رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تفسیر سوره حمد

اختصاصی از رزفایل تفسیر سوره حمد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

بسم الله الرحمن الرحیم.

(بسم الله)

یعنی بر تمام امورم ، یاری از خدا می طلبم . خدائیکه ، پرستش و بندگی، جز برای او ،شایسته نیست.

خداءیکه دادرس است ،آنگاه که از او دادخواهی شود. پذیرا و جوابگو است،هر آنگاه که خوانده شود.

(رحمن):همان {کسی}است که؛ به روزی بندگانش شدیدا متمایل است !و مواد روزیش را از آنان نبرد ، اگر فرمانش نبرند! (رحیم) رحیم است ، به بندگان مؤمن . واز رحمت وی است ، که صد رحمت آفرید! واز آن ،رحمت واحدی ، در همة آفریدگان قرار داد!

الحمد و الله رب العالمین.

بندة من مرا حمد گفت و اقرار کرد نعمتهائی که در اختیار دارد از ناحیه من است ، و بلاهائی که به او نرسیده بازبه لطف و تفضل من است؛و من شما فرشتگان را گواه میگیرم که نعمتهای دنیائی و آخرتی او را زیاد نمود ، بلاهای آخرت راازاو دور کنم، همانطوریکه بلاهای دنیا را ازوادور کردم.

{الحمد الاه}! چون بشناسائی همه قادر نیستند . زیرا ؛ نعم و عطای او ؛بیش از آنست که بشمار درآید ه آنست که ؛خداوند برخی از نعمی را که ببندگانش ارزانی داشته! سر بسته- بآنها معرفی کرده است .چون ؛ تفضیلا ! بشناسائی همة آنان قادر نیستند . زیرا ؛ نعم وعطای او ، بیش از آنست که بشمار درآیدوشناخته شود. {رب العالمین} مالک و خالق و روزی رسان آنها است-از آنجا که میدانند!واز آنجاکه نمیدانند! پس ؛ روزی معلوم و تقسیم شده است .آدم بهر روش وآئین که میخواهد در دنیا رفتار نماید- در هر حال وموقعیتی که هست- روزی باو میرسد ! تقوی تقوی دار زیادش نمیکند ! وتبهکاری فاسق وفاجر، ونقصانش نمی آید . بین بنی آدم و روزیش پردهای است!َ که روزی،طالب وجویای او است!تا آنجا که اگر ؛ احدی از شما ، درطلب روزیش درنگی نماید ، روزیش

1

در جست او است! همچنان که ؛ مرگ ومیر بجوستجوی وی است!.

الرحمن الرحیم.

در خواست عطف وعنایت (بیشتری) است! ویادیاز نعم و الطاف او است! که،بر تمام آفریدگانش ارزانی داشته! بتفضیلی که :بنده ام شهادت داد که: من رحمن رحیم هستم ،من نیز شما را شاهد میگیرم که بهرةاورااز نعمت ورحمت خود فراوان ساخته ، نصیبش رااز عطاء وبخشش خودم بسیار می کنم.{رحمن}همان کسی که به روزی بندگانش شدیدا متمایل است ! و مواد روزی خود را از آنان نبرد ، اگر چه فرمانش نبرند. بافراد با ایمان ، در کاهش بندگی و طاعتشان رحیم است.و بافراد کافر کیش و ناسپاس ! – که خواستار کمک و همراهی اند ، با رفیق ومدارا ! بآنان – رحیم است.

واز رحمت او است که نیروی بلند شدن و غذا خوردن از کودک،گرفته است!بجای آن تاب وتوان به مادرش داد! واو را به کودک خویش دلسوز و مهربان آفرید! تا بتربیت و پرستاریش قیام کند. و اما {الرحیم} معنایش اینست که: او به بندگان مؤ منش رحیم است .واز رحمت او است که صد رحمت آفرید!از آن رحمت واحدی در خلایق و همة آفریدگان قرار داد.و بآن مردم بیکدیگر رحیم و دلسوزند!.و مادر به فرزندش مهربان است..

