رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره کمال نهایی انسان

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره کمال نهایی انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 68

 

مقدمه :

انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هست فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد پس قدرت مطلق وعلم مطلق باید باشد تا آدمی دل به آن ببندد و آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم گرچه خود ندانیم زیباترین حال برای انسان آن است که به یاد خدا باشد وخود را دائماً در حضور او ببیند وحائلی میان خود و خدا تصور نکند ، انسانی که نور محض وکمال مطلق وعلم وقدرت و جمال و جلال حق را بادیده دل مشاهده کند وبا او انس بگیرد ،صورت قلبش صورت ذکر حق می شود و آثار ایمان از سراسر وجودش متجلی می گردد وبه چیزی که خلاف رضای اوست نمی اندیشد ابعاد بترتیب از ابعاد وجودی انسان جدا نیست انسان دارای جسم و روح است که هر یک را استعدادها و گرایش هایی است ، بویژه روح ونفس ناطقه که از استعدادهای پیچیده وگسترده ای برخوردار است . بنابراین تربیت آنگاه کامل است که رشد وتکامل انسان همه جانبه به طور متعادل مد نظر او قرار گیرد کمال مطلق که علم و آگاهی یکی از جلوهای آن است ، خواسته فطری انسان است وانسان تا رسیدن به آن - چیزی جز واجب الوجود نیست – آرام نمی گیرد .

کمال حقیقی انسان

به طوری که در تعریف تربیت گفتیم ، منظور از تربیت انسان به فعلیت رسانیدن استعدادهای بالقوه او است . و چون کمال هر موجودی در شکوفایی وبه فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه اوست لذا در صورتی که انسان به صورت صحیح ودر یک نظام تربیتی همه جانبه پرورش یابد به کمال نوعی خود خواهد رسید . ا زاینجا می توان دریافت که هدف نهایی از تربیت انسان نیز نباید چیزی جز کمال نهایی او باشد حال جای این سوال است که کمال حقیقی ونهایی انسان چیست ؟ کدام مقصد است که اگر انسان به آن جا برسد به سعادت حقیقی خود نایل آمده است ؟ و کدام هدف است که تمام مساعی تربیتی باید به سوی آن جهت گیری شوند وتمامی قواء استعدادهای انسان در ارتباط با آن ودر محدوده آن رشد وپرورش یابند ؟ قبل از این که به بحث درباره کمال نهایی انسان بپردازیم ، نخست برای روشنتر شدن مفهوم کمال باید به این نکته اشاره کنیم که کمال انسان چیزی نیست که بستگی به قرار داد یا اعتبار افراد داشته وباتغییر اعتبار تغییر کند البته ممکن است از دیدگاه افراد مختلف کمال ، نمونه های متنوعی داشته باشد به طوری که حتی چیزی که از نظر فردی کمال تلقی می شود از دیدگاه فرد یا مکتب دیگر نقص تلقی گردد. اما این اختلاف در برداشتها به این معنی نیست که واقعا کمال انسان امری قراردادی است وبستگی به نظر اشخاص یا مکتب ها دارد .

تعریف کمال : کمال انسان ( وهر موجود دیگر ) یک امر واقعی ویک صفت وجودی است که انسان در صورت طی مراحل لازم در واقع ودر حقیقت واجد آن صفت ومرتبت می شود به طوری که درهر مرتبه از کمال کاری از او ساخته است که اگر به آن مرتبه نرسد ، چنان کاری از او ساخته نیست .

