رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه/مقاله آماده درباره چگونگی ایجاد و گسترش بخش کارآفرینی در سازمان‎ با فرمت word-ورد 73 صفحه

اختصاصی از رزفایل دانلود پایان نامه/مقاله آماده درباره چگونگی ایجاد و گسترش بخش کارآفرینی در سازمان‎ با فرمت word-ورد 73 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه/مقاله آماده درباره چگونگی ایجاد و گسترش بخش کارآفرینی در سازمان‎ با فرمت word-ورد 73 صفحه


دانلود پایان نامه/مقاله آماده درباره چگونگی ایجاد و گسترش بخش کارآفرینی در سازمان‎ با فرمت word-ورد 73 صفحه

رشد سریع تعداد رقبای پیچیده و جدید، حس بی‌اعتمادی نسبت به روشهای سنتی در مدیریت شرکتها، خروج جمعی از بهترین و درخشانترین کارمندان از شرکت جهت تبدیل شدن به کارآفرینان کوچک، رقابت بین‌المللی، کوچک کردن شرکت‌های بزرگ و میل عمومی به بالا بردن بازدهی و بهره‌وری. نخستین این مشکلات که رقابت است اینک عرصه را بر کارهای تجاری تنگ کرده است. اقتصاد کنونی که از فناوری بالایی بهره‌برداری می‌نماید تعداد به مراتب بیشتری از رقبا را در عرصه فعالیت  شرکتها وارد نموده است. بر خلاف دهه‌های گذشته، اکنون تغییرات، نوآوریها و بهبود در بازار کار بسیار متداولندسازمان ها باید نوآوری به خرج دهند یا از دور خارج شوند.  کارآفرینی در دوره ای که در حال گذر است یکی از جالب ترین و در عین حال مشکل ترین واژه ای است که برای پیشبرد اهداف در پیچیده ترین سازمان ها مورد استفاده قرار میگیرد.همواره کارآفرینی با خلاقیت همراه بوده و بسیاری این دو واژه را به جای یکدیگر در سازمان به کار میبرند.هرچند کارآفرینی و خلاقیت لازم و ملزوم یکدیگرند اما از لحاظ ساختاری تفاوت های فراوانی با یکدیگر داشته و دارند. امروزه سازمان ها نمی توانند با تعداد اندکی از افراد خلاق و کارآفرین و یا اجرای چند طرح کوچک بر مشکلات سازمانی غلبه نمایند.آنها باید شرایطی را فراهم نمایند تا تمامی افراد در درون سازمان روحیه کارآفرینی داشته باشند.برای رسیدن و تحقق این هدف در درون سازمان باید بخشی جداگانه و تخصصی در درون سازمان که مهارت و توانایی خاصی در مورد کارآفرینی را دارند ایجاد شود. در ایران چگونگی ایجاد و راه اندازی کارآفرینی بیشتر در میان افراد بوجود آمده تا در میان سازمان ها.اغلب آنها انگیزه ی اقتصادی را پیرو اهدافشان قرار داده اند . خلاقیت در میان آنها کمتر بوجود می آید.در صورتی که کارآفرینی هیچ منافاتی با منافع اقتصادی ندارد و اگر تمام برنامه ریزی های لازم و آزمون و خطاهای موجود بررسی شود این کارآفرینی می باشد که می تواند تحول عظیم را در سازمان بوجود آورد. شاید مهم ترین مشکلات در مورد کارآفرینی در سازمان های ایرانی ساختار اداری بسیار خشک و آمرانه,قوانین اداری دست و پا گیر,نظارت بیش از حد به زیر دستان و…… باشد برای ایجاد کارآفرینی در این کشور عظیم که دارای سرمایه های ملی بسیاری می باشد باید جهشی ملی صورت پذیرد تا بتوان راه را برای پیشرفت هر چه سریعترآن آماده ساخته تا نسل های بعد از این فرصت ها استفاده کافی را برده و آن را سر مشق خود برای زندگی پیش رو قرار بدهند.

