رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله درسهایى از تفسیر سوره نور

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله درسهایى از تفسیر سوره نور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
قرآن کریم هر چند دریاى ژرفى است که کسى را یاراى دستیابى به عمق آن نیست ولى سفره گسترده الهى است که هر کس به فراخور قابلیت و درک خویش از آن بهره مى برد. همان گونه که قرآن داراى ظاهر و باطن است, بهره گیرى از آن نیز به دو گونه بهره ظاهرى و بهره باطنى است; چنان که آداب قرآن نیز در دو مرحله ظاهرى و باطنى توصیه شده است. دستیابى به باطن آیات الهى مراتب بسیارى دارد که تنها براى بندگان خاصى که واسطه این فیض بزرگ بوده اند ممکن است اما با این همه, فهم ظواهر قرآن و آشنایى با مفاد ظاهرى آیات الهى نیز مرتبه اى از معرفت به قرآن و مقدمه اى براى دستیابى به مراتب باطنى آن است. آیات الهى همه نور است و هدایت; ولى آنچه به تناسب موضوعاتى که نوعا مجله پیام زن در دستور کار خویش دارد و داراى اولویت مى باشد, پرداختن به آن دسته از آیاتى است که به گونه اى خاص یا عام به مسایل زنان مربوط مى باشد. این ارتباط مربوط به حوزه هاى مختلف فقهى, فرهنگى, تاریخى, اجتماعى و تربیتى مى باشد. طبیعى است که این امر نیازمند بررسى کلیه آیاتى است که مى تواند در تبیین مسایل زنان از نقطه نظر قرآنى دخیل باشد, و مجله امیدوار است در آینده توفیق این مهم را داشته باشد. آنچه اینکه مى تواند آغازى بر این دست از مطالب و به صورت مشخص, شروعى بر ارائه مباحث تفسیرى باشد, بحثى است که به توفیق الهى از این شماره مجله, همان گونه که از پیش وعده کرده بودیم, در باره سوره مبارکه نور تقدیم خواهیم کرد و این خود برخاسته از تإکیدى است که در برخى روایات ما در خصوص فراگیرى سوره نور توسط بانوان صورت گرفته است. بنابراین آنچه در این بحث دنبال خواهد شد اختصاص به آیاتى از سوره نور که مربوط به مسایل بانوان است ندارد و شامل همه آیات آن خواهد شد. نکته اى که کاملا باید به آن توجه شود این مهم است که با توجه به نوع مخاطبین مجله و این امر که پیام زن یک مجله کاملا تخصصى و ویژه صاحب نظران علوم اسلامى نیست و هدف آن در ارائه این دست از مباحث قرآنى امکان استفاده نوع مخاطبین است لذا تلاش خواهد شد از پرداختن به آن دسته از مباحث کاملا فنى و تفسیرى که از حوصله نوع خوانندگان بیرون است پرهیز شود و به جاى آن و به تناسب آیات مورد بحث, براى استفاده بیشتر به نکات تکمیلى و بحثهاى عمومى آن نیز پرداخته شود. این بحثهاى تکمیلى مى تواند در زمینه هاى مختلف اجتماعى, تربیتى, فرهنگى و اخلاقى و با استفاده از احادیث شریف باشد. آرزو مى کنیم همین تلاش محدود, قدم مفیدى در جهت آشنایى بیشتر خوانندگان محترم با آیات الهى بویژه سوره مبارکه نور, باشد که در روایت, آموزش و آشنایى خواهران نسبت به آن, مورد تإکید قرار گرفته است. اینک با این مقدمه کوتاه به شرح آیات این سوره مبارکه مى پردازیم.
مشخصات کلى سوره
سوره نور که داراى 64 آیه مى باشد, سوره اى است که در مدینه نازل شده است و به خاطر آیه 35 آن ((الله نورالسموات و الارض ...)) نام نور را گرفته است. این سوره که بیست و چهارمین سوره قرآن است, در بر دارنده احکام چندى در روابط اجتماعى و خانوادگى و تإکید بر حفظ مرزهاى شرعى بویژه در نیمه نخست آن مى باشد. تنبیه زن و مرد زناکار, حکم نسبت ناروا به افراد پاکدامن, موضوع لعان در خصوص زن و شوهر, نکوهش علاقه به گسترش فساد در جامعه, مسإله ورود به خانه دیگران, خوددارى از چشم چرانى, تإکید بر لزوم حفظ حجاب و پوشش, تإکید بر همسر دادن به زنان و مردان مجرد, و سرزده وارد نشدن بر پدر و مادر, از جمله مسایلى است که در این سوره به آنها پرداخته شده است. در کنار اینها آیات چندى نیز در دیگر زمینه هاى معارف اسلامى وجود دارد که حقایق ارزشمندى را در این سوره, پیش روى مومنین مى گذارد. اینک با این آشنایى اجمالى به شرح تفصیلى آیات مى پردازیم و نخستین آیه آن را که ((بسم الله الرحمن الرحیم)) است از نظر مى گذرانیم.
شرح تفصیلى
((بسم الله الرحمن الرحیم))
نکات ادبى و لغوى:
براى ریشه کلمه ((اسم)) دو احتمال مى رود. یکى ((سمه)) که به معنى علامت است و دیگرى ((سمو)) به معناى رفعت و علو, و با توجه به مفهوم کلمه ((اسم)) تناسب میان آن و این دو احتمال روشن است بویژه اگر ریشه آن را ((سمه)) بدانیم.
لفظ ((الله)) چنان که مى دانید تشکیل شده است از کلمه ((اله)) و علامت ((الف)) و ((لام)). اگر ریشه آن را ((إله)) به معناى پرستش و عبادت بدانیم چنان که برخى گفته اند, آن وقت ((الله)) به معناى ((معبود)) خواهد بود, و اگر از ((وله)) به معناى تحیر و سرگردانى باشد و یا از همان ریشه قبلى ولى به معناى دوم باشد, چنان که احتمال داده شده است, آن وقت به معناى چیزى خواهد بود که عقل و ادراک در مورد آن متحیر است.
