رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی


تحقیق درمورد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

دسته بندی : تاریخ و ادبیات

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 25 صفحه

دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی.
شعر فارسى، به عنوان یکى از برجسته‏ترین و گسترده‏ترین آثار فرهنگِ بشرى، همواره موردِ ستایش آشنایانِ این وادى بوده است.
این شعر، همان‏گونه که در حوزه مفاهیم و معانى ویژگیهایى دارد که آن را از شعر دیگر ملل امتیاز مى‏بخشد، در قلمرو ساخت و صورت هم از بعضى خصایص برخوردار است که در ادبیّات جهان، یا بى‏همانند است یا مواردِ مشابه بسیار کم دارد.
مثلاً ردیف ـ با وُسعتى که در شعر فارسى دارد و با نقشِ خلاّقى که در تاریخِ شعرِ فارسى داشته است ـ در ادبیّات جهانى بى‏سابقه است.
بعضى دیگر از خصایص شعر فارسى نیز مشابه اگر داشته باشد، بسیار اندک است.
درین یادداشت به یکى دیگر از ویژگیهاى شعر فارسى مى‏پردازیم و آن مسأله «تخلّص» است که به این وسعت و شمول، که در شعرِ فارسى دیده مى‏شود، در شعرِ هیچ ملّتِ دیگرى ظاهراً دیده نشده است و اگر هم مصادیقى بتوان یافت در شعرِ زبانهائى است که تحتِ تأثیر شعرِ فارسى و آیینهاى آن قرار داشته‏اند و در حقیقت از درونِ این فرهنگ و این ادبیّات نشأت یافته‏اند مانندِ شعرِ ترکى و ازبکى و ترکمنى و اردو پشتو و دیگرِ شعرهاى آسیائى و همسایه.
درین یادداشت، غرضِ ما، بحث درباره زمینه‏هاى روانشناسىِ تخلّص‏هاى شعر فارسى است اما مقدمةً یادآورى بعضى نکات عام را درین باره بى‏سود نمى‏دانیم، زیرا تاکنون گویا کسى به بحث درین باره نپرداخته است.
با ظهورِ نیمایوشیج و بالیدنِ شعرِ جدید پارسى، شاعرانِ "نوپیشه" modern از بسیارى رسوم و آدابِ سنّتىِ شعر فارسى روى‏گردان شدند و یکى ازین سُنَّت‏ها همین مسأله تخلّص بود.
در ذهنتان مجسم کنید اگر قرار بود براى اینهمه "شاعر"ى که این روزها در مطبوعات "شعر" چاپ مى‏کنند، تخلّصِ غیر مکرّر، انتخاب شود، بر سرِ تخلّصهایى از نوعِ "کفگیر" و "خربزه" هم دعوا راه مى‏افتاد تا چه رسد به تخلّصهاى شاعرانه و خوشاهنگى از نوعِ "امید" و "بهار" که البتّه همه مکرّرند.
ازین بابت هم باید سپاسگزارِ نیمایوشیج بود که شاعران را از قید تخلّص، مثل بسیارى قیدهاى دیگر، گیرم این نامها، نامهایى دراز و طولانى و غیرشاعرانه باشد مثل مهدى اخوان ثالث یا محمدرضا شفیعى کدکنى یا پرویز ناتل خانلرى.
امّا گرفتارىِ تخلّص اگر براى شاعران نوپیشه حل شده است براى تذکره‏نویسان و مورخانِ ادبیات ما هنوز حل نگردیده است، به همین دلیل شما باز هم مهدى اخوان ثالث را باید در امید خراسانى بجویید و از گرفتاریهاى این مورّخان و تذکره‏نویسان یکى هم این غالباً حاضر نیستند که در برابرِ نام اصلى این‏گونه افراد، اقلاً ارجاعى بده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

طرح لایه باز تقویم سال 1396 طرح گنبد امام رضا (ع)

اختصاصی از رزفایل طرح لایه باز تقویم سال 1396 طرح گنبد امام رضا (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

طرح لایه باز تقویم سال 1396 طرح گنبد امام رضا (ع)


طرح لایه باز تقویم سال 1396 طرح گنبد امام رضا (ع)

این فایل حاوی طرح لایه باز تقویم سال 1396 با طرح گنبد امام رضا (ع) و صلوات خاصه آن حضرت

 

** این طرح بصورتی طراحی شده است که شما براحتی قادر به تغییر تمامی کلمات و تصاویر آن میباشید**


دانلود با لینک مستقیم


طرح لایه باز تقویم سال 1396 طرح گنبد امام رضا (ع)

دانلود مقاله کامل درباره امام رضا

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره امام رضا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

امام‌ رضا ( ع‌ )

امام‌ رضا ( ع‌ ) در روز جمعه‌ ، یا پنج‌ شنبه‌ ۱۱ ذی‌ حجه‌ یا ذی‌ قعده‌ یا ربیع‌ الاول‌سال‌ ۱۵۳ یا ۱۴۸ هجری‌ در شهر مدینه‌ پا به‌ دنیا گذاشت‌ .

