رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره جنگهای پیامبر – جنگ بدرو جنگ احد و جنگ خندق 20 ص

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره جنگهای پیامبر – جنگ بدرو جنگ احد و جنگ خندق 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فهرست مطالب

پیامبر در مدینه

بنای مسجد

هجرت خانواده پیامبر

جنگ بدر

کاروان قریش-

بسیج شدن کفارمکه وسپاه اسلام در آستانه درگیری و شکست در جنگ بدر

جنگ احد در آستانه جنگ

جنگ خندق

اوضاع ارتش کفار

رابطه بنی قریظه با مشرکان

شهدای اسلام کشته های مشرکان

این قراداد مکتوبی است ازمحمدپیامبر(ص) میان مؤمنان ومسلمانان که ازقریش ویثرب وهرکس ازآنان پیروی کرده وایشان بپیوندد وهمراه آنان جهاد کند زیرا آنان در میان آدمیان یک امتند مهاجرانی که از قریشند برهمان حال عشیره ای خویش در میان خود خونبها می پردازند وفدیه اسیرخویش را به مقدار متداول و عادلانه به مؤمنان می دهند.

مؤمنان پرهیزکار بر بهترین و ارزشمندتری ## هیچ مشرکی مال یاجانی از آن قریش را در پناه خویش نگیرد ومانع دسترسی مؤمنی به آن نشود. هرکس مؤمنی را برجنایت قتلی بکشد با آگاهی روشن از آن باید که قصاص شود مگمراینکه ولی مقتول راضی شود.

پیامبردرمدینه وهجرت پیامبر(ص)

رسول خدا(ص) به خانه کلثوم بن هدم از قبیله بنی عمروبن عوف در می آید. ابوبکر رضی الله عنه به خانه ##بن اساف از قبیله بنی الحارث بن خزرج که در سنح#است می رود.علی بن ابیطالب(ع) سه شبانه روز در مکه می ماند تا ودیعه هایی را که مردم نزد رسول خدا گذاشته اند به آنان بازگرداند. وحضرت علی(ع) بعد از انجام کاربه نزد رسول خدا در خانه کلثوم بن هدم می رود وآنجا زندگی می کند. علی بن ابیطالب که در قبا یک یا دوشب زندگی می کند بعدها می گوید : درقبا زن مسلمانی بود بی شوهر .می دیدم که در تاریکی شب سردی به درخانه او می آید در می زند وزن به در خانه می آید وآنمرد چیزی را که همراه دارد به او میدهد تا به داخل خانه می برد به حال اوظنین شدم به او گفتم" ای کنیزخدا این مردکیست که هرشب می آید و درب خانه تورا می زند وتو بیرون می آیی و او چیزهای به تو می دهد که نمی دانم چیست. در حالیکه توزن مسلمان هستی که شوهرنداری؟ زن گفت: این سهل بن حنیف بن واهب است چون داند که من زنی هستم که کسی راندارم وقتی شب در می آید دست به بتهای قبیله ای دراز می کند وآنهارا شکسته پیش من می آورد که اینها را آتش کن" رسول خدا روزهای دوشنبه دوازدهم ربیع الاول سه شنبه و چهارشنبه و پیج شنبه را در قباء در محله قبیله عمروبن عوف می گذراند ومسجد خویش را بنیان می نهد. عقبان بن مالک و عباس بن عباده بن بنی نضله همراه ثنی چند از مردان بنی سالم بن عوف به خدمت وی آمد و می گویند "ای پیامبر خدا در محله ما اقامت کن که در میان کثرت و تجهیزات وسلیه رفاع خواهی بود. می فرماید " راه این اشاره به ماده شتری که برآن سواراست را باز بگذارید زیرا این فرمانی دریافته است"شتر ازمحله های بنی ## وبنی ساعده وینی حارث بن خزرج و بنی عدی بن نجار می گذرد راهش را باز می کنند تا روانه می شود چون به محله بنی مالک بن نجار می رسد برنقطه ای که بعدها ##مسجد می شود زانو می زند وآنروز یک میدان خرما خشک کنی است مال دو پسرک یتیم از بنی نجار که تحت سرپرستی معاذبن عفراء قرار دارند و نامشان سهل وسهیل پسران عمرواست. ماده شتر زانو می زند. رسول خدا که بر آن نشسته است فرود نمی آید شتر برمی خیزد و سمافت کوتاهی می رود در حالیکه رسول خدا عنان آن را رها کرده هیچ نمی کشد سپس نگاهی به پشت سرش افکنده آنگاه باز می گردد به همان جا که نخست زانو زده بود ودوباره زانو می زند سپس جا خوش می کند و سینه وزیرگلوبرخاک می نهد ودر این هنگام پیامبر خدا فرور می آید ودستور می دهد تا در آن زمین مسجدی ساخته شود. خود ## ابوایوب می ماند تا مسجد و خانه های خویش را می سازد شخصا در پنای مسجد همراه با مسلمانان شرکت می کند. مهاجران و انصار به کار می پردازند ویکسره کار می کنند یکی از مسلمانان چنین می سراید: اگر بنشینیم در حالیکه پیامبر کار می کند.سرزدن ان از ما کاری بس گمراهانه باشد. و مسلمانان این سرود را خواندن می گیرند

