رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ی تحقیق کار آفرینی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره ی تحقیق کار آفرینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

حضرت علی (ع) بهترین تفریح کار است.

کار آفرینی: کار آفرینی از دو کلمه کار و آفرینی یا آفریدن تشکیل شده که کار معنی و مفهوم مشخص و معینی دارد. و آن وظیفه ایست که به عهده کسی قرار داده می شود وآن شخص بعد از انجام آن خود گرفته امورات زندگیش را می گذراند.

کار از نیاز انسان سرچشمه می گیردانسان بعد از احساس نیاز به چیزی که مورد نیاز داشت با فکر و تعقل دست به کارهایی زد که نیازش را بر طرف کند مثلاَ به کشت سبزی و غلات پرداخت از حیوانی چون گوسفند و گاو نگهداری کرد تا مایحتاج خود و خانواده اش را تامین کند.

به طور خلاصه بعد از زیاد شدن جمعیت جهان کار رفته رفته به صورت تخصصی در آمد.

و آفرینش یا آفریدن که مفهومش خلاقی کردن یا پدید آوردن است.

پس مفهوم کار آفرینی یعنی خلق کردن کار که چند یا چندین نفر به آن بپردازند حال این کار آفرینی می تواند نوعی کار جدید و نو باشد که تاکنون به فکر کسی نرسیده هم مثل و مانندش در منطقه ای یاکشور ی یا در کل جهان وجود نداشته باشد که این نوع کار آفرینی بهترین نوع کار آفرینی است.

نوع دیگر کار آفرینی ، کار آفرینی است که مثل و مانند آن در جامعه هست.

منتها به تشخیص فرد کار آفرین که بازار امروز نیاز به چنین کالایی دارد دست به تولید قطعاتی می زند که این را هم کار آفرینی نامیده اندکه هر دو نوع کار آفرینی از جهت جلوگیری نیاز های فرد یا شخص یا اعضای این دهکده جهانی اقدام می کند و این نیاز امروز دهکده جهانی که در هر لحظه رو به ترقی و پیشرفت است با جامعه امروزی ما هر کس دست به چنین کاری بزند و خود را وقف این سری مسائل کند هم خیر دنیا و هم خیر آخرت نسیبش خواهد شد.

چون از به هدر رفتن این همه نیروی انسانی جوان و تحصیل کرده جلی گیری خواهد کرد .

اکنون کار آفرینی در جامعه ما و در کشور ما جایگاه مناسبی پیدا کرده امید است مسئولین محترم با پیگیری این گونه مسائل گامی بلند دیگری به سوی موفقیت روز افزون این قوم متمدن ایرانی بردارند.

انشاء الله

معرفی محصول:

معنی کلمه اسباب بازی و اسباب بازی از دو کلمه معروف و مشخص اسباب و کلمه بازی تشکیل شده است. که اسباب از کلمه سبب و نشات ریشه می گیرد. و کلمه بازی هم به انواع سرگرمی که فرد را مشغول به امری یا کاری می کند که در حین انجام آن باعث یادگیری بعضی مهارتهای فردی و اجتماعی می شود . که می توان با انجام دادن بازیهای مفید این مهارتها را ارتقاء بخشید.

پس می توان اسباب بازی را چیزی که سبب بازی افرار مخصوصاَ بچه ها می شود نامید.

اسباب بازی شیئی است که اغلب مخصوصاَ کودکان و نوجوانان که در حال رشد فکری و جسمی هستندساخته شده که با رنگ و طراحی جذابیت آن را بیشتر می کند.

نمی توان این نتیجه را گرفت که چون اسباب بازی در دسترس و مورد استفاده افراد کم سن و سال و مخصوصا َ بچه ها بی اهمیت ، کم اهمیت نامید.

به نظر ما باید این فکر را در اذهان پدر و مادران این مرز و بوم روشن کرد که اسباب بازی فقط جنبه مشغول کردن بچه ها نیست.

