رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد شیوه های بنیادی در معماری اسلامی

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد شیوه های بنیادی در معماری اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 28 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

معماری دوران هخامنشی

قوم ارارتو (قبل از آریائیها) : روش نیارشی ساختمانهای ارارتو، تیر و ستون با سقف تخت بوده است، ساختمانهای آنها چهار گوش بوده و نیایشگاههایی با تالاری ستون دار داشتند که بیشتر روی سکو ساخته می شده. آنها ستونها را با سر ستونهای پیچک دار می آراستند و مصالح اصلی آنها سنگ و چوب بوده است. آنها گونه ای ساختمان داشتند بنام « کلاوه» که ساختمانهایی دو طبقه بودند و بدلیل امنیت تنها در طبقه بالای آن زندگی می کردند و با نردبان به آن دسترسی داشتند و طبقه پائین را به جای انبار استفاده می کردند. از نمونه های ساختمانهای اراتویی می توان آثار تپه حسنلو از سده نهم ق.م و دژهای پیرامون دریاچه وان را نام برد.

پارسها(مادها) : یکی از ساختمانهای باز مانده از مادها تپه نوشیجان است، ساختمان مرکزی آن دارای چند تالار است که این کشیدگی منطق ایستایی نیز دارد. تاقها از گونه جناغی هستند که به روش ضربی آجرچینی شده اند. دیوارها به اندازه کافی ستبر ساخته شده اند تا بتوانند جلوی رانش تاق ها را بگیرند. گرداگرد ساختمان تاق نماهایی با چند جناغی زده شده است. طرح این گونه ساختمانها پس از اسلام در آرامگاه شیخ علاء الدوله بیابانکی در صوفی آباد سمنان و در آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقان نزدیک شاهرود و در برخی چکادها و کلاه فرنگی ها دوباره بکار گرفته شده و موزه ایران باستان در روزگار معاصر با این طرح ساخته شده است.

استودانها : نمونه دیگر معماری مادها، استودانها هستند. در آن زمان بدترین کارها را آلوده نمودن چهار عنصر یعنی آب، خاک، آتش و هوا می دانستند، و به همین دلیل مردگان را خاک نمی کردند. استودان در واقع اتاقکهایی هستند که در دل کوه می کندند تا استخوانهای مرده ها را در آن بگذارند. آثار به جای مانده : 1- بنای دکان داوود (سرپل ذهاب) 2- فخر یکه (کردستان) 3- سکاوند (سقز) 4- داود اختر 5- صحنه 6- نقش رستم - می باشند.

یکی از ویژگیهای ایرانیان کهن و هنرمندان، آنها باور به تقلید درست بوده که آنرا بهتر از نوآوری بد می دانستند. تقلید یا برداشتی که منطق داشته باشد و با شرایط زندگی سازگار باشد. آریائیها چون کشاورز بودند و در سرزمینی آباد و خرم می زیستند، خویی آشتی جو و سازگار داشتند. آریائیها در هنگام کوچ در برخورد با معماری ارارتویی، از آن الگو گرفته و آنرا «برساو» کرده اند.

برساو چیست : الگو گرفتن از نگارهای طبیعت و دگرگون کردن آنها به ریخت های ناب هندسی است. ایرانیان کهن، تقلید از طبیعت را ناپسند می شمرده اند برای همین نگاره ها را بگونه «یَله» (آزاد) که امروز به آن برداشت انتزاعی یا ذهنی می گویند، کار می کردند.

نمونه هایی از این الگوبرداری در معماری و هم در نیارش شیوه پارسی یافت می شود که دو نمونه آن «تالار ستوندار» و «کلاوه ها» بوده است. در معماری پارسی با بکار بردن خشت و پوشش دو پوسته تلاش می کردند جلوی ورود گرما به درون را بگیرند.

نیارش پارسی : در معماری پارسی، سقفها تخت و با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمان را می ساختند، از چوب به سادگی برای پوشش دهانه هایی از 40 تا 55 متر بهره گیری می کردند. پارسیان اتاقهایی می ساختند که دو ستون در میان آن بود و دو تیرچوبی را بر روی هم با کنف می بستند و روی ستونها می گذاشتند، بدین گونه به توانایی باربری تیر می افزودند. در این دوره تیر ریزی سقف بصورت مربع(شطرنجی) در آمد تا سطح اتکای بیشتری داشته باشد.

