رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اثبات معاد از طریق توحید

اختصاصی از رزفایل اثبات معاد از طریق توحید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

اثبات معاد از طریق توحید

این چند تعبیر در قرآن آمده است. در خلقت، باطل در کار نیست، حق است، این آسمان و زمین به حق آفریده شده‏اند نه به باطل. ما که خلق کننده هستیم در خلق عالم لاعب یعنی بازی کنند نبوده‏ایم. «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون‏» ۳ (باز کلمه «عبث‏» آمده است) شما خیال کرده‏اید که مرجوع نمی‏شوید پس عبث آفریده شده‏اید؟ این چند کلمه همه در مورد قیامت آمده، یعنی قرآن این طور می‏گوید که اگر قیامتی نباشد معنایش این است که هستی بر باطل است، هستی بازیچه است، هستی بیهودگی است. اما در اینجا کلمه «لاعب‏» آمده است: «و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لا عبین‏» .

اینجا باید مطلبی را توضیح بدهیم. به چه می‏گویند «بازی‏»؟ این کلمه «لعب‏» باید روشن بشود تا بعد مطلب آیه قرآن روشن بشود. بچه - یا بزرگ که معمولا بازی بیشتر کار کودک است - در می‏آید مشغول بازی می‏شود. کاری را شروع می‏کند. مثلا می‏آید اتاقک می‏سازد، شتر یا اسب درست می‏کند. بازی‏اش که تمام می‏شود خرابش می‏کند می‏رود. باز دفعه دیگر همان را درست می‏کند. شما اگر درست در کار این بچه دقت کنید که چه هدفی در این کارش نهفته است، هیچ هدفی، هیچ حکمتی در کار خود آن بچه پیدا نمی‏کنید; یعنی اثری واقعا بر آن مترتب باشد، هرگز اثری بر آن مترتب نیست. فرض کنید می‏روند فوتبال بازی می‏کنند. چندین بار توپ از این طرف می‏رود آن طرف و از آن طرف می‏رود این طرف، به این دروازه وارد می‏شود، به آن دروازه وارد می‏شود. شما از نظر نفس کار در نظر بگیرید، به روح آن بچه کار نداشته باشید، به خود کار توجه کنید.

حالا این توپ به این دروازه برود یا به آن دروازه، چه اثری بر این کار مترتب است؟ هیچ. البته هر لعبی - اگر دقت کنید - لعب نسبی است‏یعنی از نظر آن کار بازیچه است، ولی این بچه چرا این کار را می‏کند؟ او در عالم خیال خودش به هدفی می‏رسد. فقط از نظر خیال این بچه (یا بزرگ) بازی نیست; یعنی از این راه قوه خیال او به هدف و مقصد خیالی خودش می‏رسد.

مثال دیگری عرض می‏کنم. فلاسفه بحثی دارند در باب لعب و لهو و این جور چیزها. اغلب ما عادتهایی داریم که نوعی عبث و لعب است. یک کسی عادتش این است که انگشتانش را می‏شکند، دیگری عادتش این است که با تسبیح بازی کند، یکی با انگشترش بازی می‏کند، یکی با محاسنش بازی می‏کند. اگر از کسی که این بازی را می‏کند بپرسید این کار را برای چه می‏کنی؟ می‏گوید هیچ چیز. راست است، خود این کار برای «هیچ چیز» صورت می‏گیرد یعنی در این کار «هیچ چیز» است. اما نیرویی در این هست که می‏خواهد خودش را به جایی برساند، یعنی قوه خیال و واهمه او با همین «هیچ چیز» تفنیی می‏کند، ولی خود کار «هیچ چیز» است. حالا می‏آییم سراغ کار حکیمانه. کارهایی که ما انجام می‏دهیم که اینها را «حکیمانه‏» تلقی می‏کنیم بعد می‏بینید همین کارهای حکیمانه ما از یک نظر حکیمانه است و از یک نظر همه کارهایی حکیمانه دنیا لعب است (انما الحیوة الدنیا لعب و لهو) ۴

 

چطور؟ کار حکیمانه چگونه است؟ مثلا می‏آییم در زمینی خانه‏ای می‏سازیم دارای هال، مهمانخانه، آشپزخانه، حمام و ... هر که از ما بپرسد این کار را برای چه می‏کنی، دیگر نمی‏گوییم «هیچ چیز» ، می‏گوییم معلوم است، می‏خواهم زندگی کنم، انسان که می‏خواهد زندگی کند جا لازم دارد. چرا این طور می‏سازی؟ آدم مهمان برایش می‏آید، مهمانخانه می‏خواهد، حمام می‏خواهد، ... اینجا این کار شکل حکیمانه به خودش می‏گیرد، یعنی روی یک نقشه عقلانی و روی اثر و فایده‏ای که بر این کار برای آن شخص مترتب است صورت می‏گیرد. اینجا دیگر «خیال‏» این کار را نکرده، «عقل‏» این کار را کرده است و چون هدف درستی از این کار دارد، ما این کار را «حکیمانه‏» می‏گوییم. باز هم این کار حکیمانه نسبت‏به «کننده‏» حکیمانه است، از نظر کسی که این کار را می‏کند و از نظر انتساب این کار به شخصی که این کار را انجام می‏دهد حکیمانه است، ولی از نظر مجموع آجرها و سنگها و کچها و آهنهایی که در این خانه به کار رفته چطور؟ یعنی اگر ما خودمان را


دانلود با لینک مستقیم


اثبات معاد از طریق توحید

دانلود مقاله معاد

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معاد


دانلود مقاله معاد

 

مشخصات این فایل
عنوان: معاد
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 41

این مقاله درمورد معاد می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله معاد می خوانید :

