رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

قدیم ترین آثار زبان ایران 10 ص

اختصاصی از رزفایل قدیم ترین آثار زبان ایران 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

قدیم ترین آثار زبان ایران

مورخان اسلامی نوشته­اند نخستین کسی که به زبان پارسی سخن گفت «کیومرث» بود و معلوم است که این سخن افسانه­ای بیش نیست. اما آن­چه تا امروز از روی آثار صحیح و تاریخی به دست آمده است قدیم­ترین کلامی از زبان ایرانی که در دست ما می­باشد همان سخنان اشو زرتشت سپیتمان است که در سرودهای دینی «گاثه» مندرج است و بعد از آن قسمت­های قدیم اوستا که غالب آن­ها نیز نظم است نه نثر؛ گاثه به زبانی است که آریایی­های هند نزدیک بدان زبان کتاب­های دینی و ادبی قدیم خود را تألیف و نظم نموده­اند، نام کتاب زردشت چنان که گذشت «اوپستاک» بود و گاهی از آن کتاب به عبارت «دَین» تعبیر می‌شده است. مخصوصا در کتاب پهلوی «بندهش» به جای اوستا همه جا «دین» آمده است و خط اوستایی را هم بدین مناسبت «دَینْ دِپیوَریه» گویند، یعنی خط دین و در «دینکرت» و سایر کتاب­ها هرجا که گوید «زردشت دین آورد» مرادش اوستا است.

دیگر کتیبه­هایی است که از هخامنشیان باقی مانده است که مهم­ترین آن­ها کتیبه­ی بهستان (= بیستون) می­باشد و ما اینک اشاراتی به مجموع کتیبه­های سنگی و سفالی می­نماییم :

1- در شهر پازارگاد یا پاسارکاد عبارتی بوده است به خط میخی که : «من، کورش، پادشاه هخامنشی­ام» و نیز مجسمه­ای از زیر خاک در 1307 به اهتمام پروفسور هرتسفلد بیرون آمده و بر آن این سطور نبشته است: «من، کورش، شاه بزرگم»

2- کتیبه­ی بیستون

این نوشته بر تخته سنگی بزرگ در دره­ی کوچکی از کوه معروف به بیستون (بغستان) از طرف «داریوش» کنده شده است، و در زیر نبشته­ها صورت داریوش است که پای خود را بر زبر مردی که بر زمین به پشت درافتاده است نهاده و کمان در دست دارد و پیشروی او نه نفر از طاغیان بریسمان بسته با جامه­های گوناگون دیده می­شوند و بر بالای صفه پیکر «فَرَوَهَرْ» نمودار است و پشت سر داریوش دو تن از بزرگان ایستاده­اند. داریوش در این جا دو کتیبه دارد: یکی کتیبه­ی بزرگ به خط میخی و به زبان فارسی قدیم، عیلامی و بابلی در دو هزار کلمه؛ دیگر کتیبه­ای کوچک به زبان فارسی و عیلامی در صد و پنجاه کلمه. خلاصه­ی این نوشته­ها شرح فتوحات داریوش و فرو نشاندن فتنه­ی بردیای دورغین «گئوتامای مغ» و داستان نه تن از طاغیان می‌باشد. این کتیبه مهم­ترین ِکتیبه­های هخامنشی است و از روی این نوشته­ها قسمت بزرگی از تاریخ هخامنشی روشن می­گردد.

3- کتیبه­ی تخت جمشید

در وادی مرودشت که رود «کور» از میانش جاری است، در دامنه­ی کوه رحمت، پشت به مشرق و روی مغرب بر کمر کوه چند کاخ و عمارت بزرگ بوده است، و شهری هم - که به اغلب احتمالات «پارس» نام داشته و پیش از شهر «سْتَخْرْ» و بعد از شهر «پارسَ کْرتَ» پایتخت «فارس» بوده است و یونانیان آن را «پرس پولیس» خوانده­اند - در پیرامون این عمارات وجود داشته است.