آرایه پارسی : در شیوه پارسی، آرایه هایی (تزئیناتی) بکار رفته است که هر کدام منطق خاصی داشته اند. در دخمه های «مادی» سر ستون هایی بر دیوار


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شیوه های بنیادی در معماری اسلامی

تحقیق در مورد نقش دولت اسلامی در توسعه از منظر امام خمینی

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد نقش دولت اسلامی در توسعه از منظر امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 10 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

نقش دولت اسلامی در توسعه از منظر امام خمینی (ره )

مقدمه : تبیین رهنمودهای بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی یکی از گامهای اساسی در تداوم نظام اسلامی ایران به خصوص در شرایط امروز جهان است . در آستانه قرن پیش رو تحولات گسترده ای را در زندگی بشر از جنبه های مختلف شاهد هستیم یکی از مهمترین جنبه های این دگرگونی تحولی است که امروزه در مورد نقش دولت در توسعه و توسعه اقتصادی پدید آمده است . به این خاطر بازبینی و ترسیم خطوط فکری و سیاسی ـ اقتصادی امام خمینی (ره ) در شرایط کنونی درباره نقش دولت اسلامی در توسعه اقتصادی اگرچه کار دشواری است اما گام مهمی به شمار می رود. هدف دولت اسلامی از دیدگاه امام همان هدف نهایی ادیان آسمانی یعنی « توسعه معرفت به خداوند » است و قرار است انسان با همه ابعاد مادی و معنویش ساخته شود بنابر این ماهیت دولت اسلامی با دولت های دیگر اعم از استبدادی لیبرالی و سوسیالیستی که هدفشان حداکثر کردن رفاه مسئولان و کارمندان عالی رتبه دولت یا حداکثر کردن رفاه مادی جامعه است تفاوتهایی اساسی دارد. تجربه چهارصد ساله غرب و پنجاه ساله اخیر کشورهای درحال توسعه این درس را به ما می دهد که هرچند توسعه اقتصادی دولت محور با شکست مواجه شده ولی توسعه اقتصادی بدون دخالت دولت نیز با بحرانهای اجتماعی اقتصادی انسانی و زیست محیطی مواجه شده و خواهد شد. به این ترتیب به یقین می توان گفت که توسعه همه جانبه و حقیقی تنها با وجود یک دولت کارا سالم و موثر ممکن است . در همین رابطه امام خمینی (ره ) عامل اصلی عقب ماندگی مسلمانان را عدم تشکیل حکومت حق دانسته و می گویند : « اگر گذاشته بودند که حکومتی که اسلام می خواهد حاکمی را که خدای تبارک و تعالی امر به تعیین آن فرموده است و رسول اکرم (ص ) تعیین فرموده بود اگر گذاشته بودند و آن مشکلات پیش نمی آمد آن وقت مردم می فهمیدند که اسلام چیست و معنی حکومت اسلامی چیست » (صحیفه نور جلد 165 1 ) برهمین مبنا امام خمینی (ره ) شرط اساسی و اولیه برای رشد و توسعه کشور را تغییر زمامداران وابسته تشکیل حکومت اسلامی و تحصیل استقلال دانسته می گویند : « جمله کلام آنکه این زمامداران خائن باید عوض شوند تا کشور عوض شود » (کشف الاسرار222 ) با توجه به این اصول و برمبنای خطوط کلی توسعه از نظر بنیانگذار نظام اسلامی سئوال اصلی این است که از نظر ایشان نقش دولت اسلامی در ایجاد توسعه خصوصا توسعه اقتصادی چیست وظایف دولت در یک حکومت اسلامی برای پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور که به پیشرفت و توسعه در سایر حوزه ها و حیطه ها هم می انجامد در چه منظومه فکری و رفتاری تعریف می شود البته واضح است که ابتدا باید مشخص شود منظور از توسعه در دیدگاه امام چیست توسعه در دیدگاه امام خمینی (ره ) توسعه فرایندی است اجتماعی و مبتنی بر عقلانیت عمل که در جریان آن جامعه از وضعیت غیرعقلانی نامطلوب به سوی وضعیت عقلانی مطلوب گذر می کند. امام خمینی (ره ) در مورد توسعه فراگیر معتقدند : « این مسلم است که از نظر اسلامی حل تمام مشکلات و پیچیدگی ها در زندگی انسانها تنها با تنظیم روابط اقتصادی به شکل خاصی حل نمی شود و نخواهد شد. بلکه مشکلات را در کل نظام اسلامی باید حل کرد و از معنویات نباید غافل بود که کلید دردهاست ... » صحیفه نور129 20 از دیدگاه بنیانگذار نظام اسلامی مشکل اصلی توسعه غرب و شرق غفلت از معنویات و عدم اعتقاد واقعی به خداست ... صحیفه نور140 20 مفهوم و ویژگی های دولت اسلامی در اصطلاح سیاسی دیدگاه های مختلفی درباره دولت و مفهوم آن وجود دارد. برخی تفاوتی بین دولت و هیات حاکمه قائل نیستند و مفهوم حکومت یعنی فرمان راندن را به صورت هم معنا و مترادف با مفهوم دولت به کار می برند اما بیشتر اندیشمندان سیاست دولت را عبارت از کیفیتی از خود ملت دانسته اند نیرویی که از اجتماع مردم واحد و متشکل در سرزمین معین و محدود آزاد می شود. دولت قدرت عمومی کاملی است که به حکومت شان و حیثیت می بخشد البته حکومت هم مجری و حامل اقتدار دولت است و این اقتدار مستمر فراتر از احکام و ابتاع بوده و به کشور و سازمان سیاسی آن تداوم و همبستگی می بخشد. دولت در این مفهوم عام دارای چهار عنصر اساسی است : قلمرو مردم حاکمیت و حکومت . ممکن است تعداد جمعیت یا وسعت قلمرو تغییر یابد اقتدار و حاکمیت سیاسی داخلی و خارجی دستخوش تحول شود یا شکل و نوع حکومتها عوض شود ولی دولت و نظام سیاسی ـ اجتماعی ثابت باشد. دولت با این کیفیت زوال ناپذیر است ولی مادامی که مردم محفوظ و نظام اجتماعی آنها تداوم و مشروعیت داشته باشد برکناری حکومتها موجب زوال دولت ها نمی شود. به بیان دیگر هر تغییری در حکومت به معنای بروز بحران در دولت نیست بودن یا نبودن دولت بستگی به بودن یا نبودن جامعه و مشروعیت نظام اجتماعی دارد و تا وقتی نظام اجتماعی تداوم و مشروعیت دارد دولت هم خواهد بود زیرا هر نظام اجتماعی به هر شکلی که باشد احتیاج به استقرار نظم عدالت و امنیت خواهد داشت و هیچ جامعه ای فارغ از احتیاج به این سه رکن زندگی اجتماعی نخواهد بود بنابر این آنچه بنیان و پایه اساسی دولتی را تشکیل می دهد نه تعداد جمعیت نه وسعت قلمرو نه اقتدار سیاسی داخلی و خارجی و نه شکل و نوع حکومت ها است بلکه وحدت سیاسی فکری یا قدرت سیاسی واحد ناشی از وجود جمعی مردم است که اساس هر دولتی را پی می ریزد و البته این وحدت و قدرت در چارچوب قلمرو جمعیت حاکمیت و حکومت خاصی قرار می گیرد. امام خمینی (ره ) در موارد متعددی هدف پیامبران را تشکیل مدینه فاضله با توحید کلمه دانسته و در مقدمات لازم برای تحقق آن می گویند : « این مقصد بزرگ که مصلح اجتماعی و فردی است انجام نگیرد مگر در سایه وحدت نفوس و اتحاد هم و الفت و اخوت و صداقت قلبی و صفای باطنی و ظاهری و افراد جامعه به طوری شوند که نوع بنی آدم تشکیل شخص واحد دهند و جمعیت به منزله یک شخص باشد و افراد به منزله اعضا و اجزای آن باشد و تمام کوششها حول یک مقصد بزرگ الهی و یک مهم عظیم عقلی که صلاح جمعیت و فرد است چرخ زند ... » چهل حدیث 9 ـ268 امام همچنین در مورد ارتباط با جایگاه دولت و ملت و نگرش آنان نسبت به هم در یک حکومت الهی می گویند : « خاصیت یک حکومت محرومان و مستضعفان و حکومت مردمی این است که مجلسش می فهمد مستضعفان و محرومان یعنی چه هم حکومت و وزرا می فهمند که یعنی چه ... لذا حکومت اسلامی چون احساس کرده محرومیت را به فکر محرومان می توانند باشند ... » صحیفه نور52 18 نقش دولت اسلامی در توسعه از نظر امام خمینی (ره ) دولت به مفهوم عام آن که در راس آن فقیه عالم و مدبری قرار دارد بایستی برای رسیدن به توسعه ای پایدار عادلانه حکیمانه و انسانی وظایف ذیل را برعهده بگیرد : تاسیس بنیادهای قانونی نظیر قانون اساسی به منظور ایجاد آرامش و امنیت و وحدت ملی برنامه ریزی برای توسعه براساس اصول و شاخصهای


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش دولت اسلامی در توسعه از منظر امام خمینی

تحقیق درمورد الهیات فلسفی اسلامی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد الهیات فلسفی اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

الهیات فلسفی اسلامی

می‌خواهم‌ آثار دشوار سید حسین‌ نصر را بر اساس‌ سخنرانی‌های‌ گیفورد(lecture Gifford) ، با عنوان‌ معرفت‌ و امر قدسی‌(Knooleadge and the Sacred) بررسی‌ کنم‌ که‌ در تکملهِ آن‌ چند سخنرانی‌ بِجا در باب‌ ملاصدرا و مولای‌ روم‌ افزوده‌ شده، این‌ دو شخصیت، وجوه‌ تفکری‌ را مجسم‌ می‌کنند، که‌ نصر در قبولاندن‌ آن‌ به‌ ما اصرار می‌ورزد، اما وی‌ با توجه‌ به‌ بحث‌ گستردهِ سخنرانی‌های‌ گیفورد، همراه‌ با حوزهِ طرح‌ آن، تصمیم‌ گرفت‌ که‌ گفتار خود را آشکارا در جهتی‌ تطبیقی‌ پیش‌ ببرد. بدین‌ ترتیب‌ وجه‌ تفکر اشراقی‌ نیز که‌ نصر مدت‌ها در جلب‌ مخاطبان‌ غربی‌اش‌ به‌ آن‌ با دشواری‌ هایی‌ مواجه‌ بود، اینک‌ خاستگاهی‌ برای‌ گفتگوئی‌ روشنی‌ بخش‌ و متقابل‌ به‌ شمار می‌آید. من‌ قریب‌ بیست‌ سال‌ به‌ جستجوی‌ آثاری‌ از تفاهمات‌ متقابل‌ در میان‌ اندیشمندان‌ یهودی، مسیحی‌ و مسلمان، مشغول‌ بوده‌ام‌ -- به‌ ویژه‌ در قرونی‌ که‌ پژوهش‌های‌ فکری‌ آنها با هم‌ تلاقی‌ پیدا کرده‌اند. سخنرانی‌های‌ نصر دقیقاً همین‌ تفاهمات‌ را به‌ من‌ القا می‌کنند. با این‌ همه‌ اندیشه‌های‌ گسترده‌ای‌ که‌ سید حسین‌ نصر به‌ مدد آنها به‌ این‌ امر دست‌ می‌یابد، از سنت‌ ایرانی‌ (یا اشراقی) خاص‌ وی‌ سرچشمه‌ می‌گیرد، و به‌ او اجازه‌ می‌دهد که‌ لبهِ تیز انتقاد خود را از سرنوشت‌ فلسفه‌ غرب‌ تیزتر کند - این‌ انتقاد توازی‌ چشمگیری‌ با انتقادهای‌ پیر هادت‌(Pierre Hadot) دارد که‌ من‌ ضمن‌ ادای‌ دین‌ به‌ او، در قرائت‌ انتقادی‌ خود از اثر نصر مواضع‌ آن‌ را به‌ کار خواهم‌ گرفت. افزون‌ بر آن، فرصت‌ ورود به‌ این‌ گونه‌ گفتگو را باید خوشامد گفت، زیرا این‌ فرصت‌ با پرداختن‌ به‌ دانش‌ پژوهی‌ مسلمان‌ که‌ صریحاً از نگرگاه‌ ایمان‌ یک‌ مسلمان‌ ما را مخاطب‌ می‌سازد، کار تطبیقی‌ مرا به‌ فرجام‌ خوشی‌ می‌رساند. با این‌ همه‌ تردید دارم‌ که‌ اگر به‌ شرکت‌ در این‌ همایش‌ دعوت‌ نمی‌شدم، به‌ طریق‌ دیگری‌ جرات‌ می‌کردم‌ از عهده‌ این‌ مهم‌ برآیم. زیرا تا کنون‌ احترام‌ من‌ به‌ اثر نصر و شخصیت‌ خود او باعث‌ شده‌ تا از نوشته‌های‌ گوناگون‌ ایشان‌ بهره‌ فراوانی‌ ببرم‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ در پرداخت‌ انتقادی‌ به‌ این‌ نوشته‌ها مسامحه‌ کرده‌ام. به‌ علاوه، وقتی‌ نخستین‌ بار سخنرانی‌های‌ گیفورد منتشر شدند، حالت‌ گفتمان‌ آنها چنان‌ بود که‌ مرا به‌ درنگ‌ و تأخیر واداشت‌ و از آنجا به‌ علت‌ همان‌ احترام‌ و گرامی‌ داشت‌ تمایلی‌ به‌ در افتادن‌ با این‌ نوشته‌ها نداشتم. سرانجام‌ احساس‌ ادای‌ تکلیف‌ در ورود به‌ این‌ گفتگو بر اکراه‌ و نگرانی‌های‌ آغازین‌ غالب‌ آمد و هر چند نگرانی‌ها هنوز رفع‌ نشده‌ بودند، اکنون‌ امکان‌ بیان‌ آنها در مقیاسی‌ وسیعتر میسر گردید که‌ سخن‌ رانی‌ها خود فراهم‌ آورده‌ بودند. افزون‌ بر آن، مواجههِ فکری‌ با اثر ملاصدرا در همایش‌ بهار 1999 در تهران‌ مرا به‌ شیوهِ تفکر اشراقی‌ سوق‌ داد. نصر می‌کوشد تا این‌ طریقت‌ فکری‌ را در عینِ نگاه‌ تقدیرآمیزش‌ به‌ دیدگاه‌های‌ دیگر به‌ ما بفهماند. در نهایت‌ باید بگویم‌ که‌ من‌ عبارت‌ الهیات‌ فلسفی‌(Philosophical theology) را به‌ عنوان‌ بدیلی‌ بر تئوسوفی‌ پیشنهادی‌ نصر، ترجیح‌ می‌دهم. سرانجام‌ مطلبی‌ نیز دربارهِ این‌ طریقت‌ فکری‌(theology Philosophical) باید گفت‌ که‌ من‌ آن‌ را به‌ عنوان‌ بدیلی‌ بر کلمه‌ تئوسوفی‌(theosophy) که‌ نصر آن‌ را ترجیح‌ می‌دهد، پیشنهاد میکنم. من‌ بر آنم‌ که‌ به‌ کارگیری‌ واژه‌ تئوسوفی‌ در غرب‌ یکسره‌ ناممکن‌ است؛ در واقع، قرائت‌ انتقادی‌ مبسوط‌ نصر در نخستین‌ سخنرانی‌ ما را به‌ ملاحظه‌ این‌ نکته‌ یاری‌ می‌دهد که‌ چرا بازتاب‌های‌ طنین‌ این‌ واژه‌ به‌ هر معنایی‌ که‌ از آن‌ مراد کنیم، با توجه‌ به‌ تاریخ‌ اخیر کاربرد آن، همچنان‌ ابهام‌ آفرین‌ میماند. افزون‌ بر آن، من‌ با واگذاشتن‌ واژهِ فلسفه‌ که‌ سقراط‌ و نیز افلاطون‌ در توضیح‌ و شرح‌ وبیان‌ آن‌ عملاً بسی‌ دقت‌ به‌ خرج‌ داده‌اند، موافق‌ نیستم. در همین‌ جاست‌ که‌ نقد پیر هادت‌ میتواند، به‌ مدد بازگرفتن‌ واژهِ فلسفه‌ به‌ جای‌ واگذاری‌ آن‌ به‌ واژه‌ای‌ دیگر، مکمل‌ نظر نصر قرار گیرد. با این‌ همه‌ من‌ این‌ تک‌ واژه‌ را به‌ عبارت‌ ذاتاً مکمل‌ "فلسفهِ الهی" بسط‌ داده‌ام‌ تا بدین‌ طریق‌ برای‌ اعادهِ همان‌ ابعادی‌ که‌ نصر (و هادت) سرسختانه‌ از آن‌ دفاع‌ می‌کنند، اهتمامی‌ صورت‌ گیرد. ساختار معنایی‌ "الهیات‌ فلسفیPhilosophical theology"، قریب‌ به‌ ساختار اضافه‌ در زبان‌ عربی‌ است‌ که‌ مطابق‌ آن‌ دو اسم‌ در کنار هم‌ قرار میگیرند تا مانند "خانهِ خانواده(Family house) " یکی‌ نقش‌ واصف‌ دیگری‌ را1 ایفا کند. در چنین‌ مواردی، ساختار اضافی‌ با پیوند دو کلمه‌ به‌ یکدیگر نسبت‌ وصفی‌ متقابلی‌ را برای‌ هر دو کلمه‌ بنا می‌نهد. البته‌ میان‌ زبانها تفاوت‌ هایی‌ وجود دارد، چنانکه‌ این‌ مقایسه‌ ما را در نشان‌ دادن‌ اضافهِ صفت‌ به‌ اسم‌ در انگلیسی‌ یاری‌ می‌کند: الهیات‌(theology) به‌ آنچه‌ ما مشخصاً در جهت‌ اهتمام‌ به‌ بیان‌ نسبت‌ امر وحدانی‌(the one) به‌ آنچه‌ که‌ هست‌ انجام‌ می‌دهیم، اطلاق‌ می‌گردد؛ واژه‌ فلسفی‌(Philosophical) شیوه‌ای‌ را که‌ برگزیده‌ایم‌ وصف‌ می‌کند، زیرا واقعیاتی‌ که‌ در حیطهِ پژوهش‌ ما قرار دارند، جز از طریق‌ کاربرد ابزار فکری‌ لازم‌ و ضرور قابل‌ درک‌ نمی‌شوند. با این‌ همه‌ ادغام‌ یا همجواری‌ این‌ دو واژه‌ باید به‌ یادمان‌ آورد که‌ پژوهش‌ هایی‌ از این‌ گونه‌ چه‌ بسا هم‌ برای‌ فلاسفه‌ و هم‌ برای‌ الهی‌ دان‌ها نامأنوس‌ به‌ نظر آیند، زیرا نتیجه‌ ادغام‌ یک‌ واژهِ پیوندی‌ ناب‌(genuine hybrid) است. بدین‌ لحاظ، الهیات‌ فلسفی‌ نمی‌تواند ذیل‌ "فلسفه‌ دین" مندرج‌ گردد، زیرا فرض‌ و ادعای‌ این‌آموزه، بر آن‌ است‌ که‌ احکام‌ و گزاره‌های‌ ایمانی‌ به‌ محک‌ و ملاک‌ جنسی‌ فلسفه‌ تحویل‌ می‌گردند، و این‌ احکام، احکامی‌ هستند که‌ وقتی‌ عبارت‌ ما بر اشتغال‌ به‌ الهیات‌ تأکید دارد،به‌ طور رایج‌ به‌ ذهن‌ متبادر می‌شوند. معهذا تأملات‌ ما چه‌ بسا از نظر الهی‌ دان‌ها نیز نامربوط‌ تشخیص‌ داده‌ شود، زیرا اغلب‌ متفکران‌ متعلق‌ به‌ سنت‌ ابراهیمی‌ به‌ ندرت‌ قدرت‌ تحمل‌ (و ذوق) آن‌ تفکراتی‌ را دارند که‌ آنها را ملزم‌ می‌کند تا با توسل‌ به‌ ابزار مفهومی، که‌ بحق‌ نابسنده‌اش‌ می‌شمرند، پذیره‌های‌ ایمانی‌ شان‌ را به‌ پرسش‌ کشند. با این‌ همه‌ کسان‌ دیگری‌ از میان‌ ما، از جمله‌ خود من‌ و نصر، بر این‌ امر واقفیم‌ که‌ پژوهش‌ بشری‌ در امور گوناگون‌ از جمله‌ الوهیت‌ به‌ سهولت‌ نمی‌تواند از ابزار مفاهیم‌ چشم‌ پوشی‌ کند، حتی‌ اگر این‌ پژوهش‌ها به‌ گونه‌ای‌ باشد که‌ در همین‌ ابزار نیز تحول‌ و دگردیسی‌ ایجاد کند. 1) سخنرانی‌های‌ گیفورد: معرفت‌ و امر قدسی‌ بنابراین‌ همانطور که‌ نصر در ارائه‌ و معرفی‌ مؤثر سنت‌ اشراقی‌ اش‌ به‌ روشنی‌ نشان‌ می‌دهد، در چنین‌ پژوهش‌هایی‌ عقل‌ و ایمان‌ متقابلاً می‌توانند مناط‌


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد الهیات فلسفی اسلامی

تحقیق درباره اتحاد ملی و انسجام اسلامی راهکارمقابله با توطئه دشمنان انقلاب اسلامی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره اتحاد ملی و انسجام اسلامی راهکارمقابله با توطئه دشمنان انقلاب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

"اتحاد ملی و انسجام اسلامی"، راهکارمقابله با توطئه دشمنان انقلاب اسلامی

تاریخ اسلام از زمان پیامبر گرامی تا امروز، کلمه " وحدت و اتحاد" را بارها شنیده است و در همه ادوار تاریخ، همه مصلحین اسلامی ضرورت حفظ وحدت و اتحاد را به پیروان خود توصیه کرده‌اند.

پس از انقلاب اسلامی نیز معمار کبیر انقلاب بر وحدت کلمه تاکید فراوان داشتند و بارها ملت را به وحدت و اتحاد فراخواندند و آن را رمز بقا و پیروزی ملت در مقابل دشمنان برشمردند.

تکرار تاکید بنیانگذارجمهوری اسلامی از زبان شیوا و آرام بخش مقام معظم رهبری و نامگذاری سال ‪ ۸۶‬به عنوان سال " اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نشان از اهمیت سخن معمار کبیر انقلاب اسلامی در برهه کنونی کشور دارد.

رهبر معظم انقلاب در حالی سال ‪ ۸۶‬را سال " اتحاد ملی و انسجام اسلامی " نامگذاری کردند که دشمنان انقلاب، آشکارا شمشیر عناد با انقلاب اسلامی را از نیام بیرون کشیده و با طرح ادعایی جدایی ملت از مسوولان سعی در ایجاد شکاف میان ملت - حکومت دارند تا به‌این وسیله به اهداف شوم خود در انحراف انقلاب اسلامی از آرمان‌های به حق بنیانگذار جمهوری اسلامی دست یابند.

سال ‪ ۸۶‬در حالی مزین به نام "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" شد که سال پیش از آن به سال "پیامبر اعظم (ص)" معروف شد ، پیامبری که او نیز به اتحاد و انسجام اسلامی اعتقاد فراوان داشت و آن را رمز بقای امت خود می‌دانست.

در حقیقت سال گذشته سالی بود که‌همه ملت تلاش داشتند سیره‌و اخلاق پیامبر گرامی اسلام (ص) را سرلوحه فعالیت‌های خود قرار دهند ، سیره‌ای که سنگ بنای آن "اتحاد و همدلی اسلامی" بود.

اما آنچه سبب شد سال ‪ ۸۶‬نام نماد صریح‌تری از اخلاق نبوی را به خود اختصاص دهد، نقش دشمنان انقلاب اسلامی در مواجهه با انقلاب اسلامی است.

مقام معظم رهبری در تبیین سال ‪ ۸۶‬فرمودند: دشمنان با تبلیغات، با جنگ روانی و با تلاش‌های موذیانه گوناگون خود سعی می‌کنند بین صفوف ملت ایران اختلاف بیندازند، به بهانه قومیت، مذهب و گرایشهای صنفی، وحدت کلمه ملت را از بین ببرند.

پیام مقام معظم رهبری درآغاز سال نو شمسی، انگیزه‌ای شد تا اهمیت این پیام را از زبان نمایندگان ملت بشنویم.

"سعید ابوطالب " عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفت وگو باایرنا نامگذاری سال‪ ۸۶‬را تحت عنوان وحدت ملی و انسجام اسلامی یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر دانست و گفت: دلیل این نامگذاری حرکتی است که دشمنان در طول سال‌های گذشته و چند سال اخیر آغاز کرده‌اند .

وی تصریح کرد: دشمنان اسلام وایران دراین چند سال حرکتی را آغاز کرده‌اند که‌به مانند رسم انگلیس‌ها در دوران صفویه که سیاست "تفرقه بینداز و حکومت کن" است.

این نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: مبنای این فعالیت دشمنان درگیری‌های قومی، مذهبی و اختلافات شدید طایفه‌ای است که در حقیقت فروپاشی از درون را را ایجاد می‌کند، این جریان به گونه‌ای است که در هر کشور اسلامی به یک شکل خاص در حال شکل گرفتن است.

وی با اشاره به دلیل نامگذاری سال جدید توسط مقام معظم رهبری به نام اتحادملی وانسجام اسلامی، گفت: ایشان در حقیقت برای متوجه‌کردن مردم‌و جامعه مسلمانان این سال را به این نام خوانده تامبادااختلافات ساختگی و جعلی بین مسلمانان به وجود آید.

ابوطالب با تاکید بر این که ما باید هوشیارانه و با دقت سعی کنیم تا درداخل کشور به درگیری‌ها و اختلافات دامن نزنیم، گفت: نباید به برخی مسایل که‌مبنای درستی ندارد، مثل دامن زدن بین اختلافات شیعه و سنی و اقوام نزدیک شد،همچنین یکی‌ازعواملی که‌می‌تواند همگرایی را در کشور تقویت کند، خمیرمایه جامعه تحت عنوان دین است که می‌تواند تمامی قومیت‌ها و اقوام را به‌هم نزدیک کند.

" حسین سبحانی نیا " عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به لزوم اتحاد ملی در داخل و خارج از کشور، گفت: افزایش حوصله، تحمل فکر مخالف، ایجاد تعامل، استفاده و تبادل تجربیات از راهکارهای جلوگیری از ایجاد تفرقه بین مسلمانان است.

وی به فلسفه نامگذاری سال جاری به نام "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" از سوی مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت : این نامگذاری قطعا با توجه به حساسیت‌ها، آسیب‌ها، تهدیدها، فرصت‌ها وبایدها و نبایدهایی است که برای کشور وجود دارد ، اتخاذ شده است.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: مقطع کنونی چه در داخل و چه در خارج از کشور مقطع حساسی به شمار می‌آید که برای مقابله با تهدیدها باید به نسل سوم و جوان کشور اهمیت اتحاد ملی را تاکید کرد.

وی تاکید کرد: موفقیت‌های انقلاب اسلامی منافع استکبار را در معرض تهدید قرارداده، بنابراین درصددند با تفرقه بین احزاب داخلی و همچنین اختلاف بین ایران با سایر کشورها، ایران و اسلام رااز بین ببرند.

سبحانی نیا افزود: استکبار با تمام تجهیزات و امکانات اعم از فرهنگی و غیر فرهنگی با ما مقابله می‌کند و به دنبال مهار تولید علم ، پیشرفت علمی در حوزه‌های استراتژیک هسته‌ای و دانش بنیادی در کشورهای اسلامی هستند و تلاش می‌کنند کشورهای اسلامی به تولید علم ، استراتژی هسته‌ای و بنیادی دست پیدا نکنند تا اسلام و انقلاب را در تامین نیاز بشر امروز به چالش بکشند.

وی باتاکید بر اینکه استکبار در تلاش است که اسلام رادرایجاد جامعه مرفه ناتوان جلوه‌دهد، گفت: چنانچه ظرفیت جهان اسلام با هم یکی شود و بین نخبگان و اندیشمندان جهان اسلام تعامل ایجادشود می‌تواند تهدید بزرگی برای استکبار جهانی محسوب شود، بنابراین آن


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اتحاد ملی و انسجام اسلامی راهکارمقابله با توطئه دشمنان انقلاب اسلامی

اسید لاکتیک (رشته مهندسی پزشکی – درس بیوفیزیک)

اختصاصی از رزفایل اسید لاکتیک (رشته مهندسی پزشکی – درس بیوفیزیک) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد علوم و تحقیقات

دانشکده مهندسی پزشکی

اسید لاکتیک

استاد راهنما :

* معرفی

چشم انداز تاریخی

خصوصیات فیزیکی و شیمیائی

* تکنولوژی تهیه و تولید

میکروارگانیسم‌ها و مواد خام

میکروارگانیسم‌ها

مواد خام

فرآیند تخمیر

محفظه بلند و پیوسته غلظت و جمع‌آوری در راکتورها

فرآیند بهبود

فلیتراسیون، رفتار کربنی و تبخیر

کریستال کردن Caleium Lactate

تقطیر مایع

تقطیر استرهای شیر

فرآیندهای دیگر بهبود

تهیه به صورت ترکیبی

* اقتصاد

سایز بازاری، تولید کنندگان، قیمت‌ها

استفاده و کارکردها

* خلاصه

* معرفی

چشم انداز تاریخی:

اسید لاکتیک (2 تا هیدورکسی پروپانیک اسید+ 2 تا هیدورکسی پروپیونیک اسید) به لحاظ ساختاری یک هیدورکسی اسید است که به وفور در طبیعت یافت می‌شود. اولین بار به صورت تجاری در سال 1894 توسط چارلز ای آوری در لیتون ماساچوست امریکا تهیه و تولید شد. این تولید در نیل به هدف فروش Calcium Lactate به عنوان جانشینی برای خامه‌ی تارتار در پودر نان پزی موفق نبود.

اولین کارکردهای موفق آن در صنعت چرم و منسوجات در سال 1894 آغاز شد (گریت و 1930) تولید سالانه در آن دوره حدود 5000 کیلوگرم بود. در سال 1942 حدود نیمی از تولید سالانه‌‌ی آمریکا که حدود 106* 7/2 کیلوگرم بود به مصرف صنعت چرم می‌رسید و 20% آن به مصرف صنایع غذائی (فیلاچیون و 1952).

تولید آمریکا طی جنگ جهانی دوم به اوج خود یعنی 106* 1/4 کیلوگرم در سال رسید اما پس از آن به 106* 3/2 کیلوگرم تنزل کرد. یک بازار سالانه‌ی 106* 90 کیلوگرمی (یندل و آریز) در صنعت پلاستیک در اواخر دهه پنجم و اوایل دهه‌ی ششم قرن نوزدهم


دانلود با لینک مستقیم


اسید لاکتیک (رشته مهندسی پزشکی – درس بیوفیزیک)