● ولادت‌ ، وفات‌ ، طول‌ عمر و مدفن‌ آن‌ حضرت‌

امام‌ رضا ( ع‌ ) در روز جمعه‌ ، یا پنج‌ شنبه‌ ۱۱ ذی‌ حجه‌ یا ذی‌ قعده‌ یا ربیع‌ الاول‌سال‌ ۱۵۳ یا ۱۴۸ هجری‌ در شهر مدینه‌ پا به‌ دنیا گذاشت‌ . بنابر این‌ تولد آن‌ حضرت‌ مصادف‌ با سال‌ وفات‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) بوده‌ یا پنج‌ سال‌ پس‌ از در گذشت‌ آن‌ حضرت‌ رخ‌ داده‌ است‌ . همچنین‌ وفات‌ آن‌ حضرت‌ در روز جمعه‌ یا دوشینه‌ آخر صفر یا ۱۷ یا ۲۱ ماه‌ مبارک‌ رمضان‌ یا ۱۸ جمادی‌ الاولی‌ یا ۲۳ ذی‌ قعده‌ یا آخر همین‌ ماه‌ در سال‌ ۲۰۳ یا ۲۰۶ یا ۲۰۲ هجری‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌ . شیخ‌ صدوق‌ در عیون‌ اخبار الرضا گوید قول‌ صحیح‌ آن‌ است‌ که‌ امام‌ رضا ( ع‌ ) در ۲۱ رمضان‌ ، در روز جمعه‌ سال‌ ۲۰۳ هجری‌ در گذشته‌ است‌ . وفات‌ آن‌ حضرت‌ در سال‌ ۲۰۳ در طوس‌ و در یکی‌ از روستاهای‌ نوقان‌ به‌ نام‌ سناآباد اتفاق‌ افتاد .

با تاریخ‌ های‌ مختلفی‌ که‌ نقل‌ شد ، عمر آن‌ حضرت‌ ۴۸ یا ۴۷ یا ۵۰ یا ۵۱ سال‌ و ۴۹ یا ۷۹ روز یا ۹ ماه‌ یا ۶ ماه‌ و ۱۰ روز بوده‌ است‌ ، اما برخی‌ که‌ سن‌ آن‌ حضرت‌ را ۵۵ یا ۵۲ یا ۴۹ سال‌ دانسته‌اند ، سخنشان‌ با هیچ‌ یک‌ از اقوال‌ و روایات‌ ، منطبق‌ نیست‌ و ظ‌اهرا تسامح‌ آنان‌ از اینجا نشأت‌ گرفته‌که‌ سال‌ ناقص‌ را به‌ عنوان‌ یکسال‌ کامل‌ حساب‌ کرده‌اند . از جمله‌ این‌ اقوال‌ شگفت‌ آور سخن‌ شیخ‌ صدوق‌ در عیون‌ اخبار الرضا است‌ که‌ گفته‌ است‌ : میلاد امام‌ رضا (ع‌ ) در ۱۱ ربیع‌ الاول‌ سال‌ ۱۵۳ و وفات‌ وی‌ در ۲۱ رمضان‌ سال‌ ۲۰۳ بوده‌ و با این‌ حساب‌ آن‌ حضرت‌۴۹ سال‌ و شش‌ ماه‌ در این‌ جهان‌ زیسته‌ است‌ . مطابق‌ آنچه‌ صدوق‌ نقل‌ کرده‌ ، عمرآن‌ حضرت‌ پنجاه‌ سال‌ و شش‌ ماه‌ و ده‌ روز میشود و منشاء این‌ اشتباه‌ را باید عدم‌ دقت‌ در جمع‌ و تفریق‌ اعداد دانست‌ شیخ‌ مفید نیز مرتکب‌ این‌ اشتباه‌ شده‌ است‌ و ما در حواشیهای‌ خود بر کتاب‌ المجالس‌ السنیه‌ متذکر این‌ خطا شده‌ایم‌ .