مالک یوم الدین

اقرار واعترافی است، برستاخیز و(روز) حساب ومجازات وپاداش !. واثبات

و تحکیم سلطنت و ملک آخرت ، برای حضرت مولی سبحانه!- همانند اثبات سلطنت و ملک دنیا-و در حدیث چنین است:{خدا بر اقامة روز جزا – که همان روز حساب است – قادرو توانا است. قادر است،که آنرا ،از زمان و قوعش جلو بیندازد!و از اوقـات بـروزش بـتاخیر افکنـد! او در روز جزا –نیز

2

مالک است! از اینرو ؛ بحق داوری کند !آنکه ؛دامن خویش بجور و ستم ،آلوده است! در انروز مالک

هیچ حکم وداوری نیست ، بدانگونه که – در دنیا- آنکه صاحب اختیار و مالک احکام ، ستم کند!.}در حقیقت ؛اوروز رستاخیز –مالک سرنوشت خلایق است و هر که در دنیا ، از شک وتردیدش اثری بجای مانده! یا سخت به گردنکشی پرداخته است، چنین فردی را بآتش افکند! واز رنج وعذاب خدای عزوجل !برایش گریز و امتناعی نیست وهر که در دنیا جبین کرنش وفروتنی ! بر آستان او سائیده!.

وبر این خصلت بندگانش ؛ رنگ دوام و حفاظت داده است ، برحمت بیکرانش اورا در بهشت

2برین جای دهد.! شما شاهد باشید همان طور که بنده ام اعتراف کرد به اینکه من مالک روز جزا هستم ، در آن روز که روز حساب است، حساب اوراآسان میکنم ، وحسنات او را قبول نموده از گناهانش صرف نظر میکنم.

ایاک نعبد و ایاک نستعین.

تنها ترا میپرستم ! ای خدائی که نعمت فراوان و رحمت گوناگون بما ارزانی داشته ای ! با ذلت و کرنش و فروتنی ! دون ریا و شهرت و جاه- خالصانه ترا فر مانبرداریم. و تنها از تو یاری می طلبیم! بر طاعت و بندگی ات – آنچنان که فرمودی – از تو کمک میخواهم . واز دنیا ی خود آنچه از او نهیش کردی حذر کنیم، و تقوی پیشة خود سازیم واز شیطان که درگاه مقدست دور است و از جن وانس گمراه کنندة سرکش ،واز ستمگران آزار پیشه، بدامن عصمت و پاکی ات چنگ زنیم!..

ایاک نستعین (یعنی) بر طاعت و بندگی ات تنها از تو کمک می خواهیم و در کنار زدن حیله و شر دشمنانت ای خدا!از تو کمک میجوئیم. و آنچه بفرمائی! امر ، امر تو است.

او است ، پروردگار جهان و جهانیان و بسوی او است بازگشت هر چیزی و برای او است ، ملک و

3

نعمت و رحمت دو جهان و از اینرو هر ستایش و ثنائی را شایسته! و بعد از آنکه ، نمایان ساخت که

بر عالمیان فرض است که بر آستانش خاضع و فروتن آیند و بطاعت و بندگی اش طوق ذلت و خواری بگردن نهد و خواست روش حق و حقیقت را درافعال و کردار بندگان – از حیث { جبر و تفویض} – بپا کند ؛ فرمود: ایاک نعبد و ایاک نستعین .

اشاره بر اینکه افعال بندگان برای آنها آفریده شده! آنها بیاری پروردگار – بگناه و عصیان – دامن خویش نیالایند!و به نیروی او توفیق طاعت و بندگی حاصل کنند. و اشاره بر اینکه ؛ بندگی مطلوب خدا ، آن عبادت خالصی است که از بندگی با اراده و اختیارشان ، صادر شود!- در حالیکه ؛ از خدا بر استکمال طاعت و سنت و ادای و ظیفه اش یاری بجویند !

اینست معنی : { الامربین الامرین} که با { ایاک نعبد}، جبر از بین میرود ، وبا { ایاک نستعین}،

تفویض!

اهدنا الصراط المستقیم.

بعد از بیان علوم ودانش همگانی و همه جانبه مبدا و معاد و روشنگری وظیفه بندگی و اظهار آخرین گفتار ممتاز مولی ، بعظیـم ترین مقاصـد و عالیـترین هدف اشاره نموده اسـت . و آن خواستن هدایت از پیشگاه مقدس خدایتعالی ! به { صراط مستقیم} است و خواستار استقامت و ثبات بر آن هدایت و آئین و خواهان رشد وکمال در دین جاودانی او ! و تمسک ، بحبل متین او و افزون خواهی معرفت و بینش او و دوری از سلوک راه و روش گمراهان ! و دورویان و تبه کاران کسانیکه ؛ جلوه های دل انگیز رحمت بیکران حق از نپذیرفتند! و خشم و غضب اولیائش را بر آشفتند !. کسانیکه ؛ در آینده نزدیک – بحالشان – ترا واقف وآگاه سازیم!.

