رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله سرگذشت و احوال مولوی

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله سرگذشت و احوال مولوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله سرگذشت و احوال مولوی


دانلود مقاله سرگذشت و احوال مولوی

دانلود مقاله سرگذشت و احوال مولوی

ص128

فرمت ورد

فهرست مطالب

عنوان  صفحه

فصل اول: «سرگذشت و احوال مولوی».............

1-1سرگذشت و احوال مولوی ....................

1-2افکار و عقاید عرفانی ....................

فصل دوم «مولوی چه می گوید؟».................

2-1مسلک عرفانی و افکار و عقاید مولوی .......

2-2علم الیقین-عین الیقین-حق الیقین..........

2-3تعلق –تخلق –تحقق.........................

2-4پایه اصلی مسلک و طریقه عرفانی مولوی .....

2-5 رسالت عرفانی و ادبی مولوی ..............

2-6فروغ خورشید روح بخش عرفان مشرق...........

2-7طریق اصلاح نفوس و درمان دردهای اجتماعی و روحانی بشر   

2-8داروی دردهای روحانی پنهانی بشر ..........

2-9پراکندگی و جمعیت حواس و اوقات ...........

فصل سوم : «مولوی و حافظ»....................

3-1-عشق از دیدگاه مولوی ....................

3-2-پیر از دیدگاه مولانا  ...................

3-3جام جم ا زدیدگاه مولانا...................

3-4مولوی و حافظ ............................

فصل چهارم: «مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک

4-1 درمراحل سیرو سلوک علمی و عرفانی ........

4-2 دوره ی اول زندگانی با شخصیت اول مولوی ..

4-3 دوره ی دوم و شخصیت دوم مولوی ...........

4-4 شخصیت سوم و فعلیت نهایی مولوی ..........

4-5 تقسیم بندی .............................

1-4-5افکار و عقاید مولوی....................

2-4-5مارمیت اذرمیت .........................

1-2-4-5شعار مسلک علمی و عرفانی و کلید رمز افکار و عقاید مولوی

3-4-5جبر واختیار و قضا و قدر ...............

1-3-4-5قضا و قدر ...........................

2-3-4-5تجلی و ظهور حق درمظاهر بشری و صدور معجزات و کرامات از انبیا واولیای خدا ..........................

4-4-5 اتصال پنهانی روح انسان کامل به مبدأ غیب مجرد الهی

فصل پنجم : «آشنایی بیشتر با اشعار مولانا»

5-1شرح برخی از ادبیات مثنوی شریف

5-2شرح سه غزل شیوا از مولانا

5-3چند نمونه از کنایات اشعار مولوی

5-4القاب شعر اودبا و علما و هنرمندان ایران



دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سرگذشت و احوال مولوی

دانلود پاورپوینت علوم ششم ابتدایی بخش دوم، علوم شیمی، سرگذشت دفتر من - 27 اسلاید قابل ویرایش

اختصاصی از رزفایل دانلود پاورپوینت علوم ششم ابتدایی بخش دوم، علوم شیمی، سرگذشت دفتر من - 27 اسلاید قابل ویرایش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت علوم ششم ابتدایی بخش دوم، علوم شیمی، سرگذشت دفتر من - 27 اسلاید قابل ویرایش


دانلود پاورپوینت علوم ششم ابتدایی بخش دوم، علوم شیمی، سرگذشت دفتر من - 27 اسلاید قابل ویرایش

 

 

 

 

 

اولین بار مصریان باستان و سپس چینی ها، نوعی کاغذ به نام پاپیروس را ساختند.

اولین قوم سازنده کاغذ از درخت چینی ها بودند.

مسلمانان در حدود 700 سال پس از میلاد مسیح، در شهر سمرقند به دانش ساخت کاغذ دست پیدا کردند.

برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت علوم ششم ابتدایی بخش دوم، علوم شیمی، سرگذشت دفتر من - 27 اسلاید قابل ویرایش

دانلود تحقیق سرگذشت خونین جنبش چپ و توده ای ایران

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق سرگذشت خونین جنبش چپ و توده ای ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق سرگذشت خونین جنبش چپ و توده ای ایران


دانلود تحقیق سرگذشت خونین جنبش چپ و توده ای ایران

محمد علی عموئی، دهه 70 را پشت سر می گذارد. تا این مرز، سرگذشتی را پشت سر گذاشته که شاید نه تنها در جنبش چپ و کمونیستی ایران، بلکه در جنبش چپ جهانی کم نظیر باشد. عضو سازمان نظامی حزب توده ایران بود که پس از کودتای 28 مرداد دستگیر شد. به اعدام محکوم شد و سپس در آستانه اعدام، با برخاستن موج عظیم اعتراض جهانی نسبت به اعدام های پس از کودتای 28 مرداد، او و عده ای دیگر از افسران و کادرهای حزب توده ایران که به اعدام محکوم شده بودند با یک درجه تخفیف به احبس ابد محکوم شد. ستوان یکم جوان توپخانه ارتش، درزندان های شاه ماند تا انقلاب 57. از قلعه برازجان تا قصرقجر، زندان های شاه برای 25 سال، اقامتگاه های نوبتی او شد. هم دوره هایش در ارتش شاهنشاهی با چمکه بوسی شاه به درجات ژنرالی رسیدند و او به درجه پایداری بر سر ایمان.
در آستانه انقلاب بهمن 57، پس از نزدیک به 25 سال زندان، همراه بقیه زندانیان سیاسی از زندان بیرون آمد. در پلنوم 16 حزب توده ایران، که بلافاصله پس از خروج شاه از ایران و پیروزی انقلاب تشکیل شده بود، عموئی عضو کمیته مرکزی و عضو هیات سیاسی حزب توده ایران انتخاب شد و در کنار طبری، جوانشیر، بهزادی، حجری، شلتوکی، ابراهیمی، کیانوری و... دبیر کمیته مرکزی حزب توده ایران شد و در جمع هیات دبیران قرار گرفت.
در آستانه یورش به حزب و در طرح خروج اضطراری جمعی از رهبران حزب توده ایران از کشور برای محدود کردن دستگیری رهبران حزب، تصمیم هیات سیاسی حزب بر این مبنا قرار گرفت که محمد علی عموئی به عنوان مسئول حزب در داخل کشور باقی بماند. (مراجعه کنید به آخرین نوشته های نورالدین کیانوری) این طرحی بود که درگذشته(زمان شاه) نیز حزب در شرایط اضطراری و خطر یورش به اجرا گذاشته بود و کادر رهبری حزب را، پیش از کودتای 28 مرداد و به دنبال ماجرای ترور شاه و یکبار در جریان یورش به حکومت ملی آذربایجان به دو گروه داخل و خارج کشور تقسیم کرده بود. (پیرامون ضرورت این طرح و لو رفتن آن نیز مراجعه کنید به آخرین نوشته های کیانوری در سایت راه توده)
دوران زندان عموئی در جمهوری اسلامی به 13 سال رسید. او را به این دلیل که به عنوان مسئول حزب در داخل کشور انتخاب شده بود و گمان برده بودند ارتباط های مخفی با برخی از مقامات جمهوری اسلامی دارد زیر شدید ترین شکنجه ها بردند.( در همین ارتباط و اعتراف گیری کودتای سرخی که اساسا وجود نداشت اما خائنین به انقلاب و طراحان انگلیسی یورش به حزب آن را مبنای این یورش قرار داده بودند نیز مراجعه کنید به آخرین نوشته های کیانوری)
آشنائی و ارتباط عموئی با نلسون ماندلا رهبر زندان کشیده افریقای جنوبی از یک طرف و ارتباط توام با نیاز حمایتی- تبلیغاتی که رهبران جمهوری اسلامی به نلسون ماندلا داشتند زمینه تعلل در اعدام عموئی در جریان قتل عام سال 1367 زندانیان سیاسی شد. پس از آن قتل عام، دیگر فرصت تکرار فاجعه برای طراحان قتل عام زندانیان سیاسی فراهم نیآمد. چند گزارش "گالیندوپل" نماینده وقت حقوق بشر سازمان ملل که از زندان اوین دیدن کرده و با عموئی گفتگو کرده بود و افشاگری های جهانی پیرامون قتل عام سال 1367 جان عموئی را نجات داد و او پس از 13 سال مخوف و مرگبار از زندان جمهوری اسلامی بیرون آمد. او را با این شرط آزاد کردند که دیگر کار تشکیلاتی نکند و عموئی نیز با این شرط از زندان بیرون آمد که مانند یک شهروند ایرانی از حقوق اجتماعی و سیاسی برای بیان نظراتش و دیدار با دیگران آزاد باشد.
درجریان قتل های زنجیره ای فاش شد، که در صدر لیست سعید امامی برای قتل ها، فتوائی قرار داشته که به موجب آن عموئی با عنوان "مرتد" باید کشته می شد. هنوز معلوم نیست این حکم را کدام روحانی و یا مجمع روحانی صادر کرده بود، اما انگشت اتهام همچنان متوجه "اژه ای"، "علی رازینی"، "علی فلاحیان"، "رهبرپور" و "احمد جنتی" است. شورائی که شاید کسان دیگری هم عضو آن بوده و هستند. فرمان یورش به خوابگاه دانشجویان در سال 1378، قتل های زنجیره ای که در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی آغاز شده و تا پس از انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری در سال 1376 نیز ادامه یافت، ترورحجاریان، توطئه کشتن عبدالله نوری و مهاجرانی درنماز جمعه تهران، و ده ها و صدها جنایت دیگر برای سرکوب جنبش اصلاحات توسط آن ها رهبری و هدایت شد.
