رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

از اوّلین شبى که قرآن بر رسول اکرم

اختصاصی از رزفایل از اوّلین شبى که قرآن بر رسول اکرم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

از اوّلین شبى که قرآن بر رسول اکرم(ص) فرود آمد, سرزمین تشنه از معنویت حجاز در معرض رحمت الهى قرار گرفت و ابواب ارتباط با این منبع فیض الهى برقرار شد و قرآن, حلقه اتّصال آسمان و زمین گردید. انس با کلام وحى و زمزمه آیات آن در شبانه روز به گونه اى بود که پیامبر(ص), خانه افراد را از صوت قرآن صاحبان آنها مى شناخت.1 عده اى به قرائت, عده اى به حفظ و گروهى به تدبّر در آیات الهى پرداختند و جامعه اسلامى نیز در حال عمل کردن به این آیات نورانى بود.با وجود این, چرا قرآن مى گوید که در قیامت, پیامبر(ص) از مهجوریت قرآن شکایت دارد؟ آیا حضرت از امّت زمان خود گله مى کند یا از مسلمانان بعد از آن دوران؟ به نظر مى رسد با توجّه به ارتباط و علاقه اى که بین اصحاب و پیامبر(ص) در آن زمان بوده است, این شکایت, متوجّه دوران بعد از پیامبر(ص) باشد. روایت معتبرى ذیل

