رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درمورد حقّ کودک بر خطاکارى2

اختصاصی از رزفایل مقاله درمورد حقّ کودک بر خطاکارى2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

حقّ کودک بر خطاکارى: مسئولیت کیفرى و صغیر نابالغ(2)

انتقاداتى بر اماره عدم توانایى ارتکاب جرمتغییر نگرش نسبت به اطفال بزهکار، آن‏گونه که در انگلستان و ویلز و نیز در سطح بین‏المللى نشان داده شد، به صورتى روشن در نظرات ابراز شده در اماره عدم توانایى ارتکاب جرم و غالبا به عنوان بخشى از بررسى فراگیرتر در زمینه سیاست‏گذارى مستمر در زمینه عدالت کیفرى انعکاس یافته است. قبل از آغاز دهه ۱۹۶۰ که میزان اعتماد به تأثیر اقدامات کیفرى کاهش یافت، نگرش بسیار مثبتى در مورد ظرفیت جامعه براى اقداماتى در زمینه جرایم اطفال ـ نسبت به آنچه امروزه وجود داردـ گسترش پیدا کرده بود. بدین‏ترتیب، انتقادات گذشته نسبت به این اماره، به این نظر مربوط بود که کودکان به اصلاح و درمان نیاز دارند، نه تنبیه.براى مثال، «کمیته مولونى»(۵۵) این مطلب را مورد توجه قرار داد که بهتر است سیستم دادگاههاى اطفال بیشتر به جنبه‏هاى رفاهى کودک آن‏گونه که در کشور آمریکا مرسوم است، متمرکز شود، اما چنین نتیجه‏گیرى کرد که در مرحله قضاوت، این امر حایز اهمیت است که ارتباط میان جرم انجام شده و مسئولیت آن عمل، به شخص مجرم و جامعه نشان داده شود. اما پس از احراز جرم، کمیته، میان کودک محروم و کودک منحرف تفاوت بسیار کمى قائل شد و از راهکارهایى پشتیبانى کرد که به بهترین وجه بتواند کودک یا نوجوان را اصلاح کند؛ بنابراین، تا آنجا که موضوع به اماره ارتباط پیدا مى‏کرد، کمیته با حفظ اماره حصول اطمینان را از اینکه کودک کاملاً مسئول عمل مجرمانه خود بوده است، مورد تأیید قرار داد. در حقیقت کمیته مزبور مایل بود حدّاقلِ سنِ مسئولیت کیفرى بالا برده شود تا درک بیشتر اجتماع را نسبت به نیازهاى کودک منعکس کند. در این باره کمیته چنین بیان کرده که این سن (۷ سال در آن زمان) صدها سال پیش تعیین شده و اکنون نگرش کلّى جامعه نسبت به جرایم کودکان به شدت تغییر کرده است و نظر کمیته آن است که زمان بالا بردن سن، فرارسیده است… .توصیه صریح کمیته آن بود که سن مسئولیت کیفرى به ۸ سال افزایش یابد. به همین ترتیب، «گلانویل ویلیامز»(۵۶) در مقاله‏اش، برخورد مبتنى بر مسئولیت اخلاقى را به عنوان برخوردى کهنه مورد انتقاد قرار داد: هر کس که در زمینه اطفال صاحب نظر است، باور ندارد که کودکِ خطاکار باید به عنوان یک ضرورت اخلاقى، کفاره خطاى خود را با رنج کشیدن، بدهد. ممکن است بعضى اوقات، تنبیه بهترین رفتار باشد؛ زیرا تنبیه تنها راهى است که با آن مى‏توان یک کودکِ خاص را به قبول اشتباه خود وادار کرد… و سزادهى صرف، به منظور مجازات مردود است.