از نقطه نظر ادبى و بر اساس یک قاعده کلى در ادبیات عرب که باید جایگاه برخى حروف از نظر ارتباط و تعلق آن به سایر کلمات موجود در جمله مشخص باشد تا بتوان معناى صحیح جمله را دریافت, در باره حرف ((بإ)) در کلمه ((بسم الله)) نیز این بحث صورت گرفته است که این حرف مربوط به کجاست و جایگاه آن چیست؟ به عبارت دیگر وقتى مى گوییم: ((به نام خداوند رحمان و رحیم)) این یک جمله ناقص است که مثلا با در نظر گرفتن کلمه ((شروع مى کنم)) در آغاز یا انتهاى آن, تکمیل مى شود. مفسرین نوعا کلمه اى را در اینجا فرض مى کنند و به اصطلاح در ((تقدیر)) مى گیرند. کلماتى همانند ((آغاز مى کنم)), ((کمک مى گیرم)), ((آغاز کنید)), ((بگویید)) و یا ((آغاز من)).
ولى حضرت امام خمینى(قده) در تفسیر سوره حمد, جمله ((بسم الله الرحمن الرحیم)) را مربوط به کلمات مقدر نمى دانند بلکه آن را متعلق به ادامه سوره مى شمارند; یعنى متعلق به ((الحمدلله رب العالمین)) است. به این معنا که ((حمد خدا به نام و با استعانت از خود خداوند است)). به هر حال اگر به شیوه معمول, کلمه اى را در تقدیر بدانیم به نظر مى رسد همان کلمه ((آغاز مى کنم)) مناسب تر باشد. چنان که با روایتى که در زمینه تإکید بر آغاز کردن امور به نام خداوند, نقل شده نیز تناسب بیشترى دارد. این روایت را در ادامه خواهیم آورد. و البته پر واضح است آنگاه که کارى از جمله سوره اى با نام خداوند آغاز مى شود در واقع استعانت نیز از او شده است.
شرح:
آغاز امور بویژه آن دسته از کارهایى که با اهمیت تلقى مى گردد به نام و یاد یک شخصیت یا موجود مورد احترام, امرى مرسوم بوده و هست تا به عنوان یک یادبود, یادآور خاطره ها, اهداف, اندیشه ها و ارزشهاى او باشد و نشانى از بزرگداشت و تکریم و پیوستگى به او تلقى گردد و آنچه با این نام آغاز شده است نیز شرافت و بزرگى یابد. سخن خداوند نیز با نام او آغاز مى گردد تا آنچه در آن است مرتبط به او و برگرفته از او باشد. کلام خداوند از این جهت که یک واقعیت و یک حقیقت و فعلى از افعال است با نام او آغاز شده است, بنابراین داراى یک نوع وحدت و یگانگى است. و روشن است که وحدت و یکپارچگى سخن همواره بستگى به وحدت معنا و مفهوم آن دارد. مسایل بسیارى در زمینه هاى مختلف اجتماعى, تاریخى, اعتقادى, فقهى, تربیتى و غیر آن در قرآن و سوره هاى آن آمده است ولى همه در مجموع از آنجا که سخن خداوند است از یکپارچگى خاصى برخوردار است که هدف اصلى این همه آیات نیز همان است و همان هدف و جانمایه کلام خداوند است که به نام او آغاز مى شود. هدف خداوند از قرآن به عنوان کلام او را در آیات چندى مى توان به وضوح دریافت. از جمله این آیه شریفه:
((قد جإکم من الله نور و کتاب مبین یهدى به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الى النور باذنه و یهدیهم الى صراط مستقیم)).(1)
مفاد این آیه این است که از طرف خداوند نورى و کتابى روشن آمده است که خداوند به واسطه آن هر کس را که جویاى رضوان و خشنودى او باشد به راههاى سلامت هدایت مى کند و آنان را از تاریکیها به نور مى کشاند و به راهى مستقیم رهنمون مى شود.
بنابراین همه آیات الهى, هدایت انسان را به عنوان یگانه هدف دنبال مى کنند و آن حقیقتى که از نظر معنا, وحدت و یکپارچگى را در آیات الهى حفظ مى کند همان ((هدایت)) است و همین است که به نام او آغاز مى شود. پس اگر کلام خداوند با نام خود او آغاز مى گردد در واقع هدایت انسان است که با نام او آغاز مى شود.
نکته دیگرى که در همین خصوص باید یادآور شد برداشتى است که از تکرار لفظ ((سوره)) در قرآن, از جمله اولین آیه همین سوره داریم و آن اینکه این تکرار نشان مى دهد که هر یک از این سوره ها که خود بخشى از آن کلام یکپارچه خداوند هستند داراى نوعى هماهنگى و وحدت در آیات خود مى باشند. همانند بخشهاى مجزاى یک کتاب جامع که هر چند بخشهاى مختلف آن مجموعا یک هدف را دنبال مى کنند اما هر بخش نیز در محدوده خود داراى نظم و انسجام خاصى است که آن بخش را از دیگر فصلهاى کتاب متمایز مى سازد. از این رو نتیجه مى گیریم که هر یک از سوره هاى قرآن نیز داراى هدف و مقصود ویژه اى است و هر کدام براى بیان معنا و نتیجه خاصى آمده است که سوره بدون آن کامل نیست. بنابراین تکرار نام خداوند در آغاز هر سوره برگشت به هدف خاص همان سوره مى کند و آنچه مى تواند شاهدى بر این امر به شمار رود این دیدگاه مفسران و فقهإ شیعه است که ((بسم الله الرحمن الرحیم)), خود جزئى از سوره و به عنوان یک آیه مى باشد و از نظر فقهى نیز ((بسم الله)) هر سوره, مربوط به همان سوره است و لذا در نماز هنگام خواندن سوره لازم است به قصد همان سوره خوانده شود; به علاوه احکام دیگرى که نیازى به ذکر آنها نیست.