آیه: (رب انّ قومى اتّخذوا هذا القرآن مهجوراً)2 پیدا نشده که منشأ قضاوت صحیح باشد;ولى با توجّه به آنچه گذشت, احتمال اینکه امّت بعد از پیامبر(ص) مشمول این شکایت باشند, بیشتر است.براى خارج شدن قرآن از مهجوریت, این نوشتار در پى آن است که روایات وارد شده در مورد قرآن را به صورتى نظام مند در آورد. البته این نظام در تمام سخنان گهربار پیامبر(ص) و معصومان(ع) وجود دارد (که در نوشته اى مستقل, خواهد آمد).کارى که ما کرده ایم, این است که چنین نظامى را آشکار نموده ایم. حاصل این سیر طولى که در روایات مربوط به قرآن انجام شده, این مى شود که هر کس به فراخور ظرفیت و توان خویش از قرآن بهره گیرد و عدم توانایى در یک مرحله, او را از مراحل قبل محروم نکند; مانند روایات مربوط به نماز خواندن که فقها از مجموع روایات, قاعده اى ساخته اند که با توجّه به آن قاعده, هیچ کس عذرى در ترک نماز ندارد و گفته اند: (الصلاة لا یُترک بحالٍ; نماز در هیچ حالى نباید ترک شود).در مورد قرآن نیز اگر بخواهیم آن را از مهجوریت خارج کنیم, هیچ کس نباید تحت هیچ شرایطى ارتباط خود را با آن قطع نماید. البته نماز, حکمى الزامى دارد; امّا در مورد قرآن, الزام و تکلیفى در کار نیست.اگر روایات مربوط به قرآن را تحت این نظم در نیاوریم, تعارض شدیدى بین آنها وجود خواهد داشت. براى مثال در تعدادى از روایات به قرائت قرآن سفارش شده است و بر این کار تأکید شده, تا جایى که پیامبر(ص) فرموده است: «اگر کسى قرآن را اشتباه هم بخواند و نتواند آن را تصحیح کند, فرشته اى مأمور مى شود تا به صورت صحیح آن را بالا ببرد»3 و یا در دسته اى از روایات, براى شنیدن قرآنْ ثواب قائل شده اند و حتّى شنیدن غیر ارادى آن را هم مستحق پاداش دانسته اند. در مقابل, روایات فراوانى وجود دارد که پیامبر(ص) یا ائمه(ع) فرموده اند در قرائت بدون تدبّر و اندیشه, خیرى نیست و یا روایاتى هست که در آنها فقط براى عمل به قرآن, ارزش قائل شده اند.این تعارضها باید رفع شوند و رفع تعارض به آن است که گفته شود هر دسته از روایات, شامل گروهى از مخاطبان است. عدّه اى فقط مى توانند قرآن را نگهدارى کنند و حتّى از قرائت آن هم معذورند. گروهى فقط مى توانند آیات آن را به تماشا نشینند. گروهى در آن تدبّر مى کنند. گروهى نیز بدان عمل مى نمایند; و آنکه بتواند همه مراتب را داشته باشد, «طوبى له وحُسْنُ مآب».این تقسیم بندى, مؤیّد هم دارد. در روایتى از امام صادق(ع) نقل شده است:کتاب اللّه على أربعة: العبارة للعوام, الاشارة للخواص, اللطائف للأولیاء, والحقائق للأنبیاء.4نصیب عده اى از قرآن, عبارات و ظاهر آن است و عده اى, ظاهر را اشاره به معناى خاصّى مى دانند. اولیاى الهى به لطائفى از آیات الهى پى مى برند و انبیا با توجّه به بطون آیات الهی5 و مراتب درک به حقایقى مى رسند که دیگران از رسیدن به آن عاجز هستند.البته ذکر این نکته ضرورى است که امامان شیعه نیز به حقیقت قرآن پى برده اند و به آنچه از فهم مردمان عادى دور بوده است, آگاه بوده اند. در این جا به روایات مربوط به بطون قرآن اشاره اى مى کنیم; چون اثبات بطن براى قرآن, در واقع تأکیدى است بر اینکه اولاً فهم همه انسانها از قرآن برابر نیست. ثانیاً ظاهر و باطن هم امرى نسبى است و آنچه براى شخصى باطن آیه اى محسوب مى شود, براى دیگرى ظاهر است و بالعکس;6 و این بحث مهمى است.1) اُنس با قرآن(انس) در لغت, معنایى مقابل (وحشت) دارد12 و انس انسان به چیزى, بدین معناست که از آن, هیچ وحشت و اضطرابى ندارد و همراه با آن به آرامش مى رسد. انسانِ کمال طلب, فقط به امور مادّى بسنده نمى کند و به سوى هدفهاى والاترى گام بر مى دارد. لذا وحشت و تنهایى خود را در پناه امور معنوى زائل مى کند. در روایات, به انس با علم و معرفت به قرآن و ذکر خدا سفارش شده است.امام على(ع) فرمود: «هر کس با قرآن انس گیرد, از جدایى دوستان, وحشتى نخواهد داشت».13 ایشان همچنین در جواب گروهى که هنگام سفر از ایشان توصیه اى خواسته بودند, فرمود: اگر به دنبال مونسى مى گردید, قرآن برایتان کافى است.14آن حضرت در مناجات خویش با خدا چنین زمزمه مى کند:اللّهمّ انّک آنسُ الآنسین لأولیائک… إن أوحَشَتْهُمُ الغربة آنسهم ذِکرُک.15پروردگارا! تو براى دوستانت مأنوس ترین مونسهایى و اگر غربتْ آنان را به  

وحشت اندازد, یاد تو مونس تنهایى آنهاست.امام سجاد(ع) فرمود:اگر هم هیچ موجودى بر روى زمین زنده نماند و من تنها باشم, مادام که قرآن با من است, وحشتى نخواهم داشت.16تعبیرات این چنین در سخنان ائمه(ع) فراوان وجود دارد و معمولاً براى تأکید بر موضوعات مهم, این گونه سخن گفته اند; خصوصاً در مورد قرآن که «تبیاناً لکلّ شىء»17 است. آنچه انسان در مسیر هدایت به آن نیاز داشته باشد, در قرآن پیدا مى کند. حتّى اگر انسان در معرض ترنّم آیات الهى قرار گیرد و به آیات آن گوش بسپارد و قصد التذاذ معنوى از آن را نداشته باشد, به ایمانش افزوده مى شود و احساس آرامش مى کند:انّما المؤمنون اذا ذکر اللّه وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً.18آنهایى که در محافل قرآنى حضور داشته اند و تا اندازه اى با معانى آن نیز آشنا بوده اند, با شنیدن آیات رحمت به شوق آمده و مسرور گشته اند و از شنیدن آیات عذاب, حالت حزن به خود گرفته اند و در مجموع, ایمانشان استوارتر گشته است; چرا که قرآن, هم مى تواند موجبات لذّت معنوى را فراهم کند و هم کتاب عمل باشد. امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم که در پناه آن, آرامش پیدا کنم, آن را در قرائت قرآن یافتم.19