انتقاد وى به این اماره این بود که اماره به صورت سد و مانعى میان کودک و دسترسى او به کمک یا درمان عمل مى‏کند. اماره، کودک را از زندان، تبعید(۵۷) و چوبه دار نجات نمى‏دهد، بلکه او را از افسر تعلیق مراقبتى، سرپرستان یا مدارس بازپرورى محروم مى‏کند.این بحث که اماره عدم توانایى ارتکاب جرم کودکانى را که بیشتر از همه به کمک یا مراقبت نیازمند هستند، به فرار کردن قادر مى‏سازد، از سوى قاضى «لوز»(۵۸) در دادگاه عالى(۵۹) نیز مطرح شده بود. بزهکاران زیر چهارده سال که ممکن است کارى غیر از اقدامات ضد اجتماعى و بعضى اوقات، جرایم خطرناک را بلد نباشند، نباید در برابر سیستم مجازات کیفرى مصونیّت داشته باشند، بلکه باید به شکل موجّهى در درون آن سیستم اداره شوند.بر اساس دلایل فوق، کودکان به دخالت سیستم عدالت کیفرى نیازمند هستند تا با آنها به صورت مقتضى برخورد شده و در مسیر صحیح قرار گیرند. مشکلى که در این باره وجود دارد، این است که این برخورد، امکان بدنام شدن و لکه‏دار شدن کودک را به علّت گرفتار آمدن در سیستم عدالت کیفرى و عملکرد طبقاتى و نژادى سیستم که مى‏توان آن را تا حد یک الگو دنبال کرد، نادیده مى‏گیرد. در همین خصوص «وینستون چرچیل»(۶۰) در «رادرفور»(۶۱) اظهار داشت که من اطمینان دارم که مجلس عوام اینجانب را در هر قدمى که ممکن است براى اجتناب از زندانى کردن غیر ضرورى برداشته شود، حمایت خواهد نمود. این مصیبتى است که فقط بر سر پسران طبقه کارگر نازل مى‏شود. فرزندان سایر طبقات ممکن است بسیارى از این نوع جرایم را در دوران پرجنب‏وجوش و نوجوانى خود ـ چه در «آکسفورد» و چه در هر جاى دیگرـ مرتکب شوند یا ممکن است جرایمى را مرتکب شوند که فرزندان طبقه کارگر به سبب آن به زندان مى‏افتند، هرچند ممکن است در اثر این اعمال به کسى آسیبى نرسیده باشد.قاضى «لوز»، دلیل دیگرى نیز براى منسوخ بودن اماره، ارائه کرد. دلیل وى این بود که اماره از زمانى پیش از دوره آموزش و تحصیلات اجبارى نشأت مى‏گیرد، زمانى که کودکان به سرعت امروز رشد نمى‏کردند؛ بنابراین، آن‏گونه که وى تلویحا بیان مى‏کند، این تصوّر که کودکان ده ساله در اجتماع امروز، تفاوت بین درست و نادرست را نمى‏دانند، با عقل سلیم در تضاد است. با وجود این، «موریس» و «گیلر» معتقدند که دقیقا کودکان همان طبقه کارگر هستند که با پرداختن به کار ـ و زندگى خیابانى‏ـ در سن کم سریع رشد مى‏کنند، بیش از همه، تهدیدى براى نظمِ جامعه هستند و بیش از همه به کمک و مداخله در حیات اجتماعیشان نیازمند هستند. بدین‏ترتیب، دلایل قاضى «لوز» مى‏تواند واقعیتهاى تاریخى را منعکس نکند. جالب توجه است که توسل آشکار اما ناخودآگاه به مباحث مربوط به طبقات از سوى قاضى «لوز» نیز مطرح شده است.