رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مرد داروی دیازپام

اختصاصی از رزفایل تحقیق و بررسی در مرد داروی دیازپام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

بنزودیازپینها - Benzodiazepine

آیا میدانید راه متابولیسم لورازپام فقط از طریق گلوکورونیداسیون و سپس دفع است . به همین دلیل بیماران بعد از استفاده، صبح شادابتراند.از این دارو میتوان همزمان با داروهای دیگری که روی آنزیمهای کبدی تاثیر میگذارند استفاده نمود.چند نمونه از داروهای القا کننده آنزیمهای کبدی : فنوباربیتال،ریفامپین و سیگار با داشتن ماده بنزوپیرنچند نمونه از داروهای مهار کننده آنزیمهای کبدی :آزولهای خوراکی:کتوکونازول،فلوکونازول،ایتراکونازول ، اریترومایسین ، سدیم والپروات ، سایمتیدینبنزودیازپینها : دسته شیمیایی گروهی از داروها هستند که عموما به منظور القای خواب ، ضد اضطراب ، ضد تشنج ، ضد اسپاسم و القای بیهوشی بکار می روند.مانند : دیازپام (ضعیف و طولانی اثر) کلونازپام ( قوی و طولانی اثر) لورازپام (قوی و کوتاه اثر) فلورازپام (متوسط و طولانی) اکسازپام (ضعیف و کوتاه اثر) کلردیازپوکساید(ضعیف و طولانی اولین داروی سنتز شده از این دسته به سال 1961) و آلپرازولام (قوی و کوتاه اثر) ا)از میدازولام و دیازپام برای کمک به القای بیهوشی به فرم تزریقی نیز استفاده میشود.کلا استفاده از بنزودیازپینها به مدت طولانی باعث ایجاد تحمل Toleranceو وابستگی Dependenceمی شود .این حالت در بنزودیازپینهای کوتاه اثر شدیدتر بروز می یابد . در اینگونه موارد دارو به داروی دیگر از همان دسته سوئیچ میشود و این داروی جدیدبه آهستگی قطع می گردد Tapper Downتا علائم قطع مصرف شدید نباشد، بدترین دارو از این لحاظ داروی آلپرازولام میباشد ، آلپرازولام داروی انتخابی در حملات پانیک Panic Attack(وحشت) است .شروع علائم ترک Withdrawal Syndromبا داروهای کوتاه اثر سریعتر و در مقایسه کلی شدیدتر بروز دارد.اثر بنزودیازپینها بر کیفیت خوابکلا این داروها در دوره مصرف با کم کردن زمان حالت رمRapid Eye Movement خواب(در حالت رم یا حرکت سریع چشم متابولیسم بالا میرود و فرد رویا میبیند) در درمان کابوسهای شبانه Night Mares بکار میروند.اما باید توجه داشت که بعد از قطع مصرف دوره رم حتی طولانی تر از قبل شروع دارو میشود بنابراین مشاوره روانپزشکی به همراه دارودرمانی اکیدا توصیه میگردد.این داروها در بیماران مبتلا به آپنه Apneaخواب(حالتی که در آن به علت شل شدن عضلات گلو وقفه تنفسی در طی خواب ایجاد میشود) با احتیاط کامل مصرف شود و حتی المقدور از آنتی هیستامینهای سداتیو یا روشهای دیگر استفاده گردداستفاده از آنتی هیستامینها Antihistamines: دیفن هیدرامین ، هیدروکسیزین ، پرومتازین ، کلماستین و در مواقعی سیپروهپتادین میتوانند برای القای خواب و حفظ خواب بکار روند ، بهترین انتخاب دارو برای بچه ها و خانم های باردار دیفن هیدرامین و بدترین احتمالا پرومتازین به علت اثر آنتاگونیستی دوپامین و احتمال بروز واکنش اکستراپیرامیدالExtrapyramidal .از دوز پایین آنتی دپرسانهای سداتیو مثل آمی تریپتیلین ، دوکسپسن و ترازودون هم برای القای خواب استفاده شده ، با این توجیه که اکثر مبتلایان به بی خوابی مزمن دچار افسرگی هم هستند . با اینحال این دارو ها به علت عوارش آنتی کولینرژیکی ( افت فشار خون - بدتر کردن هایپرتروفی پروستات - گلوکوم - خشکی دهان - تاری دید - گیجی ) و عوارض آنتی هیستامینیک ( گیجی و گنگی ) و طول اثر معمولا بالا خصوصا در سالمندان انتخاب مناسبی نیست . داروی نیترازپام عموما برای پیشگیری حملات صرع استفاده میگردد از این دسته داروها داروی کلونازپام و کلوبازام هم به این منظور بکار میرود.مزیت کلوبازام به کلونازپام در بیماران مبتلا به صرع خواب آوری کمتر آن است{ Seizure : تشنج - Epilepsy :بیماری صرع }مهمترین اقدامی که در مواجهه با مسمومین با دوزهای بالای این داروها باید انجام داد حفظ و برقراری تنفس مناسب است در مراجعه به اورژانس از داروی فلومازنیل به عنوان آنتی دوت (پادزهر) استفاده میگردد . خطر مرگ با این دسته داروها بر غلاف نظر عرف بسیار پائین است.از فرم رکتال (شیاف) دیازپام برای پیشگیری تشنج کودکان با تب بالا Febrile Seizure بکار میرود.در صورت عدم دسترسی به فرم رکتال از مایع روغنی موجود در آمپول هم به عنوان جایگزین میتوان استفاده نمود هر چند کاملا قابل اتکا نیست ،به علت دوز پایین تر دارو و جذب متغییر آن.از داروی دیازپام برای کنترل پریماچور اجاکولیشن Premature Ejaculationیا همان انزال زودرس استفاده شده چون نقش استرس را در این زمینه پراهمیت ارزیابی کرده اند،داروهای دیگری که در این زمینه توسط روانپزشک بعد از زمینه یابی کامل و به همراه روشهای درمانی غیر دارویی تجویز میشود شامل تیوریدازین و کلومیپرامین است .مهار کننده های اختصاصی بازجذب سروتونین(پاروکستین.فلوکستین و سرترالین و سیتالوپرام ) هم حتی به همراه داروی سیلدینافیل توما برای کمک به این مشکل بکار می روند. یک داروی اختصاصی جدید به نام داپوکستین Dapoxetine هم مجوز ورود به بازار یافت که از دسته مهار بازجذب اختصاصی سروتونین است با فارماکوکینتیک متفاوت شروع اثر سریع و نیمه عمر بسیار کوتاه .روشهای غیر دارویی به اختصار روش اسکوئیز (فشردن نوک آلت و کاهش احتقان آن) و روش نزدیکی-قطع که به محض احساس خروج منی بیمار فعالیت را کاملا متوقف میکند و روشهای حساسیت زدایی که در آن در طی آموزش نسبتا طولانی بیمار نسبت به کنترل خود آگاهی و تسلط می یابداز داروی دیازپام به عنوان شل کننده مرکزی عضلات هم اسفاده میشود ، داروهای دیگر شامل باکلوفن ، متوکاربامول و دانترولن و تیزانیدین Tizanidine-Sirdaludمی باشند که دانترولن از طریق محیطی یعنی اثر مستقیم بر عضلات مخطط و مهار آزادسازی کلسیم از غشای سارکوپلاسمی باعث برطرف شدن اسپاسم میگردد و تیزانیدین با مکانیسمی مثل داروی کلونیدین (آلفا آگونیست مرکزی) عمل میکنداستفاده از بنزودیازپینها برای رفع اضطراب قبل از امتحان یا سخنرانی توصیه نمی گردد در این شرایط داروئی مثل پروپرانولول با پوشاندن علائم سوماتیکی مثل طپش قلب ، هایپرونتیلیشن (پر دمی) تعریق و..بدون ایجاد اختلال در عملکرد ذهنی گزینه بهتری به شمار می آید هر چند بایستی به عواض آن مثل اثر بر ریه و کاهش حجم تنفسی و پتانسیل آن در کاهش فشار خون توجه نمود.در اختلال خوابی که بیمار مشکل در شروع خواب دارد از داروهائی با شروع اثر سریع و طول اثر کوتاه استفاده میشود و در بیمارانی که در حفظ خواب مشکل دارند،از خواب می پرند ، از داروهائی با اثر طولانی استفاده میشودبوسپیرون Buspiron: این دارو با مکانیسمی متفاوت اما با اثراتی مشابه با بنزودیازپینها عمل می کند و بیشتر در اختلال اضطرابی جنرال بکار میرود این دارو پارشیال آگونیست سرتونین است .شروع اثر ضد اضطرابی آن بعد از حدود چند هفته ظاهر میشود در حالی که بنزودیازپینها شروع اثری کمتر از یک ساعت دارند ،بوسپیرون اثر کاهش توانایی ذهنی که بنزودیازپینها ایجاد میکنند را ندارد ، مورد سوء مصرف قرار نمیگیرند و عوارض ترک ندارن دبوسپیرون برخلاف بنزودیازپین ها اثر ضد تشنجی (کلونازبام – کلوبازام ) شل کننده عضلانی (دیازپام) ندارد . اثر سداتیو بسیار کمتری دارد دپرسیون تنفسی ایجاد نمی کند پوتنسی ضد اضطرابی تقریبا معادل دیازپام داردبوسپیرون اثرمهمی بر روی الگوی خواب ندارد فقط باعث اندکی کاهش در طول دوره REM و کاهش وقفه در شروع آن میشود.خصوصا در افرادی که مشکل بی خواب مزمن بدون اضطراب دارند . در افراد مضطرب بوسپیرون میتواند علاوه بر کاهش اضطراب در بهبود کیفیت خواب بدون اثر خواب آور یا سداتیو موثر باشد. مصرف همزمان دارو با غذا جذب دارو را به تاخیر می اندازد و این تاخیر به نوبه خود باعث کاهش کلیرنس دارو و افزایش مقداری از دارو که وارد سیستم عصبی میشود می گردد.شروع اثر ضد اضطرابی از 2 هفته بعد آغاز میشود اما بهترین کارایی خود را حداق 3 تا 4 هفته بعد از درمان نشان می دهد.این دارو توسط ایزوآنزیم 3A4 متابولیزه میشود و داروهایی که این آنزیم را مهار میکنند-اریترومایسین-ایتراکونازول-نفازدون- غلظت را بالا و داروهای القا کننده مثل ریفامپین غلظت پلاسمایی آنرا کاهش میدهنداختلال اضطرابی جنرال GAD: اکثرا و تقریبا بدون دلیل مشخص مضطرب اند،تمرکز خوبی ندارند و از ضعف حافظه رنج میبرند.تحریک پذیرند ، به شلوغی و سوصدا حساس اند ، و علائم جسمانی مثل خشکی دهان ، نفخ ،تند شدن تعداد تنفس ، طپش قلب ، سردرد و... دارند..توجه! به علت مشترک بودن این علائم با بسیاری اختلالات دیگر تشخیص افتراقی صرفا توسط روانپزشک انجام میگیرد.کلیه داروهای بنزودیازپینی در دوره بارداری در رده ایکس قرار دارند یعنی منع مصرف مطلق