اگر نبود برخی هوشیاری های عموئی در سال 1376-1377 او نخستین قربانی قتل های زنجیره ای بود و اگر این طرح و جنایت سازمان یافته در دوران خاتمی و به همت او افشاء نشده بود، ای بسا آن هوشیاری هم سرانجام خنثی شده و کار را تمام کرده بودند! خطری که اکنون و با تجدید سازمان و حیات محافل ترور و جنایت بار دیگر سایه مخوف خود را بر فراز ایران گسترانده است.
عموئی در سال هایی که در زندان شاه بود، منبع معتبر تاریخ شفاهی حزب توده ایران و جنبش کمونیستی ایران و ابهامات تئوریک زندانیان سیاسی بود و بسیاری از جوانان پرشور که به دلیل وابستگی به گروه های چریکی سر از زندان های شاه در آورده بودند، با زمزمه های پیگیرانه او در زندان های شاه مشی مسلحانه را رد کرده و سرانجام به حزب توده ایران پیوستند. او در تمام سال های زندان شاه، رابط زندانیان توده ای با دیگر زندانیان سیاسی زندان های شاه و به ویژه مذهبیون و روحانیون بود و به همین دلیل بسیاری از روحانیونی که بعدها رهبران جمهوری اسلامی شدند، عموئی را نه تنها به عنوان یک توده ای زندانی، بلکه به عنوان پل پیوند ملیون، مذهبی ها و توده ای ها می شناختند. همان گونه که وابستگان گروه های چریکی چنین شناخت و رابطه ای با عموئی داشتند. از جمله دلائل کینه بهیمی امثال اسدالله لاجوردی با عموئی که در شکنجه گاه های جمهوری اسلامی خود را نشان داد، همین ارتباط و نقش بود.
شاید روزنامه "اعتماد" با همین شناخت و آگاهی از شخصیت تاریخی محمد علی عموئی باشد که به سراغ او رفته تا مروری کند بر گذشته ها. نه آن مروری که خائنین به انقلاب و مرتجعین مذهبی می کنند و جز تحریف و دروغ تحویل مردم نمی دهند، بلکه مروری بر واقعیات و از زبان کسی که 5 دهه در کوران مبارزات اجتماعی ایران بوده است. ترجمه آثاری در ارتباط با پروستریکا و فروپاشی اتحاد شوروی و یا انقلاب کوبا از سوی محمد علی عموئی می توانست و می تواند انگیزه مناسبی برای این نوع گفتگوها باشد، اما آنچه در ورای این آثار و ترجمه ها قرار دارد، حضور 50 ساله او در جنبش چپ و تحولات اجتماعی ایران است. روزنامه اعتماد، گفتگو با محمد علی عموئی را به صورت دنباله دار منتشر می کند و تاکنون هشت قسمت آن منتشر کرده است. این که این گفتگو ادامه خواهد یافت یا متوقف خواهد شد، خواه ناخواه بستگی به مسایلی دارد که در طول آن مطرح می شود. کسانی که مناظره های تلویزیونی را یک اشتباه خیانت آمیز می دانستند و شاید امثال آیت الله بهشتی نیز با همین انگیزه و جرم در انفجار حزب جمهوری اسلامی کشته شدند، نه تنها اکنون هم در جمهوری اسلامی حضور دارند، بلکه سکان های مهمی از قدرت حکومتی را دراختیار دارند. همان ها که از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی در پی بستن فضای سیاسی کشور بودند و به خون امثال آیت الله بهشتی به این دلیل تشنه بودند که به جای قتل و ترور و اعدام دگراندیشان و توده ای ها، با آن ها بر سر میز مذاکره تلویزیونی نشسته بود.
ما، با این مقدمه، هشت قسمت از مصاحبه منتشر شده محمد علی عموئی با روزنامه اعتماد را در اینجا می آوریم و تا زمانی که این مصاحبه دنباله دار ادامه یابد قسمت های بعدی را به آن اضافه خواهیم کرد.
این سرگذشت جنبش چپ و کمونیستی ایران و عبور تاریخی آن از پیچ های تند چپ روی ها و پروازهای نابجاست، که سرانجام از دل آن حزب توده ایران سر برآورد. این سرگذشت آغشته به خون است. به ترور حیدرخان عمواغلی که برای خاتمه بخشیدن به چپ روی ها و آشتی با جنبش مذهبی – ملی جنگل به دیدار میرزا کوچک خان در جنگل های "پسیخان" گیلان رفته بود، به سرانجام تلخ و دردناک جمهوری گیلان، به دست های تفرقه افکن و به گلوله هائی باید اندیشید که از تفنگ به ظاهر همرزمان جنبش جنگل در آمد، اما تاریخ نشان داد که باروت آن انگلیسی بود. همان دست های تفرقه افکنی که ماشه یورش به حزب توده ایران را کشید تا انقلاب 57 را ترور کند و کرد!
هشت بخش از مصاحبه عموئی را در ادامه می خوانید:
 
جنبش‌ سوسیال‌ دموکراسی در روسیه‌ از ابتدای قرن‌ بیستم‌ گسترش‌ وسیعی پیدا کرد. گرچه‌ حزب‌ سوسیال‌ دموکراسی روسیه‌ در سال‌های 99 ـ 1898 تاسیس‌ و پایه‌گذاری شد اما خیلی سریع‌ در دهه‌ نخستین‌ قرن‌ بیستم‌ به ویژه‌ بخش‌ اروپایی روسیه‌ را فرا گرفت. پیشینه‌ این‌ تحول‌طلبی به‌ اوایل‌ قرن‌ نوزدهم‌، به ویژه‌ بعد از حمله‌ ناپلئون‌ به‌ روسیه‌ در 1812، شکست‌ ارتش‌ فرانسه‌، آغاز نفوذ اندیشه‌های آزادیخواهی ملهم‌ از انقلاب‌ کبیر فرانسه‌ و شکل‌گیری گروه‌های مبارز بر ضد استبداد خشن‌ تزاریسم‌ برمی‌گردد.
در پی آن‌ جریانات‌ فکری دموکرات‌های انقلابی و سرانجام‌ رسوخ‌ اندیشه‌ سوسیال‌ دموکراسی، به‌ پیدایش‌ تشکل‌هایی منجر شد که‌ مبارزه‌ با نظام‌ سرکوبگر را به‌ اشکال‌ گوناگون‌ سازماندهی کردند، از جمله‌ سازمان‌ مخفی نظامی کابریست‌ها، نارودنیک‌ها که‌ با اقدامات‌ تروریستی در نهایت‌ حزب‌ سوسیال‌ دموکرات‌ روسیه‌ را سازماندهی کردند. از طرف‌ دیگر قفقاز منطقه ای بود که‌ کارگران‌ نفتی در آنجا فراوان‌ بودند و داد و ستد کالا و نیروی کار عمده‌ ایران‌ نیز از طریق‌ شمال‌ ایران‌ و در ارتباط‌ با قفقاز انجام‌ می‌گرفت‌، لذا بسیاری از کارگران‌ و تجار ایرانی که‌ در ارتباط‌ با قفقاز روسیه‌ بودند، تحت‌ تاثیر این‌ جریان‌ قرار گرفتند. آنها در ارتباط‌ با جنبش‌ و حزب‌ سوسیال‌ دموکراسی روسیه‌ و شعبه‌ آن‌ در قفقاز، حزبی به‌ نامه‌ «حزب‌ عدالت‌» به‌ وجود آوردند که‌ پس‌ از انقلاب‌ کبیر در 1917 به‌ حزب‌ کمونیست‌ مبدل‌ شد و نخستین‌ کنگره‌اش‌ را در 1299 در انزلی برگزار کرد.