این اماره «تبعیض‏آمیز» و «منحرف» است: تبعیض‏آمیز از این نظر که تمایل دارد عواقب و نتایج کیفرى را بیشتر به اَعمال کودکانى که از خانه‏هاى معروف به «خانه‏هاى خوب» مى‏آمدند، نسبت دهد، تا به اَعمال کودکان دیگر؛ و منحرف از این نظر که تمایل دارد همان کودکانى را که بیشترین احتمال ارتکاب جرم از سوى آنان وجود دارد، مبرّا کند؛ به عبارت دیگر، ایراد وارد بر اماره مورد بحث این است که کودکانى را که از نامطلوب‏ترین خانواده‏ها با بدترین شیوه تربیتى مى‏آیند (از جمله کودکان طبقات بسیار فقیر که بعضى اوقات، بى‏طبقه نامیده مى‏شوند)، بیشترین امکان سوء استفاده از آن را به منظور اجتناب از کیفر، مى‏یابند.این اعتراض، این عقیده قدیمى را منعکس مى‏کند که بزهکارىِ کودکان، ناشى از کم و کاستى والدین آنهاست، به ویژه والدین در طبقات کارگر. در مجلس اعیان «لرد لورى»(۶۲) از روى تردید براى ردّ این مطلب چنین پیشنهاد مى‏کند: یک پاسخ… (که من فکر مى‏کنم کاملاً رضایت‏بخش نیست) این است که اماره، محکومیت و تنبیه کودکانى را که احتمالاً به دلیل تربیت بهتر، آگاه از مسئولیت اخلاقى اَعمال خود هستند، دربرمى‏گیرد و آنهایى که فارغ از این آگاهى هستند، مبرّا مى‏نماید.اما این بحث ممکن بود مطرح شود که دقیقا همان کودکانى که ثابت شده است نسبت به تربیت خوب والدین و تربیت اجتماعى، مقاوم و ناسازگار هستند، یعنى اطفالى که بیش از همه به توجه جامعه نیاز دارند و هرگز از چنان تربیتى برخوردار نبوده‏اند، مى‏توانند خارج از سیستم عدالت کیفرى مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا بر اساس تعریف، آنها فاقد مسئولیت اخلاقى در برابر اعمالشان هستند.سایر بحثها درباره اماره عدم توانایى ارتکاب جرم در بستر تجدیدنظرهاى کلّى در زمینه نحوه رفتار با اطفال بزهکار بوده است؛ مثلاً «کمیته اینگلبى»(۶۳) در سال ۱۹۶۰ م.، اماره را به عنوان نتیجه بالا بردن سن مسئولیت کیفرى به دوازده و نهایتا چهارده سال ملغا نمود. به پیشنهاد این کمیته، با کودکان زیر این سن از طریق مراقبت برخورد مى‏شد و از این راه کودکان به مقامات ادارات محلى خدمات اجتماعى سپرده مى‏شدند، دقیقا همان‏گونه که با کودکان مورد سوء استفاده و یا مورد غفلت عمل مى‏شد. عدم تمایل دولت براى انجام چنین کار جسورانه‏اى صرفا موجب بالا رفتن سن مسئولیت کیفرى از هشت سال به ده سال در قانون کودکان و نوجوانان ۱۹۶۳ م. گردید.اما برخورد متهوّرانه‏ترى در وضع قانون ۱۹۶۹ م. کودکان و نوجوانان صورت گرفت که در آن به دادگاه اجازه مى‏داد (و دادگاه را تشویق مى‏نمود) تا قرارى مبتنى بر ارجاع وظیفه مراقبت و نگهدارى کودک به مقامات محلى در مورد کودکى که محکوم شده است، صادر کند. قانون مزبور دربرگیرنده مقرراتى در مورد بالا بردن سن مسئولیت کیفرى به چهارده سال و در نتیجه الغاى اماره عدم توانایى ارتکاب جرم نیز بود. تغییرات اخیر به علّت تغییر دولت در ۱۹۷۰ م.، چنان که قبلاً اشاره شد، به اجرا در نیامد.