رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تقارن و تعادل از اصول و مفاهیم بنیادی معماری 11 ص

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره تقارن و تعادل از اصول و مفاهیم بنیادی معماری 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

چکیده:

این مقاله با مروری کوتاه بر دو مفهوم تقارن و تعادل از اصول و مفاهیم بنیادی معماری و ارتباط آن با طراحی کالبدی در معرفی این آیتم های شاخص به معماران ، طراحان شهری و معماران منظر دارد. مقاله مذبور همچنین توجه خود را به معرفی مفاهیمی نظیر توازن که توازن را می توان ترکیبی از تقارن و تعادل دانست( که دارای خصوصیاتی از هر دو می باشد) معطوف ساخته است. در این مقاله ، اهمیت شناخت این مفاهیم برای مقاصد طراحی ( به ویژه معماری و طراحی شهری ) به دلیل ایجاد یک چاچوب کلی برای تحلیل رابطه بین فرم ها و بناها ارائه شده است و همچنین برای درک بهتر ویژگی هایی از این دو مفهوم از تصاویر متنوعی استفاده شده است.

در انتها این نوشته از نمونه موردی: نمای اصلی خانه بروجردی ها واقع در کاشان بهره گرفته شده است.

مقدمه

معماران و طراحان شهری امروزه توجه ویژه ای به شناخت اصول طراحی در معماری و شهرسازی دارند. زیرا این اصول با محیط کالبدی ارتباط تنگاتنگی دارد. به این ترتیب یکی ازمفاهیم و اصول بنیادی معماری بلاخص در ایران تقارن و تعادل بشمار می رود.

تقارن یکی از اصول طراحی به شمار می رود که در دوران باستان در بسیاری از بناهای عمومی و مذهبی به کار رفته است. اصل تقارن را می توان کامل ترین شکل تعادل به شمار آورد که علاوه بر جنبه های زیبا شناسی از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است. تقارن شامل بر هم گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است.

چنانچه انرژی بصری همه عناصر به گونه ای سامان داده شوند که که هیچ بخشی انرژی بصری دیگر بخشها را از بین نبرد و باعث اغتشاش بصری نشود ترکیبی موزون و متعادل بوجود میاید.

تقارن

تقارن شامل بر هم گیری یک به یک اجزای یک بنا یا مجموعه در دو طرف خط تقارن محوری بنا یا مجموعه است. به عبارت دیگر " اگر در موقعیتی خاص ، یک معمار عوامل حاکم بر ایجاد طرح را در یک زمان و از بیرون اعمال کند، مساله تقارن معمولا در کلیه جهت های ساختمان رعایت می شود.(1) "

چهار تاقی بنایی است دارای تقارن مرکزی است. برای نمونه می توان ازبنای هشت بهشت اصفهان هم بعنوان بنای دارای تقارن محوری نام برد.

بنای هشت بهشت اصفهان

همچنین باید در نظر داشت که " واژه تقارن بدون در نظر گرفتن مجردات دیگر از قبیل تعادل و توازن و همچنین بدون وجود تناسب در معماری به معنای کامل خود نمی رسد و قابلیت نقد و بررسی واقعی را پیدا نمی کند؛ چنانچه توازن با ریتم و تواتر همراه و توام است ، تناسب نیز تابع مقیاس است. (2)"

تقارن در معماری بخاطر خاصیت ویژه خود که به نوعی الگو گرفته از پدیده های طبیعی است جای بحثی برای منتقد نمی گذارد ، به دیگر معنی اگر در این معماری ( معماری متقارن ) معماری خالی از هر ارزش معمارانه دیگر باشد و به اصطلاح یک معماری تک بنیانی باشد که بر اساس تقارن شکل گرفته ، هندسه و ترکیب بندی متقارن آن اثر امری بدیهی و بدون دلیل نمایان می کند و مورد قبول قرار می گیرد و نیازی به ارائه دلایل و توجیهات برای این ترکیب نداریم.

صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50

فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262

برای نمونه می توان به مثالی که در کتاب « ارزشهای پایدار در معماری » آمده است اشاره کرد ؛ در این مثال ایوان در سه موقعیت مختلف در بنا قرار گرفته که در حالت الف بخاطر تقارن موجود در طرح ، ایوان بدون توجیهی قابل قبول است ولی برای حالات ب و ج نیاز به ارائه دلیل و توجیه برای ترکیب بندی جدید ایوان باعث ایجاد معماری چند بنیانی می شود که این ترکیب بندی جدید با گذشت زمان و تاثیرات اجتماعی دچار تغییر و تحول شده و به ایجاد ترکیبات تازه ای در معماری منجر می شود.

استاد کریم پیرنیا درباره قرینگی بناهای مسکونی و بناهای عمومی می گوید که " از عمده ویژگی های مسجد ها و مکانهای معتبر عمومی این است که در مساجد بنا باید « جفت» باشد یعنی قرینگی کامل حفظ شود تا نگاه به مرکز مجموعه که مهمترین قسمت بناست جلب گردد، درست برعکس خانه های مسکونی که سعی می شد « پا جفت » باشد، یعنی متنوع باشند و نیازمندی های روزانه را برآورده سازند. حتی در بنایی مانند کاخ سروستان در فارس ، یک گنبد خانه در وسط بنا شده که در یک طرف آن اتاقی مربع شکل و در طرف دیگرش اتاقی بسیار کشیده جا دارد که سفره خانه است. یک طرف آن نیز ایوان بنا شده و یک طرفش حوضخانه است. اما در مجموع مرکز بنا اهمیت بیشتری دارد و با گنبدی رفیع پوشیده شده است. (3)

چینگ تقارن را به دو قسمت تقسیم می کند: 1- تقارن دو جانبه ، به عناصر مشابه حول یک محور اتلاق می شود. 2- تقارن شعاعی ، که از عناصر مشابهی تشکسل شده که حول دو یا چند محور متقاطع در یک نقطه مرکزی ، به حالت متعادل قرار گرفته اند. (4)

صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50

فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262

"… [ اصطلاح « تقارن » ] تعادل خاصی که ناشی از طرز قرار گیری عناصر « منعکس شده » از یک سو ، و محور از سوی دیگر است - مثل آیینه – تقارن همانا مورد خاصی از طریق جهت گیری عناصر است. روان شناسی گشتالت نشان داده است که عامل تقارن توانمندتر از مشابهت است.

… تقارن چیزی است عیان و واضح . کلاسیک ها این وضوح انکار ناپذیر را برای عرضه قدرتی ، حکومتی یا مذهبی – که خود بر « انکار ناشدنی » بودنش تصریح می کند – مورد استفاده قرار می دادند. (5)

فون مایس در کتاب خود به نام نگاهی به مبانی معماری ، تقارن را به دو بخش تقسیم می کند: "… استفاده از تقارن در معماری ، دارای دو مبانی نظری با ماهیتی متفاوت است :

تقارن به مثابه اصلی زیبا شناختی : … در تقارن محوری از اشغال کردن مرکز با عنصری صلب و پر پرهیز می گردد. … از دوران مصری ها تا رنسانس و تا قرن هجدهم ، تقارن مرکزی یا دو طرفه عمدتا برای ساختمانهای مذهبی و آنهایی که در پی نمود بخشیدن به قدرت دنیوی بودند، مورد استفاده قرار می گرفت. … استفاده بیش از حد از تقارن محوری احتمالا نقشی غیر مستقیم در کمرنگ شدن یا به عبارتی بی اعتباری آن در دوره معاصر داشته است.

تقارن به عنوان اصلی در ساخت و ساز: تقارنی است که در اثر ایجاد چارچوب ها ، طاق ها ، گنبد ها ، دهانه های ساده و... ایجاد می شود. ... این تقارن اغلب نوعی معذب شدن عجیب و غریب را دامن می زند ، و این حتی در کارهای استادان بزرگ نیز مشاهده می شود. آنچه در این میان آزار دهنده است، نه خود تقارن ، بلکه رویکرد محوری نسبت به آن است ، که در اغلب مواقع حکم پیامد منطقی آن را دارد. (6)

فون مایس در ادامه به جنبه دیگری از تقارن اشاره می کند " ... یک جنبه ثانویه و کمی هم پیچیده تر در تقارن وجود دارد که می تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. هنگامی که شکلی متقارن برای دوم – بدون سلسله مراتب – تکرار می گردد، آنگاه ما با سه محور متعارض یا رقیب یرو کار پیدا می کنیم و دیگر قادر نیستیم که انگاره یا تصویر متقارن را جدا کنیم . (7)

صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 50

فون مایس . نگاهی به مبانی معماری ، از فرم تا مکان. 262

صارمی، علی اکبر. رادمرد، تقی. ارزشهای پایداردر معماری ایران. 54


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تقارن و تعادل از اصول و مفاهیم بنیادی معماری 11 ص

اصول ومبانی تربیت بدنی

اختصاصی از رزفایل اصول ومبانی تربیت بدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

اصول ومبانی تربیت بدنی

ضروری ترین پدیده ای که به معنای کامل باید شناخته شود انسان است وبدون شناسایی صحیح وکامل انسانی دستیابی به اهداف واقعی وضروری وحقیقی تربیت بدنی مقدور نخواهد بود شناخت انسان از دوطریق میسر است

الف)‌ ازطریق انسان (علم )‌

ب)‌ از طریق خالق انسان (وحی)‌

موضوع کار وبی تربیت انسان است و او از طریق جنبة‌حرکتی وبدنی انسان به تربیت او می پرداز پس باید به ویژگی های او و نیازهای مادی و معنوی او،‌اهداف وغایت او آگاهی کافی داشته باشند. انسان به معنای انس یا خو گرفتن می باشد قدیمترین تعریف در مورد انسان به حیوان ناطق که توسط سیبویه تعریف شده است ( انسان حیوان ناطق است)‌

ابن سینا:‌ انسان با وجود جاندار بودنش سخنگو نیز است.

درمورد پیدایش روح دو تعریف وجود دارد:‌ 1- روح موجود ی کاملاً مجرداست که قبل از تعلق ارتباط با بدن به همین شکل وجود داشته وسپس به بدن مادی پیوستگی وتعلق یافته است .

2ـ نظریه دیگر نفس وروح با پیدایش بدن وجنین آغاز می شود و مراحل وجودی وتجردرا از ضعف به شدت طی می کند تا به تجرد عقلانی برسد بس رابطه متقابل روح وبدن عمیق و دارای ریشه های فلسفی می باشد وبدن مثل ابزار ی حرف تلقی نمی شود تأثیر متقابل او حیاتی وحالات روحی بر بدن وهمچنین تآثیر ویژگی های جهانی براوحیات وحش به دست خواهد آمد.

ویژگی های اصلی انسان

علم و آگاهی

میل یا گرایش

اختیاریا آزادی

قدرت یا توانایی

تحول پذیری شخصی

الف)‌علم وآگاهی دونوع داریم

حضوری :‌خود آگاهی یا علم انسان به ویژگی های روحی ، قوای جسمی ، اندیشه های خودآگاهی.

اکتسابی :‌ علم ما به جهانی پیرامون را شامل شود، آسمان ،‌زمین ،‌و…..

ب)‌میل وگرایش انسان ؛‌یکی دیگر از ویژگی های روحی انسان تمایلات یا گرایش های متنوع است تمایلات وگرایشات گوناگون در انسان منشأ رفتارهای متفاوت است وهیچگونه فعل ارادی از انسان بدون انگیزه روانی صادر نمی شود.

مشخصات میل وگرایش :‌

میل اساساً موتور محرک در افعال ارادی حیوانی وانسانی است

میل شعوری آگاهانه است و مانند میل طبیعی فقط کشش ناآگاهانه نیست.

میل شعوری همراه اراده واختیار است

اهداف همواره بر اساس امیال شکل می گیرد تا میل به علم نباشد تحصیل علم هدف قرار نمی گیرد.

اصالت فطرت وگرایش های انسانی :‌

خداگرایی وتعلق قلبی به ماورای طبیعت بویژه دین، فطری و ذاتی انسان است گرایش فطری دارای ویژگیهای زیر می باشد.

در همه افراد بشر وجود دارد

درهمه ادوار تاریخ وجود دارد

در همه محیطها واقوام وجوامع به چشم می خورد

قابل سلب ونفی کلی از انسان نیستند.‌

عوامل خارجی در اصل وجود وعدم آن تأثیر ندارد ولی در فعلیت وعدم فعلیت ولذت ضعف آن نقش دارد.

ج)‌اختیار و آگاهی :‌یکی از ویژ گیهای بشر اختیار و آزادی وقدرت انتخاب گری است اساس تکلیف صواب، عقاب، زشتی وزیبایی ،‌ زیبایی اخلاقی ومسئولیت انسان به این ویژه گی وابسته است . مانند کسی است که در باغی محصور است ولی در آنجا برای انتخاب میوه وگلهای متنوع آزاد ومختار است.

