رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

یاد داشت هائی درباره نمایشنامه نویسی

اختصاصی از رزفایل یاد داشت هائی درباره نمایشنامه نویسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

یاد داشت هائی درباره نمایشنامه نویسی

فکراصلی:

یکی ازمهم ترین ارکان نمایشنامه «فکراصلی»است که بطور کلی اندیشه حاکم برکل نمایش می باشد.یک نمایشنامه خوب زمانی مورد توجه قرارمیگیردکه پیامی درست رابه مخاطب خودبرساند.این پیام بابررسی کلی نمایشنامه توسط خواننده ویابیننده نمایش بدست می آیدکه درواقع نویسنده توانسته است پیام خودراکه همان فکر اصلی نمایشنامه است درنوشته خودطرح نماید.

به مثال های زیر توجه کنید:

اگر تمامی زمین ،اعمال زشت را هم بپوشانند،بالاخره پیش چشم مردم فاش خواهند شد.

هرکس با مال ونفس خویش جهاد کند ،رستگار میشود.

نابرده رنج ،گنج میّسر نمی شود.

بطورکلی نویسنده باپیام خوددومسئله رادریک نمایشنامه دنبال می کند:

اول: موضوعی که درنمایشنامه اتفاق می افتد

دوم:اتفاقی که نتیجه ای را در برمی گیردکه دارای هدف مشخصی است.پس نتیجه می گیریم:«فکر اصلی که یکی از ارکان نمایشنامه نویسی است به دوبخش موضوع وهدف تقسیم می شود»

درنمایشنامه فکر اصلی درردیاتآییدموضوع بحث می کند.

هرگونه استدلالی میتواند فکر نمایشنامه رااثبات یانفی کند که با استدلال آن نتیجه ای حاصل می شود که هدف نمایشنامه می باشد.

فکراصلی موضوعی رابیان می کندکه پیامد آن هدف نمایشنامه است.

موضوع نمایشنامه زمینه وقوع اتفاق نمایشنامه است و هدف نمایشنامه اثری است که ازموضوع آن به جا می ماند.

زمانی می توانیم یک اثررا معتبربدانیم که فکر اصلی آن کامل بوده وازدوبخش موضوع وهدف برخوردار باشد.

موضوع ،علت بروز حوادث درنمایش است.

موضوع همان انگیزه یانیروی محرکی است که کلیه اعمال و رفتار ما بخاطرآن صورت می گیرد.

بهترین موضوعی راکه یک نویسنده می تواند برای داستان ویانمایش خودانتخاب کند،درمورد حوادث واتفاقات روزمره افرادی است که درجامعه ودرزندگی روزمره مردم عادی پیش می آید.

علی رغم تکه تکه بودن تجربیاتی که درزندگی اندوخته اید،بهترین واصلی ترین منبعی که دراختیارداریدهمین گنجینه تجربیات شخصی شماست که هرچه عنی تر باشد،گوهرداستان های شمابدیع تر وصمیمی ترخواهدبود.دست کم مضمون نخستین داستان های خودراازگنجینه تجربیات شخصی خودتان انتخاب کنید.

ابتدا موضوع درذهن نویسنده بصورت یک جریان ساده شکل می گیرد.موضوعی که دارای هدف است ومی توانآن را با ماجرائی استدلال کرده ودرردیاتآئیدآن سخن گفت.

نویسندگان باچند عامل می توانندموضوع نمایش خود را انتخاب کنند:

1- گاهی ممکن است ازبررسی زندگی اجتماعی یک شخصیت درجامعه به یک موضوع رسید.

2- بااستفاده ازیک عبارت یایک اتفاق ساده که قابلیت تبدیل به نمایش رادارد،موضوع خودراانتخاب نمود.

3- گاهی ممکن است باتلخیص واستفاده ازیک داستان موضوع آن را گرفته وتبدیل به نمایش کنیم.

4- استفاده ازتجربیات شخصی واجتماعی .

