رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی 34 ص

اختصاصی از رزفایل اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی 34 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

-اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی (گیاه هوازی) : دانش امروز، سؤالات مطرح

-خلاصه : امروزه علم اکولوژی فیزیولوژیک ، اپی فیت های آوندی را مورد بررسی قرار می دهد.

در حال حاضر مناسب ترین و مهمترین عوامل محدود کنندة غیر زنده بر رشد و عملکرد روش اپی فیت ها کمبود آب است که بررسی شده است، در حالی که دیگر فاکتورها مانند دسترسی به مواد غذایی یا تابش نور، در درجه دوم اهمیت قرار دارند. به هر حال این نشان داده شده که علم امروز ما در مورد بیولوژی اپی فیت ها هنوز در دو بعد تاکسونومیک و اکولوژیک خیلی محدود است. و نتیجه گرفته شده که معمولاً هنوز در سطح ابتدایی قرار گرفته است. مطالعات آینده باید شامل محدودة وسیع تری از تاکسونها و مکانهای رویش شود تا به فهم بهتری در مورد اینکه چطور فاکتورهای غیر زنده (abiotic ) رشد و بقای اپی فیتها را محدود می کنند و اینکه چه اثری روی ترکیب اجتماعی اپی فیت دارند منتهی شود. در نهایت این روش بیشتر برای بیولوژی اپی فیت پیشنهاد می شود: تحقیقات فیزیولوژیک باید با مطالعات در مورد دیگر محدودیتها متعادل شود . برای مثال : ناپایداری سوبسترا(زیر لایه) ، محدودیت پراکندگی، رقابت یا گیاه خواری.

کلمات کلیدی : اپی فیتها (گیاهان دارزی )، تغییرات درون گونه ای، تلفات (مرگ و میر mortality ) روابط غذایی، انعطاف فنوتیپی (phenotypic plasticity ) ، فتوسنتز، روابط آبی .

مقدمه :

20000 تا 25000 گونه اپی فیت آوندی (vascular epiphytes) تخمین زده شده است (Benzing 1990 ) ، که بیشتر در مناطق گرمسیری استوایی قرار دارند. اگر چه گونه های اپی فیت در خانواده ها و راسته های بزرگ سرخسها، و بازدانگان و نهاندانگان هستند، ولی تک لپه ای ها بیشترین نقش را دارند : حدود 80% از کل اپی فیتها به این گروه تعلق دارند. (kress , 1989 ) . در یک محل فراوان هستند و دارای گوناگونی بسیار می باشند اپی فیتها روی دیگر گیاهان رشد می کنند، که این امر در گیاهان زیردرختی تا تاج درختان واقع می شود. این تنوع در مکانهای رویش و انواع مختلف سکونت گیاه، صریحاً نشان می دهد که یک تعریف ساده برای «زیستگاه اپی فیت» (epiphyte habitat ) و یا عوامل محدود کنندة محیطی برای فلور آن نمی توان در نظر گرفت. مطالعات منتشر شده به سختی این تغییر پذیری را نشان می دهد. در مقابل اکولوژیستهای فیزیولوژی گیاهی به آن گونه هایی بیشتر توجه دارند که در مکانهای پرتنش وجود دارند. (Benzing zotz and Andrade 2001 , luttge 1997 , 2000 ). اکثر این مطالعات پاسخ های کمی را در مورد استرس در سطح ارگانهای فردی نشان داده است. مطالعه اکوفیزیولوژیک اپی فیتها تقریباً ناقص است، زیرا فعل و انفعال یک فرد (ارگان) تنها قسمتی از اندازه گیری نتایج استرس را بر روی تمامی افراد نشان می دهد.

مطالعة اکوفیزیولوژیک اپی فیت این مقاله روش متعادلی را بین روشهای تاکسونومیک و اکولوژیک نتیجه داده است. آنچه که ما امروزه در مورد اثرات اکوفیزیولوژی اپی فیت می دانیم به صورت نقد و بررسی خلاصه شده است، و اعتبار فرضیات مطرح شده در بسیاری از این مطالعات مورد سؤال قرار گرفته است. مخصوصاً، عوامل محدود کنندة اصلی رشد و بقای اپی فیتها تحت استرس شدید و آب فراوان، کمبود مواد غذایی در دسترس و مهارنوری، در حالی که عوامل محدود کنندة زنده (biotic ) نسبتاً مهم نیستند. جزئیات اندازة گیاه و تغییر پذیری درون گونه در پارامترهای فیزیکی بررسی شده است (Zotz et al 2001 a ) که در اینجا مختصراً بحث شده است. اطلاعات موجود ما را متوجه تمرکز بر روی نسبت های آبی گیاه، نسبت های غذایی و فتوسنتز می کند زیرا دیگر زمینه ها، مانند فیزیولوژی هورمونی اپی فیتها (Zotz etal 2001 : zhang et al 1995 ) واقعاً کشف نشده اند.