بنابر گفته‌ مولف‌ مطالب‌ السؤول‌ ، امام‌ رضا ( ع‌ ) ۲۴ سال‌ وچند ماه‌ بنابر قول‌ ابن‌ خشاب‌ ۲۴ سال‌ و ۱۰ ماه‌ از عمر خویش‌ را با پدرش‌ به‌ سر برد . لکن‌ مطابق‌ آنچه‌ گفته‌ شد ، عمر آن‌ حضرت‌ در روز وفات‌ پدرش‌ ۳۵ سال‌ یا ۲۹ سال‌ و دو ماه‌ بوده‌ و پس‌ از درگذشت‌ پدرش‌ چنانکه‌ در مطالب‌ السؤول‌ نیز آمده‌ ، ۲۵ سال‌ زیسته‌ است‌ و نیز مطابق‌ آنچه‌ قبلا گفته‌ شد آن‌ حضرت‌ پس‌ از پدرش‌ بیست‌ سال‌ در جهان‌ زندگی‌ کرد .

چنانکه‌ شیخ‌ مفید نیز در اشارد همین‌ قول‌ را گفته‌ است‌ . برخی‌ نیز این‌ مدت‌ را بیست‌ سال‌ و دو ماه‌ ، یا بیست‌ سال‌ و نه‌ ماه‌ ، یا بیست‌ سال‌ و چهار ماه‌ ، یا بیست‌ و یکسال‌ و ۱۱ ماه‌ ذکر کرده‌ اند که‌ این‌ مدت‌ ، روزگار امامت‌ و خلافت‌ آن‌ حضرت‌ به‌ شمار است‌ . در طول‌ این‌ مدت‌ آن‌ حضرت‌ دنباله‌ حکومت‌ هارون‌ رشید را که‌ ده‌ سال‌ و بیست‌ و پنج‌ روزبود درک‌ کرد . سپس‌ امین‌ از سلطنت‌ خلع‌ شد و عمویش‌ ابراهیم‌ بن‌ مهدی‌ برای‌ مدت‌ بیست‌ و چهار روز به‌ سلطنت‌ نشست‌ . آنگاه‌ دوباره‌ امین‌ بر او خروج‌ کرد و برای‌ وی‌ از مردم‌ بیعت‌ گرفته‌ شد و یکسال‌ و هفت‌ ماه‌ حکومت‌ کرد ولی‌ به‌ دست‌ طاهر بن‌ حسین‌ کشته‌ شد . سپس‌ عبد الله‌ بن‌ هارون‌ ، مامون‌ ، به‌ خلافت‌ تکیه‌ زد و بیست‌ سال‌ حکومت‌ کرد . امام‌ رضا ( ع‌ ) پس‌ از گذشت‌ پنج‌ یا هشت‌ سال‌ از خلافت‌ مأمون‌ به‌ شهادت‌ رسید .

● مادر امام‌ رضا ( ع‌ )

در مطالب‌ السؤول‌ گفته‌ شده‌ است‌ که‌ : مادر آن‌ حضرت‌ کنیزی‌ بود که‌ خیزران‌ مرسی‌نام‌ داشت‌ . برخی‌ نام‌ وی‌ را شقراء نوبیه‌ ، ذکر کرده‌اند که‌ اروی‌ ، اسم‌ او و شقراء لقب‌ وی‌ بوده‌ است‌ .

طبرسی‌ در اعلام‌ الوری‌ گوید : مادرش‌ کنیزی‌ بود به‌ نام‌ نجمه‌ که‌ به‌ وی‌ ام‌ البنین‌ می‌ گفتند . برخی‌ نام‌ مادر آن‌ حضرت‌ را سکن‌ نوبیه‌ و تکتم‌ نیز گفته‌اند . حاکم‌ ابو علی‌ گوید : از جمله‌ شواهدی‌ که‌ دلالت‌ دارد نام‌ مادر امام‌ رضا ( ع‌ ) تکتم‌ بود ، سخن‌ شاعری‌ است‌ که‌ در مدح‌ آن‌ حضرت‌ فرموده‌ است‌ : و اجدادا علی‌ المعظم‌ رهظ‌ا الا ان‌ خیر الناس‌ نفسا و والدا و اتتنا به‌ للعلم‌ و الحلم‌ ثامنا اماما یودی‌ حجهٔ‌ الله‌ تکتم‌ ابو بکر گوید : عده‌ای‌ این‌ شعر را به‌ عموی‌ ابو ابراهیم‌ بن‌ عباس‌ منسوب‌ ساخته‌اند و من‌ آن‌ را روایت‌ نمی‌ کنم‌ و روایت‌ و سماع‌ این‌ شعر برای‌ من‌ واقع‌ نشده‌ بنابراین‌ نه‌ آن‌ را اثبات‌ می‌ کنم‌ و نه‌ ابطال‌ .

