رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی

اختصاصی از رزفایل دانلود پایان نامه برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی


دانلود پایان نامه  برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی

چکیده :

 

این طور به نظر می رسد که در صنایع ساخت نیروی کارمتنوعی مشغول به کار می باشند از این رو

 

اداره ومدیریت نیروی انسانی در این صنعت کار سخت و چالش برانگیزی است مدیریت استراتژیک

 

منابع انسانی (SHRM) مدرن، رویکرد ودیدگاهی است در رابطه با توسعه وجوه نیروی انسانی به

 

منظور بهره برداری از این نیرو درجهت بهبود عملکرد گروهی پروژه ها و ایجاد مزیت رقابتی سازمان.

 

برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی پروژه ها بخش اساسی مدیریت منابع انسانی در این صنعت میباشد.

 

این تحقیق به منظور بررسی وسعت به کارگیری برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی در پروژه های

 

عمرانی صورت گرفته است .

 

تاکید اصلی این تحقیق به سمت بهینه کردن سطوح ونواحی ازلحاظ برنامه ریزی سازمانی وتوسعه

 

گروهی به منظور افزایش عملکرد پروژه ومقابله با مسائل ومشکلات مواجه شده نظیرکمبود نیروی کار

 

ماهر، کارکنان موقت وتغییرپذیر، فقدان یا کمبود آموزش های موثروارزیابی عملکرد می باشد .

 

مطالعه وبررسی ها با قاطعیت به دنبال بهترین فاکتورهای عملی وشناسایی ابزارها وعوامل اصلی ایجاد

 

محدودیت به منظور حمایت از مدیریت منابع انسانی (HRM) می باشد .

 

نتیجه بررسی ها نشان می دهد که با افزایش به کارگیری برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی نتایج

 

و اثرات مثبتی را درعملکرد پروژه های عمرانی مشاهده خواهیم کرد.

مقدمه :

 

فشارهای رقابتی ، هم در بازارهای داخلی وهم در بازارهای جهانی نتایج و اثرات مطلوبی را درمدیریت روابط

 

کارکنان ورفتارهای آنان ایجاد کرده و کارکنان را از حالت سستی وبی حرکتی دور، ودر جهت تعهدی مثبت

 

نسبت به مشتریان ورفع نیازهای شغلی سوق داده است .

 

مردم ، افرادی هستند که دیدگاه ها ،ارزش ها ،خصیصه ها ورویکردهایشان را به زندگی سازمانی

 

می آورند واگر این خصوصیات وعوامل انسانی به خوبی مدیریت شوند می تواند منافع چشمگیری

 

راعاید سازمان ها کنند .

 

صنعت ساخت قصد دارد ، نیروی انسانی را به عنوان بخشی از استراتژی بقا نشان دهد . این استراتژی

 

بر حفظ و بازآموزی کارکنان به منظور افزایش مهارت آنان ( حفظ کارکنان ماهرتر ) یا بر سهولت

 

جایگزینی کارکنان ماهرتر تاکید می کند (Mullins.1999).

 

با توجه به گفته پیترواتر (1982) مردم دیگر نباید به عنوان هزینه تلقی شوند بلکه به عنوان دارایی های

 

با ارزش شرکت ومنبع اصلی مزیت رقابتی سازمان به حساب می آیند. صنعت ساخت به عنوان صنعتی

 

کار- محور تلقی می شود . درون این صنعت میان پرسنل مختلف روابط پیچیده ای حاکم است همین

 

پیچیدگی در روابط انسانی، اساس ومبنای طراحی و سازمان دهی نیروی انسانی درصنعت ساخت است .

 

بنابراین مردم مرکز توجه ونظرات مختلف صنعت می باشند.

 

صنعت ساخت جهت تامین رضایت انسان ها وبرآورده کردن خواسته ها واحتیاجات آن ها به وجود آمده

 

است ، مردم آن را سازمان می دهند وآن ، مردم را به کار می گیرد در واقع رابطه متقابلی بین عرضه

 

وتقاضا وجود دارد .

 

بسیاری ازمشکلات وبحران هایی که در بخش صنعت ساخت وپروژه های مرتبط با آن ایجاد شده ، در

 

نتیجه رفتارهای انسان ها به وجود آمده است وشاید اینگونه به نظر رسد که مدیریت منابع انسانی توانایی

 

حذف این قبیل خطرها را بیش از هر رویکرد مدیریتی دیگردارد.

