذیر در شبکه می سازد، که نشان می دهد فاکتورهای دیگری بجز محلولیت بر تجزیه پذیری شبکه ای پروتئین ها اثر می گذارد. حضور پیوندها در داخل وبین زنجیره های پروتئین (ساختمانی سوم وچهارم) نقش مهمی در تعیین تجزیه پذیری پروتئین بازی می کند. برای مثال، glycinin زیر واحد اسیدی( با پیوندهای دی سولفیدی محکم) glycinin اساسی، و پپتیدهای متعدد حاوی لوسین در گروه N پایانی در کنجاله سویا به طور روشنی به تجزیه مقاوم هستند( ). فزون بر آن پیوندهای ویژه پپتیدی به تجزیه شبکه ای نسبت به دیگر پیوندها مقاومتر هستند.برای مثال، دی پپلیتدهای تشکیل شده از پرولین-میتونین 5/2 –برابر آهسته تر از دی پپتیدهای تشکیل یافته از متیونین- آلانین تجزیه می شوند( ). آ همچنین پیشنهاد شده است که پپتیدازها ود آمینازها ممکن است توسط فرآیندهای بازدارندگی محصول-پایانی تنظیم شوند. ول و همکاران (1997) مقادیر فزاینده ای از اسید آمینه های مختلف(75،150،300،600 میلی مول) را در شبکه تزریق کردند و متوجه شوند که وقتی مقدار تزریق شده زیاد شده تجزیه اسید آمینه کاهش پیدا کرد. تجزیه متیونین وهیستیدین به طور ویژه ای تحت تاثیر قرار گرفت که با مشاهدات ولدن وهمکاران (1998) و بچ وا سترن(1999) سازگار بود.

 

سرعت رقیق سازی شبکه ای
تجزیه پروتئین به طور معکوسی با سرعت عبور از شبکه رابطه دارند( ). (2001)NRC معادلاتی برای سرعت عبور علوفه های خشک ومرطوب وکنسانتره ها براساس DMI ، درصدفیبر، ونسبت کنسانتره به علوفه جیره را توسعه داده است .مطابق با (2001)NRC سرعت عبور دایچستا و در یک گاو مصرف کننده 18 کیلوگرم DM از یک جیره با نسبت 70 به 30 علوفه به کنسانتره برای علوفه های مرطوب از 49% به 57% در ساعت، برای علوفه های خشک از 4% به 46% به 57% در ساعت، برای علوفه های خشک از 4% به 46% در ساعت، و برای کنسانتره ها از 56% به 68% در ساعت افزایش می یابد وقتی همان گاو 26 کیلوگرم از DM از یک جیره با نسبت علوفه به کنسانتره 400 به 60 مصرف نماید. با یک سیلوی چاودار استاندارد، علف خشک یونجه، وکنجاله سویا، افزایش در سرعت عبور منجر به کاهش تجزیه پروتئین به ترتیب در 2/1،1/2،5/3 واحد درصد می شود. این تغییرات کوچک می باشند و فقط به صورت یک افزایش محجوب در جریان عرضه پروتئین جیره ای تجزیه ناپذیر به روده کوچک نمایان می شوند.
PH شبکه ای وسوسترا. PH بهینه آنزیمهای پروتئولیتیک از 5/5 تا 7 مطابق با به عقدیه کوپکتی ووالامن دامنه دارد؛ تجزیه پروتین در انتهای پایینتر محیط PH شبکه ای کاهش می یابد. کاردوز وهمکاران (2002,2000) پژوهش تخمیر کشت مستمر جریان 2 تایی برای مقایسه جیره های پرعلوفه ای در برابر پرکنسانتره در دامنه ای از PH 9/4 تا 7 انجام دادند وثابت کردند که هضم پروتئین در هر دو جیره ها وقتی که PH پایین می آید کم میشود.
اگر چه باکتریهای آمیلولیتک نسبت به باکتری های سلولاتیک تمایل به پروتئولیتیک تر بودن دارند( )، هم پروتئین در پژوهش هیا کاردوز و آو همکاران (2002,2000) هنگامی که جیره های پرکنسانتره به عنوان سوبستر برای میکروبها فراهم شد صرف نظر از PH بطور موافقی پایینتر داشتند. این نتایج نشان می دهدکه تجزیه پروتئین توسط PH ونوع جیره تحت تاثیر قرار می گیرد که ممکن است نوع غالب جمعیت میکروبی حاضر در شکمبه را دیکته کند. دوانت وهمکاران (2001) کنجاله سویا را در انکوباتور قرار دادند و کنجاله سویای فرآیند شده با حرارت در شکمبه گاوهای نژاد شیری خورنده یک جیره با نسبت 60 به 40 علوفه به کنسانتره یا در شکمبه گاوهای نژاد گوشتی خورنده یک جیره با نسبت 10 به 90 علوفه به کنسانتره برای بکاربردن تکنیک insitu قرار داده شد. نتایج اثبات کرد که تجزیه پروتئین با جیره نوع گاو گوشتی پایینتر بود ، با وجود این حقیقت که در هردو نوع از حیوانات PH > 6 بوئد ، نشان می دهد که کاهش تجزیه پروتئین فقط به علت اثر PH نمی باشد، بلکه همچنین وابسته به نوع سوبسترا در حال تخمیر یا جمعیت غالب میکروبی القاء شده توسط یک جیره مخصوص می باشد.
اثرات متقابل مواد مغزی اثر ترکیب شده PH و سوبسترا روی تجزیه شکمبه ای پروتئین شاید توسط جمعیت میکروبی غالب حاصل توضیح داده شود. بدیهی است که تجزیه پروتئین توسط عمل آنزیمهای پروتئولیتیک انجام می شود، اما مدرکی وجود دارد که از اهمیت فعالیتهای آنزیماتیک دیگر را روی تجزیه پروتئین حمایت می کند. آسومانی وهمکاران (1992) ثابت کردند که نشاسته در تجزیه پروتئین مداخله کند. آنها ذکر کردند که افزایش آمیلاز کل تجزیه شکمبه ای پروتئین حاصل از دانه های غلات را بین 6 و 20 واحد درصد افزایش می دهد همچنین اثرات مثبت آمیلازها روی تجزیه پروتئین توسط دیگران گزارش شده است( ). دبروز و بلانکارت (1993) دریافتند که تجزیه پروتئین متصل با NDF- توسط باکتریهای پروتئولیتک تنها بعد از آغاز دپلیمریزاسیون میکروبی سلولز، انجام گرفت. همچنین کان و آلن (1995) وقتی سلولازها به محیط تجزیه پروتئولیتیکی invitro اضافه شد یک افزایش در تجزیه پروتئین از 4/42 به 1/53 درصد را گزارش کردند. نتایج مشابهی توسط آبدلگادیر وهمکاران (1996) وقتی که علوفه ها قبلا با سلولاز فرآیند شده بودند قبل از اینکه یک تجزیه invitro را با پروتئاز sterptomys متحمل شوند بدست آمد. بسیاری از پروتئین های گیاهی در ماتریکس فیبری به دام افتاده اند که لازم است قبل از اینکه پروتئازها بتوانند برای تجزیه به پروتئین ها دسترسی پیدا کنند تجزیه شود. بنابراین، به نظر می رسد که تجزیه پروتئین در شکمبه نیازمند حضور آنزیمهای پروتئولیتک وغیرپروتئولیتیک می باشد، و برای حداکثر تجزیه پروتئین ترکیبی از فعالیت های آنزیمی ومیکروبی مورد نیاز می باشد. این حقیقت به روشنی در یک پژوهش توسط اندرس و استرن (1993) شرح داده شده است که وقتی PH از 3/6 به 9/5 سقوط کرد یک کاهش در هضم (digestion) NDF و CP مشاهده کردند. تعداد باکتریهای پروتئولیتیک توسط PH متاثر نمی شود، اما تعداد باکتریهای سلولاتیتک به حدود 50 درصد تنزل پیدا می کند (جدول 1) احتمال دارد که با یک جیره پر-کنسانتره حتی وقتی PH بالا است، باکتریهای غالب نشاسته-تجزیه کننده و هضم (digestion)کاهش تعداد باکتریهای سلولاتیک محدود شود، در نتیجه کاهش تجزیه پروتئین ( ).بنابراین ، اثر PH و یا سوبسترای در حال تخمیر شاید جمعیت غالب میکروبی را تحت تاثیر قرار دهد و تجزیه پروتئین را که معلول اثرات متقابل بین مواد مغزی است تغییر دهد. آن میتواند فرض شود که کاهش در باکتریهای سلوللایتیک به عنوان نتیجه یا پی آمد PH پایین منجر به کاهش در تجزیه فیبر، کاهش دسترسی باکتریهای پروتئولیتیک به پروتئین ها و به طور غیر مستقیم کاهش دادن تجزیه پروتئین شود.

 

سنتز پروتئین میکروبی
شبکه یک محیط پیچیده اشغال شده توسط گونه های میکروبی متفاوت می باشد، که هر کدام از آنها با احتیاجات غذایی ومتابولسیم های متفاوت می باشند. بنابراین، توجه به احتیاجات غذایی میکروارگانیسم های شبکه ای برای درک کرد متابولسیم نیتروژن در شکمبه و نیز عواملی که شاید آنرا تغییر دهند بسیار مهم است. نقش پروتوز آرومی متابولسیم شکمبه در جای دیگر مرور شده است ( ) و در عمق در این مرور مورد بحث قرار نخواهد گرفت . پروتوزآ می تواند حدود 40 درصد از بیوماس شکمبه را شامل شود( ) و درگیری مستقیمی در هضم پروتئین و CHO دارد. پروتوزآ توانایی تجزیه کربوهیدارات فیبری

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 35   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله متابولسیم نیتروژن در شبکه

