رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

برنامه ریزی درسی تلفیقی 19ص

اختصاصی از رزفایل برنامه ریزی درسی تلفیقی 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

برنامه ریزی درسی تلفیقی

 

 

درآمدی بر طراحی برنامه های درسی با تاکید بر رویکردهای تلفیقی

 عادل پیغامی

فهرست :

·        مقدمه

·        چرایی رویکرد تلفیق

·        انواع رویکردهای تلفیق

§        درون رشته ای موازی

§        میان رشته ای

§        چند رشته ای

§        چند رشته ای متقاطع

§        چند رشته ای متکثر

§        فرارشته ای

·        فرارشته ای افقی

·        فرارشته ای قائم

·        فرارشته ای مورب

  

مقدمه :

          فلسفه آموزش در گذشته صرفاً به انتقال مجموعه ای از یک دانش سازمان یافته و یا ایجاد و ارتقاء نظام ارزشی حاکم بر رفتارهای فرد و جامعه محدود می شد که این مهم در چارچوب و برنامه ای برأمده از یک نظام رشته ای با ساختاری مشخص و زنجیره ای نهادینه از مفاهیم  روشها و گامهای آموزشی عملی می شد.

          اما امروزه فلسفه آموزش به بیش از آنچه در گذشته بود توسعه یافته و رویکردهای جدیدی مورد استفاده قرار گرفته که در آنها اهمیت اصلی به شخص انسان داده می شود  نه به مسیری که وی طی می کند . دراین برنامه ها واقعیتها و نیازهای دنیای جدید در فراسوی ساختار یکسویه نگر رشته ها جستجو شده و جزئی نگری و محدودیتهای تخصصی شدن و تقسیم علوم مطعون واقع می شود.

          آشنایی با این رویکردها و چرایی آنها برای برنامه ریزان درسی بویژه در دانشکده ها و موسساتی که در پی دستیابی به مرزهای جدید و خلق بایسته های خاص در عرصه علوم بویژه علوم انسانی هستند لازم و کارآمد است.

          دراین نوشته به اختصار و ایجاز تمام به معرفی اجمالی آنها می پردازیم.

 

1) چرایی رویکرد تلفیق :

          عوامل و بستر موثر در ظهور رویکردهای تلفیقی و عنایت به نظامهای غیر رشته ای را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:

          الف) انسان و پیچیدگیهای آن و همچنین طبیعت و ابعاد مختلف آن و تعدد و تکثر رهیافتها,  روشها و ابعادی که می توان آنها را در بررسی از واقعیت های فیزیکی یا انسانی مورد توجه قرار داد و از سوی دیگر لازمه منطقی رشد و پیشرفت در علوم که به انقسام موضوعی و روشی درعلوم منجر شده, موجب می شود که دانش سازمان یافته ( دیسیپلین ) یا علوم متعارف نتوانند به خوبی بر واقعیت منطبق شده و الگو و آینه ای گویا و شناسنده از آن باشند. فلذا برنامه ریزان و طراحان آموزشی با تفطن براین موضوع به تلفیق رشته ها و معارف بشری دست می زنند تا یافته های جدیدی را در عرصه علم و فن آوری کسب کرده باشند و به یکسری مسائل جدید,  مستحدثه و چند وجهی, پاسخهای درخور یابند.

          ب) رشد بیش از حد و روز افزون مرزها در علوم موجبات تبعاتی شده که نیاز محیط های علمی به برنامه های غیر رشته ای را توجیه و تثبیت کرده است. این تبعات عبارتند از :

-        دگماتیزم و فانتسیزم[1]  که به تبع تخصصی شدن در عرصه علوم پیدا شده است .

-        جزئی نگری , غیر واقع نگری و یکسویه نگری ناشی از تقطیع علم

-        حاکمیت روشها و مبادی انتزاعی و تجریدی فارغ یا حتی مغایر با واقعیت بویژه ناشی از تحویل گرایی مفرط1

-    حاکمیت نوعی بی اطلاعی و بی فایدگی هر یک از رشته ها نسبت به سایر رشته ها و فقدان هرگونه تعامل و تاثیر و تاثر مثبت میان رشته ها

-        عدم اطلاع و استفاده از مواهب مربوط به جامعیت و سازگاری درونی علم و نادیده انگاشتن دیدگاه کل گرایانه

-        افزایش کارآمدی علوم در دستیابی به اهداف چند وجهی و متکثر

-        عدم وجود شرایط انتقال علوم فراگرفته شده به موقعیتها و نظامهای مختلف

          ج) تولید علوم مطلوب ، که می توان جریانات موجود در این عرصه را در سه دسته جریانات مسیحی ، جریانات پست مدرن و جریانات اسلامی که در پی تعریف و تبیین علوم اسلامی نوین هستند, خلاصه کرد.

          د) دریافت این حقیقت که نظامهای محتوایی رشته ها در واقع و ابتدا نوعی طبقه بندی عملی برای دانش و موضوعات تحقیقی – پژوهشی وابسته به آن رشته به شمار می رفته و الزاماً به معنای مبنایی برای سازماندهی آموزشی نمی تواند مفید و ضروری واقع شود.