 

در نتیجه داشتن دیدگاه استراتژیک در مدیریت منابع انسانی برای مقابله با مشکلات پیش آمده وتقویت

 

رقابت سازمانی ضروری به نظر می رسد.

 

مطالعه وبررسی های جامع به منظورشناسایی وتعیین احتیاجات مدیریت استراتژیک منابع انسانی کارآمد

 

با تاکید برجنبه های برنامه ریزی منابع انسانی (برنامه ریزی سازمانی ) وتوسعه نیروی انسانی (توسعه

 

گروهی) ضروری است تا با ارائه راه حل های امکان پذیر وبا استفاده از ابزار وتکنیک های مدیریت

 

نیروی انسانی بخش اصلی مشکلات درون صنعت ساخت را به حداقل برسانیم.

 

این تحقیق بسیار مایل است نشان دهد که می توان با به کارگیری بهینه از نیروی انسانی سود رقابتی

 

سازمان ها را افزایش داد

 

 

انگیزه تحقیق :

 

ایران برروی کمربند فعال زلزله آلپاین هیمالیا که یکی از فعال ترین مناطق تکنوتیک در جهان به

 

شمار می رود قرار گرفته است این امر سبب شده که ایران به عنوان یک کشور زلزله خیز به حساب آید

 

بیشتر از 130 زمین لرزه قوی با بزرگی 7 ریشتر یا بیشتر درقرون گذشته در آن رخ داده است تنها در

 

قرن گذشته حدود 25 زمین لرزه بسیار بزرگ موجب کشته شدن بیش از 200000 نفر وتخریب چندین

 

شهر وهزاران روستا وضررهای اقتصادی جبران ناپذیری گردید .

 

زمین لرزه هایی که در ایران رخ داده اند ایران را به عنوان یکی از کشورهای آسیب پذیر در برابر

 

زلزله در چندین دهه اخیرنشان می دهند .

 

با توجه به اهمیت این مطالب این سوال مطرح می شود که چرا بیشتر ساختمان ها درطول چند زلزله

 

اخیر تخریب شده اند در مورد برخی از این خرابی ها ، طراحی نامناسب وعدم وجود مصالح استاندارد

 

را می توان دلیل اصلی دانست درحالیکه تعداد زیادی ازساختمان ها که با مواد استاندارد وطراحی

 

مناسب ساخته شده اند، براثر کیفیت پایین ساخت وسازتخریب گردیده اند دراین اماکن عدم وجود نیروی

 

انسانی متخصص در ساخت وساز علت اصلی این تخریب ها شناخته شده است با این وجود دراکثر

 

تحقیقاتی که پس ازوقوع زلزله ها صورت گرفته است عدم طراحی مناسب ومصالح استاندارد بیشتر از

 

دیگر موضوعات مورد توجه قرار گرفته است وتوجه بسیار کمی به نیروی انسانی غیر متخصص

 

دربخش صنعت ساخت شده است بنابراین اینگونه به نظرمی رسد که منابع انسانی،علی الخصوص در

 

مورد نیروی متخصص، نقش عمده ومهمی را در ارتقا کیفیت ساخت وساز ایفا نمایند . براساس گزارش

 

وزارت مسکن وشهرسازی ایران عمر مفید ساختمان در ایران حدود ٢٠-۳٠سال می باشد واین درحالی

 

است که در کشورهای توسعه یافته این میزان در حدود ٨٠- ١٠٠ سال است این موضوع نشان دهنده آن

 

است که کیفیت پایین ساخت وساز درایران ، اساسی ترین ومهم ترین عیبی است که می بایست مورد

 

بررسی وتجدید نظر قرار گیرد .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه برنامه ریزی وتوسعه نیروی انسانی

دانلودمقاله فقر وتوسعه شهری

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله فقر وتوسعه شهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


