فرمت فایل: ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
قسمتی از محتوای متن
تعداد صفحات : 10 صفحه
« بسم الله الرحمن الرحیم » اصطلاحات عرفانی در غزلیات حافظ ادب : ادب در لغت به معنی اندازه نگاهداشتن و آزوم و فرهنگ است .
در تداول عامه ، رسم دانی وشناختن آیین هر کار است .
چنان که گفته می شود نسنجیده سخن گفتن نشان بی ادبی است یا خود نمایی خلاف ادب است .
حافظ گوید : اگرچه عرض هنرپیش یاربی ادبی است زبان خموش ولیکن دهان پرازعربی است به عقیده صوفیه ادب عبارت است از شناختن نفس و تحسین اخلاق و تهذیب افعال و اقوال .
قدم منه به خرابات جز به شرط ادب که سالکان درش مجرمان پادشهند استعغنا : بی نیازی حق است از نمودها و کرداربندگان .
و اگر در مورد عارفان کامل به کار برند مراد بی نیازی از غیر حق است و نیاز به او.
اله الغنی و انتم الفقراء ساقی به بی نیازی رندان که می بده تا بشنوی زصوت مغنی هوالغنی استغنای الهی را به باد تشبیه کرده اند .
( خاموش باش ، باد بی نیازی خداوند است که می ویوزد سامان سخن گفتن نیست ) اکسیر : به معنی مشهور ، ساده ای را گویند که مکمل جوهر جسم است .
جوههری است فرضی که گدازنده و آمیزنده و کامل کننده است و ماهیت جسم را تغییر می دهد .
یعنی جیوه را نقره و مس را طلا می کند .
در تصوف نظر می شد کامل را اکسیر گویند چه قلب ماهیت می کند یعنی وجود نا قابل را قابل و ناقص را کامل می سازد .
گدایی در میخانه طرفه اکسیری است گر این عمل بکنی خاک زر توانی کرد الفت : به معنی همدلی و انس دلها به یکدیگر است در شعرحافظ بیشتر به معنی عشق و محبت استعمال شده.
دانلود اصطلاحات عرفانی در غزلیات حافظ