وی‌ همچنین‌ گوید : تکتم‌ از اسامی‌ زنان‌ عرب‌ است‌ و در اشعار بسیاری‌ به‌ کار رفته‌ است‌ . از جمله‌ در این‌ بیت‌ : " طاف‌ الخیالان‌ فزا دا سقما خیال‌ تکنی‌ و خیال‌ تکتما " فیروز آبادی‌ نیز بر این‌ اظ‌هار نظر صحه‌ گذارده‌ و گفته‌ است‌ : تکنی‌ و تکتم‌ به‌ صورت‌ مجهول‌ ، هر یک‌ از نامهای‌ زنان‌ است‌ .

● کنیه‌ آن‌ حضرت‌

کنیه‌ آن‌ حضرت‌ را ابوالحسن‌ و نیز ابوالحسن‌ ثانی‌ خوانده‌اند . ابو الفرج‌ اصفهانی‌ در مقاتل‌ الطالبین‌ روایتی‌ نقل‌ کرده‌ و مبنی‌ بر آن‌ که‌ کنیه‌ آن‌ حضرت‌ ، ابو بکر بوده‌ است‌ . وی‌ به‌ سند خود از عیسی‌ بن‌ مهران‌ از ابوصلت‌ هروی‌ نقل‌ کرده‌ است‌ که‌ گفت‌ : روزی‌ مأمون‌ از من‌ پرسشی‌ کرد . گفتم‌ : ابو بکر در این‌ باره‌ چنین‌ و چنان‌ گفته‌ است‌ . مأمون‌ پرسید : کدام‌ ابو بکر ؟ ابو بکر ما یا ابو بکر اهل‌ سنت‌ ؟ گفتم‌ ابوبکر ما . پس‌ عیسی‌ از ابوصلب‌ پرسید : ابو بکر شما کیست‌ ؟ پاسخ‌ داد : علی‌ بن‌ موسی‌ الرضاست‌ که‌ بدین‌ کنیه‌ خوانده‌ می‌ شود .

● لقب‌ آن‌ حضرت‌

در کتاب‌ مطالب‌ السؤول‌ در این‌ باره‌ آمده‌ است‌ : القاب‌ آن‌ حضرت‌ عبارت‌ است‌ ازرضا، صابر ، رضی‌ و وفی‌ ، که‌ مشهورترین‌ آنها رضاست‌ . در فصول‌ المهمهٔ‌ نیز مشابه‌ این‌ مطلب‌ آمده‌ با این‌ تقاوت‌ که‌ در آنجا به‌ جای‌ القاب‌ رضی‌ و وفی‌ ، زکی‌ و ولی‌ یاد شده‌ است‌ . در مناقب‌ ابن‌ شهر آشوب‌ گفته‌ شده‌ است‌ : احمد بزنطی‌ گوید : بدان‌ جهت‌ آن‌ حضرت‌ را رضا نامیدند که‌ او از خدا در آسمانش‌ رضا بود و برای‌ پیامبر و ائمه‌ در زمین‌ رضا بود . و نیز گفته‌اند چون‌ مخالف‌ وموافق‌ گرد آن‌ حضرت‌ بودند وی‌ را رضا نامیدند . همچنین‌ گفته‌اند : چون‌ مأمون‌ بدان‌ حضرت‌ ، رضایت‌ داد وی‌ را رضا گفتند .