2) مراتب انس با قرآننظام پیشنهادى یى که از مجموع روایات مربوط به قرآن به دست مى آید ـ چنانکه گفتیم ـ از نگهدارى قرآن در خانه آغاز مى شود و با بالاترین درجه, یعنى عمل به قرآن, پایان

مى یابد. مراتب علم به قرآن و بطون آن (که به طور تفصیلى هم به آنها اشاره خواهد شد) عبارت اند از:الف) نگهدارى قرآن در خانه;ب) نگاه کردن به آیات قرآن;ج) گوش فرادادن به تلاوت قرآن;د) تلاوت قرآن;هـ) تدبّر و تفکّر در قرآن;و) عمل به قرآن.در مورد مراحل فوق, روایات زیادى وجود دارد که براى هر مرتبه, نمونه اى آورده مى شود و سعى خواهد شد تا روایاتى که از سند معتبرترى برخوردار باشند, انتخاب شود. البته معمولاً در هر مرتبه, تعداد روایات به حدّى است که احتمال صدور آن را تقویت مى کند. متأسفانه در زمینه سند و راویان روایاتى که منشأ حکم و فتوا نیستند, کار زیادى صورت نگرفته است و چون این روایات در محافل علمى مورد نقد و بررسى واقع نمى شده اند, بسیارى از راویان آنها نیز مورد تحقیق رجالى قرار نگرفته اند و لذا در بعضى کتب رجالى, حکم به مجهول یا مهمل بودن آنها مى شود. به نظر مى رسد اگر روش خاصّى در مورد این گونه روایات به کار گرفته شود, بسیارى در این روایات و راویان آنها از مهجور بودن خارج خواهند شد. فعلاً پیشنهاد ما همان استفاضه است (یعنى در هر موضوع, روایات را باید کنار یکدیگر قرار داده, در مورد صدور آنها قضاوت نماییم).الف) نگهدارى قرآن در خانهاز زمانهاى قدیم, تبرّک جستن به اشیاى خاص و نگهدارى آنها در خانه, میان مردم مرسوم بوده است. توصیه به نگهدارى قرآن در منازل که در روایات ما وجود دارد, شاید یک علّتش این باشد که مردم از آن خرافاتْ دست بردارند و به جاى آنها به کلام الهى تبرّک جویند. لذا امام صادق(ع) فرمود: 

انه لیعجبنى أن یکون فى البیت مصحف یطرّد اللّه عزّوجل به الشیاطین.20در شگفتم از اینکه قرآنى در خانه است و شیاطین به واسطه آن از خانه دفع مى شوند.پایین ترین مرتبه انس با قرآن نیز ـ چنانکه گفته شد ـ نگهدارى آن در منزل است که اگر کسى قادر نیست که هیچ گونه ارتباطى با قرآن داشته باشد, لااقل آن را در منزل نگهدارى کند. حتى اگر این معنا هم در نظر مبارک امام نباشد, نگهدارى قرآن در منزل, به مصلحت انسان است که در روایت به آن اشاره شده است.روایاتى هم داریم که در تعارض با این روایت است و نگهدارى قرآن را بدون نگاه کردن به آن و یا بدون تلاوت آیات آن, مذموم شمرده است; ولى همان طور که گفته شد, حلّ تعارض به سبب اختلاف رتبه افراد است. معلوم است شخصى که توان نگاه کردن به قرآن و قرائت آن را ندارد, حداقل کارى که مى تواند انجام دهد, این است که قرآن را در منزلْ نگهدارى نماید و این امر, مصادیقى در جامعه دارد; درست مثل نماز خواندن که اگر کسى قادر به خواندن آن نیست, حداقل باید با ایما و اشاره, آن را به جاى آورد.علاوه بر دو احتمالى که گفته شد, احتمال سومى نیز وجود دارد که توصیه به نگهدارى قرآن در آن زمان,براى حفظ قرآن بوده است تا نسخه هاى قرآن, متعدد باشد و از بین نرود. لذا امام صادق(ع) براى جلب توجّه, این گونه تعبیر آورده تا مردم تشویق به نگهدارى قرآن شوند; ولى این احتمال, مؤیّدى ندارد. اگر روایت نبوى بود, شاید این احتمالْ تقویت مى شد.ب) نگاه کردن به قرآندر مورد نگاه کردن به قرآن, روایاتى وجود دارد که آن را نوعى عبادت شمرده است. ابوذر از رسول خدا نقل مى کند که فرمود: «نگاه کردن به قرآن, عبادت است».21 در