درباره شفاعت، اشکالات و شبهاتى مطرح شده که در این درس، به ذکر مهمترین شبهات و پاسخ آنها می پردازیم:
ش :1 نخستین شبهه این است که چندین آیه قرآن کریم دلالت دارد بر اینکه در روز قیامت، شفاعت درباره هیچ کس پذیرفته نمی شود، از جمله در آیه (48) از سوره بقره می فرماید:
و اتقوا یوماً لا تجزى نفس عن نفس شیئاً ولا یقبل منها شفاعة ولا یوخذ منها عدل ولا هم یبصرون.
بترسید از روزى که هیچ کس به هیچ وجه از دیگرى کفایت نمی کند و از هیچ کس شفاعتى پذیرفته نمی شود و از کسى عوض و بدلى گرفته نمی شود و نه مورد یارى واقع می شوند.
ج: پاسخ این است که این گونه آیات، در مقام نفى شفاعت استقلالى و بى ضابطه است که کسانى به آن، معتقد بودند. افزون بر این، آیات مزبور عام است و به وسیله آیاتى که دلالت بر پذیرش شفاعت باذن الله و با ضوابط معین دارد تخصیص داده می شود چنان که در درس گذشته به آنها اشاره شد.
ش :2 لازمه صحت شفاعت این است که خداى متعال، تحت تاثیر شفاعت کنندگان قرار گیرد یعنى شفاعت ایشان موجب مغفرت ـ که فعل الهى است ـ بشود.
ج: پذیرفتن شفاعت به معناى تحت تاثیر قرار گرفتن نیست، چنان که قبول توبه و استجابت دعا نیز چنین لازمه نادرستى ندارد، زیرا در همه این موارد، کارهاى بندگان موجب آمادگى بارى پذیرش رحمت الهى میش ود و به اصطلاح «شرط قابلیت قابل است نه شرط فاعلیت فاعل».
ش :3 لازمه شفاعت این است که شفاعت کنندگان، مهربانتر از خداى مهربان باشند! زیرا فرض این است که اگر شفاعت آنان نمی بود گنهکاران مبتلا به عذاب می شدند یا عذابشان دوام می یافت.
ج: دلسوزى و مهربانى شفاعت کنندگان پرتوى از رحمت بى پایان الهى است، و به دیگر سخن: شفاعت، وسیله و راهى است که خداى متعال خودش براى آمرزش بندگان گنهکارش قرار داده، و در حقیقت، تجلى و تبلور بالاترین رحمتهاى اوست که در بندگان شایسته و برگزیده اش نمایان می شود چنان که دعا و توبه نیز وسایل دیگرى هستند که او براى قضاى حوائج و آمرزش گناهان، قرار داده است .
ش :4 اشکال دیگر این است که اگر حکم الهى به عذاب گنهکاران، مقتضاى عدالت باشد پذیرش شفاعت درباره آنان خلافت عدل خواهد بود، و اگر نجات از عذاب ـ که مقتضاى پذیرفتن شفاعت است ـ عادلانه باشد حکم به عذاب ـ که قبل از انجام گرفتن شفاعت وجود داشت ـ غیر عادلانه بوده است .

ج: هر یک از احکام الهى ـ چه حکم به عذاب قبل از شفاعت، و چه حکم به نجات از عذاب بعد از آن ـ موافق عدل و حکمت است و معناى عادلانه و حکیمانه بودن هر دو، جمع بین ضدین نیست، زیرا موضوع آنها تفاوت دارد. توضیح آن که: حکم به عذاب، مقتضاى ارتکاب گناه است صرف نظر از مقتضاتى که موجب تحقق شفاعت و پذیرش آن در حق گنهکار می شود؛ و حکم به نجات از عذاب، به موجب ظهور مقتضیات مزبور می باشد. و تغییر حکم به تبعیت از تغییر قید موضوع نظایر فراوانى در احکام و تقدیرات تکوینى و در احکام و قوانین تشریعى دارد، و هم چنان که عادلانه بودن حکم منسوخ نسبت به زمان خودش منافاتى با عادلانه بودن حکم ناسخ در زمان بعد از نسخ ندارد، و حکیمانه بودن تقدیر بلا قبل از دعا یا دادن صدقه منافاتى با حکیمانه بودن رفع آن بعد از دعا و صدقه ندارد و حکم به آمرزش گناه بعد از شفاعت هم منافاتى با حکم به عذاب قبل از تحقق شفاعت نخواهد داشت .
ش :5 اشکال دیگر این است که خداى متعال، پیروى از شیطان را موجب دچار شدن به عذاب دوزخ دانسته است چنان که در آیات 42 و 43 از سوره حجر می فرماید:
«..ان عبادى لیس لک علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاویه و ان جهنم لموعدهم اجمعین.»
تحقیقاً تو (اى ابلیس) بر بندگان من تسلطى نخواهد داشت مگر گمراهانى که از تو پیروى کنند و وعده گاه همگى ایشان در دوزخ است .
و در حقیقت، عذاب کردن گنهکاران در عالم آخرت، یکى از سنتهاى الهى است و می دانیم که سنتهاى الهى، قابل تغییر و تبدیل نیست. چنان که در آیه 43 از سوره فاطر می فرماید:
«فلن تجد لسنه الله تبدیلاً ولن تجد لسنه الله تحویلاً .»
هرگز براى سنت خدا تبدیلى نخواهى یافت و هرگز براى سنت خدا تغییرى نخواهى یافت.
پس چگونه ممکن است این سنت به وسیله شفاعت، نقض شود؟
ج: پاسخ این است که پذیرفتن شفاعت درباره گنهکار واجد شرایط، یکى از سنتهاى تغییرناپذیر الهى است. توضیح آن که: سنتهاى الهى، تابع ملاکها و معیارهاى واقعى است و هیچ سنتى با وجود مقتضیات و شرایط وجودى وعدمی آن، تغییرپذیر نیست ولى عباراتى که دلالت بر این سنتها می کند غالباً در مقام بیان همگى قیود موضوع و شرایط مختلف آن نیست، و از این رو، مواردى یافت می شود که ظاهر آیات مربوط به چند سنت مختلف، شامل آنها می گردد در صورتى که در واقع، مصداق آیه اخص و تابع ملاک اقوى است. پس هر سنتى با توجه به قیود و شرایط واقعى موضوعش (و نه تنها قیود و شرایطى که در عبارت آمده است) ثابت و تغییرناپذیر خواهد بود و از جمله آنها سنت شفاعت است که نسبت به گنهکاران خاصى که واجد شرایط معین و مشمول ضوابط مشخصى باشند ثابت و غیر قابل تبدیل می باشد.

