رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه

اختصاصی از رزفایل پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه


پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه

فرمت فایل: word

تعداد صفحه:149

دانشگاه شهید بهشتی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی  

پایان نامه

کارشناسی ارشد در رشته مدیریت آموزشی

عنوان

بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه شاهد شهر تهران در سال تحصیلی 84-83

 فهرست مطالب

فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه    ۲
بیان مسأله     ۳
دلایل ضرورت و توجیه انجام تحقیق     ۳
اهداف تحقیق     ۵
اهداف کلی تحقیق     ۵
اهداف ویژه تحقیق     ۶
فرضیه‌های تحقیق     ۶
فرضهای تحقیق یا جانشین     ۶
متغیرهای اساسی تحقیق     ۶
تعریف عملیاتی واژه‌ها و اصلاحات     ۷
تعریف رهبری     ۷
تعریف سبک رهبری لیکرت     ۸
تعریف رضایت شغلی     ۹
دبیران     ۱۰
مدارس شاهد     ۱۱
مشکلات و تنگناهای تحقیق     ۱۱
فصل دوم: ادبیات تحقیق
بخش اول (رهبری)     ۱۴
مقدمه    ۱۴
تعریف رهبری     ۱۵
تمایز مدیریت و رهبری    ۱۶
تعریف سبک رهبری    ۱۷
تئوری‌های رهبری     ۱۸
تئوری‌های شخصیتی رهبری     ۱۹
نظریه سنتی رهبری     ۱۹
نظریة صفات شخصی رهبر    ۲۰
تئوری‌های رفتاری رهبری     ۲۰
مطالعت دانشگاه آیووا     ۲۱
مطالعات دانشگاه اُهایو     ۲۲
مطالعات دانشگاه میشیگان     ۲۲
شبکه مدیریت     ۲۳
تحقیقات اسکاندیناوی     ۲۵
تئوری‌های اقتضایی     ۲۶
الگوی فیدلر     ۲۶
تئوری موقعیتی هرسی و بلانچارد    ۲۸
تئوری مبتنی برتبادل نظر رهبر با اعضاء     ۳۱
تئوری مسیر ـ هدف     ۳۲
الگوی رهبری مشارکتی     ۳۴
متغیرهای موقعیتی در الگوی تجدیدنظر شده رهبری مشارکتی     ۳۵
پنج شیوة رهبری در الگوی رهبری مشارکتی     ۳۶
سیستمهای مدیریت     ۳۷
سبک رهبری لیکرت     ۳۷
تئوری‌های جدید رهبری     ۴۱
جایگزینی رهبری     ۴۱
رهبر عملگرا و رهبر ایجاد کنندة تحول     ۴۲
رهبر عملگرا     ۴۳
رهبرانی که تحول ایجاد می‌کنند     ۴۳
بخش دوم (رضایت شغلی)    ۴۵
ارزشها     ۴۵
انواع ارزش     ۴۵
نگرشها     ۴۶
انگیزش     ۴۷
نظریه‌های انگیزش     ۴۹
تئوری‌های محتوایی     ۵۰
۱ـ تئوری سلسله مراتب نیازها    ۵۰
۲ـ تئوری دو جنبه‌ای انسان     ۵۳
۳ـ تئوری دو عامل انگیزش     ۵۳
۴ـ تئوری سه نیاز مک‌کلند     ۵۴
۵ـ تئوری نیازهای زیستی، تعلق و رشد     ۵۵
تئوری‌های فرآیندی     ۵۶
۱ـ تئوری انتظار و احتمال     ۵۶
۲ـ تئوری برابری     ۵۸
۳ـ تئوری اسناد     ۵۹
انواع نگرش     ۶۰
رضایت شغلی     ۶۲
رابطه انگیزش با رضایت شغلی     ۶۲
۱ تاریخچه مطالعات در مورد رضایت شغلی     ۶۲
۲ تعریف رضایت شغلی     ۶۳
(۱-۲) تعیین رضایت شغلی     ۶۶
۳ عوامل تعیین کنندة رضایت شغلی     ۶۷
۴ عوامل مؤثر بر رضایت شغلی     ۶۹
۵ فاکتورهای مؤثر در رضایت شغلی از نظر «جنیفر»     ۷۰
۶ پیامدهای رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی     ۷۱
۷ نظریه‌های رضایت شغلی     ۷۲
- نظریه «بروفی»    ۷۲
- نظریه «کورمن»     ۷۳
- نظریه «پارسون»     ۷۴
اندازه‌گیری رضایت شغلی     ۷۵
بخش سوم (سابقه تحقیقاتی موضوع)     ۷۷
تحقیقات خارجی     ۷۷
تحقیقات داخلی     ۸۰
خلاصه فصل     ۸۴
فصل سوم: روش انجام تحقیق
روش تحقیق     ۸۷
جامعه و نمونه آماری     ۸۸
تعداد و روش نمونه‌گیری     ۸۹
روش و ابزار گردآوری اطلاعات     ۹۰
روایی و اعتبار پرسشنامه‌ها     ۹۳
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات     ۹۵
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها
بخش اول ـ توصیف داده‌ها     ۹۷
بخش دوم ـ تحلیل استنباطی داده‌ها     ۱۲۰
آزمون فرضیه‌ها     ۱۲۱
فصل پنجم: نتایج و پیشنهادها
خلاصه یافته های پژوهشی     ۱۲۵
یافته های دیگر پژوهش     ۱۲۸
محدودیتهای تحقیق     ۱۳۰
الف – محدودیتهای خارج از کنترل محقق     ۱۳۰
ب – محدودیتهای در اختیار محقق     ۱۳۱
پیشنهادها     ۱۳۱
فهرست منابع فارسی     ۱۳۳
فهرست منابع خارجی    ۱۳۷