کمال نهایی انسان :

حال که مفهوم کمال روشن شد ، جای این سوال است که کمال نهایی انسان چیست . آنچه ابتدا از عنوان کمال نهایی فهمیده می شود این است


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره کمال نهایی انسان

تحقیق درباره کمال انسان از نظر دین

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره کمال انسان از نظر دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان تحقیق:

کمال انسان از نظر دین

تهیه کننده:

طاهره فتاحی

استاد مربوطه:

استاد قنبری

کمال انسان از نظر دین

کتاب: مبادى اخلاق در قرآن، ص 51

نویسنده: آیت الله جوادى آملى

خداى سبحان کمال محض و کمال‏آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسى دارند و هم از کمال نسبى برخوردارند : «ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل ترى من فطور» (1) همه ذرات عالم هستى به سوى کمال در حرکتند و مسیر امر الهى را طى مى‏کنند، خداى سبحان به آسمانها و زمین فرمود: خواسته یا ناخواسته به سوى من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت مى‏آییم: «فقال لها وللأرض اتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین» (2) . انسان نیز تافته‏اى جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعى مى‏کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوى کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقى است. اخلاق این توانایى را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعى پذیراى چنین هماهنگى است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.

کمال در چیست؟

صاحبان علوم گوناگون، تفسیرهاى متنوع و متفاوتى از کمال انسان دارند. هر کسى کمال را در رشته علمى خاص خود مى‏داند؛ ولى آخرین سخن را کمال‏آفرین جهان هستى، خداى سبحان، مى‏گوید و چه کسى راستگوتر از اوست؟:

«و من أصدق من الله قیلا» (3) .

در علوم اعتبارى و قراردادى، صاحبان علوم ادبى، کسى را که در علوم‏ادبى‏جامع باشد، «کامل» مى‏نامند. آنان به کسى که لغت شناس ماهرودرفن لغت سرآمد باشد، «لغوى» و به کسى که در علم «اعراب» سرآمدباشد «نحوى» و به کسى که در فن شعر و قافیه و وزن شناسى ماهر باشد، «عروضى» و به کسى که جامع بین این رشته‏ها شده «ادیب کامل» مى‏گویند.

در علوم استدلالى، به کسى که در هندسه، ریاضیات و علوم تجربى، طبیعى و منطق سرآمد و ماهر باشد و با جمع این سه رشته بتواند در معارف الهیه، حقایق را به خوبى استنباط کند، «فیلسوف کامل» و «حکیم» مى‏گویند؛ ولى در علوم حقیقى و نزد اهل معرفت، کمال به معناى دیگرى تفسیر شده است. مرحوم سید حیدر آملى، که از عرفاى بنام امامیه و از معتقدان به ولاى اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‏السلام) است مى‏گوید: به کسى که در علم شریعت، سرآمد و در علم طریقت، داراى کارآیى لازم و در علم حقیقت، صاحب بصر باشد، «شیخ» مى‏گویند. بنابراین، شیخ، انسان کاملى است که داراى این ویژگیهاى یاد شده باشد.

البته هر کدام از این علوم، اصطلاح خاص خود را داراست؛ در روایات معصومین (علیهم‏السلام) نیز آمده است که همه کمال، در امورى، مانند «تفقه در دین» است:

«الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و..» . (4) .

تفقه در دین، عبارت از دین شناسى و دین باورى است. کسى که دین شناس نیست یا دین شناس است ولى دین باور نیست، فقیه نیست. «تفقه» در دین به معناى ماهر و ممحض بودن در دین است.

پایه علوم

دین، سلسله‏اى از مسائل نظرى و مسائل عملى است و کسى متفقه در دین است که در آنها سر آمد باشد. دین، هم دستور علم و هم دستور استغفار مى‏دهد. ذات اقدس اله به پیغمبر مى‏فرماید : «قل رب زدنى علما» (5) یعنى، به خدا بگو که بر علم من بیفزا. نیز خداوند در قرآن، بیان مى‏کند که پیغمبر چه علمى را از خدا طلب کند.

