رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله قیام امام حسین

اختصاصی از رزفایل مقاله قیام امام حسین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله قیام امام حسین


مقاله قیام امام حسین

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:3

امام حسین (ع ) با برادر

پس از شهادت حضرت علی (ع )، به فرموده رسول خدا (ص ) و وصیت امیرالمؤمنین (ع ) امامت و رهبری شیعیان به حسن بن علی (ع )، فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع )، منتقل  گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع ) گوش  فرادارند. امام حسین (ع ) که دست پرورد وحی محمدی و ولایت علوی بود، همراه و  همکار و همفکر برادرش بود.  چنان که وقتی بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ ، امام  حسن (ع ) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتیها را تحمل نماید، امام  حسین (ع ) شریک رنجهای برادر بود و چون می دانست که این صلح به صلاح اسلام و  مسلمین معاویه ، در حضور امام حسن (ع ) وامام حسین (ع ) دهان آلوده اش را به بدگویی   نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان (ع ) گشود، امام حسین (ع )  به دفاع برخاست تا سخن در گلوی  معاویه بشکند و سزای ناهنجاریش را به کنارش  بگذارد، ولی امام حسن (ع ) او را به سکوت و خاموشی فراخواند، امام حسین (ع )  پذیرا شد و به جایش بازگشت ، آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاویه  برآمد، و با بیانی رسا و کوبنده خاموشش ساخت . 

امام حسین (ع ) در زمان معاویه

چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) از دنیا رحلت فرمود، به گفته رسول خدا (ص ) و امیرالمؤمنین (ع ) و وصیت حسن بن علی (ع   امامت و رهبری شیعیان  به امام حسین (ع ) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبری جامعه گردید.  امام حسین (ع ) می دید که معاویه با اتکا به قدرت اسلام ، بر اریکه حکومت اسلام به  ناحق تکیه زده ، سخت مشغول تخریب اساس جامعه اسلامی  و قوانین خداوند است ، و از  این حکومت پوشالی مخرب به سختی رنج می برد، ولی نمی توانست دستی فراز آورد و  قدرتی فراهم کند تا او را از جایگاه حکومت اسلامی پایین بکشد، چنانچه برادرش  امام حسن (ع ) نیز وضعی مشابه او داشت .امام حسین (ع ) می دانست اگر تصمیمش را آشکار سازد و به سازندگی قدرت بپردازد،  پیش از هر جنبش و حرکت مفیدی به قتلش می رساند، ناچار دندان بر جگر نهاد و صبر  را پیشه ساخت که اگر برمی خاست ، پیش از اقدام به دسیسه کشته می شد، و از این  کشته شدن هیچ نتیجه ای گرفته نمی شد.  بنابراین تا معاویه زنده بود، چون برادر زیست و علم مخالفتهای بزرگ نیفراخت ،  جز آن که گاهی محیط و حرکات و اعمال معاویه را به باد انتقاد می گرفت و مردم را به آینده نزدیک امیدوار می ساخت که اقدام مؤثری خواهد نمود. و در تمام طول مدتی   که معاویه از مردم برای ولایت عهدی یزید، بیعت می گرفت ، حسین به شدت با او  مخالفت کرد، و هرگز تن به بیعت یزید نداد و ولی عهدی او را نپذیرفت و حتی گاهی    سخنانی  تند به معاویه گفت و یا نامه ای کوبنده برای او نوشت .  معاویه هم در بیعت گرفتن برای یزید، به او اصراری نکرد و امام (ع ) همچنین بود و  ماند تا معاویه درگذشت ... 

قیام حسینی

یزید پس از معاویه بر تخت حکومت اسلامی تکیه زد و خود را امیرالمؤمنین خواند، برای این که سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبیت کند، مصمم شد برای نامداران  و شخصیتهای اسلامی پیامی بفرستد و آنان را به بیعت با خویش بخواند. به همین  منظور، نامه ای به حاکم مدینه نوشت و در آن یادآور شد که برای من از حسین (ع )  بیعت بگیر و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان . حاکم این خبر را به امام حسین (ع )  رسانید و جواب مطالبه نمود. امام حسین (ع ) چنین فرمود:  "انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام اذا بلیت الامة براع مثل   یزید".  آن گاه که افرادی چون یزید، (شراب خوار و قمارباز و بی ایمان و ناپاک که حتی   ظاهر اسلام را هم مراعات نمی کند) بر مسند حکومت اسلامی بنشیند، باید فاتحه اسلام  را خواند. (زیرا این گونه زمامدارها با نیروی اسلام و به نام اسلام ، اسلام را از بین  می برند.)  امام حسین (ع ) می دانست اینک که حکومت یزید را به رسمیت نشناخته است ، اگر درمدینه بماند به قتلش می رسانند، لذا به امر پروردگار، شبانه و مخفی از مدینه به  سوی مکه حرکت کرد. آمدن آن حضرت به مکه ، همراه با سرباز زدن او از بیعت یزید،  در بین مردم مکه و مدینه انتشار یافت ، و این خبر تا به کوفه هم رسید. کوفیان ازامام حسین (ع ) که در مکه بسر می برد دعوت کردند تا به سوی آنان آید و زمامدار  امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقیل ، پسر عموی خویش را به کوفه فرستاد تا حرکت  و واکنش اجتماع کوفی را از نزدیک ببیند و برایش بنویسد.  مسلم به کوفه رسید و با استقبال گرم و بی سابقه ای روبرو شد، هزاران نفر به عنوان  نایب امام (ع ) با او بیعت کردند، و مسلم هم نامه ای  به امام حسین (ع ) نگاشت و  حرکت فوری امام (ع ) را لازم گزارش داد. 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله قیام امام حسین