فهرست :

فصل اول

چکیده

موضوع تحقیق

اهداف کلی

روش انجام تحقیق

محدودیت های موجود

واژه های کلیدی

فصل دوم

ماهیت کارآفرینی

تاریخچه تحقیقات کارآفرینی

تعریف کارآفرینی

مشخصات کارآفرینان سازمانی

ریسک پذیری در سازمان

تعریف ریسک

ریسک سازمانی

انگیزه پیشرفت کارآفرینان سازمانی

فصل سوم

کارآفرینی درون سازمانی

فرضیه های مقدماتی کارافرینی در سازمان

 آیا کارآفرینی در سازمان مراحل مختلفی دارد

مراحل مختلف کارآفرینی

آیا کارآفرینی سازمانی دارای فرهنگ مستقل است

تاثیر متقابل فرهنگ و کار آفرینی

نظریه فرهنگ ماکس وبر

نظریه فرهنگ مک کللند

ویژگی های فرهنگ کارآفرینی در سازمان

فرهنگ درک تغییر کشف فرصت

فرهنگ مشارکت

فرهنگ خلاقیت

فرهنگ استقلال طلبی و قبول مسئولیت

فرهنگ مخاطره پذیری

فرهنگ کارآفرینی در مقابل فرهنگ اجرایی

آیا باید ساختاری متفاوت با مفهوم کارآفرینی در سازمان ایجاد شود

مدل مفهومی

سازمان دهی و طراحی ساختار مراکز کارآفرینی

سیستم های فنی اجتماعی

چه نوعی از سبک مدیریت برای ایجاد بخش کارآفرینی لازم است

فرضیه های تکمیلی

آیا محیط درونی و بیرونی سازمان بر کارآفرینی تاثیر دارد

زیر ساختار های محیطی

آشفتگی های محیطی

تجربیات زندگی شخصی

آیا نظام پیشنهادات جایی در کارآفرینی سازمانی دارد

نقش نظام مدیریت منابع انسانی ذر کارآفرینی چیست

سیستم مدیریت منابع انسانی و کارآفرینی سازمانی

اخلاق کارآفرینی

کار گروهی در سازمان کارآفرین

آموزش کارآفرینی

پرورش کارآفرینان سازمانی

ضرورت کارآفرینی برای تحول سازمان های امروزی

مدیر به عنوان کارآفرین

گام های موثر در مسیر کار آفرین نمودن سازمان

مدل تعاملی کارآفرینی سازمانی

خلاقیت و نوآوری به عنوان مهم ترین عوامل و مولفه های پیدایی کارآفرینی

موانع و مشکلات پیش روی کارآفرینی

عوامل ضد انگیزشی کارآفرینی

موانع توسعه کارآفرینی

عوامل نارسایی محیطی

راهکارها جهت فائق آمدن بر موانع پیش روی کارآفرینی

رفتار رهبرانه

وظیفه گرایی

شخص گرایی

سرمایه ی اجتماعی و کارآفرینی

فصل چهارم

نتیجه گیری و پیشنهادات

منابع


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه/مقاله آماده درباره چگونگی ایجاد و گسترش بخش کارآفرینی در سازمان‎ با فرمت word-ورد 73 صفحه

دانلود مقاله خلاقیت،نقش دبیران آموزشی در ایجاد خلاقیت در دانشجویان

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله خلاقیت،نقش دبیران آموزشی در ایجاد خلاقیت در دانشجویان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

خلاقیت چیست؟ و به چه کار می آید؟
خلاق یکی از اسامی خداوند است و به معنی بسیار خلق‌کننده، آفریننده، آفریدگار و… در لغت‌نامه دهخدا معنا شده است. در اصطلاح، خلاق به کسی می‌گویند که در موقعیت‌های لازم و ضروری، در برخورد با مسائل، راه‌حل‌هایی مؤثر و کاربردی برای حل مسائل و رفع موانع ارائه می‌کند.
امروزه بازار خلاقیت خیلی گرم است و افراد زیادی پیدا می‌شوند که ادعای خلاقیت دارند ولی آیا همه آنها طبق ادعایی که می‌کنند خلاق هستند؟از کجا بفهمیم چه کسی خلاق است؟ نشانه‌های یک فرد خلاق چیست؟ اگر بخواهیم خلاق باشیم چگونه باید باشیم؟
از دیدگاهی، نخستین گام‌ها برای شناخت نحوه بازیابی خلاقیت، شناسایی خصوصیات افراد خلاق و درک چگونگی زندگی آنها می‌تواند باشد. بدین صورت که با دریافت این شناخت، خواهیم دانست که چه خصوصیات و ویژگی‌هایی را باید در خود احیا ساخته و از آنها مراقبت کنیم تا از این طریق خلاقیت‌مان در روند احیای مجدد قرار گیرد. با فهم این شاخصه‌ها و مراقبت از آنها در جریان زندگی روزمره بستر و مقدمات تجلی خلاقیت‌مان فراهم خواهد شد.
اما شاید پرداختن به این که چه کسی خلاق است و به چه کسی نباید خلاق گفت، کار چندان ساده‌ای نباشد، از آن جهت که، پاسخ‌گویی به این سؤال، ارتباطی مستقیم به تعریفی دارد که از خلاقیت می‌پذیریم. تعاریف مطرح شده برای خلاقیت متفاوت و گوناگون و گاهی ضد و نقیض است و معیارهای شناخت افراد خلاق و در نتیجه تعریف کیستی فرد خلاق را متغییر می‌سازد؛ با این حال در این‌جا سعی شده است آنچه را که اکثر صاحب‌نظران و محققان (درزمینه خلاقیت) مطرح کرده‌اند، عرض کنیم.
[b/]● خلاق یعنی چه؟[b]
خلاق یکی از اسامی خداوند است و به معنی بسیار خلق‌کننده، آفریننده، آفریدگار و… در لغت‌نامه دهخدا معنا شده است. در اصطلاح، خلاق به کسی می‌گویند که در موقعیت‌های لازم و ضروری، در برخورد با مسائل، راه‌حل‌هایی مؤثر و کاربردی برای حل مسائل و رفع موانع ارائه می‌کند. عده‌ای پا را فراتر نهاده و چنین عقیده دارند که فرد خلاق نه‌تنها در موقعیت‌های مختلف، ایده ارائه می‌کند بلکه خود آستین‌ها را بالا زده و تا عملی شدن ایده‌اش کار را پیگیری می‌کند. عده‌ای نیز چون «رابرت ویزبرگ» از آن جهت که خلاقیت را کاری عادی و روزمره تعریف می‌کنند، عقیده دارند که همگان در هر لحظه در حال خلاقیت‌اند و در نتیجه هر کسی شایسته لقب خلاق است و مسئله را این می‌دانند که کسی فعلاً به خلاقیت آنها پی نبرده است.
مثالی از این مورد، افراد خلاقی‌اند که در طی زندگی خود کسی آنها را نشناخت و پس از مرگشان تازه به خلاق بودن آنها پی بردند؛ از جمله وانگوگ، نقاش بزرگ که در فقر و گمنامی مرد. وی را بعدها بنیانگذار سبک اکسپرسیونیسم دانستند و آثار وی، به‌عنوان آثاری خلاق و گرانبها به شمار آمد. ولی در زمان حیاتش، کسی وی را خلاق ندانست و به قابلیت‌های هنری او توجه چندانی نشان نداد.
عبور روزمره ما از خیابان مثال دیگری در تایید این موضوع است که هر کسی را می‌توان خلاق دانست. این پندار براساس این تعریف خلاقیت است که: «خلاقیت کاری است نو که تا به حال کسی آن‌را انجام نداده است.» تصور کنند از خیابانی شلوغ عبور می‌کنید و ماشین‌ها در حال حرکت هستند. کاری که شما انجام می‌دهید هیچ‌کس تابه‌حال در جهان انجام نداده است و انجام هم نخواهد داد و حتی اگر شما دست کسی را بگیرید و با هم از خیابان عبور کنید باز هم هیچ‌کدام مانند هم عبور نمی‌کنید.
توضیح اینکه، هیچ‌گاه ماشین‌هایی که در حال عبور از خیابان‌اند یک وضعیت توزیع ثابتی ندارند و ثانیاً هیچ دونفری به صورت یکسان از خیابان عبور نمی‌کنند (مکث‌ها و شروع به حرکت‌های آنها با هم متفاوت است). این، مثال قابل تعمقی است که سؤالی را برمی‌انگیزد و آن این که اگر همه ما خلاقیم و دائم در حال خلاقیت، پس چرا خلاقیت عده‌ای به چشم می‌آید و خلاقیت عده‌ای دیگر خیر؟ عده‌ای عنوان «خلاق» را می‌گیرند و مورد تشویق و توجهند و عده‌ای دیگر خیر؟ پاسخ شاید این است که برای درک خلاقیت و شناخت فرد خلاق، باید جامعه و مردم، خلاق‌شناس و پذیرنده خلاقیت باشند؛ باید نگاه «خلاق‌بین» پیدا کنند. مردم خلاقیت‌هایی را که برایشان قابل درک و فهم است، مورد تشویق قرار می‌دهند و نه غیر آن را. در این نگاه هر چه اعمالی که فرد انجام می‌دهد عام‌المنفعه‌تر شده، به‌گرفتن عنوان «خلاق» نزدیک‌تر می‌شود؛ (البته این تنها یکی از عوامل است.)
براساس نظریه‌ای دیگر، عده‌ای بر این عقیده‌اند که هرقدر فرد دانش، مهارت و ممارست بیشتری داشته و از حافظه قوی‌تری بهره‌مند بوده و قدرت تجزیه و تحلیل مسائل را از ابعاد متنوع‌‌تری دارا باشد، احتمال بیشتری دارد که «خلاق» باشد. اکثر صاحب‌نظران در زمینه خلاقیت با این فهرست صفات موافق بوده و آن را معیاری برای اعطای لقب «خلاق» به فرد می‌‌‌دانند؛ تقریباً تمام کسانی که برای خلاقیت فرمول ارائه می‌کنند.
[b/]● صفات یک فرد خلاق[b]
از دیگر صفاتی که برای افراد خلاق برمی‌شمرند و اکثر صاحب‌نظران با آن موافقند عبارتنداز:
(۱) داشتن تخیل قوی
(۲) کنجکاوی فراوان
(۳) دقت خاص (دقت به مواردی که دیگران به آنها توجه ندارند(
(۴) توانایی نوع دیگر دیدن مسائل و موضوعات
(۵) شوخ طبعی و بذله‌گویی (به‌طور کلی دارای شخصیت غیرمتعارف و غیررسمی(
(۶) توجه به زمان و وقت‌شناسی
(۷) اعتماد به نفس بالا و وقار
(۸) خودانگیختگی
(۹) داشتن تفکر شهودی
(۱۰) داشتن طرزفکر انتقادی
(۱۱) نوعی شجاعت خاص در بیان آرا و نظرات خود و دفاع از آنها
(۱۲) پذیرنده و یادگیرنده (عاشق و آماده یادگیری و دریافت از درون بیرون(
هرقدر نشانه‌های بیشتری از موارد یاد شده در فرد مشاهده شود، احتمال بروز خلاقیت در وی بیشتر خواهد بود. این موارد درواقع همان عوامل سنجش میزان خلاقیت افراد است.
مکانیزم‌هایی که برای سنجش میزان خلاق بودن، از آنها یاد می‌شود، درواقع مکانیزم‌هایی هستند که از طریق آنها میزان حضور و فعال بودن این ویژگی‌ها بررسی می‌شوند. البته باید دقت کرد چنان‌که بیان شد حضور این عوامل و خصوصیات در فرد تنها احتمال بروز خلاقیت توسط وی را افزایش می‌دهد و وجود اینها دلیل بروز حتمی خلاقیت در اشخاص نیست. به هر حال همیشه استثناء وجود دارد و ممکن است بعضی از افراد خلاق این خصوصیات را نداشته باشند. شاید به هیچ‌وجه نتوان قبل از آن که فرد در عمل، خلاقیتی را به‌خرج دهد گفت که وی خلاق هست یا نیست، تنها می‌توان با مشاهده حضور یا عدم حضور خصوصیات افراد خلاق در وی حدس زد که احتمال بروز خلاقیت از او زیاد است یا کم.
[b/]● نظرات متفاوت[b]
در اینجا سؤالی مطرح می‌شود و آن اینکه آیا خلاقیت، سبب بروز خصوصیات در افراد خلاق می‌شود یا این خصوصیات سبب خلاقیت می‌شوند؟
جواب به این سؤال مشکل و شاید غیر ممکن است. شاید بتوان گفت که خلاقیت و خصوصیات یاد شده لازم و ملزوم یا علت و معلول یکدیگرند و تفکیک‌ناپذیر هستند.
باوجود کلیه خصوصیاتی که برای فرد خلاق برشمرده شد، ویژگی‌های دیگری هم به آنها اطلاق شده است: «خلاق کسی است که از بینش برخوردار است. او آنچه را که هیچ‌کس تا به حال ندیده و نشنیده می‌بیند و می‌شنود و به هستی ارائه می‌کند. از نظر وی خلاق درواقع کسی است که از خود چیزی ندارد و مجرایی بیش نیست. او نه در گذشته زندگی می‌کند و نه برای آینده. او فقط در لحظه و برای این لحظه زندگی می‌کند. این لحظه همه چیز است. او فردی است خودانگیخته. فرد خلاق باورهای زیادی را یدک نمی‌کشد او فقط حامل تجربه‌های خویش است. فرد خلاق نمی‌تواند راه رفته را طی کند بلکه باید خود، در میان جنگل‌های انبوه زندگی راه را بیابد؛ باید تنها گذر کند… کسی که چنین زندگی می‌کند هر لحظه در حال خلق خواهد بود و این همان معنی واژه خلاق است.
به هر حال نظرات گوناگونی در مورد اینکه به چه کسی می‌توان «خلاق» گفت وجود دارد که در بیشتر موارد جای تأمل دارند و اینجا به‌اندازه مجال، به معدودی از آنها پرداختیم. در پایان به ذکر چندین خصوصیت رفتاری افراد خلاق در زندگی روزمره اشاره می‌کنیم. آگاهی از این حالات می‌تواند به مدیران و مسئولان در شناسایی پرسنل خلاق و به اولیاء و مربیان در شناسایی کودکان و افراد خلاق کمک کند تا در صورت مشاهده این عوامل، این افراد را تحت توجه ویژه‌ قرار دهند.
در گذشته، خلاقیت را که نتیجة انجام عمل تفکر خلاق بود، نوعی عمل پست و سیر قهقرایی می‌دانستند و در واقع انجام تفکر خلاق و در نتیجه ایجاد خلاقیت را سیر نزولی و در خدمت نفس بر می‌شمردند. اما نظریه‌های جدید، خلاقیت را بر خلاف گذشته قهقرایی نمی داند و آنرا عملی بسیار مفید تلقی می‌کند. به عنوان مثال سیلوانو آریتی خلاقیت را به عنوان "سنتز سحرآسا " شرح داده است. وی عبارت "فرآیند سوم" را برای ایجاد وجه تمایز آن با فرآیندهای پست (ناخودآگاه) و ثانویه (منطقی و خردگرا) به کار می‌برد و "رولامی" عقیده دارد فرآیندهای خلاقیت، غیرعقلانی نیستند بلکه فوق‌ عقلانی‌اند.
کارآفرینی و خلاقیت، مستلزم پرورش افراد خلاق است
کارآفرینی به عنوان یک پدیده نوین در اقتصاد نقش موُثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها یافته است. کارآفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزه دارای نقش کلیدی است. به عبارت دیگر در یک اقتصاد پویا ، ایده ها ، محصولات ، و خدمات همواره در حال تغییر می باشند و در این میان کارآفرین است که الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان می آورد.از این رو در یک گسترده وسیع تمام عناصر فعال در صحنه اقتصاد (مصرف کنندگان ، تولید کنندگان ، سرمایه گذاران) باید به کارآفرینی بپردازند و به سهم خود کارآفرین باشند.
آنچه دراین رابطه اهمیت دارد این است که علیرغم اهمیت روزافزون این پدیده و نقش فزاینده آن در اقتصاد جهانی کمتر به این موضوع پرداخته میشود. وضعیت اقتصادی کشور و ترکیب جمعیتی امروزه بیش از پیش مارا نیازمند یافتن زمینه های پیشرو در صحنه اقتصادی می کند و در این راستا ضرورت داشتن مدل ، الگوها و راهکارهای مناسب جهت آموزش ، تربیت و استفاده بهینه از نیروی فعال و کارآفرین بیشتر می شود.
نگاهی برنقش دبیران در ایجاد وبسط خلاقیت در دانش آموزان
"بررسی رابطه خلاقیت معلم با خلاقیت دانش‌آموزان پایه چهارم و پنجم دبستان در منطقه 11 تهران"