همه علومى که در تأمین سعادت و رفع نیازهاى بشرى سهم مؤثرى دارند از یک نظر، صبغه اسلامى و دینى دارند؛ چون فراهم کردن و فراگیرى آنها و نیز استفاده از آنها در رفع نیاز جامعه اسلامى واجب عینى یا کفایى است و علوم از این جهت «اسلامى» مى‏شود (البته براى اسلامى بودن علوم انسانى در رتبه اول و علوم تجربى در رتبه دوم معناى دقیقى است که خارج از بحث کنونى است) ؛ ولى قرآن کریم، علمى را که اساس و پایه همه علوم است که اگر باشد، علوم دیگر فراهم و به جا مصرف مى‏شود و اگر نباشد، علوم دیگر یا تحصیل نمى‏شود یا اگر تحصیل شود، به جا صرف نمى‏شود، به پیغمبر آموخت و فرمود:

«فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک» (6)

و آن، علم «توحید» است.

اگر کسى بداند در کل جهان، خالق، مدبر و مربى عالم و آدم، خداست و همه کمالها و جمالها را او آفریده و زمام آنها به دست اوست، قهرا در فراگیرى کمال از خدا غفلت نمى‏کند و اگر کامل شد، در نشر آن هم براى رضا خدا مى‏کوشد و قصور و دریغى نمى‏ورزد. این علم، علمى استدلالى است. عالم شدن به وحدانیت حق، کار آسانى نیست. ممکن است کسى بر اساس همان تفکر سنتى و عادى بگوید: «لا اله الا الله» اما، در برنامه‏هاى عملى او توحید ظهور نکند .

نشانه توحید عملى

توحید در برنامه‏هاى عملى آنگاه ظهور مى‏کند که انسان در آغاز و پایان هر کارى «خدا» بگوید:

«و قل رب أدخلنى مدخل صدق و أخرجنى مخرج صدق» (7) .

همان گونه که قبلا اشاره شد، این آیه، اختصاصى به ورود در دنیا یا برزخ یا قیامت و خروج از دنیا یا برزخ یا صحنه قیامت ندارد، بلکه موحد هر کارى را انجام مى‏دهد باید بتواند «نام خدا» را ببرد و این کار. قهرا واجب و یا مستحب است. به عبارت دیگر، کارى که انسان به نام خدا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره کمال انسان از نظر دین

کمال همنشین

اختصاصی از رزفایل کمال همنشین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

محیطی که ما در آن زندگی می‌کنیم، تأثیر زیادی در اخلاق و رفتار و سرنوشت ما دارد. در این محیط هم افراد درستکار با ایمان و فداکار زندگی می‌کنند، هم افراد نادان و خلاف‌کار، این بستگی به عقل و تدبیر ما دارد که با چه کسانی معاشرت و همنشینی کنیم. اگر با افراد موفق و با ایمان معاشرت کنیم از دانش و اخلاق و رفتار خوب آنان بهره می‌بریم. یا حداقل از تجربه‌های خوب آنان استفاده می‌کنیم؛ اما اگر با افراد نادان معاشرت و دوستی کردیم، اخلاق و رفتار بد آنان بر روی ما تأثیر می‌گذارد و ما را منحرف می‌کند. رسول اکر(ص)

درباره اهمیت همنشینی با دیگران با مثال زیبایی فرموده است: مَثَل همنشین نیکوکار و همنشین ناصالح، مانند همنشینی با کسی است که مُشک حمل می‌کند یا در کوره آهنگری می‌دمد. اگر با کسی که حامل مادة خوشبوی مُشک است همنشینی و دوستی کردی یا از آن به تو می‌رسد یا از آن خریداری می‌کنی یا حداقل از بو و عطر آن بهره‌مند می‌شوی، اما همنشینی با شخصی که در کوره می‌دَمد یا سبب سوختن لباس تو می‌شود یا از بوی بد آن آزرده خاطر می‌شوی.

از گفتار نیکو و کلام زیبای آن حضرت می‌فهمیم که در زمان حاضر، خطرهای زیادی ما را تهدید می‌کند، پس باید با عقل و تدبیر عمل کنیم و در انتخاب دوستان خود دقت کنیم. اگر فهمیدیم که در انتخاب دوست و همنشین اشتباه کرده‌ایم، خیلی زود از آنان فاصله بگیریم و به دوست و همنشین صالح و نیک بپیوندیم تا موجب تباهی خود و خانواده خود نشویم؛ زیرا دوستان خوب و صالح موجب پیشرفت ما خواهند شد. ما از تجربه‌های آنان استفاده می‌کنیم و می‌گویم آنان چکار کردند که موفق شدند ما هم همان راه را ادامه می‌دهیم.

به فرموده امام علی(ع) اگر می‌خواهیم در دنیا و آخرت سعادتمند باشیم، با مردم بزرگوار دوستی و همنشینی داشته باشیم.

پسر نوح با بدان بنشست

خاندان نبوتش گم شد

سگ اصحاب کهف روزی چندان

پی نیکان برفت آدم شد

چرا بیراهه برویم. وقتی خدا الگویی به خوبی ائمه اطهار(ع) برای ما قرار داده است. امامان معصوم علیه السلام روی قضیه انتخاب دوست و رفیق به عنوان همنشین توصیه های بسیاری داشته اند و ضمن اینکه سفارش نموده اند بخشی از شبانه روز را برای این امر اختصاص بدهیم؛ به طور کلی معیار اصلی را انتخاب دوست و دوستانی معرفی نموده اند که بودن در کنارشان ما را به یاد خدا بیاندازد. ما را هر چه بیشتر به خدا نزدیکتر کند. نه اینکه گذراندن وقت ارزشمندمان با او موجب شود که از نماز جماعت در مسجد و شرکت درنماز جمعه و مراسمات مذهبی و ... بیندازد. یا خدای ناکرده موجب شود که ما هرچه بیشتر در منجلاب فساد آلوده شویم.

انسان موجودی اجتماعی و ذاتا معاشرتی است. مطمئناً تاثیر همنشینی با دوستان در افزایش نکات مثبت یا منفی اخلاقی و یا بر سرعت تغییرات اجتماعی و تربیتی انکارناپذیر است. یک دوست می تواند شما را مثلا در معنویات شما را از نردبان ترقی بالا تر ببرد و در شما انگیزه بیشتری ایجاد کند و یا با ایجاد رقابت صمیمی و سالم در راه رسیدن به پیشرفتهای علمی و ورزشی و... برای شما هدفگذاری ونقطه گذاری کند و یا حتی برعکس به اصطلاح مخ شما را بزند و از حضور پور شورتان درمساجد و یا... بکاهد. انتخاب دوست پایین تر از شما توصیه نمی شود مگر اینکه شما آنقدر از لحاظ اعتقادی روی خودتان کار کرده باشید و پایه قوی اعتقادی داشته باشید که موجب تقویت معنوی سایرین شود و این نوعی امر به معروف و نهی از منکر عملی محسوب میشود. جهاد اکبر را به همین خودسازی و تهذیب نفس میگویند. ولی متاسفانه گاهی هم پیش میآید که تاثیر منفی روی شما داشته باشد که بیشتر ناخودآگاه است. یهو می بینیدکه لحن صحبتتان تغییر کرده و از اصطلاحات بخصوصی استفاده میکنید و یا طرز تفکرتان تغییر میکنید. اگر بارز شد باید بیشتر روی خودتان کار کنید و ارتباطات منفی را کاهش بدهید.