بهترین موضوعی که می تواند مورد استقبال قرار گیرد ،مسائل اساسی انسان و زندگی اوست واصولانمایشنامه برای همین منظور به رشته تحریر درمیآیدتابتواند سیر تحولات انسان و بشریت رابه مردم نشان دهد.

یکی از مهم ترین عواملی که به نمایش شروع خوبی را می دهد،موضوع آن است.موضوع نمایش است که زمینه مناسبی را برای نقطه شروع بوجود می آورد.

یکی از عوامل بسیار مفیدومؤثردرجذب خواننده یا بیننده نمایش،نقطه شروع آن است .گاهی ممکن است نقطه شروع بایک حرکت ،شکستن شیشه،تیراندازی ،سروصداوازاین قبیل عوامل آغازگرددکه شروع مناسبی را به نمایش خواهدداد.حال اگرموضوع مناسبی رابه جالبی انتخاب نموده وآن رابه نمایش تبدیل نمائیم،چنانچه نقطه شروع خوبی نداشت باشد،بابی توجهی مخاطب روبرو می شویم ونمایش بی روح وساکن خواهد بود.

تعلیق(انتظار)

برای اینکه بتوانیم نمایشنامه ای را به راحتی مطالعه کرده و دلائلی برای ادامه آن داشته باشیم،بایدبدنبال نکته تعلیق وانتظار آن بگردیم.

انتظار درنمایش از برملا شدن موضوع اصلی جلوگیری می کند.چراکه اگر موضوع نمایشنامه ای سریعا لو برود،دیگر دلیلی برادامه آن نمی یابیم،مگر اینکه نویسنده خود بطور عمداین کار را انجام دهد تا بتواند موضوع دیگری را بوجود بیاورد.

هدف چیست؟

هرموضوعی راکه عنوان می کنیم،هدفی رادرخود جستجو می کند.موضوع وهدف درنمایشنامه لازم وملزوم یکدیگرندو ازهم جدانیستند.این دو درنمایش همانند دو سرطنابی هستندکه یک سرآن راهدف وسردیگر را موضوع نگه می دارد.

طرح موضوع بدون هدف بی فایده است.توجه داشته باشیدوقتی که از خانه بیرون می آییدیقینا هدفی را درذهن خوددنبال می کنید.مثلا به سینما که می روید،بدنبال هدف نهائی فیلم هستید.

هیچ نمایشنامه ای بدون هدف کامل نمی شود.هدف،منظور نویسنده رادرنمایشنامه مشخص می کندوحضور نویسنده در نمایشنامه باهدف آن متجلی می شود.

به منظور ایجاد همآهنگی هدف درارکان نمایشنامه رعایت مواردذیل ضروری است:

1- ارتباط با موضوع نمایشنامه:هدف نمایشنامه نباید ساز دیگری را کوک نماید.یعنی باید توجه داشت چنانچه درابتداموضوعی راباهدف مشخصی انتخاب کرده ایم سعی شود که درپایان نمایشنامه نیز همان هدف رادنبال نموده ونشان دهیم.

2- ارتباط با ماجرای نمایشنامه:هدف نمایشنامه زمانی به نتیجه نهائی و مطلوب می رسد که به صورت بافتی منسجم به ماجرای نمایشنامه متصل باشد.

3- ارتباط با شخصیت های نمایشنامه:هدف نمایشنامه همچون وصله تن شخصیت های نمایشنامه است.شخصیت های نمایشنامه را باید طوری خلق نمودکه مطابق باهدف نهائی پیش روند.


دانلود با لینک مستقیم


یاد داشت هائی درباره نمایشنامه نویسی

تحقیق درمورد توفیق و نمایشنامه نویسی 13 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد توفیق و نمایشنامه نویسی 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

توفیق و نمایشنامه نویسی

«حسین توفیق الحکیم» پدر نمایشنامه نویسی عرب به سال 1898م در اسکندریه زاده شد. پدرش، اسماعیل از قاضیان مشهور و اهل ادب بود. توفیق بسیاری از خوی های پدرش در متانت ، صبر و تأمل را به ارث برد.مادرش نیز زنی ترک نژاد و بسیار جسور بود . او تسلط زیادی بر همسر و فرزندش داشت و مانع ارتباط فرزند با دنیای خارج و بازی با همسن و سالهایش می گشت و همین عامل ، زمینه ی گوشه گیری توفیق حکیم را فراهم ساخت.

