رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رزفایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره رستم و اسفندیار

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره رستم و اسفندیار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

رستم و سهراب

کنون رزم ویروس و رستم شنو         دگرها شنیدستی این هم شنو

که اسفندیارش یک دیسک داد              بگفتا به رستم که ای نیکزاد

در این دیسک باشد یکی فایل ناب        که بگرفتم از سایت افراسیاب

چنین گفت رستم به اسفندیار             که من گشنمه نون سنگک بیار

جوابش چنین داد خندان طرف          که من نون سنگک ندارم به کف

برو حال می کن بدین دیسک هان!     که هم نون و هب باشد در آن

تهمتن روان شد سوی خانه اش        شتابان به دیدار رایانه اش

چو آمد به نزد مینی تاوراش      بزد ضربه بر دکمه پاور اش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت       مَر آن دیسک را در درایو اش گذاشت

نکرد هیچ صبر و نداد هیچ لفت        یکى لیست از نقشه دیسکت گرفت

در آن دیسک دیدش یکی فایل بود       بزد اینتر آنجا و اِجرا نمود

کز آن یک دموشد پس از آن عیان  ابا فیلم و موزیک و شرح و بیان

به ناگه چنان سیستمش کرد هنگ    که رستم در آن ماند مهبوت و مَنگ

چو رستم دگر باره ریست نمود         همى کرد هنگ و همان شد که بود

تهمتن کلافه شد و داد زد                  ز بخت بد خویش فریاد زد

چو تهمینه فریاد رستم شنود        بیامد که لیسانس رایانه بود

بدو گفت همه مشکلش            وز آن دیسک و برنامه ى خوشگلش

چو رستم بدو داد قیچی و ریش       یکی دیسک راه انداز آورد پیش

یکى تول کیت اَندر دیسک بود          بر اورد آنرا و اِجرا نمود

همى گشت تول کیت هارد اَندرش  چو کودک که گردد پى مادرش

به ناگه یکى رمز ویروس یافت          پى حذف اِمضاى ایشان شتافت

چو ویروس را نیک بشناختش           مَر از بوت سکتور بر انداختش

یکى ضربه زد به سرش تول کیت     که هر بایت آن گشت هشتادبیت

به خاک اَندر اَفکند ویروس را            تهمتن به رایانه زد بوس را

چنین گفت تهمینه به شوهرش        که این بار بگذشت از پل خرش

دگر باره امّا خریت مکن                ز رایانه اصلاً تو صحبت مکن

اسفندیار

به معنای آفریده‌ی مقدس. لقب آن تَهْم یعنی دلیر است. پسر گشتاسب. او برای گسترش دین بهی بسیار می‌کوشد و جنگ‌ها می‌کند. از جمله، ارجاسب، شاه هونها را شکست می‌دهد. به واسطه‌ی دانه‌ی اناری که زرتشت به او می‌دهد، روئین تن می‌شود. اسفندیار جوانی شایسته و نیرومند است که حسادت اطرافیان خود را برمی‌انگیزد و از او نزد پدر بدگویی می‌کنند. گشتاسب به خاطر سعایت اطرافیان به اسفندیار بدگمان می‌شود و به خیال اینکه او در فکر تاج و تخت است دستور می‌دهد پسر را در غل و زنجیر به دژ گنبدان ببرند و در آنجا او را به چهار میخ آهنین ببندند. ارجاسب، شاه هونها که از تغییر دین گشتاسب آگاه شده به بهانه‌ی بازگرداندن دین قبلی به حمله می‌برد. در این نبرد بسیاری کشته می‌شوند و سپاه ایران شکست می‌خورد. گشتاسب کسی را نزد اسفندیار می‌فرستد و عذر گذشته می‌خواهد و از او می‌خواهد به کمکش بیاید. اسفندیار که ابتدا از پدر دل‌آزرده است نمی‌پذیرد، اما سرانجام قبول می‌کند و نزد پدر می‌اید و ارجاسب را شکست می‌دهد. اما