دانلود مقاله رقص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله رقص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
رقصهای فرهنگهای پیش از مسیحیت
ریچارد کراوس
می توان از روی قرائن و شوهاد گفت که انسان ‌های پیش ازتاریخ نیز می رقصیدند. مارکی داریم از نقاشیهای غارهای فرانسه که قدمت آن به ده هزار سال پیش میرسد موضوع آنها رقصهای جنگی و شمنی است. اما به سبب قلت شواهد از این رقصها چندان آگاهی در دست نیست.
بر اساس آنچه از فرهنگهای پیش از تاریخ در مراحل مختلف پیشسرفت( از لحاظ وسایل زندگی و ابزار و اسلحه) به دست آمده نشان میدهد که می توان آنها را با قبایل بدوی امروزی جهان مقایسه کرد و همانند گرفت. بدین شیوه میتوان دربارة رسوم و عادات و وسایل کشت و کار و زندگی و اجتماع و جنبه‌های گوناگون زندگی ایشان تا کنون به دست ما رسیده است متعلق است به فرهنگ بزرک مدیترانه‌ای ک پیش از مسیحیت بوده است.
مردم باسیتانی کلده رقص را در مراحل آموزش به کار میبردند ونیز ایشان را نخستین مردمی می دانند که به علم ستاره شناسی پر داختند و آن را به وسیله باله هایی سنبو لیک و علائمی می آموختند. شاون می نویسد که بر روی دشت بشقاب گونه ای در بیرون یکی از بزرگترین شهرهای ایشان مردم در روزی معین فراهم می آمدند. هر فرد بالغی در پر ستشگاهی که به نام ستاره ای که در طالع او بود ودر زمان سیطره و چیرگی آن به جهان آمده بود می رفت. آنگاه افراد با صفهای خاص و حرکات معینی همچنانکه سنجها و شیپورهای مفرغی همراه داشتند به تقلید از گردش ستارگان و کودکان از ارتفاعات پیرامون به تماشا می پرداختند1.
بسیاری از این عوامل پایکوپی با آنکه نمی توان میان فرهنگ کلده و فرهنگ سرخ پوستان امریکای شمالی و مرکزی از نظر زمان و مکان مشابهتی یافت باز همانندیهایی در ساختمان این رقصهاموجود است .
سومریان کهن از لحاظ موسیقی فرهنگی قوی داشتند و در هزاره سوم پیش از میلاد این مردم چنگ و نی و هار و طبل می ساختند که بعضی از آنها به بابلیان و آشوریان به ارث رسید .در سومر گونه ای رقص مقدس به شیو ه های گوناگون اجرا می شد ،در یکی از این شیوه ها گروهی خواننده با وقار خاصی راه می افتادند و شاید دور مذبح می گشتند و مطابق آهنگ مذهبی که با فولت نواخته می شد گام بر می داشتند .در شیوه دیگری رقاصان در برابر محراب یا شئ مقدس دیگری به عنوان پرستش به خاک می افتادند .
در آشور قدیم بسیاری از آثار یافته شده که مردان و زنان را در پایکوبی نشان میدهد و چنین می نماید که رقص در میان ایشان رسمی دینی و نیز اجتماعی بوده است .گروههایی که به رهبری مردان چنگ نوازگام بر می داشتند کشیده شده است و چنین آمده است که در برابر آتش افروزان و پر شعله عشتاروت بانو خدای باروری که هر بهار مراسمی به افتخار آنبرگزار میشد رقا صان بسیار مست از باده لعلگون با کاردها و دشنه به پیروی از آهنگ نواخته شده با طبلها و سنجها و ابواها2 خود را زخمی می ساختند و پاره پاره می کردند 3.در بابل نیز وجود رقصهای پرستشگاهی تائید شده است .در الواح آشور بانیپال آمده است که در یک ضیافت مذهبی رقاصان به رقص حلقه پرداختند که با موسیقی همراه بود و دور بت اعظم گشتند4.
رقص در مصر باستان
ولی در مصر قدیم که تمدنی پدید آمد که چهار هزار سال برپا ماند رقص نخستین بار به اوج شکوفایی رسید و در بسیاری آثار نقاشی دیواری و کنده کاری و در نوشته‌های هیروگلفف نمودار شده است.
فرهنگ مصری و بغرنج و پیچیده بود و در ستاره شناسی و هندسه و مجسمه سازی و معماری و مهندسی به درجات عالی رسیید و نخستین تمدنی بود که از پاپیروس ( کاغذ گونه) استفاده کرد و روش پارچه لافی را ابداع کزرد. همچنین طبقات اجتماع را پی افکند مشتمل برخاندان سلطنتی و کارگران و روستائیان و بندگان و زبقه پر نفوذ روحانی و دردورانهای دودمانی اخیر دسته‌های نوازندگان حرفه‌ای.
شاون می نویسئ در مصر که روحانیان قدرت کامل داشتند، رقص وسیله عمده تظاهرات دینی شمرده میشد. احکام پنهانی و از گونه اساطیر مصری که بر اساس طغیان سالانه رود نیل و فروکش کردن آن استوار بود( و مایه پدیدار شدن اسانه رستاخیز و اعتقاد به زندگی پس از مرگ می شد )
در رقصهای سنبولیک نمایان می گشت. در این رقصها موضوع اساسی دین مصری که بر کشته شدن و مثله شدن ازیریس و نهان ساختن اندامهای او در بخشهای سراسر این جهان و به جستجو پرداختن خواهرش که زن او نیز بود تا انها را بیابد و به خاک بسپارد قرار داشت « در پرستگاه‌ها به شیوه غم‌انگیز نمودار میشد و بدینگونه به جوانان درس دین می آموختند.»
در مصر قدیم شیوه‌ای پر تفضیل وجود داشت که پشتسرش با مرگ و رستاخیز و تولد نو آنچنانکه گفتیم بستگی داشن و اینها با بعضی شهرهای مقدس بر حسب موضوع داستان ارتباط می یافتند. بر مبنای این رسوم رقاصان تعلیم دیده که مواره در انجام دادن آداب دینی می رقصیدند پیدا نشدند. مقصود عمده ایشان همانا بر سر لطف آوردن خدایان و به صحنه آوردن جستجوی پیکر بی جان ازیریبس و رستاخیز او به وسیله رقص و موسیقی و سرود و آواز بود. این رقصها با آداب مربوط به تخم افشاندن و کاشن و اشتن محصول بستگی فراوان داشت . کیرشتاین می گوید که هر سال نمایشنامه عرفانی یا غم انگیز مزبور در آبیدوس (6) در مراسم دینی اجرا می شد و یک روحانی یا رقاص درجه یکی همه قهرمان و کسان نمایش این افسانه را مجسم می ساخته. این روحانی را گروهی بزرگ ازرقاصان در کار نمایش دسته جمعی کمک می کردند(7).
رقصهای دینی دیگر شامل جشنهای سنتی بود که به افتخار گاو آپیس که از پر قدرت ترین خدایان مصری باشد برپا یشد. برای انجام دادن این رسوم گاوی را برمی گزیدند در حوزه قدرتش که آپیوم (8) خوانده می شد پر م کشیدند و کاهنانی یا مادینه کاهنانی که پرستار او بودند رقصهای رازگونه انجام می دادند و در آنها ماجرای خدایی که گاو آپیس تصویر زنده او بود مجسم می ساختند. در رژه‌های داخل و خارج پرستشگاه که با رقص ستارگان بود که توسط کاهنان در پرستشگاه اجرا میشد بی حضور تماشاگر. این آیین مانند رسوم مردم کهن کلده بر اساس حرکات منظومه شمسی برای مصریان اهمیت فوقالعاده داشت و آنان را متوجه تنظیم آبیاری یکرد.
از آنجا که ردم مصر سخت دربند موضوات زندگی و مرگ بودند و برای برانداختن مرگ با جاودانی ساختن پیکر بزرگان به خاک سپرده فوقالعاده کوشش میکردند مراسم و آداب تدفین در نظر ایشان اهمیتی فراوان داشت . به هنگام تدفین کسان برجسته و بزرگان مردی که در نمودار ساختن مطالب با اشاره و اطوار مهارت داشت به لباس متوفی در می آمد و روی خود را با ماسکی می پوشانید که بسیار شبیه بصورت مرد در گذشته بود و پیشاپیش مشایعین جنازه راه می افتاد. همچنانکه دسته سوگواران به پیش می رفت رقص پانتومیم می کرد تا کارهای برجسته متوفی را در زندگی‌اش از آغاز تا انتها مجسم سازد.
اما این گونه موضوعات تنها مضمون نمایشهای رقص رقاصان مصری نبود. آنان به ورزش و آکروباسی و انواع مختلف تفریحات می پرداختند و ارکسترهای پرسازی داشتند با سنجهای برنجین و تنبورو آلات ستخوانی و طبل و نی و قاشقک و وت و دیگر آلات سیمی و کوبی. دسته‌های زنان نوازنده و رقاص به پرستشگه وابسته بودند و خاندانهای سلطنتی هم دسته‌های تفریحاتی خاص داشتند که در روزهای مقدس و در مجالس مهمانی و جشن انجام وظیفه می کردند. به بندگا رقص و موسیقی می آموختند و در زمان دودمانهای اخیر طبقه‌ای حرفه‌ای از ایشان پدیدار شد که استقلال داشتند و نه بنده اشارف بودند و نه وابسته به پرستشگاه . کیرستاین مثلهایی از رقص مصری در دورانهای مختلف به دست می دهد:
اززمان نخستین دودمان ( در حدود 3000 پ . م) کدنه‌کاری چوبی مانده است که سمتی شاه(9) را هنگام رقص به همراه موسیقی حاصل از آلات ساده نشان می دهد.
ماموری از طرف آساشاه (10) ( در حدود 2400 پ.م) از سرزمین دوردست یک رقاص کوتوله آورد که ردم مصر او را از جهان ارواح می پنداشتند . این گونه رقاصان که کار دلقک و شوخ طبعان را میکردند خواه بسیار داشتند و یک مجسمه کوچک عاج از یک کوتوله به هنگام رقص در موز مرو پولتین نیویورک از 1950 پ. م مظبوط است.
نقشهای برجته دیواری در غزه ( در حدود 1580 – 1150 پ .) دختران تنبور به دست و قاشقک نواز را نشان می دهد که با انگشت حرکاتی مفهوم دار می کنند(11). اندک اندک عادت بر این جاری شد که رقص حرفه‌ای و شغلی شود و در مهمانیهای خصوصی شام رقاصان را دوت می کردند. باآنکه طبقات بالا زمانی رقص میکردند کم کم دست از آن برداشتند و آن را به بندگان یا رقاصان مزدو.ر بسایر ماهر واگذاشتند . به گفته کورت زاخس هیچ یک از « تصاویر رقص یا آثار نوشته خبری از یک رقص حقیقی اجتماعی نمی دهد» که در آن اشراف شرکت داشته باشند. اما رقص به عنوان تفریح همچنان برای همه طبقات محبوب ماند. در زمن دودمانهای اخیر در شهرهای بزرگ مانند ممفیس یا اسکندریه گروههای کوچکی از بازیگران دوره گرد صامت که با اشاره اطوار سخن می گفتند و اکروباتها در میدانهای عمومی بی مقدمه و ارتجالاً به دادن نمایش می پرداختند.
رقص مصر باستان از روی واقعیت چگونه بود ؟ بسبب شیوة ساده تجسم شکلها در نقشهای برجسته و نقاشی نمیتوان به آسانی پی برد که کیفیت اداها و اطورهای رقاصان چگونه چگونه بوده است. اما چنین نمی نامید که حرکات از حالت و حرکات مختلف رقص به خط هیروگلف بر جای مانده است. بعضی حرکات نمودار معلق زنی در هوا است و یک نقش برجسته دیواری از 1500 پ .م گویا حرکتی آکروباسی مانند فرو افتادن و معلق زدن و مانند آنها بسیار رایج بود. رقاصان گاهی تنها و گاهی درگروههای دو یا سه نفری می رقصیدند و کمتر با گروههای بزرگتری هنر نمایی می کردند.
اکنون ببینیم که تاثیر مصر در گسترش رقص چه بوده است. بیگمان تثیر مصر در رقص در حدود قلمرو آنچه در مذهب و دین جرا می شد و آنچه درمیان مردم یا دربارها برای تفریح خاطر کسان معمول می گشت محدود بود. وسعت و گوناگونی حرکات رقص و نیز پدیدار شدن طبقة رقاص درسازمان اجتماعی روزافزون مصر نیز اهمیت دارد. شک نیست که مصر با پراکنده ساختن فرهنگ خویش درسراسر مدیترانه اثر فراوانی در رقص داشت. حتی در ماورای مدیترانه در قادسی هم رقص مصری رواج یافت. هاولاک الیس می نویسد:
نیل وقادوسی بدینگونه دو مرکز رقص کهن بودند و مارشال (12) از هر دو این مراکز بدان سبب ک رقاص به روم صادر می کردند یاد می کند(13).

