رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه ارتباط بین میزان انجام فعالیت های بدنی و سطح سلامت روانی

اختصاصی از رزفایل پایان نامه ارتباط بین میزان انجام فعالیت های بدنی و سطح سلامت روانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ارتباط بین میزان انجام فعالیت های بدنی و سطح سلامت روانی


پایان نامه ارتباط بین میزان انجام فعالیت های بدنی و سطح سلامت روانی

 

 

 

 

 

 

 

 

تعداد صفحات پایان نامه: 120 صفحه

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 چکیده تحقیق

پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین میزان انجام فعالیتهای بدنی و ورزشی و سطح سلامت روانی ( جسمانی ، اضطراب و اختلال خواب و …) دانشجویان پسر کارشناسی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 86-85 پرداخته است .

جامعه آماری شامل دانشجویان ورودی مهر 82 تا مهر 85 . تعداد کل دانشجویان از لحاظ اموزشی 96 نفر منهای 11 دانشجوی انتقالی و مرخص از تحصیل در ترم مهر ماه 85 بود . یعنی جامعه آماری 85 نفر و طبق جدول که حبسی و مورگان 70 نمونه ( آزمودنی ) شامل سه رشته تحصیلی مشاوره و راهنمایی ، علوم تربیتی و روانشناسی در سطح تحصیلی کارشناسی .

از تعداد 70 نمونه آزمودنی 41 آزمودنی غیر ورزشکار – 29 و آزمودنی ورزشکار بودند . از 29 نفر آزمودنی ورزشکار 16 نفر – ورزشکار رشته هیا ورزشی انفرادی و 13 نفر ورزشکار رشته های گروهی

 ابزار گرد اوری داده ها :

1- پرسشنامه اطلاعات فردی     2- تست سلامت عمومی گلدبرگ GHQ

 روشهای آماری :

آمار توصیفی (فراوانی ، درصد ، میانگین ، انحراف استاندارد ، رسم نمودار و جدول )

 روشهای آماری :

آمار استنباطی ( آزمون t مستقل برای میانگین گروههای متفاوت)

محاسبات با نرم افزارهای رایانه ای و روشهای آماری توصیفی و استنباطی

نتایج بدست امده نشان می دهد که ورزشکاران نسبت به ازمودنیهای غیر ورشکار از سلامتی بالاتری برخوردار بودند . تفاوت معنی داری از لحاظ سلامت روانی ما بین ورزشکاران انفرادی و گروهی مشاهده شد . زیر مجموعه های سلامت روانی ( جسمانی ف علائم اضطراب و اختلال خواب ، کارکرد اجتماعی ، علائم افسردگی ) آزمودنیهای ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری وجود داشت . با توجه به اطلاعات بدست امده آزمودنیهای ورزشکار به لحاظ کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی وضعیت بسیار مطلوبی را نسبت به آزمودنیهای غیر ورزشکار داشتند .

 1-1- مقدمه

در عصر حاضر اختلاف رفتار یو روانی از جمله مشکلات جدی و شایع در جهان است . این پدیده در کشورهای در حال توسعه به ویژه در ایران دامنه وسیعتری دارد و دائما رو به افزایش است . فصل نامه پژوهشهای روانشناختی ، 1371

بر این اساس با وجود پیشرفتهای علمی در یک صد (100) سال گذشته که باعث شده است تا بسیاری از بیماریهای عفونی و مسری از زندگی مردم رخت بر بندد، اما بنظر می رسد که اختلالات روانی با انواع و شدتهای متفاوت جایگزین ان بیماریها شده است .

نتیجه برخی از مطالعات ، صنعتی شدن کشورها و تغییرات اجتماعی از قبیل شهر نشینی ، فروپاشی خانواده ها و تغییر در شیوه زندگی مردم و مشکلات اقتصادی را از جمله برخی از علل این مشکلات می داند . جامعه دانشجویان کشور نیز که اغلب درگیر فراگیری علم و دانش هستند به لحاظ استرس های خاص حین سنین بیشتر در معرض این فشارها و مشکلات قرار دارند .

به اعتقاد پرز (1969) انسان یک ارگانیزم است و یک ارگانیزم از محیط خودش مستقل نیتس و به محیطی احتیاج دارد که با آن به تعامل و مبادله بپردازد . انسان تمایل دارد که در جهت چیزهای کل و یا هیئتهای جنب حرکت کند تا از تنشهای خود بکاهد و کلیت خود را به ظهور برساند . بنابراین تمایل اساسی هر ارگانیزمی و از جمله آنان انسان تلاش برای کسب تعادل است .

تعادلی که هرگز به طور ثابت و دایمی حاصل نمی شود . هدف تلاش برای کسب تعادل و موازنه کاهش ششهاست که این برای ارگانیزم لذت بخش است . همین تلاش در فرایند حفظ تعادل است که نظم خود به خودی ارگانیزم را به وجود می اورد با توجه به حساسیت این دوران یعنی دوران دانشجوی که همراه با دوری از خانواده ، فشارهای روحی و روانی و مقتضیات خاص این سنین توجه به تاثیر نامطلوبی که این اضطراب ها و استرس ها در فرایند کلی زندگی دانشجویان دارد لازم است که به سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) آنها توجه شود .

راهکارهای بسیاری جهت مبارزه با فشارهای روانی ارتقاء سطح سلامت روانی و ارتقاء سلامت عمومی جامعه و قشرهای مختلف مردم مانند شناخت موقعیت ، تفریحات سالم و سرگرمیها ( ورزش و شرکت در مراسم ها ) خواب کافی ، همکاری و نوع دوستی ، مشارکت دادن دیگران در کار کسب تجارت و لذت بردن از شغل ارائه شده است 2 ( ابطحی ، 1380) اما به نظر می رسد از میان آنها عامل ورزش و فعالیتهای بدنی به عنوان یک راهکار مناسب و موثر موبج ارتقاء سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) انان گردد. با توجه به اهمیت ورزش و فعالیت های بدن یاین پژوهش قصد دارد سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و …. ) دانشجویان پسر دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران را به عنوان یک متغیر مهم مورد بررسی قرار دهد .

 2-1- بیان مسئله و سئوالات تحقیق

بنابر امد و سازمان بهداشت جهانی 1993 در دنیا حدود 500 میلیون نفر از اختلالات روانی رنج می برند که از این عده حدود 52 میلیون نفر به اکسینرو فرین و نزدیک به 150 میلیون نفر به انواع اختلالات عصبی دیگر مبتلا می باشند که غالب این موارد در کشورهای در حال توسعه می باشد . ( یعقوبی ، 1374)

یافته های یک بررسی که در فرهنگستان خانواده آمریکا انجام گرفته است ، نشان داد که 80 درصد کارکنان مشاغل اجرایی 66 درصد آموزگاران و منشی ها ، 44 درصد کارکنان تولید پوشاک و 25 درصد کشاورزان تحت فشار و روانی بودند بدیهی است بیماریهای روانی مختص به یک قشر و طبقه خاصی نیست و تمام طبقات جامعه را شامل می شود . از طرفی سلامت روانی و عمومی دانشجویان به واسطه نقش اثر گذار انان بر باورهای فکری و فرهنگی و پیشرفت همه جانبه جامعه از اهمیت خاصی برخوردار است .

به هر حال اغلب محققین ، ورزش را به عنوان راهکاری مناسب جهت ارتقاء سلامت روانی مورد تایی قرا رداده اند پژوهشگران زیادی ارتباط سلامت روان یو خلق و خو را با امادگی قلبی عروقی و شرکت در فعالیتهای بدنی را بررسی کرده اند و دریافته اند که شرکت در فعالیت بدنی با ارتقای سطح سلامت روانی و خلق و خو ارتباط دارد .

همچنین نورول و بلز ( 1993) پلنت و رودین (1990) از نتایج تحقیقات خود به نتایج مشابهی از موارد بالا رسیدند . اگر چه برخی از تحقیقات نیز شواهدی قوی مبنی بر تاثیر ورزش بر سلامت روانی را نشان نداده اند ( سناکس و همکارانش ، 1990 کینگ و همکارانش 1989) تعداد کم مطالعات کلینکی و نتایج متناقض بعضی از این مطالعات تایید این مسئله که ورزش تاثیر قوی و مثبتی بر سلامت روانی دارد را مشکل کرده است . شکی نیست که این زمینه احتیاج به مطالعات بیشتری دارد .

با توجه به ضرورت توجه به نتایج متناقض تحقیقات و همچنین اثرات نامطلوبی که بیماریهای روانی در حوزه های فرهنگی عاطفی ، سیاسی ، اقتصادی ، فردی و اجتمعی ، خانوادگی و انسانی می تواند در جامعه ایجاد نماید پژوهش در پی آن است تا به سئوالات زیر پاسخ گوید و نقش ورزش و فعالیتهای بدنی را در خصوص کاهش این اختلالات مطالعه و روشن نماید .

  • آیا بین میزان انجام فعالیتهای بدنی و ورزشی و سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) ارتباط وجود دارد ؟
  • آیا ورزشکاران رشته های مختلف ورزشی از لحاظ سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) با هم تفاوت دارند ؟
  • آیا بین سابقه ورزشی و سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) ارتباطی وجود دارد ؟
  • آیا افراد ورزشکار سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) بهتری دارند ؟

 3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق ( فایده های تحقیق)

بر اساس یافته های علوم انسانی به ویژه روانشناسی ، کنترل فشارهای روانی افراد در همه سازمانها از اهمیت ویژه ای برخوردار است . بدیهی است این اهمیت با حساسیت سازمانها نیز از شدت بیشتری برخوردار است . در میان سازمانهای اجتماعی ، دانشجویان نیز از اهمیت ویژه و موقعیت حساسی برخوردارند . عمده ترین قشر جامعه که وظیفه کسب دانش امروز را دارند و از استعداد بالقوه ای جهت اداره اینده کشور برخوردارند همین قشر دانشجویان است که بعهدها با توجه به عضو اوین و تصدی مشاغل گوناگون چون معلم استاد دانشگاه افراد مهم جهت ساخت پا به های اقتصادی سیاسی و فهرنگی جامعه پایه های مهم بقای جامعه خواهند شد .

موضوع سلامت روان دانشجویان و تاثیر ان بر سایر زوایای زندگی انان موضوعی است که اکثریت متخصصان تعلیم و تربیت و محققان به ان با عظیمی دارند دانشجویان افرادی هستند که با توجه به موقعیت ویژه انان بیشتر در معرض فشارهای عصی قرار دارند و این تاثیر بهره وری انان را نیز تحت شعاع قرار می دهد .

دانشگاه و جامعه دانشجویان به عنوان عضو فعال ( متخصص جامعه یکی از ارکان و نهادهای توسعه پایدار فرهنگ و اجتماعی هر جامعه محسوب می شوند . بررس سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) دانشجویان که از مهم ترین و موثرترین اعضاء جامعه دانشگاهی کشور به حساب می ایند نیاز به راهکارهای جهت ارتقاء سطح سلامت روانی هستند و باید به پیشگیری از افت سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) آنان پرداخته شود . به بیان دیگر این پژوهش علاوه بر این که حیطه دانش مربوط به این موضوع را توسعه می بخشد . می تواند توجه مسئولین محترم وزارت علوم و مسئولین محترم دانشگاهها را به این هدف معطوف سازد که : علاوه بر اثرات جسمانی ورزش اثرات روانی ان نیز در نظر گرفته شود . و این پژوهش قدمی است .

 4-1- موضوع تحقیق

بررسی ارتباط بین میزان انجام فعالیتهای بدنی و ورزشی و سطح سلامت روانی _ جسمانی ، اضطراب و اختلال ، کارکرد اجتماعی ، افسردگی ) در بین دانشجویان پسر دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 86-85

 5-1- اهداف تحقیق

الف ) هدف کلی :

هدف کلی این تحقیق بررسی ارتباط بین میزان انجام فعالیتهای مبدنی و ورزشی با سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) دانشجویان پسر دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در سال تحصیلی 86-85

 ب – اهداف اختصاصی :

موضوع تحقیق حاضر به طور اختصاصی جنبه های زیر را مورد بررسی قرار می دهد :

1- بررسی ارتباط بین میزان انجام فعالیتهای بدنی و ورزشی با سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) دانشجویان پسر دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی

2- توصیف سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) دانشجویان پسر ( مرد ) ورزشکار

3- توصیف سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) دانشجویان پسر غیر ورزشکار

4- مقایسه سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) پسر ورزشکار و غیر ورزشکار

5- ارتباط سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) پسر ( مرد ) ورزشکار با سابقه ورزشی

6- توصیف اجمالی سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) پسر (مرد) ورزشکار رشته های انفرادی

7- توصیف اجمالی سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) پسر ورزشکار رشته های گروهی

8- مقایسه سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) دانشجویان پسر ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی

9- توصیف اجمالی هر یک از زیر مجموعه های سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) در پسران دانشجوی ورزشکار و غیر ورزشکار

10- مقایسه بین زیر مجموعه های سالمت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار

 6-1- فرضیه های تحقیق

فرضیه های این تحقیق عبارتند از :

1- بین میزان انجام فعالیتهای بدنی و ورزشی و سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) ارتباط معنی دار وجود دارد .

