رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد نخستین کتابی است که در باره ی نظریه معرفت امامیه و توجیه مبانی و اصول عقاید آنان 10ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد نخستین کتابی است که در باره ی نظریه معرفت امامیه و توجیه مبانی و اصول عقاید آنان 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

نخستین کتابی است که در باره ی نظریه معرفت امامیه و توجیه مبانی و اصول عقاید آنان ، و مجملی از عقاید فیلسوفان و متفکران اسلام .

مفاهیم دقیق اصطلاحات فلسفی که از یونانی به عربی برگردانده شده ، و شرح سیر معالم یونانی در اسلام و بازگشت آن به یونان ، با پختگیها و دگرگونیها که در اثر تابش انوار اسلام در آن افکار روی داده است ، و جریان افاضات معاریف اسلامی و تلاقی و ترابط افکار و ریشه ی بسیاری از آنها و اختلاف افکار .و نقطه های عطف و روابط تعقلی دانشمندان اسلام با سابقین ، و تأ ثیر متقابل افکار یونان و اسلام ، و حرکت و سیر تکاملی آراء متفکران ، و نام دانشمندان اسلام ، و آثار مهم آنان اعم از انتشار یافته و یا انتشار نیافته را عرضه داشته است ، و با دلایل متبع تاریخی نشان داده است که شرق ، حمال معارف غرب یا آینه گردان آن نبوده ، بلکه خود مبدع و آفریننده ی افکار اصیل بوده است . از طرفی از اطلاعات گرانبهای فلسفه تاریخ اصالت قرآن مجید و گفته های امامان و پیشوایان اسلام ، و سهم ارزنده و موفور تشیع در فلسفه و جهان تعقل بر مبنای قرآن کریم و بیانات و ارشادات امامان پاک و مایه ی تأثیر و فیض آن در افکار فلسفی غرب ، و تجزیه و تحلیل نحوه ی تفکر قرآنی و رشته افکار ونوآوریهای شیعه و متفکران عاصمه ی اسلام را پیزامون محور قرآن و سنت ، دردسترس پژوهندگان قرار داده است .

تار یخ فلسفه اسلامی

در اسلام و تفکرات فلسفی با مسائل ناشی از آنچه ما آنرا وجدان و شعور تاریخی بنامیم برخورد کرده بلکه دارای دو پسر مضاعف است . یک حرکت صعودی از مبدأ و دیگری بازگشت به مبدأ که معاد نامیده می شود .

معانی وحی ، الهام بر این محورها رده بندی می شود . که این معانی با سلسله مراتب روحانی و درجات عواملی که از آستانه ورود به تاریخ شروع گرد،منطبق است اندیشه درچنین عالم ، بی آنکه مجبور باشد ، محرمات تشهدی را به حساب آورد . پایبند نواهی او باشد .

آزادانه به جولان در میآید . اما در عوض آنجا که شریعت ، حقیقت ذاتی می کند ، اندیشه با آن روبرو میشود ، و به مقابله بر می خیزد .

فلسفه و علوم طبیعت

مکتب هرمس

صائبین حران ، نیاکان خود را به هرمس و آگائو دمون می رسانند . معروفترین مجتهد آنان ثابت بن قره ( متوفی به سال 288 / هجری 901 میلادی ) کتاب تعلیمات هرمس را به سریانی نوشت و خود ، آن را به عربی ترجمه کرد . به عقیده مانویان ، هرمس یکی از پنج پیمبر الوالعزم است که قبل از مانی می زیسته است و شخصیت هرمس از طریق نبوت مانوی ، وارد نبوت اسلامی گردید و در اسلام با اردیس ( اخنوخ ) یکی محسوب شد .

پس ، مایه ی حیرت نیست اگر شیعیان از نخستین مسلمانانی بودند که عقاید هرمس را پذیرفتند . در حقیقت از طرفی معرفة النبوة شیعه بالفطره طبقه ای از پیمبران را که هرمس به آن طبقه تعلق داشت می شناخت . در طبقه ی انبیاء او پیمبری مقنن نبود تا موظف باشد برای بشر شریعتی بیاورد . رتبه او در تاریخ ادیان ، مرتبه یک نبی است که فرستاده شد تا زندگانی ساکنان نخستین مردمی را که درشهر ها سکونت داشتند تمشیت دهد و فنون زندگانی را به مردم بیاموزد . از طر ف دیگر ، عرفان شیعه همانطور که برای پیمبران به مراتبی قائل است ، به کیفیت معرفتی مشترک بین انبیای سلف ( مانند هرمس ) وامامان و اولیاء بطور کلی، در طول دوران ولایت که جانشینی دوران نبوت تشریعی است نیز به کیفیت معرفتی مشترک معتقد است .

درمقابل اهل تسنن مذهب هرمسی صائبین را با مذهب اسلام ناسازگار دانسته اند چه ، آن مذهب ، بشر را از وجود پیغمبر بی نیاز می داند ( منظور پیمبر شارع است .

سرخسی ( متوفی به سال 286 هجری / 899 میلادی ) فیلسوف ایرانی ، شاگرد الکندی فیلسوف مانند بسیاری از شخصیتهای معروف ، شیعه بود یا چنین می نمود . او در مورد مکتب صابئین کتابی نوشت که امروز در دست نیست . استادش الکندی نیز آنچه را هرمس ، در مورد راز متعال الهی به پسر آموخته بود مطالعه کرده بود .