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رقص

دانلود مقاله بررسی توصیفی موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله بررسی توصیفی موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


چکیده
موضوع پایان نامه در رابطه با تأثیر موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانهاست در واقع یک پژوهشی کتابخانه ای می باشد و به برر سی توصیفی تأثیر موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها پرداخته است . و هدف از این پژوهش در واقع اینست که در آخر ما به این پاسخ برسیم که واقعاً موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها ، در درمان بیماریها تأثیر دارد . و اینکه آیا از این هنر می توان برای مهارتهای ارتباطی وگفتاری ، روانی ، ذهنی ... استفاده کرد . آیا می توان از موسیقی به عنوان روشی برای کار درمانی وکمک به سایر پروژه های توان بخشی استفاده کرد و اینکه موسیقی می تواند مضر هم باشد یا صرفاً مفید است و به طور کلی اطلاعاتی را در این زمینه ها می تواند به شما بدهد .
پژوهش حاضر توانسته به یکسری موضوعهای مربوط به موسیقی ، موسیقی ایرانی ، موسیقی مذهبی ، موسیقی و کارکردهای آن و .... بپردازد و به شکل تخصصی به حیطة خاصی هم نپرداخته است . بلکه اطلاعات به شکل اطلاعات کلی آمده است .
منابع مورد استفاده در انجام این پژوهش منابع دست اول کتابها ، منابع دست دوم پایان نامه ها و سایت ها می باشند و در واقع بیشتر از آثار مکتوب استفاده شده است نه از مشاهدات شخصی . براساس اطلاعات آمده در این پژوهش می توان گفت که :
امروزه موسیقی به صورت نظام مندی در بیمارستان ها و مراکز توانبخشی و حتی مراکز آموزشی و پزشکی کشور به کار می رود . آموزش کودکان دبستانی با موسیقی بهتر می شود ، موسیقی سبب افزایش سلولهای ایمن . و همچنین متعادل کرد آنها می شود . موسیقی بر بافتهای هیجانی فرد مانند شادی ، غم ، علاقه ، نفرت ... مؤثر است . کاربرد موسیقی درمانی برای کسانی است که دچار اختلال درمانی هستند اما باید بدانیم که گونه های از موسیقی مانند راک ، قال و ... مضر است و تأثیرات سوء دارند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

«فصل اول»

 

 

 

 

 


بیان مسئله
روانشناسی علم پژوهش در رفتار موجودات زنده و بویژه در تفکر ، احساسات ، و رفتار بشر است . به همین دلیل سالهاست روانشناسان علاقه شدیدی نسبت به مشکلات عملی که برای افراد بشر پیش می آید و راه حلهایی که می توان برای آنها پیشنهاد داد پیدا کرده اند . هدف روانشناسی ، علاوه بر پیشرفت علمی و صنعتی ، بهبود بخشیدن به زندگی مردم نیز می باشد . (شاملو ، 1378 ، ص 11) 1 .
موسیقی صمیمی ترین ، مطبوع ترین ، زیباترین هنر ارتباط بشری است . باید به این زبان همدلی اندیشید و از اشتراک آن در ارتباط و صمیمیت ارتباط جست ، گوشها را به هم نزدیک کرد تا دلها آمادگی درک و هم حسی پیدا کنند و چون گوشها به هم نزدیک گردند قلبها به هم نزدیک و افکار مساعد دوستی و تفاهم خواهند شد .
با درک موسیقی عواطف زیبا ، همدردی و تفاهم بیشتر قلبی میسر خواهد شد موسیقی ارتباط با روح دارد و روح ارتباط با خدا ، افسوس که تبدیلش کرده اند به عشق مجازی ، اگر به همان حالت روحانیتش اجرا کنند سیم ارتباط به مبدا وصل می شود .
موسیقی دان اگر حالت روحی شنونده را درک کند می تواند هر حرفی را سخت هم باشد با موسیقی علاج کند بشرطی که آهنگ زن ، روانشناس باشد و بداند هر آنی چه تکه ای برای مریض لازم است و بعد برگرداند . هر آهنگی از نظر روحانی یک مغز و معنای خاصی دارد اگر معنا و مغز روحانی آن درک شود ، موسیقی اثر دیگری پیدا می کند . 2 (نخبه زعیم ، 1376) .
موضوع تحقیق :
بررسی توصیفی موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها .
ضرورت و اهمیت تحقیق
اهمیت این موضوع یعنی یعنی بررسی توصیفی موسیقی و موسیقی درمانی برای انسانها در این است که این هنر در جامعة امروزی ما ، و همینطور اکثر جوامع مورد استفاده قرا ر می گیرد حال اگر ما با تأثیرات این هنر آشنا شویم می توانیم راهبردهای ویژه ای را در مورد این مسئله اخذ کنیم و به کار ببندیم و چون این هنر با اکثریت مردم اجین و همراه است و مردم از آن در اکثر کشورها به میزان زیادی استفاده می کنند و بهره می برند و از آنجا که بویژه جوانان و نوجوانان در تمام کشورها علاقه مخرط به این گونه هنرها دارند بنابراین باید به جستجو و کنکاش در موسیقی بپردازیم و این مسئله که چگونه موسیقی بر رفتار و روان انسانها اثر می گذارد تأثیر دارد و یا اینکه آیا موسیقی می تواند خدشه ای بر روح و روان انسان وارد سازد یا خیر و استفاده از موسیقی به عنوان یک شیوة درمانی در زمینه های گستردة بیماریهای روانی و جسمانی سبب می شود ما به ضرورت و امنیت این مسئله پی برده و در مورد آن اطلاعاتی بدست آوریم .
هدف تحقیق :
در این تحقیق هدف براین است که اول ما متوجه شویم که موسیقی و موسیقی درمانی چیست ؟ و ریشه در کجا دارند ، آیا هر هنر موسیقی تأثیر بر روی روان و سلامت ما دارد و می تواند توسط هر کسی اجرا شود اصلاً هر موسیقی ، آیا موسیقی مفید است ؟ موسیقی و انواع آن چه جایگاهی دارد و آیا از موسیقی می توان در سایر زمینه ها به جزء درمان هم استفاده کرد ..... همة اینها سبب می شود ما برای رسیدن
تعریف متغیرهای تحقیق
موسیقی : هنر بیان احساسات بوسیلة صداهاست که مهم ترین عوامل تشخیص دهنده ی موسیقی صدا و وزن هستند که صداهایی که دارای ارتعاشات نامنظم باشند صداهای غیر موسیقی و آنهایی که ارتعاشات منظم دارند صداهای موسیقی نامیده می شوند (کمال پور تراب ، مصطفی 1375) . 1
موسقی درمانی : رشته ای است که بر درمان و توانبخشی اختلالات جسمی و روانی گوناگون از موسیقی بهره می گیرد . طول دوره و مدت زمان جلسات درمان بستگی به اهداف درمانی مورد نظر و مشکل فرد دارد . (زاده محمدی ، علی ، 1374 ، ص 85) . 2

 

 

 

 

 

 

 

 

 


«فصل2»

 

 

 

 

 

مقدمه ای کلی راجع به موسیقی و موسیقی درمانی
آنجا که سخن باز می ماند ، موسیقی آغاز می شود . هانریش هانیه
اریان و نژاد ها بی شمارند ، اما زبان و روح یکی است ، زبان عشق . موسیقی نوعی زبان عشق است . کاربرد موسیقی برای درک زیبایی و سلامت زندگی اجتناب ناپذیر است .
از بدو خلقت انسان ، نیازهای متنوعی (اعم از جسمی و روانی) با او همراه بوده که برای برآورده ساختن این نیازها سازگاری با محیطش به ابزارهایی نیاز داشته است .
هنر به عنوان یکی از وسایل اولیه سازگاری بشر در خدمت نیازهای کمال جویی و زیبا طلبی و از طرف دیگر ، آرام بخش ناراحتی ها و سختی های زندگی او بوده است . موسیقی شکلی از هنر است که احساس ، عاطفه ، ادراک و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند .
استفاده بشر از موسیقی ، امری آسان و قابل دسترس بوده است ، چون ریتم و ملودی ، به عنوان دو رکن اساسی موسیقی ، در سرشت انسان وجود داشته و آواگرایی ها و حرکات رتیک نیز نیازی به تکلم نداشته است . از این رو در بیشتر قبایل ابتدایی مراسم وآیین های مختلف موسیقیهایی که وسیله ای برای ابراز همبستگی و از بین بردن ترسها و غم ها و ایجاد آرامش و شادی و اراده در بین افراد قبیله بوده برگزار می شده است .
موسیقی زبان آرزوها ، انتظارها و عواطف بشری است و هر قوم و ملتی بر حسب ویژگی های عاطفی و فرهنگی خود ، موسیقی خاصی دارد . با درک موسیقی ، عواطف زیبا ، همدردی و تفاهم هم بیشتر قلبی میسر خواهد شد .
نغمه های موسیقی برحسب ترکیب فواصل و ریتم دارای ارتعاشات خاصی هستند که با تحریک ارتعاشات سلول های عصبی احساس و انگیزه ای را تقویت ، تضعیف و یا منتقل می سازند ، اگر چه فواید درمان با موسیقی از دوران های قبل مطرح بوده است ، اما تا قبل از اینکه در قرن اخیر به عنوان یک رشته تخصصی شناخته شود خوب معرفی نشده است (سایت اینترنتی) .
موسیقی شفابخش است و هریک از ما می توانیم از آن برای تقویت جسم و روح و جان استفاده کنیم . تأثیر موسیقی و صوت بر هر یک از ما متفاوت است ، ولی بهر حال روی همه ما اثر می گذارد . تأثیر موسیقی و صوت بر هر یک از ما متفاوت است ، ولی بهر حال روی ما اثر می گذارد . برای درمان با موسیقی ، خودمان باید در این امر مشارکت کنیم ، که این امر مستلزم چیزی فراتر از گوش دادن حرف به موسیقی با پر کردن وقت اضافی زندگی است . (ند ، اندروز ، ص 18) .
موسیقی باید بتواند زبان و روح ملی را تقویت کند . موسیقی در حیات و زندگی فردی از همان آغاز کودکی و زندگی شیر خوارگی و گهواره ای با نوای لالایی مادر آغاز می شود و سیر خود را در مراحل مختلف عصر ادامه می دهد . موسیقی ایران ، تاریخی بس طولانی دارد زمان حضرت زرتشت موسیقی با سرود و آهنگ همراه بوده است که هدف از این موسیقی انتقال گفتار نیک ، پندار نیک و کردار نیک بوده است .
بطور کلی موسیقی قدیم ایران ریشه ای بسیار عمیق در فرهنگ تستی ایران داشته است . (نخبه زعیم ، پرینوش)

 

 

 


