رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سخنی کوتاه در حقوق بیماران ، مجروحان و معلولان از نظر اسلام 18

اختصاصی از رزفایل سخنی کوتاه در حقوق بیماران ، مجروحان و معلولان از نظر اسلام 18 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

سخنی کوتاه در حقوق بیماران ، مجروحان و معلولان از نظر اسلام

دکتر ابوالقاسم گرجی

در مورد بیماران ، مجروحان و معلولان از نظر اسلام حقوق و تکلیفی وجود ندارد که در زیر به اختصار در چند بخشبه برخی از آنها اشاره میشود :

مقدمه – باید دانست : که گرچه ممکن است از نظر اجر و پاداش اخروی یا از نظر احساسات و عواطف انسانی میان بعضی از مجروحان و معلولان مثلاً مجروحان و معلولان احساسات و عواطف انسانی میان بعضی از مجروحان و معلولان جنگی با مجروحان و معلولان دیگر تفاوت فاحشی وجود داشته باشد . چرا که هدف حرکت آنان هدفی است معنوی و مقدس ، برای حفظ و بقاء اسلام و کشور اسلامی جنگیدهاند .

اما اینان بر فرض که دارای حرکت صحیحی باشند غالباً هدف آنها هدفی است شخصی و خصوصی لیکن چون بحث ما در جهت حقوقی مسأله است از این جمکنمپهت که از اطلاقات ادله بدست میآید ، هیچگونه تفاوتی بین انواع مختلف مجروح و معلول وجود ندارد . آری چنانچه شخص در اثر سوء اختیار خود حرکتی نادرست را برگزیند که منشأ جراحت یا معلولیت او شود چه بسا چنین جراحت و معلولیتی به حکم «الامتناع بالاختیار لاینا فیالاختیار » دارای آثار متفاوتی باشد ، مگر این که بعداً نادم شده و به اصطلاح توبه کرده باشد .

و نیز اشاره به این نکته مناسب است که درست است که مریض یا مجروح و معلول خود از نظر اسلام دارای وظائفی است اخلاقی مثلاً وظیفه دارد نزد غیر خداوند شکایت نبرد ، تحمل و صبر داشته باشد لیکن این وظائف منافات ندارد با اینکه دیگران مبذول دارند و به هیچوجه از آن غفلت ننمایند و همین است معنی حق مریض ، مجروح و معلول به گردن دیگران بدیهی است این وظیفه تکلیفی است کفائی چنانچه من به الکفایه به آن اقدام کند تکلیف از گردن دیگران ساقط خواهد شد . پس از ذکر این مقدمه سخن خود را در چند بخش دنبال میکنیم .

نخست – در مجروحان و معلولان جنگی :

پیداست که طبیعت جنگ کشته شدنها ، مجروحیتها و معلولیتها به همراه دارد نمونههای بسیاری از آنرا میتوان در جریان تاریخ مشاهده نمود . غرض اینجانب در اینجا تنها ذکر یکی دو نمونه است که در قرآن کریم به آن اشاره شد :

پس از آن که در جنگ بدر گروهی از بزرگان قریش کشته و اسیر شدند سران این قوم همداستان شدند که لشگری برای جنگ با مسلمین گسیل دارند تا خون کشتگان خود از محمد (ص) و یاران او بستانند ، خبر این حرکت را عباس عموی پیامبر (ص) بوسیله نامهای یه وی برسانید . منافقان و یهود هم که از این داستان آگاه شده بودند به شایعه پراکنی و تحریک و تشویش مردم پرداختند لذا این خبر در مدینه انتشار یافت . بارایزنی گروهی از اصحاب ، پیامبر (ص) تصمیم به حرکت گرفت و با هزار نفر از یاران خود از مدینه بیرون آمد هنوز به منطقة احد نرسیده بودند حدود یک سوم از آنان به تحریک عبدالله ابن ابی رئیس منافقان به استناد این که رسول خدا (ص) سخن او را نشنیده گرفته است به مدینع بازگشتند ، پس از تنظیم سپاه رسوالالله (ص) پنجاه نفر تیراندازرا بهسر کردگی عبدالله بن خیبر بر شکاف کوه عینین در احد گماشت و فرمود :

در اینجا بمانید و با تیراندازی خود دشمن را از ما دور کنید مبادا از پشت سر بر ما هجوم برند ، اگر ما کشته شدیم ما را یاری ندهید ، و اگر پیرور شدیم و به جمع غنائم پداختیم شما شرکت نکنید و در همینجا بمانید .

با شروع جنگ پرچمداران قریش یکی پس از دیگری همه بدست علی بن ابی طالب (ع) و حمزه عموی پیامبر (ص) و بعضی دیگر از یاران یامبر (ص) کشته شدند بطوری که اخربازنی بنام عمره دختر علقه پرچم را از زمین بلند کرد . مشکان پراکنده شدند و جنگجوبان قریش به سه هزار نفر رسیدند روبه گریز نهادند و به شکست سخت دچار آمدند، نزدیک بود جنگ احد هم مانند جنگ بدر به شکست قطعی دشمن انجامد اما دو چیز موجب دگرگونی مسأله شد :

یکی – همان دست گرفتن پرچم بوسیلة عمره که دیگر بار مشرکان را پیرامون آن مجتمع ساخت و دوباره به جنگ پرداختند .

دوم نافرمانی بیشتر تیراندازان مسلمین در شکاف کوه ، اینان که جنگ را پایان یافته تلقی میکردند برخلاف دستور پیامبر (ص) برای جمع غنائم شکاف کوه را رها کرده و به میدان جمع غنائم سرازیر شدند ، مشرکان برباقیماندة تیراندازان که عبدالله این خیبر بود با کتر از ده نفر حمله بردند و همه را به شهادت رساندند و بعد از آن بر مسلمانان تاختند و گروهی از بزرگان صحابه را کشتند و خود پیامبر (ص) را مجروح ساختند و حمزه عموی بزرگوار پیامبررا شهید و مثله نمودند و مصیبتهاب بسیاری برای مسلمانان ببار آوردند.

ابن اسحاق میگوید : شصت آیه از سوره آل عمران درباره جنگ احد نزول یافته که برخی از این آیات به مجروحان این جنگ اختصاص دارد از جمله :

ان یمسسکم فرح مقدس مسالقوم قرح مثله و تلک الایام نداولها بین الناس و لیعلم الله الذین امنوا و یتخذ منکم شهداء و الله یجب الظالمین .

و لیمحص الذین امنوا و یمحق الکافرین (آل عمران /140و 141)

تفسیر :

خداوند پس از آنکه در آیة قبل فرموده است در اثر این ناملایت سست نشوید و غمگین مباشید ، شما چنانکه ایمان داشته باشید در موقعیت والا و بالاتری قرار دارید ، در این دو آیه فرموده است : اگر به شما جراحتی رسیده به مشرکان هم از جانب شما همانند جراحتی رسیده است ( یعنی در جنگ بدر ) سنت ما بر این قرار گرفته که روزگاران را دست بدست بدهیم ، یعنی همیشه روزگار به یک منوال نیست که همواره به نفع کسانی و به ضرر دیگران باشد ، بلکه گاهی جماعتی شکست می خورند و کشته و مجروح میدهند ( مثلاً مشرکان در جنگ بدر ) و گاهی جماعت دیگر ( مانند مسلمانان در جنگ احد ) علاوه بر این دلیل دیگر این که تا خداوند مؤمنان رذا بشناسد یعنی : ایمان مؤمنان روشن شود ، و از شما گواهانی بر افعال تحقق یافته بگیرد ( یا از شما شهیدانی بگیرد ) و خداوند ستمگران را دوست نمیدارد . و نیز ایمان مؤمنان از کفر و نفاق خالص گرداند و کافران را نابود سازد .

و آیة دیگر :

الذین استجاب الله و الرسول من بعد ما اصابهم القرح للذین احسنوا منهم و اتقوا اجر عظیم .


دانلود با لینک مستقیم


سخنی کوتاه در حقوق بیماران ، مجروحان و معلولان از نظر اسلام 18

تحقیق و بررسی در مورد سخنى در تنظیم خانواده

اختصاصی از رزفایل تحقیق و بررسی در مورد سخنى در تنظیم خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

سخنى در تنظیم خانواده

پیشگفتار بى تردید، آیین اسلام بلکه تمامى ادیان آسمانى، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته، به اندازه اى که در توان آنان باشد، فرا مى خواند. در این باره روایات زیادى از هر دو گروه [= شیعه و سنى] وارد شده که بروشنى بر این مدعا دلالت دارند اینک برخى از این روایات را مى آوریم:

1- در صحیحه محمد بن مسلم به روایت از امام صادق(ع) آمده است:

پیامبر خدا(ص) فرمود: «تزوجوا فانى مکاثر بکم الامم غدا فى یوم القیامة.» ازدواج کنید که من به سبب زیادى جمعیت شما بر دیگر امت ها مباهات مى کنم.

2- جابر از امام باقر(ع) نقل مى کند: پیامبر خدا(ص) فرمود: «ما یمنع المؤمن ان یتخذ اهلا لعل الله یرزقه نسمة تثقل الارض بلا اله الا الله.» چه چیزى انسان مؤمن را از این باز مى دارد که همسرى برگیرد، تا شاید خداوند فرزندى براى او روزى کند که زمین را با «لا اله الا الله» آکنده سازد.

