رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره صاحب زمان

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره صاحب زمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

مقدمه :

سلام علی آل یس

درود بر آل یاسین ! درود بر تو ای دعوت کننده خلق به سوی خدا و ای مظهر آیات الهی! درود بر تو ای واسطه خدا و حافظ و نگهبان دینش ! درود بر تو ای جانشین خدا و یاری کننده حق ! درود بر تو ای حجت خدا و راهنمای خدا او ! درود بر تو ای طلاوت کننده و مفسر کتاب خدا ! درود بر تو در همه ساعات شب و روز ! درود بر تو ای وعده ضمانت شده خدا ! درود بر تو ای پرچم افراشته ای رحمت گسترده حق !

سلام بر تو آنگاه که قیام کنی ! سلام بر تو آنگاه که بنشینی ! سلام بر تو آنگاه که رکوع و سجود کنی ! و سلام بر تو آنگاه که تهلیل و تکبیر گویی !

درود بر تو هنگامی که سپاس گویی و آمرزش گویی ! درود بر تو هنگامی که صبح و شام کنی ! درود بر تو ای امام امین !

تو را گواه می گیرم و در محضرت شهادت می دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست و شریکی ندارد . گواهی می دهم که محمد بنده و فرستاده خداست و علی ، امیر المومنان و حجت اوست و گواهی می دهم تو حجت خدا بر بندگان هستی . مولای من آنروز که پیامبر فرمود : ((شعبان ماه من است)) کسی چه می دانست که نور وجود تو را در آینه جمال می بیند آن هنگام شاید رسول خدا بر ولایت جد مظلومت ابا عبدالله الحسین اشاره داشت که با خونش حیاتی دوباره به اسلام بخشید به ابوالفضل که پرچم دار سپاه حیات بخش حسین شد و به زین العابدین که زیر بار ستم و پای در زنجیر ، پرچم خونین ولایت را بر دوش کشید و سرانجام این امانت الهی دست به دست از امامان معصوم (ع) به دست پاک تو سپرده شد .

اینک ای مولای من ! قرنها است که منتظرانت ندبه می کنند که کجاست آن احیا کننده آثار و نشانه های دین ؟ کجاست آن عزت دهنده دوستان و خوار کننده دشمنان ؟ کجاست آن درگاه خدا که از آن در وارد شوند ؟ کجاست آن نماینده خدا که به سوی او رو کنند ؟ کجاست آن وسیله پیوند میان زمین و اسمان ؟ کجاست صاحب روز پیروزی و بر افرازنده پرچم هدایت ؟ کجاست جوینده خون پاک پیغمبران و زاده پیغمبران ؟ کجاست آن جوینده خون شهید کربلا ؟

آقای من ! قرنهاست که مشتاقان وصالت هر بامداد دعای عهد را نجوا می کنند که : ((خدایا ! آن چهره زیبا و ارجمند ، آن پیشانی درخشان و نورانی را به من بنما و سرمه دیدارش را به یک نگاه بر دیده ام بکش و در فرجش شتاب کن و ظهورش را آسان گردان !

مولای من اگر چه منتظران مقدمت در انتظار ظهورت مادام الغوث ، العجل ، زمزمه می کنند ؛ اما دلخوش دارند که مشمول دعای تو باشند در آنچه تو از خدا برایشان می خواهی از خیر و برکت و رحمت .

فصل اول :

مهدویت ، انتظار

تو می‌آیی و واژه‌ی خاکستری انتظار از لغت‌نامه‌ها زدوده خواهد شد و سبزی حضور سبز تو، جهانی را سبز خواهد کرد.

انتظار، واژه ای آشناست در اغلب مذاهب موجود در دنیای امروز. واژه‌ای که گاه در سخت‌ترین شرایط، دراندیشه مردان و زنانی نقش بسته است که دلخسته و ناامید از ظلم و جور و ستم موجود، چشم بسوی آسمان دوخته و طلب یاری و مدد از او کرده‌اند. شکی در این مطلب نیست که جامعه شیعه، بیشترین بحث را در این خصوص داشته است و خواهد داشت و بیشترین اعتقاد در میان جوامع مذهبی دنیای امروزی، در اختیار این گروه مذهبی می‌باشد.