ـ ادبیات تحقیق
تاریخچه موسیقی :
نخستین نشانه های مشخصی توسعه و رونق موسیقی را در حدود بین النهرین و نزد اقوام سومری ، آشوری و بابلی یافته اند . و قدمت آن به بیش از سه هزار سال پیش از میلاد میرسد بعد از آن نوبت به چین و مصر رسید که در حدود هزار سال پیش از میلاد موسیقی داشتند ، کره نیز برخلاف ژاپن از مراکز قدیمی موسیقی و نخستین بار امپراطور قومی قریب پنج هزار سال پیش از میلاد موسیقی چین را تدوین کرد و در مغرب زمین یونان بیش از قوم بوده و از حدود 800 سال پیش از میلاد موسیقی در آنجا رواج داشت قدمت موسیقی در ایتالیا به 300 سال پیش از میلاد می رسد و اقوام سفید پوست که در آسیای غربی ، آفریقای شمالی ، اروپای شرقی هستند تمدن قدیم را بوجود آوردند و در جامعه های شکارچی و کشاورزی نمایش بدون موسیقی وجود ندارد .
در این جامعه ها بر خلاف موسیقی ما به ریتم بیشترین اهمیت می دهند و این ریتم یا وزن بطور محسوسی پیچیده تر و با معنی تر از سمفونیهای ولاست در جامعه هایی که اقتصاد غیر تولیدی دارند موسیقی بر پایه های ملودی و ریتم ساخته می شود این عقیده دموکریت دانشمند یونانی که انسان خواسته است آواز پرندگان را تقلید کند و به این دلیل به موسیقی پرداخته است فقط تا اندازه ای درست است گیسوی انسان قدیمی ترین ابزار موسیقی است در جامعه های ابتدایی آوازها همیشه تکصدا هستند کهنترین نوع ، اپرا است که سرپرست گروه میخواند و دیگران پس از کمی آنرا تکرار می کنند . (نخبه زعیم ، پرینوش ، 1376)
تاریخچة پیدایش موسیقی درمانی
تاریخچه استفاده از موسیقی به عنوان روشی برای درمان به زمان ارسطو و افلاطون باز می گردد ، از آن زمان به بعد رگه هایی از استفاده از استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بکار رفته است . اما در قرن بیستم فکر رسمی استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول آغاز شد و هر چند استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول آغاز شد و هر چند استفاده از این روش درمانی با مشکلاتی همراه بود که با قدمهایی که برداشته شد بتدریج این شاخه درمانی تکامل یافت و انجمنهای متعددی تشکیل گردید . بطوری که در سال 1944 اولین برنامه آموزش موسیقی درمانی در جهان در دانشگاه میشیگان آغاز شد .
در سال 1950 انجمن موسیقی درمانی آغاز به کار کرد . در سال 1971 انجمن موسیقی درمانی آمریکا یا AAMT آغاز به کار کرد . در سال 1985 فدراسیون جهانی موسیقی درمانی در سطح بین المللی به ثبت رسیده انجمن موسیقی درمانی ایرانی با اهداف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرآیند موسیقی درمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این شیوه درمانی فعالیت خود را آغاز کرده است :
انسان و موسیقی
ادیان و نژادها بی شمارند ، اما زبان و روح یکی است ، زبان عشق . موسیقی نوعی زبان عشق است .
از بدو خلقت انسان ، نیازهای متنوعی (اعم از جسمی و روانی) با او همراه بوده که برای برآورده ساختن این نیازها سازگاری با محیطش به ابزارهایی نیاز داشته است .
هنر بعنوان یکی از وسایل اولیه سازگاری بشردرخدمت نیازهای کمال جویی و زیبا طلبی و از طرف دیگر آرامبخش ناراحتی ها و سختی های زندگی او بوده است . موسیقی شکلی از هنر است که احساس ، عاطفه ، ادراک ، و شناخت انسان را بدون نیاز به تکلم و زبان منتقل می کند .
استفاده بشر از موسیقی ، در سرشت انسان وجود داشته و از طرفی آواگری ها و حرکات رتیمیک نیز نیازی به تکلم نداشته است . از این رو در بیشتر قبایل ابتدایی مراسم و آیین های مختلف موسیقیایی که وسیله ای برای ابراز همبستگی جمعی و از بین بردن ترسها و غمها و ایجاد آرامش و شادی و اراده در بین افراد قبیله بوده برگزار می شده است .
موسیقی زبان آرزوها ، انتظارها و عواطف بشری است و هر قوم و ملتی بر حسب ویژگی های عاطفی و فرهنگی خود موسیقی خاصی دارد . بادرک موسیقی ، عواطف زیبا ، همدردی و تفاهم بیشتر قلبی میسر خواهد شد . (سایت اینترنتی)
موسیقی و درمان
از ابتدای تاریخ ، بشر از موسیقی برای شفای بیماران استفاده می کرده است ، برای مثال ؛ ریتم طبل ها در مراسم شفابخش جادوگران و درمان گران نقش مهمی داشته است .
ارسطو می گوید : از موسیقی می توان در بسیاری از شئون زندگی ، تربیت ، سرگرمی ، درمان ، اوقات فراقت و تعدیل احساسات و عواطف استفاده کرد . فارابی موسیقی رابا سه خاصیت مطرح می ساخت :
احساس انگیز ، نشاط انگیز ، خیال انگیز و یا تحت شرایطی هر سه خصوصیت را دارا می باشد .
امروزه از تأثیر و فواید موسیقی در مراحل مختلف رشد و زندگی انسان (از دوره جنینی تا سالمندی) گیاهان و جانوران سخن به میان می آید ، و از تغییرات آن بر روی سیستمهای حسی ، حرکتی ، هیجانی ـ عاطفی ـ ترشح غدد ، هوشیاری و آگاهی و شناخت فرد بحث می شود . (سایت اینترنتی)
مقدمه ای بر موسیقی درمانی
شاید تاکنون مطالبی در روزنامه ها ، مجلات ، محل کارتان یا در بین مردم درباره «موسیقی درمانی» خوانده یا شنیده باشید . موسیقی درمانی یک رشته جدیدی است و فقط بمدت پنجاه سال است که بعنوان یک تخصص کلاسیک و حرفه ای توسعه پیدا کرده است .
بطور خلاصه در موسیقی درمانی با استفاده از موسیقی ، که یک رسانه هنری خلاق است ، به افرادی دارای مشکلات گوناگون ، به منظور دستیابی به بهداشت روانی و جسمی آنان کمک می شود .
موسیقی درمانی در درمان افرادی که ناتوانی های مختلف از جمله عقب ماندگی ذهنی ، تأخیر یافتگی رشدی ، معلولیت جسمی ، بیماری روانی و ...... داشته اند ، بطور موفقیت آمیزی جواب داده است .
موسیقی درمانگر ، اهداف و مقاصد را بر اساس نیازهای خاص درمانجو دنبال می کند . فنون مختلفی برای پیشبرد اهداف استفاده می شود . برای مثال ، آواز خواندن می تواند به افراد مبتلا به بیماری آلزایمر کمک کند تا حافظه دراز مدتشان را به کار اندازد ، نواختن آلات موسیقی با همسالان یا درمانگر می تواند مهارتهای میان فردی را افزایش دهد و کارکردهای اجتماعی را بهبود بخشد .
از همه مهمتر اینکه افراد احساساتشان را در روشی مطمئن و لذت بخش بوسیله نواختن موسیقی ، گوش کردن به موسیقی و رقصیدن به همراه موسیقی بیان می کنند .
البته موسیقی درمانی فقط در خدمت افرادی که دارای انواع مختلف ناتوانی ها هستند به کار برده نمی شود بلکه در شرایط مختلف پزشکی نیز سودمند است . از جمله کاهش فشار روانی یا درد زایمان ، توانبخشی بیماران سکته ای و مبتلایان به بیماری پایانه 1 . مسأله عمده که در اینجا برای درمانگر مطرح است کاهش درد و تحمل آن در شیوه درمان است و یا کمک به بیمار برای دستیابی به کارکردهای بهینه .
موسیقی درمانی رشد فزاینده ای در کشورهای مختلف جهان و در عرض سالهای اخیر داشته است و کارهای درمانی متعددی توسط موسیقی درمانگران صورت پذیرفته است و این امر تأکید گردیده که اساساً موسیقی در درمان اشخاص مبتلا به وضعیت های مختلف پزشکی کارآیی بسیاری دارد . (سایت اینترنتی)

 

 

 


چهار رکن موسیقی
موسیقی دارای چهار رکن است .
ریتم یا ضرب یا ملودی یا هماهنگی و لحن ، تیر یا رنگ آمیزی اینها ابزار یا مواد و مصالح کار هر مضف می شود . اغلب مورخان در این نکته هم عقیده هستندکه در هر جا هنر موسیقی به منشاء

 

 

 

 

 

 

 