● فرزندان‌ امام‌ رضا ( ع‌ )

کمال‌ الدین‌ محمدبن‌ طلحه‌ در مطالب‌ السؤول‌ گوید : آن‌ حضرت‌ شش‌ فرزند داشت‌ . پنج‌ پسر و یک‌ دختر . نام‌ فرزندان‌ وی‌ چنین‌ است‌ : محمد قانع‌ ، حسن‌ ، جعفر ، ابراهیم‌ ، حسن‌ و عایشه‌ . عبد العزیزبن‌ اخضر جنابذی‌ در معالم‌ العتره‌ و ابن‌ خشاب‌ در موالید اهل‌ البیت‌ و ابونعیم‌ در حلیه‌ الاولیا نظیر همین‌ سخن‌ را گفته‌اند . سبط بن‌ جوزی‌ در تذکره‌ الخوص‌ گوید : فرزندان‌ آن‌ حضرت‌ عبارت‌ بودند از محمد ( امام‌ نهم‌ ) ابوجعفر ثانی‌ ، جعفر ، ابو محمد حسن‌ ، ابراهیم‌ و یک‌ دختر .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره امام رضا

تحقیق رضا خان

اختصاصی از رزفایل تحقیق رضا خان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

 

رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل مختلف به نام‌هائی چند خوانده شده است. در جوانی به نام ناحیه‌ای که از آن برخاسته بود "رضا سوادکوهی" نامیده می‌شد. با ورود به نظامی‌گری به "رضاخان" و سپس، با ذکر درجه نظامی‌اش، به "رضاخان میرپنج" شناخته شد. بعد از کودتای ۱۲۹۹ و به دست‌گرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا او را "سردار سپه" می‌خواندند. پس از رسیدن به سلطنت و انتخاب نام خانوادگی پهلوی به "رضاشاه پهلوی" شناخته شد. در سال ۱۳۲۸ با تصویب مجلس شورای ملی به او لقب "کبیر" داده شد و از آن پس هوادارانش او را "رضاشاه کبیر" می‌خوانند.

زندگی

آغاز زندگی و جوانی

رضا در ۲۴ حوت ۱۲۵۶ (ربیع‌الاول ۱۲۹۵ هجری قمری) در روستای آلاشت از توابع سوادکوه مازندران زاده شد. پدرش عباسعلی، سرهنگ فوج سوادکوه، و مادرش زهرا (نوش‌آفرین) که جزو مهاجرین از قفقاز بود. پس از مرگ پدرش در چهل روزگی وی، با مادرش به تهران آمد و در محله سنگلج در فقر و تهیدستی زندگی کردند.

سال‌های آغاز سلطنت

در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران توسط نیروهای شوروی و بریتانیا، رضاشاه پهلوی از سلطنت برکنار و به جزیره موریس وسپس به افریقای جنوبی تبعید شد. بریتانیا ابتدا قصد داشت پسر محمدحسن میرزا نوه احمدشاه قاجار را که در انگلستان زندگی می‌کرد و افسر نیروی دریائی پادشاهی بریتانیا بود جانشین رضاشاه کند ولی وقتی معلوم شد که او فارسی نمی‌داند بالاخره با توافق شوروی محمدرضا پهلوی را به جای پدرش به سلطنت برگزیدند. محمدعلی فروغی، آخرین نخست‌وزیر رضا شاه، نخستین نخست‌وزیر محمدرضاشاه شد و نقش مهمی در انتقال سلطنت به او بر عهده داشت. در بهمن ۱۳۲۰ پیمان سه‌جانبه بین ایران، بریتانیا و شوروی امضا شد که در آن، از جمله، خروج متفقین بعد از پایان جنگ پیش‌بینی شده بود.

بعد از فروغی علی سهیلی نخست‌وزیر شد و پس از او احمد قوام (قوام‌السلطنه) به این مقام رسید. محمدرضاشاه و دربار او موافقتی با قوام نداشتند و سعی در برکناری او کردند. رویداد ۱۷ آذر ۱۳۲۱ به تحریک دربار و علیه نخست‌وزیری قوام ترتیب داده شد که طی آن عده‌ای در جلوی مجلس برای اعتراض به وضع نان جمع شدند و سپس به مدت دو روز مغازه‌ها را غارت کردند و به خانه قوام حمله کردند. محمدرضاشاه در این روزها از نداشتن اختیار شکایت داشت و سعی زیادی در تقویت ارتش و حفظ نفوذ خود بر آن می‌کرد. در این دوران شاه از طریق ستاد ارتش امور ارتش را زیر نفوذ داشت و وزیر جنگ با نظر شاه انتخاب می‌شد.

بعد از قوام دوباره سهیلی نخست‌وزیر شد. در همین دوران حزب توده که با استفاده از آزادی نسبی بعد از دیکتاتوری رضا شاه تشکیل شده بود به نیروی موثری در صحنه سیاسی ایران تبدیل می‌شد. پیروزی‌های ارتش سرخ شوروی در برابر آلمان و به‌خصوص پیروزی در نبرد استالینگراد محبوبیت حزب را در ایران افزایش داده بود.

