کتاب طراحی شهری، تزئینات و نقوش
Urban-Design Ornament and Decoration
دانلود کتاب طراحی شهری ، تزئینات و نقوش Urban-Design Ornament and Decoration
کتاب طراحی شهری، تزئینات و نقوش
Urban-Design Ornament and Decoration
فضاهای بیرون شهری یکشبه پدید نیامدهاند، بلکه شکلگیری آنها اغلب نتیجتاًتغییرات آرام تدریجی و نیز ثمرهی نوآوریهایی است که در طول دورانها پیش آمدهاست. بیشینهی شهرسازی مشخصاً به دوران نخستین تمدن یعنی به بینالنهرین بازمیگردد، ولی متأسفانه منابع ما تا پیش از تمدن یونان باستان، ناقص و ناکافی است.پیشینهی تجهیزاتی چون نیمکن، مجسمه، آبنما و ستونهای یادبود که نخستیننشانههای تصویری موجود در طراحی شهری است به دوران یونان ور وم باستان بازمیگردد. سدهها بعد در دورهی رنسانس با تغییر ساختار کالبدی شهرهای باستانی وپیریزی شهرهای نوین و با پرداختن هنرمندان به نظم و تزئینات و اجزای دوران کلاسیکیونان و روم، نخستین نشانههای آگاهانهی شهرسازی به صورتهایی چون کاربرد نظمو ردیف در درختکاری و چراغهای خیابان، پدیدار گشت. از این زمان به بعد بود کهدگرگونی و تکامل فضاهای شهری رشد فزایندهای یافت، به طوری که میتوان گفت: «هنرگوتیک بر بستر خاک و روستا رشد کرد و هنر رنسانس هنر شهر بود». تغییر در ساختارفضایی شهرها که در دورهی رنسانس آغاز شده بود، در سدههای 17، 18 و 19 در پیتحولات تاریخی گستردهتر ادامه یافت، تا تغییر شکل حقیقی خود را در سدهی نوزدهم و باظهور انقلاب صنعتی به دست آورد. در مقایسه با شهرهای امروزن، شهرهای پیش ازانقلاب صنعتی مکانهایی ساده بودند. مردم برای رسیدن به مقاصدشان بیشترپیادهروی میکردند و تنها مسیرهای حمل و نقل شهروندان خیابانها بود. بیشترهمشهریان همدیگر را میشناختند و نیاز کمی به نشانه سازی راهنمایی کننده وجودداشت. با پیش آمدن انقلاب صنعتی افزایش تولیدات، دگرگونی شیوه تولید، توزیع وگسترش کارخانهها در شهر و بحران محیط زیست، چهرهی شهرها دگرگون شد. پاریسنخستین و برجستهترین شهری بود که تلاشهای مهمی در آن در جهت شهرسازی انجامداده شد. در دوران فرمانروایی ناپلئون سوم بود که پارگ همگانی به عنوان جزیرهایکوچک از طبیعت در دل شهر قرار گرفت و بهرهگیری از گیاهان در فضاهای شهری درنیمهی دوم این سده رواج یافت. در سدهی نوزدهم همچنین تجهیزاتی مثل کیوسک وسایهبان ساخته شد و کوچههای شهری شکل امروزین خود را به دست آوردند.
اما در حقیقت تا پیش از سده بیستم، زیبایی در فضاهای شهری بر کاربرد برتریداشت. «در نخستین سالهای سدهی بیستم، مدرنیسم موجب دگرگون شدن چهره شهرشد، و گسترش سریع تکنولوزژی و تولیدات کارخانهیی افزایش جمعیت و اهمیت یافتنسود و سرمایه شهرها را از حالت گذشته بیرون آورد. رشد ساختمانها و برجهای بلندروزافزون، بر فضای شهرها سایه انداخت و کمکم موجب شد که به جای فضا،ساختمانها شکل دهندهی شهر باشند. با افزایش تعداد اتومبیل و تراکم خیابانها، پیادهرودیگر حفاظشی کافی برای عابران پیاده محسوب نمیشد. شهرها برای حفاظت عابرانپیاده در برابر تجاوز وسایل نقلیه، از سیستمهای حفاظتی، از جمله میلههای فلزی،نردههای یکپارچهی فلزی، میلههای بتنی و دیوارهای کوچک سیمانی کمک گرفتند. باتعمیم شبکه آبرسانی در همهی منازل، آبنماها نیز اهمیت خود را از دست دادند و دامنهیکاربرد آبنماهای تاریخی تنها به تزئین شهر محدود گردید. از سالهای 1920، با تعمیمروشنایی برق ، چراغهای گازی قدیمی جای خود را به تیر چراغ برق دادند.