ظهور رسیدابتدا با ریتم یا ضرب شروع شده تأثیر زدن یک ضرب مهیج و شهوت انگیز به قدری سریع و آنی است که به حکم غریزه به ما ثابت می شود که ضرب اولین چیزی بوده است که بشر در موسیقی ابتکار کرده است و اگر ما به قوای غریزی خود آگاه باشیم می توانیم موسیقی قبایل وحشی را برای اثبات همین موضوع مورد توجه قرار دهیم .
موسیقی قبایل وحش تا همین امروز چیزی جزء ضرب نیست . ارتباط زیادی که بین آثار خبری و حرکات بدنی موجود است خود دلیلی قانع کننده ای است برای اینکه ریتم و ضرب نخستین ابتکار بشر در موسیقی بوده است . 1 (نخبه زعیم ، پرینوش ، 1376)
تعریف موسیقی
موسیقی عبارت است از اثبات و آهنگهایی که در روان آدمی تحرکی ایجاد کرده که به واسطه آن احساس شادی ، یا اندوه می کند و به عبارتی دیگر موسیقی فن ایجاد آهنگهایی است که به صورت موقت و مصنوعی می تواند شادی و اندوه را تولید کند این آهنگها به دو بخش تقسیم می شوند : آهنگهای طبیعی همانند نغمه و جویبار و آبشار ، صدای وزش ملایم باد در میان شاخ و برگ درختان ، نوای پرندگان .
آهنگهای غیر طبیعی : همانند آنچه که توسط بشر ساخته می شود و دارای زیر وبم و ارتعاشات گوناگون است . 2 (زاده محمدی ، علی ، 1371)
موسیقی درمانی
بر طبق تعریفی که انجمن ملی موسیقی درمانی (NAMT ) ارائه داده است ، موسیقی درمانی عبارت است از کاربرد موسیقی تأمین ، حفظ و بهبود سلامت جسمانی و روانی درواقع موسیقی درمانی کاربرد منظم موسیقی است ، به طوری که موسیقی درمانگر مستقیماً در یک محیط درمانی ، تغییرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمان نجو ایجاد می کند .....) . (سایت اینترنتی)
روشهای موسیقی درمانی
در موسیقی درمانی دو روش اساسی وجود دارد : روش فعال و روش غیر فعال ، روش غیر فعال شامل شنیدن موسیقی ای است که بیماری با گوش دادن و شنیدن موسیقی که در حال نوخته شدن است ، مورد درمان قرار می گیرد . در این روش بیشترین تأثیر عملکرد در برانگیختن و تأثیر واکنش های عاطفی و ذهنی است . درحالی که در روش موسیقی درمانی فعال که نواختن ، خواندن و حرکات موزون اساس کار است . واکنش های مختلف عاطفی ، ذهنی ، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته می شود . برنامه ها و روش های موسیقی درمانی متنوع ومناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده می شود . محور های اصلی برنامه های موسیقی درمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرام بخش ونواختن موسیقی درگروههای منظم و یا انفرادی خواندن آوازها ، ترانه های فردی و یاگروهی می باشد . (سایت اینترنتی )
موسیقی درمانگ را کیست ؟
انجام و روش درمانی توسط هر فردی جایز نیست . موسیقی درمانگراها افراد ی متخصص هستند که در زمینه های مختلف موسیقی و شاخه های درمانی آموزش دیده اند . بلکه آنهایی صلاحیت دارند که با اساس بیماری ها ، درمان های مختلف آنها ، روان شناسی موسیقی و .... آشنا هستند و شایستگی فردی وتخصصی لازم را در این زمینه دارا هستند . در موسیقی درمانی از چه نوع موسیقی استفاده می شود ؟
موسیقی انواع مختلف دارد ، برخی آرام و برخی تند هستند . در هر حال تأثیر موسیقی های مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است . برخی از انواع موسیقی نه تنها نقش بهبود دهنده ندارند ، بلکه معمولاً برای کارکردهای مختلف مغزو روح انسان نیز مضر به شمار می روند و در صورت تداوم به گوش دادن یا نواختن آنها مشکلاتی را برای فرد به وجود خواهد آورد . در فرآیند درمان با موسیقی از نواحی از موسیقی استفاده می شود که القاء آرامش ونشاط ذهنی را به همراه دارند و باعث تجدید قوا و بهبود کارکردهای مغز می شود .
(سایت اینترنتی)
شروع به کار انجمن موسیقی درمانی درایران
از سال 1377 گروهی متشکل از اساتید و دانشجویان گروه پژوهشی موسیقی درمانی تحت نظارت مرکز پژوهش های علمی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران فعالیت های نظام بندی را در این زمینه آغاز نمودند که ما حاصل آن ، برگزاری اولین و دومین سمینار موسیقی درمانی که ماحصل آن ، برگزاری اولین و دومین سمینار موسیقی درمانی در سطح ملی و تشکیل جلسات کنفرانسی هفتگی ، بانک اطلاعاتی ، دوره های آموزشی نظری و عملی (work shop) و انجام تحقیقات بالینی بوده است . در جریان برگزاری دومین سمینار سراسری موسیقی درمانی در خرداد ماه سال 1379 ، قطعنامه ای قرائت شد که در آن ، لزوم تشکیل انجمنی رسمی که ماهیت حقوقی داشته باشد ، اعلام گردید . این ماه از قطعنامه براساس برنامه ای از پیش تعیین شده و بنا به درخواستهای متعدد از جانب مراکز دانشگاهی و دانشجویان گروههای مختلف ، و احساس نیاز اعضای گروه شکل گرفت و پیگیری آن پس از یک سال با برقراری جلسات متعدد مقدماتی منجر به ثبت انجمن حاضر گردید . (سایت اینترنتی)
استانداردهای موسیقی درمانی
برای انجام هر کاری داشتن استانداردها و رعایت آن ، بهترین مدرک برای قضاوت و ارزشیابی خواهد بود . موسیقی درمانی برای هر سن و سال و هر مرحله از مشکلات روانی در هر جامعه و مراکز درمانی خاص می تواند مورد استفاده قرار گیرد .
استانداردهایی وجود دارند که در ده مورد مختلف مطرح شده اند و به کار گیری آن در مورد افرادی که تحت درمان موسیقی درمانی هستند ، توصیه شده اند که این موارد عبارتند از : موارد اعتبار ، توان بخشی معلولیت ، مراکز آموزشی ، مراکز درمانی ، مراکز روانپزشکی و روان درمانی ، ناتوانی های جسمانی و حرکتی ، مراکز مشاوره ، در درمان خصوصی در مراکز نگهداری سالمندان و در کارهای مربوط به ارتقاء کیفیت سلامت شخص به پیوست شماره مربوط به رعایت اصول اخلاقی استانداردهای موسیقی درمانی .
موسیقی درمانی دستور تجویز شده ای است :
موزیک تراتراپلیستها غالباً با دیگر متخصصان چون فیزیوتراپیستها ، پزشکان ، روانپزشکان ، مدد کاران اجتماعی و مربیان دریک تیم درمانی یا آموزش فعالیت می کنند آنها به صورت تیمی کار می کنند و با مشورت یکدیگر تصمیم می گیرند تا بهترین خدمات را برای رسیدن به اهداف درمانی هماهنگ کنند .
خدمات موسیقی درمانی مانند دیگر خدمات تخصصی حرفة پزشکی به عنوان قسمتی از برنامة درمانی بیمار تجویز می شود .
دستورالعملهای موسیقی درمانی مانند دستورات دارویی یا درمان پزشکی به وسیلة پزشک تجویز می شود موسیقی درمانی ممکن است با توافق کلی تیم تخصصی در برنامة درمانی درمانجو قرار گیرد .
در زمینه های غیر پزشکی نیز خدمات موسیقی درمانی ممکن است از طرف مدد کار ، روانشناس ، معلم ویا والدین و یا موافقت کلیه افراد متخصص تجویز شود
نکتة مهمی که باید در نظر داشت این است که وسیلة سرگرمی و بازی نیست ، بلکه عامل اصلاح کنندة تجویز شده ای است که به بهبود ناسازگاری رفتار و حالات کمک می کند .
موسیقی درمانی بیش از هر تکنیک درمانی دیگری با زندگی روزمرة مردم آمیخته و با نیاز و احساس آنها عجین شده است . بطوری که همانند خواب و خوراک خواندن نیز در هر مکان و هر محظی دیده و شنیده می شود . اما علت گرایش و علاقة مردم به موسیقی به خاطر طبیعت و فطرت آدمی است که مجذوب موسیقی است .
ذات محرک و موزون موسیقی با فطرت وحدت طلب آدمی پیوند ناگسستنی دارد پیوندی که در همة دوره ها و مراحل تمدن بشری در میان همة اقوام دیده می شود وگسستگی از آن غیر ممکن است . در مقاطع محدودی از زمان برخی از فرهنگها به لحاظ انحطاط و یا آشفتگی استنباط کوشیده اند از آن برحذر باشند ،
اما در عمل موفق نبوده اند و در عوض بنابر نیاز فعال روانی طبع بشری تسلیم و به استفادة مطلوب از آن متعرف گشته اند .
طبیعت آدمی چه در اساس بیولوژیک (زیست شناختی) و چه در ساختار روانی ، تحول و مسیری آهنگین را می پیماید و ریتم و هارمونی در ساختمان آن ریشه دارد . به همین لحاظ مجذوب نظم و هماهنگی و کنشهای رتمیک بیرونی می شود
در ساختمان عصبی آدمی بطور فطری به دریچه و تمایل مهم برای گرایش به دنیای موزون اصوات و موسیقی وجود دارد : «شنیدن» «خواندن» و «حرکت کردن» .
این سه دریچه نیاز به ریتم و هماهنگی را بیش از حواس دیگر ارضاء می کنند . و همچنین ابزار طبیعی موسیقی درمانی بدن به حساب می آیند که مورد استفادة روزمرة ما هستند .
شنیدن و خواندن رایج ترین شیوة موسیقی درمانی است که همه در شرایط گوناگون زندگی به سادگی ازآن سود می جوییم و حال و احوال خود را دستخوش آرامش وَ سبکی یا نشاط و سر زندگی کرده به انرژی وَ هیجان درونی توازن می بخشیم .
هر کس که در شرایط سالمی باشد ، هر از گاهی با شنیدن وَ خواندن احساسات خود را جاری می سازد و برون می افکند وَ انرژی کسل وَ یا نگران و سرگردان درونی را به سمت و حالت احساس مطلوب هدایت می کند وَ از فشار بی رغبتی دل می کاهد .
این شیوه درمانگری ساده همیشه وَ همه وقت مورد استفاده مردم بوده است . چنانچه آمده است که داود پیامبر هر از گاهی در کوه و دشت به الحان خوش نوایی سر می داد تا فشار تألمات مکافات قوم را از دل بکاهد وَ مجدداَ بر مردم وَ اجتماع فرود آید وَ با قدرت وَ روحیة مسلط تری به اصلاح امور بپردازد .
شنیدن وَ خواندن دو ابزار ارزشمند «خود درمانگری» هستند . وقتی از روی میل نغماتی را می شنویم وَ یا زمزمه ، می کنیم در واقع به موسیقی درمانی خود مشغولیم . در واقع طبیعت خود را برای تسکین خود بکار می اندازیم خواندن همیشه با ما است زمزمه زبان دل است . کافی است که دل نیازی برای بیان همدردی پیدا کند ، آنگاه حتی با ترنمی درونی وَ زمزمه ای ذهنی و نه تنها سردادن آوازی ـ احساس را آرام آرام به جریان اندازیم وَ از تراکم آن می کاهیم وَ بی قراری آن را از پوست وَ گوشت وَ بدن به صورت موج ، دما وَ سیاله خارج سازیم ، نا حدی که دل آرام گیرد و حس کنیم که : کافی است .
اما این که چگونه و تا چه حدی ـ به دور از افراط وَ تفریط ـ به احساسات خود بپردازیم ، تا حدودی احساس وَ ذائقة روانی حد نیاز و مقدار متعادل آن را حدس می زند . بدیهی است هر چه اطلاعات ما در انتخاب شنیدنیها و حال و هوای خود بیشتر باشد ، در درک احساس دورن نگری و تعادل جویی موفق تریم . اگر چه خواندن وَ نواختن دو شیوة مهم و اساسی موسیقی درمانی اند اما همة روشهای آن نیستند .
موسیقی درمانی علمی منسجم وَ گسترده است که حاصل تجربیات مدون تارخی بشر وَ تحقیقات تجربی اخیر است ، قرنها ریشه دوانیده تا سرانجام در قرن معاصر شاخ و برگ وَ میوه های رنگین آن به ثمر رسیده است . برای چیدن و چشیدن طعم میوه های شیرین آن باید سالها تحصیل وَ کوشش کرد وَ تکنیکهای گوناگون آن را آموخت وَ به درمان بیماران وَ ناراحتی های مختلف پرداخت .
در واقع با دانشی گسترده وَ کهن روبرو هستیم که در یک توجیه وتوصیف ذهنی (وَ یا کلی گویی) نمی گنجد بلکه مملو از تجربیات ، مهارتها وَ آموزش و برنامه های مدون است . در این بخش برنامه های دیگری موسیقی درمانی را به اختصار تشریح می کنیم وَ به معرفی این دانش می پردازیم . خوشبختانه ما ایرانیان به موسیقی درمانی علاقه وافر و وتجه دیرینه ای داشته ایم . از دوره های گوناگون موسیقی وَ شعر آرام بخش تألمات و بستر تخلیه و برون فکنی ـ احساسات رنجور مردم در مقابل تهاجمها وَ شرارتهای اقوام غیر متمدن بوده است .
موسیقی جزء لاینفک تاریخ ادبیات و دین و آیین کهن ایرانی است . اساساً ایران جزء چهار تمدن بزرگ تاریخ مصر ، روم ، یونان و ایران بوده است که در پی نهادن آن سهم عمده و اساسی داشته است . بناها ، کتیبه ها ، نقوش ، سروده ها وَ اشعار حاکی از علاقة ایرانیان به آرامش موسیقی بوده است . چه زیباست که در فرهنگ ما پارسیان موسیقیدان و نوازنده را ، «رامشگر» نامیده اند . یعنی کسی که آرامش وَ روحیه می بخشد وَ این آرامشگران مقام و ارزش درمانی ویژه ای در میان مردم و روشنفکران داشتند .
نوازندگان ایرانی موسیقی را به لحاظ تأثیر عاطفی و روانی آن می نواختند ، به مزاج وخلق شنوندگان و زمان و مکان نواختن توجه ویژه ای نشان می دادند . وَ با احساس وَ تفکر پیرامون ترکیب وحدت گونه سه عنصر اساسی زمان ، مکان و حال و احوال شنونده ، موسیقی را تنظیم و ارائه می کردند . این برداشت نخستین قدمهای اساسی در شکل گیری موسیقی درمانی ایران زمین بوده است .
مسیر تحول و پیشرفت موسیقی درمانی در ایران به سبب دشواریها و آشفتگیهای خارجی که هر از گاهی گریبانگیر موسیقی می گردید به صورتی پیوسته طی نگردیده وَ در مقطعی در حد ذهنی و نوشتاری ایستاد وَ جریان تجربی خود را دنبال ننمود . به طوری که امروز از دانش موسیقی درمانی نسبت به ملل همسال خود بطور قابل ملاحضه ای دور مانده ایم .
اما نگران هم نیستیم زیرا عناصر اصلی توسعة این دانش یعنی استعداد و ذوقهای برجستة هنری از یک سو وَ از سوی دیگر گنجینه های ارزشمند ملود یک موسیقی ایرانی و فواصل وتمهای متنوع آن بعنوان ذخایر اصلی می توانند تحولی شگرف در تبیین موسیقی درمانی متناسب با ساختار احساسی وَ طبیعت موسیقی ایرانی به وجود آورند . لازمة این کار ارتباط و استفاده از اطلاعات معاصر وَ پیمودن راههای تجربی برای کشف وَ ایجاد زیر ساختهای درمانی موسیقی ایرانی است .
به نظر نگارنده مهم ترین عامل برای پیشرفت موسیقی درمانی در کشور ما تقویت روحیة علمی وَ تمایل به آزمایشگری است وَ این امر در نخستین قدم به دانشگاهها ، انجمنها و مراکز علمی مربوط می شود . بدیهی است بدون وجود رشتة موسیقی درمانی در دانشگاههای ایران امکان تحرک برای محققان وفرصت مطالعه وَ آزمایش برای دانش پژوهان میسر نخواهد بود ، و باید به این مهم اندیشید . (نخبه زعیم ، پرینوش . 1376) .
ابزار درمان :
همانگونه که هر درمانگری ابزار و وسایلی برای درمان دارد (برای مثال پزشک از دارو و وسایل جراحی وَ فیزیوتراپیست از دستگاههای فیزیوتراپی استفاده می کند ) موسیقی درمانگر هم برای درمان وَ تقویت از موسیقی وَ فعالیتهای گوناگون همراه با موسیقی استفاده می کند . ابزار او سازها و وسایل صوتی هستند که غالباً به سهولت وسادگی بکار گرفته می شوند و صدای جذاب وَ گیرایی دارند . صدای این سازها استاندارد وَ در اندازة کوچک وَ بزرگ هستند .
مهم ترنی این سازها از سازهای خانوادة ارف ، یعنی زیلوفونها ، متالوفونها ، بلزها وَ سازهای کوبی مختلف هستند که هم صدای مطلوب وَ استانداردهایی دارند وَ هم به سادگی نواخته می شوند . از آنجایی که منظور از موسیقی درمانی توانبخشی و درمان است وَ نه آموزش موسیقی هرچه کار با سازها راحت تر وَ ساده تر باشد مناسب تر است . (زاده محمدی ، علی ، 1374 ، ص 85)

 