انتظار را گفته‌اند که سنتز تضاد بین «واقعیت» و «حقیقت» است. «واقعیت» یعنی آنچه هست و «حقیقت» یعنی آنچه نیست ولی باید باشد. گفته‌اند که انتظار، کوبیدن جاده «آنچه هست» تا «آنچه باید باشد».

انتظار برای تحقق حکومت واحد جهانی، در میان شیعیان؛ بویژه مردم ایران اندیشه‌ای کاملاً مأنوس، آشنا و جا افتاده است و شواهد تاریخی و نمودهای اعتقادی و فرهنگی نشان می‌دهد که این تفکر با زندگی و سنت‌های روزمره اجتماعی مردم این سامان آمیخته شده است. مردمی که بی صبرانه منتظر آمدن منجی خود هستند تا در زیر سایه اقتدار و قدرت او، حکومت اسلام تشکیل دهند. حکومتی که بی‌شک بساط ظلم و ستم متجاوزان به حریم امن الهی را در هم خواهد کوبید و جهان را تقدیم طالبان اصلی آن خواهد نمود. چرا که بشارت و وعدة آن را در قرآن خوانده‌اند که:

« و نرید انّ منّ علی الّذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثون »

این که مستضعفین در انتظار روزی هستند که بساط ظلم و جور را برچینند، شاید یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها و نگرانی‌های استکبار جهانی و در راس هرم آن، صهیونیزم بین‌الملل است.

تعابیر بسیار بلندی از همه انبیاء از ازل تا خاتم (ص) راجع به حضرت حجت (ع) رسیده و تقریباً جزء اجتماعی‌ترین موضوعات، بین همة ادیان الهی و ابراهیمی بشارت موعود و وعدة منجی است و همه گفته‌اند که کار نیمه تمام انبیاء (ع) و ادیان به دست این مرد بزرگ کامل خواهد شد. گفته‌اند که بزرگترین تکلیف تاریخ کار بزرگترین مرد تاریخ است. حتی مکاتبی که الوهیت زدایی و الهیت زدایی شده‌اند باز به نوعی و به نحوی به این مسئله اندیشیده‌اند و گر چه نام ایشان را نبرده‌اند، اما همه بشارت ایشان را داده‌اند و حتی مکاتب الحادی همچون مارکسیسم نتوانسته‌اند به مسئلة آخرالزمان بی‌تفاوت بمانند. بودیزم، مسیحیت و یهودیت نیز که غالب بشریت را زیر پوشش دارند در این خصوص وعده داده‌اند.

البته اندیشه‌ای که به نام مهدویت تعبیر می‌کنیم در سایر ادیان به اسمهای گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است. هر چند بدیهی است که گوناگونی تعابیر و متفاوت بودن تنها در اسم است. چرا که اگر ادیان را دقیق و همه جانبه مطالعه کنیم، درمی‌یابیم که اختلافات یاد شده صرفاً اسمی و لفظی است و چیزی که به نام وجه اشتراک ادیان مطرح شده بسیار عمیق و دارای استحکام است. تعبیر قرآن از این وجه مشترک در مصداق بودن ادیان بر یکدیگر است . که در پدیده‌های گوناگون به یک زبان سخن گفته‌اند .

در بین بودائیان، زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان از منجی به نام‌های گوناگون یاد شده است. البته این بحث مربوط به دوره خاصی نبوده بلکه اعتقاد به چنین پدیده‌ای در طول تاریخ، تأثیرگذاری خاصی در هویت، فرهنگ و تحولات اجتماعی نیز داشته است که همین نیز موجب گسترده بودن این اعتقاد شده است .

