رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

وصیت نامه شهید محمد ابراهیم همت

اختصاصی از رزفایل وصیت نامه شهید محمد ابراهیم همت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

وصیت نامه شهید محمد ابراهیم همت


وصیت نامه شهید محمد ابراهیم همت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعدادصفحات:3

وصیت نامه شهید همت:

به نام خدا

نامی که هرگز از وجودم دور نیست و پیوسته با یادش آرزوی وصالش را در سر داشتم.

سلام بر حسین(ع) سالار شهیدان اسوه و اسطوره بشریت.

مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزیزم!

درود خدا بر شما باد که هرگز مانع حرکتم در راه خدا نشدید.چقدر شماها صبورید.خودتان می دانید که من چقدر به شهیدان عشق می ورزیدم غنچه هایی که(کبوترانی که)همیشه در حال پرواز به سوی ملکوت اعلایند.الگو و اسوه هایی که معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حیات ابدی)و نزدیکی با خدای چرا که «ان الله اشتری من المومنین».

من نیز در پوست خود نمی گنجم.گمشده ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می دارد متنفرم(هوای نفس شیطان درون و خالص نشدن)


دانلود با لینک مستقیم


وصیت نامه شهید محمد ابراهیم همت

وصیت نامه شهید محمدرضا مهرپاک از شهدای دانش آموز

اختصاصی از رزفایل وصیت نامه شهید محمدرضا مهرپاک از شهدای دانش آموز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

وصیت نامه شهید محمدرضا مهرپاک از شهدای دانش آموز

بسم الله الرحمن الرحیم

    می خواهم خامه قلم را به سینه کاغذ آشنا کنم و نقشی از رخ آن زیبا را به این سینه سفید منقش کنم اما قلم را توانایی این کار نیست، کاغذ را تحمل این نقش نیست. می خواهم امواج خروشان احساس را به مهار (عقل) در زندان تن محبوس کنم. اما عقل را توان به بند کشیدن دل نیست. تن را قدرت نگهداشتن روح نیست. چشمانم را می بندم می خواهم تصویری از آن جمال رعنای یار را در ذهن تصور کنم.

اما تصویر آن جمال زیبا را کسی قادر به تصور نیست. می خواهم مرغ اندیشه را از پرواز آسمان سرخ رنگ عشق باز دارم اما او را هیچ قیدی قادر به مقید ساختن نیست.   

این آسمان خونین را از طیران این مرغ باز داشتن ثواب نیست. قلم را دوباره به چرخش وا می دارم. امواج خیره سر اساس به ساحل اطمینان هجوم می آوردند آن یار رعنا تمام قد عشق را به تماشا ایستاده است.

مرغ اندیشه به پرواز خویش ادامه می دهد کاغذ از سیاهی قلم نقش می پذیرد دل زبان گشوده که : ای نازنین دلبر تو مرا همچو شبنم صبحگاهی پاک خواسته بودی و من روسیاه از نوک پا تا فرق سر به گناه آلوده گشتم. پس مرا ببخش.

ای دوست، تو از من خواسته بودی به عهد وفا کنم و به سویت بشتابم و من همان شاکر نادانی هستم پس مرا ببخش ولی بدان من نیز روزی پاک بودم قلبم هنوز از زنگار پاک بود. چشمانم هنوز بر رخی نگاه نکرده بود. دستانم هنوز به ناپاکی آلوده نشده بود.

وجودم پاک بود، عقلم پاک بود، (آه ای زیبای زیبایان) چه کنم نفس بر من غالب شد و تو خود حال مرا می بینی، شیطان را به دوستی برگزیدم و تو روزگارم را می بینی ولی هرگز از روی طغیان سر از فرمانت نپیچیده ام، هرگز از روی عمد برخلاف دوستی ام عمل نکرده ام. هرگز!

خود می دانی حتی آن هنگام که طعم گناه از دهانم زایل نگشته بود فکر تو آن را تلخ می کرد که هرگز گناه لذت نداشته است خود می دانی همواره پشیمان بوده ام ولی چه کنم که وجود کثیفم را شیطان مسلط شده است.

هرگاه خواسته بود سیلی به رخ شیطان زنم این نفس جلویم را گرفته بود. آری خود می دانی روزگاری پاکترین و صادقترین بودم. شبها به لبخندی می خوابیدم و صبح ها به لبخندی دیگر بیدار می شدم شب و روزم با تو می گذشت.

و حالا، رانده از هر جا ، مانده از هر چیز ، پشیمان از هر کار به درگاهت آمده ام، می گفتند تو به این سرزمین آشنایی در این جا دوستان زیادی داریم . می گفتند به اینجا نظری داری و من سر از پا نشناخته به اینجا آمده ام شتاب داشتم تا به اینجا برسم .