روایت دیگرى از پیامبر(ص) آمده است:«اُعطوا أعینکم حظّها من العبادة», قالوا: «وما حظّها من


دانلود با لینک مستقیم


از اوّلین شبى که قرآن بر رسول اکرم

پایان نامه اخلاق تبلیغ در سیره رسول الله (ص)

اختصاصی از رزفایل پایان نامه اخلاق تبلیغ در سیره رسول الله (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پژوهش حاضر به عنوان «اخلاق تبلیغ در سیره رسول الله (ص)» می‌باشد؛ تاریخ پرفراز و نشیب جوامع انسانی گواهی می دهد که تبلیغ و ارتباط فکری و اعتقادی همواره بوده است. حتی جوامع ساده و ابتدای ناگزیر بودند پیامهای خود را با روشهای گوناگون مانند نقاشی، سنگ تراشی، دود، آتش، اشاره‌ها، شایعات و... به یکدیگر منتقل کنند و آثار بر جای مانده از نسلهای پیشین، مانند خطها و تصویرها بر روی سنگها اثبات گر این ادعاست که افراد و جوامع پیشین به منظور ایجاد ارتباط با یکدیگر و نیز انتقال اندیشه و عقایدشان به نسلهای بعدی، از هر راه ممکن بهره جسته‌اند. از نگاه قرآن تبلیغ و ارشاد و هدایت مردم، از اصلی ترین و مهم ترین برنامه ها و وظایف پیامبران الهی بوده که طوری که خداوند متعال در سوره نحل آیه 36 با صراحت تمام می فرماید:

«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّـهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ...»[1]

ما در میان هر امتی پیامبری برانگیختیم با این پیام که خدا را پرستش کنید و از طاغوت بپرهیزید.


[1]. سوره نحل، آیه 36.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه اخلاق تبلیغ در سیره رسول الله (ص)

فضایل رسول الله

اختصاصی از رزفایل فضایل رسول الله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

فضایل رسول الله(ص)

لایتحرک ذره الا باذن الله تعالى

در بیان فضیلت حبیب رب العالمین ـ صلى الله علیه و آله ـ اگرچه در هر ملل و مذاهب, فضایل آن برگزیده خداوند متعال مبین و هویداست; چنان که کتاب هاى سماوى تماما شاهد و براهین بر این مطلب است که اشرفیت و افضلیت آن مهر سپهر نبوت و رسالت شإن لا یعد و لا یحصى است بلکه تمام آفرینش از فضل او آفریده و هویداست. الذى قال الله تعالى فى حقه: ((لولاک لما خلقت الافلاک والافضال))(1) است. لهذا فضایل حضرتش را از براى هر عارف و عامى دانستن و فهمیدن, از اصل ایمان است; لاکن از براى هر کسى رسیله و وسیله آن نخواهد بود که کتابى به دست بیارند یا افواها از عالمى و عارفى تحصیل نمایند. بنابراین, بعضى از فضایل که نزدیک به فهم عوام است, در این صفحه مى نگارد تا آن که عامى امت و مستضعفین ملت هم بى نصیب نباشد.

فضیلت اول;

آن است که آن حضرت, اول آفرینش است.

فضیلت دوم;

آن که خداوند جل شإنه از انبیإ علیهم السلام عهد گرفت که چون زمان او را یابند[ پیروى] او کنند; کما قال الله (و اذ اخذ الله میثاق النبیین)(2)

فضیلت سیم;

خداوند هر پیغمبرى را به نام خطاب فرموده چنان که مى فرماید: یا آدم اسکن...(3) و یا نوح اهبط...(4) و یا ابراهیم اعرض...(5) و یا موسى انى اصطفیتک...(6) و یا داود انا...(7) و یا زکریا انا...(8) و یا یحیى خذالکتاب...(9) و یا عیسى بن مریم اذکر...(10) و حضرت محمد را به اسم خطاب نفرمودند

از براى تعظیم به القاب خطاب فرموده است. مانند: ((یا ایها النبى...))(11) ((و یا ایها الرسول))(12), ((و خاتم النبیین. ..))(13).

فضیلت چهارم;

امم سالفه را روا بود که پیغمبر خود را به نام خطاب کنند و ((محمد)) را جایز نباشد چنان که مى فرماید: (لا تجعلوا دعآء الرسول بینکم کدعإ بعضکم بعضا)(14) زیرا که در اول, یا محمد یا ابوالقاسم مى گفتند. بعد از این آیه مبارکه, یا رسول الله یا نبى الله خطاب مى کردند.

فضیلت پنجم;

خداوند تبارک و تعالى به بلد آن رسول معظم سوگند یاد کرده است و مى فرماید: (لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد) و به ح(15)یات هیچ کس قسم یاد نکرده جز او; که مى فرماید: لعمرک انهم لفى شکرتهم یعمهون(16) و در حق رسالت او قسم یاد فرموده (یس و القرآن الحکیم انک لمن المرسلین)(17) و در اسباب هدایت او فرموده است: (و النجم اذا هوى)(18)

فضیلت ششم;

آن حضرت را جوامع الکلم عطا فرمود, چنان که فرمود: اعطانى جوامع الکلم((19))

فضیلت هفتم;

هیبت او را یک ماهه راه در دل اعدإ افکند.

فضیلت هشتم;

غنایم را بر امم ما تقدم حرام[ کرد] و بر امت او حلال شد.

فضیلت نهم;

تمام روى زمین از براى معبد و مسجد امت اوند[ اویند] جایز داشت و خاک را از براى تیمم به جاى آب اجازه فرموده و امم سابقه را به غیر از معبد معین عبادت جایز نبود.

فضیلت دهم;

آن که بر تمام خلایق مبعوث شد و انبیإ ماتقدم هریک به قومى مبعوث بودند اگر چنان که اکثر از انبیإ بر انس مبعوث بودند آن حضرت بر تمام جن و انس مبعوث شدند.

فضیلت یازدهم;

آن که ختم نبوت به وجود مبارک آن حضرت شد. چنان که به نقل حدیث, حضرت عیسى علیه السلام در آخر الزمان از آسمان فرود آید, نسخ شریعت آن حضرت را نکند متابعت نماید در امر او.

فضیلت دوازدهم;

آن که در غزوات, ملائکه حاضر مى شدند و با دشمنان او مخاصمه مى کردند.

فضیلت سیزدهم;

آن که خداوند آن حضرت را رحمت بر عالمیان ساخت چنان که مى فرماید: (و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین)(20) این فیض در حیات و ممات او منقطع نمى شود و در تفسیر رحمه للعالمین گفته اند: رحمه للجن و الانس. و قیل: لجمیع الناس; رحمه للمومنین بالهدایته و رحمه بالمنافق للامان من القتل و رحمه للکافر بتإخیر العذاب.

فضیلت چهاردهم;

در زمان بعثت او شیاطین از عروج به آسمان ممنوع شدند.

فضیلت پانزدهم;

اسرافیل بر او نازل شده است که بر هیچ پیغمبرى نیامد.

فضیلت شانزدهم;

در شإن آن حضرت آمده: (انا فتحنا...)(21)

فضیلت هفدهم;

خداوند جل شإنه انبیإ ماتقدم را به سوال عطیتى مى شد و آن حضرت را بى سوال عطإ فرمود.

فضیلت هجدهم;

نکاح زنان آن حضرت را, از بعد از آن حضرت حرام ساخت.

فضیلت نوزدهم;

از قفاى خود چنان مى دید که از پیش روى مى نگریست.

فضیلت بیستم;

شریعت او پاینده است تا قیامت و ناسخ شریعت سابقه است.