برای توضیح افکار هرسی و اموری که دراسلام تحت تأ ثیر آن افکار قرار گرفته است به کمک نوشته های ل . ماسینون رموز ذیل را توضیح می دهیم : درالهیات چنین عقیده داشتند که گر چه ادراک الوهیت وصف ناپذیر از راه قیاس اقتران غیر قابل حصول است و افاضات و انبعائات وجود ، همه از ا لوهیت متفرع می گردد اما از راه نیایش و کوشش ، و عروج به عالی ترین درجه ی تقوی می توان با آن واصل گردید .

در این کتاب نمی توان در مورد همه ی کتب و آثاری که از سنت هرمس در اسلام بجای مانده است یاد کرد :1 - مجلدات منسوب به هرمس و شاگردان او ( اوستائی ، زوزیم و غیره ) ، 2 – ترجمه ها ( کتاب کراتس ، کتاب الحبیب ) .

انسان اولیه

خصلت انسان و تاریخ بشر

مرحله اول :

اما پس ازآزادی نسبی از زندان جبر غریزی ، آدمی توانست با آگاهی و اراده ی آزاد درمقابل کششهای غریزی خود عکس العمل نشان بدهد . این قدرت و آزادی را یافت که درصورت گرسنه بودن و در اختیار داشتن غذا ، اگر نخواست نخورد و گرسنه بماند ، روزه بگیرد ، اعتصاب غذا بکند ، بر غریزه صیانت نفس مهاربزند ، بر علیه آن قیام کند و حتی به خود کشی و خود سوزی دست بزند . اگر میل جنسی بر او غلبه کرد و هیچ مانع خارجی هم در راهش نبود ، بر خود مسلط شود و این کشش نیرومند را مهار کند ، پاسخی مخالف و بر ضد آن بدهد ، یعنی خودداری و کف نفس کند . اینهمه و بسیاری از پدیده های مشابه زائیده ی رهایی انسان از غریزی و رسیدن به نوعی آزادی و اختیار است که وجه تمایز اساسی میان مرحله انسانیت و حیوانیت است . و انسانهایی دربیرون از زندان غرایز هنوز هم درعمل اسیر و دست بسته فرمانهای غریزه هستند و قدرت اراده و اختیار را از خود سلب کرده اند در حقیقت فقط صورت و نه سیرت انسانی دارند . لذا نباید نبرد در این جبهه را پایان یافته تلقی کرد . مبارزه ی انسان علیه کششها و سوائق و تمایلات سرکش نفس و تسلط بر آنها ادامه دارد . تکامل شخصیت انسانی او به نتیجه ی این نیرد وابسته است .

مرحله دوم

انسان وقتی زندگی انسانی را آغاز کرد و همانند سایر موجودات کم و بیش اسیر و محکوم جبر طبیعت بود ، نیروها و پدیده های طبیعی بر او تسلطی تام داشتند وحیات او وابسته به تغییرات محیط طبیعی و بذل و بخشش یا خست آن بود .

در این مرحله ، حیات خود را با تلاشی سخت و جانکاه صیانت می کرد . اگر تنها می ماند و به حال خود رها می شد بی شک خیلی زود در زیر ضربات مهلک گرسنگی یا سیل و طوفان و یا چنگال درندگان نابود می گردید . چه مقابله با موانع طبیعی و بدست آوردن لوازم و نیازمندیهای حیات جز از طریق تلاش و مبارزه ی دستجمعی ممکن نبود . گروههای انسانی مشترکاً در جستجوی غذا می شتافتند و دستجمعی به صید می پرداختند و یا از خود در مقابل حیوانات وحشی و درنده دفاع می کردند . به همه این احوال مقهور قدرت طبیعت بودند .

مرحله سوم :

به محض اینکه انسان اولین گام را در راه آزادی از جبر طبیعت و زندان نیروهای طبیعی برداشت ، با اینکار بی آنکه خود بداند حلقه های زنجیر اسارت جدیدی را به هم می بافت . تکامل ابزار سازی ، انسان را درمرحله ی جمع آوری غذا به مرحله ی تولید غذا منتقل ساخت . این تحول یک گام بزرگ در آزادی از جبر طبیعی بود . چه آدمی با کار تولیدی خود میتوانست از گرسنگی و از وابستگی تام و تمام به طبیعت تا اندازه ای خلاصی یابد و با تو لید بیش از احتیاج و ذخیره برای فردا به درجه ای از فراغت و آزادی دست یابد . این تحول طلیعه رفاه و آزادی انسان بود . اما بشر هنوز طعم ثمره ی شیرین این موفقیت بزرگ را نچشیده بود که شریک اسارت جدیدی را در کام خود احساس کرد .

ضرورتهای ختم رسالت

خاتمیت رسالت پیغمبر اسلام بر ضرورت زمان و مرحله ی تکامل جامعه ی بشری استوار بود .