پا برهنه ، جامه دریده ، چشم گریان ، با تنی ریش به اینجا رسیده ام . چشمانم کم سو گشته اند پاهایم مجروح است دلم پریشان است ، آیا تو مرا خواهی پذیرفت؟ آیا برای دیدنت حالی جز این می خواهی؟ آیا برای وصالت مهریه ای بالاتر از این خواستاری؟ پس کی بر من ناتوان نظر خواهی افکند .

پس کی مرا خواهی پذیرفت. همه خوبانت را قبول کرده ایی و من بیچاره بر درگهت نشسته ام که چه کنی.آیا وقتی خونی در بدنم در جریان است روحی در تنم باقی است ، تو مرا می پذیری حاشا و کلا! تا دستانم می جنبد ،قلبم می تپد تو مرا هرگز قبول نخواهی کرد ؟

پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید، ای نامردان جاهل مرا بکشید، ای خون فوران کن، ای تن پاره شو ، ای چشم کور شو، بگذار دستانم بکشند. پاهایم قطع شود مغزم پریشان شود، مگر تو این را نمی خواهی مگر تو این را قبول نمی کنی ؛ پس تو می گویی چه کنم؟

بهای دیدنت را این جان ناقابل قرار داده ایم ، پس ای خصم مرا بکش.به درگهت انتظار تلخ است، برای وصالت صبر نتوان کرد مرا در انتظار مگذار، هر کس خواسته است به شیطان پشت پا بزند ، هر کس می خواهد راه میان بر را انتخاب کند.

هرکس خواسته است با تو دم ساز شود هر کس خواسته است با تو هم سخن شود به اینجا شتافته است و من از آنها تبعیت کرده ام .آیا مرا هم قبول خواهی کرد؟

هیچ کس وقتی بدن پاره پاره ام را دید گریه نکند. احدی چشم به جسم بی روحم دوخت گریه نکند . این تن جز قفس نیست که این پوست و استخوان بیش نیست. این بدن پوسته صدفی بیش نیست، مرواریدش را تقدیم یار کرده ام و حقش هم همین است .

بر من قبری نسازید، مرا از یادها ببرید ، من نبودم ، منی وجود نداشته است می خواهم همه جز او مرا از یاد ببرند   می خواهم تنها باشم و شما مرا از این تنهایی باز ندارید، هر کس می خواهد بهترین راه را انتخاب کند باید بیشترین بها را بدهد من نیز چنین کرده ام پس مرا بر این ناراحت نشوید که بسیار سود برده ام

پدر جان از شما می خواهم در مسجد بعد از نماز حتماً طول عمر امام را از خدا بخواهید و پیروزی لشگریان اسلام را خواستار شوید و اگر توانستید به یاد رزمندگان و امام زمان(عج) و پیروزی نهایی اسلام بعد از نماز (امن یجیب) بخوانید. ملت عزیز ایران از امام امت پیروی کنید که صلاح و پیروزی و رستگاری ما در این است.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی رو نگهدار


دانلود با لینک مستقیم


وصیت نامه شهید محمدرضا مهرپاک از شهدای دانش آموز

وصیت نامه ی پاسدار شهید سهراب مومن زاده

اختصاصی از رزفایل وصیت نامه ی پاسدار شهید سهراب مومن زاده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

وصیت نامه ی پاسدار شهید سهراب مومن زاده

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

خدایا مرا در این روز برای پیوستن به نیاکان موفق بدار و مرا در این روز از همراهی با بدکاران دور کن. الهی العفو- الهی العفو- الهی العفو- با سلام و درود فراوان به رهبر انقلاب، پیر پر سوز جماران، یاور پا برهنه ها. آری امروز روزی است که باید به ندای حسین زمان امام است لبیک بگوئیم. ولی عزیزان می دانید که سخن دل را نمی توان با قلم نگاشت. آن هم در شرایطی که خودم را در کربلای مکان و عاشورای زمان می بینم. اما چه کنم که می خواهم با شما و همه مظلومان تاریخ درد دل کنم. به ناچار با قلم ناتوان و شکسته ام می نویسم، باشد تا شما به کلمات من روح حیات بخشید. برادران و خواهران هم اکنون که دیده ام وظیفه ام این است که به ندای رهبرم جواب بدهم جانبر کف جهت نابودی کفر و نفاق با سلاح آتشینم و قلب پر خروشم به جبهه های حق علیه باطل می شتابم. من افتخار چنین روزی را می کشیدم.که در طرح لبیک یا امام شرکت کنم و جان خود را در راه هدف او از دست بدهم و آن روزی که چنین کشته شوم عروسی من است و انانکه از سلاحشان ما را می ترسانند بر کویر اندیشه باطنشان چیزی نخواهید روئید که نا در مکتب حسین در شرافت- شجاعت- شهامت- شهادت آموخته ایم و در شریعت علی علم جهاد و آنانکه می پندارند که از پای افتاده ایم، یا بر جای نشسته ایم بر گور خیال خامشان بگریند که ما امت حسینیم و مرد کارزار. و سلام مرا به امام برسانید. او را دعا کنید و به او بگوئید ما سربازان تو هر لحظه و هر ثانیه منتظر پیام تو که جهان را به لرزه می اندازد، هستیم.پروردگارا ما را به تداوم راه آنان (شهدا) و برای هدف والایشان توفیق ده و به خانواده های آنان صبری جمیل عطا بفرما. خانواده ی عزیزم از خبر شهادت من ناراحت نشوید من راه خود را انتخاب کرده ام که همان راه امت (خمینی بت شکن) است. افتخار کنید که در چنین را می رفتم و مرا حلال کنید.

خدایا- خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار. بامید زیارت کربلا

والسلام سهراب مومن زاده

1/12/62


دانلود با لینک مستقیم


وصیت نامه ی پاسدار شهید سهراب مومن زاده

دانلود مقاله وصیت نامه شهید همت

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله وصیت نامه شهید همت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

وصیت نامه شهید همت

به نام خدا

نامی که هرگز از وجودم دور نیست و پیوسته با یادش آرزوی وصالش را در سر داشتم.سلام بر حسین(ع) سالار شهیدان اسوه و اسطوره بشریت.

مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزیزم!

درود خدا بر شما باد که هرگز مانع حرکتم در راه خدا نشدید.چقدر شماها

صبورید.خودتان می دانید که من چقدر به شهیدان عشق می ورزیدم غنچه هایی که(کبوترانی که)همیشه در حال پرواز به سوی ملکوت اعلایند.الگو و اسوه هایی که معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حیات ابدی)و نزدیکی با خدای چرا که ان الله اشتری من المومنین.

من نیز در پوست خود نمی گنجم.گمشده ای دارم و خویشتن را د قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می دارد متنفرم(هوای نفس شیطان درون و خالص نشدن)

در طول جنگ برادرانی که در عملیات شهید می شدند از قبل سیمایشان روحانی و نورانی می شد و هر بی طرفی احساس می کرد که نوبت شهادت آن برادر فرا رسیده است.عزیزانم!این بار دوم است که وصیت نامه می نویسم ولی لیاقت ندارم و معلوم است که هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام.

از شروع انقلاب در این راه افتادم و پس از پیروزی انقلاب نیز سپاه را پناهگاه خوبی برای مبارزه یافتم ابتدا در گیری با ضد انقلاب و خوانین در منطقه شهرضا (قمشه)و سمیرم سپس شرکت در خوزستان و جریان کروهک ها در خرمشهر پس از آن سفر به سیستان و بلوچستان (چابهار و کنارک)و بعدا حرکت به طرف کردستان دقیقا دو سال در کردستان هستم .مثل این است که دیگر جنگ با من عجین شده است.

خداوند تا کنون لطف زیادی به این سراپا گنه کرده و توفیق مبارزه در راهش را نصیبم کرده است.اکنون من می روم با دنیایی انتظار انتظار وصال و رسیدن به معشوق.ای عزیزان من توجه کنید:

1-اگر خداوند فرزندی نصیبم کرد با اینکه نتوانستم در طول دورانی که همسر انتخاب کردم حتی یک هفته خانه باشم دلم می خواهد او را علی وار تربیت کنید.

همسرم انسان فوق العاده ایست او صبور است و به زینب عشق می ورزد او از تربیت کردن صحیح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پیدا کرده است .اگر پسر به دنیا آورد اسم او را مهدی و اگر دختر به دنیا آورد اسم او را مریم بگذارید.چون همسرم از این اسم خوشش می آید.

2-امام مظهر صفا پاکی و خلوص و دریایی از معرفت است .فرامین او را مو به مو اجرا کنید تا خداوند از شما راضی باشدزیرا او ولی فقیه است و در نزد خدا ارزش والایی دارد.

3-هر چه پول دارم اول بدهی مکه مرا به پیگیری سپاه تهران (ستاد مرکزی)بدهید و بقیه را همسرم هر طور خواست خرج کند.

4-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشیدن به راه شهیدان و استعانت به درگاه خداوند است تا این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وصل نماید و در این تلاش پیگیر مسلما نصر خدا شامل حال مومنین است.

-از مادر و همه فامیل و همسرم اگر به خاطر من بی تابی کنند راضی نیستم.مرا به خدا بسپارید و صبور و شجاع باشید.

حقیر حاج همت


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وصیت نامه شهید همت

تحقیق در مورد وصیت نامه پاسدار شهید آقا محمد زرین

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد وصیت نامه پاسدار شهید آقا محمد زرین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

وصیت نامه پاسدار شهید آقا محمد زرین

انا لله و انا الیه راجعون

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله اموا تابل احیاء عند ربهم یرزقون

گمان نکنید آنهائی که در راه خدا جان می دهند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدای خود روزی دارند. مومن باید مثل کوه استوار و مقاوم باشد و با بادهای شدید و سخت نلرزد. با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی "امام خمینی" این پیر پر سوز جماران حسین زمان، بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، و با درود بردان پاک شهدای خونین انقلاب کبیر اسلامی، از انقلاب حضرت نوح (ع) تا انقلاب خمینی با درود فراوان بروان پاک شهدای انقلاب اسلامی ایران از شهدای کربلای حسین تا شهدای کربلای ایران. من در جهه پا گذاشتم تا به یاری حسین زمان "خمینی بت شکن" بشتابم و خون پاکم را فدای او کنم. آری شهادت چه زیبائی دارد زیائی که حسین (ع) با 72 تن داشت. آری برادران من سواد کافی ندارم که برایتان خوب بنویسم. برادران ما رفتیم و حالا شما ماندید راه ما را ادامه بدهید نگذارید این انقلاب که دستاورد خون صدها شهید و مجروح و معلول است از بین برود سنگرها را حفظ کنید مسجد ها هم سنگر هستند و همین نمازهای جماعت در مسجد ها بود که انقلاب را به پیروزی رسانید. باری به کمک بیچارگان بشتابید با مردم رفتار خوب داشته باشید. ما رفتیم نگوئید مرده ایم که مرده نیستیم. ما در کربلا با حسینیان هستیم. برادران جنگ ترسی ندارد، وحشتی ندارد،این جنگ برای شما یک نعمت بزرگ خدا دادی است به جبهه ها بروید. آری جبهه مدرسه است و مدیر آن امام خمینی است. هرگز از شهادت نهراسید. بلکه تمام پیامبران و ائمه اطهار ما به درجه ی شهادت رسیدند. آری اگر نهج البلاغه امام علی (ع) را خوانده باشید میگوئید خدایا مرا هرگز در رختخواب گرم نمیران بلکه مرا در جهاد با کفر یا در محراب عبادت شهید کن. و از برادران می خواهم که انتقام خونم را از امپریالیسم جهانی بگیرند و راه مرا ادامه بدهند. خانواده عزیزم برای من گریه نکنید و صبر داشته باشید و به جای گریه حسین حسین بگوئید، و هر موقع به یاد من افتادید گوئید خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار وصیت دارم از برادران روحانی که به روستای بن شوای بروند و مردمی را آگاه کنند. اما پدر و مادر عزیزم این خقیر "بسیج الهی" که برای اسلام گام برداشتم و برای میهن اسلامی و حفاظت از این اسلام و نگهداری از قرآن خداوند پا در جبهه ی جنگ گذاشتم تا اینکه توانسته باشم قدمی و شاید سعادتی نصیبم گردد و با نثار خون خود انقلاب و اسلام عزیزم و مکتب و قرآن و میهن اسلامی را یاری بنمایم. همانطوریکه حسین و یارانش و دیگر مسلمانان خون خود را نثار کردند تا اسلام پایدار بماند. ما هم باید همان راه را انتخاب کنیم تا اینکه دیگران بتوانند این اسلام عزیز را به نسل آینده تحویل بدهند. من بای هوی و هوس قیام نکردم بلکه برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم تا شاید بتوانم از جبهه ی اسلام با کافران بعثی به نبرد برخیزم و جان خود را نثار اسلام کنم. و تو ای مادر مهربان و پدر عزیزم من امانتی بوده ام پیش شما که تحویل جامعه اسلامی داده اید و در ضمن تو برای من گریه و زاری مکن چون راه من راه آگاهانه ای است که انتخاب کرده ام و لباس سیاه به تن نکنید و تنها روزهای جمعه روی مزار من بیایید و برای من فاتحه بخوانید و انا لله و انا علیه راجعون بگوئد برادران عزیزم من برای میهن الهی و قرآن قیام کرده ام و شماها باید راه حسین (ع) را انتخاب کنید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد وصیت نامه پاسدار شهید آقا محمد زرین