در نهایت، اگرچه این مقاله بطور کلی با اکوفیزیولوژی اپی فیتها سرو کار دارد ولی موارد دیگر اکولولوژیک را مانند اثرات جمعیت شناسی بیولوژی اپی فیت را نیز تا اندازه ای شامل می شود. در اکوسیستم های پیچیده جنگلهای استوایی که وجود تعداد زیادی از فعل انفعالات بیوتیک (زنده) از ویژگی آنهاست، اهمیت نسبی اندازه گیری واقعی انطباقات فیزیولوژیک برای رشد و بقا فقط با کمک مشاهده (putting them into perspective) و با استفاده از روش مطالعه فیزیولوژی به کمک تجربیات مشاهدات در سطح زیست شناسی، جمعیت شناسی یا اکولوژی جمعیتی بدست می آید.

نسبت های آبی گیاه

کمبود آب مهمترین عامل محدود کننده آبیوتیک (غیر زنده) در محیط زیست اپی فیت است. تفاوتها در چگونگی دسترسی به آب و مواد غذایی ، بنزینگ (Benzing) را واداشت تا گروههای عملکردی یا شاهدی را تعیین کند مانند : اپی فیتها «منبع دائمی» (Continuously supplied) و «منبع ضربه ای» (pulse supplied ) ، (Continusly supplied ) و «منبع ضربه ای» (Pulse supplied ) ، ( Benzing 1990 ) .

اولی بروملیادها (bromeliad نوعی اپی فیت) تاکسونهایی را شامل می شود که به منبع نسبتاً ثابت و دائم رطوبت دسترسی دارند. دومی شامل تمام اشکال باقی مانده است که اپی فیتهاپوست درختی (bork epiphyte) معروف هستند که دوره های کم بارانی در زمان کوتاه، کافی است تا استرس آبی را ایجاد کند. اگر چه این دو گانگی ابتکاری است، ولی تغییر پذیری ذاتی و اساسی را نه تنها فقط در تاکسونهای مختلف هر گروه، بلکه حتی در گونه های معین نشان نمی دهد. کارایی اپی فیتهای بروملیاد در دوره های کم بارانی و اثر آنها روی اندازة گیاه مورد بررسی قرار گرفته است (Zoz and Thomas 1999 ; Schmidt and Zotz 2001 )

در هر سه گونة مورد آزمایش قرار گرفته افزایش تدریجی در کارایی گیاه دیده می شود. برای


دانلود با لینک مستقیم


اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی 34 ص

دانلود علائم بیماری های فیزیولوژیک گوجه

اختصاصی از رزفایل دانلود علائم بیماری های فیزیولوژیک گوجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دسته بندی : صنایع غذایی _ کشاورزی و زراعت

فرمت فایل :  Doc ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ ) Word


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 10 صفحه

علائم بیماری های فیزیولوژیک گوجه:.
پوسیدگی گلگاه: .
آفتاب سوختگی:.
Catfacing ژ ترکهای رشدی: پیچیدگی برگ : Early Blight : لکه برگی ناشی از Septoria بیماری های فیزیو لوژیک گوجه فرنگی.
پوسیدگی گلگاه گوجه فرنگی : Blossom End Rot .
علائم اولیه پوسیدگی گلگاه شامل لکه های آب سوخته روی گلگاه میوه های رسیده یا در نزدیکی آن است .
این لکه ها به سرعت رشد می کنند و ممکن است به هم بپیوندند و نواحی آسیب دیده وسیعی را بوجود بیاورند.
به علت خشک و چروک شدن بافت ، سطح زخمها چروکیده و چرمی و به رنگ قهوه ای تیره تا سیاه در می آید.
قسمتهای آسیب دیده معمولا مورد حمله پاتوژنهای ثانویه قرار می گیرند که باعث پوسیدگی نرم و فساد میوه می گردند.
در برخی مواقع بافتهای داخلی بیرنگ شده و متلاشی می گردند بی آنکه علائم قابل مشاهده ای در سطح میوه وجود داشته باشد.
پوسیدگی گلگاه عارضه ای است که با کمبود موقتی کلسیم موجود در گیاه مرتبط است و با تغییرات رطوبتی خاک تشدید می شود .
اگر میزان آب محدود باشد، رشد گیاه کند می شود و متعاقبا جذب مواد غذایی نیز کاهش می یابد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود علائم بیماری های فیزیولوژیک گوجه

دانلود تحقیق کامل درمورد روانشناسی فیزیولوژیک

اختصاصی از رزفایل دانلود تحقیق کامل درمورد روانشناسی فیزیولوژیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

روانشناسی فیزیولوژیک

روانشناسی فیزیولوژیک (Physiological Psyhology) به بررسی مباحثی می‌پردازد که در ارتباط با کارکردهای روانی و رفتاری و پیوسته‌های فیزیولوژیکی آنهاست. به عبارتی در این شاخه از روان شناسی ارتباطی که ممکن است بین رفتارها ، صفات و کارکردهای روانی افراد با عوامل فیزیولوژیک بدنی وجود داشته باشد مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