پیش از آن جامعه ی بشری نه آنقدر توانا بود که به نیروی عقل و اندیشه ی خویش بنواند راه تکامل انسانیت را از جاده ی انحطاط و بربریت بطور قاطع باز شناسد و اندیشه و قدرت تفکر در مرحله ای قرار داشت که با استدلال و استقراء و قیاس فعالیتهای عالی ذهن به تشخیص صحیح از سقیم بپردازد . بشر نخست اسیر جهل و اوهام و اندیشه های خرافی بود و در نتیجه به یاری و هدایت نیاز داشت .

استعانت از معجزات و خرق عادات برای پیغمبران سلف اجتناب ناپذیر بود چه راهنمایی ایشان به یاری استدلال عقلی در آ ن دوران ، دشوار بلکه محا ل می نمود . نارسایی اندیشه و عقل استدلالی بشر سبب می گشت بعد از هر تحول تکاملی که به دنبال ظهور پیغمبری رخ می داد و روابط اجتماعی بر پایه ی عدل و مواسات استوار می گشت و چرخ های جامعه ی بشری در جهت تکامل مادی و معنوی بحرکت می افتاد .

تحول جوامع و ظهور تضادهای اجتماعی :

قانون علیت در تحولات اجتماعی

حوادث و تحولات تاریخی بر حسب تصادف و یا روی اراده و خواست شخصیتها رخ نمی دهد . هر پدیده ، تحول و تغییر اجتماعی زائیده ی عللی است که غالباً به صورت تضاد هایی در بطن جامعه نهفته است . برای آنکه تغییری در جامعه به وجود آید قبلاً لازم است شرائط و موجبات آن تغییر فراهم آمده باشد .

قرآن اصل علیت حاکم بر تغییرات اجتماعی و انقلابات تاریخی و از جمله ظهور و بعثت پیغمبران را در چند جا مورد تأ یید و تأ کید قرار داده است . قبل از اشاره به این آیات بهتر است این مسأ له را کمی بیشتر بشکافیم و ببینیم چگونه جامعه ای متحول می شود .

روابط بین افراد یک اجتماع در آغاز بسیار ساده است که با گسترده و پیچیده تر شدن فعالیتهای حیاتی ، ابعاد تازه ای می یابد و گسترده ترو پیچیده تر می گردد . اما در همه حال هدف و علت وجودی آنها ثابت است . جدا از روابط بین خود و جامعه ناچار به برقراری نوعی رابطه با محیط طبیعی است .

قانون بجای تصادف

خلقت عالم بر طبق قوانین و نظم معین صورت گرفته است " آسمانها و زمین را بر پایه حق خلق کرد " هر پدیده تابع نظم و اندازه ای است . میزان ، مقدار و حق اصطلااتی است که قرآن برای نشان دادن وجود نظم و قانون حساب و کتاب در حرکت و تحول پدیده های خلقت به کار می برد .

جامعه ی انسانی شاید بیش از زندگی یک فرد از قوانین و سنت های لایتغیر پیروی میکند . چه فردی ممکن است درطول زندگی موقعیت و راه و رسم زندگی خود را بارها تغییر دهد و ظرف مدت کوتاهی موضعی متضاد با


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نخستین کتابی است که در باره ی نظریه معرفت امامیه و توجیه مبانی و اصول عقاید آنان 10ص

تحقیق درباره مدل های معرفت دینی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره مدل های معرفت دینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

مدل های معرفت دینی

دکتر علی رضا قائمی نیا(1)

از زمان طرح بحث مدل های معرفت دینی، بیش از چند دهه نمی گذرد. گرچه ریشه این بحث را می توان در مباحث کهن معرفت شناسی و فلسفه دین جست و جو کرد؛ لیکن گسترش دامنه این بحث، در چند دهه اخیر، به ویژه در چند سال اخیر بوده است؛ لذا در بسیاری از کتاب های معرفت شناسی دینی، این بحث به طور مستقل مطرح نشده است.

بحث هایی که در فلسفه دین و معرفت شناسی دینی مطرح می شود، عمدتاً از دیگر زمینه ها از قبیل: معرفت شناسی، فلسفه علم، فلسفه زبان، هرمنوتیک و... متأثر است. تغییر و تحولاتی که در این زمینه ها رخ می دهد، مباحثی جدید را در فلسفه دین و معرفت شناسی دینی به بار می آورد. بحث مدل های معرفت دینی هم از جمله مباحثی است که تحت تأثیر سه رشته عمده دیگر؛ یعنی معرفت شناسی، فلسفه علم و هرمنوتیک، در معرفت شناسی دینی عنوان شده و سرفصل بسیاری از مباحث دیگر قرار گرفته است.

پیش از ورود به بحث، بیان دو نکته ضروری است:

1. بحث مدل های معرفت دینی، بنیادی ترین بحث معرفت شناسی دینی است و بر بسیاری از دیگر مباحث آن پرتو می افکند. این بحث از پربارترین مباحث این زمینه است که چارچوبی وسیع برای فهم نزاع های فکری در جهان اسلام پدید می آورد. می دانیم که در تاریخ اسلام آراء و اندیشه های کلامی، فلسفی، تفسیری و... بسیاری پاگرفته اند و از این رهگذر، فِرَق و مکاتب فکری گوناگونی به منصه ظهور رسیده اند. آیا همه این مکاتب فکری از الگو و مدل معرفت شناختی واحدی پیروی می کنند یا نه، مدل های معرفت شناختی متفاوتی بر این نظام های فکری سیطره دارد؟ این پرسش بسیار اهمیت دارد و می تواند ماجرای نزاع های فکری متفاوت را روشن سازد.

