رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت؟

اختصاصی از رزفایل ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت؟

از آغاز تشکیل اجتماعات بشری ورزش نیز وجود داشته است. انسانهای غارنشین برای محافظت از خانواده و یا خانه های مسکونیشان مجبور بودند که با حیوانات وحشی و یا انسانهای دیگر بجنگند. همین امر سبب شد که اعضای یک خانواده عارنشین، در هنگام فراغت با یکدیگر به تمرین و ورزش بپردازند تا در صورت حمله حیوان و یا انسان متجاوزی آمادگی لازم را داشته باشند.

با پیشرفت تمدن بشری و تشکیل اجتماعاتی در شهر کوچک، ارتشهایی برای دفاع از شهرها پدید آمدند. در این زمان تمرینهای وزرشهای رزمی شکل منسجم منظم به خود گرفت و اهالی هر شهر و مخصوصا” جوانان، وظیفه داشتند که در تمرینهای ورزشی شرکت کنند. در آثار باقیمانده از تمدنهای باستانی سومر و بابل، نشانه هایی از ورزشهای گوناگون وجود دارد. در مصر باستان هم انواع مختلف ورزش وجود داشته است. تصاویری که بر روی دیوارهای مقبره های فرعونهای مصر باقیمانده، نشان می‌دهند که از 3400 سال قبل از میلاد، مردم مصر به بازیهای مختلف ورزشی علاقه مند بوده‌اند.

معمولا” اقوام مختلف و مردم هر تمدنی ورزشهای خاص خود را داشتند. در تمدن جزیره کرت، نمایش شگفت انگیز رقص بر روی شاخهای گاو جمعیت زیادی را به خود جلب می‌کرد. ورزشهای رزمی با اوج گرفتن سه تمدن بزرگ ایران، یونان و روم نظم تازه‌ای یافت.

ورزش در ایران باستان چگونه بود؟

ایرانیان از قدیم الایام به پرورش بدن اهمیت می‌دادند و ورزش را امری ضروری می‌دانستند. در دو کتاب مذهبی ایرانیان باستان، یعنی کتاب اوسـتا ومینو خرد پهلوی درباره نیرومندی جسم انسانی بحث شده وازمردم خـواسـته شده که تربیت جسم را با پرورش روح هماهنگ سازند و قوت بدن را وسیله خدمت به دیگران نمایند. قدیمی‌ترین تربیت ملی و اجتماعی ایرانیان را می‌توان تربیت رادمردی یا پهلوانی و قهرمانی دانست.

در ایران باستان مهمترین بخش تربیت نوجوانان ورزشهای رزمی بود. نوجوانان بتدریج با اسبدوانی، ارابه رانی، چوگان بازی، دو و زورآزمایی آشنا می‌شدند. گزنفون ( 427 تا 354 قبل از میلاد )‌ سردار و مورخ یونانی ضمن تاکید بر این نکته که ایرانیان برای این ورزشها اهمیت خاصی قائل می‌شدند، از « سحرخیزی» نوجوانان ورزشکار ایرانی سخن می‌گوید. استرابون ( 63 قبل از میلاد تا 20 بعد از میلاد) مورخ یونانی تصریح می‌کند که در میدانهای ورزش، جوانان را پیش از برآمدن آفتاب با صدای شیپور حاضرباش از خواب بیدار می‌کردند. سپس جوانان به گروههای پنجاه نفری تقسیم و برای انجام برنامه‌های پرورشی آماده می‌شدند.

هرودوت ( حدود 486 تا 420 قبل از میلاد)‌ مورخ دیگر یونانی در کتاب تاریخ خود بارها به اهمیتی که ایرانیان باستان به ورزش و تربیت بدنی قائل می‌شدند اشاره کرده است. او می‌گوید: « ایرانیان به فرزندان خود سه چیز می‌آموختند: اوّل، اسب سواری، دوم، تیراندازی، سوم، راستگویی. »

ایرانیان باستان به چه ورزشهایی بیشتر علاقه داشتند؟

فردوسی، شاعر بزرگ و حکیم اندیشمند ایران در اشعار خود از ورزشها و سلاحهایی نام می‌برد که عبارت از: کمنداندازی که برای حمله از مسافت دومورد استفاده قرار می‌گرفت وجنس آن از چرم و یا رسن بود. شمشیرزنی، پرتاب زوبین، تیراندازی، اسب سواری، شکار، چوگان و شنا از ورزشهای دیگر مورد علاقة ایرانیان بود.

استرابون جغرافیادان و مورخ یونانی ضمن اشاره به دلبستگی فراوان مردم ایران باستان به انواع ورزش، دربارة‌ علاقة‌ ایرانیان به ورزش شنا می‌نویسد: « ایرانیان به کودکان خود شنا می‌آموختند و اغلب جوانانی که به سن 15 سالگی می‌‌‌رسیدند این فنّ را آموخته بودند. یکی از آموزشهای مخصوص شنا در میان جوانان ایرانی آن بود که از جوی و نهر و رود بگذرند و جامه و سلاح خود را خشک نگه دارند و یا بارهای گرانی را از رودخانه عبور دهند. از طرفی چون عموما” مردم در پیرامون شهرها و رودخانه‌ها و نهرها استحمام می‌کردند، شنا کردند را نیز می‌آموختند و این عمل در ایران مرسوم شد و باقی ماند. »

مسابقات ارابه‌‌رانی در یونان باستان چگونه انجام می‌گرفت؟

مردم یونان به تماشای مسابقات ارّابه‌رانی علاقة‌ فراوان داشتند. این مسابقات با بازیهایدیگر تفاوت داشت و معمولا” صاحبان ارابه و اسبها کسانی را استخدام می‌کردند که در ارابه‌رانی مهارت داشتند. در سال 416 قبل از میلاد، یک نظامی ثروتمند یونانی به نام آلسیبیاد 9 ارابه به میدان آورد و برندة‌ اولین، دومین و چهارمین جایزه شد. البته سالها قبل از آغاز مسابقات المپیک، جنگجویان یونانی به مسابقات ارابه‌رانی علاقة‌ فراوان داشتند. هومر، شاعر یونانی، در آثار خود از اجرای مساقات سخن می‌گوید که بخشی از مراسم به خاک سپردن جنگجوی معروف یونان پاتروکلوس بود. در این مسابقات هر ارّابه‌ای فقط با دو اسب کشیده می‌شد. پس از علامت دادن، ارابه‌رانان همگی اسبهایشان را شلاق می‌زدند و دهانه را می‌کشیدند و آنها را وادار به حرکت می‌کردند. آنها در میان گرد و غبار برای آنکه اسبهایشان با سرعت بیشتری حرکت کنند، فریاد می‌کشیدند. مسابقات ارابه‌رانی از مسابقاتی بود که پس از ضعف و سقوط یونان، به روم برده شد.

مسابقات المپیک از چه زمانی آغاز شد؟

ورزش در یونان باستان سرانجام به بازیهای المپیک منجر شد، ولی هنوز هم هیچ کس بدرستی نمی‌داند که این بازیها را چه کسی آغاز کرد یا چطور شد که این بازیها معمول شد. در یونان باستان مردم به یک خدا عقیده نداشتند. آنها خدایان ساختگی بسیاری را می‌پرستیدند و در واقع از نظر عقیدتی مشرک بودند. یونانیها دربارة هر کدام از خدایان خود افسانه‌هایی ساخته بودند. یکی از خدایان آنها زئوس نام داشت. زئوس را پدر خدایان می‌دانستند و می‌گفتند که او خدای خدایان و خدای تمام انسانهاست. به عقیدة آنها زئوس روزی جشنی گرفت و برای سرگری مردم این بازیها را به راه انداخت.

یونانیها افسانة دیگری هم داشتند. می‌گفتند که روزی شاه سرزمین الیس به زئوس بی‌احترامی کرد. یکی از پسران زئوس، در دشت المپیاد با او کشتی گرفت و او را شکست داد. آن وقت در آنجا زمینی را نشان کرد و دستور داد تا در آنجا بازیهای


دانلود با لینک مستقیم


ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت؟

دانلود مقاله ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

از آغاز تشکیل اجتماعات بشری ورزش نیز وجود داشته است. انسانهای غارنشین برای محافظت از خانواده و یا خانه های مسکونیشان مجبور بودند که با حیوانات وحشی و یا انسانهای دیگر بجنگند. همین امر سبب شد که اعضای یک خانواده عارنشین، در هنگام فراغت با یکدیگر به تمرین و ورزش بپردازند تا در صورت حمله حیوان و یا انسان متجاوزی آمادگی لازم را داشته باشند.
با پیشرفت تمدن بشری و تشکیل اجتماعاتی در شهر کوچک، ارتشهایی برای دفاع از شهرها پدید آمدند. در این زمان تمرینهای وزرشهای رزمی شکل منسجم منظم به خود گرفت و اهالی هر شهر و مخصوصا” جوانان، وظیفه داشتند که در تمرینهای ورزشی شرکت کنند. در آثار باقیمانده از تمدنهای باستانی سومر و بابل، نشانه هایی از ورزشهای گوناگون وجود دارد. در مصر باستان هم انواع مختلف ورزش وجود داشته است. تصاویری که بر روی دیوارهای مقبره های فرعونهای مصر باقیمانده، نشان می‌دهند که از 3400 سال قبل از میلاد، مردم مصر به بازیهای مختلف ورزشی علاقه مند بوده‌اند.
معمولا” اقوام مختلف و مردم هر تمدنی ورزشهای خاص خود را داشتند. در تمدن جزیره کرت، نمایش شگفت انگیز رقص بر روی شاخهای گاو جمعیت زیادی را به خود جلب می‌کرد. ورزشهای رزمی با اوج گرفتن سه تمدن بزرگ ایران، یونان و روم نظم تازه‌ای یافت.
ورزش در ایران باستان چگونه بود؟
ایرانیان از قدیم الایام به پرورش بدن اهمیت می‌دادند و ورزش را امری ضروری می‌دانستند. در دو کتاب مذهبی ایرانیان باستان، یعنی کتاب اوسـتا ومینو خرد پهلوی درباره نیرومندی جسم انسانی بحث شده وازمردم خـواسـته شده که تربیت جسم را با پرورش روح هماهنگ سازند و قوت بدن را وسیله خدمت به دیگران نمایند. قدیمی‌ترین تربیت ملی و اجتماعی ایرانیان را می‌توان تربیت رادمردی یا پهلوانی و قهرمانی دانست.
در ایران باستان مهمترین بخش تربیت نوجوانان ورزشهای رزمی بود. نوجوانان بتدریج با اسبدوانی، ارابه رانی، چوگان بازی، دو و زورآزمایی آشنا می‌شدند. گزنفون ( 427 تا 354 قبل از میلاد )‌ سردار و مورخ یونانی ضمن تاکید بر این نکته که ایرانیان برای این ورزشها اهمیت خاصی قائل می‌شدند، از « سحرخیزی» نوجوانان ورزشکار ایرانی سخن می‌گوید. استرابون ( 63 قبل از میلاد تا 20 بعد از میلاد) مورخ یونانی تصریح می‌کند که در میدانهای ورزش، جوانان را پیش از برآمدن آفتاب با صدای شیپور حاضرباش از خواب بیدار می‌کردند. سپس جوانان به گروههای پنجاه نفری تقسیم و برای انجام برنامه‌های پرورشی آماده می‌شدند.
هرودوت ( حدود 486 تا 420 قبل از میلاد)‌ مورخ دیگر یونانی در کتاب تاریخ خود بارها به اهمیتی که ایرانیان باستان به ورزش و تربیت بدنی قائل می‌شدند اشاره کرده است. او می‌گوید: « ایرانیان به فرزندان خود سه چیز می‌آموختند: اوّل، اسب سواری، دوم، تیراندازی، سوم، راستگویی. »
ایرانیان باستان به چه ورزشهایی بیشتر علاقه داشتند؟
فردوسی، شاعر بزرگ و حکیم اندیشمند ایران در اشعار خود از ورزشها و سلاحهایی نام می‌برد که عبارت از: کمنداندازی که برای حمله از مسافت دومورد استفاده قرار می‌گرفت وجنس آن از چرم و یا رسن بود. شمشیرزنی، پرتاب زوبین، تیراندازی، اسب سواری، شکار، چوگان و شنا از ورزشهای دیگر مورد علاقة ایرانیان بود.
استرابون جغرافیادان و مورخ یونانی ضمن اشاره به دلبستگی فراوان مردم ایران باستان به انواع ورزش، دربارة‌ علاقة‌ ایرانیان به ورزش شنا می‌نویسد: « ایرانیان به کودکان خود شنا می‌آموختند و اغلب جوانانی که به سن 15 سالگی می‌‌‌رسیدند این فنّ را آموخته بودند. یکی از آموزشهای مخصوص شنا در میان جوانان ایرانی آن بود که از جوی و نهر و رود بگذرند و جامه و سلاح خود را خشک نگه دارند و یا بارهای گرانی را از رودخانه عبور دهند. از طرفی چون عموما” مردم در پیرامون شهرها و رودخانه‌ها و نهرها استحمام می‌کردند، شنا کردند را نیز می‌آموختند و این عمل در ایران مرسوم شد و باقی ماند. »
مسابقات ارابه‌‌رانی در یونان باستان چگونه انجام می‌گرفت؟