"لاعیش الا عیش الاخرۀ اللهم ارحم الانصار والمهاجرۀ "

زندگانی جز زندگانی آخرت نباشد . خدایا بر انصار ومهاجران ببخشای رسول خدا وزن سخن آنان را برهم می زند و می گوید"لا عیش الاعیش الاخرۀ اللهم ارحم المهاجرین والانصار زندگانی جز زندگانی آخرت نباشد خدا پیامبر مهاجرین وانصار ببخشای بردوش عماریاسر خشت بیش از حد می نهند به حضور پیامبر می آید که ای پیامبر خدا مرا کشتند برمن آنقدر خشت می نهند که خود بر دوش نمی گشتند"رسول خدا با دست خویش برگیسوان مجعد عماریاسر می کشد ومی گوید" دریغا برپسر سمیه اینها نیستند که تورا می کشند درواقع تورا دارودسته تجاوزکاران مسلح داخلی را می کشند" علی بن ابیطالب این سرود را می خواند: کسی که مسجد بنا می کند و نشسته وبرخاسته سرگرم کار در آن است با کسی که تن از گردو وغبار می کشد برابر نیست. عمار یاسر این سرود را از وی فراگرفته بنای خواندن را می گذارد چون بسیار می خواند عثمان بن عفان گمان می برد که وی کنایه به او می زند راوی می گوید پسرسمیه از صبح می شنوم که چه می کنید به خدا سوگند خواهید دید که این چوبدستی را با بینی ات آشنا خواهم کرد ." پیامبرخدا به خشم می آِید و می گوید "ازجان عمارچه می خواهند او آنان را به بهشت می خواند وآنان وی را به دوزخ می خوانند عمار پوست میان دودیده و بینی من است. رسول خدا از خانه ابوایوب انصاری به زیدبن حارثه به ابورافع دو شتر و پانصد درهم پول می دهد و آنان در مکه می فرستند تا دختران پیامبر فاطمه وام الکلثوم را با سوده دختر زمعه همسرپیامبربه مدینه آورند رقیه دختر دیگرپیامبرپیش از این با شوهر خود عثمان هجرت کرده است.زینب دختر بزرگ پیامبر را شوهرش را ابوعاص که هنوز کافر است نزد خویش نگاه می دارد زیدبن حارثه همسرخویش ام ایمن وپسرخود اسامه را نیز به مدینه می آورد عبدالله بن ابی بکرهمراه ایشان خانواده ابوبکرازجمله عایشه را به مدینه می آورد وآنان را درخانه حارثه ابن نعمان جای می دهد طلحه نیز با


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره جنگهای پیامبر – جنگ بدرو جنگ احد و جنگ خندق 20 ص