رحمت الهى
رحمت, همان حالت خاص و انفعالى است که به عنوان مثال هنگام مشاهده شخص نیازمند, قلب را فرا مى گیرد, و در نتیجه انسان را به احسان به او مى کشاند و در واقع لازمه آن, اقدام به بخشش و افاضه براى رفع نیاز او است. خداوند نیز که متصف به رحمت مى شود با توجه به همین لازمه است و الا پر واضح است که حالت تإثر و انفعال و رقت قلب به معناى معمول آن براى خداوند امرى بى معنا و ناصحیح است. این آثار و مظاهر رحمت است که به خداوند نسبت داده مى شود.
قالب و وزن ((رحمان)) چنان که در لغت شناسى نیز گفته اند براى بیان مبالغه است و کثرت را مى رساند, اما قالب ((رحیم)) جایگاه لغوى آن فرق مى کند و ثبات و بقإ را بیان مى کند(2). به همین مناسبت است که (چنان که در روایت امام صادق(ع) نیز آمده است صفت) ((رحمان)) براى بیان رحمت عامه و گسترده الهى است که همه موجودات را فرا گرفته و شامل مومن و کافر, هر دو مى شود ولى ((رحیم)) اشاره به همان نعمت و لطف همیشگى و رحمت ثابت و ابدى الهى دارد که فقط شامل مومنین مى شود, چنان که در آیه اى دیگر آمده است ((و کان بالمومنین رحیما))(3) ((خداوند نسبت به مومنین رحیم است)) و یا در جاى دیگر که مى فرماید: ((انه بهم رووف رحیم))(4) ((خداوند نسبت به آنان (مومنین) رووف و رحیم است)). سخن یاد شده امام صادق(ع) در توضیح ((رحمان)) و ((رحیم)) چنین است:

 

((الرحمن اسم خاص بصفه عامه, و الرحیم اسم عام بصفه خاصه))(5). ((رحمان اسم ویژه اى است با معنایى عام و گسترده, و رحیم اسم عامى است با معنا و وصفى ویژه)).
توضیح این سخن شریف مى تواند این باشد که رحمان با توجه به معنایى که از نظر گستردگى رحمت و شمول آن نسبت به کل موجودات دارد تنها مى تواند اسم خداى تبارک و تعالى باشد و اطلاق آن بر دیگران بى معنا و غیر واقعى است ولى ((رحیم)) که اشاره به رحمتى خاص دارد از نظر اسم بودن عمومیت دارد و دیگران نیز با داشتن صفت رحمت مى توانند ((رحیم)) باشند و رحمتى که با صفت ((رحیم)) به خداوند نسبت مى دهیم ویژه دسته خاصى است که همان مومنان باشند.
رهنمودهاى روایى
رحمت به عنوان یک صفت پسندیده در قرآن و سخنان اولیإ الهى(ع) مورد توجه و تإکید قرار گرفته است. عنوان ((رحمان)) همان گونه که توضیح دادیم هر چند ویژه خداوند تعالى است ولى صفت ((رحیم)) چیزى است که به عنوان یک ارزش الهى به آن فراخوانده شده ایم. مومنان باید نسبت به یکدیگر داراى رحمت باشند و به همدیگر مهربانى کنند. در آیه شریفه مى خوانیم که ((محمد رسول الله و الذین معه اشدإ على الکفار رحمإ بینهم))(6) ((محمد(ص) به عنوان رسول خدا و آنان که به او ایمان آورده و پیرو اویند نسبت به کفار, سخت و استوارند و از صلابت برخوردارند اما میان خودشان مهربان و رحیم مى باشند.))
در سخنى از پیامبر اکرم(ص) که توسط امیرالمومنین على(ع) نقل شده نیز مى خوانیم که ((ان الله عز و جل رحیم یحب کل رحیم))(7) ((خداى عز و جل خودش رحیم است و هر رحیمى را دوست دارد)).
چنان که در سخن دیگرى از آن حضرت(ص) آمده است:
((والذى نفس محمد بیده لا یضع الله الرحمه الا على رحیم. قلنا یا رسول الله کلنا رحیم, قال: لیس الذى یرحم نفسه و اهله خاصه, ذلک الذى یرحم المسلین, و قال(ص): قال تعالى: ان کنتم تریدون رحمتى فارحموا))(8).
پیامبر(ص) ابتدا فرمود: ((به آن کسى سوگند که جان محمد در دست اوست, خداوند رحمت را فقط شامل انسان رحیم مى کند)).
ما گفتیم: اى رسول خدا, همه ما رحیم هستیم. فرمود: ((آن کسى که فقط به خودش و بستگانش رحم مى کند, نه, بلکه آن کس که به دیگر مسلمانان مهربانى و رحم مى کند.)) آنگاه حدیثى قدسى را نقل فرمود که خداوند فرموده است: ((اگر شما رحمت مرا مى خواهید, به دیگران رحم کنید.))
در تإکید مجدد بر لزوم مهربانى نسبت به مسلمانان و بلکه به یک معنا به همه انسانها پیامبر(ص) مى فرماید:
((الراحمون یرحمهم الرحمن, ارحموا من فى الارض یرحمکم من فى السمإ)).(9)
مفاد این سخن شریف این است که افراد با عطوفت و مهربان را خداوند رحمان رحم مى کند. شما به انسانهایى که در زمین هستند رحم کنید تا فرشتگان آسمانى به شما مهربانى و رحم کنند.
به عنوان تإکید نهایى بر لزوم رشد و تقویت مهربانى و دلسوزى و عطوفت میان جامعه اسلامى بویژه دوست داران اهل بیت(ع) یادآور مى شویم که مرحوم کلینى, در کتاب کافى, باب مستقلى را با عنوان ((باب تراحم و تعاطف)) به این امر اختصاص داده است که از جمله احادیث آن این سخن امام صادق(ع) است که به اصحاب خویش مى فرمود:
((اتقوا الله و کونوا اخوه برره, متحابین فى الله, متواصلین, متراحمین, تزاوروا و تلاقوا و تذاکروا امرنا و إحیوه)).(10)
((تقواى الهى را پیشه خود کنید و برادرانى نیکوکار باشید, برادرانى که به خاطر خدا به یکدیگر محبت دارند, به هم پیوسته و ارتباط دارند, نسبت به یکدیگر مهربانند. به دیدار همدیگر بروید و یکدیگر را ملاقات کنید و امر ما را بازگو کنید و آن را زنده نگه دارید.))
آنچه در اولین بخش خواندید نکاتى بود که در خصوص اولین آیه سوره مبارکه نور یعنى ((بسم الله الرحمن الرحیم)) بیان شد.