 

مردم یونان به تماشای مسابقات ارّابه‌رانی علاقة‌ فراوان داشتند. این مسابقات با بازیهایدیگر تفاوت داشت و معمولا” صاحبان ارابه و اسبها کسانی را استخدام می‌کردند که در ارابه‌رانی مهارت داشتند. در سال 416 قبل از میلاد، یک نظامی ثروتمند یونانی به نام آلسیبیاد 9 ارابه به میدان آورد و برندة‌ اولین، دومین و چهارمین جایزه شد. البته سالها قبل از آغاز مسابقات المپیک، جنگجویان یونانی به مسابقات ارابه‌رانی علاقة‌ فراوان داشتند. هومر، شاعر یونانی، در آثار خود از اجرای مساقات سخن می‌گوید که بخشی از مراسم به خاک سپردن جنگجوی معروف یونان پاتروکلوس بود. در این مسابقات هر ارّابه‌ای فقط با دو اسب کشیده می‌شد. پس از علامت دادن، ارابه‌رانان همگی اسبهایشان را شلاق می‌زدند و دهانه را می‌کشیدند و آنها را وادار به حرکت می‌کردند. آنها در میان گرد و غبار برای آنکه اسبهایشان با سرعت بیشتری حرکت کنند، فریاد می‌کشیدند. مسابقات ارابه‌رانی از مسابقاتی بود که پس از ضعف و سقوط یونان، به روم برده شد.
مسابقات المپیک از چه زمانی آغاز شد؟
ورزش در یونان باستان سرانجام به بازیهای المپیک منجر شد، ولی هنوز هم هیچ کس بدرستی نمی‌داند که این بازیها را چه کسی آغاز کرد یا چطور شد که این بازیها معمول شد. در یونان باستان مردم به یک خدا عقیده نداشتند. آنها خدایان ساختگی بسیاری را می‌پرستیدند و در واقع از نظر عقیدتی مشرک بودند. یونانیها دربارة هر کدام از خدایان خود افسانه‌هایی ساخته بودند. یکی از خدایان آنها زئوس نام داشت. زئوس را پدر خدایان می‌دانستند و می‌گفتند که او خدای خدایان و خدای تمام انسانهاست. به عقیدة آنها زئوس روزی جشنی گرفت و برای سرگری مردم این بازیها را به راه انداخت.
یونانیها افسانة دیگری هم داشتند. می‌گفتند که روزی شاه سرزمین الیس به زئوس بی‌احترامی کرد. یکی از پسران زئوس، در دشت المپیاد با او کشتی گرفت و او را شکست داد. آن وقت در آنجا زمینی را نشان کرد و دستور داد تا در آنجا بازیهای المپیک به افتخار زئوس برپا شود. البته اینها افسانه‌هایی هستند که انسانهای مشرک ساخته‌اند. شروع بازیهای المپیک داستان دیگری هم دارد که به واقعیت نزدیکتر است.
دشت المپیا در نزدیکی سه شهر یونان به نامهای پیزا، الیس و اسپارتا قرار دارد. در روزگارهای قدیم هر کدام از این شهرها برای خودش حکومت جداگانه‌ای داشت. این سه شهر همیشه با هم در حال جنگ بودند. وقتی که سران این شهرها می‌خواستند آشتی کنند، در دشت المپیا جمع می‌شدند و با هم مشورت می‌کردند. بازیهای المپیک هم برای سرگرمی سران این شهرها و همراهان آنها برگزار می‌گردید. سران این شهرها با هم قرار گذاشتند که در مدتی که این بازیها ادامه دارد هیچ کس ابزار جنگی به دشت المپیا نبرد و در اندیشة‌ جنگ نباشد.
وقتی که کم کم بازیها مشهور شد، مردم بیشتری برای تماشا می‌رفتند. برگزارکنندگان آن مراسم یک زمین دایره شکل برای بازیها درست می‌کردند. تماشاچیان دور این زمین می‌ایستادند و بازیها را تماشا می‌کردند. در آغاز، بازیهای المپیک پنج رشته داشت: دو، پرش طول، پرتاب وزنه، پرتاب نیزه و کشتی. برای هر مسابقه هم یک مدال در نظر گرفته بودند. مسابقة‌ پرش طول از مهمترین بازیها بود.
نزدیک به 2700 سال پیش نام بازیها و ورزشکاران برنده روی کاغذ نوشته شد. ما این تاریخ را سرآغاز بازیهای المپیک می‌دانیم. اولین کسی که نامش جزو برندگان نوشته شد، یک دونده بود. مدتی بعد مسابقه مشتزنی به بازیها اضافه گردید. در آن زمان داورهای بازی کاری به وزن مشتزنها نداشتند. وقت را هم حساب نمی‌کردند. هر مسابقه مدتها طول می‌کشید. وقتی که یکی از دومشتزن بکلی خسته می‌شد یا از حال می‌رفت و به زمین می‌افتاد مسابقه تمام می‌شد.
مسابقة مشتزنی به زبان یونانی پانکراتیوم نامیده می‌شد و برای اولین بار در المپیاد سی و هشتم به بازیها اضافه شد.
بعد از مرگ اسکندر، یونان ضعیف شد و استقلال خود را از دست داد. در عوض امپراتوری روم نیرومند شد و وسعت یافت و بتدریج ادارة‌ بازیهای المپیک به دست امپراتوران روم افتاد.
مسابقات المپیک چگونه دوباره آغاز شد؟
نزدیک به 120 سا ل پیش، باستان شناسها خرابه های المپیا را از زیر خاک بیرون آوردند. آنها سعی کردند که دوباره آنها را بسازند. بعدها یک مرد فرانسوی به نام پیردو کوبرتن به این فکر افتاد که با نوشتن مقالاتی مردم کشورها را به برقراری مجدد مسابقات المپیک تشویق کند، ولی شروع به نوشتن مقالات پرشوری کرد. مقاله‌های او توجه افراد بسیاری را به این موضوع جلب کرد. کوبرتن از مردم می‌خواست که بازیهای المپیک را دوباره احیا کنند و دربارة‌ ارزش این بازیها نوشت: « وقتی ما می‌توانیم دنیای بهتری داشته باشیم که جوانان بهتری تربیت کنیم. با این بازیها می‌توانیم جوانان بهتری پرورش بدهیم. شرکت در این بازیها بهتر از برنده شدن است. در زندگی مهم آن است که خوب مبارزه کنیم. برنده شدن مهم نیست. »
سرانجام نوشته‌های کوبرتن به نتیجه رسید. نمایندگان چندین کشور دور هم جمع شدند. آنها برای آغاز بازیها نقشه‌هایی کشیدند. قرار شد که ورزشکاران سراسر جهان در این بازیها شرکت کنند.
علامت بازیهای المپیک چیست و چه مفهومی دارد؟

 

علامت بازیهای المپیک پنج دایرة‌ رنگی است. این دایره‌ها یکدیگر را قطع می‌کنند. هر دایره نشانة‌ یک قارّه است. در زیر این دایره‌ها نوشته‌اند: تندتر، بالاتر، تواناتر. پنج رنگ دایره عبارت‌اند از: سیاه، آبی، زرد، سبز و قرمز. علت انتخاب این رنگها آن است که به پرچم هر کشور که نگاه کنید یکی از رنگها را در آن می‌بینید. پرچم المپیک سفید است و در وسط آن این پنج دایره را کشیده‌اند.
در دشت المپیا معبدی هست که همیشه آتشی در آن روشن است. پیـش از آغاز بازیها، یک دونـده مشعـلی را با آن روشن می‌کند. آن وقـت به طرف جای بازیهای المپیک می‌دود. چندین دونده این مشعل را دست به دست می‌برند. تا مشعل به محل بازیها برسد. مشعل بازیهای المپیک را با این مشعل روشن می‌کنند و پس از روشن شدن آنها بازیها آغاز می‌شود. در پایان بازیها مشعل را خاموش می‌کنند.
در آخر بازیها، مدالهای برنده را تقسیم می‌کنند: مدال طلا برای نفر اوّل، مدال نقره برای نفر دوم و مدال برنز برای نفر سوم.
اولین دورة‌ جدید مسابقات المپیک در کجا انجام شد؟
کوبرتن ابتدا در نظر داشت که اولین دورة‌ بازیها را در سال 1900 و در پاریس برگزار کند، امّا با اصرار نمایندة‌ یونان در جلسه‌ای که برای گزینش مکان بازیها تشکیل شده بود، جلسه موافقت که اولین دورة‌ بازیها در آتن برگزار شود. اولین دورة‌ بازیهای المپیک جدید به طور رسمی در 5 آوریل 1896 در حضور 80 هزار تن تماشاگر در آتن آغاز شد. تعداد کشورهای شرکت کننده کمتر از 15 و رشته هایی که به مسابقه گذاشته شد عبارت بود از: دو و میدانی، دوچرخه‌سواری، شمشیربازی، ژیمناسیک، تنیس، تیراندازی، شنا، وزنه‌برداری، و کشتی. قایقرانی و پاروزنی نیز جزء برنامه بود که به دلیل نامساعد بودن هوا برگزار نشد و نیز مسابقه و نمایشهایی با اسب در برنامة‌ بازیها وجود داشت.
اولین رشته‌ای که در المپیک اوّل به اجرا درآمد و مدال گرفت، پرش سه گام بود که یک امریکایی با نتیجة‌ 71/13 متر در آن اوّل شد و اولین مدال نقرة‌ المپیک را تصاحب کرد.
دو تیم دو و میدانی امریکا به طور کلی در بازیهای آتن کلیة‌ مدالهای دو و میدانی را، بجز مدالهای دوی ماراتون و 800 متر و 1500 متر، به دست آورد. در دوی ماراتـون پـیروزی اسـپریدون لوئیـس، دوندة‌ یـونانی، هیجان عجـیب و بی‌مانندی در مردم یونان به وجود آورد. اسپریدون لوئیس دهقانزاده‌ای بود که خود نیز چوپانی و دهقانی می‌کرد. وی در زمان گذراندن خدمت سربازی، استعداد و قدرت خوبی در دوهای استقامت از خود نشان داده بود.
مسابقة دوی ماراتون اولین المپیک در حدود ساعت دو بعدازظهر در هوایی سرد و ابری با صدای شلیک تپانچه آغاز شد. بعد از 30 دقیقه، دوندة‌ فرانسوی با حدود دو کیلومتر فاصله از نفر دوم پیشتازی می‌کرد و در زمانی که مسافت به نیمه رسید، دوندگان فرانسه، استرالیا و امریکا به ترتیب اول، دوم و سوم بودند و البته دوندة‌ فرانسه به اسم لرماسیاکس به فاصله بسیار در صدر بود، و لوئیس – امید یونانی‌ها – حتی در بین چهار نفر اول هم نبود. دوندة‌ پیشتاز فرانسوی در کیلومتر 32 استقامتش تمام شد و در حالی که تقریبا” بی حال بود، از مسابقه بیرون رفت. در این هنگام لوئیس یونانی کم‌‌کم خود را به گروه صدر رساند و دوشادوش دوندة‌ استرالیا پیش رفت. در کیلومتر 36، دوندة‌ استرالیا نیز ناگهان از شدت ضعف بر زمین سقوط کرد و در نتیجه لوئیس یک تنه پیش می‌رفت.
وقتی که لوئیس به عنوان نفر اول وارد ورزشگاه شد تا دور پایان را آغاز کند، هیجان و شادی یونانی‌ها چنان بود که در هیچ المپیکی نظیر آن دیده نشد. ولیعهد یونان از جایگاه خود برخاست. خود را به محل در ورودی ورزشگاه رساند و پا به پای قهرمان کشورش دور پایانی را دوید.
پس از پایان بازیهای المپیک، پادشاه یونان، لوئیس را به حضور خواست و از او خواست که بگوید در مقابل پیروزی بزرگی که به دست آورده، چه جایزه‌ای می‌خواهد. لوئیس تنها خواستار یک اسب و چند « دلو» مخصوص حـمل آب شد تا بتـوانـد بـه وسـیلة‌ آن از دهـکـده‌اش آب بـه آتـن آورده و بفروشد.
در آن زمان مردم آتن با کمبود آب روبه رو بودند و آب خنک و گوارا از دهکده‌های اطراف خریدار داشت.
گفته می‌شود یکی از دلایل استقامت و قدرت دوندگی لوئیس این بوده است که علاوه بر زراعت و گله‌داری، همه روزه دوبار با قاطر آب را از دهکده‌اش به آتن می‌آورد و می‌فروخت و همیشه این مسافت طولانی را در کنار قاطر می‌دوید. لوئیس بعد از شرکت و پیروزی در دوی ماراتون المپیک اوّل، هرگز در هیچ مسابقة‌ دیگری شرکت نکرد.
در المپیک اوّل تعداد شرکت کننده‌ها اندک و دوسوم آنها یونانی بودند، ولی انجام ورزشها در آتن سرآغازی برای بازیهای المپیک بود.
در روم باستان ورزش بوکس چگونه انجام می‌گرفت؟

 

ما امروزه ورزش بوکس را ورزشی طاقتفرسا و دشوار می‌دانیم، امّا در روم باستان مسابقه‌هایی به نام مسابقات مشت‌زنی انجام می‌گرفت که براستی وحشیانه و ضد انسانی بودند. بوکسورها دستکشهای مخصوص در دست می‌کردند که کائستی نامیده می‌شد. این دستکشهای چرمی از ساچمه‌های آهنی یا سربی پر گشته بود. ضربه‌هایی که به وسیلة‌ این دستکشها بر بدن ورزشکار وارد می‌آمد، بسیار دردناک بودند. دستکشهایی که امروزه بوکسورها به دست می‌کنند بیشتر برای کاستن تأثیر ضربه‌هاست، امّا دستکشهای بوکسورهای روم باستان برای شدیدتر شدن ضربه‌ها درست شده بود. بوکسورهای رومی هیچ پوششی نداشتند و به همین علت بدنهای آنها بشدت مجروح و خون‌آلود می‌شد. هوراس، شاعر رومی می‌گوید که اگر تماشاگران بازی را خسته کننده و یکنواخت می‌دیدند با فریادهای خود ورزشکاران را به زدن ضربه‌های شدیدتر تشویق می‌کردند.
یکی از بوکسورهای بیرحم روم باستان داموکسن از شهر سیراکیوز بود. او در هنگام مسابقه بر رقیب خود ضربه‌های مرگبار فرود می‌آورد. بی‌رحمی و قساوت او در هنگام مسابقه با باکسور دیگری به نام کرویگاز موجب شد که برای همیشه از مسابقات محروم بماند.
ماجرایی که منجر به کنار گذاشتن او از مسابقه شد آن بود که یک بار مسابقة‌ او با کرویگاز آنقدر طول کشید که داوران از آنان خواستند از مشتزنی دست بکشند. آن وقت قرار شد که هر کس به نوبت یک مشت بزند. اولین ضربه را کرویگاز وارد آورد که کرویگاز وارد آورد که گر چه شدید بود، امّا موجب صدمة چندانی نشد. ضربة بعدی را داموکسن بی‌رحم و وحشی آنچنان بر شکم رقیب زد که باعث مرگ فوری کرویگاز شد و این نمونه‌ای از آن وحشیگریهای روم باستان بود.
ورزش بوکس در روم باستان با رواج گرفتن دستکشهایی که آن را کائستوس می‌نامیدند، شکل وحشیانه‌تری به خود گرفت. کائستوس ترکیبی از تسمه و سنگ بود که مشت را به صورت سلاحی مرگبار در آورده بود. پس از مدتی استفاده از این دستکشها اجباری شد و از آن پس اغلب مسابقه‌های بوکس به مرگ یکی از بازیکنان منجر می‌شد. معمولا” برندگان این مسابقات وحشیانه، سخت مجروح می‌شدند.
در روم باستان ساکنان شهرها به شارمندان، بردگان و خارجیان تقسیم می‌شدند. شارمندان از حقوق و مزایای مدنی خاصی برخوردار بودند که از جمله حق ازدواج قانونی و دارا بودن ملک در جامعة رومی نیز بود. شارمندان خود را « مردم آزاد »‌ می‌دانستند. مردم آزاد شهر رم و دیگر شهرهای امپراتوری وسیع روم به تماشای مسابقه علاقه بسیار داشتند، امّا تنها مسابقات نبود که آنان را به شور و هیجان وا می‌داشت. نمایش مبارزة بی‌رحمانه و خونین گلادیاتورها با هم و یا با حیوانات وحشی که در کلوزیوم و دیگر میدانها انجام می‌شد، دهها هزار تماشاگر رومی را به خود جلب می‌کرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    17صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ورزش از چه زمان در میان مردم رواج یافت