نظر به اهمیت این موضوع احادیثی گرانقدر از حضرات معصوم(ع) می آورم. امید است که مطلوب شما واقع شود:

امام باقر علیه السلام می فرماید:

«پدرم به من سفارش کرد با پنج نفر دوستی نکن: 1- با فاسق و گنه کار رفاقت نکن، که تو را به کمتر از یک لقمه بفروشد، 2- و با بخیل و تنگ نظر رفاقت نکن که هنگام تنگدستی تو را تنها گذارد؛ 3- و با دروغگو دوست مشو که مانند سراب است، دور را نزدیک و نزدیک را دور جلوه می دهد، 4- و با نادان دوست مشو زیرا به قصد سود رسانی به تو زیان می رساند، 5- و با کسی که قطع رحم کرده، رفاقت مکن زیرا او را در سه جای قرآن ملعون یافتم».[۱]

حضرت علی علیه السلام می فرماید:

«لاخیر فی صحبة من اجتمع فیه ستّ خصال ان حدثّک کذّبک و ان ائتمنته خانک و ان ائتمنک اتّهمک و ان انعمت علیه کفّرک و ان انعم منّ علیک بنعمته»[۲]

کسی که شش خصلت داشته باشد شایستگی رفاقت ندارد: کسی که با تو سخن به دروغ گوید و اگر به او اعتماد کردی خیانت می کند و اگر او به تو اعتماد کرد تو را متهم به خیانت کند وچون به او خیر رسانی کفران کند و چون به تو خیری رساند منت گذارد.

نیز می فرماید:

«جالس العلماء تسعد»[۳]

باعالمان بنشین تا خوشبخت شوی.

نیز می فرماید:

«جالس الحکماء یکمل عقلک»[۴]

با حکیمان بنشین تا عقلت کامل، روحت بزرگ و جهل تو زایل گردد.

نیز می فرماید:

«لا تصحب الّا عاقلاً تقیّاً»[۵]

جز با خردمندان با تقوا رفاقت مکن.

نیز می فرماید:

«صدیقک من نهاک عدّوک من اغراک»[۶]

دوست تو کسی است که تو را از گناه نهی کند، و دشمنت کسی است که تو را به گناه تشویق نماید.

نیز می فرماید:


دانلود با لینک مستقیم


کمال همنشین

مقاله ای در مورد مفهوم تربیت و راهکارهای عملی آن

اختصاصی از رزفایل مقاله ای در مورد مفهوم تربیت و راهکارهای عملی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ای در مورد مفهوم تربیت و راهکارهای عملی آن


مقاله ای در مورد مفهوم تربیت و راهکارهای عملی آن

بسم الله الرحمن الرحیم فرمت فایل : word (با قابلیت ویرایش ) تعداد صفحه :17 صفحه -

چکیده

پناهگاه در مسائل اصولی، منطق و خرد است.

اصولاً پناهگاه بشر در مسائل اصولی و اساسی، عقل و خرد است پیروی از هر مقامی ولو هر اندازه بزرگ باشد اگر توأم با منطق و استدلال نگردد از نظر اسلام بی‌ارزش است. دانشمند بزرگ شیعه مرحوم علامه حلی صریحاً از عموم علمای اسلام نقل می‌نماید که تقلید و پیروی از قول دیگران در مسائل اصولی که راه درک و فهم آن برای همه باز است، حرام است و هر فردی باید این رشته از مسائل را از طریق دلیل و گواه خود به دست آورد.

اجمع العلماء علی وجوب معرفه الله، و صفاته الثبوتیه، و ما یصح علیه و ما یمتنع عنه، و النبوه و الامامه و المعاد بالدلیل لا بالتقلید.[1]

 

یعنی دانشمندان اسلام به اتفاق آرا می‌گویند که هر فرد مسلمانی باید عقیده خود را نسبت به مسایل خداشناسی و صفات او و موضوع نبوت و امامت و معاد، روی دلیل و برهان استوار سازد، هرگز جایز نیست در این مسائل تقلید نماید.

