رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد وب آرتیست

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق کامل درمورد وب آرتیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد وب آرتیست


دانلود تحقیق کامل درمورد وب آرتیست

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 28

 

اشاره:

فکر می‌کنم آن‌چه مناسب مقدمه است، این است که ببینیم سؤال «وب آرتیست  چیست؟» برای ما چه اهمیتی دارد؟ و دانستن چیستی وب آرتیست  چه ضرورتی دارد؟ ظاهراً ما با این هنر به راحتی تعامل و ارتباط داریم، لذا در ابتدا نیاز به این پرسش چندان احساس نمی‌شود.


این‌که باید بدانیم وب آرتیست  چیست معقول و منطقی به نظر می‌رسد ولی دو نکته باعث تشکیک در این "باید" می‌شود: اول این‌که اساسا وب آرتیست  یک پدیده‌ی نامکشوف و تازه نیست که چیزی درباره‌اش ندانیم و حالا بخواهیم از صفر شروع کنیم و با آن سر و کار پیدا کنیم. ما به کارش گرفته‌ایم و به‌ عنوان هنرمند و گرافیست با آن خو کرده‌ایم؛ پس چه‌گونه از چیزی سؤال می‌کنیم که با آن خو داریم؟


دوم آن‌که بعضی خرده می‌گیرند که چه ضرورتی دارد وقت خود را در این بحث انتزاعی تلف کنیم و به‌تر است سعی خود را بر مهارت در تکنیک و گسترش توان کاربری معطوف کنیم. به عبارتی این گروه قائل‌اند که ما نیازی به این بحث نداریم، هم از آن جهت که شناخت اجمالی -چندان که رفع نیاز کند- داریم و هم به این دلیل که «کسب مهارت» و «پرورش خلاقیت» مهم‌تر است و باید همّ‌مان برای این‌دو مصروف شود.


اما بنده معتقدم که خیر؛ وب آرتیست  را آن‌گونه که باید نشناخته‌ایم؛ در واقع شناخت اجمالی، ما را از شناخت تفصیلی و کامل، بی‌نیاز نکرده است. هم‌چنین مهارت و شناخت و تسلط بر تکنیک‌های وب آرتیست ، به معنی تسلط و اشراف بر وب آرتیست  نیست. ارجحیت دومی بر اولی از آن‌روست که وب آرتیست  به مقصودی به‌وجود آمده است؛ یعنی به عنوان یک قالب هنری نیامده که یک قالب هنری باشد. وب آرتیست  بر نیاز دیگری، نازل‌تر از احساس زیبادوستی پا گرفته؛ وب آرتیست  وجود ندارد هم‌چنان که نقاشی وجود دارد، هم‌چنان که معماری وجود دارد و هم‌چنان که سینما وجود دارد. البته همه‌ی این‌ها هم مقصودی دارند اما هرکدام به خودی خود، یک هنر مستقل و اصیل‌اند ولی وب آرتیست  چنین نیست. وجود وب آرتیست  تابع وجود نیازهای اقتصادی و سیاسی و... است و بدون نیازهای جاری اجتماع –فارغ از اساسی و کاذب بودن نیازها- اصالت ندارد (در حال حاضر مهم نیست که این یک حُسن است یا یک عارضه. و بحثش را به بعد وامی‌گذاریم). مسأله آن است که این هنر، هم‌چون راه گشوده‌ای‌ست که واردش شده‌ایم اما از جهت و انتهایش خبر نداریم و حتا نمی‌دانیم گام‌برداشتن در آن چه‌قدر برای‌مان ضروری و حیاتی است. فقط وضع، هر چه می‌دانیم که همه در آن وارد شده‌اند و ما هم باید وارد شویم! در این کنیم تابع کسانی هستیم که پیش‌تر این راه را گشوده‌اند و در آن بسیار جلوتر از ما هستند.


