ارائه شده در کنفرانس بین المللی مدیریت، چالشها و راهکارها
چکیده: استعاره سازمان ابزار سلطه را به سازمان ابزار کیفیت زندگی سازمانی تغییر دهیم. همه می دانیم با تشکیل جوامع انسانی و پیدایش سازمانهای انتفاعی و غیرانتفاعی جهت رفع نیازهای انسانی، به مرور زمینه حکمرانی سازمانها بر افراد درون و برون سازمانی شدت یافت. در همین راستا انسان بعنوان موجودی تکامل یافته در مسیر ارتقای ویژگیهای ذاتی خود گام برمی دارد. یعنی انسان ها همانگونه که در بدو تولد وابسته و دارای بلوغ فکری پایین هستند، با افزایش سن و گذر از دوران خرد سالی، میانسالی و بزرگسالی، در مسیر رشد و توسعه از وابستگی و عدم بلوغ فکری به سوی استقلال و بلوغ فکری حرکت می کنند. زندگی سازمانی کارکنان نیز تابع این اصل است یعنی در بدو ورود کارکنان به سازمان، ویژگیهای وابستگی و عدم بلوغ فکری حاکم بوده که با افزایش عمر زندگی سازمانی، ویژگیهای استقلال و بلوغ فکری کارکنان ارتقای یافته و انسان سازمانی با توجه به اهداف فردی و سازمانی به سوی کمال حرکت می نماید. از طرفی طبق تئوری رشد/عدم رشدیافتگی کریس آرجریس، سازمانهای سنتی دارای ساختار کلاسیک، مشوق عدم بلوغ فکری و وابستگی کارکنان هستند. لذا پیاده سازی مدیریت عملکرد منابع انسانی به صورت همراستا شدن مدیر و کارکنان در راستای استقرار MBO می تواند بعنوان راهکاری سودآور برای ساختارهای عصر بی منطق چارلز هندی، پیاده سازی گردد. با استقرار مدیریت عملکرد منابع انسانی علاوه بر کسب بهره وری فردی و گروهی، کارکنان می توانند ویژگیهای بلوغ فکری و استقلال منطقی خودرا در چارچوب اهداف تعریف شده سازمانی، ایفا نمایند.
تعداد صفحات: 7
رهاسازی رشد یافتگی کارکنان با استقرار مدیریت عملکرد درساختار های عصربی منطق