رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت جبر و احتمال پایه سوم ریاضی مبحث اثبات بازگشتی - 4 اسلاید

اختصاصی از رزفایل دانلود پاورپوینت جبر و احتمال پایه سوم ریاضی مبحث اثبات بازگشتی - 4 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت جبر و احتمال پایه سوم ریاضی مبحث اثبات بازگشتی - 4 اسلاید


دانلود پاورپوینت جبر و احتمال پایه سوم ریاضی مبحث اثبات بازگشتی - 4 اسلاید

 

 

 

9-  اثبات بازگشتی:

گاهی برای اثبات برخی عبارات جبری بدین ترتیب عمل می کنیم که:

عبارت مدنظر را با توجه به قوانین جبری و اتحادها ثابت می کنیم و به نتیجه ی جدیدی، اعم از تساوی یا نامساوی می رسیم که همواره درست است.

در چنین حالتی باید نشان دهیم که تمام مراحل انجام شده بازگشت پذیر است. وگرنه درستی قضیه اثبات نمی شود.

مناسب برای دانش آموزان و دبیران و اولیا

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت جبر و احتمال پایه سوم ریاضی مبحث اثبات بازگشتی - 4 اسلاید

دانلود مقاله کامل درباره راه هاى اثبات نبوت

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره راه هاى اثبات نبوت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره راه هاى اثبات نبوت


دانلود مقاله کامل درباره راه هاى اثبات نبوت

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :47

 

بخشی از متن مقاله

بحث ما درباره نبوت است که به یک اعتبار دومین اصل و به اعتبار دیگر سومین اصل از اصول دین است . اصول دین به یک اعتبار عبارت است از توحید , نبوت و معاد , ولى از دیده شیعیان چون دو چیز دیگر هم جزء اصول دین است , گفته مى شود که اصول دین پنج است : توحید , عدل , نبوت , امامت و معاد . به هر حال نبوت یکى از ارکان اصول دین است . راجع به نبوت بحثهاى زیادى هست که ما عجالتا فهرست بحثها را آن اندازه اى که فعلا به نظرمان رسیده عرض مى کنیم و ممکن است که آقایان هم موضوعاتى داشته باشند که لازم باشد در اطراف آنها بحث شود . مفهوم عمومى اى که همه مردم از نبوت دارند این است که بعضى از افراد بشر واسطه هستند میان خداوند و سایر افراد بشر , به این نحو که دستورهاى خدارا از خدا مى گیرند و به مردم ابلاغ مى کنند . تا این حد را همه در تعریف نبوت قبول دارند . این دیگر تفسیرى همراهش نیست : گروهى از افراد بشر که دستورهاى خدا را از ناحیه خداوند مى گیرند و به مردم ابلاغ مى کنند . آنگاه در اینجا مسائل زیادى هست . یکى از مسائل این است که اساسا چه نیازى در عالم به این کار هست که دستورهایى از ناحیه خدا به مردم برسد , اصلا مردم نیاز به چنین چیزى دارند که از ناحیه خدا به آنها دستور برسد , یا نه , چنین نیازى نیست ؟ و تازه اگر چنین نیازى هست آیا حتما راه برآورده شدن این نیاز این است که به وسیله افرادى از بشر این دستورها ابلاغ بشود , راه دیگرى وجود ندارد ؟ اگر گفتیم این نیاز هست , این نیاز از چه قسمت است ؟ آیا زندگى اجتماعى بشر بدون آنکه یک دستور الهى در آن حکمفرما باشد نظم و نظام نمى پذیرد ؟ یا نه , از این جهت بشر نیازى ندارد , از آن جهت نیاز دارد که زندگى بشر محدود به زندگى دنیا نیست , یک زندگى ماوراء دنیایى هم وجود دارد و آن زندگى ماوراء دنیا از نظر اینکه بشر در آنجا سعادتمند باشد بستگى دارد به اینکه در این دنیا چگونه زندگى کند , چه جور معتقدات و افکارى داشته باشد , چه جور خلقیاتى داشته باشد و چه جور اعمالى داشته باشد که اعمال صالح گفته مى شود . چون سعادت بشر در آن دنیا بستگى دارد به افکار و معتقدات و اخلاقیات و اعمالش در این دنیا , پیغمبران دستورهایى از ناحیه خدا براى بشر آورده اند که فکر و عمل و اخلاق خودش را طورى تنظیم کند که در آن دنیا سعادتمند باشد . و یا هر دو , یعنى هم زندگى اجتماعى بشر اگر بخواهد سعادتمندانه باشد احتیاج دارد که آن دستورهاى خدایى اجرا بشود و هم زندگى اخروى بشر , و ایندو به یکدیگر پیوسته و وابسته اند نه اینکه ضد یکدیگر باشند که آنچه زندگى اجتماعى را صالح مى کند آن دنیا را خراب کند و بالعکس , نه , در هر دو , بشر چنین نیازى دارد . پس یک بحث درباب نبوت مسأله نیاز به انبیاست .
بحث دیگر درباب نبوت این است که انبیاء که ما مى گوییم دستورها را از ناحیه خدا مى گیرند این را چگونه مى گیرند ؟ که این نامش ( وحى) است , بحث در مسأله وحى است , یعنى انبیاء این تعبیر را درباره خودشان به کار برده و گفته اند از ناحیه خدا به ما وحى مى شود . آنگاه درباب وحى , نام فرشتگان را آورده اند , جبرئیلى مخصوصا نامش برده شده است در خود قرآن و در کتابهاى دیگر آسمانى به عنوان واسطه وحى , و به هر حال این گرفتن دستور , تلقى کردن دستورهاى خدا که خودشان اسم ( وحى) رویش گذاشته اند چگونه و به چه شکل است ؟
مسأله دیگر که باز یک مسأله اساسى درباب نبوت است این است که انبیاء ( 1 ) معجزه داشتند و معجزه هایى مىآوردند . معجزه چیست ؟ خود معجزه هم به اندازه مسأله وحى یک مسأله مرموزى است . آیا اصلا معجزه وجود داشته است و مى توا ند وجود داشته باشد ؟ آیا معجزه ضد علم است یا ضد علم نیست ؟ علم و معجزه آیا با هم ناسازگارند یا ناسازگار نیستند ؟
به نظر من مىآید که بحثهاى اساسى درباب نبوت همین سه بحث است : یکى( نبى) و ( رسول)
مثلا یکى از مسائل که از نظر قرآنى خیلى قابل بحث است این است که در قرآن , هم تعبیر ( نبى) آمده است و هم تعبیر ( رسول) , نبى و رسول , نبیین و رسل , آیا نبوت با رسالت فرق مى کند , یعنى دو مقام و دو خصوصیت است ؟ یا نه , یک چیز است که با دو اسم تعبیر شده است ؟ کلمه ( نبى) از ماده ( نبأ) است . نبأ یعنى خبر , البته خبرهاى مهم و عظیم و خبرهاى صادق . مثل اینکه هر خبرى را نبأ نمى گویند , کلمه ( حدیث ) یا ( خبر) را ممکن است بگویند ولى کلمه ( نبأ) یک اهمیت دیگرى دارد . نبى یعنى خبر دهنده , چون انبیاء از خدا خبرهایى آورده و به مردم داده اند , به این اعتبار به آنها گفته اند ( نبى) . کلمه ( رسول ) از ماده ( رسالت) است که اصل معنایش رهایى است در مقابل قید . ( مرسل) در زبان عرب یعنى رها شده , در مقابل ( در قید شده) . مثلا اگر مویى را همین طور رها کنند به پایین , مى گویند ( ارسله) یعنى رهایش کرد , اما اگر مو را با سنجاقى ببندند این نقطه مقابل ارسال است . ولى این کلمه را در مطلق مورد فرستادن به کار مى برند . وقتى که کسى , کسى یا چیزى را از جایى به جایى مى فرستد , به آن مى گویند ( ارسال) و ( رسول) یعنى فرستاده به طور کلى . نمایندگانى که مثلا یک امیر , یک پادشاه از پیش خودش نزدیک نفر دیگر مى فرستد اینها را معمولا در زبان عربى ( رسول) مى گویند , رسولى فرستاد یعنى نماینده اى فرستاد , فرستاده اى فرستاد . این معنى لغوى اش .
آیا در اصطلاح قرآن میان ( نبى) و ( رسول) فرقى هست که قرآن وقتى به کسى مى گوید ( نبى) به یک عنایت خاصى مى گوید و وقتى مى گوید ( رسول) به عنایت دیگرى است که احیانا ممکن است کسى نبى باشد رسول نباشد , یا برعکس رسول باشد نبى نباشد , چنین چیزى هست یا نه ؟ این هم بحثى است که چون در درجه اول لزوم نیست ما فعلا وارد آن نمى شویم , اگر لازم بود روى این جهت هم بحث مى کنیم که آیا میان ایندو فرق هست و یا فرق نیست ؟ این مخصوصا از این جهت ضرورت پیدا مى کند که در آیه ختم نبوت , ما به این تعبیر داریم که : ( & ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین) & ( 2 ) . بعضى ها ( البته در عصرهاى اخیر و نه آدمهاى حسابى , افرادى که دنبال بهانه مى گردند ) گفته اند در اینجا قرآن که نفرموده رسالت ختم شده است , فرموده نبوت ختم شده است , چه مانعى دارد که نبوت ختم شده باشد و رسالت هنوز ختم نشده باشد ؟ اگر بگوییم نبوت مگر چیست که ختم شده و رسالت ختم نشده ؟ مى گویند انبیاء فقط به کسانى مى گفتند که مثلا در عالم رؤیا , در عالم خواب چیزهایى را مى دیدند , اما رسالت مطلب دیگرى است که آن ختم نشده . این را فقط براى اینکه توجه به اهمیت مطلب داده باشیم عرض کردم . ما آن سه بحث اساسى و اصولى خودمان را عرض بکنیم .

نیاز به رسالت
مسأله اول مسأله نیاز به رسالت بود . بدون شک اگر ما مسأله آخرت را بپذیریم یعنى اگر قبول کنیم که زندگى بشر با مردنش در این دنیا پایان نمى پذیرد و نشئه دیگرى ماوراء نشئه دنیا هم وجود دارد و بشر در آن نشئه حیات و زندگى دارد و در آنجا هم به نوعى مرزوق است , سعادتى دارد , شقاوتى دارد : ( & و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون 0 فرحین بما اتیهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم) & ( 3 ) ( این جزو خبرهایى است که پیغمبران آورده و داده اند و از جنبه هاى علمى و فلسفى هم بحثهایى شده ) اگر ما تنها مسأله آخرت را بپذیریم ( برزخ و آخرت و اینها ) بدون شک علم و عقل بشر کافى نیست براى تحقیق در مسائل آخرت و تشخیص اینکه چه چیز براى سعادت اخروى نافع است و چه چیز مضر . حتى بشر با علم و عقل خودش اصلا نمى تواند پى ببرد به وجود یک نشئه اى . تا امروز هم که علم بشر اینهمه پیش رفته است هنوز ما بعد مرگ به عنوان یک مجهول براى بشر تجلى مى کند , هنوز هم واقعا قطع نظر از هر فکرى , اگر از نظر کلى بخواهیم ببینیم , به صورت یک مجهول است براى بشر , یعنى نمى تواند این را از نظر علمى صد در صد اثبات کند که چنین چیزى هست ( البته یک قرائن و دلائلى هست اما یک امرى که از نظر علم , قطعى تلقى شده باشد نیست ) کما اینکه از نظر علم نمى تواند این را صد در صد نفى کند بگوید نه , علم کشف کرده که چنین چیزى نیست . جزء مجهولات بشر است .
پس اگر مسأله عالم آخرت را که باز خود پیغمبران هستند که اصل وجود آن را خبر داده اند و راه سعادت و راه شقاوت در آنجا را نشان داده اند در نظر بگیریم نیاز به انبیاء صد در صد قطعى است و جاى بحثى در آن نیست .
آن چیزى که بیشتر باید رویش بحث کرد مسأله زندگى اجتماعى است که آیا واقعا این زندگى دنیایى بشر نیازى به پیغمبران دارد یا ندارد ؟ اولا ببینیم خود قرآن چه مى گوید ؟ آیا در قرآن به این مسأله عنایتى هست یا قرآن فقط توجه به عالم آخرت دارد ؟ ما مى بینیم قرآن تنها مسأله عالم آخرت را بیان نمى کند , مسأله زندگى دنیا را هم از نظر هدف انبیاء مطرح مى کند , خیلى هم واضح و صریح , در آن آیه معروف : ( & لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط) & ( 4 ) پیامبران خودمان را با دلایل و بینات فرستادیم , کتاب و مقیاس همراه آنها فرستادیم تا در میان مردم عدالت بر پا بشود . پس معلوم مى شود قرآن این را یک نیازى دانسته است و براى این اصالتى قائل شده است , و در اینجا حتى آن هدف دیگر یعنى شناخت خداوند را هیچ ذکر نمى کند , در جاهاى دیگر ذکر مى کند ولى در اینجا این هدف را ذکر نمى کند شاید براى اینکه نشان بدهد که این هم اصالتى دارد و واقعا این جهت مورد نیاز است و باید باشد . پس قرآن که نظر داده است که از ضرورتهاى زندگى بشر وجود عدالت است وجود پیغمبران را براى برقرارى عدالت لازم و ضرورى مى داند .
از نظر علمى چطور ؟ از نظر مطالعات اجتماعى چطور ؟ آیا چنین ضرورتى هست یا نه ؟ راجع به این خیلى مى شود بحث کرد , ما یک بحث مختصرى عرض مى کنیم , اگر باز نیاز باشد ممکن است که بیشتر بحث کنیم .

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره راه هاى اثبات نبوت

کتاب 68 راه اثبات شده برای افزایش قدرت مغز

اختصاصی از رزفایل کتاب 68 راه اثبات شده برای افزایش قدرت مغز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
کتاب 68 راه اثبات شده برای افزایش قدرت مغز

در این کتاب68 راه اثبات شده برای افزایش قدرت مغز قرار داده شده است که شما می توانید این کتاب را در قالب پی دی اف دریافت کنید

 

 

دروس مربوطه دانشگاهی : رونشناسی و روانپزشکی
موضوع : کتاب 68 راه اثبات شده برای افزایش قدرت مغز
تصاویر : دارد
فرمت : PDF - پی دی اف
تعداد صفحات : 47

حجم : 4.40 MB

 


دانلود با لینک مستقیم


کتاب 68 راه اثبات شده برای افزایش قدرت مغز

پروژه بررسی راه های اثبات هلال در فقه مذاهب خمسه با تکیه بر نجوم جدید. doc

اختصاصی از رزفایل پروژه بررسی راه های اثبات هلال در فقه مذاهب خمسه با تکیه بر نجوم جدید. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه بررسی راه های اثبات هلال در فقه مذاهب خمسه با تکیه بر نجوم جدید. doc


پروژه بررسی راه های اثبات هلال در فقه مذاهب خمسه با تکیه بر نجوم جدید. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 200 صفحه

 

چکیده:

بحث ثبوت هلال ماه از مباحثی است که همه انسانها به نوعی به آن نیاز دارند. شریعت مقدس اسلام نیز برخی از اعمال و عبادات را معلّق به ثبوت هلال ، نموده است.

مهمترین عامل تعیین کننده در رؤیت هلال و آغاز ماههای قمری، افق است ، هر نقطه ای روی کره زمین افق مخصوص به خودش را دارد.بر این اساس معیار متخصصین دینی و فقهای عظام در رؤیت هلال بر اساس افق مشخص می شود.

بیشتر فقها ، رؤیت هلال ماه را در هر شهری ، تنها برای مردمان همان شهر و ساکنان روستاها و شهرهای نزدیک به آن معتبر می دانند.

دیدن هلال و ثابت شدن ماه در سرزمینی برای دیگر سرزمینها کافی است و می توان با دیدن هلال و ثابت شدن ماه در هر سرزمینی از کره زمین روزه گرفت، یا روزه گشاد.

شماری از باورمندان این دیدگاه می گویند: ماه اگر در سرزمینی ثابت شد، سرزمینهای را در بر   می گیرد که در شب، سرزمینی که در افق آن هلال دیده شده ، یکسان باشند،هر چند این یکسانی در پاره ای از شب باشد.

