رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کنترول گوشی فرزند خود فقط مخصوص والدین

اختصاصی از رزفایل کنترول گوشی فرزند خود فقط مخصوص والدین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کنترول گوشی فرزند خود فقط مخصوص والدین


کنترول گوشی فرزند خود فقط مخصوص والدین

با این برنامه گوشی فرزند خود را کنترول کنید  و دیگر نگران اسیب های فضای مجازی نباشید 


دانلود با لینک مستقیم


کنترول گوشی فرزند خود فقط مخصوص والدین

دانلود تحقیق ارزش فرزند از دیدگاه زوجین جوان و رابطه آن با باروری

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق ارزش فرزند از دیدگاه زوجین جوان و رابطه آن با باروری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ارزش فرزند از دیدگاه زوجین جوان و رابطه آن با باروری


دانلود تحقیق ارزش فرزند از دیدگاه زوجین جوان و رابطه آن با باروری

موضوع اصلی پژوهش حاضر، ارزش فرزند از دیدگاه زوجین جوان می باشد که با  دسته بندی عوامل بر مبانی فوائد و هزینه های ناشی از داشتن فرزند و برحسب تأثیر عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و روانی به ارزش گذاری می پردازد و رابطة عوامل فوق و ارزش فرزند را بر باروری مورد بررسی قرار می دهد.

یافته های این بررسی نشان می دهد که در جامعه مورد مطالعه نحوه ارزش گذاری فرزند از دیدگاه مرد و زن متفاوت است. توجه زنان به محدودیتها و فرصتهای از دست رفته و فوائد عاطفی ناشی از داشتن فرزند بیش از مردان بوده و از نظر آنان اجتناب از تک فرزندی و ماندگاری فرزند حائز اهمیت است و این اهمیت بیش از مردان بوده و از نظر آنان اجتناب از تک فرزندی و ماندگاری فرزند بیش از مردان اهمیت داشته است.

 با افزایش عواملی چون سن ازدواج، میزان تحصیلات و درآمد خانواده، فوائد ناشی از داشتن فرزند کاهش می یابد. گرایش به تأمین رفاه مادی و توجه به کیفیت و سطح زندگی فرزند،  هزینه های ناشی از داشتن فرزند را افزایش می دهد. نحوة ارزش گذاری فرزند و ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و روانی افراد با تعداد فرزندان مورد  تقاضا رابطه معناداری دارند.

  واژگان کلیدی

 ارزش فرزند، فوائد عاطفی، کسب هویت، تکامل و توسعه خود، فرصت های از دست رفته

روند رشد جمعیت در قرن بیستم، خصوصاً در کشورهای در حال توسعه چون ایران، موجب مشکلات و نارسائیهای فراوانی گردیده است. یکی از عوامل اساسی در رشد جمعیت میزان باروری است که در سه دهه اخیر این میزان در کشور ما متغیر بوده است:

ـ کاهش میزان باروری بعد از یک دورة طولانی باروری در سالهای قبل از انقلاب اسلامی

   ـ افزایش سریع میزان باروری در دهة اول بعد از انقلاب اسلامی

   ـ کاهش تدریجی میزان باروری بعد از دهة اول بعد از انقلاب اسلامی

   بی تردید عوامل زیادی در تغییرات میزان باروری مؤثر بوده که یکی از این عوامل ارزش فرزند در نزد والدین می باشد. به بیان دیگر نحوة ارزش گذاری فرزند که خود ناشی از ساخت جامعه، خانواده و ویژگیهای روانی ـ اجتماعی زوجین بوده در میزان باروری مؤثر است. بنابراین توجه به علل تغییر میزان باروری در سطح خرد جهت اجرای موفقیت آمیز سیاستهای تنظیم خانواده اهمیت خاصی می یابد. خصوصاً آنکه تقریباً اکثر مطالعات قبلی در مورد علل باروری مربوط به متغیرهای در سطح کلان  بوده و به انگیزه ها، ارزشها و آرزوهای والدین در مورد فرزند که به تصمیم گیری آنان در رفتار باروری اثر می گذارد، کمتر توجّه شده است. مطالعه حاضر سعی می کند رفتار باروری را در سطح خرد (خانواده) مورد بررسی قرار دهد تا عوامل مؤثر بر ارزش فرزند شناخته شوند و آنگاه به توصیف و تبیین انگیزه هایی بپردازد که افراد جامعه را جهت فرزند آوری یا کنترل موالید ملزم می کند.

  مبانی نظری

فرزند آوری یک ضرورت اجتماعی و بیولوژیکی است. گونه های انسانی از طریق فرزندان مذهب، ملیت، ارزشها و سنت هایشان را تداوم می بخشند و با انتقال آنها به فرزندانشان میراث فرهنگی و ژنتیکی خود را حفظ می کنند. بنابراین نقطه اوج ارزش فرزند بقاء نسل و استمرار بشریت است به همین جهت جامعه اهمیت خاصی برای فرزند آوری و پرورش آنها قائل است و تشویق و تنبیه های کافی در جهت تنظیم این وظیفه برای والدین به وجود می آورد (آقاجانیان،1364: 2-1). در سطح خانواده نیز داشتن فرزند دارای اهمیت می باشد زیرا فرزندان ارزشهای مختلفی برای والدین فراهم  می نمایند که این ارزشها تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله شرایط اقتصادی ـ اجتماعی والدین و جامعه آنها ابعاد گوناگونی خواهد داشت. در زمینه ارزش فرزند با توجه به اهمیت و گستردگی ابعاد آن در سطح جامعه و خانواده نظریات متفاوتی ارائه شده است:

   در تئوریهای جامعه شناختی، ارزش فرزند برحسب خصوصیات جامعه و نهادهای موجود در آن توضیح داده می شود. این نهادها شیوه زندگی و مقررات و ضوابط حاکم بر رفتار انسان را در تمامی زمینه های حیاتی و از جمله ارزش فرزند مشخص می کنند. به زعم جامعه شناسان نگرش و رفتار انسان با معیارهایی که در جامعه مشاهده    می شود، همنوایی دارد. از اینرو ساختار اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی جامعه تا حدود بسیاری تعیین کننده ارزش فرزند است (عزیز خانی، 1376: 47).

   در تئوریهای اقتصادی رفتار باروری خانواده ها متأثر از رفتار اقتصادی ایشان است. همانگونه که خانواده ها در زمینه اقتصادی در مورد گزینش یک کالا تصمیم  می گیرند به همان نحو با توجه به میزان درآمد و هزینه های فرزند در مورد داشتن فرزند تصمیم می گیرند (بهند ، 1988: 282). از نظر لیبنشتاین  منفعت یا عدم منفعت اقتصادی عاملی جهت تصمیم گیری والدین در مورد فرزند می باشد. از نظر وی سه نوع منفعت و دو نوع هزینه در مورد فرزندان وجود دارد:

الف) منافع فرزند

ـ کالا بودن فرزند به عنوان یک منبع لذت برای والدین

ـ نیروی کار قلمداد شدن  فرزند

ـ تأمین و نگهداری والدین در سنین کهولت  یا وضعیت های دیگری مثل بیماری یا از کارافتادگی

ب) هزینه های فرزند

1ـ هزینه های مستقیم: هزینه های نگهداری و مراقبت های مختلف از فرزند تا زمانی که به مرحله منفعت اقتصادی برسند.

2ـ هزینه های غیرمستقیم: مربوط به فرصت هایی ست که به خاطر پرورش فرزند از دست می رود (فرزادسیر، 1371 : 32).

مایکل تودارو اشاره دارد که فرزندان در جوامع سنتی دارای منافع بسیاری جهت والدین خود هستند از جمله:

ـ فرزندان بیشتر به مثابه قدرت افزونتر برای سرپرست خانوار هستند.

ـ فرزندان از لحاظ کار در مزرعه، تولید محصولات، حمل و نقل ظروف آب و سوخت و انتقال پیامها و نگهداری از فرزندان کوچکتر و مراقبت از گلّه اهمیت دارند.

ـ فرزندان از والدین خود در سنین پیری و ناتوانی سرپرستی می کنند (تودارو، 1370: 77).

کالدول با ارائه «نظریه جریان ثروت بین نسلی»  معتقد است که منافع اقتصادی ناشی از فرزند در جوامع سنتی و توسعه یافته  متفاوت است. از نظر وی در جوامع سنتی جریان ثروت از فرزند به سوی والدین است. به بیان دیگر این فرزندان هستند که به والدین خود منفعت می رسانند و به همین دلیل در این جوامع فرزند اهمیت دارد در صورتی که در جوامع توسعه یافته به سبب عمومیت یافتن آموزش، ممنوعیت اشتغال فرزندان خردسال، عدم وابستگی والدین در سنین پیری به فرزند به دلیل وجود مقررات تأمین اجتماعی، بیمه، بازنشستگی و... منافع کمتری از سوی فرزندان به والدین انتقال  می یابد در نتیجه فرزندان به عنوان عنصر اقتصادی اهمیت خود را از دست می دهند و از آن طرف هزینه های نگهداری فرزند افزایش می یابد (محمودیان، 1378).

تئوری پردازان اقتصادی ـ اجتماعی معتقدند که تنها عوامل اقتصادی نمی توانند تعیین کننده ارزش فرزند و رفتار باروری باشند بلکه عوامل دیگری  از جمله عوامل اجتماعی نیز  مؤثرند. به نظر ایسترلین  علاوه بر درآمد و هزینه های فرزند، منافع اجتماعی، سلیقه ها و علائق خانواده، تقاضا برای فرزند را تحت تأثیر قرار می دهد (بهند، 1988: 4-282). دومونت معتقد است که اگر ارزش فرزند موجب ارتقاء منزلت اجتماعی والدین شود، فرزند ارزشمند شده و میل به داشتن آن افزایش می یابد(بهند، 1988: 276). فاوست  معتقد است که نوسازی محیط (در اثر تحصیلات، وسایل ارتباط جمعی و ...) موجب نوساختن گرایشها و ارزشهای فرد شده و رفتار و شیوة زندگی وی را تغییر    می دهد. در نتیجه خانواده گرایی تضعیف گشته و میل به زندگی مرفه تر، حفظ سلامت جسمانی و روانی افزایش می یابد. از این رو نزد چنین والدینی به دلیل فشارهای مادی، روانی و جسمانی که فرزند در زندگی ایجاد می نماید، ارزش فرزند کاهش می یابد   (گرف ، 1979: 122-119).

 در تئوریهای روان شناختی، احساسات روانی تعیین کننده ارزش فرزند هستند. لوئیز و مارتین هافمن معتقدند که فرزند با حضور خود وضعیت بزرگسالان به خصوص زنان، را تأیید نموده و به آنان هویت اجتماعی بخشیده و موجب پیوند آنان با جامعه    می شوند. از نظر آنان فرزندان علاوه بر کسب اعتبار والدین موجب نجات آنان از تنهایی، ایجاد سرور و نشاط در زندگی، رشد شایستگی و صلاحیت و کسب شخصیت آنان     می شوند (رئیسی به نقل از هافمن، 1973: 62-46). فرید من و دیگران معتقدند که فرزند وابستگی زوجین را نسبت به هم افزایش داده و موجب کاهش عدم اطمینان در زندگی زناشویی می شود. از نظر آنان داشتن فرزند انگیزة لازم را برای موفقیت در زندگی ایجاب می نماید (فریدمن و دیگران، 1994: 394).

با توجه به اینکه هریک از تئوریهای مطرح شده جنبه ای از ارزش فرزند را مدنظر قرار داده و به تنهایی قادر به تبیین جامع آن نیستند، در این پژوهش از ترکیب دیدگاههای مطرح شده یک مدل تحقیقی شکل گرفت تا با  استفاده از آن جوانب متفاوت ارزش فرزند و رابطة آن با باروری مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.

شامل 23 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ارزش فرزند از دیدگاه زوجین جوان و رابطه آن با باروری

دانلود مقاله تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان


دانلود مقاله تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان

شخصیتِ اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط : خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود.  

  • مقدمه و طرح مساله:

انسانها در بَدو تولد مانند کاغذ سفیدی هستند که هنوز چیزی بر روی آن نوشته نشده است. (راموز, ۱۹۷۶ : ۱۱۹) هر آنچه که ما بر روی آنها بنویسیم, در آینده همان را خواهیم خواند. به عبارت دیگر، شخصیتِ اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط : خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود. یعنی, قاعدتا شکل، فرم و محتویِ هر کدام از این منابع, نسبتا مشابه شکل, فرم و محتویِ شخصیتِ روانی، اجتماعی و هویت فرهنگی جوانان خواهد بود.

این منابع بطور یکسان عمل نکرده و تاثیر یکسانی بر روی افراد جامعه ندارند. در بعضی از افراد، خانواده و در افراد دیگر، مدرسه و در تعدادی دیگر, ممکن است رسانه ها بیشترین تاثیر را داشته باشند. اما، همانطوری که تحقیقات نشان می دهند، بیشترین تاثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان، در نتیجه, شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از ۶ سال پایه ریزی می شود و این زمان را انسان بیشتر در خانواده می گذراند. (دادسون, ۱۹۷۲)

در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح، فرزند را به سمت خود جذب کند، تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشند, به حداقل خواهد رسید، و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد. در صورتیکه خانواده با روابط نا صحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد، طبیعتا, منابعِ دیگر که رابطه ای بهتر و آموزشی تر از خانواده ایجاد کنند، می توانند بر روی چگونگی شخصیتِ روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند. از منظری دیگر، در صورتیکه رابطة خانواده، رابطه ای بر اساس دمکراسی و آزادی باشد، اولا, فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد، ثانیا, جنبة اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعالتری را در جامعه ایفا می کند. در غیر اینصورت غالبا دیده شده که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه بر خورد خواهد کرد.

وجود شخصیت سالم روانی و فرهنگی فرزندان در گروِ یک نکتة اساسی است که در اکثر خانواده های مورد مطالعة این پژوهش کیفی (لاپلانتین, ۲۰۰۰) که در سلامت روان بسر میبرند، مشترک به نظر می رسید، و این نکته, مسئلة حضور والدین در جمع خانواده بود. به عبارت دیگر، مدت زمانی است که والدین در خانه می باشند, و یا شکل فضایی که در خانه حاکم است. البته، وجود زمان و یا فضا به تنهایی کافی نبوده، بلکه در این مدت زمانِ حضورِ فیزیکی، داشتن رابطة آموزشی (هس و ویاند, ۱۹۹۴) و مسئلة وجود ارتباطات کلامی, (بودیشون, ۱۹۸۲) یعنی گفتگو در بین اعضاء خانواده لازم و مطرح است.

رابطة والدین با فرزندان یا شیوه های فرزند پروری, در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگونی را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسائی, رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارت ها، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین، از جملة این اهداف می باشند. ’پارسنز نیز دو کارکرد اساسی یعنی اجتماعی کردن و شکوفایی شخصیت فرزند را برای خانواده در نظر می گیرد.‘ (اعزازی، ۱۳۷۶: ۱۶)

این گونه اهداف والدین که شامل تمام فعالیت ها و اعمالی می شود که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ارتباط آنها را با فرزندان در رفتارهای روزمره نشان می دهد، هستة اصلی این پژوهش بوده، که تحت عنوان فرزند پروری یا رابطة آموزشی مطرح می باشد. این فعالیت ها برطبق نظریة عمل بوردیو جامعه شناس معاصر فرانسوی (بوردیو, ۱۹۸۹) توسط نیروهائی هدایت و یا کنترل می شوند، که این نیروها به صورت یکسان و به یک اندازه نزد انسانها از جمله والدین وجود ندارد. این نیروها در ارتباط با وضعیت اقتصادی اجتماعی و فرهنگی خانواده می باشند. همچنین تصوراتی که والدین از فرزندان خود دارند, تاثیر بر روی چگونگی نوع روابط یعنی شیوه های فرزند پروری نیز دارند. (منادی، ۱۳۷۸) تصورات نیز تحت تاثیر طبقة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فرد (یا سرمایه های فرهنگی) می باشند. تصورات و فرهنگ فرد، یعنی عادت واره (بوردیو، ۱۳۸۰) هر دو عامل به صورت مستقیم و غیر مستقیم اعمال فرد را هدایت و کنترل می کنند. در این پژوهش، فرهنگ و تصورات والدین و نقش فرزند، هدایت کنندة رفتارهای آنها از جمله نوع رابطه با فرزندانشان می باشند.

رابطة والدین اعم از آموزشی یا غیر آموزشی با فرزندان، رابطه ای یکسان و بر طبق یک الگو و مدل خاصی نیست. بر اساس تحقیقی در فرانسه، این مدلها در ارتباط با طبقة اجتماعی خانواده ها می باشند. (ژیفو لوواسور, ۱۹۹۵) به گفتة کاستلان ’یک مدل فرزند پروری در همة خانواده ها وجود ندارد. بلکه به تعداد خانواده ها, تعداد روش های فرزند پروری وجود دارد.‘ (کاستلان, ۱۹۸۶ : ۷)

یکی از نکاتی که در شیوه های فرزند پروری نقش مهمی دارند، مسئلة زمانِ حضور اعضاء خانواده در کنار یکدیگر و نوع فعالیت آنها یعنی فضاهای حاکم بر خانواده است. در این زمینه نیز تفاوت هائی بین خانواده ها وجود دارد. به این معنی که خانواده ها زمان های یکسانی را از نظر کار، تفریح، باهم بودن و چگونگی گذراندن ایام ندارند. عوامل تغییرات زمان و فعالیت ها، اولا، تصورات آنها از مسائل مختلف از جمله زندگی, ثانیا طبقة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها می باشد.

هانری لوفور بنیانگذار نظریة زمان (لوفور, ۱۹۶۲ و ۱۹۸۹) بوده که به تفصیل این نظریه را معرفی کرده ایم. (منادی، ۱۳۷۹) به طور اختصار لوفور معتقد است، یکی از تفاوت های بین انسان و حیوان وجود زمان در نزد انسانها می باشد. بدین معنی که برای مثال حیوان هر زمانی گرسنه شود به دنبال شکار رفته، در حالیکه انسان برای غذای خود از قبل برنامه ریزی می کند و نه تنها مواد غذائی خود را تهیه کرده، بلکه تحولات و تغییراتی بر روی این مواد خام نیز انجام می دهد. و حتی ۲۴ ساعت خود را به چند زمان اصلی و فرعی از جمله: صبحانه، نهار و شام و برنامه های میانی آنها که بر اساس فرهنگهای مختلف متفاوت است تقسیم می کند. انسانها دارای زمانهای دیگری مثل زمان : کار، استراحت، تفریح، بازی، شادی، عشق ورزیدن, فعالیت های هنری و ورزشی نیز می باشند. در اصل می توان گفت تفاوت بین انسانها در انواع، اندازه و محتوای اینگونه زمانها هم می باشد. (لوفور, ۱۹۸۹)

در بین زمانهای یاد شده، انسان دارای زمان آموزشی نیز می باشد. (هس, ۱۹۹۴) که اولا، اندازه و محتوایِ آن در نزد همة خانواده ها یکسان نیست. ثانیا, آموزشی بودن رابطة والدین با فرزندان در درون این زمان آموزشی حائز اهمیت است. عوامل آموزشی بودن رابطة والدین با فرزندان در گِرو عناصری چون : زمان آموزشی، اعتماد متقابل، تحمیل نکردن، تعهد و قبول مسئولیت یعنی معنی سازی مشابه، برقراری ارتباط کلامی، همکاری و درک یکدیگر و تخصص یا تبحر یا شناخت می باشد. (منادی، ۱۳۷۷) در چنین شرایطی است که والدین می توانند در جامعه پذیری فرزندان و در انتقال فرهنگ و ارزش های مورد قبول خود و شخصیتِ مورد نظر خودشان موفق تر باشند.

شامل 13 صفحه فایل WORD قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان

مبانی نظری و پیشینه تحقیق شیوه‌های فرزند پروری

اختصاصی از رزفایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق شیوه‌های فرزند پروری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق شیوه‌های فرزند پروری


مبانی نظری و پیشینه تحقیق شیوه‌های فرزند پروری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:46

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

شیوه های پرورش کودک ، در گذر سده ها دگرگون شده است. در سه دهه اول میلادی قرن گذشته، یعنی بین سال های 1910 تا 1930 روش‌های فرزندپروری تا حدود زیادی خشک و خشن بودند. متخصصان تعلیم و تربیت کودکان را به عنوان یک شیء فرض می‌کردند که می‌توان آن ها را به صورت نظام مندی شکل داد و شرطی کرد، و به احساسات و احتیاجات طفل یا والدین و تغییرات اجتماعی و استعدادهای ژنتیکی و یا ویژگی های موقتی کودکان چندان توجهی نمی‌شد. در آن زمان به والدین توصیه می شد که با بغل کردن کودک به هنگام گریه کردن او را لوس نکنند ، طبق برنامه ثابتی به او غذا بدهند (اعم از اینکه گرسنه باشد یا نباشند) و آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش دهند. این روش کاملا خشک تا حدودی تحت نفوذ مکتب رفتارگرایی بود و هدف والدین این بود که عادت های پسندیده را شکل دهند و از بروز عادات ناپسن جلوگیری کرده یا آن ها را سرکوب کنند (اتکینسون و همکاران، 2006).

در دهه 1940 روند شیوه های فرزند پروری در جهت سهل گیری و انعطاف بیشتر دگرگون شد. در این دهه نظریه فرزند پروری ، زیر نفوذ مکتب روانکاوی قرار گرفت ، مکتبی که در آن بر امنیت عاطفی کودک و زیان های ناشی از کنترل شدید تکانه های طبیعی در کودک و تاثیر محرومیت های سنین پایین بر رفتار های بعدی کودک تاکید داشت. در 1940 علاوه بر نفوذ مکتب روانکاوی فروید، شیوه های تربیتی بر اساس نظریه های بنیامین اسپاک نیز استوار بود. وی معتقد بود والدین باید از شم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامه های انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آنان و هم با  نیازهای کودک سازگاری داشت استفاده کنند. این نگرش های آزادگرانه در مورد کودک در سال های 1940 پدیدار شد و با تاثیر مداوم مربیان مترقی مانند جان دیوئی و نوشته های روان شناسان بشر دوستی چون مزلو و کارل راجرز نیروی محرکه بیشتری پیدا کرد (هترینگتون،2008).

در اواسط دهه 1960 بر نقشی که علاقه پدر و مادر در محیط کودک ایفا می کنند تاکید زیادی شده است. به نظر می رسد در حال حاضر شاهد نوسانی در جهت عکس هستیم. چنین به نظر می رسد که امروزه والدین احساس می کنند که سهل گیری پاسخ گوی مشکل آنان نیست. اکنون متخصصان به والدین توصیه می کنند که برای شکل دادن به رفتار کودک کمی سخت گیرتر ولی فعال تر باشند. برخی از ویژگی های فرزند پروری فعلی عبارتند از کنترل در حد اعتدال، انضباط محکم و حتی توسل به تنبیه در صورت لزوم. در عین حال والدین باید حدودی را برای کودکان تعیین کنند و در مواردی که فرزند قادر به قضاوت منطقی نیست، قدرت تصمیم گیری داشته باشند. در عین حال آن ها باید نظرات کودک را بشنوند و خود را با آن ها تطبیق دهند (ماسن و همکاران،2005).

از سوی دیگر امروزه کودکان نیز با گذشته تفاوت زیادی دارند و حاضر نیستند حتی جزئی از حقوقشان را تقدیم قوانین مستبدانه بزرگسالان کنند. کودکان امروز انتظار دارند که والدین محدودیت ها و مقررات را برایشان توضیح دهند. آنان بر این باورند که والدین نباید هرگز قدرت بیشتر خود را برای کنترل فرزند به طور نامعقول استفاده کنند (گاری و همکاران،2003).

2-2-2. اهمیت شیوه‌های فرزند پروری

شیوه‌های فرزند پروری، اعتقاد و نظر والدین نسبت به چگونگی ارتباط با کودک است که والدین در رابطه با فرزندان خود اعمال می‌کنند و در شکل گیری شخصیت آینده کودک نقش بسزایی دارد. هدف تمامی شیوه های فرزند پروری ، پرورش کودک و آماده سازی وی برای ایفای نقشی است که گروه و حوزه ی فرهنگی وی بر عهده اش می گذارند. کودکان چنان پرورش می یابند که بتوانند راه و رسم زندگی والدین خود را در ایفای نقش خود پی گیرند. والدین واسطه انتقال آرمان های فرهنگی کودک به اجتماع هستند. آرمان های فرهنگی هر اجتماع تعیین کننده ی نوع و چگونگی آموزش هایی است که کودک باید فرا گیرد و از آنجا که الگوها و ایده آل های خود ، کودکان را به شیوه های متفاوت پرورش می دهند. کودک اولین بارایده آل ها و آرمان ها و بایدها و نبایدها را از محیط خانواده و والدین خود می آموزد. خانواده یکی از عوامل موثر در رفتار افراد است. کودک در محیط خانواده تجارب گوناگونی را کسب می کند و از طریق این محیط کوچک است که با دنیای خارج آشنا می گردد و طرز معاشرت با

دیگران را می آموزد (احدی،1381).

خانواده ها از جنبه های مختلف با هم تفاوت دارند، بنابراین تاثیر خانواده در رفتار افراد متفاوت است. در یک خانواده سالم محیط به گونه ای است که شرایط برای تامین احتیاجات اساسی کودکان در زمینه های مختلف فراهم می باشد. رفتار کودکی که در این خانواده پرورش می یابد با رفتار کودکی که محیط خانواده وی، مانع تامین احتیاجات اساسی اوست کاملا متفاوت است (برک،2008).

بدون تردید هر گونه نقص و نارسایی در ساخت خانواده می تواند از همان طفولیت در رشد کودک تاثیر نامطلوبی داشته باشد. نتیجه تحقیقات نشان می دهد که محیط های نامساعد خانوادگی موجب ناسازگاری و احساس عدم امنیت در کودکان شده، و محیط های سرشار از عشق و تفاهم و دوستی ، کودکانی شاد، سازگار و دارای اعتماد به نفس به وجود می آورند. در سال های اخیر پژوهش های زیادی درباره ی عوامل خانوادگی موثر در رفتار و طرز فکر کودک صورت گرفته است. این پژوهش ها نشان می دهد در بین عوامل مختلفی که در پرورش شخصیت سالم در کودکان و نوجوانان موثرند، شیوه های تربیتی و فرزندپروری والدین و نحوه ی ارتباط والدین و کودک از اساسی ترین عوامل محسوب می شود(نوابی نژاد،1387).


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق شیوه‌های فرزند پروری