رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی معضل اعتیاد از دیدگاه اجتماعی و حقوقی

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله بررسی معضل اعتیاد از دیدگاه اجتماعی و حقوقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اعتیاد به مواد مخدر، مشکل اجتماعی است که اکثر جوامع به آن مبتلا هستند. اطلاعات و آمار جدیدی که درباره موضوع مواد مخدر و اعتیاد در جامعه ما منتشر می شود، حاکی از مسأله بودن این پدیده اجتماعی است. دبیر جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران در گزارشی اعلام کرده است سالانه ۵ درصد به جمع معتادان کشور افزوده می شود، در حالی که سازمان بهزیستی کشور تنها توان مداوای ۲ درصد معتادان را دارد. بر اساس گزارش سمینار پیشگیری از اعتیاد در تابستان ۱۳۸۰و ۷۰ درصد معتادان ایران متأهل هستند و علاوه بر این روزانه ۶۰۰ نفر در رابطه با مواد مخدر در کشور دستگیر می شوند و ماهانه ۱۰۰نفر به دلیل سوء مصرف مواد مخدر می میرند. بنا به گزارش روابط عمومی سازمان بهزیستی هر روز ۵۰۰ نفر از جوانان کشور معتاد می شوند و بررسی به عمل آمده نشان داده که جمعیت معتادان در ایران هر ۱۰ سال ۲ برابر می شود و خسارت های ناشی از اعتیاد سالانه بیش از ۱۵ هزار میلیارد ریال می رسد(بهادران، ۱۳۸۰ :۷). رئیس مرکز مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی گفته است که در سال ۱۳۸۱ بیش از ۱۳۰ تن مواد مخدر در کشور کشف شده است و نسبت به سال گذشته ۳/۱۶ درصد میزان کشفیات رشد داشته است. جانشین مرکز مبارزه با مواد مخدر کشور اعلام کرده است که به طور متوسط روزانه دو تن انواع مواد مخدر در کشور مصرف می شود. وی می گوید: آمارهای به دست آمده نشان می دهد، هم اکنون ۳ درصد نوجوانان کشور به مواد مخدر اعتیاد دارند.

تعریف اعتیاد به مواد مخدر
سازمان بهداشت جهانی اعتیاد را به طور متناوب یا مزمن حالتی می داند مضر جهت فرد و اجتماع که به وسیله مصرف مستمر ماده تخدیرکننده چه طبیعی، چه مصنوعی ایجاد می گردد و خواص آن عبارتند از:
۱- میل و احتیاج به مصرف ماده مخدر و تهیه آن به هر صورت و عنوان، ۲-گرایش جهت اضافه نمودن آن هر روز بیشتر، ۳- انقیاد روانی و گاهی جسمی در نتیجه استعمال مواد مخدر. اعتیاد به مواد مخدر، حالت وابستگی یا عادت مرضی در به کار بردن مواد سمی تحریک کننده یا آرام بخش دستگاه عصبی که به صورتی مطبوع حس درونی و وضع عاطفی را تغییر می دهد. این وضع با اعتیاد تدریجی و حالت نیاز دردناکی که بر اثر نبودن مواد سمی بروز می کند، مشخص می شود(نیر، ۱۳۷۲: ۳۲)
دراین نوشتار به دنبال پاسخی برای این سؤالات هستیم؛ علل و عوامل مؤثر در اعتیاد به مواد مخدر در بین افراد کدام است؟ کدام یک از نظریه های جامعه شناسی انحرافات، بیشتر می تواند معضل اعتیاد را تبیین کند؟ و در نهایت راه حل های پیشگیری از اعتیاد کدام است؟
جامعه شناس در پی کشف علل و عوامل اجتماعی موثر بر جرم و عمدتاً شرایط اکتسابی در محیط است. اعتیاد دلایل متعددی دارد. شرایط اعتیاد در هر منطقه با منطقه دیگر متفاوت است. و به شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روانی و شخصیت جامعه و فرد مربوط می شود.(نیر، ۱۳۷۲: ۳۶).
از دیدگاه جامعه شناختی، آنچه مهمتر از عوامل فردی در گرایش به اعتیاد به مواد مخدر می باشد، عوامل اجتماعی- فرهنگی است. جامعه شناسان علل ارتکاب جرم را در وضع نابسامان اجتماعی و اقتصادی دانسته، معتقدند که هیچکس بالفطره مجرم و بزهکار نیست. از این جهت فرد را مقصر نمی دانند و می گویند اوضاع اقتصادی و شرایط نامساعد اجتماعی عامل ارتکاب جرم است.
تحقیقات نشان می دهد که اغلب افرادی که در خانواده های معتاد متولد می شوند و پرورش می یابند، تکرار مصرف اعضای خانواده برایشان عادی شده و ترس از تجربه مصرف از آنها دور می شود. نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه، بیکاری، از بین رفتن و جابه جایی ارزشهای جامعه، رشد بی قواره صنعت؛ اگر در جامعه ای رشد صنعت به سرعت افزایش یابد و درآمد ناشی از این ثروت عادلانه توزیع نگردد و از طرف دیگر در آن جامعه برای تفریح، شادی و گذران اوقات فراغت و بیکاری جوانان از طرف دولت برنامه ریزیهای اجتماعی نشده باشد و رشد صنعت و شهرنشینی، شکاف طبقاتی را زیاد کند، همه این عوامل، باعث گرایش به انحرافات از جمله اعتیاد خواهد شد. (فرجاد، ۱۳۷۱: ۱۵۵).
نظریه های روان شناسی و نظریه های جامعه شناسی انحرافات از قبیل نظریه کنش اجتماعی و آنومی پارسونز، نظریه های رادیکال مارکسسیت ها درباره انحرافات اجتماعی، نظریه های خرده فرهنگی کوهن، میلر، نظریه های کنترل اجتماعی، نظریه جنسیت، نظریه برچسب زنی و... می تواند معضل اعتیاد را تبیین نماید. از آنجایی که در این نوشتار بیشتر به شرایط و فشارهای ساختاری در جامعه تأکید شده است، از نظریه آنومی مرتن و نظریه برچسب زنی لمرت و بیکر استفاده شده است. مرتن با رویکرد کارکرد گرایانه و با الهام از اندیشه های دورکیم به دنبال راه حلی جامعه شناسانه برای انحرافات اجتماعی جامعه آمریکایی نیمه اول قرن بیستم بود.
مرتن معتقد است که این شرایط ساختی است که علت ریشه ای انحرافات اجتماعی است. از نظر مرتن در هر جامعه دو ساخت اساسی وجود دارد که میان آنها در درون یک نظام اجتماعی روابطی کارکردی وجود دارد. این دو ساخت اساسی یکی اهداف نهادی شده و دیگری وسایل نهادی شده است.
اهداف نهادی شده عبارتست از تعاریف نهادی شده درباره ارزشها و امور مطلوب و وسایل نهادی شده عبارت از شیوه های استاندارد شده کنش برای نیل به اهداف و یا هنجارهای مقرری که برای وصول به اهداف نهادی شده وضع شده اند(اسکیدمور، ۱۳۷۲: ۱۶۰- ۱۵۹).
در هر جامعه ای در پرتو ارزشها و اصول اساسی آن جامعه یک شخصیت آرمانی تعریف می شود و در قله آرزوها و تمنیات افراد آن جامعه قرار می گیرد. از طریق ابزارهای مختلف جامعه پذیری، آموزش و پرورش، رسانه ها، این شخصیت آرمانی در منظر عمومی تبلیغ شده و افراد به آن خوانده می شوند. مثلاً رسیدن فرد به اوج موفقیت مادی و شخصیتی که در بالاترین مراتب پایگاه اقتصادی، اجتماعی است، همان هدف نهادی شده مرتن در جامعه آمریکایی عصر او محسوب می شود(معیدفر، ۱۳۷۹: ۳۲).
در هر حال مرتن یکپارچگی و انسجام را حالتی در یک نظام اجتماعی یا جامعه تعریف می کند که میان این دو ساخت اساسی یعنی اهداف و وسایل نهادی شده تعادل برقرار باشد. اما از نظر مرتن یک جامعه یا نظام اجتماعی می تواند در حالت سوءیکپارچگی بسر برد. سوءیکپارچگی وضعیتی است که در آن تعادل ساختاری در تهدید قرار گرفته باشد. وضعیتی که در آن تأکید بر وسایل نهادی شده کمتر از تأکید بر اهداف نهادی شده باشد، در چنین وضعیتی چهار الگوی رفتار انحرافی را می توان در جامعه پیش بینی کرد. از نظر مرتن همه این شیوه ها غیرقانونی شناخته شده و شیوه های انطباق فردی نام می گیرند که جایگزین شیوه های انطباق جمعی شده یا به آن اضافه می شوند. این چهار شیوه انطباق فردی عبارتند از نوآوری (innovation )مناسک گرایی (ritualism) انزواطلبی (ritreatment) و شورش (rebellion).
۱- نوآوری:
شیوه انطباق فردی است که در آن افراد اهداف نهادی شده را تعقیب می کنند اما نه به اتکا هنجارها و مقررات و وسایل نهادی شده جامعه، بلکه با خلق و ابداع شیوه های غیرهنجاری و خلاف قانون و عرف اجتماعی. مثلاً در جامعه ما انواع شیوه های کسب و کار غیر قانونی مثل کوپن فروشی، ارزفروشی، مسافرکشی، بساط اندازی و نیز قاچاق کالا، احتکار و بسیاری دیگر از مشاغل در زمره شیوه های انطباق فردی از نوع نوآورانه یا بدعت گذارانه است(معیدفر، ۱۳۷۹: ۳۵).
۲- مناسک گرایی:
شیوه انطباق فردی است که در آن افراد به خاطر مأیوس شدن از اهداف نهادی شده آنها را فراموش کرده یا از آنها غفلت می ورزند و در مقابل با تأکید یک سویه بر وسایل نهادی شده مانع تحقق موفقیت سایر اقشار اجتماعی نیز می شوند. این افراد معمولاً در سازمانها و نهادهای اجرایی کار می کنند.

 

۳- انزواطلبی:
شیوه انطباق فردی است که در آن افراد به دلیل ناموفق بودن خود در دسترسی به اهداف اجتماعی سعی کرده اند که خود را از جامعه دور نگه دارند تا هم از اهداف و هم از وسایل نهادی شده غفلت پیدا کنند. این افراد احتمالاً بارها در صدد بوده اند که به شیوه های مختلف هنجاری و غیرهنجاری به سوی اهداف اجتماعی حرکت کنند، اما عدم توفیق مکرر آنها باعث شده تا سرخویش پیش گرفته و خود را از مسیر تبلیغ اهداف و وسایل نهادی شده دور کنند. کسانی که در مسیر اعتیاد به مواد مخدر قرار گرفته و با مصرف بی رویه مشروبات الکلی، تریاک، هروئین و اقسام مواد مخدر سعی دارند حواس و قوای دراکه خود را نسبت به بوق های تبلیغاتی جامعه از کار بیندازند و بدین وسیله آرامش خیال پیدا کنند.
۴- شورش:
شیوه انطباق فردی است که در آن ضمن آنکه افراد اهداف و وسایل نهادی شده جامعه را برای موفقیت های فردی و اجتماعی خود و دیگران کافی نمی دانند، درصدد برمی آیند تا در مقابل آن از طریق خشونت باری، قیام کنند. این افراد چیزهای جدید و تأیید نشده ای را جایگزین آنها می سازند. مثلاً طغیانگر ممکن است حرفه تجارت و سرمایه داری را به عنوان راه رسیدن به ثروت شخصی رد کند و در عوض هدف برابری اجتماعی و راه رسیدن به آن را از طریق انقلاب برگزینند (رابرتسون، ۱۳۷۷:۱۷۴).
(نظریه مرتن درباره نوع شناسی انحرافات ، جدول یک)
نظریه دیگری که در چارچوب آن می توان مسأله اعتیاد و انحرافات را توضیح داد، نظریه برچسب زنی لمرت و بکر است. برطبق این نظریه، انحراف به عنوان فرایندی توجیه می شود که توسط آن برخی مردم موفق می شوند برخی دیگر را منحرف تعریف کنند. این نظریه بر نسبی بودن انحراف تأکید دارد و ادعا می کند که یک شخص یا یک عمل زمانی انحرافی می شود که «برچسب» انحراف توسط دیگران بر آن زده شده باشد. طرفداران این نظریه عمدتاً ادوین لمرت (۱۹۵۱ و ۱۹۶۷) و هوارد بکر (۱۹۶۳) خاطرنشان می سازند که هر کس زمانی در زندگی خود به نوعی رفتار انحرافی دست زده است. اکثر این گونه رفتارها در مقوله انحراف اولیه قرار می گیرد. یعنی نوعی ناهمنوایی که موقتی است و از روی کنجکاوی و آزمایشی عمل شده و به سادگی قابل اختفاء می باشد. یک انحراف اولیه ممکن است کسی باشد که یک داروی غیرمجاز یا قاچاق را امتحان می کند که «ببیند چطور است». این گونه رفتارها ممکن است مورد توجه قرار نگیرد و نه خود افراد فوق و نه دیگران آنها را منحرف ندانند. چنانچه اعمال انحرافی آنان توسط افراد مهم دیگری مانند دوستان، والدین، کارفرمایان، مقامات مدرسه یا حتی پلیس و دادگاه علنی و آشکار گردد، خطاکار در این صورت با این واقعه طوری روبه رو می شود که به گفته هارولد فینگل (۱۹۵۶) «مراسم بی آبرویی» نامیده می شود. در این مراسم شخص، محکوم به عمل انحرافی می شود، سرزنش و یا شاید مجازات می گردد و مجبور می شود که به برتری اخلاقی محکوم کنندگان اعتراف نماید. از همه مهمتر شخص اکنون برچسب «بدکاره»، «غیرعادی»، «کلاهبردار» و «معتاد به مواد مخدر» را از دیگران دریافت می دارد. بقیه مردم نیز پس از این با خطاکار برحسب همین برچسبها واکنش نشان می دهند. در نتیجه شخص آگاهانه یا ناآگاهانه این برچسب را می پذیرد و تصویری جدید از خود می سازد و به رفتار مناسب با آن شروع می کند. اکنون رفتار شکل انحراف ثانویه پیدا می کند یعنی ناهمنوایی مداوم توسط کسی که برچسب انحراف را قبول کرده است (همان: ۱۷۸).
تبیین مسأله اعتیاد به مواد مخدر در جامعه ما با توجه به نظریه های آنومی و برچسب زنی
در جامعه فعلی ایران، ما شاهد جابجایی و تغییر ارزشها از سنتی و مذهبی به سمت ارزشهای مادی و مدرن هستیم. به ویژه اقداماتی که بعد از سال ۱۳۶۸ بالاخص در زمینه اقتصاد و آموزش انجام گرفته، موجب افزایش نابرابری گشته و در نتیجه آن (به علت گسترش فقر) ثروت در جامعه با ارزش شده است. علاوه بر این نمایش ثروت و نیازآفرینی از طریق تبلیغات رسانه های جمعی، فرایند با ارزش شدن ثروت تغییر نظام ارزشی جامعه را تشدید می نماید. این امر دارای پیامدهایی از قبیل ارزش شدن ثروت و تبدیل نظام طبقاتی به ارزش و حقوق اجتماعی بیشتر ثروتمندان است که از یک طرف برای یک نظام اجتماعی بسیار سالم خطرناک است و از طرف دیگر خود عامل و محرکی است برای با ارزش شدن باز هم بیشتر ثروت در جامعه. از این رو نه فقط فرد فرد انسانها، بلکه کل نظام اجتماعی دچار بی تعادلی و آشفتگی و نابسامانی می گردد که خود باعث کاهش انسجام اجتماعی، تغییر گروه مرجع، افزایش انحرافات و... می گردد (رفیع پور، ۱۳۷۷، ۲۲۴ و ۲۶۵). پس می بینیم در جامعه بر اهدافی تأکید می شود چه به صورت خودآگاه و چه ناخودآگاه که وسایل دستیابی به آن اهداف فراهم نیست. هدف کسب ثروت و رفاهمندی افراد است اما وسایل مشروع و قانونی رسیدن به این در جامعه فراهم نیست، بر این اساس جامعه فعلی در یک حالت نابسامانی و سوء یکپارچگی بسر می برد. بنابراین بستر برای رفتارهای انحرافی آماده است. افرادی که در راه کسب ثروت (هدف جامعه) بارها و بارها با شکست مواجه می شوند و ناکام می مانند برای جبران این ناکامی به مواد تسکین دهنده روی می آورند و تشکیل گروه معتادان را در جامعه می دهند. بنابراین مقصر فرد نیست بلکه مقصر شرایط نابسامان اقتصادی و اجتماعی جامعه است. از دیدگاه کارکردگرایی مرتن، اعتیاد جرم نیست بلکه اعتیاد بیماری اجتماعی می باشد و باید به این واقعیت توجه نمود که بیماریهای روحی نیز مانند بیماری های جسمی مسری هستند و اگر از ابتدای وقوع جرم، به فکر اصلاح و از بین بردن علل ارتکاب جرم نیفتند، ممکن است به دیگران نیز سرایت کند. افرادی که در آغاز مرتکب جرایمی می شوند، طبیعی است که نتوانسته اند خود را با موازین اجتماعی جامعه تطبیق دهند. این عدم هماهنگی از نابسامانی اوضاع اجتماعی و اقتصادی و تربیتی آنها ناشی می شود و یا ممکن است از عدم تعادل و عدم هماهنگی بین اهداف و وسایل نهادی شده در جامعه.
از دیگر سو، از آنجایی که، در جامعه ما، طرز تلقی و نگاه عموم افراد و دولتمردان به اعتیاد به عنوان یک مسئله شخصی و فردی مطرح بوده و نه مسئله ای اجتماعی و مردم به افراد معتاد با حالتی ترحم انگیز می نگرند و آنها را بیماران اجتماعی نمی دانند، بلکه آنها را در ردیف مجرمان مورد سرزنش و نفرت قرار می دهند و مجازات می کنند. براساس نظریه برچسب زنی، بیماران اجتماعی مبتلا به مواد مخدر را برچسب «معتاد به مواد مخدر» می زنند و از خود طرد می کنند و شخص معتاد در یک عزلت و انزوا قرار می گیرد و به برتری اخلاقی دیگران غیرمعتاد رأی می دهند. اینچنین است که با توجه به در نظر گرفتن شدید ترین مجازاتها برای تولید و مصرف مواد مخدر هر ساله بر تعداد معتادان افزوده می شود و جامعه هر روز با فقر نیروی انسانی کارآمد و سازنده بیشتر مواجه می شود.