3- از امیرمؤمنان على(ع) در حدیث «اربعماة» نقل شد که مى فرمود: ازدواج کنید، زیرا پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بارها فرمود: «من کان یحب ان یتبع سنتى فلیتزوج فان من سنتى التزویج و اطلبوا لولد فانى اکاثر بکم الامم غدا.» هر کس دوست دارد که پیرو سنت من باشد باید ازدواج کند، زیرا ازدواج سنت من است، در جستجوى فرزند باشید، زیرا من در فرداى قیامت با جمعیت انبوه تان، بر امت ها مباهات مى کنم.

4- در صحیحه جابربن عبدالله آمده، که وى گفت: ما، در نزد پیامبر(ص) بودیم. حضرت فرمود:

«ان خیر نسائکم الولود الودود العزیزة فى اهلها الذلیلة مع بعلها...» بهترین زنان شما زنى است که زایا و مهربان و عزیز در میان خویشاوندان خود و فرمان بردار شوهرش باشد.

5- در صحیحه عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل مى کند:

مردى نزد پیامبر خدا (ص) آمد و گفت: اى پیامبر خدا! دختر عمویى دارم که زیبایى، خوش صورتى و دین او را مى پسندم، ولى نازاست.

پیامبر(ص) فرمود: با وى ازدواج نکن، زیرا یوسف بن یعقوب با برادرش دیدار کرد و از او پرسید: اى برادر! چگونه پس از من توانستى با زنان ازدواج کنى؟ او گفت: پدرم به من فرمان داد و گفت: اگر مى توانى نسلى پدید آرى که زمین را آکنده از تسبیح سازند، چنان کن. او گفت فرداى آن روز مردى دیگر نزد پیامبر(ص) آمد و همانند آن سخن را به پیامبر(ص) رسانید. آن حضرت به او گفت: با زن سوءاء اما زایا، ازدواج کن، زیرا من در روز قیامت با فزونى تان بر امت ها مباهات مى کنم راوى گفت: من به امام صادق(ع) گفتم: «سوءاء» چیست؟ امام فرمود: زشت منظر.

نظریه: همانگونه که مى نگرید پیامبر(ص) از ازدواج با زن نازا، نهى و به گفته یعقوب پیامبر(ع)، استدلال مى کند که فرمان داد ; باید نسلى به وجود آورد که بر روى زمین تسبیح گوى باشد. و نیز پیامبر(ص) به ازدواج با زن زشت روى و زایا، امر کرد. روشن است که مقصود آن نیست که ازدواج با زن زشت، مستحب است، چه آنکه سخنان دیگر پیامبر(ص) روشنگر آن است. مانند:«افضل نساء امتى اصبحهن وجها و اقلهن مهرا» از این رو، مراد پیامبر(ص) آن است که زایایى همسر و بارورى و زایمانهاى فراوان او بسیار پسندیده است. آن گونه که در تردید میان زن زیباى نازا و زن زشت روى زایا، دومى، ترجیح دارد.

هم چنین سخنان یعقوب(ع) چنان مى رساند که زیادى فرزند و سنگینى زمین از فرزندان تسبیح گوى، در همه آیینهاى الهى، مستحب است.

6- در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل شده است:

«تزوجوا بکرا ولودا و لاتزوجوا حسناء جمیلة عاقرا فانى اباهى بکم الامم یوم القیامة.» پیامبر خدا (ص) فرمود: با دختر شوهر ناکرده و زایا، ازدواج کنید و با زن نازاى زیبا، ازدواج نکنید، زیرا من به جمعیت انبوه تان در روز قیامت بر امت ها مباهات مى کنم.

7- در روایت محمد بن مسلم از ابو عبدالله(ع) نقل شده که گفت: پیامبر خدا(ص) فرمود: فرزند زیاد بیاورید که من در فرداى قیامت به جمعیت انبوه تان بر امت ها فخر مى کنم.

8- در سنن بیهقى - به اسناد خود - از ابو امامه، نقل مى کند که پیامبر خدا(ص) فرمود:

«تزوجوا فانى مکاثر بکم الامم (یوم القیامة -خ ل) و لاتکونوا کرهبانیة النصارى.» ازدواج کنید که من به وسیله شما به امت ها (در روز قیامت) مباهات مى کنم و همچون راهبان نصارا، نباشید.

9- در سنن بیهقى به اسناد خود از «معقل بن یسار»، نقل مى کند که فرمود:

«مردى نزد پیامبر خدا(ص) آمد و گفت: من زنى جسته ام که از اصالت و موقعیت و مکنت برخوردار است، جز آن که فرزند نمى آورد. آیا با وى ازدواج کنم؟ پیامبر خدا(ص) او را نهى کرد. آنگاه نوبت دیگر به خدمت او آمد و همان سخنان را عرضه داشت. پیامبر(ص) او را نهى کرد. سپس بار سوم نزد او آمد و همان سخنان را باز گفت. پیامبر(ص) فرمود: زن زایا و مهربان را به همسرى انتخاب کنید که من به جمعیت انبوه تان بر امت ها فخر مى کنم.» این روایت را حاکم در «مستدرک» با تقدیم «ودود» نقل کرده و گفته است: سند این حدیث صحیح است. ذهبى، نیز در «تلخیص» آن را صحیح، دانسته است.

نسائى این حدیث را در «سنن» خود در باب کراهت ازدواج با زن نازا، روایت مى کند. و ابوداود این حدیث را در کتاب «سنن»، در نهى ازدواج با زنى که بچه نمى آورد، نقل آورده است.

10- همچنین، در «سنن بیهقى» به اسناد خود از انس، نقل مى کند که گفت:

«پیامبر خدا(ص) ما را به تشکیل زندگى دستور داد و از ترک ازدواج بشدت نهى کرد و فرمود: با زن مهربان و زایا ازدواج کنید، زیرا من به جمعیت انبوه تان در روز قیامت بر پیامبران مباهات مى کنم.» 11- در سنن بیهقى به اسناد خود از ابى اذینه صدفى نقل مى کند که پیامبر خدا(ص) گفت: بهترین زنان، زنى است که مهربان، زایا، سازگار و کمک کار باشد، البته، به شرط آنکه تقواى الهى را نیز پیشه دارند.

12- ابن ماجه در «سنن» به اسناد خود از ابوهریره نقل مى کند که:

پیامبر خدا(ص) فرمود:

«انکحوا فانى مکاثر بکم الامم.» ازدواج کنید که من به فزونى شما بر امتها مباهات مى کنم.

در سند این روایت، «طلحة بن عمرو مکى» قرار دارد و در کتاب «زوائد» آمده است که همگان او را ضعیف مى دانند.

روایات فراوانى در این زمینه است، که ما به همین مقدار بسنده مى کنیم.

حکم بارورى

با تمامى تاکیدها و سفارشهاى مکرر افزایش نسل، واجب نبودن آن مسلم و بى تردید است، بلکه براى انسان جایز است که بطور کلى از داشتن فرزند خوددارى کند، هر چند - چنان که از روایات بر مى آید - شرایط دیگرى هم دارد که بدانها اشاره خواهیم کرد - ان شاء الله.

دلیل بر عدم وجوب آن، روایاتى است که درباره روا بودن «عزل» وارد شده است. در این برداشت، تفاوت نمى کند که عزل، مشروط به رضایت زن آزاد باشد و یا این که [شوهر در آغاز ازدواج] آن را با زن، شرط کند. چنان که در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام نقل شده که از او درباره عزل پرسیدند. امام(ع) فرمود:

«عزل» نسبت به کنیز اشکال ندارد اما نسبت به زن آزاد، من این کار را ناپسند مى دانم مگر آن که به هنگام ازدواج با وى شرط شود.

در صحیحه دیگر از ابوجعفر(ع) نظیر این حدیث نقل شده که او در سخنان خود فرمود:

«مگر این که زن راضى شود و یا این امر در هنگام ازدواج با وى شرط گردد.» دلیل دیگر بر عدم وجوب فرزند دارشدن، روایاتى است که «عزل» را به گونه اى مطلق روا مى دانند، یعنى حتى اگر زن رضایت ندهد و در هنگام ازدواج هم، مرد، با وى شرط نکند.

در صحیح محمد بن مسلم چنین است:

«از ابو عبدالله(ع) درباره عزل پرسیدم. امام(ع) فرمود: ذاک الى الرجل یصرفه حیث شاء; آن [= منى] به اختیار مرد است، هر جا که بخواهد مى تواند آن را صرف کند.» در موثقه عبدالرحمان بن ابى عبدالله است که:

از امام صادق(ع) درباره عزل پرسیدم؟ امام(ع) فرمود: ذاک الى الرجل; آن به اختیار مرد است.

در موثقة محمد بن مسلم از ابوجعفر(ع) آمده که فرمود:

«لا باس بالعزل عن المراة...»; عزل اشکال ندارد، اگر شوهر به این کار گرایش بورزد و بى میلى زن، تاثیرى نخواهد داشت.

روایات دیگرى نیز وجود دارد که در روا بودن «عزل»، ظهور و بلکه صراحت دارد، حتى اگر زن رضایت ندهد و در آغاز ازدواج نیز با وى شرط نشده باشد.

این روایات دلیل قطعى است که «کراهت» در صحیحه نخست، با روا بودن «فعل» همساز است. همچنین به قرینه همین روایات، هر روایت دیگرى که ظهور در حرمت داشته باشد، بر کراهت حمل خواهد شد.

نتیجه آنکه هر دو گروه روایات، یک سخن را مى رسانند:

عزل در کنیز، هماره روا مى باشد و در زن آزاده در صورتى که وى رضایت دهد و یا در آغاز ازدواج با وى شرط شده باشد رواست. مقتضاى این دو گروه از روایات، آن است که «عزل» جایز است حتى اگر به محروم شدن زن و شوهر از داشتن فرزند بینجامد، زیرا اگر بچه آوردن براى آن دو واجب مى بود، باید براى روا بودن «عزل» [در روایات] قیدى آورده مى شد مطلق آمدن جواز عزل، دلیل روشنى است بر این که بچه آوردن واجب نیست تا چه رسد به این که افزودن آن، واجب باشد!

از گفتار گذشته، به دست مى آید که اختلاف فقهاى امامیه در مساله روا بودن «عزل» در زن آزاده، مستلزم اختلاف در مساله مورد بحث نیست، چه چنان که گفته شد، هم اخبار و هم فقها در روا بودن عزل در کنیز به طور مطلق و در زن آزاده در صورتى که وى رضایت دهد و یا در آغاز ازدواج شرط شده باشد، وحدت نظر دارند و اطلاق روا بودن عزل، روا بودن عزل را مى رساند حتى در صورتى که به بچه نیاوردن بینجامد.

روایاتى هم که به افزودن فرزند تشویق مى کند، تنها نشان دهنده آن است که این کار، یک کار پسندیده است، زیرا موجب مباهات که پیامبر(ص) بر سایر امت ها و پیامبران مى شود و نیز زمین از ذکر تسبیح آکنده مى گردد و جهات دیگرى که تنها نیکویى داشتن اولاد را مى رساند و نه واجب بودن آن را.

در این صورت، جلوگیرى از بچه دار شدن جایز است، زیرا چنان که بیان شد، دلیلى بر وجوب آن وجود ندارد، بلکه اقتضاى اطلاق دلایل یاد شده، روا بودن جلوگیرى از بچه دار شدن مى باشد.

تنظیم خانواده و روش آن

پس از این مقدمه مى گوییم: جلوگیرى از بچه دار شدن و تنظیم خانواده، گاهى با انجام یک عمل جراحى صورت مى گیرد و بکلى امکان بسته شدن نطفه را از بین مى برد و گاهى با از بین بردن نطفه منعقد شده، انجام مى گیرد، بدین گونه که به وسیله دستگاه، جلوى رشد و حرکت آن را مى گیرند تا انسان کامل نشود.

جلوگیرى از تشکیل نطفه

صورت نخست: گاه از راه «عزل» انجام مى شود و گاه با تخلیه در «کاپوت» [= کاندوم]. سوم: از طریق ریختن ماده اى در داخل رحم که از تشکیل شدن نطفه جلوگیرى مى کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد سخنى در تنظیم خانواده

تحقیق درمورد سخنی کوتاه درباره اسطوره 30 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد سخنی کوتاه درباره اسطوره 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 30 صفحه

سخنی کوتاه درباره اسطوره اسطوره، معرب واژه یونانی historia به معنی «روایت» و «تاریخ» است.
واژه myth در زبان های اروپایی از واژه یونانی mythos گرفته شده به معنی شرح، خبر و قصه.
دانش اسطوره شناسی را «میتولوژی» میگویند.
اسطوره واقعیت فرهنگی بسیار پیچیده ای دارد که آن را میتوان از دیدگاه های گوناگون بررسی کرد.
جامعه شناسان، قوم شناسان، روان شناسان و دین شناسان از اسطوره ها کمک می گیرند تا بتوانند با جوامع کهن بهتر آشنا شوند.
اسطوره خاستگاه تفکر و عاطفه بشر است و آرزوهای او را باز می تاباند.
از این رو با فلسفه و دین پیوندی نزدیک دارد و در آثار ادبی و هنری تاثیر فراوان گذاشته است.
انسان در جوامع کهن پیچیدگی های جهان و طبیعت را به گونه ای نمادین برای خود رمزگشایی می کرد.
این رمزگشایی های نمادین ساختار اجتماعی اقوام باستانی را به ما نشان می دهند.
هر چند اسطوره ها در جزئیات با هم متفاوتند، اما ساختار شان شبیه به هم است، زیرا همگی طرحی جهانی دارند.
به نظر یونگ امروزه ما «به لطف نمایه ها و اسطوره های به یادگار مانده، در حال کشف تاریخ باستان هستیم».
موضوع مهم در اسطوره شناسی اهمیتی است که نمادها دارند، زیرا نقش خدایان، نیمه خدایان و قهرمانان را در زندگی اجتماعی مردم در دوران گذشته روشن میسازند.
«اسطوره نقل کننده سرگذشتی قدسی و مینوی است، راوی واقعه ای است که در زمان نخستین، زمان شگرف بدایت همه چیز، رخ داده است.
به بیانی دیگر: اسطوره حکایت میکند که چگونه به برکت کارهای نمایان و برجسته موجودات ما فوق طبیعی، واقعیتی، چه کل واقعیت، یا تنها جزئی از آن پا به عرصه وجود نهاده است.
بنابراین اسطوره همیشه متضمن روایت یک خلقت است، یعنی می گوید چگونه چیزی پدید آمده و هستی خود را آغاز کرده است.
اسطوره فقط از چیزی که واقعاً روی داده و به تمامی پدیدار گشته، سخن می گوید.
شخصیت های اسطوره موجودات ما فوق طبیعی اند و خاصه به دلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه چیز انجام داده اند، شهرت دارند.
اساطیر کار خلاق آنان را باز می

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد سخنی کوتاه درباره اسطوره 30 ص

دانلود تجقیق سخنى در تنظیم خانواده

اختصاصی از رزفایل دانلود تجقیق سخنى در تنظیم خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

سخنى در تنظیم خانواده

پیشگفتار بى تردید، آیین اسلام بلکه تمامى ادیان آسمانى، پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته، به اندازه اى که در توان آنان باشد، فرا مى خواند. در این باره روایات زیادى از هر دو گروه [= شیعه و سنى] وارد شده که بروشنى بر این مدعا دلالت دارند اینک برخى از این روایات را مى آوریم:

1- در صحیحه محمد بن مسلم به روایت از امام صادق(ع) آمده است:

پیامبر خدا(ص) فرمود: «تزوجوا فانى مکاثر بکم الامم غدا فى یوم القیامة.» ازدواج کنید که من به سبب زیادى جمعیت شما بر دیگر امت ها مباهات مى کنم.

2- جابر از امام باقر(ع) نقل مى کند: پیامبر خدا(ص) فرمود: «ما یمنع المؤمن ان یتخذ اهلا لعل الله یرزقه نسمة تثقل الارض بلا اله الا الله.» چه چیزى انسان مؤمن را از این باز مى دارد که همسرى برگیرد، تا شاید خداوند فرزندى براى او روزى کند که زمین را با «لا اله الا الله» آکنده سازد.

3- از امیرمؤمنان على(ع) در حدیث «اربعماة» نقل شد که مى فرمود: ازدواج کنید، زیرا پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بارها فرمود: «من کان یحب ان یتبع سنتى فلیتزوج فان من سنتى التزویج و اطلبوا لولد فانى اکاثر بکم الامم غدا.» هر کس دوست دارد که پیرو سنت من باشد باید ازدواج کند، زیرا ازدواج سنت من است، در جستجوى فرزند باشید، زیرا من در فرداى قیامت با جمعیت انبوه تان، بر امت ها مباهات مى کنم.

4- در صحیحه جابربن عبدالله آمده، که وى گفت: ما، در نزد پیامبر(ص) بودیم. حضرت فرمود:

«ان خیر نسائکم الولود الودود العزیزة فى اهلها الذلیلة مع بعلها...» بهترین زنان شما زنى است که زایا و مهربان و عزیز در میان خویشاوندان خود و فرمان بردار شوهرش باشد.

5- در صحیحه عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل مى کند:

مردى نزد پیامبر خدا (ص) آمد و گفت: اى پیامبر خدا! دختر عمویى دارم که زیبایى، خوش صورتى و دین او را مى پسندم، ولى نازاست.

پیامبر(ص) فرمود: با وى ازدواج نکن، زیرا یوسف بن یعقوب با برادرش دیدار کرد و از او پرسید: اى برادر! چگونه پس از من توانستى با زنان ازدواج کنى؟ او گفت: پدرم به من فرمان داد و گفت: اگر مى توانى نسلى پدید آرى که زمین را آکنده از تسبیح سازند، چنان کن. او گفت فرداى آن روز مردى دیگر نزد پیامبر(ص) آمد و همانند آن سخن را به پیامبر(ص) رسانید. آن حضرت به او گفت: با زن سوءاء اما زایا، ازدواج کن، زیرا من در روز قیامت با فزونى تان بر امت ها مباهات مى کنم راوى گفت: من به امام صادق(ع) گفتم: «سوءاء» چیست؟ امام فرمود: زشت منظر.

نظریه: همانگونه که مى نگرید پیامبر(ص) از ازدواج با زن نازا، نهى و به گفته یعقوب پیامبر(ع)، استدلال مى کند که فرمان داد ; باید نسلى به وجود آورد که بر روى زمین تسبیح گوى باشد. و نیز پیامبر(ص) به ازدواج با زن زشت روى و زایا، امر کرد. روشن است که مقصود آن نیست که ازدواج با زن زشت، مستحب است، چه آنکه سخنان دیگر پیامبر(ص) روشنگر آن است. مانند:«افضل نساء امتى اصبحهن وجها و اقلهن مهرا» از این رو، مراد پیامبر(ص) آن است که زایایى همسر و بارورى و زایمانهاى فراوان او بسیار پسندیده است. آن گونه که در تردید میان زن زیباى نازا و زن زشت روى زایا، دومى، ترجیح دارد.

هم چنین سخنان یعقوب(ع) چنان مى رساند که زیادى فرزند و سنگینى زمین از فرزندان تسبیح گوى، در همه آیینهاى الهى، مستحب است.

6- در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل شده است:

«تزوجوا بکرا ولودا و لاتزوجوا حسناء جمیلة عاقرا فانى اباهى بکم الامم یوم القیامة.» پیامبر خدا (ص) فرمود: با دختر شوهر ناکرده و زایا، ازدواج کنید و با زن نازاى زیبا، ازدواج نکنید، زیرا من به جمعیت انبوه تان در روز قیامت بر امت ها مباهات مى کنم.

7- در روایت محمد بن مسلم از ابو عبدالله(ع) نقل شده که گفت: پیامبر خدا(ص) فرمود: فرزند زیاد بیاورید که من در فرداى قیامت به جمعیت انبوه تان بر امت ها فخر مى کنم.

8- در سنن بیهقى - به اسناد خود - از ابو امامه، نقل مى کند که پیامبر خدا(ص) فرمود:

«تزوجوا فانى مکاثر بکم الامم (یوم القیامة -خ ل) و لاتکونوا کرهبانیة النصارى.» ازدواج کنید که من به وسیله شما به امت ها (در روز قیامت) مباهات مى کنم و همچون راهبان نصارا، نباشید.

9- در سنن بیهقى به اسناد خود از «معقل بن یسار»، نقل مى کند که فرمود:

«مردى نزد پیامبر خدا(ص) آمد و گفت: من زنى جسته ام که از اصالت و موقعیت و مکنت برخوردار است، جز آن که فرزند نمى آورد. آیا با وى ازدواج کنم؟ پیامبر خدا(ص) او را نهى کرد. آنگاه نوبت دیگر به خدمت او آمد و همان سخنان را عرضه داشت. پیامبر(ص) او را نهى کرد. سپس بار سوم نزد او آمد و همان سخنان را باز گفت. پیامبر(ص) فرمود: زن زایا و مهربان را به همسرى انتخاب کنید که من به جمعیت انبوه تان بر امت ها فخر مى کنم.» این روایت را حاکم در «مستدرک» با تقدیم «ودود» نقل کرده و گفته است: سند این حدیث صحیح است. ذهبى، نیز در «تلخیص» آن را صحیح، دانسته است.

نسائى این حدیث را در «سنن» خود در باب کراهت ازدواج با زن نازا، روایت مى کند. و ابوداود این حدیث را در کتاب «سنن»، در نهى ازدواج با زنى که بچه نمى آورد، نقل آورده است.

10- همچنین، در «سنن بیهقى» به اسناد خود از انس، نقل مى کند که گفت:

«پیامبر خدا(ص) ما را به تشکیل زندگى دستور داد و از ترک ازدواج بشدت نهى کرد و فرمود: با زن مهربان و زایا ازدواج کنید، زیرا من به جمعیت انبوه تان در روز قیامت بر پیامبران مباهات مى کنم.» 11- در سنن بیهقى به اسناد خود از ابى اذینه صدفى نقل مى کند که پیامبر خدا(ص) گفت: بهترین زنان، زنى است که مهربان، زایا، سازگار و کمک کار باشد، البته، به شرط آنکه تقواى الهى را نیز پیشه دارند.

12- ابن ماجه در «سنن» به اسناد خود از ابوهریره نقل مى کند که:

پیامبر خدا(ص) فرمود:

«انکحوا فانى مکاثر بکم الامم.» ازدواج کنید که من به فزونى شما بر امتها مباهات مى کنم.

در سند این روایت، «طلحة بن عمرو مکى» قرار دارد و در کتاب «زوائد» آمده است که همگان او را ضعیف مى دانند.

روایات فراوانى در این زمینه است، که ما به همین مقدار بسنده مى کنیم.

حکم بارورى

با تمامى تاکیدها و سفارشهاى مکرر افزایش نسل، واجب نبودن آن مسلم و بى تردید است، بلکه براى انسان جایز است که بطور کلى از داشتن فرزند خوددارى کند، هر چند - چنان که از روایات بر مى آید - شرایط دیگرى هم دارد که بدانها اشاره خواهیم کرد - ان شاء الله.

دلیل بر عدم وجوب آن، روایاتى است که درباره روا بودن «عزل» وارد شده است. در این برداشت، تفاوت نمى کند که عزل، مشروط به رضایت زن آزاد باشد و یا این که [شوهر در آغاز ازدواج] آن را با زن، شرط کند. چنان که در صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام نقل شده که از او درباره عزل پرسیدند. امام(ع) فرمود:

«عزل» نسبت به کنیز اشکال ندارد اما نسبت به زن آزاد، من این کار را ناپسند مى دانم مگر آن که به هنگام ازدواج با وى شرط شود.

در صحیحه دیگر از ابوجعفر(ع) نظیر این حدیث نقل شده که او در سخنان خود فرمود:

«مگر این که زن راضى شود و یا این امر در هنگام ازدواج با وى شرط گردد.» دلیل دیگر بر عدم وجوب فرزند دارشدن، روایاتى است که «عزل» را به گونه اى مطلق روا مى دانند، یعنى حتى اگر زن رضایت ندهد و در هنگام ازدواج هم، مرد، با وى شرط نکند.

در صحیح محمد بن مسلم چنین است:

«از ابو عبدالله(ع) درباره عزل پرسیدم. امام(ع) فرمود: ذاک الى الرجل یصرفه حیث شاء; آن [= منى] به اختیار مرد است، هر جا که بخواهد مى تواند آن را صرف کند.» در موثقه عبدالرحمان بن ابى عبدالله است که:

از امام صادق(ع) درباره عزل پرسیدم؟ امام(ع) فرمود: ذاک الى الرجل; آن به اختیار مرد است.

در موثقة محمد بن مسلم از ابوجعفر(ع) آمده که فرمود:

«لا باس بالعزل عن المراة...»; عزل اشکال ندارد، اگر شوهر به این کار گرایش بورزد و بى میلى زن، تاثیرى نخواهد داشت.

روایات دیگرى نیز وجود دارد که در روا بودن «عزل»، ظهور و بلکه صراحت دارد، حتى اگر زن رضایت ندهد و در آغاز ازدواج نیز با وى شرط نشده باشد.

این روایات دلیل قطعى است که «کراهت» در صحیحه نخست، با روا بودن «فعل» همساز است. همچنین به قرینه همین روایات، هر روایت دیگرى که ظهور در حرمت داشته باشد، بر کراهت حمل خواهد شد.

نتیجه آنکه هر دو گروه روایات، یک سخن را مى رسانند:

عزل در کنیز، هماره روا مى باشد و در زن آزاده در صورتى که وى رضایت دهد و یا در آغاز ازدواج با وى شرط شده باشد رواست. مقتضاى این دو گروه از روایات، آن است که «عزل» جایز است حتى اگر به محروم شدن زن و شوهر از داشتن فرزند بینجامد، زیرا اگر بچه آوردن براى آن دو واجب مى بود، باید براى روا بودن «عزل» [در روایات] قیدى آورده مى شد مطلق آمدن جواز عزل، دلیل روشنى است بر این که بچه آوردن واجب نیست تا چه رسد به این که افزودن آن، واجب باشد!

از گفتار گذشته، به دست مى آید که اختلاف فقهاى امامیه در مساله روا بودن «عزل» در زن آزاده، مستلزم اختلاف در مساله مورد بحث نیست، چه چنان که گفته شد، هم اخبار و هم فقها در روا بودن عزل در کنیز به طور مطلق و در زن آزاده در صورتى که وى رضایت دهد و یا در آغاز ازدواج شرط شده باشد، وحدت نظر دارند و اطلاق روا بودن عزل، روا بودن عزل را مى رساند حتى در صورتى که به بچه نیاوردن بینجامد.

روایاتى هم که به افزودن فرزند تشویق مى کند، تنها نشان دهنده آن است که این کار، یک کار پسندیده است، زیرا موجب مباهات که پیامبر(ص) بر سایر امت ها و پیامبران مى شود و نیز زمین از ذکر تسبیح آکنده مى گردد و جهات دیگرى که تنها نیکویى داشتن اولاد را مى رساند و نه واجب بودن آن را.

در این صورت، جلوگیرى از بچه دار شدن جایز است، زیرا چنان که بیان شد، دلیلى بر وجوب آن وجود ندارد، بلکه اقتضاى اطلاق دلایل یاد شده، روا بودن جلوگیرى از بچه دار شدن مى باشد.

تنظیم خانواده و روش آن

پس از این مقدمه مى گوییم: جلوگیرى از بچه دار شدن و تنظیم خانواده، گاهى با انجام یک عمل جراحى صورت مى گیرد و بکلى امکان بسته شدن نطفه را از بین مى برد و گاهى با از بین بردن نطفه منعقد شده، انجام مى گیرد، بدین گونه که به وسیله دستگاه، جلوى رشد و حرکت آن را مى گیرند تا انسان کامل نشود.

جلوگیرى از تشکیل نطفه

صورت نخست: گاه از راه «عزل» انجام مى شود و گاه با تخلیه در «کاپوت» [= کاندوم]. سوم: از طریق ریختن ماده اى در داخل رحم که از تشکیل شدن نطفه جلوگیرى مى کند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تجقیق سخنى در تنظیم خانواده

دانلود سخنی از کوروش کبیر

اختصاصی از رزفایل دانلود سخنی از کوروش کبیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود سخنی از کوروش کبیر


دانلود سخنی از کوروش کبیر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب *

 فرمت فایل :Word  (قابل ویرایش و آماده پرینت )

  تعداد صفحه:1

 

 مقدمه

دستور داده ام بعد از مرگم مرا مومیایی نکنند...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود سخنی از کوروش کبیر