رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تفسیر المیزان سوره نساء

اختصاصی از رزفایل تفسیر المیزان سوره نساء دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

تفسیر سوره نساء

آیه 1

بیان آیه

بطورى که از همین آیه (که اولین آیه این سوره است ) برمى آید سوره نساء در مقام بیان احکام زناشوئى است ، از قبیل اینکه : ((چند همسر مى توان گرفت ))، ((با چه کسانى نمى توان ازدواج کرد)) و... و نیز در مقام بیان احکام ارث است و در خلال آیاتش امورى دیگر نیز ذکر شده ، نظیر احکامى از نماز، جهاد، شهادات ، تجارت و غیره و مختصرى هم درباره اهل کتاب سخن رفته است .

و مضامین آیاتش شهادت مى دهد بر اینکه این سوره در مدینه و بعد از هجرت نازل شده و از ظاهر آنها بر مى آید که یک باره نازل نشده است ، هر چند که غالب آیات آن بى ارتباط به هم نیستند.

و اما آیه مورد بحث با چند آیه بعدش که متعرض حال یتیمان و زنان است فى نفسه به منزله زمینه چینى براى مسائل ارث و محارم است که بزودى متعرض آن خواهد شد و اما عدد زوجات که در آیه سوم از آن سخن رفته هر چند که مساءله زوجات از امهات مسائل سوره است اما آیه شریفه به عنوان طفیلى و استفاده از کلام ذکر شده ، کلامى که گفتیم جنبه مقدمه و زمینه چینى دارد.

یَأَیهَا النَّاس اتَّقُوا رَبَّکُمُ...

در این آیه مى خواهد مردم را به تقوا و پروا داشتن از پروردگار خویش ‍ دعوت کند، مردمى که در اصل انسانیت و در حقیقت بشریت با هم متحدند و در این حقیقت بین زنشان و مردشان ، صغیرشان و کبیرشان ، عاجزشان و نیرومندشان ، فرقى نیست ، دعوت کند تا مردم درباره خویش به این بى تفاوتى پى ببرند تا دیگر مرد به زن و کبیر به صغیر ظلم نکند و با ظلم خود مجتمعى را که خداوند آنان را به داشتن آن اجتماع هدایت نموده آلوده نسازند، اجتماعى که به منظور تتمیم سعادتشان و با احکام و قوانین نجات بخش تشکیل شده مجتمعى که خداى عزوجل آنان را به تاءسیس آن ملهم نمود، تا راه زندگیشان را هموار و آسان کند همچنین هستى و بقاى فرد فرد و مجموعشان را حفظ فرماید.

از همین جا روشن مى شود که چرا در آیه شریفه ، خطاب را متوجه ناس ‍ (همه مردم ) کرد و نه به خصوص مؤ منین و نیز چرا فرمان ((اتقوا)) را مقید به قید ((ربکم )) کرد و نفرمود: ((اتقوا الله از ((خدا)) پروا کنید))، بلکه فرمود: (از پروردگار خود پروا کنید) چون صفتى که از خدا به یاد بشر انداخت (که همه را از یک نفر خلق کرده ) صفتى است که پر و بال آن تمامى افراد بشر را مى گیرد و اختصاصى به مؤ منین ندارد و این صفت خود یکى از آثار ربوبیت او است چون منشاءش ((ربوبیت )) خدا یعنى تدبیر و تکمیل است نه ((الوهیت )) او.

و اما این که فرمود: ((خدائى که شما را از یک نفس آفرید))، منظور از ((نفس )) به طورى که از لغت برمى آید عین هر چیز است مثلا مى گویند: ((جائنى فلان نفسه فلانى خودش نزد من آمد)) در اینجا منظور این است که عین او آمد. البته منشاء اینکه دو کلمه ((نفس )) و ((عین )) متعین در معناى ((چیزى که بوسیله آن شى ء، شى ء مى شود)) باشد، مختلف است .

و نفس چیزى است که انسان بواسطه آن انسان است و آن عبارت است از مجموع روح و جسم در دنیا و روح به تنهائى در زندگى برزخ که بحث در این باره در ذیل آیه : ((و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات ...)) گذشت .

مراد از نفس واحده و زوج او که انسان از آن آفریده شده است

و از ظاهر سیاق برمى آید که مراد از ((نفس واحده )) آدم (علیه السلام ) و مراد از ((زوجها)) حوا باشد که پدر و مادر نسل انسان است که ما نیز از آن نسل مى باشیم و بطورى که از ظاهر قرآن کریم برمى آید همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهى مى شوند همچنانکه از آیات زیر همین معنا برمى آید که : ((خلقکم من نفس واحده ، ثم جعل منها زوجها)).

((یا بنى آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة )) و آیه زیر که حکایت گفتار ابلیس است : ((لئن اخرتن الى یوم القیمة لاحتنکن ذریتة الا قلیلا.

و اما احتمالى که بعضى از مفسرین در معناى ((نفس واحده )) و ((زوجها)) داده اند، ذیلا از نظر خوانندگان مى گذرد که البته به هیچ وجه درست نیست ، آنان گفته اند که : مراد از ((نفس واحده )) و ((زوج او)) در آیه شریفه مطلق ذکور و اناث نسل بشر است که کل بشر از مجموع پدر و مادر متولد مى شود، در نتیجه معناى آیه چنین مى شود که مثلا آیه فرموده است که هر یک نفر از شما نوع بشر از یک پدر و مادر و یا به عبارت دیگر: از دو فرد بشر خلق شده اید بدون اینکه در این معنا فرقى میان شما باشد، بنابه گفته این مفسر آیه شریفه همان را مى خواهد افاده کند که آیه : ((یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقیکم )) آن را افاده مى کند و مى فرماید: هان اى مردم ما شما را از یک نر و یک ماده آفریدیم و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نمودیم تا یکدیگر را بشناسید و از میان همه شما آنکه باتقواتر است نزد خدا گرامى تر است و خلاصه مفادش این است که شما افراد بشر از این جهت که هر یک متولد از پدرى و مادرى هستید هیچ فرقى ندارید.

و وجه نادرستى این احتمال روشن است براى اینکه : این مفسر غفلت کرده از اینکه بین دو آیه ، یعنى آیه سوره حجرات و آیه سوره نسا فرق واضحى است زیرا آیه سوره حجرات در مقام بیان این جهت است که افراد انسان از نظر ((حقیقت انسانیت )) یکسانند و هیچ فرقى در این جهت ندارند که هر یک آنان از پدرى و مادرى از جنس بشر متولد شده اند پس دیگر جا ندارد یکى بر دیگرى تکبر ورزد و خود را از دیگران بهتر بشمارد مگر به یک ملاک که آن هم تقوا است .

و اما آیه سوره نسا که مورد بحث ما است در مقام دیگرى است این آیه مى خواهد بیان کند که افراد انسان از حیث ((حقیقت و جنس )) یک واقعیتند و با همه کثرتى که دارند همه از یک ریشه منشعب شده اند مخصوصا از جمله : ((و بث منهما رجالا کثیرا و نساء...)) این معنا به روشنى استفاده مى شود به طورى که ملاحظه مى کنید چنین معنائى با این احتمال که مراد از ((نفس واحده )) و ((زوج او)) تمامى نر و ماده هاى بشرى باشد نمى سازد گذشته از این دلیل آن معنا با غرضى که سوره نسا آن را تعقیب مى کند که بیانش گذشت سازگارى ندارد.

معناى کلمه زوج و جمله (و خلق منها زوجها)

و اما کلمه زوج در جمله : ((و خلق منها زوجها)) بنا به گفته راغب به معناى همسر است یعنى این کلمه در مورد هر دو قرین که یکى نر و دیگرى ماده باشد استعمال مى شود یعنى هم به نر زوج مى گویند و هم به ماده و همچنین در غیر حیوانات یعنى در هر دو چیزى که جفت داشته باشد به کار مى رود، مانند چکمه و دمپائى که به هر لنگه آن گفته مى شود: این زوج آن دیگرى است و نیز به هر چیزى که شبیه و نزدیک به دیگرى و یا ضد دیگرى است زوج گفته مى شود، آنگاه راغب در ادامه سخنانش مى گوید: زوجه واژه نامطلوبى است ، (یعنى در لغت صحیح به زن نیز زوج گفته مى شود نه زوجه ).

و ظاهر جمله مورد بحث یعنى جمله ((و خلق منها زوجها)) این است که مى خواهد بیان کند که همسر آدم از نوع خود آدم بود و انسانى بود مثل خود او و این همه افراد بى شمار از انسان که در سطح کره زمین منتشر شده اند همه از دو فرد انسان مثل هم و شبیه به هم منشاء گرفته اند و بنابراین حرف ((من )) من نشویه خواهد بود و جمله مورد بحث همان نکته اى را مى رساند که آیات زیر در صدد افاده آن است : ((و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده )).

فاطر السموات و الارض ، جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام یذروکم فیه )) و نظیر این آیات آیه زیر است : ((و من کل شى ء خلقنا زوجین )).

پس اینکه در بعضى از تفسیرها آمده که مراد از آیه مورد بحث این است که همسر آدم از بدن خود درست شده صحیح نیست ، هر چند که در روایات آمده که از دنده آدم خلق


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر المیزان سوره نساء

تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان آیات 11 - 18 سوره حجرات

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان آیات 11 - 18 سوره حجرات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان آیات 11 - 18 سوره حجرات


تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان  آیات 11 - 18 سوره حجرات

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه24

 

 

آیات 11 - 18 سوره حجرات

سورة حجرات مدنی است و 18 آیه دارد

ترجمه تفسیر المیزان جلد 18 صفحه : 479

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا یَسخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسى أَن یَکُونُوا خَیراً مِّنهُمْ وَ لا نِساءٌ مِّن نِّساءٍ عَسى أَن یَکُنَّ خَیراً مِّنهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنفُسکمْ وَ لا تَنَابَزُوا بِالاَلْقَبِ بِئْس الاسمُ الْفُسوقُ بَعْدَ الایمَنِ وَ مَن لَّمْ یَتُب فَأُولَئک هُمُ الظلِمُونَ(11)

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِّنَ الظنِّ إِنَّ بَعْض الظنِّ إِثْمٌ وَ لا تجَسسوا وَ لا یَغْتَب بَّعْضکُم بَعْضاً أَ یحِب أَحَدُکمْ أَن یَأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ(12)

یَأَیهَا النَّاس إِنَّا خَلَقْنَکم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثى وَ جَعَلْنَکمْ شعُوباً وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ(13)

* قَالَتِ الاَعْرَاب ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَ لَکِن قُولُوا أَسلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الایمَنُ فى قُلُوبِکُمْ وَ إِن تُطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسولَهُ لا یَلِتْکم مِّنْ أَعْمَلِکُمْ شیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(14)

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَ جَهَدُوا بِأَمْوَلِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فى سبِیلِ اللَّهِ أُولَئک هُمُ الصدِقُونَ(15)

قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِینِکمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ وَ اللَّهُ بِکلِّ شىْءٍ عَلِیمٌ(16)

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان آیات 11 - 18 سوره حجرات

دانلود مقاله روش و مبانی تفسیر المیزان

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله روش و مبانی تفسیر المیزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


سابقه تفسیر در عالم اسلام
پیامبر (ص) رسولی بود که معجزه اش کتاب بود. رسول امینی بود که قرآن در وجود مبارک او تجلی یافته بود . رسول خدا آبشار روحی را که بر جانش ریخته شده بود به اجمال و تفصیل دریافته بود.بدین لحاظایشان درزمان حیات شان تنها منبع رجوع مردم به قرآن و وحی بودند و قرآن را به مردم تبین می کردند.اما بعد از رحلت نبی مکرم اسلام ، از آنجا که قرآن منبع قرآن احکام و دستورات دین مبین اسلام بود و دارای پایات محکم و متشابه، عام و خاص ، ناسخ و منسوخ، مطلق و مقید و مبهم و مبین بود.
همچنین د رقرآن آیاتی مبنی بر حقیقت و مجاز، تصریح و کنایه، ایجاز و اطناب بود.بدین جهت صحابه در فهم قرآن دچار اختلاف آرا گردیدند. صحابه پیامبر با این که قرآن بصورت اجمال می فهمیدند اما در فهم قرآن بصورت تفصیلی دچار اختلاف شدند و منشا این اختلاف آراء آنان به علت هایی بر می گشت.که هریک در خور تاملی محققانه است ، علت هایی چون اختلاف سطحادراک و دانش آنها – میزان آشنایی و تسلط انها به زبان عربی – نحوه ارتباط آنها با شخص رسول خدا(ص) – شناخت انها نسبت به شان و نزول آیات.
نیاز به فهم قرآن از یک طرف و اختلاف آراء گوناگون صحابه در فهم قرآن از طرف دیگر ، باعث شد که در میان طبقه اول صحابه پیامبر، مفسرانی پدید آیند تا گره از این مشکل مسلمین را بگشانید مفسرینی چون بن عباس، عبدالله بن عمر اقدام به تفسیر قرآن کردند.تفسیر آنان در آن روز«.. از بحث درباره جهات ادبی آیات، و شان نزول آنها، و مختصری استدلال به ایات برای توضیح آیاتی دیگر و اندکی تفسیر به روایات وارده از رسول خدا(ص) درباب قصص و معارف مبدا ومعادو امثال آن تجاوز نمی کرد.» 1
پس از مفرین صحابه، نوبت به مفسرین تا بعد رسید که این مفسرین تا بعد با آموختن علم تفسیر از صحابه پیامبر اقدام به تفسیر قرآن نمودند، منابع تفسیری آنان در آن دوره عبارت بور از: قرآن کریم – احتدیث پیامبر (ص) که تابعین از صحابه نقل می کردند – گفتار خود صحابه – اجتهاد و استنباط خود تابعین- و استفاده از اهل کتاب.
آنچه که لازم به ذکر است این است که در دوره صحابه و تابعین تفسیر بر مدار روایت بود.دراین نوع تفسیر قرآن را با توجه به روایت پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی تفسیر می کردند و نیازی به دگیر دانش ها و علوم در تفسیر قرآن نمی دیدند و اما به تدریج که فتوحات اسلامی اغاز گردید و مسلمین با این فتوحاتشان وارد حیات تازه عقلی اجتماعی و دینی شان گردیدند و با مردم سرزمین های فتح شده در آمیختند و از آداب و رسوم و افکار و عقاید و سنت های آنان تاثیر پذیرفتند. بدین دلیل در دوره های بعد مفسرانی در بین مسلمین قدم به عرصه تفسیر گذاشتند که تفسیر انان علاوه بر روایات ، بحث های علمی و فلسفی و کلامی و فقهی و عرفانی و ادبی را نیز با خود داشتند.
حال با این توضیحات مختصر ، به روش مفسران نگاهی به اجمال می اندازیم و نحوه روش انان را تا عصره ظهور علامه طباطبایی بررسی می کنیم و آنگاه در ادامه به بررسی نقش تحول لفرین ایشان در عصر و تفسیر عظمت کاری که کرده اند اشارهای خواهیم کرد.
1- روش تفسیر روایی : این نوع روش اولین روش تفسیری بود که در میان مسلمانان به منصه ظهور رسید. در این نوع روش ، تفسیر قرآن از طریق خود آیات و احادیث پیامبر (ص)که از طریق صحابه و تابعان نقل می شد صورت می گرفت.هم چنان که گفتیم تفسیر در این نوع روش، اغلب پیرامون موضوعات ادبی قرآن شان و نزول آیات ، درباب قصص و معارف مبدا و معاد قرآنی بود به موضوعات علوم دیگر پرداخته نمی شد.این که سخن صحابه و تابعان در این روش تفسیری آیا حجت است یا نه ، میان مفسران اختلافات نظر بوده، گروهی سخن صحابه را حجت دانسته و سخن تابعان را فاقد حجت می دانستند و گروهی هم سخن صحابه و هم سخن تابعان را در صورت اجماع شان بر سر مسئله ای دارای حجت می دانستند.اما از دیدگاه شیعیه تفسیر روایی عبارت بود از: تبیین و توضیحی که در قرآن آمده و یا در روایت پیامبر اکرم و ائمه نقل شده است. به اعتقاد شیعه ، تفسیر قرآن جز با حدیث صحیح پیامبر و ائمه که قول مانند قول پیامبر (ص) حجت است جایز نمی باشد.از بهترین تفسیر های اهل سنت به روش روایی می توان به تفسیر جامع البیان فی تفسیر القرآن طبرسی و به تفسیر «درالمنثور» سیوطی و در میان شیعه به «تفسیر العیاثی» محمد بن مسعود بن عیاشی و« تفسیر الفرات» فرات بن ابراهیم بن فرات کوفی و «تفسیرالقمی» علی بن ابراهیم بن هاشو قمی اشاره کرد.
2- روش تفسیر لغوی: در این روش سعی می شود که به قرآن از جنبه ادبی نگاه شود ، زیرا پیروان این روش معتقدند که قرآن علاوه بر متن دینی ، جنبه ادبی معجزه آسایی نیز دارد از این جهت «... در فهم قرآن از روش لغوی آن استمداد جسته و ار آنچه که دلالت لغوی ندارد و از ترکیب ادبی اعجاز آمیز قرآن نمی توان آنرا استنباط کرد،دوری جستند. این موضوع هرماه با رشد زبان عرب و پیش رفت علوم عربی بود.» 2 از بهترین کتب تفسیری این روش می توان به « معنای القرآن » ابی عبیده و «کشاف» زمخشری اشاره کرد.
3- روش باطنی : پیروان این روش معتقدند که قرآن ظاهر و باطنی دارد. آنها هنگام تفسیر ظاهر قرآن را مردود می شمارند و به باطن قزآن توجه دارند.به اعتقاد این گروه انکس که به ظاهر قرآن تمسک جوید راه به جایی نمی برد و معذب میشود اما آنکس که به باطن قرآن تمسک جوید به مقصد می رسد.انها در اثبات ادعای خود به این آیه قرانی تمسک می جویند « فضرب بینهم بسورله باب باطنه فیه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب» لازم به ذکر است که اسماعیلیه به داشتن چنین عقایدی معروفند.
4- روش تفسیر فلسفی: پیروان این روش معتقدند که باید فلسفه را با دین تطبیق داد.از این رو انها با تاویل متون و حمل ان برمعانی که با نظریات فلسفی موافقت داشته باشد، اقدام به این تطبیق می کردند.از جمله این فلاسفه که به تفسیر قرآن به روش فلسفی اقدام کرده اند می توان به فارابی و ابن سینا اشاره کرد.
5- روش عرفانی: در این روش قرآن را مطابق افکار ف فرهنگ و اشراق های روحی این گروه تاویل می کنند. در این رو شف کسانی که دبه مراحل و مقامات عرفانی رسیده اند و یا بهره از مشاهدات و مکاشفات عرفانی برده اند می توانند از قرآن بهره ببرند.پیشنهاد این روش محی الدین ابن عربی است.
6- تفسیر فقهی : بعد از رحلت نبی اکرم اسلام کرمیان مسلمین اختلافات آراء افتاد و مسلمین به فرقه های گوناگون تقسیم شدند، مفسران هر کدام ازاین فرقه ها در شناخت احکام فقهی ، به کتاب و سنت استناد کرده و نظر خود را درپرتو قواعد کلی این دو (قرآن و سنت) اعمال می کردند از جمله تفاسیر فقهی فرقه ها می توان به تفاسیر زیر اشاره کرد: از مذهب حنفی تفسیر «احکام القرآن»تالیف ابوبکر رازی معروف به جصاص.از مذهب شافعی «احکام القرآن» تالیف ابوالحسن طبری معروف به کیالهراسی از مذهب مالکی :«احکام القرآن» ابوبکر بن عربی و از شعیه« کنزالعرفان فی فقه القرآن» از مقداد سیوری.
7- تفسیر در قرون اخیر: علاوه بر تفاسیر و روش های تفسیر ی یاد شده بالا که قدمت انها به قرون اولیه اسلام می رسد و در میان مسلمین سابقه دارند، در قرون اخیر تفسیر جهت های گوناگونی به خود گرفته و از نیاز ها و مقتضیات عصر تاثیر پذیرفته است.« ... ماهیت دوره ای که اندیشه اسلامی جدید از آن می گذشت، مفسران را وا داشت تا به کوشش های اسلامی درهمه زمینه ها، رنگ و وجهه عملی دهند تا جبران عقب ماندگی دورانهای تخلف گذشته را نموده و در برابر تلاش های بیگانگان که هدف شان براندازی جامعه اسلامی بود، بایستند و بدین ترتیب در دوره جدید، بعد اجتماعی در حرکت تفسیر ظاهر گشت تا امور عملی را بدور از مباحث کلاسیک محض مورد بررسی قرار دهد.» 3 مفسران دوران عصر جدید دیدگاهشان در برابر وضع جدید مختلف بودعده ای اقوال قدما را با اهمیت انگاشتند و اهمیت خاصی برای تفسیر گذشتگان قایل شدند و در تفاسیرشان از تفسیر قدما تبعیت کردند و عد های هم سعی کردند که در تفسیر قرآن مطالب تمدن جدید را با اصول قدیم تفسیر در آمیزند و برای رهایی از تنگنائی که ناشی از برخورد و تناقض میان مطالب قدیم و جدید بود، بنا چار باب اجتهاد را گشودند.این مسئله در عمل برای شیخ محمد عبده و مکتب تفسیری وی رخ داد.
از مسایل مهم دیگر مسئله نظام حکومت بود. لذا پژوهشگران اسلامی ، ضمن استفاده از معارف قرآن درصدبررسی و تحقیق جدی مسئله نظام حکومت در اسلام برآمدند، سید جمل الدین اسدآبادی پیش گام این روش تفسیری به حساب می آید. سید جمال قرآن را ابزار بزرگی در توجیه مبارزه مسلمانا برعلیه بیگانه می دانست و براستفاده از این ابزار تاکید می کرد.
در عصر جدید مسایل گوناگونی در جامعه اسلامی و غیر مسلمان ازهان عمومی را به خود مشغول کرده که متفکران اسلامی هرکدام با استفاده از تفسیر قرآن سعی کرده اند که این مسایل را با متن قرآن تطبیق دهند.از جمله این مسایل می توان به «مسئله زن» ،«مسئله اقتصادی» ،«مسئله نظریه های علمی و نوآوری علمی» اشاره کرد.در تفسیر «المنار» سعی شده که برنامه های اقتصادی اسلام ترسیم شود و در تفسیر بیست و پنج جلدی «طنطاوی» که قرآن را با عینک علوم طبیعی تفسیر کرده است، حائز اهمیت می باشند.

 

نحوه شکل گیری تفسیر شریف المیزان
قبل از بیان این که تفسیر المیزان با کدام اسلوب و روش تفسیری نوشته شده استف بهتراست به ویژگی های مولف گران قدرآن نیز اشارهای شود، چون که این کار بزرگ و خطیر قطعا از عهده هر کسی برنمی آمد.
علامه طباطبایی با شخصیت بی نظیرش ، ویژگی ها و خصوصیات منحصر به فردی داشت که در سایه این ویژگی ها توانست که موفق به این کار خطیر شود.
به فرموده قرآن مجید «لایمه الاالمطهرون» کسی قرآن را مس نمی کند مگر مطهرون، پس توفیق علامه در این امر خطیر قبل از هر چیز متوقف بر این بود که علامه در سایه ریاضتها و مجاهدتهای علمی و عملی اش به طهارت باطن رسیده بود و استاد مسلم اخلاق گشته بود و مصداق بارز این فرمایش مولا علی (ع) گشته بود که :«من نصب نفس، الناس اماما فعلیه، این یبدا بتعلیم نفسه قبل تادیب غیره ولیکن تادیبه بسیرته قبل تادیبه بلسانه» علامه شخصیت جامع ایی داشتند، بدین معنی که علامه سالها در محضر عارف عامل و آیت حق مرحوم میرزا علی آقاقاضی مراحل و مدارج عالی عرفان نظری و عملی را گذرانده بودند و خود عارفی عالی مقام گشته بودند.در فقه و اصول استاد مسلمی بودند و سالیان دراز در محضر استاد انی چون سید حسین باد کوبه ای مسائل و بحث ها ی عمیق فلسفی را به نحو عالی تلمذ کرده بودند و بعنوان یک فیلسوف عالی مقدار در مسائل فلسفی صاحب نظر شده بودند. علامه درآسمان شعرو ادب شاعری بدیع و ادیبی کم نظیر بودند ، مسلط به ریاضیات و هندسه بودند . آشنایی و آگاهی عمیق علامه نسبت به نیاز ها و مقتضیات اصل از ایشان عالمی ساخته بودند که مصداق «العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس»بود. ساده زیستی ، تواضع ، تحمل عقایدو افکار دیگران از ویژگی های اخلاقی و اجتماعی این شخصیت بی نظیر عالم اسلام بود.
حال با در نظرگرفتن این ویژگی های منحصر به فرد علامه است که می توانیم به عزمت کار های ایشان پی ببریم .
چرا که علامه توانسته که فکر و روح اصیل دینی را که ریشه ها و اصل و ماهیت آن در لابه لای متون ومنابع قدیمی بوده استخراج و استنتاج کرده و به صورت فکر دینی اصیلی ارائه دهد . ایشان در سراسر تفسیر المیزان ، حالت عمیق علمی و منطقی بودن را چنان رعایت نموده است که در هیچ جای المیزان در طرح مباحث ، از حالت خطابه ای و شعری و لفظی و شعاری و جو زدگی استفاده ننموده است و این کار بسیار سختی است . زیرا معمولا دیده می شود که کسانی از دانش و علم بالایی برخوردارند در طرح مباحثشان به طور وسیع و مفصل وارد بحث می شوند و در کنار بحث اصلیشان ، بحث هایی ازدیگر علوم را نیزمطرح میکنند و این امر باعث نوعی خلط مباحث می شوند.
علامه با طرزی عالی توانسته است که در سرار تفسیر المیزانش ،مسائل کلامی ، عقیدتی ، تاریخی ، فلسفی ، اجتماعی ،اخلاقی را در جایی که لازم بوده مطرح کند.به نحوی که مطرح کردن هر کدام از این مسائل افاده معنی ومنظور می کرده و در تضاد با مسائل دیگر مطرح شده نبوده است . اما نکته جالب این است که علامه هر کدام از این بحث های مطرح شده را در یک سیستم کلی ارائه کرده است که آن سیستم کلی ، همانا فکر و نظر اصیل اسلام بوده است .
علامه با جامعیت علمی و آگاهی و آشنایی به نیازهای عصر به خوبی به این نکته واقف گشته بود که در عصر کنونی معاندین دین مبین اسلام با اهداف سیاسی و گاه با چهره مذهبی ، در صدد تضعیف مبانی اعتقادی و دینی مسلمانان بر آمده اند .و مسلمانان را با ایجاد تفرقهبه فرقه های مختلف در آورده اند و سعی بر این داشته اند که این فرقه ها را رو در روی هم قرار دهند . از این جهت ، علامه با تالیف این اثر گرانسنگ خویش ،اولا اعتماد به نفس مسلمانان را تقویت کردند و ثانیا مسلمانان را اعم از شیعه و سنی گرد محور مشترکی چون قران مجید در آورده اند و از طرق غیر استنادی به قران را در میان مسلمانان باطل ننموده اند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روش و مبانی تفسیر المیزان

تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان


تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه24

 

آیات 11 - 18 سوره حجرات

سورة حجرات مدنی است و 18 آیه دارد

ترجمه تفسیر المیزان جلد 18 صفحه : 479

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا یَسخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسى أَن یَکُونُوا خَیراً مِّنهُمْ وَ لا نِساءٌ مِّن نِّساءٍ عَسى أَن یَکُنَّ خَیراً مِّنهُنَّ وَ لا تَلْمِزُوا أَنفُسکمْ وَ لا تَنَابَزُوا بِالاَلْقَبِ بِئْس الاسمُ الْفُسوقُ بَعْدَ الایمَنِ وَ مَن لَّمْ یَتُب فَأُولَئک هُمُ الظلِمُونَ(11)

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِّنَ الظنِّ إِنَّ بَعْض الظنِّ إِثْمٌ وَ لا تجَسسوا وَ لا یَغْتَب بَّعْضکُم بَعْضاً أَ یحِب أَحَدُکمْ أَن یَأْکلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ(12)

یَأَیهَا النَّاس إِنَّا خَلَقْنَکم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثى وَ جَعَلْنَکمْ شعُوباً وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ(13)

* قَالَتِ الاَعْرَاب ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَ لَکِن قُولُوا أَسلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الایمَنُ فى قُلُوبِکُمْ وَ إِن تُطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسولَهُ لا یَلِتْکم مِّنْ أَعْمَلِکُمْ شیْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(14)

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَ جَهَدُوا بِأَمْوَلِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فى سبِیلِ اللَّهِ أُولَئک هُمُ الصدِقُونَ(15)

قُلْ أَ تُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِینِکمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ وَ اللَّهُ بِکلِّ شىْءٍ عَلِیمٌ(16)

یَمُنُّونَ عَلَیْک أَنْ أَسلَمُوا قُل لا تَمُنُّوا عَلىَّ إِسلَمَکم بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکمْ أَنْ هَدَاشْ لِلایمَنِ إِن کُنتُمْ صدِقِینَ(17)

إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ غَیْب السمَوَتِ وَ الاَرْضِ وَ اللَّهُ بَصِیرُ بِمَا تَعْمَلُونَ(18)

 

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 18 صفحه : 480

 

ترجمه آیات

 

اى کسانى که ایمان آورده اید هیچ قومى حق ندارد قومى دیگر را مسخره کند چه بسا که آنان از ایشان بهتر باشند، هیچ یک از زنان حق ندارند زنانى دیگر را مسخره کنند چون ممکن است آنان از ایشان بهتر باشند. و هرگز عیبهاى خود را بر ملا مکنید (که اگر عیب یکى از خودتان را بر ملا کنید در واقع عیب خود را بر ملا کرده اید) و لقب بد بر یکدیگر منهید که این بد رقم یادآورى از یکدیگر است که بعد از ایمان باز هم یکدیگر را به فسوق یاد کنید و هر کس توبه نکند همه آنان از ستمکارانند (11).

هان اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى گمانها اجتناب کنید که بعضى از گمانها گناه است ، و از عیوب مردم تجسس مکنید و دنبال سر یکدیگر غیبت مکنید، آیا یکى از شما هست که دوست بدارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ قطعا از چنین کارى کراهت دارید و از خدا پروا کنید که خدا توبه پذیر مهربان است (12).

هان اى مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را تیره هایى بزرگ و تیره هایى کوچک قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید نه اینکه به یکدیگر فخر کنید و فخر و کرامت نزد خدا تنها به تقوى است و گرامى ترین شما باتقوى ترین شما است که خدا داناى با خبر است (13).

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ترجمه تفسیر المیزان