فهم چیستی وب آرتیست  این امکان را به ما می‌دهد که به اراده و خواست خود و بر اساس نیازها و اقتضائات فرهنگی خود، مقصود جدیدی برایش تعریف کنیم و به یُمن آن، از حصار تقلید و تکرار، رها شویم و وب آرتیست  را آن‌گونه که اصیل و منحصربه‌فرد باشد صاحب شویم؛ اکنون ما وب آرتیست  را مصرف‌کننده‌ای بیش نیستیم. این مصرف‌زده‌گی نه در وب آرتیست  که در همه چیز -از جمله علم- به این صورت است که پای‌مان را جای پای غرب می‌گذاریم و به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کنیم. با این شیوه، هزارسال هم که بگذرد ما در علم و هنر پیش‌رو و مبتکر نخواهیم بود. در یک کلام، تولید –مانند تولید علم- تنها با استقلال از غرب محقق خواهد شد نه با تبعیت بی‌محابا از راه او و این غیر از انکار و مقابله‌ی با غرب است. می‌شود گفت این فهم، میزان اختیار و حق انتخاب ما را ارتقا می‌دهد؛ مضاف آن‌که این انتخاب از جهت منطق، در شرایطی درست و عادلانه صورت می‌پذیرد.


اگر وب آرتیست  ابزاری‌ست که با آن به اهـداف اقتصادی و فرهنگی و سیاسی اجتماع‌مان کمک می‌رسانیم، واضح است که نمی‌توانیم بدون شناخت و تسلط بر اجزا و ابعاد و وجوهش، بهره‌ی مطلوب از آن بگیریم و آن‌جایی که نیاز داریم تا این ابزار را به نفع فرهنگ و اقتضائات فرهنگ خود به کار گیریم دچار مشـکلات جدی خواهیم بود، و اکنون مگر نیستیم؟ سردرگمی ما درباره‌ی هویت ایرانی در وب آرتیست  از کجاست؟ این هویت آن‌قدر مبهم و دور از ذهن است که حتا تصویر و تصوری از آن نمی‌توانیم داشته باشیم تا آن‌جا که کسانی، در الزام رسیدن به هویت مستقل و بومی -که شرط ضروری توفیق وب آرتیست  در یک جغرافیای فرهنگی خاص است- تردید می‌کنند و اصلاً طرح چنین بحثی را زیر سؤال می‌برند! این وضعیت از آن‌جایی به‌وجود آمده که ما نسبت این هنر را با مبانی فرهنگ و هنر خود نمی‌شناسیم و تعریف و تبیین نکرده‌ایم. شاید دیگران دلایل متعدد و مختلفی برای بحران هویت در وب آرتیست  داشته باشند اما به نظر من همه‌ی آن دلایل، در آن‌چه عرض کردم خلاصه می‌شود.

در ضمن نگاه به وب آرتیست  به مثابه صِرف ابزار، اشتباه است؛ یا نگاه کامل و جامعی نیست. ابزار بودن می‌تواند تنها وجهی از وجوه وب آرتیست  باشد؛ نمی‌توان تمامیت وب آرتیست  را با لفظ ابزار شناخت و پذیرفت؛ شأن وب آرتیست  به عنوان یک هنر، حتا به عنوان یک حرفه فراتر از ابزار است و در اجتماع نقشی بیش از یک ابزار را بازی می‌کند. اما اگر علی‌الحساب، وجه ابزاری آن را در نظر بگیریم نیز، با بررسی ماهیت آن می‌توانیم به قابلیت‌ها و امکانات و فرصت‌های فراوان نهفته‌اش دست پیدا کنیم. یک پیچ‌گشتی جدای از امکان بازکردن پیچ‌ها می‌تواند دیوار را هم سوراخ کند و یا می‌شود با آن خربزه هم پاره کرد! پیچ‌گشتی وسیله‌ای‌ست که می‌توانیم به‌راحتی آن را در دست بگیریم و با نگاه‌کردن به آن، همه‌ی قابلیت‌های متنوع و عجیبش را، و به همین ترتیب خطراتش را بشناسیم. اما برای این‌که وب آرتیست  را هم، همین‌گونه در دست بگیریم و همه‌ی کارکاردها و عوارض و تهدیدهایش را بفهمیم باید از راه این پرسش (وب آرتیست  چیست؟) وارد شویم.


البته خوب می‌دانیم که شناخت فرهنگ‌مان ضرورت دیگری‌ست پیش از شناخت وب آرتیست . اما در آن مرحله‌ای که می‌خواهیم بدانیم فرهنگ خاص ما، چه‌گونه در قالبی متعلق و وابسته به فرهنگ دیگر، امکان ظهور و بروز می‌یابد، دچار سؤال «وب آرتیست  چیست؟» می‌شویم.