در اسفند ۱۳۲۲ مجلس چهاردهم که تازه تشکیل شده بود به محمد ساعد (ساعدالوزاره) رأی تمایل داد و او نخست‌وزیر شد. در دوره او بود که درخواست امتیاز نفت شمال ایران از سوی شوروی مطرح شد. رد این در خواست از طرف دولت ساعد با مخالفت شدید حزب توده روبرو شد و در عین حال توجه مردم ایران را به مسئله نفت به دنبال داشت و دوره‌ای را آغاز کرد که به نهضت ملی شدن نفت ایران معروف است.

با استعفای ساعد مرتضی‌قلی بیات (سهام‌السلطان) نخست‌وزیر شد. در دوره نخست‌وزیری او بود که دکتر مصدق طرحی به مجلس داد که مذاکره درباره نفت را تا پایان اشغال ایران برای دولت ممنوع می‌کرد. بیات پس از مدتی با رای عدم اعتماد مجلس کنار رفت و در اردیبهشت ۱۳۲۴ ابراهیم حکیمی (حکیم‌الملک) نخست‌وزیر شد ولی به سرعت جای خود را به محسن صدر (صدرالاشراف) داد.

در دوره نخست‌وزیری صدر جنگ جهانی دوم به‌پایان رسید و نیروهای بریتانیا و امریکا طبق مفاد پیمان سه‌جانبه ایران را ترک کردند. اما نیروهای شوروی همچنان در ایران باقی ماندند. در شهریور ۱۳۲۴ فرقه دموکرات آذربایجان خواستار خودمختاری آذربایجان شد.

پس از صدر دوباره ابراهیم حکیمی چند ماهی نخست‌وزیر شد. در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ دولت ملی آذربایجان رسما در تبریز اعلام موجودیت کرد و پیشه‌وری خود را نخست‌وزیر این دولت اعلام کرد.

پس از حکیمی دوباره احمد قوام نخست‌وزیر شد و بلافاصله برای مذاکره در مورد مسئله آذربایجان به مسکو رفت. قوام با وعده‌هایی که در مورد نفت شمال به شوروی داد موافقت آنان را با تخلیه ایران به دست آورد. در عین حال او چهار نفر از سران حزب توده را در کابینه خود جا داد. تصمیم دولت قوام به اعزام نیرو به آذربایجان هم‌زمان با توصیه شوروی به فرقه دموکرات به عقب‌نشینی منجر به نابودی «دولت ملی آذربایجان» و فرار رهبران آن به شوروی شد. شاه با همکاری سران ارتش و به‌ویژه رزم‌آرا در این جریانات خودی نشان داد و بر توانایی‌های ارتش تاکید کرد.

در آستانه انتخابات دوره پانزدهم دکتر مصدق و عده‌ای از هم‌فکرانش برای درخواست آزادی انتخابات در دربار متحصن شدند. شاه در خرداد ۱۳۲۶ سفری به آذربایجان کرد و طی آن خود را به‌عنوان نجات دهنده آذربایجان معرفی کرد. در این دوره شاه سعی داشت که با افزایش اختیارات خود و ارتش، قوام را برکنار کند. بالاخره مجلس به قوام رأی اعتماد نداد و دوره نخست‌وزیری او به پایان رسید.

پس از قوام باز هم حکیمی مدتی نخست‌وزیر شد و پس از بیست و سه هفته جای خود را به عبدالحسین هژیر داد که از حمایت شاه و دربار، به ویژه شاهدخت اشرف پهلوی برخوردار بود. شاه در این زمان سفری به اروپا کرد و در انگلیس مذاکراتی برای دریافت کمک‌های نظامی با مقامات انگلیس داشت. شاه همچنان بر تقویت ارتش و افزایش اختیارات مقام سلطنت پا می‌فشرد و خواستار تغییر قانون اساسی شده بود.

در سال ۱۳۲۷ شاه رسما از همسر اول خود فوزیه جدا شد.