2- بین سطح سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) و سابقه ورزشی ارتباط معنی دار وجود دارد

3- سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار با هم تفاوت معنی دار دارد .

4- سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) دانشجویان پسر ورزشکار ، رشته های ورزشی گروهی و انفرادی با هم تفاوت معنی دار دارد .

5- زیر مجموعه های سلامت روانی ( فیزیکی ، اجتماعی و … ) پسران دانشجوی ورزشکار و غیر ورزشکار با هم تفاوت معنی دار دارد .

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ارتباط بین میزان انجام فعالیت های بدنی و سطح سلامت روانی

تحقیق مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری ECRM

اختصاصی از رزفایل تحقیق مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری ECRM دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری ECRM


تحقیق مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری ECRM

این تحقیق بصورت Word و با موضوع مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری ECRM انجام گرفته است.تحقیق برای رشته مهندسی کامپیوتر و IT مناسب است و در 19 صفحه می باشد. می توانید این تحقیق را بصورت کامل و آماده تحویل از پایین همین صفحه دانلود نمایید.

واژه E-CRM الکترونیکی در اواسط دهه نود میلادی مطرح شد. زمانی که مشتریان اینترنت، پست الکترونیک، مراکز تلفنی و غیره را به عنوان وسیله‌ای برای تماس با شرکت انتخاب کردند. در جهانی که وسیله اینترنت به هم متصل شده است، E-CRM دیگر یک مزیت رقابتی نیست بلکه بقاء سازمانها مستلزم آن است که صاحب نظران سه سطح از آن  را شناسایی کنند.

فهرست مطالب

1. تاریخچه و تعریف مدیریت ارتباط با مشتری و انواع آن.. 4

2. رویکردی استراتژیک به مدیریت روابط مشتری و استراتژی آن.. 5

3. مدیریت روابط مشتری الکترونیکی و شروع به کار. 6

1-3. کاربردهای مدیریت روابط مشتری.. 7

2-3. رویکردهای مختلف بر CRM... 8

3-3. منافع و مزایای حاصل از ارتباط با مشتری و دامها و دلایل شکست در اجرای CRM... 9

4. داده کاوی و ارتباط آن با CRM... 10

5. جلب مشتریان با استفاده از همزمانی زنجیره ی تأمین و اجرای مدیریت ارتباط با مشتری.. 11

6. استفاده از آگاهی و بینش مشتری و ارتباط دادن مشتریان به زنجیره تأمین و همزمانی آن.. 12

7. فرصت‌های فراهم شده به وسیله تجارت الکترونیکی و ارتباط آن با مشتری.. 12

8. E-CRM و اثرات آن بر رضایت مشتری.. 13

1-8. مهمترین اهداف هزینه ای در اجرای پروژه E-CRM... 15

9. نقش فن آوری اطلاعات در مدیریت ارتباط با مشتری و ارائه خدمات بر روی وب.. 15

10. جامعه الکترونیکی و شاخص های آن.. 16

11. نتیجه گیری.. 17

منابع.. 19


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق مدیریت الکترونیکی ارتباط با مشتری ECRM

دانلود مقاله ابزار های ارتباط با data base

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله ابزار های ارتباط با data base دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :
برنامه هائئ که درزمینه DATA BASE کار می کنند به دو قسمت تقسیم می شوند. یک قسمت لایه بیرونی یا USER INTERFACE (برنامه ای است که معمولا با برنامه های VISUALای نوشته می شود.) قسمت دیگر خود DATABASE است که بوسیله یکی از زبانهای بانکهای اطلاعاتی (که برپایه بانکهای اطلاعاتی رابطه ای (RDBMS)
نوشته می شود. قسمت اول یاAPPLICATION به وسیله زبانVISUAL BASIC ساخته می شود که وظیفه نما یش گرافیکی, زیبایی, کنترل کاربر و ارتباط با DATA BASE را بعهده می گیرد.
اگر چه فناوری ODBC دارای اهداف بزرگ مشابهی است لیکن اجرای آن ساده نیست .بخاطر اینکه ODBCAPI برای برنامه نویسان متوسط کمی مشکل است و طوری ساخته شده است که حتی برای برنامه نویسان پیشرفته نیز ابزار پرزحمتی به حساب می آید . بر مبنای ODBC ، ADO به بوجود آمد که دسترسی به داده های زیادی را ایجاد خواهد نمود.RDO برای دسترسی به پایگاه داده از واسط ODBC استفاده می کند ، و DAO از موتور JET داخلی خود . در حالیکه ADO بجای آن از OLEDB (پایگاه داده OLE ) استفاده می کند . OLEDB شیئ ایست کاملاً جدید برای اتصال به منابع داده .می توان OLEDB را جانشین ODBC در اتصال به منابع داده دانست .طراحی داخلی OLEDB دسترسی به منابع داده غیر SQL , را نیز(به همان سهولت دسترسی به داده های SQL ) ممکن ساخته است .
در گذشته برای دسترسی به پایگاه های داده راه دور باید از API هایا درایورهای ODBC استفاده می کردیم .در اغلب موارد یافتن درایور ODBC مناسب برای منبع داده مورد نظر امکان پذیر است ، اگر چه این روش مشکلات خاص خود را دارد.در این استاندارد ، درایور ODBC باید از زبان SQL پشتیبانی کند، و داده ها نیز بصورت جدول ( متشکل از سطر و ستون ) سازمان داده شده باشند . اما در برخی موارد چنین ساختاری برای ذخیره کردن داده ها مناسب نیست ، بخصوص داده هایی که دارای ساختار سلسله مراتبی هستند ، مانند سرویس های دایرکتوری و e-mail .
برنامه هایی مثل VISUAL BASIC , DELPHI , VC++ با رابطهایی چون COM, DCOM,ACTIVE X به DATA BASE وصل می شوند.ADO‌یکی از ACTIVE X هایی است که با DATABASE ارتباط برقرار می کند.
در این برنامه با اسافاده از Objectهای ارتباط با DataBase که در بالا توضیح داده شد به بانک اطلاعاتی SQLServer متصل شده و با استفاده از قابلیتهای شیء ADO برای وارد کردن اطلاعات حسابداری ( اسناد حسابداری ، اطلاعات حسابداری ، اطلاعات ارز ، … ) و یا برای گرفتن اطلاعات حسابداری ( ترازهای حساب ، گردش حساب ، نمایش اسناد ، …) با بانک اطلاعاتی ارتباط برقرار نمودیم.
در کنار ابزار داخلی VB برای گرفتن گزارشات و نمودارهای برنامه از برنامه CRYSTALL REPORT 9.0 ساخت شرکت آمریکایی SEGATE که دارای جلوه های زیبا و قدرت بالا برای نمایش اطلاعات برنامه است استفاده شده است

 

 

 

 

 


ابزارهای ارتباط با DataBase

 

1-DCOM,COM

 

یک برنامه کاربردی عموما دارای یک فایل باینری است که نمی توان در ان تغییری ایجاد کرد مگر اینکه نوع جدید ان را با نوع قبلی جایگزین کرد. گونه) ویرژن( بعدی بایستی ایجاد ,خطا یابی و مجددا کامپایل شود.در این حالت مدت زمان ساخت و توسعه برنامه های کاربردی افزایش پیدا می کند. می توانیم برنامه را به چندین جزء منطق به نام OOAD (OBJECT-ORIENTED تقسیم ( ANALYSIST AND DESIGN کنیم. برای مثال می توانیم یک برنامه ساده ویرایشگر را به چندین قسمت منطقی تقسیم کنیم ( ناحیه متن، میله ابزار،…)سپس می توانیم درباره هرقسمت بصورت مستقل فکر و تصمیم گیری کرده و ارتباط هر قسمت با سایر قسمتها را مشخص نماییم.هر قسمت(جزء) را میتوانیم در برنامه ای که به آن نیاز دارد قرار داد. نرم افزارهایی که با ترکیبی از اجزاء ساخته شده اند COMPONENT WARE نامیده می شوند.COM در سطر بانیری قرار دارد و بر این نکته دلالت دارد که میتوانند درزبانهای مختلف نوشته شوند وباهم در ارتباط باشند.
COM یک زبان برنامه نویسی است. توسط زبانهای برنامه نویسی متفاوتی مانند C++ و Cو پاسکال و سایر زبانها می توان COM ایجاد کرد. COM مستقل از زبان ,موقعیت و کامپایلر است. میکروسافت با توسعه COM موجب شد که برنامه های کاربردی انعطاف پذیری بیشتر ودینامیک فراوانی تری پیدا کنند. مانند اکثر محصولات میکروسافت، ویژوال بیسیک هم از COM استفاده می کنند . اگر چه جزئیات COMاز دید برنامه نویس مخفی است.ولی ما درمورد COM وجزئیات مرتبط با آن مطالبی رابیان خواهیم کردچرا که COM پایه اکتیواکس را تشکیل می دهد.
برنامه های کاربردی با COM با یکسری ازاستانداردهای واسط با سایر اجزاء درارتباط هستند.
انواع متفاوتی از واسطه های COM وجود دارند، تعدادی برای کنترلهای اکتیواکس ،تعدادی برای انتقال داده، تعدادی برای ذخیره سازی اطلاعات و غیره . بیشتر واسطه های بنیادی COM ,IUNKNOWN هستند.
هر واسط COM ,IUNKNOWN بایستی شامل متعددهای ADDREF, QUERYINTERFACE , وRELEASE باشد.
ازمتعددها ADDREF, RELEASE به منظور کنترل طول عمر جزء COM استفاده می شود . متعدد QUERY INTERFACE روشی برای پرس و جو است. اگر یک جزء COM عملا از واسط COM پشتیبانی کند. مثلا یک جزء دیگر COMنیاز داشته باشد تا مشخص کند یک جزء دیگر COM آیا از واسط کشیدن ورها کردن حمایت می کندیا نه .میکروسافت با توسعه کارایی COM ، COM+ را اخیرا به بازار ارائه کرده است . کارایی COM+ علمی تراز COM است.
زمانیکه برنامه نویسان ویژوال بیسیک نتوانند بطور مستقیم با COM کار کنند دیگر نمی توانند ازمزایای COM+بهره مند شوند.
COMتوزیع شده(DCOM) نوع توزیع شدة COM است. DCOMبه مفهوم اجرای،اجزایCOM برروی یک ماشین راه دوراست درحالیکه تمام جزئیات از دید برنامه نویس پنهان است.
همچنین DCOMدارای ویژگیهایی است که COMاز آنها برخوردار نیست(مانندامنیت).DCOMجزء اصلی وضروری ایجاد برنامه هایEnterprise-Level است.طریقة برقراری ارتباطات در DCOM همانند COM است چرا کهDCOM توسعه یافته COM است.

