رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروپوزال رشته جامعه شناسی بررسی جایگاه نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران

اختصاصی از رزفایل پروپوزال رشته جامعه شناسی بررسی جایگاه نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروپوزال رشته جامعه شناسی بررسی جایگاه نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران


پروپوزال رشته جامعه شناسی بررسی جایگاه نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی  اجتماعی ایران

دانلود پروپوزال رشته جامعه شناسی بررسی جایگاه نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی  اجتماعی ایران بافرمت ورد وقابل ویرایش در28صفحه

بیان مسئله

 

 هرچند نقدوانتقاد در جامعه ایران تاریخ دیرینه دارد . ودر حوزه های مختلف علوم بویژه درادبیات، هنر، اقتصاد، سیاست، سینماو تلویزیون ، مذهب، فلسفه و... مورد استفاده قرار گرفته اما نقدو انتقاددرحوزه گفتمان سیاسی واجتماعی ایران در گذشته و حال ازویژگی خاص برخوردار بوده به طوری که این پدیده نقدوانتقادبه حدی عمومیت پیداکرده افراد جامعه در فضاهای مختلف جامعه از جمله درحاکمیت،دانشگاه،مکانهای مذهبی، نشریات ،تلویزیون  ...حتی درمحافل عمومی عملا علیه همدیگر استفاده می کنند مسئله اینجاست اگر افراد جامعه با هر مسئولیتی ومقامی تبحروتخصص درنقد و انتقاد نداشته باشند چنین روش نقدوانتقاد هیچ دردی را ازجامعه حل نخواهدکرد بلکه مشکلات جامعه رانیز اضافه خواهند کرد. باید بپذیریم نمی توان با دیدگاه آرمانگرایی نقدو انتقاد عقلانی کرد. مگر می شود در آسمانها سیرودر زمین امر ونهی کرد . در جهان متمدن  امروزی کشورهایی می توانند  بین نهادهای  اجتماعی خود ارتباط برقرارکنند که برنامه ریزی و سازماندهی عقلانی  برای  استفاده از نقد و انتقاد داشته  باشند . گذشت آن  زمانهایی که تصور شود انسانهایی هستند خارج از تخصص و توانایی خود صرفا  قدرت یکی ازنهادهای اجتماعی رادردست دارندمی تواند بدون اینکه مورد نقدوانتقاد قرار گیرند دیگران را مورد مواخذه قرار دهند . چنین  فرهنگ  عام  و گسترده ای که بر پایه  سنتهای  جامعه  استوار بوده کاربردخودرادرجهان امروزی از دست داده است.

چنین فرهنگ عام وگسترده کاربردش عامل بازدارنده است وکورکننده استعداد دیگران همچنین  فراری  دهنده  نخبگان  جامعه  و...  امروزه آنچه  مهم  است  به نقد و انتقاد با دید بادیدتخصصی توجه کردن است.

نقدوانتقاد بایددرچارچوب اخلاق عقلانیت باشدنه تلفیقی ازقدرت وهوس بازی انسانهایی  که خود را عقل کل می دانند غافل از اینکه از عقلانیت تجربی هیچ بهره ای نبرده اند. امروزه درحوزه گفتمان سیاسی  اجتماعی یک جامعه نقدوانتقادی مورد پذیرش است که دارای  ارزش اخلاقی  باشدکه بتواند مشکلی را درجامعه حل کند و یا به عبارتی باری را ازدوش جامعه بر دارد. و مهم آن است منتقدین چه خدمتی درجامعه  انجام داده اند و چه حد قادرند کاری را انجام دهند.

امامسئله ای که درنظام  اجتماعی  ایران حائذ اهمیت  است  در حوزه گفتمان  سیاسی و  اجتماعی اجتماعی نقدو انتقاد به عنوان  یک عیب گویی ومچ گیری از  همدیگر  تبدیل  شده  است .چنانچه مسئولین ازهمدیگر،مسئولین از مردم،مردم از مسئولین،مردم از مردم و ...  همدیگررا انتقاد می کنند غافل از اینکه مشکلات جامعه چیست ؟وچه باید کرد ؟ و به نظرمی رسد این عمل یک مرض  فرا فکنی  اجتماعی  است  به طوری که درحوزه گفتمان سیاسی واجتماعی نظام  اجتماعی  ایران  چالشهای  شدید به  وجود آورده  است که این فرافکنی به عنوان یک مسئله اجتماعی قابل بررسی و پیگیری می باشد.

و زمانی نقدوانتقاد ازحالت مرض فرافکنی خودخارج خواهد شد که درجامعه نوع نگرش نسبت به  نقد و انتقاد  عوض  شود . یعنی  از حالت  سنتی (مکانیکی)به دیدگاه صنعتی

(ارگانیکی) تبدیل شود . و در چارچوب  مشخص علمی قرارگیرد. وبا روش های علمی مورد ارزیابی قرار گیرد.اگر چنین نگرشی تحقق پیدا کند نقد و انتقاد ازحالت مرضی به حالت  تحول گرایی سوق  پیدا  می کند در نتیجه یکی ازساختارهای سنتی جامعه از بین خواهدرفت ومی شود باروش های علمی پاسخی برای تفاوت نقدوانتقادنیازهای اجتماعی که  نقد و انتقاد پاسخ می دهند ،  علل و شرایطی که  نقد و انتقاد  از آن ناشی می شود،

کارکردهای بیمارگونه نقد و انتقاد ، تاثیرات که نقد وانتقادبررشدسیاسی ،اجتماعی نظام اجتماعی ایران می گذارد و علل عیب گویی و مچ گیری در جامعه ایران از طریق نقد و انتقاد پیدا کرد.

اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 همانطورکه می دانیم گفتمان نقدوانتقاد زبان وبیان  عملی  نظارت  اجتماعی بررفتارهای سیاسی واجتماعی یک جامعه است .گفتمان نقد وانتقاد می تواند مانند فیلتر نا خالصیهای رفتارهای اجتماعی را در نهاد سیاسی  یک نظام  اجتماعی تسویه کند و به عبارت دیگر گفتمان نقدو انتقاد موتور  حرکت یک جامعه از ساختارهای سنتی (مکانیکی) به جامعه صنعتی (ارگانیکی)است.

اما گفتمان نقد و انتقاد به صورت صحیح استفاده نشود موجب مشکلات و حتی تخریب  ساختارها وکارکردهای روابط سیاسی و اجتماعی نظام اجتماعی می شود.

ازآنجا که در بیان مسئله مطرح شده امروزه در جامعه ایران نقد و انتقاد به صورت مرض فرافکنی مورد استفاده قرار می گیرد.

وگاهی این نقدوانتقادچنان بی ربط ونا بجا مورداستفاده قرار می گیردکه خودانتقادکننده نا خود آگاه عملکرد و امتیازاتی که به دست آورده را زیر سوال می برد.

به عنوان مثال وقتی وزیرکشاورزی سابق ایران بعد از 16سال ازوزارت برکنار می شود به عملکرد وزارت کشاورزی انتقاد می کند جالب این که تمامی مسائلی که مطرح می کرد خودش مسبب اصلی آن مشکلات بود.

مثال دیگراینکه رئیس جمهورمحترم ایران در سفر استانی خود به مشهد مقدس در دیدار بانخبگان آن استان طی سخنرانی خود بحث توسعه  اقتصادی سیاسی فرهنگی و اجتماعی را توطئه  قدرت های جهانی می دانست .غافل از اینکه خودش به مقام ریاست جمهوری رسیده حاصل توسعه سیاسی واجتماعی دولت قبلی(شکل گیری شوراهای شهروروستایی)

 بوده علاوه بر این مسائل در بین توده مردم نیز وقتی از حل مشکل خود عاجز می مانند فورا" نقا دانه مشکلات خود را بر گردن دولت و یا دیگران می اندازند .

ضرورت ایجاب می کندبرای حل مسئله اجتماعی به این مهمی یعنی نابجا استفاده کردن ازنقدوانتقادکه موجب مرض فرافکنی سیاسی واجتماعی درنظام اجتماعی شده به صورت  علمی بانگرش های تازه وروشنگرانه جهت گشایش افقهای جدیدروابط سیاسی اجتماعی درحال گذرایران مورد بررسی قرار گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


پروپوزال رشته جامعه شناسی بررسی جایگاه نقد و انتقاد در حوزه گفتمان سیاسی اجتماعی ایران