جنگهای پیامبر – جنگ بدرو جنگ احد و جنگ خندق

اختصاصی از رزفایل جنگهای پیامبر – جنگ بدرو جنگ احد و جنگ خندق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فهرست مطالب

پیامبر در مدینه

بنای مسجد

هجرت خانواده پیامبر

جنگ بدر

کاروان قریش-

بسیج شدن کفارمکه وسپاه اسلام در آستانه درگیری و شکست در جنگ بدر

جنگ احد در آستانه جنگ

جنگ خندق

اوضاع ارتش کفار

رابطه بنی قریظه با مشرکان

شهدای اسلام کشته های مشرکان

این قراداد مکتوبی است ازمحمدپیامبر(ص) میان مؤمنان ومسلمانان که ازقریش ویثرب وهرکس ازآنان پیروی کرده وایشان بپیوندد وهمراه آنان جهاد کند زیرا آنان در میان آدمیان یک امتند مهاجرانی که از قریشند برهمان حال عشیره ای خویش در میان خود خونبها می پردازند وفدیه اسیرخویش را به مقدار متداول و عادلانه به مؤمنان می دهند.

مؤمنان پرهیزکار بر بهترین و ارزشمندتری ## هیچ مشرکی مال یاجانی از آن قریش را در پناه خویش نگیرد ومانع دسترسی مؤمنی به آن نشود. هرکس مؤمنی را برجنایت قتلی بکشد با آگاهی روشن از آن باید که قصاص شود مگمراینکه ولی مقتول راضی شود.

پیامبردرمدینه وهجرت پیامبر(ص)

رسول خدا(ص) به خانه کلثوم بن هدم از قبیله بنی عمروبن عوف در می آید. ابوبکر رضی الله عنه به خانه ##بن اساف از قبیله بنی الحارث بن خزرج که در سنح#است می رود.علی بن ابیطالب(ع) سه شبانه روز در مکه می ماند تا ودیعه هایی را که مردم نزد رسول خدا گذاشته اند به آنان بازگرداند. وحضرت علی(ع) بعد از انجام کاربه نزد رسول خدا در خانه کلثوم بن هدم می رود وآنجا زندگی می کند. علی بن ابیطالب که در قبا یک یا دوشب زندگی می کند بعدها می گوید : درقبا زن مسلمانی بود بی شوهر .می دیدم که در تاریکی شب سردی به درخانه او می آید در می زند وزن به در خانه می آید وآنمرد چیزی را که همراه دارد به او میدهد تا به داخل خانه می برد به حال اوظنین شدم به او گفتم" ای کنیزخدا این مردکیست که هرشب می آید و درب خانه تورا می زند وتو بیرون می آیی و او چیزهای به تو می دهد که نمی دانم چیست. در حالیکه توزن مسلمان هستی که شوهرنداری؟ زن گفت: این سهل بن حنیف بن واهب است چون داند که من زنی هستم که کسی راندارم وقتی شب در می آید دست به بتهای قبیله ای دراز می کند وآنهارا شکسته پیش من می آورد که اینها را آتش کن" رسول خدا روزهای دوشنبه دوازدهم ربیع الاول سه شنبه و چهارشنبه و پیج شنبه را در قباء در محله قبیله عمروبن عوف می گذراند ومسجد خویش را بنیان می نهد. عقبان بن مالک و عباس بن عباده بن بنی نضله همراه ثنی چند از مردان بنی سالم بن عوف به خدمت وی آمد و می گویند "ای پیامبر خدا در محله ما اقامت کن که در میان کثرت و تجهیزات وسلیه رفاع خواهی بود. می فرماید " راه این اشاره به ماده شتری که برآن سواراست را باز بگذارید زیرا این فرمانی دریافته است"شتر ازمحله های بنی ## وبنی ساعده وینی حارث بن خزرج و بنی عدی بن نجار می گذرد راهش را باز می کنند تا روانه می شود چون به محله بنی مالک بن نجار می رسد برنقطه ای که بعدها ##مسجد می شود زانو می زند وآنروز یک میدان خرما خشک کنی است مال دو پسرک یتیم از بنی نجار که تحت سرپرستی معاذبن عفراء قرار دارند و نامشان سهل وسهیل پسران عمرواست. ماده شتر زانو می زند. رسول خدا که بر آن نشسته است فرود نمی آید شتر برمی خیزد و سمافت کوتاهی می رود در حالیکه رسول خدا عنان آن را رها کرده هیچ نمی کشد سپس نگاهی به پشت سرش افکنده آنگاه باز می گردد به همان جا که نخست زانو زده بود ودوباره زانو می زند سپس جا خوش می کند و سینه وزیرگلوبرخاک می نهد ودر این هنگام پیامبر خدا فرور می آید ودستور می دهد تا در آن زمین مسجدی ساخته شود. خود ## ابوایوب می ماند تا مسجد و خانه های خویش را می سازد شخصا در پنای مسجد همراه با مسلمانان شرکت می کند. مهاجران و انصار به کار می پردازند ویکسره کار می کنند یکی از مسلمانان چنین می سراید: اگر بنشینیم در حالیکه پیامبر کار می کند.سرزدن ان از ما کاری بس گمراهانه باشد. و مسلمانان این سرود را خواندن می گیرند