برخی از مجتهدین ،‌حکم حاکم را نیز برای پذیرش دیده شدن هلال  کافی می دانند. هر چند که حاکم شخصاً ‌ندیده باشد و از راههای دیگر برایش یقین به رؤیت هلال حاصل شده باشد. .البته از نظر منجمین و به تبع آن برخی نرم افزارها پیشرفته نجومی هم که از لحاظ صحت و دقت تجربه شده باشد و اصطلاحاً اطمینان به رؤیت یا عدم رؤیت هلال ایجاد کند از نظر برخی  مراجع برای اثبات رؤیت یا عدم رؤیت هلال کافی است.

واژگان کلیدی :

«هلال ،‌رؤیت ، محاق ،‌تعمیم ، گواهان ، بیّنه ، حاکم ، افق»

 

مقدمه:

« وَ القَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتّی عَادَ کَالعرْجُونِ الْقَدیمِ.»

« و برای گردش ماه منازلی معین کردیم (که در آن منازل سیر می کند) تا مانند شاخه خشک خرما باز گردد.»

پیش از گام نهادن در  وادی تحقیق و پژوهش با مجهولات عدیده ای در مورد هلال مواجه بودم ، به گونه ایکه در زمره «یسئلونک عن الاهله ...»

قرار داشتم ، نه از جنبه تکوینی هلال و نه از بعد فقهی آن ، اطلاعات چندانی نداشتم .اینکه چرا ماه ،‌این سلطان شب ، گاهی بیست و نه روزه و گاهی سی روز بطول می انجامد،زمانی بصورت هلال باریک ظاهر می شود ،‌و پس از اینکه مبدل به قرص کامل می گردد، مجددا به شکل هلال در می آید و به مدت یک یادو شب،‌رخ زیبایش را از زمینیان می پوشاند.

گروهی امروز نماز عید می خواندند و می گفتند«اسئلک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا...» و فردا گروه دیگری در همان شهر و گاه در همان مسجد ،‌عین همین عبارت را می گفتند و معلوم نبود منظور از «للمسلمین»در این عبارات کیست؟!

عده ای به هم تبریک عید می گفتند و جماعتی در حال روزه بودند و دعای «یا علی یاعظیم ...و هذا شهر عظمته و کرمته...و هو شهر رمضان...»می خواندند و گاه در یک لحظه و حتی یک خانه این اختلاف جانکاه دیده می شد ، در حالی که اسلام دین «توحید»در تمام زمینه ها ست و خواهیم دید حتی با وجود اختلاف فتاوی هیچ موجبی برای این اختلاف ها نیست.

مردم از این بیم دارند که در سال های بعد نیز این امر تکرار شود و در نتیجه بعضی از نا آگاهان تعلیمات اسلام را زیر سوال ببرند.این امر هنگامی  نگران کننده تر می شود که می بینیم در اغلب کشورهای اسلامی مساله رویت هلال حل شده و لااقل اهل یک کشور با یکدیگر هماهنگ هستند،‌ولی در کشور ما چگونه است؟

شاید تنها ما هستیم که این مساله را حل نکرده ایم ، با این که فقهای قوی وآگاهی داریم. مشکل اصلی در این است که با مساله رویت هلال که از «موضوعات»است مانند یک مساله فقهی و«حکمی از احکام شرع»برخورد می کنیم .در حالی که می دانیم مردم هر چند در مسائل و احکام فقهی یا باید مجتهد باشد یا از مجتهدی پیروی کنند، ولی در موضوعات (مانند رویت هلال)هر کس می تواند به یقین و اطمینان خود عمل کند.

توضیح این که وجوب روزه ماه مبارک رمضان از ضرویات اسلام و واضحات قرآن است و هیچ کس در آن تردید ندارد،و چون اصل وجوب از ضروریات دین است، طبعا تقلید هم در آن راه  ندارد ؛ولی در احکام ،‌جزئیات،‌شرایط و موانع روزه باید یا مجتهد بود یا از مجتهدان آگاه تبعیّت کرد.امّا این که امروز ماه مبارک رمضان است ، یا نیست ، از موضوعاتی است که هر کس می تواند در آن به تشخیص خود عمل کند ،‌یعنی هر گاه بر کسی ثابت شد که روز اول ماه رمضان است می تواند روزه بگیرد و اگر عید ثابت شد ،‌افطار کند.

 

فهرست مطالب:

مقدمه

«روش تحقیق»

«قلمرو تحقیق»

«بیان مسأله»

«پیشینه تحقیق»

هدف تحقیق:

۱-۱ «بخش اول»: واژه شناسی

۱-۱-۱ماده «هلل» و مشتقات آن در کتابهای لغت

۱-۱-۲ماده «هلل» در احادیث و قرآن

۱-۱-۳وجه تسمیه هلال

۱-۲بخش دوم : ‌آشنایی با تقویم هجری

۱-۲-۱تقویم هجری قمری

۱-۲-۲مبانی تقویم هجری قمری

۱-۲-۳تقویم هجری قمری هلالی

۱-۲-۴تقویم هجری قمری قرار دادی

۱-۲-۵چرا در تقویم هجری قمری اختلاف پیش می آید؟

۱-۲-۶مقایسه ی تقویم هجری شمسی و هجری قمری

۱-۳ «بخش سوم»تنجیم و ستاره شناسی

۱-۳-۱تعریف علم نجوم

۱-۳-۲حکم تنجیم

۱-۳-۲-۱خبر دادن از تحولات فلکی

۱-۳-۳ادله جواز علم نجوم

۱-۳-۳-۱روایاتی که دلالت بر مذموم بودن علم نجوم دارند.