بلکه باید گفت که همین اسباب بازی است که اذهان کودکان شما را بارور می کند. و همین اسباب بازی است که آینده کودکان و فرزندان شما را تنظیم و تضمین خواهد کردو باعث پیشرفت روز افزون آن خواهد بود .

نکته قابل توجه که باید به آن توجه داشت این است که این کودکان و نوجوانان امروز جوانان فردا و آینده سازان مملکت خواهند بود.انشاءالله.

پس نمی توان این مسئله را دست کم گرفت و با طراحی هر چه بهتر اسباب بازیهای فکری و سامان دادن این بخش کوچک از صنعت و در واقع این بخش بزرگ صنعت آینده افکار کودکان را وادار کرد که با فکر کردن و نبوغ و خلاقیت آشنا کرد و بتواند از خود طراحی و ابداع کند و همیشه از این نوع اسباب بازی حمایت کرد و از این نوع اسباب بازیها برای کودکان خرید.

خلاصه گزارش:

کارگاه ساخت بازیهای فکری و سر گرمی مخصوص نوجوانان:

اولین بخش ، بخش طراحی است که این بخش توسط سه نفر مهندس طرلح و خلاق و با سلیقه اداره شدو جدیترین اسباب بازیهای فکری مورد استفاده قرار می گیرد.

بخش بعد ، بخش مدل سازی است که طرح تکمیلی را طراحی کرده و به صورت عملاَ با ابعاد و اندازه های واقعی ساخته شده تا طراح از نزدیک جسم را لمس کرده و اشکالات احتمالی آن را بر طرف کرده و برای تولید قطعات مورد نظر قالبهای متفاوت را نقشه کرده و سپس به او تحویل دهد .

بخش سوم ، بخش قالب سازی است ساخت قالبهای مورد نیاز و تجهیزات مورد نیاز را به عهده دارد.

بخش بعد، بخش کارگاه تزریق پلاستیک است که توسط 2 دستگاه تزریق انجام می شود، فطعات مورد نیاز اسباب بازی را در تیراژ بالا تولید خواهد کرد.

بخش بعد، بخش مونتاژ و بسته بندی است که توسط چند نفر خانم انجام خواهد شد.

بخش بعد، بخش انبار است که اسباب بازیهای تولید شده را انبار و ذخیره می کند.

بخش بعد، بخش فروش است که توسط چندین بازار یاب و مسئول فروش اداره می شود.

کالاهای رغیب این محصول:

کللاهای رغیب نمی تواند محصولاتی چون عروسک و ماکتهای هواپیما و غیره می باشد که همان طور که قبلاَ توضیح داده شد بهتر است از بازیهای فکری استفاده شود.

اتاق طراحی:

اتاق طراحی یا همان مغز شرکت که با طرز تفکر درست و صحیح که دربخش معرفی محصول ذکر شد در جهت ارتقاء سطح فکر کردن مشغول خواهد شد.

سه دستگاه کامپیوتر پیشرفتهPentame4

با RAM256 وبا حافظه اصلی 160 که جواب گوی پیشرفته ترین نرم افزارهای پیشرفته طراحی و مدل سازی روز دنیا که مورد نیاز است باشد مثل:CATIAو …از تجهیزات مورد نیاز طراحی وسایل جانبی این کامپیوتر هاست از جمله:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی تحقیق کار آفرینی

علائم مؤمنان در کلام على (ع)

اختصاصی از رزفایل علائم مؤمنان در کلام على (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

علائم مؤمن در کلام على (ع)

همام یکى صحابه‏ى حضرت امیر (ع)، شخصیتى پارسا، متهجد و مجتهد بوده که از حضرت درخواست مى‏کند صفات متقین را، باز گوید و حضرت نیز با مقدماتى اجابت مى‏فرمایند.بیانات آن بزرگوار معروف است به «خطبه همام» و در نهج البلاغه (نسخه صبحى صالح، ص 303، خطبه 193) نقل شده است.روایت دیگرى در اصول کافى (1) از حضرت نقل شده که شبیه همان خطبه است امام به نظر ما به رغم نظر برخى که پنداشته‏اند : همان خطبه منقول در نهج البلاغه است، یا اگر دو واقعه و دو خطبه است مضامین آنها ادغام شده است و به دلیل تفاوتهاى فراوان متن و مضمون آنها، دو خطبه، یکى نیستند.