در اسلام اعتقاد به امام مهدی(عج)شرایطی با عنوان انتظار و یا دوران پیش از ظهور را فراهم کرده است که خود بستر و زمینه‌ساز بسیاری از تحولات است و همین‌طور در دین مسیح اعتقاد به بازگشت حضرت عیسی در استمرار تعالیم آسمانی مسیح تأثیر داشته است. در دین یهود اعتقاد به سرانجام عالم، هر چند با برخی مسائل پیچیده درآمیخته است که صرفاً نمی‌توان آن را اعتقادی ارزیابی کرد، لکن همین مسئله موجب پیدایش تئوریهای گوناگونی شده است در آئین زرتشت «سوشیانت» همان منجی و نجات‌دهنده جهان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره صاحب زمان

تحقیق درباره حضرت ابراهیم

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره حضرت ابراهیم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره حضرت ابراهیم


تحقیق درباره حضرت ابراهیم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

ابراهیم، دومین پیامبر صاحب عزم و داراى آیین و شریعت جهانى و از نسل نوح است. اوبر اساس آیه 125 سوره نساء به خلیل الله ملقب گشته (وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِیمَ خَلِیلاً). داستان زندگانى و دعوت او در بیش از 180 آیه قرآنى آمده و نامش 69 بار در خلال قرآن ذکر شده است. داستان دعوت وى در سوره‏هاى بقره، انعام، شعراء، صافات، انبیاء و مریم بیشتر به چشم مى‏خورد. زندگى پر فراز و نشیب ابراهیم، خانواده و قومش حاوى نکات و شیوه‏هاى تبلیغى بسیار است که بدان مى‏پردازیم.

ثناى ابراهیم در قرآن

آیات متعددى در قرآن، متضمن ستایش و تمجید از شخصیت والاى ابراهیم است و کمتر پیامبرى در قرآن از این میزان ستایش و ثنا برخوردار گشته و بر اسوه بودنش، تأکید گردیده است؛

إِنَّ إِبْراهِیمَ کانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَلَمْ یَکُ مِنَ المُشْرِکِینَ شاکِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَباهُ وَهَداهُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛(1)

به‏راستى ابراهیم، پیشوایى مطیع خدا و حق گراى بود و از مشرکان نبود. و نعمت‏هاى او را شکر گزار بود، خدا او را برگزید و به راهى راست هدایتش کرد.

وَاذکُرْ فِى الکِتابِ إِبْراهِیمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیّاً؛(2)

و در این کتاب به یاد ابراهیم پرداز، زیرا او پیامبرى بسیار راستگوى بود.

وَلَقَدْ آتَیْنا إِبْراهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَکُنّا بِهِ عالِمِینَ؛(3)

و در حقیقت، پیش از آن، به ابراهیم رشد فکرى‏اش را دادیم و ما به شایستگى او دانابودیم.

إِنَّ إِبْراهِیمَ لَحَلِیمٌ أَوّاهٌ مُنِیبٌ؛(4)

به‏راستى ابراهیم بردبار، نرم‏دل و بازگشت‏کننده به سوى خدا بود.

ابراهیم، اسوه توحید و خدا محورى

براى یافتن بهترین شاخصه تبلیغ ابراهیمى، باید به بررسى آیات مربوط به دعوت او اهتمام ورزیم تا با کشف و استخراج صفات این پیامبر و شیوه‏هاى دعوتش، به شیوه محورى یا اساسى‏ترین شاخصه دعوتش پى ببریم. با دقت در مضمون آیات حکایت کننده احتجاج ابراهیم با نمرود، مجادله او با خورشیدپرستان، گفت‏وگو با پدر و راز و نیاز با خدا و دیگر آیات، روشن مى‏گردد که خدامحورى و توحید، محور تمام تلاش‏هاى تبلیغى و بلکه محور حیات پربرکت اوست؛ و این به جهت جو شرک آلود و کفر آمیز حاکم بر آن جامعه بوده که پرستش خدایان دروغین، از سنگ و چوب گرفته تا خورشید و ماه در آن رواجى آشکار داشت؛

در مناظره با پدر و قوم، بیانات متعددى حاکى از خدا محورى اوست، مانند:

قالَ بَلْ رَبُّکُمْ رَبُّ السَّمواتِ وَالأَرضِ الَّذِى فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلى‏ ذلِکُمْ مِنَ الشّاهِدِینَ.(5)

پس از بناى بیت الله مى‏گوید:

رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛(6)

پروردگارا از ما بپذیر. به‏راستى تو شنواى دانایى.