پى‏نوشت‏ها:

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   11 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درسهایى از تفسیر سوره نور

پاورپوینت آموزش تفسیر نوار قلبی

اختصاصی از رزفایل پاورپوینت آموزش تفسیر نوار قلبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت آموزش تفسیر نوار قلبی


پاورپوینت آموزش تفسیر نوار قلبی

این فایل پاورپوینت حاوی 62 اسلاید آموزشی در مورد آموزش تفسیر نوار قلبی می باشد.عناوین موجود در اسلایدهای این پاورپوینت عبارتند از :

 

محل صحیح قرار گیری لیدهای دست و پا

رابطه بین فعالیت قلب و نوار قلبی

شکل طبیعی 12 اشتقاق قلبی

فواصل و قطعات

اشکال مختلف کمپلکس QRS

مشخصات کاغذ نوار قلبی 

نحوه محاسبه ضربان قلب از روی نوار قلبی

مراحل تفسیر نوار قلبی

تغییرات موج T و قطعه ST 

سیر انفارکتوس قلبی روی نوار

ریتم‌های سینوسی 

1-ریتم نرمال سینوسی

2- برادیکاردی سینوسی

3- تاکی‌کاردی سینوسی 

4- آریتمی سینوسی 

5- بلاک SA

6- ایست سینوسی 

آریتمی های دهلیزی

1- ضربان زودرس دهلیزی 

2- پیس‌میکر سرگردان 

3- تاکی‌کاردی چند کانونی دهلیزی 

4- تاکی‌کاردی حمله‌ای دهلیزی 

5- فلاتر دهلیزی

6- فیبریلاسیون دهلیزی 

آریتمی های بطنی 

 1- ضربان زودرس بطنی

2- ریتم بطنی

3- ریتم تسریع شده‌ بطنی 

4- تاکی‌کاردی بطنی 

5- تورسادِس دی پوینت

6- فیبریلاسیون بطنی

 بلوک‌های گره AV

1-بلاک‌های دهلیزی-بطنی درجه 1

2- بلاک‌های دهلیزی- بطنی درجه 2 

-  نوع I

-  نوع II 

3- بلاک‌های دهلیزی- بطنی درجه 3

اثر پیس میکر در نوار قلبی

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت آموزش تفسیر نوار قلبی

تحقیق در مورد تفسیر سوره یس

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد تفسیر سوره یس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر سوره یس


تحقیق در مورد تفسیر سوره یس

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه15

 

فهرست مطالب

 

 

مقدمه ای در باب سوره یس

 

سوره یاسین(یس) از سوره های مکی است یعنی در مکه بر پیامبر (ص) نازل شده است و هشتاد و سه آیه دارد و در جزء 23 قرآن کریم آورده شده است. این سوره به نام اولین آیه اش که از حروف مقطعه است نامگذاری شده است. (1)

مطالب این سوره بر محور عقاید است، مانند تمام سوره های مکی که به اصول دین اسلام استوار می باشند. تعلیم آن به فرزندان و هدیه کردن آن، و ثواب قرائت این سوره به مردگان بسیار سفارش شده است. این سوره با گواهی خداوند به رسالت پیامبر اسلام در آغاز آن و با بیان رسالت سه تن از پیامبران الهی ادامه می یابد.