مقاله درباره قیام 15 خرداد

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره قیام 15 خرداد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

 پانزدهم خرداد، نقطه عطفی است در تاریخ معاصر؛ یادگاری است از پیوند معنوی توده های عظیم مردم کشور ما؛ واکنشی است از احساس عمیق مذهبی ملت ایران؛ نمایشی است ازبه پاخاستن مردمی که می خواستند ظلم و ستم را از بن بر کنند؛ تجسمی است از تاریخ اسلام و درجه ای است برای سنجش فداکاری و از خود گذشتگی انسان هایی که به دنبال آرمان الهی حرکت می کنند. پانزدهم خرداد، روز قیام خونین مردم جان برکفی است که به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند تا سلطه طاغوتیان را از کشورشان برچینند

دستگیری امام خمینی (ره)

در سحرگاه پانزدهم خرداد سال 1342، دژخیمان رژیم ستم شاهی به خانه امام خمینی رحمة الله یورش بردند. آنها امام را که سه روز پیش از آن، به مناسبت عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه، در سخنان کوبنده ای، از جنایات شاه و اربابان آمریکایی و اسرائیلی او پرده برداشته بود، دستگیر و دور از چشم مردم، به زندانی در تهران منتقل کردند. هنوز چند ساعتی از این حادثه نگذشته بود که خیابان های شهر قم، زیرپای مردان و زنان انقلابی – که در اعتراض به رژیم شاه و حمایت از رهبرشان فریاد برآورده بودند – به لرزه درآمد. این صحنه، درآن روز در تهران و چند شهر دیگر نیز به وجود آمد و بدین ترتیب، مردم ایران با این قیام گسترده، نشان دادند که خواستار برقراری حکومت اسلامی و پایان دادن به رژیم ستمشاهی هستند. 

 

قیام پانزدهم خرداد قم

پس از انتشار خبر دستگیری امام (ره) در پانزدهم خرداد 1342، بسیاری از مردم قم، به منزل ایشان رفتند و به اتفاق فرزندشان، حاج آقا مصطفی، در حدود ساعت شش بامداد، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) حرکت کردند. پس از مدتی، صحن مطهر و خیابان های اطراف، لبریز از جمعیتی شد که شعار " یا مرگ یا خمینی" را با هیجان شدیدی تکرار می کردند. در همان زمان، علما و مراجع وقت هم با صدور بیانیه هایی، خواستار آزادی فوری حضرت امام (ره) شدند. در حدود ساعت ده صبح، با ورود نیروهای مسلّح برای تقویت نیروهای شهربانی قم، تیراندازی و رگبار مسلسل ها شروع شد و تعداد زیادی از مردم زخمی شده یا به شهادت رسیدند. شدّت تیراندازی به حدّی بود که امکان انتقال زخمی ها و اجساد شهیدان نبود و این کشتار، تا ساعت پنج عصر ادامه یافت.

 

حمام خون در تهران

در پانزدهم خرداد 1342، مردم تهران هم چون سایر شهرها، در اعتراض به دستگیری امام خمینی (ره) به خیابان ها ریختند و قیام خونین خویش را آغاز کردند. سیل خروشان کشاورزان غیور و کفن پوش ورامین، دهقانان کن و نیز مردم جماران به سوی تهران سرازیر شد. انبوه جمعیت بازاری، بار فروش، دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، با فریادهای رعد آسای "یا مرگ یا خمینی" و "مرگ بر شاه" تهران را به لرزه درآورد. شاه که در برابر قیام قهر آلود ملٌت، تاج و تخت خود را درحال زوال می دید، با رگبار مسلسل به جنگ ملٌت مظلوم رفت و تهران را در پانزدهم خرداد 1342، به کشتارگاه مخوف و حمام خون تبدیل ساخت.

 

راه پیمایی در سایر شهرها

در روز پانزدهم خرداد 1342، در بیشتر شهرها، درگیری، راه پیمایی، برگزاری جلسات و نیز سخنرانی بر ضد رژیم و اعتراض به دستگیری امام صورت گرفت. در بعضی از شهرها مانند شیراز، تبریز و مشهد، اعتراض از شدٌت و گشتردگی بیشتری برخوردار بود که در اثر این حوادث، تعداد زیادی کشته، مجروح یا زندانی شدند.

 

تلاش رژیم برای تغییر واقعیت

قیام پانزدهم خرداد، جوششی از طرف مردم بود برای درهم کوبیدن رژیم سلطنت و گرچه به سرعت نتیجه قطعی نداد، آثار بسیار باقی گذاشت. از این رو، عوامل رژیم حاکم، به روش های گوناگون کوشیدند با استفاده از همه امکانات و ازجمله رسانه های گروهی، جنبه اسلامی و مردمی را از آن بگیرند و جهت خارجی به آن داده، افکار عمومی را فریب دهند. بنابراین رژیم مدعی شد که عده ای از مردم، برای به دست آوردن پول، به تهاجم بر ضد دولت دست زده اند و گفتند که این پول ها را شخصی به نام "جمال عبدالناصر" فرستاده تا در ایران، توطئه هایی صورت گیرد. البته با همه این تلاش ها و ادعاهای پوچ و بی اساس، شعله قیام پانزدهم خرداد 1342، روز به روز روشن تر می گردید.

 

پانزدهم خرداد در مطبوعات جهان

پس از قیام پانزدهم خرداد 1342، مطبوعات خارجی به صورت های مختلف و با تیترهایی درشت، از این روز نام بردند. برای مثال روزنامه "دی ولت" در شماره 129 خود نوشت: "در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام] خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد". یا روزنامه "الاهرام" در 16 خرداد نوشت: "دیروز تهران در آتش خشم شعله ور شد... این، شدیدترین تظاهرات ضد شاه بود وهنگامی آغاز شد که رهبر دینی، روح الله خمینی و یاوران او دستگیر گردیدند".

 

انعکاس نهضت پانزدهم خرداد

پس از واقعه پانزدهم خرداد 1342، با وجود سانسورهای شدید دستگاه شاه، خبرهای دستگیری امام خمینی(ره) و قیام 15 خرداد؛ در مدت کوتاهی، تنها در سراسر کشور، که به فراتر از مرزها گسترش یافت و موجی از نفرت و خشم بر ضد شاه به راه افتاد. حوزه های علمیه نجف، کربلا و کاظمین، به حمایت از امام خمینی (ره)، تلگراف هایی به سران کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی مخابره و کشتار پانزدهم خرداد رژیم را به شدٌت محکوم کردند. تمام این جریان ها در حالی صورت می پذیرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبری ازحقایق و وقایع منعکس نمی شد.

 

اعتراض شخصیت ها

پس از واقعه خونین پانزدهم خرداد 1342 و کشتار مردم ایران، شخصیت های سیاسی و علمی نقاط  مختلف جهان، با صدور اطلاعیه هایی، مراتب اعتراض خویش را  اعلام می داشتند. از آن جمله می توان به اعلامیه اعتراض آمیز شیخ محمود شلتوت، مفتی و رئیس دانشگاه الازهر مصر اشاره کرد که شش روز پس از قیام پانزدهم خرداد


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره قیام 15 خرداد

تحقیق درباره ی قیام 15 خرداد ، زمینه‏ساز انقلاب اسلامی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره ی قیام 15 خرداد ، زمینه‏ساز انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

قیام 15 خرداد ، زمینه‏ساز انقلاب اسلامی

نویسنده:عباس خلجی

مقدمه

قیام، بروز امواج نارضایتی در میان یک قشر یا قشرهای مختلف جامعه، بر علیه نظام حاکم است که منجر به طغیان ناگهانی آنها می‏شود و موجب تغییراتی در برنامه‏ها، سیاستها، رهبری و مدیریت و یا نهادهای سیاسی جامعه می‏گردد. ولی ساختار و ارزشهای مسلط سیاسی و اجتماعی را دگرگون نمی‏سازد. زیرا هدف آن تنها نفس تغییر است; بدون آنکه جایگزینی در نظر داشته باشد. به عبارت دیگر، یک قیام اجتماعی، اگر چه با بسیج مردمی همراه است; اما طرح و برنامه‏ای مشخص، برای تغییر نهادهای اجتماعی و سیاسی ندارد. از این رو، تفاوت اساسی قیام و انقلاب، در ایدئولوژی و معنا و جایگاه تاریخی آنهاست.

بدین ترتیب که، هدف قیام اجتماعی برخلاف انقلاب، تخریب و بازسازی سیاسی و اجتماعی یک جامعه نیست; بلکه به صورت غیر مستقیم بر نهادهای سیاسی و اجتماعی تاثیر می‏گذارد و به طور اساسی، به معنی اعتراض خشونت‏آمیز به وضعیت موجود است. (1) با این حال قیام پانزده خرداد 1342، تغییرات بنیادینی در ساختار سیاسی - اجتماعی ایران ایجاد کرد و زمینه‏های پیروزی انقلاب اسلامی 1357 را آماده ساخت.

پس از تعریف قیام، بایستی به شرایط تاریخی دوره‏ای که به قیام پانزده خرداد 1342 منجر شد، پرداخت و سپس خاستگاه، انگیزه‏ها و اهداف، ماهیت ، فرایند و نتایج و پیامدهای این قیام خونین را تبیین کرد. زیرا قیام پانزده خرداد تاثیرات عمیقی بر ساختار سیاسی - اجتماعی و فکری - فرهنگی ایران گذاشت و به تعبیر امام خمینی (ره) "قیام 15 خرداد اسطوره قدرت ستمشاهی را در هم شکست و افسانه‏ها و افسون‏ها راباطل کرد. " (2)

پس از کودتای 28 مرداد 1332 و استقرار دوباره رژیم شاه، رفته رفته حکومت مطلقه و استبدادی شاه تحکیم و تثبیت‏شد. در این رابطه، حمایتهای بیدریغ آمریکا از سیاستهای ضد مردمی شاه و فشار و اختناق حاکم بر جامعه که به وسیله ساواک صورت می‏گرفت، نقش اساسی داشت. اما در سال 1339، همزمان با تحولاتی که در صحنه سیاست‏بین‏الملل رخ داد، رژیم شاه ناچار به تغییر صوری سیاستهای خود گردید و برخلاف میل باطنی خویش و فقط برای تظاهر به دمکراسی، نظام فرمایشی دو حزب دولتی موافق و مخالف، یعنی "ملیون" و "مردم" را راه انداخت. با پیروزی جان اف. کندی، نامزد حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سیاستهای داخلی و خارجی آن کشور، در آستانه دگرگونی خاصی قرار گرفت. زیرا کندی در پی آن بود که برای جلوگیری از قیامهای مردمی در کشورهای جهان سوم که احتمال سرنگونی رژیمهای وابسته به بلوک غرب، بویژه آمریکا را به دنبال داشت، رهبران این کشورها را به اجرای برنامه‏های اصلاحی خود، تشویق و ترغیب نماید. دکترین " انقلاب از بالا"ی روستو، معاون امنیت ملی کندی، شالوده این اصلاحات را تشکیل می‏داد.

همگام با کشورهای دیگر جهان سوم، این اصلاحات در قالب"فضای باز سیاسی کندی"! "اصلاحات ارضی"، "لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی" و "انقلاب سفید"! در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی - حقوقی و اجتماعی، در ایران اجرا شد. اوج این برنامه‏های بنیان برافکن در "انقلاب سفید" که "انقلاب شاه و مردم"! نیز نام گرفت، تجلی یافت. این برنامه به اصطلاح انقلابی، در صدد تخریب بنیانهای فرهنگی - اجتماعی ایران و مبارزه با فرهنگ مذهبی مردم ایران و به بیان دقیق‏تر، "اسلام‏زدایی" بود. اما این برنامه‏ها که با شرایط داخلی ایران سازگاری نداشت، موج بی‏ثباتی، نا آرامی و اعتراض مردم مسلمان ایران به رهبری نیروهای مذهبی که در راس آنها امام خمینی (ره) قرار داشت را برانگیخت. این نا آرامی و اعتراض، در نهایت منجر به قیام پانزده خرداد، در شهرهای بزرگ کشور، بویژه تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، و . . . شد. اگرچه این قیام از نقطه نظر نظامی بشدت سرکوب شد; لکن زمینه‏های فکری - فرهنگی انقلاب اسلامی 1357 را فراهم نمود. (3)

1- خاستگاه قیام پانزده خرداد 1342

خاستگاه قیام از نقش و جایگاه روحانیت‏شیعه در جامعه ایران و پیروی مردم از آنها ناشی می‏شود. زیرا در طول یکصد سال اخیر تاریخ معاصر، روحانیت مبارز انقلابی به دلیل سیاستها و و برنامه‏های ضد اسلامی سلسله قاجار و خاندان پهلوی، توده‏های مردم مسلمان ایران را برعلیه آنها بسیج کرده‏اند. در طول این یکصدسال، درک شیعه از مسایل سیاسی بتدریج دچار تحول شد و با سیاسی شدن افکار عمومی مردم، روحیه مبارزه‏جویی با نظامهای طاغوتی در سرلوحه حرکتهای آنها قرار گرفت. ابتدا قیام تنباکو بر علیه تسلط اقتصادی بیگانگان (انگلستان) شکل گرفت. سپس افکار عدالت جویانه و قانون خواهی در انقلاب مشروطیت و قانون اساسی مشروطه تبلور یافت. جنبش ملی شدن نفت نیز یک مبارزه ضد بریتانیایی بود که حیطه وسیعتری نسبت‏به قیام تنباکو داشت. بالاخره نهضت پانزده خرداد 1342، در کوران اقدامات تسلط جویانه آمریکا که در پوشش یک سری اصلاحات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی - حقوقی و اجتماعی انجام می‏شد، به وقوع پیوست و پایه‏های رژیم سلطنتی پهلوی را متزلزل کرد. در همه این جنبشهای سیاسی - اجتماعی روحانیت مبارز شیعه نقش اصلی را برعهده داشت و قیام اخیر، با تلاشهای مجدانه امام خمینی روی داد. (4)

امام خمینی (ره) به عنوان یک مرجع و رهبر روشن ضمیر، تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان اسلام را در موارد گوناگون بخوبی دریافته بود و سعی در زدودن آثار آن داشت: آسیبهایی که ناشی از تبلیغات فرهنگی رژیم شاه بود و جدایی دین از سیاست، کوبیدن اسلام، ارائه مکتبهای پوشالی، انحرافی و فریبنده و دعوت مردم به آنها، ایجاد خودباختگی فرهنگی و ناامیدی از فرهنگ اسلامی، محو معنویت جامعه، ایجاد سلطه فرهنگی و اشاعه برتری باورهای غربی، ایجاد و گسترش روشنفکری غرب زده، پاشیدن بذر نفاق بین مسلمین، ایجاد شکاف و تفرقه بین حوزه و دانشگاه، ترویج فساد اخلاقی و . . . را در بر می‏گرفت. سلطه عوامل استعمار و دولتهای وابسته، ضربات جبران ناپذیری بر فرهنگ کشور وارد می‏ساخت که حضرت امام، آنها را در دو مقوله "تلاش برای حذف اسلام و اسلام شناسان از سر راه منافع استعمار" و "ایجاد نظام آموزش استعماری" دسته بندی نموده است. (5)

2 - انگیزه‏ها و اهداف قیام پانزده خرداد

همان گونه که گفته شد، منشا و خاستگاه قیام پانزده خرداد اندیشه‏های روحانیت مبارز شیعه، به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود. در اندیشه‏ها و تفکر آن حضرت، تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام جایگاه خاصی داشت. بر این اساس، پیاده شدن قوانین اسلام در حوزه‏های سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع از انگیزه‏های اصولی نیروهای مذهبی محسوب می‏شد. اما با توجه به تخطی رژیم شاه از حدود الهی و عدم اجرای احکام اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از سنتها و ارزشهای اسلامی، مقابله با برنامه‏های استعماری آمریکا و اسرائیل، مبارزه با حاکمیت و گسترش فرهنگ غربی که منافی با معیارهای فرهنگ اسلام ناب محمدی بود، از انگیزه‏های نسل جدید روحانیت، برای ورود به عرصه سیاسی کشور و وقوع قیام پانزده خرداد به شمار می‏رفت. (6)

امام خمینی در مرحله اول مبارزه خود، درصدد پیشگیری و کنترل حرکتهای ضد مذهبی رژیم شاه برآمد. اما هنگامی که این رژیم تهاجم همه جانبه خود را بر علیه حضرت امام و پیروانش آغاز کرد، شیوه دیگری برای مبارزه برگزیده شد که همانا رویارویی با اصل نظام شاهنشاهی بود.

انگیزه دیگر امام، مبارزه با صهیونیسم جهانی و عوامل داخلی آنها و صیانت از احکام اسلام و قرآن و حفاظت از استقلال کشور و جلوگیری از نفوذ بیشتر اعضای فرقه ضاله بهائیت که به عنوان ستون پنجم اسرائیل در ایران عمل می‏کردند ، بود. رژیم شاه در سال 1328، به طور غیر رسمی (دفاکتور) اسرائیل را به سمیت‏شناخته بود و زمینه نفوذ عوامل صهیونیسم را در ایران فراهم ساخته بود. (7) امام خمینی در پاسخ به تلگراف علمای همدان، در تاریخ 16 اردیبهشت 1342، در این باره فرمودند:

". . . خطر اسرائیل و عمال ننگین آن اسلام و ایران را تهدید به زوال می‏کند. من برای چند روز زندگی با عار و ننگ ارزشی قائل نیستم و از علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم که با تشریک مساعی قرآن و اسلام را از خطری که در پیش است نجات دهند. . . " (8)

بنابراین، نیروهای مذهبی که از امام خمینی پیروی می‏کردند، با انگیزه اولیه مخالفت‏با دستگیری امام خمینی و انگیزه‏های اصلی دفاع از دین اسلام و ارزشها و احکام آن، در قیام پانزده خرداد شرکت کردند و اهداف رهبری نهضت را که در طول دو سال مبارزه (1342 - 1341) بیان شده بود، پیگیری کردند. اهداف اصلی امام خمینی (ره) حاکمیت قوانین اسلام و اجرای شریعت اسلامی و قطع زنجیرهای وابستگی کشور از کشورهای استعمارگر و استکباری آمریکا و اسرائیل و. . . بود. خلع ایادی داخلی آنها و براندازی اصل نظام شاهنشاهی و جایگزینی حکومت اسلامی برای جامه عمل پوشاندن به اهداف نهضت ضروری بود که امام خمینی تلاش برای تحقق آنها را پیشه خود ساخته بود.

3- ماهیت قیام پانزده خرداد 1342

با توجه به اینکه، ماهیت اصلی سیاستها و برنامه‏های رژیم شاه، مبارزه با فرهنگ مذهبی مردم ایران بود (9) و این مساله با روحیه مذهبی مردم سازگار نبود، به طور طبیعی، قیام پانزده خرداد دارای ماهیت اصیل دینی و مذهبی بود. زیرا این قیام برای دفاع از فرهنگ اسلامی و ارزشها و هنجارهای مذهبی مردم ایران به وقوع می‏پیوست. در بررسی پدیده‏های اجتماعی، توجه به عناصر آن بسیار مهمند. عناصر اصلی این قیام شامل نیروهای قیام و به بیان دیگر، رهبری قیام و مردم است که توسط ایدئولوژی و اندیشه نهضت‏به همدیگر پیوند خورده‏اند. ایدئولوژی و تفکر قیام، همانا اندیشه‏های ناب مذهبی بود. در واقع، اندیشه‏ها و افکار، انگیزه‏ها و اهداف و آرمانها و آرزوهای مردم ایران، از زبان رهبر نهضت، یعنی امام خمینی بیان می‏شد. (10)

امام خمینی با نفی تز استعماری"جدایی دین از سیاست" و تاکید بر نظریه مرحوم سید حسن مدرس مبنی بر "دیانت ما عین سیاست ما، و سیاست ما عین دیانت ماست"، و با صدور فرمان تحریم تقیه نقطه عطفی در فرهنگ سیاسی کشور ایجاد کرد که پایان دوران از خودبیگانگی را بشارت می‏داد. (11) آن حضرت با ذکر عبارات "تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب (ولو بلغ ما بلغ) " (12) ، به مثابه پیشوای روحانی و سیاسی مردم ایران، "تقیه" را که موجب خمودگی و افسردگی سیاسی مردم شده بود، مطرود دانسته و نظرات سیاسی - مذهبی خود را بیان کرد و بدینسان، عنوان بزرگترین مصلح تاریخ ایران و اسلام را به خود اختصاص داد. زیرا این عمل به منزله اصلاح طرز تفکر و روحیه مردم ایران بود. بدین ترتیب، رژیم شاه را بر سر دو راهی خطرناکی قرار داد. چون از یک سو، رهبری مذهبی شیعه، سیاستهای استبدادی شاه را به طور علنی و رسمی مورد حمله قرار می‏داد و از سوی دیگر، دولت از رویارویی علنی با مذهب بیمناک بود.