نوع برنامه ها :
نوع برنامه ها وَ فعالیت های موسیقی درمانی به نوع ناراحتی ، نقیصه وَ مشکل بیمار وَ یا کودک بستگی دارد . به تعریف دیگر درمانگر با توجه به ناراحتی مراجعه کننده ، برنامه ریزی می کند . برای کودکانی که دارای مشکل حرکتی هستند ، برنامه های ریتمیکی که به کنترل حرکتی آنها کمک کند بیشتر مد نظر قرار می گیرد . حال اگر مشکلات حرکتی با انقباض و گرفتگی عضلانی همراه باشد ریتمهای پرتحرک ، و اگر مشکل حرکتی به صورت حرکات غیر ارادی باشد ، ریتمها و موسیقی ملایم انتخاب می شود وَ بدین ترتیب کنترل حرکتی تقویت می گردد .
کودکان دچار تشنج با نواختن سازهای کوبی بر حرکات خود تسلط بیشتری می یابند کودک نژند به برنامه های موزیکالی احتیاج دارد که خاصیت برون افکنی داشته باشند وَ هیجانهای او را بیشتر تخلیه کنند ، و عقب مانده های ذهنی به برنامه هایی که به یادگیری مفاهیم بیشتر وَ خود یاری بهتر آنها کمک کند . بنابراین ملاحضه می فرمایید که برحسب نوع ناراحتی ذهنی ، عاطفی وَ حسی ـ حرکتی کودکان برنامه ها نیز قابل انعطاف اند و تنوع پذیر .
موسیقی درمانگر می تواند برای دستیابی به اهداف درمانی مورد نظر با استفاده از تجربیات موجود وَ روحیه ای خلاق برنامه های متنوعی را طراحی نماید
طول درمان :
معمولاً جلسات موسیقی درمانی از گروههای کوچک هماهنگ تشکیل می شود . شرایط شرکت کنندگان هر چه همسان تر باشد اهداف و برنامه ها مشترک خواهند بود که این مسئله به هماهنگی و تقویت بیشتر گروه کمک می کند . البته می توان کودکان با ناتوانیهای مختلف را در حلقة موسیقی درمانی قرار داد . اما مهم است که از نظر هوشی فاصلة زیادی با یکدیگر نداشته باشند تا در انجام تمرینها و برنامه ها هماهنگی بیشتری باشد .
طول دوره وَ مدت زمان جلسات بستگی به اهداف درمانی مورد نظر وَ مشکل فرد دارد تعداد جلسات درمانی گاهی هر روز و گاهی هفته ای چند جلسه است وَ مدت هر جلسه به مقتضای حال و هوای هردرمانجو متفاوت است . برای یک کودک اتستیک که حوصله وَ تمرکز کافی ندارد ، ممکن است زمان هر جلسه پنج تا ده دقیقه طول بکشد وَ حدود یکی دو سال نیز در جلسة موسیقی درمانی شرکت کند وَ برای یک کودک روان نژند که دچار نگرانی وَ یا افسردگی است وَ علاقه وَ همکاری نشان می دهد ، هر جلسه یک ساعت برنامه ریزی شود .
برنامه ها وَ محورهای موسیقی درمانی :
بطور کلی فعالیت های موسیقی درمانی بر پایة چند محور کلی برقرار است که عبارتند از ـ «شنیدن» ، «نواختن» ، «ساختن آهنگ » ، «خواندن» ، «بحث و گفتگو پیرامون موسیقی» ، «حرکات موزیکال» ، «نمایش موزیکال وَ سبک سازی با موسیقی » . همان طور که اشاره شد ابزار موسیقی درمانی ، موسیقی وَ فعالیت های مرتبط با آن است . بنابراین موسیقی می تواند بطور مستقل وَ یا در ترکیب با روشهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد . برای مثال نواختن آهنگ وَ قطعات وَ یا ساختن و شنیدن موسیقی از جمله فعالیت هایی اند که به طور مستقیم وَ مستقل از موسیقی بهره می گیرند وَ موسیقی به همراه آواز حرکت وَ یا نمایش به گونه ای ترکیبی ارائه می شود . اینک برای آشنایی خوانندگان زمینه های مذکور به طور مختصر توضیح داده می شوند .

 


خواندن :
وقتی کودکان با هم می خوانند مملو از شور وَ توانایی یکپارچه اراده وَ اطمینان می شوند از نزدیک باید دید که چگونه وقتی ترانه ای خیال انگیز همچون «عروسک جون» را سر می دهند همراه با پرواز کلمات «کبوتر» می شوند وَ در کنار «چشمه ساران» و دامن صحرا گشت و گذار می کنند . ترانه ها تصور آنها را به گونه ای فعال وَ سرزنده می سازد که احساس پیوسته ای بین ادراک آنها با مفاهیم اشعار وَ محیط می سازد . احساس سرزنده ای که اثر هر گونه نگرانی ، کم رویی و ناتوانی را از میان می برد .
ریتم وَ آهنگ ترانه ها به کودکانی که تا اندکی پیش نگران ناتوانی وَ ارتباط خود با محیط بودند ، موفقیت وَ توانایی می دهد وَ آنها را به آسانی بدون کم ترین فشار به جلو سوق می دهد . کودکان چنان مجذوب آهنگ وَ شعر می شوند که انرژی آن جراحتهای حاصل از تجربه های کوچک وَ ریز روان را ترمیم می کند ، وَ کودک منزوی را مسلط بر محیط می سازد .
خواندن برای بزرگسالان به لحاظ توجه و تجربه بیشتر ، تأثیر شناختی و آگاهانة عمیق تری دارد . بزرگسالان وقتی در حلقة موسیقی درمانی گرداگرد هم اشعاری را می خوانند ، در مفاهیم و آهنگ آن تجربه های گوناگون خود را مرور می کنند از یک سو با تداعی گذشته وَ توجه به خاطرات دلگرمی را التیام می بخشد وَ از سوی دیگر انگیزه ، توجه وَ از سوی دیگر انگیزه ، توجه وَ خود آگاهی تازه ای به تصور می بخشند . برای مثال وقتی همه با هم در دستگاه ماهور می خوانند :
سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند
تادل هرزه گرد من رفت به چین زلف او زان سفر دراز خود عزم وطن نمی کند
پیش کمان ابرویش لابه همی کنم ولی گوش کشیده است از آن گوش به من نمی کند
با همه عطف دامنت آیدم از صبا عجب کز گذر تو خاک رامشک ختن نمی کند
دل به امید روی او همدم جان نمی شود جان به هوای کوی او خدمت تن نمی کند
احساس گروه چنان برانگیخته وَ در خود جاری می شود که همه ناکامیها ، ناامیدها ، آرزوهای برآورده نشده ، اشتیاقها وَ اهداف متوجه سروچمان می شود وَ در یک برون افکنی عارفانه وَ احساس همدلی فکر آرام می گیرد وَ تحمل ناکامیها را در جهشی مثبت ممکن می سازد .
وقتی زمزمه می کنیم وَ زیر لب می خوانیم باید بدانیم که هیجانی را آرام وَ سبک می کنیم وَ این درمانی طبیعی وَ ارزشمند است . خواندن ، در بسیاری از مواقع مزمن شدن عوارض تجربیات وَ خاطرات می کاهد وَ انگیزه وَ نیروی تازه ای می بخشد . وقتی با تصنیفهای دیرین خاطه ها را زنده می کنیم ، دوباره احساس جوان می شود وَ دردها ، فراقها ، اشتیاقها مرور می گردد وَ از تأثیر و فشار ناخودآگاه آن تا حدودی کاسته می گردد .
ترنم اشعار عارفانه مطلوب وَ معشوق معنوی را سرلوح ذهن قرار می دهد وَ در لوای آن اشتیاق خواسته ها و تمایلات ناکام را تسکین می بخشد . خواندن وسیلة همدلی با خود است ابزار وَ نیایش درونی . برای سازش وَ تفاهم وَ دوستی با خود وَ محیط باید از این وسیله در حد نیاز بهره مند شویم .
در جلسات موسیقی درمانی از خواندن استفاده های فراوانی می شود و برنامه های متنوعی در شکل تک خوانی و گروه خوانی طراحی می شود . کودکان و بزرگسالان معمولاً در همان جلسات اول به آسانی در فعالیت خواندن شرکت می کنند . وقتی شعری را به طور گروهی می خوانند انرژی و وجه و شادمانی فوق العاده ای در خود حس می کنند .
اگر موزیک تراپلیست وَ یا یکی از افراد شرکت کننده با ساز وَ یا پخش آهنگی ، آنها را همراهی کند ، هماهنگی و گیرایی آن افراد را به فعالیت ها و تمرین های گوناگون تشویق می کند .
در موسیقی درمانی کودکان اشعاری که بر خواندن انتخاب می شوند باید کوتاه ، قابل فهم وَ با آهنگی ساده باشند تا کودکان بتوانند آنها را حفظ کنند وَ با هم بخوانند . همچنین می توان در قابل اشعار مفاهیم مورد نیاز درمانی ، اجتماعی وَ روانی را نیز بگنجاند .
گروههای کر :
تشکیل گروهای کر در مراکز کودکان استثنایی ، مراکز توانبخشی وَ بیمارستانها یکی از مؤثرترین وَ ساده ترین روشهای تقویت ارتباط عاطفی و ارزش اجتماعی است . گروه می تواند ترانه ها و آوازهایی در اشکال مختلف بخواند وَ حالتهای زیبا وَ با شکوهی از هم خوانی را ایجاد کند . کودکان بیمارانی که مدت زیادی در مراکز وَ بیمارستانها می مانند با شرکت در گروه کر احساس آرامش وَ اعتماد به نفس بیشتری می یابند
گروه خوانی بیمار را در برابر فشار روانی که در تک خوانی وجود دارد مصون می سازد وَ کمک می کند تا در هماهنگی با گروه کم تر احساس ناراحتی وَ نگرانی کنند . در گروههای کر معمولاً برای کوکان از ترانه های زیبا و محرک وَ برای بزرگسالان آوازهای محلی و ملی استفاده می شود . در مواردی می توان رهبری گروه کر را به یکی از افراد واگذار کرد و اعتماد افراد را نسبت به کار خود تقویت نمود .
موسیقی تأثیر تلقینی شعر را چند برابر می سازد وَ به همین دلیل وقتی در جلسات موسیقی درمانی بزرگسالان اشعار عرفانی وَ معنوی با نغمه های موسیقی همراه می شوند . عمیقاً تأثیر می گذارند و یا وقتی آوازهای کودکان را با ریتمی ساده هماهنگ می کنیم ، انرژی وَ انگیزة فوق العاده در احساس وَ هیجان آنان بوجود می آید ، بهتر می خوانند و بهتر تأثیر می پذیرند . آوازهای گروهی ارتباط صمیمی وَ احساس مثبتی را بین افراد گروه ایجاد می کنند وَ به ایشان تفاهم وَ دوستی را می آموزند .
آواز خواندن این امکان را به افراد می دهد که خود را راحت تر در جمع بپذیرند . اعتماد فردی که «خود» را با گروه هم صدا می بیند به خود و به گروه افزایش می یابد . اثر خواندن در موسیقی درمانی کودکان بسیار ملموس است کودکان جدا از تخلیة هیجانی وَ تقویت ارتباط اجتماعی ، به فراگیری اشعار وَ آوازهای مناسب علاقمند می شوند .
انتخاب آوازهایی که تأثیر تربیتی وَ اطلاعاتی مناسبی دارند به اهداف تربیتی وَ درمانی کمک می کنند : نکتة مهم در انتخاب اشعار عدم استفاده از لغاتی است که کودکان را آشفته می سازد . برای مثال اگر کودکی که مادر یا پدر ندارد ، شعری را بخواند که او را متوجه محبتهای مادر یا پدر نماید ، ناراحت می شود .
نواختن :
درجلسات موسیقی درمانی معمولاً سازهایی بکار گرفته می شوند که به سادگی نواخته شوند مانند سازهای ارف که با تیغه های کوچک وَ بزرگ ، باریک وپهن ، فلزی و چوبی ، کوتاه و بلند وَ باصدای مقطع ، کشیده وَ زنگ دار در انواع مختلف قابل استفاده اند . صدای زیبا و گیرای این سازها واکنش های گوناگونی را به وجود می آورد ، شرکت کنندگان را برای نواختن تحریک می کند به طوری که طی چند جلسه موفق به نواختن آنها وَ در نتیجه راضی می شوند . شکل وَصدای جذاب سازها به گونه ای است که حتی کودکان گوشه گیر وَ بی تفاوت را که برای همکاری مقاومت نشان می دهند به فعالیت ترغیب می کند وَ با اولین تجربه های نواختن از مقاومت آنها می کاهد . تیغه های این سازها ـ مانند زیلوفونها ، متالوفونها وَ بلزها ـ را می توان برداشت ، به راحتی جا به جا کردن وَ با همان چند تیغه آهنگ نواخت .
از گروه دیگری از سازهای غیر ملودیک نیز مانند خاشخاشک ، دقک ، قاشقک ، سه گوش ، دایره زنگی ، طبل و ... استفاده می شود وَ به وسیلة آنها ریتمهای مختلف را می نوازند . نواختن این سازها بسیار ساده است (درحد یک یا دو جلسة آموزشی) از آنجایی که موسیقی درمانی ، آموزش موسیقی نیست ، بنابراین موسیقی درمانگران می کوشند حتی المقدور از اسزهایی استفاده کنند که ساده نواخته شوند و صدای زیبا و گیرایی داشته باشند .
همچنین درموسیقی درمانی از سازهای کلاسیک و غیر کلاسیک مانند پیانو ، فلوت ، ارگ ، گیتار ، تنبک وَ سنتور استفاده می شود که با محدود کردن تعداد کلیدها وَ سیمها وَ استفاده از روشهایی برای ساده نواختن آنها را ساده تر وَ عملی تر می کنند .
از پیانو در جلسات موسیقی درمانی استفاده فراوانی می شود . اما استفادة فردی آن بیشتر است . این ساز به دلیل بزرگی و طرز نشستن برای نواختن آن عدم ارتباط مستقیم وَ چهره به چهرة نوازنده با دیگر افراد گروه مطلوب نیست وَ علاوه برآن پیانو غیر قابل حمل ونقل است . به همین دلایل درجلسات موسیقی درمانی می توان به جای آن از ارگهای قابل حمل استفاده کرد سازهای بادی ـ به ویژه فلوت ـ از نظر روانی و آموزشی برای فعالیتهای فردی و گروهی مناسب اند . صدای ملایم وَ آرامبخش آن جنبة برانگزاننده وَ تکانش ندارد .
ازاین روتحریکهای فیزیکی قوی را که کنترل آنها مشکل باشد به وجود نمی آورد وَ در جایی که به صدای ملایم وَ آرام بخش نیاز باشد به کار می آید . نواختن سازهای سیمی مانندگیتار به دلیل ارتعاشات سیمها بسیار جاذب است . گیتار قابل تغییر به کوکهای مختلف است و از آن در جلسات موسیقی درمانی برای همراهی و حتی تکنوازی استفادة فراوانی می شود . برخی از سازهای ایرانی نیز به اشکال مختلف در جلسات موسیقی درمانی بویژه برای بزرگسالان قابل استفاده هستند . تار ، سنتور و تنبک به علت صدا دهی نسبتاً قوی تر موفق تر اند اما در زمینه کودکان (سازهای ایرانی) موفقیت کم تری دارند . نگارنده در تجربة مقایسه سازهای ایرانی و سازهای ارف در موسیق