دید کلی

اینکه چه ارتباطی بین هیجانات ما تغییرات بدنی ما وجود دارد؟

وقتی می‌ترسیم، چه نوع تغییرات هورمونی در بدن اتفاق می‌افتد؟

وقتی فکر می‌کنیم چه قسمتهایی از مغز فعال هستند؟

آیا جای مشخصی در مغز برای حافظه وجود دارد که مطالب بخاطر سپرده شده در آنجا ذخیره شوند؟

وقتی فردی دروغ می‌گوید، چه تغییراتی در او بوجود می‌آید؟

آیا از این تغییرات برای کشف دروغ افراد می‌توان استفاده کرد؟

آیا افراد مبتلا به بیماریهای روانی از لحاظ کارکردهای فیزیولوژیک تفاوتی با افراد عادی وجود دارد؟

چگونه می‌توان به طرق فیزیولوژیک در افراد آرامش ایجاد کرد؟

کارکردهای رفتاری و روانی قسمتهای مختلف مغز چیست؟روشن است مسائلی در این شاخه از روان شناسی مورد توجه هستند که مسائلی روانی را با کارکردهای بدنی و فیزیولوژیک پیوند می‌دهند.

تاریخچه روانشناسی فیزیولوژیک

پژوهشهای فیزیولوژیکی که روانشناسی نوین را تحرک بخشید و به آن جهت داد، دست آورد اواخر قرن نوزدهم است. کوشش در این زمینه نیز مانند همه زمینه‌های دیگر پیشینه خودش را داشت، یعنی کارهای اولیه‌ای که زیر بنای فیزیولوژی قرار گرفتند. فیزیولوژی در خلال سالهای دهه 1830 به صورت یک رشته علمی مبتنی بر آزمایش در آمد و این کار در وهله نخست تحت نفوذ یوهانی مولد فیزیولوژیست آلمانی که از بکار بستن روشهای آزمایشی در فیزیولوژی جانب داری می‌کرد، صورت پذیرفت.

سیر تحولی و رشد

نظریه مولد درباره انرژیهای خاص اعصاب، هم در فیزیولوژی و هم برای روان شناسی در خور اهمیت است. چندین نفر از فیزیولوژیستهای اولیه خدمتهای قابل توجهی به مطالعه درباره کارکردهای مغز کرده بودند. کار آنان به سبب کشف مناطق خاص مغز و توسعه روشهای تحقیق که بعدها بطور گسترده‌ای در روان شناسی فیزیولوژیکی بکار بسته شد. برای روان شناسی اهمیت دارد. مارشال هال یکی از پیشروان پژهش درباره رفتار بازتابی از آزمایشات خود نتیجه گرفت که سطوح مختلف رفتار به قسمتهای مختلف مغز و نظام عصبی وابسته است.در نیمه قرن نوزدهم رویکردهای جدید آزمایشی مطرح شدند، تحت عناوین روش بالینی و تحریک برقی ، روش بالینی توسط بروکا روی مردی که سالها نتوانسته بود بطور قابل فهمی صحبت کند، انجام گرفت و به این طریق بروکا توانست منطقه‌ای از مغز را که در تکلم نقش عمده دارد شناسایی کند. با کاربرد روش تحریک مغزی نیز مناطقی از مغز شناسایی شدند که در احساس لذت ، تنفر ، گرسنگی و تشنگی و ... ، دخالت دارند. در ادامه این آزمایشات پژهشهایی درباره نظام عصبی ، چگونگی در طول نظام عصبی و ... ، انجام شد.بطور کلی می‌توان گفت بعد از تاثیر پژهشهای اولیه در شاخه فیزیولوژی چهار داشمند بطور مستقیم مسئول کاربردهای اولیه روش آزمایشی درباره ذهن و ارتباط جسم و ذهن یعنی موضوع روان شناسی فیزیولوژیک بودند. هلمهولتز ، وبر ، فخنر و ونت پژهشهای هلمهوتنر درباره سرعت تکانه عصبی و پژوهشهایی درباره بینایی ، شنوایی از نظر روان شناسی در خور توجه است. هر چند هلمهولتنر به بعد روان شناختی آنها توجهی نداشت. بعدها اهمیت روان شناختی آزمایشات وی توسط کسان دیگری که آزمایشات او را در روان شناسی ادامه دادند شناخته شد.یکی از دو خدمت عده وبر به روان شناسی فیزیولوژیک عبارت بود از تعیین آزمایش دقت تمییز دو نقطه پوست و دومین خدمت او تدوین نخستین قانون کمی روان شناسی فیزیولوژیک بود، که تحت عنوان کمترین تفاوت محسوس (jnd) شناخته می‌شود. فخنر رابطه کمی بین ذهن و بدن را مطرح ساخت و بر اساس فرمولی که تعیین کرد، شدت واکنشهای ذهنی را در مقابل واکنشهای بدنی اندازه‌گیری کرد. با تاسیس آزمایشگاه روان شناسی توسط ویلهم و ونت به پایه‌گذاری روان شناسی اقدام کرد.او در پیشگفتار جلد اول اصول روان شناسی فیزیولوژیکی خود چنین نوشت: کاری که در اینجا به همگان ارائه می‌دهم کوششی برای بوجود آوردن قلمرو نوینی از علم است. بر این اساس مشاهده می‌شود که تاریخ روان شناسی فیزیولوژیک با تاریخ روان شناسی آغاز می‌شود.

رویکردهای مهم روانشناسی فیزیولوژیک

یکی از رویکردهای مهم در روان شناسی ، رویکرد « عصبی _ زیستی » (Neuro-Biological) یا « زیست‌شناختی » است. در این رویکرد بسیاری از جنبه‌های عادی و غیرعادی رفتار انسان در فرایندهای زیستی جاری در جسم وی ریشه‌یابی می‌شود. مطالعات به روشنی نشان داده‌اند که رابطه نزدیکی بین تجربه‌ها و رفتار فرد با فعالیتهای عصبی (Neuro System) و غدد درون ریز (Endocrine Sestem) وجود دارد. ارتباط پدیده‌های بهنجاری نظیر « بازتابهای شرطی و غیرشرطی ، عادات ، عواطف ، انگیزش و هیجان ، یادگیری و حافظه ، خواب و رویا و ... » و پدیده‌های نابهنجار (Abnormal) نظیر« اسکیزوفرنی (Schizophrenia)، اختلالات رشد و ... » با فعالیت دستگاه عصبی و غدد درون ریز انکار ناپذیر است.این چنین ارتباط و تاثیرگذاری تنگاتنگی بین « جسم و روان » یا « جسم و رفتار » خود شاهدی است بر اهمیت مطالعه و تحقیق در حوزه « مبانی فیزیولوژیک رفتار » این حوزه از روان شناسی به مطالعات این علم غنا و عمق می‌بخشد و به شناخت انسان از خودش وسعت می‌دهد.

رابطه جسم و روان (جسم و رفتار)

رابطه جسم و روان (جسم و رفتار) آن چنان نزدیک است که روان را « مجموعه تجربه انسانی که تابع یک نظام عصبی است. » تعریف کرده‌اند. می‌توان گفت هیچ موضوع روانی وجود ندارد که نتوان آنرا از دیدگاه فیزیولوژیک بررسی کرد. از طرف دیگر ، مرز مشخصی بین فیزیولوژی (جسم) و روان شناسی (روان) وجود ندارد. برای مثال ، وقتی بینایی را مطالعه می‌کنیم، در قلمرو « فیزیولوژی » هستیم، حال آنکه مطالعه « ادراک بینایی » جز روان شناسی است، ولی به درستی نمی‌دانیم مطالعه « حس بینایی » در کجا خاتمه پیدا می‌کند و مطالعه ادراک بینایی از کجا آغاز می‌شود.در یک دید کلی می‌توانیم بگوییم که تجزیه و تحلیل روانی رفتارهای مختلف در واقع دنباله تجزیه و تحلیل‌های فیزیولوژیکی رفتار اعضا مختلف است، با یک حرکت مضاعف از روان شناسی به فیزیولوژی و از فیزیولوژی به روان شناسی.

نظریه‌های مربوط به رابطه جسم و روان

نظریه ارسطو

ارسطو اعتقاد داشت که جسم و روان دو جنبه متفاوت از یک جوهر هستند. جسم ماده این جوهر و روح صورت این جوهر است. او به استقلال جسم و روح از یکدیگر اعتقاد داشت.

نظریه دکارت

دکارت به وجود دو جوهر مستقل اعتقاد داشت. یکی جوهر جسم و دیگری جوهر روح. از نظر او جسم و روح دو امر جداگانه هستند که هیچ یک بر دیگری تاثیر ندارد. نه علت‌های روانی می‌توانند معلولهای جسمی بوجود آورند و نه علت‌های جسمی قادر به ایجاد معلولهای روانی هستند.

نظریه لایپ نیتس

لایپ نیتس (Liebnitz) اعتقا داشت، روح و جسم مستقل از یکدیگر هستند، اما در مسیرهای موازی حرکت می‌کنند. در واقع هر رویه روانی به یک رویه جسمی مربوط می‌شود، ولی هیچ یک از آنها عامل تغییر دیگری نیست. این دیدگاه به نظریه توازی (Parllelisme Theory) معروف است.

نظریه واتسون

واتسون بنیانگذار رفتارگرایی معتقد بود که آنچه را روح می‌نامیم، چیزی جز رفتار نیست و هنگامی که بدین واقعیت توجه کنیم، می‌بینیم که روح و جسم در واقع یک ماهیت دارند، زیرا رفتار شکل بخصوصی از فعالیت فیزیولوژیک (جسم) است. این دیدگاه به نظریه هم ماهیتی (‌Identity Theary) معروف است.

رشته‌های مرتبط با روان شناسی فیزیولوژیک

با توجه به هدف اساسی روان شناسی فیزیولوژیک که رابطه بین جسم و روان و تعملاتی بین آن دو برقرار است می‌باشد. ارتباط این رشته با شاخه‌های مختلف روانشناشی و علوم زیستی روشن می‌شود. در حوزه‌های مختلف روان شناسی می‌توان گفت با تمامی آنها ارتباط دارد، هر چند برخی روابط صورتی روشن و واضح دارند و روابطی مستقیم و تنگاتنگ هستند.در هر حال روان شناختی فیزیولوژیکی به دنبال پایه‌های فیزیولوژیک برای مباحث مختلفی می‌گردد که در حوزه‌های مختلف روان شناسی مطرح هستند. مثل پایه‌های فیزیولوژیک برای یادگیری و حافظه در روان شناسی یادگیری ، پایه‌های فیزیولوژیک برای بحث بلوغ در روان شناسی رشد ، خشونت و پرخاشگری در روان شناسی اجتماعی ، هیجانها در روان شناسی عمومی ، بیماریهای روانی در روان شناسی بالینی و ... .از سوی دیگر این شاخه پیشرفت خود را مدیون یافته‌هایی است که علوم زیستی مطرح هستند. بین فیزیولوژی ، علم پزشکی و درمانی ، فارماکولوژی روابط روشنی دیده می‌شود. به عنوان مثال در شاخه علوم پزشکی و روانپزشکی آنچه به عنوان دارو درمانی برای درمان بیماریهای روانی مورد استفاده قرار می گیرد، تا حدودی مدیون یافته‌های روان شناسی فیزیولوژیک است.

انواع حوزه‌های مطالعاتی در روان شناسی فیزیولوژیک

انواع حوزه‌های مطالعاتی (صرف نظر از روشهای تحقیق در آنها) در روان شناسی فیزیولوژیک را می‌توان در چهار حوزه تحقیق درباره عملکرد دستگاه حسی (دریافتی) ، تحقیق درباره دستگاه حرکتی (پاسخ) ، تحقیق درباره فیزیولوژی کارکردهای روانی (نظریه فیزیولوژی یادگیری و حافظه ، هوش ، ...) و تحقیق درباره پدیده‌های انگیزش و هیجان تقسیم‌بندی کرد

فیزیولوژی یادگیری و حافظه

فیزیولوژی یادگیری و حافظه به بررسی فرآیندهای عصبی می‌پردازد که در جریان یادگیری و یا عملکرد حافظه رخ می‌دهند.

مقدمه

در تبیین یادگیری از دیدگاه فیزیولوژیک دو نظریه کلی وجود دارد که یکی از آنها تغییرات را در سطح سیناپسی و عوامل زیست شناسی مرتبط با آن در نظر می‌گیرد و دیگری توجه خود را به تغییرات در مدارهای نورونی معطوف داشته است. هر دو اینها به تغییرات


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد روانشناسی فیزیولوژیک

تحقیق درمورد اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی

اختصاصی از رزفایل تحقیق درمورد اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی


تحقیق درمورد اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی

دسته بندی : علوم پایه _ شیمی،

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 31 صفحه

-اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی (گیاه هوازی) : دانش امروز، سؤالات مطرح -خلاصه : امروزه علم اکولوژی فیزیولوژیک ، اپی فیت های آوندی را مورد بررسی قرار می دهد.
در حال حاضر مناسب ترین و مهمترین عوامل محدود کنندة غیر زنده بر رشد و عملکرد روش اپی فیت ها کمبود آب است که بررسی شده است، در حالی که دیگر فاکتورها مانند دسترسی به مواد غذایی یا تابش نور، در درجه دوم اهمیت قرار دارند.
به هر حال این نشان داده شده که علم امروز ما در مورد بیولوژی اپی فیت ها هنوز در دو بعد تاکسونومیک و اکولوژیک خیلی محدود است.
و نتیجه گرفته شده که معمولاً هنوز در سطح ابتدایی قرار گرفته است.
مطالعات آینده باید شامل محدودة وسیع تری از تاکسونها و مکانهای رویش شود تا به فهم بهتری در مورد اینکه چطور فاکتورهای غیر زنده (abiotic ) رشد و بقای اپی فیتها را محدود می کنند و اینکه چه اثری روی ترکیب اجتماعی اپی فیت دارند منتهی شود.
در نهایت این روش بیشتر برای بیولوژی اپی فیت پیشنهاد می شود: تحقیقات فیزیولوژیک باید با مطالعات در مورد دیگر محدودیتها متعادل شود .
برای مثال : ناپایداری سوبسترا(زیر لایه) ، محدودیت پراکندگی، رقابت یا گیاه خواری.
کلمات کلیدی : اپی فیتها (گیاهان دارزی )، تغییرات درون گونه ای، تلفات (مرگ و میر mortality ) روابط غذایی، انعطاف فنوتیپی (phenotypic plasticity ) ، فتوسنتز، روابط آبی .
مقدمه : 20000 تا 25000 گونه اپی فیت آوندی (vascular epiphytes) تخمین زده شده است (Benzing 1990 ) ، که بیشتر در مناطق گرمسیری استوایی قرار دارند.
اگر چه گونه های اپی فیت در خانواده ها و راسته های بزرگ سرخسها، و بازدانگان و نهاندانگان هستند، ولی تک لپه ای ها بیشترین نقش را دارند : حدود 80% از کل اپی فیتها به این گروه تعلق دارند.
(kress , 1989 ) .
در یک محل فراوان هستند و دارای گوناگونی بسیار می باشند اپی فیتها روی دیگر گیاهان رشد می کنند، که این امر در گیاهان زیردرختی تا تاج درختان واقع می شود.

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد اکولوژ فیزیولوژیک اپی فیت های آوندی

حقیق و بررسی در مورد روانشناسی فیزیولوژیک

اختصاصی از رزفایل حقیق و بررسی در مورد روانشناسی فیزیولوژیک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

روانشناسی فیزیولوژیک

روانشناسی فیزیولوژیک (Physiological Psyhology) به بررسی مباحثی می‌پردازد که در ارتباط با کارکردهای روانی و رفتاری و پیوسته‌های فیزیولوژیکی آنهاست. به عبارتی در این شاخه از روان شناسی ارتباطی که ممکن است بین رفتارها ، صفات و کارکردهای روانی افراد با عوامل فیزیولوژیک بدنی وجود داشته باشد مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.

دید کلی

اینکه چه ارتباطی بین هیجانات ما تغییرات بدنی ما وجود دارد؟

وقتی می‌ترسیم، چه نوع تغییرات هورمونی در بدن اتفاق می‌افتد؟

وقتی فکر می‌کنیم چه قسمتهایی از مغز فعال هستند؟

آیا جای مشخصی در مغز برای حافظه وجود دارد که مطالب بخاطر سپرده شده در آنجا ذخیره شوند؟

وقتی فردی دروغ می‌گوید، چه تغییراتی در او بوجود می‌آید؟

آیا از این تغییرات برای کشف دروغ افراد می‌توان استفاده کرد؟

آیا افراد مبتلا به بیماریهای روانی از لحاظ کارکردهای فیزیولوژیک تفاوتی با افراد عادی وجود دارد؟

چگونه می‌توان به طرق فیزیولوژیک در افراد آرامش ایجاد کرد؟

کارکردهای رفتاری و روانی قسمتهای مختلف مغز چیست؟روشن است مسائلی در این شاخه از روان شناسی مورد توجه هستند که مسائلی روانی را با کارکردهای بدنی و فیزیولوژیک پیوند می‌دهند.

تاریخچه روانشناسی فیزیولوژیک

پژوهشهای فیزیولوژیکی که روانشناسی نوین را تحرک بخشید و به آن جهت داد، دست آورد اواخر قرن نوزدهم است. کوشش در این زمینه نیز مانند همه زمینه‌های دیگر پیشینه خودش را داشت، یعنی کارهای اولیه‌ای که زیر بنای فیزیولوژی قرار گرفتند. فیزیولوژی در خلال سالهای دهه 1830 به صورت یک رشته علمی مبتنی بر آزمایش در آمد و این کار در وهله نخست تحت نفوذ یوهانی مولد فیزیولوژیست آلمانی که از بکار بستن روشهای آزمایشی در فیزیولوژی جانب داری می‌کرد، صورت پذیرفت.

سیر تحولی و رشد

نظریه مولد درباره انرژیهای خاص اعصاب، هم در فیزیولوژی و هم برای روان شناسی در خور اهمیت است. چندین نفر از فیزیولوژیستهای اولیه خدمتهای قابل توجهی به مطالعه درباره کارکردهای مغز کرده بودند. کار آنان به سبب کشف مناطق خاص مغز و توسعه روشهای تحقیق که بعدها بطور گسترده‌ای در روان شناسی فیزیولوژیکی بکار بسته شد. برای روان شناسی اهمیت دارد. مارشال هال یکی از پیشروان پژهش درباره رفتار بازتابی از آزمایشات خود نتیجه گرفت که سطوح مختلف رفتار به قسمتهای مختلف مغز و نظام عصبی وابسته است.در نیمه قرن نوزدهم رویکردهای جدید آزمایشی مطرح شدند، تحت عناوین روش بالینی و تحریک برقی ، روش بالینی توسط بروکا روی مردی که سالها نتوانسته بود بطور قابل فهمی صحبت کند، انجام گرفت و به این طریق بروکا توانست منطقه‌ای از مغز را که در تکلم نقش عمده دارد شناسایی کند. با کاربرد روش تحریک مغزی نیز مناطقی از مغز شناسایی شدند که در احساس لذت ، تنفر ، گرسنگی و تشنگی و ... ، دخالت دارند. در ادامه این آزمایشات پژهشهایی درباره نظام عصبی ، چگونگی در طول نظام عصبی و ... ، انجام شد.بطور کلی می‌توان گفت بعد از تاثیر پژهشهای اولیه در شاخه فیزیولوژی چهار داشمند بطور مستقیم مسئول کاربردهای اولیه روش آزمایشی درباره ذهن و ارتباط جسم و ذهن یعنی موضوع روان شناسی فیزیولوژیک بودند. هلمهولتز ، وبر ، فخنر و ونت پژهشهای هلمهوتنر درباره سرعت تکانه عصبی و پژوهشهایی درباره بینایی ، شنوایی از نظر روان شناسی در خور توجه است. هر چند هلمهولتنر به بعد روان شناختی آنها توجهی نداشت. بعدها اهمیت روان شناختی آزمایشات وی توسط کسان دیگری که آزمایشات او را در روان شناسی ادامه دادند شناخته شد.یکی از دو خدمت عده وبر به روان شناسی فیزیولوژیک عبارت بود از تعیین آزمایش دقت تمییز دو نقطه پوست و دومین خدمت او تدوین نخستین قانون کمی روان شناسی فیزیولوژیک بود، که تحت عنوان کمترین تفاوت محسوس (jnd) شناخته می‌شود. فخنر رابطه کمی بین ذهن و بدن را مطرح ساخت و بر اساس فرمولی که تعیین کرد، شدت واکنشهای ذهنی را در مقابل واکنشهای بدنی اندازه‌گیری کرد. با تاسیس آزمایشگاه روان شناسی توسط ویلهم و ونت به پایه‌گذاری روان شناسی اقدام کرد.او در پیشگفتار جلد اول اصول روان شناسی فیزیولوژیکی خود چنین نوشت: کاری که در اینجا به همگان ارائه می‌دهم کوششی برای بوجود آوردن قلمرو نوینی از علم است. بر این اساس مشاهده می‌شود که تاریخ روان شناسی فیزیولوژیک با تاریخ روان شناسی آغاز می‌شود.

رویکردهای مهم روانشناسی فیزیولوژیک

یکی از رویکردهای مهم در روان شناسی ، رویکرد « عصبی _ زیستی » (Neuro-Biological) یا « زیست‌شناختی » است. در این رویکرد بسیاری از جنبه‌های عادی و غیرعادی رفتار انسان در فرایندهای زیستی جاری در جسم وی ریشه‌یابی می‌شود. مطالعات به روشنی نشان داده‌اند که رابطه نزدیکی بین تجربه‌ها و رفتار فرد با فعالیتهای عصبی (Neuro System) و غدد درون ریز (Endocrine Sestem) وجود دارد. ارتباط پدیده‌های بهنجاری نظیر « بازتابهای شرطی و غیرشرطی ، عادات ، عواطف ، انگیزش و هیجان ، یادگیری و حافظه ، خواب و رویا و ... » و پدیده‌های نابهنجار (Abnormal) نظیر« اسکیزوفرنی (Schizophrenia)، اختلالات رشد و ... » با فعالیت دستگاه عصبی و غدد درون ریز انکار ناپذیر است.این چنین ارتباط و تاثیرگذاری تنگاتنگی بین « جسم و روان » یا « جسم و رفتار » خود شاهدی است بر اهمیت مطالعه و تحقیق در حوزه « مبانی فیزیولوژیک رفتار » این حوزه از روان شناسی به مطالعات این علم غنا و عمق می‌بخشد و به شناخت انسان از خودش وسعت می‌دهد.

رابطه جسم و روان (جسم و رفتار)

رابطه جسم و روان (جسم و رفتار) آن چنان نزدیک است که روان را « مجموعه تجربه انسانی که تابع یک نظام عصبی است. » تعریف کرده‌اند. می‌توان گفت هیچ موضوع روانی وجود ندارد که نتوان آنرا از دیدگاه فیزیولوژیک بررسی کرد. از طرف دیگر ، مرز مشخصی بین فیزیولوژی (جسم) و روان شناسی (روان) وجود ندارد. برای مثال ، وقتی بینایی را مطالعه می‌کنیم، در قلمرو « فیزیولوژی » هستیم، حال آنکه مطالعه « ادراک بینایی » جز روان شناسی است، ولی به درستی نمی‌دانیم مطالعه « حس بینایی » در کجا خاتمه پیدا می‌کند و مطالعه ادراک بینایی از کجا آغاز می‌شود.در یک دید کلی می‌توانیم بگوییم که تجزیه و تحلیل روانی رفتارهای مختلف در واقع دنباله تجزیه و تحلیل‌های فیزیولوژیکی رفتار اعضا مختلف است، با یک حرکت مضاعف از روان شناسی به فیزیولوژی و از فیزیولوژی به روان شناسی.

نظریه‌های مربوط به رابطه جسم و روان

نظریه ارسطو

ارسطو اعتقاد داشت که جسم و روان دو جنبه متفاوت از یک جوهر هستند. جسم ماده این جوهر و روح صورت این جوهر است. او به استقلال جسم و روح از یکدیگر اعتقاد داشت.

نظریه دکارت

دکارت به وجود دو جوهر مستقل اعتقاد داشت. یکی جوهر جسم و دیگری جوهر روح. از نظر او جسم و روح دو امر جداگانه هستند که هیچ یک بر دیگری تاثیر ندارد. نه علت‌های روانی می‌توانند معلولهای جسمی بوجود آورند و نه علت‌های جسمی قادر به ایجاد معلولهای روانی هستند.

نظریه لایپ نیتس

لایپ نیتس (Liebnitz) اعتقا داشت، روح و جسم مستقل از یکدیگر هستند، اما در مسیرهای موازی حرکت می‌کنند. در واقع هر رویه روانی به یک رویه جسمی مربوط می‌شود، ولی هیچ یک از آنها عامل تغییر دیگری نیست. این دیدگاه به نظریه توازی (Parllelisme Theory) معروف است.

نظریه واتسون

واتسون بنیانگذار رفتارگرایی معتقد بود که آنچه را روح می‌نامیم، چیزی جز رفتار نیست و هنگامی که بدین واقعیت توجه کنیم، می‌بینیم که روح و جسم در واقع یک ماهیت دارند، زیرا رفتار شکل بخصوصی از فعالیت فیزیولوژیک (جسم) است. این دیدگاه به نظریه هم ماهیتی (‌Identity Theary) معروف است.

رشته‌های مرتبط با روان شناسی فیزیولوژیک

با توجه به هدف اساسی روان شناسی فیزیولوژیک که رابطه بین جسم و روان و تعملاتی بین آن دو برقرار است می‌باشد. ارتباط این رشته با شاخه‌های مختلف روانشناشی و علوم زیستی روشن می‌شود. در حوزه‌های مختلف روان شناسی می‌توان گفت با تمامی آنها ارتباط دارد، هر چند برخی روابط صورتی روشن و واضح دارند و روابطی مستقیم و تنگاتنگ هستند.در هر حال روان شناختی فیزیولوژیکی به دنبال پایه‌های فیزیولوژیک برای مباحث مختلفی می‌گردد که در حوزه‌های مختلف روان شناسی مطرح هستند. مثل پایه‌های فیزیولوژیک برای یادگیری و حافظه در روان شناسی یادگیری ، پایه‌های فیزیولوژیک برای بحث بلوغ در روان شناسی رشد ، خشونت و پرخاشگری در روان شناسی اجتماعی ، هیجانها در روان شناسی عمومی ، بیماریهای روانی در روان شناسی بالینی و ... .از سوی دیگر این شاخه پیشرفت خود را مدیون یافته‌هایی است که علوم زیستی مطرح هستند. بین فیزیولوژی ، علم پزشکی و درمانی ، فارماکولوژی روابط روشنی دیده می‌شود. به عنوان مثال در شاخه علوم پزشکی و روانپزشکی آنچه به عنوان دارو درمانی برای درمان بیماریهای روانی مورد استفاده قرار می گیرد، تا حدودی مدیون یافته‌های روان شناسی فیزیولوژیک است.

انواع حوزه‌های مطالعاتی در روان شناسی فیزیولوژیک

انواع حوزه‌های مطالعاتی (صرف نظر از روشهای تحقیق در آنها) در روان شناسی فیزیولوژیک را می‌توان در چهار حوزه تحقیق درباره عملکرد دستگاه حسی (دریافتی) ، تحقیق درباره دستگاه حرکتی (پاسخ) ، تحقیق درباره فیزیولوژی کارکردهای روانی (نظریه فیزیولوژی یادگیری و حافظه ، هوش ، ...) و تحقیق درباره پدیده‌های انگیزش و هیجان تقسیم‌بندی کرد

فیزیولوژی یادگیری و حافظه

فیزیولوژی یادگیری و حافظه به بررسی فرآیندهای عصبی می‌پردازد که در جریان یادگیری و یا عملکرد حافظه رخ می‌دهند.

مقدمه

در تبیین یادگیری از دیدگاه فیزیولوژیک دو نظریه کلی وجود دارد که یکی از آنها تغییرات را در سطح سیناپسی و عوامل زیست شناسی مرتبط با آن در نظر می‌گیرد و دیگری توجه خود را به تغییرات در مدارهای نورونی معطوف داشته است. هر دو اینها به تغییرات


دانلود با لینک مستقیم


حقیق و بررسی در مورد روانشناسی فیزیولوژیک