گشتاسب اهدای تاج و تخت خود به او را منوط می‌کند به نجات دو خواهر اسفندیار که نزد ارجاسب اسیرند. اسفندیار می‌پذیرد و در راه رسیدن به روئین دژ که کاخ ارجاسب است از هفت خوان می‌گذرد. خوان نخست، کشتن دو گرگ غول پیکر؛ خوان دوم، کشتن دو شیر غول‌ پیکر؛ خوان سوم، کشتن اژدهای کشف رود، که اسفندیار برای از بین بردن این اژدها درون صندوقی آهنی پنهان شد و بعد از اینکه اژدها صندوق را به دندان گرفت از آن خارج شده و اژدها را کشت. خوان چهارم، کشتن زن جادو؛ خوان پنجم، کشتن سیمرغ و دو فرزند او، که اسفندیار برای کشتن سیمرغ در صندوقی پنهان شد که روی یک گردونه بود و گرداگرد آن را شمشیر نشانده بودند. بال سیمرغ به هنگام حمله به صندوق در شمشیرها گیر کرد و زخمی شد. اسفندیار نیز از صندوق درآمده و او را به قتل رساند؛ خوان ششم، گذشتن از بیابان پر از برف؛ و خوان هفتم، گذشتن از صحرای سوزان بود. او پس از گذار از هفت خوان، لشکر ایران را به روئین دژ می‌رساند، اما در می‌یابد که با جنگ نمی‌تواند وارد دژ شود. بنابراین به جامه‌ی بازرگانان درآمده، هشتاد جفت صندوق بر پشت هشتاد شتر استوار می‌کند و 160 دلاور را در آن‌ها پنهان می‌سازد. بیست دلاور دیگر نیز به جامه‌ی ساربانان در‌می‌آیند. بقیه‌ی لشکر نیز تحت فرمان پشوتن منتظر علامت اسفندیار می‌مانند. او بر بیست شتر نیز حریر و ابریشم و گوهر بار می‌کند و وارد دژ می‌شود. چند روز بعد اسفندیار ساکنان دژ را به مهمانی دعوت می‌کند و به بهانه‌ی مهرگان آتشی برپا می‌سازد. پشوتن با دیدن آتش لشکر را به سمت دژ می‌کشد و به نبرد با سرداران ارجاسب می‌پردازد. ارجاسب نیز به خیال آنکه دژ در امان است، تمام لشکر را برای کمک به سربازان بیرون می‌فرستد. با خالی شدن دژ، اسفندیار دلاوران را از صندوق‌ها درآورده و دژ را تسخیر می‌کند، خواهرانش را نجات می‌دهد و گنج ‌های دژ را برداشته و به نزد پدر می‌رود. اما گشتاسب حاضر نمی‌شود سلطنت را به او واگذار کند و او را به سیستان می‌فرستد تا رستم را دست بسته به نزد او بیاورد. اسفندیار از رستم می‌خواهد که خود را دست بسته تسلیم گشتاسب کند، اما رستم این خفت را نمی‌پذیرد و اسفندیار مجبور به نبرد تن به تن با او می‌شود. رستم که پیرمردی است، چون می‌بیند که نزدیک است از اسفندیار شکست بخورد، از سیمرغ کمک می‌طلبد و او راز روئین‌تنی و نقطه‌ی ضعف اسفندیار را به او می‌گوید و تیری از گز به رستم داد تا به کمک آن اسفندیار را نابود کند. در نبرد بعدی رستم تیر گز را به چشم اسفندیار می‌زند که تنها نقطه‌ی آسیب‌پذیر اوست و باعث مرگ او می‌شود. پس از آنکه اسفندیار تیر را


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره رستم و اسفندیار

مقاله سهراب شاعر و نقاش

اختصاصی از رزفایل مقاله سهراب شاعر و نقاش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله سهراب شاعر و نقاش


مقاله سهراب  شاعر و نقاش

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:32

زندگی شخصی سهراب سپهری

سهراب سپهری سومین فرزند خانواده پنج نفری اسدا… خان سپهری و خانم فروغ سپهری است . سهراب در روزی آفتابی و پاییزی 15 مهرماه سال 1307 حوالی ظهر دیده به جهان گشود .کودکی را در کاشان , در باغ اجدادی, که بسیار بزرگ و پر از درختان میوه و گل و سبزه بود و در دروازه عطا قرار داشت , گذراند .