د) قدرت وتوانایی :‌ هرگونه نیروکه بتواند مبدأ یا منشأ‌کار یا اثری شود.

الف)‌قدرت مادی

ب)‌قدرت غیر مادی

قدرت مادی انرژی یا نیرویی که موجود در برخی اجسام است که می تواند منشأ ومبدأ حرکت شود که هم در انسان و هم در غیر انسان وجود دارد مثل قدرت مغناطیسی‌آهنربا وقدرت موجود در آنتی بیوتیک ها قدرت غیر مادی که هرگونه نیروی غیر مادی را شامل می شود نظیر قوا وکنییات گوناگون نفسانی

هه)‌تحول پذیری شخصیت

ویژگیهای تحول پذیری انسان :

آگاهانه

آزادانه

تأثیر عمل درکار

عوامل موثر بر شخصیت

توارث

بیرونی : عامل محیط طبیعی ومادی

عوامل اجتماعی

درونی :‌ نظیر اندیشه تعقل وفطرت غریزه گرایش ها اراده می باشد که تأثیر عمده ای بر شخصیت انسانی دارد.

تأثیر عمل در کار:‌ همان گونه که امور روانی وشخصیت مبدأ کار و عمل است عمل نیز به سهم خود تأثیر عمیقی برشکل گیری ساختار شخصیت انسان دارد.

تعریف فلسفه :‌

فلسفه از دو کلمه فیلو و سوفیا تشکیل شده است. فیلو به معنی دولت داشتن وسوفیا به معنای دانش می باشد بنابراین فلسفه یعنی دوستداری دانش . در مفهوم فلسفه عبارتست از ژرف اندیشی یعنی نگاه عمیق کردن به مسائل زندگی ( فلسفیدن)‌

بنابراین فلیسوف یعنی کسی که با نگاه ژرف به مسائل می نگرد. فلسفه برای شناخت واقعی تربیت بدنی ضروری است جوهر هر اصل ورشته تنها با بررسی اصول عمومی فلسفی و فلسفه قلمروهای تخصصی آن رشته قابل تصدیق می باشد. فلسفه یک قلمرو وتحقیقی است که به کمک اصول آن افراد در یک طریق مناسب ورضایت بخش ارتباط خود را با جهان ارزیابی می کنند.

فلسفه عبارتست از مجموعه دانش و آگاهی از جهان .

اجزای فلسفه عبارتنداز متافیزیک:‌با قوانین هستی در ارتباط است مثلاً مفهوم وجود هستی چیست؟‌ اعمال انسان چگونه نظارت واداره می‎شود؟‌جهان چگونه است وچگونه اداره می شود؟‌ خدا چیست؟‌ پرسش زیر نیز در قلمرو تربیت از مالکیت متافیزیکی برخوردار است چه تجاربی برنامه های تربیت بدنی را قادر خواهد ساخت تا در دنیای واقعی موفق باشند.م به نظر ویل دورانت (فیلسوف)‌متافیزیک واقعیت هرشی را که با نوع بشر وجهان مرتبط باشد مورد بررسی قرار می دهد. (1)

معرفت شناسی :‌راجع به معرفت اندوزی و انواع دانشهای کسب کردنی می باشد وآن عبارتست از بررسی جامع یک دانش . دانشجویان به دنبال حقیقت فعالیتهای بدنی هستند وکار معرفت شناسی پاسخ به سئوال حقیقت چیست ؟ می‎باشد. (2)

ارزش شناسی :‌ در ارزش شناسی با سؤالاتی همچون ارزشها را چگونه تشخیص دهیم ومعیار این تشخیص چیست؟‌مواجهیم ارزش شناسی با اهداف و ارزشهای جامعه در ارتباط است و در قلمرو تربیت بدنی نیز بی نهایت مهم تلقی می شود . زیرا ارزشها واهداف اجتماعی پایه و اساس دوره تحصیلات در مدارس و دانشگاهها هستند. (3)


دانلود با لینک مستقیم


اصول ومبانی تربیت بدنی

تحقیق درباره اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ)

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ)

2- ایجاد فضای مناسب برای هضم فلسفه جدید مدیریتی در سازمان- فضای مناسب برای برخورد مثبت و توجیهی با چالشهای ناشی از تغییرات تدریجی در اثر اجرای TQM فراهم شود.

3- عدم اتکاء صرف به بازرسی نهایی برای نیل به کیفیت برتر- کنترل، پیشگیری و خودکنترلی در مراحل مختلف کار برای جلوگیری از بروز ضایعات و تولید محصول (خدمات یا نتیجه مطالعات) معیوب لازم است.

4- هزینه منابع (منابع انسانی و مواد اولیه) عامل تعیین کننده در انتخاب آنها نباشد- هدف مدیریت باید کاهش هزینه تمام شده از طریق کاهش هزینه ها در کل فرآیند و واحدهای تابعه باشد، منابع ارزان قیمت ممکن است خود باعث هزینه های بالاتر، ضایعات بیشتر و کار معیوب باشند.

5- بهسازی مستمر سیستم تولید (یا خدمات مطالعات و نظارتی)- تحقیقات مستمر در جهت بهبود کیفیت و بهره وری، کاهش هزینه ها و بهبود بخشی معیارها و استانداردها برای دستیابی به سطح بالاتری از کیفیت

6- انجام آموزشهای ضمن خدمت- داشتن برنامه مستمر آموزش ضمن خدمت برای بهره گیری از روشهای جدید

7- رهبری و هدایت فعالیتهای کارکنان با استفاده از تکنیکهای جدید- ایجاد انگیزش، آموزش، افزایش آگاهی و ارزیابی به منظور رشد مهارتهای کارکنان در استفاده از تجهیزات، تکنولوژی، سخت افزارها و نرم افزارهای جدید

8- از بین بردن ترس و نگرانی در محیط کار- به منظور رشد خلاقیت و آزادی ابراز پیشنهادات سازنده و مستدل و نهایتا ایجاد محیط کار پویا و شاداب لازم است.

9- حذف محدودیتها و موانع موجود در بین واحدها- پرسنل مختلف در واحدهای مختلف باید بتوانند بدون در نظر گرفتن خشکی و درجه رسمیت بالای ارتباطات سازمانی و با حفظ صمیمت و تفکر همکاری نسبت به گردهمایی و همفکری در جهت حل مشکلات و در راستای اهداف سازمان بصورت گروهی عمل کنند.

10- پرهیز از دادن شعارهای صوری و کم محتوا- شعارهای غیر قابل دسترسی مانند ((انجام کار بدون نقص)) ما را به جایی نمی رساند، به جای این شعارها باید به ریشه یابی نقص و اصلاح سیستم اقدام نمود تا در نتیجه این اقدامات، کار با کمترین نقص انجام شود

11- اکتفا نکردن به ثبات در استانداردها و اهداف مقداری- فرآیندها و فرآورده ها مستمرا باید در حال بهسازی بوده و همه آنها در جهت جلب رضایت و اعتماد مشتری باشند، به یک معیار ثابت نباید بسنده کرد و پس از رسیدن به آن استاندارد باید به دنبال استانداردهای بالاتر رفت.

12- حذف موانعی که بر سر راه ارتباطات بین کارکنان بوده و باعث اختلال درکار می شود- درجه رسمیت ارتباطات سازمانی نباید در حدی باشد که مانع از صمیمت و همکاری در جهت اهداف سازمانی گردد.

13- تهیه و اجرای برنامه ای جامع و توانمند در زمینه بازآموزی و بهنگام کردن دانش و مهارت پرسنل

14- اعلام حمایت دائمی مدیریت از هر گونه بهبود در کیفیت و بهره وری- تمام پرسنل بایستی از فلسفه مدیریت کیفیت جامع (TQM) آگاه و زمینه مشارکت آنها در بهبود مستمر کیفیت، نوآوری و شکوفایی استعدادها فراهم گردد.

اصول مدیریت کنترل کیفیت در قوانین GMP

آنچه مسلم است در یک نظام کیفی مبتنی بر اصول GMP بخش اعظم بندهای استاندارد به سیستم کنترل کیفیت اختصاص دارد. در چنین وضعیتی دپارتمان کنترل کیفیت در یک سازمان همچون یک واحد تولیدی مستقل عمل می نماید که " محصول " آن نتایج آزمایش ها ، بررسی ها و یافته های مختلف دیگر می باشد. برای نیل به این هدف یک دپارتمان کنترل کیفیت نیاز به سه عنصر مهم دارد:

۱- ساختمان، پرسنل آموزش دیده و منابع مالی کافی

۲- تجهیزات و مواد اولیه مناسب

۳- یک برنامه تضمین کیفیت کارآمد و قوی

با وجود این عناصر مدیریت دپارتمان کنترل کیفیت قادر خواهد بود اهداف کیفی یک سازمان را در جهت برقراری استانداردهای تعریف شده پیش برد.

در همین راستا مدیر کنترل کیفیت بایدبا:

۱- ایجاد پست های سازمانی مدیریتی و فنی در جهت اطمینان از عملکرد مطابق با سیستم های کیفی

۲- ایجاد چارت سازمانی و ابلاغ شرح وظایف مکتوب

۳- نظارت و آموزش مستمر

در جهت خط مشی کیفی از پیش تعیین شده سازمان گام بردارد.

کیفیت کنترل و کنترل کیفت

واژه کیفیت منشأ سردرگمی‌های زیادی است، زیرا در صحبت‌های روزمره معمولاً بر برتری دلالت دارد که البته بسته به قضاوت شخصی فرد یا گروه کوچک است. در این‌صورت واژه کیفیت دارای نوعی ارزش ذهنی می‌شود که تشریح آن به آسانی ممکن نیست، اما اکثریت مردم باور داشته که آن را می‌فهمند و توان تشخیص آن را دارند.

واژه کیفیت منشأ سردرگمی‌های زیادی است، زیرا در صحبت‌های روزمره معمولاً بر برتری دلالت دارد که البته بسته به قضاوت شخصی فرد یا گروه کوچک است. در این‌صورت واژه کیفیت دارای نوعی ارزش ذهنی می‌شود که تشریح آن به آسانی ممکن نیست، اما اکثریت مردم باور داشته که آن را می‌فهمند و توان تشخیص آن را دارند. در حال حاضر کیفیت در صنعت، تولید و به‌طور فزاینده در حوزه‌های دیگر بار مفهوم دقیق‌تری دارد که به معنای شناسائی ویژگی‌های یک فرآورده یا نوعی خدمت، به‌گونه‌ای که خواسته‌های مشتری را در سطح قابل قبول برآورده کند، تعبیر می‌شود. در این‌صورت کیفیت نوعی ارزش عینی دارد که قابل اندازه‌گیری و سنجش است. سطح این ارزش تلویحاً براساس توافق بین مشتری و عرضه‌کنندگان مشخص می‌شود.

به هر حال کیفیت به‌عنوان مجموع خواست‌های مقبول مشتری دو خصوصیت اصلی دارد. یکی انتظار مشتری که محصول تولیدی باید خواست‌هایش را برآورده کند و دیگری کاستی‌های موجود


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اصول کنترل کیفیت جامع (دمینگ)

اصول اساسی حاکم بر روابط بین کشورها (علوم سیاسی رشته روابط بین‌المللی)

اختصاصی از رزفایل اصول اساسی حاکم بر روابط بین کشورها (علوم سیاسی رشته روابط بین‌المللی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد تهران مرکزی

دانشکده علوم سیاسی

موضوع:

اصول اساسی حاکم بر روابط بین کشورها

85- 84

عدم مداخله در امور داخلی یا خارجی کشورها

این اصل از اصول الگوی وستفالیایی است که هدف آن همراه با اصل برابری مطلق، تضمین احترام به حق حاکمیت تمام کشورهای عضو جامعه جهانی است. اما این اصل قدیمی، با تکامل روابط بین‌المللی، افزایش بیش از حد ارتباط بین کشورها و گسترش قابل ملاحظه سازمانهای بین‌المللی، اهمیت تازه‌ای از جهت حفظ حق حاکمیت ملی پیدا کرده، به نحوی که می‌توان آن را به عنوان نقطة اتکای بین‌ حاکمیت ملی و همکاری جهانی و نوعی دریچة اطمینان فرض نمود که توسعه همکاری‌ها را در جامعه جهانی میسر می‌سازد بدون آنکه در قبال آن به استقلال کشورها آسیب برساند.

توسعه اصل مذکور در دو مرحله صورت گرفت: اولاً: در دوران کلاسیک حقوق بین‌الملل این اصل به صورت گرایش کلی جامعه جهانی تجلی نمود و در سه قاعده عرفی گنجانیده شد.