فهرست منابع فارسی

۱٫         الوانی، سید مهدی: مدیریت عمومی‌، چاپ شانزدهم، نشر نی، ۱۳۸۰٫
۲٫    استونر، جیمزآرتور فینچ. آر، ادوارد فری من، دانیل آر، گیلبرت: مدیریت(سازماندهی، رهبری، کنترل) ترجمه علی پارساییان و محمد اعرابی، جلد دوم، چاپ اول، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۷۹٫
۳٫    اسماعیلی، حسن: بررسی رابطه رضایت شغلی و عملکرد آموزشی معلمان مقطع ابتدایی آموزش و پرورش منطقه ۱۸ تهران، دانشگاه تربیت معلم، ۱۳۷۳٫
۴٫    بحرالعلوم، حسین: ارتباط بین فرهنگ سازمانی و سبک مدیریت با رضایت شغلی کارشناسان تربیت بدنی شاغل در تهران، دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم، ۱۳۷۸٫
۵٫         برنجی، محمدرضا: مدیریت آموزشی و آموزشگاهی، چاپ اول، گلچین،۱۳۷۱ .
۶٫    بست، جان: روش‌های تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری، ترجمه شریفی، حسن پاشا و طالقانی، انتشارات رشد، تهران. ۱۳۷۰٫
۷٫    پارکینسون، نورث‌کوت، رستم جی و ساپر: اندیشه‌های بزرگ در مدیریت، مهدی ایران نژاد پاریز(مترجم)، تهران، انتشارات بانک مرکزی جمهوری اسلامی‌ایران، ۱۳۶۹٫
۸٫    پرداختچی، محمد حسن:«مدیریت آموزشی به عنوان قلمرو حرفه‌ای» مجله مدیریت در آموزش و پرورش، شماره ۳، بهار ۱۳۷۴
۹٫         پرهیزکار، کمال: روابط انسانی در مدیریت، تهران، انتشارات اشراقی، ۱۳۶۸٫
۱۰٫       جاسبی، عبداله: اصول و مبانی مدیریت، ۱۳۶۷٫
۱۱٫   جعفر پور منفرد، سعید: بررسی رابطه بین سبک‌های رهبری لیکرت با میزان رضایت شغلی دبیران مدارس پسرانه شاهد شهر تهران، دانشکده علوم اجتماعی وروان‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۸۳٫
۱۲٫   داشخانه، فاطمه: رابطه بین میزان مقبولیت مدیران نزد معلمان با رضایت شغلی معلمان در مقطع متوسطه شهر تهران، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۳٫
۱۳٫       دسلر، گری: مبانی مدیریت، ترجمه داود مدنی، جلد دوم، تهران، چاپ آرین، ۱۳۶۸٫
۱۴٫       دلاور، علی: روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی، ۱۳۸۰٫
۱۵٫   دیویس، کیت و نیواستروم، جان: رفتار انسانی در کار(رفتار سازمانی) ترجمه محمد علی طوسی، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی، ۱۳۷۷٫
۱۶٫   رابینز، استیفین پی: رفتار سازمانی، مترجمان علی پارساییان و سید محمد اعرابی، جلد دوم، چاپ ششم، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۴٫
۱۷٫       رضائیان، علی: مدیریت رفتار سازمانی، چاپ دوم، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۰٫
۱۸٫   ساعتچی، محمود: روانشناسی در کار، سازمان و مدیریت، چاپ اول، مرکز آموزش مدیریت دولتی، تهران، ۱۳۶۹٫
۱۹٫       سرمد، غلامعلی: روابط انسانی در سازمان‌های آموزشی، چاپ اول، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۷۸٫
۲۰٫       سلیمی، قربانعلی: مقدمه‌ای بر روش‌های تحقیق در آموزش و پرورش، انتشارات بعثت، ۱۳۷۰٫
۲۱٫       شفیع‌آبادی، عبداله: راهنمایی و مشاوره شغلی و حرفه‌ای، چاپ ششم، نشر رشد، تهران، ۱۳۷۲٫
۲۲٫   عباس‌زادگان، سید محمد: مبانی اساسی در سازماندهی و رهبری، چاپ اول، انتشارات شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۶٫
۲۳٫       عباس‌‌زادگان، سید محمد: مدیریت بر سازمانهای نا آرام، چاپ اول انشارات کویر، تهران، ۱۳۷۹٫
۲۴٫       علاقه‌بند، علی: مبانی نظری و اصول مدیریت آموزشی، چاپ هشتم، تهران، نشر روان، ۱۳۷۶٫
۲۵٫       علاقه‌بند، علی: مدیریت عمومی، چاپ چهارم، تهران، نشر روان، ۱۳۷۸٫
۲۶٫   علوی، سید امین‌اله: روانشناسی مدیریت و سازمان(رفتار سازمانی)، تهران، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی، ۱۳۷۱٫
۲۷٫   گریفین، مورهد: رفتار سازمانی، ترجمه سید مهدی الوانی و غلامرضا معمار زاده، چاپ هشتم، تهران، انتشارات مرواید، ۱۳۸۳٫
۲۸٫   محمد زاده، عباس و مهروژان، آرمن: رفتار سازمانی(نگرش اقتضایی)، چاپ اول، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ۱۳۷۵٫
۲۹٫   مراد ابراهیم‌پور، مهرداد: بررسی رابطه بین سبک مدیریت با اضطراب و افسردگی دبیران دبیرستانهای شهرستان سبزوار، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۸٫
۳۰٫       مطهری، مرتضی: امامت و رهبری، چاپ اول، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۶۴٫
۳۱٫       مقیمی، سید محمد: سازمان و مدیریت(رویکردی پژوهشی) انتشارات ترمه، تهران، ۱۳۷۷٫
۳۲٫   موید، پیرایه: بررسی نحوه برخورد مدیران دانشگاه شهید بهشتی با تعارض و ارتباط آن با رضایت شغلی کارکنان رسمی دانشگاه از دیدگاه کارکنان، پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۲٫
۳۳٫       میرسپاسی، ناصر: مدیریت منابع انسانی و روابط کار، چاپ هفتم، ناشر مولف، ۱۳۶۹ .
۳۴٫       میرکمالی، سید محمد: رهبری و مدیریت آموزشی، چاپ چهارم، نشر رامین، ۱۳۷۵٫
۳۵٫   وایلز، کیمیل: مدیریت و رهبری آموزشی، ترجمه محمد علی طوسی، چاپ هفتم، تهران، مرکز آموزش مدیریت دولتی، ۱۳۷۷٫
۳۶٫   هرسی، پال و کنت بلانچارد: مدیریت رفتار سازمانی(کاربرد منابع انسانی)، ترجمه دکتر علی علاقه بند، چاپ دوازدهم، تهران، موسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۵٫
۳۷٫   همتی، طاهره: بررسی رابطه جوسازمانی با رضایت شغلی دبیران دبیرستانهای دخترانه شهر تهران در سال تحصیلی ۸۱-۸۰ ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۸۱٫
۳۸٫       هومن، حیدر علی: استنباط آماری در پژوهش رفتاری، تهران، ۱۳۷۳٫
۳۹٫   هوی، وین. میسکل، سیسل: تئوری،تحقیق و عمل در مدیریت آموزشی، ترجمه عباس‌زاده، میرمحمد، چاپ اول، ارومیه. ۱۳۷۱٫

بخش اول : رهبری

مقدمه :

هر چند به تعداد افرادی که درصدد ارائه تعریفی از رهبری برآمده‌اند، به همان تعداد تعریف برای رهبری وجود دارد ولی از نظر مدیریت، رهبری فرآیند هدایت و اعمال نفوذ بر فعالیتهای گروه یا اعضای سازمان می‌باشد، چنین تعریفی چهارکاربرد مهم دارد.

نخست، رهبری، در مورد کسان یا افراد دیگری مثل زیردستان یا پیروان مطرح می‌شود.

چون این افراد یا پیروان باید دستورات رهبری را بپذیرند، درصدد تعیین مقام و منزلت ولی یا رهبر بر می‌آیند و در نتیجه فرآیند رهبری را امکان پذیر می‌سازند. همة ویژگی ها و خصوصیت های رهبری، بدون وجود پیرو و زیردست، به هیچ تبدیل خواهد شد.

دوم، رهبری مستلزم توزیع نابرابر قدرت بین رهبر و اعضای گروه می‌شود. اگرچه اعضای گروه بدون قدرت نیستند و می‌توانند فعالیت‌های گروه را از راههای متعدد و گوناگون شکل دهند، ولی تردیدی نیست که معمولاً قدرت رهبر بسیار بیشتر است.

سومین جنبه رهبری توانایی وی در به کارگیری شکل های مختلف قدرت برای اعمال نفوذ بر رفتار پیروان از راههای گوناگون است. در واقع این رهبران هستند که می‌توانند بر کارکنان و اعضای سازمان اعمال نفوذ نمایند به گونه‌ای که آنها برای خیر و صلاح شرکت فداکاری یا ایثار نمایند.

چهارمین جنبة رهبری آمیزه ای است از سه جنبة نخست و آگاهی از اینکه رهبری با «ارزش ها» سروکار دارد. رهبری معنوی با ارزشها سروکار دارد و ایجاب می‌کند که دربارة راهها وگزینه هایی که در پیش رو قرار دارد به پیروان آگاهی لازم داده شود تا آنها بتوانند هنگام واکنش نشان دادن در برابر پیشنهاد یک رهبر جهت رهبری، انتخابی آگاهانه بنمایند. ( استونر[۱]، فری من[۲] وگیلبرت[۳]، ۱۹۳۵، ص ۸۰۴)

تعریف رهبری

ـ کیمبل وایلز[۴]، رهبری عبارت از هر نوع کنشی است که برای تعیین هدفها و مقاصد جمعی و وصول به آنها صورت می‌گیرد. ( طوسی، ۱۳۷۷، ص ۲۶ )

ـ فن بهتر بسیج کردن و بهتر سامان دادن و بهتر سازمان دادن و بهتر کنترل کردن نیروهای انسانی و بکاربردن آنها. (مطهری، ۱۳۶۴، ص ۲۳۵)

ـ جرج تری[۵]، رهبری عبارت است از عمل تأثیرگذاری بر افراد بطوریکه از روی میل و علاقه برای هدفهای گروهی تلاش کنند (پال هرسی[۶] و کنت بلانچارد[۷]، ۱۹۷۲، ص ۷۱).