این ، گوشه ای از نواحی جامع و همگانی فاتحه در فرهنگ و علوم قرانی است. آنگاه ؛ اساسی ترین و مهمترین هدف قرآنی کریم – از معارف دینی و الهی و معرفه النفس – اینستکه؛ بین اصول دین


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره حمد

تفسیر سوره نساء 158 ص

اختصاصی از رزفایل تفسیر سوره نساء 158 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 161

 

تفسیر سوره نساء

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِیآ أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِسآءً وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذى تَسآءَلُونَ بِه وَ الْاَرْحامَ اِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً (*)

به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر. اى مردم از پروردگارتان پروا کنید آنکه شما را از یک جان آفرید و همسر او را از او آفرید و از این دو، مردان و زنان بسیارى را پراکنده ساخت و از خدا پرواکنید آنکه به نام او از یکدیگر درخواست مى کنید و نیز درباره خویشاوندان بترسید. همانا خداوند بر شما

مراقب است (1) نکات ادبى1 ـ «بثّ» پراکنده ساخت ، منتشر کرد. «مبثوث» پراکنده.2 ـ «تسائلون» از یکدیگر درخواست چیزى مى کنید و این اشاره به درخواست و تقاضاى افراد از یکدیگر با سوگند دادن به خداست.3 ـ «الارحام» جمع رحم، خویشاوندان و از رحم زن مشتق شده، این کلمه عطف بر الله است و اتقوا بر سر آن نیز مى آید یعنى درباره خویشاوندان هم پروا کنید و بترسید.4 ـ «کان» در «کان الله» منسلخ از زمان است و براى تثبیت مطلب آمده است.5 ـ «رقیب» مراقب، نگهبان، مواظب و ناظر.تفسیر و توضیحآیه (1) بسم الله الرحمن الرحیم. یا ایها الناس اتقوا... : این سوره نیز مانند تمام سوره هاى قرآن بجز سوره توبه، با نام خدا آغاز مى شود خدایى که رحمان و رحیم است (تفسیر بسم الله در آغاز سوره حمد گذشت) نخستین جمله این سوره خطاب به عموم مردم چه مؤمن و چه کافر است و به مردم تذکر مى دهد که از پروردگارتان پروا داشته باشید و آنان را امر به تقوا مى کند. تقوا آن حالت خداترسى است که اگر در وجود انسان پیدا شود، او را از ارتکاب گناهان باز مى دارد. این حالت، رابطه انسان با خدا را محکم مى کند و انسان با داشتن روح تقوا، در تمام کارها خدا را در نظر مى گیرد و مطابق با رضایت او عمل مى کند و از انجام کارى که خشم خدا را بر انگیزد پرهیز مى نماید.طبق این آیه، دلیل اینکه انسان باید از خدا پروا کند و رضایت و خوشنودى او را بجوید، این است که خدا پرورش دهنده انسانهاست و هموست که انسانها را از نسل