ما در اینجا براى اتمام مباحث و تعمیم فائده، خطبه منقول در اصول کافى‏را شرح و بسط مى‏دهیم.

امام صادق (ع) مى‏فرمایند: هنگامى که على (ع) خطبه مى‏خواندند، همام بلند شد و عرض کرد :

[/صف لنا صفة المؤمن کأننا ننظر الیه/]

براى ما توصیف بفرمایید مؤمن را، مانند آنکه او را مى‏بینیم.

[/فقال: یا همام! المؤمن هو الکیس الفطن/]

فرمودند اى همام! مؤمن زیرک و با هوش است.

برخى «کیس» و «فطن» را به یک معنا گرفته‏اند و فطن را تأکید کیس دانسته‏اند.اما با مراجعه به کتب لغت، روشن مى‏شود میان این دو واژه تفاوت است.کیس در مقابل احمق است و به زیرکى خدادادى اطلاق مى‏شود.معنى روایت این مى‏شود که مؤمن عاقل و چیز فهم است.از این رو مى‏توان گفت کیاست به ادراک کلیات (عقل خدادادى)، و فطانت به هوشى که حاصل تجربه است (ادراک جزییات) اطلاق مى‏شود.یکى از دلایل اختلاف فطانت و کیاست روایتى از رسول الله (ص) است که نشان مى‏دهد فطن تأکید کیس نیست.

[/قال رسول الله (ص) المؤمن کیس الفطن الحذر/] (2)

مؤمن عاقل و چیز فهم و محتاط است.

در روایتى دیگر، روایت همام به صورت تمثیلى پرداخته شده است: [/المؤمن لا یلسع من حجر مرتین/] (3)

مؤمن از روى یک سنگ دوبار نمى‏لغزد و به زمین نمى‏خورد.

متأسفانه در سابق، گاهى ساده‏لوحیها را علامت خوبى مى‏دانستند.کسى که صابون را از پنیر تشخیص نمى‏داد ستایش مى‏شد.در صورتى که بى‏شعورى هیچ گاه علامت خوبى نیست.به قول یکى از بزرگان (رضوان الله تعالى علیه)، این نوع مدحها ترویج نادانى است.در اینجا ذکر نکته‏اى ضرورى است که میان حیله زدن و حیله را درک کردن تفاوت است.یکى از بزرگان مى‏فرمود حقه نزن اما حقه را بفهم.چرا؟ چون مؤمن کیس و فطن و حذر است.یعنى، مؤمن هوشیار است و اوضاع را مى‏پاید.البته این کلمه (حذر) معانى متفاوت دنیوى و اخروى دارد.یکى از معانى آن هوشیارى مؤمن در نفروختن آخرت به دنیا است.از این روایت در مى‏یابیم که اسلام دین شعور است، حتى، در وصول به مقامات معنوى به کار انداختن شعور را شرط مى‏داند.در دنباله روایت على (ع) فرمودند:

[/بشره فى وجهه و حزنه فى قلبه/]

صورت مؤمن بشاش و باز است و حزنش در قلبش است.

ما اصطلاحا مى‏گوییم طراوت وجه، روى باز و گشاده.

شایان ذکر است که اندوههاى ما دو سنخ است.

1.حزن در امور دنیوى، مانند مصیبت‏ها و گرفتاریهایى که براى انسان گاهى در دنیا پیدا میشود.مؤمنى که گرفتارى دنیوى برایش پیش آمده نبایددر روابط اجتماعى آن را بروز دهد .

2.حزن در امور اخروى، مانند خوف از خدا.در این موارد هم، باید حزن در دل باشد و در قیافه و چهره منعکس نشود.

