رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ارسطو و فن شعر

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد ارسطو و فن شعر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

ارسطو و فن شعر

ص 3و4و5

میراث شگرف پرمایه ای که از تعالیم ارسطو، دانای یونان ، درتاریخ اندیشه باقی مانده است در عین آنکه درعصر ما هنوز لامحاله به عنوان یک پدیده تاریخی و انسانی درخور توجه است خود آن نیز، از یک سو در طی تاریخ پابه پای نهضتها و مکتبهای فکری و فلسفی عرضه تغییر و اصلاح شده است و از سوی دیگرسرمایه ای از اندخته فلسفی دنیای قبل از وی را – درتأثیرهایی که تدریجا از آنها پذیرفته است و درنقدهایی که بهمناسبت طرح مسایل از آنها عرضه کرده است – به دنیای بعد از وی انتقال داده است و البته، با چنین حالی، جای شگفتی نیست اگر میراث فلسفی او مثل شبح یک سنت بردوش قرنها سایه افکند و سرگذشت فکر و فلسفه اوتا حدی با سراسرداستان فرکو فلسفه انسانی مشتبه شود. در واقع از همین روست که ارسطو مثل یک قهرمان برگ افسانه ها، در طی قرنها دراز و در بین اقوام گونه گون، از دیرباز موضوع قصه ها و معروض ستایشها و نکوهشها شده است . درواقع درباره احوال او روایات موجود خالی ازگزاف وافسانه بسیار نیست امااز مجموع آنها می توان تصویری از زندگی و اندیشه او طرح کرد. به موجب انی روایات، و تا حدی که از غور در جزئیات آنها بر می آید، ارسطو به احتمال قوی در نخستین سال المپیاد نودو نهم به دنیا آمد – در سال 384ق م . استاگیرا زادگاه او که امروز ظاهراً شهر استاورو در جای انست یک کوچنشین یونانی در ولایت تراکیه ودر مجاورت کوه آتوس بود که چون یونانیان کالسیس آنجا را آباد کرده بودند تمام نواحی اطراف به نام آنها کالسیدیس خوانده می شد. اهالی استاگیرا و سایر نواحی کالسیدیس البته یونانی بودند و فرهنگ وآداب یونانی هم در بین آنها غلبه داشت. معهذا بعضی محققان مثل برنایز و فون هومبولت به سبب همین نکته که نشأت ارسطو در خارج از خطه اصلی یونان باستان بود، پنداشته اند که وی را باید نیمه یونانی خواند اما گروت و برخی پژوهندگان دیگر به درستی خاطرنشان کرده اند که خانواده های یونانی در این کوچ نشینی ها زبان و آداب قومی خود را حفظ می کرده اند و آنها را نمی توان نیمه یونانی خواند . در واقع اگر د ر رفتار و گفتار ارسطو گه گاه نیز چیزی غیر یونانی هست آن را باید به ویژگی های شخصی و تأثیر محیط زندگی خصوصی او مربوط شمرد. باری ، پدرش نیقوماخس طبیب و رفیق آمونتاس پارشاه مقدونیه و جد اسکندر بود، و شاید همین نکته ، و اینکه احتمالا ارسطو در دوره کودکی در دربار امونتاس با شاهزاده فیلیگوس آشنایی یافته بود، از اسبابی شده باشد که بعدها، فیلیپوس وی را جهت تربیت و سرپرستی پسرش اسکندر انتخاب کرده باشد. درانی باره البته سند موثقی در دست نیست اما آنچه ازمجموع مآخذ و قراین بر می آید این احتمال برا ممکن جلوه می دهد. البته بعید به نظر می آید که ارسطو از تعلیم پدر تأثر مهم و بلاواسطه ای یافته باشد چرا که وقتی پدرش وفات یافت وی طفلی خردسال لیکن علاقه ارسطو به طبیعت و شوق به مسایل مربوط به زیست شناسی و نظایر آن در وی ممکن است تأثیر مع الواسطه و ناخود آگاه حرفه پدری باشد. در حقیقت آنگونه که از روایات کهنه بر می آید خانواده نیقوماخس مثل بسیاری از خاندانهای معروف پزشکان یونانی در آن ایام، نسب خودرا به اسقلبیوس می رانیدند و به هرحال حرفه طبابت در خانواده نیقوماخس موروثی بود. خود او نیز ظاهراً در جراحی مهارت داشت ، جالینوس اختراع وترکیب دارویی را به او نسبت می دهد و خود ارسطو هم در کتاب حیوان اشارتی به یک تألیف او دارد . در هر حال میراث حرفه ای و سابقه احوال خانواده لامحاله انی اندازه در ذهن کودک تأثیر داشته است که اورا به شیوه مشاهده مستقیم در احوال کائنات طبیعت و اسرار زندگی جانوران برانگیخته باشد و ارسطو این علاقه را در تمام کارهای علمی خویش نشان داده است. بدون شک اگر ارسطو، آنگونه که در روایات کهن هست ارث هنگفتی را که در طفلی از پدر دریافت تباه کرده و ناچار یک چند تن به حرفه سربازی و داروفروشی در داده باشد، باز میراث عمده ای را که قبل از ولادت خویش از علایق ذوقی و فکری پدر دریافت توانست به ثمر برساند و ازآن تعلیم بزرگ فلسفی بسازد که حتی با میراث فکری استادش افلاطون معارضه کند و احیانا آن را از حیثیت و اعبتار بیندازد. معهذا روایتی هم که می گوید وی ثروت پدر را برباد داد، و قبل از آنکه در آتن به حوزه افلاطون را ه پیدا کند یک چند به سربازی و دارو فروشی و مشاغل دیگر دست زد ممکن است به کلی بی اساس باشد چرا که از آثار خود او چیزی که تبحر او را در این مسایل و مشاغل نشان دهد برنمی آید . در هر صورت قبل از ورود به حوزه آکادمی افلاطون ، که مقارن 17 سالگی اوبود، از احوال او چیز درستی به طور قطع معلوم نیست. آنگونه که از فحوای پاره ای روایات بر می آید، هنپگام ورود وی به آتن افلاطون در سیسیل بود و ارسطو جوان در آنجا یک چند از محضر استادان دیگر استفاده کرد. وقتی افلاطون به آتن بازگشت (ح 360 ق م) ارسطو به محضر وی راه جست و تا پایان عمر افلاطون (347 ق م ) دیگر هرگز از محضر وی جدا نشد. بدینگونه بخش عمده ای از دوران 20 سال اقامت او در آتن (347-367 ق م) در محضر افلاطون گذشت و از بعضی مآخذ چنان بر می آید که تمام این 20 سال را در حوزه افلاطون به سر آورد. د رحوزه آکادمی این شاگرد نورسیده ، چنان فهم و استعدادی از خود نشان داد که استاد او را عقل و اهل مطالعه ، خواند و بدین گونه تفوق نیروی ادراک او و همچنین اهمیت علاقه ای را که او در امر مطالعه داشت ستود.

ص 9و10

با قبول دعوت یک همدرس و آشنای سابق ، هرمیاس، که در قسمتی از ولایت میزیه آسیای صغیر برای خود فرمانروایی کوچکی تحت حمایت هخامنشی ها به وجود آورده بود، همراه یک دوست و همدرس دیگر خویش به مام اکسنوکراتس را ه آسیا را پیش گرفت. در آسوس واقع در دامنه کو ایدا که هرمیاس جبار آتارنئوس از چند ی پیش به همراه چند تن از افلاطونیان سابق یک آکادمی تازه به وجود آورده بود و افلاطون هم در اواخر عمر برای این شاگردان سابق خویش رساله ای نوشته بود و آنها را هدایت و تشویق هم کرده بود، ارسطو فرصتی برای تدریس و تحقیق یافت. هرمیاس هم در درس وی شرکت کرد و تئوفراسطس نیز که بعدها خلیفه ارسطو گشت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ارسطو و فن شعر