"لاعیش الا عیش الاخرۀ اللهم ارحم الانصار والمهاجرۀ "

زندگانی جز زندگانی آخرت نباشد . خدایا بر انصار ومهاجران ببخشای رسول خدا وزن سخن آنان را برهم می زند و می گوید"لا عیش الاعیش الاخرۀ اللهم ارحم المهاجرین والانصار زندگانی جز زندگانی آخرت نباشد خدا پیامبر مهاجرین وانصار ببخشای بردوش عماریاسر خشت بیش از حد می نهند به حضور پیامبر می آید که ای پیامبر خدا مرا کشتند برمن آنقدر خشت می نهند که خود بر دوش نمی گشتند"رسول خدا با دست خویش برگیسوان مجعد عماریاسر می کشد ومی گوید" دریغا برپسر سمیه اینها نیستند که تورا می کشند درواقع تورا دارودسته تجاوزکاران مسلح داخلی را می کشند" علی بن ابیطالب این سرود را می خواند: کسی که مسجد بنا می کند و نشسته وبرخاسته سرگرم کار در آن است با کسی که تن از گردو وغبار می کشد برابر نیست. عمار یاسر این سرود را از وی فراگرفته بنای خواندن را می گذارد چون بسیار می خواند عثمان بن عفان گمان می برد که وی کنایه به او می زند راوی می گوید پسرسمیه از صبح می شنوم که چه می کنید به خدا سوگند خواهید دید که این چوبدستی را با بینی ات آشنا خواهم کرد ." پیامبرخدا به خشم می آِید و می گوید "ازجان عمارچه می خواهند او آنان را به بهشت می خواند وآنان وی را به دوزخ می خوانند عمار پوست میان دودیده و بینی من است. رسول خدا از خانه ابوایوب انصاری به زیدبن حارثه به ابورافع دو شتر و پانصد درهم پول می دهد و آنان در مکه می فرستند تا دختران پیامبر فاطمه وام الکلثوم را با سوده دختر زمعه همسرپیامبربه مدینه آورند رقیه دختر دیگرپیامبرپیش از این با شوهر خود عثمان هجرت کرده است.زینب دختر بزرگ پیامبر را شوهرش را ابوعاص که هنوز کافر است نزد خویش نگاه می دارد زیدبن حارثه همسرخویش ام ایمن وپسرخود اسامه را نیز به مدینه می آورد عبدالله بن ابی بکرهمراه ایشان خانواده ابوبکرازجمله عایشه را به مدینه می آورد وآنان را درخانه حارثه ابن نعمان جای می دهد طلحه نیز با همین عده به مدینه می آید جنگ بدرسرزمینی که قریش در آن تجارت می کند وکاروانهای بازرگانی خویش را به آنجا می فرستد . غزه ایالت جنوبی فلسطین در ساحل مدیترانه است .


دانلود با لینک مستقیم


جنگهای پیامبر – جنگ بدرو جنگ احد و جنگ خندق

جنگهای پیامبر – جنگ بدرو جنگ احد و جنگ خندق

اختصاصی از رزفایل جنگهای پیامبر – جنگ بدرو جنگ احد و جنگ خندق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فهرست مطالب

پیامبر در مدینه

بنای مسجد

هجرت خانواده پیامبر

جنگ بدر

کاروان قریش-

بسیج شدن کفارمکه وسپاه اسلام در آستانه درگیری و شکست در جنگ بدر

جنگ احد در آستانه جنگ

جنگ خندق

اوضاع ارتش کفار

رابطه بنی قریظه با مشرکان

شهدای اسلام کشته های مشرکان

این قراداد مکتوبی است ازمحمدپیامبر(ص) میان مؤمنان ومسلمانان که ازقریش ویثرب وهرکس ازآنان پیروی کرده وایشان بپیوندد وهمراه آنان جهاد کند زیرا آنان در میان آدمیان یک امتند مهاجرانی که از قریشند برهمان حال عشیره ای خویش در میان خود خونبها می پردازند وفدیه اسیرخویش را به مقدار متداول و عادلانه به مؤمنان می دهند.

مؤمنان پرهیزکار بر بهترین و ارزشمندتری ## هیچ مشرکی مال یاجانی از آن قریش را در پناه خویش نگیرد ومانع دسترسی مؤمنی به آن نشود. هرکس مؤمنی را برجنایت قتلی بکشد با آگاهی روشن از آن باید که قصاص شود مگمراینکه ولی مقتول راضی شود.

پیامبردرمدینه وهجرت پیامبر(ص)

رسول خدا(ص) به خانه کلثوم بن هدم از قبیله بنی عمروبن عوف در می آید. ابوبکر رضی الله عنه به خانه ##بن اساف از قبیله بنی الحارث بن خزرج که در سنح#است می رود.علی بن ابیطالب(ع) سه شبانه روز در مکه می ماند تا ودیعه هایی را که مردم نزد رسول خدا گذاشته اند به آنان بازگرداند. وحضرت علی(ع) بعد از انجام کاربه نزد رسول خدا در خانه کلثوم بن هدم می رود وآنجا زندگی می کند. علی بن ابیطالب که در قبا یک یا دوشب زندگی می کند بعدها می گوید : درقبا زن مسلمانی بود بی شوهر .می دیدم که در تاریکی شب سردی به درخانه او می آید در می زند وزن به در خانه می آید وآنمرد چیزی را که همراه دارد به او میدهد تا به داخل خانه می برد به حال اوظنین شدم به او گفتم" ای کنیزخدا این مردکیست که هرشب می آید و درب خانه تورا می زند وتو بیرون می آیی و او چیزهای به تو می دهد که نمی دانم چیست. در حالیکه توزن مسلمان هستی که شوهرنداری؟ زن گفت: این سهل بن حنیف بن واهب است چون داند که من زنی هستم که کسی راندارم وقتی شب در می آید دست به بتهای قبیله ای دراز می کند وآنهارا شکسته پیش من می آورد که اینها را آتش کن" رسول خدا روزهای دوشنبه دوازدهم ربیع الاول سه شنبه و چهارشنبه و پیج شنبه را در قباء در محله قبیله عمروبن عوف می گذراند ومسجد خویش را بنیان می نهد. عقبان بن مالک و عباس بن عباده بن بنی نضله همراه ثنی چند از مردان بنی سالم بن عوف به خدمت وی آمد و می گویند "ای پیامبر خدا در محله ما اقامت کن که در میان کثرت و تجهیزات وسلیه رفاع خواهی بود. می فرماید " راه این اشاره به ماده شتری که برآن سواراست را باز بگذارید زیرا این فرمانی دریافته است"شتر ازمحله های بنی ## وبنی ساعده وینی حارث بن خزرج و بنی عدی بن نجار می گذرد راهش را باز می کنند تا روانه می شود چون به محله بنی مالک بن نجار می رسد برنقطه ای که بعدها ##مسجد می شود زانو می زند وآنروز یک میدان خرما خشک کنی است مال دو پسرک یتیم از بنی نجار که تحت سرپرستی معاذبن عفراء قرار دارند و نامشان سهل وسهیل پسران عمرواست. ماده شتر زانو می زند. رسول خدا که بر آن نشسته است فرود نمی آید شتر برمی خیزد و سمافت کوتاهی می رود در حالیکه رسول خدا عنان آن را رها کرده هیچ نمی کشد سپس نگاهی به پشت سرش افکنده آنگاه باز می گردد به همان جا که نخست زانو زده بود ودوباره زانو می زند سپس جا خوش می کند و سینه وزیرگلوبرخاک می نهد ودر این هنگام پیامبر خدا فرور می آید ودستور می دهد تا در آن زمین مسجدی ساخته شود. خود ## ابوایوب می ماند تا مسجد و خانه های خویش را می سازد شخصا در پنای مسجد همراه با مسلمانان شرکت می کند. مهاجران و انصار به کار می پردازند ویکسره کار می کنند یکی از مسلمانان چنین می سراید: اگر بنشینیم در حالیکه پیامبر کار می کند.سرزدن ان از ما کاری بس گمراهانه باشد. و مسلمانان این سرود را خواندن می گیرند