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی توصیفی موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسانها

دانلودمقاله ویژگیهای پاستل

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله ویژگیهای پاستل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

خدیجه (س) 68 سال قبل از هجرت بدنیا آمد . خانواده‏اى که‏خدیجه را پرورش داد ، از نظر شرافت‏خانوادگى و نسبت‏هاى‏خویشاوندى ، در شمار بزرگترین قبیله‏هاى عرب جاى داشت . این‏خاندان در همه حجاز نفوذ داشت . آثار بزرگى و نجابت و شرافت ازکردار و گفتار خدیجه پدیدار بود .
خدیجه از قبیله هاشم بود و پدر و اقوامش از ثروتمندان قریش‏بودند . پدرش خویلدبن اسد قریشى نام داشت . مادرش فاطمه دخترزائد بن اصم بود .
اخلاق خدیجه (س) :
خدیجه در بین اقوام خود یگانه و ممتاز و میان اقران کم نظیربود . او به فضیلت اخلاقى و پذیرایى‏هاى شایان بسیار معروف بود وبدین جهت زنان مکه به وى حسد مى‏ورزیدند .
دخترت خویلد در سجایا و کمالات اخلاقى زبانزد و نمونه بود و به‏حق ایشان کفو خوبى براى پیامبر (ص) بود . بى‏تردید مى‏توان گفت‏که این سجایا و فضایل اخلاقى سبب شد تا خدیجه براى همسرى پیامبراکرم (ص) شایسته شمرده شود . طبق روایات ، او براى پیامبراکرم (ص) یاورى صادق بود .
آیا خدیجه (س) قبل از پیامبر (ص) ازدواج کرده بود ؟
معروف است اولین کسى که به خواستگارى خدیجه آمد یکى ازبزرگان عرب به نام «عتیق بن عائذ مخزومى‏» بود . او پس ازازدواج با خدیجه ، در جوانى در گذشت و اموال بسیارى براى خدیجه‏ارث گذاشت . پس از او «ابى‏هاله بن المنذر الاسدى‏» که یکى ازبزرگان قبیله خود او بود ، با وى ازدواج کرد . ثمره این پیوندفرزندى به نام «هند» بود که در کودکى در گذشت . ابى‏هاله‏نیز پس از چندى ، وفات یافت و ثروت بسیار از خویش بر جاى نهاد.
هرچند این مطلب که پیامبر اکرم (ص) سومین همسر خدیجه بود وجز عایشه با دوشیزه‏اى ازدواج نکرد ، نزد عامه و خاصه معروف است; ولى مورد تایید همگان نیست . جمعى از مورخان و بزرگان ، نظرمخالف دارند ; براى مثال «ابوالقاسم کوفى‏» ، «احمد بلاذرى‏» ، «علم الهدى‏» ، (سیدمرتضى) در کتاب «شافى‏» و «شیخ طوسى‏» در «تلخیص شافى‏» آشکارا مى‏گویند که خدیجه ،هنگام ازدواج با پیامبر ، «عذرا» بود . این معنا را علامه‏مجلسى نیز تایید کرده است . او مى‏نویسد : «صاحب کتاب انوارو البدء» گفته است که زینب و رقیه دختران هاله ، خواهر خدیجه‏بودند .
برخى از معاصران نیز چنین ادعا کرده‏اند و براى اثبات ادعاى‏خود کتابهایى نوشته‏اند .
آشنایى با حضرت محمد (ص) :
فضایل اخلاقى خدیجه ، بسیارى از بزرگان و صاحب منصبان عرب رابه فکر ازدواج با وى مى‏انداخت . ولى خاطرات همسر پیشین به وى‏اجازه نمى‏داد شوهرى دیگر انتخاب کند . تا اینکه با مقامات‏معنوى حضرت محمد (ص) آشنا شد و آن دو غلامى که براى تجارت‏همراه پیامبر (ص) فرستاده بود ، مطالب و معجزاتى که از وى‏دیده بودند ، براى خدیجه نقل کردند . خدیجه فریفته اخلاق و کمال‏و مقامات معنوى پیامبر (ص) شد . البته او از یکى ازدانشمندان یهود و نیز ورقه بن نوفل ، که از علماى بزرگ عرب وخویشان نزدیک خدیجه به شمار مى‏رفت ، در باره ظهور پیغمبرآخرالزمان و خاتم الانبیا (ص) مطالبى شنیده بود . همه این‏عوامل موجب شد تا خدیجه حضرت محمد (ص) را به همسرى خودانتخاب کند

 

 

 

ازدواج خدیجه :
زفاف خدیجه با حضرت محمد (ص) 2 ماه و 75 روز پس از بازگشت‏از سفر تجارت شام تحقق یافت . در آن زمان ، حضرت‏محمد (ص) 25سال داشت و خدیجه چهل ساله بود . ابن عباس سن ایشان را 28 سال‏نقل مى‏کند . هرچند بعضى از مورخان اهل‏سنت‏سعى مى‏کنند این سخن‏را رد کنند ; چون راوى آن محمد بن صائب کلبى از شیعیان است وآنها او را ضعیف مى‏دانند .
خدیجه به سبب علاقه به حضرت محمد (ص) و مقام معنوى او بارسول خدا ازدواج کرد و تمام دارایى و مقام و جایگاه فامیلى خودرا فداى پیشرفت مقاصد همسرش ساخت .
در عقد ازدواج حضرت محمد (ص) و خدیجه ، عبدالله بن غنم به‏آنها چنین تبریک گفت :
هنیئا مریئا یا خدیجه قد جرت لک الطیرفیما کان منک باسعد
تزوجت‏خیر البریه کلها و من ذا الذى فى الناس مثل محمد ؟
و بشر به البران عیسى بن مریم و موسى ابن عمران فیاقرب موعد
اقرت به الکتاب قدما بانه رسول من البطحاء هادو مهتد
گوارا باد بر تو اى خدیجه که طالع تو سعادتمند بوده و بابهترین خلایق ازدواج کردى . چه کسى در میان مردم همانند محمد (ص) است . محمد (ص) کسى است که حضرت عیسى و موسى به آمدنش‏بشارت داده‏اند و کتب آسمانى به پیامبرى او اقرار داشتند .
رسولى که سر از بطحاء (مکه) در مى‏آورد و او هدایت کننده وهدایت‏شونده است .
احترام پیغمبر خدا (ص) به خدیجه :
احترام حضرت محمد (ص) به خدیجه ، به خاطر عقیده و ایمان اوبه توحید بود .

 