شهر امروزی میخواهد خود را مظهر نوعی نظم و منطق معرفی کند. امروزه، معابردستهبندی و به انواع متفاوت زیر تقسیم شدهاند: بزرگراه، بولوار، خیابان، گذرگاه،بنبست و کوی. با گسترش اعجابانگیز وسایل نقلیه عمومی، ایستگاهها به وسیلهیمیلههایی در کنار معابر محدود و مشخص شدهاند.»
امروزه درک ما از شهر، با گذشته تفاوت پیدا کرده است. اگر در گذشته شهر درحقیقت چیزی جز گردهمایی فشرده انسانهایی که مسأله اصلی آنها پناه جویی درخانههای کوچک و تقریباً بدون روزنهای برای حفاظت در برابر تغییرات جوی یا دشمنانخارجی نبود، امروز، شهر را پدیدهای کاملاً زنده میدانند که واقعاً همچون انسان زندگیمیکند و جنبش دارد. ترافیک سریع جنبش خون، و فضای سبز عمل تنفس آن را انجاممیدهد.»
نخستین برنامهریزیهای طراحی و گسترش شهری در نخستین سالهای سدهکنونی اغاز شد. در این برنامهریزیها، گونهی، تجهیز فضاهای متفاوت بیرونی بامشخص شدن کاربردشان تغییر یافت. در سدهی بیستم، برخلاف باغهای تفریحیسدههای هیجدهم و نوزدهم، فضاهای سبز یا پارکها ایجاد شدند. این فضاها تاحدی بهنیازهای جدید شهروندان که ناشی از کثرت شهرنشینی بود، پاسخ میدادند. اندیشهپدیدآوردن فضای آزاد با کیفیت عالی تقریباً از دههی 1960، ابتدا در کشورهای شمالاروپا، به ویژه هلند و سپس در ایالات متحدهی آمریکا، ظاهر شد. این اندیشه از سویینتیجه جنبهی کاربردی شدیدی بود که پس از جنگ جهانی دوم چیرگی کامل پیدا کرده بودو از سوی دیگر ناشی از نیاز شهروندان به محیطی خوشایندتر برای زندگی بود. کمکممسئوولان به این امر واقف شدند که افزون بر معماری، مسأله ایجاد فضاهای همگانی نیز،یکی از مشکلات شهرسازی مدرن محسوب میشود. خیابانها، میدانها و باغها، از آغازسدهی بیستم به بعد اهمیت و عظمت خود را از دست داده بودند. مسؤولان دریافتند کهفضاهای همگانی که در بیشتر مناطق به صورت زائده درآمده بود، نه محیطی خاکی درحاشیه و مکمل معماری، بلکه فضایی مرکزی است تا بناها در اطراف آن احداث گردد. کارخیابانها و کوچهها فقط ارتباط خانهها و مکانها به یکدیگر نیست به این ترتیب نخستیناقدامات در مورد تجهیز مراکز شهری و فضاهای سبز حاشیه شهر صورت گرفت.
در عین حال کارشناسان دریافتند که شهر قدیمی که در زیر سایهی برجهای بلند وخطوط و رنگهای خشن و مبتذل مدرنیسم، در حال نابودی تدریجی بود، چه از دیدگاهزیباییشناسی و چه از دیدگاه روانی - اجتماعی، ارزشی فوق تصور دارد. به همین دلیلکمکم دیدگاههای نوینی درباره بازسازی و زنده سازی مناطق قدیمی شهر و بهسازی وامروزی کردن بافت قدیمی شهری ضمن اعادهی اعتبار فرهنگی منطقهی تاریخی ومرکزی شهر، پدید آمد، که با رونق گرفتن صنعت جهانگردی و اهمیت یافتن درآمد حاصلاز آن به عنوان یکی از منابع اصلی درآمد شهرها مصادف گشت.