 

بررسی اعتیاد از دیدگاه حقوقی :
درخصوص افرادی که از نظر اجتماعی رفتار آن‌ها نابهنجار جلوه می‌کند یا از دید قانون‌گذار مجرم تلقی می‌شوند، ممکن است این تصور در جامعه یا ذهن قانون‌گذار ایجاد شود که افراد مزبور باید مشمول مقررات محدودکنندة سخت‌تری از نظر حقوق بشری قرار گیرند. ولی باید بر این تصور خط بطلان کشید؛ چون درباب افرادی که در معرض این نوع طرز تلقی قرار دارند، هرچند جامعه از یک طرف حق اعمال اقدامات محدودکنندة حقوق آن‌ها را داشته باشد، ولی از طرف دیگر تکلیف دارد که آن‌ها را، تا حد امکان، از حقوق بشری محروم نکند. یک دست از این افراد، اشخاصی هستند که جامعه به آن‌ها برچسب اعتیاد می‌زند. این برچسب، صرف نظر از محدودیت‌هایی که قانون‌گذار تحمیل می‌کند، با توجه به نگرش منفی جامعه به این افراد، فی‌نفسه محدودکننده است. و وقتی که تضییقات قانونی بر آن اضافه می‌شود محدودیت‌ها مضاعف می‌شوند. در این مقاله در مقام بررسی این نکته هستیم که آیا قانون‌گذار حق دارد در مقام مقابله با این دسته از افراد جامعه آن‌ها را از حقوق بشریشان محروم کند؟ آیا اساساً قانون‌گذار ایرانی برای این دسته از افراد حقوق بشری قائل است؟ چه مقدار؟ و اگر قائل نیست علت آن چیست؟ و یا این‌که این اقدام قانون‌گذار اساساً مخالفتی با مقررات حقوق بشری ندارد؟
در بررسی تاریخ، بشری را نمی توان یافت که با مسائل مربوط به مواد مخدر دست به گریبان نبوده و شاید بتوان گفت مواد مخدر همزاد با بشر در این جهان یافت شده و تا زمانی که انسان در این عرصه وجود دارد آن نیز پا بر جاست. مسائل مربوط به مواد مخدر تازگی نداشته و اثرات آن نیز همواره در سرنوشت ملتها و اقوام قابل جستجو است. در کتب تاریخی ایران و حتی در کتاب قانون ابن سینا از اثرات این مواد نامبرده شده است. اما بیشتر گزارشات در مورد مواد مخدرمربوط به زمان صفویه و سپس قاجاریه تا عصر کنونی است همراه با فراز و نشیبهای این دوران که اشاعه مصرف مواد افیونی مورد توجه بوده است. قوانین یکصد ساله در مورد محدود نمودن مصرف مواد نیز یافت میشود.
در زمان ما مسئله مواد مخدر شکل مخاطره آمیز و کاملا پیچیده ای به خود گرفته و در عین حال گسترش جهانی یافته است. اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیانهای جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلا به بیماریهای عفونی واگیردار همچون ایدز - هپاتیت - سل- عوارض و مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی ازقبیل افزایش جرمهای مرتبط با مواد مخدر همچون جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدر رفتن سرمایه های کلان مادی کشورها را بدنبال داشته است. کشور ما دارای جمعیتی جوان است. بیش از 50%جمعیت کشور درسنین زیر 20 سال بوده و 62% از این جمعیت در شهرها ساکن بوده و از هر چهار نفر ایرانی یک نفر در معرض مهاجرت قرار دارد. موقعیت استراتژیک ایران و قرارگیری آن در کنار کشورهایی همچون افغانستان و پاکستان که جزو تولید کنندگان عمده مواد مخدر بوده و از طرفی ما یک مسئله ترانزیت و عبور مواد مخدر به جهت ویژگیهای خاص منطقه ای از کشور ما یک مسیر مناسب جهت قاچاق مواد مخدرفراهم ساخته و هم بازار مصرف داخلی آن که رشد روز افزونی داشته است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی علیرغم تلاش بی وقفه نظام مقدس اسلامی کشورمان و تقدیم بیش از 2700 نفر شهید از نیروهای نظامی و انتظامی این روند رو به رشده بوده است در نتیجه آمار معتادین و نیز عوارض ناشی از اعتیاد افراد افزایش داشته است. برآوردهای رسمی اولیه و ساده از تعداد معتادین و سوء مصرف کنندگان مواد مخدر رقمی حدود 2میلیون نفر را ذکر مینماید و با در نظر گرفتن حداقل یک خانواده 5 نفری مرتبط با این افراد به رقمی حدود 10میلیون نفر انسان که در ارتباط نزدیک با معضلات و مشکلات ناشی از آن میباشند دست می یابیم. محبوسین زندانهای کشور در سال 77معادل 16.775نفر بوده که قریب به 60% آنان مرتبط با مواد مخدرو اعتیاد بوده اند.
بر این اساس در ایران به ازای هر 100 هزار نفر ایرانی 260 نفر در زندان به سر میبرند و به عبارت دقیق تر به ازای هر 400 نفر ایرانی یک نفر در زندان میباشد. در 20 سال گذشته قریب 836/53./1 کیلوگرم انواع مواد مخدرکشف و ضبط گردیده است در این سالها نزدیک به 381812 نفر قاچاقچی و699557 نفر معتاد شناسایی و دستگیر شده اند قریب 25652 نفر معتاد از سال 62 لغایت 77 درمراکز باز پروری کشور پذیرش شده اند که این تنها بخشی از آمارهای واقعی نشان دهنده وضعیت بغرنج و نگران کننده از انسانهای این جامعه است که به ورطه اعتیاد کشیده شده اند. اعتیاد به عنوان یک آسیب ومعضل اجتماعی بهداشتی اقتصادی و فرهنگی با پیچیدگیهای خاص خود حاکمیت ملی امنیت و استقلال کشور ما را تحت تاثیر قرار داده است با توجه به مسائل جنبی آن میتوان ادعا نمود که ارزشهای انسانی و اسلامی و نیز هویت ملی ما در معرض خطر و آسیب این آفت بزرگ قرار گرفته است. توجه به آمارها نشانگر رشد روزافزون معتادین در اجتماع رو به قوت ما دارد. این موضوع که قشر جوان جامعه بیشتر در معرض آسیب و آماج اعتیاد می باشند وظیفه همگان را در موضع تقابل با این مشکل خطیرتر می سازد. براستی وظیفه ما افراد این جامعه درقبال این دیو بدسیرت چیست؟ خانواده های ماو والدین ما چه وظیفه و مسئولیتی را بر عهده دارند ؟ دستگاههای تعلیم و تربیت ما چطور ؟آیا مشکل اعتیاد با زدن و بستن و به زندان انداختن و یا اعدام کردن قابل حل است؟ و یا اینکه عزم ملی و جزم تک تک افراد این جامعه در هر لباس و در هر مکان و هر زمان را می طلبد، براستی کدام یک چاره کار است ؟
