رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله معنای لغوی ضمان

اختصاصی از رزفایل مقاله معنای لغوی ضمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله معنای لغوی ضمان


مقاله معنای لغوی ضمان

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات 55

در اینکه لغت ضمان از چه کلمه‌ای مشتق شده اختلاف می‌باشد. برخی می‌گویند ضمان از ضم به معنای ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است. در حالیکه اکثر لغویون ضمان را در مصدر ضمن می‌دانند که معنای آن چیزی را به عهده کسی نهادن می‌باشد. قول اول را صاحب کشاف‌القناع گفته است.

او می‌گوید: «ضمان مشتق از ضم است» و در ادامه می‌افزاید: «اگر اشکال شود به اینکه لام‌الفعل در ضمان «نون» است در حالیکه در ضم «میم» است در پاسخ گفته می‌شود این به خاطر اشتقاق اکبر است. و منظور این است که ضمان با توجه به معنای آن در بسیاری از حروف اصلی نیز با «ضم» مشترک است.[1]

اما قائلین دوم بسیارند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:

درالقاموس آمده است: «ضمن الشیء و به کعلم ضماناً و ضمناً فهو ضمین کفله»[2]

مؤلف «تاج‌العروس» می‌گوید: «ضمن الشیء به معنی تضمنه و منه قولهم، مضمون الکتاب کذا وکذا»[3]

در لسان‌العرب چنین آمده: «ضمن: الضمین! ضمن‌الشیء و به ضمناً و ضمانا، کفل به و ضمنه ایاه کفله»

از تمام نظارت درمی‌یابیم که ضمان مأخوذ از «ضمن» است و نه «ضم» پس هرگاه گفته شود: ضمنت مالک معنای آن این است که «من آن را به ملکیت خودم درآوردم و عهده من به آن مشغول است» نه اینکه «من مال تو را به مال خودم ضمیمه کردم» زیرا این معنی غلط است و علت بطلان این است که اگر اصل ضمن عبارت باشد از «ضم یا ضمم» در این صورت، وجهی برای حذف یک میم و تبدیل آن به «نون» وجود ندارد. پس حقیقت این است  که ضمن اصل است برای ضمان و ضمان از آن مأخوذ می‌باشد.

معنی اصطلاحی ضمان:

مفهوم ضمان در اصطلاح فقها و حقوقدانان اسلامی به دو بخش کلی تقسیم می‌شود که با بیان هریک از این دو بخش معنای اصطلاحی ضمان روشن خواهد شد.

1- ضمان جعلی 2- ضمان قهری و خارج از قرارداد

- ضمان جعلی: تعهدی است که در آن متعهد به اختیار خود عهده‌دار پرداخت مالی می‌شود.[4]

- ضمان قهری و خارج از قرارداد: نام دیگر این ضمان، ضمان واقعی است که آن را ضمان مثل یا قیمت نیز گویند.[5] و آن عبارت است از اینکه شخصی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در مقابل تصرف مال دیگری تعهد پرداخت مقدار معینی نکرده است اعم از آنکه اصلاً تعهدی وجود نداشته باشد و ضمان منحصراً به حکم قانون باشد. مانند موارد: ید، اتلاف، سبب و غیره. و یا اگر تعهدی هم وجود داشته تعهد صحیحی نیست. مانند مقبوض به عقد فاسد یا تعهد صحیحی وجود دارد ولی مقدار مورد تعهد تعیین نشده است مانند عاریه به شرط ضمان و عاریه طلا و نقره.


[1] - کشاف القناع عن متن الاقناع. 362:3

[2] - القاموس المحیط، ماده ضمن، 243:4.

[3] - تاج‌العروس، فصل الضاد من باب النون، 265:9.

[4] - مقالات حقوقی، دکتر گرجی، 35:1.

[5] -همان مدرک


دانلود با لینک مستقیم


مقاله معنای لغوی ضمان

تحقیق فقر

اختصاصی از رزفایل تحقیق فقر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

فقر یا تهیدستی به معنای کمبود امکانات برای تهیه حداقل نیازهای زندگی است.مقیاس، سطح و تصورات در پیرامون علل فقر از نگاه زمان و مکان متفاوت است.