این عمارات بر طبق کتیبه­هایی که از داریوش و خشایارشا باقیمانده است هرکدام نامی خاص داشته، آن چه پیشاپیش پله و دروازه­ی ورود به مغرب قرار دارد. بارگاه شاهنشاهی و بر طبق کتیبه­ی درب بزرگ به صفت «وَسْ دَهْیو» یعنی «همه کشور» یا «همه کشورها» خوانده می­شده است و جایگاه پذیرایی فرستادگان و بار دادن همه­ی رعایای شاهنشاهی هخامنشی بوده؛ دیگر «اَپَدانَهْ» نام داشت ظاهرا از همان ماده­ی «آبادان» و بیرونی شمرده می­شد، قصر دیگر در دست چپ «اَپَدانَه» واقع است نام «صد ستون» داشته است و این نام در کتیبه­ی پهلوی «شاپور سکانشاه» که روزی در این عمارت فرود آمده است دیده می­شود و به جای خود از آن کتیبه گفتگو خواهد شد.

دیگر کاخ «هَدِشْ» یا «هَدیشْ» به یاء مجهول بر وزن «مَنشْ» نام داشت و در سوی جنوبی اپدانه واقع بود، چنین پنداشته­اند که این کاخ اندرونی شاهنشاهی و حرم سرای بوده است و این حدس به دلایلی درست می­نماید چه شاید واژه ی «هَدیش» اصل و ریشه­ی «خدیش» باشد، که به زبان دری کدبانو، خاتون بزرگ و رسمی را گویند و چنان­که خواهیم دید حرف «خ» و «ه» در زبان فارسی به یکدیگر بدل می­شوند.

عمارت دیگر «تَجَر» است و آن کاخ کوچک­تری بوده است در ضلع شمالی صفه­ی تخت جمشید که آن را قصر زمستانی یا «آفتاب‌کده» پنداشته­اند، در فرهنگ­ها «تجر» بر وزن شَرَر خانه­ی زمستانی را گویند و بعضی مخزن و صندوق­خانه نیز هست، و این بنا رو به آفتاب ساخته شده است و امروز این کاخ را آینه خانه گویند و دو کتیبه از سکانشاه به پهلوی و یک کتیبه از عضدالدوله فنا خسره­ی دیلمی به خط کوفی و چند کتیبه­ی دیگر از آل مظفر و تیموریان در آن­جا هست. سوای این چند کاخ بزرگ آثاری از معبد، خلوت­ها و ابنیه­ی خرد و ریز دیگر نیز در آن صفه باقی است.

این بنا به دست داریوش در سنه 520 ق م آغاز گردید و سپس داریوش ولیعهد خود خشارشا را در حیات خود به تخت نشانید و اتمام ابنیه­ی نامبرده را به اهتمام وی باز گذاشت در این ابنیه نیز جای به جای کتیبه‌هایی از داریوش، خشایارشا و اَرْتَخَشَتْرَ سوم باقی است به سه زبان پارسی، عیلامی، آشوری و اخیرا قریب سی هزار خشت مکتوب به خط میخی که نظیرش در شوش نیز به دست آمد در تخت جمشید پیدا شد و برای پختن و خواندن به فیلادلفی امریکا ارسال گردید و نیز لوحه­های زرین و سیمین که در زیر پایه­های عمارت به عنوان «بُنلاد» یعنی سنگ یادگارِ بنا به خط میخی از داریوش به دست افتاده درموزه­ی ایران باستان در تهران موجود می­باشد این کاخ­ها را اسکندر ملعون پس از ورود به «پارسا» عمدا آتش زد و علامت آتش سوزی هنوز در آن پیداست و نگارنده خود زغال­های قدیم را دیده­ است ....

در تُنده­ی کوه بیرون از این عمارت نیز دو دخمه است و دخمه­ی سومین که گویا از آن داریوش سوم بوده


دانلود با لینک مستقیم


قدیم ترین آثار زبان ایران 10 ص

تحقیق درباره ی قدیم ترین آثار زبان ایران 10 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره ی قدیم ترین آثار زبان ایران 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

 

قدیم ترین آثار زبان ایران

مورخان اسلامی نوشته­اند نخستین کسی که به زبان پارسی سخن گفت «کیومرث» بود و معلوم است که این سخن افسانه­ای بیش نیست. اما آن­چه تا امروز از روی آثار صحیح و تاریخی به دست آمده است قدیم­ترین کلامی از زبان ایرانی که در دست ما می­باشد همان سخنان اشو زرتشت سپیتمان است که در سرودهای دینی «گاثه» مندرج است و بعد از آن قسمت­های قدیم اوستا که غالب آن­ها نیز نظم است نه نثر؛ گاثه به زبانی است که آریایی­های هند نزدیک بدان زبان کتاب­های دینی و ادبی قدیم خود را تألیف و نظم نموده­اند، نام کتاب زردشت چنان که گذشت «اوپستاک» بود و گاهی از آن کتاب به عبارت «دَین» تعبیر می‌شده است. مخصوصا در کتاب پهلوی «بندهش» به جای اوستا همه جا «دین» آمده است و خط اوستایی را هم بدین مناسبت «دَینْ دِپیوَریه» گویند، یعنی خط دین و در «دینکرت» و سایر کتاب­ها هرجا که گوید «زردشت دین آورد» مرادش اوستا است.

دیگر کتیبه­هایی است که از هخامنشیان باقی مانده است که مهم­ترین آن­ها کتیبه­ی بهستان (= بیستون) می­باشد و ما اینک اشاراتی به مجموع کتیبه­های سنگی و سفالی می­نماییم :

1- در شهر پازارگاد یا پاسارکاد عبارتی بوده است به خط میخی که : «من، کورش، پادشاه هخامنشی­ام» و نیز مجسمه­ای از زیر خاک در 1307 به اهتمام پروفسور هرتسفلد بیرون آمده و بر آن این سطور نبشته است: «من، کورش، شاه بزرگم»

2- کتیبه­ی بیستون

این نوشته بر تخته سنگی بزرگ در دره­ی کوچکی از کوه معروف به بیستون (بغستان) از طرف «داریوش» کنده شده است، و در زیر نبشته­ها صورت داریوش است که پای خود را بر زبر مردی که بر زمین به پشت درافتاده است نهاده و کمان در دست دارد و پیشروی او نه نفر از طاغیان بریسمان بسته با جامه­های گوناگون دیده می­شوند و بر بالای صفه پیکر «فَرَوَهَرْ» نمودار است و پشت سر داریوش دو تن از بزرگان ایستاده­اند. داریوش در این جا دو کتیبه دارد: یکی کتیبه­ی بزرگ به خط میخی و به زبان فارسی قدیم، عیلامی و بابلی در دو هزار کلمه؛ دیگر کتیبه­ای کوچک به زبان فارسی و عیلامی در صد و پنجاه کلمه. خلاصه­ی این نوشته­ها شرح فتوحات داریوش و فرو نشاندن فتنه­ی بردیای دورغین «گئوتامای مغ» و داستان نه تن از طاغیان می‌باشد. این کتیبه مهم­ترین ِکتیبه­های هخامنشی است و از روی این نوشته­ها قسمت بزرگی از تاریخ هخامنشی روشن می­گردد.

3- کتیبه­ی تخت جمشید

در وادی مرودشت که رود «کور» از میانش جاری است، در دامنه­ی کوه رحمت، پشت به مشرق و روی مغرب بر کمر کوه چند کاخ و عمارت بزرگ بوده است، و شهری هم - که به اغلب احتمالات «پارس» نام داشته و پیش از شهر «سْتَخْرْ» و بعد از شهر «پارسَ کْرتَ» پایتخت «فارس» بوده است و یونانیان آن را «پرس پولیس» خوانده­اند - در پیرامون این عمارات وجود داشته است.

این عمارات بر طبق کتیبه­هایی که از داریوش و خشایارشا باقیمانده است هرکدام نامی خاص داشته، آن چه پیشاپیش پله و دروازه­ی ورود به مغرب قرار دارد. بارگاه شاهنشاهی و بر طبق کتیبه­ی درب بزرگ به صفت «وَسْ دَهْیو» یعنی «همه کشور» یا «همه کشورها» خوانده می­شده است و جایگاه پذیرایی فرستادگان و بار دادن همه­ی رعایای شاهنشاهی هخامنشی بوده؛ دیگر «اَپَدانَهْ» نام داشت ظاهرا از همان ماده­ی «آبادان» و بیرونی شمرده می­شد، قصر دیگر در دست چپ «اَپَدانَه» واقع است نام «صد ستون» داشته است و این نام در کتیبه­ی پهلوی «شاپور سکانشاه» که روزی در این عمارت فرود آمده است دیده می­شود و به جای خود از آن کتیبه گفتگو خواهد شد.

دیگر کاخ «هَدِشْ» یا «هَدیشْ» به یاء مجهول بر وزن «مَنشْ» نام داشت و در سوی جنوبی اپدانه واقع بود، چنین پنداشته­اند که این کاخ اندرونی شاهنشاهی و حرم سرای بوده است و این حدس به دلایلی درست می­نماید چه شاید واژه ی «هَدیش» اصل و ریشه­ی «خدیش» باشد، که به زبان دری کدبانو، خاتون بزرگ و رسمی را گویند و چنان­که خواهیم دید حرف «خ» و «ه» در زبان فارسی به یکدیگر بدل می­شوند.