پس از محاجّه با ستاره پرستان:

إِنِّى وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِى فَطَرَ السَّمواتِ وَالأَرضَ حَنِیفاً وَما أَنَا مِنَ المُشْرِکِینَ؛(7)

من از روى اخلاص، پاکدلانه روى خود را به سوى کسى گردانیدم که آسمان‏ها و زمین را پدید آورده است و من از مشرکان نیستم.

و حتى در پایان عمر، به عنوان وصیت بر توحید تأکید مى‏ورزد:

وَوَصّى‏ بِها إِبْراهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یا بَنِىَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ لَکُمُ الدِّینَ فَلاتَمُوتُنَّ إِلّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛(8)

و ابراهیم و یعقوب، پسران خود را به همان آیین سفارش کردند: اى پسران من، خداوند براى شما این دین را برگزید؛ پس البته نباید جز مسلمان بمیرید.

از سوى دیگر بخش قابل توجهى از آیات حکایت کننده داستان ابراهیم را مناجات‏ها و راز و نیازهاى پرمحتواى ابراهیم با پروردگارش تشکیل مى‏دهد، به طورى که از میان حدود120 آیه مربوط به دعوت ابراهیم، حدود سى آیه، گفت‏وگوهاى ابراهیم خلیل را با خداوند متعال باز گو مى‏کند. از همین رو، حق تعالى او و پیروانش را اسوه امیدواران به خدا و روز قیامت معرفى مى‏فرماید:

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَالیَوْمَ الآخِرَ؛(9)

قطعاً براى شما در پیروى از آنان سرمشقى نیکوست یعنى براى کسى که به خدا و روز بازپسین امید مى‏بندد.

شیوه‏هاى دعوت ابراهیم

پیامبرى چون ابراهیم با آن همه مدح و ثنایى که قرآن در حق او ابراز داشته و با آن تأکید بر توحید و خدا مدارى،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حضرت ابراهیم

صاحب زمان

اختصاصی از رزفایل صاحب زمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مقدمه :

سلام علی آل یس

درود بر آل یاسین ! درود بر تو ای دعوت کننده خلق به سوی خدا و ای مظهر آیات الهی! درود بر تو ای واسطه خدا و حافظ و نگهبان دینش ! درود بر تو ای جانشین خدا و یاری کننده حق ! درود بر تو ای حجت خدا و راهنمای خدا او ! درود بر تو ای طلاوت کننده و مفسر کتاب خدا ! درود بر تو در همه ساعات شب و روز ! درود بر تو ای وعده ضمانت شده خدا ! درود بر تو ای پرچم افراشته ای رحمت گسترده حق !

سلام بر تو آنگاه که قیام کنی ! سلام بر تو آنگاه که بنشینی ! سلام بر تو آنگاه که رکوع و سجود کنی ! و سلام بر تو آنگاه که تهلیل و تکبیر گویی !

درود بر تو هنگامی که سپاس گویی و آمرزش گویی ! درود بر تو هنگامی که صبح و شام کنی ! درود بر تو ای امام امین !

تو را گواه می گیرم و در محضرت شهادت می دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست و شریکی ندارد . گواهی می دهم که محمد بنده و فرستاده خداست و علی ، امیر المومنان و حجت اوست و گواهی می دهم تو حجت خدا بر بندگان هستی . مولای من آنروز که پیامبر فرمود : ((شعبان ماه من است)) کسی چه می دانست که نور وجود تو را در آینه جمال می بیند آن هنگام شاید رسول خدا بر ولایت جد مظلومت ابا عبدالله الحسین اشاره داشت که با خونش حیاتی دوباره به اسلام بخشید به ابوالفضل که پرچم دار سپاه حیات بخش حسین شد و به زین العابدین که زیر بار ستم و پای در زنجیر ، پرچم خونین ولایت را بر دوش کشید و سرانجام این امانت الهی دست به دست از امامان معصوم (ع) به دست پاک تو سپرده شد .