مى‏گویند حضرت موسى (ع) براى مناجات به کوه طور مى‏رفت.در راه شخصى را دید که بلند صحبت مى‏کند، اظهار محبت مى‏کند، پیراهنش را چاک مى‏زند.وقتى به محل مناجات رسید حکایت حال او را با خدا باز گفت.خطاب رسید که اى موسى به او بگو نمى‏خواهد براى من سینه چاک کند، دلش را چاک بدهد تا ما در آن قرار بگیریم.

البته غم و اندوه مؤمن با حزن اولیائش نسبتى مستقیم دارد.همان طور که نشاط او با فرح و شادى اولیائش نسبت دارد، چون دلهاى مؤمنان با یکدیگر مربوط است.

در روایتى یکى از ائمه معصومین (ع) درباره شیعیان، فرموده‏اند:

[/شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا/] (4)

شیعیان ما از باقیمانده طینت ما آفریده شده‏اند.شادى آنها با شادى ما و حزنشان با حزن ما در ارتباط است.

آن گاه که اولیاى ایشان اندوهناکند، شیعیان نیز اندوهگین‏اند و وقتى شادند، پیروانشان نیز مسرورند.

[/اوسع شى‏ء صدرا/]

مؤمن از روحى وسیع برخوردار است.برخى این جمله را به حلم تفسیر کرده‏اند.یعنى مؤمن اهل حلم است.برخى هم آن را به علم شرح کرده‏اند.البته تفسیر وسعت صدر به علم، بعید است.صدر همان روح است.روح مؤمن با ظرفیت است و در برابر مشکلاتى که براى خیلى‏ها تحمل ناپذیر است، مقاومت مى‏کند.در روایتى آمده است: [/ «قر کریم» /] یعنى روح مؤمن به قدرى با کرامت است که بسیارى از مشکلات و امور را نادیده مى‏گیرد.هاضمه‏اش در تحمل مشقات بسیار قوى است.مؤمن مانند آب جارى است که بر اثر تماس با نجاست، نجس نمى‏شود.بعضى مردم مانند آب قلیل هستند که بر اثر برخورد با اندکى نجاست، نجس مى‏شوند، برخى نیز مانند آب کر هستند که باید به قدرى نجاست در آن وارد شود که بو و


دانلود با لینک مستقیم


علائم مؤمنان در کلام على (ع)

مقاله درباره بررسی معجزات سه تن از انبیاء (ع)

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره بررسی معجزات سه تن از انبیاء (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره بررسی معجزات سه تن از انبیاء (ع)


مقاله درباره بررسی معجزات سه تن از انبیاء (ع)

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:163

مقدمه

هر علمی برای اینکه خوب توضیح و تفسیر شود و نکات ناشناخته آن روشن شود ، احتیاج به مقدمات و لوازمی دارد .

قرآن نیز همانند یک اقیانوس بی کران ، ژرف و مواج است که پر از حقایق کشف نشده و دره های کمیاب است . برای رسیدن به این حقایق و تفسیر آنها احتیاج به لوازم و مقدماتی است که این مقدمات در علم قرآن ، علوم قرآنی نامیده می شدند .

یکی از موضوعاتی که در زمینه علوم قرآنی بسیار مؤثر می باشد ، بررسی موضوع نبوت و رسالت انبیاء است ، که به نظر محقق بررسی و تطبیق این موضوع در کتابهای مختلف می تواند زمینه را برای درک مفاهیم و علومی مانند اعجاز و معجزات انبیاء که از قرآن کریم ، استخراج    نموده اند را فراهم آورد .

برای درک این علوم ناچار باید به کتابهای علوم قرآنی مراجعه کرد ، در این میان برخی از کتب علوم قرآنی از آوازه و شهرت بیشتری برخوردار می باشند و بیشتر مورد استفاده ی دانش پژوهان قرار می گیرند ، از بین این کتابها می توان ، به کتاب معجزه ی دکتر شفاهی و تاریخ انبیاء ( از آدم تا  خاتم ) جناب عمار زاده اشاره کرد .