اما این سؤال مطرح می‌گردد که نقش یک استاد در باورهای دینی یک دانشجو چیست؟ از ابتدا آغاز می‌کنیم از کودک، از یک نوزاد. می‌دانیم که هر کودک و نوزادی با استعداد و شایستگی‌های خاصی دیده به جهان می‌گشاید و دست آفرینش او را در مسیر تکامل و خوشبختی قرار می‌دهد. سعادت و نیک‌فرجامی از آن کودکی است که پس از شناخت قابلیت و شایستگی ویژه او به پرورش استعداد وی همت گمارده شود. در واقع می‌توان گفت که حقیقت تربیت، جز شناخت ویژگی‌های کودک و فعلیت بخشیدن به استعداد و شایستگی‌های پنهانی او چیز دیگری نیست، به عبارت روشن‌تر، واقعیت تربیت پس از شناخت شایستگی‌ها، فراهم ساختن زمینه برای تکامل و پیشرفت همه‌جانبه موجودی است که قابلیت رشد و نمو را دارد، تا هر نوع کمالی که به طور نامرئی در آن هست، به مرحله بروز برسد.

تربیت در لغت به معنای رشد و افزایش است و استاد فردی است که اسباب رشد و افزایش مورد تربیت را فراهم می‌کند و کاری صورت می‌دهد که پدیده کمالات بالقوه خود را به حالت فعلیت درآورد به تعبیر دیگر هر کمالی که در پدیده است مربوط به فرد است نه استاد و اگر استاد نسبت داده شود به خاطر این است که او شرایط رشد را فراهم ساخته تا پدیده، چهره واقعی خود را نشان دهد، حال این حقیقت را با مثالی روشن می‌سازیم. باغبان پدید آورنده کمال در درخت نیست بلکه هموار کننده شرایطی است که خود درخت کمالات خود را نشان دهد؛ زیرا شاخ و برگ و میوه‌های رنگارنگ در دل نهال، به صورت بالقوه نهفته است، اما در هر شرایطی امکان عرضه کمال نیست، بلکه تا زمین هموار نباشد و ریشه‌ها فعالیت نکند و درخت از انرژی خورشید بهره نگیرد و آب به ریشه نرسد امکان اظهار کمال برای آن نیست پس به طور کلی می‌توان گفت یک استاد ممکن است در تحکیم باورهای دینی دانشجویان خود نقش داشته باشد اما هرگز در ایجاد آنان نقش بر عهده ندارد زیرا همانطور که نهال خشکیده‌ای که فاقد استعداد و لیاقت باشد از حوزه کار باغبان خارج است، و کار باغبان جز فراهم ساختن زمینه‌های گوناگون برای رشد، نمو درخت چیز دیگری نیست نقش استاد نیز چنین است.

هدف این مقاله ذکر اموری مهم و قابل توجه در امر تعلیم و تربیت است که دانستن آنها برای هر انسانی که پا در این عرصه نهاده و بار چنین مسئولیت سنگین را به دوش گرفته، ضروری است اموری که توجه به آنها بدون تردید نقش بسیار مهمی در موفقیت استاد داشته، او را به سرمنزل مقصود رهنمون خواهد گشت. سخن لزوم شناخت عوامل خطیری است که اگر استاد بر آنها واقف نباشد به مثابه شخصی می‌ماند که بدون داشتن ابزار و آلات نبرد و یا بدون آگاهی استفاده صحیح از آنها به رزم دشمنی زورمند و حیله‌گر شتافته و او را به نبرد با خویش فرا خوانده است.

 

برخی از عوامل و موانع مؤثر بر فرآیند تأثیرگذاری

  1. استمرار و مداومت

یکی از نکات قابل توجه در فرایند تأثیرگذاری توجه به نقش والای «استمرار و مداومت» است. چنانکه می‌دانید: نفوس انسان‌ها دارای تأثیرات و اختلافات گاه فراوانی [نسبت به یکدیگر] بوده و از این رو مخاطبین و فراگیران نیز از استعدادها و شرایط متفاوتی نسبت به هم برخوردار می‌باشند. آنها در مثال مانند دوندگانی می‌باشند که برخی از آنها در انتهای خط مسابقه، برخی دیگر در میانه راه و برخی دیگر در ابتدای راه آنند.


[1] . سوره اسرا، آیه 36


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ای در مورد مفهوم تربیت و راهکارهای عملی آن

تحقیق و بررسی در مورد زندگینامه کمال الملک

اختصاصی از رزفایل تحقیق و بررسی در مورد زندگینامه کمال الملک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

زندگینامه کمال الملک

ظهور کمال الملک در عرصه نگارگری ، حلول اندیشه های نوینی را در فنون نقاشی سبب گردید و فصل تازه ای را در بخش هنرهای تجسمی ایران گشود. از ویژگیهای کمال الملک می توان سنت شکنی ، ابداع و نوآوری در سبک و روش ، بکارگیری عناصر تشکیل دهنده ی نقاشی ، قدرت تصویر لحظات با تمام کیفیت و ابعاد در زمانی که هنوز"پرسپکتیو" شناخته نشده بود و فزون بر همه ی اینها اتخاذ شیوه های نوین نگارگری در ثبت واقعیت ها و به دور داشتن قلم و رنگ از پوچی و وهم پردازی در زمانی که کمتر کسی جسارت و شهامت ثبت آن را داشته است ، ذکر کرد. کمال الملک متهورانه سرگذشت حساس اجتماعی و سیاسی خود را در گرو این واقعیت گرایی نهاد و گزینش این سبک ، منشاء تحولات و اندیشه هایی در جریان هنر و سیاست آن روزگار گردید.

محمد غفاری فرزند میرزا بزرگ به سال 1224 شمسی در یکی از قراء کاشان متولد شد. خانواده ی او مخصوصا عمویش ((صنیع الملک)) از نقاشان زبردست بود که با او به تهران آمد و در مدرسه ی دارالفنون به تحصیل پرداخت که در ضمن آن هم نقاشی می کرد تا جایی که تابلو های او توجه ناصرالدین شاه را جلب کرده و او را به دربار برد و لقب (کمال الملک) را به او داد.

نخستین تابلوی او بعد از گرفتن لقب کمال الملک « تابلوی تالار آیینه» است که از شاهکارهای او به شمار می رود. وقتی کمال الملک مشغول کشیدن این تابلو بود مطلع شد که مقداری از طلاهای تخت طاووس سرقت شده که حسودان آن را به کمال الملک نسبت دادند ؛ ولی بعداً سرایدار اقرار به دزدی کرد و کمال الملک از شر تحریکات حسودان نجات یافت.

وی در دربار ناصرالدین شاه بسیار تقرب یافت و برای هر تابلو ، شاه مقدار زیادی اشرفی ، هم چنین نشان و مدال و کمربند و شمشیربند مرصع و انگشتر الماس به او اعطا می کرد. او به علت اینکه مدتی معلم نقاشی شاه بود ، لقب «نقاش باشی» را گرفت.

از خلق تابلوی تالار آیینه دیری نگذشته بود که ناصر الدین شاه قاجار با مشاهده ی وضع اسفناک داخلی و فزونی گرفتن هرج و مرج و فساد دربار و توطئه دشمنان داخلی و خارجی ایران فرصت را مغتنم شمرده و به عنوان مطالعه و تکمیل هنر خود و باطناً به منظور رهایی از چنگال حکومت و درباریان عازم اروپا شد.

این سفر که پنج سال به طول انجامید کمال الملک را با دنیای نوینی از هنر آشنا نموده و چشم اندازهای وسیعی در برابرش گشود. در این مسافرت کمال الملک با دقت و امانت بسیار از روی آثار بزرگان نقاشی اروپا نسخه برداری کرد. وی در

موزه های (لوور) و (ورسای) از روی تابلوهای رامبراند و دیگر تابلو های پر ارزشی تهیه کرد که همه در موزه های سلطنتی و کتابخانه ی مجلس نگاهداری می شود.