 

 

شامل 23 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سرگذشت خونین جنبش چپ و توده ای ایران

سرگذشت مولوی

اختصاصی از رزفایل سرگذشت مولوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

سرگذشت مولوی


سرگذشت مولوی

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات82

 

 

جلال الدین محمد فرزند بهاء الدین محمد معروف به «بهاء الدین ولد» و ملقب به «سلطان العلما» فرزند حسین بلخی، این خانواده پدر بر پدر ازمردم خراسان قدیم ساکن ناحیه ی بلخ بوده اند و به نسبت بلخی و خراسانی شهرت داشته اند؛ اما شهرت مولوی به «مولانای رومی» و «مولای روم» بعد از آنست که از بلخ مهاجرت کرده و در شهر «قونیه» موطن برگزیده اند که از بلاد معروف آناتولی و آسیای صغیر و ترکیه ی فعلی است و آن را در قدیم کشور «روم» می گفتند؛ به طوری که نگارنده تبع کرده ام این شهرت از اوایل قرن ششم هجری به بعد است. برای اینکه من درمؤلفات نیمه‌ی اول این قرن دیده ام که ازمولوی به عنوان «مولانای روم» اسم برده و اشعاری نقل کرده اند؛ برای کسانی که سرگذشت مولوی را از روی کتاب ها خوانده اند هم این نکته تازگی دارد، زیرا تاکنون دیده نشده کسی متعرض باشد از این که چه تاریخ مولوی را به عنوان «مولانای روم» یا «ملای رومی ها» خوانده اند.
ولادت مولوی در بلخ روز یکشنبه ششم ربیع الاول سنه 604 و وفاتش در قونیه هم در روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری قمری است. همان سال که نابغه‌ی فلسفه‌ی ریاضی خواجه نصیر الدین طوسی و برخی بزرگ مردان دیگر فوت شده اند. مدت عمر مولانا جلال الدین به حساب شمسی 66سال و به حساب قمری 68 سال و 89 روز یعنی سه ماه و یک روز کم بود.


دانلود با لینک مستقیم


سرگذشت مولوی

دانلود مقاله سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 پیش از پیدایش تاریخ
تاریخ‌شناسان بر این باورند که انسانهای کنونی فرزندان نیاکانی هستند که روزگارانی در دشتهای پهناور و شکاف کوههای بلند به سر می‌بردند.
دگرگونی زندگی، که آدمیان به جای بهره‌گیری از توان جسمی خود، از نیروی خرد خویش یاری بگیرند، و از میان دشتها و درون شکاف کوهها به شهرهای پرشکوه بیایند، هزاران سال طول کشیده‌است.
آدمی در روزگاران قدیم بر روی زمینهای سرد و خیس (مرطوب) می‌زیست و با حیوانات خطرناکی که در اطرافش بودند، دست و پنجه نرم می‌کرد. در آن روزگاران، مردم حیوانات را شکار می‌کردند تا گوشتشان را بخورند. استخوانهای همان حیوانات وسیلة شکار و پوست آنها لباس انسانها بود. انسانها در گروههای بسیار کوچک زندگی می‌کردند و مانند فرزندان امروزی خود سخن گفتن نمی‌دانستند و با صداهای مبهم فریاد مانند، چیزهایی را به یکدیگر می‌گفتند، و بیشتر با اشارة دست چیزهای ساده را بیان می‌کردند.
نیاکان ما که در روزگاران پیش از تاریخ زندگی می‌کردند، به سه چیز بسیار مهم، پی برده بودند. یکی اینکه استخوانهای درشت و نوک تیز، ابزار مفیدی است که می‌تواند سلاح نبرد نیز قرار گیرد. سپس دریافتند که می‌توان دسته‌ای نیز برای آن ابزار یا سلاح فراهم کرده تا بهتر به کار گرفته شود. کشف آتش گام بعدی آنان بود. بوسیله آتش، آدم توانست خوراک خود را پخته، بخورد. آتش وسیله‌ای تازه بود که می‌توانست از هجوم حیوانات درنده نیز جلوگیری کند.