از سویی دیگر عجیب‌بودن و دور از انتظار‌بودن این سؤال شاید به دلیل کودکانه بودن آن است. اگر چنین باشد برای یک تحقیق، مزیت خواهد بود. برانکوزی می‌گوید: «زمانی که بچه نیستیم، مرده‌ایم.» پرسش‌های کودکان ناب‌ترین صورت تحقیق و جست‌وجو است و در تمدن کنونی ما تنها در مواجهه با پرسش‌های کودکانه است که به حقیقیت وجود خود و عالم پیرامون‌مان می‌اندیشیم. وگرنه همان‌طور که می‌بینید انسان کنونی، با این پرسش‌ها بیگانه است و چنان در تنوع گرفتاری‌های خود و ابعاد کثیر تمدن به خود پیچیده است که دیگر امکان پرداختن به این سؤالات اساسی را ندارد و آن‌ها را به فلاسفه واگذارده است. اما آیا حقیقتاً این سؤالات مختص فیلسوف است؟ ای کاش در همه‌ی زنده‌گی می‌توانستیم چون کودک باشیم؛ خصوصاً در هنرمان.


این رساله داعی آن نیست که با صدور حکم درباره‌ی وب آرتیست  تعیین تکلیف کند و قوانین وضع نماید. حقیر، تنها با طرح باورهای رایج در اطراف وب آرتیست  و در مواردی نقد آن‌ها، سعی دارم تا زمینه‌ی تفکر و بحث‌های نظری فراهم آید و به تعبیر دیگر طرح بحث کنم. چه آن‌که حکم دادن می‌تواند مخالف این کار را هم به بحث بکشاند. به هر روی، محتوای بخش‌های مختلف این رساله، هرکدام بیش از یک مقدمه در آن موضوع نیست.


برای شناخت بیش‌تروب آرتیست مناسب است تا به نحوه‌ی تولد آن رجوع کنیم و مختصری از تاریخ‌چه‌ی آن را بدانیم هرچند که ناآشنایی با تاریخ‌چه‌ی وب آرتیست مانع از آن نمی‌شود که امکان تدبّر و بررسی ماهیت آن را به کل از دست بدهیم.


جرقه‌های تولد وب آرتیست و به عبارت دیگر انشعاب از نقاشی، به زمان تحولات انقلاب صنعتی و به دنبال آن، ورود تبلبغات به عرصه‌ی مناسبات و رقابت‌های صنعتی و تجاری باز می‌گردد.

در واقع، تبلیغات به مفهومی که امروز برای ما شناخته شده، بعد از انقلاب صنعتی و هنگام انبساط صنایع، شکل گرفت و گرافیک حیات خود را در چنین دوره‌ای و اختصاصاً با پوستر آغاز نمود. در واقع از این زمان به دلیل ورود تبلیغات به عرصه‌ی معادلات تمدن غرب، گرافیک از نقاشی منشعب شد. اگرچه در این تاریخ تولد می‌توان تردید کرد و گرافیک را در زمان‌های دورتر، در کنار کتابت، یا طراحی مهرها و نشان‌های حکومتی و خانواده‌گی جست‌وجو کرد و یا آغاز رسمی آن را به اختراع چاپ و ابداع روزنامه بازگشت داد... اما در نهایت به خوبی روشن است که ظهور گرافیک در جایگاهی ویژه در زندگی صنعتی، مربوط به انقلاب صنعتی است؛ خصوصاً پیوسته‌گی انفکاک‌ناپذیر گرافیک با تبلیغات، بر این مدعا صحه می‌گذارد.

همان‌طور که در سطور بالا آمد، تولد گرافیک را می‌توان انشعابی از نقاشی دانست و تفاوت‌هایش با نقاشی، از التزام آن به ارسال پیام و تفهیم به مخاطب آغاز می‌شود. اولین آثار وب آرتیست ی را کسانی خلق کردند در واقع نقاش بودند و این می‌تواند بدان معنا باشد که وب آرتیست  ریشه در نقاشی دارد؛ اما چه شد که اکنون وب آرتیست  ماهیتی متفاوت از نقاشی یافته است؟

این سؤالی است که در روند این رساله، بدان خواهیم پرداخت.

«در دهه‌ی30 آمریکا، کارگردانان هنری، طراحی وب آرتیست  را پایه‌گذاری کردند... در 1958، بنا بر مباحثی در مجله‌ی پرینت، این کارگردانان معتقد بودند که استفاده از نام هنر (art) برای عنوان حرفه‌ای طراحان کافی نیست و نیاز به عناوین مناسب‌تری مثل مهندسی بصری یا طراح وب آرتیست  است.»

با استناد به این مطلب، روشن می‌شود که کلمه‌ی «طراح گرافیک» و «گرافیست»، کم‌تر از صد سال است که مورد استفاده واقع شده، اما تولد هنر گرافیک، بسی بیش لز صد سال است.


به هر حال لازم است قید شود که، موضوع این رساله، «گرافیک» به عنوان حرفه‌ای‌ست که امروز در کنار هنرهای دیگر و در خدمت توسعه‌ی افتصادی و فرهنگی جوامع شناخته شده است و به همین عنوان در حیات احتماعی و اقتصادی ما تأثیر می‌گذارد.

طراحی وب آرتیست

وب آرتیست در واقع اصطلاحى است عام براى حرفه‌اى متشکل از طراحى حروف، تصویرسازی، عکاسى و چاپ به‌منظور ارائه اطلاعات یا آموزش. این اصطلاح را اولین بار ویلیام ادیسون دیگینز در سال ۱۹۲۲ بکار برد. با این همه فقط پس از جنگ جهانى دوم بود که کاربرد آن رایج شد.

ارتباط بصرى در مفهوم وسیع آن تاریخ طولانى مدتى دارد. زمانى که انسان اولیه براى یافتن غذا به شکار مى‌رفت و جاى پاى حیوانى را بر روى گِل مى‌دید، در واقع نوعى نشانهٔ بصرى را مشاهده مى‌کرد. اثر گرافیکى مى‌تواند نشانه باشد، مانند حروف الفبا؛ یا یک نظام نشانه‌اى دیگر را شکل دهد؛ مانند علائم جاده‌ای. علائم گرافیکى در کنار هم تشکیل تصویر مى‌دهد. وب آرتیست در یک معنا حرفهٔ انتخاب یا ساخت علائم و آرایش آنها بر یک سطح براى انتقال یک ایده است. گرافیک هنرى است که ترسیم کردن و نگاشتن عناصر اصلى آن‌را تشکیل مى‌دهند.

وب آرتیست به مثابهٔ یک تخصص فقط از واسط سدهٔ بیستم مطرح شد. تا آن هنگام شرکت‌ها و مؤسسات تبلیغاتى توسط هنرمندان تجارى اداره مى‌شد. این متخصصین عبارت بودند از: صفحه‌بند؛ حروفچین که عنوان و متن را با تمام جزئیات طرح‌ریزى مى‌کرد؛ تصویرگران که هر نوع آثار ترسیمى از نمودارهاى فنى تا اسکیس‌هاى مُد را تهیه مى‌کردند؛ هنرمندانِ طراح حروف، روتوش‌کاران و دیگرانى که طرح‌هاى نهایى را براى تکثیر آماده مى‌کردند. امروزه طراح گرافیک با مؤسسات و آتلیه‌ها همکارى دارند. آنها نه تنها تبلیغات و آگهى‌ها، بلکه مجلات و روزنامه‌هایى را که این ‌آگهى‌ها در آن چاپ مى‌شوند، طراحى مى‌کنند تا اواخر سده‌ٔ نوزدهم آثار گرافیکى به‌صورت سیاه و سفید بر کاغذ چاپ مى‌شد. طى چندین سده، کارکردهاى اصلى گرافیک اندک تغییرى یافته است و هر طرح ممکن است به چند روش مورد استفاده قرار گیرد. نخستین کارکرد وب آرتیست معرفى یا شناسائى است گفتن این‌‌که یک چیز چیست؟ یا متعلق به کجاست؟ مانند علائم ساختمانی، تابلو، برچسب روى بسته‌بندى‌ها و … کارکرد دوم که در اصطلاح حرفه‌اى ”طراحى اطلاعات“ شناخته مى‌شود، در زمینهٔ اطلاع‌رسانى و آموزش است و رابطهٔ یک چیز را با یک چیز دیگر از نظر جهت، موقعیت و مقیاس مشخص مى‌سازد. مانند نقشه، نمودار. کارکرد سوم که متمایزتر از این دو کارکرد است یعنى نمایش و تبلیغ (پوستر و آگهی) که به قصد جلب‌توجه مخاطب و ماندگار کردن پیام است.

در قرن بیستم تبلیغات و چاپ تجارى به هنر گرافیک یورش مى‌برد اما آثار چاپى هنرى که به وسیلهٔ ماشین‌هاى دستى و به روش‌هاى کمابیش سنتى انجام مى‌گیرد، به زندگى خود ادامه مى‌دهد. هنرمندان تجسمى به ابداعات طرح و حروف مى‌پردازند. لیتوگرافی، حکاکى روى چوب و لینولئوم، تیزاب‌کاری، سیلک اسکرین و سریگرافى و چاپ‌هاى مخلوط همه امکاناتى هستند که نقاشان بکار مى‌برند.

 طى دههٔ ۱۹۶۰، وب آرتیست به‌عنوان شیوه‌اى براى حل مشکلات ارتباطى و اطلاع‌رسانى مطرح شد و به همین ترتیب در رسانه‌هاى همگانى نیز به‌عنوان مُد مطرح شد. چیزى که با سلیقهٔ به روز بودن و حتى پیشرفت مرتبط بود. اما تغییر در سبک آن حاصل چندمین عامل مؤثر مانند پیشرفت‌هاى فناورى در حوزهٔ رسانه و نیز تحولات رایج در جامعه بود. و از آنجائى‌که تنها هنر بصرى نبود و کلام نیز در آن نقش مؤثرى داشت مى‌توانست مورد توجه کارشناسان و صاحب‌نظرانى که نسبت به اهمیت اجتماعى ارتباطات آگاه شده بودند، قرار بگیرد.

 وب آرتیست طى دههٔ ۱۹۶۰ علاوه بر حوزه‌هایى که پیش از آن در اختیار سنت‌هاى صنعتگرى بود، مانند طراحى روزنامه، به رسانهٔ جدید تلویزیون و ویدئو هم گسترش یافت. نقش وب آرتیست در خدمات عمومى و تبلیغات فرهنگى نیز افزایش پیدا کرد.

 

در دههٔ ۱۹۷۰، وب آرتیست به بخشى از تجارت پول بدل شد و عمدتاً از آن براى ارائه نوعى هویت بصرى قابل تشخیص براى شرکت‌‌ها بهره‌بردارى شد. تمام سازمان‌ها و مؤسسات، هرچند کوچک، ضرورت استفاده از یک نوع نماد یا نشانه را حس کردند. به‌تدریج طراحان جهت بازاریابى محصولات و خدمات و خلق تصاویر که بتواند یک محصول یا شرکت را مشخص سازد، به کار فرا خوانده شدند. با ظهور رایانه‌هاى شخصی، طراح تقریباً کنترل کاملى بر تمامى مراحل پیش از چاپ پیدا کرد.

وب آرتیست در برگیرندهٔ نوعى زبان است با دستور نامعین و با الفبایى پیوسته در حال گسترش. ما تنها زمانى یک اثر گرافیکى را به‌درستى درک مى‌کنیم که بتوانیم زبان آن‌را بفهمیم.

صنعت طراحی وب ایران عمر کوتاهی دارد و همانند بسیاری از کشورهای دیگر به طور کلی صنعتی نوپاست. بازار این صنعت در داخل کشور، بسیار گسترده و بزرگ است و شرکتهای بسیاری نیز به عنوان طراح وب در آن فعالیت می کنند. تاکنون سایتهای بسیاری توسط همین شرکتها در وب منتشر شده است. از سایتهای کوچک و شخصی گرفته تا سایتهای تجارت الکترونیک و پورتالهای بزرگ دولتی. آنچه که این مقاله بدان می پردازد عمدتا تحلیل استراتژی های ناکارامد به کار گرفته شده از سوی شرکتهای فعال در این حوزه است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد وب آرتیست