در بخشی از این سوره ، به برخی از آیات عظمت پروردگار در هستی به عنوان نشانه های توحید اشاره شده است. و در بخش دیگر مسائل و داستان هایی مربوط به معاد، سوال و جواب در دادگاه قیامت و ویژگی های بهشت و دوزخ مطرح شده است.

در روایات از سوره یس به عنوان "قلب قرآن"یا "عروس قرآن" یاد شده است. (2)

عمو مما رسم است که کار های مهم و با ارزش رابا نام بزرگی از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقه است ،شروع می کنند تا آن کار با مبارکی به انجام رسد."بسم الله" نیز سر آغاز  کتاب الهی است.

به گفته روایات "یس" نام مبارک پیامبر (ص) است. در برخی دعا ها نیز خدا را با این نام پیامبر قسم می دهند. 

این سوره در تورات به عنوان "عمومیت آفرین"  نامیده شده است. (4) 

 

تفسیر برخی از کلمات ، عبارات و آیات سوره یس

 

کلمه "حکیم" در آیه دوم می تواند به معنای دارای حکمت (ذوالحکمة) باشد یا به معنای محکم نظیر آیه اول سوره ی هود که می فرماید[: "آیات قرآن محکم است."

خداوند نیازی به سوگند ندارد و راز این سوگند ها در قرآن ممکن است تاکید بر مطلبی خاص و یا نشان  دهنده ی عظمت و اهمیت آن باشد. و دیگر مطلبی که می توان دریافت این است که رسالت در طول تاریخ جریانی ست که با پیامبر اسلام ختم می شود و راه پیامبر همان راه خداست.

اصول سه گانه ی اعتقادی گاهی اوقات در یک سوره مطرح است، چنان که در سوره مبارکه یس آمده است. (3) گاهی نیز این سه اصل اعتقادی در یک ایه مطرح شده است. در آیه 83 سوره یس ودر سوره توحید،آمده است:["انک لمن المرسلین..."

 

((و کـفـر کـافـران در نزد پروردگارشان چیزى جز خشم و غضب نمى افزاید))(ولا یزید الکافرین کـفـرهـم عـنـد ربهم الا مقتا) خشم الهى به معنى برچیدن دامنه رحمت و دریغ داشتن لطف از کسانى است که مرتکب اعمال زشتى شده اند.

و بـه هرحال ((کفرشان چیزى جز زیان و خسران به آنان نمى افزاید)) (ولا یزیدالکافرین کفرهم الا خسارا).

(آیه )ـ این آیه پاسخ قاطع دیگرى به مشرکان مى دهد و به آنها خاطرنشان مى سازد که اگر انسان از چـیزى تبعیت مى کند یا به آن دل مى بندد باید دلیلى از عقل بر آن داشته باشد, یا دلیلى از نقل قطعى , شما که هیچ یک از این دو را در اختیارندارید تکیه گاهى جز فریب و غرور نخواهید داشت .

مـى فـرماید: ((بگو: این معبودانى را که جز خدا مى خوانید به من نشان دهیدچه چیزى از زمین را آفریده اند))! (قل ارایتم شرکاکم الذین تدعون من دون اللّه ارونى ماذا خلقوا من الا رض ).

((یا این که در آفرینش آسمان شریکند))؟! (ام لهم شرک فى السموات ).

بـا ایـن حال پرستش آنها چه دلیلى دارد؟! معبود بودن فرع بر خالق بودن است , حال که ثابت شد هـیچ دلیل عقلى براى مدعاى شما نیست , آیا دلیلى از نقل در اختیار دارید؟ ((آیا کتابى (آسمانى ) در اختیار آنها گذارده ایم و آنها دلیل روشنى ازآن بر کار خود دارند))؟ (ام آتیناهم کتابا فهم على بینت منه ).

نه آنها هیچ دلیل و بینه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سوره یس

دانلود مقاله روش و مبانی تفسیر المیزان

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله روش و مبانی تفسیر المیزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


سابقه تفسیر در عالم اسلام
پیامبر (ص) رسولی بود که معجزه اش کتاب بود. رسول امینی بود که قرآن در وجود مبارک او تجلی یافته بود . رسول خدا آبشار روحی را که بر جانش ریخته شده بود به اجمال و تفصیل دریافته بود.بدین لحاظایشان درزمان حیات شان تنها منبع رجوع مردم به قرآن و وحی بودند و قرآن را به مردم تبین می کردند.اما بعد از رحلت نبی مکرم اسلام ، از آنجا که قرآن منبع قرآن احکام و دستورات دین مبین اسلام بود و دارای پایات محکم و متشابه، عام و خاص ، ناسخ و منسوخ، مطلق و مقید و مبهم و مبین بود.
همچنین د رقرآن آیاتی مبنی بر حقیقت و مجاز، تصریح و کنایه، ایجاز و اطناب بود.بدین جهت صحابه در فهم قرآن دچار اختلاف آرا گردیدند. صحابه پیامبر با این که قرآن بصورت اجمال می فهمیدند اما در فهم قرآن بصورت تفصیلی دچار اختلاف شدند و منشا این اختلاف آراء آنان به علت هایی بر می گشت.که هریک در خور تاملی محققانه است ، علت هایی چون اختلاف سطحادراک و دانش آنها – میزان آشنایی و تسلط انها به زبان عربی – نحوه ارتباط آنها با شخص رسول خدا(ص) – شناخت انها نسبت به شان و نزول آیات.
نیاز به فهم قرآن از یک طرف و اختلاف آراء گوناگون صحابه در فهم قرآن از طرف دیگر ، باعث شد که در میان طبقه اول صحابه پیامبر، مفسرانی پدید آیند تا گره از این مشکل مسلمین را بگشانید مفسرینی چون بن عباس، عبدالله بن عمر اقدام به تفسیر قرآن کردند.تفسیر آنان در آن روز«.. از بحث درباره جهات ادبی آیات، و شان نزول آنها، و مختصری استدلال به ایات برای توضیح آیاتی دیگر و اندکی تفسیر به روایات وارده از رسول خدا(ص) درباب قصص و معارف مبدا ومعادو امثال آن تجاوز نمی کرد.» 1
پس از مفرین صحابه، نوبت به مفسرین تا بعد رسید که این مفسرین تا بعد با آموختن علم تفسیر از صحابه پیامبر اقدام به تفسیر قرآن نمودند، منابع تفسیری آنان در آن دوره عبارت بور از: قرآن کریم – احتدیث پیامبر (ص) که تابعین از صحابه نقل می کردند – گفتار خود صحابه – اجتهاد و استنباط خود تابعین- و استفاده از اهل کتاب.
آنچه که لازم به ذکر است این است که در دوره صحابه و تابعین تفسیر بر مدار روایت بود.دراین نوع تفسیر قرآن را با توجه به روایت پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی تفسیر می کردند و نیازی به دگیر دانش ها و علوم در تفسیر قرآن نمی دیدند و اما به تدریج که فتوحات اسلامی اغاز گردید و مسلمین با این فتوحاتشان وارد حیات تازه عقلی اجتماعی و دینی شان گردیدند و با مردم سرزمین های فتح شده در آمیختند و از آداب و رسوم و افکار و عقاید و سنت های آنان تاثیر پذیرفتند. بدین دلیل در دوره های بعد مفسرانی در بین مسلمین قدم به عرصه تفسیر گذاشتند که تفسیر انان علاوه بر روایات ، بحث های علمی و فلسفی و کلامی و فقهی و عرفانی و ادبی را نیز با خود داشتند.
حال با این توضیحات مختصر ، به روش مفسران نگاهی به اجمال می اندازیم و نحوه روش انان را تا عصره ظهور علامه طباطبایی بررسی می کنیم و آنگاه در ادامه به بررسی نقش تحول لفرین ایشان در عصر و تفسیر عظمت کاری که کرده اند اشارهای خواهیم کرد.
1- روش تفسیر روایی : این نوع روش اولین روش تفسیری بود که در میان مسلمانان به منصه ظهور رسید. در این نوع روش ، تفسیر قرآن از طریق خود آیات و احادیث پیامبر (ص)که از طریق صحابه و تابعان نقل می شد صورت می گرفت.هم چنان که گفتیم تفسیر در این نوع روش، اغلب پیرامون موضوعات ادبی قرآن شان و نزول آیات ، درباب قصص و معارف مبدا و معاد قرآنی بود به موضوعات علوم دیگر پرداخته نمی شد.این که سخن صحابه و تابعان در این روش تفسیری آیا حجت است یا نه ، میان مفسران اختلافات نظر بوده، گروهی سخن صحابه را حجت دانسته و سخن تابعان را فاقد حجت می دانستند و گروهی هم سخن صحابه و هم سخن تابعان را در صورت اجماع شان بر سر مسئله ای دارای حجت می دانستند.اما از دیدگاه شیعیه تفسیر روایی عبارت بود از: تبیین و توضیحی که در قرآن آمده و یا در روایت پیامبر اکرم و ائمه نقل شده است. به اعتقاد شیعه ، تفسیر قرآن جز با حدیث صحیح پیامبر و ائمه که قول مانند قول پیامبر (ص) حجت است جایز نمی باشد.از بهترین تفسیر های اهل سنت به روش روایی می توان به تفسیر جامع البیان فی تفسیر القرآن طبرسی و به تفسیر «درالمنثور» سیوطی و در میان شیعه به «تفسیر العیاثی» محمد بن مسعود بن عیاشی و« تفسیر الفرات» فرات بن ابراهیم بن فرات کوفی و «تفسیرالقمی» علی بن ابراهیم بن هاشو قمی اشاره کرد.
