رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اسلام 15 ص

اختصاصی از رزفایل اسلام 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

اسلام‌، به‌ عنوان‌ یکی‌ از مترقی‌ترین‌ دین‌های‌ الهی‌، از چنان‌ استحکام‌ و قوام‌ ساختاریافته‌ای‌ برخوردار است‌ که‌ از سوی‌ نخبگان‌ و بزرگان‌ دانش‌هایی‌ مانند مردم‌شناسی‌، دین‌شناسی‌، جامعه‌شناسی‌ و سایر مظاهر فرهنگ‌ کنونی‌ بشری‌، به‌ عنوان‌ یک‌ تمدن‌ کامل‌ و مستقل‌ شناخته‌ می‌شود؛ تمدنی‌ که‌ حتی‌ بزرگ‌ترین‌ فیلسوفان‌ جهان‌، و به‌طور انحصاری‌ فلاسفه‌ی‌ غربی‌، بر آن‌ صحه‌ گذاشته‌اند، چنان‌ که‌ هگل‌ از فرهنگ‌ اسلامی‌ به‌ عنوان‌ تمدن‌ اسلامی‌ یاد می‌کند و معتقد است‌ فرهنگ‌ اسلام‌ به‌ همراه‌ تمدن‌هایی‌ مانند ایران‌، مصر، چین‌، روم‌ و یونان‌ در برهه‌ای‌ از تاریخ‌، عروس‌ تمدن‌ جهان‌ بوده‌ و اینک‌ این‌ مقام‌ را به‌ تمدن‌ مغرب‌زمین‌ سپرده‌ و خود بازنشسته‌ شده‌ است‌. به‌ تعبیر هگل‌، اکنون‌ این‌ تمدن‌ غرب‌ است‌ که‌ مقام‌ غرورآفرین‌ «عروس‌ تمدن‌های‌ جهان‌» را داراست‌ و سایر تمدن‌ها ناگزیر پیر و فرتوت‌ و ازکارافتاده‌ تلقی‌ می‌شوند! گفتن‌ ندارد که‌ به‌ پیروی‌ از هگل‌، جمع‌ دیگری‌ از فیلسوفان‌ مغرب‌زمین‌ و حتی‌ برخی‌ از فیلسوفان‌ شرقی‌ و متأسفانه‌ حتی‌ مسلمان‌ نیز بر این‌ باور هگل‌ مهر تأیید زده‌ و به‌ حقانیت‌ و برتری‌ تمدن‌ غربی‌ گردن‌ نهاده‌اند.این‌ باور بی‌تردید فاقد اعتبار است‌. اما چون‌ بحث‌ آن‌ به‌ فرصت‌ مستقل‌ دیگری‌ نیاز دارد، بناچار از آن‌ در می‌گذریم‌ و تنها موضوع‌ این‌ مقاله‌ را مورد بحث‌ قرار می‌دهیم‌. اما اجمالاً همین‌قدر می‌توان‌ گفت‌ که‌ چگونه‌ می‌توان‌ در همه‌ی‌ موارد، به‌ پلورالیسم‌ اعتقاد داشت‌ و در هر زمینه‌ای‌ از معارف‌ و مواریث‌ بشری‌، قائل‌ به‌ چندگانگی‌ بود و به‌ سلیقه‌ها و عقاید مختلف‌ احترام‌ گذاشت‌، اما فقط‌ و فقط‌ در زمینه‌ی‌ تمدن‌، همه‌ی‌ تمدن‌های‌ بشری‌ را مردود شمرد و برخلاف‌ جان‌سپاری‌ نسبت‌ به‌ پلورالیسم‌، دراین‌ خصوص‌، استثنائاً تمدن‌ غربی‌ را انحصاراً به‌ رسمیت‌ شناخت‌؟! همچنان‌ که‌ پژوهش‌های‌ مردم‌شناسان‌ و جامعه‌شناسان‌ تأیید می‌کند، هر ملتی‌ دارای‌ فرهنگی‌ است‌ که‌ تنها به‌ آن‌ ملت‌ تعلق‌ دارد و از طرفی‌ تعداد ملت‌ها هم‌ بسیار زیاد است‌. بنابراین‌، همان‌گونه‌ که‌ نژاد بشر گوناگون‌ است‌، پس‌ کفه‌ی‌ منطق‌ باید به‌ سود این‌ تمدن‌های‌ گوناگون‌ نیز سنگین‌تر باشد؛ ولی‌ گویا در این‌ یک‌ زمینه‌، منطق‌ چندان‌ بهایی‌ ندارد.به‌هرروی‌، تمدن‌ اسلامی‌ اهمیت‌ زیادی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ است‌. از این‌ نظر می‌توان‌ برخورد اسلام‌ با موسیقی‌ را همانند برخورد سایر تمدن‌ها ارزیابی‌ کرد. اما در این‌ میان‌ یک‌ تفاوت‌ عمده‌ وجود دارد که‌ بی‌هیچ‌گونه‌ شک‌ و تردیدی‌ برتری‌ فرهنگی‌ اسلام‌ را در این‌ زمینه‌ به‌ اثبات‌ می‌رساند: سایر تمدن‌ها فقط‌ در این‌ مورد که‌ باید به‌ موسیقی‌ بها داد و از موسیقی‌ خوب‌ و اندیشمندانه‌ دفاع‌ کرد سخن‌ گفته‌اند، در حالی‌ که‌ اسلام‌ علاوه‌ بر اهمیت‌قائل‌شدن‌ برای‌ این‌ هنر، درعین‌حال‌ همگان‌ را به‌ استقبال‌ از موسیقی‌ خوب‌ و ارزشمند دعوت‌ می‌کند و از مسلمانان‌ می‌خواهد که‌ هرگز به‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ و مبتذل‌ گوش‌ فراندهند. بنابراین‌، اسلام‌ اساساً شنیدن‌ موسیقی‌ مبتذل‌ را حرام‌ دانسته‌ است‌ تا هیچ‌ مسلمانی‌ دیگر نتواند حتی‌ تفننی‌ به‌ این‌ نوع‌ موسیقی‌ که‌ اسلام‌ آن‌ را با صفت‌ لهوولعب‌ شناسایی‌ کرده‌ است‌، گوش‌ فرادهد. این‌ منع‌ اجباری‌ اختصاصاً به‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ تعلق‌ دارد و ثابت‌ می‌کند که‌ یک‌ مسلمان‌ جز این‌که‌ به‌ سوی‌ تکامل‌ گام‌ بردارد، هیچ‌ راه‌ دیگری‌ ندارد. درحالی‌ که‌ فرهنگ‌های‌ دیگر با این‌که‌ ممکن‌ است‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ را نپسندند، ولی‌ هیچ‌گونه‌ اجباری‌ برای‌ دوری‌جستن‌ از آن‌ در نظر نگرفته‌اند. پیروان‌ این‌ فرهنگ‌ها مختارند که‌ خوب‌ یا بد باشند، اما اسلام‌، مسلمانان‌ را فقط‌ برای‌ به‌تکامل‌رسیدن‌ و عالی‌بودن‌ آزاد می‌گذارد! راه‌ بدبودن‌، در هر زمینه‌ای‌ از جمله‌ موسیقی‌، در فرهنگ‌ اسلامی‌ مسدود است‌.اکنون‌ اگر بخواهیم‌ جایگاه‌ حقیقی‌ موسیقی‌ را در جهان‌ اسلام‌ مشخص‌ کرده‌، مورد بررسی‌ قرار دهیم‌، ضرورتاً باید همه‌ی‌ زیرمجموعه‌های‌ شناخته‌شده‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ را مبنا قرار دهیم‌ و در خصوص‌ شاکله‌های‌ آن‌ پژوهش‌ کنیم‌. اولین‌ تقسیم‌بندی‌ حقیقی‌ که‌ سایر جزئیات‌ و ممیزه‌ها را تحت‌الشعاع‌ قرار می‌دهد، تقسیم‌بندی‌ دوگانه‌ی‌ شریعت‌ و طریقت‌ است‌. گفتن‌ ندارد که‌ شریعت‌ و طریقت‌ از هم‌ جدا نیستند و تنها به‌ طور پیوسته‌ و به‌ صورت‌ مجموع‌ به‌ ظهور و بروز می‌رسند. اما روشن‌ است‌ که‌ هر یک‌ صاحب‌ ویژگی‌هایی‌ است‌ که‌ جدا از دیگری‌، به‌ رسمیت‌ شناخته‌ می‌شود.آن‌چه‌ عموماً در باور جامعه‌ی‌ اسلامی‌ حاکمیت‌ دارد، این‌ است‌ که‌ طریقت‌ اسلامی‌ بسیار آشکار به‌ موسیقی‌ اهمیت‌ می‌دهد و به‌ عنوان‌ رکن‌ مهمی‌ از رئوس‌ طریقت‌، روی‌ آن‌ حساب‌ می‌کند. در این‌ باور عمومی‌، چنین‌ تلقی‌ می‌شود که‌ شریعت‌ اسلامی‌ چندان‌ اهمیتی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ نیست‌ و حتی‌ به‌قوت‌ آن‌ را نفی‌ می‌کند. این‌ پندار شاید از آن‌جا ناشی‌ می‌شود که‌ افتاء در خصوص‌ منع‌ موسیقی‌ میان‌ همه‌ی‌ بزرگان‌ اهل‌ شریعت‌ و اهل‌ فتوا عمومیت‌ دارد. درحالی‌ که‌ ظاهراً اهل‌ طریقت‌ و بزرگان‌ عرفانی‌ هیچ‌ سخن‌ مشهور و آشکاری‌ در رد موسیقی‌ ندارند و حتی‌ به‌نوعی‌ در تأیید و اشاعه‌ی‌ آن‌ نیز کوشیده‌اند. این‌ پندار البته‌ کاملاً مصداق‌ دارد. امّا بخش‌ واقع‌بین‌ جوامع‌ اسلامی‌ می‌دانند که‌ عکس‌ آن‌ نیز مورد اشاره‌ قرار گرفته‌ است‌؛ یعنی‌ اهل‌ شریعت‌ بر اهمیت‌ و ارزش‌ موسیقی‌ صحّه‌ گذاشته‌ و اهل‌ طریقت‌ آرا و اقوال‌ آشکاری‌ را در ردّ و ذمّ آن‌ بر زبان‌ آورده‌اند.اگر جایگاه‌ موسیقی‌ در طریقت‌ و شریعت‌ مشخص‌ شود، روشن‌ است‌ که‌ به‌ طریق‌ اولی‌ جایگاه‌ آن‌ در کل‌ جهان‌ اسلام‌ شناخته‌ خواهد شد، زیرا فرهنگ‌ اسلامی‌ چیزی‌ جز مجموعه‌ی‌ طریقت‌ و شریعت‌ اسلامی‌ نیست‌.به‌ دلیل‌ اشتهار بیش‌تر ــ که‌ فقط‌ به‌ ظواهر مربوط‌ می‌شود و در اصل‌ هیچ‌ تفاوتی‌ نیست‌ ــ به‌ طریقت‌ اسلامی‌ در این‌ زمینه‌ تقدم‌ داده‌ می‌شود؛ هرچند آراء بزرگان‌ طریقت‌ در ذم‌ و نکوهش‌ موسیقی‌ نیز به‌موقع‌ و در زمان‌ مقتضی‌ مورد اشاره‌ قرار خواهد گرفت‌.یکی‌ از کاربردهای‌ موسیقی‌ در طریقت‌ به‌ مراسمی‌ اختصاص‌ دارد که‌ سماع‌ نامیده‌ می‌شود. در باب‌ سماع‌ و شرایط‌ و آداب‌ و رسوم‌ آن‌ مطالب‌ بسیاری‌ به‌ تفصیل‌ و اشباع‌ در متون‌ کهن‌ عرفانی‌ آمده‌ است‌، چندان‌ که‌ می‌توان‌ مجموعه‌ی‌ فصول‌ مربوط‌ به‌ سماع‌ در این‌ متون‌ را یک‌جا گردآوری‌ و در کتاب‌ مستقلی‌ منتشر کرد (مانند کتاب‌ سماع‌ در تصوف‌ تألیف‌ دکتر اسماعیل‌ حاکمی‌، چاپ‌ مؤسسه‌ی‌ انتشارات‌ و چاپ‌ دانشگاه‌ تهران‌، 1359).مسلم‌ است‌ که‌ مقصود عرفا از سماع‌ همان‌ مبحث‌ موسیقی‌ است‌ که‌ در زبان‌ عربی‌ از آن‌ با عنوان‌ «غنا» یاد


دانلود با لینک مستقیم


اسلام 15 ص

دانلود مقاله کامل درباره اسلام 15 ص

اختصاصی از رزفایل دانلود مقاله کامل درباره اسلام 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اسلام‌، به‌ عنوان‌ یکی‌ از مترقی‌ترین‌ دین‌های‌ الهی‌، از چنان‌ استحکام‌ و قوام‌ ساختاریافته‌ای‌ برخوردار است‌ که‌ از سوی‌ نخبگان‌ و بزرگان‌ دانش‌هایی‌ مانند مردم‌شناسی‌، دین‌شناسی‌، جامعه‌شناسی‌ و سایر مظاهر فرهنگ‌ کنونی‌ بشری‌، به‌ عنوان‌ یک‌ تمدن‌ کامل‌ و مستقل‌ شناخته‌ می‌شود؛ تمدنی‌ که‌ حتی‌ بزرگ‌ترین‌ فیلسوفان‌ جهان‌، و به‌طور انحصاری‌ فلاسفه‌ی‌ غربی‌، بر آن‌ صحه‌ گذاشته‌اند، چنان‌ که‌ هگل‌ از فرهنگ‌ اسلامی‌ به‌ عنوان‌ تمدن‌ اسلامی‌ یاد می‌کند و معتقد است‌ فرهنگ‌ اسلام‌ به‌ همراه‌ تمدن‌هایی‌ مانند ایران‌، مصر، چین‌، روم‌ و یونان‌ در برهه‌ای‌ از تاریخ‌، عروس‌ تمدن‌ جهان‌ بوده‌ و اینک‌ این‌ مقام‌ را به‌ تمدن‌ مغرب‌زمین‌ سپرده‌ و خود بازنشسته‌ شده‌ است‌. به‌ تعبیر هگل‌، اکنون‌ این‌ تمدن‌ غرب‌ است‌ که‌ مقام‌ غرورآفرین‌ «عروس‌ تمدن‌های‌ جهان‌» را داراست‌ و سایر تمدن‌ها ناگزیر پیر و فرتوت‌ و ازکارافتاده‌ تلقی‌ می‌شوند! گفتن‌ ندارد که‌ به‌ پیروی‌ از هگل‌، جمع‌ دیگری‌ از فیلسوفان‌ مغرب‌زمین‌ و حتی‌ برخی‌ از فیلسوفان‌ شرقی‌ و متأسفانه‌ حتی‌ مسلمان‌ نیز بر این‌ باور هگل‌ مهر تأیید زده‌ و به‌ حقانیت‌ و برتری‌ تمدن‌ غربی‌ گردن‌ نهاده‌اند.این‌ باور بی‌تردید فاقد اعتبار است‌. اما چون‌ بحث‌ آن‌ به‌ فرصت‌ مستقل‌ دیگری‌ نیاز دارد، بناچار از آن‌ در می‌گذریم‌ و تنها موضوع‌ این‌ مقاله‌ را مورد بحث‌ قرار می‌دهیم‌. اما اجمالاً همین‌قدر می‌توان‌ گفت‌ که‌ چگونه‌ می‌توان‌ در همه‌ی‌ موارد، به‌ پلورالیسم‌ اعتقاد داشت‌ و در هر زمینه‌ای‌ از معارف‌ و مواریث‌ بشری‌، قائل‌ به‌ چندگانگی‌ بود و به‌ سلیقه‌ها و عقاید مختلف‌ احترام‌ گذاشت‌، اما فقط‌ و فقط‌ در زمینه‌ی‌ تمدن‌، همه‌ی‌ تمدن‌های‌ بشری‌ را مردود شمرد و برخلاف‌ جان‌سپاری‌ نسبت‌ به‌ پلورالیسم‌، دراین‌ خصوص‌، استثنائاً تمدن‌ غربی‌ را انحصاراً به‌ رسمیت‌ شناخت‌؟! همچنان‌ که‌ پژوهش‌های‌ مردم‌شناسان‌ و جامعه‌شناسان‌ تأیید می‌کند، هر ملتی‌ دارای‌ فرهنگی‌ است‌ که‌ تنها به‌ آن‌ ملت‌ تعلق‌ دارد و از طرفی‌ تعداد ملت‌ها هم‌ بسیار زیاد است‌. بنابراین‌، همان‌گونه‌ که‌ نژاد بشر گوناگون‌ است‌، پس‌ کفه‌ی‌ منطق‌ باید به‌ سود این‌ تمدن‌های‌ گوناگون‌ نیز سنگین‌تر باشد؛ ولی‌ گویا در این‌ یک‌ زمینه‌، منطق‌ چندان‌ بهایی‌ ندارد.به‌هرروی‌، تمدن‌ اسلامی‌ اهمیت‌ زیادی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ است‌. از این‌ نظر می‌توان‌ برخورد اسلام‌ با موسیقی‌ را همانند برخورد سایر تمدن‌ها ارزیابی‌ کرد. اما در این‌ میان‌ یک‌ تفاوت‌ عمده‌ وجود دارد که‌ بی‌هیچ‌گونه‌ شک‌ و تردیدی‌ برتری‌ فرهنگی‌ اسلام‌ را در این‌ زمینه‌ به‌ اثبات‌ می‌رساند: سایر تمدن‌ها فقط‌ در این‌ مورد که‌ باید به‌ موسیقی‌ بها داد و از موسیقی‌ خوب‌ و اندیشمندانه‌ دفاع‌ کرد سخن‌ گفته‌اند، در حالی‌ که‌ اسلام‌ علاوه‌ بر اهمیت‌قائل‌شدن‌ برای‌ این‌ هنر، درعین‌حال‌ همگان‌ را به‌ استقبال‌ از موسیقی‌ خوب‌ و ارزشمند دعوت‌ می‌کند و از مسلمانان‌ می‌خواهد که‌ هرگز به‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ و مبتذل‌ گوش‌ فراندهند. بنابراین‌، اسلام‌ اساساً شنیدن‌ موسیقی‌ مبتذل‌ را حرام‌ دانسته‌ است‌ تا هیچ‌ مسلمانی‌ دیگر نتواند حتی‌ تفننی‌ به‌ این‌ نوع‌ موسیقی‌ که‌ اسلام‌ آن‌ را با صفت‌ لهوولعب‌ شناسایی‌ کرده‌ است‌، گوش‌ فرادهد. این‌ منع‌ اجباری‌ اختصاصاً به‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ تعلق‌ دارد و ثابت‌ می‌کند که‌ یک‌ مسلمان‌ جز این‌که‌ به‌ سوی‌ تکامل‌ گام‌ بردارد، هیچ‌ راه‌ دیگری‌ ندارد. درحالی‌ که‌ فرهنگ‌های‌ دیگر با این‌که‌ ممکن‌ است‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ را نپسندند، ولی‌ هیچ‌گونه‌ اجباری‌ برای‌ دوری‌جستن‌ از آن‌ در نظر نگرفته‌اند. پیروان‌ این‌ فرهنگ‌ها مختارند که‌ خوب‌ یا بد باشند، اما اسلام‌، مسلمانان‌ را فقط‌ برای‌ به‌تکامل‌رسیدن‌ و عالی‌بودن‌ آزاد می‌گذارد! راه‌ بدبودن‌، در هر زمینه‌ای‌ از جمله‌ موسیقی‌، در فرهنگ‌ اسلامی‌ مسدود است‌.اکنون‌ اگر بخواهیم‌ جایگاه‌ حقیقی‌ موسیقی‌ را در جهان‌ اسلام‌ مشخص‌ کرده‌، مورد بررسی‌ قرار دهیم‌، ضرورتاً باید همه‌ی‌ زیرمجموعه‌های‌ شناخته‌شده‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ را مبنا قرار دهیم‌ و در خصوص‌ شاکله‌های‌ آن‌ پژوهش‌ کنیم‌. اولین‌ تقسیم‌بندی‌ حقیقی‌ که‌ سایر جزئیات‌ و ممیزه‌ها را تحت‌الشعاع‌ قرار می‌دهد، تقسیم‌بندی‌ دوگانه‌ی‌ شریعت‌ و طریقت‌ است‌. گفتن‌ ندارد که‌ شریعت‌ و طریقت‌ از هم‌ جدا نیستند و تنها به‌ طور پیوسته‌ و به‌ صورت‌ مجموع‌ به‌ ظهور و بروز می‌رسند. اما روشن‌ است‌ که‌ هر یک‌ صاحب‌ ویژگی‌هایی‌ است‌ که‌ جدا از دیگری‌، به‌ رسمیت‌ شناخته‌ می‌شود.آن‌چه‌ عموماً در باور جامعه‌ی‌ اسلامی‌ حاکمیت‌ دارد، این‌ است‌ که‌ طریقت‌ اسلامی‌ بسیار آشکار به‌ موسیقی‌ اهمیت‌ می‌دهد و به‌ عنوان‌ رکن‌ مهمی‌ از رئوس‌ طریقت‌، روی‌ آن‌ حساب‌ می‌کند. در این‌ باور عمومی‌، چنین‌ تلقی‌ می‌شود که‌ شریعت‌ اسلامی‌ چندان‌ اهمیتی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ نیست‌ و حتی‌ به‌قوت‌ آن‌ را نفی‌ می‌کند. این‌ پندار شاید از آن‌جا ناشی‌ می‌شود که‌ افتاء در خصوص‌ منع‌ موسیقی‌ میان‌ همه‌ی‌ بزرگان‌ اهل‌ شریعت‌ و اهل‌ فتوا عمومیت‌ دارد. درحالی‌ که‌ ظاهراً اهل‌ طریقت‌ و بزرگان‌ عرفانی‌ هیچ‌ سخن‌ مشهور و آشکاری‌ در رد موسیقی‌ ندارند و حتی‌ به‌نوعی‌ در تأیید و اشاعه‌ی‌ آن‌ نیز کوشیده‌اند. این‌ پندار البته‌ کاملاً مصداق‌ دارد. امّا بخش‌ واقع‌بین‌ جوامع‌ اسلامی‌ می‌دانند که‌ عکس‌ آن‌ نیز مورد اشاره‌ قرار گرفته‌ است‌؛ یعنی‌ اهل‌ شریعت‌ بر اهمیت‌ و ارزش‌ موسیقی‌ صحّه‌ گذاشته‌ و اهل‌ طریقت‌ آرا و اقوال‌ آشکاری‌ را در ردّ و ذمّ آن‌ بر زبان‌ آورده‌اند.اگر جایگاه‌ موسیقی‌ در طریقت‌ و شریعت‌ مشخص‌ شود، روشن‌ است‌ که‌ به‌ طریق‌ اولی‌ جایگاه‌ آن‌ در کل‌ جهان‌ اسلام‌ شناخته‌ خواهد شد، زیرا فرهنگ‌ اسلامی‌ چیزی‌ جز مجموعه‌ی‌ طریقت‌ و شریعت‌ اسلامی‌ نیست‌.به‌ دلیل‌ اشتهار بیش‌تر ــ که‌ فقط‌ به‌ ظواهر مربوط‌ می‌شود و در اصل‌ هیچ‌ تفاوتی‌ نیست‌ ــ به‌ طریقت‌ اسلامی‌ در این‌ زمینه‌ تقدم‌ داده‌ می‌شود؛ هرچند آراء بزرگان‌ طریقت‌ در ذم‌ و نکوهش‌ موسیقی‌ نیز به‌موقع‌ و در زمان‌ مقتضی‌ مورد اشاره‌ قرار خواهد گرفت‌.یکی‌ از کاربردهای‌ موسیقی‌ در طریقت‌ به‌ مراسمی‌ اختصاص‌ دارد که‌ سماع‌ نامیده‌ می‌شود. در باب‌ سماع‌ و شرایط‌ و آداب‌ و رسوم‌ آن‌ مطالب‌ بسیاری‌ به‌ تفصیل‌ و اشباع‌ در متون‌ کهن‌ عرفانی‌ آمده‌ است‌، چندان‌ که‌ می‌توان‌ مجموعه‌ی‌ فصول‌ مربوط‌ به‌ سماع‌ در این‌ متون‌ را یک‌جا گردآوری‌ و در کتاب‌ مستقلی‌ منتشر کرد (مانند کتاب‌ سماع‌ در تصوف‌ تألیف‌ دکتر اسماعیل‌ حاکمی‌، چاپ‌ مؤسسه‌ی‌ انتشارات‌ و چاپ‌ دانشگاه‌ تهران‌، 1359).مسلم‌ است‌ که‌ مقصود عرفا از سماع‌ همان‌ مبحث‌ موسیقی‌ است‌ که‌ در زبان‌ عربی‌ از آن‌ با عنوان‌ «غنا» یاد می‌شود و در فارسی‌ به‌ آن‌ موسیقی‌ می‌گویند. بنابراین‌، هرگونه‌ کارکرد و سودمندی‌ ویژه‌ای‌ که‌ از مبحث‌ سماع‌ نصیب‌ اهل‌ طریقت‌ شود، درواقع‌، عملکردی‌ است‌ که‌ موسیقی‌ را در بر می‌گیرد.همه‌ می‌دانند که‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ تکامل‌ شروطی‌ لازم‌ است‌ که‌ برای‌ دستیابی‌ به‌ آن‌ها باید تلاش‌ کرد، سلوکی‌ را پیمود و زحمتی‌ را متحمل‌ شد. یک‌ رباعی‌ از شیخ‌ فریدالدین‌ عطار نیشابوری‌ که‌ شرح‌حال‌ بسیاری‌ از عرفا را در کتاب‌ تذکرة‌ الاولیا آورده‌ و سایر وارده‌های‌ غیبی‌ و عرفانی‌ را نیز در کتاب‌های‌ دیگر خویش‌ لحاظ‌ کرده‌ است‌، مؤدی‌ حقایق‌ بسیاری‌ در این‌ زمینه‌ است‌:گر مرد رهی‌، میان‌ خون‌ باید رفت‌ ازپای‌فتاده‌، سرنگون‌ باید رفت‌تو پای‌ به‌ راه‌ در نه‌ و هیچ‌ مپرس‌ خود، راه‌ بگویدت‌ که‌ چون‌ باید رفت‌چرا عطار می‌گوید «میان‌ خون‌ باید رفت‌»؟ چرا تأکید می‌کند که‌ «ازپای‌فتاده‌، سرنگون‌ باید رفت‌»؟ و چرا این‌ شرط‌ را می‌گذارد که‌ اگر «مرد رهی‌» می‌توانی‌ این‌ راه‌ را بپیمایی‌؟ پاسخ‌ روشن‌ است‌: او می‌خواهد نشان‌ دهد که‌ هر کسی‌ توانایی‌ پیمودن‌ این‌ راه‌ توان‌فرسا را ندارد و فقط‌ کسانی‌ که‌ اهل‌ مجاهده‌ باشند از این‌ توانایی‌ برخوردارند. پس‌ چون‌ این‌ راه‌ بسی‌ طاقت‌فرسا و به‌ دور از دسترسی‌ «اهل‌ کام‌ و ناز» است‌، باید وسایلی‌ برای‌ کمک‌ به‌ ره‌پو فراهم‌ آورد تا بتواند این‌ سختی‌ را تحمل‌ کند، چرا که‌ به‌ فرموده‌ی‌ حضرت‌ لسان‌الغیب‌:اهل‌ کام‌ و ناز را در کوی‌ رندی‌ راه‌ نیست رهروی‌ باید، جهان‌سوزی‌، نه‌ خامی‌ بی‌غمی‌


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اسلام 15 ص

تحقیق درمورد هپاتیت چیست ؟

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد هپاتیت چیست ؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

هپاتیت‌ چیست؟هپاتیت‌ واژه‌ای‌ کلی‌ است‌ و به‌ مفهوم‌ تورم‌ و التهاب‌ بافت‌ کبد می‌باشد. کبد عضوی‌ حیاتی‌ و بزرگترین‌ غده‌ داخلی‌ بدن‌ است. کبد حدود یک‌ کیلو و 300 گرم‌ وزن‌ دارد و در سمت‌ راست‌ و بالای‌ شکم‌ و پشت‌ دنده‌ها قرار دارد. کبد در بدن‌ همانند کارخانه‌ای‌ سازنده‌ عمل‌ می‌کند. مواد اولیه‌ بعد از جذب‌ در دستگاه‌گوارش‌ وارد کبد می‌شوند و کبد آن‌ها را به‌ نیازهای‌ اصلی‌ بدن‌ (مانند قند، چربی، پروتئین‌ و سایر مواد تبدیل‌ می‌کند. بنابر این‌ اگر کبد درست‌ کار نکند. می‌تواند موجب‌ بیماری‌ شدید شود. عوامل‌ متعددی‌ موجب‌ هپاتیت‌ می‌شوند. از جمله‌ برخی‌ ویروس‌ها، سموم، الکل‌ و برخی‌ از داروها (حتی‌ داروهای‌ گیاهی). اما مهم‌ترین‌ عامل‌ مسبب‌ هپاتیت‌ ویروس‌ها هستند. ویروس‌ نوعی‌ عامل‌ بیماری‌ کوچک‌ و میکروسکوپی‌ است‌ که‌ با چشم‌ دیده‌ نمی‌شود. چند ویروس‌ هپاتیت‌ وجود دارد که‌ عبارتند ازE, D, C, B, A و تمام‌ این‌ ویروس‌ها مشکلاتی‌ مشابه‌ ایجاد می‌کنند؛ ولی‌ به‌ روش‌های‌ متفاوت‌ گسترش‌ می‌یابد. بنابر این‌ روش‌ پیشگیری‌ از ابتلا به‌ هپاتیت‌های‌ مختلف، متفاوت‌ است.عهپاتیت‌C چیست؟این‌ هپاتیت‌ از ویروس‌ هپاتیت‌C ناشی‌ می‌شود. این‌ ویروس‌ از راه‌ خون، فرآورده‌های‌ خونی‌ و تزریقات‌ آلوده‌ وارد بدن‌ می‌گردند.در دنیا از هر 100 نفر 3 نفر به‌ هپاتیت‌C مبتلا می‌شوند (حدود 170 میلیون‌ نفر) ممکن‌ است‌ بیش‌ از 70% از افرادی‌ که‌ آلوده‌ شده‌اند، همچنان‌ ویروس‌ را در خون‌ خود حفظ‌ کنند و ناقل‌ طولانی‌ مدت‌ یا مزمن‌ شوند. حداقل‌ از هر 10 نفری‌ که‌ ناقل‌ مزمن‌ هستند، دو نفر دچار سیروز کبدی‌ خواهند شد. سیروز به‌ وضعیتی‌ گفته‌ می‌شود که‌ کبد به‌ علت‌ صدمه‌ ناشی‌ از هپاتیت‌C به‌ صورت‌ سفت‌ در می‌آید و سطح‌ کبد که‌ به‌ طور طبیعی‌ صاف‌ می‌باشد به‌ صورت‌ ناصاف‌ و دانه‌ دانه‌ در می‌آیند. این‌ فرآیند ممکن‌ است‌ 20 تا 30 سال‌ یا بیشتر طول‌ بکشد. بعد از چند سال، تعداد کمی‌ از بیماران‌ مبتلا به‌ سیروز دچار سرطان‌ کبد می‌شوند (1 نفر از هر 5نفر)، اعتقاد بر این‌ است‌ که‌ ناقلین‌ هپاتیت‌C در تمام‌ زندگی‌ آلوده‌ می‌مانند و می‌توانند ویروس‌ را به‌ بقیه‌ منتقل‌ کنند.‌ع‌بیمار مبتلا به‌ هپاتیت‌C چه‌ علایمی‌ دارد؟بیماری‌ ناشی‌ از این‌ ویروس‌ به‌ دو شکل‌ حاد و مزمن‌ بروز می‌کند. در موارد عفونت‌ حاد اکثر مبتلایان‌ متوجه‌ شروع‌ بیماری‌ خود نمی‌شوند. در بسیاری‌ از موارد ممکن‌ است‌ افراد آلوده‌ به‌ ویروس‌ هپاتیت‌C علامت‌دار نشوند. بقیه‌ نیز ممکن‌ است‌ به‌ بیماری‌ خفیف‌ و شبیه‌ به‌ سرماخوردگی‌ (خستگی، درد عضلات‌ و مفاصل، تهوع، کاهش‌ اشتها) و درد سمت‌ راست‌ و فوقانی‌ شکم‌ دچار شوند که‌ نیازمند درمان‌ نیست؛ اگرچه‌ گاهی‌ در برخی‌ افراد در ابتدای‌ بیماری‌ ادرار تیره‌ می‌شود و رنگ‌ چشم‌ و پوست‌ آن‌ها زرد می‌گردد(یرقان).ممکن‌ است‌ علایم‌ هپاتیت‌ حاد طی‌ چند هفته‌ برطرف‌ شوند؛ ولی‌ این‌ موضوع‌ به‌ معنای‌ رفع‌ عفونت‌ نیست. اگر علایم‌ هپاتیت‌ دارید باید با پزشک‌ خود مشورت‌ کنید. اگر شما آلوده‌ باشید، آزمایش‌ خون‌ آن‌ را نشان‌ می‌دهد. اگر التهاب‌ کبد بیش‌ از 6 ماه‌ طول‌ بکشد، هپاتیت‌C مزمن‌ نامیده‌ می‌شود.علایم‌ هپاتیت‌C مزمن‌ ممکن‌ است‌ شامل‌ موارد زیر باشند:متاسفانه‌ این‌ ویروس‌ تمایل‌ زیادی‌ به‌ مزمن‌ شدن‌ دارد و در اکثر موارد سیر بیماری‌ به‌ صورت‌ مزمن‌ ادامه‌ می‌یابد. بنابر این‌ بیمار آلوده‌ به‌ ویروس‌ هپاتیت‌C باید تحت‌ پیگیری‌ مداوم‌ باشد.ممکن‌ است‌ فرد مبتلا به‌ هپاتیت‌C مزمن‌ در ابتدا هیچ‌گونه‌ علایمی‌ نداشته‌ باشد. در صورتی‌ که‌ فرد علایم‌ از خود نشان‌ دهد این‌ علایم‌ ممکن‌ است‌ یکی‌ یا چند مورد از موارد زیر باشند:O خستگی‌ خفیف‌ تا شدیدO کاهش‌ اشتها Oتهوع‌ و استفراغ‌O احساس‌ درد و ناراحتی‌ در قسمت‌ راست‌ و بالای‌ شکم‌ (زیر دنده‌ها) Oتب‌O درد مفاصل‌عهپاتیت‌C چگونه‌ به‌ شخص‌ سالم‌ منتقل‌ می‌شود؟تاکنون‌ دو روش‌ مهم‌ برای‌ انتقال‌ هپاتیت‌C شناخته‌ شده‌ است. طبق‌ مطالعات‌ انجام‌ شده‌ در حال‌ حاضر معتادین‌ تزریقی‌ شایع‌ترین‌ منبع‌ آلودگی‌ در دنیا هستند و چون‌ این‌ افراد اغلب‌ فاقد علامت‌ می‌باشند همواره‌ خطر انتقال‌ به‌ سایر معتادین، بستگان‌ و کسانی‌ که‌ در جامعه‌ با آن‌ها ارتباط‌ دارند وجود دارد. متاسفانه‌


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد هپاتیت چیست ؟

تحقیق در مورد نگاهی‌ به‌ پیشینة‌ نظریة‌ اتحاد عاقل‌ و معقول‌

اختصاصی از رزفایل تحقیق در مورد نگاهی‌ به‌ پیشینة‌ نظریة‌ اتحاد عاقل‌ و معقول‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نگاهی‌ به‌ پیشینة‌ نظریة‌ اتحاد عاقل‌ و معقول‌


تحقیق در مورد نگاهی‌ به‌ پیشینة‌ نظریة‌ اتحاد عاقل‌ و معقول‌

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه26

فهرست مطالب

 1ـ1ـ اتحاد عرض‌ با جوهر

 

 5ـ1ـ اتحاد علت‌ هستی‌بخش‌ با معلول‌ خود

 

 2ـ1ـ اتحاد صورت‌ با ماده‌

 

 3ـ1ـ اتحاد چند ماده‌ در سایة‌ صورت‌ واحد

 

 4ـ1ـ اتحاد دو معلول‌ در یک‌ علت‌

 

 2ـ مراد از «عاقل‌» در «اتحاد عاقل‌ و معقول‌»

 

 

 

 3ـ مراد از «معقول‌» در «اتحاد عاقل‌ و معقول‌»

 

 

 

 تاریخچة‌ نظریة‌ اتحاد عاقل‌ و معقول‌

 

 

 

 1ـ فیلسوفان‌ دورة‌ یونان‌ و روم‌

 

 

 

 1ـ1ـ افلاطون‌

نگاهی‌ به‌ پیشینة‌ نظریة‌ اتحاد عاقل‌ و معقول‌

 بیوک‌ علیزاده‌

 

 

 

 چکیده‌:  اگر فرآیند ادراک‌ را حاصل‌ تعامل‌ سه‌ عنصر فاعل‌شناسا، متعلق‌شناسایی‌ و شناخت‌ بدانیم‌، بسیاری‌ از نظریات‌ مطرح‌ شده‌ در حوزة‌ اندیشة‌ اسلامی‌ در خصوص‌ علم‌ و ادراک‌ را می‌توان‌ حول‌ محور دو نسبت‌ موجود بین‌ سه‌ عنصر یاد شده‌ سازماندهی‌ کرد. تعدادی‌ از نظریات‌ مهم‌ عهده‌دار تبیین‌ نسبت‌ علم‌ و ادراک‌ و محکی‌عنه‌ آن‌ است‌ و برخی‌ از نظریات‌ ناظر به‌ رابطه‌ ادراک‌ با فاعل‌شناسایی‌ است‌. نظریة‌ «اتحاد عاقل‌ و معقول‌» از آن‌ دسته‌ نظریاتی‌ است‌ که‌ به‌ رابطة‌ اخیر راجع‌ می‌شوند. در این‌ مقاله‌، نظریة‌ اتحاد عاقل‌ و معقول‌ از منظر تاریخی‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ است‌. نگارنده‌ قبل‌ از گزارش‌ تاریخی‌، اصطلاحات‌ و مفاهیم‌ مأخوذ در عنوان‌ بحث‌ را ایضاح‌ نموده‌ است‌.

 

 

 

 مقدمه‌

 

 نظریة‌ «اتحاد عاقل‌ و معقول‌» و به‌ تعبیر دقیقتر «اتحاد عالم‌ و معلوم‌» را می‌توان‌ نظریه‌ای‌ عرفانی‌ ـ فلسفی‌ دانست‌. عارفان‌ مسلمان‌، پیش‌ از حکمای‌ اسلامی‌ متعرض‌ این‌ مسأله‌ شده‌اند و در آثار خود به‌ بحث‌ دربارة‌ آن‌ پرداخته‌اند .  ] فناری‌ چاپ‌ سنگی‌: 82؛ ابن‌ ترکه‌ چاپ‌ سنگی‌: 68، 86، 89؛ ابن‌ عربی‌ 1405: 360؛ قونوی‌ 1362: 197؛ قیصری‌ 1375: 92 [ این‌ نظریه‌ در فلسفة‌ اسلامی‌ معرکة‌ آرا بوده‌ است‌. گروهی‌، که‌ در رأس‌ آنان‌ ابن‌ سینا (428 ـ 370 ق‌.) قرار دارد، بشدت‌ با این‌ نظریه‌ مخالفت‌ کرده‌اند؛ و گروه‌ دیگری‌ به‌ تبعیت‌ از ملاصدرا (1050 ـ 980 ق‌.) ضمن‌ قبول‌ این‌ نظریه‌ براهین‌ عدیده‌ای‌ بر آن‌ اقامه‌ کرده‌اند   و آن‌ را بر مبنای‌ محکم‌ فلسفی‌ استوار نموده‌اند  ] صدرالدین‌ شیرازی‌ 1981 ج‌ 3: 324 [ .

 

 عارفانی‌ که‌ متعرض‌ این‌ مسأله‌ شده‌اند، در چند و چون‌ آن‌ اختلاف‌ نکرده‌اند، و اساساً رویکرد آنان‌ به‌ این‌ بحث‌ از منظر متفاوتی‌ بوده‌ است‌. آنان‌ نظریه‌ «اتحاد عالم‌ و معلوم‌» را در پاسخ‌ به‌ این‌ پرسش‌ که‌ حقیقت‌ آدمی‌ چیست‌ مطرح‌ کرده‌اند و گوهر انسانی‌ را چیزی‌ جز علم‌ و اندیشه‌ ندانسته‌اند.   در حالی‌ که‌ فیلسوفان‌ عمدتاً از منظر هستی‌شناسی‌ به‌ این‌ مسأله‌

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نگاهی‌ به‌ پیشینة‌ نظریة‌ اتحاد عاقل‌ و معقول‌

تحقیق آیین‌ نامه‌ ایمنی‌ تاسیسات‌ الکتریکی‌ با اتصال‌ به‌ زمین‌

اختصاصی از رزفایل تحقیق آیین‌ نامه‌ ایمنی‌ تاسیسات‌ الکتریکی‌ با اتصال‌ به‌ زمین‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آیین‌ نامه‌ ایمنی‌ تاسیسات‌ الکتریکی‌ با اتصال‌ به‌ زمین‌


تحقیق آیین‌ نامه‌ ایمنی‌ تاسیسات‌ الکتریکی‌ با اتصال‌ به‌ زمین‌

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 22 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 بخش‌ اول‌ - کلیات‌

 1- هدف‌، ایجاد محیط‌ ایمن‌ از نظر برق‌گرفتگی‌ باتوجه‌ به‌مقررات‌ ودستورالعمل‌های‌ این‌ آیین‌نامه‌ می‌باشد.

2- دامنه‌کاربرد - این‌ آیین‌نامه‌ برای‌ اجرا در کلیه‌ کارگاه‌ها مشمول‌ قانون‌ کار که‌ ولتاژ نامی‌ موثر سیستم‌های‌ برقی‌ آنها حداکثر 1000ولت‌ جریان‌ متناوب‌ می‌باشد تدوین‌ گردیده‎است‌.

3 - حداکثر مقاومت‌ اتصال‌ زمین‌ مجاز برای‌ هر سیستم‌ حفاظتی‌ (دو اهم‌) برمبنای‌ ولتاژ فاز 380 ولت‌ تعیین‌ گردیده‌ و همین‌ مقدار برای‌ مدارهای‌ با ولتاژ فاز حداکثر 1000 ولت‌ نیاز قابل‌ قبول‌ است‌ چنانچه‌ در موارد و تحت‌ شرایط‌ خاصی‌ که‌ ایجاد اتصال‌ زمین‌ موثر با مقاومت‌ کل‌ سیستم‌ (دو اهم‌) امکان‌ پذیر نباشد باید مجوز لازم‌ در این‌ مورد از وزارت‌ کار اخذ گردد.

4 - رعایت‌ کلیه‌ مقررات‌ این‌ آیین‌نامه‌ الزامی‌ بوده‌ و عدم‌ اجرای‌ موارد پیش‎بینی‌ شده‌ یا انجام‌ نیمه‎کاره‌ آنها سبب‌ بی‎اثر شدن‌ بقیه‌ و درنتیجه‌ کل‎سیستم‌ ایمنی‎مربوطه‌ خواهدگردید.

 

 بخش‌ دوم‌ - تعاریف‌

 واژه‌های‌ به‌ کار رفته‌ در این‌ آیین‌نامه‌ به‌ شرح‌ زیر تعریف‌ می‌گردد:

 1 - تجهیزات‌ الکتریکی‌ - مصالح‌ و تجهیزاتی‌ که‌ برای‌ تولید، تبدیل‌ و یا مصرف‌ انرژی‌ الکتریکی‌ به‌ کار می‌روند از قبیل‌ مولدها، موتورهای‌ برق‌، ترانسفورماتورها، دستگاه‌های‌ برقی‌، دستگاه‌های‌ اندازه‌ گیری‌، وسایل‌ حفاظتی‌ و مصالح‌ الکتریکی‌.

 2 - تاسیسات‌ الکتریکی‌ - هرنوع‌ ترکیبی‌ از وسایل‌ و مصالح‌ بهم‌ پیوسته‌ الکتریکی‌ در محل‌ یا فضای‌ معین‌.

 3 - مدار الکتریکی‌ (مدار) - ترکیبی‌ از وسایل‌ و واسطه‌ها که‌ جریان‌ الکتریکی‌ می‌تواند از آنها عبور نماید.

 4 - قسمت‌ برقدار - هر سیم‌ یا هادی‌ که‌ در شرایط‌ عادی‌ تحت‌ ولتاژ الکتریکی‌ باشد.

 5 - بدنه‌ هادی‌ - قسمتی‌ که‌ به‌ سادگی‌ در دسترس‌ بوده‌ و در حالت‌ عادی‌ برق‌دار نمی‌باشد ولی‌ ممکن‌ است‌ در اثر بروز نقصی‌ در دستگاه‌ برق‌دار شود.

 6 - قسمت‌های‌ بیگانه‌ - قسمت‌ هادی‌ که‌ جزیی‌ از تاسیسات‌ الکتریکی‌ را تشکیل‌ نداده‌ باشد (نظیر اسکلت‌ فلزی‌ ساختمان‌ها، لوله‌های‌ فلزی،‌ گاز، آب‌ و حرارت‌ مرکزی‌ و غیره‌).

 7 - هادی‌ حفاظتی‌ - هادی‌هایی‌ که‌ از آن‌ در اقدامات‌ حفاظتی‌ در برابر برق‌ گرفتگی‌ هنگام‌ بروز اتصالی‌ استفاده‌ شده‌ و بدنه‌های‌ هادی‌ را به‌ قسمت‌های‌ زیر وصل‌ می‌نماید :

 - بدنه‌های‌ هادی‌ دیگر

 - قسمت‌های‌ هادی‌ بیگانه‌

 - الکترود زمین‌

 - هادی‌ زمین‌ شده‌ یا قسمت‌ برق‌دار زمین‌ شده‌

 8 - هادی‌ خنثی‌ - هادی‌ای‌ که به‌ نقطه‌ خنثی‌ وصل‌ بوده‌ و به‌ منظور انتقال‌ انرژی‌ الکتریکی‌ از آن‌ استفاده‌ شود.

 9 - الکترود زمین‌ - یک‌ یا چند قطعه‌ هادی‌ که‌ به‌ منظور برقراری‌ ارتباط‌ الکتریکی‌ سیستم‌ یا جرم‌ کلی‌ زمین،‌ در خاک‌ مدفون‌ شده‌ باشد.

 10 - الکترودهای‌ زمین‌ مستقل‌ از نظر الکتریکی‌ - الکترودهایی‌ هستند که‌ فواصل‌ آنها از یکدیگر به‌ قدری‌ است‌ که‌ در صورت‌ عبور حداکثر جریان‌ ممکن‌ از آنها ولتاژ الکترودهای‌ دیگر به‌ مقدار قابل‌ ملاحظه‌ ای‌ تحت‌ تاثیر قرار نگیرند.

 11 - مقادیر اسمی‌ (جریان‌،توان‌، سطح‌ مقطع‌....)

 الف‌ - در مورد ابعاد و دیگر مشخصات‌ مکانیکی‌، مقدار اسمی‌ مشخص‌ کننده‌ کمیت‌ معینی‌ در حدود رواداریهای‌ تعیین‌ شده‌ می‌باشد.

ب- درمورد کمیت‌هایی‌ نظیر توان‌ جریان‌ ولتاژ و غیره‌که‌ مقدار واقعی‌ آنها بستگی‌ به‌ عوامل‌ دیگری‌ مانند تغییرات‌ در مصرف‌ افت‌ ولتاژ و غیره‌ دارد، مقدار اسمی‌ کمیتی‌ است‌ که‌ در اثر آن‌ دما و تنش‌های‌ مکانیکی‌ یا الکترومغناطیسی‌ در دستگاه‌ مولد موتور یا وسایل‌ مصرف‌‎ کننده‌ دیگر در شرایط‌ متعارفی‌ محیط‌ کار از مقادیر مجاز مربوطه‌ تجاوز نخواهد نمود.

 12 - جریان‌ اتصال‌ کوتاه‌ - اضافه‌ جریانی‌ است‌ که‌ در اثر متصل‌ شدن‌ دو نقطه‌ با پتانسیل‌های‌ مختلف‌ در موقع‌ کار عادی‌ از طریق‌ امپدانسی‌ بسیار کوچک‌ بوجود آمده‌ باشد.

 13 - جریان‌ اتصالی‌ - جریانی‌ است‌ که‌ در اثر خرابی‌ عایق‌ یا اتصالی‌ بوجود آید.

 14 - جریان‌ اتصالی‌ به‌ زمین‌ - جریان‌ اتصالی‌ است‌ که‌ به‌ زمین‌ جاری‌ می‌شود.

 15 - جریان‌ احتمالی‌ اتصال‌ کوتاه‌ - جریانی‌ است‌ که‌ احتمال‌ بروز آن‌ در اثر اتصال‌ کوتاه‌ در یک‌ نقطه‌ یا روی‌ ترمینال‌های‌ سیستم‌ یا تاسیسات‌ مورد نظر وجود دارد.

 16 - جریان‌ برق‌ گرفتگی‌ (جریانی‌ که‌ ازنظر پاتوفیزیولوژی‌ خطرناک‌ است‌).

 جریانی‌ است‌ که‌ از بدن‌ انسان‌ و حیوانات‌ عبور نموده‌ و مقدار آن‌ (با در نظر گرفتن‌ هارمونیکها و زمان‌ تاثیر) به‌ قدری‌ باشد که‌ آسیب‌ بوجود آورد.

 17 - تجهیزات‌ یا وسایل‌ حفاظتی‌ - تجهیزات‌ و وسائلی‌ است‌ که‌ هدف‌ اولیه‌ آنها قطع‌ جریان‌ مدار در صورت‌ بروز اضافه‌ جریان‌ یا اتصال‌ کوتاه‌ یا اختلال‌ در سیستم‌ ایمنی‌ آن‌ می‌باشد (مانند انواع‌ فیوزها،کلیدهای‌ خودکار، کلیدهای‌ جریان‌ تفاضلی‌ و غیره‌).

 18 - ولتاژ تماس‌ - ولتاژی‌ که‌ بین‌ قطعاتی‌ که‌ درآن‌ دردسترس‌ باشند بوجود آید.

 19 - قطعاتی‌ که‌ در آن‌ واحد در دسترس‌ می‌باشند - هادی‌ها با بدنه‌های‌ هادی‌ که‌ در آن‌ واحد توسط‌ یک‌ شخص‌ قابل‌ لمس‌ باشد، قسمت‌های‌ برقدار،بدنه‌های‌ هادی‌، بیگانه‌، هادی‌های‌ حفاظتی‌ و الکترودهای‌ زمین‌ قطعاتی‌ هستند که‌ در آن‌ واحد ممکن‌ است‌ در دسترس‌ باشد.

 20 - دسترس‌ - منطقه‌ ایست‌ که‌ حدود آن‌ از محل‌ فعالیت‌ عادی‌ افراد قابل‌ لمس‌ باشد.

 21 - مقاومت‌ سیستم‌ اتصال‌ زمین‌ - مقاومت‌ معادلی‌ است‌ از مقاومت‌ الکترود زمین‌ و مقاومت‌ هادی‌های‌ اتصال‌ زمین‌ نسبت‌ به‌ جرم‌ کلی‌ زمین‌.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آیین‌ نامه‌ ایمنی‌ تاسیسات‌ الکتریکی‌ با اتصال‌ به‌ زمین‌