برای انسان، فی‌نفسه و به عنوان بشر حقوقی به رسمیت شناخته شده است. این حقوق صرف‌نظر از ویژگی‌هایی که بر انسان عارض می‌شود و حتی صرف نظر از ویژگی‌های طبیعی که با تولد همراه انسان می‌شود، (مثل نوع رنگ پوست و مو و سایر ویژگی‌های جسمانی) و ویژگی‌های مربوط به روحیات انسان مثل مسائل مربوط به نوع مذهب و عقائد، به لحاظ انسانیت انسان در کانون توجه قرار می‌گیرند.
انسان‌ها در برابر موضوعاتی که در اطراف آن‌ها جریان دارد واکنش‌های یکسانی از خود نشان نمی‌دهند. هر کس متناسب با روحیاتش و شدت و ضعف شخصیتش واکنش نشان می‌دهد. در این میان، موضوعاتی که معمولاً توسط اکثریت افراد جامعه ناپسند و نابهنجار و در حالت فراتر آن مجرمانه تلقی می‌شوند و موضوع بحث اخلاق، جامعه‌شناسی و حقوق کیفری قرار می‌گیرند، بیش‌تر توجه جامعه را جلب می‌کنند و افراد خاطی ترسیم شده از اصول را در معرض واکنش اجتماعی قرار می‌دهند.
واکنش اجتماعی نیز متناسب با درجة اهمیتی که جامعه برای عمل مزبور قائل می‌شود و برحسب تلقی جامعه مربوطه از آن عمل متفاوت است. این واکنش درخصوص موضوعات مشمول حقوق کیفری بیش‌تر رنگ و بوی مجازات دارد که از آن، گاه بوی سزادهی و انتقام‌گیری استشمام می‌شود؛ ولی همیشه به این صورت نیست که این جنبه‌ها، غالب باشند. حقوق کیفری در کنار این نوع واکنش‌ها، و براساس توصیه‌های اصلاح‌گرایان، (از جمله مکتب اثباتی و مکتب دفاع اجتماعی، که متأثر از پیام‌های حقوق بشری هستند)، از لزوم اصلاح نیز صحبت می‌کند. و در وجهی قوی‌تر از لزوم درمان و بازپروری سخن به میان می‌آورد.
یکی از مواردی که نوعاً در جوامع معاصر به عنوان عملی ناپسند، نابهنجار و در برخی جوامع مجرمانه قلمداد می‌شود، اعتیاد است ازآنجا که شخصیت فرد معتاد متزلزل و ناپایدار بوده و بی ثباتی در اصول اخلاقی و رفتاری او حاکم می باشد . دیگر او قادر به مراعات موازین شرعی ، عقلی و قانونی نبوده و به همین لحاظ ، فردی است بی قید و بی بند و بار و از طرف دیگر روح پرخاشگری ، تعرض و خشنونت در هنگام نیاز به مواد مخدر در فرد معتاد شدت می یابد . شواهد عینی گواه بر این است که که فرد معتاد برای بدست آوردن مواد مخدر ، مرتکب خشن ترین و کثیف ترین جنایات و جرائم می گردد. و از طرفی برای بدست آوردن مواد مخدر براحتی در دام شبکه ها و باند های قاچاقچیان گرفتار شده و به اعمال غیر قانونی دست می زند . با توجه به اینکه متقاضیان مواد مخدر یعنی مصرف کنندگان مواد مخدر نوعاً از امکانات مالی پائینی برخوردار هستند بناچار باید مرتکب جرائمی همچون سرقت و غیره بشود ، یا عاملی بشود برای عمده فروشها . پس جرم مواد مخدر یا جرائم مواد مخدر یکی شامل جرایمی است که ارتباط مستقیم با خود مواد مخدر دارد مانند قاچاق و استعمال و غیره و یک سلسله جرایمی که بطور غیر مستقیم بخاطر استعمال یا قاچاق و بعد از این جرم ارتکاب می یابد .
سبب جرم زائی اعتیاد عبارتند از :
1-تغییر شخصیت و ایجاد انحراف در رفتار
2- زایل شدن درک ، کاهش شعور و عدم درک نتیجه کار
3- نیاز
4- ایجاد حالات خاص مثل حرص ، انتقام جوئی ، گرایش و تمایل به انجام دادن اعمال خلاف و حالت بحرانی .
در این بخش برآنیم تا حقوقی را که یک فرد معتاد باید از آن برخوردار باشد بررسی کنیم و روشن کنیم که در حقوق ایران تا چه اندازه مباحث مطروحه در نظر گرفته شده است و در مواردی هم که توجه نشده است از نظر تصمیم‌گیرندگان سیاست جنائی تقنینی چه دلایل یا توجیهاتی برای این کار وجود داشته است. یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که باید به آن توجه کرد حقوق معتاد قبل از ابتلاء به اعتیاد است. به عبارت دیگر باید این نکته بررسی شود که جامعه برای پیش‌گیری از اعتیاد چه اقداماتی انجام می‌دهد. آیا به اندازه کافی و به موقع آموزش‌های لازم برای پیش‌گیری از اعتیاد صورت می‌گیرد؟ آیا در کنترل یا تعدیل وضعیت‌های پیش از اعتیاد به اندازة کافی تلاش صورت می‌گیرد؟
«تردیدی نیست که مصرف مواد مخدر، که می‌تواند زمینه‌ساز بروز رفتارهای آسیب‌زا و حتی مجرمانه در فرد، خانواده و جامعه شود، خود معلول عوامل و شرائطی است که بدون در نظر گرفتن آن‌ها امکان شناخت دقیق و صحیح معضل اعتیاد و یافتن راه‌حل‌هایی برای رویارویی با آن امری عبث می‌نماید.»
نکتة بحث‌کردنی دیگر نوع برخورد جامعه با معتاد است و نکتة دیگر خدماتی است که جامعه پس از اعتیاد برای معتاد فراهم می‌کند تا از اعتیاد خلاصی پیدا کند. ولی قبل از ورود به مباحث مزبور لازم است حقوقی که در کنوانسیون‌های بین‌المللی به عنوان حقوق بشر تحت توجه هستند به گونه‌ای مختصر بررسیده شوند تا میزان عنایت نظام حقوقی ایران به حقوق مزبور مشخص شود. ولی قبل از این بحث نیز لازم است دربارة مفهوم «اعتیاد» و «معتاد» صحبت شود تا مشخص شود که آیا اعتیاد نوعی بیماری و معتاد نوعی بیمار است. و دیگر این‌که آیا اعتیاد باید جرم شناخته شود یا نه؟ چون اگر اعتیاد بیماری به حساب آید جرم‌انگاری آن اولین شکل نقض حقوق بشری معتاد خواهد بود. و نکته دیگر آن‌که بر فرض صحیح بودن جرم‌انگاری، آیا حقوق وی در فرایند دادرسی و تعیین واکنش اجتماعی تحت توجه قرار می‌گیرد یا نه؟

