رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره بررسی وصال شیرازی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره بررسی وصال شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی وصال شیرازی


تحقیق درباره بررسی وصال شیرازی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه8

بخشی از فهرست مطالب

وصال شیرازی

تبار

 

زندگی

 

ابواحمد محمد شفیع ملقب به میرزا کوچک (۱۱۹۷-۱۲۶۲ ه.ق، 1783-1846 میلادی) متخلص به وصال از شعرا، ادیبان و خوشنویسان معروف شیرازی عصر خویش بود. و گاهی آثار خوشنویسی اش را با امضاء "وصال شیرازی" رقم می‌زد.[۱]

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی وصال شیرازی

دانلود تحقیق حافظ شیرازی

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق حافظ شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حافظ شیرازی


دانلود تحقیق حافظ شیرازی

زندگینامه:
شمس‌الدین محمد ملقب به خواجه حافظ شیرازی و مشهور به لسان‌الغیب از مشهورترین شعرای تاریخ ایران و از تابناک ترین ستارگان آسمان علم و ادب ایران زمین است که تا نام ایران زنده و پابرجاست نام وی نیز جاودانه خواهد بود. با وجود شهرت والای این شاعر گرانمایه در خصوص دوران زندگی حافظ به‌ویژه زمان تولد او اطلاعات دقیقی در دست نیست، ولی به حکم شواهد و قرائن ظاهراً شیخ در حدود سال 726-727 ه.ق در شهر شیراز که به آن صمیمانه عشق می ورزیده به دنیا آمده است. اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست. ظاهراً پدرش بهاءالدین نام داشته و در دوره سلطنت اتابکان سلغری فارس از اصفهان به شیراز مهاجرت کرده است. مادر شمس الدین زنی کازرونی بوده است و خانه ایشان در دروازه کازرون شیراز واقع بود. شمس الدین در دوران کودکی یتیم می شود و برای امرار معاش یک چندی در نانوایی به خمیرگیری می پردازد. با تمام مشکلات به‌دلیل علاقه وافری که به علم آموزی داشت به مکتب روی آورد و پس از سپری نمودن علوم و معلومات معمول زمان خویش به محضر علما و فضلای زادگاهش شتافت. بیست سال بیشتر نداشت که به یکی از مشاهیر علم و ادب دیار خود بدل گشت. وی از جمله شاعرانی است که در ایام حیات خود شهرت یافت. حافظ علاوه بر اندوخته های علمی و ادبی خود قرآن را به 14 روایت از حفظ داشت و با صدای خوش می خواند. از این رو تخلص حافظ را برای خویش برگزید. نخستین جامع دیوان حافظ محمد گلندام است و بنابر تصریح این دوست و هم‌درس خواجه، حافظ به جمع آوری غزل‌های خویش رغبتی نشان نمی داد. از این رو بعد از وفات او محمد گلندام غزل‌های وی را براساس حروف الفبا دسته‌بندی و جمع آوری کرد. حافظ به سال 729 ه. ق در شیراز وفات یافت. آرامگاه حافظ در باغ زیبایی در شیراز واقع شده است که به حافظیه معروف است و قبله اهل دل گشته.
دوره‌‌‌ای که حافظ در آن می زیست و تأثیر آن بر شعرش
حافظ هنرمندی هدفمند بود، پس از تاریخ زمانه اش جدا نیست. دوره زندگی این شاعر در عصر فترت دوره ایلخانی و تیمور است، یعنی کشمکش و آشوب بزرگ مغول و تیمور. شیراز در این دوران کانون هنر ایران بود و به سبب هوشیاری یکی از اتابکان فارس، با دادن خراج هنگفت از گزند حمله مغول در امان ماند و پناهگاه هنرمندان و اندیشمندان شد. با وجود این عصر حافظ، دوران سقوط ارزش‌هاست. عصر جنگ‌های داخلی و تزویرهای خانگی. او هرگز شعر خود را دستمایه ارتزاق قرار نداد، حتی زمانی‌که مورد توجه حاکمان و فرمانروایان فارس شد و به دربار ابواسحاق اینجو و شاه شجاع مظفری راه یافت.اما دوران حکومت سختگیرانه امیرمبارز الدین محمد که با تعصب و خشونت همراه بود کام زندگی او را تلخ می ساخت. شاعر آزرده حال بیشترین غزل‌های آبدار خود را در مبارزه با ریاکاری‌، عوامفریبی با لحنی نیشدار و گزنده، تلویحاً خطاب به همین امیر ریاکار مظفری سروده و با کنایه و تمسخر او را محتسب خوانده است. لحن حافظ گزند و تلخ و توأم با نیشخند و کنایه آمیز است و هم در آن مایه ای از خیرخواهی و اصلاح طلبی دیده می شود. گویی حافظ پس از سیف فرغانی و ابن یمین با رندی و هوشیاری و فرزانگی خویش شیوه مبارزه تازه ای با نابسامانی‌ها و بداخلاقی‌های جامعه برگزیده است که به مانند یک سبک شاعری او تازگی دارد. غزل‌های پیش از حافظ یا عاشقانه است (سعدی) یا عارفانه (مولانا). حافظ راه میانه ای از تلفیق و ترکیب عشق و عرفان را برگزید و به شیوه ای نو دست یافت که هرگز به این زیبایی و کمال نبوده است. کار زیبای دیگر حافظ تلفیق دو فرهنگ ایران و اسلام است و حافظ بی شک مانند فردوسی در عرصه سخن و فرهنگ ایران پهلوانی بی همتاست که وقتی قرار بوده است بسراید مضمونی بهتر و لازم تر از حماسه انسان عصر خود نیافته و همان را با صداقتی بی مانند در عرصه شعر خویش  به نمایش گذاشته است.
رند در کلام حافظ کیست؟
رند از ساخته های اساطیری حافظ است، چون پیر مغان ، دیر مغان و جام جم. رند از یک سو «انسان کامل» را از عرفان می گیرد و از سوی دیگر رند به معنای قدیمی اش که شخص لاابالی یک لا قبای آسمان جل و در عین حال آزاده و گردنکش است و در برابر ارزش‌های تحمیلی و دروغین طغیان می کند. انگیزه دیگرش میل به آفریدن شخصیتی است در برابر زاهد که نقطه مقابل زاهد باشد و در تحلیل آخر به صورت خویش یعنی حافظ می پردازد و همه آرزوهای خود را که می خواهد آزاده و بی قید و وارسته و ملامتی باشد، در شخصیت ملامتی و قلندروار او باز می آفریند. حافظ از آنجا که می خواهد اهل تساهل و توکل، اهل ظرافت و زیبایی‌های زندگی، اهل نیاز  و شکسته دلی در برابر خداوند و از همه مهمتر اهل عشق باشد رند را هم با همین صفات می سازد. رند او همچون خود او نظر باز و نکته گو و بیزار از زهد و ریا و منکر خودنمایی های  دروغین نام و ننگ و صلاح و تقوای مصلحتی و جاه و مقام بی اعتبار دنیوی است و در جامه رند و رندی شخصیتی می سازد  ضد تکلف و تقشف، ضد ریو و ریا و سراپا امیدوار و پاکباز و عشق اندیش و جسوراندیش نه زبون اندیش، رند کلمه پربار و شگرفی است که در سایر فرهنگ‌ها و زبان‌های قدیم و جدید جهان معادل ندارد و تا پیش از حافظ و بلکه در زمان او هم معنای نامطلوب و منفی داشته و متأسفانه با سعی حافظ امروزه نیز در معنای اولیه خود یعنی برابر با سفله و اراذل و اوباش به کار می رود. رند و رندی در حدود هشتاد بار در دیوان حافظ به کار رفته است.
چرا به دیوان حافظ تفأل می‌زنند
هر هنر راستینی‌، عمق دارد و چند وجهی و پذیرای تعبیر و تفسیرهای چندگانه است. مانند لبخند مجسمه مشهور بودا و لبخند ژوکوند. در قدیم به دیوان حافظ «لسان الغیب» لقب داده بودند که بعدها این صفت از شعر به شاعر رسید و به خود او اطلاق گردید. داستان‌های مدون یا نامدون از راست درآمدن و موافق نیت افتادن‌های غزل یا بیتی از غزلش به هنگام فال گرفتن هست؟ چرا مولانا یا سعدی یا سلمان غزل‌هایشان در اوج نیست و با آنها فال نگرفته اند؟ حافظ نه دارای کشف و کرامات است و نه حتی مدعی آنها، ولی نفس صادقی داشته است. غیب گو  و غیب دان نبوده ولی به ژرفی و گستردگی زندگی کرده. گوشه های پنهان مانده را که کمتر کسی توانسته زندگی کند زیسته و اندیشه کرده و به شعر درآورده. از این رو شعر او آیینه‌دار طلعت و طبیعت یک قوم است و زندگینامه جمعی ماست. از این رو عاشق و غریب و اسیر و دردمند، مهجور و آرزومند، مشتاق و منتظر و گبر و ترسا،‌مومن و آزاداندیش و عارف و عامی و مست و هوشیار همه نقش خویشتن را در آیینه صافی شعر او باز می یابند.  شعر او تأویل پذیر است. باده های او را هم به انگوری بودن،‌ می توان تفسیر کرد و هم عرفانی. برخی شعرهای او عرفانی نیست، مثل «ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد» که در شأن شاه شجاع است یا غزل «روز هجران و شب فرقت یار آخر شد» عرفانی می نماید، ولی مربوط به روی کار آمدن شاه شیخ ابواسحاق است. طنزهای او را که سر به مقدساتی چون تسبیح و طیلسان (=ردا، جامه بلند و گشاد) و خرقه و سجاده و نماز و روزه و مسجد و خانقاه و مشایخ شهر و امام شهر می گذارد و هم می توان به عقیده‌مندی عمیق او به اصل شریعت و طریقت حمل کرد و هم به بی اعتقادی یا سست عقیدگی او و نیز بین عشق زمینی و عشق آسمانی او فرق خاصی نیست. در اصل شاید بتوان گفت شعر او برای انسان عارف و دانا اوج لذت و ترقی پله های معرفت است و برای انسان جاهل و غافل، غرق شدن در گرداب جهل و گمراهی است. پس اگر حافظ از خودش یعنی ایمان خودش شک داشت این همه جرأت نداشت که با تسبیح و دلق و سجاده و کار و بار معاد و بهشت و نعیم اخروی و مشایخ شهر و منبر و محراب و مسجد سر به سر بگذارد، ولی اگر فقط جرأت داشت و ایمان نداشت باب پسند خاطر مومنان راستین قرار نمی گرفت.

 

 

شامل 23 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حافظ شیرازی

دانلود تحقیق حافظ شیرازی

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق حافظ شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حافظ شیرازی


دانلود تحقیق حافظ شیرازی

حافظ شیرازی‌ ، شمس‌ الدین‌ محمد
سال و محل تولد: 726 ه.ق‌ - شیراز
زندگینامه:
شمس‌ الدین‌ محمد حافظ ملقب‌ به‌ خواجه‌ حافظ شیرازی‌ و مشهور به‌ لسان‌ الغیب‌ از مشهورترین‌ شعرای‌ تاریخ‌ ایران‌ و از تابناک‌ترین‌ ستارگان‌ آسمان‌ علم‌ و ادب‌ ایران‌ زمین‌ است‌ که‌ تا نام‌ ایران‌ زنده‌ و پابرجاست‌ نام‌ وی‌ نیز جاودان‌ خواهد بود. با وجود شهرت‌ والای‌ این‌ شاعران‌ گران‌ مایه‌ در خصوص‌ دوران‌ زندگی‌ حافظ بویژه‌ زمان‌ به‌ دنیا آمدن‌ او اطلاعات‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌ ولی‌ به‌ حکم‌ شواهد و قرائن‌ ظاهرا شیخ‌ در حدود سال‌ 726 ه.ق‌ در شهر شیراز، که‌ به‌ آن‌ صمیمانه‌ عشق‌ می‌ورزیده‌، به‌ دنیا آمده‌ است‌. اطلاعات‌ چندانی‌ از خانواده‌ و اجداد خواجه‌ حافظ در دست‌ نیست‌ و ظاهرا پدرش‌ بهاء الدین‌ نام‌ داشته‌ و در دوره‌ سلطنت‌ اتابکان‌ سلغری‌ فارس‌ از اصفهان‌ به‌ شیراز مهاجرت‌ کرده‌ است‌. شمس‌ الدین‌ از دوران‌ طفولیت‌ به‌ مکتب‌ و مدرسه‌ روی‌ آورد و پس‌ از سپری‌ نمودن‌ علوم‌ ومعلومات‌ معمول‌ زمان‌ خویش‌ به‌ محضر علما و فضلای‌ زادگاهش‌ شتافت‌ و از این‌ بزرگان‌ بویژه‌ قوام‌ الدین‌ عبدا...بهره‌ها گرفت‌. خواجه‌ در دوران‌ جوانی‌ بر تمام‌ علوم‌ مذهبی‌ و ادبی‌ روزگار خود تسلط یافت‌(1) و هنوز دهه‌ بیست‌ زندگی‌ خود را سپری‌ ننموده‌ بود که‌ به‌ یکی‌ از مشاهیر علم‌ و ادب‌ دیار خود بدل‌ گشت‌. وی‌ در این‌ دوره‌ علاوه‌ براندوخته‌ عمیق‌ علمی‌ و ادبی‌ خود قرآن‌ را نیز کامل‌ از حفظ داشت‌ و این‌ کتاب‌ آسمانی‌ رابا صدای‌ خوش‌ و با روایت‌های‌ مختلف‌ از بر می‌خواند و از این‌ روی‌ تخلص‌ حافظ را بر خود نهاد.(2) دوران‌ جوانی‌ این‌ شاعرگران‌ مایه‌ مصادف‌ بود با افول‌ سلسله‌ محلی‌ اتابکان‌ سلغری‌ فارس‌ و این‌ ایالات‌ مهم‌ به‌ تصرف‌ خاندان‌ اینجو، از عمال‌ ایلخانان‌ مغول‌، در آمده‌ بود. حافظ که‌ در همان‌ دوره‌ به‌ شهرت‌ والایی‌ دست‌ یافته‌ بود موردتوجه‌ و عنایت‌ امرای‌اینجو قرار گرفت‌ و پس‌ از راه‌ یافتن‌ به‌ دربار آنان‌ به‌ مقامی‌ بزرگ‌ نزد شاه‌ شیخ‌ جمال‌ الدین‌ ابواسحاق‌ حاکم‌ فارس‌ دست‌ یافت‌. دوره‌ حکومت‌ شاه‌ ابو اسحاق‌ اینجو توأم‌ با عدالت‌ و انصاف‌ بود و این‌ امیر دانشمند و ادب‌ دوست‌ در دوره‌ حکمرانی‌ خود که‌ از سال‌ 742 تا 754 ه. ق‌ بطول‌ انجامید در عمرانی‌ و آبادانی‌ شیراز و آسایش‌ و امنیت‌ مردم‌ این‌ ایالت‌ بویژه‌ شیراز کوشید. حافظ نیز از مرحمت‌ و لطف‌ امیر ابو اسحاق‌ بهره‌مند بود و در اشعار خود با ستودن‌ وی‌ درالقابی‌ همچون‌ (جمال‌ چهره‌ اسلام‌) و (سپهر علم‌ و حیاء) حق‌شناسی‌ خود را نسبت‌ به‌ این‌ امیر نیکوکار بیان‌ داشت‌.(3) پس‌ از این‌ دوره‌ صلح‌ و صفا امیر مبارز الدین‌ مؤسس‌ سلسله‌ آل‌ مظفر در سال‌ 754 ه.ق‌ بر امیر اسحاق‌ چیره‌ گشت‌ و پس‌ از آنکه‌ او را در میدان‌ شهر شیراز به‌ قتل‌ رساند حکومتی‌ مبتنی‌ بر ظلم‌ و ستم‌ و سخت‌گیری‌ را در سراسر ایالت‌ فارس‌ حکمفرما ساخت‌. امیر مبارز الدین‌ شاهی‌ تندخوی‌ و متعصب‌ و ستمگر بود و بویژه‌ در امور دینی‌ ومذهبی‌ بر مردم‌ خشونت‌ بسیاری‌ جاری‌ نمود. در دوره‌ حکومت‌ وی‌ مردم‌ از بسیاری‌ از آزادی‌ها و مواهب‌ طبیعی‌ خود محروم‌ شدند و امیر خود را مسلمانی‌ متعصب‌ جلوه‌ می‌داد که‌ درصدد جاری‌ ساختن‌ احکام‌ اسلامی‌ است‌. این‌ گونه ‌اعمال‌ با مخالفت‌ و نارضایتی‌ حافظ مواجه‌ گشت‌ و وی‌ با تاختن‌ بر اینگونه‌ اعمال‌ آن‌ را ریاکارانه‌ و ناشی‌ از خشک‌ اندیشی‌ و تعصب‌ مذهبی‌ قشری‌ امیر مبارز الدین‌ دانست‌. سلطنت‌ امیر مبارز الدین‌ مدت‌ زیادی‌ به‌ طول‌ نیانجامید و در سال‌ 759 ه.ق‌ دو تن‌ از پسران‌ او شاه‌ محمود و شاه‌ شجاع‌ که‌ از خشونت‌ بسیار امیر به‌ تنگ‌ آمده‌ بودند توطئه‌ای‌ فراهم‌ آورده‌ و پدر را دستگیر کردند و بر چشمان‌ او میل‌ کشیدند.(4) شاه‌ شجاع‌ و شاه‌ منصور از دیگر امرای‌ آل‌ مظفر همعصر با حافظ بودند و به‌ سبب‌ از بین‌ بردن‌ مظاهر تعصب‌ و خشک‌ اندیشی‌ در شیراز و توجه‌ به‌ بازار شعر و شاعری‌ مورد توجه‌ حافظ قرار گرفتند. این‌ دو امیر نیز به‌ نوبه‌ خود احترام‌ فراوانی‌ به‌ خواجه‌ می‌گذاشتند واز آنجا که‌ بهره‌ای‌ نیز از ادبیات‌ و علوم‌ داشتند شاعر بلند آوازه‌ دیار خویش‌ را مورد حمایت‌ خاص‌ خود قرار دادند.(5)اواخر زندگی‌ شاعر بلند آوازه‌ ایران‌ همزمان‌ بود با حمله‌ امیر تیمور و این‌ پادشاه‌ بیرحم‌ و خونریز پس‌ از جنایات‌ و خونریزی‌های‌ فراوانی‌ که‌ در اصفهان‌ انجام‌ داد و از هفتاد هزار سر بریده‌ مردمان‌ شوریده‌ بخت‌ آن‌ دیار چند مناره‌ ساخت‌ روبه‌ سوی‌ شیراز نهاد. داستان‌ ملاقات‌ تاریخی‌ و عبرت‌ انگیز خواجه‌ حافظ با تیمور نیز اگر صحت‌ و اعتبارداشته‌ باشد ظاهرا در سال‌ 790 ه. ق‌ و یک‌ سال‌ پیش‌ از مرگ‌ شاعر نامدار صورت‌ گرفته‌ است‌. براساس‌ این‌ داستان‌ پس‌ از آنکه‌ دروازه‌های‌ شیراز به‌ روی‌ مؤسس‌ سلسله‌ تیموریان گشوده‌ شد امیر تیمور قاصدی‌ را به‌ نزد حافظ فرستاد و او را به‌ نزد خود خواند و گفت‌: من‌ اکثر ربع‌ مسکون‌ را با این‌ شمشیر مسخر ساختم‌ و هزاران‌ جای‌ و ولایت‌ را ویران‌ کردم‌ تا سمرقند و بخارا را که‌ وطن‌ مألوف‌ و تختگاه‌ من‌ است‌ آبادان‌ سازم‌ و تو آن‌ گاه‌ به‌ یک‌ خال‌ هندوی‌ ترک‌ شیرازی‌ سمرقند و بخارای‌ ما را در یکی‌ از ابیات‌ خود به‌ فروش‌ می‌رسانی‌.(6) گویند خواجه‌ زیرکانه‌ در جواب‌ وی‌ به‌ فقر و نداری‌ خود اشاره‌ کرده‌ و می‌گوید: ای‌ سلطان‌ عالم‌ از این‌ بخشندگی‌ است‌ که‌ بدین‌ روز افتاده‌ام‌. این‌ پاسخ‌ زیبا وشوخ‌ طبعانه‌ مورد پسند تیمور واقع‌ می‌گردد و او را مورد عنایت‌ خود قرار می‌دهد. مرگ‌ خواجه‌ یک‌ سال‌ پس‌ از این‌ ملاقات‌ صورت‌ گرفت‌ و وی‌ در سال‌ 791 ه.ق‌ در گلگشت‌ مصلی‌ که‌ منطقه‌ای‌ زیبا و باصفا بود و حافظ علاقه‌ زیادی‌به‌ آن‌ داشت‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد و از آن‌ پس‌ آن‌ محل‌ به‌ حافظیه مشهور گشت‌. نقل‌ شده‌ است‌ که‌ در هنگام‌ تشییع‌ جنازه‌ خواجه‌ شیراز گروهی‌ از متعصبان‌ که‌ اشعار شاعر و اشارات‌ او به‌ می‌ و مطرب‌ و ساقی‌ را گواهی‌ بر شرک‌ و کفروی‌ می‌دانستند مانع‌ دفن‌ حکیم‌ به‌ آیین‌ مسلمانان‌ شدند.

 

 

شامل 19 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حافظ شیرازی

دانلود تحقیق حافظ شیرازی

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق حافظ شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حافظ شیرازی


دانلود تحقیق حافظ شیرازی

حافظ شیرازی
خواجه شمس‌الدین محمد، حافظ شیرازی، یکی از بزرگ‌ترین شاعران نغزگوی ایران و از گویندگان بزرگ جهان است که در شعرهای خود «حافظ» تخلص نموده‌است. در غالب مأخذها نام پدرش را بهاءالدین نوشته‌اند و ممکن است بهاءالدین _علی‌الرسم_ لقب او بوده‌باشد.
محمد گلندام، نخستین جامع دیوان حافظ و دوست و همدرس او، نام و عنوان‌های او را چنین آورده‌است: مولاناالاعظم، المرحوم‌الشهید، مفخرالعلماء، استاد نحاریرالادباء، شمس‌المله‌والدین، محمد حافظ شیرازی.
تذکره‌نویسان نوشته‌اند که نیاکان او از کوهپایه‌ اصفهان بوده‌اند و نیای او در روزگار حکومت اتابکان سلغری از آن جا به شیراز آمد و در این شهر متوطن شد. و نیز چنین نوشته‌اند که پدرش «بهاءالدین محمد» بازرگانی می‌کرد و مادرش از اهالی کازرون و خانه‌ی ایشان در دروازه کازرون شیراز، واقع بود.
ولادت حافظ در ربع قرن هشتم هجری در شیراز اتفاق افتاد. بعداز مرگ بهاءالدی، پسران او پراکنده شدند ولی شمس‌الدین محمد که خردسال بود با مادر خود، در شیراز ماند و روزگار آن‌دو، به تهیدستی می‌گذشت تا آن‌که عشق به تحصیل کمالات، او را به مکتب‌خانه کشانید و به تفصیلی که در تذکره‌ی میخانه آمده‌است، وی چندگاهی ایام را بین کسب معاش و آموختن سواد می‌گذرانیدو بعداز آن زندگانی حافظ تغییر کرد و در جرگه‌ی طالبان علم درآمد و مجلس‌های درس عالمان و ادیبان زمان را در شیراز درک کرد و به تتبع و تفحص در کتاب‌های مهم دینی و ادبی از قبیل: کشاف زمخشری، مطالع‌الانوار قاضی بیضاوی، مفتاح‌العلوم سکاکی و امثال آن‌ها پرداخت.
محمد گلندام، معاصر و جامع دیوانش، او را چندین‌بار در مجلس درس قوام‌الدین ابوالبقا، عبدالله‌بن‌محمودبن‌حسن اصفهانی شیرازی (م772هـ ق.) مشهور به ابن‌الفقیه نجم، عالم و فقیه بزرگ عهد خود دیده و غزل‌های او را در همان محفل علم و ادب شنیده‌است.
چنان‌که از سخن محمد گلندام برمی‌آید، حافظ در دو رشته از دانش‌های زمان خود، یعنی علوم شرعی و علوم ادبی کار می‌کرد و چون استاد او، قوام‌الدین، خود عالم به قراآت سبع بود، طبعاً حافظ نیز در خدمت او به حفظ قرآن با توجه به قرائت‌های چهارده‌گانه (از شواذ و غیر آن) ممارست می‌کرد و خود در شعرهای خویش چندین‌بار بدین اشتغال مداوم به کلام‌الله اشاره نموده‌است:
عشقـت رسد به فریاد ارخود به‌سان حـافظ قـرآن ز بـر بخوانی با چـارده روایت یاصبح‌خیزی و سلامت‌طلبی چون حافظ هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم و به تصریح تذکره‌نویسان اتخاذ تخلص «حافظ» نیز از همین اشتغال، نشأت گرفته‌است.
شیراز، در دوره‌ای که حافظ تربیت می‌شد، اگرچه وضع سیاسی آرام و ثابتی نداشت لیکن مرکزی بزرگ از مرکزهای علمی و ادبی ایران و جهان اسلامی محسوب می‌گردید و این نعمت، از تدبیر اتابکان سلغری فارس برای شهر سعدی و حافظ فراهم‌آمده‌بود. حافظ در چنین محیطی که شیراز هنوز مجمع عالمان و ادیبان و عارفان و شاعران بزرگ بود،با تربیت علمی و ادبی می‌یافت و با ذکاوت ذاتی و استعداد فطری و تیزبینی شگفت‌انگیزی که داشت، میراث‌دار نهضت علمی و فکری خاصی می‌شد که پیش‌از او در فارس فراهم‌آمد و اندکی بعداز او به نفرت گرایید.
حافظ از میان امیران عهد خود چند تن را در شعرش ستوده و یا به معاشرت و درک صحبت آن‌ها اشاره کرده‌است، مانند: ابواسحق اینجو (مقتول به سال 758هـ ق.)، شاه‌شجاع (م786هـ.ق.)، و شاه‌منصور (م795هـ.ق.) و در همان‌حال با پادشاهان ایلکانی (جلایریان)که در بغداد حکومت داشتند نیز مرتبط بود و از آن میان سلطان احمدبن‌شیخ‌اویس (784-813هـ. ق.) را مدح کرد. از میان رجال شیراز، از حاجی قوام‌الدین حسن تمغاچی (م754هـ ق.) در شعرهای خود یاد کرده و یک‌جا هم از سلطان غیاث‌الدین‌بن‌سلطان سکندر، فرمانروای بنگال هنگامی که شهرت شاعرنوازی سلطان محمود دکنی (780-799هـ ق.) و وزیرش میرفیض‌الله انجو به فارس رسید، حافظ راغب دیدار دکن گشت و چون پادشاه بهمنی هند و وزیر او را مشتاق سفر خود به دکن یافت، از شیراز به "هرموز" رفت و در کشتی محمودشاهی که از دکن آمده‌بود، نشست اما پیش‌از روانه‌شدن کشتی، باد مخالف وزیدن گرفت و شاعر کشتی را _ظاهراً به‌قصد وداع با بعضی از دوستان در ساحل هرموز، اما در واقع از بیم مخاطرات سفر دریا_ ترک گفت و این غزل را به میرفیض‌الله انجو فرستاد و خود به شیراز رفت:
دمی با غم به‌سر بردن جهان یک‌سر نمی‌ارزد به مـی بفروش دلق ما کزین بهتر نمی‌ارزد
یک‌بار حافظ از شیراز به یزد _که در دست شعبه‌ای از شاهزادگان آل‌مظفر بود_ رفت ولی خیلی زود از اقامت در «زندان سکندر» خسته‌شد و در غزلی بازگشت خود را به فارس بدین‌گونه آرزو کرد:
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت رخت برتندم و تا ملک سلیمان بروم(هرچند که عده‌ای سبب به یزد رفتن حافظ را تبعید وی در دوران دوم حکومت شاه‌شجاع به مدت 22ماه دانسته‌اند.)

 

 

 

شامل 24 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حافظ شیرازی

تحقیق درباره زندگینامه سعدی شیرازی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره زندگینامه سعدی شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگینامه سعدی شیرازی


تحقیق درباره زندگینامه سعدی شیرازی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 5
فهرست مطالب:

زندگی‌نامه

آرامگاه

بوستان

گلستان

برخی از اشعارش

ابومحمد مُصلِح بن عَبدُالله مشهور به سعدی شیرازی (حدود ۵۸۵ یا حدود ۶۰۶۶۷۱ یا ۶۹۱ هجری قمری) شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. مقامش نزد اهل ادب تا بدانجاست که به وی لقب استاد سخن داده‌اند. آثار معروفش کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات وی است

زندگی‌نامه

سعدی در شیراز متولد شد. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود.

سعدی هنوز طفل بود که پدرش در گذشت. در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب می‌رفت و مقدمات علوم را می‌آموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمدخوارزمشاه و بخصوص حمله سلطان غیاث الدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز کسب دانش در سر نداشت برآن داشت دیار خود را ترک نماید.[۱] سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزه‌های امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» می‌نامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهاب‌الدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بوده‌است که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد.

 پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای متنوعی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کرده‌است. در این که سعدی از چه سرزمین‌هایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمی‌توان چندان اعتماد کرد و به نظر می‌رسد که بعضی از این سفرها داستان‌پردازی باشد (موحد ۱۳۷۴، ص ۵۸)، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده است[نیازمند منبع] و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.

سعدی در حدود ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف مجاور شد. حاکم فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی(۶۲۳-۶۵۸) بود که برای جلوگیری از هجوم مغولان به فارس به آنان خراج می‌داد و یک سال بعد به فتح بغداد به دست مغولان (در ۴ صفر ۶۵۶) به آنان کمک کرد. در دوران ابوبکربن سعدبن زنگی شیراز پناهگاه دانشمندانی شده بود که از دم تیغ تاتار جان سالم بدر برده بودند. در دوران وی سعدی مقامی ارجمند در دربار به دست آورده بود. در آن زمان ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعد بن ابوبکر که تخلص سعدی هم از نام او است به سعدی ارادت بسیار داشت. سعدی به پاس مهربانی‌های شاه سرودن بوستان را در سال ۶۵۵ شروع نمود. و کتاب را در ده باب به نام اتابک ابوبکر بن سعدبن زنگی در قالب مثنوی سرود. هنوز یکسال از تدوین بوستان نگذشته بود که در بهار سال ۶۵۶ دومین اثرش گلستان را بنام ولیعهد سعدبن ابوبکر بن زنگی نگاشت و خود در دیباچه گلستان می‌گوید. هنوز از گلستان بستان یقینی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگینامه سعدی شیرازی