«رویارویی مردم با هنر مدرن در خیابانهای شهر، صرف نظر از میزان شناخت وآگاهی آنها نیز از عوامل بسیار مهم در طراحی شهری شناخته شد باید میان بیان هنری وجماعتی که به دریافت چنین بیانی عادت نداستند، یک رویارویی پدید میآمد، مهمتر از ان،خارج شدن هنرمندان نوین از محیط بسته گالریها و محافل بود تا فرصت داشته باشند بافضای زندگی روزمره و عکسالعملهای مردم روبرو شوند، طبیعی است که با این طرزفکر، راه همکاریهای گوناگون باز شده و فعالیت شهرسازان، معماران، نقاشان و...امکانپذیر میشود.
بعدها این اندیشه نیز پدید آمد که هنرمندان میتوانند در اقدام مشترکی که بهصورت واکنشی متعهد، علیه یکنواختی معماری، خشکی تکنیک و صلابت کاربرد گراییصورت میگیرد، سهیم باشند. البته از آنجایی که هنرمندان با دیدی تخیلی و احساسی و نهبا منطق یا دید فنی محض به مشکلات مینگرند، نمیتوان از پیش، نوع زمان و اجرای اینسهم را مشخص کرد به همین دلیل مطالعات متخصصان نقاشی، مجسمه سازی، گرافیکو دیگر هنرها باید پیش از احداث محلات صورت گیرد. این مهم اکنون در کشورهایپیشرفته، جزء مجموع ای از مقررات و فضاسازی معین شده برای شهرسازی است.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 65صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
تعاریف مختلفی در رابطه با جغرافیای شهری بیان شده است که به ذکر چند مورد از آنها میپردازیم:
1) جغرافیای شهری روی نظام فضایی و موقع شهر تأکید دارد و نظیر سایر شاخههای علم جغرافیا، علل پراکندگی مکانهای شهری، تشابهات و تناقضات اجتماعی- اقتصادی میان آنها را در ارتباط با شرایط مکانی مطالعه میکند.
بر اساس تعریف فوق، جغرافیای شهری موارد زیر را تأکید مینماید:
2) جغرافیای شهری درباره الگوهای فضایی پدیدههای شهری، از نظر پراکندگی فضایی و نیز تأثیر متقابل فضایی آنها مطالعه کرده و همچنین روندها را در داخل شهرها بررسی میکند.
3) جغرافیای شهری، مطالعه جغرافیایی از شهرنشینی و حوزههای شهری است. در واقع، در جغرافیای شهری، در یک طرف جغرافیای سیستماتیک (نظام یافته) و در سمت دیگر جغرافیای ناحیهای قرار میگیرد. پایگاه جغرافیای شهری میان این دو شاخه اصلی جغرافیا قرار دارد.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 40صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
انجام امور جامعه بشری با تنظیم ، تدوین و اجرای قوانین ، مقررات وظوابط امکان پذیراست.با توجه به پیچیدگی قوانین ومقررات کسانی که علم و اگاهی بیشتری بر قوانین ومقررات مربوط به شغل وحرفه وتخصص خود داشته، در انجام کار خود توفیق بیشتری دارند . انها در پرتو این اگاهی ، میتوانند با مسایل مطرح شده درمحیط شغلی واجتماعی خود برخورد صحیح داشته باشند.به عبارت دیگر ، علاوه بر دانش و تخصص ، علم به قوانین ومقررات مربوط به شغل و حرفه نیز در توفیق شغلی موثر می باشد .
قوانین مرتبط با مقوله حمل ونقل شهری از نظر تقسیمات علم حقوق ، در زمره حقوق داخلی عمومی _ که درباره روابط افراد یک جامعه با دولت و نهادهای دولتی آن کشور و نیز کیفیت گردش کار دستگاههای دولتی کشور گفتگو می کند – قرار می گیرند . قوانین و ضوابط مذکور مشتمل بر دو دسته می باشند که عبارتنداز :
الف – قوانین و ضوابط مربوط به برنامه ریزی حمل و نقل شهری
ب- قوانین و ضواط مربوط به تشکیلات اداری حمل و نقل شهری
1- بررسی سیر تحوئل قوانین و ضوابط مرتبط با برنامه ریزی حمل و نقل شهری
1-1 قوانین
قانون راجع به احداث و توسعه معابر و خیابانها اولین قانونی است که در ارتباط با حمل و نقل شهری – به ظور خاص – و برنامه ریزی شهری – به صورت عام – در سال 1312 از تصویب مجلسین گذشت . این قانون در تیرماه 1320 تحت عنوان « قانون توسعه معابر » اصلاح و تجدید گردید . لکن دامنه شمول قانون مذکور بسیار محدود بوده و منحصر به ضوابط و مقررات مربوط به احداثو توسعه و اصلاح معابر ، آن هم از جهت کیفیت تصویب طرحها و نقشه های مربوط و پرداخت غرامت به کسانی است که ملک آنها در مسیر اجرای طرح قرار گرفته تصرف می شود و یا دریافت حق مرغوبیت از کسانی که ملک آنها در مجورت طرحهای مذکور واقع است . قانون مذکور دو ماه پس از تصویب آن در شهریور 1320 با کشیده شدن دامنه جنگ جهانی دوم به ایران و اشغال کشور توسط قوای بیگانه ، اجرای آن به مدت چند سال متوقف ماند . (1)
لایحه قانونی « تملک زمین اجرای طرحهای شهری و فعالیتهای عمرانی مصوب به صورت جامعتر و تحت عنوان » طرحهای گذربندی و شبکه بندی شهرها مطر گردید . در این سال با امضای قراردادی بین هیات عمران بین المللی آمریکا و وزارت کشور اولین گروه از مستشاران آمریکایی معروف به گروه صلح وارد ایران شد و در وزارت کشور مشغول فعالیت گردیدند . این گروه برای اکثر شهرهای کشور ، طرح شبکه بنودی و گذر بندی تهیه کردند . همزمان با آغاز برنامه سوم عمرانی در اواسط سال 1341 بر اساس قرار داد و موافقتنامه ای که بین دولتهای ایران و آلمانی به ایران آمد و با تشکیل یک واحد سازمانی تحت عنوان « شهرسازی » در ادراه کل امور شهرداریهای وزارت کشور ف فعالیت خود را آغاز کرد . این واحد برای چند شهر طرحهای گذربندی و اصلاح شبکه تهیه نمود که این طرحها بعضا ً به تصویب وزیر کشور که در آن زمان تنها مرجع نظارت و تصویب امور برنامه ریزی و شهرداریها بود ، رسید ولی به میزان کمی مورد استفاده قرار گرفتند . (2)
قانون توسعه معابر چند بار به موجب قوانین دیگر از جمله قانون اصلاح پاره ای از مواد و الحاق چند ماده به قانون شهرداری در سال 1345 مورد اصلاح و تغییرقرار گرفت تا اینکه در سال 1347 با تصویب قانون نوسازی و عمران شهری و منظور داشتن مواد مربوط به قانون مذکور لغو گردید . ماده 16 قانون نوسازی و عمران شهری ضمن موارد دیگر به توسعه و اصلاح معابر نیز اشاره دارد . (3) سایر تحولات قانون نگذاری در زمینه برنامه ریزی حمل و نقل شهری ، در چارچوب سابقه قانون گذاری و تحولات برنامه ریزی کشور انجام شده است . به این ترتیب که در چارچوب طرحهای شهری در زمینه برنامه ریزی حمل و نقل شهری نیز توجه شده است . البته در تعداد کمی از شهرهای کشور به دلیل گستردگی مشکلات حمل و نقل شهری و تشخیص مراجع محلی مبتنی بر کلی و غیر اصولی توجه طرحهای جامع شهری به بخش حمل و نقل شهری ، قراردادهایی جهت انجام مطالعات برنامه ریزی حمل و نقل و یا مهندسی ترافیک آن شهرها بسته شد .[1]
2-1- شورای عالی شهرساز و معماری ایران دارای مصوبات مختلفی می باشد که برخی از آنها به نوعی با برنامه ریزی حمل و نقل شهری مرتبط می باشند .
[1] از جمله این قراردادها می توان به مطالعات مهندسین مشاور سوفرتو در تهران ، اوراپ در مشهد و سازمان ترافیک اصفهان در شهر اصفهان اشاره نمود .
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 31صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
فقر و جدایی نژادی در مراکز شهری
خبرگزاری فارس:نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوت حتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است
اگرچه مردم فقیر را در هر یک از بخشهای جامعه میتوان مشاهده کرد اما تمرکز و فراوانی آن در میان زنان، کودکانو اقلیتهای نژادی و مراکز شهری بزرگ (در مقابل حومهها یا حوزه آماری کلانشهرها) بیشتر است. این مقاله کاوشی است درباره تداوم و ماندگاری فقر در مراکز شهری ایالات متحد، جدایی نژادی، مسکن فقرا و بالاخره بیکاری و علل آن.
کلید واژهها: فقر شهری در آمریکا، تعریف فقر شهری، بودجه فقر، مراکز شهری، حوزههای آماری مادرشهر، سیاستمسکن، فقر و جدایی نژادی و ناموزنی فضایی2.
چکیده:
واقعیتهایی در باره فقر
دولت ایالات متحد امریکاخانواده فقیر راخانوادهای تعریف میکند که "مجموع درآمدهایآن کمتر از مقداری است که برای رفع نیازهایحداقل خانوار ضروری است". برای محاسبه
"بودجه فقر" نیز حداقل هزینه غذایی خانوار را درسه ضرب باید کرد، بدین ترتیب خانوارهای بادرآمد کمتر از این مقدار (بودجه فقر)3 فقیرمحسوب میشوند. در سال 1997 میلادی بودجهفقر برای خانوار چهار نفره امریکایی 16400 دلار
سه نفره 12802 دلار و یک نفره 8183 دلار تعیینو محاسبه شده است.
فقیر کیست و کجا زندگی میکند
1. نژاد
اگر چه تعداد فقرای سفیدپوست دو برابر فقرایسیاهپوست و چهار برابر فقرای اسپانیایی زبان تباراست اما نرخ فقر در میان سیاهان و اسپانیایی زبانتبارها به مراتب بالاتر است. در میان اسپانیاییزبان تبارها نرخ فقر پورتوریکوئی تبارها با 36درصد و مکزیکی تبارها 31 درصد از بقیه بیشتراست، در حالی که کوبایی تبارها با نرخ 18 درصددر پایینترین مرتبه قرار دارند. نرخ فقر برای آسیاییتبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک به 3ر13 نرخ کهمتوسط ملی در امریکا است.
2. فقر سالمندان
یکی از موفقیتهای مبارزه با فقر پایین آمدن نرخ فقرسالمندان است که در فاصله بین سالهای 1959 تا1997 از 35 درصد به 5ر10 کاهش یافت وقسمت اعظم این بهبودی نتیجه گسترش تامیناجتماعی طی این دوره بوده است.
3. کودکان
در سال 1997 در ایالات متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان در فقر زندگی میکردند و این در حالیاست که نرخ فقر کودکان اقلیتها به مراتب بالاتربوده است.
4. محل زندگی
نرخ فقر در خارج از حوزههای مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزههای مادرشهری در امریکاست. نرخفقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ فقر درنقاط غیرمرکزی شهرهاست.
5. نوع خانوار
نرخ فقر برای خانوارهای با سرپرست زن شش برابراز خانوارهایی که در آنها زن و مرد مشترکاسرپرستی خانوار را بر عهده دارند بیشتر است.علل بالا بودن این نرخ فقر عبارتاست از:
الف) زنان سرپرست خانوار باید دائما بین اشتغالو مسئولیتهای خانوادگی در نوسان باشند.
ب) به طور متوسط حقوق و دستمزد زنان از مردانکمتر است.
ج) تعداد زیادی از خانوارهای با سرپرست زن ازحمایت و کمک پدر غایب فرزندانشان محرومهستند.
د) آموزش
نرخ فقر و سطح آموزش رابطهای معکوس با همدارند. نرخ فقر در میان افراد زیر دیپلم دو برابردارندگان دیپلم متوسطه و ده برابر فارغالتحصیلانآموزش عالی است.
نوع اشتغال فقیران
بیش از نیمی از خانوارهای فقیر آنهایی هستند که(سرپرست خانوار.م) کار نیمه وقت دارد و تنها 15آنها کار تمام وقت دارند. در صورتی که مزد هرساعت کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک خانوارچهار نفری نیز حتی با کار تمام وقت هم ممکناست به خانواده فقیر تبدیل شود. بدین ترتیبشغل تمام وقت به تنهایی برای برون رفت از فقرکافی نیست مگر اینکه درآمد سرپرست خانوار ازحداقل دستمزد کمی بالاتر و بیش از یک نفر درخانوار شاغل باشد. در واقع تعداد زیادی ازخانوارهایی که از دایره فقر بیرون هستند و فرد اولخانواده ساعتی کمتر از 20ر8 دلار میگیرد ازاشتغال نفر دوم بهرهمند هستند.
فقر در مراکز شهرها
نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوتحتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است، در حالی که تنها5ر19 درصد فقیران سیاهپوست و 6ر6 درصدسفیدپوستان حومهنشین هستند.
انزوای محل اقامت یا جدایی نژادی
یکی از ویژگیهای شهرهای ایالات متحد جدایی وانزوای نژادی محلات است. نماد این واقعیت ایناست که بیش از 23 (قریب 70%) سیاهانی که درمادرشهرها زندگی میکنند در مناطق مرکزیشهرها اقامت دارند و تنها 13 سفیدها در این مناطقاقامت دارند. به عبارت دیگر تنها 13 سیاهان درمناطق حومهای شهرهای بزرگ اقامت دارند، یعنیدو برابر کمتر از سفیدپوستان. خواهیم دید کهتمرکز سیاهان در مراکز شهرها یکی از دلایلمحرومیت آنها از دسترسی به مشاغل حومهها ونرخ بالای فقر در مراکز شهرهاست.
واقعیتهایی در باره انزوای محلات نژادی
یکی از راههای کمی کردن میزان جدایی و انزواینژادی شاخص یا نمایه ناهمگنی است. اینشاخص نشانگر سهم عددی یک گروه نژادی استکه باید برای رسیدن به یک پیکربندی کاملا همگناز نظر فضایی جا به جا شوند یا دوباره اسکانیابند; شاخصی که در هر سرشماری ترکیب نژادیحوزههای کلانشهری را به طور کلی ترسیم کند. درسال 1990 به طور متوسط شاخص ناهمگنیبرای حوزههای کلانشهری امریکا رقم 69 درصدبوده است که بدان معناست که برای دستیابی بههمگنی کامل 69 درصد سیاهپوستان (یاسفیدپوستان) باید دوباره اسکان یابند.
همان طور که نمودار (1) شاخصهایناهمگنی حوزههای مادرشهری نشان میدهد اینشاخصها برای حوزههای مختلف تفاوت زیادی رانشان میدهند. این تفاوت هر چه حوزه مادرشهریبزرگتر باشد بیشتر است. این نمودار همچنینناهمگنترین شهرها را در مقیاس ملی نشانمیدهد، مضافا اینکه این شهرها در ایالتهایشمالی مرکزی قرار دارند و طی چندین دهه گذشتهمیزان انزوای نژادی در آنها تغییر زیادی نکردهاست.
علل انزوا و جدایی نژادی محلات
علل جدایی نژادی محلات چیست؟ عواملگوناگونی در این امر دخیل هستند وتفکیک اثرهایآن به صورت روشن کار مشکلی است.
1. رفتارهای نژادی و تنش. سیاهپوستان وسفیدپوستان در رابطه با ترکیب همسایگان علایق
100
90
80
70
60
50
40
30
20
10
0
شاخصهای ناهماهنگی
حوزههای مادرشهری در آمریکا69
حوزههای مادرشهری آماری بزرگ (بالای یک میلیون)74
حوزههای مادرشهری آماری متوسط (بین 500 هزار تا یک میلیون)64
حوزههای مادرشهری کوچک (کمتر از 500 هزار نفر)57
دیترویت88
شیکاگو86
کلیولند85
میوواکی83
نیویورک82
سنلوئیس77
فیلادلفیا77
ایندیاناپولیس74
نمودار 1 شاخصهای ناهمگنی نژادی (The inddex of dissimilarity) در حوزههای آماری مادرشهرهایامریکا، منبع اداره سرشماری امریکا 1998.
متفاوتی را از خود بروز میدهند (کاین، 1985 وکلارک، 1991). در حالی که اکثر سیاهان الگویهمسایگی همگن را ترجیح میدهند سفیدها غالبا
خواهان جدایی نژادی هستند. علاوه بر اینسفیدها و سیاهها از الگوی همسایگی همگن تلقیمتفاوتی دارند: از دیدگاه یک خانوار سیاهپوست،الگوی همسایگی همگن الگویی است که در آنسفیدها و سیاهها به صورت برابر تقسیم شدهباشند. در حالی که الگوی مورد درخواست تعدادمعدودی از سفیدها الگویی است که 80 درصدساکنان سفید و تنها 20 درصد بقیه سیاه باشند.تنشهای نژادی در نواحی مسکونی حومههاموجب شده است که جز تعدادی از سیاهان،"پوست کلفت"20 بقیه آنجا را ترک کنند (میلز ولوبوئل، 1997).
2. تفاوت درآمد. به طور متوسط درآمدخانوارهای سیاهپوست از سفیدپوستان کمتر استو اینکه خانههای درون شهر ارزانتر هستند (همانمنبع). اگر چه پارهای از خانوارهای سیاهپوستخانههای ارزان قیمتتر مراکز شهری را ترجیحمیدهند اما این پدیده به طور کامل بیانگر درجهجدایی نژادی نیست. مطالعهای که گابریل وروزنتال در سال 1989 انجام دادهاند حاکی ازآناست که خانوارهای سیاهپوست با درآمدی برابرسفیدها و سایر ویژگیهای مشترک علاقه کمتری بهحومهنشینی از خود نشان میدهند. کاین (1985)این سؤال را طرح کرده است که اگر تصمیم درانتخاب محل اقامت مبتنی بر عوامل غیرنژادی(مثل درآمد، نوع خانوار، سن رییس خانوار) بود،چه تعداد خانوار سیاهپوست حومهها را برای محلسکونت انتخاب میکردند؟ پاسخ او این بود که6ر3 میلیون خانوار یعنی دو برابر تعداد موجود(در سال 1985).
3. تبعیض نژادی در بازار مسکن. تحقیقیدر باره پیدا کردن خانه از طریق بنگاههای معاملاتملکی نشان میدهد که دو نفر که، به استثنای نژاد،در شرایط یکسان باشند (مثل درآمد، سطحتحصیلات، تعداد اعضای خانواده) در بنگاه بهطور یکسان مورد استقبال قرار نمیگیرند. یینجر(1998) بر اساس این تحقیق نشان میدهد کهرفتار و برخورد با سیاهان و اسپانیایی زبان تبارهادر مقایسه با سفیدپوستان کاملا متفاوت است، بهاین معنا که به غیر سفیدپوستان تعداد کمتری منزلمعرفی میشود، آنها را به مناطق خاصی راهنماییمیکنند و مشاوره کمتری به آنها میدهند. برایمثال از میان ده مشتری سیاه خواهان اجاره منزلتنها یا نفر شانس کسب اطلاعاتی را دارد که به یکسفیدپوست عرضه میشود، همچنین سیاهان تنهایک چهارم سفیدپوستان از وجود خانههای خالیخبردار میشوند.
4. منطقهبندی21 حذفی در جوامع حومهنشین. مقامات محلی در حومهها از سازوکارمنطقهبندی برای حذف خانوارهای کم درآمداستفاده میکنند. تعدادی از این سازوکارهایحذفی عبارتاند از معیارهای: حداقل مساحتزمین، ممنوعیت واحدهای مسکونی چندخانواری، حداکثر تراکم، گاراژ برای دو اتومبیل وهزینههای روزمره عمومی (شارژ). منطقهبندیحذفی تا حدودی ناشی از ملاحظات مالی است،مثلا اگر یک خانوار کم درآمد هزینه خدماتعمومی-محلی خود را نپردازد شهرداری یامقامات محلی میتوانند او را بیرون کنند. از آنجاکه در مجموع خانوارهای سیاهپوست درآمدکمتری از سفیدپوستان دارند منطقهبندی حذفیتاثیر زیادتری در اسکان سیاهپوستان دارد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 41 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید