رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه اجتماعی شدن کودک 30 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود پروژه اجتماعی شدن کودک 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

موسسه آموزش عالی سوره واحد تهران

عنوان پژوهش

اجتماعی شدن کودک

استاد راهنما:

جناب آقای ارژندی

گرد آورنده:

صبا مولودی

رشته تحصیلی:

نمایش

سال تحصیلی

نمیسال اول 86- 85

فهرست

عنوان صفحه

مقدمه

اجتماعی شدن و دور زندگی

رشد اولیه کودک

رشد ارداکی

کودک گریه و لبخند

کودک و مادر

پیدایش واکنشهای اجتماعی

دلبستگی و محرومیت

اجتماعی شدن کودک

نظریه های رشد کودک

نظریه فروید

نظریه جی . اچ . میر

نظریه پیاژه

ارتباط میان نظریه ها

عوامل اجتماعی شدن

دوره زندگی

منابع و مآخذ

مقدمه :

از منظر علم جامعه شناسی، دوران کودکی یک پدیده نیست؛ بلکه یک مفهوم است. در واقع پیش از آنکه وجود خارجی داشته باشد، تصویری است که در ذهن مردم جوامع مختلف شکل می بندد. دوران کودکی نه یک مفهوم ثابت که مفهومی متغییر است؛ یعنی با توجه به تجربیات مردم هر جامعه و ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن جامعه، در ذهن جمعی مردم شکل گرفته و تبلور پیدا می کند. به همین دلیل است که سن دوران کودکی، طول زمانی آن و توقعات و تصورات نسبت به آن در جوامع مختلف متفاوت است. تصوری که ما از دوران کودکی انسان داریم. با تمام جوانبش با تصوری که در دیگر جوامع نسبت به دوران کودکی وجود دارد، بسیار متفاوت است، که این تفاوت تنها مختص جوامع مختلف نمی باشد حتی با گذر زمان نیز فرق هایی به وجود می آید.

با توجه به معنای جامعه شناختی« لفظ کودک را بر کسی می توان اطلاق کرد که و ظیفه اجتماعی بر دوش ندارد و کودک تا زمانی کودک است که موظف نیست.»

رشد سطح اقتصادی جوامع و به کارگیری ابزار جدید تولید که عملاً نیاز به نیروی کار انسانی را کاهش می دهد، موجب می شود که کودکان دیرتر از گذشته وارد بازار کار و قواعد بزرگسالانه آن شوند؛ به عبارت دیگر دیرتر موظف به انجام وظایف اجتماعی می شوند و در نتیجه می توانند کودکی کنند. معنای این سخن به رسمیت شناختن دوران کودکی توسط جامعه ای است که کودک در آن زندگی می کند. حال جوامع مختلف با توجه به شرایط و به خصوص سطح رشد اقتصادی ویژه خود، این دوران را در شکلهای مختلف و با طول زمانی متفاوت می پذیرند.

بنا به گفته ها، «مفهوم کودکی یک ابداع اجتماعی و خاص دوران مدرن است و از سابقه ای طولانی برخوردار نیست. تا پیش از بروز رشد اقتصادی و پیدایش انقلاب صنعتی در اروپا، این مفهوم به شکل


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه اجتماعی شدن کودک 30 ص

مقاله درباره تفسیر سوره تغابن

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره تفسیر سوره تغابن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تفسیر سوره تغابن


مقاله درباره تفسیر سوره تغابن

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:17

تفسیر سوره تغابن

این سوره در ((مدینه )) نازل شده و 18 آیه است .

محتواى سوره :

لـحـن آیـات اخـیـر این سوره , با سوره هاى مدنى هماهنگ است , ولى صدر آن ,با سوره هاى مکى موافقتر است , اما به هرحال ما مجموع آن را طبق مشهور مدنى ,تلقى مى کنیم .

از نظر محتوا, این سوره را مى توان به چند بخش تقسیم کرد:.

1ـ آغاز سوره که از توحید و صفات و افعال خدا بحث مى کند.

2ـ به دنبال آن , با استفاده از علم خداوند, به مردم هشدار مى دهد که مراقب اعمال پنهان و آشکار خود باشند و سرنوشت اقوام پیشین را فراموش نکنند.