 

درمجموع رویکردهای تلفیقی در پی این هستند که با ارائه سازماندهی خاصی از آموزش ، فرصتهایی را برای فراگیران فراهم سازند تا با اصول ، مبادی ، روشها و موضوعات متنوع در قلمروهای متعدد آشنا شوند. و این البته به معنای نفی محاسن و فواید نظامهای رشته ای نیست. رویکرد رشته ای به علت برخورداری از آگاهی سازمان یافته از حقیقت از طریق مفاهیم و الگوهای مربوط و رشد تدریجی و منطبق بر مسیر تعریف شده ، اثر اطمینان بخشی بریادگیرنده دارد.

          رویکرد رشته ای ، یادگیرنده و یاددهنده را مستقیماً با ساختاری منطقی مواجه می کند که خودبخود توالی زنجیره مفاهیم , پیش نیازهای موضوعی و روشی خاص را رعایت کرده و از طریق مفاهیم و الگوها , ساختارهای حقیقت را آشکار می کند. و این خود امتیازی قابل توجه است که نباید در رویکردهای تلفیقی رقیب مورد غفلت واقع شود. در واقع ساختار منطقی علم بی فایده نیست بلکه بحث در شیوه استفاده از آن و مهارتهای بدست آمده برای یادگیرنده است. لذ ا « ساختار منطقی یک علم »و « سازماندهی مهارتها » دو متغیری هستند که در یک برنامه درسی خوب همزمان باید مورد عنایت باشند و ترکیب بهینه ای از آنها مورد استفاده  برنامه ریز واقع شود.

          لازم بذکر است در ادبیات نوپای برنامه درسی تلفیقی که در ایران وجود دارد ، عمدتاً اصطلاح « میان رشته ای » معادل همه رویکردهای غیر رشته ای و تلفیقی بکار می رود که چندان مقرون به دقت و صحت نیست و در ادامه این نوشته خواهیم دید که رویکردها میان رشته ای یکی از حالات متصور برای برنامه نویسی تلفیقی می باشد.

 

2) انواع رویکردهای تلفیق

          بطور کلی و براساس نمودار شماره یک صفحه آتی ،‌رهیافتهای موجود در طراحی برنامه های درسی به حصر عقلی در دو دسته رهیافتهای رشته ای1 و رهیافتهای غیر رشته ای2 تقسیم بندی می شوند. رهیافتهای غیر رشته ای نیز خود به دو دسته رویکردهای تلفیقی با محوریت رشته و رویکرد تلفیقی بدون محوریت رشته دسته بندی می شوند  

رهیافتهای طراحی در برنامه های درسی                                           

         رهیافت رشته ای                               (Disciplinary Approach)            رهیافت غیر رشته ای ( تلفیقی)                             (Non-Disciplinary Approach)   

                                 رویکرد درون رشته ای موازی3

                                     رویکرد میان رشته ای4

                                               تلفیق بامحوریت   رویکرد چند رشته ای5                                                                                   رویکرد چند رشته ای متقاطع6                                               

                                              رویکرد چند رشته ای متکثر7

                             تلفیق بدون محدودیت   رشته یا رویکرد فرارشته ای8                                                

                                                                 فرا رشته ای افقی                                                                                                                    فرا رشته ای قائم

                                                                   فرا رشته ای مورب                                                                                                                                                                                                              


دانلود با لینک مستقیم


برنامه ریزی درسی تلفیقی 19ص

عواطف در کودکان 19ص

اختصاصی از رزفایل عواطف در کودکان 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مقدمه

عاطفه از ماده عطف به معنای گرایش و انعطافی است که از رهگذر ارتباط فرد با موجود مورد توجه خاص از وی برقرار می گردد و از آن به احساس نیز تعبیر می شود. عامل چنین گرایشی از یک سو اتمدادهای روانی و حالت انفعالی فرد است. و از سوی دیگر شرایط و خصوصیات و جاذبه ای است که در طرف مقابل وجود دارد. عاطفه و احساس در حیات بشر قبل از عقل و ادراک ظاهر می شود و به نخستین روزهای زندگی باز می گردد. از این سو تأثیر عاطفه در عمل نیز از سایر عوامل و انگیزه ها نیرومندتر است و باید همواره تحت کنترل و پرورش ویژه قرار گیرد.

پرورش عاطفی همواره از نظر روانشناسان و مربیان امری مهم تلقی شده است همچنان که آیات و روایات و مباحث تربیتی اسلام نیز آن را مورد توجه کامل و دقیق قرار می دهد. و رهنمودهای ارزشمندی را ارائه می کند. آیاتی که از مؤدت، محبت و عدادت انعطاف و متفاوت، طمأنینه، اضطراب و حب جمال و زیبایی و مانند آن سخن می گوید می تواند به بعد عاطفی (با مفهوم عام آن) ناظر باشد، هرچند به مواردی چون عداوت و قساوت عنوان عاطفه دادن از باب لازم لاینفک بودنآنها با صفات متضادشان چون محبت و عطوفت است.

تربیت عاطفی به معنای هدایت و کنترل عواطف و احساسات و شکوفا سازی و بهره گیری به موقع از آن ها در جهت مطلوب یعنی خیر و سعادت انسان است.

پیشگفتار

در نظام تربیتی اسلام برای هر یک از مقاطع در زندگی انسان، از کودکی و نوجوانی و جوانی و بزرگسالی گرفته تا آخرین لحظات زندگی، نوعی پرورش کنترل عاطفه با هدف انسان سازی وجود دارد مثلاً پیامبر اکرم (ص) در مورد محبت و عطوفت با کودکان فرمود «اَحِبُّوا الصِبیانَ وَ اَرحَموُهُم فَاِذا وَ عَدتُموهُم فَقُوا لَهُم» .