یکی از این قواعد مبتنی بر اصل عدم دخالت در امور داخلی سایر کشورها است. یعنی یک کشور حق ندارد بر سازمانهای داخلی یک کشور دیگر فشار وارد کند، یا در روابط بین مقامات قانونی آن کشور با اتباعش مداخله نماید. دیگر اینکه کشورها را ملزم می‌سازد که در خاک خود از سازمانی که علیه مصالح کشور دیگری دست به اقدام می زند حمایت نکنند، اما باید تأکید شود که این قاعده، آنچنانکه می نماید، قاطع و مؤثر نیست و تا آنجا پیش نمی رود که هر نوع اعمال خرابکارانه را نهی نماید. به ویژه اعمال خرابکارانه ای را دربرنمی گیرد که اشخاص خصوصی،‌ بدون وابستگی دولتی، علیه کشورهای خارجی سازمان می دهند.

سومین قاعدة عرفی، محتوایی باز هم بیشتر اختصاصی دارد، چون فقط جنگ داخلی را شامل می‎شود. هر بار که در کشوری جنگ داخلی رخ می‎دهد، سایر کشورها مکلف هستند از کمک به شورشیان خودداری ورزند.

ثانیاً: در دوران مابعد وستفالیایی، مخصوصاً بعد از جنگ جهانی دوم، این اصل بدون آنکه مفهوم و اهمیت خود را از دست بدهد تنها در اثر پافشاری کشورهای در حال رشد و کشورهای سوسیالیستی پایدار مانده است و امروزه به عنوان یکی از معیارهای اساسی سنجش رفتار تابعان بین المللی به حساب می‎آید.

آنچه باعث وجه تمایز این دوران با دوران قبل از 1945 می‎شود این است که در آن دوران کشورها، اگر منافعشان ایجاب می کرد، این قواعد را نادیده می گرفتند و آن را محترم نمی شمردند و هر کشور از لحاظ حقوقی حق داشت با توسل به قوای نظامی یا تهدید توسل به آن، در امور داخلی یا خارجی کشور دیگر، به منظور تحمیل مطامع و مقاصد خود، دخالت کند. میثاق جامعه ملل در 1919 و معاهدة پاریس در 1928 توسل به جنگ را تا حدودی منع کردند، اما همچنان کشورها مجاز بودند از تهدید توسل به زور یا از راههای اعمال فشار دیگر استفاده کنند. چرخش اساسی با تصویب منشور ملل متحد آغاز شد که در مادة 4 بند 2 هرگونه تهدید یا توسل به زور نهی شده است.

کشورهای در حال رشد و سوسیالیستی خواهان آن بود که تمام صور مداخله ممنوع اعلام شود مثل: اعمال فشارهای اقتصادی، ترتیب دادن اغتشاشات داخلی یا کمک مالی رساندن به این اغتشاشات، تبلیغات رادیویی، اعمال فشار روی مؤسسات مالی و پولی بین اللملی به منظور قطع شریان اقتصادی کشور ضعیف نافرمان یا به بهانه حقوق بشر. اما کشورهای غربی مدعی بودند که در حقوق سنتی محدودیت به کیفیتی که دو گروه دیگر مدعی آن هستند پیش بینی نشده است و فقط دخالت از طریق تهدید یا توسل به قوای نظامی، یعنی «دخالت تنبیهی» را ممنوع نموده است.

رویارویی بین این دو دیدگاه مخالف در سالهای دهة 60، در جریان مباحثات مجمع عمومی و کمیته مخصوص راجع به روابط مودت آمیز،‌ پیش آمد و دو قطعنامه یکی در 1965 که حاوی «اعلام غیرقابل بودن مداخله در امور داخلی کشورها و حمایت از استقلال و حاکمیت ملی آنها» می‎باشد و دیگری گنجاندن اصلی در اعلامیه 1970 راجع به روابط مودت آمیز، در این زمینه به تصویب رسید، اما باز هم مشکل بتوان مشخص نمود که چه نوع دخالتهایی دقیقاً ممنوع می‎باشد.

احترام به حقوق بشر

این اصل مشخصه دوران جدید تحول جامعه جهانی است که بعد از جنگ جهانی دوم آغاز شده است و به گونه ای در رقابت با اصل سنتی احترام به برابری مطلق کشورها و منع مداخله در امور داخلی است به همین خاطر هماهنگ ساختن این اصول با یکدیگر چندان آسان نیست.


دانلود با لینک مستقیم


اصول اساسی حاکم بر روابط بین کشورها (علوم سیاسی رشته روابط بین‌المللی)

اصول و اهداف عدالت ترمیمی The principles and aims of restorative justice

اختصاصی از رزفایل اصول و اهداف عدالت ترمیمی The principles and aims of restorative justice دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

The principles and aims of restorative justice

By

Michelle maiese

اصول و اهداف عدالت ترمیمی

مولف: مایکل مایز

حقوق جزا و جرم شناسی

(دانشگاه شهید بهشتی)

«اصول عدالت ترمیمی»

مقایسه اصول و ارزشهای عدالت ترمیمی با اصول و ارزشهای نظام حقوقی مدنی و کیفری

اصول و ارزشهای عدالت کیفری (سزا دهنده)

اصول و ارزشهای عدالت ترمیمی

جرم به عنوان نقض قوانین دولتی تعریف می شود و دولت بزه دیده رسمی جرم است.

جرم از هم گسیختن یکپارچگی جامعه است و به عنوان صدمه ای تعریف می شود که به اشخاص و وابستگان آنها وارد می شود.

جرم به عنوان نقض قاعده حقوقی و فنی محسوب می‌شود بطوریکه مجرمیت و برائت همواره دقیقاً از نظر حقوقی و فنی منعکس کننده تقصیر اخلاقی بزهکار نمی‌باشد.

جرم به عنوان صدمه ای می باشد که در تمامی جنبه ها اعم از اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجب ورود ضرر به طرفین جرم می گردد، بطوریکه خسارات و نیازهای وارده به همه طرفین درگیر در جرم را در بر می گیرد.

حقوق و نیازهای بزه دیدگان و وابستگان آنها جنبه فرعی داشته و نادیده گرفته می شود.

محوریت با حقوق و نیازهای بزه دیدگان و وابستگان آنهاست.

نیازهای بزهکاران نادیده گرفته می شود. حقوق آنها بطور تبعیض آمیز و خود سرانه ای اعمال می شود (معمولاً بستگی به تمکن مالی یا موقعیت بزهکار دارد).

محوریت با حقوق و نیازهای بزهکاران می باشد، صدمات وارده حائز اهمیت هستند. نیاز بزهکاران به مورد حمایت قرار گرفتن به منظور پیشگیری از محکومیت یافتن نادرست آنها مورد توجه قرار می‌گیرد.

دیدگاهها جهت صدور آراء، صرفنظر از حقیقت امر یا میزان صدمه وارده، سزا دهنده سرکوبگر می باشند.

دیدگاههای متنوع جهت صدور آراء و تصمیمات معقول و موثر حائز اهمیت هستند.

اصلاح و درمان و سازش به عنوان هدف در نظر گرفته نمی شوند.

اعطای فرصت برای اصلاح و درمان و سازش امری حیاتی است.

عدالت به موجب قواعد مختلف، متشتت می شود.

عدالت، سازگار کننده و یکپارچه کننده می شود.

اجرای عدالت بررسی تقصیر و مجرمیت شخص می‌باشد.

اجرای عدالت، جستجو برای ارائه راه حل جهت حل و فصل اختلاف می باشد.

عدالت به موجب قواعد و آئین دادرسی تعریف می‌شود.

عدالت به موجب نتیجه حل اختلاف و ثمره آن تعریف می شود.

تمرکز عدالت بر روی مجازات، تلافی و تحمیل درد می باشد.

تمرکز عدالت بر روی احیاء حقوق طرفین جرم می‌باشد.

عدالت مبتنی بر حقوقی است که به موجب قواعد کیفری و رویه قضائی مقرر گردیده اند.

عدالت مبتنی بر بخشش بزهکاران در جامعه ای است که همه اعضای آن جامعه در قبال جرم ارتکابی مسئول تلقی می شوند و همه مقصرند.

عدالت فاقد بخشش بوده و جایگاهی برای محبت و مساعدت ندارد.

عدالت بدون بخشش و محبت، انتقام تلقی می شود و نه عدالت.

فراموش کردن عواقب جرم بی اهمیت است.

فراموش کردن عواقب جرم امکانپذیر است.

عدالت در جهت ایجاد جامعه‌ای از هم گسیخته اعمال می گردد و باز سازگاری روابط طرفین جرم را به همراه ندارد.

هدف عدالت گردهم آوردن طرفین درگیر در جرم جهت احیاء و بازسازگاری روابط آنها با خدا و سایرین می باشد.

عدالت، مجازات مرگ و ضمانت اجراهای تلافی جویانه


دانلود با لینک مستقیم


اصول و اهداف عدالت ترمیمی The principles and aims of restorative justice