عمارت دیگر «تَجَر» است و آن کاخ کوچک­تری بوده است در ضلع شمالی صفه­ی تخت جمشید که آن را قصر زمستانی یا «آفتاب‌کده» پنداشته­اند، در فرهنگ­ها «تجر» بر


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی قدیم ترین آثار زبان ایران 10 ص

کتاب فیزیک عمومی دیباگران - جلد چهارم - نور - چاپ قدیم - گنجینه تست مورد استفاده طراحان کنکور

اختصاصی از رزفایل کتاب فیزیک عمومی دیباگران - جلد چهارم - نور - چاپ قدیم - گنجینه تست مورد استفاده طراحان کنکور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
کتاب فیزیک عمومی دیباگران - جلد چهارم - نور - چاپ قدیم - گنجینه تست مورد استفاده طراحان کنکور

 

 

کتاب فیزیک عمومی دیباگران - جلد چهارم - نور - چاپ قدیم - گنجینه تست مورد استفاده طراحان کنکور

 

 

 

این کتاب با درسنامه بسیار قوی و کامل و تست های ناب که همه ساله عینا مورد استفاده طراحان کنکور وزارت بهداشت برای رشته های فیزیک پزشکی و رادیوبیولوژی و حفاظت پرتو و فناوری تصویربرداری پزشکی و ... بوده است و مورد تاکید همه رتبه های برتر سنوات قبل این رشته ها می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


کتاب فیزیک عمومی دیباگران - جلد چهارم - نور - چاپ قدیم - گنجینه تست مورد استفاده طراحان کنکور

تمرکز جرایم در بافت قدیم شهرها

اختصاصی از رزفایل تمرکز جرایم در بافت قدیم شهرها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

تمرکز جرایم در بافت قدیم شهرها(شیراز)

در این بررسی به منظور شناسایی جرم خیزترین محلات شهر شیراز از اطلاعات سازمان زندانهای استان فارس استفاده شده است . بر اساس این اطلاعات بیشترین تعداد مجرمین سال 83 شیراز مربوط به جرایم اعتیاد ، مواد مخدر و سرقت( به ترتیب با 4644، 3494 و 1542 ) بوده است . از این میان، 47 درصد مجرمین شهر (4566 نفر) بصورت تصادفی انتخاب شدند و آدرس دقیق محل زندگی آنها بر روی نقشه شهر شیراز پیاده شده است.

جرم خیزترین محلات شهر در اطراف مرکز شهر و در بافت قدیم شهر شیراز تمرکز یافته اند. این محلات که بصورت قهوه ای پررنگ مشخص اند با داشتن تراکم بیش از 372 نفر درکیلومتر مربع مجرم ، جرم خیزترین محلات شهر را تشکیل می دهند .الگوی دیگر جرم خیزی مربوط به قسمتی از حاشیه جنوبی شهر و در محل روستاهای ده پیاله و کوشک میدان است که امروزه بصورت بخشی از شیراز درآمده اند.

همانگونه که نمودار شماره زیر نشان می دهد، به نسبت فاصله از مرکز شهر تعداد مجرمین کاهش می یابد.اما مناطقی نیز وجود دارند که فاصله دورتری از مرکز شهر دارند اما تعداد زیادی از مجرمین را به خود اختصاص داده اند. محلاتی که در فاصله 3 تا 3.5 کیلومتری از مرکز شهر قرار گرفته اند و موقعیت آنها روی نقشه شماره 1 در شمالشرق و جنوبغرب شهر نشان داده شده از این دست اند. بنابراین می توان ادعا کرد مدل مناطق متحدالمرکز بویژه برای توزیع پخشایش مجرمین در شهر شیراز بعینه مناسب نیست.گر چه بخش "منطقه گذار " این نظریه در توضیح پخشایش مجرمین شیراز موجه می نماید اما در مورد مناطق بیرون این بخش به نظر میرسد الگوی بخشی "همر هویت " مناسب تر باشد.

پیشنهادات

حل مشکلات اینگونه محلات در مرحله اول نیازمند نگاهی جامع و فراتر از مقیاس برنامه های شهری است. بنابر این آنچه که در سطح برنامه های کلان اجتماعی – اقتصادی و منطقه ای پیشنهاد می گردد عبارت است از تلاش به منظور کاهش مهاجرت به شهرهای بزرگ با بکارگیری سیاستهایی که در سایر تحقیقات مطرح شده است .