و نیز می فرماید کسی که فرزند خود را ببوسد خداوند برای او حسنه ای ثبت کند. پرورش عاطفه در نوجوانی و جوانی که مرحله شکوفایی بیشتر احساس و شکل گیری شخصیت است از حساسیت و ظرافت بیشتری برخوردار است و توجه و دقت و مهارت افزونتری را می طلبد.

در اسلام توجه به عواطف از دوره کودکی و نوجوانی و جوانی فراتر می رود و شامل تمام سنین عمر می شود. زیرا هر انسانی عواطفی دارد که در طول عمر با اوملازم است و نباید از دید مربیان و ... پوشیده بماند.

عواطف در کودکان (رشد عاطفی)

عواطف نقش مهمی در زندگی کودک بازی می کنند و فعالیت های روزانه کودک را لذت بخش می سازند و او را به فعالیت های گوناگون می کشاند. تأثیر عواطف بر زندگی و فعالیتهای کودک همیشه مفید و نیرو بخش نیست. گاهی اثر منفی می گذارند. خصوصاً برخی از تحریکهای عاطفی را به خصوص اگر شدید و مداوم باشد رشد جسمانی کودک را دچار اختلال می کند، آسیب هایی که عواطف بر رشد جسمانی کودک وارد می آورند ناشی از اختلال ها و بی نظمی های حاصله در دستگاه گوارش و خواب کودک است. در چنین حالتی کودک، قدرت تمرکز حواس را از دست داده در فعالیت های درسی عقب می افتد. موفقیت و شکست انسان در زندگی، تا اندازه زیادی تابع حالت عاطفی در دوره کودکی است.

عواطف نا مطلوبی مانند ترس، خشم، حسادت اثرات منفی در رشد کودک دارند و عواطف مطلوبی مانند، محبت، شادی، لذت و کنجکاوی برای رشد طبیعی کودک ضروری هستند. شادی و لذت متعادل در تکامل شخصیت کودک مؤثر و نبوده آنها موجب کاستی در رشد ذهنی کودک می گردد.

و حتی موجب تأخیر در تکامل دستگاه گفتاری و اختلال های شخصیتی در این گونه کودکان می گردد کودکی که در محیطی بی محبت پرورش یافته باشد. خموش و بی علاقه است و کوچکترین واکنشی به لبخند و تمایلی که متوجه اوست از خود نشان نمی دهد. هرگاه نوزادی برای مدتی از درک محبت محروم بماند، حالتی شبیه به افسردگی دروی نمایان می شود در چنین وضعی نشانه هایی از رنج روحی و حالت های هیجانی که بیشتر ترس های واهی هستند در وی دیده می شود.

اگر جدایی از اشخاص مورد علاقه و عدم برخورداری از محیط محبت آمیز، بیش از سه ماه طول نکشد و کودک دوباره از محیط محبت آمیز برخوردار شود سرعت رشد وی به حالت طبیعی باز می گردد اما اگر این جدایی و محرومیت پنج ماه یا بیش از آن باشد.گرچه تماس مجدد کودک با اشخاص مورد علاقه و برخورداری از محبت می تواند سیر منفی فرآیند رشد را کاهش دهد نواقص رشدی وی را نمی توان جبران سازد.

چگونگی پیشرفت رشد عاطفی

هنگام تولد و کمی پس از آن نخستین حالت عاطفی نوزاد هیجانی کلی است. که در برابر محرک ها پدیدار می شود. باید دانست که حرکت های کودک هنگام تولد موضعی نیست بلکه مانند کرمی که به خود می پیچد، تمامی بدنش به حرکت در می آید.


دانلود با لینک مستقیم


عواطف در کودکان 19ص

تحقیق در مورد برنامه ریزی درسی تلفیقی 19ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد برنامه ریزی درسی تلفیقی 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

برنامه ریزی درسی تلفیقی

 

 

درآمدی بر طراحی برنامه های درسی با تاکید بر رویکردهای تلفیقی

 عادل پیغامی

فهرست :

·        مقدمه

·        چرایی رویکرد تلفیق

·        انواع رویکردهای تلفیق

§        درون رشته ای موازی

§        میان رشته ای

§        چند رشته ای

§        چند رشته ای متقاطع

§        چند رشته ای متکثر

§        فرارشته ای

·        فرارشته ای افقی

·        فرارشته ای قائم

·        فرارشته ای مورب

  

مقدمه :

          فلسفه آموزش در گذشته صرفاً به انتقال مجموعه ای از یک دانش سازمان یافته و یا ایجاد و ارتقاء نظام ارزشی حاکم بر رفتارهای فرد و جامعه محدود می شد که این مهم در چارچوب و برنامه ای برأمده از یک نظام رشته ای با ساختاری مشخص و زنجیره ای نهادینه از مفاهیم  روشها و گامهای آموزشی عملی می شد.