بنابراین، قیام پانزده خرداد 1342، دارای ویژگیهایی بود که هیچ یک از جنبشهای سیاسی - اجتماعی پیشین ایران، واجد همه این خصوصیات نبودند. این مساله، قیام پانزده خرداد را یک حرکت‏سیاسی - اجتماعی و فکری - فرهنگی منحصر به فرد می‏سازد که نقطه عطفی در سیر تحولات سیاسی - اجتماعی ایران پدید آورد و سمت و سوی مذهبی بدان بخشید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی قیام 15 خرداد ، زمینه‏ساز انقلاب اسلامی

تحقیق درباره ی نقش مسجد سید عزیزالله در قیام 15 خرداد 42

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره ی نقش مسجد سید عزیزالله در قیام 15 خرداد 42 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

نقش مسجد سید عزیزالله در قیام 15 خرداد 42

نویسنده: نیلوفر کسری

مسجد سید عزیزالله واقع در بازار چهارسوق جنب بازار بزرگ تهران از بناهای تاریخی عصر قاجاری است که توسط سید عزیزالله در زمان فتحعلی شاه قاجار بنا شد. معماری این مسجد از اعصار گذشته نشات گرفته و دارای کاشی‌کاریهای زیبا، چهار ایوان و گنبد دو پوششی است که با سردر مسجد، جلوخانه، هشتی، صحن و شبستان کامل می‏گردد. مکان سوق‌‏الجیشی این مسجد و نزدیکی آن به بازار بزرگ از همان ابتدا موجب اهمیت آن شد، چرا که در تهران قدیم رسم بر این بود که داروغه شهر که حافظ و نگهبان شهر بود در محلی به نام چهارسوق اقامت می‏کرد و به نظارت امور شهری می‏پرداخت. داروغگان از ساعت 8 بعدازظهر در میدان ارگ که نزدیک بازار چهارسوق قرار داشت به نواختن طبل می‏پرداختند و کسبه بازار با شنیدن صدای طبل می‏دانستند که یک ساعت بعد می‏بایست بازار را تخلیه کنند و سر ساعت 9 محل را تحویل داروغگان دهند. بازار چهارسوق علاوه بر موقعیت استراتژیک محافظت از بازار، از کاخ شاه و نواحی اطراف آن نیز محافظت می‏نمود. بدین ترتیب مسجد سید عزیزالله در قطب سیاسی و اقتصادی شهر تهران قرار داشت و همواره در فعالیت‏های سیاسی مربوط به بازار فعال بود. این فعالیت‏ها از زمان کودتای 28 مرداد 1332 و استقرار حکومت دیکتاتوری در ایران افزایش یافت، چرا که کودتای 28 مرداد 1332 علاوه بر آنکه به مثابه سرکوب نیروهای ملی به رهبری دکتر مصدق بود، سرکوب نیروهای مذهبی به رهبری آیت‏الله کاشانی هم بود. فضای بازی که پس از شهریور 1320 پدید آمده بود مردم مسلمان و مبارز را به دور یکدیگر جمع کرده بود و بار دیگر رهبران مذهبی هسته‌‏های مبارزاتی تشکیل داده بودند که مکان این هسته ‏ها در مساجد قرار داشت. کودتای 28 مرداد 1332 و ایجاد دستگاه مخوف ساواک به دستور امریکاییان بار دیگر فضای کشور را سنگین نمود وبه تدریج هسته‌‏ها و گروههای مبارزاتی را پراکنده ساخت، اما محرم و یاد حسین (ع) این گروهها را جمع می‏‏نمود و مساجد را به محل تجمع مبارزان و تبادل افکار و آراء هیئتهای مذهبی مبدل می‏ساخت. این هسته‌های مذهبی در ابتدا تنها جهت آشنایی جوانان با مسائل مذهبی تشکیل شده بود اما به تدریج با حضور علما به هسته‌‏های مبارزاتی بر ضد رژیم پهلوی مبدل شد.

در این بین مساجد سید عزیزالله، شیخ علی، امین‌الدوله، شاه، ارک و آذربایجانی‏ها اهمیت ویژه ‏ای داشتند و مرکز ارتباط روحانیان و بازاریان بودند. نقطة عطف مبارزات این هیئتهای مذهبی با روی کار آمدن اسدالله علم و اجرای طرح انجمنهای ایالتی و ولایتی آغاز شد و به مبارزه علنی علما، بازاریان، مردم با رژیم پهلوی مبدل گشت. به دنبال سخنرانی امام خمینی در خرداد 1342، در مسجد سید عزیزالله مراسم دعا و نیایش برگزار شد و در پی آن علمای وقت آیت‏الله خوانساری، بهبهانی و تنکابنی در این مسجد متحصن شدند.

در پی این اقدام، مساجد دیگر نیز وارد عمل شدند و مبارزات مردمی در کشور افزایش یافت و سخنرانی‏هایی در مساجد فوق به تاسی از آیت‌الله خمینی توسط آیت‌الله خوانساری، حجت‌‏الاسلام فلسفی و حجت‌‏الاسلام تنکابنی برگزار شد. به طوری که عمال رژیم پهلوی در خرداد 1342 مسجد سید عزیزالله را تعطیل کردند، اما شدت مبارزات مردمی به حدی بود که اسدالله علم، نخست‌‏وزیر وقت ناچار به لغو تصویبنامه انجمن‏های ایالتی و ولایتی گشت.

مسجد سید عزیزالله همچنان جایگاه خود را در مبارزه بر ضد رژیم پهلوی حفظ نمود و در سالهای 1346 الی 1350 همچنان محل موعظه حجت‌الاسلام فلسفی و از مراکز تجمع مبارزان و مجاهدان اسلامی بود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی نقش مسجد سید عزیزالله در قیام 15 خرداد 42

خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه 8ص

اختصاصی از رزفایل خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه 8ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

خلاصه کتاب: قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه

می نویسد "این کتاب که مجموعا دو بخش غیر مرتبط با یکدیگر است ، بخش یکم آن‏ با همین عنوان ابتدا به صورت مقاله‏ای کوتاه و مختصر در یک نشریه دینی‏ در تهران منتشر شد و سپس مطالبی بر آن افزوده شد و به صورتی که در چاپهای اول تا چهارم ملاحظه شده است در آمد . اما بخش دوم که عنوان " شهید " دارد ، تفصیل یافته یک سخنرانی در شب عاشورای سال 1393 هجری‏ قمری در تهران است .

اندیشه پیروزی نهائی نیروی حق بر نیروی باطل، استقرار کامل و همه جانبه ارزشهای انسانی ، تشکیل مدینه فاضله و جامعه ایده‏آل و اجراء این ایده‏ انسانی به وسیله شخصیتی عالیقدر که در روایات متواتر اسلامی " مهدی " نامیده شده ، اندیشه‏ای است که همه فرق ومذاهب اسلامی بدان مؤمن و معتقدند . زیرا این اندیشه ، به حسب اصل و ریشه ، قرآنی است .این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان کلی‏ نظام طبیعت و سیر تکاملی تاریخ و اطمینان به آینده ، و طرد عنصر بدبینی‏نسبت به پایان کار بشر است ، که طبق بسیاری از نظریه‏ها و فرضیه‏هافوق‏العاده تاریک است. انتظار فرج امیدو آرزوی تحقیق این نویدکلی جهانی انسانی ، در زبان روایات اسلامی "انتظار فرج" خوانده شده و افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یک‏ اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج می‏شود و آن اصل " حرمت یأس از روح الله " است. دو گونه انتظار انتظار فرج دو گونه است : انتظاری‏که سازنده و نگهدارنده است ، به گونه‏ای است که می‏تواند نوعی عبادت شمرده شود ، و انتظاری که گناه است و ویرانگر و نوعی " ابا حیگری " باید محسوب گردد. شخصیت و طبیعت جامعه ممکن است کسی تحولات تاریخی را یک سلسله امور تصادفی و اتفاقی یعنی‏اموری که تحت قاعده و ضابطه‏ای کلی در نمی‏آید بداند. نظریه دیگر این است که جامعه به نوبه خود ، مستقل از افراد ، طبیعت و خصلت و سنت و قاعده و ضابطه دارد ، تاریخ آن گاه موضوع تفکر و مایه عبرت و قابل درس آموزی است‏که جامعه از خود طبیعت و شخصیت داشته باشد . علیهذا برداشت داشتن ازتاریخ و تحولات آن، فرع بر مسأله طبیعت و شخصیت داشتن جامعه است. قرآن و تاریخ در این که قرآن مجید تاریخ را به عنوان یک درس و یک منبع معرفت و یک موضوع تفکر و مایه تذکر و آیینه عبرت یاد می‏کند جای‏ تردید نیست . قرآن کریم این گمان را که اراده‏ای گز افکار ، و مشیتی بی قاعده و بی‏حساب سرنوشتهای تاریخی را دگرگون می‏سازد به شدت نفی می‏کند و تصریح‏می‏نماید که قاعده‏ای ثابت و تغییر ناپذیر بر سرنوشتهای اقوام حاکم است. قرآن کریم ، نکته فوق‏العاده آموزنده‏ای در مورد سنتهای تاریخ یاد آوری‏می‏کند و آن این که مردم می‏توانند با استفاده از سنن جاریه الهیه در تاریخ‏، سرنوشت خویش را نیک یا بد گردانند. توجیه و تفسیر تکامل تاریخ توجیه تکامل تاریخ با دو شیوه مختلف صورت می‏گیرد . ما یکی از این دو شیوه را " ابزاری " و از نظری دیالکتیکی می‏نامیم . و شیوه دیگر را " انسانی " یا " فطری " می‏خوانیم . بینش دیالکتیکی یا ابزاری بینش دیالکتیکی طبیعت بر این اساس است که : اولا- طبیعت در حرکت و تکاپوی دائم است ، توقف ویکسانی در طبیعت وجود ندارد. ثانیا - هر جزء از اجزاء طبیعت تحت تأثیر سایر اجزاء طبیعت است و به نوبه خود در همه آنها مؤثر است . ثالثا- تضادها و کشمکشها پایه حرکتها است ، رابعا - جدال درونی اشیاء رو به تزاید است و شدت می‏یابد تا به اوج‏ خود یعنی آخرین حد اختلاف و کشمکش می‏رسد و شی‏ء یک سره به ضد خود تبدیل می‏شود )حالت تز). این مرحله نیز به نوبه خود ضد خویش را می‏پرورد(حالت آنتی تز) و پس از یک سلسله کشمکشها به نفی خود ، که نفی‏ نفی مرحله اول است و به نحوی مساوی با اثبات است(حالت سنتز) منتهی می‏شود . طبیعت هدفدار نیست و کمال خود را جستجو نمی‏کند ، بلکه به سوی انهدام‏ خویش تمایل دارد ، ولی چون آن انهدام نیز به نوبه خود به انهدام خویش‏ تمایل دارد و هر نفی کننده به سوی نفی کننده خود گرایش دارد ، نفی نفی‏ که نوعی ترکیب میان دو مرحله قبل از خود است صورت می‏گیرد و قهرا تکامل رخ می‏دهد . این است دیالکتیک طبیعت . تاریخ نیز جزئی از طبیعت است و ناچار - هر چند عناصر مشکله‏اش‏ انسانها هستند - چنین سرشت و سرنوشتی دارد . یعنی تاریخ یک جریان دائم‏ و یک ارتباط متقابل میان انسان و طبیعت و انسان و اجتماع ، و یک صف‏ آرائی و جدال دائم است. هسته اصلی این بینش دو چیز است : یکی‏ این که اندیشه مانند