تحلیل تاثیر نقش گفتمان نخبگان سیاسی بر جغرافیای سیاسی ایران

اختصاصی از رزفایل تحلیل تاثیر نقش گفتمان نخبگان سیاسی بر جغرافیای سیاسی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحلیل تاثیر نقش گفتمان نخبگان سیاسی بر جغرافیای سیاسی ایران


تحلیل تاثیر نقش گفتمان نخبگان سیاسی بر جغرافیای سیاسی ایران

پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا

گرایش جغرافیای سیاسی

201 صفحه

چکیده:

در اصطلاح لغوی، نخبه به معنای برگزیده و منتخب می باشد. درمعنای عام قدیم نخبه به گروه اندکی که جایگاه ویژه‌ای از لحاظ آداب و سنن، مقام روحانی و رفاه اجتماعی کسب کرده بودند، اطلاق می‌شد. قدرت این گروه، در یک نظام اجتماعی مبتنی بر قانون اساسی به عنوان اشتقاقی از حاکمیت و استقلال ملی توجیه و تعریف می‌گردد. امروزه نخبگان سیاسی به عنوان گروه‌های خاصی برگزیده می شوند و مشروعیت قانونی دارند.

با توجه به تاکید مقام معظم رهبری در سال 1385 به منظور تحقق بخشیدن در «استفاده صحیح و مناسب از ظرفیت های علمی نخبگان در راستای توسعه همه جانبه کشورمشی نخبگان سیاسی گذشته و معاصر ایران در عرصه جغرافیای سیاسی ایران نیز الگوی بدیلی در مواجهه با پرورش نخبگان سیاسی در کشور است گفتمان نخبگان اسلامی انقلاب ایران هم‌اکنون به گفتمان مسلط توده‌های مردم و نخبگان سیاسی خاورمیانه و نظام بین‌الملل درراستای مقابله باگفتمان رایج تحمیلی غربی تبدیل شده است

دراین پژوهش، درراستای آزمون فرضیه های پیشنهادی، به روش مطالعات توصیفی، تحلیلی ومبتنی بردو روش کتابخانه ای و پژوهش میدانی انجام گرفته است با توجه به اهمیت و نقش نخبگان رسمی در ساخت جغرافیای سیاسی ایران به آن می پردازد بر مبنای چنین فرضیه ای است که ما روندرشدوتوسعه جغرافیای سیاسی را درایران از طریق تحلیل نخبگان سیاسی آن بررسی شده که نخبگان سیاسی یک مفهوم تجربی یا رفتاری است.

در سال های قبل و پس از انقلاب اسلامی، جغرافیای سیاسی و هویت ملی ایرانی از فرهنگ سیاسی نخبگان بویژه نخبگان جمهوری اسلامی ایران تاثیر گرفته است. این تاثیر را می توان از لحاظ ایدئولوژی انقلاب بر تحکیم و تداوم هویت سرزمینی ایران در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی، تحول این ایدئولوژی از گفتمان انقلاب به گفتمان اصلاحات، و توسعه اقتصادی و شناخت بسترهای تکوینی گفتمان مردم سالاری دینی و گفتمان دولت اسلامی او نیز از لحاظ تاثیر بر مشارکت توده ای و بسیج سیاسی در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی بر تحکیم و تداوم ناسیونالیسم ایرانی، تحول مفهوم مشارکت، و تاثیر رویکردهای متفاوت بر آن دید.

واژگان کلیدی: فرهنگ سیاسی – نخبگان سیاسی - ایدئولوژی انقلابی - مشارکت سیاسی – گفتمان نخبگان - هویت ملی – جغرافیای سیاسی ایران


دانلود با لینک مستقیم


تحلیل تاثیر نقش گفتمان نخبگان سیاسی بر جغرافیای سیاسی ایران

دانلودمقاله امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

گسست از سنت اقتدار و طرحى براى تاسیس نظم جدید بر بنیاد آموزه‏هاى دین، ویژگى عمده تجدد اسلامى در حوزه فکر سیاسى است، و هر پژوهنده تاریخ اندیشه در تمدن اسلامى، چنین تجدید بنایى را در سیماى نظام «جمهورى اسلامى‏» چونان نتیجه پیکار الهى - سیاسى امام خمینى (ره) ملاحظه مى‏کند.
روشن است که سرچشمه‏هاى سنت‏ستیزى و نوگرایى اسلامى و مکنون در بنیاد نظام جدید بگونه‏اى است که هرگز نمى‏توان بر پایه سنت‏هاى فلسفى بزرگى چون فارابى، ابن سینا و صدرالمتالهین از یک سوى، و بخش عظیمى از میراث فقه شیعه از سوى دیگر، توجیهى نظرى بر وجوب و وجود آن در هفت اقلیم تفکر اسلامى تدارک نمود. لاجرم باید سراغ اندیشه‏اى در آثار امام(ره) رفت که با تهافت همان سنت‏به طرحى از نظم و تمدن جدید توفیق یافته و طلوع گونه‏اى خاص از تجدد اسلامى - سیاسى را نوید داده است.
اما، هرچند که مشاهده یا لمس این «تفاوت‏» میان اندیشه امام(ره) و سنت‏سیاسى مسلمین کار چندان دشوارى نیست، لیکن توضیح علمى این دگردیسى آغاز شده در «گفتمان سیاسى شیعه‏» نیز آسان نمى‏نماید. بنابراین، آن چه در این مختصر مى‏آید، نه توصیف همه وجوه این تحول، بلکه صرفا بخشى از خصایص منطقى گفتمان جدید است.
به هر حال، اگر این فرض درست‏باشد که; اندیشه امام(ره)، یا به طور کلى تجدد اسلامى، در واقع، به معناى آغاز نوعى تجدید - اگر نه خروج کامل - از سنت‏سیاسى گذشته است، شاید بتوان با تکیه بر «تحلیل گفتمانى‏»، تمایزات اساسى آن را با ارکان تفکر قدیم اسلامى برجسته نموده، و مقدمات نظرى براى تحلیل فهم جدید امام (ره) از نصوص دینى فراهم نمود.
مختصات تجدد اسلامى
وقتى سخن از نوگرایى و تجدد در جامعه اسلامى است، در واقع، دو مفروض اساسى را به همراه دارد; نخست آنکه روند یا پروژه تجدد الزاما یک خطى و منحصر به الگوى تجدد سکولار و غربى نیست. و با توجه به خصائص قیاس ناپذیرى و تکثر و ترجمه ناپذیرى (untranslatability) قهرى فرهنگ‏ها و تمدن‏ها، تعمیم خصایص پدیده‏هاى نوگرایانه در فرهنگى چون فرهنگ غرب بر دیگر تمدن‏ها، موانع نظرى و عملى فراوانى دارد; ثانیا فرهنگ اسلامى نشان داده است که ضمن حفظ ارزشهاى اساسى دین، توان نظرى گسترده‏اى براى تولید یا حداقل انطباق با بسیارى از عناصر و الزامات زندگى و سیاست مدرن را دارد. تحولات سده اخیر در فرهنگ سیاسى اسلامى از یک سو، و بخصوص تلاشهاى نوگرایانه حضرت امام به عنوان یکى از مهمترین نمایندگان اجتهاد اسلامى از سوى دیگر، عدم تعارض دین و تجدد، و فراتر از آن مختصات منحصر به فرد تجدد در جامعه اسلامى را نشان مى‏دهد. درست‏به همین دلیل است که به نظر مى‏رسد که سخن از «تجدد اسلامى‏» خالى از مبانى و خاستگاه‏هاى نظرى نمى‏باشد. در سطور ذیل، برخى مختصات تجدد اسلامى را با تکیه بر آثار حضرت امام(ره) و به اجمال مورد اشاره قرار مى‏دهیم.
1- آزادى اسلامى
نخستین ویژگى تجربه تجدد، طرح «آزادى‏» و مشخصه اقتدار گریز آن است. آزادى چیزى است که در ذات خود، بعضا ملازم با نقد گذشته است. مى‏توان گفت که وجه غالب مفهوم آزادى، جهت‏گیرى آن به سمت آینده است و چنان ساخته شده است که نفوذ عظیمى در دگرگونى سنت‏ها و سازماندهى مجدد آنها بر اساس الزامات حال و آینده دارد. بدین ترتیب، هرچند آزادى مغایر با مطلق سنت نیست، اما بازسازیهاى گسترده‏اى نیز در همان سنت‏ها ایجاد مى‏کند. لیکن آنچه در تجدد اسلامى ملحوظ است، بنیاد آزادى و بازاندیشى در سنت‏هاى گذشته، بر اساس اسلام و نصوص اسلامى است. امام خمینى(ره) یکى از مهمترین اهداف مبارزه خود را مبارزه براى آزادى معرفى مى‏کند و مى‏گوید; «زندگانى که در آن آزادى نباشد، زندگانى نیست. زندگانى که در آن استقلال نباشد... اینکه زندگانى نیست‏». (1)
در عین حال اضافه مى‏کند که;
«اگر تمام آزادى‏ها را به ما بدهند و تمام استقلالها را بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند، ما نمى‏خواهیم ما بیزار هستیم از آزادى منهاى قرآن، ما بیزار هستیم از استقلال منهاى اسلام‏». (2)
نکات و اظهارات فوق، ماهیت و جهت آزادى در تجدد اسلامى را نشان مى‏دهد. حضرت امام(ره) به عنوان یک مجتهد شیعى در حالى که در جست و جوى آزادى است اما هرگز بین دین و آزادى تمایزى نمى‏افکند بلکه معتقد است که آزادى با تمام ویژگى‏هاى خاص خود، در درون اسلام نهفته است و باید ظرافت‏ها و ظرفیت‏هاى آن را کشف و اجرا کرد. امام به عنوان یک جمع‏بندى از مفهوم آزادى اسلامى مى‏فرماید:
«اسلام هم آزادى دارد اما آزادى [به معناى] بى‏بند و بارى نه، آزادى غربى ما نمى‏خواهیم، بى‏بندو بارى است این... آزادى‏اى که ما مى‏خواهیم، آزادى در پناه قرآن ما مى‏خواهیم، استقلال مى‏خواهیم، آن استقلالى که... اسلام بیمه‏اش کند.» (3)
امام خمینى(ره) در ادامه تحلیل خود درباره نسبت اسلام با آزادى اشارات بسیار ظریفى دارد. وى در مصاحبه‏اى با اوریانا فالاچى، در پاسخ به این سؤال که چرا در طراحى نظام سیاسى بعد از انقلاب اسلامى روى کلمه «دموکراتیک‏» خط کشیده و نوشته‏اند «جمهورى اسلامى‏» نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، توضیح مى‏دهد که افزودن قید دموکراتیک به اسلام ممکن است این توهم را ایجاد کند که محتواى اسلام خالى از دموکراسى است در حالى که در اسلام همه چیزها (از جمله آزادى و دموکراسى) به نحو بالاتر و مهمترش هست. (4)
بنیانگذار جمهورى اسلامى با تکیه بر تحلیل فوق از آزادى و تجدد اسلامى، در پیامى به مناسبت‏سومین دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى، تاکید مى‏کنند که;
«بارها گفته‏ام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و گروه و دسته‏اى حق تحمیل فرد و یا افرادى را به مردم ندارند. جامعه اسلامى ایران که با درایت و رشد سیاسى خود جمهورى اسلامى و ارزش‏هاى والاى آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته‏اند و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده‏اند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیداى اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامى است... ولى هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند.» (5)
عبارت فوق هرچند طولانى است، اما تمایز و فاصله قطعى «گفتمان تجدد اسلامى‏»، و امام خمینى به عنوان بزرگترین نماینده آن را، با دو الگوى تجدد اروپایى و نیز سنت قدیم اسلامى، بوضوح نشان مى‏دهد. ضمن پرهیز از مشکلات مکنون در آزادى و تجدد غربى، به طور ضمنى و بنیادى اقتدار گرایى مکنون در سنت اسلامى را نیز به چالش مى‏خواند. در اندیشه امام، همه مردم هم برابرند و هم قدرت تشخیص و انتخاب و اظهار نظر و اظهار وجود دارند، مجلس خانه مردم و امید مستضعفین است که بر همه ارکان دولت و سیاست نظارت دارد.
اما فارابى به عنوان بزرگترین نماینده فلسفه سنتى اسلام که تاثیر قاطعى بر مجموعه فرهنگ سیاسى مسلمانان دارد، انسان‏ها را کاملا نابرابر و بیشتر آنان را مردمانى نیازمند ریاست و قیمومت مى‏داند. به نظر فارابى، فطرت همه انسان‏ها، براى قبول معقولات و تشخیص مصالح خود آمادگى ندارد. اشخاص انسان، بالطبع، باقواى متفاضل و استعدادهاى متفاوت خلق شده‏اند. بنابراین، در حالى که دیگر انسان‏ها در زندگى درست نیازمند رئیس اول و حاکم على الاطلاق هستند، «رئیس اول، هیچ حاجتى در هیچ چیزى به انسان‏هاى دیگرى ندارد که او را ارشاد نمایند.» (6)
ابن سینا نیز به تبع فارابى، و بر خلاف تجدد اسلامى که در اندیشه امام(ره) اشاره شد، نگاه اقتدارگرا و نابرابرانه به نظم سیاسى دارد. بوعلى تاکید مى‏کند که:
«[خداوند] با فضل و رحمت‏خویش بر مردمان منت نهاد و آنان را در عقل‏ها و اندیشه‏هایشان نابرابر آفرید، همچنان که در دارایى و منازل و رتبه‏هاى [اجتماعى] متفاوت نمود. زیرا در برابرى احوال و نزدیکى توانایى‏هایشان فسادى نهفته است که آنان را به نابودى سوق مى‏دهد.» (7)
روشن است که اندیشه‏هاى فارابى و ابن سینا، و به طور کلى، سنت‏سیاسى مبتنى بر آن آندیشه‏ها، که سال‏هاى سال بر زندگى سیاسى مسلمانان سلطه داشت، نه تنها تمایز آشکار با اندیشه‏هاى پیش گفته از حضرت امام(ره) دارد بلکه آشکارا در تقابل با آن قرار گرفته است. بگونه‏اى که معادله مردم / قدرت سیاسى را معکوس مى‏کند. اکنون به مورد دیگرى از ویژگیهاى تجدد اسلامى اشاره مى‏کنیم.
2 - تقدم مردم و جامعه بر دولت
دومین ویژگى تجدد اسلامى، که با امام خمینى طرح و تاسیس شد، تقدم مردم و جامعه بر دولت اسلامى است. در حالیکه در سنت‏سیاسى و گذشته تاریخ اسلام، این دولت و حاکم بود که بر جامعه تقدم رتبى و وجودى داشت. پرسش‏ها و برداشتهایى که به اقتفاى فارابى و ابن سینا در مجموعه فلسفه، کلام و فقه اسلامى، درباره سرشت قدرت سیاسى طرح شده و به سنت متبع مسلمانان بدل شده بود، همگى با تکیه بر تقدم دولت و حاکم بر مردم و جامعه، صبغه اقتدارى داشت. به عنوان مثال، رئیس مدینه در اندیشه معلم ثانى، همواره مقدم بر مدینه بوده و وجود و دوام شهر و نظام سیاسى قائم به او بود. در این اندیشه هرگاه اتفاق بیفتد که رئیس مدینه فاقد صلاحیت‏ها و شایستگى لازم باشد، مردمان شهر و جامعه قادر نخواهند شد فضیلت و موجودیت‏شهر را مطابق تشخیص جمعى خود حفظ نمایند و «قهرا طولى نخواهد کشید که آن مدینه و جامعه تباه و فنا گردد». زیرا که مردمان جامعه در ذات و فطرت خود ناتوان از آن هستند که به جاى رئیس مدینه و درست همانند او به تدبیر امور بپردازند. (8)
مطابق این سنت‏سیاسى، ریاست جامعه بطور طبیعى از صلاحیت‏بسیارى از اعضاى جامعه خارج است. زیرا ریاست فقط به دو چیز تحقق مى‏یابد; یکى‏آنکه به طور فطرى و طبیعى مهیا و آماده ریاست‏باشد، و دوم بواسطه هیات و ملکه خاص ارادى که قهرا براى کسى حاصل مى‏شود که بالطبع چنین فطرت ریاست را دارد. (9) بدین سان رئیس جامعه در سنت فکرى و گذشته مسلمانان نه تنها مقدم بر مدینه است‏بلکه ویژگیهاى منحصر به فردى دارد که او را ظل‏الله فى الارض مى‏کند.
برخلاف تصور سنتى فوق درباره نسبت‏حاکم و مردم در جامعه اسلامى، ملاحظه آثار به جاى مانده از امام(ره) درست معادله‏اى عکس معادله سنتى فوق را نشانه رفته است. در اندیشه حکومتى امام، مردم آشکارا مقدم بر دولت است; «مردم داراى چنان رشد دینى سیاسى مطلوب مى‏باشند» (10) که «مسلم قدرت تشخیص و انتخاب اصلح را دارند». (11) و «در چنین اوضاعى هیچ فرد و گروهى و هیچ نهاد و سازمان و حزب و دفتر و تجمعى نمى‏تواند در حوزه انتخابات دیگران دخالت نماید». (12)
حضرت امام(ره) نمایندگانى را که این چنین توسط مردم برگزیده شده‏اند، خلاصه و عصاره ملت معرفى مى‏کند. (13) و درباره نسبت و رابطه مردم با ولى‏فقیه به عنوان رکن و اساس جمهورى اسلامى مى‏نویسد:
«اگر مردم به خبرگان راى دادند تا مجتهد عادلى را براى رهبرى حکومتشان تعیین کنند، وقتى آن‏ها هم فردى را تعیین کردند تا رهبرى را به عهده بگیرد، قهرى او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولى منتخب مردم مى‏شود و حکمش نافذ است.» (14)
3- توان گسست از حافظه جمعى سنت
تجدد اسلامى که با امام خمینى(ره) طرح شده است، در صورتى مى‏توانست و مى‏تواند توفیق تداوم یابد که «بتواند» با فاصله گرفتن از حافظه جمعى (collective Memory) حاکم بر حوزه‏هاى فکر دینى از ناحیه سنت، به شالوده‏شکنى آن حافظه سنتى بپردازد. و قادر باشد که به جاى حافظه جمعى حاکم بر نهادهاى مذهبى، اندیشه خود، یا هویت فکر سیاسى جدیدالظهور را چونان معیار مشروعیت دینى جایگزین نماید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله امام خمینى(ره) گفتمان تجدد اسلامى