یک نفر به وجود آورده که منظور حضرت آدم است و همسر او حوا را هم از او آفرید و از این دو نفر مردان و زنان بسیارى پدید آورد.پیش از آنکه درباره چگونگى خلقت آدم و حوا و تکثیر نسل آنها سخنى بگوییم، این نکته را یادآور مى شویم که کیفیت خلقت نوع بشر و تکثیر ذریه آدم و پدید آمدن انسانها از پدران و مادران بهترین وضعیت و حالت در ایجاد نوع بشر است خداوند با قرار دادن غریزه جنسى در نهاد آدمى و شدت علاقه اى که به او نسبت به جنس مخالف داده، کارى کرده است که به طور طبیعى و بدون احتیاج به امر تشریعى نسل بشر در روى زمین باقى مانده است هر چند که امر تشریعى به ازدواج نیز به صورت استحبابى وجود دارد ولى غریزه جنسى آنچنان نیرومند است که خود به خود و حتى در میان اقوام وحشى نیز تولید مثل وتکثیر نسل وجود دارد.بنابراین، خداوند با پدیدآوردن انسانها با این کیفیت مخصوص بالاترین حق را برگردن انسانها دارد و آن حق حیات است و به همین جهت لازم است که انسان از خدا پروا کند و تقوا داشته باشد و خوشنودى او را در کارهاى خود در نظر بگیرد.با توجه به متن قرآن و ظواهر آیات، شکى وجود ندارد که از دیدگاه قرآن نسل کنونى بشر به یک فرد به نام آدم مى رسد که خدا او را از خاک آفرید و از روح خود بر او دمید و او نخستین انسان روى زمین است که بدون پدر و مادر آفریده شده. تکامل نوع انسان از انواع دیگر حیوانات مانند میمون، مورد قبول متن قرآن و ظواهر آیات نیست و البته مى دانیم که این نظریه از سوى بعضى از دانشمندان علوم طبیعى نیز رد شده و فسیلها و اسنادى یافته اند که مخالف با این فرضیه است.مطلب دیگر اینکه طبق همین آیه، نسل بشر به یک تن مى رسد که همان آدم است و همسر آدم نیز از او به دنیا آمده. اکنون باید دید که منظور از این جمله چیست؟ و همسر آدم چگونه از خود آدم پدید آمده است؟ طبق بعضى از روایات، همسر آدم از دنده چپ آدم مخلوق شده و طبق بعضى از روایات دیگر، او پس از خلقت آدم از باقیمانده سرشت آدم آفریده شده است. البته در بعضى از آیات قرآنى هم آمده که خدا

از خود شما همسرانى براى شما آفرید (خلق لکم من انفسکم ازواجا) ولى این آیات مربوط به نسلهاى بعدى است و ناظر به جریان آدم و حوا نیست.اگر در سند روایاتى که به آنها اشاره شد تردید کنیم، باید بگوییم که ما از چگونگى خلقت حوا از آدم اطلاعى نداریم و فقط طبق آیه مورد بحث مى دانیم که حوا نیز از آدم آفریده شده است. و نسل بشر به یک نفر مى رسد که نام او آدم است.موضوع دیگرى که در اینجا قابل بررسى وتأمل است این است که از این آیه فهمیده مى شود که نسل بشر از آدم و همسر او ازدیاد پیدا کرده و مردان و زنان بسیارى در روى زمین پراکنده شده اند. در اینجا این سؤال پیش مى آید که فرزندان بلافصل آدم چگونه و با چه کسانى ازدواج کردند؟ و نسلهاى بعدى چگونه به وجود آمدند؟ از این آیه فهمیده مى شود که دختران و پسران آدم و حوا با یکدیگر ازدواج کرده اند و ازدواج خواهر و برادر یک حکم تشریعى و قراردادى است و این حکم در آن زمان نیامده بود و بعدها که نسل آدم تکثیر شد و نیازى به ازدواج خواهر و برادر نبود، این حکم از سوى خدا آمد و این هیچ گونه استبعادى ندارد. زیرا طبق نص صریح قرآن بعضى از ازدواجهاى حرام، قبلا حرام نبوده و در شریعت اسلام حرام شده است مانند جمع کردن میان دو خواهر که در شریعتهاى قبلى جایز بود و یک مرد مى توانست همزمان با دو خواهر ازدواج کند ولى در شرع اسلام این امر ممنوع شد و ازدواج با خواهر همسر حرام اعلام شد.این نشان مى دهد که حرام بودن ازدواج با بعضى از زنها یک مسأله قراردادى است و ممکن است بعضى از زنها در زمانى حلال باشند و در زمانى طبق مصلحت جدیدى که پیش مى آید حرام باشند. بنابراین نباید در


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره نساء 158 ص

مقاله درباره قضا و قدر پرتویی از تفسیر نمونه

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره قضا و قدر پرتویی از تفسیر نمونه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره قضا و قدر پرتویی از تفسیر نمونه


مقاله درباره قضا و قدر  پرتویی از تفسیر نمونه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:40

  • مقدمه

  واژه قضا به معنای گذراندن، به پایان رساندن و یکسره کردن و نیز به معنای داوری کردن (که نوعی یکسره کردن است) به کار می رود و واژه «قَدُر» و «تقدیر» به معنای اندازه، اندازه گیری و چیزی را به اندازه معین ساختن استعمال میشود.