فقر و جدایی‌ نژادی‌ در مراکز شهری‌
خبرگزاری فارس:نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت ‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های‌ شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌
اگرچه‌ مردم‌ فقیر را در هر یک‌ از بخشهای‌ جامعه‌ می‌توان‌ مشاهده‌ کرد اما تمرکز و فراوانی‌ آن‌ در میان‌ زنان‌، کودکان‌و اقلیتهای‌ نژادی‌ و مراکز شهری‌ بزرگ‌ (در مقابل‌ حومه‌ها یا حوزه‌ آماری‌ کلانشهرها) بیشتر است‌. این‌ مقاله‌ کاوشی‌ است‌ درباره‌ تداوم‌ و ماندگاری‌ فقر در مراکز شهری‌ ایالات‌ متحد، جدایی‌ نژادی‌، مسکن‌ فقرا و بالاخره‌ بیکاری‌ و علل‌ آن‌.
کلید واژه‌ها: فقر شهری‌ در آمریکا، تعریف‌ فقر شهری‌، بودجه‌ فقر، مراکز شهری‌، حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهر، سیاست‌مسکن‌، فقر و جدایی‌ نژادی‌ و ناموزنی‌ فضایی‌2.
چکیده:
واقعیتهایی‌ در باره‌ فقر
دولت‌ ایالات‌ متحد امریکاخانواده‌ فقیر راخانواده‌ای‌ تعریف‌ می‌کند که‌ "مجموع‌ درآمدهای‌آن‌ کمتر از مقداری‌ است‌ که‌ برای‌ رفع‌ نیازهای‌حداقل‌ خانوار ضروری‌ است‌". برای‌ محاسبه‌
"بودجه‌ فقر" نیز حداقل‌ هزینه‌ غذایی‌ خانوار را درسه‌ ضرب‌ باید کرد، بدین‌ ترتیب‌ خانوارهای‌ بادرآمد کمتر از این‌ مقدار (بودجه‌ فقر)3 فقیرمحسوب‌ می‌شوند. در سال‌ 1997 میلادی‌ بودجه‌فقر برای‌ خانوار چهار نفره‌ امریکایی‌ 16400 دلار
سه‌ نفره‌ 12802 دلار و یک‌ نفره‌ 8183 دلار تعیین‌و محاسبه‌ شده‌ است‌.
فقیر کیست‌ و کجا زندگی‌ می‌کند
1. نژاد
اگر چه‌ تعداد فقرای‌ سفیدپوست‌ دو برابر فقرای‌سیاه‌پوست‌ و چهار برابر فقرای‌ اسپانیایی‌ زبان‌ تباراست‌ اما نرخ‌ فقر در میان‌ سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌تبارها به‌ مراتب‌ بالاتر است‌. در میان‌ اسپانیایی‌زبان‌ تبارها نرخ‌ فقر پورتوریکوئی‌ تبارها با 36درصد و مکزیکی‌ تبارها 31 درصد از بقیه‌ بیشتراست‌، در حالی‌ که‌ کوبایی‌ تبارها با نرخ‌ 18 درصددر پایینترین‌ مرتبه‌ قرار دارند. نرخ‌ فقر برای‌ آسیایی‌تبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک‌ به‌ 3ر13 نرخ‌ که‌متوسط ملی‌ در امریکا است‌.
2. فقر سالمندان‌
یکی‌ از موفقیتهای‌ مبارزه‌ با فقر پایین‌ آمدن‌ نرخ‌ فقرسالمندان‌ است‌ که‌ در فاصله‌ بین‌ سالهای‌ 1959 تا1997 از 35 درصد به‌ 5ر10 کاهش‌ یافت‌ وقسمت‌ اعظم‌ این‌ بهبودی‌ نتیجه‌ گسترش‌ تامین‌اجتماعی‌ طی‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌.
3. کودکان‌
در سال‌ 1997 در ایالات‌ متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان‌ در فقر زندگی‌ می‌کردند و این‌ در حالی‌است‌ که‌ نرخ‌ فقر کودکان‌ اقلیتها به‌ مراتب‌ بالاتربوده‌ است‌.
4. محل‌ زندگی‌
نرخ‌ فقر در خارج‌ از حوزه‌های‌ مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در امریکاست‌. نرخ‌فقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ‌ فقر درنقاط غیرمرکزی‌ شهرهاست‌.
5. نوع‌ خانوار
نرخ‌ فقر برای‌ خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ شش‌ برابراز خانوارهایی‌ که‌ در آنها زن‌ و مرد مشترکاسرپرستی‌ خانوار را بر عهده‌ دارند بیشتر است‌.علل‌ بالا بودن‌ این‌ نرخ‌ فقر عبارت‌است‌ از:
الف‌) زنان‌ سرپرست‌ خانوار باید دائما بین‌ اشتغال‌و مسئولیتهای‌ خانوادگی‌ در نوسان‌ باشند.
ب‌) به‌ طور متوسط حقوق‌ و دستمزد زنان‌ از مردان‌کمتر است‌.
ج‌) تعداد زیادی‌ از خانوارهای‌ با سرپرست‌ زن‌ ازحمایت‌ و کمک‌ پدر غایب‌ فرزندانشان‌ محروم‌هستند.
د) آموزش‌
نرخ‌ فقر و سطح‌ آموزش‌ رابطه‌ای‌ معکوس‌ با هم‌دارند. نرخ‌ فقر در میان‌ افراد زیر دیپلم‌ دو برابردارندگان‌ دیپلم‌ متوسطه‌ و ده‌ برابر فارغ‌التحصیلان‌آموزش‌ عالی‌ است‌.