توفیق ، از همان کودکی به قران ، کتابهای ادبی ، داستانهای هزارو یک شب و کلیله و دمنه که مادرش برایش تعریف می کرد و نیز نمایشهایی که در شهرشان توسط گروه نمایشی «شیخ سلامه حجازی» اجرا می شد بسیار علاقمند بود و همین امور بعدها در رویکرد وی به ادبیات نمایشی و نمایشنامه نویسی ـ بنا به گفته ی خودش ـ بسیار تأثیر گذار بود. توفیق از دبیرستان شروع به تألیف نمایشنامه و اجرای آن توسط دوستانش کرد.

انقلاب 1919م نیز از جمله عللی بود که وی را به نگارش هدایت کرد . انقلابی که جوانان رابه طرفی سوق داد که هر کدام جویای وسیله ای بودند تا احساسات خود را به گونه ای در قالب شعر ، سخنرانی و یا سرودهای ملی بیان دارند .

توفیق حکیم هم به نگارش سرودهای ملی - حماسی پرداخت و گاه خودش آنها را آهنگ گذاری می کرد... ؟ هر چند اشعارش به چاپ نرسید و یا در رادیوها در میان ازدحام اشعار شوقی و امثال وی پخش نشد .

سرودهای وی گاه در میان مردم منتشر و خوانده می شد و حال آنکه آنها نمی دانستند شاعر و آهنگ گذار آنها که بوده است .

توفیق حکیم هم در انقلاب 1919 تأثیر گذاشت و هم از آن تأثیر پذیرفت . کتاب وی به نام «عودة الروح» نمونه ای از تأثیرپذیری ایشان می باشد چرا که داستانی کامل راجع به انقلاب است .

او در اثنای انقلاب 1919 دستگیر و در «القلعة» به اتهام شرکت در تظاهرات بازداشت شد.

در همان سال توفیق، اولین نمایشنامه اش به نام «الضیف الثقیل» را با الهام از پدیده ی اشغالگری و استعمار نوشت در آن موقع اجرای آن نمایش ممکن نبود به همین خاطر آن اثر از بین رفت.

رسالت نمایش نسبت به اوضاع اجتماعی موجود ، توفیق ،دانشجوی حقوق را بر آن داشت که دومین نمایشنامه اش به عنوان «المرأة الجدیدة» را به سال 1923 بنویسد .

او آن زمان که اشتیاق بسیار مردم نسبت به نمایش غنایی (شعری) را دید بر آن شد نمایشنامه ی «علی بابا» را بنگارد که برخی از قسمتهای آن به شکل زجل و عامیانه است .

از این سه نمایشنامه که توفیق، بدانها کار ادبی اش را آغاز کرد پیداست که وی به طور کامل تابع تحولات هنری حاکم در روزگارش بوده است .

توفیق حکیم همچنان به کارهای ادبی و هنری خود ادامه می داد به گونه ای که خانواده اش نگران آن شدند که مبادا اشتیاق او به ادبیات ، وی را از ادامه تحصیل در رشته ی حقوق بازدارد. به همین خاطر پدرش تصمیم گرفت حکیم را با فرستادن به فرانسه از محافل ادبی و هنری دور کند. اما بر خلاف آنچه انتظار می رفت سفر به فرانسه حکیم را وارد جریانات ادبی بسیاری کرد به گونه ای که سبب پختگی وی در ادبیات نمایشی شد. او از نزدیک با آثار مشاهیر بزرگ دنیای غرب بخصوص نمایشنامه نویسان بزرگی چون شکسپیر و مولییر آشنا شد و به تماشای نمایشنامه های آنها می رفت. توفیق به این نکته پی برد که تئاتر اروپا از تئاتر یونانیها سرمنشأ گرفته است . به همین خاطر به بررسی نمایش یونانی ها روی آورد و تکامل آن به دست غربیان را بررسی کرد . وی در خلال تحقیقاتش پیرامون داستانهای اروپایی فهمید که چقدر اروپائیان در پی انعکاس روحیه ی ملی و نیز اوضاع اجتماعی و روانشناختی خود هستند .