در مورد زندگی این شاعر نامدار تنها مرجع معتبر کتاب ـ  مرغ مهاجر  ـ  است که زندگینامه سهراب از زبان خواهرش است .

سهراب در بین افراد خانواده اش از لحاظ جثه کوچکتر و لاغرتر از همه بوده ولی در چابکی و زیرکی از همه آنها پیشی گرفته است . بازیهای جالب , سرگرمی ها و کارهای عجیب او در میان خانواده معروف بوده است .

سهراب به موسیقی علاقه داشت از سنتور خوشش می آمد و نواختن آنرا توسط گروه ورزنده که گاه به میهمانی های خانواده سهراب می آمدند از نزدیک دیده بود . از این رو سنتور مشقی کوچکی خرید و پیش خود به تمرین آهنگ های مختلف پرداخت . با نواختن نی نیز به همین طریق آشنا شد . گاهی هم تمرین آواز می کرد و به این شکل با دستگاه ها و گوشه هایی از موسیقی سنتی آشنایی یافت . از بچگی به آهنگ هایی که گاه و بیگاه از گرامافون شیپوری عمویش در فضای خانه طنین اندازش می شد گوش     می داد . صفحاتی از بدیع زاده , قمر , تاج اصفهانی و …

                 طفل پاورچین پاورچین دور شد در کوچه

                 سنجاقک ها

                 بار خود را بستم , رفتم از شهر خیالات سبک بیرون

               دلم از غربت سنجاقک پر

سهراب پس از آن که تحصیلاتش را تا سیکل اول متوسطه به پایان برد با این فکر به تهران رفت که در محیط بازتر و بهتری دانش و بهتر بیاموزد . و به همین دلیل در دانشسرای مقدماتی که شبانه روزی بود ثبت نام کرد . سهراب در اوقات فراغت خویش همیشه به سرودن شعر و کشیدن تابلو های نقاشی می پرداخت . و ذوق نقاشی هم در همان دوران کودکی در نبوغ او پیدا بود . نقاشی او در این زمان غالبا از طبیعت الهام می گرفته است .

سهراب در واپسین سال های تحصیل در دانشگاه در سال (1330 ) نخستین کتابش به نام ـ مرگ رنگ ـ را به دست چاپ سپرد .

در مورد صفات اخلاقی سهراب نمونه های بارزی وجود دارد . همیشه از مصابحه با روزنامه ها و خبرنگاران دوری می جست و هرگز مصاحبت با آنها را نمی پذیرفت . و همیشه جمله ای که می گفت این بود که : شما صلاحیت اظهار نظر در مورد هنر ندارید .

تواضع از خصوصیات بارز اوست . همیشه برای سلام گفتن بر همه پیشی می گرفت و حجب و حیای او مورد توجه همگان بود . همیشه کارهای هنری (تابلوهایش) را به دوستان می بخشید . وقتی فقیری از او درخواست کمک می کرد بدون درنگ دست در جیب می کرد و بدون اینکه پول را بشمارد به او پول می داد .

  • منابع مطالعه سهراب

بخش عمده ای از کتاب های فارسی که سهراب می خواند در کتابخانه خصوصی برادرش , زنده یاد منوچهر سپهری وجود داشت در این کتابخانه نه هزار جلدی , دیوان اشعار و آثار شعرا و عرفا و فلاسفه بزرگ ایران , فرهنگ های لغت و نیز شاهکار های ادبی جهان و کتاب های بسیاری در زمینه های گوناگون دیده می شد که اغلب آنها با نظر و پیشنهاد سهراب جمع آوری و خریداری شده بود . کتاب های چندی هم درباره مذاهب و ادیان مختلف جهان و از جمله شرق دور در آن به چشم می خورد . سهراب تعدادی از شعر های ژاپنی را از انگلیسی به فارسی و نیز برخی از شعرهایش را به زبان فرانسه برگردانده است . شماری از اشعار او هم توسط دوستش آقای دکتر داریوش شایگان با نظر و هم فکری سهراب ترجمه و در پاریس چاپ شده است.

شعرهای سهراب گذشته از زبانهای انگلیسی , فرانسه ,آلمانی و عربی در سالهای اخیر به زبانهای اسپانیولی ,ترکی و سوئدی هم ترجمه شده است .