          اما امروزه فلسفه آموزش به بیش از آنچه در گذشته بود توسعه یافته و رویکردهای جدیدی مورد استفاده قرار گرفته که در آنها اهمیت اصلی به شخص انسان داده می شود  نه به مسیری که وی طی می کند . دراین برنامه ها واقعیتها و نیازهای دنیای جدید در فراسوی ساختار یکسویه نگر رشته ها جستجو شده و جزئی نگری و محدودیتهای تخصصی شدن و تقسیم علوم مطعون واقع می شود.

          آشنایی با این رویکردها و چرایی آنها برای برنامه ریزان درسی بویژه در دانشکده ها و موسساتی که در پی دستیابی به مرزهای جدید و خلق بایسته های خاص در عرصه علوم بویژه علوم انسانی هستند لازم و کارآمد است.

          دراین نوشته به اختصار و ایجاز تمام به معرفی اجمالی آنها می پردازیم.

 

1) چرایی رویکرد تلفیق :

          عوامل و بستر موثر در ظهور رویکردهای تلفیقی و عنایت به نظامهای غیر رشته ای را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:

          الف) انسان و پیچیدگیهای آن و همچنین طبیعت و ابعاد مختلف آن و تعدد و تکثر رهیافتها,  روشها و ابعادی که می توان آنها را در بررسی از واقعیت های فیزیکی یا انسانی مورد توجه قرار داد و از سوی دیگر لازمه منطقی رشد و پیشرفت در علوم که به انقسام موضوعی و روشی درعلوم منجر شده, موجب می شود که دانش سازمان یافته ( دیسیپلین ) یا علوم متعارف نتوانند به خوبی بر واقعیت منطبق شده و الگو و آینه ای گویا و شناسنده از آن باشند. فلذا برنامه ریزان و طراحان آموزشی با تفطن براین موضوع به تلفیق رشته ها و معارف بشری دست می زنند تا یافته های جدیدی را در عرصه علم و فن آوری کسب کرده باشند و به یکسری مسائل جدید,  مستحدثه و چند وجهی, پاسخهای درخور یابند.

          ب) رشد بیش از حد و روز افزون مرزها در علوم موجبات تبعاتی شده که نیاز محیط های علمی به برنامه های غیر رشته ای را توجیه و تثبیت کرده است. این تبعات عبارتند از :

-        دگماتیزم و فانتسیزم[1]  که به تبع تخصصی شدن در عرصه علوم پیدا شده است .

-        جزئی نگری , غیر واقع نگری و یکسویه نگری ناشی از تقطیع علم

-        حاکمیت روشها و مبادی انتزاعی و تجریدی فارغ یا حتی مغایر با واقعیت بویژه ناشی از تحویل گرایی مفرط1

-    حاکمیت نوعی بی اطلاعی و بی فایدگی هر یک از رشته ها نسبت به سایر رشته ها و فقدان هرگونه تعامل و تاثیر و تاثر مثبت میان رشته ها

-        عدم اطلاع و استفاده از مواهب مربوط به جامعیت و سازگاری درونی علم و نادیده انگاشتن دیدگاه کل گرایانه

-        افزایش کارآمدی علوم در دستیابی به اهداف چند وجهی و متکثر

-        عدم وجود شرایط انتقال علوم فراگرفته شده به موقعیتها و نظامهای مختلف

          ج) تولید علوم مطلوب ، که می توان جریانات موجود در این عرصه را در سه دسته جریانات مسیحی ، جریانات پست مدرن و جریانات اسلامی که در پی تعریف و تبیین علوم اسلامی نوین هستند, خلاصه کرد.

          د) دریافت این حقیقت که نظامهای محتوایی رشته ها در واقع و ابتدا نوعی طبقه بندی عملی برای دانش و موضوعات تحقیقی – پژوهشی وابسته به آن رشته به شمار می رفته و الزاماً به معنای مبنایی برای سازماندهی آموزشی نمی تواند مفید و ضروری واقع شود.

 

درمجموع رویکردهای تلفیقی در پی این هستند که با ارائه سازماندهی خاصی از آموزش ، فرصتهایی را برای فراگیران فراهم سازند تا با اصول ، مبادی ، روشها و موضوعات متنوع در قلمروهای متعدد آشنا شوند. و این البته به معنای نفی محاسن و فواید نظامهای رشته ای نیست. رویکرد رشته ای به علت برخورداری از آگاهی سازمان یافته از حقیقت از طریق مفاهیم و الگوهای مربوط و رشد تدریجی و منطبق بر مسیر تعریف شده ، اثر اطمینان بخشی بریادگیرنده دارد.

          رویکرد رشته ای ، یادگیرنده و یاددهنده را مستقیماً با ساختاری منطقی مواجه می کند که خودبخود توالی زنجیره مفاهیم , پیش نیازهای موضوعی و روشی خاص را رعایت کرده و از طریق مفاهیم و الگوها , ساختارهای حقیقت را آشکار می کند. و این خود امتیازی قابل توجه است که نباید در رویکردهای تلفیقی رقیب مورد غفلت واقع شود. در واقع ساختار منطقی علم بی فایده نیست بلکه بحث در شیوه استفاده از آن و مهارتهای بدست آمده برای یادگیرنده است. لذ ا « ساختار منطقی یک علم »و « سازماندهی مهارتها » دو متغیری هستند که در یک برنامه درسی خوب همزمان باید مورد عنایت باشند و ترکیب بهینه ای از آنها مورد استفاده  برنامه ریز واقع شود.

          لازم بذکر است در ادبیات نوپای برنامه درسی تلفیقی که در ایران وجود دارد ، عمدتاً اصطلاح « میان رشته ای » معادل همه رویکردهای غیر رشته ای و تلفیقی بکار می رود که چندان مقرون به دقت و صحت نیست و در ادامه این نوشته خواهیم دید که رویکردها میان رشته ای یکی از حالات متصور برای برنامه نویسی تلفیقی می باشد.

 

2) انواع رویکردهای تلفیق

          بطور کلی و براساس نمودار شماره یک صفحه آتی ،‌رهیافتهای موجود در طراحی برنامه های درسی به حصر عقلی در دو دسته رهیافتهای رشته ای1 و رهیافتهای غیر رشته ای2 تقسیم بندی می شوند. رهیافتهای غیر رشته ای نیز خود به دو دسته رویکردهای تلفیقی با محوریت رشته و رویکرد تلفیقی بدون محوریت رشته دسته بندی می شوند  

رهیافتهای طراحی در برنامه های درسی                                           

         رهیافت رشته ای                               (Disciplinary Approach)            رهیافت غیر رشته ای ( تلفیقی)                             (Non-Disciplinary Approach)   

                                 رویکرد درون رشته ای موازی3

                                     رویکرد میان رشته ای4

                                               تلفیق بامحوریت   رویکرد چند رشته ای5                                                                                   رویکرد چند رشته ای متقاطع6                                               

                                              رویکرد چند رشته ای متکثر7

                             تلفیق بدون محدودیت   رشته یا رویکرد فرارشته ای8                                                

                                                                 فرا رشته ای افقی                                                                                                                    فرا رشته ای قائم

                                                                   فرا رشته ای مورب                                                                                                                                                                                                              

        نمودار شمار یک                                                       

                                                                                                                       

اساس کار رهیافت های تلفیقی با محوریت رشته در جدول شماره یک و رهیافت فرارشته ای که خود به سه حالت دیگر تقسیم می شود ،‌بر اساس جدول شماره دو تعریف و سازماندهی می شود . در جدول شماره یک همانطور که مشاهده می شود ساختار منطقی چند حوزه علمی ،‌از مفاهیم و مبانی تمام تا مفاهیم خاص مورد نظر بوده و ترکیبها و تلفیقهای افقی ، قائم و مورب در سطوح مختلف می تواند حالتهای مختلف از برنامه های درسی را پدید آورد . بدیهی است سیاست حاکم بر برنامه درسی و مقاصد آموزشی مورد نظر درتعیین نوع رشته ها , مفاهیم و سطوح آنها نقش مهمی را ایفا می کند.

 انتخاب مفهوم یا روشی خاص از یک حیطه علمی با عدد (1) و عدم انتخاب آن در برنامه با عدد (0) نشان داده شده است . البته در شکل کامل تر این جدول می توان در مقام برنامه ریزی ابتدا در خصوص حیطه های آموزشی موجود در یک رشته نظر داد و سپس در هر حیطه نیز به انتخاب مفاهیم یا روشها پرداخت .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد برنامه ریزی درسی تلفیقی 19ص

دانلود تجقیق حقوق زن و مرد در جامعه 19ص

اختصاصی از رزفایل دانلود تجقیق حقوق زن و مرد در جامعه 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

حقوق زن و مرد در جامعه

اما آنان نخواسته و یا نتوانسته اند همهء رقیبان را بالکل از میدان به در کنند چرا با از میان رفتن یک رقیب ، دیگری ای جایگزین می شود و قد علم می کند. پس چاره در قانون گزاری طبیعت است با میل و ارادهء خویش. قوانینی که نوع برتر را تعریف کند و سایرین را مستثنی سازد. این قوانین گاه می تواند بی رحمانه تر از قوانین جنگل معصوم به غلط ظالم خوانده شده باشد؛ هر که سفید تر، برتر؛ هر که قوی تر؛ بهتر؛ ...

در این میان قانونی وجود دارد که شاید از همه کودکانه تر باشد:‌ فرد هم رنگ ، هم نژاد ، هم دین ، هم وطن و هم خون ، ولی پست تر!‌ و آن عضو مفلوک جامعه کسی نیست جز همشهری دست دوم، زن. اینجا دیگر برتری نه نسبی که مطلق است – برتری از آن نوع که انسان بر تمام دیگر موجودات دارد. مرد اشرف مخلوقات است ، نه زن. مرد است که روح خداوند در او دمیده شده است و او تصویر خداوند در بهشت است. زن عضوی ناقص است که به واسطهء مرد خلق شده است و کاری جز این نکرده که مرد معصوم و متعالی را تشویق به خیانت به پدر روحانی اش نموده و باعث اخراج او از خانهء امن و ابدیش گردیده است. زن حیوانی است مکار ، عامل بیچارگی دنیا.

این فرضیه در جوامع ابتدایی هم به نوعی دیگرموثق و معتبر بود. انسان اولیه می بایست قوی باشد تا بتواند مبارزه کند و در مبارزه با طبیعت پیروز شود. انسان ضعیف دوام نمی آورد مگر به حمایت قوی ترها. اما انسان های ضعیف اغلب زنان بودند و ادامهء زندگی شان منوط به حمایت مردان. پس برتری مرد مجدد ثابت می شد.

با انتقال جامعه به مرحلهء کشاورزی، هنوز قدرت بدنی حرف اول را می زد. در جنگ و دفاع از املاک هم زنان جز آن که به اسیری برده شوند و ایجاد دردسر نمایند، کمکی نمی کردند پس آنان مایهء ننگ بودند. در این دوران نیز همچنان الگوی انسان طبیعت بود و این امر برتری را بدون چون و چرابه مردان داده بود. بودند جوامعی که خشم طبیعت چندان گریبانگیرشان نبود و پیش رو زمین های بارور کشاورزی داشتند، مانند جامعهء مصرباستان که رود نیل ، کشتزارهای حاصل خیز را برایشان به ارمغان می آورد. در این جوامع – باز به پیروی از طبیعت – ارزش و برتری به گروهی داده می شد که بیشتر شبیه محیط بودند. این جا زنانی که مصداق باروری بودند؛ یعنی مادران، برتری داشتند. باز هم آن چه مطرح بود باروری زن بود و نه خود او. هنوز هم در جوامع ابتدایی افریقا با شرایطی مشابه می توان نمونه های مادر سالاری را یافت.

اگر رشد جامعهء انسانی را به مراحل رشد بدن انسان تشبیه کنیم، گذار از مرحلهء‌ کشاورزی و ورود جوامع به دوران صنعتی ، پایان طفولیت و ورود به دوران نوجوانی و سرکشی بود. در این دوران ملاک دیگر زور بازو و قدرت نبود چرا که نه تنها زنان، که کودکان شش- هفت ساله نیز می توانستند پای دستگاه ها در کارخانه ها بایستند و کار کنند. حال می بایست دربارهء تمامی ملاک های برتری تجدید نظر به عمل آید و همان زمان بود که تاریخ شاهد جنبش های انسان دوستانه از جمله لغو برده داری، حق آزادی و رای برای زنان و .... گردید.

از آن پس اگر چه عده ای سعی کردند این تحولات را انکار کنند و حقوق را نادیده بگیرند، دیگر توان آن را نداشتند چرا که جامعهء انسانی به شکلی اجتناب ناپذیر مسیر خود را می پیمود.

اما در عصر صنعتی نیز گاه جنبش های مخالف مردسالاری، که به مرور منجر به ایجاد حرکت های فمینیستی – به طور خاص موج اول - گردید ، مشکل را حل نکرد. راه حل های ارایه شده در ابتدا صرفا ترک یک سوی میدان نبرد و الحاق به دیگر سو بود و چون نتیجه نبخشید، کار به انکار کل موضوع مخالفت انجامید. فمینیست های موج سوم بالکل منکر وجود چیزی به نام جنسیت و تفاوت زن و مرد شدند. [1]

زمانی که صحبت از تساوی حقوق زن و مرد می شود،‌خود این عبارت به معنی یکی ندانستن این دو است. یعنی ما دو پدیده به نام های زن و مرد داریم و قصد آن می کنیم که به آن ها حقوق برابر بدهیم. مشکل اساسی افرادی که امروزه به این مهم می پردازند این است که می خواهند زن و مرد را کاملا یکی بشمارند و از این طریق به اثبات تساوی حقوق بپردازند. مقایسه هایی فیزیکی که گاه انجام می پذیرد حاکی از این غفلت است ؛ مثلا مقایساتی بر روی وزن مغز زنان و مردان. اینان قصد اثبات تساوی زن و مرد- و نه تساوی حقوق زن و مرد - را دارند.

با وجود همهء تلاش ها برای انکار، زن و مرد از نظر جسمانی با یکدیگر متفاوت اند. [2] اما تلاش برای برقراری تساوی حقوق زن و مرد است؛ یعنی آن چه که با توجه به لیاقت و شایستگی یک انسان باید به او داد. در اعطای حق، دیگر مسالهء زن یا مرد بودن مطرح نیست چون دیگر به جسم فرد ربطی ندارد. مساله یک انسان است؛ انسانی دارای روح که می تواند زن یا مرد، سفید یا سیاه ، پیر یا جوان ، قوی یا ضعیف باشد. هیچ یک از تفاوت های ظاهری نمی تواند عامل محرومیت فرد انسانی از حقوق او باشد.

اما حق یک انسان چیست که زن و مرد باید به شکل مساوی از آن بهره برند؟‌ مسلما این امر تنها به این معنی نیست که زن ترک خانه کند و در اجتماع حاضر باشد. حقوق برابر در اموری بسیار متعالی تر است: حق تفکر، حق آموزش، حق انسان بودن ، حق رشد و تعالی عقلانی و روحانی. زن و مرد باید به طور مساوی امکان ترقی و تکامل داشته باشند و بتوانند قابلیات و استعدادات خود را بروز دهند. نکتهء مهم این جاست که زن و مرد هر دو به تنهایی انسان هایی کامل و مستقل هستند که هر یک به منزلهء‌ یک واحد انسانی می توانند زندگی و ترقی کنند. زمانی می توان انتظار حقوقی برابر را برای آنان داشت که چنان باوری ملکهء جامعه گردد.

اما مگر حالا که چنین نیست ، چه مشکلاتی وجود دارد؟‌ اگر این ارزش محقق شود چه خواهد شد؟

نادیده گرفتن زنان در هر جامعه به ضرر کل آن جامعه است. تعلیم و تربیت کل جامعه ، به علت عدم آگاهی و توانایی مربیان اول فرزندان – مادران – به تاخیر خواهد افتاد و این حرکت ورشد جامعه را کند می کند. در اصل باور به برتری هر جنس تناقضی در خود نهفته دارد؛ چگونه ممکن است انسان هایی پست و ذلیل – مادران یا زنان – بتوانند از دامان خود متعالیانی – مردان – بار آورند یا مادرانی والا و عالی افرادی پست؟

ازسوی دیگر تحقیقات نشان داده است که در جوامع مردسالار گرایش به نظام دیکتاتوری بیشتر است. مصداق آن را نیز


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تجقیق حقوق زن و مرد در جامعه 19ص

دانلود تحقیق امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام

آفتاب - فرهنگ و اندیشه: باید تاکید کرد که علاقه امام خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى. با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى امام خمینى نپرداخته است. آنچه در پى مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث امام خمینى .

 

مقدمه در سال 1968 پنج‏سال پس از اخراج آیت‏الله روح‏الله خمینى از ایران، ساواک، پلیس امنیتى شاه، به خانه او در قم یورش برد و اوراق و نوشته‏هاى وى، از جمله شروح و تفاسیرى را که در دهه 1930 در باب عرفان نوشته بود، ضبط و توقیف کرد. پانزده سال بعد، در سال 1983، پاره‏اى از آثار مفقود خمینى را یکى از طلاب در همدان پیدا کرد. او، که نامش هرگز در گزارشهاى بعدى این واقعه ذکر نمى‏شود، دو کتاب از فروشنده‏اى دوره‏گرد خرید که، چون نتوانسته بود در بازار شهر خریدارى بیابد، به یکى از مدارس دینى آمده بود تا آنها را به مبلغ پنجاه تومان بفروشد. یکى از این دو کتاب، چاپ سنگى‏اى از شرح شرف‏الدین محمود قیصرى (متوفاى 751/1350) بر فصوص الحکم ابن‏عربى بود که در قرن نوزدهم در مصر انتشار یافته بود; و خود این قیصرى، هم متفکر عرفانى استثنایى و هم از شارحان پرآوازه مکتب ابن‏عربى است. در حواشى کتاب، این طلبه ،تعلیقات دست‏نوشته بسیارى دید که، بر طبق سنت دیرپاى دستنویسى مسلمانان، در عین حال، هم شرح‏الشرحى بود بر متن اصلى فصوص‏الحکم و هم شرحى بر کتاب قیصرى. طلبه مذکور، با کمال تعجب، پى برد که تعلیقات حاشیه، که به زبان عربى نوشته شده بود، امضاى  سید روح‏الله خمینی نیز را در پاى خود داشت. او، که آنچه را دیده بود باور نمى‏کرد، کتاب‏ها را به سرعت نزد آیت‏الله حسین‏نورى، امام‏جمعه همدان برد، و او بى‏درنگ خط [امام] خمینى را در حواشى تشخیص داد. و اما کتاب دیگر، معلوم شد که رساله‏اى همراه با شرح و تفسیر است در باب کلام شیعى، که پسر ارشد آیت الله  خمینى، سید مصطفى، بر آن تعلیقاتى نوشته بود. چندین محقق مسلمان، به سرعت دست‏به کار انتشار این آثار به‏تازگى کشف شده گشتند. این محققان آثار مذکور را متعلق به موضوعات و مطالب عرفانى قلمداد کردند. ظاهرا متن شرح‏الشرح آیت الله  خمینى، به خودى خود، به چشم گردآورنده و ویراستار به اندازه کافى با ابهت جلوه نکرد. چراکه وى تصمیم گرفت که آن را با شرح‏الشرح دیگرى که آیت الله خمینى در حواشى مصباح الانس نوشته بود تکمیل کند، و این مصباح الانس شرحى است که محمد بن حمزه فنارى (متوفاى 834/1431)، عالم مشهور عثمانى، بر مفتاح الغیب صدرالدین قونى (متوفاى 673/74-1273) نگاشته است. این دو شرح‏الشرح کاملا باهم سازگارند و تصورى از دیدگاه عرفانى و فلسفى احتمالا بزرگ‏ترین، یا دست‏کم بانفوذترین، رهبر سیاسى مسلمان در قرن بیستم به ما مى‏دهند. با توجه به جایگاه نویسنده، گردآورنده و ویراستار ،پیش‏نویس دست‏نوشته‏اى را که به خوبى استنساخ شده بود براى آیت الله خمینى فرستاد تا وى تصحیح و تایید کند. آیت الله خمینى، پس از اعمال چند تغییر جزئى مربوط به سبک نوشته، اجازه انتشار آن را داد. گردآورندگان و ویراستاران، از چاپهاى سنگى متون اصلى، آن قطعاتى را که وى بر آنها شرح نوشته بود حفظ کردند. با این همه، کوشش در جهت فهم استدلالهاى پیچیده نویسنده، بدون رجوع به متون اصلى‏اى که آن استدلالها بر آنها توقف دارند، کار نسبتا دشواری است. بنابراین، براى فهم و ارزیابى درست موضع آیت الله خمینى در قبال قیصرى و فنارى و کل فلسفه عرفان، متون این دو متفکر لازمند. از همین آغاز، باید تاکید کرد که علاقه آیت الله خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى. با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى ایشان  نپرداخته است. آنچه در پى مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث بنیانگذار جمهوری اسلامی  که، هرچند به اندازه دستاوردهاى سیاسى‏اش  مورد توجه واقع نشده ،درخور مداقه‏اى جدى است. خاستگاه و تحصیلات [امام]خمینى در 24 سپتامبر 1902 در شهر خمین، که شهرى کوچک در جنوب غربى تهران است، در میان خاندانى روحانى از سلاله پیامبر(ص)، برآمد. علوم دینى را با برادر بزرگ‏تر خود، آیت‏الله مرتضى پسندیده، شروع به فراگیرى نمود و از تعلیم و تربیت دینى استوارى برخوردار گردید; در سنین نوزده سالگى  به شهر اراک، که در نزدیکى خمین بود، عزیمت کرد و در آنجا در حوزه درس عبدالکریم حائرى (متوفاى 1355ه ق./ 1937م.)، که یکى از علماى بزرگ شیعى بود، شرکت نمود. وقتى که حائرى در سال 1921 به قم دعوت شد،این طلبه جوان نیز به دنبال وى رهسپار قم گردید و به زودى با میرزا محمدعلى شاه‏آبادى (1292 1369 /1875-1950)، جامع معقول و منقول، آشنا شد. این استاد، به همراه متفکر دینى تا حدى جنجال‏برانگیزى همچون میرزا على‏اکبر حکیم [شاگرد مرحوم حاج ملاهادى سبزوارى (1878/1295)] (1925/1344) و احتمالا چندتن دیگر از علما، خط سیر مطالعات عرفانى او را مشخص نمودند; این اساتید و مشایخ ایشان، آیت‏الله آینده را به سنت دیرپاى تعلیم و تربیت اسلام ایرانى پیوند دادند. این سنت گرایشهاى عرفانى و حکمى‏اى را باهم تلفیق مى‏کرد که سابقه‏شان به تعالیم شخصیتهاى مؤثرى در تاریخ فکرى شیعه، مانند میرداماد (متوفاى 1040/1630) و ملاصدرا (متوفاى 1050/1640) مى‏رسد. این دو تن نیز از سلف عظام، همچون حیدر آملى (متوفاى حدود 787/1385)، ابن‏عربى و یحیى سهروردى،(کشته شده به سال 587/1191) الهام گرفته‏اند. با این مقدمات، کاملا طبیعى به نظر مى‏رسد که کتاب الاسفار صدرا اولین اثر عرفانى‏اى بوده است که امام خمینى زیر نظر شاه‏آبادى فراگرفته است. ملاصدرا در این اثر، سیر و سلوک معنوى‏اى را که سالک طریق عرفان دارد تشریح کرده است. و بر وظایف عارف در قبال جماعت اهل ایمان، که ناشى از سیر و سلوک ظاهرا فردگرایانه اوست، تاکید ورزیده است. صدرا این سیر و سلوک معنوى را به چهار مرحله تقسیم کرده، که از سویى، مطابق با مرتبه توفیق معنوى سالکند و، از سوى دیگر، مطابق با شان او به عنوان پیام‏آور الهى. سفر اول سیر من النفس والخلق الى الحق، سفر دوم من الحق الى الحق و تردد و آمد و شد میان ذات و صفات الهى، سفر سوم من الحق الى الخلق والنفس، و سفر چهارم من الخلق الى الخلق است که در آن، سالک موهبت جدیدى از سنخ امور معنوى و اخلاقى به جامعه خود ارزانى مى‏دارد. این الگو از سرنوشت انسان که مورد توصیف ملاصدرا و مورد قبول [امام] خمینى قرار گرفت، سابقه‏اش به آموزه‏هاى تصوف متقدم بازمى‏گردد. مثلا توصیف ملاصدرا از اسفار چهارگانه، یادآور نظرات ابن‏عربى در مورد انسان کامل است، از این حیث که بر نقش انسان کامل به عنوان رهبر دینى جماعت اهل ایمان تاکید خاص دارد نقشى که بعضى از محققان غربى خواسته‏اند بى‏اهمیت جلوه‏اش دهند، و در عوض، تمام توجه خود را به نقش انسان کامل در نیروى جهانى بسیار مهمى که حلقه اتصال مبدا و معاد است، معطوف کرده‏اند. متن درسى بعدى آیت الله خمینى در مورد عرفان، شرح فصوص الحکم قیصرى است. این اثر همراه با شرح فصوص الحکم عبدالرزاق کاشانى (استاد قیصرى) ظاهرا از معروف‏ترین و مؤثرترین شروحى مى‏باشد که بر شاهکار ابن‏عربى نوشته شده است. لیکن شرح قیصرى آثار عمیق و دیرپایى در شکل‏گیرى نظرات آیت الله  خمینى، عموما، و آراء مابعدالطبیعى وى، خصوصا، داشته است. او در آثار عرفانى خویش از این شرح استفاده‏هاى زیادى کرده است. بعد از مطالعه شرح قیصرى، آیت الله  خمینى توجه خویش را به سرچشمه و منبع اصلى سنت تفسیر عقلى و استدلالى میراث ابن‏عربى، که به صورت چکیده در آثار قونوى دیده مى‏شود، معطوف نمود. قونوى مرید و شاگرد مستقیم ابن‏عربى است. اولین برخورد آیت الله  خمینى با تعالیم قونوى به احتمال


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص