رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اسلام و حقوق بشر

اختصاصی از رزفایل اسلام و حقوق بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

اسلام و حقوق بشر

علامیه جهانی حقوق بشر که در دهم دسامبر 1948م با چهل و هشت رأی موافق و هشت رأی ممتنع به تصویب رسید (1) از همان ابتدای شکل‌گیریِ مقدمات آن، مناقشات مهمی را برانگیخت و تفاوت‌های بنیادی فراوانی را در ارزش‌ها و فرهنگ‌های ملل آشکار ساخت. این مناقشات و تفاوت‌ها، سرانجام در دو قلمروی «بین‌تمدنی» و «درون¬تمدنی»، و سه عرصة «فلسفی»، «تاریخی» و «عملی» آرایش یافت.

یکی از پایدارترین مسائل این بود که حقوق بشر را باید بر چه مبنایی اعلام کرد. تاریخچه اعلامیه مشخص می‌کند که مسائل مورد بحث در آن دوران و دیدگاه‌هایی که الهام‌بخش روایت نهایی «اعلامیة حقوق بشر» بودند، در اساس، به یک منظومة فلسفی غربی مربوط می‌شدند. سنّت‌های فلسفی و حقوقی غیر ‌غربی ــ که شاید می‌توانستند خواسته‌های آرمانی متفاوت یا تکمیلی حقوق بشر را مطرح سازند ــ به ندرت در مذاکرات و مشورت‌ها مدنظر قرار گرفتند. حتی آن بخش از اعضای کمیسیون حقوق بشر که نمایندگی کشورهای غیر غربی را بر عهده داشتند، در اغلب موارد، خود در غرب یا در مؤسساتی درس خوانده بودند که نمایندگان قدرت‌ها و اندیشه‌های غربی در کشورشان بودند. بنابراین اگرچه گهگاه به سنّت‌های غیر غربی مانند آیین کنفسیوس یا اسلام ارجاعاتی می‌شد، اما ارجاع به سنّت‌های غربی بر نظرخواهی‌هایی که به تدوین نهایی «اعلامیه جهانی» انجامیدند، سخت مسلط بود. (2)

بدین ترتیب، نخستین و مهم‌ترین مناقشات درون‌تمدنی در باب «اعلامیة حقوق بشر» به حوزة فرهنگ‌های غربی مربوط می‌شد؛ اما همین منازعات، به تدریج و با گسترش نشانه¬های فرهنگ و اندیشه غربی، به درون دیگر نظام‌ها و سنّت‌های زیست اجتماعی تسرّی و تعمیم یافت. درست به همین جهت است که اکنون شاهد مناقشات مهم فلسفی، تاریخی و عملی «درون‌تمدنی» در جوامع اسلامی، و در باب مواد مهم اعلامیة حقوق بشر هستیم. در این مقاله، پس از اشاره به منازعات درون‌تمدنی غرب، به تحلیل نشانه‌شناختی این وضعیت در جوامع اسلامی می‌پردازیم.

الف. مبانی و مناقشات غربی

مناقشات درون‌تمدنی غربی‌ها دربارة مبانی و مواد اعلامیه حقوق بشر را می‌توان در چهار مقولة اساسی دسته‌بندی کرد: مبنای الهی حقوق بشر؛ حقوق طبیعی؛ حقوق وضعی؛ و اندیشه‌های مارکسیستی. هر کدام از این دیدگاه‌ها، تصویر و توصیه‌های خاصی درباره مواد اعلامیه داشتند.

1. حقوق الهی: در جریان نظرخواهی‌های کمیسیون حقوق بشر، هنگامی تفاوت‌های فلسفی آشکار شد که مسئلة گنجاندن یا نگنجاندن استناد به خداوند یا طبیعت، به مثابه منشأ حقوق بیان‌شده در «اعلامیه حقوق بشر»، مطرح گشت. هلندی‌ها به همراه چند کشور اروپایی و غیر اروپایی، در جریان سومین کمیتة «کمیسیون»، سعی کردند پیش‌نویس اعلامیه را به سمت استناد به خداوند بکشانند. نمایندة هلند در سخنرانی مجمع عمومی گفت:

در اعلامیه به منشأ الهی انسان و جاودانگی روح او اشاره نشده است. در واقع، سرچشمة تمامی این حقوق، خود خدای متعال است که مسئولیت بزرگی بر دوش کسانی گذاشته که این حقوق را مطالبه کرده‌اند. نادیده‌گرفتن این پیوند، در حکم جداکردن گیاه از ریشه‌های آن، یا ساختن خانه‌ای بدون پی است. (3)

هرچند این دیدگاه هرگز به تصویب نرسید؛ اما قرائتی الهی از حقوق بشر همچنان به مثابه یکی از قرائت‌های مهم در ذاکرة تاریخی ملل متحد باقی ماند و امتداد پیدا کرد. قرائت اسلامی از حقوق بشر، و چالش‌ها و چشم‌اندازهای درون‌تمدنی این برداشت در جهان اسلام، از جملة این دیدگاه‌هاست.

2. حقوق طبیعی: حقوق ذاتی شخص انسان و مفاهیم مرتبط با آن، زادة سنّت «حقوق طبیعی» است که گفته می‌شود مبنای مفروض و مسلط اعلامیه حقوق بشر بوده است. این مفهوم از حقوق بشر، حاصل نظریه‌ای است که گروهی از فیلسوفان سیاسی سده‌های هفدهم و هیجدهم، تحت عنوان مکتب قرارداد، تدوین کرده بودند. ظاهراً مادة اول اعلامیه حقوق بشر از این جملة روسو گرفته شده است که «انسان آزاد آفریده شده است؛ اما همه جا در بردگی به سر می‌برد» (4). روسو در مورد آزادی طبیعی انسان با اغلب نظریه‌پردازان مکتب حقوق طبیعی وحدت‌نظر داشت؛ اما آنچه روسو را شاخص می‌کند این است که وی این آزادی طبیعی را از انسان جدایی‌ناپذیر می‌داند و قائل است هیچ کس در هیچ شرایطی حق ندارد انسان را از آزادی محروم نماید. به نظر روسو، «دست‌کشیدن از آزادی خود، به معنای دست‌کشیدن از مقام انسانی خود، دست‌کشیدن از حقوق بشریت و حتی از وظایف خود است [...] چنین انصرافی با طبیعتِ انسان سازگار نیست» (5).

3. حقوق وضعی: همراه با نظریة «حقوق طبیعی»، دیدگاه بسیار متفاوتی دربارة مبانی حقوق بشر پیدا شد که خواستار آن بود که فقط خواست‌ها و اعمال انسان‌ها و دولت‌ها، منشأ حقوق باشد. این دیدگاه که نشان‌دهنده تمایل بیشتر به عقل‌باوری بود، اعتقاد داشت که انسان‌ها، همانند دولت‌ها، به هیچ‌وجه تحت الزام قوانین برون‌بشری قرار ندارند، بلکه داوطلبانه و از روی عقل می‌پذیرند که رفتارهایشان را خود به گونه‌ای محدود و منظم کنند تا از بهترین امکانات برای تکامل فردی و ملی برخوردار شوند. بر اساس این دیدگاه، دولت‌ها با رعایت محدودیت‌هایی که برای اعمال خود وضع می‌کنند، تعیین محدوده و دامنة حقوق بشر را ممکن می‌سازند. (6)

4. حقوق مارکسیستی: در عرصه فلسفی، برداشت مارکسیستی از حقوق بشر، نه بر مبنای فرد، بلکه بر پایة جمع استوار شده بود. از نظر مارکسیست‌ها، دست‌یابی به رفاه و آسایش اقتصادی، پیش‌شرط بهره‌مندی واقعی از حقوق مدنی و سیاسی شمرده می‌شد. بنابراین حقوق بشر، به اعتقاد مارکسیست‌ها، فقط در چارچوب نیازها و حقوق جامعه تصورپذیر بود. مارکسیست‌ها از یک سوی، بر حقوق اقلیت‌ها تأکید می‌کردند و این مستلزم پیوند حقوق فرد و جمع بود، و از سوی دیگر، تحقق سطحی از برابری اقتصادی را بر اعطای حقوق مدنی و سیاسی مقدم می¬دانستند. (7)

به هر حال، منازعات چهارگانه فوق، اختلافات و تفاسیر درون‌تمدنی غربی‌ها را دربارة حقوق بشر نشان می‌دهد و همچنان تنور مباحثات و تحلیل‌ها دربارة اعلامیه جهانی حقوق بشر، مواد تفصیلی آن و سلسله مراتب اولویت‌ها و ترجیحات این سند بین المللی را گرم نگاه داشته است. این مناقشات، هرچند در شرایط کنونی جهان اهمیت دارند، پی‌گیری آنها با توجه به وضعیت دینی ـ سیاسی جامعه ما، اهمیت ثانوی دارد و تا حدودی دور از ما و مسائل حیاتی جامعه ماست. آنچه برای ما اهمیت دارد، جست‌وجوی وضعیت اعلامیه حقوق بشر در فضای فکری ـ سیاسی اسلامی و پیوند این وضعیت با سرنوشت کنونی ماست. در سطور زیر به ارزیابی این مسئله می‌پردازیم.

ب. اسلام، غرب و حقوق بشر؛ مناقشات برون‌تمدنی


دانلود با لینک مستقیم


اسلام و حقوق بشر

پاورپوینت آماده حقوق معلولین در ایران

اختصاصی از رزفایل پاورپوینت آماده حقوق معلولین در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت آماده حقوق معلولین در ایران


پاورپوینت آماده حقوق معلولین در ایران

معلولین بیش از ترحم نیاز به رعایت حقوق شهروندی دارند

معلولان به عنوان طیفی از اقلیت های یک جامعه همواره به نوعی در معرض تضییع حقوق خود می باشند که ضرورت گذار از نگرش (( ترحم محورانه)) به (( حق محورانه )) در فرآیند زنگی اجتماعی و بستر های قانون گذاری به عنوان ضرورت مبنایی می باشند .

امروزه در جهان با تکیه بر اصول بنیادین حقوق بشر و ارزش های انسانی ، برابرسازی فرصت ها برای همه اقشار جامعه با شرایط ویژه و منحصر به فرد ، خود یکی از دغدغه ها و اصول مهم در قانون گذاری می باشند . در ایران به نظر می رسد که نگاه حمایت محورانه است و با این نگاه در شرایط مختلف قوانین و مقرراتی در خصوص معلولین تدوین و تصویب شده است که به دلایل مختلف نتوانسته در جهت تحقق اهداف مورد نظر مندرج در اسناد حقوق بشری و قانون اساسی و حتی آموزه های متعالی زمینی موثر واقع گردد.

قانون جامع حمایت از معلولان ۱۳۸۳ – قبل از تعریف و بیان شرایط آن را منوط به تایید مراجع دارای صلاحیت کمیسیون پزشکی سازمان بهزیستی نموده است .

تعریف معلولیت در قانون ( قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ) این تایید را منوط به ضایعه جسمی ، ذهنی ، روانی مستمر و قابل توجهی می داند که موثر بر سلامت و کارایی عمومی شخص باشد .

معلولیت و توانبخشی در شاخه های مختلف علوم تعاریف مختلفی دارند

توانبخشی :

-۱در علوم بهداشتی – فرآیندی است که در آن به فرد توان خواه کمک می شود تا توانایی از دست رفته خود را بازیابد.

-۲در بازتوانی بر خلاف پزشکی دارویی تجویز نمی گردد و روند تدریجی است .

-۳کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت ( ۲۰۰۶ ) – به تجویز برخی از وظایف توانبخشی و بازتوانی برای دولت های عضو پرداخته است .

اصل عدم تبعیض به عنوان بنیادی ترین اصل حقوق بشر اعتقاد دارد که وضعیت تعهد دولت در مقابل معلولان با سایر شهروندان تفاوتی نداشته باشد – ولی کنوانسیون با لحاظ تبعیض بر مبنای معلولیت – حمایت مپبت از معلولان – را در جهت جبران نابرابری ها را که مصادیق تبعیض معکوس است ، لازم می داند تبعیض مثبت است .

رفتار به مثابه برابر ، باید جایگزین رفتار برابر شود لذا دخالت ، نظارت و حراست دولت به منظور تامین رفاه و آسایش عمومی اقشار کم توان جامعه ضرورتی اجتناب ناپذیر است .

دولت ها چه مسئولیت و تکالیفی در خصوص حقوق معلولان دارند در تمام زمینه ها :

-۱آموزش :

الف – به عنوان حق بشری در اسناد حقوق بشری از جمله میثاق…حقی آزاد و همگانی در تمام سطوح و در مقطع ابتدائی اجباری قلمداد می شود .

ب – ماده ۴ کنوانسیون حقوق اشخاص دارای معلولیت با توسعه این حق به بزرگسالی ، استمرار آموزش ماام العمر را از وظایف دولت ها می داند .

پ – بند اصل سوم قانون اساسی ، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه را بر عهده دولت می داند .

ت – اصل ۳۰ ، بر آورد امکانات لازم برای ملت تا پایان متوسطه ، فراتر از آن تا سطح خود کفایی .

ث – ماده واحده قانون تشکیل سازمان آموزش و پرورش استثنایی مصوب ۱۳۶۹ ، تعلیم و تربیت دانش آموزان معلول را به این سازمان واگذار می کند .

ج – ماده ۸ قانون جامع حمایت از معلولان ، آموزش رایگان را در کلیه نهاد ها قبول کرده است ولی هنوز اجرا نشده است ، فقط کمک هزینه می دهد .

-۲توانبخشی:

الف – توانبخشی پزشکی

ب – اجتماعی

پ – حرفه ای

ت – بهزیستی بر اساس ماده واحده تشکیل سازمان بهزیستی ۱۳۵۹ و قانون جامع معلولیت مکلف به ارائه خدمات است .

-۳مناسب سازی :

الف – بخشی از نیروی انسانی هر جامعه ای را معلولان تشکیل می دهند و حضور آن ها مستلزم فراهم آوردن شرایط محیطی است .

ب – مقررات سازمان ملل با نگرش برخورداری از فرصت های برابر جهت زیست و شکوفایی مطلوب معلولان ، آشکار می دارد که محیط فیزیکی باید برای همه از جمله اشخاص معلول قابل دسترس باشد .

پ – دسترسی به ساختمان های عمومی و مجموعه های مسکونی و وسائل حمل و نقل فراهم شود .

ت – شورای عالی معماری و شهرسازی ایران به استناد بند ۵ مصوبه ( ۸/۳/۱۳۶۸ ) خود در خصوص ضوابط و مقررات شهرسازی برای افراد معلول جسمی – حرکتی و بند ج ماده ۱۹۳ قانون برنامه توسعه مصوب ۱۳۷۹ به ارتقاء سطح کمی و کیفی خدمات توانبخشی توجه نموده است .

ث – قانون حمایت از معلولین : ماده ۲ ، نهاد های عمومی را موظف کرده است که ضوابط مناسب سازی را در نهاد های عمومی پیاده نمایند و صدور پروانه احداث و پایان کار منوط به تایید بهزیستی نموده است .

-۴اشتغال معلولین :

الف – ماده ۲۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر در حق داشتن کار ، به شرایط منصفانه برای آن توجه نموده است .

ب – ماده ۶ ، میثاق دوم : طرفین میثاق را به پاسداشت این حق موظف نموده است .

پ – اصل ۲۸ ، دولت را موظف به تامین شرایط مساوی برای احراز مشاغل دانسته است و لازمه برخورداری معلولین از این حق ، توانمندی آن هاست .

-۵ماده های ۱۰۷ و ۱۰۸ و تبصره ۲ و ۳ ماده ۱۱۹

قانون کار ، دولت را موظف کرده است امکانات آموزشی لازم را برای جویندگان کار فراهم و اقدام به ایجاد مراکز کارآموزی خاص معلولین و جانبازان نمایند .

ماده واحده ۱۳۶۴ :

الف – دستگاه ها را موظف کرده است ۳ درصد از معلولین عادی را در مشاغل با رعایت مقررات جذب کند .

ب – طبق قانون عدم اجرا باید تخلف اداری محسوب گردد.

-۶رفاه اجتماعی :

تعریف رفاه اجتماعی : هدف تامین سعادت مادی و معنوی انسان تا زمینه رشد متعالی وی فراهم شود .

-۷تامین اجتماعی :

الف – ماده ۱۱ کنوانسیون دوم ، داشتن زندگی درخور خانواده را لازم می داند .

ب – ماده ۲۸ کنوانسیون حقوق معلولان ، به تامین اجتماعی تبیین گردد .

پ – اصل ۲۹ ، دولت مکلف به ارائه خدمات از محل درآمد های عمومی است .

ت – ماده ۵ ، قانون جامع حمایت از معلولان ، به بیمه خدمات درمانی و بیمه مکمل درمانی اشاره نموده است .

-۸مسکن مناسب :

الف : یک حق اجتماعی و رفاهی است و اگر فرد به تنهایی قادر نباشد جامعه باید به یاری وی بشتابند .

ب : ماده ۹ قانون جامع حمایت از معلولین ، بهزیستی ، وزارت مسکن و بانک ها را موظف به اقدام مناسب جهت تامین مسکن معلولان نموده است .

حمایت های مدنی دولت :

به دلیل انسان بودن ، از کلیه حقوق برخوردارند و به دلیل وضعیت خاص ، لازم است از حقوق بیشتری برخوردار باشند .

در خصوص معلولین تعهد دولت ، تعهد ایجابی است .

الف – ارتقاء نگاه انسانی کرامت محور :

هیچ چیز نتواند بر شخصیت و کرامت نوع انسان تاثیر و حضور فعال آن ها را در عرصه اجتماعی مخدوش نماید .

حضور معلولان در خیابان ها ، اماکن عمومی ، تئاتر و…معرف این نوع جایگاه است .

 

در این مجموعه سعی شده است مقرارت مربوط به معلولان (عادی) جمع آوری شده تا این عزیزان با شناخت کامل از حقوق مسلم و اساسی خود در دست یافتن به آن خود باور باشند.

 

 

نوع فایل:پاورپوینت

تعداد اسلاید:22

 

توجه :این پاورپوینت پس از ساعتها مطالعه کتب حقوق مدنی و مشورت با اساتید آماده شده است


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت آماده حقوق معلولین در ایران

دانلود پاورپوینت حقوق سیاسی 11اسلاید

اختصاصی از رزفایل دانلود پاورپوینت حقوق سیاسی 11اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

نوع فایل:  ppt _ pptx ( پاورپوینت )

( قابلیت ویرایش )

 


 قسمتی از اسلاید : 

 

تعداد اسلاید : 11 صفحه

حقوق سیاسی حقوقی هستند که برای اشخاص در ارتباط آنها با ”حاکمیت“ و ارزیابی عملکرد قدرت سیاسی موجود به رسمیت شناخته می‌شود. وجه مشترک میان همه این حقوق، به رسمیت شناختن ”حق حیات سیاسی ” است.
حاکمیت ملی حاکمیت ملی برای تشکیل یک نظام سیاسی و دولت در معنای عام آن (دولت-کشور) عوامل زیر نقش اساسی ایفا می‌کنند: گروه انسانی(ملت) قدرت سیاسی(حاکمیت) چهارچوب فضایی(سرزمین) حق نظارت چیستی و چرایی نظارت ”نظارت“ را می‌توان عملی انتخابی و آگاهانه دانست که آشکارا یا مخفیانه در حوزه‌های مختلف زندگی فردی،اجتماعی و سیاسی به منظور آگاهی ازعملکرد نظارت شونده،جلوگیری از خطا و اشتباه،مبارزه با فساد و حفاظت و صیانت از حقوق و آگاهی‌ها از طریق ابزارها و شیوه‌های مختلف صورت می‌پذیرد. نظارت در هر حوزه‌ای رنگ و بوی خاص دارد.در اخلاق و عرفان آنچه مطرح است نظارت شخصی است.
مراتب امر به معروف و نهی از منکر 1) انکارقلبی 2 ) انکار لسانی 3) انکار یدی ( دست حدود آزادی بیان آزادی بیان و مطبوعات در هیچ نظام حقوقی بطور مطلق به رسمیت شناخته نشده است زیرا موجب هرج و مرج خواهد شد.
ج: آزادی تجمع و راهپیمایی اجتماعات عبادی،صنفی،سیاسی و فرهنگی از آن سبب که منعکس کننده ی خواسته های مردم است در اسلام هیچ ممنوعیتی ندارد. معمولا هدف از برگزاری اجتماعات تبادل نظر آگاهی از عقاید و افکار دیگران، اعلام موضع، دفاع از منافع صنفی، حزبی و گروهی و یا اعتراض نسبت به اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.
پایان .

  متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت:  ................... توجه فرمایید !

  • در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
  • در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.
  • هدف فروشگاه جهت کمک به سیستم آموزشی برای دانشجویان و دانش آموزان میباشد .

 



 « پرداخت آنلاین »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت حقوق سیاسی 11اسلاید

تجقیق درباره حقوق جزای عمومی اسلام 85ص

اختصاصی از رزفایل تجقیق درباره حقوق جزای عمومی اسلام 85ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 97

 

حقوق جزای عمومی اسلام (قسمت اول)

مقدمه- حقوق- که واژه ای است عربی- جمع حق است. حق در لغت به معانی متعددی است که چه بسا جامع بین آن معانی به اعتبار معنای مصدری آن, ثبوت , یعنی وجود حقیقی, و به اعتبار معنای وصفی آن, ثابت, یعنی موجود حقیقی, می باشد.

حق در اصطلاح حقوق اسلامی: توانائی خاصی است که برای کس یا کسانی نسبت به چیز یا کسی اعتبار شده و بمقتضای آن توانائی می تواند در آن چیز یا کس تصرفی نموده و یا بهره ای برگیرد. کسی که این تونائی برای او اعتبار شده صاحب حق ( یا ذوالحق یا من له الحق), و کسی که صاحب حق این توانائی را نسبت به او دارد من علیه الحق نامیده می شود.

مثلاً حق قصاص توانائی ولی دم است نسبت به قاتل , می تواند اعدام او را از دادگاه بخواهد. همینطور: حق قذف حق تعزیر, حق دیه و غیره.

حق پیوسته با تکلیف و وظیفه توام است, بدیهی است چنانچه کسی به گردن دیگری حقی دارد من علیه الحق موظف است به رعایت حق او کار یا کارهائی را انجام دهد, ملاحظه حق و الدین بر فرزند, حق فرزند و بر والدین, حق همسایه بر همسایه و سایر حقوق این حقیقت را بخوبی آشکار می سازد. بلکه نه تنها من علیه الحق است که در مقابل صاحب حق وظائفی دارد, خود صاحب حق هم بپاس توانائی که دارد وظائفی را که اجتماع و احیاناً قانون به عهده او گذاشته است باید انجام دهد, والدین باید در حضانت, تعلیم و تربیت, تهذیب اخلاق, تهیه و سائل معیشت و بطور کلی در تحویل یک فرد سالم و مفید به جامعه بکوشند, و حتی همه افراد جامعه وظیفه دارند حق صاحب حق را محترم بشمارند.

و چون بین حق و احکام ترخیصی جامع قریبی وجود دارد که احیاناً ممکن است موجب اشتباه و عدم تمیز این دو از یکدیگر گردد, چنانکه در مورد حقوق, صاحبان حق می توانند کاری را انجام دهند و می توانند انجام ندهند د رمورد این احکام نیز انسان می تواند کاری را انجام دهد یا انجام ندهد, لذا در مقام فرق بین این دو, مناسب است در آغاز بطور مختصر حکم و احکام ترخیصی شناخته شود انگاه به فرق بین این دو اشاره می گردد.

حکم چیست؟

هر یک از مقرراتی را که شارع مقدس برای موضوعات مختلف وضع کرده است حکم شرعی گویند و جمع ان احکام شرعیه است مانند: لزوم اقامه حدود و تعزیرات نسبت به مجرمان و وجوب اجراء قصاص درباره جانیان.

حکم تکلیفی و حکم وضعی

حکم شرعی چنانچه مستقیماً به فعل یا ترک مکلفان تعلق گرفته باشد حکم تکلیفی نامیده می شوند مانند: وجوب نعقه عیال واجب النفقه و وجوب اجراء حدود و قصاص و حرمت تعطیل آنها. و چنانچه مستقیماً به فعل یا ترک مکلفان تعلق نگرفته باشد بلکه به شیء یا شخص تعلق گرفته باشد حکم وضعی نامیده می شود مانند: مالکیت شیء یا زوجیت شخص.

اقسام حکم تکلیفی

حکم تکلیفی بر پنج قسم است که احکتم پنجگانه تکلیفی ( احکام خمسه تکلیفیه) نامیده می شود. این احکام عبارت است از:

وجوب- خواستن شارع مقدس کار یا ترک کاری را به نحوی که به هیچوجه به خودداری از آن کار یا انجام کاری که ترک آن خواسته شده است راضی نباشد وجوب نامیده می شود مانند: وجوب اجراء حدود حرمت- تنفر شدید شارع مقدس از کار و یا ترک کاری به نحوی که به هیچوجه به انجام آن کار و یا ترک راضی نباشد حرمت نامیده می شود مانند: حرمت غصب و دزدی و خودداری از اداء شهادت.

استحجاب- خواستن شارع مقدس کار و یا ترک کاری را لیکن نه به اندازه وجوب بلکه به اندازه ای که از خود داری از ان نیز اراضی باشد استحجاب نامیده می شود مانند: خواستن دستگیری از بینوایان و توسعه بر عیال و غیر ذلک.

گراهت- ناپسند داشتن شارع کار و یا ترک کاری را لیکن نه به اندازه حرمت بلکه به اندازه ای که از انجام کار و یا ترک نیز راضی باشد کراهت نامیده می شود مانند: کراهت کارهای جلف و سبک و خوردن گوشت برخی از حیوانات مانند : اسب و الاغ.

اباحه- اذن شارع مقدس در فعل و ترک عملی را بطور متساوی بطوری که هیچیک را بر دیگری ترجیحی نباشد اباحه نامند مانند: خوردن, آشامیدن, رفت و آمد کردن و نشیت و برخواست نمودن در مواردی که شارع مقدس هیچیک از فعل و ترک این اعمال را بردیگری مزیت ننهاده است.

دو حکم اول را از این جهت که در مورد انها از ناحیه شارع الزام به فعل یا ترک است حکمهای الزامی گویند و سه حکم دیگر را از این جهت که شارع مقدس در مورد آنها در فعل و ترک عمل رخصت داده است احکام ترخیصیه گویند. و به همین مناسب این سه حکم را اباحه بمعنای اعم گویند چنانکه قسم اخیر را که مورد آن, فعل و ترک کاملاً متساوی است اباحه بمعنای اخص گویند.

موضوعاتی را که به آنها این احکام تعلق گرفته است به ترتیب: واجب, حرام, مستحب, مکروه و مباح گویند.

فرق میان حق و حکم

در احکام الزامیه گرچه از این جهت که اختیار وضع و رفع انها در دست شارع مقدس است می توان انها را حق الله نامید ولی از این جهت که مکلف در مورد آنها هیچگونه اختیاری ندارد: اگر حکم, وجوب است ملزم است متعلق آنرا انجام دهد و اگر حرمت است ملزم است آنرا انجام ندهد به هیچوجه بین آنها و حق اشتباهی رخ نخواهد داد.

اما در مورد احکام ترخیصیه ( استحجاب, کراهت و اباحه) ممکن است گفته شود: اگر در مورد این احکام مکلف می تواند عمل را انجام دهد و می تواند ترک کند پس چه فرق است بین این احکام و حقوق, چنانکه در مورد ماکول مباح مثلاً مکلف می تواند انرا بخورد و یا نخورد در مورد حقوق, مثلاً: حق قصاص, ولی دم می تواند اعدام قاتل را از دادگاه بخواهد و یا نخواهد پس چرا یکی را اباحه و دیگری را حق می نامیم؟ آیا نمی توان


دانلود با لینک مستقیم


تجقیق درباره حقوق جزای عمومی اسلام 85ص