2- روش تفسیر لغوی: در این روش سعی می شود که به قرآن از جنبه ادبی نگاه شود ، زیرا پیروان این روش معتقدند که قرآن علاوه بر متن دینی ، جنبه ادبی معجزه آسایی نیز دارد از این جهت «... در فهم قرآن از روش لغوی آن استمداد جسته و ار آنچه که دلالت لغوی ندارد و از ترکیب ادبی اعجاز آمیز قرآن نمی توان آنرا استنباط کرد،دوری جستند. این موضوع هرماه با رشد زبان عرب و پیش رفت علوم عربی بود.» 2 از بهترین کتب تفسیری این روش می توان به « معنای القرآن » ابی عبیده و «کشاف» زمخشری اشاره کرد.
3- روش باطنی : پیروان این روش معتقدند که قرآن ظاهر و باطنی دارد. آنها هنگام تفسیر ظاهر قرآن را مردود می شمارند و به باطن قزآن توجه دارند.به اعتقاد این گروه انکس که به ظاهر قرآن تمسک جوید راه به جایی نمی برد و معذب میشود اما آنکس که به باطن قرآن تمسک جوید به مقصد می رسد.انها در اثبات ادعای خود به این آیه قرانی تمسک می جویند « فضرب بینهم بسورله باب باطنه فیه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب» لازم به ذکر است که اسماعیلیه به داشتن چنین عقایدی معروفند.
4- روش تفسیر فلسفی: پیروان این روش معتقدند که باید فلسفه را با دین تطبیق داد.از این رو انها با تاویل متون و حمل ان برمعانی که با نظریات فلسفی موافقت داشته باشد، اقدام به این تطبیق می کردند.از جمله این فلاسفه که به تفسیر قرآن به روش فلسفی اقدام کرده اند می توان به فارابی و ابن سینا اشاره کرد.
5- روش عرفانی: در این روش قرآن را مطابق افکار ف فرهنگ و اشراق های روحی این گروه تاویل می کنند. در این رو شف کسانی که دبه مراحل و مقامات عرفانی رسیده اند و یا بهره از مشاهدات و مکاشفات عرفانی برده اند می توانند از قرآن بهره ببرند.پیشنهاد این روش محی الدین ابن عربی است.
6- تفسیر فقهی : بعد از رحلت نبی اکرم اسلام کرمیان مسلمین اختلافات آراء افتاد و مسلمین به فرقه های گوناگون تقسیم شدند، مفسران هر کدام ازاین فرقه ها در شناخت احکام فقهی ، به کتاب و سنت استناد کرده و نظر خود را درپرتو قواعد کلی این دو (قرآن و سنت) اعمال می کردند از جمله تفاسیر فقهی فرقه ها می توان به تفاسیر زیر اشاره کرد: از مذهب حنفی تفسیر «احکام القرآن»تالیف ابوبکر رازی معروف به جصاص.از مذهب شافعی «احکام القرآن» تالیف ابوالحسن طبری معروف به کیالهراسی از مذهب مالکی :«احکام القرآن» ابوبکر بن عربی و از شعیه« کنزالعرفان فی فقه القرآن» از مقداد سیوری.
7- تفسیر در قرون اخیر: علاوه بر تفاسیر و روش های تفسیر ی یاد شده بالا که قدمت انها به قرون اولیه اسلام می رسد و در میان مسلمین سابقه دارند، در قرون اخیر تفسیر جهت های گوناگونی به خود گرفته و از نیاز ها و مقتضیات عصر تاثیر پذیرفته است.« ... ماهیت دوره ای که اندیشه اسلامی جدید از آن می گذشت، مفسران را وا داشت تا به کوشش های اسلامی درهمه زمینه ها، رنگ و وجهه عملی دهند تا جبران عقب ماندگی دورانهای تخلف گذشته را نموده و در برابر تلاش های بیگانگان که هدف شان براندازی جامعه اسلامی بود، بایستند و بدین ترتیب در دوره جدید، بعد اجتماعی در حرکت تفسیر ظاهر گشت تا امور عملی را بدور از مباحث کلاسیک محض مورد بررسی قرار دهد.» 3 مفسران دوران عصر جدید دیدگاهشان در برابر وضع جدید مختلف بودعده ای اقوال قدما را با اهمیت انگاشتند و اهمیت خاصی برای تفسیر گذشتگان قایل شدند و در تفاسیرشان از تفسیر قدما تبعیت کردند و عد های هم سعی کردند که در تفسیر قرآن مطالب تمدن جدید را با اصول قدیم تفسیر در آمیزند و برای رهایی از تنگنائی که ناشی از برخورد و تناقض میان مطالب قدیم و جدید بود، بنا چار باب اجتهاد را گشودند.این مسئله در عمل برای شیخ محمد عبده و مکتب تفسیری وی رخ داد.
از مسایل مهم دیگر مسئله نظام حکومت بود. لذا پژوهشگران اسلامی ، ضمن استفاده از معارف قرآن درصدبررسی و تحقیق جدی مسئله نظام حکومت در اسلام برآمدند، سید جمل الدین اسدآبادی پیش گام این روش تفسیری به حساب می آید. سید جمال قرآن را ابزار بزرگی در توجیه مبارزه مسلمانا برعلیه بیگانه می دانست و براستفاده از این ابزار تاکید می کرد.
در عصر جدید مسایل گوناگونی در جامعه اسلامی و غیر مسلمان ازهان عمومی را به خود مشغول کرده که متفکران اسلامی هرکدام با استفاده از تفسیر قرآن سعی کرده اند که این مسایل را با متن قرآن تطبیق دهند.از جمله این مسایل می توان به «مسئله زن» ،«مسئله اقتصادی» ،«مسئله نظریه های علمی و نوآوری علمی» اشاره کرد.در تفسیر «المنار» سعی شده که برنامه های اقتصادی اسلام ترسیم شود و در تفسیر بیست و پنج جلدی «طنطاوی» که قرآن را با عینک علوم طبیعی تفسیر کرده است، حائز اهمیت می باشند.

 

نحوه شکل گیری تفسیر شریف المیزان
قبل از بیان این که تفسیر المیزان با کدام اسلوب و روش تفسیری نوشته شده استف بهتراست به ویژگی های مولف گران قدرآن نیز اشارهای شود، چون که این کار بزرگ و خطیر قطعا از عهده هر کسی برنمی آمد.
علامه طباطبایی با شخصیت بی نظیرش ، ویژگی ها و خصوصیات منحصر به فردی داشت که در سایه این ویژگی ها توانست که موفق به این کار خطیر شود.
به فرموده قرآن مجید «لایمه الاالمطهرون» کسی قرآن را مس نمی کند مگر مطهرون، پس توفیق علامه در این امر خطیر قبل از هر چیز متوقف بر این بود که علامه در سایه ریاضتها و مجاهدتهای علمی و عملی اش به طهارت باطن رسیده بود و استاد مسلم اخلاق گشته بود و مصداق بارز این فرمایش مولا علی (ع) گشته بود که :«من نصب نفس، الناس اماما فعلیه، این یبدا بتعلیم نفسه قبل تادیب غیره ولیکن تادیبه بسیرته قبل تادیبه بلسانه» علامه شخصیت جامع ایی داشتند، بدین معنی که علامه سالها در محضر عارف عامل و آیت حق مرحوم میرزا علی آقاقاضی مراحل و مدارج عالی عرفان نظری و عملی را گذرانده بودند و خود عارفی عالی مقام گشته بودند.در فقه و اصول استاد مسلمی بودند و سالیان دراز در محضر استاد انی چون سید حسین باد کوبه ای مسائل و بحث ها ی عمیق فلسفی را به نحو عالی تلمذ کرده بودند و بعنوان یک فیلسوف عالی مقدار در مسائل فلسفی صاحب نظر شده بودند. علامه درآسمان شعرو ادب شاعری بدیع و ادیبی کم نظیر بودند ، مسلط به ریاضیات و هندسه بودند . آشنایی و آگاهی عمیق علامه نسبت به نیاز ها و مقتضیات اصل از ایشان عالمی ساخته بودند که مصداق «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس»بود. ساده زیستی ، تواضع ، تحمل عقایدو افکار دیگران از ویژگی های اخلاقی و اجتماعی این شخصیت بی نظیر عالم اسلام بود.
حال با در نظرگرفتن این ویژگی های منحصر به فرد علامه است که می توانیم به عزمت کار های ایشان پی ببریم .
چرا که علامه توانسته که فکر و روح اصیل دینی را که ریشه ها و اصل و ماهیت آن در لابه لای متون ومنابع قدیمی بوده استخراج و استنتاج کرده و به صورت فکر دینی اصیلی ارائه دهد . ایشان در سراسر تفسیر المیزان ، حالت عمیق علمی و منطقی بودن را چنان رعایت نموده است که در هیچ جای المیزان در طرح مباحث ، از حالت خطابه ای و شعری و لفظی و شعاری و جو زدگی استفاده ننموده است و این کار بسیار سختی است . زیرا معمولا دیده می شود که کسانی از دانش و علم بالایی برخوردارند در طرح مباحثشان به طور وسیع و مفصل وارد بحث می شوند و در کنار بحث اصلیشان ، بحث هایی ازدیگر علوم را نیزمطرح میکنند و این امر باعث نوعی خلط مباحث می شوند.
علامه با طرزی عالی توانسته است که در سرار تفسیر المیزانش ،مسائل کلامی ، عقیدتی ، تاریخی ، فلسفی ، اجتماعی ،اخلاقی را در جایی که لازم بوده مطرح کند.به نحوی که مطرح کردن هر کدام از این مسائل افاده معنی ومنظور می کرده و در تضاد با مسائل دیگر مطرح شده نبوده است . اما نکته جالب این است که علامه هر کدام از این بحث های مطرح شده را در یک سیستم کلی ارائه کرده است که آن سیستم کلی ، همانا فکر و نظر اصیل اسلام بوده است .
علامه با جامعیت علمی و آگاهی و آشنایی به نیازهای عصر به خوبی به این نکته واقف گشته بود که در عصر کنونی معاندین دین مبین اسلام با اهداف سیاسی و گاه با چهره مذهبی ، در صدد تضعیف مبانی اعتقادی و دینی مسلمانان بر آمده اند .و مسلمانان را با ایجاد تفرقهبه فرقه های مختلف در آورده اند و سعی بر این داشته اند که این فرقه ها را رو در روی هم قرار دهند . از این جهت ، علامه با تالیف این اثر گرانسنگ خویش ،اولا اعتماد به نفس مسلمانان را تقویت کردند و ثانیا مسلمانان را اعم از شیعه و سنی گرد محور مشترکی چون قران مجید در آورده اند و از طرق غیر استنادی به قران را در میان مسلمانان باطل ننموده اند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روش و مبانی تفسیر المیزان

تفسیر موضوعی نهج البلاغه

اختصاصی از رزفایل تفسیر موضوعی نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر موضوعی نهج البلاغه


تفسیر موضوعی نهج البلاغه

 

 

 

شامل نیمسالهای:

نیمسال اول 89-88

نیمسال دوم 89-88

تابستان 89+ با پاسخنامه

نیمسال اول 90-89 + با پاسخنامه

نیمسال دوم 90-89 + با پاسخنامه

تابستان 90 + با پاسخنامه

نیمسال اول 91-90

نیمسال دوم 91-90 + با پاسخنامه

نیمسال اول 92-91 + با پاسخنامه

تابستان 91 + با پاسخنامه

نیمسال اول 93-92 + با پاسخنامه

نیمسال دوم 93-92 + با پاسخنامه

نیمسال اول 94-93 + با پاسخنامه

نیمسال دوم 94-93 + با پاسخنامه


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر موضوعی نهج البلاغه