کلــیات

اهمیت موضوع :

چنانکه ذکر خواهد شد مسئله  اصلی و مهمی که در انجام این تحقیق مورد بررسی است چیزی نیست جز آشنایی بیشتر با مسئله ی نبوت و رسالت و همچنین بررسی موردی معجزات انبیاء . اهمیت این مسائل می تواند شبهاتی را که در مورد اعجاز قرآن و معجزات انبیاء در ذهن اقوام گذشته بود روشن سازد .

 پیشینه ی موضوع : مباحثی هم چون ، معجزات انبیاء و اعجاز قرآن را در بر گرفته و سهل شدن راه درک و فهم و شناخت آنها را بیان نموده که می تواند مورد توجه علاقه مندان علوم قرآنی قرار    گیرد .

سؤالات تحقیق :

سؤال اصلی : انبیاء به چه شیوه هایی تمسک جسته اند ؟

سؤالات فرعی : معجزات انبیاء بیشتر در چه زمینه ای بوده است ؟

2 -  چه موقع پیامبران از معجزه استفاده می کردند ؟

3 -  معجزه تا چه حد در ایمان آوردن مردم مؤثر بود ؟

فرضیه : معجزه سلاح تدافعی انبیاست .

تعریف موضوع : مباحث اصلی این موضوع بررسی موردی معجزات انبیاء و تأثیر معجزه بروی افکار بشر در زمانهای مختلف بوده که بنده آنها را از کتابهای مختلف مورد بررسی قرار دادم .

روش تحقیق : از آنجا که این تحقیق در نظر دارد به بررسی موضوعاتی از قبیل ، معجزات انبیاء و تأثیر معجزه و … بپردازد ، روش تحقیق بنده به صورت مطالعه ی کتابخانه ای بوده و با استفاده از فیش برداری ، از کتب کتابخانه تهیه شده سپس این مطالب در متن اصلی تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است

چکیده :

یکی از موضوعات مهمی که در زمینه ی علوم قرآنی مورد بحث قرار گرفته است فعالیت و بررسی در زمینه ی آشنایی با معجزات پیامبران را اعجاز قرآن می باشد .

تحقیق بنده شامل چهارفصل می باشد که در فصل اول ، بحث لغوی و اصطلاحی و گفتار علمای غرب راجع به معجزه – اعجاز و ماهیت آن ، معجزه چیست و چگونه ممکن است ؟ شرایط معجزه … را از منابعی از جمله : مرزهای اعجاز سید ابوالقاسم خویی ، معجزه ی دکتر محسن شفاهی ، اعجاز قرآن در نظر اهل بیت (ع) دکتر سید رضا مؤدب مورد بررسی قرار    داده ام .

در فصل دوم نیز معجزات نه گانه حضرت موسی (ع) از جمله : عصا، ید بیضا ، شکا فتن دریا و … را از طریق آیات قرآن ، تفاسیر و کتب مختلف ، از جمله : قاوس قرآن علی اکبر قرشی ، تاریخ انبیاء  ( از آدم تا خاتم ) مرحوم حسین عمارزاده و همینطور تفسیر نمونه ، المیزان - مجمع البیان – جامع البیان و تفسیر نور – و همچنین تأثیر معجزات حضرت موسی (ع) را بر روی قوم بنی اسرائیل مورد بحث و بررسی قرار داده ام .

در فصل سوم ابتدا به نبوت حضرت عیسی (ع) اشاره شده و بعد انواع معجزات آن حضرت را از طریق آیات قرآن ، تفاسیر و کتب مختلف از جمله تفسیر المیزان ، نمونه ، مجمع البیان و همچنین کتاب مسیحیت شناسی مقایسه ای ، و عیسی (ع) از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار داده ایم . فصل چهارم نیز مشتمل بر انواع معجزات پیامبر (ص) از جمله : قرآن ، شق القمر ، حرکت درخت ، حنانه و ...  می باشد که آنها را نیز از تفاسیر و کتب مختلف مورد بحث و بررسی قرار داده ایم . پایان این پروژه نتیجه مباحث گذشته است که شامل آثار معجزه انبیاء ، اهداف معجزه (اصول اعتقادی ) می باشد .