نوع‌ اشتغال‌ فقیران‌
بیش از نیمی‌ از خانوارهای‌ فقیر آنهایی‌ هستند که‌(سرپرست‌ خانوار.م‌) کار نیمه‌ وقت‌ دارد و تنها 15آنها کار تمام‌ وقت‌ دارند. در صورتی‌ که‌ مزد هرساعت‌ کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک‌ خانوارچهار نفری‌ نیز حتی‌ با کار تمام‌ وقت‌ هم‌ ممکن‌است‌ به‌ خانواده‌ فقیر تبدیل‌ شود. بدین‌ ترتیب‌شغل‌ تمام‌ وقت‌ به‌ تنهایی‌ برای‌ برون‌ رفت‌ از فقرکافی‌ نیست‌ مگر اینکه‌ درآمد سرپرست‌ خانوار ازحداقل‌ دستمزد کمی‌ بالاتر و بیش‌ از یک‌ نفر درخانوار شاغل‌ باشد. در واقع‌ تعداد زیادی‌ ازخانوارهایی‌ که‌ از دایره‌ فقر بیرون‌ هستند و فرد اول‌خانواده‌ ساعتی‌ کمتر از 20ر8 دلار می‌گیرد ازاشتغال‌ نفر دوم‌ بهره‌مند هستند.
فقر در مراکز شهرها
نرخ‌ فقر در مراکز شهرها بیش‌ از دو برابر حومه‌شهرهاست‌ و در پاره‌ای‌ مادرشهرها این‌ تفاوت‌حتی‌ بیشتر است‌. برای‌ نمونه‌ در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ‌ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخ‌فقر در حومه‌های شهر است‌. توزیع‌ نژادی‌ فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای‌ سیاه‌پوستان‌ و 12درصد برای‌ سفیدپوستان‌ است‌، در حالی‌ که‌ تنها5ر19 درصد فقیران‌ سیاه‌پوست‌ و 6ر6 درصدسفیدپوستان‌ حومه‌نشین‌ هستند.
انزوای‌ محل‌ اقامت‌ یا جدایی‌ نژادی‌
یکی‌ از ویژگیهای‌ شهرهای‌ ایالات‌ متحد جدایی‌ وانزوای‌ نژادی‌ محلات‌ است‌. نماد این‌ واقعیت‌ این‌است‌ که‌ بیش‌ از 23 (قریب‌ 70%) سیاهانی‌ که‌ درمادرشهرها زندگی‌ می‌کنند در مناطق‌ مرکزی‌شهرها اقامت‌ دارند و تنها 13 سفیدها در این‌ مناطق‌اقامت‌ دارند. به‌ عبارت‌ دیگر تنها 13 سیاهان‌ درمناطق‌ حومه‌ای‌ شهرهای‌ بزرگ‌ اقامت‌ دارند، یعنی‌دو برابر کمتر از سفیدپوستان‌. خواهیم‌ دید که‌تمرکز سیاهان‌ در مراکز شهرها یکی‌ از دلایل‌محرومیت‌ آنها از دسترسی‌ به‌ مشاغل‌ حومه‌ها ونرخ‌ بالای‌ فقر در مراکز شهرهاست‌.
واقعیتهایی‌ در باره‌ انزوای‌ محلات‌ نژادی‌
یکی‌ از راههای‌ کمی‌ کردن‌ میزان‌ جدایی‌ و انزوای‌نژادی‌ شاخص‌ یا نمایه‌ ناهمگنی‌ است‌. این‌شاخص‌ نشانگر سهم‌ عددی‌ یک‌ گروه‌ نژادی‌ است‌که‌ باید برای‌ رسیدن‌ به‌ یک‌ پیکربندی‌ کاملا همگن‌از نظر فضایی‌ جا به‌ جا شوند یا دوباره‌ اسکان‌یابند; شاخصی‌ که‌ در هر سرشماری‌ ترکیب‌ نژادی‌حوزه‌های‌ کلانشهری‌ را به‌ طور کلی‌ ترسیم‌ کند. درسال‌ 1990 به‌ طور متوسط شاخص‌ ناهمگنی‌برای‌ حوزه‌های‌ کلانشهری‌ امریکا رقم‌ 69 درصدبوده‌ است‌ که‌ بدان‌ معناست‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌همگنی‌ کامل‌ 69 درصد سیاه‌پوستان‌ (یاسفیدپوستان‌) باید دوباره‌ اسکان‌ یابند.
همان‌ طور که نمودار (1) شاخصهای‌ناهمگنی‌ حوزه‌های‌ مادرشهری‌ نشان‌ می‌دهد این‌شاخصها برای‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ تفاوت‌ زیادی‌ رانشان‌ می‌دهند. این‌ تفاوت‌ هر چه‌ حوزه‌ مادرشهری‌بزرگتر باشد بیشتر است‌. این‌ نمودار همچنین‌ناهمگنترین‌ شهرها را در مقیاس‌ ملی‌ نشان‌می‌دهد، مضافا اینکه‌ این‌ شهرها در ایالتهای‌شمالی‌ مرکزی‌ قرار دارند و طی‌ چندین‌ دهه‌ گذشته‌میزان‌ انزوای‌ نژادی‌ در آنها تغییر زیادی‌ نکرده‌است‌.
علل‌ انزوا و جدایی‌ نژادی‌ محلات‌
علل‌ جدایی‌ نژادی‌ محلات‌ چیست‌؟ عوامل‌گوناگونی‌ در این‌ امر دخیل‌ هستند وتفکیک‌ اثرهای‌آن‌ به‌ صورت‌ روشن‌ کار مشکلی‌ است‌.
1. رفتارهای‌ نژادی‌ و تنش‌. سیاه‌پوستان‌ وسفیدپوستان‌ در رابطه‌ با ترکیب‌ همسایگان‌ علایق‌
100
90
80
70
60
50
40
30
20
10
0