خصال خدیجه (س) :
خدیجه از بزرگترین بانوان اسلام به شمار مى‏رود . او اولین زنى‏بود که به اسلام گروید ; چنان که على‏بن ابى‏طالب (ع) اولین‏مردى بود که اسلام آورد . اولین زنى که نماز خواند ، خدیجه بود. او انسانى روشن بین و دور اندیش بود . با گذشت ، علاقه‏مند به‏معنویات ، وزین و با وقار ، معتقد به حق و حقیقت و متمایل به‏اخبار آسمانى بود . همین شرافت‏براى او بس که همسر رسول خدا (ص) بود و گسترش اسلام به کمک مال و ثروت او تحقق یافت .
خدیجه از کتب آسمانى آگاهى داشت و علاوه بر کثرت اموال و املاک، او را «ملکه بطحاء» مى‏گفتند . از نظر عقل و زیرکى نیزبرترى فوق العاده‏اى داشت و مهمتر اینکه حتى قبل از اسلام وى را«طاهره‏» و «مبارکه‏» و «سیده زنان‏» مى‏خواندند .
جالب این است او از کسانى بود که انتظار ظهور پیامبر اکرم (ص) مى‏کشید و همیشه از ورقه‏بن نوفل و دیگر علما جویاى نشانه‏هاى‏نبوت مى‏شد . اشعار فصیح و پر معناى وى در شان پیامبر اکرم (ص) از علم و ادب و کمال و محبت او به آن بزرگوار حکایت مى‏کند .
نمونه‏اى از اشعار خدیجه در باره پیامبراکرم (ص) چنین است :
فلواننى امسیت فى کل نعمه و دامت لى الدنیا و تملک الاکاسره
فما سویت عندى جناح بعوضه اذا لم یکن عینى لعینک ناظره
اگر تمام نعمتهاى دنیا از آن من باشد و ملک و مملکت کسراها وپادشاهان را داشته باشم ، در نظرم هیچ ارزش ندارد زمانى که چشم‏به چشم تو نیافتند .
دیگر خصوصیت‏خدیجه این است که او داراى شم اقتصادى و روح‏بازرگانى بود و آوازه شهرتش در این امر به شام هم رسیده بود .
البته سجایاى اخلاقى حضرت خدیجه چنان زیاد است که قلم از بیان‏آن ناتوان است . پیامبر اکرم (ص) مى‏فرماید : «افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت‏خویلد و فاطمه بنت محمد ومریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم .»
چه مى‏توان گفت در شان کسى که مایه آرامش و تسلاى خاطر رسول‏خدا (ص) بود ؟ ! در تاریخ مى‏خوانیم : «حضرت محمد (ص) هر وقت از تکذیب قریش و اذیت‏هاى ایشان‏محزون و آزرده مى‏شدند ، هیچ چیز آن حضرت را مسرور نمى‏کرد مگریاد خدیجه ; و هرگاه خدیجه را مى‏دید مسرور مى‏شد»
ذهبى مى‏گوید : مناقب و فضایل خدیجه بسیار است ; او از جمله‏زنان کامل ، عاقل ، والا ، پاى‏بند به دیانت و عفیف و کریم و ازاهل بهشت‏بود . پیامبر اکرم (ص) کرارا او را مدح و ثنا مى‏گفت‏و بر سایر امهات مومنین ترجیح مى‏داد و از او بسیار تجلیل مى‏کرد. به حدى که عایشه مى‏گفت : بر هیچ یک از زنان پیامبر (ص) به‏اندازه خدیجه رشک نورزیدم و این بدان سبب بود که پیامبر (ص)بسیار او را یاد کرد .
درود خدا بر خدیجه :
خدیجه کبربى چنان مقام والایى داشت که خداوند عزوجل بارها براو درود و سلام فرستاد . طبق روایتى از حضرت امام محمد باقر (ص) : پیامبر اکرم (ص) هنگام باز گشت از معراج ، به جبرئیل‏فرمود : «آیا حاجتى دارى ؟»
جبرئیل عرض کرد : خواسته‏ام این است که از طرف خدا و من به‏خدیجه سلام برسانى‏»
در روایتى دیگر مى‏خوانیم : روزى خدیجه به طلب رسول خدا (ص) بیرون آمد . جبرئیل به‏صورت مردى با وى رو به رو شد و از خدیجه احوال رسول‏خدا (ص)را پرسید . خدیجه نمى‏توانست‏بگوید رسول خدا (ص) در کجا به سرمى‏برد . او مى‏ترسید این مرد از کسانى باشد که قصد کشتن پیغمبر(ص) را دارد . وقتى که خدمت آن حضرت رسید و قصه باز گفت ،حضرت محمد (ص) فرمود : «آن جبرئیل بود و امر کرد که از خداتو را سلام برسانم نقش خدیجه در پیشبرد اسلام :
وقتى حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده ، هرچه داشت در راه‏پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام (ص) انفاق کرد . او تمام اموال‏خویش را به پیامبر (ص) بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف‏رساند . تا جایى که هنگام ارتحال ، پارچه‏اى براى کفن نداشت .
ابن اسحاق جمله‏اى در شان خدیجه دارد که گویاى همکارى وصداقت او در پیشبرد اسلام است . او مى‏گوید : «خدیجه یاور صادق‏و با وفایى براى پیامبر (ص) بود و مصیبت‏ها در پى رحلت‏خدیجه‏و ابوطالب بر پیامبر (ص) سرازیر شد .»
گویا این دو ، در برابر هجوم ناملایمات بر پیامبر اکرم (ص)، سدى بلند و مستحکم بودند .
این جمله ، معروف که اسلام رهین اخلاق پیامبر (ص) ، شمشیرعلى (ع) ، و اموال خدیجه است از نهایت همکارى و صداقت‏خدیجه‏پرده بر مى‏دارد .
فرزندان خدیجه :
در تعداد فرزندان حضرت خدیجه ، میان مورخان اختلاف است . به‏گفته مشهور : ثمره ازدواج رسول خدا و خدیجه ، شش فرزند بود .
1- هاشم . 2- عبدالله . به این دو «طاهر» و «طیب‏»مى‏گفتند . . 3- رقیه . 4- زینب 5- ام کلثوم . 6- فاطمه .
رقیه بزرگترین دخترانش بودو زینب ، ام کلثوم و فاطمه به‏ترتیب پس از رقیه قرار داشتند . پسران خدیجه پیش از بعثت‏پیامبر (ص) ، بدرود زندگى گفتند . ولى دخترانش ، نبوت پیامبر(ص) را درک کردند .

 

گروهى از محققان معتقدند : قاسم و همه دختران رسول خدا (ص)پس از بعثت‏به دنیا آمدند و چندروز پس از پیامبر خدا (ص) به‏مدینه هجرت کردند .
وصیت‏خدیجه :
حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد . پیغمبر (ص) به عیادت وى رفت و فرمود : اى خدیجه ، «اما علمت ان الله‏قد زوجنى معک فى الجنه‏» ; آیا مى‏دانى که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است ؟ !
آنگاه از خدیجه دل جویى و تفقد کرد ; او را وعده بهشت داد ودرجات عالى بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود .
چون بیمارى خدیجه شدت یافت ، عرض کرد : یا رسول الله ! چندوصیت دارم : من در حق تو کوتاهى کردم ، مرا عفو کن .
پیامبر (ص) فرمود : هرگز از تو تقصیرى ندیدم و نهایت تلاش‏خود را به کار بردى . در خانه‏ام بسیار خسته شدى و اموالت را درراه خدا مصرف کردى .
عرض کرد : یا رسول الله ! وصیت دوم من این است که مواظب این‏دختر باشید . و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد . چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد . پس مبادا کسى از زنان قریش به اوآزار برساند . مبادا کسى به صورتش سیلى بزند . مبادا کسى بر اوفریاد بکشد . مبادا کسى با او برخورد غیر ملایم و زننده‏اى داشته‏باشد .
اما وصیت‏سوم را شرم مى‏کنم برایت‏بگویم . آن را به‏فاطمه عرض مى‏کنم تا او برایت‏بازگو کند . سپس فاطمه را فراخواند و به وى فرمود : «نور چشمم ! به پدرت رسول الله بگو :مادرم مى‏گوید : من از قبر در هراسم ;

 

1- قلمه های پاستل به علت ترد و شکننده بودن ، همواره آسیب پذیرند .
2- عدم ثبات رنگ پاستل در بیشتر انواع آن ، موجب نگرانی هنرمند است .
3- محدود بودن زمینه های کار با پاستل
4- خاکه گذاری پاستل و آلودگی دستها و انگشتان هنرمند ، هنگام کار ، موانعی ایجاد می کند که برای جلوگیری از مشکلات بعدی در بعضی از انواع پا ستل ، پوشش کاغذی یا سلوفان به عنوان محافظ استفاده می شود .
5- برای جلوگیری از اسیبهای ناشی از حمل و نقل پاستل در جعبه های مقوایی ، بهتر است از جعبه های فلزی یا چوبی که دارای پوشش های ضد اصطحکاک و ضربه گیر نظیر کتان ، پنبه و اسفنجهای خاص هستند استفاده شود .

 

شیوه های کار کردن با پاستل معمولی :
توصیه مهم :
کاغذهای پاستل را روی سطوح محکم و سفت و صاف قرار دهید تا انجام کار مطلوب باشد و کاغذ پاستل بتواند مواد رنگی و گرد پاستل را بهتر جذب نماید .
1- کاغذ پاستل را روی زیر دستی نصب کنید .
2- روپوش کار را به تن کنید تا خاکه پاستل و ذرات آن ، لباسها را آلوده نکند .
3- کاغذ پاستل را به ترتیبی که اشاره شد بر روی زیر دستی نصب کنید .
4- اگر قبلاً طراحی کرده اید آن را بر روی کاغذ منتقل کنید .
5- در انتخاب رنگ و مقایسه آن با «مدل » دقت کنید تا نزدیکترین رنگها را انتخاب کنید . زیرا در نقاشی پاستل یکی از عوامل انتقال پاستل بر روی کاغذ ، همان ناصافی های مربوط به بافت کلی کاغذ است و چنانچه با استفاده از مالش چند رنگ مختلف ، آن ها را اشباع کنید . « رنگ نشینی » به راحتی انجام نمی شود .
6- استفاده از قلمه های رنگی پاستل بسیار ساده است ، به خصوص خاصیت « پوشش کلی رنگهای پاستل » امتیازی بسیار خوب است و سطوح مختلف قلمه های پاستل نیز کمک بسیار جالبی در سرعت بخشیدن به اتمام کار است ، مثلاً به راحتی با استفاده از سطوح تخت پاستل می توانید سطوح پهن یا بزرگ نقاشی را رنگ بزنید یا برای ترسیم خطوط نازک از کناره ها یا نوک قلمه های پاستل استفاده کنید . چون فشار انگشتان دست یا حرکت سریع آن می تواند اثر متفاوتی بر روی کاغذ بگذارد که از نظر کسب تجربه برای شما مفید است پیشنهاد می کنیم قبل از شروع کار اثر ، قلمه رنگی را بر روی کاغذ خود امتحان کنید تا با توجه به رنگ کاغذ پاستل و تاثیر آن ، راهکار مناسب را پیدا کنید .
7- برای ترکیب رنگها ، قلمه های رنگی مورد نظر را انتخاب کرده و آنها را کنار هم یا روی هم بکشید و محو کنید .
8- برای محو کردن رنگها از انگشتان دست استفاده کنید و برای پاک کردن رنگها از یک قطعه پنبه ، یا پارچه تمیز یا دستمال کاغذی استفاده کنید . به هر حال محو کردن و پاک کردن باید به آرامی و ظرافت انجام پذیرد .
9- گرد و غبار و پوده های پاستل را بدون آن که دست بر آن بکشید از سطح کار بزدایید . کافی است زیر دستی خودتان را همراه با نقاشی روی زمین به طور عمودی قرار دهید و کنارة آن را به آرامی چند بار به زمین بکوبید تا گرده های اضافی از آن جدا شود .
10- بعد از اتمام نقاشی ، آن را روی سه پایه قرار دهید و از فاصله دورتر ( حدود یک متر) به آن نگاه کنید . در این مرحله که برخی آن را لحظه های پایانی نامیده اند ، لازم است با حوصله و دقت بیشتر در تناسبها و درجات تیره و روشنی رنگها دقت کرده و در صورت لزوم در نقاطی از کار ، درخشندگی یا تیرگی رنگها را تغییر دهید . این کار شما شبیه « رتوش و پوزتیو » عکاسان است که جنبه تکمیلی و ترمیمی دارد . ( برای آنکه در این مرحله دست یا آستین شما مزاحمتی برای اثر هنری به وجود نیاورد ،از یک خط کش ، یا چوب دستی استفاده کنید .)
11- بلافاصله پس از پایان کار ، برای ثابت کردن پاستل اقدام کنید . نحوة ثابت کردن رنگ و استفاده از ثابت کننده ها و روش ساخت یک نوع از آن را در بخش مربوط شرح می دهیم .
12-پس از خشک شدن ثابت کننده ها و رفع حالت چسبندگی آن ، تابلوی نقاشی را در قاب شیشه ای قرار دهید . نحوة قاب کردن باید به گونه ای باشد که بین شیشه و اثر ، فاصله ای ایجاد گردد . ( می توانید با استفاده از لایه های مقوایی نسبتا ضخیم برای حاشیه ، فاصلةلازم را ایجاد کنید . )
13- تابلو پاستل را هرگز در مقابل نور مستقیم و گرما قرار ندهید زیرا رنگهای آن تغییر می کند و مواد ثابت کننده آن نیز کم اثر وگاهی بی اثر می شود .

 

روشهای محو کردن در انواع پاستل :
1- روش انگشتی :
ساده ترین و بهترین روش محو کردن پاستل است . چه در پاستل گچی چه در پاستل روغنی ، استفاده از انگشتان سبب می شود که چربی نهفته در پوست با مواد تشکیل دهندة پاستل آمیخته شده و سبب انسجام بیشتر نرمه های پاستل و انتقال آن بر روی اثر گردد .
در هنگام استفاده از پاستل روغنی نیز همین چربی به کمک گرمای دست ، با موم و روغنهای موجود در آن آمیخته شده و فشار انگشتان سبب پخش پاستل روغنی در محل تماس می شود . بدیهی است که زیاده روی در استفاده از انگشتان سبب حل چربی و روغنهای موجود در پاستل شده و لکه های ناخوشایندی را در سطح اثر نمایان می کند .
2- استفاده از قلم مو :
چون پاستل روغنی در تابانتین حل می شود ، چنانچه سطح کاغذ را پاستل روغنی بزنید . ( می توانید با قلم موی آغشته به کمی تربانتین یا کمی تینر ، آن را محو کنید. در صورت تمایل به ایجاد بافت و تکنیک ضربه ای مجدداً می توان بافت مورد نظر را ایجاد کرد . بدیهی است که این تکنیک نیازی به ثابت کننده یا براق کننده ندارد .
ز تو مى‏خواهم مرا درلباسى که هنگام نزول وحى به تن داشتى ، کفن کنى .»

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ویژگیهای پاستل