 

1- مفهوم اعتیاد و وضعیت حقوقی آن در ایران و کشورهای دیگر
حکومت قانون یکی از نیازهای مبرم جامعه‌ی مدنی است و وضع قوانین از ارزش‌ها، سنن و فرهنگ جامعه الهام می‌گیرد; بنابراین‌: مقررات بازدارنده در هر جامعه‌، محدودیت‌هایی است که با هدف برقراری امنیت و نظم اقتصادی ـ اجتماعی‌، بر آحاد جامعه تحمیل می‌شود و این مُؤید گفته دورکیم‌4 است که می‌گوید:
«ارزشهای اجتماعی اموری واقعی هستند و آن‌ها را باید مانند واقعیات مورد مطالعه قرار داد»در این زمینه استاد شهید مرتضی مطهری هم‌، مسئله‌ی اصل بودن فرد یا جامعه و نحوه‌ی تأثیر و تأثّر آن‌ها را از یکدیگر، در حوزه‌ی مباحث فلسفه‌ی تاریخ مطرح می‌کند و می‌گوید: «اگر گفتیم جامعه‌...، آیا در جامعه نیز، افراد، استقلال‌شان را از دست می‌دهند...» نظر به این‌که‌، ارزش‌های اجتماعی امور واقعی است‌، می‌تواند آزادی‌های فردی را تحت تأثیر قرار دهد و آن‌ها را محدود کند و مبنای برقراری بازدارنده‌های قانونی در سیاست جنایی شود. به تعبیری دیگر، جرایم عبارت از ناهنجاری‌های اجتماعی است و باید با رویکردهای روان‌شناختی و آسیب‌شناختی اجتماعی مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. چنان که امروزه در کشورهای امریکا و کانادا، جرم‌شناسی به عنوان یک رشته‌ی مستقل در دانشکده‌های علوم اجتماعی و با گرایش‌های جامعه‌شناختی و روان‌شناختی تدریس می‌شود. بنابراین جرم‌، به عنوان یک واقعیت اجتماعی و انحراف از هنجارهای اجتماعی مورد مطالعه قرار می‌گیرد و همین دیدگاه است که اجرای عدالت ترمیمی را بر عدالت کلاسیک یا سنتی ترجیح می‌دهد.
به هر حال حکم عرضه و مصرف مواد مخدر، در دوران‌های مختلف‌، پیرو اوضاع و احوال دوره‌ها بوده است و از فرهنگ اجتماعی و دیگر متغیرهای هر زمان منشاء می‌گیرد; ولی لازم به ذکر است که پیچیدگی‌ِ پدیده‌ی‌ِ مواد مخدر که جرایم مختلفی از کشت‌، تولید، مصرف و اعتیاد تا قاچاق مواد مخدر و حتی شست و شوی درآمدهای حاصل از قاچاق مواد مخدر را دربرمی‌گیرد، به کارگیری یک «سیاست جنایی افتراقی‌» را ایجاب می‌کند که بر پایه‌ی آن نحوه‌ی کنترل و برخورد با جنبه‌های گوناگون این پدیده‌، متفاوت خواهد بود.
به بیان دیگر، «سیاست جنایی افتراقی‌» در قبال مواد مخدر، اقتضا می‌کند تا قوانین و مقررات شکلی - ماهوی‌ِ حاکم بر آن‌، تابع اصول و قواعد ویژه‌ای باشد که امروزه در چارچوب رشته‌ی مستقلی به نام «حقوق کیفری مواد مخدر» قرار گرفته است‌. به این ترتیب‌، حقوق کیفری مواد مخدر را می‌توان شعبه‌ای از «حقوق کیفری خاص‌» دانست که به لحاظ جنبه‌های بهداشتی‌، اقتصادی و سیاسی مواد مخدر در جهان امروز، شامل کلیه‌ی ابعاد مجرمانه‌ی آن می‌شودسیاست جنایی افتراقی در قبال مواد مخدر از رویکردی دوگانه مبتنی بر تمایز میان دو رفتارِ ناهنجارگونه‌ی مصرف و جرایم مرتبط با قاچاق مواد مخدر پیروی می‌کند; که در مورد اعتیاد، «سیاست بازپروری و درمان‌» را روا می‌داند و برعکس‌، در قلمرو قاچاق‌، پولشویی و...، بیشتر بر «سیاست سرکوب‌» تأکید می‌کند.
«سیاست جنایی افتراقی‌» در قبال مواد مخدر مبتنی بر این تفکر است که نحوه‌ی رفتار با معتادان به دلیل وضعیت و حالت بیمارگونه‌ی آنان باید با نحوه‌ی برخورد با قاچاق‌چیان‌، متفاوت باشد.
گذشته از این‌ها با جهانی شدن اقتصاد، جرایم مرتبط با قاچاق مواد مخدر غالباً جنبه‌ی فراملی‌، فرامرزی و سازمان یافته پیدا کرده و به همین جهت‌، در سطح جهانی مورد توجه سازمان ملل متحد و در سطح منطقه‌ای مورد توجه شورای اروپا و سازمان همکاری اقتصادی (اِکو) نیز قرار گرفته است‌. به این ترتیب‌، می‌توان گفت «سیاست جنایی افتراقی‌» در قلمرو مواد مخدر بر پایه‌ی تمایز میان دو پدیده‌ی مصرف و قاچاق‌، از یافته‌های «جرم‌شناسی‌» و «بزه‌دیده‌شناسی‌» که شاخه‌ای از آن محسوب می‌شود، تأثیر پذیرفته است‌; به گونه‌ای که حتی در کشورهایی که پدیده‌ی مصرف جرم شناخته می‌شود نیز حقوق کیفری مواد مخدر براساس همین دیدگاه از سیاست درمان و بازپروری در مورد معتادان‌، و سیاست سرکوب درباره‌ی قاچاق‌چیان پیروی می‌کند. بنابراین‌، باید گفت «سیاست جنایی در قبال مواد مخدر» یک رویکرد کلان به این پدیده است که از طریق اِعمال پاسخ‌های گوناگون در قالب آیین‌های متنوع دادرسی در مراجع مختلف قضایی‌، اداری‌، انتظامی در کنار جامعه‌ی مدنی‌، به کنترل جرایم مواد مخدر می‌پردازد.
در سیاست جنایی ایران‌، راه‌های گوناگونی برای کنترل و پاسخ به پدیده‌ی پیچیده‌ی مواد مخدر وجود دارد که بر پایه‌ی آن‌ها می‌توان به منظور تراکم‌زدایی از حجم کار دادگاه‌ها و کاهش جمعیت کیفری‌، در مواردی که پاسخ‌های مناسبی در حقوق اداری‌، انضباطی‌، بانکی‌، مدنی و دیگر نظام‌های حقوقی برای بعضی جرایم مواد مخدر - از جمله‌، اعتیاد و مصرف تفنّنی مواد مخدر - پیش‌بینی شده است‌، با لغو پاسخ کیفری‌، رسیدگی را از قلمرو عدالت کیفری خارج کرد و به نوعی قضازدایی - کیفرزدایی دست زد.
بدون تردید می‌توان گفت که‌، هدف از وضع مقررات جزایی‌، اصلاح مجرم و پیشگیری از وقوع جرم و تکرار جرایم است‌، بنابراین‌، پیشگیری‌ِ خاص‌ و عام‌، باید در سیاست جنایی کشور سهم مهمی داشته باشد چنان‌که روسو و بکاریا می‌گویند:
«نظام کیفری برای حفظ و حراست قرارداد اجتماعی ضرورت دارد، ولی کیفر، بایستی حالت پیشگیرانه داشته باشد تا کسی از مرتکب‌، تقلید نکند و اجرای مجازات‌، باعث توقف ارتکاب جرم‌، چه از سوی مرتکب و چه از سوی دیگران گردد.

1ـ1) مفهوم اعتیاد
اعتیاد را وابستگی جسمانی و روانی فرد به مواد مخدر، که ترک آن برای فرد مبتلا سخت باشد، تعبیر می‌کنند. توضیح آن‌که، فرد با مصرف مواد مخدر به احساس لذت دست پیدا می‌کند و با توجه به این که بدن فرد در اثر مصرف ماده مخدر مقاوم می‌شود و حساسیت سابق را ندارد برای ایجاد حساسیتی که مقدار سابق برای او ایجاد لذت کند، لازم است فرد گرفتار به مرور زمان بر میزان مصرف بیفزاید. در اثر استمرار مصرف، یک نوع وابستگی جسمی و روحی ایجاد می‌شود، به نحوی که امکان ترک مصرف رفته‌رفته برای فرد، که به حالت اعتیاد رسیده، سخت می‌شود. فردی که به چنین حالتی رسیده باشد معتاد نامیده می‌شود.
در این‌که اعتیاد یک نوع بیماری است یا نه بحث‌های علمی مختلفی صورت گرفته است و عقیده رایج بر آن است که اعتیاد نوعی بیماری است. و گفته می‌شود که «باتوجه به نتایج به دست آمده از مطالعات و تحقیقات، اعتیاد به‌طور کلی و آشکارا در اثر تغییرات ساختاری و کارکردی مغز ایجاد می‌شود. بنابراین، می‌توان گفت که اعتیاد بطور قطع و یقین یک بیماری مغزی است
ولی به نظر می‌رسد تعبیر دقیق‌تر آن باشد که معتاد را بیمار بنامیم نه اعتیاد را بیماری. توضیح آنکه فرد به خاطر ناراحتی‌هائی که دارد و برای تسکین آلام جسمی یا روحی خود و به تصور غلط مبنی بر این‌که استعمال مواد مخدر آلام وی را خواهد زدود و یا تصور این‌که مصرف مواد مخدر باعث ایجاد شادی و نشئگی در وی خواهد شد، دست به استعمال مواد مخدر می‌زند. ابتدای مصرف نیز این نیازها برآورده می‌شود ولی بر اثر مرور زمان و با ایجاد وابستگی روحی و جسمی فرد نسبت به مواد مخدر معتاد می‌شود. لذا می‌توان گفت چنین شخصی بیمار است و با استعمال مواد مخدر، اعتیاد بر وی عارض می‌شود. چنین شخصی، که دچار ناتوانی می‌شود، ذهن جامعه را به یکی از عناوین «عمل ناپسند»، «نابهنجار» و یا «مجرم» جلب می‌کند. با توجه به این‌که در غالب جوامع اعتیاد به عنوان جرم یا عمل نابهنجار تحت بررسی قرار گرفته و تنها در اندک کشورهایی به عنوان عملی عادی بدان نگاه می‌شود لازم است حقوقی را که یک معتاد به عنوان انسان از آن برخوردار است بررسی کنیم. برای این منظور، ابتدا وضعیت حقوقی اعتیاد را در کنوانسیون 1988 سازمان ملل متحد برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر و مواد روان‌گردان در ایران و سپس در برخی کشورهای دیگر (به‌منظور بررسی این‌که آیا مقررات مزبور با حقوق بشر مغایرت دارد یا نه) تحت بررسی قرار می‌دهیم.

 

2ـ1) وضعیت حقوقی اعتیاد در کنوانسیون 1988
در بین کنوانسیون‌های سازمان ملل متحد (و قبل از آن جامعة ملل) کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر و روان‌گردان مصوب 1988 وین، اولین کنوانسیونی است که به حقوق بشری معتاد به طور خاص توجه کرده است. این کنوانسیون ضمن آن‌که با هدف ریشه‌کنی مواد مخدر در جهان به تصویب رسیده است ولی از حقوق انسانی معتادان نیز غافل نمانده است.
بند 2 مادة 14 کنوانسیون مزبور به صراحت نگرانی خود را درخصوص حقوق انسانی معتاد اعلام کرده و مقرر داشته است: «هر یک از اعضاء اقدامات لازم را برای ممنوعیت کشت غیرقانونی و از بین بردن گیاهان تخدیرکننده و یا مؤثر بر اعصاب (از قبیل خشخاش، بوته کوکا و گیاه شاهدانه) که به نحو غیرقانونی در قلمرو سرزمینی آن‌ها کشت می‌شود، معمول خواهند داشت. اقدامات مزبور حقوق انسانی افراد را محترم داشته و استفاده‌های مشروع سنتی، چنان‌چه مدارک تاریخی در تأیید آن باشد، و نیز حفاظت از محیط زیست، را مطمح نظر قرار خواهد داد».علاوه بر این، کنوانسیون 1988 اشاره‌ای به لزوم جرم‌انگاری اعتیاد از طرف دول عضو نکرده است و در مادة 3 (قسمت اخیر بند 3، قسمت ج) فقط از جرم‌انگاری مصرف غیرقانونی مواد مخدر صحبت کرده است. این امر نشان می‌دهد که در صورتی که با تجویز پزشک برای معتاد به عنوان بیمار، مواد مخدر استفاده شود، این عمل، جرم نخواهد بود.

 

3ـ1) وضعیت حقوقی اعتیاد در ایران
بررسی سیر قانون‌گذاری در ایران درباب اعتیاد نشان می‌دهد که قانون‌گذار ابتدا به اعتیاد به عنوان معضلی اجتماعی، که مستلزم شدت عمل در مقابل آن باشد، توجه نداشته است. این امر از اولین قانونی که تحت عنوان قانون تحدید تریاک در 12 ربیع‌الاول 1329 قمری تصویب شد، قابل استنباط است؛ چرا که قانون مزبور فرصت 8 ساله‌ای را برای حل مشکل مصرف شیره به طور کلی و مصرف غیردارویی تریاک در نظر گرفته بود. نظام‌نامه تحدید ساخت و تنظیم توزیع ادویة مخدره مصوب 25/4/1313، مقرراتی را برای تحدید توزیع مواد مخدر پیش‌بینی کرد و بعد از آن مقررات دیگری در این زمینه به تصویب رسید.
قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک مصوب 7/8/1334، به معتادان شش‌ماه مهلت داد تا با معرفی خود به مراکزی که از طرف وزارت بهداری تعیین می‌شود نسبت به درمان اعتیاد خود اقدام کنند؛ و مادة 3 قانون مزبور بدون آن که اعتیاد را جرم بشناسد استعمال آن را بعد از شش ماه موصوف ممنوع اعلام کرد. ولی مادة 3 قانون مزبور استعمال مواد مخدر بدون مجوز طبی را جرم شناخت که شامل معتادان نیز می‌شد، و مادة 9 لایحه قانونی راجع‌به اصلاح قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک مصوب 31/3/1338 نیز استعمال مواد مخدر بدون مجوز طبی را جرم تلقی کرد و مادة 21 نیز اخراج کارمندان معتاد از شغل را پیش‌بینی کرد. همچنین مادة 23 مهلت یک ساله‌ای را پیش‌بینی کرد تا چنان‌چه معتادان ظرف یک‌سال از تاریخ تصویب قانون مزبور، قبل از تعقیب خود را برای معالجه به وزارت بهداری معرفی کنند از تعقیب مصون باشند. آیین‌نامة اجرائی ماده 3 قانون کشت محدود خشخاش و صدور تریاک مصوب 16 و 20 شهریور 1348 نیز بین معتادان زیر 60 سال و بالای 60 سال تفکیک قائل شد و درخصوص افراد زیر 60 سال مصرف مواد مخدر جز با مجوز طبی را ممنوع اعلام کرد و برای افراد معتاد بالای 60 سال کارت سهمیه پیش‌بینی کرد.
مادة 20 لایحة قانونی تشدید مجازات مرتکبین جرائم مواد مخدر و اقدامات تأمینی و درمانی به منظور مداوا و اشتغال به کار معتادان مصوب 19/3/1359، به معتادان شش ماه مهلت ترک اعتیاد داد؛ و مادة 21 کارت‌های سهمیه را ابطال و مادة 8 استعمال مواد مخدر بدون مجوز طبی را جرم شناخت و مادة 18 به لزوم نگه‌داری معتادان در مراکز ترک اعتیاد اشاره کرد. مادة 15 مصوبه «مبارزه با مواد مخدر» (مصوب 3/8/1367) بین معتادان مواد مخدر از نوع هروئین و مواد در ردیف آن، و تریاک و مواد در ردیف آن، تفصیل قائل شد. درخصوص مواد مخدر دستة اول به معتادان شش ماه مهلت برای ترک اعتیاد داد و درباب مواد دستة دوم نیز معتادان زیر 60 سال را ملزم به ترک اعتیاد کرد؛ ولی معتادان بالای 60 سال چنین تکلیفی نداشتند. مصوبة مبارزه با مواد مخدر در سال 1376 اصلاح شد و آخرین متن استنادی و اجرایی در حال حاضر همین مصوبه است. طبق مادة 15 مصوبه اصلاحی، «اعتیاد جرم است. ولی به کلیة معتادان اجازه داده می‌شود به مراکز مجازی که از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مشخص می‌شود مراجعه و نسبت به درمان و بازپروری خود اقدام کنند.
تبصرة 1: معتادان مذکور در طی مدت درمان و بازپروری از تعقیب کیفری جرم اعتیاد، معاف هستند».
می‌توان حکم این ماده را تکرار حکم مادة 23 لایحة قانونی راجع‌به اصلاح قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک مصوب 31/3/1338، دانست، که به معتادان مهلت یک‌ساله‌ای برای ترک اعتیاد داده بود و آن‌ها را که قبل از تعقیب، برای درمان اقدام به معرفی می‌کردند، در مدت درمان از تعقیب معاف دانسته بود.به نظر می‌رسد مقررات قانونی مربوط به اعتیاد که از بدو قانون‌گذاری تحت بررسی قرار گرفتند همگی دلالت بر پذیرش اعتیاد به عنوان بیماری دارند؛ چرا که قانون‌گذار علی‌رغم اذعان به بیمار بودن معتاد، قائل به مجرم بودن وی می‌شود و در ماده 16 مصوبه برای بیماری که از درمان بیماری خود امتناع ورزد مجازات جزای نقدی و شلاق تعیین می‌کند.
به نظر می‌رسد این قسمت از حکم قانون‌گذار در تعیین مجازات بیمار، با حقوق بشری وی منافات داشته باشد. چون اصولاً بیمار را شلاق نمی‌زنند بلکه فقط نسبت به مداوای وی اقدام می‌کنند. لذا، اولین و بارزترین شکل نقض حقوق بشری معتاد را می‌توان در مادة 16 مصوبة مبارزه با مواد مخدر 1367، اصلاحی 1376، مشاهده کرد.

 

4ـ1) وضعیت حقوقی اعتیاد در برخی کشورهای دیگر
در آمریکا، وضعیتی مشابه وضعیت ایران وجود دارد. مطابق قانون حمایت از اشخاص ناتوان(Disabilities Act) مصوب 1990، اشخاص مصرف‌کنندة مواد مخدر صراحتاً از حمایت قانون مستثنی شده‌اند. این قانون به بخش عمومی و خصوصی اجازه می‌دهد در استخدام و ارائة خدمات عمومی به مصرف‌کنندگان مواد مخدر در مقایسه با افراد دیگر تبعیض قائل شوند. هدف کنگره از تصویب این قانون آن بوده است که نهادهای مشمول قانون از ارائة خدمات به مصرف‌کنندگان مواد مخدر خودداری کنند یا احتیاط‌های لازم را در این زمینه به عمل آورند. در آمریکا اعتقاد بر آن است که شخصی که مواد مخدر مصرف می‌کند باید بداند که در صورت مصرف مواد مخدر شغل، خانه و منافع اجتماعی را از دست خواهد داد. (Chichester UK, J Wiley and Sons, 1987) ولی در صورتی که ترک اعتیاد کند دوباره از حقوق اجتماعی بهره‌مند می‌شود
ولی به نظر می‌رسد نمی‌توان مدل آمریکایی را به عنوان مدل قابل قبولی برای حقوق بشر طرف توجه قرار داد؛ چون نظام حقوقی آمریکایی به عنوان یک نظام حقوقی سخت‌گیر شهرت دارد؛ به نحوی که با اعمال قاعدة معروف به «درجة تحمل صفر» (Zero Tolerance) باعث شده است در حال حاضر حدود نیم میلیون آمریکایی فقط به‌خاطر جرایم غیر خشونت‌آمیز در زندان‌ها به‌سر ببرند که این تعداد بیش از کل زندانیان کشورهای عضو اتحادیه اروپا است.
طی قرن نوزدهم در انگلستان، هیچ کنترلی بر تولید، فروش، وارد کردن، صادر کردن و در اختیار داشتن مواد مخدر (غیر از قوانین کنترل‌کنندة فروش الکل) وجود نداشته است. (Berridg, V. and Edwards, G., 1981) بنابراین، «اعتیاد به مواد مخدر» (Terence, 1968) و جرم‌انگاری قاچاق مواد مخدر در بریتانیا پدیدة نسبتاً تازه‌ای است و فقط در دوران بعد از جنگ جهانی اول، مقررة B 40 به تبع «قانون مواد مخدر خطرناک مصوب 1914» و متعاقب هشدارهای موجود در گزارش‌های مربوط به استفادة تفریحی سربازان بریتانیایی از کوکائین در جنگ جهانی اول، در اختیار داشتن کوکائین را برای هر شخصی به غیر از پزشکان و حرفه‌های مشابه جرم شناخته بود (Penny, 1996).
با تصویب «قانون مواد مخدر خطرناک» در 1920 که جایگزین «قانون مواد مخدر خطرناک 1914» شد به پزشکان اجازه داده شد مواد مخدر را برای اهداف درمانی به معتادان تجویز کنند.* (World Drug Report, 2000)، ولی وزیر بهداشت وقت کمیته‌ای معروف به «کمیته رولستون» (Roleston Committee) را برای بررسی دو مسئله تعیین کرد.
الف) اوضاع و احوالی که ممکن است در آن تهیه هروئین و مرفین و مواد متضمن این دو ماده برای معتادان از نظر پزشکی توصیه شود.

 

ب) احتیاط‌هایی که پزشکان تجویز‌کنندة هروئین و مرفین باید موقع تجویز به عمل بیاورند تا از سوء مصرف جلوگیری شود.
گزارش «کمیتة رولستون» در 1926 منتشر شد. دیدگاه غالب در آن، یک دیدگاه پزشکی بود. برخی از نتایج اصلی ارائه شده به وسیله این کمیته، مبنای سیاست بریتانیا در زمینة مواد مخدر و درمان و بازپروری سوء مصرف‌کنندگان مواد مخدر را تا دهة 1960 و در برخی جهات تا به امروز تشکیل داد. به‌ویژه «کمیتة رولستون» به این نتیجه رسید که اعتیاد به هروئین و مرفین پدیده نادری است که عمدتاً به وسیلة افرادی که به دلائل حرفه‌ای به مواد مخدر دسترسی دارند استفاده می‌شود. به نظر این کمیته معتاد باید به عنوان یک بیمار تلقی شود و نه یک فرد شر. از این رو درصدد یافتن شیوه‌های م

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی معضل اعتیاد از دیدگاه اجتماعی و حقوقی

دانلود مقاله با عنوان اعتیاد

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله با عنوان اعتیاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله با عنوان اعتیاد


دانلود مقاله با عنوان اعتیاد

 

دانلود مقاله با عنوان اعتیاد

نوع فایل:ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:40

قیمت:1500 تومان

دانلود و خرید به صورت آنلاین

مقدمه:

 اعتیاد به مواد مخدر پدیده ای جدید و خاص زندگی مدرن است. چرا که مصرف مواد مخدر اگر هم در گذشته وجود داشت، به عنوان اعتیاد و یا انحراف شناخته نمی شد. اما با گسترش فرهنگ مدرن، ارزش ها و هنجارهای مدرن نیز رواج یافته و کنش ها و رفتارهایی چون اعتیاد به مواد مخدر متعارض با هنجارها تلقی شده و علم جامعه شناسی نیز که وظیفه شناخت و تأثیرات هنجارها را دارد، انحرافات اجتماعی را مورد کاوش و پژوهش قرار داده و به تبیین علل و عوامل پیامدهای انحرافات می پردازند. جدا از این مسئله، اعتیاد پدیده ای آشنا برای هر ایرانی است.

 روزانه ۲۰۰۰ کیلو از انواع مواد مخدر در کشور ما مصرف می شود و سالانه ۱۲۰ تن از این مواد کشف و ضبط می شود. ایران تبدیل به معبر ترانزیتی برای مواد مخدر شده، جوانان و نوجوانان به طور بالقوه در معرض اعتیاد به مواد مخدر هستند و اعتیاد در میان دانش آموزان و خوابگاه های دانشجویی از مسائل روز و مورد توجه در جامعه است. افراد و جوانان بسیاری نیز برای کسب درآمد به تجارت مواد مخدر می پردازند و باندهای بزرگ سوداگر مرگ درآمدهای هنگفتی از این زمینه کسب می کنند که طی گزارشی، سالانه ۶۰۰ میلیارد دلار سود تجارت مواد مخدر در جهان است.بنابر این اعتیاد به مواد مخدر از مسائل و معضلات اجتماعی عصر حاضر خصوصاً در کشورهایی مانند ایران با شرایط اجتماعی جوان و شرایط جغرافیایی خاص خود می باشد. فرد معتاد به علت این که پا را فراتر از هنجارها و ارزش های اجتماعی گذاشته، منحرف تلقی می شود. او بیماری فردی و روانی ندارد، مجرم هم نیست. وی بیماری است که معلول شرایط اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی است و منحرفی است که مسیر انحرافی اش، او را به دیگر انحرافات نیز سوق می دهد. در جامعه ای مانند ایران اعتیاد از مرز مسئله و پدیده اجتماعی گذشته، تنها به عنوان یک انحراف نیز نباید تلقی شود، اعتیاد بحرانی اجتماعی برای ایران است که اگر به آن رسیدگی نشود، انواع و اقسام انحرافات، بیماری ها و مشکلات اجتماعی را در آینده ای نزدیک به دنبال خواهد داشت. در این مقاله سعی شده ضمن تعریف پدیده اعتیاد، به علل و عوامل مؤثر بر آن پرداخته شود و نظریه های مربوط به اعتیاد نیز بررسی شده و در انتها برخی راهکارها و راه حل های مورد اشاره در زمینه رفع معضل اعتیاد نیز مورد توجه قرار گرفته است. از جمله :

 مشکلات اقتصادی، عدم اطمینان به آینده، بیکاری، فشار اقتصادی و نداشتن امکانات رفاهی،نابرابری  اقتصادی و شکاف عمیق بین ثروت  طبقه ها و اقشار مختلف در جامعه و همچنین در مقابل فقر و محرومیت ها، منزلت ثروت و ارائه تصویر آرزوهای بلندپروازانه از یک سو خود عاملی برای کسب ثروت  از راه های غیرمجاز و غیرمشروع مانند تجارت و قاچاق مواد مخدر می شود و از سوی دیگر، کسانی که نتوانسته اند از راه های مشروع و غیرمشروع کسب ثروت و منزلت کنند، اکثراً به یأس و سرخوردگی دچار شده و پتانسیل زیادی برای گرایش و اعتیاد به مواد مخدر دارند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله با عنوان اعتیاد

تحقیق اعتیاد

اختصاصی از رزفایل تحقیق اعتیاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق اعتیاد


تحقیق اعتیاد

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :31

به همراه تصاویر

  • اعتیاد

اعتیاد چیست؟ اعتیاد یــک «بیمارى اجتماعی» است که عوارض جسمى و روانى دارد و تا زمانى که بـه علل گرایش «بیمار» توجه نشود، درمان جسمى و روانى فقط براى مدتى نتیجه‏ بخش خواهد بود و فـــرد مـــعتاد دوباره گرفتار « مواد اعتیاد آور» می‏ گردد. اعتیاد به موادمخدر یکى از مهمترین مشکلات اجتماعی، اقتصادى و بهداشتى است که عوارض ناشى از آن تهدیدى جدى براى جامعه بشرى محسوب شده و موجب رکود اجتماعى در زمینه ‏هاى مختلف مى‌گـــــردد همچنین ویــرانگری‏ هاى حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیارى از ارزش‌ها و هنجارهاى فرهنگى و اخلاقى شده و بدین ترتیب سلامت جامعه را بطور جدى به مخاطره مى‌اندازد.

آنچه در مورد اعتیاد و موادمخدر باید بدانیم : اعتیاد به موادمخدر یکى از عوامل اصلى شیوع بیماری‏هاى ایدز و هپاتیت می‏باشد. موادمخدر آنچنان آرام و بی ‏صدا برجسم و روان مصرف‏ کننده مستولى می‏گردد که هیچ معتادى آغاز اعتیاد خود را به یاد نمی ‏آورد. اعتیاد سبب تباهى میلیون‏ها مغز فعال می‏شود که سرمایه‏ هاى آینده جامعه بشرى بشمار می ‏روند. اگر درصد کمى از کودکانى که والدین آنها معتاد هستند به سوى بزهکارى سوق داده شوند، بعد از گذشت چندین سال تعداد بزهکاران در این مملکت به هزاران نفر خواهد رسید. اعتیاد بیش از یک میلیارد نفر از اعضاء خانواده معتادان را در جهان بطور مستقیم با مشکلات ناشى از این آسیب مواجه نموده است. موادمخدر منشاء وقوع بسیارى از جرائم اجتماعى نظیر قتل، تجاوز، سرقت و ... می‏باشد . موادمخدر سالانه حدود 600 میلیارد دلار سود به حساب سوداگران مرگ واریز می ‏کند که این رقم چند صد برابر کل بودجه کشور ما و بسیارى دیگر از کشورهاى بزرگ دنیاست.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق اعتیاد

دانلود پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده - 98 اسلاید

اختصاصی از رزفایل دانلود پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده - 98 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده - 98 اسلاید


دانلود پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده - 98 اسلاید

 

 

 

 

نمونه ای از اسلایدهای این پاورپوینت را در زیر می بینید:

 

¨کشف روزانه بسیاری ازانواع آمپولها ، کپسول ها ، قرصها ، پودرها و... توسط مراجع انتظامی .

 

¨ارتباط آلودگی به مواد با سایر رفتارها وکجرویهای رفتاری و انحرافات اجتماعی .

 

¨خطیر بودن مسئولیت دولتمردان ، اندیشمندان ، مبلغین ، مدیران و کارشناسان در این راستاء.

 

¨و ...

 

¨

 

برای دانلود کل پاپورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت سیمای اعتیاد و خانواده - 98 اسلاید

تحقیق در مورد اعتیاد و ایدز و هپاتیت در زندان

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد اعتیاد و ایدز و هپاتیت در زندان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اعتیاد و ایدز و هپاتیت در زندان


تحقیق در مورد اعتیاد و  ایدز و هپاتیت در زندان

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه14

 

فهرست مطالب

اعتیاد و  ایدز و هپاتیت در زندان

مقدمه:

 اعتیاد در ایران

ایـدز

هپـاتـیت

اعتیاد ، سالها تنها به عنوان یک « جرم » شناخته می شد و فرد معتاد را صرفاً یک « مجرم » می شناختند . تحقیقات جامعی که به ویژه در دانشگاه « یل » انجام گرفت بروز تغییرات شیمیایی و حتی ، فیزیکی در بافت مغز افراد معتاد را به اثبات رساند و کارشناسان ، امروزه اعتیاد را یک بیماری مزمن و عود کننده می شناسند که به صورت حمله های متناوب « احساس نیاز » و « مصرف » ماده مخدر تظاهر می یابد . متأسفانه به نظر می رسد که در برخورد با معضلات و مشکلاتی که اهمیتی به مراتب کمتر از اعتیاد دارند منطقی تر برخورد می شود . عذر یک فرد سیگاری که با قیافه حق به جانب ادعا می کند که « مجبور است » سیگار بکشد ؛ به راحتی پذیرفته می شود و خیلی مؤدبانه از او می خواهند که در محل مجزایی به استعمال دخانیات مشغول شود .

این در حالی است که نگاه صرفاً مجرمانه به شخص معتاد ، از او تنها و تنها انتظار « ترک » و آن هم « خیلی فوری » دارد . دکتر آلن لشنر «Alan Leshner  » دبیر انستیتو ملی مبارزه با مواد مخدر معتقد است که هیچ

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اعتیاد و ایدز و هپاتیت در زندان