۱-۳-۲-۲- اخبار از آینده با توجه به اوضاع فلکی بدون اعتقاد به تاثیرات آنها:

۱-۳-۲-۳اخبار از حوادث با اعتقاد به حیات افلاک و عدم استقلال آنها در تاثیر بر رویدادهای زمینی

۱-۳-۴چند مساله مرتبط با تنجیم

۱-۳-۴-۱آیا تصدیق منجم و ترتیب اثر دادن به سخن او جایز است ؟

۱-۳-۴-۲آیا یاد گیری و یاد دادن علم نجوم جایز است؟

۱-۳-۴-۳آیا حکم رمل و فال و کار هایی از این قبیل مثل تنجیم است؟

۲-۱بخش اول : «نگرشی بر رویت هلال در علم نجوم»

۲-۱-۱پیدایش ماه

۲-۱-۲وضعیت تکوینی ماه

۲-۱-۳کرویّت یا مسطح بودن زمین

۲-۱-۴مدار گردش ماه

۲-۱-۵قوانین کپلر

۲-۱-۶اهله ی ماه

۲-۱-۷حرکات ماه

۲-۲بخش دوم «بررسی پدیده های وابسته به مدار ماه »

۲-۲-۱جزر و مد

۲-۲-۲خورشید گرفتگی (کسوف)

۲-۲-۳ج)ماه گرفتگی (خسوف)

۲-۲-۴مشاهده نور زمین تاب

۲-۲-۵جهت یابی به وسیله ماه

۲-۳بخش سوم – ماههای قمری

۲-۳-۱انواع ماه قمری

۲-۳-۱-۱ماه قمری حسابی

۲-۳-۱-۲ماه قمری متوسط

۲-۳-۱-۳ماه قمری هلالی فلکی

۲-۳-۱-۴ماه قمری هلالی شرعی

۲-۳-۲پدیده قران نیّرین یا حالت مقارنه و محاق

۲-۳-۳رکوردهای رؤیت هلال

۲-۳-۴آشنایی با معیارهای رؤیت هلال

الف- معیار بابلی ها

ب- ضابطه های رؤیت دوره ی اسلامی

ج- معیار فادرینگهم(father ingham)

ج-(mounder) معیار ماندر

۳-۱بخش اول : «رؤیت و اثبات هلال»

۳-۱-۱دلالت قرآن بر اعتبار رؤیت

۳-۱-۲دلالت احادیث بر اعتبار رؤیت

۳-۱-۳اتفاق فقیهان بر اعتبار رؤیت

۳-۱-۴فروع رؤیت

۳-۱-۴ -۱فرع اول : انفراد در رؤیت

۳-۱-۴-۱-۱دلایل اعتبار انفراد در رؤیت

الف-اطلاق احادیث رؤیت

ب-احادیث خاص

ج- قرآن

د:عقل:

۳-۱-۴-۲فرع دوم رؤیت ،راهی علم آور

۳-۱-۵مؤید ها

۳-۱-۶دلائل عدم اعتبار رؤیت هلال با چشم مسلح

۳-۱-۷مؤیدات و شواهد عدم اعتبار رؤیت هلال با چشم مسلح

۳-۱-۸ادلّه و مؤیّد ات اعتبار رؤیت با چشم مسلح

۳-۱-۹رؤیت قبل از زوال

۳-۱-۱۰بررسی روایات دیدن هلال در طول روز

۳-۱-۱۱دیدگاه فقیهان ،درباره دیدن هلال در روز

۳-۱-۱۲نظر عامه در دیدن هلال در روز.

۳-۱-۱۳تطوق وغیوبت شفق

۳-۲« بخش دوم : بیّنه»

۳-۲-۱بیّنه در لغت

۳-۲-۲بیّنه در قرآن

۳-۲-۳بیّنه در اصطلاح

۳-۲-۴بیّنه در روایات

۳-۲-۵بیّنه از دیدگاه فقها

۳-۲-۶مفهوم عدالت

۳-۲-۷معانی شهادت

۳-۲-۸ویژگیها و شرایط شهادت

۳-۲-۸-۱عدالت

۳-۲-۸-۲ذکوریت

۳-۲-۸-۳توافق در اوصاف

۳-۲-۸-۴شهادت بر رؤیت

۳-۲-۹دیدگاههای فقیهان شیعه در شمارشاهدان رؤیت هلال

۳-۲-۹-۱گواهی یک عادل

۳-۲-۹-۲گواهی پنجاه عادل

۳-۲-۹-۳رؤیت مطلقاً به بیّنه ثابت نمی شود

۳-۲-۹-۴رؤیت به بیّنه (دو شاهد) مطلقاً ثابت می شود

۳-۲-۱۰دیدگاه فقهای عامه

۳-۲-۱۱فـروع بیّنه

۳-۲-۱۱-۱شهادت بر شهادت

۳-۲-۱۱-۲آیا بیّنه علم آور است؟

۳-۳بخش سوم :‌ «شیاع»

۳-۳-۱تعریف تواتر و شیاع از نظر فقها

۳-۳-۲شیاع در آثار فقها

۳-۳-۳بررسی استقلال یا وحدت تواتر و شیاع ،از نظر فقها

۳-۳-۴دلائل حجیّت تواتر و شیاع مفید علم

۳-۳-۵ «شیاع ظنّی»

۳-۳-۶دلایل حجیّت شیاع ظنّی

۳-۳-۶-۱فحوای حجیّت بیّنه

۳-۳-۶-۲روایات

۳-۳-۶-۳سیره عقلا

۳-۳-۷نقد و بررسی ودلایل شیاع ظنّی

۳-۴بخش چهارم :‌ «گذشت سی روز و اثبات هلال»

۳-۴-۱دلایل اعتبار گذشت سی روز

۳-۴-۱-۱اجماع

۳-۴-۱-۲روایات

۳-۴-۱-۳علم عادی

۳-۴-۲دلایل فقها بر گذشت سی روز

۳-۴-۳فروع قاعده گذشت سی روز

۳-۴-۳-۱فرع اول

۳-۴-۳-۲فرع دوم

۳-۴-۳-۳فرع سوم

۳-۴-۳-۴فرع چهارم

۳-۵بخش پنجم: «حکم حاکم»

۳-۵-۱تعاریف حکم حکومتی

۳-۵-۲برخی مصادیق حکم حکومتی

۳-۵-۳نظریه ها در مورد سنخ حکم حکومتی

۳-۵-۳-۱نظریه نخست :احکام حکومتی ، احکامی اولیه هستند

۳-۵-۳-۲نظریه دوم : احکام حکومتی ، احکامی ثانویه هستند

۳-۵-۳-۳نظریه سوم : نسبت میان احکام ثانویه و احکام حکومتی ، عموم و خصوص من وجه است.

۳-۵-۳-۴نظریه چهارم احکام حکومتی ، نه از احکام اولیه هستند و نه از احکام ثانویه (نظریه مختار).

۳-۵-۴دو نکته در خصوص تعارض حکم حکومتی

۳-۵-۵حکم حاکم به ثبوت هلال

۳-۵-۶عدم حجیّت حکم حاکم مطلقاً

۳-۵-۷دلائل عدم حجیّت حکم حاکم

۳-۵-۸نقد و بررسی

۳-۵-۹حجیّت حکم حاکم

۳-۵-۱۰دلائل حجیّت حکم حاکم در رؤیت هلال

۳-۵-۱۰-۱عموم و اطلاقات

۳-۵-۱۰-۲شیوه فقها در کتابهای فقهی

۳-۵-۱۰-۳روایات خاصه

۳-۵-۱۰-۴سیره

۳-۵-۱۰-۵سیره پیامبر(ص)

۳-۵-۱۰-۶سیره خلفا

۳-۵-۱۰-۷سیره ائمه(ع)

۳-۵-۱۰-۸هلال از امور حسبیه

۳-۵-۱۱آراء دیگری در خصوص حکم حاکم

۳-۵-۱۱-۱اصالت حکم حاکم

۳-۵-۱۱-۲قول به تفصیل

۳-۵-۱۱-۳تفصیل بین هلال رمضان و شوال

۳-۵-۱۲چگونگی حکم

۳-۵-۱۳قلمرو نفوذ حکم حاکم در رؤیت هلال

۳-۵-۱۴حرمت نقض حکم حاکم

۳-۵-۱۵ «ادله عدم جواز نقض»

۳-۵-۱۶موارد جواز نقض حکم حاکم

۳-۵-۱۷حکم حاکم اهل سنّت در ثبوت هلال

۳-۵-۱۸ادله حجیّت حکم حاکم اهل سنّت

۳-۵-۱۸-۱سیره ائمه اطهار(ع)

۳-۵-۱۸-۲دلائل قائلان به عدم اجزا

۳-۵-۱۸-۳دلائل قائلان به اجزا

۴-۱بخش اول « افقها »

۴-۱-۱نظریه مشهور

۴-۱-۲دیدگاه غیر مشهور

۴-۱-۳نظر فقهای عامه

۴-۱-۴خلاصه دیدگاهها

۴-۱-۵معیار در نزدیکی و دوری شهرها

۴-۱-۵-۱اختلاف در طلوع و غروب خورشید

۴-۱-۵-۲امکان رؤیت با نبود مانع

۴-۱-۵-۳اختلاف اقالیم و تفاوت مناظر

۴-۱-۵-۴منزله و مرحله

۴-۱-۶دلایل قائلان به عدم تعمیم

۴-۱-۶-۱ظاهر آیه شریفه

۴-۱-۶-۲روایات

الف. روایات رؤیت هلال.

ب- روایات شهادت به رؤیت

۴-۱-۶-۳قیاس رؤیت هلال به طلوع و غروب خورشید.

۴-۱-۶-۴عقل

۴-۱-۶-۵سیره مسلمانان

۴-۱-۶-۶اجماع

۴-۱-۶-۷شهرت

۴-۱-۶-۸روایت کُرَیب

۴-۲بخش دوم «دلایل دیدگاه غیر مشهور» یا دلایل تعمیم ثبوت هلال

۴-۲-۱قرآن :‌

۴-۲-۲روایات

۴-۲-۲-۱اطلاق رؤیت:‌

۴-۲-۲-۲اطلاقات روایات بینه :

۴-۲-۳روایات خاصه.

۴-۲-۴رؤیت طریقیت دارد نه موضوعیت

۴-۲-۵مویدات نظریه تعمیم

۴-۲-۵-۱وحدت لیله القدر

۴-۲-۵-۲وحدت عید فطر و قربان

۴-۲-۵-۳دعای سمات

۴-۲-۵-۴سیره پیامبر(ص)

۴-۲-۵-۵علم

۴-۲-۵-۶مذاق شرع

۴-۲-۵-۷عدم معیار برای دوری ونزدیکی

۴-۲-۵-۸حرمت روزه در روز عید فطر و قربان

۴-۲-۵-۹پیامدها

نتیجه :

پیشنهادات:

«فصل پنجم»

ضمائم :

۱- جدایی زاویه ای

۲- مقارنه ماه و خورشید

۳- سن ماه

۴- حد دانژون

۵- مدت مکث

۶- ارتفاع هلال

۷- اختلاف سمت

۸- فاز ماه

۹- طول کمان هلال

۱۰- نا پیوستگی هلال

۱۱- ضخامت بخش میانی

۱۲- فاصله ماه از زمین

منابع و مآخذ

 

منابع ومأخذ:

1. قرآن کریم

2. صحیفه سجادیه

3- انصاری (الشیخ الاعظم)، مرتضی ، المکاسب المحرمه ، قم ،موسسه مطبوعاتی دار الکتاب ، 1214.

4- ابن رشد ،احمد بن محمد،‌ بدایه الاسلام ، بیروت،دارالمعرفه ، بی تا .

5- ابن رشد ،‌احمد بن محمد، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد ، دمشق ،جلد، ‌دارالفکر ، 1415 ه.ق.

6- ابن ادریس (الشیخ ابی جعفر)، محمد بن منصور، السرائر، قم،‌انتشارات اسلامی ، وابسته به جامعه مدرسین ، 1410 .

7- آرام ،‌احمد،‌تاریخ اسلام ،‌تهران ،‌امیرکبیر،‌1377 هجری شمسی.

8- اچ تامسون ،‌رابرت جسترو و مالکم ،‌مبانی و مرزهای ستاره شناسی،‌مشهد، ‌ترجمه تقی عدالتی و جمشید قنبری،انتشارات آستان قدس رضوی، 1363 .

9- ابن منظور،‌ ‌محمد بن مکرم ،‌لسان العرب،‌‌بیروت ،دارصادر،‌بی تا10- انیس،‌ابراهیم ،‌المعجم الوسیط،‌بی جا،‌ مکتب نشر‌ الثقافه الاسلامیه ، 1412 هجری قمری.

11- آملی ،‌محمد تقی ،‌مصباح الهدی،‌‌مشهد ،مطبعه فردوسی ،‌بی تا .

12- انصاری،‌عبدالله ،‌مجموعه رسائل فقهیه و اصولیه ، قم ، ‌انشارات مفید ،،‌بی تا .

13- انصاری ، محمد بن احمد ، الجامع الاحکام القرآن، بیروت ، دار احیاء التراث العربی، بی تا.

14- اصفهانی ،‌الراغب حسین،‌معجم مفردات الفاظ القرآن ،‌بی جا،‌درالکتاب العربی،‌بی تا15- ابن حیان اندلسی،‌محمد بن یوسف ،‌تفسیر البحر المحیط،‌بی جا،‌دار الکتب العلمیه ،‌چاپ اول،‌1413

16- ابن کثیر،عماد الدین،‌ ‌تفسیر قرآن العظیم ،‌‌بیروت ،دار المعرفه ،‌بی تا

17-  ابن بابویه القمی ‌(شیخ صدوق)،‌ابو جعفر محمد ،‌من لا یحضره الفقیه ،‌‌قم ،منشورات جماعه   المدرسین فی الحوزه العلمیه ،‌1392 هجری.

18-  بحرانی ، شیخ یوسف ، حدائق الناضره ، نجف اشرف ، دار الکتب الاسلامیه ،19- بکائی(‌شیخ)، محمد حسن ،‌ترتیب العین ،‌قم ،‌مؤسسه النشر الاسلامی ،‌1414 هجری قمری .

20- جابری عربلو ،‌محسن ، فرهنگ اصطلاحات فقه ،‌تهران ،‌امیرکبیر ،‌بی تا.

21- جزیری ،‌عبدالرحمان ،‌الفقه علی المذاهب الاربعه ، بیروت، ‌داراحیاء التراث العربی .

22- جزری،‌مبار ک بن محمد ،‌النهایه فی غریب الحدیث و الاثر،‌بی جا،‌ دار احیاء‌ الکتب العربیه ، ‌1383 هجری قمری23- جبعی عاملی،‌محمّد بن مکّی(شهید اوّل)،الدروس الشرعیه، قم،‌انتشارات اسلامی ،‌‌وابسته به جامعه مدرسین ‌بی تا .

24- حر عاملی،محمد بن حسن ،وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشرعیه، بیروت ، دار احیاءالتراث العربی ، 1391.

25- حلی (علامه) ، حسن بن یوسف ، منتهی المطلب ، بی جا ، چاپ سنگی ، بی تا

26- حلی(محقّق) ، نجم الدین ابولقاسم ، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام ، بیروت ، دارالاضوا ، 1403.

27- حلی ، حسن بن یوسف ، مختلف الشیعه ‌فی احکام الشریعه ، تهران ،‌دانشگاه تهران1334.

28- حلی ،نجم الدین ابولقاسم ،‌المعتبر ،بی جا،‌ چاپ سنگی ، بی تا .

29- حلّی ،‌حسن بن یوسف ‌،تذکره الفقها،‌تهران ،‌‌المکتبه المرتضویه ،‌1400 قمری.

30-حلّی، ابن فهد . مهذب البارع فی شرح مختصر النافع ،بی جا،‌‌انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم . بی تا.

31- حلّی،‌حسن بن یوسف،‌تحریر الاحکام ، بی جا ، ‌مؤسسه طوس ، بی تا32- حکیم ،‌محمد تقی ،الاصول العامه للفقه المقارن ، بی جا،‌‌موسسه آل البیت. بی تا.

33-طبرسی،‌ فضل بن حسن ،‌مجمع البیان فی تفسیر القرآن ، ‌بیروت ،‌دار احیاء‌التراث العربی،‌1379 .

34- حسینی طهرانی،‌سید محمد حسین،‌رساله حول مسئله رؤیه الهلال،‌بی جا،‌ بی تا.

35- حسینی،حجت الحق،‌عمیق ،‌مجید،‌مجموعه جهان اسرار آمیز فضا، تهران ،‌پیدایش، ‌1382

36- حلبی،‌ابو صلاح ،‌تحقیق رضا استادی ،‌کافی،‌اصفهان ،‌مکتبه الامام امیر المؤمنین،‌بی تا.

37- حسن زاده ،‌امیر،‌احمدی،‌محمد،‌شعبانی،‌یوسف،‌ماه نو مبانی علمی رؤیت هلال،‌‌مشهد ، انتشارات آستان قدس رضوی،‌چاپ اول،1387 هجری شمسی.

38- حسینی،‌سید احمد، رسائل الشریف المرتضی،‌‌قم ، (رساله فی الرد علی اصحاب العدد). دار القرآن الکریم ،‌بی تا

39- حسینی الزبیدی،‌محمد مرتضی ،‌تاج العروس ،‌ بی جا،‌مطبعه حکومه الکویت ،‌1391 هجری قمری.

40- حائری،‌ابراهیم ‌،کاوشی نو در فقه اسلامی،‌ قم ، ‌انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،‌ش 15-16 ،‌‌بهار و تابستان 1377 . ‌

41- حماد الجوهری ،‌اسماعیل ،‌الصحاح،‌‌بیروت ،دار العلم للملایین ،‌1399 هجری قمری.

42- خمینی ، روح الله ، تحریر الوسیله ، تهران،مکتبه الاعتماد، 1403ق.

43- خمینی ،‌روح الله ،‌ولایت فقیه ،‌قم ،‌امیر کبیر،‌1360

44- خرازی،‌محسن ،‌مجله فقه اهل بیت ،‌1377،‌شماره 43و45و49 .

45- خوانساری،‌سید احمد،‌جامع المدارک فی شرح المختصر النافع ، قم ،‌دوّم ،‌مؤسسه اسماعیلیان ،‌ ‌1405 قمری.

46- خوانساری ،‌محمد باقر بن رحیم ،‌جوامع الفقهیه ، ‌‌بی جا ،متشکل از یازده کتاب ،‌1276 هجری.

47- خواجه پور،‌محمدرضا ،‌نجوم به زبان ساده ،‌تهران ،‌انتشارات گیتاشناسی،‌1369

48- دهخدا،‌علی اکبر،‌لغت نامه ‌،بی جا ،‌ زیر نظر دکتر محمد معین ،‌چاپخانه دولتی ایران ،‌1337 هجری شمسی .

49- ‌رِضَا ،محمد رشید ،‌المنار،‌بیروت ، ‌دارالمعرفه ،‌بی تا

50- راوندی،‌قطب الدین ،‌فقه القرآن ،‌‌بیروت ،در سلسله الینابیع الفقهیه،‌الدار الاسلامیه ،‌1410 هجر ی قمری.

51- زحیلی ،‌وهبه ،‌الفقه الاسلامی و ادلته ، دمشق ، دارالفکر،1418 قمری

52-زمخشری،محمد بن عمر ،‌اساس البلاغه ، بی جا ،‌ ‌تحقیق عبدالرحیم محمود،‌ انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی ،‌بی تا .

53- سبزواری ، سید عبدالاعلی ، مهذب الاحکام ، نجف ،مطبعه الادب ، ‌1980 م.

54- سبزواری، (محقق) ،‌ محمد باقر بن محمد، کفایه الاحکام ، ‌قم ،‌1300

55- سجستانی،‌ابو داود سلیمان ، سنن ابی داود،‌بیروت ،داراحیاء التراث العربی ،‌بی تا .

56-سیوطی ،‌جلال الدین عبدالرحمان ، جامع الاحادیث . دمشق ، بی تا

57- سوره(‌ابوعیسی)، محمدبن عیسی ، ‌سنن ترمذی،‌بیروت ،‌دار احیاء‌التراث العربی،‌بی تا

58-  شیرازی،‌محمّد ،‌الفقه ،‌دار العلوم ،‌بیروت ،‌چاپ دوم ،‌1408 قمری.

59- صیاد ،‌محمدرضا ،‌تقویم هجری شمسی ،بی جا ،‌ ‌مهر 1377،‌شماره 37،‌مجله نجوم .

60- صیاد ،‌محمدرضا،‌باقری،‌محمد‌،طاری،‌حسن ،‌بررسی نقش مشخصه سن هلال ماه در پیش بینی رؤیت هلال ماههای قمری،‌ بی جا ‌، ماهنامه نجوم ،‌شماره 63، 1375

61- صیاد ،‌محمدرضا،‌باقری،‌محمد‌،طارمی،‌حسن ، رکورد را شکستند،‌ بی جا ،‌ ماهنامه نجوم ،‌مجله شماره 7،‌تیر 1376.

62- طوسی ، ابی جعفر محمد بن حسن ، المبسوط فی فقه الامامیه ،بی جا، المکتبه ، المرتضویه لاحیاء و آثار الجعفریه 1387 ه.

63-  طوسی (شیخ الطائفه) ابی جعفر بن الحسن ، تهذیب الاحکام ، تهران ، دارالکتب الاسلامیه ، 1390 هجری)

64- طباطبایی حکیم ،‌سید محسن ،مستمسک العروه الوثقی ، قم، داراکتب العلمیه ،‌بی تا

65-  طباطبائ

دانلود با لینک مستقیم


پروژه بررسی راه های اثبات هلال در فقه مذاهب خمسه با تکیه بر نجوم جدید. doc