در سال 1901 ماکس پلانک (Max Planck: 1947-1858) اولین گام را به سوی مولکول نور برداشت و با استفاده از ایدهی تقسیم نور، جواب جانانهای به این سؤال داد. او فرض کرد که انرژی تابشی در هر بسامدِ ν ــ بخوانید نُو ــ به صورت مضرب صحیحی از νh است که در آن h یک ثابت طبیعی ــ معروف به «ثابت پلانک» ــ است. یعنی فرض کرد که انرژی تابشی در بسامد ν از «بسته های کوچکی با انرژی νh» تشکیل شده است. یعنی اینکه انرژی نورانی، «گسسته» و «بسته ـ بسته» است. البته گسسته بودن انرژی بهتنهایی در فیزیک کلاسیک حرفِ ناجوری نبود (همانطور که قبلتر در مورد امواج صوتی دیدیم)، بلکه آنچه گیجکننده بود و آشفتگی را بیشتر میکرد، ماهیتِ «موجی ـ ذرهای» نور بود. این تصور که چیزی ــ مثلاً همین نور ــ هم بتواند رفتاری مثل رفتار «موج» داشته باشد و هم رفتاری مثل «ذره»، به طرز تفکر جدیدی در علم محتاج بود.
تعریف امواج اولتراسوند فراصوت
روشهای تولید امواج فراصوت
روش پیزو الکتریسیته
روش مگنتو استریکسیون
کاربرد امواج فراصوت
میکروماساژ مکانیکی
خطرات اولتراسوند
سوختگی
پارگی کروموزومی
ایجاد حفره یا کاویتاسیون
شامل 18 صفحه فایل word
دانلود مقاله امواج اولتراسوند