دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
پیشگفتار
ماه محرم مهمترین ماه برای اجرای آداب مذهبی و خصوصاً عزاداری است. معمولاً خانواده های مومن شیعه، از اول تا دهم محرم در خانه مجالس روضه خوانی و سوگواری بر پا می دارند، در این مجالس مصائب شهیدان کربلا نقل می شود و مستمعان به گریه و ناله می پردازند.
در قدیم کتاب روضه الشهدای کاشفی را می خواندند. در این ماه سماع موسیقی و شادی وطرب حرام است، زنان جامعه سیاه برتن می کنند و مردان پیراهن مشکی می پوشند و با گریبان باز بیرون می آیند. بالای در مساجد یا خانه هایی که در آن روضه خوانی دایر است بیرق سیاهی زده می شود که بر روی آن اشعاری از دوازده بند مرثیه محتشم کاشانی در رثای حسین(ع) نقش شده است، پیرو جوان وفقیر و غنی به این مجالس روی می آوردند. در قدیم رسم بود که تکیه ها(حیاط یا میدان) را برای روضه خوانی یا نمایش مذهبی که تعزیه خوانده می شود آماده می کردند و یا چادرهای بزرگ بر پا می داشتند و در آن آداب عزاداری امام حسین(ع) صورت می گرفت. در روز نهم و دهم محرم که تاسوعا و عاشورا خوانده می شود، در بعضی از نقاط ایران دسته های عزاداران به راه می افتند، عزاداران جامه سیاه یا احیاناً کفنی پوشیده و گل و خاک بر سرو لباس می زنند, بعضی بر سینه می کوبند و نوحه می خوانند و جمعی دیگر نیز زنجیر سنگین بر پشت و تن خود می کوبند و به این ترتیب در مصیبت ابی عبدالله الحسین شرکت می جویند. اعتقاد بر این است که فرشته ای موظف به جمع آوری قطرات اشک عزاداران است و آنها را در روز محشر به عنوان گواه ایمان این کسان ارائه خواهد کرد. هر کس در شب عاشورا در چهل منبر(یا مسجد) شمع روشن کند, می گویند مرادش هر چه باشد آورده خواهد شد. از جمله امور قابل ذکر در سوگواری امام حسین(ع) و دیگر شهیدان کربلا این است که چون دشمنان اسلام آب را بر آن حضرت دریغ داشتند سقایه مردم و سقایی در آن ایام از مثوبات شمرده می شود. در گروههای عزاداری که در روز عاشورا به راه می افتند شخصی چیزی از چوب و مقوا که شبیه چشمه آبی است به روی سر می برد و به دنبال او نیز پسرانی با لباس عرب بدوی کشکولی به دست می گیرند و تشنگان را در میان راه سیراب می کنند.
در روزهای عزاداری مراسم شهادت برادر امام حسین(ع), عباس بن علی و عروسی قاسم بن حسن و شهادت فرزند هجده ساله حسین(ع), علی اکبر و نمایش تیر خوردن به گلوی طفل شیرخوار امام حسین(ع), علی اصغر که همه در روز عاشورا در کربلا اتفاق افتاد به وضعی سوزناک و غم انگیز نمایش داده می شود و مردم سوگواری می کنند. در آن روزهای عزاداری بسیاری از خانواده ها شربت نذر می کنند و در آستانه خانه به هر عابری جامی با فنجانی از آن می بخشند.
عَلَم : (به فتح عین ولام)، چوب بلندی به ارتفاع پنج شش متر که سر آن پنجه ای برنجین می گذارند و پارچه های رنگین قیمتی به چوب می بندند.
علم بندی: علم بستن پارچه های رنگین و با ارزش به بدنه چوبین علم که در روز معین و با آدابی مخصوص انجام می شود.
علم واچینی: عمل باز کردن پارچه های رنگین و قیمتی از چوبه علم که آن نیز آدابی دارد و در روز معین انجام می شود.
در قاموس کتاب مقدس آمده است:
این لفظ از دو کلمه عبراتی ترجمه شده است، یکی (نس) که به معنی چوبی است که بر زیر آن مشعلی باشد و دیگری (دجل) است که به معنی علم یا بیرق می باشد که از قماش ترتیب یافته، صورت بر آن نگارند.
نخل، چوب بسیار بلند، همانند درخت تبریزی متوسط که در تعزیه خوانی پیشاپیش دسته ها برند و بر سر آن گاه شکل پنجه ای از فلز باشد، و گاه پارچه سیاه بر آن پوشانند.
عَلَم(alam) پرچم، لواء. در مراسم تعزیه داری و مخصوصاً برای دسته گردانی، هر محله علم یا علامت مخصوص به خود داشته است که از علمهای محله های دیگر متمایز بوده و هنگام عزاداری، اهل محل به دنبال آن به راه می افتادند و سینه زنی و نوحه خوانی می کردند.
علم (به فتح عین و لام)، شیئی مفرغی یا آهنین یا برنجین که گاهی مشبک نیز هست که بر سر چوبی بلند به ارتفاع سه چهار متر می گذراند و پارچه های رنگین قیمتی به این چوب می بندند. علم صفحات شمال با علم قسمتهای مرکزی ایران اختلاف دارد.
استاد فقیهی در مورد علم وکتل این طور توضیح می دهد:
علم و لواء از وسائلی است که در جنگها از اهمیت اساسی برخوردار بود. البته بین علم و لواء تفاوتهایی وجود داشته است و از نظر اهمیت هم درجه بندی شده اند.
علم هم در آغاز جزئی از لوازم جنگ به شمار می آمده، ولی از هنگامی که به تشریفات عزاداری راه پیدا کرد، تغییراتی در آن به وجود آمد و به این صورتی که امروزه ما مشاهده می کنیم درآمد. بزرگترین علم ها متعلق به تکیه هاست. اصل علم هم گویا از مشهد بوده است و مردم قم از آنها اقتباس کرده اند. گاهی عرض این علم ها به 3 متر می رسیده است و غالباً 11 زبانه که زبانه وسطی بزرگتر از بقیه بوده است. حد فاصل زبانه ها را هم با اشیاء فلزی که به شکل کبوتر و طاووس و لاله و گنبد و بارگاه ساخته شده بود پر می کردند. البته علم هایی به این صورت هنوز هم وجود دارد. به کسی که علم را با خود حمل می کند، علم کش می گویند، این شخص پایه علم را که از چوب ساخته شده داخل بند تسمه ای که به کمر و شانه خود بسته قرار می دهد و با خم و راست شدن در