آری توفیق در فرانسه به سوی ادبیاتی سوق داده شد که بسیار برتر از سطح جلوه های سیاسی و اجتماعی و مردمی زودگذر بود تا بدان جا که به سمت ادبیات انسانی روی آورد ؛ ادبیاتی که در نمایشهای سمبلیکش که همانا نقطه شروع اوج ادبی وی به شمار می آید جلوه گر شد .

توفیق آنقدر غرق در دنیای نمایش و نمایشنامه نویسی شد که از احراز درجه ی دکترای حقوق در فرانسه باز ماند.زمانی که والدینش فهمیدند که پسرشان در پاریس همان مسلک هنری را دنبال کرده از او خواستند که بازگردد.

او به سال 1928 با کوله باری پر از اندوخته هایش از فرهنگ ها و ادبیات ملل مختلف به مصر باز گشت.

توفیق حکیم آماده ی ایجاد یک حول عظیم در ادبیات بود اما همه چیز بر وفق مرادش صورت نگرفت. در مصر آن زمان به خاطر کشمکش های سیاسی احزاب تمام توجهات معطوف به سیاست شده بود و دیگر توجهی به ادبیات و بخصوص نمایش و نمایشنامه نمی شد .دوستان قدیمی اش همه از کارهای نمایشی دست کشیده بودند. حکیم خود را تنها یافت، بی هیچ یاوری اما مأیوس نشد. هر چند این جوّ حاکم سبب گوشه گیری وی گشت ولی او همچنان به کارهای ادبی پرداخت.

او در نامه ای خطاب به دوست فرانسوی اش «اندریه» می نویسد : « از همه چیز و از همه کس خسته شده ام . از اینکه کشوری چون مصر در آینده ای نزدیک ، صاحب حیاتی فکری شود مأیوسم . کسی که برای فکر کردن زندگی می کند را توان زیستن در مصر نیست .

توفیق، بارها و بارها بر روزهای خوشی که در پاریس می گذراند غبطه می خورد.

او در مصر کارش را به عنوان دادستان کل در دادگاههای اسکندریه آغاز کرد .او از نزدیک با بسیاری از مشکلات جامعه اش آشنا شد ودر نوشته هایش از آنها الهام گرفت . وی بسیاری از ملاحظاتش در این خصوص را در دو کتاب «یومیات فی الاریاف» و«ذکریات فی الفن والعدالة» جمع آوری کرد.

او در سال 1933- آن زمان که رئیس تحقیقات وزارت آموزش و پرورش بود - نمایشنامه ی «اهل الکهف» را منتشر کرد و بدین وسیله نمایش فکری – فلسفی را وارد ادبیات عربی کرد و اعجاب ادب دوستان را برانگیخت . توفیق به سال 1943 از کارهای دولتی استعفا داد و در روزنامه ی «اخبار الیوم» به کار مشغول شد و از آن طریق به ابراز بسیاری از نظرات خود در ادب ، سیاست و فرهنگ و... می پرداخت. وی در این روزنامه نیز به چاپ سلسله ای از نمایشنامه های اجتماعی اش پرداخت.

حکیم در سال 1946 با زنی مطلقه ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نامهای اسماعیل و زینب شد.