  نوشته شده در  یکشنبه ششم فروردین 1385ساعت 2:26  توسط هادی (نوید) اخوت 

کدوم رو بگیم ؟؟

انتخاب جمله مناسب درموقعیتهای مختلف در داروخانهاکثر این صحبتها بین پرسنل داروخانه (مسئول دریافت نسخه) با بیمار یا همراه بیمار اتفاق می افتد که نیاز به نظارت و اصلاح توسط مسئول فنی داروخانه (دکتر داروساز ) دارد. به نظر شما کدامیک از این جملات در این شرایط مناسب تر هستند ؟وقتی یک یا چند قلم از اقلام دارو در نسخه مورد تعهد بیمه نباشد :- این داروتون آزاده !- این داروتون بیمه نیست !- این قلم دارو رو باید آزاد بگیرین !- بیمه تون این دارو رو قبول نداره !- این دارو جزء تهد بیمه تون نیست !- بیمه تون پولی بابت این دارو نمیده ، ما هم نمی تونیم براتون بیمه کنیم !- اصلا چیزی نگیم ، اگه پرسید چرا گرون شد . بگیم چند قلمش بیمه نبود !وقتی ازتون داروئی می خوان که جزو اقلام بدون نسخه نیست :- نداریم!- تموم کردیم ! تموم شد!- فقط با نسخه !- نسخه شو لطف کنید !- باید حتما نسخه شو بیارین – همراه خودتون داشته باشین !- اینجا با نسخه تحویل میشه !- فروش بدون نسخه نداریم !- این دارو رو بدون نسخه نمیشه داد!- بدون نسخه نمی تونیم بهتون هر دارویی رو بدیم !- از داروخانه های دیگه تهیه کنین !- این دارو نسخه ایه !- فروش آزاد نداریم !- شما که نمی تونی تشخیص بدین چی براتون لازمه چی نیست ، شما مگه دکتری ؟ - قانون قانونه ، هر کسی مسئول کار خودشه ، من نمی تونم مسئولیتشو قبول کنم !- صلاح نیست این دارو رو بدون مشورت با پزشک مصرف کنید !- ما باید هر داروئی که تحویل میدیم تو کامپیوتر ثبت کنیم . نسخه و شماره نظام پزشکی رو باید وارد کنیم !وقتی بیمار عجله داره و مدام سرک میکشه که همه رفتن ! نسخه ما چی شد :- یکمی صبر کنید ، حاضر میشه !(چند تا دیگه قل بزنه ! خوب بپزه!)- بگذارید قیمت بخوره ، چشم!- چقدر عجله می کنید!- داروهاتون که اورژانس نیست !- داروه آقای محترم ! باید دقت بشه !- مطب هم که میرین همینقدر عجله میکنین ؟!- شما یه ساعته اومدین ؟؟ الان ساعت چنده؟ چرا دروغ میگی آقای محترم!!- متوجه هستم بیمار دارین و عجله! ولی اینجا ما مسئولیم ، با اینحال سعی میکنیم سریعتر مال شما رو آماده کنیم !(انشاء شد)- می خواین نسختون رو بدم تشریف ببرین داروخانه دیگه ! اینجا ما مسئولیت داریم ! - قضیه سلامتیه! نمیشه عجله کرد ، شوخی که نیست!- شما که اینقدر وقت گذاشتین که پزشکتون تشخیص بدن ، اینجا هم باید وقت بذارین تا داروتون درست تحویل بشه!- همه عجله دارن ! فقط شما که نیستی اینجا!- ما اینجا نه کسی رو میشناسیم نه با کسی پدر کشتگی داریم ! داروها طبق نوبت تحویل میشه !- بقیه هم تو نوبتن ! چرا دیگران چیزی نمی گن ؟- اونهایی که زودتر از شما دارو گرفتن . نسخشون تک قلمی بود!- صبر کن عزیز من! نمیشه که کار مریضهای دیگه رو ول کرد کار شما رو راه انداخت!- ما اینجا هستیم که کار شما رو راه بندازیم ، کار دیگه ای که نمی کنیم(استراحت که نمی کنیم )!وقتی نسخه از نظر شرط و شروط بیمه مورد قبول نیست :- نسخه تون قلم خوردگی (ایراد داره) باید تصحیح بشه !- تاریخ نسختون که اشکال داره ! باید دکترتون پشت نسخه تصحیح کنه ( پشت نویسی کنه )- اینو بفرستیم بیمه رد میکنه ! اینو اینجوری بیمه از ما قبول نمی کنه !- نسخه مثل چکه ! شما میری بانک چکت قلم خوردگی داشته باشه بانک ازت قبول میکنه ؟- ما این نسخه رو میدیم بیمه بقیه پول دارو رو میگیریم ، شما می آی پولشو بدی ؟ - بدین یه داروخانه دیگه شاید ازتون قبول کرد!- تا به حال کلی از نسخه های ما بابت همین ایرادات برگشت !- شما می خوای فقط کار خودت راه بیفته ! راضی میشی داروخانه به خاطر شما ضرر کنه (البته که راضی میشه!)- یه کاری میکنیم ما براتون آزاد قیمت میزنیم ، شما ببر بیمه بگو اینو چرا برام بیمه حساب نکردن ؟!- این دست ما نیست که بخوایم قبول کنیم یا نه!- این که تقصیر ما نیست پزشکتون می بایست دقت می کرده!- همون اول وقتی دفترچه روتحویل میگیرین باید اینا رو بهتون میگفتن نه وقت خودتو بگیری نه وقت ما رو!- نداریم !(مگه چند سال میخوایم عمر کنیم که با هر مریضی سر و کله بزنیم ؟! )صداقت داشته باشیم با همه ؟ به قیمت بحث های اکثرا بی حاصل ، چون اکثر بیماران واقعا از شرایط بیمه نا آگاهند . معلوم نیست چرا در توضیحی که داخل دفترچه های بیمه نوشته شده . نگرانی فقط استفاده چند نفر از یک دفترچه هست به همراه هشدار و تهدید قانونی و اخلاقی ؟ تنها یک جا ذکر شده که نسخه جزو اوراق بهادار است .. اما در ادامه صحبت سوء استفاده مطرح شده نه الزامات بهادار شدن نسخه !چرا بروشورهایی برای این نکات سازمانهای بیمه گر تهیه نمی کنند تا در معرض دید بیماران باشد؟چرا بایستی برای مصلحت اندیشی متوسل به دروغ شد ؟از فرهنگ سازی نمی توان فرار کرد ، اما یک تنه هم نمی توان چیزی را تغییر داد.هر چقدر بیمار به حق و محدودیت های خود آگاه تر باشد تعامل بهتری میتوان با او برقرار نمودمطمئنا با همه به یک روش نمی بایست رفتار نمود .-آمادگی بیمار برای شنیدن توضیح


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مرد داروی دیازپام

تحقیق و بررسی در مرد درک تن گفتار

اختصاصی از رزفایل تحقیق و بررسی در مرد درک تن گفتار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

درک تن گفتار

 

تن گفتار شامل طیف وسیعی از حرکات فیزیکی ناخودآگاه است که در تقویت یا تضعیف ارتباط نقش مهمی ایفا می کنند. حتی آن زمان که ساکن وبی حرکت نشسته اید نیز ممکن است بدون آن که خودتان متوجه باشید در مورد احساس درونی خود پیام مهمی را به طرف مقابل منتقل کنید.

تعبیر تن گفتار

تعبیر تن گفتار وکنترل آن بسیار دشوار است . با این وجود درک همه جانبه این زبان از روش هایی است که به کمک آن می توانید نظر واقعی افراد را نسبت به خود بفهمید.

به عنوان مثال اگر دروغ گفتن افراد را از درون دچار ناراحتی کند , تن گفتار آنها به طور ناشیانه ای دروغ را برملا خواهد کرد

برقراری ارتباط از طریق تن گفتار

در تن گفتار , طرز ایستادن حائز اهمیت است . زمانی که برای اولین بار با فردی برخورد می کنید ,3حالت ایستادن به وجود می آید . طرز ایستادن مثبت شما , طرف مقابل را ترغیب به برقراری ارتباط وعکس آن یعنی ایستادن منفی شما باعث اشکال در ارتباط می گردد

حالت ایستادن منفی

حالت ها0000000000000000 معانی آن

1- قوز کردن00000000000000000000000000000000000000نشانگر عدم اعتماد به نفس شماست

2- خیر شدن به یک نقطه 00000000000000000000000000000نشانگر طفره رفتن از موضوع است

3- کشیدن گوش یا ( دست کشیدن بر روی گوش ) 0000000000000000000نشانگر شک وترید شماست

4- کشیدن کمر به سمت چپ یا راست 000000000000نشانگر عدم پذیرش صحبت های طرف مقابل است

حالت ایستادن خنثی

حالت ها0000000000000000 معانی آن

1- نگاه مستقیم 000000000000000000000000000000000000000000000نشانگر توجه شماست

2- آزاد وراحت بودن دست ها وپاها 00000000000000000000000000000نشانگر نداشتن تنش است

حالت ایستادن مثبت

حالت ها0000000000000000 معانی آن

1- نگاه مستقیم ولبخند000000000000000000000000000000000000نشانگرتوجه دوستانه شماست

2- جلو دادن سینه وایستادن در یک وضعیت باز000000000000000000نشانگر اعتماد به نفس شماست

3- گذاشتن دست ها روی کمر00000000000 نشانگر عزم راسخ وتوانایی کنترل اوضاع توسط شما است

این موارد فقط گوشه ای ازحالات زبان تن ماست . که برای شما از زبان (( رابرت هلر)) به طور خلاصه نوشته ام.

و سخن آخر

اینک خوشحال هستم وبر خود می بالم که این وبلاگ با تمام کم وکاستی های خود میزبان زیباترین فرشتگان خداست وباهمه ی احساسم می گویم : آرزومند آرزوهای پاکتان هستم

ادامه درک تن گفتار

تسلط بر اعصاب

افراد معمولا موقع سخنرانی یا مصاحبه دچار یک حالت عصبی می شوند. این حالت کاملا طبیعی است ذهن از طریق سیستم عصبی ما را آماده عمل می کند. بنابرین می توان گفت که پیدایش حالتهای عصبی تا حدودی به دلیل فعالیت غددی است که همرون آدرنالین را وارد خون می کنند.

اگر می خواهید ظاهر شما حاکی از اعتماد به نفس بیشتری باشد, از تن گفتار کمک بگیرد:

1- آگاهانه تلاش کنید لبخند بزنید2- دست های خود را به شکلی آسوده آویزان نگه دارید3- زمانی که با افراد صحبت می کنید یا به صحبت آنان گوش می دهید به چشم هایشان نگاه کنید4- راست بایستید . واز

5- بازی کردن با دست های خود اجتناب کنید

رعایت فاصله با دیگران

رعایت یک فاصله منطقی وقابل قبول با افراد نیز جزئی از تن گفتاراست . مقدار این فاصله بسته به موقعیتی که در آن قرار دارید, فرق می کند به عنوان مثال در یک جمع دوستانه افراد به هم نزدیکتر می ایستند ولی در موقعیت های رسمی فاصله آنها از یکدیگر بیشتر می شود.همواره توجه داشته باشید که به قلمرو شخصی طرف مقابل وارد نشوید

تاثیر گذاری روی دیگران

تاثیری که شما با اولین برخورد بردیگران می گذارید بسیار حائز اهمیت است .می گویند که 5 دقیقه بعدی آن مهمتر است . بنابرین توجه یا عدم توجه به جزئیات می تواند تاثیرات متفاوتی در طرف مقابل برجای بگذارد به سر وضع وطرز لباس پوشیدن خود اهمیت بدهید ودراین مورد همیشه محتاطانه عمل کنید . حتی اگر قرار است با ظاهر غیر رسمی در جایی حاضر شوید , دقت کنید که لباس وکفش شما حتما پاکیزه و مرتب باشد قبل ازرفتن به جلسه خود را در آینه برانداز ودقت کنید که موهای شما حتما مرتب باشد

.......................................................................................................

سلام دوست عزیز

اولا امیدوارم عذر خواهی من رو بپذیری که این قدر دیر جواب سئوال شما میدم .

اشخاص خجالتی اغلب کودکی درون گرایی دارند که معمولا به طور معمول این صفت براثر اثویا بی توجهی از طرف پدر ومادر آنا ن در سنین 14تا 36 ماهگی به وجود می اید

راستش اولش می خواستم جواب سئوال شما رو خیلی کوتاه . مثلا: از روی مجله یا غیره بدم اما دلم نیومداین کار رو بکنم امیدوارم ببخشی این رفتار من رو.

دوست عزیز تا حالا شده از خودت بپرسی که چرا من این وبلاگ رو با این محتوا ( موضوع ) ساختم. اجازه بدید تا برای شما بگم :

من تا 5 سال پیش شاید به مراتب از شما خیلی بدتر بودم ( از الحاظ ارتباط با دیگران وحتی پدر ومادر ) .

سر آغاز این این تحول درست از زمانی آغز شدکه مجبور شدمبه اجبار در یک اردو ی فرهنگی به مدت 15روز شرکت کنم قرار گرفتم من در یک جمع 450الی 500 نفری من رو واداشت تا برای تامین نیازهای شخصی خودم مجبور بشم برخلاف میلم روزی با 10الی14نفر ارتباط برقرار کنم.

حالا خودت رو جای من بزار من توی اون شرایط با اون ویژگی شخصیتی که داشتم به نظر تو من توی چه حالی بودم. شاید اون اردوگاه برای من مثل جهندم بود

اما داستان به اینجا منتهی نمیشه

یه روز عصر در حالی در کنار یک درخت در کنار محوطه اردوگاه نشسته بودم وبه اصطلاح خودم توی افکار خودم بودم متوجه دومورچه شدم یکی بزرگ ویکی کوچک که دنبال هم می رفتند( در یک مسیر)

در دهان مورچه بزرگ دوتکه نان بود ومورچه کوچک نیزبرای بدست آوردن نان به دنبال مورچه بزرگ می رفت.برای من جالب بود که مورچه کوچک این ریسک را می کرد گویا یادش رفته بود که ممکن است خطری از مورچه بزرگ به او برسد .ولی او همچنان کارش ادمه می داد گویا در حال مذاکر با مورچه بزرگتر بود . آنقدر سماجت کرد تا توانست یک تکه نان از مورچه بزرگ بگیرد.

نمیدانم شاید مورچه بزرگ دلش سوخت واین کار را کرد وشاید دلیل چیز دیگری باشد .در آن زمان دلیلش برای مهم نبود .

فقط این را می دانم آن مورچه کوچک درس بزرگ به من یاد داد که از رهگذر ارتباط او نیز توانست نیاز خود را برطرف کند .باید بگویم که سماجت او در واقع همان اشتیاق برای ارتباط بود واینکه آن مورچه کوچک هرگز به این مسئله که ممکن است توسط مورچه بزرگ مورد بی اعتنایی قرار گیرد هرگز فکر نکرد وکارش را ادامه داد. واین یادتون باشه آن مورچه هم می توانست بر عکس این کار بکند

حال دوست عزیز از شما می خواهم لحظه در تنهایی خودت تفکر کنی . نمی خواهم بگم تحول یک دفعه ایجاد می شود .بلکه ترک این عادات وکنار گذاشتن آن کمی زمان می برد پس کم کم شروع کن وبه خودت قول بده تا حرکتی خلاف همه عادت های گذشته خودت بکنی .

من در طول این مدت به طور مستقیم یا غیر مستقیم انواع روش ارتباطی رو در وبلاگم بیان کرده ام .

به شما پیشنهاد می کنم این روش ها رو دوباره مرور کنید و انجام بدید

چند پیشنهاد کوچک ومهم دیگر

1-     اگر کسی به شما اعتنایی کرد ناراحت نشوید وخود به خود فرض را براین نگذارید که شما مقصر هستید بلکه از آن درس بگرید

2-     در زمینه ای که فعالیت می کنید مثلا:( شغل و رشته تحصیلی ویا غیره...) سطح اطلاعات خود را بالا برده تا بتوانید در جمع حرفی برای گفتن داشته باشید

3-     سعی کنید حداقل روزی 30الی 60 دقیق مطالعه آزاد ( خارج از حوزه فعالیتی که دارید) مثلا: روزنامه داشته باشید تا اطلاعات اقتصادی, سیاسی ,اجتماعی وفرهنگی روز جامعه رو داشته باشید

4-     خود را در زمان ارتباط برقرار کردن فعال نشان دهید ولبخند را فراموش نکنید

5-     سیگنال های اشخاصی که می خواهید با آنان ارتباط برقرار کنید شناسایی کرده ( بصری , سمعی , , لمسی )

6-     تعریف وتمجیدرا صادقانه بیان کنید.یادتون باشه :( تملق : ممنوع )

ارتبط با دیگران

هر انسانی برای دوام و زندگی در جامعه بشری نیازمند برقراری ارتباط بادیگر انسانهاست.

پیداست که میزان موفقیـّت هر انسان بستگی به میزان ارتباط او با پیرامون خود و نحوه تعامل با آنها دارد.تاثیر ارتباط های اجتماعی در میان انسانها به حدی است که گاهی یک گفتگوی رو در رو ، یک تلفن یا حتی یک نامه میتواند تا حد بسیار زیادی در متقاعد کردن افراد موثر باشد.

اصولاْ برقراری بک ارتباط خوب به نوع برخورد افراد با یکدیگر و نحوه انتقال خواسته هایشان بستگی دارد.ارتباط ها اصولاْ به شکلهای مختلف انجام می پذیرند. مانند ارتباط های گفتاری ، دیداری ، شنیداری و....

میتوان گفت هدف از برقراری ارتباط منتقل کردن پیامی به شخص موردنظر است.پس هرچه قدر پیام و منظور ما بهتر منتقل شود در نتیجه از سوی مخاطب بهتر دریافت خواهد شد و ارتباط ما، یک ارتباط قوی خواهد بود.

در یک ارتباط حداقل دو نفر وجود دارند؛ که در آن یک نفر به عنوان منتقل کننده پیام و نفر دیگر به عنوان مخاطب پاسخگوی پیام خواهد بود.

مطمئناْ اگر نفر اول در انتقال پیام یا نفر دوم در پاسخگویی عملکرد مناسبی نداشته باشند ارتباط موثر نخواهد بود و در پایان قطع خواهد شد.

از دلایلی که می توان به عنوان مانع برقراری ارتباط موثر و کارآمد نام برد تضاد در

خواسته ها و نیازها و نگرشهای افراد است.

پس برای رسیدن به یک ارتباط خوب باید در قدم اول موانع برقراری ارتباط را تشخیص داده و آنها را از میان برداشت.

(حرف درباره این موضوع بسیار زیاده ، سعی میکنم در یک سری نوشته های مرتبط با هم درباره این موضوع بنویسم. خوشحال میشم که شما هم حرفهاتون را دربارۀ نحوۀ ارتباط با افراد مختلف بگید).

برای غلبه بر موانع یک ارتباط کارآمد باید در ارتباط با افراد تماس های چشمی ، گفتاری و شنیداری حفظ شود.

سعی کنید همیشه به صحبت های طرف مقابل خوب گوش کنید تا پاسخی در خور حرفهای او بدهید.در مقابل مخاطب حالت انتقادی نگیرید؛ تقلید و تائید حرکات و حرفهای شخص مقابل در برقراری ارتباط کارساز خواهد بود.

در برقراری ارتباط به نحوۀ انتقال پیام دقت کنید. صحبت رو در رو ، استفاده از تلفن یا نامه روشهای متداول برای این کار هستند.صحبت رو در رو سریع تر و آسان تر از بقیه اشکال برقراری ارتباط خواهد بود در حالیکه یک نامه میتواند حاوی حرفهای سنجیده تری باشد و به نوعی رسمی تر نیز هست.اما همیشه تلفیقی از این اشکال نتیجـۀ بهتری در پی خواهد داشت.

 

همیشه بدانید تن گفتار میتواند موجب برقراری یک ارتباط یا منجر به قطع آن شود.

بدانید که بدن شما نوعی گفتار را منتقل می کند که نشان دهنده احساسات درونی شماست.حالت های بدن ، نوع ایستادن ، چشمها،همه می توانند پیامهایی را به مخاطب منتقل کنند.

حفظ فاصله و حریم شخصی افراد در انواع موقعیت ها تفاوت میکند.مثلاْ در مهمانی ها شما نزدیکتر و صمیمی تر

از مواقع رسمی با افراد برخورد می کنید.

سعی کنید ناخواسته با تن گفتار ارتباط را قطع نکنید.

با ایماواشاره به برقراری ارتباط کمک کنید.

به یاد داشته باشید که کدام ایما و اشاره را در کجا و چه زمانی به کار می برید.

مثلاْ بلند کردن انگشت شست در کشورهای غربی تداعی کننده مرتب بودن اوضاع است در حالیکه این کار در ایران نوعی توهین تلقی می شود .

در ضمن در بیان گفته ها صادقانه برخورد کنید زیرا ممکن است گفته های شما با تن گفتارتان تناقض داشته باشند

یاد بگیرید به حرفهای طرف مقابل گوش کنید.نحوه گوش کردن شما به حرفهای گوینده ، همیشه برای او نشان دهنده معنی خاصی خواهد بود.

هرقدر قدرت گوش کردن به حرفها و دریافت اطلاعات شما بالا برود به همان اندازه نیز قدرت پاسخگویی شما و برقراری ارتباط دو نفره بالا میرود.

سعی کنید موقع گوش کردن به حرفهای گوینده به چشمان او نگاه کنید با این کار هم نشان میدهید به حرفهای او توجه دارید و او برای شما مهم است و هم به نوعی بر روی او تسلط دارید.

تلاش کنید کمتر حرفهای طرف مقابل را قطع کنید تا او حرفهایش را به طور کامل بگوید. ممکن است مجبور شوید برای کسب اطلاعات بیشتر یا دادن یک سری اطلاعات حرفهای گوینده را قطع کنید اما به او نشان دهید که نمی خواهید به جریان گفتگو مسلط شوید.

اگر کسی در هنگام صحبت کردن اعتماد به نفس ندارد ، هنگام صحبت کردنش خوب گوش دهید و صحبت نکنید تا او به صحبت کردن تشویق شود.

همیشه نیز سعی کنید به حرفهای گوینده اعتماد کنید


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مرد درک تن گفتار

تحقیق و بررسی در مورد آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایر

اختصاصی از رزفایل تحقیق و بررسی در مورد آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایران بودند. نه می توان زحمات مطهری را نادیده انگاشت و نه می شود به شریعتی بی اعتنا بود. این دو (در کنار دیگر بزرگان) بار فرهنگی انقلاب را به دوش کشیدند. ذهن ها را آماده کردند و طرحی نو در انداختند. گرچه تاثیر گذاری شریعتی در نسل جوان بیشتر بود و معلم انقلاب لقب گرفت اما نقش مطهری را که از بنیانگذاران حسینیه ارشاد بود نیز نمی توان در آگاهی دادن و تعلیم و تربیت آن نسل انکار کرد. شریعتی با آن بیان جذاب و گیرایش (که مارکسیسیت ها را یکضرب شیعه می کرد!) اسلام را از پستو بیرون کشید و پایه گذار یک حرکت پرخروش مردمی شد. اسلام و مذهب را بی واسطه فهمید. اینگونه شد که توانست با فهم نو از دین و مذهب سیل جوانان را به حسینیه ارشاد سرازیر کند چنانکه در هر درس ۵۰۰۰ نفر پای صحبتش می نشستند. مقصود از این نوشته نه تمجید از شریعتی است و نه تجلیل از مطهری ؛ نه تخریب شریعتی است و نه تنبیه مطهری. تنها شرح و بسط یک درگیری فکری است بین یک عالم اسلامی و یک روشنفکر دینی(1). دعوای یک ملای کور و یک خاموش فکر غربزده نیست. کشمکش فکری است میان یک روحانی علوی و یک متفکر اسلامی. قصد ما بزرگ نمایی و یا تخریب وجهه ی این دو نیست. تحقیق و تحلیلی است بر این دو بزرگوار که شاید " فاعتبروا یا اولی الابصار.... "

حسینیه ارشاد موسسه ای مذهبی فرهنگی بود که در سال ۱۳۴۲ به همت محمد همایون و علی آبادی و ناصر میناچی با همفکری مطهری تاسیس شد. تعیین سیاست عمومی و انتخاب سخنرانان اکثرا به عهده ی مطهری بود (2) سال ۱۳۴۵ مطهری از استاد محمد تقی شریعتی دعوت می کند تا برای سخنرانی به ارشاد بیاید و استاد تا سال ۱۳۴۶ در محل موقت حسینیه به ایراد سخنرانی می پرداخت. در سال ۴۸ که موضوع چاپ نشریات داخلی حسینیه پیش آمد مطهری اولین نشریه حسینیه را در دو جلد به نام "محمد خاتم پیامبران" منتشر کرد. مطهری از شریعتی دعوت می کند تا مقاله ای برای این نشریه بفرستد و در نامه ای به دکتر می نویسد: "برادر عزیز دانشمندم. قلب خود شما گواه است که چقدر به شما ارادت می ورزم..."(3) دکتر شریعتی برای این کتاب دو مقاله فرستاد ۱- هجرت تا وفات ۲- سیمای محمد. و به مطهری اجازه داده بود که هر یک از این مقالات را که می پسندد چاپ کند." مطهری چنان از خواندن زندگی محمد به وجد آمده بود که آنرا سه بار به طور کامل خوانده بود. مطهری هر دو مقاله را چاپ کرد و در نامه ای به پدر شریعتی از او تجلیل و تمجید کرد"(4)

با انتشار این دو مقاله سیل انتقادات و حمله ها از روحانیون سنتی شروع شد. "چرا جلوی اسم محمد "حضرت" و "ص" نگذاشته ؟(5) مطهری در مقابل این حملات ایستاد و از شریعتی دفاع کرد. درباره ی شریعتی گفته بود:" چون رشته او جامعه شناسی است و خوب هم درس خوانده و کاملا بر اعصابش مسلط است در بیان الفاظ معرکه است. چون جوانها از فکلی ها کمتر بحث های دینی شنیده اند و او هم به زبان جوان ها صحبت می کند اینست که بیشتر از ما طالب دارد."(6)

شریعتی از سال ۴۵ با سخنرانی "مخروط جامعه شناسی" همکاری خود را با ارشاد آغاز می کند. تا جایی که به قول خود شریعتی حسینیه با خون و فکر و شخصیتش عجین می شود(7)

رضا داوری در بیان خاطره ای از دیدار با مرحوم مطهری می گوید:" ایشان (مطهری) زبان به ستایش شریعتی گشودند و گفتند: بعضی از مقالات دکتر شریعتی و از جمله زن در چشم و دل محمد را هیچ یک از ما نمی توانستیم بگوییم.

با آمدن شریعتی و استقبال شدید دانشجویان رفته رفته مرحوم مطهری نسبت به شریعتی بدبین می شود. جای تمجید ها, تنقید ها نشست و جای تکریم ها ,تعذیب ها. اطرافیان نیز به این اختلاف دامن می زدند.

پرویز خرسند می گوید: "روزی برای برداشتن وسایل مورد نیاز به حسینیه آمدم. در گوشه ی سالن آقای ... را دیدم که با مرحوم مطهری گفتگو می کرد. از کنارشان که گذشتم اسم شریعتی را شنیدم و اینکه چه کسی باید برود و چه کسی باید بماند. کنجکاو شدم وایستادم. آقای ... به مرحوم مطهری می گفتند: "بین شما و دکتر شریعتی فقط یکی باید اینجا بماند و تصمیم قطعی است. مرحوم مطهری گفتند حالا چه کسی قرار است بماند؟ آقای ... پاسخ داد: چون جوان ها استقبال بیشتری از دکتر شریعتی دارند قرار است ایشان بماند. مرحوم مطهری خیلی ناراحت شد". من تصور کردم که این تصمیم هیئت مدیره است و خود دکتر هم قضیه را می داند. بلافاصله به آپارتمان برگشتم و داستان را برای شریعتی گفتم. متوجه شدم او کاملا بی خبر است. وقتی حرفهایم را شنید با عصبانیت گفت:"این احمقانه ترین کاری بود که می توانستند انجام دهند.این ها نمی فهمند که نه حضور مطهری عرصه را بر من تنگ می کند و نه حضور من مانع کار اوست. او استاد فلسفه وحکمت است و من جامعه شناسی درس می دهم و این هر دو برای جامعه ی جوان ها مفید است"(8)

با روشن شدن افکار شریعتی و تز اسلام منهای روحانیت و انتقاد به مجلسی و خواجه نصیر ,مطهری که زمانی دائما از شریعتی و افکارش و زبانش تعریف می کرد کم کم شروع به موضع گیری در مقابل شریعتی نمود. البته باید گفت که خود مرحوم مطهری به انتقاد از روحانیون اعتقاد داشت اما می گفت این ما هستیم که باید خودمان را نقد کنیم و دخالت کردن غیر روحانیون در مباحث دینی را بر نمی تابید. به همین دلیل مرحوم مطهری جلسه ای را تشکیل داد تا برای سخنرانان ضوابط و معیار هایی در نظر گرفته شود. شاید بیشتر این ضوابط به خاطر این بود که شریعتی از حسینیه کنارگذاشته شود.(9) در این تبصره ها عدم تجاهر به فسق و پایبندی به تقوا و پرهیز از گناهان کبیره گنجانده شده بود. به قول محمد همایون صاحب حسینیه: "پس لطف کنید یک تبصره هم بگذارید که سخنران کچل هم نباید باشد! (اشاره به اینکه همه ی این ضوابط به خاطر حذف شریعتی است) اما چگونه می شد شریعتی را حذف کرد؟ شریعتی ای که شهرت حسینیه مدیون او بود. ناصر میناچی می گوید: "حسینیه ای که در طول چندین سال فعالیتش فقط توانسته بود ۲ جلد کتاب محمد خاتم پیامبران بیرون دهد و جلد دوم با عدم استقبال مردم مواجه شده بود و اگر جلد اول به چاپهای بعدی رسید به خاطر دو مقاله شریعتی بود, چگونه با حذف شریعتی حسینیه می تواند به کار خود و رسیدن به سطح عالی ادامه دهد؟"(10)

با مخالفت همایون و میناچی با طرح حذف دکتر , مرحوم مطهری استعفای خود را تقدیم حسینیه کردند. شریعتی هم که ۷ ماه از ارشاد کنار کشیده بود بار دیگر بازگشت.

و اما واکنش شریعتی به این ماجراها چه بود؟ محمد مهدی جعفری در کتاب"بار دیگر شریعتی" می نویسد:" یکبار شریعتی را دیدم و به او گفتم امشب فلان مجلس دعوت داریم. شما هم بیایید. در ضمن آقای مطهری هم هستند. شریعتی گفت: اتفاقا چه بهتر. خوشحال می شوم که بیایم. طوری می گویید که من اگر مطهری بیاید ناراحت می شوم. اگر اختلافی هم هست میان من و ایشان اختلاف جزئی است. وگرنه ما همه مان در یک صف واحد می جنگیم.

پرویز خرسند می گوید: "نشنیدم شریعتی یکبار کلمه ای علیه مطهری بگوید(11)

جعفری می گوید:"خدایی اش من هرگز از دکتر شریعتی بدگویی نسبت به شهید مطهری نشنیدم.(12)

جعفری همچنین نقل می کند روزی در منزل دکتر نکوفر بودیم. مرحوم مطهری را دیدم. مرا خواست. گفت: دیدی رفیقت چه تیشه ای به ریشه ی اسلام می زند؟ گفتم چه کسی؟ گفت شریعتی. گفتم برای چه؟ گفت: این مقالاتی که در کیهان می نویسد تیشه به ریشه دین می زند. گفتم مگر جریان را نمی دانید؟ دکتر رفته اصفهان یک سخنرانی کرده. سخنرانی از نوار پیاده می شود و بوسیله ی دانشجویان چاپ می گردد. در صحافی بوسیله ی ساواک توقیف می شود ساواک این ها را می دهد به کیهان. مطهری گفت : نه اینطور نیست. گفتم خود شریعتی این را به من گفت. مرحوم مطهری گفت:دروغ می گوید. پدرش هم دروغ می گوید!(13)

 

پاره ای از سخنان پراکنده آیت الله مطهری در مورد دکتر شریعتی

"صرف نظر از افکار نادرست و غرور و اشتباهاتش ضربه ی جبران ناپذیری به هماهنگی روحانیت و طبقات تحصیل کرده زده و آنها را سخت نسبت به روحانیون بد گمان کرده است".(استاد شهید به روایت اسناد - ص ۲۱۷)

"اوضاع آبستن حادثه ی قرن ۱۳ هجری است (اشاره به فرقه سازی بابیه). در نوشته های مرحوم (شریعتی) بذر این انشعاب شوم وجود دارد"( سیری در زندگانی استاد ص ۱۲۷)

"این جزوه (اشاره به اسلام شناسی ارشاد) مانند غالب نوشته های نویسنده از نظر ادبی و هنری اعلی است, از نظر علمی متوسط است, از نظر فلسفی کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است!"(استاد مطهری و روشنفکران ص ۳۴)

"به نظر من این جزوه (اسلام شناسی ارشاد) چیزی که نیست اسلام شناسی است. حداکثر بگوییم اسلام سرایی یا اسلام شاعری است. نویسنده جزوه نظر به غرور بی حد و نهایتش همان طور که خاصیت هر مغروری است ,عقده ندانستن علوم اسلامی از فلسفه و کلام و فقه و عرفان و غیره دارد".(مطهری و روشنفکران ص ۴۲)

"این جزوه (حسین وارث آدم) نوعی روضه ی مارکسیستی است که تازگی دارد."(یادداشت های مطهری ص ۲۱۸)

"من دو سفر با شریعتی به حج رفتم هرگز یکبار ندیدم سر او به مهر برسد"(اشاره به اینکه شریعتی نماز نمی خوانده) (طرحی از یک زندگی ج ۲ نقل از علی ابادی. یکی از ۳ نفر اعضای موسسین ارشاد)

اینکه چرا مطهری با آن همه سابقه و مبارزه و کار فرهنگی دست به چنین اظهار نظرهایی زد دقیقا معلوم نیست اما می شود با نگاهی به سیر زندگی مرحوم به نکاتی دست یافت. حامد الگار نویسنده و مترجم مسلمان آمریکایی می گوید: "پیش از به صحنه آمدن شریعتی مرحوم مطهری مشهور ترین و محبوب ترین سخنران دانشجویان دانشگاه بود اما با آمدن شریعتی مستمعان او به سرعت رو به کاهش نهادند چرا که شریعتی هر روز افراد بیشتری را به سوی خود جذب می کرد. نتیجه اینکه به هر حال بشر بشر است این موضوع منجر به رنجش آیت الله مطهری شد"(14)

شاید مطهری که خود جزو موسسین حسینیه ارشاد بود و در آنجا سالها درس داده بود و در میان قشر دانشجو و روشنفکر مقام بالایی داشت نمی توانست ببیند که از حسینیه کنار رفته و به جایش کسی آمده که پای هر درسش ۵۰۰۰ نفر جوان می نشستند و او مجبور بود در مسجد الجواد حرفهایش را برای ۲۰..۳۰ نفر بزند که تازه اکثر آنها پیرمرد بودند.

 

پس از شهادت

باشهادت دکتر شریعتی محبوبیتی فوق العاده برای او ایجاد شد. همه او را معلم شهید و معلم انقلاب نامیدند. در این جو هیچ کس تحمل شنیدن حرف مخالف شریعتی از مطهری را نداشت. مطهری ای که یک عمر در راه اسلام تلاش کرده بود به یکباره با اظهار نظرهایش در میان جوانان از عرش به فرش آمد. بطوریکه در مراسم چهلم شریعتی در مشهد که بازرگان در دفاع از مطهری سخنرانی کرد حاضران در مراسم اعتراض کردند و استاد محمد تقی شریعتی به نشانه ی ناراحتی جلسه را ترک کرد. با انتشار نامه ی بازرگان و مطهری علیه شریعتی این ضدیت ها و دشمنی ها به اوج رسید. گرچه بازرگان نامه ی دیگری نوشت و از بعضی کلمات تبری جست. ماجرای این نامه را به زمان دیگر موکول می کنیم. دانشجویان مسلمان درآمریکا ضمن نامه ای شدیدا به این دو حمله کردند و شریعتی را بالاتر از آن دانستند که با انتقاد و دشمنی این و آن کوچک شود. آنها نوشتند:

" نسل جوان مسلمان امثال آقای مطهری را که مسائل مردم برایشان مسئله ای نیست و از جیب ملت ارتزاق می کنند و تحریف اسلام راستین و دسیسه گشتن دین در دست جلادان زمان برایشان بی تفاوت است کاری ندارند. ما کسانی را که به زندگی عثمان وار نشسته اند و دم از علی می زنند ,جزو علمای راستین نمی دانیم که خود را مسئول شنیدن حرفهایشان کنیم.."(15)

. مطهری بعد از انقلاب نیز در نامه ای به آیت الله خمینی چنین نوشت:

" اخیرا می بینیم گروهی که به اسلام عقیده و علاقه درستی ندارند سعی می کنند از او (شریعتی) بتی بسازند. تحت این عنوان که سید جمال و اقبال و بیش از آنها این شخص(شریعتی) اسلام را نو کرده و خرافات را دور ریخته و همه باید به افکار او بچسبیم..."(16)

در همان نامه سفر منجر به شهادت دکتر را ناشی از توطئه و ماموریتی می داند که دکتر می خواست دنبال کند:" و خدا می داند اگر خداوند از باب مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین در کمین او نبود او در ماموریت خارجش چه بر سر اسلام و روحانیت می آورد"(17)

شریعتی یک سیر مستقیم را در زندگی پی گرفت و جانش را در این راه نهاد. مطهری نیز از درخشان ترین چهره های تاریخ اسلام است. کسی بود که در اوج انحطاط مسلمین گرد تخدیر از چهره ی دین زدود و وارد عرصه ی کارزار شد. کتاب هایش مثل تمام عیار روشنفکری دینی بوده و هست اما در انسان شناسی و قضاوت در مورد انسان ها نسبی گرایی یک اصل است. به قول شاعر:

کوه با آن عظمت آن طرفش صحرا بود

دست بر دامن هر کس که زدم رسوا بود

 

پ.ن :

1- روشنفکر دینی به معنی واقعی کلمه. هر که مسلمان بود و با یک سری از احکام دین مخالف بود اسمش را نمی شود گذاشت روشنفکر دینی. روشنفکر دینی روشنفکری است آگاه, متعهد, مسئول و انسان که در مقابل جامعه اش مسئولیت احساس کند و برخیزد. اینهایی که امروز ادعای روشنفکری دینی میکنند دیندار هم نیستند, روشنفکر پیشکش!

2- خاطرات ناصر میناچی,نشریه داخلی حسینیه ارشاد 6/2/1378 ص5

3- متن این نامه را می توانید در کتاب طرحی از یک زندگی جلد دوم ص 280 بخوانید.

4- "مسلمانی در جستجوی ناکجا آباد,علی رهنما 331

5- شریعتی در جمعی گفت: وقتی در این مملکت بالاتر از حضرت که اعلیحضرت باشد داریم,همان نام مبارک محمد زیباترین و خدایی ترین نامی است که می شود در این کشور و در هر مقاله و اثری به جای گذاشت.

6- خاطرات من از شهید مطهری,علی دوانی ص 48

7- مجموعه آثار 1. ص143

8- شریعتی در آیینه ی خاطرات. ش لامعی ص 46

9- پوران شریعت رضوی طرحی از یک زندگی ج 2ص 229

10- نشریه ارشاد شماره 15 ص 107

11- یاس نو. 2 تیر 1382

12- شریعتی آنگونه که من شناختم ص72

13- همان

14- انقلاب اسلامی در ایران ص 115و116

15- طرحی از یک زندگی ص 301

16- سیری در زندگانی استاد مطهری ص 82

17- طرحی از یک زندگی ج2 ص313

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد آیت الله مطهری و دکتر شریعتی دو مرد تاثیر گذار در انقلاب ایر

دانلود مقاله کامل درباره برابری یا عدم برابری دیه زن و مرد 48ص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره برابری یا عدم برابری دیه زن و مرد 48ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 48

 

برابری یا عدم برابری دیه زن و مرد (قسمت اول)

مقدمه:

بر اساس قانون مجازات اسلامى ایران و مطابق فتاواى بسیارى از فقیهان شیعه و سنى، دیه زن نصف دیه مرد است. این راى در میان فقهای شیعه و سنی مخالفانى نیز دارد. دلیل عمده گروه اول آیه ۱۷۸ از سوره بقره یعنى (وَ الاُْنثَى بِالاُْنثَى) ، تصریح برخى از روایات بر نصف بودن دیه زن نسبت ‏به مرد ، اجماع و استحسان است. گروه دوم نیز با تمسک به اطلاق آیه ۹۲ سوره نسا و آبی از تخصیص بودن آیه ۱۷۸ سوره بقره و اطلاق برخى از روایات و نیز با تردید در روایات دال بر نصف‏ بودن دیه زن به جهت ایراد در سند، ایراد در راوی حدیث، ایراد در مدلول، و شخصیه بودن بعضی روایت ها، اصل برابری را پذیرفته اند.

کلید واژگان:

خونبها، دیه، دیه جزایی، دیه حقوقی

خونبها شامل مواردی میشده است که پیش از اسلام افراد خانواده ها یا قبایل در قبال کشته شدن یکی از اعضای خود از قاتل طلب میکردند وهدف خونبها مطالبه ارزشهای شخصی ،اجتماعی و خانوادگی مکتسبه یا موروثی مقتول بود که از قاتل گرفته میشد که با توجه به شرایط مقتول از حیث طبقه اجتماعی، ثروت و... متفاوت بود مثلا بردگان خونبها نداشتند که این امر نشان دهنده نوعی تبعیض در ارزش گذاری مقام انسانی است و برخلاف کرامت انسانی است.

و اگر به شان نزول (یَـاَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِى الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الاُْنثَى بِالاُْنثَى) در تفسیر مجمع البیان توجه کنیم:

« این آیه درباره دو قبیله از عرب نازل شد که یکى را بر دیگرى برترى بود. این قبیله سوگند یاد کردند که اگر برده اى از ما کشته شود، در برابرش آزادى از آنان را مى کشیم; در برابر زنى از قبیله ما مردى از آنان را میکشیم و در برابر مردى از قبیله ما دو مرد از آنان را میکشیم، و جراحت هاى قبیله خود را دو برابر جراحت هاى آنان به حساب مى آوردند و خداوند این آیه را نازل کرد.» در مذمت شیوه خونبها و عدم برابری اشاره دارد.

اما دیه که تاسیس اسلام است جایگزین خونبها با مبنایی کاملا متفاوت شد. هدف دیه گاهی مجازات (رضایت خانواده در قتل عمد) و گاهی صرفا اقتصادی (قتل شبه عمد) است. لذا توجه به تفاوت دیه جزایی و حقوقی مهم است:

دیه جزایی مواردی است که اصل مجازات، قصاص است و به دلایلی به دیه تبدیل میشود ولی دیه حقوقی به معنای ضمان و جبران خسارت است چراکه کشتن فی حد نفسه مجازات ندارد و در شبه عمد به لحاظ جبران خسارتی است که مقتول در طول عمر خود به صورت فرضی میتوانسته بدست آورد، دیه قرار گرفته است که برای جبران صدمه وارده شده به لحاظ نبود عنصر شاغل خانواده است که به خانواده او میرسد.

در باب دیه حقوقى یک روایت وجود ندارد که بگوید دیه زن نصف دیه مرد است، منتها فقها از آن روایات دیه جزایی به سراغ دیه حقوقى آمده اند. محقق اردبیلی در کتاب مجمع الفائده و البرهان جلد ۱۹،صفحه ۳۱۳ میگوید: من یک روایت هم در این مورد پیدا نکرده ام.

به حق، مى توان گفت که یافتن راه وسط و درست، همچون صراط مستقیم، از مو باریک تر و از شمشیر برنده تر است. گروهى، به افراط، جانب خلوص را گرفته، به اجراپذیرى و کارآمدى آرا و برداشت ها توجهى ندارند و هرگاه فتوا و رایى زمینه اجرا نیابد، مردم را به بى اعتنایى نسبت به دین متهم مى سازند و گروهى دیگر، تنها به کارآمدى فقه، آن هم در حد افراط و خوشایند همه فرقه ها مى اندیشند و تا بدانجا پیش مى روند که فقه را از حد قوانین وضعى نیز کم تر مى انگارند.

حق، آن است که هر دو راه، ناصواب است; هم باید به خلوص و قداست فقه اندیشید و جایگاه و مرتبت معنوى و وحیانى آن را منظور داشت و هم به کارآمدى و اجراپذیرى دیدگاه ها و برداشت ها توجه کرد. مگر نه این است که خداوندْ دین را براى انسان فرو فرستاد، همان گونه که جهان را براى او آفرید:

(الَّذِى جَعَلَ لَکُمُ الاَْرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَآءَ بِنَـآءً);

همان ]خدایى[ که زمین را براى شما فرش ]گسترده[، و آسمان را بنایى ]افراشته[ قرار داد.

در حالى که امروز در سطح بین‏المللى تلاش گسترده‏اى براى برقرارى تساوى حقوق بین زن و مرد در همه زمینه‏ها صورت مى‏گیرد و در اسناد بین‏المللى حقوق بشرى بویژه کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان بر لغو و یا اصلاح قوانینى که مقررات تبعیض‏آمیز علیه زنان دارند تاکید شده است، در قانون مجازات اسلامى ایران که پس از استقرار نظام جمهورى اسلامى ایران تدوین و تصویب گردیده و در حال حاضر اجرا مى‏شود مقررات متفاوتى نسبت‏به زن و مرد وجود دارد که هر چند برخى از آنها نسبت‏به زن جنبه حمایتى دارد ولى برخى هم به ظاهر تبعیض‏آمیز به نظر مى‏رسد و جا دارد که مورد بحث و تجزیه و تحلیل و نقادى قرار گیرد و بخصوص چون این مقررات بر اساس مبانى اسلامى و موازین فقهى تنظیم شده، لازم است این مبانى مورد بررسى و ارزیابى قرار گیرد و احیانا نظریات اصلاحى جدیدى ارائه گردد.

به نظر مى‏رسد، مهمترین تفاوتهایى که در قانون مجازات اسلامى در مورد زن و مرد وجود دارد چهار مورد است:

۱- زمان مسئولیت کیفرى

طبق ماده‏۴۹ قانون مجازات اسلامى، اطفال در صورت ارتکاب جرم از مسئولیت کیفرى مبرا هستند. مطابق تبصره ۱ همان ماده منظور از طفل کسى است که به حد بلوغ شرعى نرسیده باشد و به حکم تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ قانون مدنى سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمرى و در دختر نه سال تمام قمرى است.

بنابراین با توجه به این تبصره و ماده‏۴۹ قانون مجازات اسلامى و تبصره ۱ آن، دختر با داشتن‏۹ سال تمام قمرى مسئولیت کیفرى دارد در حالى که پسر پس از ۱۵ سال تمام قمرى داراى مسئولیت کیفرى خواهد شد.

۲- اعتبار شهادت زن در اثبات دعوى و جرم

طبق مواد مختلف و متعدد قانون مجازات اسلامى، یا شهادت زن اصولا براى اثبات جرم اعتبار ندارد و یا با انضمام شهادت زن با مرد و آن هم در حد اعتبار شهادت دو زن در برابر یک مرد معتبر است، طبق مواد۱۱۹، ۱۲۸،۱۳۷،۱۵۳، ۱۷۰، ۱۸۹،۱۹۹،۲۳۷ اصولا جرائم لواط، مساحقه، قوادى، قذف، شرب خمر، محاربه، سرقت و قتل عمد با شهادت زن قابل اثبات نیست. جرم زنا نیز با شهادت زنان بدون انضمام به مردان به هیچ صورت قابل اثبات نیست (ماده‏۷۶); ولى برخى موارد زنا با شهادت دو زن عادل با سه مرد عادل یا دو مرد عادل و چهار زن عادل قابل اثبات است (مواد ۷۴ و ۷۵).


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره برابری یا عدم برابری دیه زن و مرد 48ص

دانلود تجقیق حقوق زن و مرد در جامعه 19ص

اختصاصی از رزفایل دانلود تجقیق حقوق زن و مرد در جامعه 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

حقوق زن و مرد در جامعه

اما آنان نخواسته و یا نتوانسته اند همهء رقیبان را بالکل از میدان به در کنند چرا با از میان رفتن یک رقیب ، دیگری ای جایگزین می شود و قد علم می کند. پس چاره در قانون گزاری طبیعت است با میل و ارادهء خویش. قوانینی که نوع برتر را تعریف کند و سایرین را مستثنی سازد. این قوانین گاه می تواند بی رحمانه تر از قوانین جنگل معصوم به غلط ظالم خوانده شده باشد؛ هر که سفید تر، برتر؛ هر که قوی تر؛ بهتر؛ ...

در این میان قانونی وجود دارد که شاید از همه کودکانه تر باشد:‌ فرد هم رنگ ، هم نژاد ، هم دین ، هم وطن و هم خون ، ولی پست تر!‌ و آن عضو مفلوک جامعه کسی نیست جز همشهری دست دوم، زن. اینجا دیگر برتری نه نسبی که مطلق است – برتری از آن نوع که انسان بر تمام دیگر موجودات دارد. مرد اشرف مخلوقات است ، نه زن. مرد است که روح خداوند در او دمیده شده است و او تصویر خداوند در بهشت است. زن عضوی ناقص است که به واسطهء مرد خلق شده است و کاری جز این نکرده که مرد معصوم و متعالی را تشویق به خیانت به پدر روحانی اش نموده و باعث اخراج او از خانهء امن و ابدیش گردیده است. زن حیوانی است مکار ، عامل بیچارگی دنیا.

این فرضیه در جوامع ابتدایی هم به نوعی دیگرموثق و معتبر بود. انسان اولیه می بایست قوی باشد تا بتواند مبارزه کند و در مبارزه با طبیعت پیروز شود. انسان ضعیف دوام نمی آورد مگر به حمایت قوی ترها. اما انسان های ضعیف اغلب زنان بودند و ادامهء زندگی شان منوط به حمایت مردان. پس برتری مرد مجدد ثابت می شد.

با انتقال جامعه به مرحلهء کشاورزی، هنوز قدرت بدنی حرف اول را می زد. در جنگ و دفاع از املاک هم زنان جز آن که به اسیری برده شوند و ایجاد دردسر نمایند، کمکی نمی کردند پس آنان مایهء ننگ بودند. در این دوران نیز همچنان الگوی انسان طبیعت بود و این امر برتری را بدون چون و چرابه مردان داده بود. بودند جوامعی که خشم طبیعت چندان گریبانگیرشان نبود و پیش رو زمین های بارور کشاورزی داشتند، مانند جامعهء مصرباستان که رود نیل ، کشتزارهای حاصل خیز را برایشان به ارمغان می آورد. در این جوامع – باز به پیروی از طبیعت – ارزش و برتری به گروهی داده می شد که بیشتر شبیه محیط بودند. این جا زنانی که مصداق باروری بودند؛ یعنی مادران، برتری داشتند. باز هم آن چه مطرح بود باروری زن بود و نه خود او. هنوز هم در جوامع ابتدایی افریقا با شرایطی مشابه می توان نمونه های مادر سالاری را یافت.

اگر رشد جامعهء انسانی را به مراحل رشد بدن انسان تشبیه کنیم، گذار از مرحلهء‌ کشاورزی و ورود جوامع به دوران صنعتی ، پایان طفولیت و ورود به دوران نوجوانی و سرکشی بود. در این دوران ملاک دیگر زور بازو و قدرت نبود چرا که نه تنها زنان، که کودکان شش- هفت ساله نیز می توانستند پای دستگاه ها در کارخانه ها بایستند و کار کنند. حال می بایست دربارهء تمامی ملاک های برتری تجدید نظر به عمل آید و همان زمان بود که تاریخ شاهد جنبش های انسان دوستانه از جمله لغو برده داری، حق آزادی و رای برای زنان و .... گردید.

از آن پس اگر چه عده ای سعی کردند این تحولات را انکار کنند و حقوق را نادیده بگیرند، دیگر توان آن را نداشتند چرا که جامعهء انسانی به شکلی اجتناب ناپذیر مسیر خود را می پیمود.

اما در عصر صنعتی نیز گاه جنبش های مخالف مردسالاری، که به مرور منجر به ایجاد حرکت های فمینیستی – به طور خاص موج اول - گردید ، مشکل را حل نکرد. راه حل های ارایه شده در ابتدا صرفا ترک یک سوی میدان نبرد و الحاق به دیگر سو بود و چون نتیجه نبخشید، کار به انکار کل موضوع مخالفت انجامید. فمینیست های موج سوم بالکل منکر وجود چیزی به نام جنسیت و تفاوت زن و مرد شدند. [1]

زمانی که صحبت از تساوی حقوق زن و مرد می شود،‌خود این عبارت به معنی یکی ندانستن این دو است. یعنی ما دو پدیده به نام های زن و مرد داریم و قصد آن می کنیم که به آن ها حقوق برابر بدهیم. مشکل اساسی افرادی که امروزه به این مهم می پردازند این است که می خواهند زن و مرد را کاملا یکی بشمارند و از این طریق به اثبات تساوی حقوق بپردازند. مقایسه هایی فیزیکی که گاه انجام می پذیرد حاکی از این غفلت است ؛ مثلا مقایساتی بر روی وزن مغز زنان و مردان. اینان قصد اثبات تساوی زن و مرد- و نه تساوی حقوق زن و مرد - را دارند.

با وجود همهء تلاش ها برای انکار، زن و مرد از نظر جسمانی با یکدیگر متفاوت اند. [2] اما تلاش برای برقراری تساوی حقوق زن و مرد است؛ یعنی آن چه که با توجه به لیاقت و شایستگی یک انسان باید به او داد. در اعطای حق، دیگر مسالهء زن یا مرد بودن مطرح نیست چون دیگر به جسم فرد ربطی ندارد. مساله یک انسان است؛ انسانی دارای روح که می تواند زن یا مرد، سفید یا سیاه ، پیر یا جوان ، قوی یا ضعیف باشد. هیچ یک از تفاوت های ظاهری نمی تواند عامل محرومیت فرد انسانی از حقوق او باشد.

اما حق یک انسان چیست که زن و مرد باید به شکل مساوی از آن بهره برند؟‌ مسلما این امر تنها به این معنی نیست که زن ترک خانه کند و در اجتماع حاضر باشد. حقوق برابر در اموری بسیار متعالی تر است: حق تفکر، حق آموزش، حق انسان بودن ، حق رشد و تعالی عقلانی و روحانی. زن و مرد باید به طور مساوی امکان ترقی و تکامل داشته باشند و بتوانند قابلیات و استعدادات خود را بروز دهند. نکتهء مهم این جاست که زن و مرد هر دو به تنهایی انسان هایی کامل و مستقل هستند که هر یک به منزلهء‌ یک واحد انسانی می توانند زندگی و ترقی کنند. زمانی می توان انتظار حقوقی برابر را برای آنان داشت که چنان باوری ملکهء جامعه گردد.

اما مگر حالا که چنین نیست ، چه مشکلاتی وجود دارد؟‌ اگر این ارزش محقق شود چه خواهد شد؟

نادیده گرفتن زنان در هر جامعه به ضرر کل آن جامعه است. تعلیم و تربیت کل جامعه ، به علت عدم آگاهی و توانایی مربیان اول فرزندان – مادران – به تاخیر خواهد افتاد و این حرکت ورشد جامعه را کند می کند. در اصل باور به برتری هر جنس تناقضی در خود نهفته دارد؛ چگونه ممکن است انسان هایی پست و ذلیل – مادران یا زنان – بتوانند از دامان خود متعالیانی – مردان – بار آورند یا مادرانی والا و عالی افرادی پست؟

ازسوی دیگر تحقیقات نشان داده است که در جوامع مردسالار گرایش به نظام دیکتاتوری بیشتر است. مصداق آن را نیز


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تجقیق حقوق زن و مرد در جامعه 19ص