پایان نامه گفتمان شیعی در عراق

اختصاصی از رزفایل پایان نامه گفتمان شیعی در عراق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه گفتمان شیعی در عراق


پایان نامه گفتمان شیعی در عراق

این پایان نامه در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران انجام شده است. 307 صفحه در فرمت WORD و PDF.

ظهور جنبش‏های اسلام گرا مهمترین دغدغه سیاسی اجتماعی موجود در جهان معاصر است.جنبش شیعی معاصر عراق، یکی از جنبش‏های گمنام اما تاثیرگذار بر اوضاع سیاسی عراق بوده است که درپی جایگزینی یک حکومت اسلامی در عراق در زمان حکومت حزب بعث بود.

ریشه‏های تاریخی- فرهنگی جنبش شیعی عراق در کجاست؟ پیام آن چیست وشخصیت‏های برجسته آن کدامند؟این، مساله اساسی این رساله است که به منظور دستیابی به آن، از روش تحلیل گفتمان استفاده گردیده است. از میان نظریه‏های تحلیل گفتمان، تلاش شده تا از تلفیق رویکرد لاکلا-موفه و فوکو، استفاده شود. رویکرد روشی فوق، با تلفیق رویکرد نظری بابی‏سعید در باب خیزش گفتمان اسلام‏ گرایی در جوامع معاصر و رویکرد نظری فوکو در باب قدرت و مقاومت، درپی دستیابی به مساله رساله حاضر می‏باشد.

گفتمان جنبش شیعی عراق در طول قرن بیستم بعنوان یک گفتمان مقاومت، در دو حیطه خرد وکلان فعالیت داشته است: در حیطه کلان، بعنوان مخالف گفتمان قدرت، و در حیطه خرد بعنوان مخالف و بعضا همصدا با گفتمان‏های مقاومت موجود در حیطه عمومی عراق اعم از گفتمان کمونیستی، ناسیونالیستی و کرد. این جنبش سه دوره تاریخی را پشت سرگذاشته که عبارتند از: دوره حاکمیت گفتمان جهانشمول، دوره محلی‏گرایی و دوره رادیکالیزه شدن جنبش.

مطالعه موردی این رساله بر حزب الدعوه الاسلامیه استوار است. در اینجا با بازخوانی اندیشه‏ها و شرایط و زمینه‏ها و بسترهای شکل‏گیری و عمل این حزب ونقش شهید محمدباقرصدر و آیت‏الله محسن حکیم در رهبری آن، سعی در بررسی جنبش شیعی عراق گردیده است.

واژگان کلیدی: تحلیل گفتمان، قدرت، مقاومت، شیعه، جنبش شیعی، الدعوه‏الاسلامیه، شهیدصدر.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه گفتمان شیعی در عراق