فضیلت بیست و یکم;

نور خداوند تبارک و تعالى محیط آن حضرت بود چنان که فرمود: ((اللهم اجعلنى نور موید))


دانلود با لینک مستقیم


فضایل رسول الله

دانلود مقاله کامل درباره بعثت رسول خدا 17 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره بعثت رسول خدا 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

بعثت رسول خدا(ص) :

چهل سال از عمر رسول خدا(ص)گذشته بود که به طور آشکار فرشته وحى به آن

حضرت نازل شد و آن بزرگوار به نبوت مبعوث گردید.

کیفیت نزول وحى :

پیش از این گفتیم رسول خدا(ص)هر چه به چهل سالگى نزدیک مى‏شد به تنهایى و

خلوت با خود بیشتر علاقه‏مند مى‏گردید و بدین منظور سالى چند بار به غار

«حرا»مى‏رفت و در آن مکان خلوت به عبادت مشغول مى‏شد و روزها را روزه

مى‏گرفت و به اعتکاف مى‏گذرانید و بدین ترتیب صفاى روحى بیشترى پیدا کرده و

آمادگى زیادترى براى فرا گرفتن وحى الهى ومبارزه با شرک و بت پرستى و اعمال

زشت دیگر مردم آن زمان پیدا مى‏کرد.و بر طبق نقل علماى شیعه و روایات

صحیح،بیست و هفت روز از ماه رجب گذشته بود ورسول خدا(ص)در غار«حرا»به

عبادت مشغول بود،در آن روز که به گفته جمعى روز دوشنبهبود حضرت خوابیده بود

و اتفاقا على(ع)و جعفر برادرش نیز براى دیدن محمد(ص)و یا بهمنظور شرکت در

اعتکاف آن حضرت به غار آمده بودند و دو طرف آن حضرت خوابیده بودند.

رسول خدا(ص)دو فرشته را در خواب دید که وارد غار شدند و یکى در بالاى سر آن

حضرت نشست و دیگرى پایین پاى اوـآنکه بالاى سرش نشست نامش جبرئیل‏و آن که

پایین پاى آنحضرت نشست نامش میکاییل بودـمیکائیل رو به جبرئیل کرده گفت:

به سوى کدام یک از اینها فرستاده شده‏ایم؟

جبرئیلـ به سوى آنکه در وسط خوابیده!

در این وقت رسول خدا(ص)وحشت زده از خواب پرید و چنانکه در خواب دیده بود در

بیدارى هم دو فرشته را مشاهده فرمود.

پیش از این محمد(ص)بارها فرشتگان را در خواب دیده بود و در بیدارى نیز صداى

آنها رامى‏شنید که با او سخن مى‏گفتند و بلکه همان طور که قبل از این اشاره کردیم از

دوران کودکى خداى تعالى فرشتگانى براى حفاظت و تربیت او در خلوت و جلوت

مأمور کرده بود که با او بودند.

ولى این نخستین بار بود که آشکارا فرشته الهى را پیش روى خود مى‏دید.

گفته‏اند:در این وقت جبرئیل ورقه‏اى از دیبا به دست او داد و گفت:«اقرء»یعنى بخوان.

فرمود:چه بخوانم!من که نمى‏توانم بخوانم!

براى بار دوم و سوم همین سخنان تکرار شد و براى بار چهارم جبرئیل گفت:

«اقرء باسم ربک الذى خلق،خلق الإنسان من علق،اقرء و ربک الأکرم،الذى علم بالقلم،علم الإنسان ما لم یعلم» .

[بخوان به نام پروردگارت که(جهان را)آفرید،(خدایى که)انسان را از خون بسته

آفرید،بخوان و خداى تو مهتر است،خدایى که(نوشتن را به وسیله)قلم بیاموخت.]

جبرئیل خواست از جا برخیزد و برود،محمد(ص)جامه‏اش را گرفت و فرمود:

نامت چیست؟گفت:جبرئیل.

جبرئیل رفت و رسول خدا(ص)از جا برخاست و این آیاتى را که شنیده بود تکرار

کرد،دید دردلش نقش بسته و دیگر از هیجانى که به وى دست داده بود نتوانست در

غار بماند از آنجا بیرون آمد و به سوى مکه به راه افتاد،افکار عجیبى او را گرفته و

منظره دیدار فرشته او رابه هیجان و وجد آورده بود.در روایات آمده که به هر سنگ‏و

درختى که عبور مى‏کرد،با زبان فصیح به او سلام کرده و تهنیت مى‏گفتند و در تواریخ

است که رسول خدا(ص)فرمود:همین که به وسط کوه رسیدم آوازى از بالاى سر

شنیدم که مى‏گفت:اى محمد تو پیغمبر خدایى و من جبرئیلم،چون سرم را بلند کردم

جبرئیل را در صورت مردى دیدم که هر دو پاى خود را جفتکرده و در طرف افق

ایستاده و به من مى‏گوید:اى محمد تو رسول خدایى و من جبرئیلم،در

این وقت ایستادم و بى آنکه قدمى بردارم بدو نظر مى‏کردم و به هر سوى آسمان که

مى‏نگریستم او را به همان قیافه و شکل مى‏دیدم!

مدتى در این حال بودم تا آنکه جبرئیل از نظرم پنهان شد،و در این مدت خدیجه از

دورى من نگران شده بود و کسى را به دنبالم فرستاده بود،و چون مرا دیدار نکرده

بودند به خانه خدیجه بازگشتند.

بازگشت رسول خدا(ص)به خانه و سخنان خدیجه

پیغمبر بزرگوار الهى به خانه بازگشت و به خاطر آنچه دیده و شنیده بود دگرگونى

زیادى درحال آن حضرت پدیدار گشته بود.خدیجه که چشمش به رسول خدا(ص)افتاد

بى تابانه پیش آمد و گفت:اى محمد کجا بودى؟که من کسانى را به دنبال تو فرستادم

ولى دیدارت نکردند؟

پیغمبر خدا آنچه را دیده و شنیده بود به خدیجه گفت و خدیجه با شنیدن سخنان همسر

بزرگوار چهره‏اش شکفته گردید و گویا سالها بود در انتظار و آرزوى شنیدن این


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره بعثت رسول خدا 17 ص

دانلود فضایل رسول الله

اختصاصی از رزفایل دانلود فضایل رسول الله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


  قسمتی از محتوای متن 

تعداد صفحات : 19 صفحه

فضایل رسول الله(ص) لایتحرک ذره الا باذن الله تعالى در بیان فضیلت حبیب رب العالمین ـ صلى الله علیه و آله ـ اگرچه در هر ملل و مذاهب, فضایل آن برگزیده خداوند متعال مبین و هویداست; چنان که کتاب هاى سماوى تماما شاهد و براهین بر این مطلب است که اشرفیت و افضلیت آن مهر سپهر نبوت و رسالت شإن لا یعد و لا یحصى است بلکه تمام آفرینش از فضل او آفریده و هویداست.
الذى قال الله تعالى فى حقه: ((لولاک لما خلقت الافلاک والافضال))(1) است.
لهذا فضایل حضرتش را از براى هر عارف و عامى دانستن و فهمیدن, از اصل ایمان است; لاکن از براى هر کسى رسیله و وسیله آن نخواهد بود که کتابى به دست بیارند یا افواها از عالمى و عارفى تحصیل نمایند.
بنابراین, بعضى از فضایل که نزدیک به فهم عوام است, در این صفحه مى نگارد تا آن که عامى امت و مستضعفین ملت هم بى نصیب نباشد.
فضیلت اول; آن است که آن حضرت, اول آفرینش است.
فضیلت دوم; آن که خداوند جل شإنه از انبیإ علیهم السلام عهد گرفت که چون زمان او را یابند[ پیروى] او کنند; کما قال الله (و اذ اخذ الله میثاق النبیین)(2) فضیلت سیم; خداوند هر پیغمبرى را به نام خطاب فرموده چنان که مى فرماید: یا آدم اسکن.
.
.
(3) و یا نوح اهبط.
.
.
(4) و یا ابراهیم اعرض.
.
.
(5) و یا موسى انى اصطفیتک.
.
.
(6) و یا داود انا.
.
.
(7) و یا زکریا انا.
.
.
(8) و یا یحیى خذالکتاب.
.
.
(9) و یا عیسى بن


دانلود با لینک مستقیم


دانلود فضایل رسول الله