هرچند «کمیسیون حقوق»(۶۴) در پیش‏نویس قانون جزایى خود در ۱۹۸۵ م. بیان داشت که ادامه حیات این اماره، دیگر وجاهتى ندارد، فقط انتقادات «گلانویل ویلیامز» را مورد توجه قرار داد. او نگران این مطلب بود که اطمینان حاصل شود با کودکان مجرم رفتار مناسب روا داشته شود، وى از اندیشه مجازات استحقاقى حمایت نمى‏کرد؛ زیرا استدلالش این بود که از آنجا که دادگاههاى اطفال صرفا به اثبات جرم و مجرم بودن اطفال مى‏پردازد و حکم به محکومیت صادر نمى‏کند، توجه چندانى به رابطه انتساب مسئولیت کیفرى ندارد و «به نظر نمى‏رسد که کودکى که مرتکب چند جرم کوچک شده، بتواند رؤساى دادگاه صلح را قانع سازد که هیچ یک از اعمالش خطاى فاحش نبوده و بدین‏ترتیب، آنها را وادار به نادیده گرفتن نظر دادگاه اطفال نماید.»حال مشخص است که یکى از خطرناک‏ترین جنبه‏هاى برخورد حمایتى ـ رفاهى با مجرمان نوجوان، فقدان تناسب میان جرم و مجازات و ناعادلانه بودن برخورد بوده است. اماره را مى‏توان به عنوان یک سپر حفاظتى بسیار مؤثر در نظر گرفت که امکان قرار گرفتن کودک را در معرض یک سیستم بى‏رحم (خشک) که در هر صورت با او برخورد خواهد کرد، محدود مى‏کند. بدین‏ترتیب، بر خلاف نظرات اصطلاح‏طلبان، مانند «ویلیامز»، حتى اگر نسبت به برخورد اصلاحى ـ رفاهى متعهّد بمانیم، اماره، توجیه‏پذیر به نظر مى‏رسد. محققا، چنانچه فلسفه تناسب جرم با مجازات مد نظر باشد، اماره هنوز لازم خواهد بود.دولت محافظه‏کار در ۱۹۹۰ م. این موضوع را پذیرفت و با پیش‏نویس قانونى با عنوان «جرم، عدالت و حمایت عمومى»(۶۵)، در جستجوى راهى بود تا میان تحمیل مسئولیت بر والدین به دلیل ناتوانى در پرورش صحیح فرزندان خود و خود کودک هنگامى که به سنى مى‏رسد که باید مسئول تلقّى گردد، تعادل برقرار کند. قانون جزایى بر این اصل مبتنى است که مردم تفاوت بین درست و نادرست را درک مى‏کنند. کودکان خیلى جوان این تفاوت را به آسانى نمى‏توانند دریابند و قانون این موضوع را مورد توجه قرار مى‏دهد… . این ترتیبات (یعنى اماره عدم توانایى ارتکاب جرم) امکان توجه به این حقیقت را فراهم مى‏سازد که درک، دانش و توانایى کودکان براى استدلال، هنوز در حال گسترش و شکل‏گیرى است.برعکس، به نظر مى‏رسد که دولت کارگرى منتخب ۱۹۹۷ م. تصمیم به حذف اماره گرفته است؛ زیرا با عقل سلیم منافات دارد که فکر کنیم یک کودک ده تا سیزده ساله نمى‏تواند خوب و بد را تمیز دهد. انتقادات وارد بر این اماره؛ از قبیل کهنه، غیرمنطقى و ناعادلانه بودن آن در عمل، دولت کارگرى را واداشت تا دو شیوه اصلاحِ جایگزین را مطرح نماید:۱. پیشنهاد اوّل دولت این بود که اماره به صورت کامل لغو شود که این راه را با توجه به سادگى و روشنى نمادینش ترجیح مى‏داد.۲. پیشنهاد دوم اینکه اماره به صورت معکوس استفاده شود، بدین‏گونه که کودک متهم بتواند استدلال کند که فاقد توانایى ارتکاب جرم است.دولت به این مطلب توجه داشت که گزینه اخیر مى‏تواند به سادگى به این منجر شود که در هر پرونده‏اى، استدلال فوق از سوى متهم مورد استفاده واقع شود و دادستان مجددا مجبور به اثبات این امر شود که کودک یقینا از شدّت عمل ارتکابى خود آگاه بوده است. به نظر مى‏رسد که این انتقاد، انعکاس‏دهنده ناآگاهى نسبت به کل مسئله


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد حقّ کودک بر خطاکارى2

مقاله درباره کودک آزاری

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره کودک آزاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

مقدمه

و امام حق الصغیر:( فرحمته و تثقیفه و تعلیمه العثوعنه و الستو علیه و الرفق به والمعونته له و استر علی جرائر فانه للتوبه و المداراه له و ترک مماحکته فان دالک ادنی له )

( اما حق کسانی که کوچکترند، آن است که با آنان مهربان باشی. در انتقال صحیح فرهنگ و آداب سازند ه به او کوشا باشی. ارزشها را بشناسی و به او بشناسانی و تعدیلش کنی . آموزشهای لازم و مؤثر در زندگی پاک و سالم را شناخته ، به او تصمیم دهی . با توجه به اینکه کوچکتر و کن تجربه تر و کم طاقت است، در برابر کوتاهی او گذشت سازنده داشته باشی. راز دار او باشی و او راخجلت ندهی . رفتار تو با کوچکتر ها دوستانه (با او را ه بیابی) . در مشکلات یار و کمک کار او باشی . خطاهای ناشی از کودک و کم تجربگی را به رخ او نکشی و او را چری و لجوج بار نیاوری که این نوع عکس العمل سبب می شود که از آن خطاها باز گشت نماید. با او (عاقلانه و ماهرانه ) مدارا کنی . او را در معرض آزمایش های طاقت فرسا که موجب احساس سر شکستگی و عقب ماندگی اش شود، قرار مده ( با توجه به تلاش در را ه عقب ماندگی هایش ) که این نوع رفتار برای تأمین رشد انسانی او مناسب تر و راه نزدیکتری است.)در ایران حدود ده میلیون کودک زندگی می کنند که متعلق به چهار میلیون خانواده هستند و بدیهی است که اکثریت قاطع این خانواده ها وظیفه سنگین تربیت و نگهداری از اطفال را به خوبی انجام می دهند ، اما برای جامعه اسلامی که اخلاق انسانی جزء خصوصیات اصلی آن است و جود چنین لکه هایی هر چند کوچک نیز تحمل نا پذیر است.

یکی از مسائل پیچیده و ناراحت کننده مفصلی که توجه بسیاری از محققین ، جامعه شناسان، جرم شناسان و روان شناسان را به خود معطوف داشته و موضوع کودک آزاری می باشد که روز به روز هم گسترش بیشتر ی می یابد. شاید علت این گستردگی در راز قدرت نهفته باشد. قدرتی که معمولاَ با نا آگاهی و خشونت همراه است . کودکان، مانند تمام ستم دیدگان حتی در دفاع از خود بسیار نا توان وآسیب پذیر ند و نیاز به حمایت و مراقبت دارند. بزرگسالان مانند تمام صاحبان قدرت ، در پی حفظ برتری و اعمال نفوذ خود هستند و نتیجه چنین معادله نا برابر ستمی است که بر کودکان وارد می شود.

در کشور ما کودک آزاری پنهان است و گاهی به ندرت فقط نمونه هایی از این کودک آزاری به مصوبات کشانده و انشاء می شود .

دو کانون مهم کودک آزاری خانواده و مردم هستند. نمونه هایی زیاد در مدارس کودک آزاری آموزشی است . در آموزش و پرورش ، شیوه نادرست تحصیل و حتی گرفتن امتحان های متعدد و پشت سر هم روی احساس بچه ها تأثیر می گذارد اما از این تأثیر هنوز آمار درستی در دسترس نیست. کودک آزاری پنهان بیش از هر چیز در میان خانواده در جامعه وجود دارد که این امر به شدت کودکان را تهدید می کند.

آقای دکتر چزایر ی روان شناس بالینی در مورد کود ک آزاری می گوید : ( کودک آزاری در خانواده بیشتر به صورت تنبیهات جسمی و روانی است اما نوع دیگر کودک آزاری که سوء استفاده های جنسی است بیشتر در بیرون خانواده اتفاق می افتد.)

کودک آزاری فقط ضرب و شتم کودک و حتی سوء استفاده های جسمی نیست. در خیابانها ی شهر صدها کودک را می بینیم که برخی حاصل ازدواجهای آزادند و تا چندی پیش این کودکان بواسطه نداشتن شناسنامه محروم از رفاه بودند. در همین خیابانها کودکان بسیاری می بینیم که ناگزیر از بزهکاریند چون از کودکی به اینکار وارد شده و آموزش داده می شوند و دایره کودک آزاری بسیار وسیع تر از دیده ها و شنیده های ما است.

تاریخچه کودک آزاری

کودک آزاری سابقه ای به قدمت زندگی انسانها دارد. حوزه جغرافیایی گسترده ای به پهنای جهانی که در آن زندگی می کنیم ،با تفاوتهایی به گوناگونی فرهنگ ملتهای جهان.