واقعیت خارجی وضع دیالکتیکی دارد. یعنی اندیشه ‏محکوم اصول چهارگانه فوق است . دیگر اینکه این مکتب تضاد را به صورت مراحل تز، آنتی تز و سنتزتعبیر می‏کند که به این ترتیب طبیعت و تاریخ همواره از میان اضداد عبور می‏کنند و تکامل ، جمع میان دو ضد است که یکی به‏ دیگری تبدیل شده است . از آنچه گفتیم نتایج زیر گرفته می شود: الف- نو و کهنه در این منطق مفهوم نسلی ندارد ، بلکه صرفا مفهوم‏ اقتصادی و طبقاتی دارد . طبقه کهن یعنی طبقه منتفع‏ از وضع موجود و طبقه نو یعنی طبقه ناراضی از وضع موجود و طرفدار دگرگونی روبنای اجتماع است ب - مراحل تکاملی تاریخ به حکم این که یک رابطه طبیعی و منطقی آنها را به‏ یکدیگر پیوسته است امکان جا به جا شدن ندارند ، هر حلقه از حلقات تاریخ جای مخصوص به خود دارد و قابل‏ پیش و پس شدن نیست . ج - هر مرحله نیز به نوبه‏ خود باید به اوج و کمال خود برسد تا به ضد خود تبدیل گردد و امر تکامل صورت گیرد . د - جهاد یعنی مبارزه نو با کهنه بهر حال مقدس است ، کهنه از آن جهت‏ که از میان بردن وی جامعه را به سوی تکامل پیش می‏برد ، استحقاق‏ نابودی دارد نه از آن جهت که متجاوز است و دفع تجاوز مشروع و مقدس‏ است . ه - هر جریان دیگر نیز که‏ مقدمات انقلاب را فراهم و تکامل را تسریع نماید ، مشروع و مقدس است،از قبیل ایجاد نابسامانیها برای ایجاد نارضائیها و توسعه شکافها و داغتر و پیگیرتر شدن مبارزه‏ها. و - متقابلا اصلاحات جزئی ، گامهای التیام بخش و تسکین آلام اجتماع ، خیانت و تخدیر و نارواست . بینش انسانی یا فطری بینش انسانی تاریخ نقطه مقابل بینش ابزاری است. بینش ابزاری انسان را در آغاز پیدایش یک ماده خام و کار و ابزار کار را شکل دهنده آن می داند یعنی انسان نه شخصیت بالفعل دارد و نه شخصیت بالقوه . ولی از نظر بینش انسانی و فطری ، هر چند انسان در آغاز پیدایش ، شخصیت انسانی بالفعل ندارد ، ولی بذر یک سلسله بینشها و یک سلسله‏ گرایشها در نهاد او نهفته است .بر حسب این بینش ، تضاد درونی فردی میان‏ جنبه‏های زمینی و جنبه‏های ماورائی انسان از ویژگیهای انسان است. نبرد درونی انسان ، خواه‏ و ناخواه به نبرد میان گروههای انسانها کشیده می‏شود ، یعنی نبرد میان‏ انسان کمال یافته و انسان‏ منحط و حیوان صفت، به تعبیر قرآن : نبرد میان " جند الله " و " حزب الله " با " جند الشیطان " و " حزب الشیطان " . از بیان گذشته نتایج زیر گرفته می‏شود : الف - نبردهای پیشبرنده: نبردهای تاریخ دارای شکلها و ماهیتهای مختلف ، و معلول علل‏ متفاوتی بوده است ، ولی نبردهای پیشبرنده که تاریخ و انسانیت را تکامل بخشیده نبرد میان انسان متعالی وابسته به عقیده و ایمان و ایدئولوژی با انسان‏بی مسلک خود خواه بوده‏ است که آخرین مرحله آن" حکومت مهدی " می باشد. ب - تسلسل منطقی حلقات تاریخ آن چنانکه " ابزار گرایان " ابراز داشته‏اند بی‏اساس است . ج - مشروعیت مبارزه و قداست آن ، مشروط به این نیست که حقوق فردی و یا ملی مورد تجاوز واقع شده باشد ،بلکه در همه زمینه‏هائی که یکی از مقدسات‏ بشر دچار مخاطره شده باشد مبارزه مقدس است . د –اصلاحات جزئی و تدریجی به هیچ وجه محکوم نیست بلکه آهنگ حرکت را تندتر و سریعتر می کند. ه - ایجاد نابسامانیها و تخریبها به منظور ایجاد بن بست و بحران که نظریه ابزاری‏ تجویز می کند نا مشروع است. و - حرکت تاریخ ، تکاملی است ولی - بر خلاف نظریه‏ ابزاری - سیر تکاملی تاریخ جبری و لایتخلف نیست . ز - سیر تکاملی بشریت به سوی آزادی از اسارت طبیعت مادی و حکومت ایمان و ایدئولوژی بوده و هست . ح - جهاد و امر به معروف ماهیت انسانی دارد نه طبقاتی . ط - نیروی اقناع فکری ، یعنی نیروی برهان و استدلال اصالت دارد. ی - مثلث " تز – آنتی تز - سنتز " در شکل هگلی و مارکسیستی نه در طبیعت صدق می‏کند و نه در تاریخ . دو تلقی از انسان این دو نوع بینش درباره حرکت تکاملی تاریخ ، نتیجه دو نوع تلقی از انسان است .


دانلود با لینک مستقیم


خلاصه کتاب قیام و انقلاب مهدی ( ع ) از دیدگاه 8ص