در سطح شهری و محلی سیاستهای زیر پیشنهاد میگردد :

جلوگیری از زوال بخشهای مرکزی شهرها با بکارگیری سیاستهای عادلانه و نگاه برابر به توسعه همه مناطق شهر بگونه ای که ساکنان به ماندن در این محلات متمایل گردند.

کمک به شکل گیری خودجوش سازمانهای محله ای که به گونه ای مردم (بویژه نوجوانان و جوانان ) را دور هم جمع کرده و حس تعلق به مکان را در آنها شکل دهد .( نظیر انجمن فرهنگی محله ، انجمن ورزش محله ، زنان محله و...)

تشویق مستاجرین این محلات برای خرید خانه هایی که اجاره کرده اند.

رفع زشتیهای فیزیکی محله باعث سالم تر شدن محلات میگردد که در نهایت ارزش املاک را بالا می برد و سبب تجدید حیاط محله می گردد.

از آنجا که همواره یکی از مشکلات اصلی در رفع نابرابریهای اجتماعی، شناسایی گروههای هدف برای برنامه های حمایتی است شناسایی مکانی محلات جرم خیز شهر می تواند به این امر کمک کرده و در مراحل بعدی برنامه ریزی مناسب به منظور رهایی این نوع محلات از فقر و محرومیت صورت پذیرد.

مدیریت شهری بایستی با تخصیص متناسب منابع عمومی شهر که متعلق به همه شهروندان است به رفع کاستیهای موجود در اینگونه محلات کمک کند


دانلود با لینک مستقیم


تمرکز جرایم در بافت قدیم شهرها

دانلود ادیان قدیم در عربستان 38 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود ادیان قدیم در عربستان 38 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  Image result for word doc 

 

 

 

 

 قسمتی از محتوای متن Word 

 

تعداد صفحات : 47 صفحه

ادیان قدیم در عربستان پیش از آن که دعوت اسلام در عربستان آغاز شود و در نتیجه مساعی حضرت رسول و مجاهدین اولیه تمام قبایل عرب تحت یک لواء درآیند و تابع یک حکم و پیرو یک رشته آیین و آداب متحد شوند ، افراد هر قبیله اخلاق و آداب و دین مخصوصی داشتند و هر یک محکوم امر و پیرو فرمان و مقتضای رأی رئیس خود بودند .
با (نگاهی به وضع جغرافیایی عربستان پر واضح است )که این سرزمین وسیع غیر از یکی دو نقطه هیچ مرکز مساعدی ندارد که یا به علت حاصلخیزی و یا ثروت معدنی یا علتی دیگر مردم را به خود جلب نماید و بالنتیجه در آن، بلاد آباد بزرگ و اجتماعات مفصل به وجود آید بلکه برخلاف وسعت بی پایان شبه جزیره و سختی آب و هوا و ندرت آب و مواد معیشت علاوه بر آن که طبعاً از عدد جمعیت می کاهد ، آنها را هم که تصادف تاریخ به چنین سرزمین نامساعدی انداخته باشد ، پیوسته به حرکت از نقطه ای به نقطه دیگر مجبور می سازد و مابین قبایل مختلفه بیابانها و اراضی لم یزرع غیر قابل عبور چنان فاصله می شود که گویی هر کدام از ایشان در جزیره ای از جزایر بعیده اقیانوس بی کرانی ساکنند و از حال یکدیگر بی خبر .
این کیفیت هیچ وقت نمی گذاشته است که جمیع ساکنین عربستان با وجود کمی عده همه گرد یکدیگر جمع آیند و به اصطلاح امروز تشکیل ملتی واحد دهند چه ملت از جماعتی تشکیل می شود که منافع مادی و معنوی مشترک داشته باشند و یک رشته آداب قومی واحد که آن نیز نتیجه سالها زیستن با یکدیگر است ، ایشان را به هم مرتبط سازد و نسبت به هم پیوسته و متحد نگاه دارد .
گذشته از اینکه این مقتضی در عربستان وجود نداشته ، خلاف آن یعنی تنافر قبایبل از یکدیگر و اختلاف اخلاق و آداب و ادیان همیشه حکمفرما بوده و هیچ وقت هم از لحاظ مادی و نظر جلب نفع عربستان و مساکن آن لیاقت آن را نداشته است که دول جهانگیر خارجی با منفعت جویان داخلی ، خود را به تسخیر سراسر آن به زحمت بیندازند و اساساً این کار با وسایل ناقص قدیم و وضع جغرافیایی ناسازگار عربستان در آن ایام امکان پذیر نبود .
اگر چه پیغمبر اسلام با شمشیر و موعظه حسنه و وعد وعید قلوب جمیع قبایل عرب را تابع یک ایمان کرده و همه از این نظر سالک مسلکی واحد شده اند اما همین که آن شور و جوش اولی رو به آرامش گذاشته و مصالح دنیایی ایمان قلبی را مغلوب کرده عربستان به همان حالت اول برگشته و بدویت که تنها معیشت مقتضی این قبیل اقالیم است به قوت سابق عود کرده و همان تعصب جاهلیت و تفرق و تشتت احیا شده است و امروز نیز عربستان با وجود سلطنتهای اسمی و نظارت دولت مقتدر خارجی و وسایل تمدن جدید از این لحاظ چندان با قرون قبل از اسلام فرق نکرده .
به همین ملاحظات در میان قبایل عربستان تحقیق تمدن و آداب قومی مفصل و دین و آیینی شایسته اعتنا از جهات عقلانی و فکری بی مورد و خارج از موضوع است فقط چنانکه در سایقاً هم گفتیم وضع جغرافیایی عربستان که تقریباً در همه جای آن یکسان بوده است که بعضی از آنها مثل مهمان نوازی و وفای به عهد و کرم و جوانمردی و رشادت پسندیده و بعضی دیگر مثل کینه جویی و دزدی و غارتگری و زنده در خاک کردن دختران که از شدت غیرت عرب ناشی شده نکوهیده است .
در میان قبایلی که با متمدنین مجاور همسایگی و رفت و آمد داشتند و یا آن که از این ملل تجاوز و مسافرین و مبلغینی به مساکن ایشان راه یافته بودند ، آداب و عقاید و آرائی نفوذ یافته بود مقتبس از این ملل خارجی و عرب بتدریج آنها را مورد احترام و پرستش خود قرار داده بودند .
چنانکه جمعی از عرب به دین صائبین یعنی آیین ستاره پرستان قدیم کلده و بابل و گروهی به کیش زردشتی و جماعتی به مذاهب یهود و عیسوی آشنا شده بودند، لیکن اغلب قبایل به همان درجه بت پرستی که در مرحله دیانت پست ترین درجات است باقی بودند و از هر قبیله بت مخصوصی داشتند که از چوب یا فلز یا سنگ یا عاج می ساختند و آن را در نقطه ای می گذاشتند و جمیع افراد آن قبیله به زیارت و پرستش آن می رفتند ، چنانکه ودّ بت قبیله کلب در محل دومة الجندل قرار داشت و سواع بت قبیله هذیل و یغوث بت قبیله مذحج و نسر ( کرگس) بت ذوالکلاع در یمن و یعوق بت قبیله همدان و لات بت بنب ثقیف در طائف بود .
بت مخصوص قریش غزّی و منات بت دو قبیله اوس و خزرج و هبل بزرگترین اصنام این قبایل را در خانه کعبه جا داده بودند و کعبه قبل از ظهور اسلام بزرگترین بتخانه عربستان و زیارتگاه و مطاف بت پرستان عرب زده است .
از آداب مخصوص عرب که قسمتی از آنها هم از آداب عبرانیان مقتبس است و اسلام نیز آنها را باقی گذارده عدم ازدواج با محارم و زن پدر و حج خانه کعبه و احرام و عمره و طواف و سعی و رمی جمره و غسل و ختان و بریدن دست دزد و نذر و قربانی و غیره است .
برخلاف این آداب اسلام به شدت زنده در خاک کردن دختران و بسیاری دیگر از آداب زشت و تعصبهای جاهلیت را نهی نموده است .
مکه علاوه بر آن که بتخانه بزرگ و زیارتگاه و مقصد حجاج عرب بود به علت وقوع آن بر محل تقاطع چندین راه کاروانی مم همیشه قوافلی از یمن و بلاد غساسنه و سواحل خلیج فارس و عمان و بحر احمر به آنجا برای تجارت می آمدند و قریش ساکن مکه هم هر سال دو سفر به قصد داد و ستد یکی در زمستان به سمت یمن دیگری در تابستان به طرف جبل حوران و بصری می نمدند .

(توضیحات کامل در داخل فایل)

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه

ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود ادیان قدیم در عربستان 38 ص