یونانیان قدیم کودک را به عنوان یک عضو خانواده و فردی از اجتماع آینده تلقی می کردند . دوران اولیه مسیحیت و قدرت کلیسا در قرون وسطی اطفال را به صورت بالغین نا پخته تلقی می نمودند حتی تا قرن پانزدهم و شانزدهم نیز چنین نظریه ای وجود داشت.

از اطفال انتظار رفتار بزرگسالان را داشتند. پس از سنین 3یا 4 سالگی همان بازی های بزرگسالان را با خودشان یا والدین انجام می دادند. دانش آموزان ده تا بیست ساله را با هم در یک کلاس درس می دادند و کودکان را موجودات بیگناه محسوب یکرده و آنها را از تجاوزات وحشیانه روز نگاه نمی داشتند.

نخستین دوره مربو ط به سال 1860 است که این پدیده کم و بیش احساس مس شد ( آلبر وز تاریو) یک پزشک قانونی در پریس گزارشی از معلولیت جسمی 32 کودک ارائه داد همزمان نیز ( ساملوست) یک متخصص کودک گزارشی از شکستگی های متعدد و کبودیها و بر آمدگی های استخوانی را در کودک داد.

دومین دوره در سال 1946 توسط (کافی) رادیولوژیست آمریکایی مطرح شده و ی 6 مورد کودک مبتلا به خونریزی مزمن زیر سخت شامه گزارش عمومی که در همه آنها شکستگیهای متعدد استخوان دراز (23 عدد) وجود داشت.

در شرح حال این 6 کودک سابقه ضربه و استخوانهای دراز وجود نداشت و هیچگونه شواهد بالینی و رادیولوژیک دال بر بیماری اسکلتی موضعی و یا عمومی که باعث شکستگیهای پاتولوژیک استخوان شوند یافت نمی شد. کافی معتقد بود که شکستگیهای استخوانی دراز ، ریشه تورمانیکی دارند ولی مکانیسم آنها نا معلوم بود.سومین دوره در سال 1962 توسط کمپ و همکارانش به نام ( سندرم کودک کتک خورده) توصیف گردید. چهارمین دوره که از سال 1972 شروع شد و مسئله کودک آزاری به صورت آزار جسمی ، جنسی، روحی، روانی ، غفلت بیان گردید.

و اکنون پنجمین دوره ای که بیشتر تأکید بر نحوه پیشگیری آن می باشد در حال شکل گیری است.

تنبیه کودکان برای مدت زمان طولانی یک امر طبیعی قلمدا د می شد . در انگلستان در دوره انقلاب صنعتی کودکان مدت زمان طولانی در کارخانه ها و معادن زغال سنگ مشغول به کار بودند و اکثر کار فرمایان به صورت خیلی جدی آنها را مورد کتک و آزار قرار می دادند و هر چه به گذشته دورتر بر می گردیم متوجه می شویم که حمایت و مواظبت از کودکان کم رنگ تر می شود و کودکان یا کشته یا ترور و یا مورد تجاوزات جنسی قرار می گیرند. با توجه به تاریخچه فوق به این نکته پی می بریم که آگاهی بین المللی از ( کودک آزاری) یک پدیده جدید است و با وجود این امروز این موضوع کاملاً مشخص و بارز است ولی هنوز در سر تا سر جهان ما شاهد چنین سوء رفتار هایی نسبت به کودکان هستیم.

مفهوم کودک آزاری :

کودک آزاری عبارت است از هر گونه بد رفتاری با کودکان یا افرادی که در سنین بلوغ به سر می برند این بد رفتاری می تواند از طرف پدر یا مادر یا محافظان کودک یا کسانی که مسئول مراقبت او هستند، باشد.