"لاعیش الا عیش الاخرۀ اللهم ارحم الانصار والمهاجرۀ "

زندگانی جز زندگانی آخرت نباشد . خدایا بر انصار ومهاجران ببخشای رسول خدا وزن سخن آنان را برهم می زند و می گوید"لا عیش الاعیش الاخرۀ اللهم ارحم المهاجرین والانصار زندگانی جز زندگانی آخرت نباشد خدا پیامبر مهاجرین وانصار ببخشای بردوش عماریاسر خشت بیش از حد می نهند به حضور پیامبر می آید که ای پیامبر خدا مرا کشتند برمن آنقدر خشت می نهند که خود بر دوش نمی گشتند"رسول خدا با دست خویش برگیسوان مجعد عماریاسر می کشد ومی گوید" دریغا برپسر سمیه اینها نیستند که تورا می کشند درواقع تورا دارودسته تجاوزکاران مسلح داخلی را می کشند" علی بن ابیطالب این سرود را می خواند: کسی که مسجد بنا می کند و نشسته وبرخاسته سرگرم کار در آن است با کسی که تن از گردو وغبار می کشد برابر نیست. عمار یاسر این سرود را از وی فراگرفته بنای خواندن را می گذارد چون بسیار می خواند عثمان بن عفان گمان می برد که وی کنایه به او می زند راوی می گوید پسرسمیه از صبح می شنوم که چه می کنید به خدا سوگند خواهید دید که این چوبدستی را با بینی ات آشنا خواهم کرد ." پیامبرخدا به خشم می آِید و می گوید "ازجان عمارچه می خواهند او آنان را به بهشت می خواند وآنان وی را به دوزخ می خوانند عمار پوست میان دودیده و بینی من است. رسول خدا از خانه ابوایوب انصاری به زیدبن حارثه به ابورافع دو شتر و پانصد درهم پول می دهد و آنان در مکه می فرستند تا دختران پیامبر فاطمه وام الکلثوم را با سوده دختر زمعه همسرپیامبربه مدینه آورند رقیه دختر دیگرپیامبرپیش از این با شوهر خود عثمان هجرت کرده است.زینب دختر بزرگ پیامبر را شوهرش را ابوعاص که هنوز کافر است نزد خویش نگاه می دارد زیدبن حارثه همسرخویش ام ایمن وپسرخود اسامه را نیز به مدینه می آورد عبدالله بن ابی بکرهمراه ایشان خانواده ابوبکرازجمله عایشه را به مدینه می آورد وآنان را درخانه حارثه ابن نعمان جای می دهد طلحه نیز با همین عده به مدینه می آید جنگ بدرسرزمینی که قریش در آن تجارت می کند وکاروانهای بازرگانی خویش را به آنجا می فرستد . غزه ایالت جنوبی فلسطین در ساحل مدیترانه است .