1- همه چیز اندازه دارد.[1]

در آیات مختلفی از قرآن مجید می‌خوانیم که هر چیزی محدود به حدی است که از آن حد تجاوز نمی‌کند. در سوره طلاق آیه3 می‌فرماید: «قد جعل الله لکل شییء قدراً» (خدا برای هر چیز مقدار و اندازه‌ای قرار داده است) و در سورة حجر آیة 21 می‌خوانیم و ان من شییء الاعندنا خزائنه و ماننزله‌الابقدر معلوم» (هر چیزی خزائنش نزد ما است و جز به مقدار معین آن را نازل نمی‌کنیم) در آیات مورد بحث نیز می‌خوانیم: «و کل شییء عنده بمقدار.»

اینها همه اشاره به آن است که هیچ چیز در این عالم بی‌حساب نیست، حتی موجوداتی را که گاهی در جهان طبیعت، ما بی‌حساب و کتاب فرض می‌کنیم همه آنها دقیقاً حساب و کتاب دارند، چه ما بدانیم یا ندانیم، و اصولاً حکیم بودن خداوند، نیز مفهومی جز این ندارد، که همه چیز در آفرینش او برنامه و حد و اندازه دارد.

آنچه را از اسرار آفرینش امروز بوسیلة علوم دریافته‌ایم، این حقیقت را کاملاً تأیید می‌کند. مثلاً خون انسان که حیاتی‌ترین مادة وجودی او است و عهده‌دار رساندن تمام مواد لازم به تمام یاخته‌های بدن انسان است، از بیست و چند ماده ترکیب یافته. نسبت این مواد و اندازه و کیفیت هر یک بقدری دقیق است که با کمترین تغییر سلامت انسان به خطر می‌افتد و به همین دلیل برای شناخت نارسائیهای بدن فوراً به سراغ آزمایش خون و اندازه‌گیری مواد قندی، چربی، اوره، آهن و سایر اجزاء ترکیبیش می‌روند و از کمی و زیادی این اجزاء فوراً به علل نارسائیهای بدن و بیماریها پی می‌برند. تنها خون انسان نیست که ترکیبی این چنین دقیق دارد، این دقت و محاسبه در سراسر عالم هستی موجود است.

ضمناً با توجه به این نکته روشن می‌شود که آنچه را که گاهی ما بی‌نظمی‌ها و نابسامانیهای عالم هستی می‌پنداریم در واقع مربوط به نارسائی علم و دانش ما است و یک موحد و خداپرست راستین هیچگاه نمی‌تواند چنین تصوری دربارة عالم داشته باشد و پیشرفت تدریجی علوم گواه این واقعیت است. نیز این درس را می‌توانیم بیاموزیم که جامعة انسانیت که جزئی از مجموعة نظام هستی است اگر بخواهد سالم زندگی کند باید این اصل «کل شییء عنده بمقدار» بر سراسر آن حکومت داشته باشد و از هر گونه افراط و تفریط و کارهائی که حساب و کتاب در آن نیست بپرهیزد و در تمام نهادهای اجتماعی حساب و کتابرا حاکم سازد.


2- همه چیز جهان روی حساب است.[2]

جملة «انا کل شیء خلقناه بقدر» در عین فشردگی از حقیقت مهمی در عالم خلقت پرده برمی‌دارد، حقیقتی که بر سراسر جهان هستی حاکم است و آن اندازه‌گیری دقیق در همة کائنات جهان است. هر قدر علم و دانش بشری پیشرفت می‌کند به این اندازه‌گیری دقیق آشناتر می‌شود. این اندازه‌گیری دقیق در موجودات ذره‌بینی موجود در کرات عظیم آسمانی نیز حاکم است. فی‌المثل می‌شنویم فضانوردان با محاسبات دقیق علمی که به وسیلة صدها نفر کارشناس متخصص بوسیله‌ مغزهای الکترونیکی انجام می‌گیرد موفق می‌شوند درست در همان منطقه‌ای از کرة ماه که می‌خواستند، بنشینند، در حالیکه ظرف چند روزی که سفینه فضائی فاصلة زمین و ماه را می‌پیماید همه چیز دگرگون می‌شود، ماه هم بدور خود می‌گردد و هم بدور زمین و جای آن بکلی عوض می‌شود و حتی در لحظة پرتاب سفینه نیز زمین هم بدور خود و هم بدور آفتاب با سرعت فوق‌العاده‌ای درحرکت است، ولی از آنجا که تمام این حرکات گوناگون، حساب و اندازة دقیقی دارد که مطلقاً از آن تخلف نمی‌کند، فضانوردان موفق می‌شوند که با محاسبات پیچیده، درست در منطقه مورد نظر فرودآیند!


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره قضا و قدر پرتویی از تفسیر نمونه

مقاله درباره تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)


مقاله درباره تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:25

مقدمه:

براساس آیات قرانی تمام اعمال و نیات انسان در این دنبا به وسیلة مأموران الهی ثبت و نگهداری می‌شود هیچ عملی هر قدر هم که کوچک باشد از قلم نمی‌افتد و تمامی آنها در روز حساب برخود انسان عرضه می‌شود به طوری که مجرمین و بدکاران وقتی پروندة اعمال خود را مشاهده می‌نمایند در حالی که از دیدن آن ترسان و هراسان گشته‌اند اظهار می‌دارند:

وای بر ما! این چگونه پرونده ای است. هیچ ریز و درشتی را فرو نگذاشته و همه را بر شمرده‌است. و آنچه را انجام داده‌اند حاضر می‌یابند.

جزء‌17 شامل شوره انبیاء و حج است. در سوره انبیاء رسیدگی به حساب اعمال در قیامت و انذار درباره قیامت و عبادت تنها معبود هستی، خداوند اشاره شده‌است. انسان باید حساب همة اعمال خود را از قبیل: رعایت حقوق دیگران، نماز و زکات و … بدهد. اینک به تفسیر آیات اخلاقی این سوره می‌پردازیم:

رسیدگی به حساب اعمال

در ابتدای سوره انبیا هشداری تکان‌دهنده به همه داده می‌شود که حساب مردم به ایشان نزدیک شده با این حال مردم به کلی از آن غافلند در نتیجه از آن رو گرادانند. به عبارت دیگر انسان، حسابگری فوق‌العاده را در پیش دارد اما به خاطر دلبستگی به دنیا از قیامت غافل می‌شود و همین غفلت سبب می‌شود تا از حقایق اعراض کند و از آیات حق روگردان شود انسانها چون از آخرت غافلند و از حقایق روگردان می‌باشند لذا هر ذکر تازه‌ای که از سوی پرودگارشان برای آنها بیاید (مانند آیات قرآن)، اصلاً برآنها اثر نمی‌گذارد چون با شوخی و لعب به آن گوش می‌دهند و کاملاً نسبت به آن بی‌اعتنا هستند. لعب، آن کاریست که به طور منظم انجام می‌شود اما هدفی خیالی و غیرحقیقی دارد. قلوب این قبیل انسانها در لهو و لعب فرورفته است. لهو، سرگرم شدن به هر کاریست که انسان را از امر مهمی باز دارد. این ستمکاران که این چنین در لهو و لعب فرورفته‌اند و در باطل غوطه‌ورند، برای مقابله با دعوت پیامبر مجالس سری برپا می‌کردند تا با مشورت هم، بهترین راه را انتخاب کنند. آنها در نجوی و مجالس سری خود، روی دو مسأله انگشت گذاشتند: آیا جز اینست که این بشری همچون شماست؟ اگر واقعاً ادعایش درست باشد که با علم غیب مرتبط است، ما نیز باید مرتبط باشیم چون مثل او بشریم و چون ما این ارتباط را نداریم معلوم می‌شود که او هم ندارد لذا پیغمبر نیست. وقتی این‌طور باشد، قرآن نیز نه تنها معجزه نیست که سحر است، آیا شما به سراغ سحر می‌روید و فریب قرآن را می‌خورید با اینکه چشم بینا دارید؟ پیامبر پاسخ دادند که پروردگار من همة سخنان را چه در آسمان باشد و در چه در زمین، و چه سری باشد و چه علنی، همه را می‌داند چون او شنوا و داناست. وقتی این چنین است و او از همة کارها باخبراست پس تدبیر امور نیز به دست اوست و هیچ امری به دست من نیست و به من ترتیب پیامبر (ص) افرادی را که نبوت و قرآن را تکذیب کردند به خدا حواله می‌دهد.


هدف از آفرینش و عبادت

در جایی دیگر از این سوره هدف از آفرینش بیان شده‌است. ما آسمان و زمین و آنچه را در میان آنهاست برای بازی نیافریدیم بلکه مردم به سوی پروردگار بازگشت می‌کنند تا بر طبق اعمالشان کیفر و پاداش ببینند برای همین انبیاء را مبعوث کردیم تا مردم را به راه‌حق راهنمایی کنند و بر آنها اتمام حجت شود. یعنی محال است که خدا برای سرگرمی خودش هستی را خلق کرده‌باشد و معاد هدف خلقت است. اما فرض ‌کنیم که خدا قصدش سرگرمی بوده باشد آیا نباید این سرگرمی مناسب ذات او باشد و مثلاً مخلوقاتی از عالم مجروات را برای سرگرمی انتخاب کند و نه موجوداتی ار عالم پست مادی را؟ در مقام تحریک و ترغیب انسان به بندگی و عبادت خدا می‌فرماید تمام آنچه در آسمانها و زمین است، ملک خدا می‌باشد و هر طور که بخواهد می‌تواند در آن تصرف کند و هیچ‌کس نمی‌تواند از سلطه و ملک او فرار کند و این مالکیت مطلق خدا بر همه‌چیز نشان می‌‌دهد که اگر انسان را امر به عبادت می‌کند به خاطر خود انسان است تا سعادتمند شوند نه آنکه خدا محتاج باشد به عبارت دیگر هدف خلقت چیزی جز به کمال رساندن انسان نمی‌باشد و چیزی عاید خدا نمی‌شود. اصلاً چگونه می‌تواند نیازی به عبادت او مشغول هستند و هرگز هم خسته نمی‌شوند و همین طوراست شب و روز که خدا را تسبیح می‌گویند و در این راه هیچ ضعف و سستی نشان نمی‌دهند. آیا اینکه خدا مالک هستی است و ملائکه او راه خالصانه عبادت می‌کنند و همه موجودات حتی شب و روز او را تسبیح می نمایند، نباید انسان را ملزم سازد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر آیات اخلاقی جزء 17 (سوره‌های انبیا و حج)

تفسیر سوره جمعه

اختصاصی از رزفایل تفسیر سوره جمعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر سوره جمعه


تفسیر سوره جمعه

توضیحات بیشتر و دانلود فایل *پایین مطلب *, فرمت فایل: Word  قابل ویرایش و آماده پرینت.

تعداد صفحه :16

قابل اطمینان ازجامع و کامل بودن پروژه

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 

قل یا ایها الذین هادوا ان زعمتم انکم اولیاء لله من دون الناس فتمنواالموت ان کنتم صادقین6و لا یتمنونه ابدا بما قدمت ایدیهم و الله علیم‏بالظالمین7قل ان الموت الذى تفرون منه فانه ملاقیکم ثم تردون الى‏عالم الغیب و الشهادة فینبئکم بما کنتم تعملون8 .

 

آیه قبل از این آیه،مثلى براى علماى یهود بود که درباره آن بحث‏کردیم. روح آن آیه این بود که اینها با آنکه تکلیف و مسؤولیت تورات به‏آنها داده شده و آن کتاب آسمانى به آنها تعلیم داده شده است عملا حامل‏آن کتاب نیستند;به این معنى که آنها در عمل پیرو این کتاب نیستند ودستورهاى این کتاب را به کار نمى‏بندند.آن مثل به همین مناسبت در آن‏آیه کریمه آورده شده است.علماى یهود و بلکه شاید غیر علمایشان هم ازهمین امتیاز ظاهرى که ما اهل کتاب و اهل تورات هستیم استفاده‏مى‏کردند که قرآن فرمود:شما همان اندازه اهل تورات هستید که اگر الاغى‏را از کتاب بار بزنند اهل آن کتاب است.آنها مى‏خواستند از این مقدارانتساب استفاده‏هاى دیگرى هم بکنند و قرآن کریم ادعاهاى دیگرى ازقول آنان در آیات دیگر نقل فرموده است.از جمله ادعا مى‏کردند: «نحن‏ابناء الله و احبائه‏» ما فرزندان خدا هستیم،ما«خدا نژاد»هستیم.

 

  تفسیر سوره جمعه ,فرمت فایل word  شامل 16 صفحه. مناسب جهت انجام تحقیقات، پروژه های کارآموزی دانشجویی

 


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره جمعه