کمال الملک همچنان در اروپا روزگار می گذرانید تا زمانی که بین او و مظفرالدین شاه که برای دومین بار به اروپا سفر کرده بود ، ملاقاتی دست داد. مظفرالدین شاه در این دیدار از او درخواست مراجعت به ایران را نمود و کمال الملک به امید دگرگونی و تغییرات اساسی ، در میهن و به سودای بهره گیری از اندیشه و افکار و هنر پرورش یافته اش در راه اصلاحات اساسی به کشور بازگشت اما پس از بازگشت هم چنان از دربار ناراضی بود.

در همان موقع و در زمان رئیس الوزرایی سردار سپه ، مدرسه صنایع مستظرفه به نام کمال الملک تأسیس و تابلوهای او در آنجا جمع آوری و حفظ شد.

مجددا سعایت و توطئه درباریان ، تنگ نظری و حقد و حسد رقیبان و وضع آشفته و ناگوار مردم ، موجبات دلگیری و تألمات روحی او را فراهم نمود و این وضعیت او را ناگزیر کرد که یکی دو سال روزگار را به سختی بگذراند و پس از آن به عنوان زیارت و بیشتر به قصد استخلاص خود از چنگال حکومت و نجات از نحوست دربار ، عازم عتبات عالیات شد و نزدیک به دو سال در کشور عراق اقامت گزید. تابلوهای «عرب خوابیده» و «میدان کربلای معلی» که در آنجا کشیده شده ، تبلور عینی و مصداق بارز تعهد هنری و قلم مردمی آن هنرمند است.

کمال الملک با خواهر مفتاح الملک ازدواج کرد و دارای یک دختر و سه پسر شد. از طرفی برادرش ابوتراب خان - که او نیز نقاش بود - خود را مسموم کرد و دو دخترش را به کمال الملک سپرد.

کمال الملک در سال 1306 تقاضای بازنشستگی کرد و به حسین آباد در نیشابور رفت و در ملک شخصی خود زندگی می کرد که بعضی از مستشرقین از او در آن ده دیدن کردند. در اواخر عمرش بر اثر پرتاپ سنگی یک چشم او نابینا شد. وی در 27 مرداد ماه 1319 در سن 95 سالگی در نیشابور بدرود حیات گفت و جنازه اش در مقبره ی شیخ عطار نیشابوری به خاک سپرده شد.

قرائن نشان می دهد که می توان کمال الملک را در زمره ی کسانی به حساب آورد که در جهت وصول به مقاصد واهداف مترقی و اصلاحی ، به زمینه های موجود در جامعه بی توجه نبوده و برای احیاء ارزش های از دست رفته و ایجاد تسهیلات و امکاناتی برای رشد فضیلت و هنر و آگاهی ، زمان را مغتنم شمرده و با درایت و محاسبه ی زمان ، اوضاع را تحت توجه قرار داده اند. اگر چه در تحقق این مفاهیم و معانی آن چنان که باید و شاید موفق نمی نماید ( که این بی شک نه از خبث طینت او، که از تفکر حاکم براندیشه ی انسان آن روزگار و ضعف ایدئولوژیکی فرزانگان و اندیشمندان آن روز مایه می گیرد) ؛ ولی با تمام اینها شاید بتوان از کمال الملک به عنوان انسانی پویا و علاقه مند به اعتلای فرهنگ و هنر آن مقطع از تاریخ هنر ایران نام برد، نه به عنوان کسی که تعمداً به صاحبان قدرت روی آورده استتابلوی تالار آیینه یکی از نقاشی های شگفت انگیز کمال الملک به شمار می آید. او در این اثر"انگیزه" ی هنرمند در ضبط حقایق تلخ و اندوهبار تاریخ و بازگو نمودن مصائب مردم از ستم شاهان ، که بهترین مظاهر ایام ستمشاهی آنان همین باقیمانده ی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد زندگینامه کمال الملک