دانلود با لینک مستقیم


جنگهای پیامبر – جنگ بدرو جنگ احد و جنگ خندق

دانلود مقاله کامل درباره پیامدهای جنگ احد

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره پیامدهای جنگ احد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره پیامدهای جنگ احد


دانلود مقاله کامل درباره پیامدهای جنگ احد

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :32

 

بخشی از متن مقاله

پیامدهای جنگ احد

قال اللهُ الحکیمُ فى کتابِهِ الکَریم:

وَ مَا مُحَمّدٌ إلّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإینْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِبْ عَلَى‏ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرّ اللَهَ شَیًْا وَ سَیَجْزِى اللَهُ الشّاکِرِینَ. [1]

«و نیست محمّد مگر رسولى که پیش از او رسولانى آمده‏اند و درگذشته‏اند؛ پس اگر او بمیرد یا کشته شود، آیا شما بر روى پاشنه‏هاى پاى خود به عقب واژگون مى‏شوید؟! و هر کس بر روى دو پاشنه پاى خودش به عقب واژگون شود، أبداً به هیچ‏وجه به خداوند ضررى نمى‏رساند، و خداوند بزودى پاداش سپاسگزاران را مى‏دهد.»

این آیه در غزوه اُحُد نازل شد درباره کسانى که در حمله شدید دشمن پا به فرار گذاشته و پیامبر را در آن معرکه خونبار تک و تنها گذاردند و جز وجود مقدّس حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام و افراد معدودى همچون ابودُجانه انصارى [2] و سهل بن حُنَیْف، گرداگرد رسول خدا کسى نبود که از جان أقدسش دفاع کند، و آن حضرت را به کام تیرها و نیزه‏ها و شمشیرها و سنگ‏اندازى دشمنان که همه آماده و متعهّد براى کشتن خودِ رسول‏الله بودند، نسپارد.

آیات سوره آل عمران درباره فرایان جنگ احد 

این آیه در میان آیاتى واقع است که مجموعاً در سوره آل‏عمران آمده و وضعیّت را خوب تشریح مى‏کند:

وَ لاتَهِنُوا وَلاَتَحْزَنُوا وَ أنْتُمُ الأعْلَوْنَ إنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ. إنْ یَمْسَسْکُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْکَ الأیّامُ نُدَاوِلُها بَیْنَ النّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللهُ الّذِینَ آمنُوا وَ یَتّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ وَ اللهُ لایُحِبّ الظّالِمینَ. وَ لِیُمَحّصَ اللهُ الّذینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرینَ .

أمْ حَسِبْتُمْ أنْ تَدْخُلُوا الْجَنّةَ وَ لَمّا یَعْلَمِ اللهُ الّذِینَ جَاهَدُوا مِنْکُم وَ یَعْلَمَ الصّابِرینَ. وَ لَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأیْتُمُوهُ وَ أنْتُمْ تَنْظُرُونَ. وَ مَا مُحَمّدٌ إلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرّسُلُ أفَإنْ مَاتَ أوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أعْقَابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَنْ‏یَضُرّ اللهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِى اللهُ الشّاکِرینَ.

وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أنْ تَمُوتَ إلاّ بِإذْنِ اللهِ کِتَاباً مَؤجّلاً وَ مَنْ یُرِدْ ثَوَابَ الدّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَنْ یُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِى الشّاکِرینَ. وَ کَأیّنْ مِنْ نَبِىّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثِیرٌ فَما وَهَنُوا لِمَا أصَابَهُمْ فِى سَبیلِ اللهِ وَ مَا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکَانُوا وَ اللهُ یُحِبّ الصّابِرینَ. وَ مَا کانَ قَوْلَهُمْ إلاّ أنْ قَالُوا رَبّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنَا وَ إسْرافَنَا فِى أمْرِنَا وَ ثَبّتْ أقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الکَافِرینَ. فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوَابَ الدّنْیَا وَ حُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَ اللهُ یُحِبّ الْمُحسِنینَ. [3]