برگردان شعرها به زبان اسپانیولی توسط خانم کلارا جینز (clara  janes ) شاعر, نویسنده و مترجم صورت گرفته است به اعتقاد مترجم سروده های سپهری شعر عرفانی ایرانی را به شعر امروز جهان پیوند می دهد برگردان ترکی اشعار به وسیله شیرین مهران خانم ایشیک تا بار گنچر انجام شده است. پروفسور بواتاس نیز منظومه صدای پای آب سهراب را به زبان سوئدی برگردانده است.

  • بیماری و پرواز

سهراب سپهری به اثر ـ  سرطان خون  ـ  حالش رو به وخامت می گذاشت . وی به همراه خواهرش برای ادامه معالجات به انگلستان رفتند ولی پیشرفت بیماری به حدی بود که هیچ امیدی به بهبودی او نبود . در بیمارستان دوستانش به عیادت او می رفتند و روح بلند سهراب هرگز اجازه نمی داد که در مورد بیماریش با کسی سخن بگوید و یا در حضور کسی آن را مطرح کند.

پشت این دیوار کتیبه ای می تراشند

            می شنوی ؟

میان دو لحظه پوچ در آمد و رفتم

انگار دری به سردی خاک باز کردم.

گورستان به زندگی ام تابید

بازی های کودکی ام , روی این سنگ سیاه پلاسیدند

سنگ ها را می شنوم : ابدیت غم

کنار قبر انتظار چه بیهوده است .

و بالاخره سهراب در ساعت شش بعد از ظهر روز اول اردیبهشت ماه سال 1359 روحش از تنگنای قفس رهایی یافت و به ابدیت پیوست . پیکر سهراب در امامزاده سلطان علی مشهد اردهال ( کاشان ) به خاک سپرده شده است . این شعر زیبا بر روی سنگ قبر سهراب توسط یکی از دوستانش حک شده است :

            به سراغ من اگر می آیید

         نرم و آهسته بیایید , مبادا که ترک بردارد

         چینی نازک تنهایی من


دانلود با لینک مستقیم


مقاله سهراب شاعر و نقاش

تحقیق درباره بیوگرافی سهراب سپهری

اختصاصی از رزفایل تحقیق درباره بیوگرافی سهراب سپهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 52

 

        

    

زندگی نامه

    خود سهراب می گوید :

    ... مادرم می داند که من روز چهاردهم مهر به دنیا آمده ام. درست سر ساعت 12. مادرم صدای اذان را می شندیده است...

    سهراب سپهری پانزدهم مهرماه 1307 در کاشان متولد شد .محل تولد سهراب باغ بزرگی در محله دروازه عطا بود.

    سهراب از محل تولدش چنین می گوید :    ... خانه، بزرگ بود. باغ بود و همه جور درخت داشت. برای یادگرفتن، وسعت خوبی بود. خانه ما همسایه صحرا بود . تمام رویاهایم به بیابان راه داشت... پدر سهراب، اسدالله سپهری، کارمند اداره پست و تلگراف کاشان، اهل ذوق و هنر بود.وقتی سهراب خردسال بود، پدر به بیماری فلج مبتلا شد.سهراب پدر را در سال 1341 از دست

داد.    ... کوچک بودم که پدرم بیمار شد و تا پایان زندگی بیمار ماند. پدرم تلگرافچی بود. در طراحی دست داشت. خوش خط بود. تار مینواخت. او مرا به نقاشی عادت داد...

  

  مادر سهراب، ماه جبین، اهل شعر و ادب که در خرداد سال 1373 درگذشت.     سهراب یک برادر بنام ، منوچهر و سه خواهر به نامهای همایوندخت، پریدخت و پروانه داشت که منوچهر در سال 1369 درگذشت.

    سال 1312، ورود سهراب به دبستان خیام (مدرس) کاشان و آغاز تحصیل است .    ... مدرسه، خوابهای مرا قیچی کرده بود . نماز مرا شکسته بود . مدرسه، عروسک مرا رنجانده بود . روز ورود، یادم نخواهد رفت : مرا از میان بازیهایم ربودند و به کابوس مدرسه بردند . خودم را تنها دیدم و غریب ... از آن پس و هربار دلهره بود که به جای من راهی مدرسه می شد.... سهراب از معلم کلاس اولش چنین می گوید :... آدمی بی رویا بود. پیدا بود که زنجره را نمی فهمد. در پیش او خیالات من چروک میخورد...

    خرداد سال 1319 ، پایان دوره شش ساله ابتدایی سهراب است .    ... دبستان را که تمام کردم، تابستان را در کارخانه ریسندگی کاشان کار گرفتم. یکی دو ماه کارگر کارخانه شدم . نمی دانم تابستان چه سالی، ملخ به شهر ما هجوم آورد . زیانها رساند . من مامور مبارزه با ملخ در یکی از آبادیها شدم. راستش، حتی برای کشتن یک ملخ نقشه نکشیدم. اگر محصول را می خوردند، پیدا بود که گرسنه اند. وقتی میان مزارع راه می رفتم، سعی می کردم پا روی ملخها نگذارم

   مهرماه همان سال، سهراب تحصیل در دوره متوسطه در دبیرستان پهلوی کاشان را آغاز کرد.    در دبیرستان، نقاشی کار جدی تری شد. زنگ نقاشی، نقطه روشنی در تاریکی هفته بود...     سال 1320، سهراب و خانواده به خانه ای در محله سرپله کاشان نقل مکان کردندو در سال 1322، پس از پایان دوره اول متوسطه، به تهران آمد و در دانشسرای مقدماتی شبانه روزی تهران ثبت نام کرد.    ... در چنین شهری [کاشان]، ما به آگاهی نمی رسیدیم. اهل سنجش نمی شدیم. در حساسیت خود شناور بودیم. دل می باختیم. شیفته می شدیم و آنچه می اندوختیم، پیروزی تجربه بود. آمدم تهران و رفتم دانشسرای مقدماتی. به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بیوگرافی سهراب سپهری

فروغ و سهراب

اختصاصی از رزفایل فروغ و سهراب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 97

 

بیوگرافی فروغ فرخزادشاعری نوپرداز و با احساس، هنرمند نقاش، فیلمساز، تهیه کننده فیلم "خانه سیاه" در مورد جذامیان و همچنین فعالیت در امور سینمایی.اشعار فروغ به زبانهای زنده دنیا ترجمه شده و حتی در کشور لیتوانی آثار او ترجمه گردیده است. آثار فروغ فرخزاد هم اکنون هم مورد توجه اغلب جوانها و علاقمندان به شعر نو می باشد.فروغ فرخزاد در دیماه سال 1313 در محله امیریه تهران از پدر و مادری تفرشی پا به عرصه وجود نهاد. پدرش محمد فرخ زاد یک نظامی سختگیر بود و مادرش زنی ساده و خوش باور.او فرزند چهارم یک خانواده نه نفری بود. چهار برادر به نامهای امیر مسعود، مهرداد و فریدون و دو خواهر به نامهای پوران و گلوریا.پس از اتمام دوران دبستان به دبیرستان خسروخاور رفت. در همین زمان تحت تاثیر پدرش که علاقمند به شعر و ادبیات بود. کم کم به شعر روی آورد. و دیری نپائید که خود نیز به سرودن پرداخت. خودش می گوید که " در سیزده چهارده سالگی خیلی غزل می ساختم ولی هیچگاه آنها را به چاپ نرساندم. "در سال 1329 در حالی که 16 سال بیشتر نداشت با نوه خاله مادرش پرویز شاپور که 15 سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد. این عشق و ازدواج ناگهانی بخاطر نیاز فروغ به محبت و مهربانی بود. چیزی که در خانه پدری نیافته بود. پس از پایان کلاس سوم دبیرستان به هنرستان بانوان می رود و به آموختن خیاطی و نقاشی می پردازد. از ادامه تحصیلاتش اطلاعاتی در دست نیست.می گویند که او تحصیلات را قبل از گرفتن دیپلم رها می کنداولین مجموعه شعر او به نام " اسیر " در سال 1331 در سن 17 سالگی منتشر می گردد. کم و بیش اشعاری از او در مجلات به چاپ می رسد.با به چاپ رسیدن شعر " گنه کردم گناهی پر ز لذت" در یکی از مجلات هیاهوی عظیمی بپا می شود و فروغ را بدکاره می خوانند و از آن پس مورد نا مهربانی های فراوان قرار می گیرد.

" گریزانم از این مردم که با من به ظاهر همدم و یکرنگ هستندولی در باطن از فرط حقارت به دامانم دو صد پیرانه بستند "

در سال 1332 با شوهرش به اهواز می رود. دیری نمی پاید که اختلافات زناشوئی باعث برگشت فروغ به تهران می شودحتی تولد کامیار پسرشان نیز نمی تواند پایه های این زندگی را محکم سازد. سرانجام فروغ در سال 1334 از شوهرش جدا می شودقانون فرزندش را از او می گیرد. حتی حق دیدنش را. فروغ  16 سال تمام و تا آخر عمرش هرگز فرزندش را ندید

وقتی اعتماد من از ریسمان سست عدالت آویزان بود و در تمام شهرقلب چراغ های مرا تکه تکه می کردندوقتی که چشم های کودکانه عشق مرابا دستمال تیره قانون می بستند و از شقیقه های مضطرب آرزوی من فواره های خون به بیرون می پاشیدچیزی نبود. هیچ چیز بجز تیک تاک ساعت دیواری دریافتم : باید، باید، بایددیوانه وار دوست بدارم

مجموعه های از کارهای فروغ فرخزاد الف : مجموعه شعر ـ اسیر 1331 ـ دیوار 1336 ـ عصیان 1338 ـ تولدی دیگر 1341 و مجموعه نا تمام ( ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد)ب : در حوزه سینما ـ پیوندفیلم (یک آتش) که در سال 1341 در دوازدهمین جشنواره فیلم های کوتاه و مستند ونیز در ایتالیا شایسته دریافت مدال طلا و نشان برنز شد.ـ بازی در فیلمی از مراسم خواستگاری در ایران. سفارش موسسه ملی کانادا به گلستان فیلم بود.ـ همکاری در ساختن بخش سوم فیلم ( آب و گرما)ـ مدیر تهیه فیلم مستند ( موج و مرجان و خارا ) به کارگردانی ابراهیم گلستانـ مدیر و تهیه و بازی در فیلم نیمه کاره ( دریا ) محصول گلستان فیلمـ ساختن فیلم مستند ( خانه سیاه است ) از زندگی جذامیان که در زمستان سال 1342 برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره ( اوبرهاوزن ) آلمان شد.ـ بازی در نمایشنامه ( شش شخصیت در جستجوی نویسنده ) اثر لوئیچی پیراندلو در سال 1342ـ و در سال 1344 از طرف یونسکو فیلمی نیم ساعته و از برناردو برتولوچی فیلمی پانزده دقیقه ای . در رابطه با زندگی فروغ ساخته شد. دهمین جشنواره فیلم ( اوبرهاوزن) آلمان جایزه بزرگ خود را برای فیلم های مستند به یاد فروغ نام گذاری کرد.فروغ فرخزاد سرانجام در 24 بهمن سال 1345 به هنگام رانندگی بر اثر تصادف جان سپرد و روز  26 بهمن در گورستان ظهیرالدوله هنگامی که برف می بارید به خاک سپرده شد.


دانلود با لینک مستقیم


فروغ و سهراب

دانلود زندگی نامه سهراب از زبان خودش

اختصاصی از رزفایل دانلود زندگی نامه سهراب از زبان خودش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود زندگی نامه سهراب از زبان خودش


دانلود زندگی نامه سهراب از زبان خودش

 

دسته بندی : پاورپوینت 

نوع فایل:  ppt _ pptx

( قابلیت ویرایش )

 


 قسمتی از اسلایدر متن پاورپوینت : 

 

تعداد اسلاید : 9 صفحه

من کاشی هستم .
اما در قم به دنیا آمده ام .
شناسنامه ام درست نیست.
مادرم می داند که من درچهاردهم مهرهزاروسیصد وهفت به دنیا آمده ام.
درست ساعت دوازده.
در قم زیاد نمانده ایم.
به گلپایگان وخوانسار رفته ایم.
من کودکی رنگینی داشته ام .
دوران خردسالی ام در ترس وشیفتگی بود .
با عموها و اجداد پدری در یک خانه زندگی می کردیم .
و خانه باغ بود .
زندگی نامه سهراب از زبان خودش اهل کاشانم اما شهر من کاشان نیست شهر من گمشده است من با تاب ، من با تب خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام .
چند نمونه از نقاشی های سهراب 1307 تولد روز 14 مهر در قم 1319 به پایان رساندن دوره شش ساله ابتدایی در دبستان خیام کاشان 1322 به پایان رساندن دوره سه ساله دبیرستان (دبیرستان پهلوی) 1324اتمام دوره دوساله دانش سرای مقدماتی تهران وبازگشت به کاشان 1325چهاردهم دی ماه استخدام در اداره فرهنگ کاشان 1327شهریورماه ، استعفا از کار اداره فرهنگ ، گرفتن دیپلم ادبی ، نام نویسی در دانشکده هنرهای زیبای تهران رشته نقاشی واستخدام درشرکت نفت ایران وانگلیس 1328کناره گیری از خدمت در شرکت نفت پس از هشت ماه 1330انتشار اولین اشعار به نام (مرگ ورنگ) 1332دانشکده هنر های زیبا را با احراز رتبه اول به پایان رسانید ومدال درجه اول فرهنگ نصیب او شد . سال شمار زندگی سهراب سپهری 1333 آغاز کار در وزارت فرهنگ وهنر 1335 شرکت در نمایشگاه گروهی باشگاه مهرگان 1336 سفر از راه زمینی تا پاریس و لندن .
دیدار از موزه ها ، نام نویسی در مدرسه هنرهای زیبای پاریس رشته لیتوگرافی 1337 سفر به رم و اقامت دو ماهه درآن شهر و شرکت در بی ینال ونیز، بازگشت به ایران وشرکت در اولین بی ینال تهران واستخدام در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت ریاست سازمان سمعی وبصری 1339 شرکت در بی ینال تهران ، به دست آوردن جایزه اول هنرهای زیبا ، سفر به ژاپن ، آموختن فنون حکاکی روی چوب در توکیو ، سفر از توکیو به دهلی 1340 دو هفته اقامت دردهلی ، بازگشت به ایران ،برگزاری نمایشگاه انفرادی در تالار رضا عباسی ، شرکت در نمایشگاه گروهی بانک صادرات ، انتشار مجموعه شعر«آواز آفتاب » ، تدریس نقاشی در دانشکده هنر های تزیینی به مدت شش ماه ،انتشار مجموعه دیگری به نام «شرق اندوه» و کناره گیری از کار 1341 برگزاری دو نمایشگاه در تالار فرهنگ 1342 شرکت در نمایشگاه گروهی در گالری گیل گمش، نمایشگاه هنر ایران در کشور اسرائیل ، نمایشگاه انفرادی در گالری صبا در روز سی اسفند عازم هندوستان شد. 1344 شرکت در دونمایشگاه گروهی و انفرادی در گالری بورگز، سفر زمینی به پاریس ، لندن ، اسپانیا و وین و بازگشت به ایران 1346 همزمان با سالروز گشایش گالری سیحون ، ترتیب انفرادی دراین گالری و انتشار مجموعه شعر «حجم سبز» ،تشکیل نخستین شب شعر به نام شب شعر سپهری در گالری روزن 1347 شرکت در نمایشگاه گروهی گالری مس و نیز شرکت در نمایشگاه هنر معاصر ایران در باغ انستیتو گوته ، شرکت در فستیوال هنر شیراز ، فرستادن چند اثر به نمایشگاه فستیوال روایان ، سفر به لندن 1348 شرکت درنخستین فستیوال بین المللی نقاشی فرانسه و اخذ امتیاز مخصوص ، بازگشت به تهران 1354 برگزاری نمایشگاه انفرادی در گالری سیحون 1355

  متن بالا فقط قسمتی از محتوی متن پاورپوینت میباشد،شما بعد از پرداخت آنلاین ، فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود پاورپوینت:  توجه فرمایید.

  • در این مطلب، متن اسلاید های اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
  • در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون پاورپوینت قرار نخواهند گرفت.
  • هدف فروشگاه پاورپوینت کمک به سیستم آموزشی و رفاه دانشجویان و علم آموزان میهن عزیزمان میباشد. 



دانلود فایل  پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود زندگی نامه سهراب از زبان خودش