اقسام کودک آزاری

کودک آزاری به 4 دسته تقسیم می شود:

الف) کودک آزاری جسمانی

ب) کودک آزاریجنسی

ج) کودک آزاریروحی و روانی

د) کودک آزاریبی توجهی و غفلت


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره کودک آزاری

دانلود درسنامه پرستاری کودکان ونگ فارسی

اختصاصی از رزفایل دانلود درسنامه پرستاری کودکان ونگ فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود درسنامه پرستاری کودکان ونگ فارسی


دانلود درسنامه پرستاری کودکان ونگ فارسی

دانلود درسنامه پرستاری کودکان ونگ فارسی (کودک سالم و کودک بیمار) ترجمه فارسی

منبع رسمی مورد استفاده در تمام دنیا

مؤلفان: دانا وانگ، محبوبه طباطبائی‌ چهر، مریلین هاکنبری
ناشران: جامعه‌نگر، سالمی
مترجمان: مهناز شوقی، مهناز سنجری، سونیا آرزومانیانس
زبان: فارسی - فرمت : پی دی اف - 740 صفحه

دانلود با لینک مستقیم


دانلود درسنامه پرستاری کودکان ونگ فارسی

تحقیق کودک آزاری

اختصاصی از رزفایل تحقیق کودک آزاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق کودک آزاری


تحقیق کودک آزاری

دانلود تحقیق کودک آزاری 34 ص فرمت word 

 

 

 

 

 

 

 

 کودک آزاری جسمانی

با وجود تنوع تعاریف از سوی روانشناسان و دانشمندان علوم روان شناختی از مفاهیم بدرفتاری، سوء رفتار و ... باید گفت، تمام این تعریفها حول چهار محور آزارهای جسمانی، جنسی، غفلت و آزارهای عاطفی روانی می گردد.

حدود کودک آزاری از محروم ساختن کودک از غذا، لباس ، سرپناه، و محبت پدر و مادر تا مواردی که در آن کودکان از نظر جسمی توسط یک فرد بالغ مورد آزار و بد رفتاری قرار می گیرند که آشکارا به صدمه دیدن و غالباً مرگ آنان منجر می شود، گسترده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق کودک آزاری

تحقیق در مورد مقابله با کودک آزاری (مروری بر راه‌کارهای موجود)

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد مقابله با کودک آزاری (مروری بر راه‌کارهای موجود) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

مقابله با کودک‌آزاری (مروری بر راهکارهای موجود)

مقدمه

کمتر کسی را می توان یافت که در کودکی مورد آزار و اذیت این وآن قرار نگرفته و به نوعی تنبیه نشده باشد. کودکان همواره آسیب پذیر ترین اقشار جامعه هستند که به دلائل مختلف از جمله پایین بودن سن و نداشتن مهارتهای  کافی قادر به حفاظت و حمایت کامل از خود نبوده و نیازمند حمایت بزرگسالان و به خصوص والدین خود هستند. اینان انسانهایی هستند که اغلب با حقوق خود آشنا نیستند و نمی توانند در برابر انواع بدرفتاریها در خانواده از خود محافظت کنند. این معضل بزرگ اجتماعی که از آن به عنوان کودک آزری یاد می شود همه جوامع چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در بر گرفته وآثار کوتاه مدت و بلند مدت متعددی  را هم در شرایط فعلی و هم بر آینده او یعنی دوران بزرگسالی بر جای می گذارد ؛ اثراتی که گاه بسیار جبران ناپذیر است.

کودک آزاری یعنی هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث زیان روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک طفل شود. شکل های متعددی از کودک آزاری وجود دارد که آثار آن می تواند آشکار یا مخفی باشد و تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک هم از انواع کودک آزاری است که علائم آن قابل ردیابی است. ممانعت از حاضر شدن کودک در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس در حمام یا زیرزمین از اشکال مخفی کودک آزاری است. طبق تعریف پیمان نامه جهانی حقوق کودک، افرادی کودک محسوب می شوند که زیر 18 سال سن داشته باشند (20). اما از نظر سازمان بهداشت جهانی انسان از بدو تولد تا سن 15 سالگی کودک نامیده می شود( 10 ) و کودک آزاری از نظر این سازمان عبارت از هرگونه آسیب و یا تهدید سلامت جسم، روان، سعادت، رفاه و بهزیستی کودک یا هرگونه کوتاهی و غفلت و انجام هر نوع عملی است که موجب آزار جسمی، ذهنی، عاطفی و روانی کودک شده و به رشد و سلامتش ضربه بزند. معمولا کودکان بیمار, نارس، بدخلق، بازیگوش و بهانه گیر و کودکانی که ناخواسته به دنیا می آیند در معرض آزار هستند.