«و سستى مکنید و غمگین مباشید، در حالى که شما بالاتر و رفیع‏تر از همه امّتهاى جهانید، اگر بوده باشید از ایمان آورندگان! اگر به شما زخمى و جراحتى در جنگ رسید، تحقیقاً همان گونه زخم و جراحتى هم به دشمنان مقابل شما رسید! و این ایّام و روزهائى که مى‏گذرد، ما آنها را یکى پس از دیگرى در میان مردم گردش مى‏دهیم (و مصائب و مشکلات و حوادث را به نوبه بر همه مردم وارد مى‏سازیم) تا آنکه خداوند بداند: آنان که از شما ایمان آورده‏اند چه کسانى هستند، و براى آنکه خداوند از میان شما گواهانى را اتّخاذ کند، و خداوند ظالمین را دوست ندارد. و براى آنکه خداوند مؤمنین را پاک و پاکیزه گردانیده، از عیوب به در کند و براى آنکه کافرین را هلاک و ضایع و نابود سازد.

آیا شما مى‏پندارید که داخل بهشت مى‏شوید، در صورتى که هنوز خداوند از آنان که از شما جهاد کرده‏اند علمى بهم نرسانیده است؟! و در حالى که هنوز خداوند از صابرین و شکیبایان شما مطّلع نگردیده است؟! و هر آینه شما همان کسانى بودید که قبل از معرکه کارزار و غوغاى گیرودار، آروزى مرگ در راه خدا را مى‏کردید، پس تحقیقاً آن معرکه و مقابله با مرگ را دیدید و نظاره نمودید! (پس چرا پا به فرار گذاردید؟!) و نیست محمّد مگر فرستاده‏اى از جانب خدا که قبل از او فرستادگانى آمده‏اند و درگذشته‏اند! آیا اگر او بمیرد یا کشته شود شما به همان بربریّت و جاهلیّت دیرینه خود بازگشت مى‏کنید؟! و هر کس بر شرک و جاهلیّت خود بازگردد، أبداً به قدر ذرّه‏اى به خدا ضررى نمى‏رساند، و بزودى خداوند سپاسگزاران و شاکران را أجر جمیل و ثواب لاتُعَدّ و لاتُحصَى عنایت مى‏کند.

و هیچ ذى روحى را توان آن نیست که بدون اِذن و اجازه حتمیّه خداوند بمیرد مگر در زمان مقدّر و معیّن و أجل مکتوب و مضبوط. و کسى که بهره و پاداش خود را از جنگ و معرکه و غیرها وصول به أمر دنیوى بخواهد ما همان را به او مى‏دهیم، و هرکس بهره و پاداش خود را وصول به أمر اُخروى و رضا و رضوان و لقاء خدا بخواهد، ما همان را به او مى‏دهیم و بزودى شاکران و سپاسگزاران را جزا و پاداش مى‏دهیم.

و چه بسیارى از پیغمبران که با آنها أفراد بسیارى از دست پروردگان مؤمن (و یا از مردان الهى و ربّانى) در راه خدا کارزار کرده‏اند، که از آنچه به آنها در راه خدا از مشکلات رسیده‏است سستى نورزیده‏اند و ضعف وکم قدرتى نشان‏ندادند و به‏حال ذلّت و استکانت و انفعال و پذیرش دشمن در نیامدند. و خداوند شکیبایان را دوست مى‏دارد. و نبود سخن و گفتارشان مگر اینکه گفتند: بار پروردگار ما، از گناهانمان درگذر و از زیاده‏روى و تجاوز در امرمان که نموده‏ایم چشم بپوش و گامهاى ما را استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروزى ده . بنابر این خداوند به آنها ثواب و پاداش دنیوى را عنایت نمود و به نیکوئىِ ثواب و پاداش اُخروى نیز رسانید و خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره پیامدهای جنگ احد