رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره الهی نامه

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره الهی نامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

شنیدم رهروى در سرزمینى*** چنین گفت این معما با قرینى‏

که‏اى صوفى شراب آنگه شود صاف*** که در شیشه بماند اربعینى‏

راه باریک است و شب تاریک و چاه از حد فزون دستگیری کن خدایا تا نلغزد پای من

یا علی قفل دلم را باز کن با کلام حق مرا دمساز کن

عشق بزرگترین راهزن زمان

یا علی قفل دلم را باز کن........... با کلام حق مرا دمساز کن ( یا علی)

یا علی قفل دلم را باز کن

به یاد یار دیرین اشکبارم

زهجران نگارم غصه دارم

کجا بودم کجا افتاده هستم

هزاران حسرتا عهدم شکستم

من اول در دیار دوست بودم

مقیم شهر یار دوست بودم

و الان در شب هجران اسیرم

چه سخت است در فراق او بمیرم

خدایا دستگیری کن از این دل

که در کار دلم افتاده مشکل

الهی جز تومن یاری ندارم

به غیر از تو مددکاری ندارم

دلم را وحشت اغیار بگرفت

مرا نفس خبیث از یار بگرفت

زمانی بر لبم ذکر خدا بود

وجود من همه فکر خدا بود

به یادش روز و شب مانوس بودم

من از خلق خدا مایوس بودم

چه شد اکنون گرفتار هوایم

چرا از شهر یار خود جدایم

خدایا رحم کن امشب به حالم

برآنم تا سحر گاهان بنالم.....

زمزمه های آسمانی

پدید آورنده : نامشخص ، صفحه 3

بی خویش با خدا

سیدمهدی شجاعی

در خانه ای جایمان داده ای، که نگاهمان به هر سو که می دود، دام بلایی در پیش پای خویش کنده می بیند.

در بیابانی فرویمان فرستاده ای، که قاصد چشم، از همه جا پیغام سراب می آورد و خارهای خیانت، پای خسته را در خویش می فشرد.

خدایا!

گذرمان را از باریکه راه هایی انداخته ای که دشنه های فریب از فراسوی خانه ها، به انتظارمان نشسته است.

خدایا!

تیرهای آرزو، بر تخته سنگ های ناکامی می شکند و جوی های باریک امید، بر زمین تفتیده می خشکد.

خدایا!

این عجوزه ی هزار داماد، آهنگ شکستن عزم مردان کرده است و عمر را به کابین می طلبد.

خدایا!

این دنیای هرزه، هر لحظه دامی تازه می گسترد و خود را برای کسی می آراید؛ راه های به سوی تو را، یا سدّ سکّوی مقام می نهد یا گودال زندگی می کند، یا دام ثروت می گسترد یا به خویشمان مشغول می دارد و یا ... می دانی که بی پرواز از این موانع نمی توان گذشت.

خدایا!

قدرت پرواز تو را می طلبیم.

خدایا!

چه گذرگاه سختی است این دنیا و چه تنگه ی صعبی!

این چه طعام آلوده ای ست که مرگ خورنده را تدارک می بیند!

این چه آب متعفنی است که جگر تشنگانش را می سوزاند!

خدایا!

این چه معشوقی است که شب را در آرزوی هلاکت عاشقان صبح می کند!

خدایا!

سلامتمان، درگذر از این تنگنا به دست قدرت توست و بر فراز این پرتگاه مهلک، دست امیدمان به ریسمان عطف تو آویخته است.

خدایا!

ریشه های این علاقه را در خاک وجود ما بخشکان و تارهای این وابستگی را در زوایای قلب ما بسوزان.

خدایا!

عشق به این لجنزار متعفن، جامه ی مخالفت تو را بر ما پوشانده است، تو این جامه را بر تن ما بدر.

خدایا!

حکومت کشور جان با توست؛ به غیر وامگذار.

خدایا!

باغبانی این باغ را به کس مسپار که اگر جز شیره ی مهر تو در آوندهای این باغ بدود، برگ ها به پژمردگی خواهد نشست و اگر جز باران محبت تو بر این باغ ببارد، پرچم های باغ فرو خواهد افتاد و اگر جز نسیم لطف تو به این بوستان بوزد، غنچه ها خواهند مرد.

خدایا!

سنگ های گناهان ما را از دهان چشمه های موهبت خویش کنار بزن و دل های ما را سیراب زلال مهر خویش گردان.

معبودم!

در کرت قلب های ما، به جای هرزه گیاه های هوس، نهال محبت خویش را بنشان.

خدایا!

شیرینی عفوت و لذت معرفتت را به ما بچشان و با روشنای دیدارت، چشمان خسته ی ما را جلایی تازه ببخش.

خدایا!

آفت علاقه به دنیا بر گندمزار ایمان ما زده است، دریابمان، آن چنان که عابدان و صالحان و برگزیدگانت را دریافتی، چنان که بندگان ناب و خالصت، را چنان که عاشقان و معشوقان خویش را با دست های گرم محبتت ای پذیراترین آغوش بازآمدگان!

از رئوف ترین مهربانان و کریم ترین مهرورزان!

هوای دل های ابری ما را داشته باش

ام البنین امیدی

خدای مهربان من!

بگذار در خلوت شبانه ام، با تو بگویم از همه ی ناگفتنی ها. هر چند که خوب می دانم بر تمام نگفتنی های دلم واقفی. هر چند که می دانم مهربان تر از آنی که نامهربانیم را به روی خود بیاوری و لطیف تر از آنی که بی اعتنایی هایم را ببینی و از من رو بگردانی. آن قدر غافلم که نمی دانم چه به روز خود آورده ام. پرده دری های مرا می بینی و باز هم بر آنها پرده می افکنی تا ... اما من، باز هم شرم نمی کنم.

لحظاتی که بودنت برایم پررنگ می شود، تازه حس می کنم، چه قدر از تو دور بوده ام و تو چه قدر به من نزدیکی.

کاش می شد مرا از سر راه دلم برداری که دیگر میان تو و او حجاب نشوم.

خدایا! تحمل لحظات بی تو بودن، چه قدر سخت و سنگین است! بغضی به غریبی یک عمر بر گلو چنگ می زند و راه سینه را می بندد. نه می آید و نه می رود. همیشه منتظرم تا وجود شکننده ام را یک تلنگر از هم بپاشد و متلاشی کند و ذره ذره ی وجودم در فضای بی کران محو شود و دیگر نشانی از من نماند. همه ی لحظات بی تو بودنم، این


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره الهی نامه