 

1-1چگونه میتوانیم از COM استفاده کرد؟
تمام این موارد مفید می اشد امادربارة اینکه چگونه یک شئ COM کارمی کندوچطورآنرا ایجاد و گسترش میکنید توضیح نمی دهد.
تقریباً هر محصول مایکروسافت که امروز استفاده می شودیک مدل شی دارد که می تواند واسط آن با هر محصول دیگری برپایة COM ارتباط داشته باشد . به خاطر داشته باشید که فکر کردن روی یک واسط به عنوان ویژگی های اشیاء و عملکردی که می تواند داشته باشد تلقی می گردد.
یک واسط عمومی واسطی است که یک برنامه نویس که از شیء COM استفاده میکند آن را انتخابکرده تا به عنوان هر سرویسی که شما آرزوی آن را دارید دردسترس شما قرار دهد (حتی این می تواند از طریقWINDOWS NT کنترل شود ) معمولاً یک تابع برای انجام آنچه اتفاق می افتد
لازم میباشدمثلاً درVBتابعی بنام CREATE OBJECT وجود دارد که یک نمونه از کلاس مشخص شده را ایجاد ویک رجوع به شیءرا برمی گرداند وقتی که برنامهُ سرویس گیرنده با استفاده ازتابع REATE OBJECT یک CLASS می سازد (COM-SERVERNAME.CLASSNAME ) بااستفاده از یک اشاره گرمی تواند به تمام خواص متددهای آن کلاس که درسرویس دهندة COM است دسترسی پیدا کند .این سرویس دهنده می تواند یک تابع ساده DLL ویاکل برنامه کاربردی مثل INTERNET EXPLORER,WORD,EXCELیا OUTLOOK باشد.
اینجا یک مثالی است که ممکن است شما در یک برنامه کاربردی VB آنرا ببینید این تابع به منظور راه اندازی کردن یک برنامه روی چند کامپیوتر CLIENT-SERVER است.شما عملاً،عملکرد COMرا هنگامیکه داده ها از یک منبع داده با استفاده ازADO باز گردانده می شوند را دیده اید. مثال بعدنشان می دهد که چطور یک RECORDSET با محتوای جدولTBLUSERGROUP از پایگاه دادة SECURITY ایجاد می شود.
AS NEW ADODB.RECORDSET DIM OBJRECORDSET

 

OBJRECORDSET.OPEN "TBLUSERGROUP”,DSN=”SECURITY;UID=SA;PWD;”
این مثال بسیارساده است. نیاز دیگری که باید وجود داشته باشد این است که ماشین سعی در ایجاد اشیایی کند که بتواند یک رجوع را به کلاس و سرویس دهنده در رجیستری آن پیدا کند . اگر این رجوع به یک DLL یا EXE که روی همان ماشین قرار گرفته ، به عنوان یک فراخوانی برنامه کاربردی ، اشاره کند، در این صورت COM می باشد ، اگر سرویس گیرنده روی ماشین خودش یک نماینده پیدا کند که ان به ماشین دیگری اشاره داشته باشد در این صورت یک COM توزیع شده یا DCOM خواهد بود . همانطور که ممکن است حدس بزنید آن چیزی اغلب در برنامه های کاربردی چند سطحی که می تواند روی سرویس دهندهای شبکه قرارگیرد و توسط سرویس گیرنده ها به اشتراک گذاشته شود DCOM می باشد.
فواید استفاده از DCOM چندین فایده مختلف در استفاده از DCOM در مقابل COM وجود دارد.
نگهداری: در روش DCOM یک شئ بر روی سرویس دهنده قرار می گیرد و هیچ سرویس گیرنده ای آن را به روز در نمی اورد. هر گونه تغییر و تحول در یک شئ که روی سرویس دهنده قرار دارد باعث می شود که این تغییرات بلا فاصله به تمامی سرویس گیرنده ها انتقال یابد.
2-مدل تک برنامه ای: از دید برنامه نویس تمام اشیاء COM یکسان است و احتیاج بکار اضافی برای تولید DCOM نیست. تنها مسئله سازماندهی ان می باشد. شما نیز می توانید در صورتی که از نظر هزینه مقرون به صرفه باشد اجزاء را به سرویس دهنده توزیع کنید تا سرویس دهی آن نیز اسانتر شود.
تابعیت انعطا ف در گسترش: اغلب اینطور به نظرمی رسد که اشیاء COM, UI-CENTRIC روی پردازش های سرویس گیرنده اجراء می شوند در حالیکه سرویس دهندهای DATA- CENTRIC روی شبکه اجراء می گردند حال اگر معماری سیستم تغییر کند به موجب آن DLLسمت سرویس گیرنده باید سرویس دهنده توزیع شود و کارهای خیلی کم باید انجام گیرد این مسئله تنها در سازماندهی می باشد و نیازی به تغییر در کد برنامه نیست .
4-سکوهای CROSS : DCOM توسط سکوهای زیر پشتیبانی می شود WINDOWS 4.0+ APPLE ACINTO, SH WINDOWS 95, SUN SOLARIS, AIX, MVS,SCO UNIXWARE, LINUX .
ارتباط پردازشهای CROSS در DCOM از میان شبکه توسط STUB ها و نماینده ها انجام میگیرد. هنگامیکه یک شئ COM روی یک سرویس گیرنده در خواست می شود ان رجیستری ماشین را برای وجود سرویس دهنده و کلاسها از طریق PROGID چک می کند. اگر سرویس دهنده به عنوان یک جزء COM سازماندهی شده باشد روتین COM باید یک شئ PROXY را روی سرویس گیرنده پیدا کند.
3-1 OLE :
یک تکنولوژی است که به برنامه ها اجازه همکاری با یکدیگر را می دهد ( برای مثال میتوانیم در درون برنامه WORD . از یک لیست EXEL استفاده کنید ، بدون انکه برنامه EXEL را باز کرده باشید انهم به صورت مستقیم ) . OLE تعدادی سرویس شامل عملیات کشیدن و رها کردن (DRAY-AND-DROP ) و اتوماسیون را ارائه می کند .
1-OPTION EXPLICIT
2-DIM MWORD . AS NEW WORD. APPLICATION
3-
4-PRIVATE SUB CMD WRITE- CLICK ( )
5-CMD WRITE. ENABLED= FALSE 6-CALL M WORD. DOCUMENTS.ADD
7-M WORD. SELECTION. SHADING. TEXTURE= WD TEX TURE22 PT5 PRECE
8-MWORD. SELECTION.FONT. SIZE=30
9-CALL MWORD . SELECTION. TYPETEXT (TXTINPUT.TEXT)
10-CALL MWORD .DOCUMENTS(1). SAVEAS(“D,\WORD.DOC”)
11-CALL MWORD. QUIT
12-END SUB
در خط 1 ما یک شئ به نامMWORD می سازیم . در دکمه CMD WRITE در خط 5 ما دکمه را خاموش می کنیم در خط 6 یک سند اضافه می کنیم . در خط 7 رنگ پس زمینه را تغییرمی دهیم با ثابت WD TEXTURE22 PT5 PRECENT . در خط9 مقداری را از TEXTBOX به نام TEXTINPUT گرفته به داخل DOCUMENT می ریزیم و در خط 10 DOCUMENرا ذخیره می کنیم.

 


4-1 ACTIVEX
کنترل های اکتیواکس اجرای قابل استفاده مجددای هستند که به برنامه های ویژوال بیسیک اضافه میشوند. یک کنترل اکتیواکس تقریبا هر کاری که برنامه نویس تصور کند میتواند انجام دهد، تقویم، پردازش لغت، ویرایشگر تصویر، بازی کارت وغیره…
کنترلهای اکتیواکس می توانند از دید کاربر مخفی باشند یا در دید کاربر قرار بگیرند. برای مثال کنترل اکتیواکس بازی کارت به طور مشخص بایستی در دید کاربر قرار داشته باشد. کنترلهای اکتیواکس تکامل تدریجی کنترلهای OLE هستند، برخی از کنترلها به مانند یک میزبان برای یک کنترل دیگر به کار می روند.
کنترل اکتیواکس ریشه در کنترلهای OLE و توسعه کنترلهای ویژوال بیسیک دارند. کنترلهای VBXقبل ازکنترلهای اکتیواکس ایجاد شده اند. کنترلهای OLEو VBX تکنولوژی سالهای پیش هستند. هزاران کنترل VBX در طی سالهای گذشته ایجاد شدهاند. تعدادی از این کنترلهای VBX مجددا توسط کنترلهای اکتیواکس باز نویسی شده اند . ازکنترلهای VBX نمی توان در ویژوال بیسیک 5 یا 6 استفاده کرد.
سه نوع متفاوت از کنترلهای اکتیواکس را می توان توسط ویژوال بیسیک ایجاد کرد. کنترلهای ایجاد شده توسط کاربر کنترلهای افزودنی و کنترلهای متراکم . ساخت و توسعه کنترلهای ایجاد شده توسط کاربربسیارمشکل است. این کنترلها انعطاف پذیری بیشتر درطراحی فراهم می اورند OLEDB.
OLEDB یک دستور کار با ذکر خصوصیاتی است که تعریف می کند چگونه دسترسی داده مایکروسافت کار می کند به طور خاص مشخصات OLEDB در زیر امده است:
1-OLEDBبه عنوان یک رابط برنامه نویسی در سطح سیستم موجود می باشد. این خصوصیت مشابه ODBC میباشد.
2 – در حالیکه ODBC برای دسترسی به پایگاه داده ای رابطه ای ایجاد شده بود، OLEDB برای دسترسی به هرذخیره دادهای طراحی گردیده است. برای مثال شما می توانید آنرا برای دسترسی به منابع رابطه ای یا غیر رابطه ای که شامل MAIN FRAME, ISAM/RSAM و پایگاه داده های سلسله مراتبی می باشند بکار ببرید. همچنین می توان به سیستمهای ذخیره فایلی که کمتر نستی هستند از قبیل سیستمهای پست الکترونیکی و سیستمهای فایل که داده های متنی و گرافیکی و غیره را ذخیره می کنند دسترسی داشته باشد.
3-OLEDB یک مجموعه ای از رابطهای COM را تعریف میکند که سرویسهای سیستم مدیریت پایگاه دادهای ختلف را کپسوله می کند.
5-1ADO
ADO یک مجموعه اشیاء COM می باشد که همانند مصرف کننده روی دادهOLEDB عمل می نماید. ADO رابطهای OLEDB سرویسهای مدیریت دسترسی به داده های دیگررا دیگر در سطح سیستم مدیریت می کند، در صورتیکه سطح کاربردی که از رابطهایOLEDB زبدست آمده اند را نمایش می دهد. ADO یک مدل برنامه نویسی پایگاه داده میباشد که به برنامه نویسان اجازه نوشتن برنامه های کاربردی روی داده های OLEDB به هر زبانی ازقبیل JAVA SCRIPT VB, JAVA,VBSCRIPT, وC/C++ را می دهد.هر شئ در یک هدف واحد و مجموعه خواص غیر پیچیده متدها و رخدادها را دارا می شود اگر چه این اشیاء پیچیده نمی باشند ولی بسیار قدرتمند هستند.
شکل 1-1 بر خلاف DAO,RDO ، ADO برای دسترسی به یک منبع داده وابسته به ODBC نیست.

 


از زمان انتشار انها در سال 1997 مدل ADO تغییرات زیادی نکرده است، اما با هر نسخه جدید مایکروسافت هر یک از اشیاء را به وسیله اضافه کردن متدها و خصوصیات جدید و به وسیله به وجود اوردن واسطه ها توانا تر وکارا تر نموده است.

 

شکل 2-1 مدل شئ ADO یک ساختار ساده و قدرتمند سلسله مراتب جهت دسترسی به داده می باشد

 

اینک نظری به مدل شئ ADO و هدف از هر شئ می پردازیم.همانطور که در شکل 2-1می بینید، مدل شئ بسیار ساده می باشد و فقط تعداد معدودی اشیاء اصلی وجود دارند. اشیاء در یک مجموعه شئ محض بصورت سلسله مراتبی پیاده سازی گردیده اند. بالاترین شئ CONNECTION است که شامل مجموعه ERRORS می باشد که هر یک شامل اشیاءERROR می گردند. همچنین CONNECTION شامل شئ COMMAND نیز می گردد که هر یک از آنها یک مجموعهP ARAMETER را که شامل اشیاء PA RAMETER می باشد دارا هستند.
همچنین شئ CONNECTION شامل FIELD اشیاء RECORDSET نیز می گردد که هریک از آنها یک مجموعه FIELDS در خود جای می دهند که شامل اشیاء می باشند.
مدل شئ ADO همچنین یک مجموعه از خصوصیات را که متعلق به اشیاء CONNECTION COMMAND, RECORDESTوFIELD می باشند شامل می گردد، خصوصیات مجموعه ها و خواص اشیاء در فصلهای بعد شرح داده می شوند.

 

ADO -2
1-2-شئ CONNECTION
شئ CONNECTION یک هدف اصلی دارد که عبارت است از اینکه توانایی برقراری ارتباط با یک منبع داده رابرای شما فراهم می سازد . یک شئ CONNECTION یک جلسه یکتا ( یک رابط OLEDB مشخص) را با یک منبع داده ارائه می نماید.توسط شئCONNECTION شما می توانید به منابع داده ساده از قبیل فایلها روی سرویس دهنده یا روی منابع بیشتری مانند سیستم RDBMS پیدا نمایید. شئ CONNECTION مجموعه ای عملکرد جزئی را به کمک تعداد کمی مجموعه ، خصوصیات و متدها پشتیبانی می کند. اکنون خواهید دیدشئ CONNECTION برای شما بعنوان یک برنامه نویس شامل مزایایی به شرح زیر می باشد :
به شما اجازه می ذهد که یک اتصال به یک منبع داده با متد OPEN برقرار نمایید.
برای منابع داده SQL که یک فراهم کننده OLEDB ندارد ارتباط ها می توانند با استفاده از فراهم کننده OLEDB - ODBC برای برقرار شوند. برای منابع داده SQL و غیر SQL که یک فراهم کننده OLEDBخاص را دارا می باشند نیز ارتباط میتواند با استفاده از فراهم کننده آن منبع داده برقرار گردد.
به شما اجازه اجرای عبارت یا رویه ذخیره شده SQL را با متد EXECUTE می دهد.
ـ به شما اجازه کار کردن روی تراکنشها را جهت بروز رسانی داده از طریق استفاده ازمتدهای تراکنش COMMIT, ROLLBACKTRANS, BEGINTRANS,TRANS میدهد.
در کد مثال زیر ، یک متد OPEN یک اتصال به پایگاه داده سرویس دهنده SQL از طریق یکODBC DSN را برقرار می نماید.
Sub ConnectionExample()
Dim objconn As ADODB.Connection
Set objconn = New ADOBDB.Connection
'’open a connection
“,” ” objconn.Open 'DSN="ADOBook","sa
'find out if the attempt to connect worked
If objconn.state = adstateopen Then
'connection succceded
Else
' connection failed_handle appropriately
End If
'close the connection and destroy it
objconn.Close
Set objconn = Nothing
End Sub
برقراری ارتباط
مراحل زیر در هنگام ایجاد ارتباط شروع می شوند.
1-اتصال به یک منبع داده ای: به یک منبع داده ای با استفاده ازفراهم کنندة مناسب متصل شوید.
2-اجرای اختیاری یک فرمان: می توان با استفاده از پارامترها و یا بدون استفاده از آنها فرمانی را برای برگرداندن تعدادی سطر از جدول و یا به روزرسانی آنها صادرکنید.
3-بطور اختیاری ایجاد یک مجموعه رکورد(مکان نما).
شئ CONNECTION به ما اجازه میدهد که یک اتصال فیزیکی را به منبع داده ای بوسیلة استفاده از واسطهایOLE DB ،جهت ایجاد جلسة OLE DB برقرار کنید. وقتی ما از شئ اتصال استفاده می کنید، دائماً از یک فراهم کننده داده برای منبع داده ای که ما سعی در دستیابی به آن داریم
استفاده می کنیم. فراهم کنندة داده برنامه ها و واسطهای کامپایل شده ای می باشند که چگونگی مدیریت منبع داه را میدا نند.وقتی که ADO برای اولین بار ارائه شد تعداد بسیار کمی فراهم کننده وجود داشت،که اولین آنها ICROSOFT OLE DB برای ODBC بود(MSDASQL) . این فراهمکننده از واسطهای OLE DB روی ODBC جهت دستیابی به منابع داده ای مورد قبول ODBC .
استفاده می کرد.در حال حاضر بعضی از این فراهم کننده ها عبارتند از:
‍Provider for ODBC Microsoft OLE DB
Provider for Microsoft jet Microsoft OLE DB
Provider for Microsoft Index Server Microsoft OLE DB
Provider for Oracle Microsoft OLE DB
Provider for Active Directory Server Microsoft OLE DB
Text Provider Microsoft OLE DB
2-2- ارتباطهایی بر پایه DSN
در مثال بعدی یک اتصالی که از فراهم کنندة MSDASQL و یک DSN شرح داده می شود . یک سیستم DSN در بخشODBC ایجاد می شود و اطلاعات اصلی مربوط به برقراری ارتباط با بانک اطلاعات را تعریف و ذخیره می کند .
Public Sub OpenWithDSN
Dim objcnn As New ADODB.Connection
Dim objrst As New ADOBDB.Connection

objcnn.ConnectionTimeout = 30
objcnn.CommandTimeout = 30
objcnn.Provider = "msdasql”
objcnn.Open "DSN=ADOBook” 'add code to create a recordset from execute method’
Set objrst = objcnn.Execute("select * from customers “)

'close the connection and destroy it
objcnn.Close
Set objcnn = Nothing

End Sub
3-2 تعریف متغیرهای شئ
در مثال بعدی یک متغیر شئ اتصال،objcnn تعریف و یک نمونه از آن ایجاد شده است.
Dim objcnn as ADODB.Connection
Set objcnn =NEW ADODB.Connection
در کد بالا کتابخانه CONNECTION در ADO بصورت Early Binding مورد استفاده قرارگرفته است. Early Binding ضرورتاً به این معناست که واسط یک جزء COM می تواند در زمان طراحی رجوع شود.
مقداردهی خاصیتها قبل از باز شدن اتصال قبل از اینکه یک اتصال برقرار کنیم ،ما می توانیم خصوصیاتی را که رفتار شئ CONNECTION را کنترل مکند مقداردهی کنیم که این خصوصیات شامل CommandTimeout, Connection Timeout فراهم کننده میباشد.
ConnectionTimeout
مدت زمانی را که یک برنامه کاربردی منتظر می ماند و سعی در برقراری اتصال به منبع داده از زمانی که متدد OPEN صادر شده است می کند را معین می کند. لازم نیست ما این مشخصه را مقداردهی نماییم چون بصورت پیش فرض مقدار اولیه 15 میلی ثانیه به آن داده شده است.

 

CommandTimeout
زمان تعیین شده برای اجرای دستورات را با شئ اتصال متد Execute اداره کنید. همچنین شئ ADO Command یک متد Execute و هم یک مشخصة CommandTimeout مخصوص خود دارد.
مقدار پیش فرض CommandTimeout ،30میلی ثانیه است.
Provider
ما میتوانیم مقدار این خاصیت را قبل از برقراری یک ارتباط مقداردهی نماییم.اگرما قصد استفاده از فراهم کننده MSDASQL را داریم مقدارهی این مشخصه ارزش زیادی ندارد زیرا این فراهم کننده دیگری استفاده نشده باشد استفاده میشود همچنین فراهم کننده میتواند در آرگومانهای متدOPEN نیز مشخص شود.
استفاده از متد OPEN
ما متد OPEN جهت برقراری ارتباط استفاده میشود.
Object.open [Connectionstring as string],[userID as string],[password as string],[options as long=-1]
مشخص کردن CONNECTION STRING
هریک از آرگومانهایی که این متد می گیرند اختیاری است. حتی آرگومان ConnnectionString نیز اختیاری است ، چونکه ما می توانیم مشخصه مذکور را قبل از متد open مقداردهی کنیم.
وقتی که ما یک ارتباط را بر پایه یک فایل، کاربر یا سیستم DSN ، باز کنیم . مقدار رشته ارتباط همانطوریکه گفته شد باید به اسم DSN اشاره کند. ساختار DSN برای منابع داده ای ODBC تفاوت می کند.
مشخص کردن PASSWORD,USERID
در اغلب حالات این آرگومانها احتیاج نمی شوندچونکه DSN ممکن است آنها را تعریف کند.
مشخص کردن Option
ما می توانیم آرگومانهای OPTIONS را برای باز کردن اتصال ای که از یک openoptionEnum استفاده می کند ، بکار ببریم . بعنوان مثال این به ما اجازة باز کردن یک اتصال را بصورت غیرهمزمان می دهد.
4-2 اتصال بدون DSN
باز کردن یک اتصال بر پایه یک فایل برای کاربر یا سیستم DSN می تواند برای بعضی برنامه های کاربردی نگهداری دشواری باشد .اگر ما یک برنامه کاربردی سرویس گیرنده می نویسیم که اتصالات را از ایستگاههای کاری سرویس گیرنده باز می کند، DSN ای که به آن رجوع می شود باید در هر ایستگاه کاری سرویس گیرنده موجودباشدکه این به معنی سرباز برای نصب برنامه کاربردی است . حتی جایی که اسکریپت یا شئ های تجاری در یک برنامه کاربردی تحت وب ارتباطات را بوجود آورند یک اتصال بر پایه DSN به این معنی است کهDSN باید روی سرویس دهنده موجود باشد.
خوشبختانه ADO همانند اجداد خود DAO,RDO امکان ایجاد ارتباط بدون DSN برای یک منبع داده ای ODBC را فراهم می کند .در یک ارتباط بدون DSN,ConnectionString که ما تعریف می کنیم تمامی اطلاعات لازم جهت ایجاد بجز اطلاعات registery یا فایل را دارا باشد.
Public sub openWithoutDSN()
Dim objcnn as ADODB.Connection
Dim strconnect as string
Set objcnn=NEW ADODB.Connection
‘set connection and command timeouts
objcnn.connectionTimeout=30
objcnn.commandTimeout=30
‘default connection string strconnect=”provider=MSDASQL;Driver={sqlserver};server=DALA;UID=sa;” & _
“DATABASE = ordermanager”
objcnn.open strconnect
End Sub
برقراری ارتباط بدون DSN برای دستیابی به منبع داده ای ODBC هیچگونه تاثیر منفی ای ندارد حتی باعث پایین آمدن سرعت اجرا هم نمی شود.
5-2 برقراری ارتباط بوسیله JET Provider
از نقطه نظر کد نویسی ، ایجاد یک ارتباطی با استفاده از فراهم کنندة دیگری جز MSDASQL بسیار ساده وآسان است.اتصالی که با یک پایگاه داده Microsoft JET باز میشود OrderManager نامیده می شود و مجموعه Fields از Recordset معین می شود . برنامه های زیر از فراهم کنندة Microsoft OLE DB برای Microsoft JET استفاده می کند.
Public sub userjetprovider()

Dim objcnn As NEW ADODB.Connection
Dim objrst As NEW ADODB.Recordset

With objcnn
.CommandTimeout=15
.ConnectionTimeout=15 .Provider=”Microsoft.JET.OLEDB.3.51”
.Open "d:\book\code\Ordermanager.mdb"
End With

 

Objrst.Open "SELECT * FROM Customer",objcnn

 

DO While Not objrst.EOF
Debug.Print objrst(i)
Objrst.movenext
Loop

Objrst.close
Set objrst=Nothing
Objcnn.close
Set objcnn=Nothing

End Sub
ما مشخصه فراهم کننده را Microsoft.jet.OLE DB.3.51 قرار می دهیم .متد Openشامل دستیابی به فایل .mdb (برای آرگومانConnectionString) و JET را به عنوان مقدار پیش فرض رمز عبور admin برای آرگومان شناسنامه کاربری در اختیار دارد.

 

6-2 برقراری ارتباط بوسیلة SQL Server Provider ما می توانیم از فراهم کنندة MSDASQL جهت متصل شدن به یک پایگاه داده ای SQL SERVER استفاده کنیم ، اما همچنین میتوانیم از Microsoft SQL Server OLE DB هم استفاده کنیم. زمانیکه ما کد برای فراهم کنندة JET آزمایش می کردیم مقدار دادن به فراهم کننده اشاره می کند. ما هم
چنین می توانیم با مقداردهی به آرگومان provider درConnectionstring آن را مقداردهی کنیم . ما به SQL Server Provider مشابه SQL OLE DB رجوع می کنیم.آرگومان Location نام سرویس دهنده را مشخص می کند و آرگومان data source نام پایگاه داده را بیان می کنیم.
Public Sub OpenWithSqlProvider()

 

Dim objcnn As NEW ADODB.Connection
Dim strconnect As String

 

Strconnect=”Provider=SQLOLEDB;Location=DALA;DataSource=ordermanager;” & _
USER ID=sa;Password=;”
Objcnn.Open strconnect
Objcnn.close
Set objcnn=Nothing

 

End Sub
خاتمه ارتباط زمانیکه ما از شئConnectionاستفاده می کنیم باید در انتها برای پایان دادن به ارتباط ازمتد close استفاده کنیم .یا همچنین ما می توا نیم از متد close جهت استفاده مجدد از متغیرهای شئ یکسان برای اتصالهای مختلف استفاده نمائیم.به همین شکل شئ Recordset یک متد close داردودر سبکی مشابه استفاده می شود. جهت مطمئن بودن از اینکه حافظه سربار اشیاء ADO را آزاد نموده ایم باید مقدار آن را هیچ قرار دهیم.
اجرای دستورات شئ Connection همچنین توانایی اجرا کردن دستورات SQL یا رویه های ذخیره شده بوسیلة متد Execute را به ما می دهد. ما برای این منظور هم می توانیم از متد Execute شئ Command هم استفاده کرد. اما استاده از متد Execute موجود شئ Connection بسیار کاراتر ومناسبتر است.
اگر بخواهیم بطور کلی صحبت کنیم ما باید بتوانیم کدی راکه احتیاج داریم کاهش دهیم ، به همان صورتی که می توانیم نیاز به یک یا تعداد بیشتری ازشئ Command که از منابع استفاده می کننداز بین ببریم .در نمونه کدهای بعدی که در زیر می آیند ،متد Execute جهت اجرای دستور INSERT در SQL ،یک رویه ذخیره شده و بالاخره برای یک دستور SELECT که یک مجموعه رکورد را بر می گرداند استفاده می شود.
7-2 اجرای یک دستور SQL

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   33 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ابزار های ارتباط با data base

دانلود مقاله بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده ها ی حرفه ای مرد

 

-آناتومی پا:
1-1-استخوان شناسی پا :
استخوان بندی پا از سه قسمت تشکیل شده است: تارس Tarsus(مچ پا)، متاتارس Metatarsus (کف پا) و انگشتان Phalanges. تارس شامل هفت استخوان از نوع کوتاه بنام های تالوس، کالکانئوس، ناویکولار، سه استخوان کانئیفورم داخلی، میانی، خارجی و کوبوئید می باشد. این هفت استخوان علاوه بر آنکه با هم مفصل می شوند در جلو هم با پنج استخوان متاتارس در ارتباط می باشند و در نهایت هر یک از این پنج استخوان با یکی از انگشتان مفصل می شوند. هر انگشت پا دارای سه بند یا فالانکس می باشد. بجز شست که دارای دو بند است[ ].
استخوان تالوس بر روی کالکانئوس قرار می گیرد و خود با استخوان های ساق مفصل شده و مفصل مچ پا را می سازد. تالوس از دیستال با کالکانئوس و از قدام با ناویکولا مفصل می شود و در نتیجه میزان وزنی را که دریافت می کند، مستقیماً به این دو استخوان منتقل می نماید. استخوان های تارس، به استثنای تالوس، هر یک با دیگری و با استخوان های متاتارس، توسط لیگامانهای کف پایی و ساختمان های مجاور مفصل می شوند. لیگامان های کف پایی، مسئول حفظ قوس کف پایی می باشند. مفصل مچ پا یکی از مهم ترین مفاصل نیمه خلفی پا می باشد و در عمل مفصلی با 3 درجه آزادی حرکت است. سه محور مهم این کمپلکس مفصلی عبارتند از: محور عرضی (XX)، محور طولی ساق (Y) و محور طولی پا (Z). محور عرضی (XX) از دو مالئول می گذرد و بر محور مچ پا منطبق می باشد. محور عرضی (XX) جلوی صفحه فرونتال قرار می گیرد و حرکات دورسی و پلنتار فلکشن مچ پا در صفحه ساﮊیتال حول این محور انجام می شود. محور طولی ساق (Y) محوری عمودی است و حرکت ابداکشن و اداکشن پا در صفحه ترنسورس، حول این محور اتفاق می افتد. محور طولی پا (Z) محوری افقی است و در صفحه ساﮊیتال قرار می گیرد. کف پا می تواند حول این محور به سمت داخل، پایین و خارج بچرخد. مشابه این حرکت پا در دست، حرکات سوپینیشن و پرونیشن می باشد[1].
2-1- عضلات پا:
1-2-1- عضلات دورسی فلکسور مچ پا:
تمامی عضلاتی که در جلوی محور عرضی قرار گرفته اند دورسی فلکسورهای مچ پا محسوب می شوند، اما این عضلات را می توان بسته به موقعیت آنها نسبت به محور طولی پا به دو گروه فرعی دیگر تقسیم نمود:
دو عضله ای که داخل این محور قرار می گیرند، یعنی اکستانسور هالوسیس لانگوس و تیبیالیس قدامی، همزمان اداکشن و سوپینیشن را به وجود می آورند. تیبیالیس قدامی که از محور طولی دورتر قرار گرفته اداکتور و سوپیناتور قدرتمند تری است. دو عضله ای که خارج محور طولی قرار دارند یعنی اکستانسور دیژیتوروم لانگوس و پرونئوس ترشیوس همزمان ابداکتور و پروناتور می باشند و پرونئوس ترشیوس در مقایسه با اکستانسور دیژیتوروم پروناتور و ابداکتور توانمندتری است. از این رو برای نیل به دورسی فلکشن خالص مچ پا، بدون هر گونه اداکشن و سوپینیشن یا ابداکشن و پرونیشن، این دو گروه عضله می باید همزمان و به صورت متوازن به انقباض در آیند. لذا این عضلات آنتاگونیست و سینرژیست یکدیگر محسوب می شوند. از چهار عضله مسئول دورسی فلکشن مچ پا، دو عضله مستقیماً به استخوان های تارسال و متاتارسال منتهی می شود؛ تیبیالیس قدامی به کونئیفورم داخلی و متاتارس اول ختم می شود و پرونئوس ترشیوس به دورسوم قاعده متاتارس پنجم اتصال می یابد. بنابراین عملکرد آنها بلاواسطه و مستقیم است و نیازی به کمک عضلات دیگر نیست. این امر در دو دورسی فلکسور دیگر مچ پا صادق نیست و اکستانسور دیژیتوروم لانگوس و اکستانسور هالوسیس لانگوس از طریق انگشتان روی پا عمل می کنند و لذا در صورتی که انگشتان بطور پسیو یا توسط عضلات اینتراسئوس در وضعیت صاف یا فلکشن قرار گیرند، در این صورت این عضلات قادر به دورسی فلکشن مچ پا خواهند بود؛ اما اگر اینتراسئوس ها فلج شوند، فلکشن مچ پا با دفورمیتی چنگالی شدن انگشتان همراه خواهد بود[1].
2-2-1- عضلات پلنتار فلکسور مچ پا:
تمامی پلنتار فلکسور های مچ پا در خلف محور عرضی مچ پا قرار دارند. شش پلنتار فلکسور در مچ پا وجود دارند که در عمل تری سپس سورای (گاستروکنیموس) از پلنتار فلکسور های کارآمد است. هرنوع حرکتی که با اکستنشن همزمان مچ پا و زانو مثل صعود از کوه و یا دویدن همراه باشد، فعالیت گاستروکنیموس را تسهیل می کند. وقتی از وضعیت دورسی فلکشن مچ پا و اکستنشن زانو شروع می کنیم، تری سپس سورای به حداکثر کارآیی می رسد و با انقباض خود مچ پا را به پلنتار فلکشن می برد[1].
علاوه بر تری سپس سورای پنج عضله دیگر نیز به پلنتار فلکشن مچ پا کمک می کنند. پرونئوس برویس و پرونئوس لانگوس در خارج محور طولی پا قرار می گیرند و همزمان در پا ابداکشن و پرونیشن نیز ایجاد می کنند. تیبیالیس خلفی، فلکسور دیژیتوروم لانگوس و فلکسور هالوسیس لانگوس در داخل محور طولی قرار می گیرند و همزمان اداکشن و سوپینیشن تولید می کنند. پلنتار فلکشن خالص تنها نتیجه فعالیت متوازن عضلات خارجی و داخلی می باشد. با این همه عملکرد این عضلات را که می توان پلنتار فلکسور های کمکی نامید، در قیاس با تری سپس سورایی نسبتاً کم است. قدرت تری سپس سورایی معادل 65 کیلوگرم وزن است، در حالیکه توان کل پلنتار فلکسورهای کمکی معادل 5/0 کیلوگرم وزن، یعنی یک چهاردهم توان کل می باشد. پس از پارگی تاندون آشیل وقتی پا آزاد و بدون تحمل وزن باشد، پلنتار فلکسورهای کمکی می توانند به صورت فعال مچ پا را به پلنتار فلکشن ببرند. اما تنها تری سپس سورایی قادراست به فرد امکان دهد تا روی نوک انگشتان بایستد. از بین رفتن این حرکت علامت تشخیصی پارگی تاندون مذکوراست[1].
3-2-1- عضلات پروناتور :
این عضلات در خلف محور عرضی و خارج محور طولی قرار می گیرند و همزمان حرکات پلنتار فلکشن، ابداکشن و پرونیشن را تولید می کنند. پرونئوس برویس به توبرکل خارجی قاعده متاتارس پنجم ختم می شود. عمل ابداکتوری این عضله کاراتر از پرونئوس لانگوس است و با بالا بردن متاتارس های خارجی در نیمه قدامی پا پرونیشن تولید می کند. عضلات پرونئوس ترشیوس و اکستانسور دیژیتوروم لانگوس، عضله مذکور را در این عمل همراهی می کنند و در عین حال مچ پا را نیز به دورسی فلکشن می برند[1]..
پرونئوس لانگوس هم در حرکات پا و هم در حرکات استاتیک و دینامیک قوس های کف پایی نقش بسزایی را ایفا می کند.
1. این عضله مثل پرونئوس برویس یک ابداکتور است و کانترکچر آن سبب انحراف پا رو به خارج می شود. در عین حال مالئول داخلی بطور قابل ملاحظه ای به بیرون برآمده می شود.
2. این عضله به صورت مستقیم و بویژه غیرمستقیم پلنتار فلکشن تولید می کند؛ مستقیم با پایین بردن سرمتاتارس اول و غیرمستقیم با کشیدن متاتارس اول رو به خارج، بطوری که متاتارس های داخلی و خارجی به اصطلاح قطعه واحدی را می سازند. تری سپس سورای به عنوان یک پلنتار فلکسور –بطور مستقیم- تنها روی متاتارس خارجی عمل می کند. لذا با کوپل شدن متاتارسهای خارجی و داخلی، این عضله باعث می شود تا کشش تری سپس در یک آن روی تمامی متاتارس ها عمل کند.
3. این عضله یک پروناتور است. وقتی پا از زمین جدا می شود، پرونئوس لانگوس سر متاتارس اول را پایین می برد و پرونیشن همراه با پایین آمدن قوس داخلی اتفاق می افتد[1].
4-2-1 -عضلات سوپیناتور :
تیبیالیس پوستریور یکی از مهمترین عضلات سوپیناتور می باشد که به توبرکل استخوان ناویکولا متصل می گردد. این عضله از روی مفاصل تارسال عرضی و ساب تالار و مچ پا می گذرد و همزمان روی هر سه مفصل عمل می کند. این عضله با کشش ناویکولا رو به داخل ادکتور قدرتمندی است، از این رو آنتاگونیست بلافاصله پرونئوس برویس محسوب می شود. بواسطه اتصالات آن به استخوان های تارس و متاتارس، سوپینیشن تولید می کند و در حفاظت و ترتیب قرارگیری قوس های پلنتار نقش حیاتی دارد و فقدان مادرزادی این اتصالات پلنتار به عنوان یکی از علل پس پلانوس قلمداد شده است.در خلال پلنتار فلکشن و اداکشن، عضلات فلکسور هالوسیس لانگوس و فلکسور دیژیتوروم لانگوس به این عضله کمک می کنند[1].
تیبیالیس قدامی و اکستانسور هالوسیس لانگوس در قدام محور عرضی و داخل محور طولی قرار می گیرند. از این رو همزمان در مچ پا دورسی فلکشن، اداکشن و سوپینیشن بوجود می آورند. تیبیالیس قدامی در نقش یک سوپیناتور کارآمدتر از یک ادکتور است و از طریق بالا کشیدن تمامی ساختارهای قوس طولی داخلی عمل می کند. این عضله قاعده متاتارس اول را روی کونئیفورم داخلی بالا می کشد، بطوریکه سرمتاتارس نیز بالا می آید. قدرت عملکرد آن در نقش ادکتور از تیبیالیس خلفی کمتر است و همراه با تیبیالیس خلفی اداکشن و سوپینیشن خالص ایجاد می کند[1].
اکستانسور هالوسیس لانگوس نیز اداکشن و سوپینیشن تولید می کند ولی قدرت آن کمتر از تیبیالیس قدامی است[1].
2- بیو مکانیک پا :
1-2- قوسهای کف پائی :
کف پا شامل قوسهای طولی و عرضی است. قوس طولی دارای دو بخش داخلی و خارجی است که در خلف پا (کالکانئوس) بهم می رسند، ولی در جلوی پا از هم فاصله می گیرند. بخش خارجی قوس طولی از کالکانئوس، کوبوئید و متاتارس پنجم تشکیل شده است و به اندازه کافی تخت است تا اجازه دهد کناره خارجی پا روی زمین قرار گیرد. بخش داخلی قوس طولی پا که مرتفع ترین قسمت قوس است از کالکانئوس، تالوس، ناویکولا، کانئیفورم داخلی و استخوان متاتارس اول می گذرد و توسط تاندون های عضلات تیبیالیس انتریور، تیبیالیس پوستریور و فلکسور هالوسیس لانگوس حمایت می شود[1].
قوس عرضی از سر استخوانهای متاتارس تشکیل شده است. در بخش خلفی آن استخوان های کوبوئید و کانئیفورم قرار می گیرند و توسط تاندون های قسمت داخلی کف پا بویژه تیبیالیس پوستریور تقویت می شوند. پرونئوس لانگوس هم به حفظ این قوس کمک می کند. در حالت ایستاده پا با ساق زاویه قائم تشکیل می دهد و استخوان های پا طوری قرار می گیرند که قوس های طولی و عرضی یکدیگر را قطع می کنند. در نتیجه انتقال نیروی وزن بدن از طریق استخوان های مچ پا –به تنهایی- صورت نمی گیرد، بلکه این نیرو از طریق استخوان های مچ پا و کف پا به قدام منتقل می گردد[1].
قوس کف پایی یک سازه معماری است که تمامی اجزای پا یعنی مفاصل، لیگامانها و عضلات را داخل یک سیستم واحد تلفیق می کند. باتوجه به تغییر انحنا و ارتجاعیت آن، قوس کف پایی خود را با ناهمواری های سطح زمین تطبیق می دهد و می تواند نیروهای حاصله از وزن بدن و حرکات آن را به زمین انتقال دهد. این امر در موقعیت های متفاوت و با برخورداری از بهترین مزیت مکانیکی به دست می آید. قوس کف پایی ضربات را می گیرد و برای انعطاف پذیری راه رفتن الزامی است. هرگونه حالات پاتولوژیک، که انحناهای آنرا صاف یا تشدید کند، می تواند بر راه رفتن و حفظ پوسچر کشیده اثر سوء بگذارد[1].
2-2- قوس طولی داخلی :
دو مدل برای توصیف قوس طولی داخلی پا وجود دارد: مدل Beam و مدل Truss. هر دو مدل معتبر می باشند و می توانند بطور کلینیکی نشان داده شوند. مدل Beam بیان می کند که قوس طولی داخلی یک منحنی است که حاصل مفاصل مرتبط با هم و لیگامان های حمایت کننده کف پایی می باشد و در نتیجه اعمال وزن بدن نیرو های Tensile، روی سطح تحتانی منحنی و نیروهای Compressive در سطح فوقانی آن متمرکز شده اند. مدل Truss بیان می کند قوس ساختاری مثلثی دارد که دو پایه آن در قاعده به یکدیگر متصل شده اند. دو پایه تحت فشار های Compressive و قاعده آن در معرض نیروهای Tensile قرار دارد. ساختار قاعده ای در این مدل فاسیای کف پایی می باشد[ ].

شکل 1- مدل Beam برای توصیف قوس طولی داخلی

 

شکل 2- مدل Truss برای توصیف قوس طولی داخلی

 



فاسیای کف پایی از تکمه داخلی کالکانئوس آغاز می شود و از روی مفاصل تارسال عرضی، تارسومتاتارسال و متاتارسوفالانژیال میگذرد و به صفحه پلنتار لیگامان های متاتارسوفالانژیال و کولترال و همچنین سزاموئید ها ی شست می چسبد. دورسی فلکشن مفاصل متاتارسوفالانژیال، فاسیای کف پایی را می کشد و از طریق مکانیسم "چرخ چاه " باعث افزایش ارتفاع قوس طولی داخلی می گردد. در حین Toe Off در سیکل گیت، وقتی وزن بدن از طریق پا به سمت جلو انتقال می یابد، انگشتان بطور پسیو به دورسی فلکشن می روند، لذا فاسیای کف پایی سفت می شود و فاصله بین پاشنه و سر های متاتارس کاهش می یابد؛ بنابراین ارتفاع قوس افزایش می یابد. اعمال کشش روی فاسیای کف پایی، از طریق اتصالات آن به قسمت داخلی کالکانئوس، به این استخوان انتقال می یابد و می تواند باعث ایجاد اینورژن در کالکانئوس شود[2].
قوس طولی داخلی هر دو عامل حمایت اکتیو و پسیو را دارد. Huang و همکارانش (1993) مطالعه ای زنده از پای در حال تحمل وزن انجام دادند و دریافتند که برش در فاسیای کف پایی منجر به 25% کاهش در سفتی قوس گردید. از دیدگاه آنها سه عامل در ثبات استاتیک قوس نقش دارند: فاسیای کف پایی، لیگامانهای کوتاه و بلند کف پایی و لیگامان Spring. لیگامان Spring نقش یک مهار را برای سر تالوس دارد و مانع از جابجایی آن به سمت پایین و داخل می شود و بدین ترتیب ثبات استاتیک قوس را فراهم می کند[ ].Thordarson و همکارانش (1995) مطالعه ای دینامیک با شبیه سازی فاز Stance انجام داد. در این مطالعه مشخص شد که نقش حمایتی فاسیای کف پایی از طریق دورسی فلکشن در مچ پا بود و تیبیالیس خلفی نیز بیشترین نقش را در ثبات دینامیک قوس داشت[ ]. در مطالعه ای مشابه که روی جسد انجام شد، Kitaoka (1997) نیز نشان داد هنگامی که تنشن در تیبیالیس خلفی کم می شود، ارتفاع قوس نیز کاهش می یابد[ ]. مطالعه کلینیکی 14 پا نیز پس از فاسیاتومی خلف پلنتار با پیگیری بیش از چهار سال نشان داد که ارتفاع قوس 4/1 میلیمتر کاهش داشت[ ]. بنابراین مدل Truss در ثبات قوس حمایت می شود. تغییرات نوروپاتیک مفصلی یا تروما ممکن است حمایت مفصلی و استخوانی قوس را مختل کند و منجر به فرو پاشیدن قوس و ایجاد دفورمیتی Rocker Bottom در پا شود. این تخریب مفصلی مدل Beam را در ثبات قوس حمایت می کند[2].
تیبیالیس خلفی، از قسمت فوقانی قوس می گذرد و در ثبات آن نقشی حیاتی دارد. در حقیقت این عضله ناویکولا را رو به پایین و خلف زیر سر تالوس، می کشد. پرونئوس لانگوس نیز با خم کردن متاتارس اول روی کونئیفورم داخلی و کونئیفورم داخلی روی ناویکولا انحنای قوس را تشدید می کند. فلکسور هالوسیس لانگوس بخش زیادی از قوس طولی داخلی را تحت پوشش قرار می دهد. لذا اثر قدرتمندی بر انحنای آن دارد. عضله فلکسور دیژیتوروم لانگوس عضله نامبرده را در این عمل یاری می کند. این عضله به صورت متقاطع از سطح زیرین فلکسور هالوسیس لانگوس می گذرد. ابدکتور هالوسیس لانگوس تمامی قوس داخلی را پوشش می دهد و با نزدیک کردن دو انتهای قوس انحنای آن را تشدید می کند. از طرف دیگر دو عضله ای که به قسمت تحدب قوس اتصال می یابند یعنی اکستانسور هالوسیس لانگوس (تحت شرایطی خاص) و تیبیالیس انتریور می توانند انحنای قوس را کاهش دهند [1].
3-2- تعادل در ساختار پا :
پا سازه ای سه گوش است که وجه تحتانی آن را قوس کف پایی می سازد و لیگامانها و عضلات کف پایی وتر آن را تشکیل می دهند. وجه قدامی فوقانی شامل دورسی فلکسورهای مچ پا و اکستانسورهای انگشتان پاست و وجه خلفی مشتمل بر پلنتار فلکسورهای مچ پا و فلکسورهای انگشتان می باشد[1].

 


شکل 3: نمایی شماتیک از موقعیت اکستانسورهای مچ پا و نیز عضلات فلکسور و اکستانسور انگشتان پا
شکل طبیعی قوس کف پایی به پا اجازه می دهد تا خود را بطور صحیح با زمین تطبیق دهد که در نتیجه تعادل بین نیروهایی است که در امتداد این سه وجه عمل می کنند. از این رو پس کاووس (تشدید قوس کف پایی ) می تواند از کوتاه شدن لیگامان ها و عضلات کف پایی و بی کفایتی فلکسورهای مچ پا بوجود آید و پس پلانوس (کاهش قوس کف پا) می تواند حاصل بی کفایتی عضلات یا لیگامان های کف پایی و یا هایپر تونیسیته عضلات متصل به تحدب قوس طولی باشد[1].
1-3-2- پس کاووس(Pes Cavus) :
انحنا و نحوه قرارگیری قوس پلنتار به تعادل بسیار ظریف عضلات مختلف مربوطه بستگی دارد. قوس در اثر وزن بدن و با کانترکچر عضلات متصل به تحدب قوس: تیبیالیس قدامی، پرونئوس ترشیوس، اکستانسور دیژیتوروم لانگوس و اکستانسور هالوسیس لانگوس روی زمین باز می شود. دو عضله آخر تنها زمانی مؤثرند که فالانکس های پروگزیمال به وسیله اینتراسئوس ها ثابت شده باشند. انحنای قوس کف پایی با کانترکچر عضلات متصل به قسمت تقعر: تیبیالیس خلفی، پرونئوس لانگوس و برویس، عضلات پلنتار و فلکسور دیژیتوروم لانگوس افزایش می یابد. همچنین فلج شدن یا کاهش تونسیته عضلاتی که به تحدب قوس منتهی شده اند، می تواند باعث تشدید انحنای قوس گردد و بر عکس فلج شدن یا کاهش تونسیته عضلات سمت تقعر می تواند به صاف شدن انحنای قوس منجر شود. بی کفایتی یا کانترکچر یک عضله تعادل کلی این مجموعه را از هم می پاشد و به بروز پاره ای دفورمیتی ها منتهی می گردد. سه نوع پس کاووس وجود دارد:
1. نوع خلفی که دفورمیتی در اثر بی کفایتی در تری سپس سورای در قسمت خلفی قوس کف پایی بوجود می آید. عضلات موجود در تقعر قوس بصورت ناقص بالانس می یابند و انحنای کف پا افزایش می یابد. دورسی فلکسورهای مچ پا، پا را به وضعیت فلکشن می برند و این امر منجر به تالیپس اکوئینوس می شود که اغلب با دفورمیتی والگوس ترکیب می شود و به دنبال کانترکچر ابدکتورهای پا مثل عضلات اکستانسور دیژیتوروم لانگوس و پرونئوس ها بوجود می آید.
2. نوع حد واسط که نسبتاً نادر است و از کانترکچر عضلات پلنتار ناشی می شود و به دنبال استفاده از کفش های با کفی بسیار سخت یا کوتاهی اپونوروز پلنتار بوجود می آید.
3. نوع قدامی را می توان به گروه های فرعی تقسیم نمود که همگی دارای دفورمیتی اکوئینوس می باشند و دو مشخصه زیر را نشان می دهند:
دفورمیتی اکوئینوس قدام پا که در اثر پایین آمدن قسمت قدامی قوس ایجاد می شود، می تواند تا اندازه ای در حین تحمل وزن کاهش می یابد. بسته به مکانیزم زمینه ساز بیماری انواع زیر را برای نوع قدامی پس کاووس تشریح کرده اند: کانترکچر تیبیالیس خلفی و پرونئوس لانگوس و برویس سبب پایین آمدن قسمت قدامی پا می شود. کانترکچر پرونئوس ها به تنهایی می تواند به پس کاووس منجر شود که در این صورت با دفورمیتی والگوس ترکیب می گردد و اکوئینووالگوس را به وجود می آورد.
نامیزانی در مفاصل متاتارسوفالانژیال علت شایع پس کاووس است: بی کفایتی اینتراسئوس ها کفه موازنه را به نفع اکستانسورهای انگشتان پا سنگین تر می کند و به دنبال آن در فالانکس اول هایپراکستنشن اتفاق می افتد. در مرحله بعد سر متاتارس ها پایین آمده و این امر به پایین آمدن قسمت قدامی پا یعنی پس کاووس منجر می شود.
علاوه بر این پایین آمدن سر متاتارس ها ممکن است حاصل بی کفایتی تیبیالیس قدامی باشد؛ لذا اکستانسور دیژیتوروم لانگوس به جبران آن مبادرت می کند و فالانکس های پروگزیمال را تیلت می دهد. اینک عضلات نامتوازن پا انحنای قوس را تشدید می کنند و فعالیت تری سپس دفورمیتی اکوئینوس مختصری را بوجود می آورد. درجه کمی والگوس از توازن ناقص اکستانسور دیژیتوروم پدید می آید[1].
یکی از علل رایج پس کاووس پوشیدن کفش هایی با طول کوتاه یا پاشنه بلند می باشد. انگشتان به نوک کفش برخورد می کند و به هایپراکستنشن می روند، بطوریکه سر متاتارس ها پایین می افتد. تحت فشار وزن بدن پا در سراشیبی کفش به پایین می لغزد و پاشنه وانگشتان به هم نزدیک می شوند. این پدیده انحنای قوس را تشدید می کند. تشخیص این دفورمیتی از راه مطالعه رد پا آسان تر است. در مقایسه با رد پای طبیعی، در اولین مرحله از پس کاووس یک برآمدگی در لبه خارجی و عمیق تر شدن تقعر لبه داخلی به چشم می خورد. در مرحله بعد اثری از تماس در ناحیه میانی پا با زمین وجود ندارد و بالاخره در دراز مدت این ویژگی ها با ناپدید شدن رد انگشتان بواسطه دفورمیتی ثانویه claw toes دنبال می شود[1].
2-3-2- صافی پا (Pes Planus):
کاهش ارتفاع قوس کف پایی از ضعف عناصر نگهدارنده آن یعنی عضلات و لیگامان ها ناشی می شود. لیگامان ها برای مدت کوتاهی به تنهایی قادر به حفظ انسجام و یکپارچگی قوس می باشند. اگر حفاظت عضلانی به عللی دچار بی کفایتی گردد، سرانجام لیگامان ها دچار استرچ شده و قوس قطعاً فرو می ریزد[1]. بنابراین صافی کف پا عمدتاً ناشی از بی کفایتی عضلانی مثل ناتوانی تیبیالیس خلفی یا عموماً پرونئوس لانگوس است. اگر وزنی بر پا وارد نشود، دفورمیتی واروس در پا ایجاد می شود؛ زیرا پرونئوس لانگوس یک ابدکتور است. از طرف دیگر وقتی وزن بدن بر پا اعمال می شود، قوس داخلی فرو می ریزد و دفورمیتی والگوس به وجود می آید. این دفورمیتی از دو عامل ناشی می شود:
1. قوس عرضی پا که بطور طبیعی بوسیله تاندون پرونئوس لانگوس برقرار است به حالت صاف در می آید؛ در عین حال ارتفاع قوس داخلی کاهش می یابد، قدام پا روی محور طولی به داخل می چرخد بطوریکه کف پا در سراسر سطح آن با زمین تماس می یابد و همزمان قدام پا به خارج جابجا می شود.
2. کالکانئوس روی محور طولی اش در جهت پرونیشن می چرخد و تمایل دارد که بطور تخت روی سطح داخلی قرار گیرد. این درجه از والگوس که قابل رؤیت بوده و از طریق زاویه بین محور پاشنه و تاندون آشیل قابل اندازه گیری است، از محدوده فیزیولوژیک (5 درجه) فراتر رفته و در برخی از موارد نیز می تواند به 20 درجه برسد. از نظر برخی پژوهشگران دفورمیتی والگوس در اصل حاصل مالفورمیشن سطوح مفصل ساب تالار و تا اندازه ای لقی غیر طبیعی لیگامان های اینتراسئوس است . برخی دیگر اینگونه ضایعات را ثانویه می دانند.
علت هرچه باشد، دفورمیتی والگوس مرکز استرس را به جانب لبه داخلی پا جابجا می کند. سرتالوس به پایین و داخل حرکت می کند، سپس حاشیه داخلی وجود سه برجستگی کم و بیش مشخص را نشان می دهد:
1)مالئول داخلی بطور غیرطبیعی برجسته می شود؛
2)قسمت داخلی سر تالوس؛
3)توبرکل استخوان ناویکولا.
توبرکل ناویکولا رأس زاویه منفرجه ای را توصیف می کند که از محور های قسمت های خلفی و قدامی پا تشکیل می شود. اداکشن و پرونیشن قسمت خلفی با ابداکشن و سوپینیشن در قسمت قدامی جبران می گردد، بطوریکه انحنای قوس صاف می شود. تشخیص صافی کف پا از طریق رد پا یا اثر پا ساده است؛ در مقایسه با پای طبیعی، تقعر لبه داخلی پا به تدریج پر می شود و یا حتی ممکن است که لبه داخلی به حالت تحدب در آید[1].
4-2- کینتیک پا:
حداکثر نیروهای اعمال شده به پا شگفت انگیز است. حداکثر نیروی عکس العمل زمین در طول راه رفتن به 120% و در حین دویدن به 275% می رسد[2]. Manter نیروهای Compressive را در شرایط اعمال لود استاتیک در پای جسد اندازه گیری کرد تا بتواند توزیع نیرو ها را از طریق مفاصل پا تعیین کند. مرتفع ترین بخش قوس طولی، یعنی مفاصل تالوناویکولا و ناویکولوکونئیفورم، حداکثر نیرو را در میان مفاصل تارسال تحمل می کنند. ستون خارجی که از مفاصل کالکانئوکوبوئید و دو متاتارسال خارجی تشکیل شده است، نیروی کمتری را انتقال می دهد[ ].
در نیم قرن گذشته، توزیع نیروها زیر پا در طول فاز Stance، یکی از مهم ترین موضوعات مورد بررسی بوده است. در ابتدا مفهوم "قوس عرضی متاتارسال " مطرح شد که بر طبق این مفهوم توزیع نیروها عمدتاً توسط پاشنه، متاتارس اول و متاتارس پنجم انجام می شد. این مفهوم توسط Morton زیر سوال رفت.Morton عقیده داشت که Forefoot در شش نقطه با زمین تماس دارد که بطور یکسان در تحمل وزن دخیلند: دو سزاموئید و سرهای متاتارس های کوچکتر[2]. مطالعات اخیر بر روی فشار کف پا توسط Cavanagh و همکارانش (1987) نشان داد که توزیع نیرو در پا به صورت زیر است: پاشنه 60%، 8% در Midfoot ، 28% در Forefoot و انگشتان 4%. حداکثر فشار پاشنه 6/2 برابر بیش از فشار ناحیه Forefootزیر سر متاتارس دوم اتفاق می افتد[ ]. اندازه گیری های استاتیک رادیوگرافی پا تنها 65% تغییرات فشار دینامیک اندازه گیری شده در افراد مختلف را تخمین می زند. لذا دینامیک گیت مهم ترین تأثیر را بر فشار کف پایی دارد[2].Hutton و همکارانش (1973) پیشرفت مرکز فشار را در کف پا در طول راه رفتن بررسی کرد. در هنگام راه رفتن با پای برهنه ابتدا مرکز فشار زیر پاشنه است. آنگاه به سرعت به Midfoot و Forefoot انتقال می یابد. در Forefoot سرعت انتقال مرکز فشار کاهش می یابد. حداکثر فشارهای Forefoot در 80% فاز Stance اتفاق می افتد و زیر سر متاتارس دوم متمرکز است. در Toe off مرکز فشار، زیر شست منتقل می گردد. سرهای متاتارس در 50% فاز Stance در تماس با زمین می باشند[2].

شکل 4- موقعیت مرکز فشار در حین راه رفتن
Soames (1985) معتقد است که بیشترین فشار و بیشترین ایمپالس های ناشی از تماس پا و زمین، در حین راه رفتن با پای برهنه، در زیر سر متاتارس سوم است نه دوم[ ].
توزیع فشار کف پایی با پوشیدن کفش تغییر می کند. پوشیدن کفش با ایجاد توزیع یکنواخت تری از فشار زیر پاشنه، میزان فشار زیر پاشنه را کاهش می دهد. توزیع نیروی Forefoot به سمت داخل شیفت می یابد و سر های متاتارس اول و دوم بیشتر تحمل وزن می کنند. فشار زیر انگشتان با پوشیدن کفش افزایش می یابد[2].
در طول راه رفتن و دویدن چندین نیرو بین پا و زمین عمل میکنند: نیروی عمودی ، Shear قدامی – خلفی ، Shear داخلی - خارجی و گشتاور چرخشی . نمایش نیروی عکس العمل عمودی زمین به صورت یک منحنی با دو قله می باشد. قله اول منحنی نتیجه تماس پاشنه با زمین در ابتدای فاز Stance است و قله دوم در انتهای فاز Stance قبل از Toe off اتفاق می افتد. از آنجاییکه در بیشتر دونده ها محل اولین تماس با زمین پاشنه می باشد، هنگام دویدن در سرعت های کم تا متوسط نیروی حاصل از برخورد پا با زمین (Impact Force) به سرعت دونده و سطح زمین بستگی دارد که از 5/1 تا 5 برابر وزن بدن متفاوت است و برای مدت زمانی کمتر از ms30 طول می کشد. سرعت پا و مرکز ثقل در لحظه تماس، جرم موثر بدن در لحظه تماس، سطح تماس، خصوصیات مواد از جمله جنس کفش و کفپوش زمین شماری از متغیر هایی است که بر نیروی حاصل از برخورد اثر می گذارند. دومین قله نیروی عکس العمل زمین که در طول تماس پاشنه با زمین ایجاد می شود به قله فعال یا Active Peak موسوم است. پیک فعال در 75–60 درصد بعدی فازStance تا حدود Mid stance اتفاق می افتند و مدت زمانی حدود ms200 و یا اندکی بیشتر بطول می انجامند. بدلیل مدت زمان طولانی تر نیروهای فعال، این بخش از منحنی به عنوان جزء کم فرکانس نیروی عکس العمل زمین محسوب می شود و شواهد علمی پیشنهاد می کنند که این بخش از منحنی نیرو-زمان می تواند نقش زیادی در بروز آسیب های overuse حین دویدن داشته باشد[ ].

 


شکل 5: نمودار نیروی عکس العمل عمودی زمین در حین دویدن

 

نیروهای Shear قدامی در ابتدای فاز Stance، نتیجه کاهش شتاب پا می باشند و نیروهای Shear خلفی در حین Push off در انتهای Stance رخ می دهند[2].
بیشترین Shear داخلی–خارجی در جهت خارج می باشد چرا که وزن پا روی بدن به سمت داخل متمایل است. گشتاور چرخشی داخلی در ابتدای Stance بوجود می آید. در ابتدای Stance تیبیا به داخل می چرخد و پا به پرونیشن می رود. گشتاور چرخشی داخلی با گشتاور چرخشی خارجی دنبال می شود که نتیجه چرخش ساق به خارج و سوپینیشن پا می باشد[2].

3- متد های طبقه بندی انواع پا:
مرور مقالات نشان می دهد که هیچ توافق آشکاری روی یک متد ایده آل برای طبقه بندی انواع پا نمی باشد. متدهای موجود عمدتاً بر مبنای پارامتر های مورفولوژی می باشند. اندازه گیری می تواند در حالت ایستاده (استاتیک) و یا در حال حرکت (دینامیک) انجام شود. متد های طبقه بندی انواع Foot بر مبنای شکل می توانند در یکی از طبقات زیر قرار بگیرد:
1. معاینه دیداری غیر کمی
2. مقادیر انتروپومتریک
3. پارامترهای Footprint
4. ارزیابی رادیوگرافیک
که در ادامه توضیح مختصری برای هر متد داده می شود[ ].
1-3- معاینه دیداری غیر کمی :
بخشی از ارزیابی بالینی معمول مشکلات Foot، مشاهده وجود یا عدم وجود انحناهای پاست که از جلو، طرفین وعقب، در سه وضعیت عدم تحمل وزن و تحمل وزن و در طول راه رفتن انجام می شود. به منظور تسهیل عمل برای درمانگر و یا استنادی برای ارزیابی ها و مقایسه در آینده ممکن است در این ارزیابی ها از عکس های رادیوگرافی و ویدیو از نماهای مختلف استفاده شود. با استفاده از Pedoscope می توان ارزیابی دقیق تری را ارائه کرد. در ساختار این وسیله یک آیینه وجود دارد که برای نشان دادن سطح تماس زیرین پا استفاده می شود[11].
اندازه گیری دیداری ساده ترین متد ارزیابی بررسی انحنا و راستای پا است که به راحتی در دسترس درمانگران می باشد. Dahleو همکارانش (1991) با بکار گیری یک متد ارزیابی دیداری، 73/0 توافق در تقسیم بندی پا به سه گروه طبیعی، low Archو High Arch در میان فیزیوتراپیست های با تجربه گزارش کردند. این طبقه بندی برمبنای تخمین های کیفی زاویه قوس و راستای خلف پا، وجود یا عدم وجود بیرون زدگی تالوناویکولا بود. هیچ همبستگی برای سه متغیر استفاده شده در این مطالعه دیده نشد. تمامی تلاشها در این مطالعه برای توصیف پا، به این طریق، سابجکتیو است واطلاعات محدودی به ما می دهد. همبستگی و سطح توافق بین درمانگران مختلف برای ارزیابی دیداری غیرکمی قوس طولی داخلی از عکس پای فرد نیز، ضعیف بود[ ].
2-3- مقادیر انتروپومتریک :
این روش به صورت اندازه گیری مستقیم لندمارک های سطحی یا برجستگی های استخوانی نشان دهنده موقعیت و وضعیت ساختارهای مختلف پا از جمله قوس طولی داخلی تعریف می شود. درمانگر از اطلاعاتی که در مورد موقعیت سگمان های پا در صفحات فرونتال و یا ساژیتال بدست می آورد، برای طبقه بندی پا استفاده می کند[11].
1-2-3- Arch Height :
Arch Height (ارتفاع قوس) اندازه گیری مستقیم بالاترین نقطه قوس طولی داخلی در صفحه ساژیتال است و می توان گفت این روش یکی از آسان ترین روش هایی است که برای درمانگر اطلاعات عددی مربوط به ساختار پا را فراهم میکند. استخوان برجسته ناویکولا که مرتفع ترین نقطه قوس طولی داخلی را نشان می دهد و یا بلندترین نقطه در امتداد لبه بافت نرم قوس داخلی می تواند به عنوان نقطه رفرنس استفاده شود. استفاده از کالیپر می تواند دقت اندازه گیری را افزایش دهد[11]. Hawes (1992) وهمکارانش اعتبار بالایی برای پایایی Intertester و Intratester این روش در اندازه گیری مستقیم ارتفاع قوس با استفاده از یک کالیپر دیژیتالی گزارش کردند[ ].
اندازه گیری مستقیم ارتفاع استاتیک قوس روشی ابجکتیو برای تعیین اختلاف در ساختار پا فراهم می کند. محدودیت اصلی این روش برای طبقه بندی پا این است که طبقه بندی بر مبنای اندازه گیری استاتیک قوس طولی داخلی، نمی تواند بیان کننده رفتار دینامیک پا باشد. Nachbauer و Nigg (1992) ارتفاع قوس را با روش اندازه گیری مستقیم در حالت ایستاده با وضعیت راه رفتن مقایسه کردند و دریافتند که مقدار جابجایی عمودی قوس در حین راه رفتن از اندازه مطلق ارتفاع استاتیک قوس متأثر نیست[ ].
2-2-3- Longitudinal Arch Angle:
این زاویه اولین بار توسط Norkin و Levangie (1983) تحت عنوان Feiss Line تعریف شد. این زاویه توسط خطی که مالئول داخلی را به توبروزیتی ناویکولا متصل می کند و در ادامه به داخلی ترین قسمت سر متاتارس اول می رسد، شکل می گیرد و بطور غیر مستقیم ارتفاع قوس را تعریف می کند. اندازه گیری های استاتیک غیر کمی و کمی این زاویه همراه با دیگر پارامتر ها برای طبقه بندی پا استفاده می شود و پا را به سه گروه نرمال، Low Arch و High Arch تقسیم می کند[11]. همبستگی 90/0 برای پایایی Intratester و 81/0 برای پایایی Intertester در اندازه گیری کمی این روش بدست آمد[ ]. این زاویه از ارتفاع و طول قوس داخلی تشکیل شده است و اطلاعات بیشتری در مورد رفتار و وضعیت قوس به ما می دهد. زاویه دیگری مشابه این زاویه وجود دارد که Supranavicular Angle خوانده می شود و با استفاده از آنالیز سه بعدی وضعیت مارکر در حین دویدن اندازه گیری می شود. این زاویه بین دو خطی که قوزک داخلی را به تکمه ناویکولا و تکمه ناویکولا را به سر متاتارس اول وصل می کنند، تشکیل می شود[11].

 


3-2-3- Rearfoot Angle:
زاویه ایست که بین خط طولی که (کالکانئوس) را به دو قسمت تقسیم میکند و خطی که ثلث دیستال ساق پا را نصف می کند، تشکیل می شود و اطلاعاتی در مورد وضعیت صفحه فرونتال و حرکات Hindfoot می دهد. این زاویه ممکن است مستقیماً در وضعیت ایستاده و یا چسباندن 4 مارکر که به صورت جفت جفت دو خط را نشان می دهند، در حین راه رفتن و یا دویدن اندازه گیری شود. این تکنیک تا حد زیادی برای ارزیابی اثرات کفش های مختلف و اورتز ها روی حرکات Rearfoot استفاده می شود[11].(شکل 6)
اندازه گیری این زاویه اطلاعاتی در مورد حرکت درمفصل ساب تالار و شاید تا حد کمتری حرکت تالوس در مورتیس به ما می دهد. پیشنهاد شده است که زاویه استاتیک Rearfoot در Single Leg Standing می تواند به عنوان یک شاخص بالینی از ایورژن در Rearfoot مطرح شود[ ].

شکل 6-Rearfoot Angle
4-2-3-Navicular Drop :
با ارزیابی حرکت در صفحه ساژیتال استخوان ناویکولا در حین تحمل وزن، مفهوم ناویکولار دراپ معرفی شد. در این اندازه گیری ابتدا در پایی که تحمل وزن نمی کند، توبروزیتی ناویکولا مشخص می شود؛ در حالیکه پا روی زمین است و ساب تالار در وضعیت نرمال خود می باشد. سپس از فرد خواسته می شود که 50 درصد وزن را روی پا بیندازد.آن گاه حرکت ناویکولا در صفحه ساژیتال با خط کش اندازه گیری می شود. جابجایی ساژیتال توبرکل ناویکولا می تواند پرونیشن مفصل ساب تالار را نشان دهد. علاوه بر این، این تست درجه پلنتار فلکشن تالوس را روی کالکانئوس در حین پرونیشن مفصل ساب تالار نشان می دهد[11]. این تست در سال های اخیر بیشتر مورد قبول واقع شده است. برخی محققان این متد را روشی پایا برای اندازه گیری پرونیشن پا توصیف کرده اند. دراپ ناویکولا بیشتر به الگوی حرکت Rearfoot مربوط است تا اندازه گیری های کلاسیک صفحه فرونتال. پایایی Intratester و Intertester متوسطی برای این تکنیک گزارش شده است[ ].
5-2-3- Navicular Drift:
این مفهوم به جابجایی کم استخوان ناویکولا در صفحه عرضی اطلاق می شود. Medial Drift استخوان ناویکولا از وضعیت طبیعی نسبت به وضعیت Stance با روشی مشابه ناویکولار دراپ اندازه گیری می شود و می تواند یک شاخص عددی در مورد بیرون زدگی داخلی ناویکولا در ارتباط با Pronated Foot به ما بدهد. تنها مزیت این تست بر ناویکولار دراپ این است که Navicular Drift حرکت قوس طولی داخلی را در صفحه فرونتال و ساژیتال نشان می دهد اما ناویکولار دراپ تنها جابجایی ساژیتال قوس را نشان می دهد. مقدار مورد انتظار حرکت از وضعیت طبیعی تا وضعیت تحمل وزن ایستاده در صفحه فرونتال کم است و ممکن است بسیار جزئی باشد. تا امروز در مورد پایایی این تکنیک چیزی گزارش نشده است و تلاشی هم در جهت معتبرسازی این تکنیک صورت نگرفته است[11].

 


6-2-3- Valgus Index :
این تکنیک به وضعیت صفحه فرونتال مفصل مچ پا نسبت به سطح حمایت کننده پاشنه مربوط می باشد. برای انجام این تکنیک موقعیت مالئول ها را روی فوت پرینت مشخص می کنیم. مرکز خط اتصال دهنده دو قوزک در ارتباط با خطی است که از مرکز پرینت پاشنه به مرکز انگشت سوم متصل می شود و شاخصی به نام Valgus Indexرا به ما میدهد(شکل 7). Valgus Index برابر است با:
VI = 1/2 – AC (100 / AB )
ایندکس مثبت نشان دهنده شیفت مچ پا به داخل است و ایندکس منفی نشان دهنده شیفت مچ پا به سمت خارج است[11].

شکل 7- والگوس ایندکس
3-3- شاخص های Footprint:
در این روش اندازه گیری از نوع Footprint، از یک پد جوهردار شده و یا اخیراً به صورت پیشرفته تر، از ترنسدیوسر های فشاری استفاده می شود. در این روش فرض بر این است که تغییر در شکل و موقعیت اجزای ساختاری پا در این اثر منعکس می شود. اندازه گیری سطح تماس و یا پهنای Footprint می تواند ابزاری ساده و ابجکتیو برای طبقه بندی پا فراهم کند[11].

 


1-3-3-(شاخص قوس پا) Arch Index :
این شاخص به عنوان کسر بین سطوح تماس بخش های مختلف، بدون محاسبه اثر انگشتان، تعریف شده است. این متد می تواند هم به صورت استاتیک و هم به صورت دینامیک استفاده شود. ( A.I ) Arch Indexتوسط Cavanagh و Rodger در سال(1987) معرفی شد. برای محاسبه این پارامتر ابتدا خطی از مرکز پاشنه به نوک انگشت دوم رسم می شود که همان محور پا تعریف می باشد. خط دوم عمود بر محور طوری رسم می شود که مماس بر قدامی ترین بخش فوت پرینت در جلوی سر متاتارس ها باشد. نقطه تقاطع بین دو خط علامت گذاری می شود. آنگاه خط محوری پا به سه قسمت مساوی تقسیم می شودکه فوت پرینت را به سه ناحیه تقسیم می کند. A.I از تقسیم مساحت یک سوم میانی به کل سطح فوت پرینت (بدون احتساب انگشتان) محاسبه میگردد(شکل 8). Staheli (1987) این شاخص را از تقسیم عرض داخلی-خارجی پا در ناحیه قوس به عرض داخلی - خارجی پاشنه محاسبه کرد[11،13]. همبستگی معکوس معنی داری بین A.I و ارتفاع قوس (اندازه گیری مستقیم ارتفاع با استفاده از کالیپر) بدست آمد[ ].

شکل 8- Arch Index

 


2-3-3- Modified Arch Index :
در این روش از داده های فشار به جای داده های سطح ژئوگرافی تماس پا با زمین استفاده می شود. پایایی بالا و کاهش subjectivity آن نسبت به A.Iیک برتری می باشد. هرچند که پیچیدگی پردازش اطلاعات می تواند یک فاکتور محدودکننده برای این تکنیک باشد اما این تکنیک می تواند تا حد زیادی به عنوان یک ابزار کلینیکال برای ارزیابی عملکرد پا استفاده شود[11].
3-3-3- Arch Angle ( Footprint Angle ):
این زاویه توسط Clarke (1933) به این صورت تعریف شده است: زاویه بین خطی که داخلی ترین قسمت متاتارسال فوت پرینت را به کناره قوس متصل می کند و خطی که داخلی ترین قسمت ناحیه متاتارسال و داخلی ترین نقطه پاشنه را به هم وصل می کند(شکل 9). ضریب پایایی 97/0 برای اندازه گیری 135 فوت پرینت بدست آمد[ ].

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  110  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب

پایان نامه بررسی ارتباط بین مشتری مداری بر میزان فروش کالا در شهرستان مرزی اینچه برون

اختصاصی از رزفایل پایان نامه بررسی ارتباط بین مشتری مداری بر میزان فروش کالا در شهرستان مرزی اینچه برون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی ارتباط بین مشتری مداری بر میزان فروش کالا در شهرستان مرزی اینچه برون


پایان نامه بررسی ارتباط بین مشتری مداری بر میزان فروش کالا در شهرستان مرزی اینچه برون

پایان نامه بررسی ارتباط بین مشتری مداری بر میزان فروش کالا در شهرستان مرزی اینچه برون/

در زیر به مختصری چکیده، تعداد صفحات، فرمت فایل و فهرست مطالب آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است:

خلاصه و چکیده تحقیق:
بررسی ارتباط بین مشتری مداری بر میزان فروش کالا در شهرستان اینچه برون می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد 217 نفر از فروشندگان اتحادیه ی لوازم خانگی بصورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مؤلفه های مشتری مداری استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار spss و فرمول خی دو استفاده شده است و نتیجه ی نهایی حاصل از جمع آوری داده ها

تعداد صفحات: 110

فرمت فایل: word

فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
بیان مسئله
طرح سوال
اهداف تحقیق
فرضیات تحقیق
چهارچوب نظری
مدل تحلیلی تحقیق
مدل عملیاتی تحقیق
قلمروی تحقیق
تعریف مفهوم
تعاریف عملیاتی
محدودیت های تحقیق
تعریف واژه ها و اصطلاحات
فصل دوم: مبانی نظری پژوهش
مقدمه
آشنایی با مفاهیم اساسی بازاریابی
بازار جغرافیا
بازارچه مشترک مرزی یوسف آباد اینچه برون
رفتار مصرف کنندگان
مسائل اخلاقی در روابط مبادله ی مصرف کننده
بررسی مدل مصرف کننده
آمیخته های بازاریابی
خصوصیات فردی مؤثر در رفتار مصرف کننده
فرایندهای تصمیم گیری خریدار
حقوق مصرف کننده
تعریف حقوق مصرف کننده
تعریف مشتری
تعریف لغوی مشتری
مشتری مداری و اهمیت آن
در راهبردهای مشتری مداری، بازاریابی به عنوان راهبرد بازر
مدل مشتری مداری
تشریح مدل مشتری مداری
محصول
کیفیت محصول
حق با مشتری است
کیفیت طلبی، هدفی برتر از کمیت طلبی
کیفیت در فرایند تولید، تولید می شود
قیمت
ارائه ی خدمات
پیشینه ی تحقیق در ایران
پیشینه ی تحقیق در خارج از ایران
فصل سوم
مقدمه
روش تحقیق
ابزار جمع آوری اطلاعات
جامعه ی آماری
روش نمونه گیری
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم
مقدمه
الف) نتایج توصیفی
ب) نتایج حاصل از فرضیه های تحقیق
فصل پنجم
مقدمه
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات
پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی
منابع و مآخذ
پیوست
جدول مورگان
پرسشنامه


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی ارتباط بین مشتری مداری بر میزان فروش کالا در شهرستان مرزی اینچه برون