او در سال 1951 دوباره به کارهای دولتی روی آورد و همزمان با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش به عنوان رئیس دارالکتب مصر منصوب گشت و در 1954 عضو مجمع زبان عربی قاهره شد. وی در 1957 عضو دائمی شورای عالی نظارت بر هنرها و ادبیات و علوم اجتماعی گردید و موفق شد بالاترین نشان دولتی را در تقدیر از خدماتش به ادبیات و تفکر عربی در 1958 از دستان «جمال عبدالناصر» - رئیس جمهور وقت مصر- کسب کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد توفیق و نمایشنامه نویسی 13 ص

نمایشنامه رویا بازی1

اختصاصی از رزفایل نمایشنامه رویا بازی1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

اشخاص نمایش:

سه دانشجوی دختر هستند که به ترتیب نقشهای زیر را ایفا می کنند:

دانشجوی تئاتر: همسر حاکم – زن.

دانشجوی ریاضی: مرد راهزن عاشق – پیرمرد – حاکم دوّم.

دانشجوی ادبیات: حاکم – دختر راهزن – پیرزن – شاعر بزرگ.

«صحنة اوّل» *

( مکان اتاق پذیرایی یک خانه را نشان می دهد که متعلق به سه دانشجوی دختر است. در طی نمایش این مکان تبدیل به قصر حاکم، کنار دروازة یک شهر، کوچه باغ و اتاقی در یک مهمانخانه می شود. این اتاق پذیرایی دو ورودی دارد، یکی در سمت راست که دری شیشه ای است و دیگری در سمت چپ. در ابتدای نمایش یک نور موضعی آبی رنگ داریم که در آن دختر دانشجوی تئاتر را می بینیم که مشغول نوشتن متن نمایشی است و پس از نوشتن آن را به صدای بلند می خواند)

دختر: صحنه تاریک است و ما بازیگران را می بینم که همه پشت به صحنه نشسته اند. با شروع نمایش صدای آه و ناله و فریاد زنی به گوش می رسد. به همراه صدای زن صدای بقیه را می‌شنویم که می گویند: عجله کنید، زود باشید، اون احتیاج به کمک داره، الان بچه به دنیا می آید و … در میان هیاهو صدای خشن مردی نیز شنیده می شود که مرتب به دیگران امر و نهی می کند. هیاهو به تدریج اوج می گیرد و به دنبال آن صدای فریاد زن که جیغی دردناک می کشد. صدای گریة بچه که متولد شده، فریاد شادی اطرافیان و سکوت. نور موضعی وسط صحنه روشن می شود و یکی از

بازیگران برمی گردد و شروع به روایت داستان می کند …

(دختر به نوشتن ادامه می دهد. در این هنگام دختر دانشجوی ادبیات وارد می شود و به کنار او می‌رود)

دانشجوی ادبیات: تموم نشد؟

دانشجوی تئاتر: نه، تازه شروع شده.

دانشجوی ادبیات: موضوع ات چیه؟

دانشجوی تئاتر: هنوز هیچی، دارم همینجوری می نویسم ببینم به کجا می رسم.

دانشجوی ادبیات: حالا چی نوشتی؟

دانشجوی تئاتر: بذار برات بخونم. (توضیح صحنة بالا را برایش می خواند و ادامه می دهد) اینجا راوی شروع میکنه:

سالیانی دراز پیش از این در شهری حاکمی بود که از نداشتن فرزند رنج می برد و سبب این بی‌فرزندی همسر او بود. با آنکه همسر حاکم بارها از وی خواسته بود که جدا شود اما حاکم به دلیل علاقة بیش از حد به وی این خواهش را اجابت نکرد. پس از مدتی پروردگار نظر لطفش را بر آنها افکند و آن دو صاحب پسری شدند و بسیار از این حادثه خشنود گشتند.

نور عمومی صحنه روشن می شود، بازیگران را می بینیم که مجلس جشن و سرور حاکم را برپا می‌کنند و حاکم را می بینیم که از شدت خوشحالی و مستی تلوتلو می خورد و نقش زمین می‌شود. همسرش به یکی از درباریان فرمان می دهد که او را بلند کنند و از آنجا ببرند. نور عمومی خاموش شده و نور موضعی روشن می شود. راوی ادامه می دهد: امّا این خوشی دیری نپائید چرا که مدتی پس از به دنیا آمدن پسر حاکم، بلایی به مانند طاعون بر شهر نازل شد و تمامی مردم شهر از آن در رنج و عذاب شدند. حاکم به فکر چاره افتاد اما سودی نبخشید. چرا که همة درباریان از علاج آن عاجز ماندند. روزها از پی هم می گذشتند و این بلیه همچنان نازل بود تا اینکه مردم شهر به ستوه آمدند و شکایت به نزد حاکم بردند … .

(دختر در هنگام خواندن متوجه نمی شود که صدایش اوج گرفته تا اینکه یکمرتبه با صدای دانشجوی ریاضی که وارد صحنه شده به خود می آید)

دانشجوی ریاضی: نصف شبه ها؟ یه کمی یواشتر.

دانشجوی تئاتر: ببخشید، معذرت می خوام، یکهو احساساتی شدم صدام رفت بالا.

دانشجوی ریاضی: خدا رو شکر تا چند وقت دیگه درس ات تموم میشه از شرت راحت می شیم. (می ر‌ود)

دانشجوی تئاتر: اینهم که غیر از غُر زدن کار دیگه ای بلد نیست.

دانشجوی ادبیات: به دل نگیر، ادامه شو بخون.

دانشجوی تئاتر: ادامه شو ننوشتم. باشه بقیه اش برای فردا.

(ورقها را جمع می کند و به همراه دانشجوی ادبیات از صحنه خارج می شوند. به محض خروج آنها نور موضعی آبی رنگ خاموش شده و نور پشت در شیشه ای روشن می شود. دختر را می‌بینیم که روی تختش می خوابد و دوباره شروع به خواندن می کند. صدای او رفته رفته فید می شود. با فید شدن صدای او نور پشت در شیشه ای هم خاموش می شود و صحنة بعد آغاز می شود که در واقع رویای دختر است از ادامه نمایشنامه اش)

«صحنة دوّم»

(از این صحنه به بعد رویای دختر آغاز می شود. همان اتاق پذیرایی را می بینیم که حالا تبدیل به یک قصر شبیه قصرهای یونان باستان شده است. صحنه تاریک است و صدای ضجه و ناله به گوش می رسد. در قسمتی از صحنه نور موضعی روشن می شود و ما دانشجوی تئاتر را می بینیم که در لباس همسر یک حاکم یونانی نشسته و به صداها گوش می دهد. در همین هنگام دانشجوی ادبیات در لباس حاکم وارد می شود.)

حاکم: تو نخوابیدی؟

همسر حاکم: نمی تونم بخوابم.

حاکم: این صداها چیه؟


دانلود با لینک مستقیم


نمایشنامه رویا بازی1

دانلود مقاله کامل درباره توفیق و نمایشنامه نویسی 13 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره توفیق و نمایشنامه نویسی 13 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

توفیق و نمایشنامه نویسی

«حسین توفیق الحکیم» پدر نمایشنامه نویسی عرب به سال 1898م در اسکندریه زاده شد. پدرش، اسماعیل از قاضیان مشهور و اهل ادب بود. توفیق بسیاری از خوی های پدرش در متانت ، صبر و تأمل را به ارث برد.مادرش نیز زنی ترک نژاد و بسیار جسور بود . او تسلط زیادی بر همسر و فرزندش داشت و مانع ارتباط فرزند با دنیای خارج و بازی با همسن و سالهایش می گشت و همین عامل ، زمینه ی گوشه گیری توفیق حکیم را فراهم ساخت.

توفیق ، از همان کودکی به قران ، کتابهای ادبی ، داستانهای هزارو یک شب و کلیله و دمنه که مادرش برایش تعریف می کرد و نیز نمایشهایی که در شهرشان توسط گروه نمایشی «شیخ سلامه حجازی» اجرا می شد بسیار علاقمند بود و همین امور بعدها در رویکرد وی به ادبیات نمایشی و نمایشنامه نویسی ـ بنا به گفته ی خودش ـ بسیار تأثیر گذار بود. توفیق از دبیرستان شروع به تألیف نمایشنامه و اجرای آن توسط دوستانش کرد.

انقلاب 1919م نیز از جمله عللی بود که وی را به نگارش هدایت کرد . انقلابی که جوانان رابه طرفی سوق داد که هر کدام جویای وسیله ای بودند تا احساسات خود را به گونه ای در قالب شعر ، سخنرانی و یا سرودهای ملی بیان دارند .

توفیق حکیم هم به نگارش سرودهای ملی - حماسی پرداخت و گاه خودش آنها را آهنگ گذاری می کرد... ؟ هر چند اشعارش به چاپ نرسید و یا در رادیوها در میان ازدحام اشعار شوقی و امثال وی پخش نشد .

سرودهای وی گاه در میان مردم منتشر و خوانده می شد و حال آنکه آنها نمی دانستند شاعر و آهنگ گذار آنها که بوده است .

توفیق حکیم هم در انقلاب 1919 تأثیر گذاشت و هم از آن تأثیر پذیرفت . کتاب وی به نام «عودة الروح» نمونه ای از تأثیرپذیری ایشان می باشد چرا که داستانی کامل راجع به انقلاب است .

او در اثنای انقلاب 1919 دستگیر و در «القلعة» به اتهام شرکت در تظاهرات بازداشت شد.

در همان سال توفیق، اولین نمایشنامه اش به نام «الضیف الثقیل» را با الهام از پدیده ی اشغالگری و استعمار نوشت در آن موقع اجرای آن نمایش ممکن نبود به همین خاطر آن اثر از بین رفت.

رسالت نمایش نسبت به اوضاع اجتماعی موجود ، توفیق ،دانشجوی حقوق را بر آن داشت که دومین نمایشنامه اش به عنوان «المرأة الجدیدة» را به سال 1923 بنویسد .

او آن زمان که اشتیاق بسیار مردم نسبت به نمایش غنایی (شعری) را دید بر آن شد نمایشنامه ی «علی بابا» را بنگارد که برخی از قسمتهای آن به شکل زجل و عامیانه است .

از این سه نمایشنامه که توفیق، بدانها کار ادبی اش را آغاز کرد پیداست که وی به طور کامل تابع تحولات هنری حاکم در روزگارش بوده است .

توفیق حکیم همچنان به کارهای ادبی و هنری خود ادامه می داد به گونه ای که خانواده اش نگران آن شدند که مبادا اشتیاق او به ادبیات ، وی را از ادامه تحصیل در رشته ی حقوق بازدارد. به همین خاطر پدرش تصمیم گرفت حکیم را با فرستادن به فرانسه از محافل ادبی و هنری دور کند. اما بر خلاف آنچه انتظار می رفت سفر به فرانسه حکیم را وارد جریانات ادبی بسیاری کرد به گونه ای که سبب پختگی وی در ادبیات نمایشی شد. او از نزدیک با آثار مشاهیر بزرگ دنیای غرب بخصوص نمایشنامه نویسان بزرگی چون شکسپیر و مولییر آشنا شد و به تماشای نمایشنامه های آنها می رفت. توفیق به این نکته پی برد که تئاتر اروپا از تئاتر یونانیها سرمنشأ گرفته است . به همین خاطر به بررسی نمایش یونانی ها روی آورد و تکامل آن به دست غربیان را بررسی کرد . وی در خلال تحقیقاتش پیرامون داستانهای اروپایی فهمید که چقدر اروپائیان در پی انعکاس روحیه ی ملی و نیز اوضاع اجتماعی و روانشناختی خود هستند .

آری توفیق در فرانسه به سوی ادبیاتی سوق داده شد که بسیار برتر از سطح جلوه های سیاسی و اجتماعی و مردمی زودگذر بود تا بدان جا که به سمت ادبیات انسانی روی آورد ؛ ادبیاتی که در نمایشهای سمبلیکش که همانا نقطه شروع اوج ادبی وی به شمار می آید جلوه گر شد .

توفیق آنقدر غرق در دنیای نمایش و نمایشنامه نویسی شد که از احراز درجه ی دکترای حقوق در فرانسه باز ماند.زمانی که والدینش فهمیدند که پسرشان در پاریس همان مسلک هنری را دنبال کرده از او خواستند که بازگردد.

او به سال 1928 با کوله باری پر از اندوخته هایش از فرهنگ ها و ادبیات ملل مختلف به مصر باز گشت.

توفیق حکیم آماده ی ایجاد یک حول عظیم در ادبیات بود اما همه چیز بر وفق مرادش صورت نگرفت. در مصر آن زمان به خاطر کشمکش های سیاسی احزاب تمام توجهات معطوف به سیاست شده بود و دیگر توجهی به ادبیات و بخصوص نمایش و نمایشنامه نمی شد .دوستان قدیمی اش همه از کارهای نمایشی دست کشیده بودند. حکیم خود را تنها یافت، بی هیچ یاوری اما مأیوس نشد. هر چند این جوّ حاکم سبب گوشه گیری وی گشت ولی او همچنان به کارهای ادبی پرداخت.

او در نامه ای خطاب به دوست فرانسوی اش «اندریه» می نویسد : « از همه چیز و از همه کس خسته شده ام . از اینکه کشوری چون مصر در آینده ای نزدیک ، صاحب حیاتی فکری شود مأیوسم . کسی که برای فکر کردن زندگی می کند را توان زیستن در مصر نیست .

توفیق، بارها و بارها بر روزهای خوشی که در پاریس می گذراند غبطه می خورد.

او در مصر کارش را به عنوان دادستان کل در دادگاههای اسکندریه آغاز کرد .او از نزدیک با بسیاری از مشکلات جامعه اش آشنا شد ودر نوشته هایش از آنها الهام گرفت . وی بسیاری از ملاحظاتش در این خصوص را در دو کتاب «یومیات فی الاریاف» و«ذکریات فی الفن والعدالة» جمع آوری کرد.

او در سال 1933- آن زمان که رئیس تحقیقات وزارت آموزش و پرورش بود - نمایشنامه ی «اهل الکهف» را منتشر کرد و بدین وسیله نمایش فکری – فلسفی را وارد ادبیات عربی کرد و اعجاب ادب دوستان را برانگیخت . توفیق به سال 1943 از کارهای دولتی استعفا داد و در روزنامه ی «اخبار الیوم» به کار مشغول شد و از آن طریق به ابراز بسیاری از نظرات خود در ادب ، سیاست و فرهنگ و... می پرداخت. وی در این روزنامه نیز به چاپ سلسله ای از نمایشنامه های اجتماعی اش پرداخت.

حکیم در سال 1946 با زنی مطلقه ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نامهای اسماعیل و زینب شد.

او در سال 1951 دوباره به کارهای دولتی روی آورد و همزمان با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش به عنوان رئیس دارالکتب مصر منصوب گشت و در 1954 عضو مجمع زبان عربی قاهره شد. وی در 1957 عضو دائمی شورای عالی نظارت بر هنرها و ادبیات و علوم اجتماعی گردید و موفق شد بالاترین نشان دولتی را در تقدیر از خدماتش به ادبیات و تفکر عربی در 1958 از دستان «جمال عبدالناصر» - رئیس جمهور وقت مصر- کسب کند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره توفیق و نمایشنامه نویسی 13 ص

نقد نمایشنامه Fences by August Wilson

اختصاصی از رزفایل نقد نمایشنامه Fences by August Wilson دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقد نمایشنامه Fences by August Wilson


نقد نمایشنامه    Fences  by  August Wilson

نقد نمایشنامه    Fences  by  August Wilson 

نوع فایل :  pdf    

زبان : انگلیسی

 تعداد صفحات:  18

 


دانلود با لینک مستقیم


نقد نمایشنامه Fences by August Wilson