پس از هژیر ساعد نخست‌وزیر شد. در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران به شاه تیراندازی شد ولی او با آن‌که زخمی شد جان به‌در برد. پس از آن حزب توده غیرقانونی اعلام شد و عده‌ای دستگیر شدند و آیت‌الله کاشانی تبعید شد و جو برای تأمین نظر شاه در افزایش اختیارات مساعد شد. دولت انتخابات مجلس موسسان را در شرایط حکومت نظامی برگزار کرد. مجلس موسسان با تغییر اصل ۴۸ قانون اساسی اختیار انحلال مجلسین را به شاه تفویض کرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق رضا خان

رضا خان

اختصاصی از رزفایل رضا خان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

 

رضاشاه در طول زندگی خود و حتی پس از آن به دلایل مختلف به نام‌هائی چند خوانده شده است. در جوانی به نام ناحیه‌ای که از آن برخاسته بود "رضا سوادکوهی" نامیده می‌شد. با ورود به نظامی‌گری به "رضاخان" و سپس، با ذکر درجه نظامی‌اش، به "رضاخان میرپنج" شناخته شد. بعد از کودتای ۱۲۹۹ و به دست‌گرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا او را "سردار سپه" می‌خواندند. پس از رسیدن به سلطنت و انتخاب نام خانوادگی پهلوی به "رضاشاه پهلوی" شناخته شد. در سال ۱۳۲۸ با تصویب مجلس شورای ملی به او لقب "کبیر" داده شد و از آن پس هوادارانش او را "رضاشاه کبیر" می‌خوانند.

زندگی

آغاز زندگی و جوانی

رضا در ۲۴ حوت ۱۲۵۶ (ربیع‌الاول ۱۲۹۵ هجری قمری) در روستای آلاشت از توابع سوادکوه مازندران زاده شد. پدرش عباسعلی، سرهنگ فوج سوادکوه، و مادرش زهرا (نوش‌آفرین) که جزو مهاجرین از قفقاز بود. پس از مرگ پدرش در چهل روزگی وی، با مادرش به تهران آمد و در محله سنگلج در فقر و تهیدستی زندگی کردند.

سال‌های آغاز سلطنت

در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران توسط نیروهای شوروی و بریتانیا، رضاشاه پهلوی از سلطنت برکنار و به جزیره موریس وسپس به افریقای جنوبی تبعید شد. بریتانیا ابتدا قصد داشت پسر محمدحسن میرزا نوه احمدشاه قاجار را که در انگلستان زندگی می‌کرد و افسر نیروی دریائی پادشاهی بریتانیا بود جانشین رضاشاه کند ولی وقتی معلوم شد که او فارسی نمی‌داند بالاخره با توافق شوروی محمدرضا پهلوی را به جای پدرش به سلطنت برگزیدند. محمدعلی فروغی، آخرین نخست‌وزیر رضا شاه، نخستین نخست‌وزیر محمدرضاشاه شد و نقش مهمی در انتقال سلطنت به او بر عهده داشت. در بهمن ۱۳۲۰ پیمان سه‌جانبه بین ایران، بریتانیا و شوروی امضا شد که در آن، از جمله، خروج متفقین بعد از پایان جنگ پیش‌بینی شده بود.

بعد از فروغی علی سهیلی نخست‌وزیر شد و پس از او احمد قوام (قوام‌السلطنه) به این مقام رسید. محمدرضاشاه و دربار او موافقتی با قوام نداشتند و سعی در برکناری او کردند. رویداد ۱۷ آذر ۱۳۲۱ به تحریک دربار و علیه نخست‌وزیری قوام ترتیب داده شد که طی آن عده‌ای در جلوی مجلس برای اعتراض به وضع نان جمع شدند و سپس به مدت دو روز مغازه‌ها را غارت کردند و به خانه قوام حمله کردند. محمدرضاشاه در این روزها از نداشتن اختیار شکایت داشت و سعی زیادی در تقویت ارتش و حفظ نفوذ خود بر آن می‌کرد. در این دوران شاه از طریق ستاد ارتش امور ارتش را زیر نفوذ داشت و وزیر جنگ با نظر شاه انتخاب می‌شد.

بعد از قوام دوباره سهیلی نخست‌وزیر شد. در همین دوران حزب توده که با استفاده از آزادی نسبی بعد از دیکتاتوری رضا شاه تشکیل شده بود به نیروی موثری در صحنه سیاسی ایران تبدیل می‌شد. پیروزی‌های ارتش سرخ شوروی در برابر آلمان و به‌خصوص پیروزی در نبرد استالینگراد محبوبیت حزب را در ایران افزایش داده بود.