پزشکی غریزی
انسانهای نخستین همواره در تیررس خطر مرگهای فوری و دردناک ناشی از بیماری و خطر مرگ فوری و هراس‌انگیز یورش حیوانات وحشی از هر طرف بودند. در چنان شرایط سخت و ترس‌آور، زندگی آرام، آسان به دست نمی‌آمد. به این ترتیب عمر کمتر از سی‌سال بود. دانش پزشکی آن زمان از روی غریزة حیوانی بود؛ و هرگاه زخمی بر بردن وارد می‌شد و یا جوش و عفونتی در بدن کسی پدید می‌آمد، با مکیدن زخم، زودتر بهبود بدست می‌آید.
همانگونه که دانسته بودند پس از یک پرخوری، مالیدن دستها (ماساژ) بر شکم، موجب آرامش دل درد می‌گردد.
ابزارهایی که برای جنگ فراهم کرده بودند نیز، برای پاره کردن دمل‌های دستها و پاها و پشت و سایر جاهای بدن به کار رفت و سوزاندن محل زخم نیز نوعی مداوای دیگر شده بود که جلوگیری از گسترش زخم می‌کرد و کسی که از سوزاندن زخم جان سالم به در می‌برد، بهبود می‌یافت.
هرچه گروههای کوچک بزرگتر می‌شدند، بیماریهای گوناگون گسترش بیشتری پیدا می‌کرد و میکروبها و ویروسهای بیماریها زیادتر می‌شدند و گروههای بیشتری را آلوده کرده و می کشتند. همانگونه که اینک در مناطق غیربهداشتی جهان، بیماریهای گوناگون رواج دارند. این گونه کارهای پزشکی غریزی، رفته رفته به حالت روش درمانی درآمد که با نظارت رئیس قبیله و با گروه رهبری انجام می‌گرفت و هر کس بیمار می‌شد، آن تجربه‌ها برای او فراهم بود.

دگرگونی‌های نخستین
با گذشت صدها سال، رفته‌رفته آدمیان کشش فراوانی به بررسی و تشریح بدن حیواناتی پیدا می‌کردند که شکار کرده بودند. با راه‌پیمایی‌های طولانی نیز با طبیعت آشنا می‌شدند. اختراع چرخ، چگونگی کشت نباتات و تهیة ظروف سفالین نیز از پیشرفت‌های بعدی بود. طرز به کار گرفتن پشم حیوانات و الیاف گیاهی و انتخاب نوع خوراک، از بزرگترین حوادث به شمار می‌رفت، ولی باز هم بیماریهای سخت و آشفتگی روانی را با جادوگری، گرفتن خون و یا بریدن عضو درمان می‌کردند! به این ترتیب پزشک جادوگر دارای ارزش و اعتباری بود و ارزش او به طور طبیعی به اندازة تعداد افراد هر قبیله بود.
در سالهای میان 7000 و 4000 پیش از میلاد مسیح، نخستین قبیله‌ها که مرکز مجموعة تمدن آن روزگار بود، پدیدار شدند. با افزایش شمار افراد قبیله‌ها و نیز بالا رفتن تعداد قبیله‌ها، بیماریهای گوناگون نیز فزونی می‌گرفت، اما روش درمانی بسیار اندک بود.
در حدود 3000 سال پیش از میلاد، با پیشرفت تمدن در میان دو قبیلة بزرگ ساکن مصر و سرزمین‌های سرسبز شمالی فرات آشنایی با مسائل پزشکی بیشتر شد، تا جایی که افرادی متخصص بوجود آمدند که کارشناسان پزشکی و دریافت مزد از این پیشه بود. ولی هرگاه نمی‌توانستند بیماری را معالجه کنند، و یا بیمار آنان می‌مرد، با شدیدترین کیفرها روبرو شده، گاهی نیز اعدام می‌شدند.
داروهای آن زمان شامل جوشاندة گیاهان، پیشاب حیوانات و مدفوع آنها و گاهی هم استخوان کوبیده شدة حیوانات گوناگون بود.