3ـ در بـخش دیگرى از سوره , سخن از معاد است و این که روزقیامت روز((تغابن )) و مغبون شدن گروهى و برنده شدن گروه دیگرى است (نام این سوره نیز ازهمین گرفته شده).

4ـ در بـخـشـى دیـگـر دسـتور به اطاعت خدا و پیامبر(ص ) داده و پایه هاى اصل نبوت را تحکیم مى بخشد.

5ـ آخرین بخش سوره , مردم را به انفاق در راه خدا تشویق مى کند و از این که فریفته اموال و اولاد و هـمـسران شوند برحذر مى دارد, و سوره را با نام و صفات خداپایان مى دهد همان گونه که آغاز کرده بود.

 

فضیلت تلاوت سوره :.

در حدیثى از امام صادق (ع ) مى خوانیم : ((کسى که سوره تغابن را در نمازفریضه اش بخواند شفیع او روزقیامت خواهد شد, و شاهد عادلى است در نزدکسى که شفاعت او را اجازه مى دهد, سپس از او جدا نمى شود تا داخل بهشت گردد)).

بـدیهى است این تلاوت باید توام با اندیشه باشد اندیشه اى که محتواى آن رادر عمل منعکس کند, تا این همه آثار و برکات بر آن مترتب گردد.

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

(آیـه )ـ ایـن سـوره نـیـز بـا تسبیح خداوند آغاز مى شود, خداوندى که مالک و حاکم بر کل جهان هستى , و قادر بر همه چیز است .

مـى فـرماید: ((آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است براى خدا تسبیح مى گویند)) (یسبح للّه مـا فى السموات ومـا فى الا رض ).

سپس مى افزاید: ((مالکیت و حکومت از آن اوست )) (له الملک ).

((و (به همین دلیل ) تمام حمد و ستایش نیز به ذات پاک او برمى گردد)) (وله الحمد).

((و او بر همه چیز تواناست )) (وهو على کل شى قدیر).

(آیه )ـ سپس به امر خلقت و آفرینش که لازمه قدرت است اشاره کرده ,مى فرماید: ((او کسى است که شما را آفرید)) (هو الذى خلقکم ).

و به شما نعمت آزادى و اختیار داد, لذا ((گروهى از شما کافرید و گروهى مؤمن )) (فمنکم کـافر ومنکم مؤمن ).

و بـه این ترتیب بازار امتحان و آزمایش الهى داغ شد و در این میان ((خداوندنسبت به آنچه انجام مى دهید بیناست )) (واللّه بمـا تعملون بصیر).

(آیـه )ـ سـپـس مـساله ((خلقت )) را با توضیح بیشتر, و با اشاره به هدف آفرینش در این آیه ادامه داده , مى فرماید: ((آسمانها و زمین را به حق آفرید)) (خلق السموات والا رض بالحق ).

هـم در آفـریـنـش آن , نـظام حق و دقیقى است , و هم داراى هدف حکیمانه ومصالح حقى است , چـنـانـکـه در آیـه 27 سوره ((ص )) نیز فرمود: ((ما آسمان و زمین وآنچه را در میان این دو است بیهوده نیافریدیم , این گمان کافران است )).

بـعد به آفرینش ((انسان )) پرداخته و ما را از سیر آفاقى به سیر انفسى دعوت کرده , مى افزاید: ((و شـمـا را (در عـالـم جنین ) تصویر کرد, تصویرى زیبا و دلپذیر)) هم از نظر جسم و هم از نظر جان (وصورکم فاحسن صورکم ).

بـه انسان , ظاهرى آراسته , و باطنى پیراسته , عقلى فروزان و خردى نیرومندداد, و از آنچه در کل جهان هستى است , نمونه هائى در وجود او آفرید.

ولـى هـمـان گونه که در پایان آیه مى فرماید: ((سرانجام (بازگشت همه ) به سوى اوست )) (والیه المصیر).

(آیه )ـ و از آنجا که انسان براى هدف بزرگى آفریده شده باید دائما تحت مراقبت پروردگار باشد, پـروردگـارى که , از درون و برون او باخبر است , لذا در این آیه مى فرماید: ((آنچه را در آسمانها و زمـیـن اسـت مـى دانـد, و از آنچه پنهان یا آشکارمى کنید باخبر است , و خداوند از آنچه در درون سینه هاست , آگاه است )) (یعلم مـافى السموات والا رض ویعلم مـا تسرون ومـا تعلنون واللّه علیم بذات الصدور).

ایـن آیـه تـرسـیـمـى اسـت از علم بى پایان خداوند, در سه مرحله : نخست علم اونسبت به تمامى مـوجـودات آسمانها و زمین , سپس علم او به همه اعمال انسانها و آنچه را پنهان مى دارند یا آشکار مـى سـازنـد, و در مـرحله سوم مخصوصاروى عقائد باطنى و چگونگى نیتها و آنچه بر قلب و جان انسان , حاکم است ,تکیه مى کند.

مـسلما توجه به این حقیقت در اصلاح و تربیت انسان فوق العاده مؤثر است ,و انسان را براى وصول به هدف آفرینش و قانون تکامل آماده مى سازد.

(آیـه )ـ و از آنـجـا کـه یکى از مؤثرترین و سائل تربیت و طرق انذار, توجه دادن به سرنوشت اقوام و امـتـهـاى پـیشین است , این آیه یک نگاه اجمالى به زندگى آنهاافکنده , سپس انسانها را مخاطب سـاخـتـه , مى گوید: ((آیا خبر کسانى که پیش از این کافر شدند به شما نرسیده است ؟ (آرى ) آنها طعم کیفر گناهان بزرگ خود راچشیدند و (در آخرت نیز) عذاب دردناکى براى آنهاست ))؟! (الم یاتکم نبؤا الذین کفروا من قبل فذاقوا وبـال امرهم ولهم عذاب الیم ).

شـمـا از کـنار شهرهاى بلادیده و ویران شده آنها, در مسیر خود به سوى شام ومناطق دیگر عبور مـى کـنـیـد, نـتـیـجـه کـفر و ظلم و عصیانگرى آنها را با چشم مى بینید, واخبار آنها را در تاریخ مى خوانید.

این عذاب دنیاى آنها بود, در آخرت نیز عذاب دردناکى در انتظارشان است .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر سوره تغابن

مقاله درباره تفسیر سوره فلق

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره تفسیر سوره فلق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تفسیر سوره فلق


مقاله درباره تفسیر سوره فلق

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:14

به نام خداوند بخشایشگر مهربان

بگو پناه میبرم به پروردگار صحبدم (1)

از شر هر چه که او خلق کرده و دارای شر است (2)

و از شر شب وقتی که با ظلمتش فرا میرسد (3)

و از شر زنان جادوگر که به گره ها می دمند و افسون میکنند (4)

و از شر حسودیکه بخواهد زهر حسد خود را بریزد و علیه من دست بکار توطئه شود (5)

سوره مدنی است اگر چه بعضی آنرا مکی میدانند.

سوره شریفه با امر خداوند رحمن و رحیم و با بیان کلمه " قل " یعنی " بگوی " به پیامبرش میباشد. امر خدای تبارک و تعالی برسول گرامیش، در صرف گفتار یک یا چند جمله؛ قطعا نیست. اینکه میفرماید " بگو " یعنی ( از یک جهت ) : " اینگونه عمل کن " ! زیرا بلافاصله بعد از امر به گفتن با کلمه " قل "؛ میفرماید : " پناه میبرم " ؛ " اعوذ " . پس پناه بردن فی الواقع یک فعل است نه صرف یک قول تنها ؛ یک عمل است .

در بادی امر، بذهن اینگونه متبادر میشود که ؛ این امر، که با کلمه قل شروع میشود چند وجه بشرح زیر داشته باشد:

     1   آنکه خداوند تبارک و تعالی در یک مکالمه دو طرفه میخواهد برسولش دستوری داده باشد که تا منفعتی برای پیامبرش حاصل شود؛ یعنی بیان یک تاکتیک و طرح یک استراتژی در موفقیت. بدینمعنی که در حال آموزش نبی خویش باینکه؛ حرف بزن و عمل کن.یعنی اینگونه حرف بزن ؛ زیرا حرف مقدمه عمل است.

      از جهت روانشناسی این یک گونه تلقین به نفس نیز میباشد که یک وقتی یک کسی از آدمی میخواهد که جمله ای را تکرار کنیم با این هدف که تکرار این جمله یا بیان آن باعث ثبات روانی میشود ودر اینجا صرفا منظور آموزشی و تربیتی در کار است.

     2 وجه دیگر آن این است که خداوند برسولش میفرماید که چنین بگوی ؛ در برابر کسانی که دارند با تو گفتگو میکنند؛ یعنی فرد یا افرادی مخاطب رسولش هستند و خداوند که مربی رسول است میخواهد باو بیاموزد که بدیگران و در پاسخ دیگران چنین بگوی . این مطلب نیز میتواند یک زیروجه آموزشی داشته باشد بدین معنی که خدای تبارک و تعالی غیرمستقیم از طریق رسولش میخواهد به بندگانش بیاموزد که باید باو پناه برد.

     اما آنچه که این حقیر از سبک و سیاق آیات شریفه میفهمم ؛ خلاصه اش این است که درست مثل سوره " ناس " امری آموزشی از سوی خداوند برسول گرامیش است که از آنطریق نیز قصد هدایت ناس، براه راست در نظر است.

     قل اعوذ برب الفلق

      بگو پناه میبرم ( حفظ میکنم خویش را ؛ می پرهیزم از شر ) به پروردگار صبحدم.

      فلق ؛ بنا بر قول مشهور و متواتر، یعنی شکافتن و جدا کردن و لذا لحظه ای که نور صبح ؛ تاریکی را میشکافد ؛ فلق ایجاد میشود.

      گویا نور را باید با شکاف تاریکی و ظلمت بوجود آورد. یک معنی استعاره ای هم میتوان در این رابطه بیان کرد و آن اینکه اگر در تشبیه ؛ شب را ( در مثل ) شر بگوئیم یا حداقل پوشاننده و ساتر خیر ؛ شکاف شب و آغاز نور و روشنائی را میتوان شروع و آغاز خیر تشبیه کرد.

      پس باید بکسی پناه برد که ستر و پوشش و لایه ای را که بر روی خیر کشیده شده بود ؛ با فلق برداشته و می شکافد تا نور و روز و روشنائی و خیر پدیدار گردد.

     تعابیر دیگری را هم میتوان از فلق، منظور داشت که از سوی مفسرین بیان نیز شده است ؛ باینکه فلق ناظر به خلقت و وجود نیز میباشد یعنی هر چیزیکه از عدم به خلقت می آید ؛ فلق است. یعنی بایستی عدم، شکافته شود تا وجود ؛ موجود شود. پس بقول مرحوم علامه طباطبائی صاحب تفسیر المیزان " رب فلق " یعنی " رب مخلوق " .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر سوره فلق

مقاله درباره فضیلت سوره ملک

اختصاصی از رزفایل مقاله درباره فضیلت سوره ملک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره فضیلت سوره ملک


مقاله درباره فضیلت سوره ملک

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:17

این سوره در ((مکه )) نازل شده و داراى 30 آیه است .

محتواى سوره

سوره ملک ـکه نام دیگرش ((منجیه )) (نجاتبخش ) و نام سومش ((واقعیة )) یا((مانعة )) است زیرا تـلاوت کـننده خود را از عذاب الهى یا عذاب قبر نگاه مى داردـ ازسوره هاى بسیار پرفضیلت قرآن مى باشد, و مسائل زیادى در آن مطرح شده که عمدتا بر سه محور دور مى زند.

1ـ بـحـثـهـائى پـیرامون ((مبدا)) و صفات خداوند, و نظام شگفت انگیز خلقت مخصوصا آفرینش آسمانها و ستارگان , و آفرینش زمین و مواهب آن , و همچنین آفرینش پرندگان , و آبهاى جارى و آفرینش گوش و چشم و ابزار شناخت .

2ـ بحثهائى پیرامون ((معاد)) و عذاب دوزخ , و گفتگوهاى ماموران عذاب بادوزخیان , و مانند آن .

3ـ انذار و تهدید کافران و ظالمان به انواع عذابهاى دنیا و آخرت .

فضیلت تلاوت سوره

در حدیثى از امام باقر(ع ) مى خوانیم که فرمود: ((سوره ملک سوره ((مانعه ))است , یعنى از عذاب قـبـر مـمـانعت مى کند, و در تورات به همین نام ثبت است ,کسى که آن را در شبى بخواند بسیار خوانده , و خوب خوانده , و از غافلان محسوب نمى شود)).

البته این همه آثار عظیم مربوط به خواندن بدون فکر و عمل نیست , هدف خواندنى است آمیخته با الهام گرفتن براى عمل .

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر.

(آیه )ـ این سوره با مساله مهم مالکیت و حکامیت خداوند و جاودانگى ذات پاک او آغاز مى شود که در واقع کلید همه بحثهاى این سوره است .

مـى فـرماید: ((پربرکت و زوال ناپذیر است کسى که حکومت جهان هستى به دست اوست , و او بر هر چیز تواناست )) (تبـارک الذى بیده الملک وهو على کل شى قدیر).

(آیـه )ـ در ایـن آیه به هدف آفرینش مرگ و حیات انسان که از شؤون مالکیت و حاکمیت خداست اشاره کرده , مى فرماید: ((آن کسى که مرگ و حیات راآفرید تا شما را بیازماید که کدامیک از شما بهتر عمل مى کنید)) (الذى خلق الموت والحیوة لیبلوکم ایکم احسن عملا ).

منظور از آزمایش خداوند نوعى پرورش است , به این معنى که انسانها را به میدان عمل مى کشد تا ورزیده و آزموده و پاک و پاکیزه شوند و لایق قرب خداگردند.

به این ترتیب عالم میدان آزمایش بزرگى است براى همه انسانها و وسیله آزمایش , مرگ و حیات , و هـدف ایـن آزمون بزرگ رسیدن به حسن عمل , که مفهومش ((تکامل معرفت , و اخلاص نیت , و انجام هر کار خیر)) است .

و از آنـجـا کـه در ایـن میدان آزمایش بزرگ , انسان گرفتار لغزشهاى فراوانى مى شود و نباید این لغزشها او را مایوس کند, و از تلاش و کوشش براى اصلاح خویش باز دارد, در پایان آیه به بندگان وعده یارى و آمرزش داده مى گوید: ((و اوشکست ناپذیر و بخشنده است )) (وهو العزیز الغفور).

(آیـه )ـ بـعـد از بـیـان نـظـام مرگ و زندگى , به نظام کلى جهان پرداخته , وانسان را به مطالعه مـجـمـوعـه عـالم هستى دعوت مى کند, تا از این طریق خود را براى آن آزمون بزرگ آماده کند, مـى فـرمـایـد: ((هـمان کسى که هفت آسمان را بر فراز یکدیگرآفرید)) (الذى خلق سبع سموات طبـاقا).

و به دنبال آن مى افزاید: ((در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبى نمى بینى )) (مـا ترى فى خلق الرحمن من تفـاوت ).

بـا تـمـام عـظـمتى که عالم هستى دارد هرچه هست نظم است و استحکام , وانسجام , و ترکیبات حـسـاب شـده , و قوانین دقیق و اگر بى نظمى در گوشه اى از جهان راه مى یافت آن را به نابودى مى کشید.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره فضیلت سوره ملک

تفسیر المیزان سوره نساء

اختصاصی از رزفایل تفسیر المیزان سوره نساء دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

تفسیر سوره نساء

آیه 1

بیان آیه

بطورى که از همین آیه (که اولین آیه این سوره است ) برمى آید سوره نساء در مقام بیان احکام زناشوئى است ، از قبیل اینکه : ((چند همسر مى توان گرفت ))، ((با چه کسانى نمى توان ازدواج کرد)) و... و نیز در مقام بیان احکام ارث است و در خلال آیاتش امورى دیگر نیز ذکر شده ، نظیر احکامى از نماز، جهاد، شهادات ، تجارت و غیره و مختصرى هم درباره اهل کتاب سخن رفته است .

و مضامین آیاتش شهادت مى دهد بر اینکه این سوره در مدینه و بعد از هجرت نازل شده و از ظاهر آنها بر مى آید که یک باره نازل نشده است ، هر چند که غالب آیات آن بى ارتباط به هم نیستند.

و اما آیه مورد بحث با چند آیه بعدش که متعرض حال یتیمان و زنان است فى نفسه به منزله زمینه چینى براى مسائل ارث و محارم است که بزودى متعرض آن خواهد شد و اما عدد زوجات که در آیه سوم از آن سخن رفته هر چند که مساءله زوجات از امهات مسائل سوره است اما آیه شریفه به عنوان طفیلى و استفاده از کلام ذکر شده ، کلامى که گفتیم جنبه مقدمه و زمینه چینى دارد.

یَأَیهَا النَّاس اتَّقُوا رَبَّکُمُ...

در این آیه مى خواهد مردم را به تقوا و پروا داشتن از پروردگار خویش ‍ دعوت کند، مردمى که در اصل انسانیت و در حقیقت بشریت با هم متحدند و در این حقیقت بین زنشان و مردشان ، صغیرشان و کبیرشان ، عاجزشان و نیرومندشان ، فرقى نیست ، دعوت کند تا مردم درباره خویش به این بى تفاوتى پى ببرند تا دیگر مرد به زن و کبیر به صغیر ظلم نکند و با ظلم خود مجتمعى را که خداوند آنان را به داشتن آن اجتماع هدایت نموده آلوده نسازند، اجتماعى که به منظور تتمیم سعادتشان و با احکام و قوانین نجات بخش تشکیل شده مجتمعى که خداى عزوجل آنان را به تاءسیس آن ملهم نمود، تا راه زندگیشان را هموار و آسان کند همچنین هستى و بقاى فرد فرد و مجموعشان را حفظ فرماید.

از همین جا روشن مى شود که چرا در آیه شریفه ، خطاب را متوجه ناس ‍ (همه مردم ) کرد و نه به خصوص مؤ منین و نیز چرا فرمان ((اتقوا)) را مقید به قید ((ربکم )) کرد و نفرمود: ((اتقوا الله از ((خدا)) پروا کنید))، بلکه فرمود: (از پروردگار خود پروا کنید) چون صفتى که از خدا به یاد بشر انداخت (که همه را از یک نفر خلق کرده ) صفتى است که پر و بال آن تمامى افراد بشر را مى گیرد و اختصاصى به مؤ منین ندارد و این صفت خود یکى از آثار ربوبیت او است چون منشاءش ((ربوبیت )) خدا یعنى تدبیر و تکمیل است نه ((الوهیت )) او.

و اما این که فرمود: ((خدائى که شما را از یک نفس آفرید))، منظور از ((نفس )) به طورى که از لغت برمى آید عین هر چیز است مثلا مى گویند: ((جائنى فلان نفسه فلانى خودش نزد من آمد)) در اینجا منظور این است که عین او آمد. البته منشاء اینکه دو کلمه ((نفس )) و ((عین )) متعین در معناى ((چیزى که بوسیله آن شى ء، شى ء مى شود)) باشد، مختلف است .

و نفس چیزى است که انسان بواسطه آن انسان است و آن عبارت است از مجموع روح و جسم در دنیا و روح به تنهائى در زندگى برزخ که بحث در این باره در ذیل آیه : ((و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات ...)) گذشت .

مراد از نفس واحده و زوج او که انسان از آن آفریده شده است

و از ظاهر سیاق برمى آید که مراد از ((نفس واحده )) آدم (علیه السلام ) و مراد از ((زوجها)) حوا باشد که پدر و مادر نسل انسان است که ما نیز از آن نسل مى باشیم و بطورى که از ظاهر قرآن کریم برمى آید همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهى مى شوند همچنانکه از آیات زیر همین معنا برمى آید که : ((خلقکم من نفس واحده ، ثم جعل منها زوجها)).

((یا بنى آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة )) و آیه زیر که حکایت گفتار ابلیس است : ((لئن اخرتن الى یوم القیمة لاحتنکن ذریتة الا قلیلا.

و اما احتمالى که بعضى از مفسرین در معناى ((نفس واحده )) و ((زوجها)) داده اند، ذیلا از نظر خوانندگان مى گذرد که البته به هیچ وجه درست نیست ، آنان گفته اند که : مراد از ((نفس واحده )) و ((زوج او)) در آیه شریفه مطلق ذکور و اناث نسل بشر است که کل بشر از مجموع پدر و مادر متولد مى شود، در نتیجه معناى آیه چنین مى شود که مثلا آیه فرموده است که هر یک نفر از شما نوع بشر از یک پدر و مادر و یا به عبارت دیگر: از دو فرد بشر خلق شده اید بدون اینکه در این معنا فرقى میان شما باشد، بنابه گفته این مفسر آیه شریفه همان را مى خواهد افاده کند که آیه : ((یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقیکم )) آن را افاده مى کند و مى فرماید: هان اى مردم ما شما را از یک نر و یک ماده آفریدیم و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نمودیم تا یکدیگر را بشناسید و از میان همه شما آنکه باتقواتر است نزد خدا گرامى تر است و خلاصه مفادش این است که شما افراد بشر از این جهت که هر یک متولد از پدرى و مادرى هستید هیچ فرقى ندارید.

و وجه نادرستى این احتمال روشن است براى اینکه : این مفسر غفلت کرده از اینکه بین دو آیه ، یعنى آیه سوره حجرات و آیه سوره نسا فرق واضحى است زیرا آیه سوره حجرات در مقام بیان این جهت است که افراد انسان از نظر ((حقیقت انسانیت )) یکسانند و هیچ فرقى در این جهت ندارند که هر یک آنان از پدرى و مادرى از جنس بشر متولد شده اند پس دیگر جا ندارد یکى بر دیگرى تکبر ورزد و خود را از دیگران بهتر بشمارد مگر به یک ملاک که آن هم تقوا است .

و اما آیه سوره نسا که مورد بحث ما است در مقام دیگرى است این آیه مى خواهد بیان کند که افراد انسان از حیث ((حقیقت و جنس )) یک واقعیتند و با همه کثرتى که دارند همه از یک ریشه منشعب شده اند مخصوصا از جمله : ((و بث منهما رجالا کثیرا و نساء...)) این معنا به روشنى استفاده مى شود به طورى که ملاحظه مى کنید چنین معنائى با این احتمال که مراد از ((نفس واحده )) و ((زوج او)) تمامى نر و ماده هاى بشرى باشد نمى سازد گذشته از این دلیل آن معنا با غرضى که سوره نسا آن را تعقیب مى کند که بیانش گذشت سازگارى ندارد.

معناى کلمه زوج و جمله (و خلق منها زوجها)

و اما کلمه زوج در جمله : ((و خلق منها زوجها)) بنا به گفته راغب به معناى همسر است یعنى این کلمه در مورد هر دو قرین که یکى نر و دیگرى ماده باشد استعمال مى شود یعنى هم به نر زوج مى گویند و هم به ماده و همچنین در غیر حیوانات یعنى در هر دو چیزى که جفت داشته باشد به کار مى رود، مانند چکمه و دمپائى که به هر لنگه آن گفته مى شود: این زوج آن دیگرى است و نیز به هر چیزى که شبیه و نزدیک به دیگرى و یا ضد دیگرى است زوج گفته مى شود، آنگاه راغب در ادامه سخنانش مى گوید: زوجه واژه نامطلوبى است ، (یعنى در لغت صحیح به زن نیز زوج گفته مى شود نه زوجه ).

و ظاهر جمله مورد بحث یعنى جمله ((و خلق منها زوجها)) این است که مى خواهد بیان کند که همسر آدم از نوع خود آدم بود و انسانى بود مثل خود او و این همه افراد بى شمار از انسان که در سطح کره زمین منتشر شده اند همه از دو فرد انسان مثل هم و شبیه به هم منشاء گرفته اند و بنابراین حرف ((من )) من نشویه خواهد بود و جمله مورد بحث همان نکته اى را مى رساند که آیات زیر در صدد افاده آن است : ((و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده )).

فاطر السموات و الارض ، جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام یذروکم فیه )) و نظیر این آیات آیه زیر است : ((و من کل شى ء خلقنا زوجین )).

پس اینکه در بعضى از تفسیرها آمده که مراد از آیه مورد بحث این است که همسر آدم از بدن خود درست شده صحیح نیست ، هر چند که در روایات آمده که از دنده آدم خلق


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر المیزان سوره نساء