در اسفند ۱۳۲۲ مجلس چهاردهم که تازه تشکیل شده بود به محمد ساعد (ساعدالوزاره) رأی تمایل داد و او نخست‌وزیر شد. در دوره او بود که درخواست امتیاز نفت شمال ایران از سوی شوروی مطرح شد. رد این در خواست از طرف دولت ساعد با مخالفت شدید حزب توده روبرو شد و در عین حال توجه مردم ایران را به مسئله نفت به دنبال داشت و دوره‌ای را آغاز کرد که به نهضت ملی شدن نفت ایران معروف است.

با استعفای ساعد مرتضی‌قلی بیات (سهام‌السلطان) نخست‌وزیر شد. در دوره نخست‌وزیری او بود که دکتر مصدق طرحی به مجلس داد که مذاکره درباره نفت را تا پایان اشغال ایران برای دولت ممنوع می‌کرد. بیات پس از مدتی با رای عدم اعتماد مجلس کنار رفت و در اردیبهشت ۱۳۲۴ ابراهیم حکیمی (حکیم‌الملک) نخست‌وزیر شد ولی به سرعت جای خود را به محسن صدر (صدرالاشراف) داد.

در دوره نخست‌وزیری صدر جنگ جهانی دوم به‌پایان رسید و نیروهای بریتانیا و امریکا طبق مفاد پیمان سه‌جانبه ایران را ترک کردند. اما نیروهای شوروی همچنان در ایران باقی ماندند. در شهریور ۱۳۲۴ فرقه دموکرات آذربایجان خواستار خودمختاری آذربایجان شد.

پس از صدر دوباره ابراهیم حکیمی چند ماهی نخست‌وزیر شد. در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ دولت ملی آذربایجان رسما در تبریز اعلام موجودیت کرد و پیشه‌وری خود را نخست‌وزیر این دولت اعلام کرد.

پس از حکیمی دوباره احمد قوام نخست‌وزیر شد و بلافاصله برای مذاکره در مورد مسئله آذربایجان به مسکو رفت. قوام با وعده‌هایی که در مورد نفت شمال به شوروی داد موافقت آنان را با تخلیه ایران به دست آورد. در عین حال او چهار نفر از سران حزب توده را در کابینه خود جا داد. تصمیم دولت قوام به اعزام نیرو به آذربایجان هم‌زمان با توصیه شوروی به فرقه دموکرات به عقب‌نشینی منجر به نابودی «دولت ملی آذربایجان» و فرار رهبران آن به شوروی شد. شاه با همکاری سران ارتش و به‌ویژه رزم‌آرا در این جریانات خودی نشان داد و بر توانایی‌های ارتش تاکید کرد.

در آستانه انتخابات دوره پانزدهم دکتر مصدق و عده‌ای از هم‌فکرانش برای درخواست آزادی انتخابات در دربار متحصن شدند. شاه در خرداد ۱۳۲۶ سفری به آذربایجان کرد و طی آن خود را به‌عنوان نجات دهنده آذربایجان معرفی کرد. در این دوره شاه سعی داشت که با افزایش اختیارات خود و ارتش، قوام را برکنار کند. بالاخره مجلس به قوام رأی اعتماد نداد و دوره نخست‌وزیری او به پایان رسید.

پس از قوام باز هم حکیمی مدتی نخست‌وزیر شد و پس از بیست و سه هفته جای خود را به عبدالحسین هژیر داد که از حمایت شاه و دربار، به ویژه شاهدخت اشرف پهلوی برخوردار بود. شاه در این زمان سفری به اروپا کرد و در انگلیس مذاکراتی برای دریافت کمک‌های نظامی با مقامات انگلیس داشت. شاه همچنان بر تقویت ارتش و افزایش اختیارات مقام سلطنت پا می‌فشرد و خواستار تغییر قانون اساسی شده بود.

در سال ۱۳۲۷ شاه رسما از همسر اول خود فوزیه جدا شد.

پس از هژیر ساعد نخست‌وزیر شد. در ۱۵ بهمن سال ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران به شاه تیراندازی شد ولی او با آن‌که زخمی شد جان به‌در برد. پس از آن حزب توده غیرقانونی اعلام شد و عده‌ای دستگیر شدند و آیت‌الله کاشانی تبعید شد و جو برای تأمین نظر شاه در افزایش اختیارات مساعد شد. دولت انتخابات مجلس موسسان را در شرایط حکومت نظامی برگزار کرد. مجلس موسسان با تغییر اصل ۴۸ قانون اساسی اختیار انحلال مجلسین را به شاه تفویض کرد.


دانلود با لینک مستقیم


رضا خان