فصل اول

1- بحث لغوی اعجاز

2- معجزه در لغت

3- ماهیت معجز

-  معجزه چیست ؟

بعضی می پندارند معجزه مسئله ای نیست ، بلکه مسئله مهم قبول و یا عدم قبول خداوند است . یعنی می گویند ما اگر خدا را قبول کردیم دیگر راجع به معجزه بحثی نداریم ، زیرا خدای مورد قبول ما قادر مطلق است و به حکم « ان الله علی کل شی ء قدیر » او قدرت دارد مرده را زنده کند و از چوبی اژدها بسازد و رسول الله (ص) را در ظرف لحظه ای از مسجد الحرام به مسجد الاقصی ببرد و بلکه به همه آسمانها سیر دهد ولی برخلاف این پندار مسئله بر این سادگی ها نیست که اگر خدا را قبول کردیم مشکلات همه حل شده باشد .

توضیح اینکه : 1-  بعضی ممکن است معجزه را اینطور تعریف کنند که : معجزه یعنی آنچه که بدون علت روی می دهد ولی این تعریف بسیار نادرست است و شاید مادی مسلکان و آنان که            می خواهند معجزه را نفی کنند این نغمه را آغاز کرده اند وسپس کم و بیش به سرزبانها ا فتاده   است . زیرا کسانی طرفدار معجزه هستند می خواهند آن را دلیل بر چیزی بدانند و حال اینکه اگر معجزه بدون علت رخ داده باشد ؛ دلیل بر هیچ امری نخواهد بود !!

حال اگر به فرض محال یک چیزی بدون علت پیدا شود دیگر هیچ چیز را در عالم نمی شود اثبات  کرد ، نه اصلی از اصول علمی و طبیعی برجای می ماند و نه از اصول فلسفی و کلامی ، و حتی  اثبات خدا هم متزلزل می گردد . چرا ؟ زیرا ما خدا را به دلیل اینکه علت عالم است   می شناسیم و اگر فرض کنیم که در هستی نظامی وجود ندارد بلکه ممکن است چیزی بدون علت پدید آید ، این احتمال را که عالم بدون علت پدید آمده است نمی توانیم رد کنیم . پس این تعریف برای معجزه بسیار نادرست است .

2 - ممکن است گروهی دیگر بگویند معجزه پیدایش چیزی بدون علت نیست ، استثناء در قانون علیت نیست بلکه به این معناست که به جای علت واقعی یک شیئی ، علت دیگری جانشین آن می گردد ، و بالاخره معجزه یعنی جانشین شدن علتی به جای علت دیگر .

مثلاً علت واقعی و حقیقی پیدایش انسان آمیزش دو انسان است حالا اگر این علت حقیقی کنار رود و جایش را به علت دیگری بدهد و انسانی از غیر طریق آمیزش دو انسان پدید آید ، آن معجزه است .

3 - در مقابل این دو تعریف ؛ تعریف سومی برای معجزه هست که اشکالات عقلی فوق به هیچ وجه بر آن وارد نمی گردد. و آن این است که معجزه نه نفی قانون علیت است و نه نقض و استثناء آن ، بلکه خرق ناموس طبیعت است . فرق است میان خرق قانون علیت و خوق ناموس طبیعت . معجزه نه آن است که چیزی از غیر راه علت اصلی پدید آمده باشد بلکه آنچه از غیر مسیر و جریان عادی و طبیعی بوجود آمده است ، معجزه نام دارد .

به بیان بهتر : معجزه خارج شدن امری است از جریان عادی به نحوی که دخالت ماوراء الطبیعه در آن آشکار باشد . با این بیان در پیدایش معجزه علتی به جای علت دیگر نمی نشیند بلکه این مطلب که بین علت و معلول یک نوع رابطه حقیقی و تخلف ناپذیر برقرار است پذیرفته شده ؛ ولی معجزه بدین گونه توجیه می گردد که : علل واقعی اشیاء برای بشر که      می خواهد با علم و تجربه به آنها برسد همواره مجهول است و تنها خداوند آگاه بر علتهای واقعی اشیاء است و بشر بوسیله تجربه و آزمایش فقط به یک سلسله تقارنات و ارتباطات دسترسی پیدا می کند و بیجا آن را رابطه علیت می پندارد .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره بررسی معجزات سه تن از انبیاء (ع)

هـود (ع)

اختصاصی از رزفایل هـود (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

پیشگفتار

‌راویان ، از نظر قدمت ، اعراب را به سه دسته تقسیم کرده اند :

1 ـ اعراب بائده

2 ـ اعراب عاریه

3 ـ اعراب مستعربه

اعراب عاربه ، اقوام بسیاری بودند که از جمله عاد و ثمود را می توان نام برد. قوم عاد ، از نسل « عادین عوص بن ارم » و قوم ثمود از نسل جابربن ارم بودند . و "ارم" فرزند سام بن نوح است .

سبب نامگذاری ایشان به اعراب بائده ، این است که آنها بر روی زمین ، منقرض گشته است . همچنین قوم ثمود و عاد را به اعراب عاربه ، یعنی اعراب اصیل ، نام می نهند .

راویان ، قوم عاد را به دو دسته تقسیم می کنند : یکی عاد اول و دیگر عاد ثانی .

عاد اول ، از نیرومندترین اقوام روی زمین به شمار می آمده است و قرآن ، بدین موضوع اشارت دارد که : و اهلک عاداً الاولی و ثمود فاما ابقی . نجم 50 ـ 51

خداوند پیامبری به نام "هود" به سوم قوم عاد ، فرستاد .

از قرآن دانسته می شود که مسکن قوم " عاد " در سرزمین احقاف بوده است : و اذکر اذا نذر قومه بالاحقاف . ترجمه : أی رسول یاد آور حال هود ، پیامبر عاد را که قومش را در احقاف ، انذار کرد .

احقاف ، جمع حقف ، به معنی ریگزار است . لیکن ، قرآن محل آن را معین نکرده است . ولی راویان ، معتقدند که مکان احقاف میان یمن و عمان تا حضر موت و شحر است . قوم عاد ، شهری برپا ساختند که نامش " ارم" بود .

این نام در قرآن نیز آمده است : الم ترکیف فعل ربک بعاد ارم ذات العماد . " فجر 6 و 7 "

ترجمه : ای رسول ، ندیدی که خدای تو با عاد چه کرد . و نیز قبیلة ارم که صاحب قدرت بودند .

باستان شناسان ، بر اساس کاوش های بسیار ، مکان ارم را کوه "رُم" می دانند . این کوه در 25 مایلی شرقی عقبه قراردارد و در پیرامون این کوه ، آثار پیشین جاهلی ، دیده می شود.

راویان یاد آور می شوند که قوم عاد ، خدایان سه گانه أی را که "صداء" و "صمود" و "هبا" نام داشتند می پرستیدند . این مقدمة کوتاه را بدان سبب آوردیم تا به شرح حال هود پیامبر بپردازیم .

هود ، قوم خود را به سوی خدا فرا می خواند

هود قوم خود را به بندگی خداوند یگانه و ترک پرستش بت فرا می خواند . چه این تنها راه رستگاری و نجات از کیفر روز بازپسین است : والی عاد اخاهم هوداً قال یا قوم اعبدوا لله ما لکم من اله غیره افلاتتقون .

ترجمه : و به سوی قوم عاد ، برادرشان هود را بفرستادیم . به آنها گفت : أی قوم خدا را بپرستید که جز او شما را خدایی نیست . آیا اندرز مرا گوش نکرده و پرهیزکار نمی شوید .

و اذکر اخاد عاد اذا نذر قومه بالاحقاف و قد خلت النذر من بین یدیه و من خلفه الا تعبد وا الا الله انی اخاف علیکم عذاب یوم عظیم . " احقاف 21 "

ترجمه : یادآور أی رسول ، حال هود ، پیامبر قوم عاد را که چون در سرزمین احقاف ، امتش را وعظ و اندرز کرد و بترسانید و پیش از هود و پس از او هم بسیاری پیامبر ، برای انذار خلق آمدند . باری هود قومش را گفت هرگز جز خدا کسی را نپرستید که من بر شما از عذاب روز بزرگ قیامت می ترسم .

این فراخواندگی ، هنگامی آغاز شد که قوم عاد ، عقیده داشتند که بتان ، شریکان "الله" بوده و از ایشان در نزد او ، شفاعت کنند . هود به آنها گفت : این پندار شما ، بی پایه است ، زیرا جز خداوند یکتا ، کسی سزاوار پرستش نیست : والی عاد اخاهم هودا قال : یا قوم اعبدوالله ما لکم من اله غیره ان انتم الا مفترون

لیکن ، قبیلة عاد ، دعوت هود را نشنیده گرفتند و او را تحقیر نموده و به نادانی و سبک مغزی و دروغگویی ، متهمش ساختند . ولی هود ، این اتهام را از خود ، زدوده و تاکید نمود که فرستادة خداوند جهانیان است و جز اندرز و ارشاد ، منظوری ندارد : قال الملاء الذین کفروا من قومه انا نراک فی سفاهه و انا لنطنک من الکاذبین قال یا قوم لیس بی سفاهه و لکنی رسول من رب العالمین ابلغکم رسالات ربی و انا لکم ناصح امین . " اعراف 66 تا 68 "

هود ، قوم را به نعمت های خداوند ، متوجه می سازد

هود ، کوشید تا قومش را با توجه دادن به نعمت های خدا ، به راه حق بکشاند . او چنین گفت : آیا از اینکه بشری چون شما از سوی خدا آورده و مردم را به فرجام شوم گمراهی ، هشداری می دهد به شگفتی و ناباوری دچار می آیید ؟ آیا یادآور نمی گردید که خداوند ، شما را پس از نابودی قوم تباهکار نوح وارث زمین گردانید و بر قدرت جسمی و روحی شما ، بیفزود ؟ پس می سزد که در برابر این نعمت ها به خدا ایمان آورده و سپاسگزارش باشید . نه آنکه راه ناسپاسی پیشة خود سازید من به شما اندرز می دهم که نعمت های خدا را یادآور شوید . باشد که نیک فرجامی دنیا و آخرت را بدست آورید : او عجبتم ان جاءکم ذکر من ربکم علی رجل منکم لینذرکم و اذکروا اذجعلکم خلفاء من نوح و زادکم فی الخلق بسطه فاذکروا آلاء الله لعلکم تفلحون . " اعراف 69 "

لیکن قوم هود ، سپاس نعمت های خدا را به جای نیاوردند و درخواسته ها و شهوات خود ، فرو رفته و در زمین ، گردنشکی نمودند . هود به ایشان گفت : چگونه شما بر فراز بلندی برای تفاخر و هوسرانی چون دنیاپرستان کاخ های با شکوه برپا می سازید . و به سان ستمکاران ، خود کامه شده و به هنگام برآمدن خشم ، بر کسی رحم نیارید و حتی تمام این تباهکاری ها را در نهایت گردن فرازی مرتکب می گردید . بترسید از فرمان خدا و بر راه من ، گردن نهید . أی قوم ، از خدایی که نعمت های بسیاری چون فرزندان و باغ های انبوه و چهارپایان و چشمه سارها ، بر شما ارزانی داشته بترسید . و در برابر نعمت های او ، به ناسپاسی و نخوت و خودسری ، برنخیزید چه کیفر او فرا می رسد و


دانلود با لینک مستقیم


هـود (ع)