ـ رابرت تاننبوم[۸]، ایرونیگ و چلر[۹] و فرد مازاریک[۱۰]، رهبری را بعنوان تأثیرگذاری بین افراد تعریف می‌کنند که در وضعیتی اعمال می‌شود و بوسیلة فراگرد ارتباط بسوی تحقق هدف یا هدفهای خاصی معطوف می‌گردد. (پال هرسی و کنت بلانچارد، ۱۹۷۲، ص ۷۱)

ـ هارولد کونتز[۱۱] و سیرل اودانل[۱۲] می‌نویسند که رهبری تأثیرگذاری بر افراد است تا تحقق هدف مشترکی را دنبال کنند. ( پال هرسی و کنت بلانچارد، ۱۹۷۲، ص ۷۱ )

ـ هنر یا علم نفوذ در اشخاص به طوری که با میل و خواستة خود در جهت حصول به هدفهای تعیین شده گام بردارند. ( میرسپاسی، ۱۳۶۹، ص ۳۹ )

ـ امام محمد غزالی، همة فضائل رهبری باید جزء سرشت رهبر شود و آن محال است تحقق یابد جز آنکه عنان خود را به دست عقل دهد تا فرمانبرداری از وی آسان آید و تکلف برخیزد پس اگر عقل وی تقاضایی هم نماید ولیکن او به تکلف نکند هنوز بیمار است و از مرز اعتدال دور. (عباس‌زادگان، ۱۳۷۶، ص ۲۸۳ )

ـ آشفتة تهرانی، هرنوع اقدام یا اقدامهایی است که مدیر برای رسیدن به هدفهای گروهی به عمل می‌آورد و نیز کیفیتی است که انگیزه های بالقوة موجود در سازمان را برای رسیدن به پیروزی جامة عمل می‌بخشد (همان‌منبع)

ـ قدرت جذب افراد، تأثیر و نفوذ در آنها و توانایی پذیراندن شخصیت به طوری که افراد ( پیروان ) به طور داوطلبانه در یک شرایط معین، رهبری او را بپذیرند. ( میرکمالی، ۱۳۷۵، ص ۷۲ )

تعدد تعاریف رهبری تقریباً به تعداد کسانی است که سعی کرده اند این مفهوم را تعریف کنند اما مشابهت ملموس در تعاریف ارائه شده عامل تأثیر و نفوذ است که بیشتر تعاریف رهبری این فرض را مشخص می‌سازد که رهبری شامل یک فراگرد تأثیرگذاری است که از طریق آن رهبر بر پیروان نفوذ دلخواه خود را اعمال می‌کند.

تمایز مدیریت و رهبری

مدیریت و رهبری اغلب دو مفهوم مترادف تصور می‌شوند، حال آنکه بیشتر صاحبنظران این دو مفهوم را متمایز می‌دانند. رهبری در اصل نسبت به مدیریت مفهوم وسیعتری دارد. مدیریت نوع خاصی از رهبری محسوب می‌شود که در آن کسب هدفهای سازمانی بر سایر هدفها اولویت دارد. اختلاف اساسی میان این دو مفهوم از کلمة «سازمان» برمی‌خیزد.

رهبری زمانی صورت میگیرد که فردی به هر دلیل می‌کوشد بر رفتار فرد یا گروهی اثر بگذارد. این امر می‌تواند برای نیل به اهداف خود فرد یا دیگران بوده و با اهداف سازمان نیز سازگار یا ناسازگار باشد. ( رضائیان، ۱۳۸۰، ص ۳۷۶ )

در خصوص رهبر میتوان گفت :

ـ رهبر با ایجاد تغییر سروکار دارد.

ـ رهبر از طریق ایجاد بصیرت نسبت به آینده جهت را مشخص می‌کند و از طریق انتقال این دید به افراد و الهام بخشی، آنان را برای غلبه بر موانع آماده می‌سازد.

ـ رهبر نگرشی شخصی و فعال نسبت به هدفها دارد.

ـ رهبر می‌تواند هدفهای گوناگونی داشته باشد.

ـ رهبر در پستهای پرمخاطره کار می‌کند و اغلب در معرض مخاطره جویی و خطر پذیری قرار دارد.

ـ رهبر با کارهای فکری سروکار دارد.

ـ رهبر به طرق ابتکاری و القایی با کارکنان مرتبط می‌شود.

در رهبری سلسله مراتب مطرح نیست. هر کس بتواند بر تصمیم گیری دیگری اثر بگذارد او رهبر است.

ـ در رهبری عضویت ضرورت ندارد. رهبر می‌تواند خارج از سازمان باشد و بر افراد سازمان نفوذ داشته باشد. ( رضائیان، ۱۳۸۰، ص ۳۷۷ )

تعریف سبک رهبری

هرسی و بلانچارد سبک را با شخصیت، مترادف به کار می‌گیرند و به نظر آنها شخصیت یا سبک یک فرد عبارتست از «الگوی رفتاری که وی هنگام هدایت کردن فعالیتهای دیگران از خود نشان میدهد.» (علاقه بند، ۱۳۶۵، ص ۸۵)
«گری دسلر»[۱۳] شیوه یا سبک رهبری را در این مفهوم می‌داند که «رهبر چه کار می‌کند و رفتارش چگونه است» (مدنی، ۱۳۶۸، ص ۸۰ ـ ۷۹)
الگوی کلی کنش های رهبران آنگونه که از سوی زیردستانشان ادراک می‌شود، به نام سبک رهبری خوانده می‌شود، سبک رهبری فلسفة مهارتها و نگرش‌های رهبران را در عمل نمایان می‌سازد (طوسی، ۱۳۷۵، ص ۲۶۷).

با ملاحظة تعاریف یاد شده میتوان به ویژگی رفتار در آنها اشاره داشت، با توجه به متغیر بودن رفتار در شرایط متفاوت میتوان دریافت که شیوه یا سبک رهبری متغیر است و نمیتوان در کلیة شرایط و مؤسسات و سازمانها از یک سبک استفاده نمود.

بنابراین سبک رهبری مدیر با مفروضات او نسبت به طبیعت انسان و افرادی که او در سازمان با آنها کار می‌کند، مرتبط می‌باشد، هر مدیری نسبت به طبیعت افراد اطراف خود مانند زیردستان، همترازان و رؤسای خود دارای مفروضاتی می‌باشد این مفروضات بطور خود آگاه یا ناخود آگاه تصمیمات،‌رفتار و بطور کلی سبک او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

همچنین بین ادراک افراد و گروههای مختلف سازمان با رفتار و سبک مدیر در چگونگی برقراری روابط سالم و چند جانبه میان آنها، رابطة تنگاتنگی وجود دارد. یعنی رهبر در برقراری چنینی رابطه ای نقش تعیین کننده دارد که می‌تواند موجبات رشد سازمان و افراد را فراهم آورد.

 تئوری های رهبری

به چهار روش در خصوص تئوریهای رهبری بحث می‌گردد. نخستین راه این است که دربارة ویژگی های شخصیتی رهبران صحبت کنیم که آنان بدین وسیله از افراد غیر رهبر متمایز می‌شوند. در راه یا روش دوم سعی می‌شود تا رهبر بر اساس رفتار معرفی شود. ارائه الگوی اقتضایی، همان روش سوم است و بدان وسیله کاستی های تئوری های پیشین رهبری را بر می‌شمارند و بدین ترتیب، نتیجة تحقیقاتی را که دربارة رهبری انجام شده است ارائه می‌دهند. در روش چهارم پژوهشگران درصدد شناسایی مجموعه ای از ویژگیهای شخصیتی هستند که می‌توانند بدان وسیله یک رهبر را معرفی کنند. این خط فکری بر این اساس قرار دارد که رهبری بیشتر نوعی شیوه است و کمتر به ماهیت رهبری توجه دارد. (رابینز[۱۴]، ۱۳۸۴، ص ۶۴۲ )

 ـ تئوری های شخصیتی رهبری

شش ویژگی شخصیتی که رهبر را از افراد غیر رهبر متمایز می‌کند عبارتند از : جاه طلبی و انرژی،‌میل به رهبری، صداقت و درستی، اعتماد به نفس، هوشیاری  و داشتن دانش و اطلاعات مربوطه، گذشته از این، نتیجة تحقیقاتی که به تازگی انجام شده این نکته را تأیید می‌کند که افرادی که به شدت خود کنترل هستند یعنی کسانی که دارای انعطاف پذیری زیادی هستند و می‌توانند رفتارهای مختلفی را در شرایط مختلف نشان دهند نسبت به کسانی که از این ویژگی بهره ای نبرده اند، بهتر می‌توانند نقش رهبری را در گروه برعهده بگیرند. البته ویژگی های شخصیتی، احتمال موفقیت رهبر را افزایش می‌دهند، ولی هیچ یک از آنها نمی‌توانند موفقیت او را تضمین کنند. (همان منبع، ص ۶۴۳ )

نظریة سنتی رهبری

نگرش‌های سنتی رهبری مطالعات خود را اغلب پیرامون شخص رهبر و وضع و موقعیت فردی رهبر متمرکز می‌کند، مجموعة این مطالعات به مکتب «مردان بزرگ»[۱۵] معروف است که توسط «توماس کارلایل[۱۶]» ( ۱۸۸۱ ـ ۱۷۹۵ ) فیلسوف و مورخ نامدار اسکاتلندی مطرح شده است.

مکتب مردان بزرگ معتقد است که افراد خصوصیات رهبری را یا دارا هستند و یا از آن برخوردار نیستند. بنابراین دلیلی وجود ندارد که وقت و سرمایة زیادی در راه آموزش های شغلی، مربیگری، مشاوره، بهبود سازمانی یا فعالیتهای دیگری از این قبیل صرف شود. (علوی، ۱۳۷۱، ص‌ص،۸-۲۶۷).

نظریة صفات شخصی رهبر

بررسی صفات رهبری سلسله مطالعات گسترده ای را از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰ در بر می‌گیرد، در این مطالعات پژوهشگران کوشش کردند که فهرست طولانی که به نظر می‌رسید به رهبری اثربخش می‌انجامد فراهم سازند، برای نمونه در انتخاب افراد برای مقامات رهبری، نظریة صفات شخصی بر تعدادی خصلت های جسمی‌، روانی و ویژگی‌های شخصی چون ساختمان بدنی، هوش و شخصیت تأکید می‌ورزد. (پورآمن، ۱۳۸۱، ص ۱۲)

رابینز در کتاب فرآیند مدیریت می‌گوید که یک مدیر یا رهبر باید یک قسمت از وجودش یک پیشاهنگ و دو قسمت دیگر آن یک عیسی مسیح(ع) باشد منظور رابینز از پیشاهنگ بودن داشتن توانائیها، مهارتهای فنی، اکتسابی و تربیتی است که مدیر باید مثل یک پیشاهنگ آمادة خدمت و کمک به دیگران در پیشاپیش همه باشد. هدف او از عیسی مسیحی بودن، توجه به جنبة رهبری، نفوذ، قدرت و قابل قبول بودن مدیر می‌باشد. ( میرکمالی، ۱۳۷۵، ص ۸۱ ـ ۸۰ )

«گیزه لی»[۱۷] در آخرین اثر خود، هفت صفت شخصیتی و پنج صفت انگیزشی را به لحاظ اهمیت احتمال آنها برای موفقیت رهبری مورد مطالعه قرار داده است. صفات شخصیتی شامل هوش، ابتکار، توان سرپرستی، اعتماد به نفس، وابستگی و نزدیکی به طبقة کارگر، قاطعیت، بلوغ و کمال، صفات انگیزشی شامل نیاز به پیشرفت حرفه‌ای، نیاز به خود شکوفایی، نیاز به قدرت بر دیگران، نیاز به پاداشهای مالی، نیاز به امنیت شغلی. (عباس زادگان، ۱۳۷۶، ص ص ۲۸۸ ـ ۲۸۷)

ـ تئوری های رفتاری رهبری

اگر رفتارهای مشخصی در مورد رهبران قابل شناسائی باشد، در آن صورت میتوان ویژگیهای رهبری را به افراد آموخت، یعنی برنامه هایی را طرح ریزی کرد و به افراد آموزش داد که بدانند چگونه باید به صورت یک رهبر موفق درآیند. تردیدی نیست که این راهی پرسود بود، زیرا این بدان معنی است که میتوان رهبرانی را تربیت کرد و به جامعه تحویل داد. اگر آموزش افراد کارساز واقع می‌شد، می‌توانستیم به تعداد یا بی نهایت رهبر اثر بخش یا موفق تربیت کنیم. (رابینز، ۱۳۸۴، ص۶۴۳)

ـ مطالعات «دانشگاه آیووا»[۱۸]

بررسی هائی که دردهة ۱۹۳۰ در دانشگاه آیووا در آمریکا انجام گرفت،‌نخستین بررسی از یک رشته مطالعات شیوه های رهبری و رفتار گروهی بود، در این بررسی ها اثر شیوه های گوناگون رهبری در رفتار گروهها بطور علمی‌مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

«کرت لوین»[۱۹] و همکارانش در دانشگاه آیووا برخی از نخستین تلاشها را برای شناسایی علمی‌مؤثرترین رفتارهای رهبری انجام دادند. آنان بر سه نوع رفتار یا سبک رهبری تمرکز کردند که عبارتند از :

۱ ) اقتدار مآب، ۲ ) مشارکتی و ۳ ) تفویضی یا بی‌مداخله.

رهبران اقتدار مآب تمایل به تصمیم گیری یک جانبه دارند، روشهای کاری را دیکته می‌کنند، دانش و آگاهی کارکنان را نسبت به هدفهای گام بعدی محدود نگه می‌دارند و گاهی بازخور تنبیهی می‌دهند.

برخلاف آنان رهبران دارای سبک مشارکتی، افراد را در تصمیم گیریها مشارکت می‌دهند و تعین روشهای انجام کار را به گروه می‌سپارند. هدفهای کلی را تعیین کرده و بازخور ارشادی می‌دهند.

مدیران دارای سبک تفویضی عموماً آزادی کامل به گروه می‌دهند، مواد لازم را فراهم می‌کنند و فقط برای پاسخ به پرسشها در گروه شرکت می‌کنند و از دادن بازخور اجتناب می‌ورزند، به عبارت دیگر تقریباً کاری انجام نمی‌دهند. ( رضائیان، ۱۳۸۰، ص ۳۸۲ )

نکتة مهم این است که در مطالعات آیووا پژوهشی مستقیم دربارة اثر شیوه های رهبری بر بهره وری و کارائی گروهها بعمل نیامد، با آنکه پژوهشگران توضیح دادند که جوانان، مدیریت مردمی‌یا مشارکتی را بر سایر شیوه ها ترجیح می‌دهند و در این نوع مدیریت و رهبری کمتر حالت سرکشی از خود نشان می‌دهند ولی تحقیقات مربوط به اثر شیوه های رهبری بر کارائی و بهره وری به مطالعات بعد موکول شد. (علوی، ۱۳۷۱، ص ص ۲ ـ ۲۷۰)

مطالعات «دانشگاه اُهایو»[۲۰]

جامع ترین نظریه های رفتاری بر پژوهش های انجام گرفته در دانشگاه ایالتی اُوهایو در اواخر دهة ۱۹۴۰ استناد می‌کند. در دانشگاه ایالتی اُوهایو پژوهشگران روی اثر بخشی رفتارهای رهبری به تحقیق پرداختند و این نوع رفتارها را به دو گروه متمایز تفکیک کردند، که یک دسته را ((ایجاد ساختار)) (توجه کردن به کار یا کارگرا بود) و نوع دیگر را ((رعایت کردن حال دیگران)) (طرفدار کارمند یا کارگر بودن) نامیدند. همان گونه که انتظار میرفت، آنها به این نتیجه رسیدند که اگر مدیر به گونه ای باشد که از نظر رهبری او را طرفدار کارگر یا کارمند بنامند، نرخ جابجائی افراد به پایین ترین سطح و رضایت شغلی آنان به بالاترین حد می‌رسد. برعکس، رهبرانی که از نظر (( رعایت حال دیگران را کردن )) در سطح پائینی بودند و بیشتر طرفدار کار بودند، موجب افزایش جابجائی کارکنان و افزایش شکایت ها ودادخواهی آنها می‌شدند. ( استونر[۲۱]، ۱۳۷۹، ص ۸۱۴ )

نتیجة تحقیقات این دانشگاه مؤید این است که رهبرانی که از نظر ابتکار عمل و رعایت حال دیگران نمرات بالایی دارند عملکرد خوبی خواهند داشت ولی موارد استثناء هم بیان گر این واقعیت است که در این تئوری عوامل موقعیتی نیز باید مورد توجه قرار گیرند.

ـ مطالعات «دانشگاه میشیگان»[۲۲]

هم زمان با تحقیقاتی که در دانشگاه ایالتی اُهایو انجام می‌شد، در مرکز تحقیقات دانشگاه میشیگان نیز درزمینة رهبری تحقیقاتی انجام میگرفت، هدف این تحقیقات هم تعیین ویژگیهای رفتاری رهبران و رابطة آنها با عملکرد بود. پژوهشگران دانشگاه میشیگان دو بعد رفتار رهبران را مورد توجه قرار دادند و آنها را طرفداری از کارکنان و طرفداری از تولید نامیدند.

در رفتار رهبر کارگرا، رهبر توجه بیشتری به کار زیردستان دارد و روشهای کار را تشریح می‌کند و بطور عمده توجه به عملکرد دارد. توجه اصلی رهبر معطوف به انجام اثر بخش وظیفه می‌باشد.

در رفتار رهبر کارمندگرا، رهبر علاقه مند است یک گروه کاری متحد بوجود آورد و اطمینان حاصل کند که کارکنان به شکل اساسی از کار خود رضایت دارند، توجه اصلی رهبر معطوف به رفاه کارکنان است. فرض بر آن بود که این دو سبک رهبری بر روی دو سر یک طیف قرار دارند. بنابراین چنین تصور می‌شد که یک رهبر یا میتواند کارمندگرا باشد یا کارگرا و در آن واحد نمی‌تواند هر دو رفتار را داشته باشد. (گریفین[۲۳]، ۱۳۸۳، ص ۳۵۴ )


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد بررسی رابطه سبک رهبری مدیران (براساس نظریه لیکرت) با میزان رضایت شغلی دبیران در مدارس راهنمایی دخترانه

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان رشته مشاوره با فرمت ورد

اختصاصی از رزفایل دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان رشته مشاوره با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان رشته مشاوره با فرمت ورد


دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان رشته مشاوره با فرمت ورد

 

 

 

 

فصل اول.. ۱

کلیات تحقیق.. ۱

مقدمه: ۲

بیان مسئله: ۴

سؤال مسئله : ۵

اهمیت و ضرورت تحقیق : ۶

اهداف تحقیق : ۷

فرضیه تحقیق : ۷

متغیرهای تحقیق : ۷

تعاریف عملیاتی واژه ها و مفاهیم : ۸

فصل دوم. ۹

پیشینه و ادبیات تحقیق.. ۹

۱-۲- تعریف : اختلال شخصیت ضد اجتماعی.. ۱۰

۲-۲- شیوع سابقه ی تاریخی و اختلال اراده. ۱۰

ویژگیهای شخصیتهای ضد اجتماعی.. ۱۳

الف: بی هدف بودن رفتار ضد اجتماعی بر انگیخته شده. ۱۴

ب: فقدان وجدان و احساس مسؤولیت نسبت به دیگران.. ۱۴

ج : فقر هیجانی.. ۱۵

۴-۲ علل رفتار ضد اجتماعی.. ۱۵

۱- زمینه ی خانوادگی و اجتماعی.. ۱۶

۲- نارسائیهای یادگیری.. ۱۸

۳- رابطه ی وراثت و شخصیت ضد اجتماعی.. ۱۹

بررسی دو قلوها ۲۰

بررسیهای فرزند خواندگی.. ۲۰

اضافه بودن کروموزوم y. 21

بدعملکردهای فیزیولوژیائی.. ۲۲

۵ – ۲ مثالی وحشتناک از اختلال شخصیت ضد اجتماعی.. ۲۳

۶- ۲- خلاصه ای از بحث و بررسی اختلال شخصیت ضد اجتماعی.. ۲۷

۷- ۲- اختلال سلوکی.. ۲۹

۸ – ۲- نمونه هایی از اختلال سلوکی.. ۳۰

۹- ۲- نوجوان آشفته. ۳۲

۱۰- ۲- جویندگان احساس… ۳۴

۱۱- ۲-اضطراب در افراد ضد  اجتماعی.. ۳۵

نظریه های شخصیتی.. ۳۵

شخص شناسی.. ۳۵

نیروی تحرکی شخصیت از نظر ماری.. ۳۸

تأثیر عوامل برونی : ۴۸

رشد شخصیت از نظر ماری.. ۵۳

تاثیر اجتماع در رشد شخصیت . ۵۷

وسائل بررسی شخصیت. ۵۷

نظریه نیازمندی و آرمان شخصیت اریک فرام. ۶۰

انسان، حیوان ناطق. ۶۱

نقش اجتماع در تشکیل شخصیت.. ۶۳

تضادهای وجود. ۶۵

فصل سوم. ۷۱

روش تحقیق.. ۷۱

جامعه ی مورد مطالعه : ۷۲

حجم نمونه : ۷۲

روش نمونه گیری: ۷۲

ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر : ۷۳

پرسشنامه افسردگی بک… ۷۴

روش تحقیق : ۷۴

روش آماری مربوط به فرضیه ها: ۷۵

فصل پنجم. ۷۹

بحث و نتیجه گیری.. ۷۹

پیشنهادات.. ۸۰

محدودیت ها ۸۰

بحث و نتیجه گیری.. ۸۱

منابع و ماخذ.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان رشته مشاوره با فرمت ورد

دانلودمقاله رابطه بین خود پنداره و آرایش دختران

اختصاصی از رزفایل دانلودمقاله رابطه بین خود پنداره و آرایش دختران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
«خودت را بشناس » سخنی است که از روزگاران قدیم خردمندان به آن اهمیت بسیاری داده اند ولی قدر و اهمیتش در این زمانه از همیشه بیشتر است. خودشناسی فقط از راه اندیشیدن توأم با ملامت خویش و تأمل در حال دیگران و درباره روابط ما با افراد دیگر حاصل می شود. فکر و اندیشه در کار خویش، خواه و ناخواه همراه با کار درون بینی است. انسان باید در ضمن این عمل، حالات ذهنی، ضربان قلب، کنش، وجدان، انگیزه، امیال و بیزاری های خود را نیز مورد توجه کامل قرار دهد. باید این حالات را نه فقط به همان گونه که وجود دارد بشناسیم بلکه آنکه را ارزیابی نموده راجع به هر کدام نظر خوب یا بد یا بی اثر بدهیم و روشن سازیم که آیا ریشه‌های دراز و صورت دائمی دارند یا موقت و گذران هستند(مک و گال 1362).
بی شک خودشناسی بزرگترین خدمت انسان به خودش است لازم است احکامی که انسان را به رستگاری می برد از عقاید و ایدئولوژی های دیگر تفکیک گردد. در این راستا اول باید انسان را شناخت و بعد کمبودها و دردهایش را یافت و واقعیت ها را که لازم است بررسی نمود و به گفتۀ «کامیل فلاماریون» هأهت شناس فرانسوی «ما چیزی را که می فهمیم حق انکار آن را نداریم» برای بررسی مسائل پیچیده خودشناسی نه تنها از دانش و علوم تجربی بلکه از تفکر، تعقل، الهام، علوم باطنی و بالاخره از وی هادیان بشر نیز باید استفاده کرد.
برای تغییر زندگی یک فرد یا یک ملت اول باید محور افکار او را تغییر داد در این راستا تقابل بین مادیت، معنویت، فعالیت و فضیلت را نباید از نظر دور داشت. و تکامل عالیترین هدف آفرینش است جزء در سایه این مطلب میسر نمی شود. برای رسیدن به کمال جز اینکه انسان ها ویژگی های خویش را بدانند و توفیقی در شناسایی خود داشته باشند راهی نیست. برای رسیدن به سعادت، شناخت خویشتن و پرورش جان و تن هر دو لازم است در غیر این صورت از آمال و مقاصد انسانی دور می شود و به هدف زندگی نمی رسد و حفظ این تعادل را که برای فائق آمدن به مشکلات و ناخواستنی های زندگی است از دست می دهد (بهاری، 1366). خودپنداره مجموعه‌ای است درونی و نسبتأ پایدار. شامل همه آنچه که اشخاص متعلق به خود می دانند از جمله جنبه های جسمی، اجتماعی، هیجانی، اعمال اختصاصی، شایستگی ها همراه با عناصر مادی با اهمیت (صدر السادات و شمس اسفند آباد، 1380).
خودپنداره تصوری است که از خودداریم و همواره با ما همراه است و ما آن را برای خود و طبقه بندی رفتارمان به کار می بریم. غالباً نقش اولیه خودپنداره این است که باعث ایجاد ثبات در رفتار شود. این امر به افراد کمک می کند که بتواند رفتار خود و کسانی را که با آنها در تعامل هستند به سادگی پیش بینی نماید.
آرایش خانم ها در دانشگاه یکی از موضاعاتی است که نظرات موافق و مخالف را نسبت به خود جلب کرده است. از آنجایی که انسان دوستدار زیبایی است برای زیبا جلوه خود (چه زن و چه مرد) به ظاهر خویش توجه می کند. اما گاهی تفاوت افراد در این توجه به ظاهر که به شکل های مختلف خود را نشان می دهد، مثلاً شیوه لباس پوشیدن، اصلاح مو و آرایش غلیظ و... بسیار زیاد است.
انسان در جریان زندگی دچار خلأها و کمبودهایی می شود که برای جبران آنها دست به اعمالی می زند. آرایش غیر معمول هم می تواند یکی از این اعمال باشد که ممکن است از خودپنداره پایین نشأت گرفته باشد. از آنجایی که رفتارهای ما تحت تأثیر خودپنداره پایین نشأت گرفته باشد. از آنجایی که رفتارهای ما تحت تأثیر خودپنداره است آرایش هم یکی از واکنش هایی است که می تواند تحت تأثیر خود پنداره قرار گیرد.

 

 

 

 

 


بیان مسئله :

 


مسئله مورد نظر در این پژوهش این است که :
آیا خودپنداره خانم های با آرایش بیشتر از خود پنداره خانم های بدون آرایش است ؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اهمیت و ضرورت پژوهش:
آنچه را که باید در برخی از نظریه ها به آن توجه کرد این است که واقعیت هر پدیده صرفاً همان چیزی است که فرد خودش برداشت می کند. واقعیت برای هر فرد آن چیزی است که در قالب مرجع قیاس درونی و جهانی ذهنش در لحظه خاصی از زمان قرار دارد به عبارت دیگر، واقعیت مؤثر واقعیتی است که بوسیلة فرد ادراک می شود و ضرورت آن به این نحوۀ می توان اشاره کرد که درک رفتار هر فرد فقط از دیدگاه خود ولی امکان پذیر است و رفتار هر فردی باید در قالب قیاس درونی کل سازمان یافته مورد بررسی قرار گیرد. آنچه باعث رشد شخصیت فردی می شود کلیه رفتارهایی است که به وسیله تمایل ذاتی او به تحقیق «خود» بر انگیخه و هدایت می شود و این تمایل ذاتی در درجه اول به حفظ و تعالی اورگانیسم از راه ارضای نیازهای جسمانی توجه دارد. اما مهم آن که تمایل به تحقیق خود معیاری است که بوسیلۀ آن تمام جنبه های فرد مورد ارزیابی قرار می گیرند و فرد به این طریق کلیه تجاربی که در جهت تعالی و بقای خود هست به طور مثبت ارزشگذاری می کند. (طالشی، 1376)
خودپنداره در ساخت روانی افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا پنداره از شخصیت خود، تا اندازه ای تصور را راجع به محدویت هایش تعیین می کند و این عامل رفتارهای خود را طرح ریزی می کنند اگر تصویر از خود مثبت باشد. شخص دارای سلامت روان و اگر منفی باشد، فرد از لحاظ روانی ناسالم شناخته می شود. این موضوع بویژه برای کسانی که مسئول پرورش افراد، در زندگی هستند حائز اهمیت است. (شاملو، 1374).
رشد و تحول خودپنداره از بدو تولد آغاز و تا آخرین سال های بزرگسالی ادامه می یابد. خودپنداره تحت تأثیر یادگیری است و ابتدا به صورت آگاهی از عوامل خارجی و رفتار قابل مشاهده تجلی می کند، سپس دامنه وسیعتری را شامل می شود. و به قلمرو مسائل دیگری چون ساختار فیزیولوژیکی، ارزشهای درونی و رشد فلسفه فردی هر شخصی از زندگی گسترش می‌یابد. بسیاری از رفتارهای ما براساس تصوری است که ما از خود داریم و طبق آن رفتارهایی از خود نشان می دهیم. این رفتارها گاهی مخالف با هنجارهای جامعه است. آرایش در دانشگاه هم یکی از مسائلی است که نظرت مخالف را به خود جلب کرده است. طبعاً این رفتار می تواند به نحوی با خودپندارۀ افراد در ارتباط باشد با انجام این تحقیق می توان به رابطۀ بین آرایش و خودپنداره پی برد. اینکه آرایش از خودپنداره پایین نشأت می گیرد و یا بالعکس.

 

 

 

 

 

هدف پژوهش:
آنچه که در این پژوهش مد نظر است بررسی خودپنداره دختران دانشجوی با آرایش و بدون آرایش و یافتن راه حلی مبنی بر اینکه چگونه می توان خودپنداره مثبت را در افراد بوجود آورد و یا اینکه تقویت کرد در حقیقت بررسی فرضیه مورد نظر با طرح کامل و جامع نظریه های شخصیت و خودپنداره و رعایت بیطرفی در نقد و بررسی هر یکی از دیدگاهها بوده تا اینکه بتوان اولاً تصویری درست و منطقی از همه نظریه ها و یا حداقل عمده ترین آنها بدست آورد مبنی بر اینکه آیا خودپنداره در افراد با آرایش و بدون آرایش متفاوت است و ثانیاً با قرار گرفتن در جریانات پژوهش های مربوط به شخصیت و خودپنداره و نقش آنها در پیدایی و تکامل این نظریه‌ها و فرضیات خود به صورت محققی در آیند که درجه به کارگیری این نظریه ها در موقعیت عملی از توان لازم برای این کار برخودار باشند و هدف دیگر از پژوهش بررسی فرد در مورد خود در شرایط اجتماعی و فرهنگی خود آنها است و از این رو هر یک از آنها نقاط ضعف و قوت و حتی اغراق های خاص خود را دارند که گاه به نظر می رسد بعضی از افراد بیشتر به دنبال شناخت بهترین هستند و یا دیدی ارزشی و دستوری برای آنها دارند در حالی که هدف این است هر فرد با توجه به شرایط خاص خود و محیطی که پرورش یافته خود را ارزیابی کند تا از هر خدشه ای بر خود واقعی خود مبرا باشد.
در حقیقت آنچه مهم است درست بودن یا نبودن فرضیه پژوهش نبوده بلکه مفید بودن فرضیه و توانایی آن در تبیین رویدادها است که به آن اعتباری بخشیده و اهمیت آن را بالا می برد هدف دیگر از این پژوهش این است که در برابر پژوهش های تجربی و آزمایشگاهی که فقط گوشه ها یا جنبه های محدودی از شخصیت را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهند. درباره ارتباط این گوشه ها یا جنبه های دیگر و در نتیجه درباره خودپنداره مفهوم خود و تحول شخصیت بحث و تحقیق نموده چگونه می توان خودپندارۀ مثبت را در افراد بوجود آورد و یا اینکه تقویت کرد و اینکه چگونه افکار تازه ای به میان آورد و حس کنجکاوی را برانگیخته و برای تحقیقات دیگر آماده ساخت و بدین طریق به پیش بردن علم کمک کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فرضیه پژوهش :
خود پندارنده خانم های با آرایش از خودپنداره خانم های بدون آرایش است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعاریف نظری:
خودپنداره: آرنولد و بوگر معتقدند، خودپنداره بخشی از خود است که در آگاهی هشیار قرار می گیرد. خودپنداره شامل تمام ادراکات، آگاهی ها، ارزشها و احساسات یک فرد و معروف هویت وی است (صدر السادات و شمس اسفند آباد، 1380).
مازلو اظهار می دارد که خودپنداره عبارت از این است که فرد خودش را آدم مفیدی بداند و دیگران نیز او را آدم بشناسند. این احساس وقتی ارضاء می شود که فرد احساس ارزش، معرفت، سودمندی و اطمینان یابد. (شاملو، 1374).
تعاریف عملیاتی:
خودپنداره:
خودپنداره متغیری است که از طریق آزمون خودپنداره راجرز سنجیده می شود و میزان خودپنداره برحسب نمره ای که فرد در این مقیاس می گیرد مشخص می شود.
دختران با آرایش: افرادی که از لوازمی چون خط لب، خط چشم، پنکک و رژگونه و غیره در تمام روزهای هفته از تمام لوازم یا از تعدادی از لوازم آرایش استفاده می کنند.
دختران بدون آرایش: افرادی که از لوازمی چون خط لب و خط چشم و پنکک و رژگونه و غیره در تمام روزهای هفته استفاده نمی کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


بررسی تاریخی نظریه های خود:
موضوع روان و تن از قرن هفدهم در فلسفه جایگاه خاص خودش را حفظ کرده است نفس و بدن در بسیاری از جهات با هم اختلاف دارند ولی به هم وابسته اند. در این زمینه فلاسفه نظریاتی راجع به رابطه آن ارائه داده اند (رجائی، 1372).
سقراط معتقد بود انسان ابتدا باید اول خود را بشناسد تا بتواند پدیده های جهان را تحلیل کند. بنابراین انسان محتاج شناخت است وجود انسان را نمی توان به عنوان واحدهای جدا از هم مورد مطالعه قرار داد. افلاطون بین روان و تن فرق قایل شد و با فرق قایل شدن بین عالم روح و مادی مفهوم روح بشر را مطرح کرده و معتقد بود که روح قبل از اقامت در بدن به طور مستقل زندگی می کند و بعد از آفریده شدن تن زندانی تن گشته و با مرگ از آن جدا می شود. (احدی و همکاران، 1371).
«اسپینوز (1677 – 1632) معتقد بود که روح و جسم دو جنبه مختلف یک عنصر هستند یعنی آنچه از افعال و انفعلات نفسانی و حرکات و تغییرات بدنی که ما می شناسیم میان آنها تأثیر و تأثر نیست و یک وجود یگانه ای بین آن دو جنبه رابطه ای برقرار می نماید».
لایپ نیتز(1716 – 1646) روح و جسم از یکدیگر جدا هستند و هرگز تلافی نمی کنند فعالیت آنها به موازات هم هستند و تحت تأثیر عوامل یکسان قرار می گیرند (عظیمی، 1369) مری استاک سالیوان اهمیت موقعیت میان فردی در رشد شخصیت ما منجر به این حقیقت شد که شناخت ما از خودمان وابسته به ارزیابی دیگران از ماست و از طریق خود شکل می گیرد جنبه های اصلی و عمده خود در سال های اولیه دوران کودکی شکل گرفته و در سنین بزرگسالی بطور مناسبی و شایسته تعدیل در آن صورت می گیرد. (مای لی داس، 1372).
مفهوم خود:
مفهوم خود کلید فهم و درک بهداشت روانی است. روان پزشکان به اهمیت و ارزش مفهوم خود کاملاً واقفند چرا که به این باور هستند که تفکر شخص از شخصیت خود تا حدودی رهنمود دهنده رفتار شخص در اجتماع است و نوع رفتار شخص مشخص می شود. اگر تصوری که فرد از خود دارد متعادل و مثبت باشد او انسانی سالم است. خود مجموعه افکار و احساساتی است که شخص را از هستی فردی خویش و اینکه کیست و چیست آگاه می سازد و به عبارتی خود همان فرد است. دیدگاه خود دارای دو نقش است: فاعلی و مفعولی، نقش فاعلی همان خود پنداره است که مسائل و مفاهیم را به صورت ذهنی تعبیر و تفسیر می کند و نقش مفعولی همان چیزی است که شخص اذعان می دارد (سالن و همکاران، 1372).
اقسام من عبارتند از: من اجتماعی، من برتر، من طبیعی، من ایده آل، من مجازی، من حقیقی و خود بر سه قسم است: ا. خود واقعی 2. خود ایده آل 3. خود فعلی (اسلامی نصب، 1373) خود مفعولی را جیمز اغلب مفهوم خود می نامند. مفهوم خود شامل میزان درک یک نفر نسبت به کیفیت های فیزیکی تعلقات، وضعیت، مهارت ها، مشخصات روانی شامل شخصیت اعتقادات سیستم های ارزشی است به عبارت دیگر مفهوم به عنوان یک مفعول شامل مجموعه یگانه ای از صفات مشخص است که یک فرد نه شخص دیگری خود را شناسایی می کند که شروع این آگاهی همراه با ظرفیت اولیه شخص در شناسایی صور بدن خویش است.
گارنر مورفی خود همان احساسات و ادراکات که هر کس از کل وجود خویشتن دارد این مفهوم سبب می شود که آدمی با وجود تغییرات و تحولاتی که روی می دهد در طی زمان پیوسته احساس استمرار و تداوم کند و اهمیت خود به این نسبت که چیست و چه ارزشی در زندگی دارد. (سیاسی، 1379).
مفهوم بخشیدن به خود:
شما خودتان را به عنوان یک فرد چگونه توصیف می کنید؟ اگر شبیه افراد بالغ باشید ممکن است از صفات درون شخصی با ارزش خودتان مثل صداقت، دوستی، مهربانی، سلیقه های اخلاقی یا مذهبی یتان و ارزش ها و علایق خودتان صحبت کنید. شخصیت یعنی ترکیب سازمان دهی شده‌ای از صفات، انگیزه ها و رفتارها که برای هر فردی یگانه است غالباً بیشتر مردم از جمله روان شناسان سعی می کنند که شخصیت را به صورت ویژگی های شخصیتی توصیف کنند مثل ویژگی هایی چون اجتماعی بودن، مستقل بودن، اضطراب که چنین تصور می شود که در شرایط مختلف نسبتاً سازگارند.

 

چگونگی تشکیل خود:
در وجود هر انسانی مقداری نیروهای حیاتی امکانات و استعدادهای خاص و انرژی نهفته است اگر شرایط و فرصت مناسب برایش فراهم سازند. این نیروها و استعداها با خود بخود به طور طبیعی رشد می کند. هر تجربه ای به تشکیل مفهوم خود کمک می کند. رشد خود بتدریج به تشکیل هویت شخصی می انجامد. هویت عبارت است از افتراق و تمیزی که فرد بین خود و دیگران می‌گذارد. هویت شخصی یک سازه ساختار روانی اجتماعی است. یعنی هم شامل طرز فکرها و عقاید می شود، که معرف فرد است. و هم نحوه ارتباط فرد با دیگران را می رساند. اگر چه خویشتن همیشه در حال تغییر است اما در هر فرد نوعی سازمان، هماهنگی، ثبات، تجانس و شکل یافتگی خاص خود را دارد (راهورفی، 1371).
خودپنداره شخص جریانی آگاهانه مداوم و نسبتاً ثابت است. راجرز انسانی را علاقه مند به آینده می داند و از طرف دیگر در صدد کاهش تنش از سویی دیگر در جستجوی تکامل و پیشرفت است و در نهایت رسیدن به خودشکوفایی است. راجرز در مفهوم خویشتن و هماهنگی را مطرح می کند که ثبات خویشتن عبارت از عدم تعارض بین اداراکات مختلف خویش و هماهنگی خویشتن (شاملو، 1372).
هماهنگی خویشتن یعنی تجانس که طبق نظر راجرز ما هنگامی احساس عدم هماهنگی می کنیم که بین پنداره ما از خود ما و تجارب واقعی، از زندگانی تعارض بوجود آید و دچار ناهماهنگی و کم کم دچار تنش و نابسامانی شویم. به نظر وی وقایع زمانی معنی دارند که شخص بر اساس تجارب گذشته و میل به نگهداری و تداوم سیستم خویشتن خود به آن وقایع معنا می دهد راجرز ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن را عزت نفس می نامد وی می گوید اگر والدین به فرزندان توجه و محبت بدون قید و شرط داشته باشند کودک از عزت نفس بالایی برخوردار خواهد بود که اگر با عدم توجه روبرو شود منجر به عدم ثبات هماهنگی خودپنداره، و خویشتن می شود و در نتیجه طفل در صدد حفظ محبت دیگران می شود.
رشد مفهوم خود:
مهمترین شرایط برای اینکه انسان بتواند به طور طبیعی و سالم رشد کند. عبارتند از محبت و گرمی و حمایت و آزادی نسبی، کمک و راهنمایی و تشویق اگر این شرایط برای اینکه انسان بتواند به طور طبیعی و سالم رشد کند فراهم بشود فرد احساس ایمنی و آرامش می کند و شانس و فرصت این را پیدا می کند که احساسات، علایق و تمایلات و آرزوهای خاص خودش را بطور طبیعی و رشد و نمو دهد. وقتی این احساس آرامش ایمنی در او ایجاد شد می تواند بدون تشویق به خودش بپردازد و از نیروها و استعدادهای ذاتی و طبیعی خود برای پرورش و تقویت وجود خود استفاده نماید. اما شرایط نامناسب است که شخص را از رشد طبیعی منحرف می کند و فقدان استعدادها و امکانات بالقوه در اوست که مانع رشد او است شرایط نامناسبی که مانع رشد است عبارتند از تحقیر، اجحاف، تعدی، زور، فشار، عدم رضایت احتیاجات خاص، بی علاقگی، بی توجهی به او، تبعیض، ایجاد محیطی ناایمن، سخت گیری بیش از حد، ایراد و انتقاد و بهانه جویی بی مورد اینها همه از مهمترین عوامل و شرایط است که مانع رشد طبیعی و سالم شخص می شود و احساس ناایمنی را در او ایجاد می کند. شخص به جای اینکه وقت و انرژی خود را صرف پرورش استعدادهای طبیعی اش در حالت دفاعی قرار می گیرد و آنها را صرف تسکین و تخفیف و کاهش اضطراب و دلهره و دفع آزار دیگران نماید. مشکلاتی.
که شخص با آنها مواجه است مانع می شود که احساس ارزش و اعتماد در او رشد کند. خلاصه مجموعه این عوامل موجب می شود که رشد اصلی و واقعی بسیار کند شود بنابراین اعتماد به نفس هم که منشأش خود اصلی و واقعی است در چنین شخصی ضعیف شده و کم رشد می کند. او دیگر چندان توجهی به احساست و علایق و آرزوهای واقعی و اصیل خود ندارد تنها یک چیز برایش مهم است و به آن می اندیشد و آن این است که چگونه از آزار دیگران خود را در امان نگه دارد، بنابراین در روابطش با دیگران از تمایلات و احساسات واقعی خود استفاده نمی کند بلکه احساسات بدلی و تصنعی در خود می پروراند که مناسب و مقتضی آن رابطه خاص باشد. در حقیقت شخص چشم از خود واقعی اش که از مجموعه احساسات و تمایلات و آرزوها و علایق و عواطف طبیعی و اصیل وی تشکیل می شود بر می گیرد و از وجود آن غافل و بی خبر می گردد. در نتیجه خود واقعی اش کم رشد کرده ضعیف می شود. در شخصیت انسانی سه خود دارد. خود واقعی و اصلی ـ خود فعلی ـ خود ایده آل.
خود اصلی و واقعی: دارای یک مقدار استعداد و نیروهایی است که هرگاه فشار و عوامل نامساعد رشد آن را ضعیف نکند شخص به طور طبیعی و مطابق با استعدادها رشد می کند و در حقیقت خودش می شود.
خود ایده آل: چیزی که نیستیم اما تصور می کنیم هستیم یا آرزو می کنیم که آن باشیم در حقیقت خود ایده آل جانشین خود اصلی و واقعی می گردد.
خود فعلی: عبارتند از آن چیزی که فعلاً هستیم یعنی خودی که تحت تأثیر اضطراب و تضاد سایر جریانات شکل و فرم می گیرد (شاملو، 1372).
تعریف خود از دیدگاههای تجربی و پژوهشی:
ژیل بوندکر (1992): خود آن زمینه ای از دانش است که افراد در مورد آنچه در دنیا به آن عمل می کنند و در پاسخ به پرسش من که هستم ساخته اند.
دیمون و هارت (1982): مفهوم یا ادراک خود در برگیرنده دانش فرد نسبت به ویژگی ها و توانایی های شخص و نیز اندیشه بر آن است. ادراک خود، در بر گیرنده خود موضوعی و خود فاعلی و اندیشمند است.
کانتور، کیلستروم (1987) مارکوس (1977): خود یک پردازشگر اطلاعاتی است با توانایی درون داد، انداختن و برون داد.
اپستین (1973): «خود» یک نظریه است که خود را توجیه و آینده را پیش بینی می کند و به لحاظ اعتبار و سودمندی آن ارزشیابی می شود.
نکته مشترکی از تعاریف بالا بدست می آید. گاهی یا آگاه یافتن یا آگاه شدن، قابلیت سازمان یابی و ایفاگری نقش میانجی با دنیای بیرون است. (محسنی، 1375)
تعریف خود از دیدگاه های روان تحلیل گری:
در ادبیات روان تحلیل گری مفهوم خود ارتباط با مفاهیم دیگر، بویژه «من» عنوان می شود. در نظریه فروید «خود» از ارکان دستگاه روانی نیست، فقط در بررسی های او روی خود شیفتگی و زمانی که او از عواطف، احساسات و عشق به خود و آگاهی از خود سخن می گوید عنوان شده است. حفاظت «خود» از نقش های «من» است (نقل از گولس ، 1989).

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  83  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله رابطه بین خود پنداره و آرایش دختران

بررسی رابطه اخلاق‬کار و هوش سازمانی؛ با در نظر گرفتن متغیر میانجی رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان اداری دانشگاه شیراز

اختصاصی از رزفایل بررسی رابطه اخلاق‬کار و هوش سازمانی؛ با در نظر گرفتن متغیر میانجی رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان اداری دانشگاه شیراز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دنیای امروز، دنیای سازمان‬هایی است که متولیان آن انسان‬ها هستند. نیروی انسانی با قابلیت و توانمندی بالقوه خود چنانچه به خوبی مورد توجه قرار گیرد می¬تواند نقش مهم و حساسی را در راستای نیل به توسعه و رشد اقتصادی ایفا نماید. لازمه رسیدن به این مهم، توجه به کارایی و اثربخشی سازمان‬ها با اهمیت دادن به خصوصیات و ویژگی‬های متغیرهای رفتار سازمانی از جمله اخلاق¬کار و هوش سازمانی در افراد و کارکنان است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نحوه ارتباط میان اخلاق‬کار و هوش سازمانی با در نظر گرفتن متغیر میانجی رفتار شهروندی سازمانی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان رسمی اداری دانشگاه شیراز (540 نفر) می¬باشند. نمونه¬گیری بر اساس روش تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران انجام گرفت. جهت سنجش متغیرهای تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد که شامل 30 سؤال اخلاق¬کار، 25 سؤال هوش سازمانی و 10 سؤال رفتار شهروندی سازمانی بود. داده¬های حاصل از پژوهش پس از جمع¬آوری جهت تعیین ارتباط میان متغیرها توسط نرم¬افزار آماری لیزرل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که، متغیر رفتار شهروندی سازمانی دارای رابطه معنی-دار با متغیرهای اخلاق¬کار و هوش سازمانی است. بدین معنی که با افزایش رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان اخلاق¬کاری و همچنین هوش سازمانی آنها نیز افزایش خواهد یافت. با در نظر گرفتن متغیر رفتار شهروندی سازمانی به عنوان متغیر میانجی میان متغیرهای اخلاق¬کار و هوش سازمانی ارتباط غیرمستقیم این متغیرها نیز تأیید می¬گردد. امّا، بر اساس همین نتایج متغیرهای اخلاق¬کار و هوش سازمانی دارای رابطه معنی¬دار نبوده و ارتباط میان آنها تأیید نمی¬شود. بنابراین رابطه مستقیمی نیز میان آنها قابل تصور نیست.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی رابطه اخلاق‬کار و هوش سازمانی؛ با در نظر گرفتن متغیر میانجی رفتار شهروندی سازمانی در کارکنان اداری دانشگاه شیراز

مقایسه رابطه سبک رهبری و جوّ سازمانی با انگیزش کارکنان در شبکه های پرس تی وی، یک و پنج سیمای جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از رزفایل مقایسه رابطه سبک رهبری و جوّ سازمانی با انگیزش کارکنان در شبکه های پرس تی وی، یک و پنج سیمای جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چکیده

در این پژوهش درصدد بررسی رابطه سبک رهبری و جوّ سازمانی با انگیزش کارکنان در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بوده ایم و به روش نمونه گیری سیستماتیک، 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از بررسی اطلاعات جمعیت شناختی اعضای نمونه و آمار توصیفی متغیرهای تحقیق، با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون فرضیات تحقیق آزمون گردید و در آخر با استفاده از معادلات ساختاری تحلیل عاملی و ابزار معتبر حداقل مربعات جزئی (PLS) الگویی برای تعیین نوع ارتباط بین متغیرهای تحقیق ارائه شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین سبک رهبری و انگیزش کارکنان، سبک رهبری و جوّ سازمانی، و جوّ سازمانی و انگیزش کارکنان در سطح معنی داری 5%، رابطه مثبت وجود دارد. همچنین مقایسه مقادیر ضرایب همبستگی متغیرهای سبک رهبری و جوّ سازمانی با انگیزش کارکنان در سازمان صدا و سیما نشان داد که رابطه ی سبک رهبری با انگیزش کارکنان، قوی تر از رابطه ی جوّ سازمانی با انگیزش کارکنان است. از بین سه شبکه بیشترین رابطه بین سبک رهبری و جو سازمانی به شبکه یک و پس از آن به پرس تی وی تعلق دارد.


دانلود با لینک مستقیم


مقایسه رابطه سبک رهبری و جوّ سازمانی با انگیزش کارکنان در شبکه های پرس تی وی، یک و پنج سیمای جمهوری اسلامی ایران