اینک ای مولای من ! قرنها است که منتظرانت ندبه می کنند که کجاست آن احیا کننده آثار و نشانه های دین ؟ کجاست آن عزت دهنده دوستان و خوار کننده دشمنان ؟ کجاست آن درگاه خدا که از آن در وارد شوند ؟ کجاست آن نماینده خدا که به سوی او رو کنند ؟ کجاست آن وسیله پیوند میان زمین و اسمان ؟ کجاست صاحب روز پیروزی و بر افرازنده پرچم هدایت ؟ کجاست جوینده خون پاک پیغمبران و زاده پیغمبران ؟ کجاست آن جوینده خون شهید کربلا ؟

آقای من ! قرنهاست که مشتاقان وصالت هر بامداد دعای عهد را نجوا می کنند که : ((خدایا ! آن چهره زیبا و ارجمند ، آن پیشانی درخشان و نورانی را به من بنما و سرمه دیدارش را به یک نگاه بر دیده ام بکش و در فرجش شتاب کن و ظهورش را آسان گردان !

مولای من اگر چه منتظران مقدمت در انتظار ظهورت مادام الغوث ، العجل ، زمزمه می کنند ؛ اما دلخوش دارند که مشمول دعای تو باشند در آنچه تو از خدا برایشان می خواهی از خیر و برکت و رحمت .

فصل اول :

مهدویت ، انتظار

تو می‌آیی و واژه‌ی خاکستری انتظار از لغت‌نامه‌ها زدوده خواهد شد و سبزی حضور سبز تو، جهانی را سبز خواهد کرد.

انتظار، واژه ای آشناست در اغلب مذاهب موجود در دنیای امروز. واژه‌ای که گاه در سخت‌ترین شرایط، دراندیشه مردان و زنانی نقش بسته است که دلخسته و ناامید از ظلم و جور و ستم موجود، چشم بسوی آسمان دوخته و طلب یاری و مدد از او کرده‌اند. شکی در این مطلب نیست که جامعه شیعه، بیشترین بحث را در این خصوص داشته است و خواهد داشت و بیشترین اعتقاد در میان جوامع مذهبی دنیای امروزی، در اختیار این گروه مذهبی می‌باشد.

انتظار را گفته‌اند که سنتز تضاد بین «واقعیت» و «حقیقت» است. «واقعیت» یعنی آنچه هست و «حقیقت» یعنی آنچه نیست ولی باید باشد. گفته‌اند که انتظار، کوبیدن جاده «آنچه هست» تا «آنچه باید باشد».

انتظار برای تحقق حکومت واحد جهانی، در میان شیعیان؛ بویژه مردم ایران اندیشه‌ای کاملاً مأنوس، آشنا و جا افتاده است و شواهد تاریخی و نمودهای اعتقادی و فرهنگی نشان می‌دهد که این تفکر با زندگی و سنت‌های روزمره اجتماعی مردم این سامان آمیخته شده است. مردمی که بی صبرانه منتظر آمدن منجی خود هستند تا در زیر سایه اقتدار و قدرت او، حکومت اسلام تشکیل دهند. حکومتی که بی‌شک بساط ظلم و ستم متجاوزان به حریم امن الهی را در هم خواهد کوبید و جهان را تقدیم طالبان اصلی آن خواهد نمود. چرا که بشارت و وعدة آن را در قرآن خوانده‌اند که:

« و نرید انّ منّ علی الّذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثون »

این که مستضعفین در انتظار روزی هستند که بساط ظلم و جور را برچینند، شاید یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها و نگرانی‌های استکبار جهانی و در راس هرم آن، صهیونیزم بین‌الملل است.

تعابیر بسیار بلندی از همه انبیاء از ازل تا خاتم (ص) راجع به حضرت حجت (ع) رسیده و تقریباً جزء اجتماعی‌ترین موضوعات، بین همة ادیان الهی و ابراهیمی بشارت موعود و وعدة منجی است و همه گفته‌اند که کار نیمه تمام انبیاء (ع) و ادیان به دست این مرد بزرگ کامل خواهد شد. گفته‌اند که بزرگترین تکلیف تاریخ کار بزرگترین مرد تاریخ است. حتی مکاتبی که الوهیت زدایی و الهیت زدایی شده‌اند باز به نوعی و به نحوی به این مسئله اندیشیده‌اند و گر چه نام ایشان را نبرده‌اند، اما همه بشارت ایشان را داده‌اند و حتی مکاتب الحادی همچون مارکسیسم نتوانسته‌اند به مسئلة آخرالزمان بی‌تفاوت بمانند. بودیزم، مسیحیت و یهودیت نیز که غالب بشریت را زیر پوشش دارند در این خصوص وعده داده‌اند.

البته اندیشه‌ای که به نام مهدویت تعبیر می‌کنیم در سایر ادیان به اسمهای گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است. هر چند بدیهی است که گوناگونی تعابیر و متفاوت بودن تنها در اسم است. چرا که اگر ادیان را دقیق و همه جانبه مطالعه کنیم، درمی‌یابیم که اختلافات یاد شده صرفاً اسمی و لفظی است و چیزی که به نام وجه اشتراک ادیان مطرح شده بسیار عمیق و دارای استحکام است. تعبیر قرآن از این وجه مشترک در مصداق بودن ادیان بر یکدیگر است . که در پدیده‌های گوناگون به یک زبان سخن گفته‌اند .

در بین بودائیان، زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان از منجی به نام‌های گوناگون یاد شده است. البته این بحث مربوط به دوره خاصی نبوده بلکه اعتقاد به چنین پدیده‌ای در طول تاریخ، تأثیرگذاری خاصی در هویت، فرهنگ و تحولات اجتماعی نیز داشته است که همین نیز موجب گسترده بودن این اعتقاد شده است .

در اسلام اعتقاد به امام مهدی(عج)شرایطی با عنوان انتظار و یا دوران پیش از ظهور را فراهم کرده است که خود بستر و زمینه‌ساز بسیاری از تحولات است و همین‌طور در دین مسیح اعتقاد به بازگشت حضرت عیسی در استمرار تعالیم آسمانی مسیح تأثیر داشته است. در دین یهود اعتقاد به سرانجام عالم، هر چند با برخی مسائل پیچیده درآمیخته است که صرفاً نمی‌توان آن را اعتقادی ارزیابی کرد، لکن همین مسئله موجب پیدایش تئوریهای گوناگونی شده است در آئین زرتشت «سوشیانت» همان منجی و نجات‌دهنده جهان آخرالزمان است که در فرهنگ و ادب و رسوم زرتشتی ادبیات خاص خود را زمینه‌سازی کرده است و….

در دین بودا نظریه‌ای وجود دارد که به بودای آینده معروف است این تعبیر مفهوم تکاملی از بوداست که در درجه اشراق الهی به مرتبت بالایی رسیده و مظهر نور حق شده است. این وجود بودایی هم زنده است و هم روزی خواهد آمد تا به رسالت خود عمل کند. در آئین بودیزم این یک نظریه مهم و همچنین به لحاظ ناظر بودن به سرانجام و آخرالزمان دارای اهمیت ویژه‌ای است در واقع بودای آخر و در عین حال آخرین بودا است که بودائیان از آن به «گواتمابودی شکیامونی» نام می‌برند.

بودائیان می‌گویندکه در دین خود چهار حقیقت شریف دارند که آخرین بودا به همه آنها می‌رسد. گام‌های او بسیار وسیع و فراگیر خواهد بود و تحت تاثیر پدیده‌های جهانی نیست و جامع همه خیرات است.


دانلود با لینک مستقیم


صاحب زمان

یزد از دیدگاه جهانگردان و صاحب نظران

اختصاصی از رزفایل یزد از دیدگاه جهانگردان و صاحب نظران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

یزد از دیدگاه جهانگردان و صاحب نظران :

1- پروفسور کازولا: « یزد از نظر بناهای خشنی و گلی در دنیا بی نظیر است»

2- سفرنامه فردریچاردز : « احساسات مذهبی در شهر یزد، خیلی جدی تر از اغلب شهرهای ایران است»

3- سفرنامه پولاک – یاکوب ادوارد پولاک: « ایرانیان با مهارت هر چه تمامتر، شیرینی تهیه می کنند و قنادهای ایرانی در رشته خود از هنرمندان طراز اول جهان به شمار می روند. بهترین نوع شیرینی در اصفهان و یزد تهیه می شود.

4- حدائق السیاحه- زین العابدین شیروانی : « یزد شهری است مشهور و درالسنه و افوا مذکور...بارندگی در آن دیار کم می شود و مسکن اهال تجارت و ارباب دولت است و کوچه و بازارش پاکیزه است ... فواکه سردبیرش فراوان و اکثر آن ممتاز... و مردمش عموماً شیعه امامیه اند »

5- سفرنامه مارکوپولو : « یزد شهر بزرگی است که از لحاظ تجارت و رفت و آمد نقطه مهمی به شمار می رود یک نوع پاچه ابریشمی و طلایی در آنجا بافته می شود که موسوم است به ( پارچه یزدی) و به همه جای دنیا صادر می شود»

6- سفرنامه اورسال : « در حال حاضر قسمت اعظم زردشتیان در شهر یزد- که آنجا را موطن اصلی خود میدانند- سکونت دارند حرفه اغلب آنان کشاورزی یا تجارت است»

وجه تسمیه یزد:

واژه یزد: نامی است باستانی که ریشه در ( یشت yast) یا ( یزت yast) و ( یسن yasn) دارد، با مفاهیمی چون ستایش، نیایش، پرستش، ایزد، و ...

یکی از فصول پنجگانه اوستا هم به یکی از این نامها یعنی یشت خوانده شده است. اما اینکه کدامیک از عوامل انسانی، محیطی و جغرافیایی بیشتر در نامگذاری آبادیها و شهرها تأثیر داشته، به نظرمی رسد عامل انسانی و قومی نخستین و بیشترین تأثیر را بر جای نهاده است. شواهد تاریخی نشان می دهد، قومی که در یک سرزمین خالی از سکنه ساکن می شده ، نام قوم خود یارتیس خود یا نام محل سکونت پیشین را بر آن نهاده است، نژاد آریا از همین نمونه است. فلرافتی که در انتخاب این نامها با مفاهیم متعالی وجود دارد- بویژه در مورد اماکن- از نخستین جاذبه های فرهنگی است که زندگی یک ملت به آن قوام می یابد و چنین است یزد و آبادیهای آن استان عبدالحسین آیتی در « آتشکده یزدان» روایتی را باز گفته است که گویا شهر باستانی یزد را ادساتیس می نامید اند. کثه هم نام دیگری است که به این ناحیه داده شده بود. نوشته اند که در زمان اسکندر یزد را کثر می نامیدند و آن اولین عمارت و آبادی یزد بود و به زندان ذوالقرنین شهرت داشت. اما یزد آخرین نامی است که به ما رسیده و در دوره ساسانی بوده که به آن یزدان می گفتند که این خود ریشه دینی دارد. و در پاره ای از متون قدیمی یزد را دارالعباده گفته اند. احمد کاتب مورخ یزد در قرن نهم نوشته است، درسال 504 هجری ملکشاه سلجوقی حکومت یزد را به علاء الدوله کالنجار واگذار کرد و آنرا دارالعباده نامید.

بررسی تاریخی و سیاسی یزد: 1 یزد در دروه های پیش از اسلام: یزد از سرزمینهای باستانی ایران است. در بررسی یزد باستانی، نه تنها به شهر یزد، بلکه به جلگه یزد یا واحد اراضی بزرگترین نظر داریم که از شمال غرب تا حوالی اصفهان، از جنوب شرق تا استان کرمان، تا غرب تا منطقه ابرکوه گسترده است. این که در افسانه های تاریخی بنای اولیه مناطقی از یزد، مثلاً میبد را به سلیمان نبی و یزد را به ضحاک و اسکندر و ابرکوه را به ابراهیم پیامتبر نسبت داده اند، خود از نشانه های دیرینگی تاریخ و فرهنگ این سرزمین کهن است. هر چند که در بیان تاریخ نمی شود به این روایتهای افسانه وار تکیه کرد، اما مجموعه اسناد پراکنده مجود در یزد نیز به سهم خود میراث شایان توجهی از فرهنگ و تمدن کهن و ریشه دار را در این سرزمین معرفی می کند، برای مثال دست افزارهای سنگی یافته شده در دره های شیرکوه، نگاره های روی تته سنگ کوه « ارنان» و قطعات سفال نقش دار یافت شده در نارین قلعه میبر- که اهل تحقیق آن را متعلق به دوره ایلامی می دانند- و نیز غارهای متعد استان و مساکن باستانی و آثار معماری و شهر سازی باستانی و یادگارهای آیین های کهن ایرانی که در گوشه و کنار این استان پراکنده است

مدنیت یزد در دوره ای که کشاورزی آغاز می شود، در چهار کانون عمده پا گرفته است، که عبارتند از کانونهای « مهریز و فهرج»، « یزد» ، « رستاق» ، « میبد» که البته به یک اعتبار می توان منطقه ابرکوه را نیز به این چهار کانون افزود. منطقه یزد به گمان قوی در دوره هخامنشی دارای راههای معتبر و موسسات راهداری و مراکز پستی و چاپاری بوده است. « بار تولد» نویسنده « تذکره جغرافیایی تاریخی ایران» ، یزد را عمدتاً دارای اهمیت بازرگانی گذر می داند. علاوه بر این پاره ای یادمانهای مادی و غیر مادی منطقه که تا امروز نگهداری می شود سررشته ای از آیین های کهن ایرانی را بدست می دهد که قرنها پیش از ترویج مذهب « نو زردشتی» ساسانی مردم منطقه بدان پای بند بوده اند، از آن جمله می توان از « مهرپرستی» و نیایش « آناهیتا» نام برد. در این باره از پاره ای نمادهای باستانی به ویژه چند نیایش گاه کهن الهام « آناهیتا» که دیر زمانی در این منطقه پایدار بوده است می توان نام برد که از آن جمله است: « پارس بانو» ، « پیرسبز»، «‌پیر نارکی» و ...

تاریخ نویسان قدیم یزد به اتفاق مطالبی درباره حضور و دخالت شاهان ساسانی بویژه قابد و انوشیروان و یزدگردها در نقطه یزد نوشته اند و آبادانی مناطقی از یزد، از جمله شهر یزد را به آن نسبت داده اند. همچنین در بررسی های تاریخی، سکه هایی معرفی شده است که در دوره پوراندخت ساسانی در شهر قدیم میبد ضریب می شده است. منطقه یزد، به دلیل موقعیتی که در یکی از شاهراه های اصلی شرقی – غربی ایران داشته، در نخستین سده اسلامی به تصرف مسلمانان در آمد. از آن پس تاریخ دوره اسلامی یزد آغاز می شود.

2- یزد در صدر اسلام : از نیمه دوم قرن اول هجری، قبایل متعدد عرب جهت اسکان رهسپار ایران شدند و گروهی از آنها در یزد سکونت گزیدند. اعرابی که وارد یزد شدند


دانلود با لینک مستقیم


یزد از دیدگاه جهانگردان و صاحب نظران