 

چکیده: با توجه به اهمیت خلاقیت در دانش‌آموزان و تاثیرپذیری خلاقیت فرد از محیط و اینکه معلم مهم‌ترین عامل مؤثر در محیط مدرسه به شمار می‌رود، در این پژوهش رابطه بین خلاقیت معلم و خلاقیت دانش‌آموزان مورد تحقیق قرار گرفته است، به این صورت که ارتباط خلاقیت معلمان با خلاقیت دانش‌آموزان‌ از طریق مقایسه خلاقیت و عوامل تشکیل‌دهنده آن از دیدگاه تورنس در دو گروه دانش‌آموزان دارای معلم خلاق و دانش‌آموزان دارای معلم غیرخلاق انجام گرفت. در این تحقیق ابتدا دو گروه معلم خلاق و غیرخلاق شناسایی شدند. سپس آزمون تفکر خلاق تورنس فرم B بر روی دانش‌آموزان آنها اجرا شد. جامعه آماری بررسی حاضر شامل 100 نفر در پایه چهارم و 100 نفر در پایه پنجم هستند که نیمی از آنها دارای معلمان خلاق و نیمی دیگر دارای معلمان غیرخلاق می‌باشند. از مهم‌ترین نتایج تحقیق حاضر این است که هم در پایه چهارم و هم در پایه پنجم دانش‌آموزانی که دارای معلمان خلاق بودند نسبت به دانش‌آموزانی که دارای معلمان غیرخلاق بودند، میانگین بالاتری در آزمون خلاقیت داشتند. این تفاوت در هر دو پایه معنادار است، ولی در پایه چهارم این تفاوت بیشتر مشهود است. در این تحقیق عوامل تشکیل‌دهنده خلاقیت نیز در دو گروه مقایسه شده است و نتایج آن نشان می‌دهد که در چهار عامل سیاسی، اصالت، بسط و انعطاف‌پذیری، دانش‌آموزان کلاس چهارم دارای معلم خلاق از دانش‌آموزان دارای معلم غیرخلاق میانگین بیشتری داشتند ولی در کلاس پنجم تفاوت این عوامل بین دو گروه دانش‌آموز فقط در عامل بسط، معنادار می‌باشد.

 

پژوهشگر درخصوص تفاوت این عوامل در کلاس پنجم و تفاوت کمتر بین نمره کلی خلاقیت در دو گروه در کلاس پنجم معتقد است: یکی از دلایل احتمالی برای موارد ذکر شده می‌تواند تاکید معلمان کلاس پنجم بر یادگیری و حفظ عین مطالب کتاب باشد. به این دلیل که در کلاس پنجم سئوالات را خود معلم طرح نمی‌کند و بنابراین معلمان برای اینکه دانش‌آموزان آنان بتوانند در امتحانات به اصطلاح نهایی موفق شوند کمتر اجازه نوشتن مطالب غیرکتابی به آنها می‌دهند. پژوهشگر می‌گوید: وقتی معلم بر حفظ مطالب تاکید زیادی داشته باشد تفکر خلاق اجازه ظهور نمی‌یابد. تحقیقات تورنس نیز این حقیقت را مورد تایید قرار داده است که با توسعه دانش و قدرت قضاوت، قدرت تصور به محدودشدن گرایش می‌یابد. طبق گفته ریبوت قدرت تصور سریع‌ تر از قدرت استدلال رشد می‌کند، بنابراین وقتی استدلال، سیر صعودی طی می‌کند، تصور به زوال می‌گراید. یکی از دلایل اینکه هرچه بیشتر رشد می‌کنیم خلاقیت‌مان کمتر می‌شود آن است که قربانی عادات می‌شویم. در نتیجه تحصیلات و تجارب، عوامل بازدارنده‌ای در ما ایجاد می‌شود که طرز فکر ما را به سوی جمود می‌کشاند و این عوامل در هنگام برخورد خلاق با مسائل مانع ایجاد می‌کند.
تورنس علت تغییر ظرفیت بالقوه خلاقیت را در نتیجه سن چنین توضیح می‌دهد. معنی‌دارترین مقطع سنی، کلاس چهارم دبستان و تقریبا در نه سالگی است و سپس در اواخر نوجوانی این رشد و تحول خلاق را بیشتر می‌توان به چشم دید. به عقیده تورنس، رشد و تحول خلاق با یک میزان واحد و متحدالشکل رخ نمی‌دهد. یکی دیگر از دلایل احتمالی تفاوت بین کلاس چهارم و پنجم از نظر محقق این است که دانش‌آموزان پایه چهارم هنوز ویژگی کودکان دبستانی را به طور کامل دارا هستند. در این سنین کودکان می‌خواهند از دستورات تبعیت کنند، بدین ترتیب معلم به عنوان یک بزرگسال مؤثر در زندگی کودک، الگوی کودک یا دانش‌آموز قرار می‌گیرد و دانش‌آموز با وی همانندسازی می‌کند ولی در کلاس پنجم دانش‌آموزان بیشتر تمایل به همرنگی با همسالان دارند و الگوسازی با همسالان بیشتر است. بنابراین دانش‌آموزان کلاس پنجم کمتر نظر مخالفی را با بقیه افراد کلاس بیان می‌کنند. از طرف دیگر خانواده‌ها هم به دلیل وجود امتحانات نهایی در پایه پنجم بر مطالعه و حفظ مطالب تاکید بیشتری دارند و شرایط بروز خلاقیت و استفاده از آن را کمتر برای بچه‌ها ایجاد می‌کنند.
"بررسی رابطه جو مدرسه با میزان خلاقیت دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه شهر تهران

 


چکیده: یکی از نهادهای مهم و مؤثر در شکل‌گیری جامعه سالم آموزش و پرورش است که دارای اهمیت بسزایی می‌باشد. عوامل بسیاری نیز در پرورش و تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان مؤثرند لذا شناسایی این عوامل در جهت هرچه بهتر شدن این امر مهم، از وظایف مهم آن نهاد و همچنین دانش‌پژوهان و محققان است. ایجاد محیطی سالم و آرام و به کار گماردن مربیان دلسوز و مهربان و کارآ که از نحوه برخورد و به کارگیری روش‌های تدریس نوین مطلع باشند از اموری هستند که باید‌آموزش و پرورش بدان توجه بسیاری کند. با توجه به اینکه نحوه، چگونگی و میزان خلاقیت در دانش‌آموزان در عصر حاضر از اهمیت بالایی برخوردار است و از طرفی آنان بیشترین ساعات روز را در محیط مدرسه سپری می‌کنند و با معلمان در ارتباطند بی‌شک محیطی سالم در سلامت فکر و روان و جسم آنان بی‌تأثیر نیست. اهداف پژوهش ابتدا شناخت و تأثیر جو مدرسه بر میزان خلاقیت دانش‌آموزان و سپس شناسایی جو موجود در مدارس است.

 

جامعه آماری این تحقیق شامل 394 دانش‌آموز و 330 دبیر است که یافته‌های این تحقیق از طریق دو نوع پرسشنامه یعنی پرسشنامه جوسازمانی هاپسین کرافت و با اندکی تغییر جهت سنجش جو سازمانی مدارس به وسیله دبیران تکمیل شده است و پرسشنامه خلاقیت تورنس، جهت سنجش میزان خلاقیت دانش‌آموزان که توسط دانش‌آموزان تکمیل گشته، جمع‌آوری شده است. مهم‌ترین نتایج حاصل از پژوهش حاضر آن است که مدارس دارای جو باز، از میزان خلاقیت بالاتری برخوردارند و رابطه مثبتی بین جو باز مدارس و میزان خلاقیت دانش‌آموزان مشاهده شده است. در این پژوهش اکثریت گروه نمونه، دارای مدرک لیسانس و اکثریت دانش‌آموزان در پایه دوم تحصیلی مشغول به تحصیل و دارای پدرانی با شغل دولتی و مادرانی خانه‌دار هستند. محقق بر اساس بررسی‌ها به این نتیجه رسیده است که بین جو مدرسه و میزان خلاقیت دانش‌آموزان رابطه وجود دارد. بین جو باز و میزان خلاقیت دانش‌آموزان نیز رابطه مثبت وجود دارد، اما بین جو بسته و میزان خلاقیت دانش‌آموزان رابطه منفی است. پژوهشگر معتقد است: حدود 56 درصد رشد خلاقیت دانش‌آموزان متأثر از جو سازمانی مدارس است. به‌منظور دستیابی به یک جو مطلوب و سالم در سازمان باید به تأثیر متقابل عوامل فردی (خصوصیات، هدف‌های فردی و نیازها) و عوامل سازمانی (اهداف، روابط و عوامل انگیزشی) توجه داشت. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  51  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلاقیت،نقش دبیران آموزشی در ایجاد خلاقیت در دانشجویان