انواع کودک آزاری

به طورکلی آزار و شکنجه کودکان به چهار دسته تقسیم می شوند:

آزار جسمی : شامل کبود شدگی، سوختگی، خراشیدگی، جراحت، ورم و آثار کمربند، دست و لگد، چنگ و دندان و ناخن است. کودک آزاری جسمی و بدنی  اولین نوع کودک آزاری است که بیشتر در خانواده های نیازمند و در معرض از هم پاشیدگی اتفاق می افتد. کار پیش از موعد کودکان  در مزرعه  و کارگاههای زیر زمینی  و  خیابانها پیش از15 سالگی  و نیزکودک ربایی که  به منظور انتقام گرفتن از والدین و یا باج خواهی مالی  صورت می گیرد از مصادیق عمده کودک آزاری جسمی در تمام کشورهای جهان  است. در مواردی کودک آزاری های جسمی  منجر به مرگ می شود  که اغلب در خانواده های از هم پاشیده و به دلیل اعتیاد و یا زندانی بودن یکی از والدین اتفاق می افتد.

آزار جنسی : شامل تجاوز به عنف و استثمار جنسی است. آزار جنسی یکی از اشکال کودک آزاری محسوب می شود که متاسفانه سیر فزاینده و نگران کننده ای به ویژه در کودکان دختر دارد. نمایش رفتارهای جنسی، تجاوز و تماس و هر گونه بهره برداری از کودکان جهت کسب لذایذ و ارضای میل جنسی، آزار جنسی محسوب می شود. در سراسر جهان بیش از 300 هزار دختر و پسر جوان به عنوان کودکان سرباز وجود دارد که بسیاری از کودکان در سن زیر 10 سال قرار دارند و در این میان اکثر دختران سرباز مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند. در همین ارتباط، یکی از سیاستهای به خصوص در جنگ بالکان وادار کردن دختران سرباز به بارداری و حفظ فرزند دشمن بود که در نهایت در بسیاری موارد به خودکشی این دختران منجر شد.

آزار عاطفی : شامل آزار روحی، کلامی و آسیب ذهنی است که منجر به اختلال رفتاری، شناختی، عاطفی و یا فکری در کودک می شود. کودک آزاری روانی همانند فحش، توهین، تبعیض،  تحقیر،  سرزنش  و خدشه دار کردن شخصیت کودک است که علاوه بر خانواده های  مشکل دار در خانواده های نسبتا مرفه جامعه نیز دیده می شود . متاسفانه بسیاری از والدین این موارد را کودک آزاری به شمار نمی آورند( 4)

قصور در حق کودکان : همان غفلت و بی توجهی همه جانبه به کودک است که او را از رشد و پیشرفت انسانی محروم می سازد. قصور در حق کودکان بر سه نوع می تواند باشد :

قصور جسمی : شامل عدم مراقبت پزشکی، گرسنگی و خواب آلودگی، کثیف بودن و عدم پوشاک مناسب، ضعف در مراقبت و شرایط ناسالم وغیر بهداشتی خانه می باشد. هر عمل که به علت غفلت موجب وارد آمدن آسیب جسمی به یک کودک شود از طرف افراد بالغ و به صورت صدمه به پوست و بافتهای سطحی سر، بخشهای داخلی و سیستم استخوانی نمایان شود کودک آزاری جسمی نام می‌گیرد.

قصور آموزشی : همان باز داشتن کودکان از تحصیل به دلیل مشکلات اقتصادی است. یکی از مفاد پیمان نامه حقوق کودک بر تحصیل کودکان تاکید دارد و به همین دلیل ممانعت از تحصیل کودکان نیز نوعی کودک آزاری به شمار می رود. هم در قانون اساسی و هم در مفاد آیین نامه حقوق کودک آموزش کودکان تا سنینی اجباری است.

قصور عاطفی : شامل غفلت و بی توجهی به نیاز های روحی و عاطفی و شخصیتی کودکان و آفرینش و خلاقیت توسط آنها است که آخرین مورد آن شایع ترین نوع کودک آزاری محسوب می شود(16).


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مقابله با کودک آزاری (مروری بر راه‌کارهای موجود)