مصر باستان
باستانیان مصری نخستین گروه متمدن جهان بشر بوده‌اند که روش تدریس دربارة جسم انسان را پدید آوردند. طبیعت نیز ماده‌ای در اختیار آنان گذاشته بود تا بتوانند جسد اشخاص مهم را مومیایی کرده، در تابوتهای مخصوص در زیرزمین‌ها نگهداری کنند. آزمایش‌های گوناگون به آنان نشان داده بود که می‌بایستی پیش از مومیایی کردن اجساد، اعضای داخلی بدن، از قبیل معده، جگر، کلیه‌ها، قلب، ریه‌ها و جز آنها را بیرون آورده، در ظرفهای شیشه‌ای خالی از هوا قرار دهند.
اگرچه جادوگران در همه جا از نفوذ برخوردار بودند، برای درمان بیماران در مصر باستان، کارهای علمی پزشکی انجام می‌گرفت. از جمله اینکه پزشکان علمی مصری دریافته بودند که با گذاردن گیاهان کوبیده، یا پخته به شکل پماد، بر روی زخمها، زودتر و بهتر درمان می‌شوند. نیز دریافتند که با قرار دادن مفصلهای قطع شده و شکسته در جای خود، می‌توانند بار دیگر سلامت آن عضو را به دست آورند. به این ترتیب پزشکان جادوگر در میان عامة مردم حکمروا بودند، ولی پزشکان تجربی در کاخهای فرمانروایان و بزرگان به درمان بیماران می‌پرداختند.
در مصر باستان داروهای شیمیایی گوناگونی را برای درمان بیماران به کار می‌بردند که بسیار مفید بوده‌ است. با این حال بر این باور بودند که «خون گاو» و «پیشاب انسان» و «پیه نهنگ دریایی» و «چشم خرگوش قرمز» و غیره می‌تواند ارواح خبیثه را دور سازد.
مصریان باستان نیز نوشتن را می‌دانستند و نوعی ماده از گیاهی به نام «پاپیروس» را برای ساختن کاغذ و نگارش اکتشافات و آزمایشهای خود به کار می‌بردند.


تمدنهای جدید دیگر
با آنکه تمدن سرزمین آریایی شمالی فرات و تمدن مصر هر کدام با ویژگیهای خود بر بیشتر تمدنهای دیگر برتری داشتند، با این حال تمدنهای جدید دیگر نیز برای پیشرفت و تکامل خود می‌کوشیدند، و در مجموع چنین کوششهایی بود که در طول هزاران سال تمدن بشری را تا مراحل کنونی آن آورد.
پزشکان چینی اهمیت «نبض» را کشف کرده، بیش از هزار بیماری را تشخیص داده بودند؛ و بیش از صد وسیلة جراحی برای کارهای خود درست کرده بودند. آنان بیمارانی را که باید مورد عمل جراحی قرار می گرفتند، با خواب مغناطیسی بیهوش می‌کردند و به این ترتیب درد و رنج آنان کمتر می‌شد.
ایرانیان نخستین گروهی بودند که برای جلوگیری از گسترش بیماریها، دست به کار شدند و به این ترتیب روش پیشگیری از بیماریهای همگانی (نظام بهداشت عمومی) وارد تمدن انسانی گردید. آنان نخستین گروهی بودند که برای جلوگیری از انتقال بیماریهای حیوانات، سر آنها را می‌بریدند تا خون از تنشان بیرون برود. آنان دریافته بودند که خون می‌تواند مایة انتقال بیماری گردد.
پیدایش پزشکی در

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 19   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس