رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تفسیر سوره نساء 158 ص

اختصاصی از رزفایل تفسیر سوره نساء 158 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 161

 

تفسیر سوره نساء

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِیآ أَیُّهَا النّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذى خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْس واحِدَة وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِسآءً وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذى تَسآءَلُونَ بِه وَ الْاَرْحامَ اِنَّ اللّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقیباً (*)

به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر. اى مردم از پروردگارتان پروا کنید آنکه شما را از یک جان آفرید و همسر او را از او آفرید و از این دو، مردان و زنان بسیارى را پراکنده ساخت و از خدا پرواکنید آنکه به نام او از یکدیگر درخواست مى کنید و نیز درباره خویشاوندان بترسید. همانا خداوند بر شما

مراقب است (1) نکات ادبى1 ـ «بثّ» پراکنده ساخت ، منتشر کرد. «مبثوث» پراکنده.2 ـ «تسائلون» از یکدیگر درخواست چیزى مى کنید و این اشاره به درخواست و تقاضاى افراد از یکدیگر با سوگند دادن به خداست.3 ـ «الارحام» جمع رحم، خویشاوندان و از رحم زن مشتق شده، این کلمه عطف بر الله است و اتقوا بر سر آن نیز مى آید یعنى درباره خویشاوندان هم پروا کنید و بترسید.4 ـ «کان» در «کان الله» منسلخ از زمان است و براى تثبیت مطلب آمده است.5 ـ «رقیب» مراقب، نگهبان، مواظب و ناظر.تفسیر و توضیحآیه (1) بسم الله الرحمن الرحیم. یا ایها الناس اتقوا... : این سوره نیز مانند تمام سوره هاى قرآن بجز سوره توبه، با نام خدا آغاز مى شود خدایى که رحمان و رحیم است (تفسیر بسم الله در آغاز سوره حمد گذشت) نخستین جمله این سوره خطاب به عموم مردم چه مؤمن و چه کافر است و به مردم تذکر مى دهد که از پروردگارتان پروا داشته باشید و آنان را امر به تقوا مى کند. تقوا آن حالت خداترسى است که اگر در وجود انسان پیدا شود، او را از ارتکاب گناهان باز مى دارد. این حالت، رابطه انسان با خدا را محکم مى کند و انسان با داشتن روح تقوا، در تمام کارها خدا را در نظر مى گیرد و مطابق با رضایت او عمل مى کند و از انجام کارى که خشم خدا را بر انگیزد پرهیز مى نماید.طبق این آیه، دلیل اینکه انسان باید از خدا پروا کند و رضایت و خوشنودى او را بجوید، این است که خدا پرورش دهنده انسانهاست و هموست که انسانها را از نسل

یک نفر به وجود آورده که منظور حضرت آدم است و همسر او حوا را هم از او آفرید و از این دو نفر مردان و زنان بسیارى پدید آورد.پیش از آنکه درباره چگونگى خلقت آدم و حوا و تکثیر نسل آنها سخنى بگوییم، این نکته را یادآور مى شویم که کیفیت خلقت نوع بشر و تکثیر ذریه آدم و پدید آمدن انسانها از پدران و مادران بهترین وضعیت و حالت در ایجاد نوع بشر است خداوند با قرار دادن غریزه جنسى در نهاد آدمى و شدت علاقه اى که به او نسبت به جنس مخالف داده، کارى کرده است که به طور طبیعى و بدون احتیاج به امر تشریعى نسل بشر در روى زمین باقى مانده است هر چند که امر تشریعى به ازدواج نیز به صورت استحبابى وجود دارد ولى غریزه جنسى آنچنان نیرومند است که خود به خود و حتى در میان اقوام وحشى نیز تولید مثل وتکثیر نسل وجود دارد.بنابراین، خداوند با پدیدآوردن انسانها با این کیفیت مخصوص بالاترین حق را برگردن انسانها دارد و آن حق حیات است و به همین جهت لازم است که انسان از خدا پروا کند و تقوا داشته باشد و خوشنودى او را در کارهاى خود در نظر بگیرد.با توجه به متن قرآن و ظواهر آیات، شکى وجود ندارد که از دیدگاه قرآن نسل کنونى بشر به یک فرد به نام آدم مى رسد که خدا او را از خاک آفرید و از روح خود بر او دمید و او نخستین انسان روى زمین است که بدون پدر و مادر آفریده شده. تکامل نوع انسان از انواع دیگر حیوانات مانند میمون، مورد قبول متن قرآن و ظواهر آیات نیست و البته مى دانیم که این نظریه از سوى بعضى از دانشمندان علوم طبیعى نیز رد شده و فسیلها و اسنادى یافته اند که مخالف با این فرضیه است.مطلب دیگر اینکه طبق همین آیه، نسل بشر به یک تن مى رسد که همان آدم است و همسر آدم نیز از او به دنیا آمده. اکنون باید دید که منظور از این جمله چیست؟ و همسر آدم چگونه از خود آدم پدید آمده است؟ طبق بعضى از روایات، همسر آدم از دنده چپ آدم مخلوق شده و طبق بعضى از روایات دیگر، او پس از خلقت آدم از باقیمانده سرشت آدم آفریده شده است. البته در بعضى از آیات قرآنى هم آمده که خدا

از خود شما همسرانى براى شما آفرید (خلق لکم من انفسکم ازواجا) ولى این آیات مربوط به نسلهاى بعدى است و ناظر به جریان آدم و حوا نیست.اگر در سند روایاتى که به آنها اشاره شد تردید کنیم، باید بگوییم که ما از چگونگى خلقت حوا از آدم اطلاعى نداریم و فقط طبق آیه مورد بحث مى دانیم که حوا نیز از آدم آفریده شده است. و نسل بشر به یک نفر مى رسد که نام او آدم است.موضوع دیگرى که در اینجا قابل بررسى وتأمل است این است که از این آیه فهمیده مى شود که نسل بشر از آدم و همسر او ازدیاد پیدا کرده و مردان و زنان بسیارى در روى زمین پراکنده شده اند. در اینجا این سؤال پیش مى آید که فرزندان بلافصل آدم چگونه و با چه کسانى ازدواج کردند؟ و نسلهاى بعدى چگونه به وجود آمدند؟ از این آیه فهمیده مى شود که دختران و پسران آدم و حوا با یکدیگر ازدواج کرده اند و ازدواج خواهر و برادر یک حکم تشریعى و قراردادى است و این حکم در آن زمان نیامده بود و بعدها که نسل آدم تکثیر شد و نیازى به ازدواج خواهر و برادر نبود، این حکم از سوى خدا آمد و این هیچ گونه استبعادى ندارد. زیرا طبق نص صریح قرآن بعضى از ازدواجهاى حرام، قبلا حرام نبوده و در شریعت اسلام حرام شده است مانند جمع کردن میان دو خواهر که در شریعتهاى قبلى جایز بود و یک مرد مى توانست همزمان با دو خواهر ازدواج کند ولى در شرع اسلام این امر ممنوع شد و ازدواج با خواهر همسر حرام اعلام شد.این نشان مى دهد که حرام بودن ازدواج با بعضى از زنها یک مسأله قراردادى است و ممکن است بعضى از زنها در زمانى حلال باشند و در زمانى طبق مصلحت جدیدى که پیش مى آید حرام باشند. بنابراین نباید در


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره نساء 158 ص

تفسیر المیزان سوره نساء

اختصاصی از رزفایل تفسیر المیزان سوره نساء دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

تفسیر سوره نساء

آیه 1

بیان آیه

بطورى که از همین آیه (که اولین آیه این سوره است ) برمى آید سوره نساء در مقام بیان احکام زناشوئى است ، از قبیل اینکه : ((چند همسر مى توان گرفت ))، ((با چه کسانى نمى توان ازدواج کرد)) و... و نیز در مقام بیان احکام ارث است و در خلال آیاتش امورى دیگر نیز ذکر شده ، نظیر احکامى از نماز، جهاد، شهادات ، تجارت و غیره و مختصرى هم درباره اهل کتاب سخن رفته است .

و مضامین آیاتش شهادت مى دهد بر اینکه این سوره در مدینه و بعد از هجرت نازل شده و از ظاهر آنها بر مى آید که یک باره نازل نشده است ، هر چند که غالب آیات آن بى ارتباط به هم نیستند.

و اما آیه مورد بحث با چند آیه بعدش که متعرض حال یتیمان و زنان است فى نفسه به منزله زمینه چینى براى مسائل ارث و محارم است که بزودى متعرض آن خواهد شد و اما عدد زوجات که در آیه سوم از آن سخن رفته هر چند که مساءله زوجات از امهات مسائل سوره است اما آیه شریفه به عنوان طفیلى و استفاده از کلام ذکر شده ، کلامى که گفتیم جنبه مقدمه و زمینه چینى دارد.

یَأَیهَا النَّاس اتَّقُوا رَبَّکُمُ...

در این آیه مى خواهد مردم را به تقوا و پروا داشتن از پروردگار خویش ‍ دعوت کند، مردمى که در اصل انسانیت و در حقیقت بشریت با هم متحدند و در این حقیقت بین زنشان و مردشان ، صغیرشان و کبیرشان ، عاجزشان و نیرومندشان ، فرقى نیست ، دعوت کند تا مردم درباره خویش به این بى تفاوتى پى ببرند تا دیگر مرد به زن و کبیر به صغیر ظلم نکند و با ظلم خود مجتمعى را که خداوند آنان را به داشتن آن اجتماع هدایت نموده آلوده نسازند، اجتماعى که به منظور تتمیم سعادتشان و با احکام و قوانین نجات بخش تشکیل شده مجتمعى که خداى عزوجل آنان را به تاءسیس آن ملهم نمود، تا راه زندگیشان را هموار و آسان کند همچنین هستى و بقاى فرد فرد و مجموعشان را حفظ فرماید.

از همین جا روشن مى شود که چرا در آیه شریفه ، خطاب را متوجه ناس ‍ (همه مردم ) کرد و نه به خصوص مؤ منین و نیز چرا فرمان ((اتقوا)) را مقید به قید ((ربکم )) کرد و نفرمود: ((اتقوا الله از ((خدا)) پروا کنید))، بلکه فرمود: (از پروردگار خود پروا کنید) چون صفتى که از خدا به یاد بشر انداخت (که همه را از یک نفر خلق کرده ) صفتى است که پر و بال آن تمامى افراد بشر را مى گیرد و اختصاصى به مؤ منین ندارد و این صفت خود یکى از آثار ربوبیت او است چون منشاءش ((ربوبیت )) خدا یعنى تدبیر و تکمیل است نه ((الوهیت )) او.

و اما این که فرمود: ((خدائى که شما را از یک نفس آفرید))، منظور از ((نفس )) به طورى که از لغت برمى آید عین هر چیز است مثلا مى گویند: ((جائنى فلان نفسه فلانى خودش نزد من آمد)) در اینجا منظور این است که عین او آمد. البته منشاء اینکه دو کلمه ((نفس )) و ((عین )) متعین در معناى ((چیزى که بوسیله آن شى ء، شى ء مى شود)) باشد، مختلف است .

و نفس چیزى است که انسان بواسطه آن انسان است و آن عبارت است از مجموع روح و جسم در دنیا و روح به تنهائى در زندگى برزخ که بحث در این باره در ذیل آیه : ((و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات ...)) گذشت .

مراد از نفس واحده و زوج او که انسان از آن آفریده شده است

و از ظاهر سیاق برمى آید که مراد از ((نفس واحده )) آدم (علیه السلام ) و مراد از ((زوجها)) حوا باشد که پدر و مادر نسل انسان است که ما نیز از آن نسل مى باشیم و بطورى که از ظاهر قرآن کریم برمى آید همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهى مى شوند همچنانکه از آیات زیر همین معنا برمى آید که : ((خلقکم من نفس واحده ، ثم جعل منها زوجها)).

((یا بنى آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة )) و آیه زیر که حکایت گفتار ابلیس است : ((لئن اخرتن الى یوم القیمة لاحتنکن ذریتة الا قلیلا.

و اما احتمالى که بعضى از مفسرین در معناى ((نفس واحده )) و ((زوجها)) داده اند، ذیلا از نظر خوانندگان مى گذرد که البته به هیچ وجه درست نیست ، آنان گفته اند که : مراد از ((نفس واحده )) و ((زوج او)) در آیه شریفه مطلق ذکور و اناث نسل بشر است که کل بشر از مجموع پدر و مادر متولد مى شود، در نتیجه معناى آیه چنین مى شود که مثلا آیه فرموده است که هر یک نفر از شما نوع بشر از یک پدر و مادر و یا به عبارت دیگر: از دو فرد بشر خلق شده اید بدون اینکه در این معنا فرقى میان شما باشد، بنابه گفته این مفسر آیه شریفه همان را مى خواهد افاده کند که آیه : ((یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقیکم )) آن را افاده مى کند و مى فرماید: هان اى مردم ما شما را از یک نر و یک ماده آفریدیم و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نمودیم تا یکدیگر را بشناسید و از میان همه شما آنکه باتقواتر است نزد خدا گرامى تر است و خلاصه مفادش این است که شما افراد بشر از این جهت که هر یک متولد از پدرى و مادرى هستید هیچ فرقى ندارید.

و وجه نادرستى این احتمال روشن است براى اینکه : این مفسر غفلت کرده از اینکه بین دو آیه ، یعنى آیه سوره حجرات و آیه سوره نسا فرق واضحى است زیرا آیه سوره حجرات در مقام بیان این جهت است که افراد انسان از نظر ((حقیقت انسانیت )) یکسانند و هیچ فرقى در این جهت ندارند که هر یک آنان از پدرى و مادرى از جنس بشر متولد شده اند پس دیگر جا ندارد یکى بر دیگرى تکبر ورزد و خود را از دیگران بهتر بشمارد مگر به یک ملاک که آن هم تقوا است .

و اما آیه سوره نسا که مورد بحث ما است در مقام دیگرى است این آیه مى خواهد بیان کند که افراد انسان از حیث ((حقیقت و جنس )) یک واقعیتند و با همه کثرتى که دارند همه از یک ریشه منشعب شده اند مخصوصا از جمله : ((و بث منهما رجالا کثیرا و نساء...)) این معنا به روشنى استفاده مى شود به طورى که ملاحظه مى کنید چنین معنائى با این احتمال که مراد از ((نفس واحده )) و ((زوج او)) تمامى نر و ماده هاى بشرى باشد نمى سازد گذشته از این دلیل آن معنا با غرضى که سوره نسا آن را تعقیب مى کند که بیانش گذشت سازگارى ندارد.

معناى کلمه زوج و جمله (و خلق منها زوجها)

و اما کلمه زوج در جمله : ((و خلق منها زوجها)) بنا به گفته راغب به معناى همسر است یعنى این کلمه در مورد هر دو قرین که یکى نر و دیگرى ماده باشد استعمال مى شود یعنى هم به نر زوج مى گویند و هم به ماده و همچنین در غیر حیوانات یعنى در هر دو چیزى که جفت داشته باشد به کار مى رود، مانند چکمه و دمپائى که به هر لنگه آن گفته مى شود: این زوج آن دیگرى است و نیز به هر چیزى که شبیه و نزدیک به دیگرى و یا ضد دیگرى است زوج گفته مى شود، آنگاه راغب در ادامه سخنانش مى گوید: زوجه واژه نامطلوبى است ، (یعنى در لغت صحیح به زن نیز زوج گفته مى شود نه زوجه ).

و ظاهر جمله مورد بحث یعنى جمله ((و خلق منها زوجها)) این است که مى خواهد بیان کند که همسر آدم از نوع خود آدم بود و انسانى بود مثل خود او و این همه افراد بى شمار از انسان که در سطح کره زمین منتشر شده اند همه از دو فرد انسان مثل هم و شبیه به هم منشاء گرفته اند و بنابراین حرف ((من )) من نشویه خواهد بود و جمله مورد بحث همان نکته اى را مى رساند که آیات زیر در صدد افاده آن است : ((و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده )).

فاطر السموات و الارض ، جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام یذروکم فیه )) و نظیر این آیات آیه زیر است : ((و من کل شى ء خلقنا زوجین )).

پس اینکه در بعضى از تفسیرها آمده که مراد از آیه مورد بحث این است که همسر آدم از بدن خود درست شده صحیح نیست ، هر چند که در روایات آمده که از دنده آدم خلق


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر المیزان سوره نساء

دانلود تفسیر سوره نساء

اختصاصی از رزفایل دانلود تفسیر سوره نساء دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تفسیر سوره نساء


دانلود تفسیر سوره نساء

وَمَنْ یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى‏ وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى‏ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ سَآءَتْ مَصِیراً «115»
 و هرکس پس از آنکه هدایت برایش آشکار شد با پیامبر مخالفت کند و راهى جز راه مؤمنان را پیروى کند، او را بدان سوى که روى کرده بگردانیم و او را به دوزخ افکنیم که سرانجام بدى است.

 

 نکته‏ها:
 این آیه درباره‏ى کسانى است که پس از پذیرش اسلام و رسالت پیامبر، به مخالفتِ آگاهانه با دستورات ایشان مى‏پردازند و راهِ خود را از راه جماعت مسلمانان جدا مى‏کنند.
 «مُشاقّه رسول» یعنى خودت را یک شِقّ و رسول اکرم صلى الله علیه وآله را شِقّ دیگر قرار دهى. به کارشکنى بپردازى و دست به مخالفت آگاهانه همراه با عداوت بزنى.
 شقاق و مخالفت با پیامبر خدا انواع مختلفى دارد، مانند: انکار کل دین، ایمان به بعضى و کفر به بعضى دیگر، تحریف، توجیه و حیله‏هاى شرعى.
 در روایات آمده است دو نفر براى مسخره کردن، سوسمارى را مخاطب قرار داده و او را با لقب امیرالمومنین خواندند. حضرت على علیه السلام فرمود: «دَعْهما فهو امامهما یوم القیامة» یعنى آن دو استهزا کننده را به حال خود رها کنید که همین سوسمار در قیامت امام آن دو خواهد شد. سپس این جمله را تلاوت فرمود: «نولّه ما تولّى»(145)
 حضرت على علیه السلام در نامه ششم نهج‏البلاغه مى‏فرماید: اگر مردم بر شخصى اتّفاق آرا داشتند و او را پیشواى خود نامیدند رضاى خدا در آن است و اگر کسى با طعن یا بدعت از مدار اطاعت او خارج شد او را برگردانید و اگر برنگشت با او بجنگید که راه مؤمنان را پیروى نکرده است. «فانْ َاجمعوا على رَجل و سَمّوه اماماً کان ذلک للّه رضا فانْ خَرج عن اَمرِهم خارج بِطَعن او بِدعَة رُدّوه الى ما خَرج منه فانْ اَبى‏ قاتلوا على اتّباعه غَیر سبیل المؤمنین ماتولّى».
 پیام‏ها:
 1- علم و شناخت مسئولیّت‏آور است و کیفر مخالفان پیامبر زمانى است که حقّانیت پیامبر اکرم را فهمیده باشند. «و من یشاقق الرسول من بعد ما تبیّن له... نصله جهنّم»
 2- سیره‏ى عملى مسلمین به شرطى حجّت است که با سنّت و راه رسول‏اللَّه مخالفتى نداشته باشد. «من یشاقق الرسول.... یتبع غیر سبیل المؤمنین... نصله جهنّم»
 3- پیامبر اسلام و مؤمنان در یک جبهه قرار دارند و مخالفت با جامعه اسلامى، مخالفت با پیامبر است. «یشاقق الرسول... و یتبع غیر سبیل المؤمنین»
 4- تسلیم بودن در برابر رسول خداوند واجب و مخالفت با او حرام است. «و من یشاقق الرسول»
 5 - تفرقه‏افکنى در صفوف مسلمین سبب دوزخ است. «یتبع غیر سبیل المؤمنین... نصله جهنّم»
 6- خداوند، کسى را بدون اتمام حجّت به دوزخ نمى‏برد. «بعد ما تبین له الهدى»
 7- حساب افراد قاصر و مستضعف که صداى حقّ را نمى‏شنوند، یا قدرت تشخیص ندارند، از حساب افراد آگاه ولجوج، جداست. «بعد ما تبیّن له الهدى»
 8 - مقدّمات سقوط انسان، به دست خود اوست. «من یشاقق الرسول... نصله جهنّم»
 9- هر راهى جز راه مؤمنان واقعى، به دوزخ منتهى مى‏شود. «یتبع غیر سبیل المؤمنین... نصله جهنّم»
 10- نتیجه‏ى مخالفت با رسول خدا و امّت اسلامى، تحت ولایت غیر خدا در آمدن و سقوط در جهنّم است. «نولّه ما تولّى»
 11- خداوند، نعمت‏هاى خود را از منحرفان قطع نمى‏کند و هر کس را در مسیرى که خودش انتخاب کرده است، یارى مى‏دهد. «نولّه ما تولى»

 

 إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالاً بَعِیداً «116»
 همانا خداوند از اینکه به او شرک ورزیده شود (بدون توبه) درنمى‏گذرد ولى پائین‏تر و کمتر از آن را براى هر کس که بخواهد (و شایسته بداند) مى‏بخشد. و هرکس به خداوند شرک ورزد حتماً گمراه شده است، گمراهى دور و دراز.

 

 نکته‏ها:
 این آیه با اندک تفاوتى در آیه‏ى 48 همین سوره گذشت. آرى، در هدایت و تربیت تکرار لازم است.
 تا ریشه‏ى شرک که یک مرض روحى عمیق است قطع نشود، اخلاق و اعمال صالح سودى ندارد. توبه، درمان شرک است و مشرک باید از مدار شرک بیرون آید تا عفو و رحمت الهى شامل او شود.
 این آیه، امیدبخش‏ترین آیات قرآن است.(146)

 

فایل ورد 28 ص


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تفسیر سوره نساء