ش :6 وعده شفاعت، موجب تجرى و گستاخى مردم در ارتکاب گناهان و پیمودن کژراهه ها می شود.
ج: پاسخ این اشکال که در مورد قبول توبه و تکفیر سیئات نیز جریان دارد این است که مشمول شفاعت و مغفرت واقع شدن، مشروط به شرایطى است که شخص گنهکار نمی تواند یقین به حصول آنها پیدا کند و از جمله شرایط شفاعت شدن این است که ایمان خود را تا واپسین لحظات حیاتش حفظ کند و می دانیم که هیچ کس نمی تواند به تحقق چنین شرطى یقین داشته باشد. از سوى دیگر، کسى که مرتکب گناهى و همین نومیدى، انگیزه ترک گناه را در او ضعیف می کند و به ادامه راه خطا و انحراف می کشاند از این روست که روش تربیت مربیان الهى این است که همواره مردم را بین خوف و رجا نگهدارند و نه چندان به رحمت الهى امیدوارشان کنند که دچار «امن از مکر الهى» شوند و نه چندان آنان را از عذاب بترسانند که گرفتار «یاس از رحمت الهى» گردند و چنان که می دانیم اینها از گناهان کبیره به شمار می روند.
ش :7 اشکال دیگر این است که تاثیر شفاعت در نجات از عذاب به معناى تاثیر کار دیگران (شفاعت کنندگان) در سعادت و رهایى از شفاوت است در صورتى که به مقتضاى آیه شریفه «و ان لیس للانسان الا ما سعى» تنها تلاش و کوشش خود شخص است که او را به سعادت می رساند.
ج: سعى و کوشش شخص براى رسیدن به مقصود، گاهى بطور مستقیم انجام می گیرد و تا پایان راه، ادامه می یابد و گاهى بطور غیر مستقیم و با فراهم کردن مقدمات و وسایط. شخصى که مورد شفاعت قرار می گیرد نیز سعى و کوششى در تحصیل مقدمات سعادت انجام می دهد زیرا ایمان آوردن و تحصیل شرایط استحقاق شفاعت، کوشش و تلاشى در راه رسیدن به سعادت، محسوب می شود هر چند تلاشى ناقص و نارسا باشد و به همین جهت، مدتى گرفتار رنجها و سختیهاى برزخ و عرصات آغازین رستاخیز شود ولى به هر حال، خودش ریشه سعادت یعنى ایمان را در زمین دلش غرس کرده و احیاناً آن را با اعمال شایسته اى آبیارى کرده به گونه اى که تا پایان عمر دنیویش نخشکد. پس سعادت نهائیش مستند به کوشش و تلاش خودش می باشد هر چند شفاعت کنندگان هم به نحوى تاثیر دربارور شدن این درخت دارند چنان که در دنیا هم کسان دیگرى موثر در هدایت و تربیت انسانها هستند و تاثیر آنان به معناى نفى سعى و کوشش خود فرد نیست .

بهشت و دوزخ
بهشت
در بهشت، باغهاى وسیع به پهناى آسمانها و زمین و پوشیده از انواع درختها با همه گونه میوه رسیده و در دسترس وساختمانهاى با شکوه و نهرهاى آب زلال و شیر و عسل و شراب طهور، و از چیزى که مورد میل و رغبت بهشتیان باشد و فوق خواسته اى آنان وجود دارد.
بهشتیان با لباسهاى حریر و پرنیان و انواع زینتها آراسته و رودر روى یکدیگر بر تختهاى مرصع و بسترهاى نرم، تکیه می دهند و به حمد و سپاس الهى می پردازند و سخن بیهوده اى بر زبان نمی آورند و نمی شنوند. نه سرما ایشان را می آزارد و نه گرما؛ نه رنج و خستگى و ملالى دارند و نه ترس و اندوهى و نه در دل، کینه و کدورتى.
پیش خدمتان زیبا در اطرافشان حرکت می کنند و جامهاى شراب بهشتى به آنان می نوشانند که لذت و نشاط زاید الوصفى می بخشد و هیچ گونه آفتى ندارد و از انواع میوه ها و گوشت مرغان، تناول می کنند و از مصاحبت همسران زیبا و مهربان و ناآلوده بهره می برند و از همه بالاتر از نعمت روحى رضوان الهى برخوردار می شوند و لطفهایى را از پروردگارشان دریافت می دارند که ایشان را غرق سرور می سازد و هیچ کس نمی تواند تصورى از مرتبه آن سرور، داشته باشد و این سعادت بى مانند و نعمتهاى وصف ناشدنى و رحمت و رضوان و قرب الهى براى همیشه ادامه خواهد یافت و پایانى نخواهد داشت.

دوزخ
دوزخ، جایگاه کافران و منافقاتى است که هیچ نور ایمانى در دلهایشان وجود ندارد، و گنجایش آن، چنان است که پس از دربرگرفتن همه تبهکاران، باز هم «هل من مزید»می گویند! سراسر آتش است و آتش، عذاب است و عذاب!!
شعله هاى آتش از هر سو زبانه می کشد و صداى گوش خراش و خشم آلود آنها بر وحشت و اضطراب می افزاید قیافه ها عبوس و درهم کشیده و سیه و زشت و چروکیده است و حتى در چهره فرشتگان دوزخیان هم اثرى از مهر و عطوفت و نرمی دیده نمی شود.
دوخیان با غل و زنجیر و بندهاى آهنین، بسته شده اند و آتش، سراپاى آنان را فرا گرفته و خودشان آتش گیره آنند. در فضاى دوزخ جز آه و ناله و ضجه و فریاد دوزخیان و نهیب دوزخبانان، صدایى به گوش نمی رسد. و بر سرو روى تبهکاران، آب جوشان می ریزند که اندرون آنان را نیز ذوب می کند و هرگاه از فرط عطش و التهاب، درخواست آب کنند، آب داغ و آلوده و گندیده اى به آنان داده می شود که آن را با حصر و ولع می نوشند و غذایشان از درخت «زقوم» است که از آتش می روید و خوردن آن بر سوزش اندرونشان می افزاید و لباسشان از ماده سیاه و چسبنده اى است که خود، موجب غذابشان می گردد  و هم نشینان شیاطین و جنیان گنهکارند که آرزوى دورى از آنان را می کنند. و نسبت به یکدیگر نیز لعن و نفرین می فرستند.
همین که بخواهند زبان عذرخواهى به درگاه الهى گشایند فرمان دورباش و ساکت باش، خاموششان می کند پس به دوزخبانان پناه می برند که شما از خدا بخواهید که اندکى از عذاب ما بکاهد، پاسخ می شنوند: مگر خداى متعال، پیامبرانش را مبعوث نفرمود و حجت را بر شما تمام نکرد؟
بار دیگر، درخواست مرگ می کنند و جواب می شنوند که شما براى همیشه در دوزخ خواهید ماند و با اینکه مرگ از هر سوى بر ایشان می بارد نمی میرند و هر چه پوست بدنشان بسوزد بار دیگر پوست نوى می روید و عذابشان ادامه می یابد.
از بهشتیان درخواست اندکى آب و خوراک می کنند و پاسخ می شنوند که خداى متعال نعمتهاى بعشتى را بر شما حرام کرده است و بهشتیان از آنان می پرسند: چه چیز موجب بدبختى شما شد و به دوزختان کشاند؟ می گویند: ما اهل نماز و عبادت خدا نبودیم و به مستمندان کمک نمی کردیم و با تبهکاران هم سو می شدیم و روز قیامت را تکذیب می کردیم.
آنگاه به ستیز با یکدیگر می پردازند گمراه شدگان به گمراه کنندگان می گویند: این شما بودید که ما را گمراه کردید، آنان پاسخ می دهند: شما به دلخواه از ما پیروى کردید.
زیر دستان به زبردستان می گویند: این شما بودید که ما را به این بدبختى کشاندید، آنان پاسخ می دهند: مگر ما به زور، شما را از راه راست بازداشتیم؟
سرانجام، به شیطان می گویند: این تو بودى که موجب گمراهى ما شدى، و او پاسخ می دهد: خدا به شما وعده راستین داد و نپذیرفتید، و من وعده دروغ دادم پذیرفتید، پس به جاى سرزنش من، خویشتن را سرزنش کنید، و امروز هیچ کدام نمی توانیم به فریاد دیگرى برسى.
و بدین سان، چاره اى جز تن دادن به کیفر کفر و نافرمانى خودشان نمی بینند و جاودانه در عذاب می مانند.

بخشی از فهرست مطالب مقاله معاد

نگاهى برون‏دینى به معاد و عوالم پس از مرگ
سابقه تاریخى اعتقاد به روح و عوالم پس از مرگ
اهمیت معادشناسى
ضرورت معاد
1ـ برهان حکمت
2ـ برهان عدالت
معاد درقرآن
پدیده هاى مشابه معاد
مــرگ
2ـ گیرنده جانها
3ـ آسان یا سخت گرفتن جان
4ـ عدم قبول ایمان و توجه در حال مرگ
5ـ آرزوى بازگشت به دنیا
علائم قیامت
وضع زمین و دریاها و کوهها
وضع آسمان و ستارگان
شیپور مرگ
شیپور حیات و آغاز رستاخیز
ظهور حکومت الهى و انقطاع سببها و نسبها
محکمه عدل الهى
بسوى اقامتگاه ابدى
ویژگیهاى آخرت
ویژگیهاى عالم آخرت از دیدگاه عقل
شفاعت
مفهوم شفاعت
ضوابط شفاعت
بهشت و دوزخ
بهشت
دوزخ


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معاد

دانلود مقاله معاد در ادیان دیگر

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله معاد در ادیان دیگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معاد در ادیان دیگر


دانلود مقاله معاد در ادیان دیگر

 

مشخصات این فایل
عنوان: معاد در ادیان دیگر
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 10

این مقاله درمورد معاد در ادیان دیگر می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله معاد در ادیان دیگر می خوانید :

رسوخ معاد شناسی در افکار روشنفکران معاصر ایران معاد شناسی در افکار معاصر جامعه ایرانی بی تاثیر نبوده است. برای نشان دادن این تاثیر فقط به آوردن چند خط از شعر کاروان از هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، تهران اسفند 1331، که به طرز زیبائی به شرح زندگی سخت زحمتکشان و وصف حال مبارزین در بند میپردازد، بسنده می کنیم. آهنگ و سرود این شعر توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی ضبط و پخش شد.
شاعر به معشوقه یعنی گالیا می گوید:"در گوش من فسانه دلدادگی مخواندیگر زمن ترانه شوریدگی مخواهدیر است گالیا، دیر است گالیا، به ره افتاد کاروان ...زود است گالیا،در گوش من فسانه دلدادگی مخوان،اکنون زمن ترانه شوریدگی مخواه،زود است گالیا، نرسیده است کاروانروزی که بازوان بلورین صبحدمبرداشت تیغ و پرده تاریک شب شکافتروزیکه آفتاب از هر دری شتافتروزی که گونه و لب یاران هم نبردرنگ نشاط و خنده گمگشته باز یافت من نیز باز خواهم آمد آن زمان .... سوی تو ..." صرفنظر از نقش ساکن برای معشوقه (گالیا) در تلاش و مبارزه برای رسیدن به آزادی، که مورد بحث این مقاله نیست، تاثیر طرز فکر معاد شناسی در این شعر غیر قابل انکار است.معاد شناسی و دوآلیسم در افکار مارکس
فقط طرفداران مذاهب از معاد شناسی متاثر نیستند. برای نشان دادن این ادعا به رسوخ این طرز فکر در افکار کارل مارکس، فیلسوف و اقتصاد دان بزرگ دو قرن پیش که به هیچ رو نمیتوان او را مذهبی دانست اشاره می کنیم. مارکس معتقد به تکامل جامعه است و از تکامل همواره تحول در جهت مثبت را درک می کند. این تکامل از سرمایه داری به سوسیالیسم است. او در هجدهم برومر می نویسد: "ولی انقلاب های پرولتری یعنی انقلاب های قرن نوزدهم برعکس (بر عکس انقلاب های بورژوائی – نگارنده) از یکدیگر انتقاد می کنند، پی در پی حرکت خود را متوقف می سازند و به آنچه انجام یافته به نظر می رسد باز می گردند تا بار دیگر آنرا از سر بگیرند، خصلت نیم بند و جوانب ضعف و فقر و تلاشهای اولیه خود را بیرحمانه به باد استهزا می گیرند، دشمن خود را گوئی فقط برای آن به زمین می کوبند که از زمین نیروی تازه بگیرد و بار دیگر غول آسا علیه آنها قد برافرازد. در برابر هیولای مبهم هدف های خویش آنقدر پس می نشینند تا سرانجام وضعی پدید آید که هر گونه راه بازگشت آنها را قطع کند و خود زندگی با بانگ صولتمند اعلام دارد گل همینجاست، همینجا برقص"(12).پس به نظر مارکس جامعه بشری بطرف کمال، به طرف جامعه ای در حرکت است که در آن روابط تولیدی و انسانی بر روابط و شرائط سرمایه داری برتری کامل دارد، انسان به اعلی درجه بالندگی و شکوفائی میرسد. این حرکت از ماهیت و ضرورتی درونی نتیجه میشود. مارکس می نویسد "او (بورژوازی) بیش از همه گور کن خود را تولید می کند. سرنگونی او و پیروزی پرولتاریا بطور مساوی غیر قابل احتراز میباشند" (از مانیفست حزب کمونیست).

در نقل قول های فوق دو نکته جالب توجه وجود دارد: اول اینکه مارکس برای مبارزه میان طبقه کارگر و بورژوازی تلویحا لحظه پیروزی قائل است. در نظر اول مبارزه مورد نظر برای رسیدن به جامعه ایده آل یک پروسه است اما با نگاهی دقیق تر متوجه میشویم که طی این حرکت جوامع کنونی تحولی نمی یابند و تنها پس از پیروزی طبقه کارگر بر بورژوازی یا خوبی بر بدی جامعه کاملی ایجاد میشود که در آن "هرگونه راه بازگشت" قطع شده است. در تفکر مارکس هم انسان های امروزی ناکامل، در حال گذار و تغییرند و هم جوامع بشری. آنها فقط در جامعه ایده آل آینده کامل خواهند شد. دوم اینکه دوگرائی (دوالیسم – تقسیم پدیده ها به خوب و بد، سیاه و سفید، بهشت و جهنم، پیروزی طبقه کارگر و یا شکست آن را در افکار مارکس نشان می دهد. نویسندگان مختلفی به دوآلیسم حاکم در افکار مارکس اشاره نموده و جالب اینکه آنرا به ایرانیان قدیم نسبت داده اند. آرنولد کونتسلی (4) مینویسد:"اما معاد شناسی انجیل ریشه در خود دین یهود ندارد. ریشه آن در ایران قدیم است و از آئین زرتشت متاثر است. بخصوص یک جنبه معادنگاری پارس ها ظاهرا معاد نگاری انجیل را به طور عمده ای از خود متاثر ساخته است: دوآلیسم میان خدا و شیطان، خوبی مطلق وبدی ناب. این معاد نگاری که اوج آن در آئین زرتشت بود، کشمکش میان نیروهای خوبی با ارتش بدی را تصویر می کرد. کشمکشی که در یک روز آخر همه روزها، به یک مبارزه آخرین و دادگاه اخروی می انجامد که در آن بدی شکست می یابد و بهشت جاودانه آغاز میگردد. در این دیالکتیک معاد نگارانه پارس ها، اسکلت طرز فکر معاد شناسانه کارل مارکس قابل تشخیص است".
رودلف بارو نویسنده و فیلسوف آلمانی در کتاب آلترناتیو (Die Alternative) – بدیل، راه دیگر – (13) در سال 1977 نوشت: "چنین دورنمائی – آنهم به جلو و نه به عقب – کاملا با احتیاجات روشنفکران ناراضی از سرمایه داری مطابق بود که دوران نفی رمانتیک را پشت سر داشتند و آلترناتیوی به جلو جستجو میکردند و هر روز انقلابی گرائیشان بیشتر میشد. کوشش این افراد البته پیشقراول (یا پیشگام – Elite) در جهت کمال محض، در جهت عمومیت دادن و کمال بخشیدن به طرز زندگی و ذهنی گرائی خود، در ارجحیت دادن به برنامه رهائی عمومی، منعکس است. در واقع فقط برای آنها است که تضاد میان منافع بلاواسطه و منافع تاریخی در مقیاس جهانی عملا از بین می رود. این انتظار از کارگران که منافع بلاواسطه و مشترک خود را فدای اهدافی که لزوما قابل وصول نیستند، بنمایند، با زندگی و لذت های حیات واقعی انسان هائی مطابقت دارد که ارتشی را به این منظور تعلیم داده و ارگانیزه می کنند. بعد ها هم اینان هسته های احزاب حاکم، دولت و بوروکراسی اقتصادی را تشکیل خواهند داد. روشنفکران پیشقراول چنین نقشی را برای خود از قبل به عنوان رهبری سیاسی جنبش کارگری تعیین نموده اند. معمای فداکاری آنها در پیش از انقلاب در چکیده بررسی هگل نهفته است که مینویسد: "قهرمانان عموما – حد اقل از جنبه روحی – اجرت خود را دریافت میکنند"".مبلغین معاد پرستی چه کسانی هستند؟
مبلغین معاد پرستی عموما از طبقات متوسط تا بالا هستند. آنها یا هنوز در قدرت نیستند یا به قدرت رسیده و از اریکه قدرت حکومتی معاد پرستی را تبلیغ می کنند. حتی اگر اهداف اعلام شده معاد پرستان به قدرت نرسیده، مقاومت علیه بی عدالتی یا اشغال کشور توسط بیگانگان باشد، هدف آنها بهبود زندگی مردم این دنیا نیست. آنها اعتقاد دارند که زندگی انسان ها در مقابل معاد و بهشت موعود ارزشی ندارد. آنها فقط استفاده از ترور و زور را برای پیش برد مقاصد خود می شناسند. در فکر حل مشکلات واقعی جامعه امروز نیستند که سهل است، معمولا بلافاصله پس از پیروزی جز از بین بردن آزادی ها، بر پا کردن ماشین کشتار، زورگوئی و ایجاد مراکز جدید فساد دستاورد دیگری برای جامعه ندارند.
...

بخشی از فهرست مطالب مقاله معاد در ادیان دیگر

بنیاد گرائی اسلامی و معاد پرستی
هدف تبلیغات معاد پرستان چه کسانی هستند؟
مبارزه با تفکر معاد شناسی
منابع :

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معاد در ادیان دیگر

تحقیق در مورد معاد و جهان پس از مرگ

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد معاد و جهان پس از مرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد معاد و جهان پس از مرگ


تحقیق در مورد معاد و جهان پس از مرگ

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 23

 

فهرست:

 

عنوان                                                                                                     صفحه

چراباید به زندگی باز پسین بیاندیشیم(مقدمه)--------------------------------------  3  

 رابطه انسان با معاد------------------------------------------------------------   4

نقش ایمان به معاد درزندگی----------------------------------------------------    5

تاثیرایمان به معاد دراندیشه واخلاق---------------------------------------------    5   

تحلیلی از معمای مرگ---------------------------------------------------------    7

امکان تجدید حیات مردگان------------------------------------------------------    8

لازمه عدل خدا برپا کردن قیامت است-------------------------------------------     9

راستگویان از قیامت خبرمی دهند------------------------------------------------    10

رستاخیزدرکجاخواهد بود--------------------------------------------------------    10

قیامت بزرگ است--------------------------------------------------------------     11

استخوانهای پوسیده چطورزنده می شوند------------------------------------------     12

دیدگاههای شخصی--------------------------------------------------------------     13

90اسم ازاسامی قرآن ازدیدگاه قرآن----------------------------------------------      16

منابع---------------------------------------------------------------------------       23

 

برخی از اشخاص براین باورند که ضرورتی ندارد درباره مرگ و معاد بیندیشیم وازمسائلی که راهی برای

شناخت آن نداریم , سخنی بگوییم ویا کتابی بخوانیم.

آنها می گویند: ما باید به وجدانیات وقوانین جاری کشور, آداب و سنن ملی واجتماعی پای بند باشیم .

به کسی ستم نکرده و حقی را از احدی ضایع نکنیم . از دروغ و خیانت ودزدی و... پرهیز کنیم . کاری برخلاف وجدان  و عملی بر خلاف قانون انجام ندهیم , تا مورد ملامت وجدان ومکافات قانونی قرار بگیریم.

برای اینکه خوش باشیم , نباید به مصائب و دشواری های مردمان محروم کاری داشته باشیم . از مرگ و –میر عزیزان نباید متا ثر شویم . اگر جمعیتی بر اثر زلزله و یا بمب اتمی نابود شوند ,به ما ربطی ندارد .  ما برای دردها , رنج ها و بدبختی های مظلومان اشک تاثر نمی باریم...


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد معاد و جهان پس از مرگ

دانلود تحقیق کامل درمورد معاد در قرآن و روایات

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق کامل درمورد معاد در قرآن و روایات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد معاد در قرآن و روایات


دانلود تحقیق کامل درمورد معاد در قرآن و روایات

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :33

 

بخشی از متن مقاله

در این مبحث بر آنیم تا پاره ای از مسایل زندگی اخروی و صحنه هایی را که قرآن و روایات برای انسان پس از رستاخیر ترسیم می کند، مورد بررسی قرار دهیم.

تأکید قرآن بر معاد

دعوت به معاد باوری یکی از ویژگی های ادیان الهی است. قرآن کریم آخرین کتاب آسمانی و هدایت کننده ی بشر به سوی عالم نور و رها کننده ی وی از همه ی پلیدی ها و ظلمت ها و تصدیق کننده ی کتب آسمانی پیشین درباره ی رجوع انسان به سوی خداوند به تفصیل سخن گفته است. بی شک پس از دعوت به توحید، مقوله ای به این اندازه مورد تأکید قرار نگرفته است. شواهد ذیل می تواند اهمیّت معاد را از دیدگاه قرآن کریم نشان دهد:

الف ـ کثرت آیاتی که زندگی آدمی را در برزخ و قیامت توضیح میدهد.

ب ـ معاد باوری از ارکان ایمان است زیرا در کنار ایمان به خداوند قرار گرفته است:

«ذلک یوعظ به من کان منکم یؤمن بالله والیوم الآخر.»(بقره / 232)

و انکار آن در ردیف انکار خداوند واقع شده است:

«قاتلوا الذین لایؤمنون بالله ولا بالیوم الآخر.» (توبه / 29)

و از این روست که دعوت مردم به معاد در سرلوحه ی برنامه ی انبیا بوده است:

«یا معشر الجنّ والانس الم یأتکم رسل منکم یقصّون علیکم آیاتی وینذرونکم لقاء یومکم هذا.» (انعام / 130)

ج ـ خداوند به پیامبر دستور می دهد که بر وقوع قیامت قسم یادکند:

«و یستنبؤنک احقّ هو، قل ای وربّی انّه لحقّ.» (یونس / 53)

«زعم الذین کفروا ان لن یبعثوا، قل بلی وربّی لتبعثنّ.» (تغابن / 7)

د ـ عبث بودن خلقت در صورت منتفی بودن معاد:

«أفحسبتم انّما خلقناکم عبثا وانّکم الینا لاترجعون.» (مؤمنون / 115)

استدلال قرآن بر معاد

قرآن کریم، در عین آنکه ایمان به معاد را ضروری می شمارد، در مواردی نیز به استدلال بر معاد می پردازد و این مطلب گواه بر منافات نداشتن مقوله های ایمانی با تعقل و خردورزی است. این استدلال ها مبتنی بر خداشناسی است و معادشناسی بدون خداشناسی صحیح و مصون از خطا به انجام نمی رسد. بر این اساس، اسما و صفات ثبوتی خداوند چون حکمت، قدرت، صدق و... یا صفات سلبی هم چون امتناع لهو و ظلم از خداوند، می تواند دلیلی عقلی بر تحقق معاد باشد. بنابراین اصل معاد هم از راه درونْ دینی و هم از راه برونْ دینی (که گاه با هدایت متون دینی به مواد و مقدمات لازم به انجام می رسد) قابل اثبات است. در اینجا به اختصار پاره ای از استدلال های قرآن بر معاد را که مبتنی بر حکمت و عدل الهی است یادآور می شویم:

الف ـ قرآن بقا و جاودانگی و رجوع به سوی خداوند را توجیه کننده ی خلقت آسمان و زمین می داند و حذف معاد را موجب عبث و بیهودگی خلقت عالم می شمارد، در حالی که هم خالق حقّ است و هم خلقت او، و باطل به هیچ روی به طبیعت حق راهی ندارد.

«و ما خلقنا السّموات والارض وما بینهما لاعبین. ما خلقناهما الاّ بالحقّ ولکنّ اکثرهم لایعلمون.» (دخان / 39 ـ 38)

«وما خلقنا السموات والارض وما بینهما الاّ بالحقّ وانّ السّاعة لاتیة.»(حجر / 85)

لعب به افعالی گفته می شود که غایت آن ها خیالی است، نه واقعی; هم چون افعال کودکان که صرفاً از توهم و خیال کودکانه ناشی می شود. و چون افعال لعب صاحب خود را از اعمال واقعی یعنی اعمالی که غایت حقیقی دارند، باز می دارد، از مصادیق لهو به شمار می روند. بر اساس آیه ی یاد شده اگر خلقت عالم، غایتی نداشته باشد و رو به عدم و نیستی برود، وجودش عبث و بیهوده می شود و خداوند منزه از کار عبث و بیهوده است.

خداوند بسیاری از امور را به وجدان و بنیاد اخلاقی آدمی سپرده است، تا خود داوری کرده حق را دریابد. چگونه می توان پذیرفت که انسان عاقلی کاری را انجام دهد و هیچ هدف و مقصدی از آن نداشته باشد. چیزی را بسازد که می خواهد نابودش کند. و یا وقتی از او می پرسند چرا کاری را انجام می دهد توجیهی نداشته باشد. حال که چنین است، خداوند ما را به وجدانمان ارجاع می دهد. شما آدمیان چگونه می توانید کار خداوندی را که علم و قدرتش مطلق و بی نهایت است، عبث و بیهوده تلقی کنید. انکار معاد خلقت خداوند را عبث و بیهوده می نمایاند. پس کل نظام مخلوقات باقی و برقرار خواهد بود.

درباره ی ضرورت معاد و جاودانگی آدمی و ملازمه ی نفی معاد با عبث و بیهودگی آمده است:

«أفحسبتم انّما خلقناکم عبثا و انّکم الینا لاترجعون.» (مؤمنون / 115)

بنابراین، یا توجیه کننده ی خلقت آسمان ها و زمین و از جمله انسان، بازگشت به سوی خداوند و جاودانگی است و یا توجیه کننده ی خلقت آسمان و زمین، وجود انسان و توجیه گر وجود انسانی جاودانگی اوست. اما به نظر می رسد که نظریه ی اول را شواهد بیش تری تأیید می کند. فی المثل، از پاره ای آیات چنین به دست می آید که همه ی حیوانات از جاودانگی شخصی برخوردارند، هر چند به تفصیل در کیفیت زندگی اخروی آن ها سخن نرفته است:

«وما من دابَّة فی الارض ولا طائر یطیر بجناحیه الاّ امم امثالکم ما فرّطنا فی الکتاب من شیء ثمّ الی ربّهم یحشرون.» (انعام / 38)

بر اساس این آیه، همان طور که در دنیا حیوانات در بسیاری از جنبه های حیاتی هم چون دفع ضرر، جلب منفعت ،و جنبه های اخلاقی مانند حیله گری، جرأت، جبن و... باآدمی شباهت دارد، در جاودانگی و حشر به سوی خداوند نیز چنین اند. شاهد دیگر بر این سخن آیه ی «و اذا العشار عطّلت. واذا الوحوش حشرت» (تکویر / 5 ـ 4)است.

هم چنین آیاتی بر این معنا دلالت دارد که سنگ ها، بت ها و همه ی مخلوقاتی که شریک خدا پنداشته می شدند در قیامت حاضر و به جهنم ریخته می شوند و آسمان و زمین با نظام دیگری بر پا خواهد شد. همه ی این شواهد حکایت از جاودانگی همه ی موجودات و منتفی بودن نابودی و اضمحلال آن ها می کند. بنابراین اگر انعدام موجودی مستلزم عبث بودن خلقت آن است، هیچ موجودی از میان نخواهد رفت و با انتقال از دنیا به چهره ی اخروی در قیامت حاضر خواهد بود.

ب ـ قرآن کریم حذف معاد را مستلزم ظلم و بی عدالتی می شمارد و چون ظلم منتفی است، پس معاد به ضرورت ثابت و محقق است.

دو دلیل یاد شده را می توان از آیه ی بیست و دوم سوره ی جاثیه دریافت:

«وخلق الله السموات والارض بالحقّ و لتجزی کلّ نفس بما کسبت وهم لایظلمون. {جاثیه / 22}

بر این اساس، خلقت آسمان و زمین برای آن است که طاعت پاس داشته شود و به معصیت و ناپاکی کیفر عادلانه داده شود. عدل الهی به پادارنده ی عالمی است که در آن هر انسانی جزای عمل خویش را بازیابد و چون دنیا نه از نظر وجودی می تواند چنان عالمی باشد و نه از نظر تجربی چنین عالمی است، پس عالمی جز دنیا در کار است و آن سرای آخرت است. پس انکار کنندگان آخرت و بدکاران چه بد گمان می کنند که زندگی و مرگ آنان مانند زندگی و مرگ مؤمنان و درست کاران است:

«ام حسب الذین اجترحوا السّیّئات ان نجعلهم کالّذین امنوا وعملوا الصالحات سواء محیاهم ومماتهم، ساء مایحکمون.» (جاثیه / 21)

«افنجعل المسلمین کالمجرمین. ما لکم کیف تحکمون.» (قلم / 36 ـ 35)

از این رو قرآن کریم به آدمیان هشدار می دهد که به عاقبت کار مجرمان بیندیشند و در زمین سیاحت کنند و دریابند که خداوند چگونه مجرمان را به سبب اعمالشان در دنیا مجازات می کند. پس در نظام هستی ظلم و ناپاکی بی جزا نمی ماند و چون هر ظلمی در دنیا کیفر و هر نیکی و طاعتی پاداش داده نمی شود، پس وجود عالم آخرت ضروری و لازم است; بنابراین آیاتی که بشر را به سیاحت در زمین فرا می خواند، او را به سوی نوعی دلیل تجربی بر جزای اعمال در نظام هستی سوق می دهد:

«قل سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المجرمین.» (نمل / 69)

پاسخ قرآن به اشکال منکران معاد

اما آنچه در قرآن بسیار بدان توجه شده است، استبعاد منکران معاد از دوباره زنده شدن است. به گمان آنان احیای مجدد آدمیان کاری غیر ممکن است; هر چند هیچ دلیلی بر امتناع آن ندارند:

«وقالوا ما هی الاّ حیاتنا الدّنیا نموت ونحیا وما یهلکنا الاّ الدّهر، وما لهم بذلک من علم ان هم الاّ یظنّون.» (جاثیه / 24)

این استبعاد مستقیماً متوجه احیای دوباره ی ابدان از هم پاشیده شده است; یعنی کافران چه از وجود روح و تجرد آن اطلاع داشتند یا نداشتند، دعوت انبیا را چنین می فهمیدند که روزی ابدان پوسیده شده انسان جمع و دوباره زنده خواهد داشت و این برای آنان بسیار عجیب بود:

«وقالوا أَءِذا کنّا عظاما ورفاتا أَءِنّا لمبعوثون خلقا جدیداً.» (اسراء / 49)

«ویقول الانسان أَءِذا ما متّ لسوف اخرج حیّا.» (مریم / 66)

و از این رو گاهی معاد را از مقوله ی اساطیر یا سحر می شمردند:

«ولئن قلت انّکم مبعوثون من بعد الموت لیقولنّ الّذین کفروا ان هذا الاّسحر مبین.» (هود / 7)

قرآن کریم گوشزد می کند که برانگیخته شدن ابدان به دست توانای ربوبی جای تعجب ندارد و شگفتی در شک و تردید منکران معاد است:

«وان تعجب فعجب قولهمْ أَءِذا کنّا ترابا أَءِنّا لفی خلق جدید.» (رعد / 5)

آن گاه از راه های متفاوتی به این استبعاد پاسخ می گوید:

الف ـ در دسته ای از آیات قدرت نامتناهی خداوند را تذکر می دهد; به طوری که در ساحت قدرت نامتناهی او هیچ کاری آسان تر از کار دیگر نیست و ایجاد هر امر ممکن مقدور خداوند است و معاد جسمانی و برانگیخته شدن آدمیان ممکن است نه ممتنع. پس خداوند نه فقط آدمیان که سرای قیامت را نیز برپا خواهد کرد:

«اولم یروا کیف یبدء الله الخلق ثمّ یعیده، انّ ذلک علی الله یسیر" عنکبوت 19)

«ولله غیب السموات والارض، وما امرالسّاعة الاّکلمح البصر او هو اقرب، انّ الله علی کلّ شیء قدیر.» (نحل / 77)

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد معاد در قرآن و روایات