2. این نکته هم در خور تأمل است که واژه مدل Model معانی متفاوتی در زمینه هایی از قبیل فلسفه علم، منطق، ریاضی و... دارد در تعبیر «مدل های معرفت دینی» معنایی کاملاً متفاوت مراد است. مقصود از «مدل» در اینجا تقریباً مرادف با «الگو» است؛ به عبارت دیگر، مراد این است که چه الگوی معرفت شناختی را باید در زمینه معرفت دینی پذیرفت؟

واژه الگو در زبان روزمره و در میان مردم عادی، معنایی نسبتاً متفاوت دارد. مثلاً: یک خیاط بر اساس الگویی خاص لباسی را می دوزد و ممکن است لباس را بر اساس الگویی دیگر هم بدوزد. در اینجا الگو، قالب و طرحی است که از موردی به مورد دیگر تفاوت می کند.

مدل معرفت شناختی، الگویی است که با الگوهای معمولی و روزمره تفاوت دارد. سه تفاوت عمده را می توان میان این نوع الگو با دیگر الگوها بر شمرد:

اوّلا: این الگو، الگوی فکری است؛ یعنی چارچوب و طرح معرفت است. ریشه این الگو در نحوه تفکر است.

ثانیا: این الگو به صورت پنهانی و ناخودآگاه عمل می کند. معمولاً چنین نیست شخصی مدلی معرفت شناختی را برگزیند و بر اساس آن عمل کند. کسانی هم که با معرفت شناسی آشنا نیستند، حتماً مدل معرفت شناختی خاصی دارند و تنها پس از بررسی های معرفت شناختی می توان آن الگو و مدل را کشف کرد.

ثالثا: این الگو به نحو نظام مند عمل می کند و دامنه عمل آن بسیار وسیع است. بسیاری از نتایج و پیامدهایی که یک اندیشه دارد، در گرو مدل معرفت شناختی خاصی است که در نهان خانه اندیشه اش جای دارد و به آن فرمان می راند.

مثلاً رئالیسم(2)(واقع گرایی) یکی از مدل های مشهور و قدیمی معرفت شناختی است و گرچه خود این مدل، صور و مدل های فرعی دیگری دارد و به انواع مختلفی تقسیم می شود؛ ولی به طور تقریبی می توان آن را دیدگاهی دانست که بر طبق آن، انسان لااقل در پاره ای از وجوه، به عالم واقع معرفت دارد.(3)

گاهی رئالیسم برای عالم دینی مدل می شود؛ بدین معنا که او برای دین یک عالم واقع قایل می شود و بر آن است که لااقل در پاره ای موارد به آن معرفت دارد. این مدل و الگوی فکری در طرز تفکر بسیاری از اندیشمندان دینی وجود دارد. شاید این سخن گزافه نباشد که تنها در چند دهه اخیر، مدل های دینی در معرفت دینی بروز کرده اند. پیش تر، رئالیسم تنها مدلی بود که تا دهه های اخیر طرفدار داشته است.

مدل معرفت شناختی، الگویی فکری است که به طور پنهانی عمل می کند و تنها هنگامی که مورد بررسی قرار گیرد، ساختار آن دقیقاً روشن می شود. کسی که رئالیست است، دیگر در این امر چون و چرا نمی کند که واقعیت مستقل از ما وجود دارد و ما می توانیم فی الجمله به آن واقعیت معرفت بیاییم، بلکه می پذیرد که لااقل در پاره ای از وجوه می توانیم به آن معرفت داشته باشیم. امّا کسی که، این مدل را نپذیرد، مدل دیگری را پیش می کشد و در آنچه که رئالیست از دین فهمیده است، چون و چرا می کند.

گزاره های دینی هر شخص را می توان دو گونه نقد کرد: یک راه این است که نقد در مدل معرفتی آن شخص صورت گیرد. مثلاً اگر او رئالیست است و بر پایه این مدل نتایجی را به دست آورده است، می توان با او در این مدل مشترک شد، امّا نشان داد که نتایج مورد نظر، فرآورده این مدل نیستند. بنابراین در این صورت، با فرض قبول مدل او، نتایج و گزاره های او را نمی پذیریم. این نوع نقد، نقد درونی است؛ یعنی نقدی است که در درون مدل واحد صورت می گیرد. نوع دیگر نقد این است که از ابتدا یکسره مدل او را کنار بگذاریم و مدل دیگری جایگزین آن سازیم؛ در نتیجه از این رهگذر، نتایج و گزاره های او را هم کنار می گذاریم. به عبارت دیگر، با توجه به این که این نتایج و گزاره ها بر مدلی مبتنی شده اند، با طرد آن مدل، نتایج آن نیز مردود می شوند. این نوع نقد هم نقد بیرونی است، یعنی نقدی است که از بیرون مدل و با ردّ آن، صورت می گیرد.

نقدهای بیرونی و درونی در علم نیز اهمیت دارند. گاهی دانشمندان یک مدل و نظام علمی خاصی را می پذیرند؛ امّا نتایجی را که دیگران از آن اخذ می کنند، مورد تأیید قرار نمی دهند. گاهی هم خود آن مدل را ردّ می کنند و به جای آن، مدل دیگری را مطرح می کنند. نقدهای بیرونی با نقدهای درونی این تفاوت را دارند که بنیادی ترند و دایره آنها بسیار گسترده است؛ زیرا با نقد یک مدل، به راحتی پیامدها و نتایج آن نیز ابطال می شود و دیگر نیازی نیست که تک تک آن پیامدها و نتایج به طور جداگانه مورد انتقاد قرار گیرد.

* * *

مدل های معرفتی را می توان به رئالیستی و آنتی رئالیستی (ضد رئالیستی)(4)تقسیم کرد.

اصطلاح رئالیسم، واژه ای کلیدی در معرفت شناسی و فلسفه به طور عام است. این واژه در مکتوبات قدیمی فلسفه نیز به چشم می خورد و از جمله اصطلاحاتی است که امروزه نیز در آثار فلسفی به طور وسیعی کاربرد دارد. اصطلاح رئالیسم(5)در اصل به آموزه های فلسفی اطلاق می شود؛ امّا از آنجا که خود فلسفه به رشته های فرعی متعددی تقسیم می شود، رئالیسم هم در هر یک از این رشته ها معنای خاصی پیدا کرده است.

رئالیسم صور متفاوتی دارد و گاهی، برخی از این صور چنان در هم تنیده اند که پذیرش یکی از آنها، مستلزم پذیرش برخی دیگر است. برخی از مهم ترین اقسام رئالیسم عبارتند از رئالیسم هستی شناختی، رئالیسم معنا شناختی، رئالیسم معرفت شناختی، رئالیسم ارزش شناختی، رئالیسم روش شناختی و رئالیسم صدقی (رئالیسم در باب صدق).

1. رئالیسم هستی شناختی:(6)

ادّعای اصلی این گونه از رئالیسم، این است که عالم مستقل از ذهن ما وجود دارد؛ خواه بدان معرفت داشته باشیم و خواه نداشته باشیم. به عبارت دیگر، جهان ساختاری مستقل از ذهن ما دارد و ما می خواهیم آن را کشف کنیم. ذهن ما به جهان ساختار خاصی نمی دهد و این ساختار در جریان معرفت شکل نمی گیرد، بلکه صرف نظر از وجود ما ساختارمند است. رئالیسم هستی شناختی به صورت عام را می توان در زمینه های دیگر نیزدر نظر گرفت. مثلاً این نوع رئالیسم در اخلاق، بدین معناست که حقایق اخلاقی، مستقل از ما درکارند، و معرفت ما تأثیری در آنها ندارد.

2. رئالیسم معنا شناختی:(7)

این گونه رئالیسم به رابطه زبان و عالم مربوط می شود. بدیهی است که معرفت در قالب زبان بیان می شود. حال این پرسش مطرح می شود که زبان چه رابطه ای با عالم دارد؟ آیا زبان، توصیف عالم است؟ اگر زبان، توصیف جهان باشد، به طور طبیعی، صدق و کذب بردار خواهد بود. رئالیسم معنا شناختی ادعا می کند که در واقع زبان، توصیف مشروط به صدق عالم است.

3. رئالیسم معرفت شناختی:(8)

این نوع رئالیسم، می پذیرد که حداقل در پاره ای از وجوه، به عالم معرفت داریم. به عبارت دیگر، رئالیسم معرفت شناختی، ادّعایی حداقلی دارد و معرفت به عالم را لااقل در پاره ای از وجوه امکان پذیر می داند و با آن صورت از شکاکیت که به طور کلی معرفت به عالم را انکار می کند، سرستیز دارد.

4. رئالیسم ارزش شناختی:(9)

در باب این که هدف از پژوهش علمی و فعالیت معرفتی چیست، اختلاف وجود دارد. برخی بر این اعتقادند که هدف، تحصیل حقیقت است. برخی دیگر، تحصیل حقیقت را هدفی برای فعالیت معرفتی نمی دانند و به عنوان نمونه، حل مسئله را هدف می دانند. برخی دیگر هم، امور دیگری را هدف دانسته اند. دیدگاهی که بر طبق آن، هدف از فعالیت معرفتی، دستیابی به حقیقت است، رئالیسم ارزش شناختی نام گرفته است.

5. رئالیسم روش شناختی:(10)

این نوع رئالیسم در مقام پاسخ به این پرسش مطرح شده است که «آیا روشی برای تحصیل حقیقت وجود دارد؟» پاسخ رئالیسم روش شناختی، مثبت است. رئالیسم روش شناختی این ادعا را دارد که ما با دنبال کردن روش های خاصی، می توانیم به حقیقت دست بیابیم.

6. رئالیسم صدقی (رئالیسم در باب صدق):

فلاسفه درباره این که صدق یک گزاره به چه معنایی است و چه تعریفی باید از صدق ارائه داد، اختلاف نظر دارند. رئالیسم صدقی این ادّعا را مطرح می کند که صدق یک گزاره، به چگونگی عالم واقع مربوط می شود. مثلاً، صدق گزاره «باران می بارد»، به این امر بستگی دارد که عالم واقع چگونه است و آیا در واقع هم باران می بارد یا نه؛ بنابراین، چگونگی عالم واقع، صدق یک گزاره را تعیین می کند. اگر واقع آن گونه باشد که گزاره نشان می دهد، گزاره راست است و در غیر این صورت، دروغ است. فلاسفه پیش از کانت، عموماً در باب صدق، رئالیست بودند؛ امّا با فلسفه کانت، دیدگاه دیگری مطرح شد. مطابق این دیدگاه، صدق، دیگر به چگونگی عالم واقع مربوط نمی شود، بلکه کاملاً به ذهن ما وابسته است؛ چرا که به نظر کانت، گزاره ها اصلاً واقع را منعکس نمی سازند. از این رو، پس از کانت، بازار دیدگاه های ضد رئالیستی در باب صدق بسیار رونق یافت.

اقسام رئالیسم

رئالیسم اقسام دیگری هم دارد که از به کار بستن اقسام فوق در زمینه های متفاوت، به دست می آیند. مثلاً در زمینه اخلاق، رئالیسم هستی شناختی بدین معنا است که حقایق اخلاقی مستقل از ما وجود دارند. بر طبق رئالیسم معنا شناختی، گزاره های اخلاقی توصیف مشروط به صدق آن حقایق است. رئالیسم معرفت شناختی هم بدین معناست که می توانیم به آن حقایق اخلاقی، معرفت داشته باشیم و هکذا. در مقابل هر یک از این اقسام رئالیسم اخلاقی، آنتی رئالیسمی هم قرار دارد.

فلاسفه درباره ارتباط اقسام گوناگون رئالیسم و تعیین بنیادی ترین صورت آن، مباحثی را مطرح کرده اند. مراد از بنیادی ترین صورت رئالیسم، قسمی از آن است که پذیرفتن دیگر اقسام یا برخی از آنها، متوقف بر پذیرفتن آن است. چنان که برخی از آنها تصریح کرده اند، رئالیسم هستی شناختی، بنیادی ترین صورت رئالیسم است؛ زیرا پذیرفتن رئالیسم معرفت شناختی و معنا شناختی و...، بر قبول آن وابسته است. اگر وجود واقعیتی مستقل را نپذیریم، هرگز نمی توانیم به معرفت بر آن، معتقد باشیم و یا بگوییم زبان آن واقعیت را توصیف می کند. بر همین قیاس، اگر وجود واقعیتی مستقل را نپذیریم، نمی توانیم هدف علم را تلاش برای یافتن حقایق راجع به آن بدانیم.

یک. رئالیسم خام

نخستین مدل معرفت شناختی که لازم است بدان اشاره کنیم، رئالیسم خام(11)است. رئالیسم به طور کلی، دیدگاهی است که وجود عالم مستقل از ما را می پذیرد و بر آن است که ـ لااقل در پاره ای از وجود ـ به این عالم معرفت داریم؛ از این رو، معرفت بنابر رئالیسم، تصویری از عالم واقع است. البته گرایش های مختلف رئالیستی در جزئیات این ادّعا با هم دیگر اختلاف دارند. همه این گرایش ها بر سر این نکته اتفاق نظر دارند که عالم خارج، مستقل از معرفت بشری، وجود دارد و معرفت ما، توصیفی از آن عالم است. مستقل بودن این عالم از معرفت بشری، بدین معناست که خواه ما باشیم و خواه نباشیم؛ خواه بدان معرفت

داشته باشیم و خواه نداشته باشیم، این عالم وجود دارد. می توان این اصل کلی (استقلال عالم از معرفت بشری) را که همه گرایش های رئالیستی به نحوی در آن سهیم اند، گوهر رئالیسم دانست؛ زیرا هسته اصلی همه این دیدگاه هاست.(12)

رئالیسم خام در این میان، این ادّعا را دارد که جهان واقع، دقیقاً همان گونه است که ما بدان معرفت داریم؛ به عبارت دیگر، معرفت ما دقیقاً منطبق با جهان خارج است. به عنوان نمونه، در باب ادراک حسی، رئالیست های خام می گویند که ما اموری را از اشیاء احساس می کنیم. این اشیاء هم در خارج، دقیقاً همان گونه هستند که ما احساس می کنیم. به اعتقاد آنها، نحوه ظهور اشیاء در حواس، مطابق با نحوه وقوع آنها در خارج است؛(13) مثلا اگر معرفت ما دارای عناصر a و bو cو d باشد، به ازای این عناصر، در خارج هم عناصر á و b¨و c¨وd¨ را داریم. معرفت ما، توصیف تحت اللفظی عالم خارج است.

طبق رئالیسم خام، معرفت با عالم خارج، تناظر جزء به جزء دارد و معرفت ما رهنمونی کامل و مستقیم به عالم خارج است.

تناظر جزء به جزء معرفت با عالم خارج، مستلزم این است که معرفت، صرفاً به جنبه انفعالی ذهن بشر مربوط باشد، نه جنبه خلاقانه آن. معرفت، کاملاً انعکاس عالم واقع است و خلاقیت ذهن بشری و هیچ عنصر دیگر ذهنی در آن نقش ندارد؛ به عبارت دیگر، معرفت محصول عملیات کشف است، نه آفرینش. ذهن بشر هم گزارشگری بی طرف از عالم خارج است. همچنین، امور مربوط به فاعل شناسایی، از قبیل زمینه های اجتماعی و سیاسی و پیش داوری ها و پیش فهم ها، در معرفت تأثیر نمی گذارند. او بر فراز همه این امور می ایستد و به معرفتی قابل اطمینان و عینی از عالم دست می یابد. خلاصه آن که، رئالیسم خام بر چهار رکن تکیه می زند:

1. عالم واقع مستقل از معرفت بشری وجود دارد و معرفت آن را توصیف می کند.

2. معرفت بشری، توصیف تحت اللفظی این عالم است؛ بدین معنا که متناظر با هر جزئی از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره مدل های معرفت دینی

مقاله وبر و جامعه شناسی معرفت

اختصاصی از رزفایل مقاله وبر و جامعه شناسی معرفت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله وبر و جامعه شناسی معرفت


مقاله وبر و جامعه شناسی معرفت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات 21

[«معرفی کتاب ماکس وبر و جامعه شناسی شناخت دکتر منوچهر آشتیانی»

اشاره
یکی از آخرین فرزندان جامعه شناسی به عنوان علمی مدرن، جامعه شناسی معرفت است که با شناخت جامعه شناسانه شناخت های انسانی، سعی در واکاوی پیوندهای خاستگاهی شناخت آدمی با زمینه اصلی هستی اجتماعی و تاریخی انسان دارد. ماکس وبر در این میان از مطرح ترین اندیشمندانی است که در بنیادگذاری این حوزه فراخ علوم اجتماعی نقشی بسزا داشته است. جامعه شناسی تفسیری، مفهوم تفهم، تیپ ایده آل، مفهوم عقلانیت، تز راسیونالیزاسیون و... از جمله عناصری است که در جامعه شناسی معرفت وبر قابل بازخوانی است. فارغ از این مسئله یکی از اولین و برترین جامعه شناسان معرفت در ایران دکتر منوچهر آشتیانی است که به تالیفی عظیم در این زمینه در سال 1355 پرداخته است و در چند سال اخیر نیز در چهار کتاب آرای مانهایم، شلر، مارکس و وبر را در زمینه جامعه شناسی معرفت مورد نقد و بررسی قرار داده است. لذا یکی از بهترین زاویه های کنکاش در زمینه جامعه شناسی معرفت وبر، کتاب تالیفی دکتر آشتیانی استاد جامعه شناسی است که مدتی را نیز شاگرد آلفرد وبر (برادر ماکس وبر) در آلمان بوده است.
((ماکس وبر و جامعه شناسی شناخت)) برای اولین بار در سال 1383 توسط نشر قطره در تیراژ 1100 نسخه در 312 صفحه و با بهای 2500 تومان منتشر شده و مورد توجه علاقمندان جامعه شناسی معرفت قرار گرفته است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله وبر و جامعه شناسی معرفت

دانلود تحقیق ارزیابی نظریه معرفت شناختی پوزیتیویسم

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق ارزیابی نظریه معرفت شناختی پوزیتیویسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ارزیابی نظریه معرفت شناختی پوزیتیویسم


دانلود تحقیق ارزیابی نظریه معرفت شناختی پوزیتیویسم

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و فلسفه

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 36 صفحه

بسمه تعالی ارزیابی نظریه معرفت شناختی «پوزیتیویسم» نام استاد: توحیدفام عنوان درس: روش شناسی در علم سیاست نام ونام خانوادگی دانشجو: .
دانشجوی دوره: دکترای تخصصی رشته علوم سیاسی نیمسال اول 85-1384 فهرست مطالب عنوان صفحه 1)مقدمه 1 2)رویکرد واژه شناختی 3 3)رویکرد تاریخی (ماهیت نظریه): 4 الف) پوزیتیویسم؛ نسل نخست (لاک، هیوم، کنت) 4 ب)پوزیتیویسم، نسل دوم (حلقه وین) 11 ج)پوزیتویسم: نسل سوم (کارل همپل) 14 4)تاثیر محیط اجتماعی - سیاسی بر شکل گیری نظریه پوزیتیویسم 16 5) اثر بخشی پوزیتیویسم بر مسائل سیاسی و اجتماعی: 19 6)نقد و نتیجه گیری 24 فهرست منابع و یادداشتها 291)مقدمه پوزیتیویسم چیست؟
«پوزیتیویسم به مثابه یک رهیافت علمی در علوم اجتماعی معتقد است که امور می‌بایستی به مثابه واقعیات محض مطالعه شوند و رابطه بین واقعیات مزبور می‌تواند به وضع قوانین علمی منجر شود.

برای پوزیتیویست‌ها، چنین قوانینی شانی مشحون از حقیقت دارند و واقعیات اجتماعی به همان شیوة واقعیات طبیعی‌ می‌بایستی مورد مطالعه واقع شوند».
]1 [ هر چند ارائه چنین تعریفی از سوی «اسمیت» در کتاب «علم اجتماعی در تردید»، ضامن پرهیز از آشفتگی واژه شناختی در برخورد با نظریه‌ای به گستردگی پوزیتیویسم است؛ اما «پرتاب شدگی» قابل ملاحظ‌ایی که در اثر مطالعه تعاریفی از این دست به محقق دست می‌دهد، وی را بلافاصله به جستجوی ریشه‌های معرفتی نظریه مزبور سوق می‌دهد تا از احساس غریب «پرتاب شدگی» فاصله بگیرد.
معمولا کشف ریشه‌های معرفتی یک نظریه – نه تنها به هنگام بررسی پوزیتیویسم بلکه به هنگام تلاش برای حصول شناخت نسبت به هر نظریه‌ایی جُستار را در روند سیر تاریخی طی شده از سوی نظریه و فلاسفه و اندیشه پردازان آن حوزه نظری قرار می‌دهد.
در این راستا، برخی اپیکور (270-341 ق.
م) فیلسوف شهیر یونانی را نخستین چهره اثبات گرا تلقی می‌کنند.
] 2[ وی در دوران باستان و در عصری که علم عمدتا معنای knowledge را به ذهن متبادر می‌کرد بر ماهیت تبعی و عرضی امور نظری تاکید کرده و تصریح نمود: «هدف از آنها باید این باشد که افزار تحقیق و پژوهش غایت زندگی قرار گیرد.
خطا در ادراکات حسی واقع نمی‌شود بلکه غلط و خطا در احکام رخ می دهد.
درباره عالم، ما فرضیاتی می‌سازیم، وکیلن باید در ساختن این فرضیات به تجربه حسی متوسل شویم و به وسیله آن فرضهای خود را بیازماییم؛ همین تطبیق دادن فرضیات با تجربه حسی در واقع آزمایش حقیقت است».
] 3[ اما در عصر نوین، سه نسل متفاوت از فلاسفه پوزیتیویست را می‌توان از یکدیگ

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن مقاله میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین ،فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ارزیابی نظریه معرفت شناختی پوزیتیویسم

مقاله در مورد ارزیابی نظریه معرفت شناختی «پوزیتیویسم»

اختصاصی از رزفایل مقاله در مورد ارزیابی نظریه معرفت شناختی «پوزیتیویسم» دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد ارزیابی نظریه معرفت شناختی «پوزیتیویسم»


مقاله در مورد ارزیابی نظریه معرفت شناختی «پوزیتیویسم»

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه:37

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                              

1)مقدمه. 1

2)رویکرد واژه شناختی.. 3

3)رویکرد تاریخی (ماهیت نظریه): 4

الف) پوزیتیویسم؛ نسل نخست (لاک، هیوم، کنت) 4

ب)پوزیتیویسم، نسل دوم (حلقه وین) 11

ج)پوزیتویسم: نسل سوم (کارل همپل) 14

4)تاثیر محیط اجتماعی - سیاسی بر شکل گیری نظریه پوزیتیویسم. 16

5) اثر بخشی پوزیتیویسم بر مسائل سیاسی و اجتماعی: 19

6)نقد و نتیجه گیری.. 24

فهرست منابع و یادداشتها 29


1)مقدمه

پوزیتیویسم چیست؟ «پوزیتیویسم به مثابه یک رهیافت علمی در علوم اجتماعی معتقد است که امور می‌بایستی به مثابه واقعیات محض مطالعه شوند و رابطه بین واقعیات مزبور می‌تواند به وضع قوانین علمی منجر شود.

برای پوزیتیویست‌ها، چنین قوانینی شانی مشحون از حقیقت دارند و واقعیات اجتماعی به همان شیوة واقعیات طبیعی‌ می‌بایستی مورد مطالعه واقع شوند».]1 [

هر چند ارائه چنین تعریفی از سوی «اسمیت» در کتاب «علم اجتماعی در تردید»، ضامن پرهیز از آشفتگی واژه شناختی در برخورد با نظریه‌ای به گستردگی پوزیتیویسم است؛ اما «پرتاب شدگی» قابل ملاحظ‌ایی که در اثر مطالعه تعاریفی از این دست به محقق دست می‌دهد، وی را بلافاصله به جستجوی ریشه‌های معرفتی نظریه مزبور سوق می‌دهد تا از احساس غریب «پرتاب شدگی» فاصله بگیرد.

معمولا کشف ریشه‌های معرفتی یک نظریه – نه تنها به هنگام بررسی پوزیتیویسم بلکه به هنگام تلاش برای حصول شناخت نسبت به هر نظریه‌ایی جُستار را در روند سیر تاریخی طی شده از سوی نظریه و فلاسفه و اندیشه پردازان آن حوزه نظری قرار می‌دهد.

در این راستا، برخی اپیکور (270-341 ق.م) فیلسوف شهیر یونانی را نخستین چهره اثبات گرا تلقی می‌کنند. ] 2[

وی در دوران باستان و در عصری که علم عمدتا معنای knowledge را به ذهن متبادر می‌کرد بر ماهیت تبعی و عرضی امور نظری تاکید کرده و تصریح نمود:

«هدف از آنها باید این باشد که افزار تحقیق و پژوهش غایت زندگی قرار گیرد. خطا در ادراکات حسی واقع نمی‌شود بلکه غلط و خطا در احکام رخ می دهد. درباره عالم، ما فرضیاتی می‌سازیم، وکیلن باید در ساختن این فرضیات به تجربه حسی متوسل شویم و به وسیله آن فرضهای خود را بیازماییم؛ همین تطبیق دادن فرضیات با تجربه حسی در واقع آزمایش حقیقت است». ] 3[


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد ارزیابی نظریه معرفت شناختی «پوزیتیویسم»