سطح زندگی

سطح زندگی اصطلاحی است که برای نشان دادن حدود مصارف مادی و معنوی اهالی یک کشور به کار می‌رود. سطح زندگی به میزان و چگونگی برآوردن نیازهای مادی و معنوی بستگی داشته و در ساختارهای اقتصادی - اجتماعی و در مراحل مختلف رشد تاریخی و بر حسب کشورهای مختلف فرق می‌‌کند. سطح زندگی مستقیما به تولید اجتماعی، درآمد اهالی، میزان مصرف کالاهای بلند مدت و کوتاه مدت و چگونگی برطرف کردن نیازهای فرهنگی و بهداشتی وابسته است .

علت ها

فقر به علت تفاوت طبقاتی جامعه بروز می‌‌کند که بعد از دوران اولیه انسان‌های بدوی که سال‌ها پیش زندگی می‌‌کردند به بار آمده است و نتیجه آن تفاوت‌های اجتماعی در سطوح طبقات متفاوت جامعه است.

تحلیل فقر در فضای شهری

رواج تکدی گری در خیابان ها و حضور کارتون خواب ها در گوشه و کنار پارک ها از نماد های اصلی فقر شناخته شده اند که عموماً در فضای شهری خود نمایی می کنند. این مسایل چند سالی است که به یکی از مباحث روز ژورنالیستی تبدیل شده اما بررسی عمیق علل، پیامد ها و ارائه راهکار هایی برای حل آنها قطعاً از وظائف جامعه شناسان شهری و صاحب نظران حوزه آسیب های اجتماعی است.

در همین راستا، دکتر علی مدرس استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در نشست بیست و چهارم اردیبهشت ماه گروه علمی ـ تخصصی شهر که در سالن کنفرانس انجمن جامعه‏شناسی ایران برگزار شد، به تحلیل فقر در فضای شهری در نمونه شهر لس آنجلس پرداخت.

او در بحث خود بر این نکته تأکید کرد که مبارزه با فقر در فضای شهری، علاوه بر مبارزه با فضای فقر، مبارزه با عوامل شکل دهنده فقر را نیز می‏طلبد.

دکتر مدرس در ابتدای سخنان خود گفت: در مورد مسأله فقر و شهر کارهایی انجام شده و به این نتیجه رسیده‏ایم که فقر جنبه‏های کیفی و کمی دارد اما متأسفانه در سیاستگذاری شهری به صورت کیفی نمی‏شود کار کرد و بیشتر بررسی عددی مورد توجه قرار می‏گیرد این در حالی است که مفهوم فقر در رابطه با برخورد جامعه با آن مهم‏تر است.

وی افزود: از مسائلی که در جامعه آمریکا با فقر مطرح می‏شود این است که اولاً فقر جنبه نسبی دارد یعنی تجربه فقر یک فقیر لس آنجلسی با یک فقیر شهر کوچک و روستایی متفاوت است و ثانیاً فقری که درجامعه آمریکاست نسبت‏های مختلف و زیربناهای مختلفی در جامعه دارد یعنی علاوه بر مسأله درآمد، مسائل مختلفی مثل نژاد و ... در آن دخیل است در نتیجه زیربنای فقر بین قوم‏های مختلف و مهاجران مختلف نیز متفاوت است.

به گفته دکتر مدرس، فقر معنای بالاتری هم از نظر جامعه دارد، فرد فقیر عموماً خارج از نرمال محسوب می‏شود و اینکه مسئولیت به وجود آمدن فقر را فرد یا جامعه می‏دانیم و یا اینکه چگونه فقرزدایی می‏کنیم خود مسأله را متفاوت می‏کند.

وی تأکید کرد: به نظر من شناخت فقر در حد لس آنجلس یکی از مشکل‏ترین مسائل اجتماعی است چرا که هم دید منفی نسبت به آن وجود دارد و هم بررسی مسأله فقر به نمودار فرهنگ کسی که فقر را می‏بیند و کسی که فقیر است در نقطه‏ای که به فقرا خدمات باید ارائه شود، تلاقی پیدا می‏کند.

مدرس ادامه داد: اینکه آیا فقر باید در یک مقطع زمانی یا در زمان‏های مختلف توصیف شود، نیز مسأله دیگری برای تحلیل آن است. به بیان دیگر، فقیری که در دهه 60 زندگی می‏کرده با فقیری که دهه اول قرن بیست و یکم زندگی کرده نمی‏توانند یک خاطره مشترک از فقر داشته باشند.

وی افزود: با مسأله فقر به صورت فردی می‏توان روبرو شد اما وقتی این مسأله در فضای شهری بررسی می‏شود، فضایی و محلی هم به آن اضافه خواهد شد و این دو معنی دو نوع سیاستگذاری در خدمات رفاهی برای شخص و سیستم توسعه در یک فضا را در بر می‏گیرد که در سیاستگذاری شهری آمریکا از دهه 60 به بعد حتی مسائل فضایی و محلی و شهری مهم‏تر فرض شده است.

وی در ادامه بحث خود مسأله، توصیف فقر را بسیار مهم ارزیابی کرد و گفت که اورشانسکی، اقتصاددانی که در این باره تحقیق کرده در توصیف فقر می‏گوید در یک خانواده فقیر، پیش از درآمد برای غذای سالم باید پرداخته شود و این جزء ابتدایی‏ترین توصیف‏هاست به این معنی که توصیف فقر ابتدا از مسأله غذا و خوراک شروع شد اما در نظر گرفته نشده بود که خرج غذا در شهرهای بزرگ و کوچک فرق دارد به همین دلیل این توصیف از همان آغاز با مشکل مواجه بود.

وی افزود: فقر براساس محورهای خاصی در سطح کلی کشوری توصیف می‏شود. به عنوان مثال آمار سرانه سال 1970 برای اولین بار فضای فقر را این گونه توصیف کرد که خط فقری فضا، 20% جمعیت یک محله است. در دهه 60 مسأله فقر را با عنوان دیگری ارتباط دارند مثل درصد بچه‏های زیر 18 سالی که با پدر و مادر زندگی نمی‏کنند و درصد فامیلی‏هایی که بیش از 3000 دلار درآمد دارند. درصد افراد 25 سال یا بزرگتر با تحصیلات کمتر از 8 سال، درصد کارگران غیر حرفه‏ای و خانه‏هایی که در حالت تخریف واقع شدند نیز از این نمونه‏ها هستند.

مدرس در بحث خود در زمینه زیربناهای فقر گفت: فقر می‏تواند یک اتفاق زمانی کوتاه باشد می‏توان توصیف کرد که در هر فردی چه احتمالی وجود دارد که حداقل در یک سال از زندگی خود، با فقر روبرو شود.

علاوه بر آن، فقر جنبه‏های منطقه‏ای مختلفی نیز دارد، به فقر در یک منطقه هم می‏توان در طیف زمانی نگاه کرد. همچنین اینکه فقر در چه گروه‏هایی اتفاق می‏افتد نیز قابل بررسی است.

به گفته دکتر مدرس، در بحث گسترش فضای فقر دو راه تحلیل وجود دارد، یک سیستم اینکه آیا فقر از یک محله به یک محلة دیگر توسعه پیدا می‏کند و فاصلة محله‏ها در آنها تأثیر دارد؟ نظام محلة فقر در توسعة آن تأثیر دارد و می‏توان با رسم حیطة فقر به طور سالانه چگونگی توسعه و جهت توسعه مطالعه کرد. مسأله دوم به ما می‏گوید که محله‏ها بین 1990 و 2000 رابطه‏ای با هم دارند ولی جهت گسترش را مشخص نمی‏کند. برای پاسخ دادن به این پرسش‏ها، اگر فقر را در فضا توصیف کنیم می‏توان با کمک گرفتن از معادلات آماری مانند (Variance) (Standard deviation) (mean) مرکز فقر شهر را مشخص کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق فقر

تحقیق در مورد معنای لغوی ضمان

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد معنای لغوی ضمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد معنای لغوی ضمان


تحقیق در مورد معنای لغوی ضمان

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 51

 

فهرست:

 

معنی اصطلاحی ضمان

فصل اول

قاعده ضمان ید

مدرک حدیث «علی‌الید …»

دلالت حدیث

عام بودن دلالت حدیث علی الید

علم و جهل در ضمان

ضمان منافع

ضمان منافع غیر مستوفات

منافع متعدد

دلیل ضمان مثل در مثلی و قیمت در قیمی

افزایش قیمت مثلی

اختلاف قیمت: حسب مکانها

دلایل اثبات بدل حیلوله در مورد تعذر وصول عین

ملاک تعذر و تعسر در بدل حیلوله

آیا غاصب پس از رد بدل، ضامن منافع نیز می‌باشد؟

دلیل بر ضمان ایادی متعاقب بر مال واحد

عدم فرق بین عالم و جاهل در تعاقب ایادی

روابط مختلف در تعاقب ایادی

تتابع ایادی در شبه غصب

منابع

 

در اینکه لغت ضمان از چه کلمه‌ای مشتق شده اختلاف می‌باشد. برخی می‌گویند ضمان از ضم به معنای ضمیمه شدن چیزی به چیز دیگر است. در حالیکه اکثر لغویون ضمان را در مصدر ضمن می‌دانند که معنای آن چیزی را به عهده کسی نهادن می‌باشد. قول اول را صاحب کشاف‌القناع گفته است.

او می‌گوید: «ضمان مشتق از ضم است» و در ادامه می‌افزاید: «اگر اشکال شود به اینکه لام‌الفعل در ضمان «نون» است در حالیکه در ضم «میم» است در پاسخ گفته می‌شود این به خاطر اشتقاق اکبر است. و منظور این است که ضمان با توجه به معنای آن در بسیاری از حروف اصلی نیز با «ضم» مشترک است.[1]

اما قائلین دوم بسیارند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:

درالقاموس آمده است: «ضمن الشیء و به کعلم ضماناً و ضمناً فهو ضمین کفله»[2]

مؤلف «تاج‌العروس» می‌گوید: «ضمن الشیء به معنی تضمنه و منه قولهم، مضمون الکتاب کذا وکذا»[3]

در لسان‌العرب چنین آمده: «ضمن: الضمین! ضمن‌الشیء و به ضمناً و ضمانا، کفل به و ضمنه ایاه کفله»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد معنای لغوی ضمان

معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف

اختصاصی از رزفایل معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف


معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف

  فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات39

 

معنای هنر و تعریف آن با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف مورد پژوهش و بررسی واقع شده و مطالب زیادی در این زمینه موجود است. فلاسفه، زیبائی شناسان، مورخین، باستان شناسان، مردم شناسان و بالاخره ناقدین هنر نیز به نوبه خود هر یک از منظر خاص خود موضوع را بررسی کرده و سعی کرده‌اند راه به جائی ببرند. اما تاکنون یک تعریف واحد و مقبول همگان ارائه نشده است. بلکه برخلاف تصور، مسأله آنقدر گسترده و پیچیده است که پژوهشگر به یاد این دو بیتی خیام می‌افتد که :
آنانکه محط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند
علاوه بر اختلاف روش‌ها، اختلاف مشرب‌ها و روحیات، اختلاف جهان‌بینی‌ها و مرام‌ها نیز مزید بر علت شده، و به اختلافات دامن زده است. در صورتی که هنر یک مقولة علمی و یا تجربی نیست که بتوان مستقل از ذهنیت‌ها و روحیات و حتی اهداف و آرمان‌های فردی و اجتماعی به آن پرداخت و یا آن را تعریف کرد. اگر در علوم محض و علوم تجربی بتوان تا حدودی ـ و تاکید می‌کنم تا حدودی ـ شاهد و مشهود را از یکدیگر جدا کرد، در مورد هنر به هیچ روی نمی‌توان «تماشاگر» و «بازیگر» یا «ناظر» و «منظر» را از یکدیگر جدا کرد. در امور هنری، ناظر، منظر و منظور چنان با یکدیگر آمیخته‌اند که نه تنها جدا کردنشان از یکدیگر دشوار است، بلکه در آمیختگی این سه عنصر شناخت چنان عمیق است که منجر به پیدایش نظریات کاملاً متفاوت در تعریف هنر شده. در حالی که هیچ یک از این نظریات را نمی‌توان کامل و بی‌عیب و نقص دانست. تعدادی از این تعاریف به شرح زیر است:
- استعداد تجسم آزادانه بخشیدن به افکار
- انتقال احساسات و عواطف
- گریز از هیولی (بی‌شکلی ماده خالص ـ فلاسفة یونان) یا جبران خلاء و تنگی فضای عالم خاکی
- کوششی برای خلق زیبایی یا‌ آفرینش صور لذتبخش
- عاطفه‌ای که صورت خوب از آن حاصل شود
- بیان و خلق
- روزنه‌ای به ماوراء یا کوششی برای اتصال به منشاء وجود
- انجام کاری برحسب قواعد یا به دست آوردن نتیجه از طریق استعدادهای طبیعی
- درک بی شائبه از جهان و...
به طوری که ملاحظه می‌شود این تعاریف بعضاً تفاوت‌های اساسی با یکدیگر دارند. بعضی اشراقی و عارفانه‌اند برخی فلسفی. و برخی واقع‌گرایانه و تحققی (پوزیتیویستی). بعضی‌ها بسیار کلی و عمومی و بعضی‌ها خاص هستند. بعضی اساساً واجد ویژگیهای اولیه یک تعریف علمی که عبارتست از جامع و مانع بودن نمی‌باشند (تعداد زیادی از این نوع تعاریف وجود دارند که ذکرشان در این مختصر نمی‌گنجد).
در عین حال این پراکندگی و اختلاف آراء موجب نمی‌شود که گمان کنیم پژوهش‌ها و مطالعات تفصیلی و زیادی که تاکنون برای کشف ماهیت هنر و منشاء آن شده بی‌فایده بوده و یا خواهد بود. برخلاف، در فراگرد این پژوهش‌های تاریخی و کوشش‌های نظری، همواره چشم‌اندازهای تازه‌ای پیدا شده و ناشناخته‌هائی به شناسائی آمده، و مسائلی به تدریج طی شده و چیزهای بسیاری کشف شده که قبلاً مشکوف نبوده است.
از طرف دیگر بد نیست به این مطلب توجه کنیم که آنچه بسیاری از اوقات به عنوان تعریف هنر تلقی می‌شود اساساً تعریف هنر نیست، بلکه یا بیان منشاء هنر است یا توصیف هنر و یا احکام و دستورات و راهبردها. باید این چهار مقوله را از یکدیگر تشخیص داد و هر یک جداگانه مورد بررسی و نقادی و تجزیه و تحلیل واقع شوند. به عنوان نمونه نظریات و مباحثاتی که تحت عنوان «هنر برای هنر» یا «هنر برای مردم» (جامعه) ابراز می‌شوند، گر چه خارج از حوزه فلسفه هنر نیست اما غالباً دستوری
(Normative) یا راهبردی بوده ارزشی علمی ندارند. این دو نظریه آنچناکه گاهی کاملاً متناقض می‌نمایند آنقدرها هم متناقض نیستند. البته متفاوت هستند اما لزوماً و تحت همه شرایط تاریخی متناقض نبوده‌اند و نمی‌باشند. وقتی به مقصود گویندگان و شارحین این نظریات توجه کنیم می‌بینیم داستان به این صورت نیست که هر که می‌گوید هنر برای هنر لزوماً مقاصد فردپرستانه، غیراجتماعی و یا بدتر از آن ضداخلاقی داشته باشد، و یا هرکس می‌گوید هنر برای جامعه به لطافت‌ها و عناصر درون شخصیتی، درون ذاتی و عاطفی هنر توجه نداشته باشد و نداند که هنر از دل برمی‌آید و در محدوده خشک دیدگاه‌های اجتماعی با اهداف سیاسی نمی‌گنجد. درگیری‌ها و نفی و اثبات‌های تحت این عنوان در سطوح پایین تخصصی غالباً شعاری، مجادله آمیز، و مناقشات لفظی ناشی از تعبیر و تفسیر دلخواهانه و ظاهر کلامی و لغوی این دو راهبر است. برخورد صوری هم با این داستان که دارای یک سیر تحول طولانی (یکصد ساله یا بیشتر) با زیر و بم‌ها، فراز و نشیب‌ها، درست و نادرستیها، تنوع‌ها و گرایشات گوناگون، و تعابیر و تفاسیر و دیدگاه های متفاوت در درون هر یک از دو جریان است، راه به جائی نبرده، نمی‌برد و نخواهد برد. این دو جریان هر یک دارای بسترهای تاریخی ـ اجتماعی و موجبات خاصی هستند که به نوبه خود قابل توجیه و قابل درک است. هر گونه داوری بدون درک و فهم موجبات، خاستگاه‌ها و بستر تاریخی ـ اجتماعی هر یک، نادرست و سطحی است و به تنزیه و تفکیرهای یک جانبه می‌انجامد.
به هر صورت من به نوبه خود چاره‌ای ندارم جز اینکه تعریف مورد نظر خودم را که خواسته‌اید ارائه دهم. به نظر من عبارت است از: دریافت معنی و معنی دادن به / رمزگشائی و رمز‌پردازی از/ رازگشائی و رازگویی با / اشیاء و پدیده‌ها به طریقه عاطفی و احساسی (شهودی و بی‌واسطه). به عبارت ساده‌تر هنر عبارت است از : «کشف معنی ـ با معناهای ـ پنهان و مکنون در ذات اشیاء و پدیده‌ها و انتقال آنها از دل به دل.»
• آیا اصولاً می‌توان هنر را به شاخه‌های مختلفی تقسیم کرد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، انواع هنر کدامند؟
هنر انواع مختلف دارد. تقسیم‌بندی عمومی و کلی عبارت است از هنرهای محض و هنرهای کاربردی؛ که تحت عناوین دیگری همچون هنرهای زیبا و صنایع هنری، هنرهای مطلق و نسبی، حقیقی و مفید، درجه اول و درجه دوم و ... نیز بیان شده است. بعضی‌ها با جدا کردن معماری از این تقسیم بندی دو گانه، سه نوع هنر تشخیص داده‌اند: درجه اول، بینابینی (معماری)، و درجه دوم. آنچه اهمیت دارد عناوین این طبقه‌بندی‌ها نیست. بلکه موضوع آن است. موضوع طبقه‌بندی عمومی هنر این است که دسته‌ای از هنرها دارای ویژگیهای زیراند:
1- از لحاظ استفاده عملی نامشروط‌اند.


دانلود با لینک مستقیم


معنای هنر با روش‌های گوناگون و از نظر نظام‌های فکری و جهان‌بینی‌های مختلف

دانلود تحقیق معنای قلب

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق معنای قلب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق معنای قلب


دانلود تحقیق معنای قلب

وقتی می گوئیم : به هنگام عبادت باید حضور قلب داشت و میزان در ارزش عبادات حضور قلب است ، آیا منظور از «قلب » چیست ؟

قلب به یکی از دو معنای زیر به کار می رود :    

  • یک قطعه گوشت صنوبری شکل که در قسمت چپ سینه ودیعت نهاده شده و آن گوشت مخصوصی است که میانش تهی است و در قسمت میانی آن خون سیاهی است که منبع روح کان روان است .

این معنای قلب در همه حیوانات حتی مردگان موجود است و هرگز مورد بحث ما نیست .

  • یک موجود لطیف روحانی و ربانی ، که نوع ارتباطی با قلب جسمانی انسان دارد .این موجود لطیف به نامهای : قلب ، نفس ، روح و انسان نامیده می شود . و درک وشناخت به وسیله آن است و خطابات الهی به سوی آن متوجه است و عتاب و خطاب نیز برآن متعلق است .

این موجود لطیف ربانی یک نوع ارتباط با قلب صنوبری انسان دارد ولی کیفیت ارتباط آن برای همگان نامعلوم است و خرد در فهم آن در حیرت و شگفت است . رابطه این قلب با قلب جسمانی از قبیل رابطه جسم و عرض، صفت و موصوف ، ابزار و بکار گیرنده آن مکان و شیء جای گرفته در آن است . بحث در کیفیت این ارتباط نیز از هدف این نوشته بیرون است .

در قرآن و اخبار هر کجا واژه « قلب » به کار رفته باشد منظور از آن قلب به معنای دوم است که گاهی از آن به دلی که در سینه جای دارد تعبیر می شود چنانکه در قرآن کریم می خوانیم :

  • « که دیدگان کور نمی باشند ، بلکه دلهائی که در سینه ها جای دارند کور می باشند »[1]

این تعبیر  بدلیل ارتباط خاص آن به قلب جسمانی است . اگر چه قلب به معنای دوم با همه اندامهای بدن ارتباط دارد و آنها را بکار می اندازد ولی اولین ارتباط آن با قلب جسمانی است که آنجا جایگاه و مملکت آن است و به واسطه آن با دیگر اندامها ارتباط برقرار می کند.

قلب به دلیل صفا و جلایی که دارد همانند یک آیینه ای صاف و شفاف می تواند انوار و تجلیات الهی را به سوی خود جذب کند ولی در اثر عوامل خارجی که بر خلاف روحانیت و نورانیت ذاتی اش بر آن عارض شود استعداد پذیرش تجلیات ربانی را از دست می دهد و قابلیت پذیرش تاریکی ها و
تباهی ها و محرومیت ها در آن پدید می آید.

استعداد پذیرش انوار الهی در حدیست که می تواند در اثر تابش های انوار الهی بجایی برسد که حقایق برای او کشف شود و دقایق برای او منکشف گردد. رسول گرامی اسلام (ص) به چنین قلبی اشاره می کند آنجا که می فرماید :

شامل 35 صفحه فایل word قابل ویرایش

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق معنای قلب