 

شاخصهای‌ ناهماهنگی‌
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ در آمریکا69
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ آماری‌ بزرگ‌ (بالای‌ یک‌ میلیون‌)74
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ آماری‌ متوسط (بین‌ 500 هزار تا یک‌ میلیون‌)64
حوزه‌های‌ مادرشهری‌ کوچک‌ (کمتر از 500 هزار نفر)57
دیترویت‌88
شیکاگو86
کلیولند85
میوواکی‌83
نیویورک‌82
سن‌لوئیس‌77
فیلادلفیا77
ایندیاناپولیس‌74
نمودار 1 شاخصهای‌ ناهمگنی‌ نژادی‌ (The inddex of dissimilarity) در حوزه‌های‌ آماری‌ مادرشهرهای‌امریکا، منبع‌ اداره‌ سرشماری‌ امریکا 1998.
متفاوتی‌ را از خود بروز می‌دهند (کاین‌، 1985 وکلارک‌، 1991). در حالی‌ که‌ اکثر سیاهان‌ الگوی‌همسایگی‌ همگن‌ را ترجیح‌ می‌دهند سفیدها غالبا
خواهان‌ جدایی‌ نژادی‌ هستند. علاوه‌ بر این‌سفیدها و سیاه‌ها از الگوی‌ همسایگی‌ همگن‌ تلقی‌متفاوتی دارند: از دیدگاه‌ یک‌ خانوار سیاه‌پوست‌،الگوی‌ همسایگی‌ همگن‌ الگویی‌ است‌ که‌ در آن‌سفیدها و سیاه‌ها به‌ صورت‌ برابر تقسیم‌ شده‌باشند. در حالی‌ که‌ الگوی‌ مورد درخواست‌ تعدادمعدودی‌ از سفیدها الگویی‌ است‌ که‌ 80 درصدساکنان‌ سفید و تنها 20 درصد بقیه‌ سیاه‌ باشند.تنشهای‌ نژادی‌ در نواحی‌ مسکونی حومه‌هاموجب‌ شده‌ است‌ که‌ جز تعدادی‌ از سیاهان‌،"پوست‌ کلفت‌"20 بقیه‌ آنجا را ترک‌ کنند (میلز ولوبوئل‌، 1997).
2. تفاوت‌ درآمد. به‌ طور متوسط درآمدخانوارهای‌ سیاه‌پوست‌ از سفیدپوستان‌ کمتر است‌و اینکه‌ خانه‌های‌ درون‌ شهر ارزانتر هستند (همان‌منبع‌). اگر چه‌ پاره‌ای‌ از خانوارهای‌ سیاه‌پوست‌خانه‌های‌ ارزان‌ قیمتتر مراکز شهری‌ را ترجیح‌می‌دهند اما این‌ پدیده‌ به‌ طور کامل‌ بیانگر درجه‌جدایی‌ نژادی‌ نیست‌. مطالعه‌ای‌ که‌ گابریل‌ وروزنتال‌ در سال‌ 1989 انجام‌ داده‌اند حاکی‌ ازآن‌است‌ که‌ خانوارهای‌ سیاه‌پوست‌ با درآمدی‌ برابرسفیدها و سایر ویژگیهای‌ مشترک‌ علاقه‌ کمتری‌ به‌حومه‌نشینی‌ از خود نشان‌ می‌دهند. کاین‌ (1985)این‌ سؤال‌ را طرح‌ کرده‌ است‌ که‌ اگر تصمیم‌ درانتخاب‌ محل‌ اقامت‌ مبتنی‌ بر عوامل‌ غیرنژادی‌(مثل‌ درآمد، نوع‌ خانوار، سن‌ رییس‌ خانوار) بود،چه‌ تعداد خانوار سیاه‌پوست‌ حومه‌ها را برای‌ محل‌سکونت‌ انتخاب‌ می‌کردند؟ پاسخ‌ او این‌ بود که‌6ر3 میلیون‌ خانوار یعنی‌ دو برابر تعداد موجود(در سال‌ 1985).
3. تبعیض‌ نژادی‌ در بازار مسکن‌. تحقیقی‌در باره‌ پیدا کردن‌ خانه‌ از طریق‌ بنگاه‌های‌ معاملات‌ملکی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ دو نفر که‌، به‌ استثنای‌ نژاد،در شرایط یکسان‌ باشند (مثل‌ درآمد، سطح‌تحصیلات‌، تعداد اعضای‌ خانواده‌) در بنگاه‌ به‌طور یکسان‌ مورد استقبال‌ قرار نمی‌گیرند. یین‌جر(1998) بر اساس‌ این‌ تحقیق‌ نشان‌ می‌دهد که‌رفتار و برخورد با سیاهان‌ و اسپانیایی‌ زبان‌ تبارهادر مقایسه‌ با سفیدپوستان‌ کاملا متفاوت‌ است‌، به‌این‌ معنا که‌ به‌ غیر سفیدپوستان‌ تعداد کمتری‌ منزل‌معرفی‌ می‌شود، آنها را به‌ مناطق‌ خاصی‌ راهنمایی‌می‌کنند و مشاوره‌ کمتری‌ به‌ آنها می‌دهند. برای‌مثال‌ از میان‌ ده‌ مشتری‌ سیاه‌ خواهان‌ اجاره‌ منزل‌تنها یا نفر شانس‌ کسب‌ اطلاعاتی‌ را دارد که‌ به‌ یک‌سفیدپوست‌ عرضه‌ می‌شود، همچنین‌ سیاهان‌ تنهایک‌ چهارم‌ سفیدپوستان‌ از وجود خانه‌های‌ خالی‌خبردار می‌شوند.
4. منطقه‌بندی‌21 حذفی‌ در جوامع‌ حومه‌نشین‌. مقامات‌ محلی‌ در حومه‌ها از سازوکارمنطقه‌بندی‌ برای‌ حذف‌ خانوارهای‌ کم‌ درآمداستفاده‌ می‌کنند. تعدادی‌ از این‌ سازوکارهای‌حذفی‌ عبارت‌اند از معیارهای‌: حداقل‌ مساحت‌زمین‌، ممنوعیت‌ واحدهای‌ مسکونی‌ چندخانواری‌، حداکثر تراکم‌، گاراژ برای‌ دو اتومبیل‌ وهزینه‌های‌ روزمره‌ عمومی‌ (شارژ). منطقه‌بندی‌حذفی‌ تا حدودی‌ ناشی‌ از ملاحظات‌ مالی‌ است‌،مثلا اگر یک‌ خانوار کم‌ درآمد هزینه‌ خدمات‌عمومی‌-محلی‌ خود را نپردازد شهرداری‌ یامقامات‌ محلی‌ می‌توانند او را بیرون‌ کنند. از آنجاکه‌ در مجموع‌ خانوارهای‌ سیاه‌پوست‌ درآمدکمتری‌ از سفیدپوستان‌ دارند منطقه‌بندی‌ حذفی‌تاثیر زیادتری‌ در اسکان‌ سیاه‌پوستان‌ دارد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   41 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله فقر وتوسعه شهری